اندیشه های ناپایدار (سخنان کوتاه مهدی اقبالی مهدی آبادی) شماره سه

اندیشه های ناپایدار (سخنان کوتاه مهدی اقبالی مهدی آبادی) شماره سه

اسلاید 1: اندیشه های ناپایدارنویسنده : مهدی اقبالی مهدی آبادی

اسلاید 2: اندیشه های ناپایدار 2اندیشه های ناپایدار1 اندیشه های ناپایدار 3اندیشه های ناپایدار 4اندیشه های ناپایدار 5

اسلاید 3: عشق را نشناختن جاهلیستجاهلی خود نشان از کاهلیستدر این سودای عشق و عاشقیمنطق در عشق داشتن عاقلیست

اسلاید 4: تا زمانی که خودت را نرهانی نمی توانی دیگران را برهانی.دل در نمی خواهد ولی مغز نگهبان هم می خواهد.پاسخ پرسش های خودمان به دست خودمان سخت تر از پاسخ دیگران است.همه چیز در جدایی زیاد تیره و تار می شود هر چند دلدادگی باشد.بسیاری دنبال ما می آیند که پشت پا بزنند.اندیشه پاک دل پاک می سازد.کار دانش، پذیرش یا رد دستمایه است نه استواندن آن.از دشمن روبرو نترس گاهی از دوست پشت سر بترس.در داوری کردن دیگران آشکارا پرهیزکار و در نهان اهریمن نباشیم.شاید نتوان آدم مرده ای را زنده کرد ولی می توان مرده آدمی گری را زنده کرد.

اسلاید 5: همیشه خودم را با گذشته خودم هم سنجی کردم.شمار گوسفندان که زیاد شود گرگها آغاز به زاییدن می کنند.آزاد که باشی می توان دلباخته شد و هنگامی که دلباخته شدی نمی توان آزاد شد.اندیشه آزادی از آزادی اندیشه نیست ولی آزادی اندیشه از اندیشه ای آزاد است.باید بیمناک بود از ترس خاموشی گزینشی و فریاد زوری.روزی خواهد رسید که هر کس تاوان نفهمی خودش را خودش بپردازد.اگر زندگییمان را گردانندگی نکنیم، زندگی ما را گردانش می کند. کهنگی جامعه از کهنگی باور والاتر است.با دیگران هم خودمان باشیم.تاوان دانایی را بر پاداش نادانی برتری می دهم.

اسلاید 6: خرد به چم ندیدن بی خرد.زندگی با انگیزه به چم با آگاهی هم آرش پیدا کردن.همه آساها تار تارتنک نیست برای نمونه آسای مرگ. جانستانمان را دلدادگی برگزینیم.بردگی زن برابر است با پستی مرد.بزرگی را بدانیم بهتر است تا اندازه را، چون اندازه را دیگران نمایان می کنند.اگر بجز پول چیز دیگری نداشتی بسیار تهیدستی.گروهی از مردم با آزار دادن دیگران آنها را از نیازشون آگاه می کنند.همراه جهان باشیم نه هماورد جهان.ای دریغا گفتن، همیشه از سر پشیمانی نیست.

اسلاید 7: به تاریخی باید بالید که پاسخگوی زمان اکنون باشد.درد زیاد آدمها را بی درد می کند.هنگامی رسوایی آسا شکنی بی آرش و ارجمندی فردید بدست آئین گذار از بین برود، تباه کاری و ناهمسانی بایسته می شود. آسا باید نشان دهنده خواست همگانی مردم باشد.هرگونه چاپلوسی نشان دهنده سرشت پلید است.بی خردی به چم دهان باز و هوش بسته است.آدمها دارای دو سرشت هستند گاهی نخستین را دوم و گاهی دومی را نخست نشان می دهند.خرد را در دل نگذاریم باشد که دل را در خرد بگذاریم.برای کامیابی روش را تغییر دهیم نه آرمان را.تو اندیشه کن تا دیگران بفهمند زنده ای.

اسلاید 8: دروغ از نیار بیرون است نه از آوای درون.دوستدارتان را ستایش کنید ولی ستایشگران را دوست نداشته باشید.ترسوها تنها آوای بلندی دارند.رشک ورزی به چم نمی خواهم خودم باشم است.پندار را می شود با دانش روشن سازی کرد ولی دانش را نمی شود با گمان بیان کرد. میهن پرستی به چم دلباختگی به سود مردم است نه به آبشخور مردم.جوش و خروش گروهی را نزد سودجویان کشوردار نمایان نکنیم.در همبودگاهی که سرپرستانش پندار دانستن پاسخ همه پرسش ها را داشته باشند، اندیشه بی ارج است. میوه کارآزمایی را پیش از گندیده شدن بچینیم.خو گرفتن مایه زندانی شدن اندیشه می شود.

اسلاید 9: در آینده کارهای ما داوری می شوند نه نیاکان ما.برای پیراستن رویدادهای جهان راستینگی را پیشمرگ یادبودها نکنیم.مردم فریبی به چم نداشتن پذیرشنامه از سوی مردم و ارجمند نبودن است.شایدی مهار کردار هست ولی شایدی مهار اندیشه کردن ناشدنی است.هنگامی که هوش کران مند شد چشم ها نابینا و گوش ها نا شنوا می شوند.آن چیزی که با خرد همخوانی نداشته باشد، پنداشتی بیش نیست.آرامش درون را پیشمرگ آسایش بیرون نکنیم.با دلدادگی دریافت نیاز کنیم نه با برداشت نیاز دلباختگی کنیم.برای هوشیاری، گذشته دلگیر کننده ام را فراموش می کنم.برای جهان نخستین شدن، نخست جهانی شدن را یاد بگیریم.

اسلاید 10: عشق را صد گونه تفسیر استتفسیر گر عشق بی تقصیر استعشق بی تقصیر تفسیر استتفسیر هر تقصیر تقصیر است

اسلاید 11: برای انگیزه دادن باید دگرگونی جایگاه داد.در راه کامیابی، دگرگونیهای چونی کوچک به دگرگونیهای کمی بزرگ دگرگون می شوند.آموزشی که پرسش نداشته باشد بی گمان پرورش هم نخواهد داشت.خوشی دست اندازی در خوشی دیگران خواری است.خودت را بشناسی دیگران شناخته خواهند شد.یاوه ها تنها مغز های پوسیده را گرفتار می کند.فرهنگ شناخت دیگران با شناخت فرهنگ دیگران پدید می آید.زندگی بایسته است نوشته شود بجای اینکه خوانده شود چونکه سرانجام خوانده می شود.اندیشه ناهمگون به چم آدم دیگرگون است نه دشمن.در پیشکاری زندگی باشیم نه سرشت مرگ.

اسلاید 12: با مغز، دل را آگاه و با دل، مغز را آرام کنیم.چون باور به نانم داشتم هیچگاه نان باورم را نخوردم.بی گمان ساختن روز دست ما نیست ولی ساختن روزگار دست ما هست.همبودگاهی که مردانش کوچک باشند، زنانش خوارداشت می شوند.پوزش خواستن پیش از شکسته شدن باور سودمند است.به آدمها مهربانی کن ولی به گستره دید آدم رو به رو.فراموشکاری کوتاهترین بیماریست که بلندترین پیامد را دارد.تا کلون خرد باز نشود، هیچ کلونی باز نخواهد شد.دوست را بر گزینیم نه اینکه آزمون کنیم. انگیزه دلباخته بودن در دسترس بودن نباشد.

اسلاید 13: یادمان باشد سد در سدی ها هم گذرا هستند.چون فرمانروایان به من اندیشه کرده اند پس من هم به اندیشه فرمانروایی هستم.سرشت به چم آنچه خودم فکر میکنم هستم و آبرو به چم آنچه دیگران فکر می کنند هستم.پشتکار به چم چرایی نخست است نه چگونگی سپس.بزرگترین بازدارنده اندیشیدن اندوهگین بودن است.ابزار هموندمان خردورزی باشد نه باور. خوگیری بیماری هراس انگیزی است که میل دگرگونی را کم می کند.پیوند زناشویی باید شیوه زندگی باشد نه سرنوشت.نفهمدن آغاز است نه پایان.زن نادان به چم همبودگاه نادان ولی مرد دانا به چم همبودگاه توانا.

اسلاید 14: نخست خاکسپاری باور کهنه سپس هویدا کردن درستی و راستی امروزین.یاوه ها راه دو دلی را می بندد.مانند آدم زندگی کردن به چم روشهای زیادی برای اندیشه کردن گزینش کنی.زندگی از دلدادگی کوتاهتر است.رویای بزرگ در هوش کوچک پی ریزی نخواهد شد.اگر آموزگار دانا باشد به داور دادگر نیاز نیست.میزان همه چیز درستی و راستی باشد نه ما.اگر کندوکاو با اندیشه باریک بینی نباشد مغز تباه می شود.هر چه از فرمانرواها دور شوید زیباتر دیده می شوید.ناهمگنی است میان آدمها، بین نخست خرد سپس بانگ با نخست بانگ سپس خرد.

اسلاید 15: نان به قیمت جان نان نباشدجان به قیمت نان جان نباشدقیاس نان و جان و جان و ناندر آن قیاس نام انسان نباشد

اسلاید 16: شاید بهتر باشد بینوایان با زیاد خوردن به چگونگی توانگران پی ببرند تا توانگران با کم خوردن به چگونگی بینوایان پی ببرند.نمی خواهم آنسان که پیداست بی آزار یا ستمدیده نمود پیدا کنم چون آدم هستم. زندگانی را با سال و زندگی را با دم باید شمارش کرد.اگر خودت نباشی بی گمان دیگران هم نخواهی شد.چیزهای آشکاری را باید بپذیریم همچون زندگی خود خواسته و مرگ ناخواسته.سستی اندیشه مایه از کار افتادن هوش می شود.با هر شکست تنها بینش را جابجا نکنیم چینش را هم جایگزین کنیم.دنبال چرایی خردمندانه باش نه باور بازگفتی.از آنهایی نباشیم که بترسیم گذشته مان را برای خودمان بازگو کنیم.بر هوش آزاد اندیش نمی توان پادشاهی کرد

اسلاید 17: نادانی بیماری واگیر داری است.پرسش کنی نادان گذرا هستی ولی پرسش نکنی همواره نادانی.پشتیبانی از باورهای نادرست به چم دشمنی با نیک بختی.آموخته های سودمند تنها از نسک نیست ونکه از زندگی هم هست.هیچ چیز چرایی همه چیز نمی شود.اگر خرد و آوای درونی در آدم ها پویا نباشد آدمی گری جایی نخواهد داشت.توانایی به چم با دلاوری گام برداشن است.رنج را بشناسیم نه رنج پذیر باشیم.ترس از یاوه ها و یاوه ها از ترس پدید می آیند.زندگی زیبا دستاورد اندیشه ی زیباست.

اسلاید 18: هنگامی که ارزشها نادرست شوند، نادرست ها با ارزش می شوند.دوست داشتن خردمندانه نباید تکان خوردنی باشد.کارسازی تن بر هوش و هوش بر تن دوسویه است.با زایش به جهان می آیی و با دگرگونی بزرگ می شوی.نادان دشمن ندارد.بی آرمان که باشی ابزار آماج دیگران می شوی.آرنگ در سخن و خرد در کردار نمایان می شود.دلدادگی بمیرد پیوندها نابود می شوند.از آدمی گری نیک نژادی پدید می آید.جایگاهت پشت گرمی ات نباشد چون جاویدان نیست.

اسلاید 19: جهان تکرار نخواهد شد.مهرورزی که بزور باشد جفا است.اندیشه زوری سبک و ناپایدار است.برای رسیدن به خوبی از بدی ها باید گذز کرد.آدمها را با گیراییشون بسنجیم نه با دستکشون.زندگی ارزش دارد پس به ندانستنش خوشنود نباشیم. آگاه باشیم که هرچیزی با شستشو تمیز میشود بجز مغز.تکرار نادرستی ها، تاریخ را می سازد.نسک خوب اندیشه نیست ونکه ابزار اندیشیدن است پس هوشیار به ابزارها باشیم. آزادی و سلامتی همانند هستند.

اسلاید 20: هیچ باوری ابدی نیست.چیره شدن بر جهان آسانتر از چیره شدن بر خود است اگر از خود تهی و از دیگران پر نباشیم.آدم فرآراسته همه فروزه های خوب و بد است.کوتاهترین راه به باور رسیدن دودلی است.برای دگرگونی بزرگ کار کوچک انجام بده.با مرگ، شماری خاموش و شماری فراموش می شوند.آزادی، راهی است به سوی فرهیختگی.به زبان آوری کاستی به چم پویایی است.دلباختگی راستین به چم کار خردمندانه است.با خرد دلباخته شوید و با دل دنبال کنید.

اسلاید 21: برای ساختن جهان باید جهانی را خراب کنی.در زمان درست زندگی کنیم تا در زمان درست بمیریم.اندیشیدن اگر از نادانی آغاز و به تاریک اندیشی ختم شود هراس انگیز است.شناخت شدنی شناختی بازنمایی شده نیست ونکه شناختی است که گمان می رود درست باشد.برای من اندازه شایستگی خردمند بودن است.کسانیکه راهبند آزادی اندیشه می شوند بی گمان به انگار گان خود باور ندارند. آدمی گری نرولاسی نمی شناسد.کوشش کنیم با آمدن انگیزاننده شادمانی شویم نه با رفتن.گفتاری که پسند مردمان باشد، استواری کمی در آن است.دانش اندوخته از رسته مردمان نیست.

اسلاید 22: یک واحد دل هست یکدل مینمایددل نیز در واحد یک دل میماندصاحبدلان در پی دلان نباشیدیک دل با یک دل یکدل میماند

اسلاید 23: گزینش کرده پذیرش کن نه گزینش شده.کامیابی در بچنگ آوردن نیست در اندیشیدن است.ترس از دشمن راستگو کمتر از دوست دورو است.کار زیستگاه آسان کردن پیدایش درون ماست.شادمان باش ولی باهوشی پویا.یاناموری یا آزادی.یک زندگانی می گذرد تا بزرگ شوی و با یک لغزش میشود کوچک شد.با روبرو شدن با چالش برین شویم نه فروریخته.برای داشتن همبودگاه دل آسوده باید آدم آسوده اندیشی بود.مردم از خودکامه ها می ترسند و خودکامه ها از آگاهی مردم.

اسلاید 24: گاهی ما از زمان گذر می کنیم و گاهی زمان از ما گذشت می کند.کهنه های ریشه دار را بر تازه های پر شاخ و برگ برتری میدهم.دلدادگی آسیب گاه نیست ونکه واژه نیرومندی است.اندیشه را باید اندیشه کرد نه پیروی کورکورانه.اکنون که ابزار زندگی را داریم آرش زندگی را پیدا کنیم.جایی که شادی و شادمانی نباشد مرگ زود هنگام زیاد است.در بی نیازی، دلدادگی توانائی است.بیم دادن ها پیش آمد خوب می شوند اگر نترسیم.پشتیبانی بی اندیشه، دستاورد اندیشه دیگران است هشیار باشیم. با دلباختگی همدم دیگران شویم نه با گفتار.

اسلاید 25: بیداری بکاریم نه بیدادی، داشته های ما برآیند کاشته های ماست.دشمن من باور نادرست من است.آدمها تنها در تاریکی مانند هم هستند.خودخواهی به چم تو نمونه من باش.در تکرار، آفرینش گری نیست.بزرگی را هدیه نمی دهند ونکه بدست می آورند.شادی از درون است از بیرون ربوده نمی شود.یکسان انگاری به ستم به چم شریک ستمگر است.آسایش را بر پیوستن به انگیزه پیوستن، برتری نمی دهم.شیفته دشمن بودن، همیشگی نیست.

اسلاید 26: هنگامی در اکنون زندگی کنیم مرگ بی آرش است.هیچ دروغی با تکرار، راستینه نخواهد شد.دلباختگی جابجایی است نه ناجدایی.خود را بهتر ببینیم تا اینکه بهتر خود را ببینیم.آفرینش گری به چم بیرون از تنگناهای پنداری هم می شود اندیشه کرد.ندانستن بد است، بد دانستن بدتر است.هرزگی از اندیشه است سپس تن.تلاش کنیم مانند خودمان زندگی کنیم.زن به چم نیک نژادی است نه بردگی.از هوش دوستانمان بازگو کنیم نه از چهره شان.

اسلاید 27: روشنایی با تاریکی دانسته می شود.جهان سوم جائیست که اندیشه نمیکنی و پرسشی هم پیش نمی آید.هیچگاه سرشت و هوش و نمای آدمها هماهنگ نیست. برای زندگی نوین باید آرزوی نوین داشت.تنها اندیشه آزاد می تواند از آزادی سخن بگوید.سخن بخردانه نیاز به پیچیده بازگو کردن ندارد.زمانی باید سخن گفت که توانایی سخن از دم فرو بستن بیشتر باشد.رساترین بانگ، کردار است.هنگامی که کار ناپسند آزاد باشد، آزادی کارناپسندی می شود.اگر هوش آشفته شد، زبان دروغ خواهد گفت.

اسلاید 28: دروغ را نباشد پایدارظلم را نماند ماندگارای دل خاطر آسوده دارکه راستی بماند یادگار