صفحه 1:
صفحه 2:
صفحه 3:
۱- عرفان حقیقی
۱ 5 ۲- عرفان کاذب
صفحه 4:
١ معنویتگرایی گرایشی جهانی است
۲ تفوذوگسترش مکاتب معنویتگرای جدید در کشور
mega اقتصادی,.
ite seed ewe رهز ea و
> یکی از راههای مبارزه با اسلامگرایی» توليد و تكثي
ون
صفحه 5:
توجه به سليقه ها و ذاتقه هاى مختاف
تلاش غرب برای نا مختلف مخا.
بت اما ایا |برنامریزی برای سطوح اطبان
استفاده از همه ظرفیتهای تبلیغی و روانثناختی
صفحه 6:
. استفاده از بازیهای رایانهای و کارتونهای کودکان:
(توجه به نقش هنر و بازي در شکلدهي به نظام ارزشي و فکري جامعه:
رویات. افلاطون. رون شكاسان رفتاركرا. واتسون....)
2 استفاده از فيلمهاي سینما ‘gs
فیلمهاي معنوي هالیوود: سینماً ماوراء.
3 بهرهگيري از ورزش» ورزشکاران:
4 استفاده از نمادها و مدها:
5. استفاده از ادبیات مکتو
صفحه 7:
تعداد و تنوع عرفانهاي نوظهور
© آمار از تعداد آنها وجود ندارد.
© دائرة المعارف اديان جسيد. جاب انكلستان: 2500 دين جديد را كه
داراي پیروان شناخته شده هستند معرفي کرده است. برخي از آنان
بسیار فعاللند و برخي بیشتر در فضاي مجازي و اب
دارند.
٩ ملکلم همیلتون (جامعهشناس مشهور مین): بیش از پنجهزار آیین
دینی جدید!
٩ تعداد فرقههاي نو ظهور در ایران و میزان موفقیت آنها: آمار دقيقي
وجود ندارد. اما فعالیت آنها در حد بسیار وسيعي است.
صفحه 8:
مهمترین فررقههای معنوی
صفحه 9:
و وه ۵ هو و و وه و هو هو و
ادیان سنتي: بهودبت. مسیحیت. زردشتیت. صابئین
ble ©
اوشو (باگوان شري راجینش)
اکنکار (سفر باستاني روح) (پال توئیچل؛ هارولد کلمپ)
سرخپوستي (کارلوس کاستاندا)
فالون دافا (لي هنگجي)
دالايي لاما (دالايي - اقیانوس؛ لاما- بیر)
رامالله (پیمان فتاحي؛ با اسم معنوي م. م. رامالله)
عرفان كيهاني يا عرفان حلقه (محمدعلي طاهري)
پائلو کوئلیو
متعالي (تي. امه (ماهاريشي ماهاش يوگي)
صفحه 10:
فرقههای صوفی فعال در ایران
° فرقههای اهل سنت:
Je > در شهر بانه. خانقاه مرکزی آنها قرار دارد) کسنزانی
سر هم و ركد ل سد تعر ست مجه أشن عا یآ مه
شیخ محمد نجار؛ در شهر پاوه)
ندیه (شمسیه (سیدعیداثه 2
كنبدكاوس» أزاد شيهرء بندرت ركمن»
* شاذليه
بندى مجددى؛ مشهد, تايباد. ترتبت جام؛ سرخس؛ بجنوردء
* فيه یه دک جوا دود )
* خاکساریه(1)جللی غلاسلیشاهی (؟] دوه معصوسلیشاهی,(۲) وه نی (۴)ددهعجم)
© اويسيه (نادرعلى عنقا در أمريكا)
* كميليه
صفحه 11:
بررسی مشخصههای معنویتها و
عرفانهای کاذب
صفحه 12:
واعلموا انکمنلن تعرفوا الرشد حتي تعرفوا
الذي تركه و لن تأخذوا بمیثاق الکتاب
حتي تعرفوا الذي نقضه ولن a به
حتي تعرفوا الذي نبذه فالتمسوا نلک من
عنداهله فانهم عیش العلم و موت الجهل
(نهج. خ147)
صفحه 13:
توجه:
٩ عرفانهاي نوظیور همگي بر بستر مدرنیته و فرهنگ غرب روئیدهلندابه همین
دلیل با مباني و اصول این فرهنگ کاملا سازگارند:
“دين ستيزي؛
#شکاکیت معرفتشناختی؛
#ناواقع كرابي معرفتي و ارزشي؛
٩ کثرت گرايي معرفتشناختي و ديني؛
٩سکولاریسم و اینجهان گرايي؛
#لیبرالیسم جنسي؛
صفحه 14:
1. نادیده گررفتن اعتفاد به خدا و یا انکار وجود او
#خدا در عرفان اوشو
*مردم به نزد من میآیند و میکویند ما آرزوى جستجوى خداوند را داريع. من
به آنها میکهیم د: در رامن مح فيد لين لین مقوله رابه بحث نکشید.
هر گینه صحبتی دربارة جستجوی Nad بیفایده است. هیچ معنا و مفهومی در
آنچه میگویند لیست.» «کلمة دا فقط یک بهانه انست؟ ابزاری است برای
ابر از احساسات مابه کل در ولقع کل هستی خداستد , کل الفیآست ووفتی
با کل هستی یکی خواهید شد. را
هر گاه انسان به نقطهای aes
وقت انسان خدا شده است.» «-
خدای من حتی بیک "خص نیست. بلکه یک حضور است. ... خدای من چیزی
عینی؛ آنجاء نیست. خدای من همان ذهنیت است. اینجا.»
صفحه 15:
تمم دا tl
يان
١
0 با خداى اد
ae ۱
ot eu
فق كاد ee
4 هدى
ديه
۱
فان
عر
با
مواجهه
اسی و
ae
خدا
ا
ia
kad از
2
كه اديان الهى
خدايى
cS انان ممت
ond,
fo
ن هستندء
هندى مبلغ أن
اديان
Vo
خو
ختة
us
ندارد و
جود
و
صفحه 16:
#بعضاً با زي ركى بيشترى دربارة خداى اديان ديك سخن میگویند. tA ISI gle ty
ادعا میکنند که ادیان دیگر» غيس از اكنكارء همگی محصول خدای طبقه يايين و Bide
فینریکیاند که آن را « کلنیررانجان» یا (سلطان نیرروهای منفی» مینامند.
صفحه 17:
#در جليي دیگر خدا را امري سليقهاي و شخصی میدانند: «خدا آن است که هر
روحی باور دارد که باشد.» - 2 case
خدای یک مست لایطل همانی است که او باور دارد و خدای یک عالم بررگ نیز همانی است
که برد دزي له niente بدي كسى كدر جستجو قاني
است» چرا که خدا همان شادى است. اين دو هيج تفاوتی با هم ندارند. حتی ممکن است آن مست
به خداً نزدیکتر باشد. آنچ كد مهم لست ليست داريا په مطلوب خوده هر چه که
مي نواهد باشدء علاقسند پاشند و فان تا تکسن خود را بى روی جستجوی خود
بگذارند.
صفحه 18:
2 شادمانگی به عنوان هدف غایی
#هدف اصلي بسياري از عرفانهاي نوظهور: «شادي و آرامش و امید»
از مکاتب سنتي: لذتگرایان و کلبیان و اپیکوریان ...
#دالايي لاما: من بر این باور هستم که هدف اس زندگي
جستوجوي خوشبختي است. لين امري بديهي است. اينکه معتقد
به دین باشیم یا نباشیم. و اينکه پیرو کدام مذهب هستیم. تفاوت
زيادي نميکند؛ همة ما در زندگي خود به دنبال چيزي مطلوب
ميگرديم.به همین دلیل.به نظر من حرکت زندگي روبه سوي
خوشبختی و شادمانگی است»
صفحه 19:
سایبابا: «مآموریت من اعطای شوق و شادیبه شماست که از ضعف و ترس
دورتان کنم. مآموریت من پراکندن شادمانی است از این جهت هميشه
آمادهام میان شما بیلیم نه یکبار دوباریا سه بار هر زمان که شما مرا بخواهید.
اسمم ساتیا من راستی هستم اعمالم ساتیا جلال و شکوه من ساتیا تنها
آرزوی من شادمانی شماست. شادی شما شادی من است شادمانی جدا از
شما ندارم. قدرت من غیرقلبل اندازهگیری است تهلد من غیر قلبل توضیح و
غیر قابل درک و پیمایش است.»
صفحه 20:
#فالون دافا: انكيزهُ اصلی تمرین کننده فالون دافا فقط بايد تزكية ذهن و
بدن باشد. اما هدف از تزكية ذهن و بدن چیست؟ لی هنگچی میگوید.
با تزكية ذهن و بدن است که فرد میتولند رنج و سختی خود را از بين
ببرد. و زندگی او توآم با آرامش و شادی باشد.
صفحه 21:
3. نفی عقلانیت و فلسفه و منطق
اوشوبا الفاظ مختلف وبه مناسبتهای گوناگون علیه عقل و
ذهن و منطق و فلسفه سخن میگوید. وبه جای آن بر پیروی
از استاد و سرسپردگی دربرابر او تأکید میکند.
* «من صاحب هيج نظام فلسفى نيستم. ... من حتی نمیدانم که
دیروز چه گفتهام. به این موضوع اصلا فکر نمیکنم. من فقط
پاسخگوی لین لحظهام. من پاسخکوی حرفهای دیروز نیستم. برو
از دیروزی بپرس- قطعاً پیدایش نخواهی کرد. فردا نیز مرا نخواهی
یافت.نه دیروزی وجود دارد ونه فردلیی تنها همین لحظه است که
واقعیت دارد»
صفحه 22:
نقد. و بررسي
* اگر کسی مدعی باشد با اصول فلسفه و منطق و عقل
مى تواند همه رازها و حقایق عللم را کف نماید. روشن
است که ادعایی بلندپروازانه و دستنایافتنی دارد. در
عین حال, اگر کسی گمان کند که با بیاعتنایی به عقل و
منطق نیز میتولند به حقایق دست یابد. او نیز در خیللی
خام به سر میبرد.
صفحه 23:
* عرفان حقیقی, «عرفانی عقلانی» است. نه تنهابا
عقلانیت سازگار است که همراه تن است. عرفان بدون
عقلانیست. عرفانی انسانی نخواهد بود همانطور که
عقلانيت منهاى عرفان» از انسان» موجودی تک ساحتی و
خشك و خسن مىسازد. انسان كاملء از ديدكاه اسلام:
انسانى است كه همة ابعاد وجودىاش هماهنى با هم
يبشرفت نمايند. هيج بعدى را فداى بعد ديكر نكند.
صفحه 24:
* قذ کو:
۰ عقلائیت مورد تأیید برخی معنویتهای نوظهور عقلائیتی
مادی و اینجهانی است. به همین دلیل عقلانیتی منیهای
دین و ناسازگار با دین و مدافع تساهل و تسامح است.
صفحه 25:
4 مخالفت با ادیان الهي
اکنکار: مشکلی که ماهانتا دارد چیرگی آموزشهای غلطبی است که روح سابتادر
مورد اینکه روح القدس چیسته خدا چیسته و خدا چه چینوی نیسته گرفته است. PLS
اين تورات اشتباه بايد كنار كذاشته شوند ... روحأنينيا فته استه شا ید این کارا
| انجام دهید اس این کار بخصوص را انجام ندهید اگس تتاضاى بخشش نکنید ويا
كس در مراسم متهي شسركة كنيد و2 جهتمی خواهد شد. ... حال بيشتى افراد بيه
اين دليل در انجام سفى روح مشكل دا رند كه تمام این مناهیم غلطه محکم توسط ذهن نگه
داشته شدماند. (حكمت اى. ذيل عنوان رادهاي ينهان ماهانتا. ص14.)
صفحه 26:
#مدعیاند با وجود ماهانتاه دیگر نیازی به تعالیم سایر ادیان وجود ندارد.
«ماهانتا در هر عصری با شکوه و جلال تازهای ظاهر میشود و در بین
أمروز قدم م ولف على و حکنمتی که او استطاعتش را دارده بسیار پب
از دكترينهابى است كه اديان بر طرفدار جمع أورى كردماتل زيرا ماموريك لو
آموزش دادن تکنیکهای سفر روح أست.» حکمت اک» ص ۱۵.
#مدعیلند فرد میتولند بهودی یا مسیحی یا مسلمان باشد و به تعالیم اکنکار
عمل كند. در عين حال» تأکید میکنند که «کنکار مستقیمترین مسیر به
سوی جهانهای بهشتی سوگماد است.»! (همان» ص ۱۶)
صفحه 27:
#توئیچل از زبان ربازارتاراز میگوید: «هر دینی را که امروزه در قدرت است نام بر
و من به تو نشان خواهم داد که فقط و فقط زائيدةٌ یک وجدان اجتماعی است؛ نه
حقیقتی که از جانب سوگماد آمده باشد. هم آن قوانینی که به عنوان قوانین
all شناخته شدهلند. چیزی نیست جز یک وجدان اجتماعی متحول شده» دربارة
محتوای ادیان نیز میگوید این ادیان بزرگ هیچ محتوایی را بازگو نمیکنند
«مگر پیکری از احکام و مقررات که از جلنب قشر روحانیت رسمی برای تحت
کنترل نگاه داشتن پیروانشان تنظیم شده است تا بدان وسیله عنان سیاسی و
اقتصادی تودههای مردم را به دست گیرند.» سرزمینهای دورن ص ۰۲۰
صفحه 28:
دينستيزي در آیین اوشو
© «اگر میل جنسی تو واقعاً ارضاء شود احتیاجی به آلن همه وعدههای پوچ نداری»
چون به خواستهات رسیدهای. اگس میل جنسی تو نکوهش, سکوب و نابود شود
اگس تورا مجبور کردند از این بابت احساس گناه کنی؛ آنن وقت موهوم پررستی
میتواند ببرای هميشه به حیاتش ادامه دهد. با اين تررفند است که موهوم و موهوم
پرستی اذرژی خویش را از خودکشی تو به دست میآورد!» وی دین را ساخته و
پرداختٌ روحانیان میداند ومیگوید روحانیان چون نانشان در ترویج دین نهنته
استه دین را سر پا نگه داشتهاند و الا ادیان به خودی خود هیچ جذابیتی ندارند!
(6370. pe ssl)
صفحه 29:
7 اوشو( گناه» را ساخته و پرداختة روحانیان به منظور تسلط بر تودهها میداند و
میگوید: «گناء یکی از قدیمی تررفندها ببرای سلطه بر مردو است. آنها در تو
احساس گناء ایجاد میکنند. آنها ایدههایی بس احمقانه به خوردت میدهند که قادر
به محقق ساختن آنها نیستی. سپس كناء به وجود میآید و همین که گناه به وجود
آمد تو به دام افتادماى. كناه راز كاسبى همة به اصطلاح اديان تشبيت شده
(بنيا د كرا ) است.» (الماسهاي اشو. ص 258.)
صفحه 30:
مخالفت با احکام قضايي cp?
٩ «اکنون لین یک واقعیت علمي مبرهن و مسجّل است که تنببه کردن هر کسبه خاطر
جنايتي که مرتکب شده. حملقت معض است. لین درستبه لین ميملند که کسي را به
خاطر مسلول بودن تنبیه کنند وا چون سرطان دارد او راجه زندان بیندازند.»اوشو در
ادلمه ميگهید در جامعة ایدملل من. دادگاه وجود دارد لماً حقوقدانها و وکیلان در آن
دادگاههاً جليي ندایند؛ ژنشناسان همه کارهاند. اوشو ميگوید كسي که دست به تجاوز
جنسي ميزند.به هیچ وجه نميتوان او را واقعاً مسوول چنان رفتاري دانست! ایا به
دلیل پيروي از کشیشها و ادياني که عزوبت را رواج ميدهند به جنين كاري مبتلا شده
است ویابه دلیل وجود هورمونهاي جنسي در بدنشبه ناچارسبه چنین ععلي کشیده
شده است. اوشو در ميگوید: «مردي که از هورمونهاي جنسي يي
برخوردار است باید زنان بيشتري داشته باشد. در مورد زن هم همینطور» آینده
طلايي. ص 17-116
صفحه 31:
۵. شریعتستیزی و فقه گریزی
* تقریبا همهٌ عرفانهای دروغین و معنویتهای نوظهور (حتی اگر با
اصل دین مشکلی نداشته باشند) با بعد فقهی آن به شدت مبارزه
میکنند.
پارهای از صوفیان مسلمان و نفی شریعت
اکنکار و نفی شریعت
كوئليو و نفى شریعت
اوشو و نفى شريعت
2_١
صفحه 32:
نقد و بررسی
۴ نکته اول: همه عرفانهای کاذب اعم از آیینهای سنتی و جدید علیرغم
انکار شریعت. خود دارای شریعت ویژُه خویش هستند. آیین | شو و اکنکار و
کوئلیو تعالیم فقهی و دستورالهملهای رفتاری خاصی دارند. مراقبههای اوشو
از این سخخاند. و یا تمرینهای معنوی اکنکار چیزی جز دستور
العملهای رفتاری نیستند. اینها خود به یک معنا ایجاد محدودیت برای افراد
است.
2_١
صفحه 33:
* نکتة دوم: اگر عرفان راهی است برای رسیدن به خدا و تقرببه او پس جز
با عمل كردن به دستورات خداهند. وصول به چنین هدفی امکان ندارد. خدای
متعال نیز فرموده است:
«قل ان كنتم تحبّون الله فاتبعونى يحببكم الله».
* بنابرلین راهی برای وصول به هدف جز پیروی از دستورات فقهی اسلامی, که
از ناحيةٌ خداوند برای بشر ارسال شدهاند. وجود ندارد.
2
صفحه 34:
" نكتة سوم: هیچ انسانی به درجة معرفتی و شهودی پیامبر اکرم و
امامان معصوم نرسیده است و نخواهد رسید و این حقیقتی است که
مورد اتفاق همة صوفیان مسلمان است. امن انوار قدسیه لحظهای از
عمل به دستورات شرعی فروگذار نکردند.
2_١
صفحه 35:
* نکتة چهارم: اصولاً وصول به بینهایت معنا و مفهوم ندارد. به تعبیر مرحوم
علامة محمدتقی جعفری از شارحان بنام مثنوی معنوی: ۱
* هر قدمی که مطلبق دستور الهی بر میداريم و کوچکترین گردی را از آينة دل
میزذاييم به همان اندازه از حقیقت مطلق برخوردار میشویم ... پایان این سیر
و سلوك را مانند سير طبيعي و حرکت معمولی فرض کردن» از نهایت بیخبری
| تصور يايان و أغاز و وسط در بىنهايت» أن اندازه بىاساس است كه
در تناقض ... لذا اين مطلب كه جلالالدين مىكويد: «لو ظهرت
pa بطلت الشرائع#:به بازیگزی ذهتی:وررواتی.ما بيشتر مربوط است تایه
وأقجيابي ها رسب و وهی maser رو ایو
2
صفحه 36:
۶ تک ساحتی دیدن انسان
#لين ویژگی را نیز میتوان # بسیاری از عرفانهای شرقی, اعم از عرفانهای
هندى» بودلیی و در برخی از مکلتب اخلاقی و عرفلنی یونان باستان از جمله
مكتب ليون به وضوح مشاهده کرد. برخی از آیینهای ایران باستان همچون
ool ملنى نيز كما بيش مدافع اين ايده بودند. در عرفان مسيحى نيز اين
له به قوت مطرح است.
#داستان شکایت سه تن از زنان مدینه از همسرانشان در نزد پیامبر در این
باره مشهور است.
گفتگوی زن متبتله با امام باقر
صفحه 37:
#یکی دیگر از اموری که نگاه نادرست و بخشی به انسان را در مکاتب و
نهای دروغین عرفانی نشان میدهد. مسألة انزوا و گوشهنشینی است.
لب این کار را به هدف کسب توجه و تمرکزء لازم میدانند. اصل در
چنین عرفانهایی توجه و تمرکز و مدیتیشن است. لذا هر چیزی که موجب
تقویت این حالت شود «خوب» و با ارزش و هر چیزی که موجب ضعف در
تمرکز و توجه گردد. «بد» و بیارزش تلقی میگردد.
صفحه 38:
یکی دیگر از شواهد تک ساحت نگری به انسان در عرفانهای کاذب؛
مسألة بیتوجهی آنها به مسائل سیاسی و حکومتی و نفی سیاست و
پلید دانستن آن است. در عرفانهای کاذب به یک معنا اصالت با
فردگرایی و لذتگرایی فردی است. آنچه که برای آنان مهم است
سعادت سالک و عارف است و لو به قیمت مشاهدةٌ ظلم و ستم بر
مردمان باشد.
صفحه 39:
yp 932
#نكتة اول: تعارضی میان بعد مادی و بعد روحی وجود انسان نیست.
نمیتوان به انگیزهٌ تقویت و سعادت یکی دیگری را نادیده گرفت.
بهرهمندی مشروع از لذتهای جسمی نه تنها تعارض و تضادی با
معنويت و عرفان ندارد؛ بلکه شرط تکامل معنوی انسان و یکی از
بهترین اسباب و وسایل وصول به سعادت واقعی است.
صفحه 40:
#نكتة دوم: در نقد گوشهنشینی عارفان دروغین میگوییم حق ن
است که برای اصلاح درون نمیتوان از اصلاح برون غافل بود. به
همین دلیل عارفان حقیقی افزون بر مبارزه با دشمن درون با
دشمنان بیرونی نیز مبارزه میکنند و این مبارزه را برای حیات
معنوی انسان لازم میدانند. هر چند مبارزات درونی را دشوارتر و
سختتر از مبارزات بیرونی میدانند.
صفحه 41:
#نكتة سوم: راه اصلى وصولبه هدف عرفان. «بندگی» خداوند است. بندگی به
معناى عام بندگی در همة ارکان و ساحتهای وجودی انسان. هر یک از
غرایز انسانی» از جمله غریزة نوعدوستی و دیگرخواهی نیز بندگی خاص خود
را دارند. عارف حقیقی کسی است که حق بندگی همه ابعاد وجودیاش را ادا
میکند. نمیتوان ادعای محبت خدا و عشق السی داشست اما نسبت به
مخلوقات او بیاعتنا بود و در سیاست و مدیریت و تدبیر امور بندگان الهی
هیچ دخالتی نکرد و خود را کنار کشید.
صفحه 42:
آنها 0
alae i a
اگرایان دروغین و سرکردههای عرفانهای کاذب به پندار دفاع 2 معنويت اهن
ی زا از سماست مور نکه دارند و از طیف دیگر برخی از سیاستمداران و قدرت گرا
الهی به منظور بهرهبرداریهای مادی و اجتماعی از تودهها و بازگذاشتن دست سیاستمداران
برای حفظ قدرت و سیاست خوده ساحت سیاست را جدای از ساحت عرفان و معنویست
میدانند.
حق كن إسنت که لین نظربه از طرفی ناشی از عدم درک درست عرفان و معنییت است و از
طرف دیکر معلول برداست نادرست از سیاست است.
صفحه 43:
#نکتهُ پنجم: نفس قدرت و سیاست را نمیتوان خوب یا بد دانست. اگر
همراه با معنویت حقیقی و در راستای تحقق معارف الههی و خدمت به
خلق خدا باسد. جزء بهترین کارهاست. اما اگر موجب غرور و
خودبزرگبینی و ستم بر زیردستان و تجاوز به حقوق و مقررات الهی
باشد. بد است. بنابراين بايد ديد كه هدف از سياست ورزى و
قدرت كرايى جيست.
صفحه 44:
#نکتهُ ششم: بزرگترین طراحان معنویت و عرفان در بین بشریت یعنی
پیامبران و اولیاء دین, همگی برای استقرار نظام سیاسی و حکومت
دینی تلاش کرده و با طاغوتهای زمان خویش درافتاده و لحظهای در
مبارزه با ظلم و ظالمان کوتاهی نکردهاند.
صفحه 45:
#نکته هفتم: سرکردههای عرفانهای کاذب هر چند در ظاهر با سیاست و
سیاستمداران مخالفلند و پیروان خود رابه عدم دخللت در سیاست و مسائل
اجتماعی دعوت میکنند. اما تردیدی نیست که هدف اصلی و پنهان آنان از
چنین توصیهای هدفی سیاسی است. لذا از سوی قدر تمندان و سیاستمداران
غربی به شدت مورد تبلیغ و حمایت قرار میگیرن چگونه میتوان باور کرد
پدیدهای که مخللف سیاست باشد. از سوی سیاستمداران و قدرتمندان تبلیغ
شده و از هر گونه حمایتی برخوردار گردد؟ بهترین مکانها و تفریحگاهها از
سوی اربابان زر و زور و سیاست در اختیار آنان قرار گیرد؟
صفحه 46:
7 كثرت كرابي سلوكي
#به سوي کعبه راه بسیا راست
no تو از خشکی «اني
#راههابه تعداد انفاس خالیق است. هیچکدام ترجيحي بر ديكري ندارد. ٠ مهم
نتیجه است. نه وسیله.
#سماع و رقص عارفانه به همان اندازه درست است که عرفان اسلامي مبتني بر
شرب
#غرفان هاي هندي و شرقي و غیبی و امغال تن نبه همان نداژه ها رابه نتیجه
ميرسانند که عرفان مبتتي بر وحي.
صفحه 47:
© دالايي لاما ميگوید: : «در اين جهانم آد
ا ل ل 00
ميکنند و من معتقدم مأ يه بنخ مبليارة دين مختلف نيار Weyl
جرا كه در برداشنتها و تفكرات انسانها تنوع بسيار كستردواي
وجود دارد. به اعتقاد حر .د انصابي اند آز بك ee عزوت يون
sls as as او در تسب با تاورهایش: بهترین اش
فک میکتم که اگر ما تبها یک دین داشتیم. طولي نمي کشید که
آن دین گرهي از کار فرو بستة بشر نميگشود. اگر یک رستوران
داشتیم و ن رستوران تنها یک نوع Gauls lak هر روز یک نوع
غذا- پس لز مدتي» چند مشتري ميداشت؟ انسانها به وجود تنوع
در غذاي خود نیاز دارند؛ چرا که سلائق مختلفي دارند. کار Obl
هم تغذية معنوي بشر است. و به گمان همة ما متوجه هستیم
که تنوع ادیان به نقع ماست.» هبر شادمانگي: صض295-394
صفحه 48:
نقد و بررسي (1)
2 رسیدن به منزل مقصود و بیخورداری از قرب الهمی و مق فنای حقیقیء که اوج اهداف
عارفان استه راه ويثية خود را مىطليد؛ ؛ با هر راهي نمیتوان به این هدف رسید. رسیدن
به مقام فنا و قرب الهي را نمیتوان با نافرمانی آو به دست آورد! جكونه ممكن است با
نادیده گررفتن فرمانهای محبوب و معشوق بتوان به بارگاه او راء يافت؟ يك عاشق حقيقى
هركن به خود اجازه نمیدهد که لحظهای از یاد معشوق غافل بماند؛ در همه حركات و
سکناتش همواره به دنبال رضايت معشوق است.
صفحه 49:
وامام حسین در سايةعملبهفریضة لمربهمعروگ و نهي از منکربه آن مقام بزرگ دست
rite ah She yb 4 حقيقت بلكه تنها وسيلة آن» متابعت از
شریعت وحیانی است. چگونه ممکن است راههای بهت و سادهتری باشد اما خداوند آلن را از بندگان دریغ
نماید؟ اككى حتايقى باطنى وجود دارند كه دارند واكس راهى ببراى وصول به آنها وجود دارده این راه متحصر
در راه شریعت است و بس.
صفحه 50:
۸ نفی واقعگرایی ارزشی
عارفان اک در پاسخ به لین پرسش که آيا اكنكار با سقط جنین یا همجنس بازی
مخالفت مىكند؟ مى' اکنکار موضوعلتی از قبیل
جنسى رابه عنوان ن glia شعت در نظر كرفته وبه عنوان يك سازمان نظرى
نمیدهد.»
© ترویج تساهل و تسامح از سوى يائلو كوئليو
#نقد و بررسی:
#بر اساس نظام ارزشی اسلام. ارزشها ریشه در واقعیت دارند. «الاحكام الشرعية
تابع للمصالح و المفاسد الواقعیث»
صفحه 51:
5 * که با نامهاى مختلفى نام كذارى مى شود: قطبء استادء بير, ماهانتاء ناوال و امثال آن.
جايكاه استاد در اين تلقى در حقيقت جايكاه يباصبران و بلكه جايكاه خدا /
پیامبران جرلت و جسارت تخلف از دستورات خداوند را ندارند و Ses
بلاغ دستورات و خواستههای الهی به بشر میدانند و خداوند ed تيارى جز ابلاغ
دستورات أو را به أنان نداده است: وو ما على الرسول الا لبلاغ»4
* اما استاد و بير در تصوف و عرفانهاى كاذب كونه دخللت و تصيفى در احكام
Mid SVG call را
حق سرپیچی از این دستور را ندارد؛ بلکه حق چون و چرا هم ندارد.
صفحه 52:
#در عرفان اکنکار به جای توسل به خدا برای حل مشکلات بايد به يبر يا
ماهانتا که رهبری اکنکار را بر عهده دارد متوسل شد.
#«هر کسی که تمرینات معنوی اک را انجام ده توجه میشود که زندگی او به
os hil انار درد سفر sc بايد با ابدة جود اس
است.))(( ار دارد سفر روح بايد ايده وجود اد
زنده اک مشکلی نداشته باشد زیرا استاد وسیلةٌ رسیدن به سرزمینهای
خداوند است که روح الهی آن را در اختیار ما قراز داده است.» «در مدرسة اک
هیچ روزنهای وجود ندارد كه يك بجه بتولند به وسيلة من از ديد استاد بيرون
رفته و شود. 6
صفحه 53:
#در عرفان ساحری نقش اوال یا پیرآنقدر برجسته میشود که معتقدند سالک برای مواجهه با
او باید تمرینها و ریاضتهای شدید و آموزشهای طولانی و دراز مدتی را تحمل نماید. و الا
اگر سالک بدون تمرین و ریاضت کافیء با ناوال رو به رو شود. بلافاصله خواهد مرد. کارلیس
کاستاندا مدعی است «بدون یک آموزش طولانی هیج انسانی قادر به رویارویی با ناوال نیست.
گر یک انسان معمولی با نوال مواجه شود بیدرنگ خواهد مرد» گزیده مجموعه آثار.
کارلوس کاستاندا. ص ۶۲
صفحه 54:
۰. لیبرالیسم جنسی: دامن زدن به مسائل جنسی
# کوئلیودهبرای تحقق تشرفه باید با این نیرو آشنا شوی. بقیه چیزها نیروی
جنسی ساحران, به استادان بزرگ تعلق دارد و پس از مراسم با آنها آشنا
میشوی. پس چطور با آن رو به رو شوم؟ یک فرمول ساده است ... فرمول این
است در تمام مدت رابطةٌ جنسی, از حواس پنجگانهات استفاده کن. اگر در لحظة
اوج لذت جنسی» همه این حواس با هم از راه برسند» برای تشرف پذیرفته
میشوی. (رد س0۲ ۳
صفحه 55:
#اوشو سکس را امری مقدس و مهمترین نیروی زندگی دانسته و همگان را از
نکوهش سکس بر حذر داشته و معتقد است که هم دگرگونیهای زندگی از
طريق لین نیرو رخ؛میدهد. سکس را مقدمة عیادت میداند النته نه هر سکسی
را؛ بلکه سکسی که از روی شور و سرخوشی باشد! چنین سکسی است که مولد
عشق است و عشق نیز مولد عبادت است. اوشو سکس را تنها در ارتباط با غیر
همجنس خلاصه نمیکند؛ بلکه همجنسبازی را نیز تقدیس میکند. و بهترین
مکان برای دینشناسی و خداشناسی را کابارهها میداند و نه کلیساها و مساجد!
Arp la ea) و ص۱۱۶
صفحه 56:
اوشو انسان ایدهآل را در قالب ترکیبی با عنوان «زوربای بودایی» معرفی میکند.
زوربا شخصیتی است زمینی و اهل خوشگذرانیهای دنیوی و جسمانی» اما بودا
مظهر عرفان و معنویت و زهد و کنارهگیری از دنیا است. وی در این باره
میگوید: «همةٌ تلاش من بر یک چیز متمرکز است: آفرینش انسانی نوین مثل
«زرباى بودا» در يك كمون نمونه همة افراد از هر دوی این کیفیتها برخوردار
خواهند بود»
صفحه 57:
11 انكار معاد و طح مسألةٌ تناسخ
۴ وجه مشترک همة عرفانهاي شرقي و غربي و سرخپوستي همین
است. البته لین مسأله. امر جديدي نیست. تناسخ از ويژگيهاي مشهور
ادیان و آيينهاي هندي است. در بونان باستان و از سوي فیثاغوریان
هم مطرح شده است.
صفحه 58:
تناسخ و پاسخدهی به مشکلات روحی
گس ما در زندگیهای گذشته مورد آزار قررار گرفته و ترس را تجربه کرده
باشیم؛ احتمالاً هنوز اين عواطف را در حافظةٌ روانى نود حنظ كردمايم وشايد به
همین دلیل در زندگی کنونی از احساس ترس و تنش در عذاييم.» (كنكار حكمت
باستاني براي عصر حاضر. صص 40-39.)
صفحه 59:
تناسخ و حل اختلافات شتخصیتی والذین و فرزئنان
#استدلال دیگر آیین اکنکار:
#اختلافات شخصیتی والدین و فرزندانشان را جز از راه تناسیخ نمیتوان توجیه
کرد. چطور میشود که والدین یک کودک هیچ علاقهای به موسیقی ندارند. اما
فرزند آنان نه تنها علاقمند به موسیقی میشود بلکه استعدادی درخشان در
موسیقی هم دارد؟
«شاید او اين استعداد را در زندگی قبلی پرورش داده و خاطرات ضعیفی از آن دوران دارد.»
صفحه 60:
استدلال از راه تجربةً شخصی
#اوشو و تناسخ: تمسک به تجربهةٌ شخصی.
#«من مراقبه کردهام. من به نقطهای رسیدهام که از آنجا میتوانم
زندگیهای قبلی خود راببینم و همین برهان بسنده است. لین شناخت من
است. این تجربة من است این به میراث هندوان باورها يا هيج چیز
ديكرفان ربطی ندارد. من بر اساس اختیار خود سخن میگویم» (بنک برهای
كيين ص51
صفحه 61:
# دالایی لاما:
*کسانی که به تناسخباوردرن. در مصیتها یا اصلا رنجی میب
ghee ole يزان تجا 35 ۳
سرنوشت فرد و به رفتارهاى خود او دارد. دالايى لاما مى كوشد
جه بدرولنش al اليه أرما ليد بأعث ركود و بى تحر كي آنان
سود و چون زند. نیسان از پیش رقم خورده است پس
يأ ee برك املاح ودع ماحد دأ بال وى از كارما باورى
فعال میسازد و ويد با توجه به اين باور بايد اس اندكى آيندة ما
SFU است پس برای بهتر شدن زندگی آیندهمان بأید تلاش
صفحه 62:
+
نقد و بررسي
تناسخ به اين معنا که مکاتب هندی و بودایی و آییزهای نوظهور معنوی مثل اوشو و اکنکار و
کوئلیو میگویند قطعا باطل است. هم از نظب فلسفى وهم از نظس دینی.
#بى اساس تناسخ, اموری از قبیل تویه؛ استغفار» عذو الهی؛ احباط عمل, و امثال آنن هیچ
جایگاهی ندارند.
#اين استدلال اوشو که میگوید من نودم وجودهای سابقم را مشاهده کردم مطوع است که
هیچ ارزش منطاقی و عقلانی ندارد. در مقابل آنن به سادگی میتوان ادعا کررد که میلیونها
نف gute Soo تجربهای نداشتهاند.
صفحه 63:
#این سخن که با تناسخ بخواهیم علت اختلافات شخصیتی فرزندان را
والدین توجیه کنیم» نیز واضح البطلان است. لین حاکی از نادیده گرفتن
اختيار آدميان در شكلدهى به شخصيت خودشان و ناشى از جهل
نسبت به عوامل شکلدهی به شخصیت انسان است.
صفحه 64:
#مدافعان تناسخ؛ اعتقاد به آن را به معنای دادن فرصت به انسانها
برای تکمیل شخصیت خود میدانند. اما این نیز آرزوبی بی مورد و
بیوجه است. خداهند ابزار و وسایل درونی و بیرینی هدلیت را در اختیار
همه آدمیان قرار داده است: عقل به منزلة پیامبر درونی و هزاران
پیامبران بیرونی. در قرلّن کریم از زبان برخی از جهنمیان آمده است که
آرزوی بازگشست مجدد به این دنیا را دارند اما به آنان فرصت داده
نمى سود.
صفحه 65:
علت تأثي ركذارى عرفانهاى كاذب
علت اصلى جهل افراد است: (عامل اصلى همه انحرافات در تاريخ
اسلامي را مى توان جهل ناميد: دعاى اربعين آمام حسین)
معمولا اعضای اين فرقدها دلبستهتر و يايبندتر هستند.
مخفى كارى آنان لين حللت را در ذهن خيلى افراد ايجاد مى كند كه حتماً
جيز مهمى دارند ... 0
كنترل همه جولنب زندگی مریدان از نوع غذاء محل مسکن. همسر لباس
و
استفاده از موسیقی» مد و نماد
صفحه 66:
بمباران محبت: وعده شغل, مسکن» تسکین آلام روحی» بهبود امراض
مزمن يا صعب العلاج جسمی, قرار گرفتن در محیطی صمیمی, یافتن
یاران شفیق-
ادعا میکنند که راهی سریع, مرحلهبندی شده و قابل اجرا برای
رسیدن به حقیقت دارند. که نیازی به عمل به دستورات دینی ندارد.
ساده و در دسترس جلوه دادن تجربههای معنوی جدید
کم کاری عالمان و مبلغان دینی در ارائة معارف معنوی
صفحه 67:
نقش سیاستبازان در ترویج عرفانهای کاذب
.١ بهرهبرداری از برخی آموزهها
Mio © آموزة درون گرایی افراطی و گوشهنشینی و آموزة تناسخ
#در اغلب آیینهای جدید اعتقاد به تناسخ که به گونهای ملازم با جبر
اجتماعی و سیاسی هم هست. وجود دارد. حتی در عرفان اکنکار آمریکایی
این اعتقاد جایگاه بسیار بالایی دارد. و اين ابزار خوبی در دست زور گویان و
ستمگران است.با لین اعتقاد میتوان جلوی خیلی از شورشهای elated
و سیاسی را گرفت. و افراد رابه امید زندگی بهتر در مرحلةٌ بعدی ساکت
نگه داشت.
صفحه 68:
ale! پایگاه:
«دالكوركي» شاهزادة روسى. در ببدليش بابيت و بهايئت. شركت
درس ی ی fest ies ل ری رن
اندیشههای Lec gate كفت شما نمايندة امام زمان هستيد و من به
شما و مقام بسیار وا
است که کاملا در اختیر ۷
صفحه 69:
3 مقابله با معنویت اسلام شيعي:
#تقوبت اسلام فردي و منبای سیانننت. اسلام منياي روحائیت.
اسلام منياي مدیریت. به عنوأن مثال در ایران اسلامي از سال 42
به بعد که مشلیخ صوفیه رولبط خوبی باً دربار شاه
داشتند. مقامات عالي ميرسیدند. در زمآن دکتر اقبال
خانقاهها رشد کردند.
صفحه 70:
4
میار قدرت مرجعیت:
#نقش مرجعیت را در خنثي کردن توطئههلیش به وضوح در
سدههاي اخیر دیدهاند. بر این اساس با ترویچ چنین
فرقههايي. به محوریت دادن به نقش پیر و استاد در
حقیقت ميخواهند بديلي براي مرجعیت ایجاد کنند.
صفحه 71:
راههاي مقابله
ginal 2 ۰ علمي:
شناخت عرفان حقيقي و عرفانهاي کاذب
مقدمة عمل آست. اگر ن عامل اترگذاري لین مکاتب
on است. نخستین گام براي مقابله کت و اهي است. ِ
در سطح خرد و کلان
اي
3 تأكيد بر عقلائيت و پزهی از مور خرافي
فریبخوردگان لین عرصه زنان هستند. رژيابيني. فالبيني. طالعبيني:
كف بيني: سنگ ذرماني و فرادرماني و سحر و جادو و احضاز روح و
* جلوگيري از نفوذ خرافات در عزاداريها. به ویژه عزاداريهاي خانگي!
صفحه 72:
۰ راههاي عملى
1 افشاگري و ایجاد حساسیت در میان افراد و خانوادهها
2 جلوگيري از فعاليتهاي خزندة دشمنان و تیاجم اخلاقي و
معنوي آنان
3 استفاده از ظرفیت مجللس مذهبي و خانگي و پايگاههاي بسیچ
براي معرفي عرفان حقبقي
* احياي ابعاد عرفلني و اخلاقي عاشورا: فاطمیه. شعبانیه. دهة فجر.
هفتة دفاع مقدس: و امثال آن.
صفحه 73:
4 ارائة الگوهاي عيني:
داستانهاي عارفان و عالمان راستین؛ داستانهاي شهیدان.
5. خودسازي به منظور جامعهسازي:
نيروهاي ارزشي ميتوانند الگوي عيني و متحرک ارزشها و
اخلاقیات اسلامی باشند.
