صفحه 1:
برنامهریزی و سیاستگذاری
فرهنگی
در ایران
صفحه 2:
اسناد شهید مطهري ميفرماید:
همانطور که فد دارای روح است جامعه هم روح
دارد. هر جامعهای دارلی فررهنگی است که آن
فرهنگ روح جامعه را تشکیل میدهد ضهنگ
هر ملتی روح آن ملت است. اینکه میگویند بای
اينكه ملتى را از بين ببرند اول فرهنگش را از
او میگیرند بای این است که اگس فرهنگش را
از او بگیرند روحش را از او گرفتهاند و وقتی
که روحش را از او بگیرند اومرده است.
صفحه 3:
مقديه
اكنون اين واقعيت به خوبى در هزاره جديد يذيرفته شده
است که مقوله «فرهنشگ» اهمیتی محوری در تمامسی
عرصههای زند گی بشر دارد. اهمیت فرهنک | کنون از
نقشی کهبرای آنن در زمینه همیستگی اجتماعی, ایجاد
انگیزه و تحول پیشرفت. حل مشکلات اجتماعی. پر کردن
اوقات فراغت و غیره متصور بودند بسی فراتر رفته است.
امروزه سرنوشت کشورها کاملاً با تحولاتی که در عرصه
فرهنکتد در سطوح ملی و فراملی رخ میدهد پیوند
خورده است.
صفحه 4:
analy ادامه
کشورها و با به عبارت دقیقتر دولت - ملتها در جهان متغیر کنونی
وارد فضایی شدهاند که اقدامات و فعالیتهایشان بهطور اجتناب
ناپذیری تحت تأثیر تحولات عرصه فرهنگ قرار دارد. اگرچه
بخشی از تحولات عرصه فرهنگ برای دولت - ملتها اجتناب
ناپذیر بوده و آنها خواه ناخواه مشمول تأثیراتی خواهند بود که
در این عرصه رخ میدهد ولی بخش قابل توجهی از این تحولات
قابل درک و پیشبینی بوده و میتوان OT Sly
«برنامهریزی» کرد و تحت نظارت و کنترل درآورد و در واقع آن
را مدپریت کرد.
صفحه 5:
anal اذامه
مدیریت فرهنگک یکی از نیازهای اساسی کشورها در وضعیت
کنونی است و نه تنها اكنون به عنوان يك رشته علمی
جایگاه خاصی در نظام دانشگاهی کشورها دارد؛ بلکه
نوعی هنر نیز محسوب میشود.
صفحه 6:
هشدریه اذامه
علم و هنر نزديك کردن مدبریت و فرهنگک به یکدیگر و
بکار گیری مدیریت در عرصه فرهنگ. فراتر از بکند رشته.
به نیازی اساسی و مبرم تبدیل شدهاست. مدیربت
فرهنگکه حتی اگر با این نام شناخته نشود» در تمام
کشورها به انحاء مختلف وجود دارد.
صفحه 7:
مقدمه اذاويه
در كشور ما تحت تأثير شرايط اقتصادی و اجتماعی خاص ناشی از
انقلاب و جنگک. تحولات و تغییرات کستردهای در عرصه فرهنک به
وقوع پیوست. انقلاب اسلامی با آرمانها و اهداف فرهنگی خود به
تأسیس نظامی منجر شد که باید برای تحقق آنها دست به
نهادسازی و سازماندی میزد. امر سازماندهی فر هنگ و امور
مرتبط با آن پس از انقلاب اسلامی با تمام اهمیتی که داشت و با
تمام تلاشهایی که صورت كرفت با فراز و نشي بهاى زيادى
مواجه شد و در مجموع آن گونه که باید با هدف با اهداف
مشخصی دنبال نشد.
صفحه 8:
هشدریه اذامه
آنچه پس از سه دهه بر اساس نتایج بدستآمده از مختصر
بررسیهای انجامشده در خصوص فعالیتهای دستگاهها و
سازمانهای فرهنگی. میتوان گفت این است که بخشی
از عملکردها و فعالیتهای فرهنگی و سازماندهیهای
انجام شده در این عرصه از الگوی مشخص و از پیش
آند بشیده شدهای برخوردار نبوده است.
صفحه 9:
taka ادامه
علیرغم اهمیت ابن موضوع. متأسفانه مطالعات و تحقبقات انجام شده
در زمینه مدبریت فرهنگک در ایران بسیار محدود است. به جز جند
طرح پژوهشی که عمدتاً توسط دبیرخانه شورایعالی آنقلاب فرهنگی
و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام شدهاست. تولیدات پژوهشی
این عرصه مطالعاتی بسیار محدود میباشد و در واقع جز تعداد
محدودی طرح و کتاب و مقاله که- دسترسی به آنها نیز آسان
نمیباشد - آثار قابل ملاحظهای در این عرصه وجود ندارد.
صفحه 10:
میحث سیاستگذاری و برنامه ریزی فرهنگی در
۵ بخش اراثه میگردد:
صفحه 11:
بخش اول شامل مباحث مشروحه ذیل است:
نظريههاى مربوط به آن»
"- تعريف مفهوم مدیربت فرهتت, ابعاد و
جارجوبهاى آنء ضرورت و اهميت آن
صفحه 12:
پخش دوم «باحث ذیل رامورد بررسی ترارمی نهد
1- تعریف, ضرورت و دید گاههای مرتبط با برنامهریزی
فرهنگی»
۳- الگوهای سه گانه برنامهریزی و سیاستگذاری فرهنگی»
۳-نقش و جایگاه دولت در برنامهر یزی فرهنگی»
۶- ملزومات و ویژگیهای برنامهریزی فرهنگی مطلوب.
0 وضعیت برنامهریزی فرهنگی در دوره قبل و بعد از
انقلاب اسلامیی
۲- چالشها و تهدبدات فراروی برنامهریزی فرهنگی
صفحه 13:
بخش سوم خول محور سیاست فرهنگی در جهان متغیر
مماحث ذمل رامورد تبسن قراردادة ات
۱- جهانیشدن ابعاد و شاخصهای آن»
۲- سیاست فرهنگی و تأثیر جهانیشدن بر سیاست فرهنگی
کشورهاء
۳- جهانیشدن و فرهنگک. پیامدهای فرهنگی جهانیندن و
رویکردهای مرتبط با آن.
صفحه 14:
بخش چهارم که به بررسی آسیبشناسانه ساباندهی
فرهنگی در ایا می پردازد شامل مباحث ذیل است:
۱- وضعیت ساماندهی فرهنگی در ایران از ابعاد و زوایای
a
۳- رویکردهای موجود در زمینه بررسی عملکرد
سازمانهای فرهنگی»
۳- وضعیت بهرهوری در بخش فرهنگ در کشوربر اساس
اطلاعات موجود.
صفحه 15:
بخش پنجم به نظارت و ارزیابی نالیتهای فرهنگی در
yl pl فى يرذازة :
دراين بخش سعى شده است تا وظايف و عملكرد
دستگاههای فرهنگی اظر مورد بررسی قرار گرفته و با
ذ کر نمونههابی وضعیت فعلی نظارت بر عملکرد
سازمانهای فرهنگی و عملکرد آنها مورد بررسی قرار
گیرد.
صفحه 16:
بخش اول:
تعریت مفهوم فرهنگ و مدیریت
فرمنگی ابعاد. ویژگیها. و
برخی نظریههای مربوط به آن.
صفحه 17:
فرهنگ
تعرید و تحدید مفهومی
ازنظر | کثر محققان و صاحب نظران. اراثه تعریفی بگانه از
«فرهنگ» کاری بسیار دشوار است؛ زیرا «فرهنک»
مقولهای پیچیده و مناقشه انگیز است شاید به تعداد
متفکرانی که در حوزه فرهنگ فعالیتی قابل توجه انجام
دادهاند بتوان تعار یف متعدد از آن ارانه کرد.
صفحه 18:
@alal
کروبر و کلاک هون که در سال ۱۹۵۲ کتاب ارزشمند
«فرهنک: مروری انتقادی بر مفاهیم و تعاریف» را به
رشته تحریر درآوردند. تنها در میان انسان شناسان
آمریکایی و انگلیسی توانستند ۱1۶ تعریف متفاوت از
فرهنگ را شناسایی نمایند.
صفحه 19:
أذافيه
قبل از اينكه تعريف خود را از فرهنگ ارائه دهیم بهتر است
بدانیم متفکران و صاحبنظران حوزه فرهنک چه
برداشتی از آن دارند. لذا ابتدا به سراغ پیشکسوتترین
آنها؛ یعنی مردمشناسان؛ میرويم. بیشک. مردمشناسان»
پیشکسوتان علمی فرهنک هستند.
صفحه 20:
آدوارد برنت تابلور
وى اؤلين تعریت علمی را از فرهنگ ازاثه نمود. به اعتقاد تايلور:
«فرهنك يا تمدن» مجموعة ببجيدهاى است شامل دانشهاء
باورهاء هنرء اخلاقیات حقوق, آداب و رسوم و دیکر
عادات و تواناییهایی که انسان بهعنوان عضو جامعه آن را
داراست.
صفحه 21:
گیافورد گیرتز
به اعتقاد وی فرهنگ الگویی از معانی است که در اشکال نمادین
متبلور شده و شامل اعمال, بیانات و واقعباتی معنادار میباشد که
در اثر ارتباط افراد با یکدیگر به وجود میآیند و در اثر آن»
افراد در تجریبات. مفاهیم و باورهای یکدیگر مشار کت میجویند.
صفحه 22:
كلايد gil QDS زیر را برای فرهنگ پیشنهاد کرده است:
شیوه کلی زند کی مردم
میراث اجتماعی که یک فرد از گروه خود کسب می کند
شیوه تفکر. احساس و باور
نظریهای در حوزه مردم شناسی در خصوص شیوههای رفتاری واقعی گروهی از مردم
رفتار آموزش دیده شده
طربقهای برای کنترل هنجاری رفتار
شتاب بخشيدن به تاريخ
مجموعهای از تکنیکها برای سا زگاری با محيط خارج و همين طور با انسانهاى ديكر
صفحه 23:
ریموند ویلیامز کاربردهای معاصر مذهوم فرهنگ را به
چهار دسته تقنبیبندی گزده است:
۱. فرهنگک در معنای فرایند کلی رشد فکری؛
معنوی و زیبایی شناختی
۲ فرهنگ در معنای شیوه به خصوص زند گی
يك ملت. دوران با گروه
صفحه 24:
۳ فرهنک در معنای آثار و فعالیتهای فکری
جنر ی
۶ فرهنک در معنای سیستم نشانههایی است
| که ازطر بق آن نوعی نظم اجتماعی عرضه.
برفرار تجربه و جستجو مى شود
صفحه 25:
دقت در تعاريف صاحب نظران در خصوص فرمنك. نشان
٠ مىدهد فرهنك در دو معنا به كار بردهشده كه اكر
بتوان آنها را در كنار هم جمح كرد. تعريفى قابل قبول
٠ ْ از فرمتك ارائه خواهد شد
صفحه 26:
نخستین معنا؛ در چارچوب مردمشناختی یا
جامعه شناختی مفهومی فراگیر است که مجموعه
نکرشهاء اعتقادات. آداب و رسوم عرفهاء
٠ ارزشها و اعمالی را توصیف میکند که در هر
گروهی مشترک يا مطرح است.
صفحه 27:
معنای دوم از مفهوم «فرهنک». جهت گیری SIGS IE
دارد و بر بارهای از فعالیتهای مردم و محصولات این
فعالیتها که به جنبههای فکری, BIE! و هنری زند گی
انسان مربوط میشوند. دلالت دارد. در این معناه
«فرهنگ» به فعالیتهایی مربوط میشود که مبتنیبر
روشنگری و پرورش ذهن است. نه کسب مهارتهای فنی
با حرفهای محض.
صفحه 28:
برای آنکه فعالیتی را فرهنگی بنامیم. باید سه شرط اساسی براق
آن قائل شويم:
.١ فعاليتهاى مورد نظر شامل نوعى خلاقيت در
ار
؟. فعاليتهاى مورد نظر به آفرينش و انتقال معناى
نمادين بيردازند؛
۳. ستادنده (محصول) آنها؛ حداقل بهطور بالقوه.
واجد نوعی ویز گی عقلانی باشد
صفحه 29:
تعریف ما از فرهنگ عیارت است از:
«مجموعه نگرشهاء folate! آداب و رسوم.
آرزشها و هنجارهایی که در هر گروهی مشتر کت
است و همچنین شامل اعمال, فعالیتها و
محصولاتی است که به جنبههای فکری, اخلاقی و
هنری زند گی انسان مربوط میشوند».
صفحه 30:
(سایر مباحث مهمی که درادامه مطرح خواهد شد
چون «صنابع فرهنگی» «کالاهای فرهنگی» و
«نادهای فرهنگی» حول این تعریف از فرهنگ
میباشد)
صفحه 31:
معانى مقهوم فرهنق
معانى
نگرشهاء اعتقادات» آداب و رسوم»
ارزشها و هنجارهای گروهی از
مردم
فعالیتها و محصولات فکری»
اخلاقی و هنری
شروط
در میان آنها مشترک باشد.
- نوعی خلاقیت در تولید آنها وجود
داشته بانسد.
- به آفرینش و انتقال معنای
نمادین بیردازد.
- واجد نوعی ویژگی عقلانی باشد.
صفحه 32:
برخی تعاریف فرهنگ براساس رهیافتهای مختلف
رشته
مردمشناسی
متفکران
عمده
ادوارد تیلور
برانسلاو
مالینوفسکی
رهيافت نظرى
حول كر
كار كرد كرا
جوهر فرهنگ
عادات و
تواناییهای
مشت رک
ارزشها -
رفتارهاى
تكرار شونده
تعریف فرهنگ
مجموعه پیچیدهای شامل
دانشهاء باورها: هن
اخلاقیات. حقوق, آداب و
رو م
تواناییهایی که انسان
بهعتوان عضو جامعه آنها را
داراست.
فرهنگ شامل دست ساختههاء
محصولات. فرایندهای
تکنیکی, اند یشههاء عادات و
ارزشهای یک جامعه است
که البته این عناصر مجزا
همگی با یکدیگر ارتباط
متقابل دارند.
صفحه 33:
شناسی
متفکران عمده
بارسونر
آنتونی کیدفز
رهيافت نظرى
كاركرة كرالى
ساختاری
جوهر فرهتگت
اند یشهها و
آرزشها
ارزشهاء
هنجارها و
تولیدات
مادی
تعریف فرهنگت
سیستمهای الگو شده یا سامان
یافتهای از نمادها که تجت
جهت گیریهای کنش و
اجزاء درونی شده شخصیت
افراد و الگوهای نهادی شده
سیستم اجتماعی درآید.
فرهنک عبارت است از
ارزشهایی که اعضای یکت
گروه معین دارند. هنجارهایی
که از آن پیروی می کنند و
کالاهای cole که تولید
مى كنند.
صفحه 34:
ابعاد و جلوهای فرهنگ
صاحبنظران علوم اجتماعی. فرهنگ را از دو بعد متمایز می کنند:
۱. فرهنگ بهعنوان «واقعیتی عینی» با«فرهنگ مادی»: با «نظیر
آثاری که تحقق پذیرفتهاند؛ با هر آنچه بهعنوان حاصل با
نتیجه ارائه میشود.
۲ فرهنک بهعنوان واقعیتی که انسانها با آن زند کی
می کنند. مشار کت در سلسله آموری مستمر و با تحر کشه
هینتی پرتحر کند و متشکل از ارزشها (مدلهای
فرهنگی) با همان «فرهنگ غیرمادی».
صفحه 35:
مالينونسكى براى فرهنك سه بعد تفكيك نايذير قال لست
.١ بايه مادى فرهكتك؛ اشياء و ابزارى كه بر روى آنها كار
انجام كرفته است؛
". بيوندهاى اجتماعى انسان؛ شيوة رفتار پذ برفته شده و
همانند؛
floc! سمبلیکك
صفحه 36:
ابساد نرهنگ از دیدگاه مالینوفسکی
eee اعمال نمادين
شده رفتار
کالاهای مادی
صفحه 37:
گی روش نیز برای فرهنگ دو وجه قاثل است:
|. وجه عینی فرهنک؛
dog عینی فرهنک از دید گاه گیروشه با آنچه در ابتدای
این مبحث آورده شد. متفاوت میباشد.در دید گاه
کی روشه» وجه عبنی فرهنگ شامل حالات تفكرء احساس و
اعمالی است که اشخاص بهطور مشتر کت دارا هستند و بین
آنها روابطی ایجاد می کند که Of eS را واقعی احساس
م ی کنند.
۲ وجه نمادی فرهنگ
صفحه 38:
اولسون نیز برای فرهنگ چهار بعد یا جزه
اصلی قاثل است که عبارنند از:
-١ باورهاء
۲ ارزش ها
۳- هنجارها و
4- تکنولوژیها.
صفحه 39:
اجزاء اصلی فرهنگ از دیدگاه اولسون
اجزاء اصلی
(پاسخها)
سئوالات
باورها
YS
ارزشها
جه بايد باشد؟
هنجارها
چه انجام
شود؟
تکنولوژیها
چگونه انجام
شود
صفحه 40:
جلوههای فرهنگ از دیدگله رجبزاده
Se ptt عتیلور
(بزارها و آثار)
رفتارهای تثبیت شده نهادی
آثار و محصولات هنری نمادی
۳/۳ eee
اعتفادهاء ارزشها و گرایشها درولیسده
صفحه 41:
ویژگیهای اساسی فرهنگ
كىروشه - جامعهشناس كانادايي- معتقد است فرهلك جند
خصوصیت اساسی دارد
1 فرهنک هم شکل رسمی دارد و هم غیررسمی (عمومی).
۲ فرهنک شامل شیوههای تفکر؛ احساس و عمل یکت گروه با
اعضاء بت جامعه است.
۳ شیوههای مشتر کت فکر. احساس و عمل بین افراد متعدد.
ازجمله مواردی هستند که قبل از هر چیز فرهنگ را
میسازند.
۶ هیچ خصوصیت فرهنگی» به طور زیستی با ژنتیکی انتقال
نمی یابد و هیچ خصوصیت فرهنگی در آغاز تولد در اندام
زیستی انسان وجود ندارد.
صفحه 42:
ویژگیهای اساسى فرهنك اذافه
کلاک هون - مردمشناس آمریکایی - هشت ویژگی برای فرهنگ قائل است این ویژگیها عبارتند
5
۱. فرهنگ آموختنی است؛
۲ ناشی از عوامل زیستشناختی؛ محیط زیستی» روانشناختی و تاریخ وجود شر است؛
۳ ساختاری است؛
۶ به جنبههای گونا گون تقیم میشود؛
۵. پویاست؛
تغییرناپذیر است؛
۷ شامل قواعدی است که تجزیه و تحلیل, آن را به روش هاى علمى ممكن مى كند.
۸ وسیلهای است که فرد به کمک آن با محیط خود سا کار میشود و برای ابراز خلاقبت. خود ابزاری
می آورد
صفحه 43:
ویژگیهای اساسی فرهنگ taal
تالکوت پارسونز معتقد است: در تمام فرهنگها سه ویزگی مشترک میباشد. که عبارتند از:
۱. انتقال پذبری فرهنگ و اینکه یک سنت و میراث اجتماعی
است؛
۲ انسانها در فرهنک شریکت میباشند و آن محصول کنش
متقابل انسانها است؛
۳. فرهنگها قابل آموزش هستند.
صفحه 44:
کارکرهای فرهنگ
انسجام بخشی
ey قالبريزى شخصبت
۳. سا زگاری
۶ هوبتبخشی
صفحه 45:
gloat فرهنگ
با کید بر رویکرد مردمشناسانه و با معیار تاریخی نظریات فرهنگ عبار تند از:
.١ تحول گرایی
۲ اشاعه گرایی
۳ کا رکردگرایی
4. ساختا رکرایی
۵ کار کرد کرایی ساختاری
1 نماد گرایی
۷ نمادگرایی ساختاری
صفحه 46:
۱ تحولگرایی
اساس نظریات تحول گرابانه. بر فرایند تحول در ابعاد مختلف
فرهنگی نظیر: اعتقادات. نظام خویشاوندی و تکنولوژی استوار
است؛ بهعنوان نمهنه. مو رگان با معیار قراردادن تکنولویی سه
مرحله مختلف را در حبات فرهنگی بشر شناسایی کرده است
که عبارتند از: مرحله توحش, مرحله بربریت و مرحله تمدن.
تايلور نيز با معیار قرار دادن فعالیتهای تولیدی به سه مرحله
تکاملی؛ شکار, دامپروری و کشاورزی باور دارد.
صفحه 47:
۲ اشاعهگراس
نظریات اشاعه گرایانه فرهنگ. با انتقاد شدید از خطی بودن نظریات
تحول گرایانه آغاز شد. نظریه اشاعه گرایی. سیر مراحل تمدن و
فرهنگ را به صورت خطی, و در هر جامعه. مستقل و موازی با
جوامع دبکر نمیداند؛ بلکه معتقد است: فرهنگهای جوامع از یک
یا چند م رکز اشاعه گرفتهاند و شباهت بین فرهنگکها به علت
رفتوآمدهاء دادوستدها؛ مهاجرتهاء لشکر کشیها و در اثر اقتباس»
تقلید با اخذ است مردمشناسانی چون الیوت اسمیت. کروبر. کلاکك
هون و تاحدودی بواس را از نظربه پردازان این دید گاه میدانند.
صفحه 48:
۳ کارکزدگرابی
کار کرد گرایی» شئون مختلف جامعه را برحسب پیامدهای سودمندی
که برای نظام بز رک تر اجتماعی دارند. تبیین می کند و حضور هر
جنبه با عنصر را بر حسب اثر سودمندی که برای کل نظام دارد.
مورد توجه قرار میدهد
کار کرد گرایان» فرهنک را دارای کار کرد ارضاء نیازهای انسان در
زندكى clio! و انطباق انسان با محیط اطرافش میدانند و
معتقدند اجزاء مختلف فرهنک در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر و در
جهت برآوردن این خواسته شر کت میجوبند.
صفحه 49:
6 ساختارگرایی
ساختارگرایی» شنون مختلف جامعه را بر حسب پیامدهای
بيش بينى پذیر اوصاف ساختاری جامعه تبیین می کند.
جهار انديشه اساسى ساختاركرايى
الف) فرهتككهاى مختلف را مى توان با توسل به يك
الكوى معين به تعريف در آورد؛
ب) شمار انواع فرهنکها محدود است؛
ج) مطالعه جامعه ابتدابى» يهترين روش براى تعيين
تركيبهاى ممكن ميان عناصر فرهتكى است؛
د) جنين تركيبهابى را مى توان مستقل از افراث واسته به
گروه مورد مطالعه قرار داد؛
صفحه 50:
۵ کارکردگرایی ساشتاری
کار کرد گرایی ساختاری فرهنگ جامعه را از نظام اجتماعی آن مشتق
میداند و به فرهنگک بهعنوان اشکال استاندارد رفتار و احساساتی
نگاه می کند. این نحله با استناد به اصطلاح «یکپارچگی فرهنگی»
فرض را بر این قرار میدهد که «فرهنگ» بهمثابه یک کل, افراد
بسیاری را در یک ساخت اجتماعی؛ یعنی سیستمهای با بات تعیین
کننده گروههاء وحدت میدهد. روابط بین افراد را تنظیم می کند
و تطبیق پذیری آنان را با محیط فیزیکی خارجی میسر میسازد.
صفحه 51:
1 نمادگرایی .
. این رویکرد که رویکردی خرّدگرا محسوب میشود؛ برداشت
ویژهای از مفاهیم «ذهل» «نهاد» و «هعنی» ارانه میدهد.
براساس این رویکرد. کنشهای اجتماعی, (جمعی با فردی) بر
فراگردی استوار هستند که به واسطه آن کنشگران شرایط مقابل
خود را تسیر و ارزبایی می کنند. در این حالت. فر هنگ
چارچوبی محسوب میشود که در درون آن میتوان رفتارها را
به طرز معقولی توصیف و تشریح کرد.
صفحه 52:
۷ نمادكرايى ساختارق
نظريه نماد كرايى ساختارى همان كونه كه از نامش بيداستء تلفيقى از
دو نظربه نمادكرا و ساختاركرا مى باشد. اين نظريه توسط
اند يشمندانى جون جان تاميسون ارائه شده است. به عقيده وى»
اين مفهوم در ساختارهاى اجتماعى مشخصى معنى مى يابد. نمادها
در ساختارهاى اجتماعى ظهور و بروز بيدا كرده و رشد مى كنند و
بدون شناخت آنهاء نمى توان به حقيقت نمادهاى يديد آمده
توسط انسانها دست يافت.
صفحه 53:
مدیریت فرهنگی
تعریف مفهومسى
در مبحث قبل برداشت خود را از مفهوم فرهنگ بیان نمودیم. در این قسمت از
مفهوم مدیریت شروع می کنیم. برخلاف مفهوم فرهنگ. تعریف «مدیریت»
چندان پیچیده نیست. ا کثر تعار یف مدیریت بسیار به هم نزدیک هستند و
میتوان در تعریف این مفهوم» شاهد اجماع میان علمای مدبریت بود.
ازاینرو ما نیز در این بحثی که خدمت دانشجویان محترم هستیم. تعریف ذیل
را بهعنوان تعریف ساده و علمی مدیریت میپذبريم :
وآن عبارت است از:
«فرا کرد به کار گیری موثر و کارآمد منابع مادی و انسانی بر مبنای یک نظام
ارزشی پذیرفته شده که ازطریق برنامهر یزی. سازماندهی سیج منابع و
امکانات هدایت و کنترل عملیات برای دستیایی به اهداف تعیین شده صورت
م ى كيرد»
صفحه 54:
براساس تعریث bp
.١ مديريت يك فراگرد است؛
". بر هدابت تشكيلات انسانى دلالت دارد؛
۳ مد يربت مؤثر مبتنى بر تصميم كيرى مناسب و دستيابى به
نتايج مطلوب است؛
۶ مدیریت کار آ» متضمن تخصیص و مصرف مدئرانه منابع است؛
۵ مدبریت بر فعالیتهای هدفدار تمر کز دارد
صفحه 55:
صفحه 56:
ابعاد و چارچوبهای مدیریت فرهنگی
علما و صاحبنظران علم مدبریت. برای هر مدیریتی پنج
جزء يا وظيفه اصلى قائل هستند. ابن وظايف عبار تند از:
الف) برنامهریزی»
ب) سازماندهی.
ج) بسيج منابع و نيروهاء
د) هدایت و رهبری»
ه( کنترل و نظارت
صفحه 57:
الف) برناههریزی
برنامه ریزی, بنیاد مدیریت را تشکیل میدهد. برنامهریزی
یک پل لازم و ضروری است كه بين حال و آینده زده
میشود و احتمال دستیابی به هدفهای مورد نظر را بالا.
میبرد. برنامه ریزی درب رگیرنده همه فعالیتهایی است
که مدبر برای تدار ک دبدن امور آبنده انجام میدهد.
اقداماتی که در این زمینه انجام میشود. عبارتند از:
پیشبینی» تعیین هدفهای بلند مدت. تدوین
استراتژیها: تعیین سیاستها و درنظ رگرفتن هدفهای
کوتاهمدت.
صفحه 58:
به عبارت دیگر برنامه ریزی عبارت است از:
1. تعیین هدف و بافتن با پشبینی کردن راه تحقق آن؛
۲ تصمیم گیری در خصوص اینکه چه کارهایی باید انجام گیرد؛
۳ تصور و طراحی وضعیت مطلوب. با دربافت و پیشبینی راهها و
وسايلى كه نيل به آن را ميسر مى سازد؛
غ. طراحى عمليات» براى تغيير يك شىء يا موضوع برمبناى
الگوی پیشبینی شده.
صفحه 59:
براساس گستره قلمرو و سلسله مراتب برنامهریزی نیز از دو نوی
برنامهریزی نام برده میشود که عبارتند از:
۱ برنامهريزى استراتزيك رجامع)
". برنامةريزى كملياتى (اجرايى)
برخى از صاحب نظرانء علاودبر دو نوع برنامهریزی که ذ کر شدء
نوع دیگری نیز برای برنامهریزی قائل هستند و آن
«بزنامه ریز تاکنیتی» است.
صفحه 60:
انواع برنامهریزی و ارتباط آن با سطوح مدیریت
ردیف | نوع برنامهریزی نقش و جایگاه آن | سطوح مدیریت
استراتژیکی: سازمانی و اصولی:
1 1 ; مديريت
٩ تمركر ير زمانهاى هدایت تمامی ev
بلند و میانمدت سازمان
تا کتیکی: اجرایی:
۲ کی ی ات ها oe تما مدیریت سطوح
تمر کز بر زمانهای اهنكى بين تمامى Ete,
ميان مدت واحدهاى سازمان 8
عملیاتی: فنی: مد سطو
١ * : .بريت
۳ مانها 1
تمر کز بر زمانهای . زرن, و- : Goat 9
کوتاه مدت نظارت بر فعالیتها | پایین با سرپرستی
صفحه 61:
ب) سازداندهی
سازماندهی فراگردی است که طی آن با تقسیم کار میان افراد و
گروههای کاری و ایجاد هماهنکی میان آنهاء براى كسب اهداف
تلاش میشود فرایند سازماندهی شامل مراحل زیر است:
۱. طراحی و تعریف کارها و فعالیتهای ضروری؛
۲. دستهبندی فعالیتها برحسب مشاغل و منصبهای سازمانی تعریف
شده؛
۳. برقراری رابطه میان منصبهای سازمانی برای کسب اهداف
صفحه 62:
ج) بسيج متابج و امکانات
یکی از وظایف اساسی مدیران, بسیج منابع و امكانات است
که از آن بهعنوان «طرخریزی و تا مین نیروی انسانی» باد
ی سود
وظیفه بسج منابع و امکانات شامل موارد زیر است:
.١ مديريت بازاريابى؛
". تأمين منابع مالى و سرمايهاى؛
". تأمين مواد و وسايل؛
۶ ارزیلبی انتخاب و پرورش مدیران؛
۵ تأمین و استفاده از منابع حقوقی و مقرراتی.
صفحه 63:
د) هدايت
مرحله هدایت - که برخى از صاحب نظران علم مديريت از آن بهعنوان مرحله
ایجاد انگیزه و رهبری ام میبرند - درواقع یکی از مهمترین مراحل
مدیریت محسوب میشود. اهمیت این مرحله به حدی است که علمای
مدیریت اغلب آن را با خود مدیریت یکسان تلقی می کنند.
هدایت. بر تلاش مدیر برای انگیزش کار کنان به منظور نیل به اهداف سازمانی
دلالت دارد. این تلاش به سه طریق صورت می گیرد: «رهبری» «انگیزش»
و «برقراری ارتباطات»
صفحه 64:
۵ کنترل. نظارت و ارزشیابی
کنترل و ارزشیابی معمولاً آخرین مرحله از فرایند مدیریت به حساب
مى 1 يد. البته اين حرف بدان معنا نيست كه مديران بايد منتظر
بمانند تا مراحل قبلی محقق شود. سيس به نظارت و ارزشيابى
مشغول شوند.
بهطور کلی فعالیتهابی كه در فراكرد كنترل انجام مى كيرند, به
جند مرحله تقسيم مى شوند:
.١ تعيين معيارها و ضوابط كنترل؛
؟. تشخيص ميزان انحرافها و بررسى علل بروز آنها؛
۳. تنظیم و اجرای برنامهها و عملیات اصلاحی
صفحه 65:
رویکردهای فرهنگی و تا ثیر آن بر مدیریت فرهنگی
در یک تقسیمبندی کلیء رویکردهای موجود در خصوص
فرهنک را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
| رویرد مار کیت
۲ رویکرد لیبرالیستی؛
۳ رویکرد اسلامی.
به لحاظ تحلیلی میتوان تمامی رویکردهای فرهنگی را با
اند کی تسامح در رویکردهای فوق تجمیع و تلخیص کرد.
صفحه 66:
پایان بخش اول
صفحه 67:
بخش دوم:
برنامهریزی و سیاستگذاری
فرهنگی در ایران
صفحه 68:
برنامهریزی فرهنگی
تعریف مقهوهی
کر «برنامهریزی» را مداخلات هدفمند. آ گاهانه و سنجیده
انسانی در مسیر حوادث و فرابندهابدانيم - که نتبجه آن
ممکن است موفقبت آمیز باشد با نه - بر این اساس»
برنامهریزی فرهنگی را نیز میتوان کوشش آگاهانه.
سنجیده و سازمان یافته دولت برای ایجاد تغیبر در وضع
موجود و دستیابی به اهداف مطلوب در حوزههای
مختلف فرهنگی دانست.
صفحه 69:
«برنامهریزی فرهنگی» با مفروضات زیر هبراه میباشد:
۱- در حوزه فرهنگی می توان دست به برنامهریزی زد و
اگر امری مطلوب نباشد. امری اجتناب پذیر است؛
۲- در حوزه فرهنک. مشکلاتی وجود دارد که باید آنها را
با اقداماتى كه «برنامهريزى فرهنكى» مینامیم مر تفع
‘
سازیم؛
صفحه 70:
۳- برنامه ریزی فرهنکی بیشتر برعهده دولت است و با از
: دولت انتظار م ىرود كه دست به جنين اقدامی پزند؛
۶- برنامهریزی فرهنگی مبتنیبر سرمشقها و الگوهای
فرهنگی موجوه در جامعه است.
صفحه 71:
نكته:
بين مفهوم «برنامهريزى فرهنكى» و «برنامهريزى فرهنكى» تفاوت عميق
و ظريفى وجود دارد. هنكامى كه اصطلاح برنامهريزى فرهتكتك
را به کار میبريم. منظور هماهنگسازی فعالیتهای فرهنگی و
هنری در جامعه است. اما برنامهریزی فرهنگی کاربرد
کستردهتری دارد و با مجموعهای از وظایف و رشتههای علمی
از جغرافیای انسانی تا طراحی شهری. برنامهریزی اقتصادی.
سیاست گذاری اجتماعی و سرانجام برنامهریزی استراتژیک
پیوند دارد.
صفحه 72:
برنامهریزی فرهنگ
نگرش برنامهای و مدیریتی به فرهنگ (برنامهریزی برای فرهنگک)
برنامهریزی فرهنگی
نگرش فرهنگی به برنامهریزی (به کار گیری فرهنک برای برنامهریزی)
صفحه 73:
برنامهریزی فرهنگی
برخی تعاریف:
الف) ۵ کتر محمدرضا Reb
به عقیده وی برنامهریزی در کلی ترین تعریف عبارت
است از: «تلاش آگاهانه برای تغیبر در یک موضوع.
مطابق یک الگوی ذهنی که از پیش توسط برنامهریز
تعر یف شده است».
صفحه 74:
برنامهریزی فرهنگی اذافه
ب) د کتر مسعود چلبی نیز براساس برداشتی که از فرهنکت
جهعنوان مجموعهای از نمادها؛ اند یشهها؛ ارزشها و
هنجارها ارائه میدهد. برنامهر یزی را به معنای تغییرات
محتوایی کم و بش آ گاهانه در مجموعه فوق میداند.
صفحه 75:
ضرورت برنامهریزی فرهنگی
اصل برنامهریزی تقریباً مورد توافق همگان است و در مورد اهمیت و ضرورت
آن جای هیچ گونه شک و شبههای وجود نداید. در مورد اهمیت و
ضرورت برنامهریزی در عرصه فرهنگ نیز تقریباً چنین توافقی وجود دارد؛
برنامهریزی فرهنگی میتواند آمکان به کار گیری دقیق تر مدیریتها»
سازمانها و طراحی اقدامها و فعالیتهای فرهنگی متناسب با اهداف و
اولویتها را فراهم آورد. اصولاً برنامهریزی براساس این فرض پذ برفته
شده انجام مى كيرد كه امكانات و منابع ما محدود است و بهره كيرى توأم با
روزم ركى از منابع محدود. صدمات جبراننابذيرى به بار خواهد آورد .
صفحه 76:
دیدگاههای نظری موجود در خصوص برنامهریزی و سیاستگذاری فرهنگی
الف) دید گاهی که با سیاست گذاری وبرنامهریزی در
عرصه فرهنگ مخالف است.
ب) دید گاهی که سیاست گذاری فرهنگی را يككد
ضرورت میداند.
صفحه 77:
الت) دیدگاهی که با سیاستگذاری و برنامهریژی در حرصه فرهنگ سخالك است
این دید گاه. دید گاهی است که توسط اکثر کشورهای اروبایی و
آمریکای شمالی پیکیری میشود. مخالفت اینان با برنامهریزی و
سیاست گذاری فرهنگی بر سه استدلال زیر استوار است:
۱. تنظیم سباستهای هماهنگ در این عرصه. بر فعالیت سازمانهای
خصوصی تأثیر مختل کننده دارد؛
۲ سیاست گذاری فرهنگی دولت باعث مداخله نابجای دولت در
توسعه فرهنگی میشود؛
۳ یبن مداخله بر لزوم تبعیت (نه هدایت کنند گیی) دولت در عرصه
فرهنگ از بخش خصوصی تأثیر منفی دارد
صفحه 78:
ب) دیدگاهی که سیاستگذاری فرهنگی را یک ضرورت میداند
این دید گاه که عملاً شامل گروه نسبتاً وسیعی از
دید گاههای مختلف است. برنامهریزی و سیاست گذاری
فرهنگی را نه تنها امری میسر و «شدنی»؛بلکه آن را
الزات و احاب انر عضوب ع كان در اين
دید گاه برنامهریزی فرهنگی تهدبدی برای آزادی
انتخاب فرد محسوب نمیشود و اگر هم باشد. اصولاً
گریزی از آن نیست .
صفحه 79:
الگوهای پرنامهریزی و سیاستگذاری فرهنگی
۱. یکسانسازی فرهنگی
۲. تکث رگرایی فرهنگی
۳ وحدت در تکثر فرهنگی
صفحه 80:
.١ یکسانسازی فرهنگی
این الگو همان گونه که از نام آن برمی آید. بهدنبال
یگانهسازی فرهنکی در جامعه است. براساس این الکو.
نوعی اصول و ارزشهای مقدس وجود دارد که باید
سایرین آن را بپذ برند ازنظر امکان تحقق. براساس آنچه
گذشت. به نظر میرسد تحقق این الگو اگر محال نباشد»
قطعاً بسیار دشوار خواهد بود؛ زیرا مستلزم خشونت مادی
و معنوی سیاری است.
صفحه 81:
وجود جمعیت آنبوه خردهفرهنکهای مختلف ۰ گسترش
تخصصهاء رشد علم و تکنولوژی, سط نمادسازی و
آزدیاد سرعت جریان اطلاعات در عرصههای گونا گون
. جامعه. مهاجرت و تحر ک روانی جمعیت و سرانجام
بالابودن پویایی اجتماعی نسبت به گذشته. همگی
زمینهها و عواملی هستند که درحال حاضر کم و بیش
در هر جامعهای حضور دارند و هر کدام از عوامل
مزبون به تنهایی قادرند - بهعنوان مانع بر سر راه
سیاست یکسانسازی فرهنگی عمل نمایند.
صفحه 82:
۲. تکثرگرایی فرهنگی
الگوی تکثر گرایی فرهنگی در پی رشد و کسترش
خردهفرهنکها در کنار یکدیگر و به صورت همعرض
به وجود آمد. در این الکو خردهفرهنگهای موجود
در جامعه به رسمیت شناخته میشوند و جامعه امکان بقا
و رشد آنها را فراهم میآورد.
صفحه 83:
در الگوی تکثر گرایی فرهنگی جامعه برای هيج
خردهفرهنگ يا ارزش و اصول عامی اهمیت برتر قائل
نیست. البته در عالم واقع به نظر میرسد اتخاذ چنین
الگویی بسیار مشکل و دارای تبعات فراوان باشد. در
جوامع بسیار پیشرقته غربی نیز کمتر جامعهای را
٠ میتوان یافت که در سیاست فرهنگی خود بهطورکامل
ابن الكو را يذيرفته باشد. بزرك ترين خطری که
معمولاً جوامع داراى الكوى سياست فرهتكى تكث ركرا
را تهدید می کند. تجزیه است.
صفحه 84:
۳ وحدت در تکثر فرهنگی
این الکو ضمن تا کید بر اشتر کات فرهنگی. امکان تکثر
خردهفرهنگهای مختلف را در چارچوب نمادی مشتر کت
مجاز میداند؛ به عبارت ذیکر, در هر جامعهای مجموعهای
سوالات بنیادی در خصوص alee انسان» خدا و...مطرح
است. پاسخهایی که هر جامعه برای سوّالات کلیدی
فوقالذ کر فراهم مینماید, باید آنچنان کلی و تعمیم
یافته باشند که بتوانند به کمک زبان مشتر ک ملی, نقطه
اتکا وحدت نمادی و يا به عبارتی چارچوب فرا گفتمانی
جامعه را تشکیل دهند؛
صفحه 85:
الكوى وحدت در تکثر فرهتگی, مبتتبر تصورات یا مفروضاتی است که
مهمترین آنها عبارتند از:
1 وود cist oe Ae eet Slee! oe
فرهنگی کاملا مشتر ت. امکانناپذیر است؛
۲- تفاوت و تمایز جزء جدایی نابذیر حبات فردی و اجتماعی
نوع انسان است . تفاوتها و تمایزات حذف شدنی نیست؛
۳- وحدت در سطح اجتماعی. همواره امری نسبی است و
میان همگونی در ویژگیهای فردی تا همگونی در
سطوح فرهنگیء زیستی و ساختاری نوسان وجود دارد؛
صفحه 86:
4- به رغم وجود تفاوتهای بسیار ساختار و جهت کل
اجتماعات انسانی و فرهنگی به سوی وحدت است؛
0- تنوع» ویژگی ذاتی هستی با جهان بهطو عام و
موجود انسانی بهطورخاص است. در پس و ظاهر
تنوع. نوعی پیوستگی و همبستگی میان اجزای عالم
مشاهده میشود که این پیوستگی نشانگر نظم عام
منتشر در اجزای هستی است.
صفحه 87:
۱ 2
۱ AR AEA AOA |
E Ze |uA | zane Ape < ,وممم/۷, ۶
AE @%|uA| Anz ۶۸182۳0۲ 15 | ۵ A
سق قرع | ERG cA AeA dis
صفحه 88:
5 سای روششناسی | محدوده عمل | روش عمل
alin ۳ اقدام در سطح
۱ برنمهریزی جامعه بهعنوان
آرمانشهر؟ | تعبیر ایدولوژیک بلندمدت (عقلگرایی | فراگیر-همهگیر یک کل
+ أز دين مبتتیبر ارزش) تجزیهناپذیر
خواستهها و زین | yo | CE وخطاو
۳ ايلات اقشار | تحلیل هز: مواضع مناسب تجربه مداوم
واقع گرا مختلف (رضایت = سكا
همه افراد)
ورد | [SMA POM پهزکیزی از
خواستههای | dt سیستمی و تعاون نیروهای روابط قدرت
راهبردی اقشار مختلف و | نظریهپردازیها ee
صفحه 89:
نقش و جایگاه دولت در برنامهریزی فرهنگی
پیش فرض برنامهریزی فرهنگی, وجود برنامهریز است. با
توجه به اینکه برنامهر بزی فرهنگی امری. کلان و گسترده
است. برنامه ریزان فرهنگی معمولاً دولتها هستند.
آزاین رو نقش دولتها در برنامهریزی. فرهنگی
تاحدوهی امری. پذ برفته شده است. اختلاف های. نظری
موجود در خصوص نقش دولت در برنامهر بزی, فرهنکی»
بيشتر مربوط به میزان و نحوه دخالت. دولتهاست. نه در
اصل تأثیر و دخالت دولتها در برنامهریزی فرهنگی.
صفحه 90:
دو شیوه تفریباً متفاوت در خصوص میزان
و نحوه دخالت دولتها در برنامهریزی
فرهنگی میتوان شناسایی کرد:
صفحه 91:
الف) حمایت با شیوهای که معتقد به دخالت حداکثر دولت در
امر برنامهریزی فرهنگی است. این شیوه که یکی از
نمونههای آن در Lal کشور ایران و در اروپا کشور
فرانسه است. دخالتهای دولت را در برنامهریزی
فرهنگی به رسمیت میشناسد و اصولاًتنها برنامهریز
اصلی فرهنكى رادولت مى دلند.
در کشورمان نیز آنچه از اصول سیاست فرهنگی
جمهوری اسلامی استنباط میشود و آنچه در صحنه
عمل از فعالیت دولتهای بعد از انقلاب پابرجا مانده
است. نشانگر اعمال این شیوه در امور فرهنگی است.
صفحه 92:
ب) متولیگری با شیوهای که معتقد به حمایت دولت از
فعالیتها و امور فرهنگی و نظارت بر آنهاست. این شیوه
برنامهریزی. دولت را تنها به این دو عرصه. بعنی
«حمایت» و «نظارت» محدود مینمابد. . در جهان
کنونی؛ اکثر دولتهای پیشرفته چنین سیاستی را
پذیرفته و در امر برنامهریزی فرهنگی برای دولت
جایگاه تولی گری قانل هستند.
صفحه 93:
ملزومات و ویژگیهای برنامهریزی فرهنگی مطلوب
1
تعادل سیاسی
سرمایه گذاری واقعبینانه
تدوین چارچوب قانونی عاری از تعصب
تشویق تجارت و صنعت فرهنگی
آموزش
صفحه 94:
-١ تسادل سپالسی
تعادل يعنى ترويج و بيشبرد فرهنگكد صرفاً به خاطر خود
فرهنتك و نه اهداف احزاب سياسى.
فر هنك منطقى؛ فرهنكى است كه به روى همه
فرهتك هاى So باز استء آن قدر اعتماد به نفس دارد
که استدلالهای متنوع و مخالف را پذیرا و شامل كردد
و آن قدر زنده است کهباور کند فرهنک زمان حاضر به
همان اندازه فر هنگت زمان گذشته جالب است.
صفحه 95:
۴. سرمایهگذاری واقبپینانه
اكر فعالیتهای فرهنگی با منابع کافی پشتیبانی نشوند.
ساختار آن با تداخلهای مداوم و بحرانهای مدیریتی
روبرو خواهد شد. موثر ترین سیاست آن است مبلغی بين
تا ٠١ درصد از بودجه عملیاتی سالانه به انواع
بورسها . کمک هزینههای تشویقی, ابتکارات و
فعالیتهای جدید و درحال توسعه اختصاص داده شود.
صفحه 96:
". تدوین چارچوب قانونی عاری از تعصب
وجود نوعی نظام مالیاتی به نفع تولید کنند گان فرهنگی و
هنرمندان» امری ضروری است و قوانین تجاری باید به نفع آنها
طراحی شوند. حمایت از حق پدید آورنده (کییرابت) الزام
همه شبکههای دولتی (رادیو تلویزیون و... ) به بالا بردن کیفیت
فرهنگی برنامههایشان, وضع قوانین حمایت از محیط زیست و
فرهنکت. انعقاد توافقنامههای بینالمللی در مورد تعریف و حدود
حقوق فرهنگی. حصول توافق بینالمللی در خصوص جابهجایی
کالا و خدمات فرهنگی و غیره. همگی ملزومات یک سیاست
فرهنگی پایدار و مطلوب میباشند.
صفحه 97:
6 تشویق تجارت و صنعت فرهنگی
یک سیاست فرهنگی مطلوب. نیازمند تجارت و صنعت
فرهنگی آزاد و قدر تمند است جنبههای مختلف این
تشویق عبارتند از: گنجاندن جنبههای فرهنگی در کلیه
آمور توسعه عمومی. طرحهای بازسازی. برنامههای
کارآموزی و توافقنامههای مردمی و نزدیکت كردن
صنایع فرهنگی. سازمانهای هنری و نهادهای آموزشی به
یکدیگر ازطریق تخفیف مالیاتی.
صفحه 98:
۵ آموزش
ازجمله فعالیتهای این بخش؛ تعیین موقعیت برتر برای
موضوعات فرهنگی در کلیه بخشهای نظام آموزشی.
اجباری شدن دروس هنری در کلیه سطوح. تبدیل
بافت فرهنگی و محیط زیست به بک زمینه تحقیقاتی»
الزام کلیه موسسات فرهنگی به داشتن برنامه آموزشی
می توا نامبرد.
صفحه 99:
ویژگیهای برنامه ریزی فرهنگی مطلوب
1. برنامهریزی فرهنگی باید منعطف باشد؛
۲. انضمامی و تجربی باشد؛
۳. از یک سو براساس تعریف محدود از فرهنگ استوار
باشد و از سوی دیگی انتخابی بوده و صرفاً به برخی از
متغیرهای راهبردی در سطح فوقانی جامعه توجه (NS
نه اینکه در عرصههای گوناگون و در سطوح مختلف؛
برای جزئیترین آمور برنامهریزی تماید؛
صفحه 100:
صفحه 101:
۷ واقع گرابانه باشد؛
۸ منطبق با وجدان عمومی جامعه باشد؛
آیندهنگر باشد؛
۰ با توجه به محدودیت منابع و امکانات و همچنین
مشکلات. اولویت گذار باشد؛
1 به امر تنوع فرهنگی» که به خلاقیت در تولید آثار
هنری منجر میشود. توجه ویژهای داشته باشد.
صفحه 102:
۳. به قلمرو ملی محدود نشود؛ بلکه با اتخاذ چشماندازی وسیح.
مسائل بینالمللی؛ بین منطقهای و جهانی نیز مدنظر قرار گیرد.
۳ براساس اجماع و نوعی توافق رسمی و اتفاقنظر میان
مسولان و سرلان ایرد شكل كرف اكت و كار كتاسان 9 خش
اجرایی نیز مصمم به اجراى آن باشند.
VE براساس یک الگو و رویکرد فرهنگی کلانی شکل گیرد و در
مورد آن الگو و رویکرد. میان مسئولان و کارشناسان اتفاقنظر
وجود داشته باشد؛
صفحه 103:
برنامهریزی فرهنگی در ایران: گذشته و حال
برای بررسی وضعیت برنامهریزی فرهنگی در ابران ابتدا
لازم است آن را به دورههای مشخص زمانی تقسیم
محققانی که در مورد برنامهریزی و سیاست فرهنگی در
ایران فعالیت ذاشتهاند» معمولاً برنامه ريزى فرهنكى در
ايران معاصر را براساس دورههای سیاسی تقسیم
کردهلند. مثلا دوره قاجاربه» مشروطه. پهلوی اول
Sole دوم. جمهوری اسلامی
صفحه 104:
بنامهریزی فرهنگسی در ایزان را متوان براسساس
دومعیاردوره بندی کرد:
۱ - معیارهای درون حوزه فرهنگ
۲- معبارها وموضوعات خارج از درون حوزه فر هنت
صفحه 105:
سیاستگذاری فرهنگی در آیران قبل از انقلاب اسلامی
برنامهریزی و سیاست گذاری فرهنگی در ابران چندان
سابقه طولانی ندارد و به سال ۱۳۶۷ برمی گردد. در این
سال اولين متن سیاست فرهنگی ایران توسط شورای
عالی فرهنگ و هنر تهیه که پس از بحث و گفتگوی
کارشناسان و صاحب نظران در سال بعد. به تصویب
محمدرضا پهلوی رسید و ملاک تصمیم گیری در تمام
عرصههای فرهنگی شد.
صفحه 106:
در اين متن اصول چهارگانه ای برای سیاست فرهنگی
کشور تعیین شد که عبارت بودند از
۱. فرهنک برای همه؛
۲ توجه به میراث فرهنگی؛
۳ فراهم آوردن بیشترین امکانات برای ابداع و نوآوری
ثکری و هنری؛
۶ شناساندن فرهنک ایران به جهلنیان و آ گاهی از مظاهر
فرهنگهای دیکر.
صفحه 107:
پرنامههای فرهنگی در دوره قبل از انقلاب اسلامی
در راستای چهار ارزش بنیادین زیر سامان یافته بودند:
الف) حفظ و اشاعه فرهنگ و هنر باستان؛
ب) همگانی شدن فرهنک (با هدف یکسانسازی فرهنگی
مطابق الگوی ملی)؛
ج) کسترش فرهنگ و هنر مدرن غربی (مدرنیزاسیون
فرهنگی و هنریی)؛
۵) شناساندن فرهنگ و هنر باستانی ایران به جهانبان؛
صفحه 108:
نقاط ضعف برنامهریزی فرهنگی در ایران قبل از انقلاب
اسلافى از سال ۱۳۶۷-۳۷)
.١ وجود مراكز موازى تصميم كيرى
؟. توسعه فرهتكى غير مشاركتى
۳ تبعی بودن برنامههای فرهنگی نست به برنامههای توسعه
۶ ضعف ساختار نظارت و ارزیایی
۵ نقدم نهادسازی بر نهادینه سازی عرصه حمایت دولت
صفحه 109:
سیاستگذاری فرهنگی در ایران بعد از انقلاب اسلاهی
اولین برنامهر یزی فرهنگی ایران پس از انقلاب اسلامی»
تحت عنوان «اصول سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران»
در سال ۱۳۷۱ تهیه و در تاریخ ۲۰/۵/۷۱ به تصویب
شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید.
صفحه 110:
نکات ضروری که در تدوین سیاست فرهنگی کشورمد
نظر قرار گرنته است:
الف- سیاست فرهنگی. سیاست انقلاب اسلامی است؛
ب- سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی متخذ از جهانبینی و
انسانشناسی اسلامی است؛
ج- اند بشهها و دید گاهها و فتاوای حضرت امام خمبنی (ره) بر
سیاست فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران حا کم است؛
د- قانون اساسی بهعنوان مظهری دیگر از ببنش فرهنگ اسلامی و
جلوهای از افکار و اندیشههای امام و رهبر. الهامبخش و
استحکام بخش سیاست فرهنگی است.
صفحه 111:
مجموع اهدافی که در سیاست فرهنگی جمهوری اسلامیی
ایران قید شده است. شامل ۳۱ هدف میباشد که در سه
۱) اهداف فرهنگی جمهوری اسلامی؛
۲ اهداف سیاست فرهنگی؛
۳ اصول سیاست فرهنگی,
آورده شده است.
صفحه 112:
نقاط ضعف سپاستگذاری و برنامهریزق
فرهنگی در ايزان بس از انقلاب اسلاهی
صفحه 113:
اگر بخواهيم نقاط ضعف سیاستگذاری فرهنگی در ایرآن پس از انقلاب
را با حطف توه به راصول سیاست فرهنگی جمهوری اسلاهی»
جم بندى نماييم. مینوان به مزارد زیر اشاره نمود:
۱. این برنامهها تقریباً دولتی هستند؛ بدین معنا که دولت؛
محور برنامه ریزی و اجراست. به عبارت دیگر در سیاست
فرهنگی پس از انقلاب حمابت دولت کاملا پذ برفته
شده است و تدوین کنند گان اصول سیاست فرهنگی
نگاه دولتی به تمامی عرصههای فرهنگی کشور داشتهاند.
بنابراین بخش وسیعی از فعالیتهای فرهنکی, دولتی
است که خوشبختانه در برنامههای چهار گانه توسعه»
به تدریج جایگاه مداخله گرابانه دولت به جایگاه
«تولیگری» تغییر یافته است؛
صفحه 114:
۲ سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
مبتنیبر تعریف بسیار وسیع از فرهنک و
فعاليت هاى فرهنگی است؛ ازاینرو بسیاری از
مواردی را در خود جای داده است كه ارتباط
اند کی با بحث فرهنگ دارد.
صفحه 115:
۳. مشخص نبودن اولویت موضوعات فرهنگی و
عدم توضیح و تشریح برخی مفاهیم و اصول
مندرج در سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی
ایران» ضعف دیگر آن محسوب مى شود.
صفحه 116:
چالشها ( تهدیدهای فراروی برنامه ریزی فرهنگی در ایران
۱. وجود مرا کز متعدد برنامهریزی و سیاست گذاری
فرهنگی در ایران؛
۲ سلسله مراتب برنامههای فرهنگی دقبقاً مشخص نیست و
فاصله بين اصول سیاست فرهنگی یعنی همان
چشماندازها و رسالتهای فرهنکی و برنامههای عملیاتی
و اجرایی پر نشده باقی ملنده است؛
صفحه 117:
۳ عدم ارتباط برنامهریزی فرهنگی با برنامهریزی در حوزههای
اقتصادی. سیاسی و اجتماعی؛
۶ عدم بکپارچگی با فقدان دید گاه مشتر کت در خصوص
چشماندازها و رسالتها؛
۵ فقدان نظام دقیق ارزیایی و عدم تعیین شاخصها و
استانداردهای لازم برای ارزیایی عملکردها در حوزه
فرهنکت.
صفحه 118:
پایان بخش دوم
صفحه 119:
بخش سوم:
سیاست فرهنگی در جهان متغيّر
(بررسی تا ثیر جهانیشدن بر سیاست فرمنگی کشورها)
صفحه 120:
جمانوشسي
مقدمه
جهانى شدن به تعبيرى؛ ماشين طبقهبندى است. هم يكيارجه
و همكون مى سازد و هم متمايز و تفكيك مى نمايد. هم
گرد میآورد و هم میشکافد و سلسله مراتبی نو پدید
میآورد. باز سازماندهی. ایجاد روابط کستردهتر و کم
رنگ کردن و حذف مرزها ویژکی بارز آن است که از
طریق آن تفاوتها را محو میسازد و دوباره سازماندهی
مى کند.
صفحه 121:
أذاقه
این تغییرات و دگ رگونیهاء پیامدهای مختلفی در زمینه
امور فرهنگی جوامع در بی دارد. به ویژه سیاست
فرهنگی کشورها که عمدتاً توسط دولتها پیگیری و
اجرا میشود به صورت مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر
این د گر گونیها قرار دارد..
صفحه 122:
امه
جهانی شدن بواسطه تغییراتی که در سطوح مختلف
اقتصادی, سیاسی و فرهنگی پدید میآورد برای سیاست
فرهنگی کشور هم محدویت آفرین است و هم فرصت
سا
صفحه 123:
ادافه
در مجموع, جهانى شدن هم زمينه (محدوده و
| قلمرو ملی)؛ هم محتوا (عناصر و اصول ملى) و
هم طراح و مجری (دولت) سباست فرهنگی را با
چالش اساسی و جدی مواجه کرده است.
صفحه 124:
@alal
جهانی شدن بیش از آتکه آغاز فرایندها و کنشهای
جدید در جهان باشد نشانکر آ گاهی به اين موضوع
است که امروزه زند گی اجتماعی را نه در قالب
نک نظم محدود و هکانمند, بلکه باید در کستره
زمان و فضای جهانی شناسایی و بررسی کرد.
صفحه 125:
صفحه 126:
كيدنز
از نظر وی بحث جهانی شدن, مهمترین بحثی است
٠ كه اكنون در علوم اجتماعى و همجتين علوم
سیاسی مطرح است. به باور ویء «اكر در فهم و
درک بکپارچکی جهانی توفیق نیایید و بر بحث
راجع به آن تسلط نداشته باشید. نمیتوانید به طور
عملی دانشمندی اجتماعی باشید که پدیدههای
پیچیده را مطالعه می کند».
و
صفحه 127:
روالد رابرتسون
وی معتقد است فرایندها و کنشهایی که اکنون
مفهوم جهانی شدن را برای آن به کار میبریم
قرنهاست که جریان دارد» اما تم ر کزبر بحث
جهانی شدن موضوع نسبتاً جدیدی است.
از نظر رابر تسون «مفهوم جهانی شدن هم به درهم
فشرده شدن جهان و هم تراکم آ گاهی نست به
جهان به عنوان یک کل دلالت دارد. »
صفحه 128:
مالگوم واترثر
وی جهانی شدن را فرایندی اجتماعی میداند که
در آن قید و بندهای جغرافیایی که بر روابط
اجتماعى و فرهنگی سایه افکنده است. از بین
میرود و مردم به طور فزاینده از کاهش این قید
و بندها آگاه میی شو ند.
صفحه 129:
مفهوم جهانى شدن در جند كزاره
جهانى شدن بك فرايند تاريخى بلند مدت بوده و
اصولاً با ن وگرایی همزمان است. ولی به لحاظ
مفهومی, بحث جدیدی بوده و به دهه ۱۹۸۰
مربوط میشود.
همگون سازی و متمایز سازی ویژگی بارز جهانی
شدن است.
صفحه 130:
" جهانی شدن لزوماً به معنای همگونی یا ادغام
کامل نیست. بلکه صرفاً به معنای ایجاد روابط
گستردهتر و برداشتن مرز میان قلمروهاست.
" جهانی شدن در ذات خود مستلزم افزایش
آ کاهی جهانی به طور کلی است.
صفحه 131:
* در فرایند جهانی شدن, زندگی هر فرد بیش از
پیش از فعالیتها و رويدادهابى تأثير مى ينيرت
که کاملاً دور از زمینههای اجتماعی که در آن
فعالیتهای هر روزه خود را انجام میدهد رخ
مى دهندك.
* جهانی شدن هر چند بیشتر از سطح اقتصادى
شروع شد ولی به تدریج سایر سطوح سیاسی و
فرهنگی را نیز دربر گرفت و به یکت نظام اجتماعی
تبدیل شد.
صفحه 132:
۴ جهانی شدن در همه مناطق به صورت یکسان و به یکت
میزان اتفاق نمیافتد.
* کشورها و قلمروها در سطوح اقتصادی, سیاسی و
فرهنگی خود به صورت یکسان جهانی نمیشوند. در
درون خوة ابن سطوح اير جهانى شدن يه صورت تابراير
اتفاق میافتد.
* شتاب جهانی شدن در عرصههابی بیشتر است که در آنها
به جای عینبات و واقعباتها از نمادها و نشانهها استفاده
میشود.
صفحه 133:
* جهانی شدن هم دارای پیامدهای مثبت است و
هم منفی. هم محدودیتساز است و هم
فرصتساز.
© قدرت جهانی شدن در امکان آفریتش
پیچیدکیها و تناقضهاست. جهانی شدن, عام را
خاص و خاص را عام می کند. جهانی شدن ملی
را بینالمللی و بینالمللی را ملی می کند.
صفحه 134:
ابعاد و شاخصهاق جهانوشدن
" بعد اقتصادى تكنولوزيكى
۲ بعد سیاسی
" بُعد فرهتكى
" يُعد اجتماعى
صفحه 135:
بعد التتصادى تکنولیکی جهانشن
الف) جهانی شدن باعث توسعه بازارها در ماورای مرزهای
bo خواهد شد. این بدیده باعث تخصصی شدن
فعالیتها و به تبع آن یکت نوع تقسيم كار بين المللى
ای و
ب)با جهانی شدن, سرمایه با آزادی بیشتری ح ر کت
خواهد کرد و به مناطق بیشتر خواهد رفت که در آنها
استعداد بالاتری وجود داشته باشد.
صفحه 136:
هد اتتصادق تکنولوژیکی جهانیشسی امه
ج) جهانی شدن به ایجاد فضای رقابتی میان بنگاههای
داخلی و خارجی منجر شده و این امر باعث افزایش
کار آمدی مى شود.
د) جهانی شدن باعث انتقال فن آوری در ماورای
حوزههای ملی خواهد شد.
۵ ش رکتهای خارجی موجب بارورشدن شر کتهای
مشابه خود در کشور میزبان میشوند.
صفحه 137:
بعد اقتصادى تگنولرژیگی چهائشد... لاه
و) در فرایند جهانی شدن, نیروی کار ماهر برنده است. در
اقتصاد آبنده کسانی که مهار تشان در سطح مهارتهای
جهان سوم باشد ولو در جهان اول زند گی کنند مزد
جهان سومی خواهند گرفت.
ز) جهانی شدن منجر به از ميان رفتن سیاستهای توسعه
دروننگر و خود کفایی خواهد شد
صفحه 138:
۳ My + و 3 aus
بُعد سیاسی جهانی شدن شامل مقولاتی نظیر:
۱- تضعیف حاکمیت دولت - ملتها
۲- کاهش yd کز قدرت دولت»
۳ افزایش قدرت سازمانها و نهادهای بینالمللی؛
۶- توجه فزاینده به مسائل مشتر کند بینالمللی»
0— تضعیف سیستم ابرقدرتی جهان
7- ظهور جامعه مدنی جهلنی.
۷ پیشرفت دمو کراسی لیبرال و
۸- ظهور اشکال جدید ملیت گرایی میباشد.
صفحه 139:
دو دیدگاه در ارتباط با چهانی شدن #سیاست
۱- دید گاهی که معتقد است فرابند جهانی شدن نه تنها
به تضعيف دولت - ملت منجر نخواهد شد بلکه قدرت
OF را تحکیم خواهد کرد.
۲- دید گاهی که معتقد است فرایند جهانی شدن به
تضعیف دولت - ملت منجر خواهد شد.
صفحه 140:
دیدگاه دوم که فرایند جهانی شدن را منجر به تضعیف دولت -.
ملت میداند معتقداست تعریف مسائل ملی به عنوان مسائل
بینالمللی به سه طریق موجب تضعیف حاکمیت دولت میشود:
۱- موجب جهت دهی مجدد به اولویتهای سیاسی فردی
میشود.
۲- دولت - ملت را به عنوان حلال مشکلات موجه نمیداند.
۳- سازمانهای بینالمللی جدیدی تأسیس می کند که با وجود
آنها دولت برخی از اهرمهای حاکمیت خود را از دست
مى دهد.
صفحه 141:
آنچه مسلم به نظر میرسد این است که دولتها نیز
شدیداً تحت تأثیر جهانی شدن قرار دارند. جهانی
شدن چه به تضعیف دولت منجر شود و چه به تقویت
آنء حتماً موجب بازسازماندهی آن خواهد شد.
صفحه 142:
بعد فرهتكى جهانى شدي
> 5
بُعد فرهنگی جهانی شدن یکی از مهم ترين - و شايد
مهم ترین - بعد آن است. اصولا فرایند جهانی شدن
دارای ویژگی فرهنگی است. جهانی شدن در ذات
فرهنگ مدرن نهفته است و راه و رسم فرهنگی در ذات
جهانی شدن.
به عقیده کاستلز نیز ماهیت جهانی که در حال شکل گیری
است اولاً و اساساً ماهیتی فرهنگی است. حاملان فر هنک
علیالاصول میتوانند بالاترین سهم و نقش را در
تحولات آتی ایفا نمابند.
صفحه 143:
شواهد و نشانههای فرهنگی جهانی شدی بسیار است. پرشی از اين
نشانهها را میتوان به صورت زیر نهرست کرد:
۱- تنوع و تکثر فرهنگی و در عین حال ظهور فرهنک
مشترك جهانى؛
"- اشاعه ارزشهاى جديد خصوصاً ارزش هاى
فرامادى كرا بانه؛
۳- گسترش فرهنگ غربى و نسبى كرايى و در عين حال
ظهور بنیاد گرایی دینی؛
۶- رشد و گسترش فرهنگ تودهای و مصرفی در جهان؛
صفحه 144:
لداربه.
۵- بازتعریف هویت و توجه جهانی به اقليتهاء قومیتها
و فرهنکهای محلی؛
1- گسترش کمی و کیفی ارتباطات و رسانههای همگانی؛
۷- دسترسی تودهها به رسانههای ار تباطی و اطلاعاتی؛
۸- رشد و گسترش نماد گرایی و غیرمادی شدن کالاها؛
A ناسرزمینیشدن تولیدات فرهنگی!
۰- کسترش اختلاط فرهنگی .
صفحه 145:
جهائى شسس و فرهنق
سخن گفتن از جهانی شدن در بُعد فرهنگی آن مبین
ارائه گفتگوی جدیدی در سطح جهان و فراهم شدن
این امکان برای افراد و ملتها است که هر یک به
نحوی بر تفاوت و تمایزات فرهنگی خود تأکید ورزیده
و از آن دفاع کنند. از طرف دیگر جهانی شدن
همگون سازی فرهنگی را نیز دریی دارد؛
صفحه 146:
dalal
همان فرایند جهانی شدن که بکبارچه می کند تفکیک و
طبقه بندی نیز می کند جهانی شدن در حیطه فرهنک را
میتوان مانند سکه دورویی دانست که اگرچه یکت روی
آن تأکید بر عناصر فرهنک مشتر ک بشری تحت عنوان
مذهب انسانیت و شربت است اما روی دیکر آن»
اهمکنی تنوع. کثرت گرایی و به رسمیت شناختن تنوع
فرهنگی در جهان است.
صفحه 147:
فرهنگ چمانی
جهانی شدن در عین حال که اقتصاد جهانی و جامعهای
فراملی پدید میآورد» فرهنگی جهانی رانیز شکل
میدهد البته هیچ یک از نظریه پردازان جهانی شدن
معتقد نستند که بکت فهرست جهانی واحد از اعتقادات»
اصول و شیوهها وجود دارد. اصطلاح «فرهنگ جهانی»
برای اشاره به «جهانی شدن فرهنک» مورد استفاده قرار
می گیرد و نه برای ایجاد یک فرهنگ واحد و بکبارچه.
صفحه 148:
مفجوم رفرهنگ جهانی» مفصومی تناقصآمیز است:
«فرهنگ» اصولاً وی کییهای گروهی از مردم است که آنها
را از دیکران متمایز میسازد و از این رو خاص گرایانه
است. از طرفی, مفهوم فرهنگ اشاره به ويزكى هاى
ممیزه گروهی از مردم در یک محل مشخص دارد و
لذا در ارتباط با محل تعریف میشود. در حالی که
مفهوم «جهانی» مخایر آن است.
صفحه 149:
پیامدهای فرهنگی جهانی شدن
صفحه 150:
رویکردهای موجود در خصوص پیامدهای فرهنگی جهانی
شدی را میتوان در سه دسته کل تقسیمبندی کرد:
۱. رویکرد یکسانسازی یا امپریالسم فرهنگی
۲. رویکرد چند کانگی یا تنوع و تکثر فرهنگی
۳. رویکرد تلفیق فرهنگی
صفحه 151:
۱. رویکرد یکسانسازی یا امپربالیسم فرهنگی
امپریالیسم فرهنگی در واقع شامل مجموعهای نسبتاً پیچیده.
مبهم و متناقض از ایدههاست. به عبارت دبگر از شماری
از کفتمانهای نسبتاً مجزا درباره سلطه تشکیل شده است:
سلطه آمریکا بر اروپاه سلطه غرب بر سایر نقاط جهان»
سلطه مر کز بر پبرامون سلطه جهان مدرن بر جهان
سنتی.
صفحه 152:
امبرباليسم فرهنكى اذاف
* امیربالسم فرهنگی بر تعربفی از فرهنکت استوار است كه
سطح آن را تا حد کالاهای مادی فرومی کاهد.
* صرف حضور کالاهای فرهنگی را با نفوذ آنها مسلم و
قطعى مى كيرد
" براساس این رویکرد جهانى شدن باعث سيطره
آرزشهای فرهنگی غرب بر سایر مناطق جهان خواهد
شد. در اینجاء جهانی شدن با «اروبایی شدن» «غربی شدن»
و «آمریکایی شدن» مترادف است.
صفحه 153:
امیرمالیسم فرهنگن ادامه
* به طرز کنایه آمیزی فرهنکها را از تاریخهای
پویابشان - که شامل تعامل با بسیاری از
سنتهای فرهنگی است - تهی میسازد.
* ایستا دگی و مقاومت فرهنگی را نادیده ممی گيرد.
صفحه 154:
۲ رویکرد چندگانگی يا تنوع و تكثر فرهنكى
براساس اين رويكرد جهانى شدن نه تنها به غلبه يككد
فرهنک بر فرهنك هاى ديكر نمى لنجامد بلكه اين امكان
را فراهم می آورد تا سایر فرهنکها نیز بتوانند عرض
اندام کنند. جهانی شدن جریانی یک طرفه نیست که
فرهنگ غرب را به سمت سایر نقاط جهان گسترش داده
و مسلط ساژد بلکه جریانی است چندجانبه که از سوی
بخشهای دیگر جهان به سمت غرب در جریان است.
صفحه 155:
hing رریکردتلنین ۳
رویکرد تلفیق يا پیوندسازی استدلال می کند که فرهنکها
عناصری از یکدیگر فرض می گیرند وجه هم پیوند
مبی زنند و نوعی اشکال پیوندی و تلفیقی را ایجاد
مى کنند. شواهد موجود خصوصاً در زمینه موسیقی
عامه سند و زند گی مذهبی از این رویکرد کاملاً حمایت
ی کند.
صفحه 156:
gal نرهنگی لاه
* این رویکرد. این تصور را که جهانی شدن
فرهنگی الزاماً ح کت ارزشها وایدهها از سمت
غرب به سمت سایر نقاط جهان است رد مى كند
و معقتد است که جهانی شدن فرهنگی بیشتر یک
روند دوطرفه است:
صفحه 157:
Se ل ۳
sane e. [as fom [۳1
صفحه 158:
سیاست فرهنگی
تعریف مفهومی
سیاست فرهنگی شامل اصول مکتوب و غیرمکتوبی است که از سوی
برنامه ریزان برای ایجاد تغییر در وضع موجود و دستیابی به
اهداف مطلوب در حوزههای مختلف فرهنگی تدوین میشود و
توسط مدیران به اجرا در میآید. به تعبیر دیگر - همان گونه که
در اصول سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران» مصوب سال
۱ نیز آمده است - سیاست فرهنگی در حقیقت همان توافق
رسمی و اتفاق نظر مسئولان و متصدیان امور در تشخیص؛
تدوین و تعیین مهمترین اصول و اولویتهای لازمالرعایه در
حرکت فرهنگی است.
صفحه 159:
در دهههای اخیر. به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم.
سیاست فرهنگی کشورها تفسیرات تمدهای را شاهد
Sil peated yal cual dag به طور خلاصه عبار تند از
صفحه 160:
الف) گذار از مبنایی کاملاً تک فرهنگی به منظور آماده
سازی و اشاعه فرهنگ از جانب دولت به یک وضعیت
متنوع تر و فرا گپرتر,
ب) انتقال از تسلط بخش عمومی به بخش خصوصی.
ج) توجه به امر مقاومت فرهنگی و لزوم تمایز نسبت به
فرهنک غالب جهانی و یا دیگر فرهنکها در سیاست
فرهنگی کشورها وارد شده است. تأکید کشورها بر
میراث ملی و حمایت از زبان در همین راستا صورت
می گیرد.
صفحه 161:
تاثیرات جمانی شدن بر سیاست فرهنگی
الف) جهانی شدن سیاست فرهنگی کشورها را به سمت نوعی
همگونی (و نه یک گونی) سوق میدهد. اگرچه
تفاوتهای ملی و محلی آنها را نیز برجسته و از نو تثبیت
کند.
ب) جایگاه و نقش تقریباً انحصاری دولتها در سیاست
فرهنگی کشورها با چالش جدی مواجه شده است.
صفحه 162:
ج) سیاست فرهنگی کشورها به سمت سیاست مبتنی بر
تنوع فرهنگی و توجه و تا کید بر امور محلی و قومیتها
تخیر جهت داده و خواهد داد.
د) بر آثر فرایند جهانی شدن, بواسطه کسترش وسایل
اطلاعاتی و رسانهای مدرن و گسترش تبادل فرهنگی»
تعقیب سیاست فرهنگی در قلمرو ملینه میسر است و نه
oe
صفحه 163:
ه( یک تغیبر دیگر در سیاست فرهنگی کشورها بر اثر فرایند
جهانی شدن, توجه به چیزی است که آن را «اختلاط
فرهنگی و یا «تلفیق فرهنگی» مینامند.
و) جهانی شدن بر حساسیتها و تفاوت ملی تأثیر گذاشته و
از آن می کاهد. IM تعقیب اصول مبتنیبر این
حساسیتها و برجسته کردن نشانهها و وجوه متمایز
فرهنگی دبگر در اولویت اصلی نخواهد بود.
صفحه 164:
ز) جهانی شدن بر حساسیتها و تفاوت ملی تأثیر گذاشته و
از آن می کاهد.
ج) رسیدن به وحدت نمادی و کنترل فرهنگی یکی از
مهمترین - و شاید مهمترین - اهداف سیاستهای
فرهنگی کشورها محسوب م ی گردید.
ت) اقتصادی و تجاری شدن فعالیتهای فرهنگی یکی از
پیامدهای جهانی شدن محسوب میشود که اکنون در
سیاست فرهنگی کشورها مورد توجه قرار گرفته است.
صفحه 165:
پایان بخش سوم
صفحه 166:
بخش جهارم:
ساماندهی فرهنگی در ايران
(بررسی آسیبشناسانه)
صفحه 167:
اباد بررسى ساماتدهى فرهتكى
۱- قوانین و برنامههای فرهنگی با به عبار تیی
نظام کلان خط مش ی گذاری
۲- مد بربت و عملکرد سازمانها و نهادهای
فرهنگی
صفحه 168:
۱- برنامههای فرهنگی (قوانین و مقررات)
قوانین و مقررات بخش فرهنگ بیشتر شامل:
- اصول و سیاستهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران؛
- قوانین برنامه اول. دوم سوم و چهارم توسعه.
- مصوبات مجلس شورای اسلامی,
- بخشنامههای دولت و
- آییننامهها. مقررات خود سازمانها و نهادهای فرهنگی است.
صفحه 169:
تا کنون چهار قانون برنامه توسعه اقتصادی اجتماعی و
فرهنگی در کشورمان به تصویب رسیده است. این
برنامهها مهم ترین اسنادی هستند که مجریان براساس
آن. در بخشهای مختلف دست به اقدام میزنند و
عملکرد آنها را نیز میتوان براساس اهداف تعیین شده
در این برنامهها مورد ارز بایی قرار داد.
صفحه 170:
سازمان برنامه و بودجه (تا زمان ادغام) و سازمان
مدیریت و برنامهریزی در برنامهریزیهای انجام
شده در خصوص تدوین برنامههای توسعه کشور»
محوری ترین و تأثیرگذارترین سازمانها بودهاند.
صفحه 171:
نمودار سازمانی تشکیلات نظام برنامهریزی برنامه تجسعه دوم
مجلس
هينت وزیران
شوراى برنامه ريزى امور اقتصادى
شوراى تلفيق امور إجتماعى و عمومى
شورای برنامه ریزی فرهنگ» تربیت بدنی و توریسم
کمیته برنامهریزی فرهنگ و توریسم کمیته برنامهریزی صدا و سیما کمیتهبرنامهریزی تربیتبدنی و ورزش
صفحه 172:
دستكادهاى متصدى و مجرى امور فرهنگی در برنامههای توسته
قانون برنامه اول توسعه ٩ دستگاه عمده دولتی را
بهطور مستقیم دستآندر کار اجرای بخش فرهنکی
برنامه دانسته است. اما در سایر برنامههای توسعه از
دستگاههای متولی و مجری فرهنک بهطور مشخص
نامى به ميان نيامده است؛
صفحه 173:
این دستگاهها و سازمانها عبار تقد از
* وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمانهای تلیعه آن
-خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران
- سازمان حج و اوقاف و امور خیربه
- سازمان مدارک فرهنکی انقلاب اسلامی
- سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ
۳ سازمان میراث فرهنگی کشور
* سازمان تبلیغات اسلامی»
* کانون پرورش فکری کود کان و نوجوانان»
* و موسسه مطالعات و تحقبقات فرهنگی.
صفحه 174:
ارزیابی برنامهها و اهداف بخش
فرهنگ در برنامههای توسعه
صفحه 175:
برنامههای توسعه کشوز در بخش فرهنگ. دارای تقاط ضعف و
قرت متتددی وستند که در زیر به پارهای از آنها اشاره میشود:
۱- اهداف کیفی تعیین شده برای بخش فرهنک در
برنامههای توسعه کشور بسیار کلی. مبهم و متعدد هستند.
مروری اجمالی بر برخی از اهداف کیفی تعیین شده در
برنامه اول نشانگر خوعی آرمان گرایی در تدوین برنامههای
بخش فرهنک است این موضوع در مورد برنامههای دوم
و تا حدودی سوم و چهارم نیز مصداق دارد.
صفحه 176:
۳- در بسیاری از موارد. میان اهداف کیفی و کمی؛
هماهنگی و سنخیت لازم وجود ندارد.
۳- تفاوتهای قابل ملاحظهای به لحاظ صوری و شکلی
در چهار قانون برنامه توسعه مشاهده میشود. این
تفاوتها از آن جهت اهمیت دارند که به برداشتهای
متفاوت از اهداف منجر میشوند.
صفحه 177:
6- به نظر میرسد تداوم و استمرار لازم در پیگیری
اهداف. به خصوص اهداف کیفی, در بر نامههای توسعه
مشاهده نمیشود. شاید دلیل اینکه در برنامههای توسعه
" کشور اهداف مشخصی به صورت مستمر بیگیری
نمیشود. تغیبر فضای حاکم بر برنامهریزی است که با
تغییر حکومتها و تر کیب نمایند گان مجلس تغییر
می یابد. موضوعات جدید و متفاو تی بهعنوان مسئله و
هدف مطرح میشوند و برنامهریزان توجهی به اصول و
سیاستهای فرهنگی کشور (مصوب ۱۳۷۱ شورای عالی
انقلاب فرهنگی) نمی کنند.
صفحه 178:
۵- اهداف تعیین شده برای بخش فرهنک در برنامههای
توسعه علاوه بر آتکه کلی و مبهم هستند. با وآقعیتها و
توانمندیهای کشورمان نیز هماهنگی و سا زگاری
٠ کمتری دارند. برخی از محفقان حتی معتقدند:
برنامهریزی فرهنگی در ایران تخیلی است؛ زیرا در
" برنامهریزیها» محدوذیتهای احتمالی در شیوههای
عمل, در میان مدت و درازمدت به صورت یکت عامل
عمده در نظر كرفته نمى شود و اصولاً نظامى براى كشف
اين محدوديتها وجود ندارد.
صفحه 179:
7- آنچه در عمل اتفاق میافتد. در سیاری از زمینهها .
متفاوت از آن چیزی است که در برنامهها پیشبینی
. شده است. بهعنوان مثال, تقریباً در هر چهار قانون
برنامه توسعه. یکی از اهداف عمده پرهیز از دولتی
" شدن امور مربوط به بخش فرهنک بود. اما آنچه در
عمل اتفاق افتاده است. دولتی شدن بخش فرهنکت
است.
صفحه 180:
سازمانها و نهادهاى فرهنكى
تحقق اهداف و برنامههای فرهنگی هر کشوری.
مستلزم داشتن دستگاهها و نهادهای اجرایی
کارآمد است. بدون سازمانها و نهادهای فرهنگی
کار آمد و اثر بخش. نحقق هیچ برنامهای. حتی اگر
در مطلوب ترین شکل آن تدوین شده باشد. میسر
نخواهد شد
صفحه 181:
اخمدی گرجی در تحقیقی که برای شورای عالی
انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۸۳ انجام dala
است. دستگاههای فرهنگی جمهوری اسلامي
yl pal را به سه نوع تقسیم کرده است.
صفحه 182:
" فوع اول. دستگاههای فرهنك محور که مخاطبین
عام دارند؛
" نوع دوم دستگاههای فرهنک محور با مخاطبین
خاص؛
۰ نوع سوم دستگاههایی که ملموریت فرهنک
محوری ندارند اما به کارهای فرهنگی نیز
می پر دازند.
صفحه 183:
ساز فا ضاى نوخ ال
" وزارت فرهتك و ارشاد اسلامی.
" سازمان تبليغات اسلامى»
" سازمان صدا و سيماى جمهورى اسلامى ايران»
" دفتر تبليغات حوزه علميه قم
* و سازمان فرهنگی و هنری شهرداری
صفحه 184:
سازمانهای نوم دوم
* سازمان ملی جوانان» حوزه هنرى»
* کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان؛
* سازمان دانش آموزی.
۴ کانون فرهنگی و هنری
۴ و مساجد
صفحه 185:
ساز مان ضاق نوع سؤم
* وزارت آموزش و پرورش؛
* سازمان تربیت بدنی»
* آموزش عالی (دانشگاهها)
* و دانشگاه آزاد
صفحه 186:
در تحقیق دیگری که توسط صالج اولیاء انجام
شده است. دستگاههای فرهنگي براساس
مسیارهای زیر دسته طبقه بندی شدهاند.
صفحه 187:
۱ - سطوح مدیریت فرهنگی:
بر این اساس دستگاههای فرهنگی به دو دسته تقسیم شدهاند؛
الف- راهبردی
- شورای عالی انقلاب فرهنگی,
- کمیسیون فرهنگی مجلس.
- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
- سازمان تربیت بدنی»
- سازمان مدیریت و برنامهریزی
ب- اجرابی
صفحه 188:
و قخصيص بودجه؛
۳- زمینه فعالیت با مأموریت اصلی در بخش فرهنگ؛
۴-حوزههای فرهنگی کشور ..
صفحه 189:
دراین شا سا با متیار اهداف و وظایف مدون در قانون
تشكيل مر دسككاه و عملكرد انها در مدت
فعاليتشان. آنت. را بسه سه سته تتسیریندی
خواهیم کرد
۱- سازمانها و نهادهای سیاست گذار؛
۳- سازمانها و نهادهای مجری؛
۳- سازمانها و نهادهای ناظر.
صفحه 190:
دستگاههای فرهنگی کشور بر حسب نوع فعالیت:
۱- دستگاهها و سازمانهای فرهنگی سیاست گذار
۳- دستگاهها و سازمانهای فرهنگی مجری
۳- دستگاهها و سازمانهای فرهنگی ناظر
صفحه 191:
۱- دستگاهها و سازمانهای فرهنگی سیاستگذار
* شورای عالی انقلاب فرهنگی
* وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
* سازمان تبلیغات اسلامی
* صدا و سیمای جمهوری اسلامی Ol pl
صفحه 192:
۲- دستگاهها و سازمانهای فرهنگی مجری
۱- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
۳- سازمان تبلیغات اسلامی
۳- سازمان صدا و Clow جمهوری اسلامی ایران
۶- سازمان خب رگزاری جمهوری اسلامی ایران
۵- سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
۲- سازمان میراث فرهنگی
۷- سازمان ایرانگردی و جهانگردی
۸- کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
-٩ شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی
-٠١ مركز رسيدكى به امور مساجد
صفحه 193:
۱- سازمان فرهنگی و هنری شهرداری
۳- بنیاد حفظ و نشر ارزشهای دفاع مقدس
۳- موه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)
۶- دفتر تبلیغفات حوزه علمیه قم
6- ستاد امر به معروف و نهی از منکر
- نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها
۷- فرهنگستان زبان فارسی
۸- کتابخانه ملی
- سازمان حج و زیارت
۰- دفتر تبلیغات اسلامی
۱- سازمان اوقاف و امورخیریه
۳- ستاد اقامه نماز
۳- نیروی مقاومت سیچج
۶- سازمان ملی جوانان
صفحه 194:
۳- دستگاهها و سازمانهاي فرهنگی ناظر
* شورای عالی انقلاب فر هنگی
۴ نهاد رهبری
* شورای نظارت بر صدا و سیما
صفحه 195:
انواع سازمانهای فرهنگی براساس معیار نوع و محور فعالیتها و مخاطب
ردیف
نوع
سازمانهای فرهنگ محور
سیاستگذار با مخاطبان
عام
سازمانهای فرهنگ محور
سیاستگذار با مخاطبان خاص
سازمانهای فرهنگ محور
مجری با مخاطبان عام
سازمانهای فرهنگ محور
مجری با مخاطبان خاص
سازمانهای فرهنگ محور
bu با مخاطبان عام
سازمانهای فر هنگ محور
ناظر با مخا
مصادیق
شورای عالی انقلاب فرهنگی, وزارت فرهنگ و ١
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران» سا
اسلامی, دفتر تبلیغات اسلامی
سازمان ملی جوانان» وزارت علوم. تحقیقات و فناوری وزارت
آموزش و پرورشء سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
سازمان فرهنگی و هنری شهرداری, بنیاد حفظ و نشر ارزشهای دفاع.
مقدس, سازمان میراث فرهنگی, سازمان ایرانگردی و جهانگردی
سازمان حچ و زیارت؛ سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران
مام خمینی(ره). سازمان اوقاف و امور
رهبری در دانشگاههاء نیروی مقاومت بسیج, مرکز رسیدگی به
امور مساجد. دفتر امور مشاركت زنان: كتابخانه ملى.
شورای عالی انقلاب فرهنگی, نهاد رهبرى
شورای نظارت بر صدا و سیما
صفحه 196:
رویگردهای بررسی تملگرد ساز مان هاى نرهنگی
۱. رویکردهای سنتی
۲ رویکردهای نوین
صفحه 197:
١ رویکردهای سنتی
رویکردهای سنتی در بررسی عملکرد سازمانها»
شامل روشهایی هستند که بر دست بابى به
هدف تأمین منابع و فرایند درونی سازمان
صفحه 198:
۲. رویگردهای نوی
رویکردهای نوین در سنجش اثربخشی و کارایی دک
سازمان اصولاً شامل روشهایی میشوند که بر تر کیب و
Guill عناصر و روشهای متعدد تأ کید دارند. رویکرد
نوین شامل دو روش عمده هستند که عبارتند از:
- روش مبتنی بر تأمین رضایت گروههای ذینفع
- روش مبتنی بر ارزشهای رقابتی
صفحه 199:
شاخصهای ارزیابی حملگرد سازمانهاق فرهنگی
تعیین شاخصهای مناسب برای ارزیابی عملکرد سازمانهای فرهنگی
دارای اهمیت فراوانی است و اگر در این زمینه دقت کافی وجود
نداشته باشدء نمیتوان عملکرد سازمانهای فرهنگی را در راستای
اهداف تعیین شده تنظیم و کنترل کرد. بهعنوان مثال, اگر یکی از
شاخصهای ارزیابی عملکرد برخی سازمانهای فرهنگی نظیر
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را تعداد کتابهای منتشر شده و
تبراژ آنها قرار دهیم و آن را دلیلی بر رشد فرهنکت کتابخوانی در
کشور بدانیم و از شاخصهایی چون ساعات اختصاص بافته به مطالعه
و میزان مطالعه کتب غیردرسی غافل شویم. در نحوه سنجش عملکرد
سازمانهای فرهنگی در این زمینه دچار اشتباه شدهایم
صفحه 200:
بهطورکلس,. شاخصهای مزثر در ارزیابی عملکرد مراکز تحقیفاتی
در سه شاخص عمده و ده زیرشاخص به شرخ زیر در نظر گرفته
لدو اسوك
١ - شاخص منابع انسانى
* پژوهشکران تمام وقت و پاره وقت؛
* تعداد دانشجویان کارشناسی ارشد پذ بر فته
شده؛
۴ تعداد دانشجویان د کترای یذ برفته شده؛
صفحه 201:
۳- شاخص عملکرد
AS sho " تألیفی منتشر شده؛
* تعداد کتب ترجمهای منتشر شده؛
7 تعداد مقالات علمی پژوهشی و علمی ترویجی معتبر
١ جاب شده؛
" تعداد مقالات 151 جاب شده؛
" تعداد مقالات ارائه شده در كنفرانس هاى معتبر.
صفحه 202:
۳- شاخص منابع مالی
۴ تعداد قراردادهای تحقبقاتی منعقد شده با سایر
2
بخش ها؛
" مبلغ كل قراردادهاى تحقيقاتى منعقد شده با ple
3
بخشها.
صفحه 203:
ما دو شاخص مالی و انسانی را
انتخاب و عملگرد دستگاههای فرهنگی
را براساس آن. مورد ارزیابی قرار
خواهیم داد
صفحه 204:
(- شاخصهای هالی
یکی از شاخصهابی که برای ارزیابی سازمانهای فرهنگی
میتوان به کار گرفت. شاخص مالی است؛ بعنی میتوان
عملکرد سازمانهای فرهنگی را براساس مقدار اعتباری
که به آنها تخصیص داده شده است. مورد سنجش و
ارزیابی قرار داد.
صفحه 205:
بررسی اعتبارات بخش فرهنگ
صفحه 206:
اعتبارات بخش فرهنگی طی سالهای ۱۳۱۳-۲۷ (میلیون ریال)
عنوان
جمع اعتبارات فصل
فرهنگ و هنر
اعتبارات جارى
اعتبارات عمرانى
جمع اعتبارات فصل اطلاعات و
ارتباطات جمعی (بدون احتساب
سازمان صدا و سيم
اعتبارات جاری
اعتبارات عمرانى
اعتبار براى نظارت بر موقوفات
۱۳۶۳
0000©
6
89
989
۱۳۶۴
1994
9
199
©
99
999
ات تم
عملکرد
۱۳۶۵
169
9
1099
©
899
99
999
ere
۱۳۶۶
1۳90
9
999
8
aso
999
9
9
9
0060©
دوجم
۱۳۶۷
1999
9
060
©
990
9909
Sed
775
eo
009
©
9966
صفحه 207:
اعتبارات اختصاصیافته به بخش فرهنگ و هثر و نسبت
آن با بودجه کل کشور و بودجه امور اجتماعی
صفحه 208:
بر اساس آنچه ذگر شد. ملاحظات
چندی را باید در خصوص اعتبارات
بخش فرهنگ مدنظر قرار داد.
صفحه 209:
.١ با توجه به اهميت مقوله فرهنک براى نظام
جمهورى اسلامى ايرانء به نظر میرسد اعتبارات
بخش فرهنک و هنر از میزان لازم برخوردار نبوده
و علیرغم اهمیت و جایگاه آن. مقدار بودجهای
که به آن اختصاص داده شده است. از رشد قابل
ملاحظهای نسبت به گذشته برخوردار نیست.
صفحه 210:
۲ مشکل عدم تخصیص درست منابع, علاوهبر اینکه بر کل نظام بودجه
کشور حاکم است. در درون بخش فرهنگ نیز وجود دارد. بدین
صورت که درون بخش فرهنک. میان نهادها و دستگاههای فرهنگی
برای در اختیار گرفتن منابع مالی بیشتر رقابتی شگفت و نابرابر در
جریان است و معمولاً بودجه دستگاههای فرهنگی نه براساس
عملکردها و برنامههای آنها؛ بلکه اغلب بهدلیل قدرت آنها در
چانهزنی و تواناییشان در متقاعد کردن مسئولین دولتی و
نمايند كان مجلس تخصیص داده میشود.
صفحه 211:
صفحه 212:
بررسی اشتبار ات
دستگاههای فرهنگي
صفحه 213:
در سالهای اخیر و در خلال برنامههای توسعه,
دستگاههای فرهنگی جدیدی با اهدافی نو به
دستگاههای موجود در بخش فرهنک اضافه شده و
بخشی از اعتبارات آن را به خود اختصاص
دادهاند. این دستگاهها بیشتر دستگاههایی هستند
كه در زمينه امور دينى به فعاليت مشغول میباشند.
صفحه 214:
* سازمان تبلیغات اسلامی
* شورای هماهنگی تبلیغات
* دفتر تبلغات اسلامی حوزه علمیه قم
* مرکز مدیریت حوزه علمیه قم
* مر کزجهانی علوم اسلامی
* کانونهای فرهنگی بسیچ
* انجمنهای اسلامی دانش آموزی و دانشجویی
* ستاد امر به معروف و نهی از منکر
* ستاد عالی کانونهای مساجد
* مر کز رسیدگی به امور مساجد
* ستاد اقامه نماز
" اعتبارات ویژه مصلی تهران
صفحه 215:
* حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی
* سازمان فرهنک و ار تباطات اسلامی
۴ مجمع جهانی اهل بیت (ع)
© مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی
* موّسسه نشر آثار حضرت امام (ره)
* بنیاد حفط آثار دفاع مقدس
* سازمان اسناد انقلاب اسلامیی
* کتابخانه حضرت آبت!ا... مرعشی نجفی
صفحه 216:
اعتبارات این گونه دستگاهها در سالهای اخیر در حال
افزایش بوده است. بهعنوان مثال, میزان اعتبارات
دستگاههای دولتی و غیردولتی فعال در زمینه تبلیغات
اسلامى و امور دينى در سال ۱۳۸۵ نسبت به سال قبل
(۱۳۸۶) حدود ۷/۵۱ درصد افزايش داشته است.
صفحه 217:
در میان دستگاههای فرهنگی بررسی اعتبارات بزر گک ترین
متولی امور فرهنگی؛ یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی»
دارای اهمیت ویژهای است. اعتبارات این وزار تخانه در
سالهای اخبر تقریباً در هر سال افزايش داشته است. اگر
مبنای بررسی خود را سه سال اخیر انتخاب کنیم ملاحظه
خواهیم کرد که در سال ۱۳۸۵ اعتبارات این وزار تخانه
مبلغ ۱۸۵۳۰2۵۵۰۰۰۰۰.۰۰۰ ریال و در سال ۱۳۸۲ مبلغ
۰۰ رال بوده است و در قلنون بودجه
سال ۱۳۸۷ اعتبارات آن مبلغ ۱.۲۱۷.۱۱۰.۰۰۰۰۰۰۰ دیال
برآورد شده است.
صفحه 218:
براساس بررسی اعتبار ات دستگاههای
فرهنگی و با توجه به آنچه ذکر شه
میتوان به تنایخ زیر دست یانت:
صفحه 219:
۱- مقدار اعتبارات بخش فرهنک. که درحال حاضر حدود
۳ درصد از اعتبارات کل کشور است. به خودی خود
نمی تواند شاخصی گویا برای ارزیابی وضعیت این بخش
باشد؛ زیرا در حدود ۳۵ دستگاه به طورمستقيم از اعتبارات
این بخش استفاده می کنند. درحالی که برخی از آنها در
عمل فعالیت فرهنکی, به معنایی که از آن انتظار میرهد.
ندارند و بیشتر مشغول فعالیتهای آموزشی و پژوهشی از
جنس فعالیت دانشگاهها و مرا کز آموزش عالی هستند.
ازاينروء محاسبه بودجه این دستگاهها در ردیف بودجه
دستگاههای فرهنگی. مقدار اعتبارات این بخش را در
ظاهر افزايش داده و رقمی غیرواقیی را نثان میدهد.
صفحه 220:
۲- تعداد زیادی از دستگاههای فرهنگی دارای ردیف
بودجه مستقل میباشند, درحالی که ازنظر سازمانی به
دستگاه دیگری وابسته هستند. مانند مجمع جهانی تقریب
مذاهب اسلامی و مجمع جهانی اهل بیت که زیرمجموعه
سازمان فر هنک و ار تباطات اسلامی هستند و با حوزه
هنری که وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی است.
اختصاص ردیف بودجه مستقل به این دستگاهها از
وابستگی و پاسخگویی آنها به دستگاه متبوع می کاهد و به
همین خاطر امکان نظارت و کنترل عملکرد این
دستكادها عملاً تضعيف مى شود .
صفحه 221:
۳- افزایش اعتبارات دولتی بخش فرهنگ به خودی
خود موضوع ارزشمند و شاخص مطلوبی برای این
بخش محسوب نمیشود؛ بلکه حتی می تواند نشانه
دولتی شدن فعالیتهای فرهنگی و حا کمیت کامل
دولت بر اين بخش باشد.
صفحه 222:
۶- به نظر میرسد اعتبارات بخش فرهنگ در بودجه
سالیانه کشور بر اساس موضوعات و مقولات
فرهنگی تخصیص داده نشده و سهم تقریبی
هر کدام از مقولات بودجه فرهنگی کشور, مشخص
نشده است.
صفحه 223:
۳- شاخ نیروی انسانی
بررسى دقيق تعداد نيروى انسانى بكار كر فته شده در
دستگاههای فرهنگی و میزان تحصیلات آنهاء
نیازمند داشتن اطلاعات دقیق از کم و کیف این
نیروهاست که معمولاً این گونه دستگاهها بهدلایل
مختلفی از ارائه آنها به محققان خودداری
می کنند. لذا به نظر میرسد براساس اطلاعات
اند ک موجود نمیتوان بررسی دقیقی از وضعیت
نیروی انسانی بخش فرهنک ارائه داد.
صفحه 224:
براساس اطلاعات موجود آنچه میتوان گفت, این است که
وضعیت نیروی انسانی بخش فرهنگ به لحاظ تحصیلات و
آموزش از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست.
همان کونه که در گزارشهای رسمی نیز معمولاً ذ کر
میشود. سازمانها و مرااکز متولی امور فرهنگی کشور از
حیث تجربه و تخصص کار کنانشان و عدم توانایی در
جذب نیروی متخصص دچار چالش جدی هستند.
صفحه 225:
پایان بخش چهارم
صفحه 226:
نظارت و ارژیابی
فعالیتهای فرمنگی
صفحه 227:
ستگاههای ناظر فرهنگی: وظایث و عملکردها
نظارت بر عملکرد نهادها و سازمانهای فرهنگی و کم و کیف
فعالیتهای فرهنگی کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی. بیشتر به
دو شیوه انجام شده است. شیوه اول و مرسوم نظارت و ارزیابی
درون سازمانى بوده است؛ بدين صورت كه معمولاً در درون هر
سازمانی واحد خاصى (معمولاً واحد طرح و برنامه و يا دفتر نظارت
وارزيابى) مستقر بوده و وظيفه ارزيابى و نظارت بر عملكرد آن
سازمان را به عهده داشته است. در شيوه دوم, نظارت به صورت
برونسازمانی انجام گرفته است. در این شیوه. دستگاه با دستگاههای
مشخصی سئول ارزیابی عملکرد نهادها و سازمانهای فرهنگی
بودهاند.
صفحه 228:
سستگاههایی که مسئولیت نظارت بر عملکرد نهادها و سازمانهای
فعال در عرصه فرهنگ را برعهده دارند به دو دسته تقسیم میشوند
۱- دستگاههایی که با قدرت و اختیارات وسیع میتوانند عملکرد اکثر با تمام
دستگاههای فرهنگی را مورد بررسی قرار داده و بر آنها اعمال نظارت کنند.
این دستگاهها عبار تند از:
الف - شورای عالی اداری سازمان مدیریت و برنامهریزی؛
ب- شورای نظارت و ارزیابی وزارت علوم» تحقبقات و فناوری؛
ج- هیئت نظارت و بازرسی شورای عالی آنقلاب فرهنگی؛
د- هیئت نظارت و ارزیابی شورای عالی انقلاب فرهنگی؛
ه- كميسيون اصل ٠١ مجلس شورای اسلامی؛
و- سازمان بازرسى كل كشور؛
ز- مر کز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی.
صفحه 229:
۲- دستگاههایی که تنها از قدرت اعمال نظارت بر
یکت با تعداد محدودی نهاد با سازمان فرهنگی
مشخص برخوردار هستند؛ مانند شورای نظارت بر
صدا و سیما.
صفحه 230:
شورای عالی انقلاب فرهنگي
مطابق آییننامه اهداف و وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی» ابن
شورا بهعنوان مرجع عالی سیاست گذاری. تعیین خط مشى»
تصمیم گیری. هماهنگی و هدایت امور فرهنگی. آموزشی و
پژوهشی کشور در چارجوب سیاستهای کلی نظام محسوب
میشود و تصمیمات و مصوبات آن لازمالاجرا و در حکم قانون
است. براین اساس, این شورا؛ در عرصه فرهنگ؛ دو وظیفه
«سیاستگذاری» و «نظارت» را برعهده دارد.
صفحه 231:
شورای عالی انقلاب فرهنگی . نحوه تاسیس
ریشههای تأسیس شورای عالی لنقلاب فرهنگی را باید در
فرمان حضرت امام خمینی (ره) در خصوص تشکیل ستاد
انقلاب فرهنگی در بهار سال ۱۳۵۹ جستجو نمود. در این
سال ايشان بر ضرورت اجرای انقلاب فرهنگی در
دانشگاهها تأ کید کرده و توجه جدی به آن را خواستار
شدند.
صفحه 232:
نحوه تاأسيس أدافه
ستاد انقلاب فرهنكى با ت ر کیب اعضایی که حضرت امام مشخص کرده بودند تا
سال ۱۳۱۳ به فعالیت خود ادامه داد. در شهریورماه همین سال, به بيشنهاد
آبتالله خامنهای (رئیس جمهور وقت) و دستور امام خمینی(ره)؛ تغییراتی در
این ستاد داده شد. از این تاریخ تا آذر ۱۳۹۳ ستاد انقلاب فرهنگی با ت کیب
اعضاء زیر به فعالیت خود ادامه داد: نخست وزیر وزرای فرهنگ و آموزش
عالی و فرهنگ و ارشاد اسلامی. دو نفر دانشجو به انتخاب جهاد دانشگاهی و
آقابان على شر یعتمداری, احمد احمدی عبدالکريم سروش و مصطفی معین.
ستاد انقلاب فرهنگی به تدریج در مکاتباتی که بين رئیس این ستاد (رئیس
جمهور وقت) و حضرت امام صورت گرفت. ام شورای عالی انقلاب فرهنگی
به خود کرفت.
صفحه 233:
ساختار شورای عالی انقلاب فرهنگی
شورای عالی انقلاب فرهنگی شامل دببرخانه و چند شورای
اقماری و واسته است.
صفحه 234:
دبیرخانه شورای حالی انقلاب فرهنگی
دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی با هدف فراهم
آوردن زمینههای لازم جهت کارشناسی هرچه بهتر
مصوبات شورای عالی و پشتیبانی علمی. پژوهشی و
خدماتی متناسب با وظایف و مسئولیتهای آن
صفحه 235:
شوراهای اقماری ضورای الی انقلاب فرهنگی
الف) شورای فرهنک عمومی.
ب) شورای فرهنگی و اجتماعی زنان؛
ج) شورای اسلامی شدن مرا کز آموزشی؛
د) شورای معین شورای عالی انقلاب فرهنگی و
۵) شورای هنر
صفحه 236:
اختیارات شورای عالی انقلاب فرهنگی
شورای عالی انقلاب فرهنگی دارای اختیارات
گستردهای است. این اختبارات به گونهای است
که در ايران تنها نهادى كه غير از مجلس شورای
اسلامى تصميمات آن در حكم قانون محسوب
مییشود» این شورا است.
صفحه 237:
وظايف شورای عالی انقلاب فرهنگی
۱. تدوین اصول سیاست فرهنگی نظام جمهوری اسلامیی
ایران و تعیین اهداف و خط مشیهای آموزشی,
پژوهشی و اجتماعی کشور؛
۲. تجزبه و تحلیل شرایط و جریانات فرهنگی جهان و
تبیین کانونها و ابزارهای مهم در این زمینه و اتخاذ
تداییر مناسب؛
۳ بررسی و تحلیل شرایط و جربانات فرهنگی, ارزشی و
اجتماعی جامعه به منظور تعیین نقاط قوت و ضعف و
ارائه راهحلهای مناسب؛
صفحه 238:
وظایف شور ای عالی انقلاب فرهنگی اذاربه
£ بررسی الگوهای توسحه 9 des آثار 9 بيامدهاى
فرهنگی سیاستها و برنامههای توسعه سیاسی. اقتصادی
و اجتماعی کشور و ارائه پشنهادهای اصلاحی به مراجع
ذیربط؛
۵ تبیین و تعیین شاخصهای کمی و کیفی برای ارزیابی
دسج ا
1 بررسی و ارزیابی وضع فرهنک. آموزش و تحقیقات
کشور؛
صفحه 239:
ارزیایی عملکرد دستگاههای فرهنگی
صفحه 240:
رزیابی حملگرد سازمان,تبلیغات اسلامی
هبّت نظارت و ارزبابی فرهنگی و علمیء برای اولین بار عملکرد
سازمان تبلیغات اسلامی را در طی سالهای برنامه سوم توسعه
(۷۹-۸۲) مورد بررسی قرار داد و نتایج آن را بدین صورت به
شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه نمود:
صفحه 241:
۱- سازمان تبلیغات اسلامی دارای نقاط قوت برجستهای
ازنظر اهداف و مسئولیتهاء ویژگی انقلابی و دینی و...
میباشد و از این نظر کارکردهای آن مهم و ارزشمند
بوده و توانسته است در راستای تحقق احداف عالیه نظام
0 جمهوری اسلامی حر کت نماید؛
۲- فعالیتهای گسترده سازمان در سه معاونت و همچنین
نو آوریهای OT عموماً مثبت ارزیابی م ی کردد.
صفحه 242:
۳- مستندات ارائه شده از سوی سازمان, فاقد ارز یابیهای
درونی است؛
۶- کستردگی بیش از اندازه مأموریتها و وظایف سازمان»
" کمبود نیروی انسانی متخصص. تداخل وظایف با
سازمانهای دیگر. در گیر شدن بیش از حد در اجرا و نباز
به توجه بیشتربه امر آموزش و پرورش, از اهم چالشهای
سازمان میباشد؛
0- حوزه هنری سازمان با وجود تلاشهای ارزشمند
استادان و مربیان هنوز شرایط مطلوبی را از منظر تربیت
هنرمندان متعهد ودارای حس دینی نشان نداده است؛
صفحه 243:
ارزیابی عملگرد ساز مان صدا و سیجا
ارزیابی عملکرد سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران؛
یکی از فعالیتهای عمده شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده
است که در اواسط سال ۱۳۸۶ انجام شد. بارهای از نتایج
ارزیابی هیئت نظارت و ارزیابی فرهنگی و علمی از عملکرد صدا
و سیما درادامه خواهد آمد:
صفحه 244:
۱- فعالیت سازمان صدا و سیما علیرغم کاستیهای
. موجود, بهطور کلی در مسیر تحقق رهنمودهای
حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری و سیاستهای
فرهنگی بوده و تأثیر بسزایی در تحولات فرهنگی و
اجتماعی ايران داشته است؛
صفحه 245:
۲- تحولات سازمان صدا و سیما در ده سال گذشته و
افزایش چشمگیر شبکههای ملی. استانی و بینالمللی به
زبانهای مختلف, حاکی از پیشرفت و موفقیت غیرقابل
انکار این سازمان در توسعه علمی میباشد؛
+ تهیه کنندگان برنامههای صدا و سیما به ابلاغ و ترویج
پیامهای آموزشی, تربیتی و اقتصادی به صورت ظریف و
امحسوس کمتر توجه نمودهاند؛
صفحه 246:
۶- سازمان صدا و سیما در برنامههای کارشناسی از
صاحب نظران و اند بشمندان طراز اول و شناخته شده در
. مجامع علمی و متخصص کمتر استفاده می کند؛ این امر
می تولند به نارضایتی نخبگان منجر شود؛
۵- بخشی از فرهنکسازیهای سازمان صدا و سیما در
حوزه روابط خصوصی و اجتماعی سبب کاهش
حساسیتهای جامعه در رعایت حدود ساثل شرعی و
ترویج گناه شده است؛
صفحه 247:
شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما
مطابق اصل ۱۷۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران. در
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران, آزادی بیان و نشر
افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشور بايد تأمين
شود. نصب و عزل رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری
اسلامی ایران. با مقام رهبری است و شورایی مر کب از
نمايند كان رئيس جمهور, رئیس قوه قضائیه و مجلس
شوراى اسلامى (هر كدام دونفر) نظارت بر اين سازمان
خواهند داشت. خط مشى و ترتيب اداره سازمان و نظارت
برآن را قانون معين مى كند.
صفحه 248:
شورای نظارت بر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با
ترکیب زير تشکیل می گردد تا وظایف مقرر در این
قانون را انجام دهد:
۱- دو نفر به نمایند گی از طرف قوه مجریه به لنتخاب رئیس
جمهوری؛
۲- دوغفر به نمایند کی از طرف قوه قضائیه به انتخاب رئیس
قوه قضائیه؛
۳- دو نفر به نمايندكى از طرف قوه مقننه .به انتخاب رئيس
مجلس شوراى اسلامى.
صفحه 249:
این شورا از بين اعضاء. بکد نفر را بهعنوان رئیس و یکت نفر
را بهعنوان نایب رئیس شورا برای مدت بکت سال انتصاب
مینماید که مسئولیت اداره جلسات شورا انجام مکاتبات»
و ابلاغ نظرات و مصوبات شورا را برعهده خواهند
اشت؛ همچنین یکت نفر بهعنوان دییر شورا که مسئولیت
اداره امور دبیرخانه را عهدهدار خواهد بود.
صفحه 250:
شورای نظارت که مسئولیت نظارت بر سازمان
صدا و سیمای جمهوری اسلاس ایران را بر
عهده دارد. وظایفی بعهده دارد که عبارتند از:
صفحه 251:
۱ -نظارت بر حسن انجام کلیه امور سازمان صدا و سیمای
جمهوری اسلامی ایران و تذ کرات لازم در مورد
تخلفات و انحرافات جهت اصلاح امور مذ کور؛
۳- نظارت بر سیاستهای اجرایی که قرار است در سازمان
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به اجرا در آبد و
اعلام نظر اصلاحی شورا به رئیس سازمان؛
۳ نظارت بر حس اجرای قوانین مربوطه در سازمان صدا
و سیما!
۶ نظارت بر ایجاد و با انحلال هربخش, واحد. شعبه و
دفاتر و نمایندگی در سازمان؛
صفحه 252:
۵- نظارت بر انعقاد قراردادها و خربدهای داخل و خارج
سازمان؛
4 نظارت بر سایر اموری که سازمان طبق قانون برعهده
. دارد و انجام میدهد؛
۷- گزارش منظم و مستمر جریان امور در سازمان به مقام
معظم رهبری و قوای سه گانه جمهوری اسلامی ایران.
صفحه 253: