anvae_ghodrat_c1p2

در نمایش آنلاین پاورپوینت، ممکن است بعضی علائم، اعداد و حتی فونت‌ها به خوبی نمایش داده نشود. این مشکل در فایل اصلی پاورپوینت وجود ندارد.






  • جزئیات
  • امتیاز و نظرات
  • متن پاورپوینت

امتیاز

درحال ارسال
امتیاز کاربر [0 رای]

نقد و بررسی ها

هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که نظری می نویسد “انواع قدرت”

انواع قدرت

اسلاید 1: 1

اسلاید 2: 2نام درس: رفتار سازمانی پیشرفته استاد : آقای دکتر پیمان غفاری آشتیانیدانشجو: رضا کمانیموضوع مورد بحث : انواع قدرت مقطع و رشته تحصیلی: کارشناسی ارشد مدیریت دولتی تاریخ ارائه : سه شنبه 27/07/1389

اسلاید 3: 3انواع قدرت

اسلاید 4: 4 در فرهنگ عمومی و در میان مردم، کلمه قدرت، مفهوم خوب و خوشایندی ندارد و اغلب مردم، قدرت را به معنای زور، خشونت، استبداد و استعمار می‌دانند و با دید منفی به آن می‌نگرند. با دقت در مفهوم قدرت و تعاریف آن می‌توان دریافت که این مفهوم ذاتا یک پدیده منفی و لزوما به معنای مفاهیم نامطلوبی مثل زور و استبداد و استعمار نیست و علت نگرش منفی عموم مردم به قدرت، تجربیات تلخی است که در این مورد دارند؛ یعنی آنان مشاهده کرده‌اند که در بسیاری از موارد، از قدرت به عنوان ابزاری برای اعمال فشار به دیگران و استعمار آنان استفاده شده است. بنابراین، می‌توان گفت که مفهوم قدرت، هیچ بار معنایی خاصی، اعم از بار معنایی مثبت یا منفی ندارد، بلکه یک مفهوم عام و کلی است که نوع استفاده از آن می‌تواند بار معنایی خاصی را به آن تحمیل نماید؛ مثلا اگر در سازمان، از قدرت در جهت پیشبرد اهداف و تأمین منافع سازمان و اعضای آن استفاده شود، در این صورت، قدرت یک پدیده مثبت است و استفاده از آن هیچ منعی ندارد؛ لیکن اگر قدرت سازمانی در خدمت منافع فردی و شخصی قرار گیرد، یک پدیده منفی تلقی خواهد شد.

اسلاید 5: 5تعریف قدرت  تعریف‌های متعددی از قدرت ارائه شده است که هر یک بر جنبه خاصی تاکید کرده‌اند. ولی این تعاریف در مفهوم، دارای شباهت‌هایی هستند که می‌توان از ترکیب آنها به تعریفی قابل قبول دست یافت. به این ترتیب می‌توان قدرت را توانایی بالقوه یک نفر و یا یک گروه برای نفوذ در فرد یا گروه دیگر تعریف کرد. به بیان دیگر، ممکن است ما توانایی نفوذ در دیگران را داشته باشیم، لیکن در عمل از این نفوذ استفاده نکنیم. در نهایت در این تعریف از کلمه نفوذ به عنوان مکانیسمی برای اثرگذاری بر دیگران استفاده شده است. اگر شخصی بتواند دیگری را متقاعد کند که عقیده‌اش را درباره یک یا چند موضوع تغییر دهد، رفتاری را انجام دهد و یا از انجام آن خودداری کند و به محیط پیرامون خود به شکلی خاص بنگرد، در حقیقت نفوذ تحقق یافته و قدرت به‌کار گرفته شده است.

اسلاید 6: 6 انواع قدرت   در یک تقسیم‌بندی کلی، می‌توان قدرت در سازمان را به دو نوع عمده تقسیم کرد: قدرت مدیریتی(سازمانی) که از مقام فرد در سازمان نشأت می‌گیرد و قدرت شخصی که برآمده از ویژگی‌ها و خصوصیات شخصی فرد است.

اسلاید 7: 7قدرت مدیریتی (سازمانی)  این نوع قدرت متعلق به پست و مقام سازمان است. وقتی که یک شغل و پست سازمانی ایجاد می‌شود، برای آن پست و متصدی آن، اختیارات و قدرت مشخصی در نظر گرفته می‌شود. قدرت مدیریتی شامل، قدرت قانونی، قدرت پاداش و قدرت اجبار می‌باشد.

اسلاید 8: 8قدرت قانونی: نوعی حق سازمانی است که به فرد اجازه می‌دهد تا دیگران را به اطاعت از خود وادارد. قدرت قانونی، قدرتی است که به پست و مقام سازمانی تعلق دارد و هر کس که در آن پست و مقام قرار می‌گیرد، از آن قدرت برخوردار می‌شود؛ بنابراین منشأ این قدرت، سازمان است. در سازمان، زیردستان همواره خود را تابع سرپرستان و مدیران سازمان می‌دانند و تحت تأثیر آنان هستند و می‌کوشند تا خواسته‌های آنان را برآورند؛ چرا که احساس می‌کنند آنان از قدرت مشروع و قانونی برخوردارند و این حقی است که از طرف سازمان به آنان اعطا شده است.

اسلاید 9: 9قدرت پاداش: قدرت پاداش، برحسب درجه کنترل یک شخص بر پاداش‌هایی که برای دیگران باارزش می‌باشند، سنجیده می‌شود. به عنوان مثال، معروف‌ترین پاداش‌های سازمانی حقوق، ارتقا و واگذاری مأموریت می‌باشند. اگر مدیری بتواند بر حقوق دریافتی کارکنانش کنترل داشته باشد، در مورد ارتقای آنها اظهار نظر کند و در واگذاری شغل، صاحب رأی و دارای نظر قابل توجهی باشد، از قدرت پاداش بالایی برخوردار است.

اسلاید 10: 10قدرت اجبار: معنی قدرت اجبار این است که مدیر می‌تواند با تذکر، توبیخ و تنبیه افراد، آنان را وادار به انجام دادن وظایفشان کند. چون این قدرت مبتنی بر ترس است، بنابراین، ممکن است باعث ایجاد اضطراب و حالت دفاعی در افراد شود.مدیران باید استفاده از قدرت اجبار را به حداقل برسانند و قبل از به‌کار بردن آن، به نکات زیر توجه داشته باشند:   باید زیردستان را کاملا با مقررات سازمان و جریمه عدم رعایت آنها، آشنا کنند تا استفاده از قدرت تنبیه موجب عداوت و دشمنی کارکنان نشود. قبل از اعمال تنبیه باید به کارمند خود، هشدار دهند. شدت تنبیه باید متناسب با اهمیت تخلف باشد. مدیر باید اعتبار خود را نیز حفظ کند، مدیری که همواره تهدید می‌کند ولی آن را اجرا نمی‌کند، قدرت و احترام خود را از دست می‌دهد.

اسلاید 11: 11قدرت شخصی:   قدرت شخصی، هیچ ارتباطی به پست و مقام سازمانی ندارد و از ویژگی‌ها و خصوصیات شخصی افراد نشأت می‌گیرد و تنها به شخصیت فرد بستگی دارد. قدرت شخصی نیز به دو صورت قدرت تخصص و قدرت مرجعیت نمود پیدا می‌کند.

اسلاید 12: 12قدرت تخصص: عبارت از توان کنترل رفتار دیگری است از طریق داشتن دانش، تجربه یا قضاوتی که وی ندارد، ولی به آن نیاز دارد.نظارت بر کار متخصصان و به عبارت دقیق‌تر اعمال کنترل بر اطلاعات می‌تواند منبع ایجاد قدرت باشد. به عنوان مثال، دامنه قدرت مدیر بازرگانی تا جایی گسترش می‌یابد که فروشندگان به اطلاعاتی که او در اختیار دارد نیازمند باشند. هر قدر اطلاعات با اهمیت‌تر و منابع جایگزین برای کسب اطلاعات محدودتر باشند، قدرت تخصص بیشتر خواهد بود. قدرت تخصص می‌تواند در جایگاه‌های مختلف سازمانی ظاهر شود. به بیان دیگر می‌تواند بر مقام‌ها و شغل‌ها اولویت پیدا کند. مدیران سطح بالای سازمان در مورد یک موضوع مهم سازمان تصمیم می‌گیرند. ولی کارکنان سطح پایین‌تر ممکن است تخصصی داشته باشند که مدیران سطح بالا برای تصمیم‌گیری به آن تخصص نیاز داشته باشند.  

اسلاید 13: 13قدرت مرجعیت: هنگامی گفته می‌شود فرد دارای قدرت مرجعیت است که به دلیل وفاداری پیروانش به او، توانایی لازم برای کنترل آنان را، دارا باشد. یکی از مبانی قدرت مرجعیت، برخوردار بودن فرد از نوعی جذبه یا کشش شخصی است که اصطلاحا به آن کاریزما گفته می‌شود.قدرت مرجعیت بیشتر با اعتماد، تشابه، پذیرش، محبت، میل به تقلید و تعلق‌های روحی همراه می‌باشد. به طور معمول قدرت مرجعیت به صورت تقلید ظاهر می‌شود. به عنوان مثال، مدیر جدید یکی از بخش‌های سازمان، جوان‌ترین شخصی باشد که به این مقام رسیده است. ممکن است دیگر کارکنان به این امید که بتوانند نردبان ترقی را طی کنند از او تبعیت کنند. آنها ممکن است لباس‌هایی شبیه او بپوشند. ساعت‌های کار خود را با ساعت‌های کار او تطبیق دهند و کارهایی را انجام دهند که مورد توجه او باشد. در این صورت می‌توان گفت این مدیر نسبت به کارکنان زیر دستش از قدرت مرجعیت برخوردار است.

اسلاید 14: 14وابستگی کلید قدرت:  یکی از پارامترهای مهم و تأثیرگذار در قدرت، مسئله وابستگی است؛ به عبارت دیگر، «یکی از مهمترین جنبه‌های قدرت این است که قدرت تابعی از وابستگی است و فهمیدن و درک وابستگی نقش اساسی و مهمی در درک و فهم قدرت دارد». میان وابستگی و قدرت رابطه مستقیمی وجود دارد و بدیهی است که اگر وابستگی ب به الف بیشتر باشد، در آن صورت، الف قدرت بیشتری بر ب دارد. چنانکه کسی چیزی داشته باشد که دیگران به آن نیاز دارند، آنان به او وابسته می‌شوند و او می‌تواند بر آنها اعمال قدرت کند. هر قدر این وابستگی بیشتر شود، میزان قدرت او بر دیگران نیز بیشتر خواهد شد و بالعکس، هر چه میزان وابستگی کمتر شود، قدرت فرد نیز کاهش می‌یابد.  

اسلاید 15: 15عوامل ایجاد وابستگی:  عوامل متعددی در ایجاد وابستگی دخیل هستند که برخی از آنها عبارتند از: اهمیت، کمیاب بودن و جایگزین نداشتن.

اسلاید 16: 16 اهمیت: اولین عامل ایجاد یا تقویت وابستگی، مسئله مهم بودن چیزی است که فرد آن را در اختیار دارد. اگر چیزی که فرد دارد مورد نیاز دیگران نباشد و یا اهمیت چندانی نداشته باشد، آن چیز نمی‌تواند وابستگی ایجاد کند؛ بنابراین برای ایجاد وابستگی و رسیدن به قدرت باید چیزهایی که فرد بر آنها کنترل دارد، از نظر دیگران مهم باشد.

اسلاید 17: 17کمیاب بودن: اگر چیزی به حد وفور وجود داشته باشد، داشتن آن چیز باعث افزایش وابستگی و در نتیجه، افزایش قدرت نمی‌شود. برای ایجاد وابستگی اولا، افراد یا سازمان‌ها باید به چیزی احساس نیاز کنند و ثانیا آن چیز به وفور وجود نداشته باشد و تنها فرد یا افراد خاصی آن را داشته باشند.

اسلاید 18: 18 جایگزین نداشتن: هر قدر یک منبع ارزشمند، کمتر جایگزین داشته باشد، قدرت دارنده آن منبع بیشتر و شدیدتر است؛ زیرا وابستگی دیگران به او بیشتر است. به عنوان مثال کارمندی می‌داند که در خارج از سازمان، فرصت‌های زیادی برای کار کردن و استخدام دارد. اگر توسط مافوق خود به خاطر انجام ندادن وظایف خود تهدید به اخراج شود، این تهدید تأثیر چندانی بر او ندارد، زیرا او بر این باور است که امکان یافتن کار در جاهای زیادی برای او فراهم است. در اینجا، کار در سازمان مزبور برای کارمند مورد نظر وابستگی ایجاد نکرده است؛ زیرا او برای کار در این سازمان، جایگزین دارد؛ بنابراین، چون او به سازمان وابستگی ندارد، سازمان نیز نمی‌تواند بر او قدرت چندانی داشته باشد.

اسلاید 19: 19قدرت پنهان بطور کلی بیشترین قدرتی که شخص دارد، نا آشکار و بالقوه است . یعنی او قبل از اینکه بتواند از قدرتش استفاده نماید در اثر بی تجربگی آنرا ازدست خواهد داد. بهر حال این قدرت نهفته در شرایطی ( بواسطه آموزش یا خودشناسی فرد) در صورت نیاز قابل دسترسی است. پش چنانچه کارها مورد رضایت صاحبان قدرت پنهان نباشند آنها قدرت خود را آشکار ساخته و در جهت گشایش امور ،عملا مورد استفاده قرار میدهند .

اسلاید 20: 20توزیع قدرت یک فرایند خود اصلاح نیست : از آنجا که قدرت ، مولد قدرت است اگر در مسیر درستی هدایت و استفاده نشود باعث ایجاد فساد در سازمان میگردد. باندهایی که به جهت اختلاس دستگیر میشوند نمونه بارز این فساد اداری نشات گرفته از قدرت دادن به افراد بی صلاحیت و بی تعهد میباشد.

اسلاید 21: 21شیوه های اعمال قدرت: 7 نوع شیوه اعمال قدرت به شرح زیر شناسایی شده است :1- استدلال: قانع کردن فرد با استفاده از آمار و ارقام2- دوستانه : از طریق دوستی و ابراز محبت3- ائتلاف (cooalation): ایجاد نوعی اجماع و جلب نظر دیگران4 – مذاکره : از طریق صحبت و مذاکره و قانع کردن فرد مقابل5- دستور مستقیم: از طریق سلسله مراتب اداری 6- جلب حمایت مقامات بالاتر: اعمال قدرت از طریق جلب نظر روسا7- اعمال تشویق و تنبیه :

اسلاید 22: 22اولویت بندی اعمال قدرت برای نفوذ در زیردستان و بالا دستان:اعمال قدرت بر زیردستان اعمال قدرت بر بالا دستان 1- استدلال 1- استدلال2- صدور دستور 2-ائتلاف3- دوستانه 3-دوستانه4-ائتلاف 4- مذاکره5- مذاکره 5- جلب حمایت مقامات بالاتر

اسلاید 23: 23قدرت مولد قدرت است کسی که دارای موقعیت نسبتا خوبی است قدرتش را با استفاده از امکاناتی که او را به این مرحله رسانیده افزایش میدهد. این واقعیت شاید علت بروز بسیاری از تضادها و کشمکشهای شدید بین اشخاص،ملتها، خانواده ها و سازمانها باشد . زیرا صاحبان قدرت همواره تمایل دارند با استفاده از قدرت و امکاناتی که دراختیارشان هست بر قدرت خود بیفزایند.

اسلاید 24: 24انواع شخصیت مدیریت مدیران دارای مشخصات منحصر بفردی هستند که بصورت تواناییهای ارثی ، تجارب یادگیری و یا مخلوطی از این دو ( اکتسابی و ذاتی ) هستند که عملکرد و کارآیی و سبک رهبری آنها را تحت تاثیر قرار میدهد. بسته به اینکه چه نوع ویژگیهایی در شخصیت مدیر یا رهبر وجود داشته باشد ،سبک رهبری او متفاوت خواهد بود و بازده های مختلفی خواهد داشت .

اسلاید 25: 25انواع شخصیت مدیریت : 1 – شخصیت آزاد منش : افرادی هستند که در کار رهبری خود به نظرات و آراء زیر دستان اهمیت میدهند و معمولا در اداره امور ،نظر خواهی و نیاز سنجی میکنند. معمولا در وادار کردن کارکنان خود به انجام فعالیتها و بالا بردن بازده ،از شیوه های مناسب مدیریتی استفاده میکنند . بطوریکه کمتر با اعمال قدرت مستقیم ،تنبیه و توبیخ برنامه های خود را پیش میبرند . کارکنان رضایت شغلی بیشتری از خودشان نشان میدهند و با احساس رضایت بیشتری وظایف محوله را انجام میدهند .

اسلاید 26: 26انواع شخصیت مدیریت : 2- شخصیت مستبد: در برخی مدیران ویزگیهای قدرت طلبی نمود پیدا میکند. یک مدیر یا رهبر قدرت طلب در عین حال ممکن است مستبد یا آزاد منش یا پیشرفت طلب باشد . قدرت طلبی در افراد مستبد با اعمال زور و تنبیه نمایان میشود . شخصیتهای قدرت طلب معمولا در بین مدیران و رده های بالاتر که معمولا میل به ارضاء قدرت دارند دیده میشود.

اسلاید 27: 27انواع شخصیت مدیریت : 3 – شخصیت پیشرفت طلب : این افراد توجه به اهداف پیشرفت طلبانه را در راس اهداف خود قرار میدهند . اینها افراد پیشرفت جویی هستند که برنامه های خود را برای رسیدن به پیشرفتها و موفقیتهای بالاتر سازمان بندی میکنند . بطور کلی آنها از انگیزش پیشرفت بالاتری برخوردارند. چنین انگیزشی انتخاب اهداف، شیوه های مدیریتی و شیوه های ارتباطی آنهار ا تحت تاثیر قرار میدهند.

اسلاید 28: 28شخصیت موفق در مدیریت یک رهبر و مدیر موفق دارای ویژگیهای شخصیتی زیر است : - از سطح بالای انرژی ،تحمل در برابر فشار ،ثبات قدم ، بلوغ عاطفی و اعتماد بنفس برخوردار است . - یک رهبر ثابت قدم ،فردی است صادق ، پایبند به اخلاق و قابل اعتماد. - شخصیتی که از نظر عاطفی به بلوغ رسیده است به خود و دیگران احترام میگذارد و میان اهداف شخصی و سازمانی تعامل ایجاد میکند. دارای مهارتهای ارتباطی خوبی است که بصورت درک روابط بین افراد و گروهها و توجه به عقاید و احساسات دیگران و ایجاد همبستگی ظاهر میشود

اسلاید 29: 29 زیر دستان اینگونه مدیران با وجود انجام وظایف سنگین ،احساس تعلق بیشتری به سازمان دارند . و همکاری زیادی با این برنامه ها نشان میدهند .

اسلاید 30: 30قدرت ، موضوعی بشدت ذهنی و روانی است : هیچ معیار یا ملاک معینی وجود ندارد که بتواند قدرت یکنفر را به گونه ای واقعی اندازه بگیرد. افزون بر این مجموع قدرت یکفرد میتواند ترکیبی از تمام یا چندین نوع از قدرتهایی که در مورد آنها توضیح داده خواهد شد باشد .

اسلاید 31: 31انواع قدرت : 1- قدرت فیزیکی2- قدرت اقتصادی3-قدرت علمی4- قدرت اجرایی5- قدرت شخصیتی6- قدرت موقعیتی7- قدرت عقیدتی (ایدئولوژیک)

اسلاید 32: 321 – قدرت فیزیکی:(physical power) نخستین نوع از قدرت اشخاص که در سازمانها به کار میرود قدرت فیزیکی است. در نظر اول، ممکن است این فکر به مغز انسان خطور کند که قدرت فیزیکی در چنین دنیای پیچیده ای، دیگر موضوع مهمی تلقی نمیشود. اما تداوم وابستگی و اعتقاد شدید به نیروی نظامی وسیستمهای دفاعی در سرتاسر جهان موجب شده است تا اهمیت ممتد نیروی فیزیکی مورد تأیید قرار گیرد. پلیس و سایر قدرتهای قانونی، اغلب برای انجام وظایف خود، به نیروی فیزیکی متوسل میشوند. از این گذشته قدرت فیزیکی ممکن است حاکی از شورش و بلوای عمومی باشد. کارگران اعتصابی و کارفرمایان گاهی در برابر یکدیگر از خشونت و درگیری فیزیکی استفاده میکنند.ایجاد حریق، خرابکاری و تهدید اعضای خانواده، از جمله مواردی است که در این گونه برخوردها به کار گرفته میشود.قدرت فیزیکی اغلب از آنچه به نظر میرسد، مهمتر مینماید، زیرا معمولاً از دید پنهان است.در هرحال، زمینه استفاده از آن همواره موجود وبساری از تصمیم گیریها بر اساس<قدرت فیزیکی پنهان> انجام میپذیرد.

اسلاید 33: 332 – قدرت اقتصادی: قدرت اقتصادی ناشی از مالکیت یا کنترل پول یا منابع دگر را باید دومین نوع قدرت به شمار آورد. قدرت اقتصادی با پرداخت یا وعده پرداخت، یا خودداری یا تهدید به خودداری از پرداخت پول یا سایر کالاهای اقتصادی اعمال میشود.قدرت اقتصادی به عنوان مالکیت بر ثروت یا منابع دیگر، یکی از انواع بسیار مهم قدرت به شمار میرود. افراد، شرکتها و سایر گروهها با مالکیت اختصاصی، که ثروت آنها محسوب میشود، از چنین قدرتی برخوردارند.این ثروت ممکن است از طریق ارث، ابتکار و اختراع یا سرمایه گذاری به دست آید. اکتشاف نیز میتواند موجب فراهم آمدن ثروت بشود.ثروت میتواند از طریق انباشته شدن پس انداز ناشی از درآمد کارکرد به دست آید.انجام داد و ستدهای موفقیت آمیز هم میتواند سبب کسب ثروت شود.قدرت اقتصادی همچنین از سوی سیاستمداران و مدیران حرفه ای که در چارچوب اختیارشان مالک منابع نیستند، اعمال شود. مدیران مدارس عالی، مدیران انجمن ها و اداره کنندگان اتحادیه های کارگری، علیرغم احراز مالکیت منابع، دارای قدرت اقتصادی اند. دنیای تجارت و امور مربوط به بسیاری دیگر از سازمانها به گونه ای وسیع، از طریق قدرت اقتصادی کنترل میشود. در نهایت باید گفت هر کس به طور عملی، از راههای گوناگون تحت تأثیر قدرت اقتصادی قرار می گیرد.

اسلاید 34: 343-قدرت علمی: سومین نوع قدرت، بر پایه دانش و آگاهی شکل می گیرد. به زبان ساده می توان گفت، مهارتهای ویژه و تخصص کارکنان و سایر کارشناسان موجب قدرتمندی آنان میشود.افزون بر این، احراز مشاغل بسیار مهم، برخورداری از بسیاری از دانشها و علوم را الزام آور می سازد. ضرب المثل قدیمی که می گفت: دانایی، توانایی است دربرگیرنده چنین حقیقتی است.کنترل اطلاعات، راه دیگری است که نشان می دهد دانش و آگاهی می تواند مولد قدرت باشد، کنترل « رسانه های همگانی»، آشکارا نمایانگر چنین موضوعی است. به عبارت دقیقتر، آنانی که موقعیت علمی شان، مستلزم دسترسی به بیشترین اطلاعات است، از قدرت ویژه ای برخوردار میشوند.

اسلاید 35: 354 – قدرت اجرایی: این واقعیت که اجرای موفقیت آمیز هر کار باعث ایجاد قدرت میشود، نیازمند بحث استادانه مختصری است. شخصی که وظیفه ای را به خوبی انجام می دهد، خواه ناخواه، به صورت خودکار می تواند بار دیگر آن را انجام دهد. عملاً هر کسی دوست دارد که موفق باشد و با افراد موفق مراوده و مشارکت داشته باشد. قدرتی که به وسیله ستارگان سینما و بازیگران برنامه های تفریحی و یا قهرمانان استثنایی به دست می آید، بشدت مورد تقدیر خاص و عام قرار می گیرد.مدیران و افرادی که در سازمانها به کار مشغولند، در صورتی که وظایف خود را از طریق موفقیت در انجام وظیفه کسب می کنند، بلکه از طریق پیروی کسانی که بر کار آنان اشراف دارند یا افرادی که علاقمندند از خدمات و عملکردهای آنان برخوردار شوند نیز سود چنین قدرتی را به دست می آورند. برای تفسیر بهتر این مفهوم می توان به این نکته اشاره کرد که اجرای موفقیت آمیز، همواره منجر به ارتقای فرد و تحریک وی به سوی موقعیت هایی می شود که قدرت بیشتری در خود نهفته دارد.

اسلاید 36: 365 – قدرت شخصیتی: قدرت دیگری که در این مجموعه از آن یاد کرد، قدرتی است که از شخصیت ناشی می شود.برخی از افراد دارای ویژگی « جاذب و متنفذی» هستند که موجب احترام و تحسین می شود. گاهی احساس عشق و عاطفه، درهم می آمیزد. بسیاری از رهبران سیاسی و مذهبی مشهور، از جاذبه روحانی و جذابیت شخصی برخوردارند. رؤسای مراکز بازرگانی، آموزشی و سایر سازمانها نیز، به تناسب شخصیت جذاب خود، قدرت کسب می کنند. جذابیت فیزیکی نیز به نوبه خود می تواند در کسب قدرت مهم و مؤثر باشد.

اسلاید 37: 37شخصیت افراد قدرت طلب: نظریه پردازان اظهار میدارند که اشخاص برخوردار از کارکرد سالم برای تمامی انسانها ارزش و اهمیت قائل میشوند.بدون آنکه سن ،نژاد ،جنسیت ،ثروت ،مقام یا عقاید آنها در نظر گرفته شود . افراد قدرت طلب به سادگی در برابر اشخاص صاحب قدرت یا عالی مرتبه تر از خویش تسلیم میشوند اما نسبت به کسانی که قدرت و مقام کمتری دارند خصمانه رفتار میکنند.

اسلاید 38: 38ویژگیهای افراد قدرت طلب: 1- گرایش به تبعیض 2 – نگرش نسبت به دیگران 3 – نگرش نسبت به جنسیت 4 – ریشه های رشد قدرت طلبی

اسلاید 39: 39ویژگیهای افراد قدرت طلب: 1- گرایش به تبعیض : افراد قدرت طلب با کسانیکه از مقام و قدرت بالایی برخوردارند بهتر رفتار میکنند ولی در مقابل کسانیکه از پایگاه اجتماعی پایینی برخوردارند رفتاری خصمانه دارند .

اسلاید 40: 40ویژگیهای افراد قدرت طلب: 2 – نگرش نسبت به دیگران: افراد قدرت طلب معمولا انسانها را به بدترین شکل خود میبینند و دوست دارند هنگام مواجهه با افراد ،بیشتر به تنبیه تکیه کنند.

اسلاید 41: 41ویژگیهای افراد قدرت طلب: 3 – نگرش نسبت به جنسیت : افراد قدرت طلب معمولا نگرانی زیادی درباره جنسیت دارند و در مقابل جنس مخالف دچار مشکلات عدیده ای میباشند.

اسلاید 42: 42ویژگیهای افراد قدرت طلب: 4 – ریشه های رشد قدرت طلبی: یافته هاحاکی ازآن است که افراد قدرت طلب گزارش کرده اند که والدینشان از از آنها انتظار اطاعت از قواعد و مقررات را بدون هیچگونه اظهار نظر شخصی داشته اند . بیان آزادانه احساسات مورد تایید قرار نمیگرفته . و در کل تربیتی خشک و نظامی وار در کودکی داشته اند .

اسلاید 43: 43

15,900 تومان

خرید پاورپوینت توسط کلیه کارت‌های شتاب امکان‌پذیر است و بلافاصله پس از خرید، لینک دانلود پاورپوینت در اختیار شما قرار خواهد گرفت.

در صورت عدم رضایت سفارش برگشت و وجه به حساب شما برگشت داده خواهد شد.

در صورت نیاز با شماره 09353405883 در واتساپ، ایتا و روبیکا تماس بگیرید.

افزودن به سبد خرید