بسترهای اخلاق اجتماعی از دیدگاه نهجالبلاغه
اسلاید 1: بسترهاي اخلاق اجتماعي از ديدگاه نهجالبلاغهاستاد مربوطه:جناب دکتر مجتبویتهیه کنندگان:پولادی – صنعت گلرشته دینی-عربی
اسلاید 2: اخلاق اجتماعي از مهمترين موضوعاتي است كه ارتباط آدميان را با خود، با جامعه و تاريخ مطرح ميسازد؛ زيرا جامعه مي تواند يك تمدن را بسازد نه يك فرد، و اجتماع انساني پيوسته تاريخ را ساخته و به جلو برده است.از آنجايي كه در ميان اديان الهي، اسلام يك دين اجتماعي است و در آن آرمانها و ايدههاي جمعگرا فراوان ديده ميشود، در جاي جاي نهجالبلاغه، كه از يكي از مهمترين منابع اين دين است؛ به اين مهم بسيار پرداخته شده و گاه و بيگاه جامعه و اجتماع مورد عتاب و خطاب واقع گرديده است.سقوط يك جامعه در نگاه امام علي (ع) به خاطر سقوط هنجارهاي اخلاقي و پيشرفت آن به خاطر همين هنجارهاست؛ چنان كه نهجالبلاغه، هنگامي كه علت سقوط جامعه روزگار علي (ع) را تحليل مينمايد به مؤلفههاي اخلاقي اشاره ميكند.مقدمه
اسلاید 3: پيش از هر سخني براي ريشه يابي انديشه هاي علوي پيرامون اخلاق اجتماعي، ناگزيريم بسترهايي را كه انديشه هاي آن حضرت در آنها جريان يافته است، بازشناسي كنيم. از اين روي، بايد نخست مشخص كنيم كه از ديدگاه نهج البلاغه:زندگي اجتماعي بشري و مدنيت او آيا علتي بيروني و خاص داشته يا عاملي دروني و داخلي؟آيا اصالت با فرد است يا اجتماع؟ريشه يابي
اسلاید 4: بحث انسان و اجتماع و اين كه آدميان چه نسبتي با اجتماع دارند، از ديرباز مورد بحث انديشمندان و به ويژه فلاسفه بوده است.برخي انسان را مدني بالطبع دانسته، ولي برخي ديگر معتقدند كه آدمي تنها از روي اضطرار و ناچاري به مدنيت و اجتماع روي مي آورد.گروهي ديگر گفته اند انسان نسبت به مدنيت اقتضايي ندارد (لااقتضاست) و انسان ها به خاطرعقل حسابگر خود به آن روي مي آورند و گروهي ديگر آدميان را متمايل به اجتماع و مدنيت دانسته اند.انسان و اجتماع
اسلاید 5: كهن ترين نظريه در اين باره، مربوط به افلاطون و پس از او ارسطو است. از ديدگاه افلاطون، هر انساني به خاطر نيازمندي ها و منافع خود، ناچار است كه اجتماعي باشد.ارسطو كه انسان را حيواني اجتماعي ميدانست بر روي اين نكته تأكيد مي ورزيد كه نيازمندي هاي آدمي، او را ناگزير از اجتماعي بودن مي نمايد.علماي بزرگ اسلامي چون فارابي، ابوعلي سينا، ابن خلدون و انديشمند هم روزگار ما، علامه طباطبايي، نيز همين نيازمندي را دليل بر اجتماعي بودن انسان ها دانسته اند.انسان و اجتماع
اسلاید 6: از ديدگاه نهج البلاغه نيز، انسان ها چون زندگي اجتماعي را امري متناسب با طبيعت عقلاني خويشتن ميدانند، آن را برميگزينند و اين گزينش، به خاطر جبر يا از روي درماندگي نيست، بلكه از سر شعور و درك است. از اين روي، در خطبه 23 نهج البلاغه آمده است:اگر كسي از شما در خويشاوندان خود خلل و كمبودي مشاهده كند مبادا از رفع آن سرباز زند، چون اگر نبخشد مالش افزون نمي شود. آن كس كه دست دهنده خود را از بستگانش باز دارد، تنها يك دست را از آنها گرفته، اما دست هاي فراواني را از خويش دور كرده است، و كسي كه پروبال محبت خويش را بگستراند، دوستي خويشاوندانش تداوم خواهد يافت.انسان و اجتماع
اسلاید 7: براساس اين خطبه، انسان در حيات اجتماعي، كه صحنه سود و زيان است، نيازمند ياري ديگران است و اين «نياز» او را به سوي ديگران مي كشاند و هر انساني به خاطر ناملايمات و سختي ها نيازمند دوستي و مودت با خويشان است.در خطبه 127 مي فرمايد:از پراكندگي و جدايي حذر كنيد كه انسان تنها بهره شيطان است، آن گونه كه گوسفند تنها، طعمه گرگ است.اين عبارات، چهره اجتماع بشري را نشان مي دهد كه آدميان براي گريز از شرور شيطاني و براي به دست آوردن منافعي كه تنها در پرتو اجتماعي بودن به دست مي آيد ناگزير بايد انزوا و گوشه گيري را ترك كرد، به اجتماع روي آورند.انسان و اجتماع
اسلاید 8: در يك جامعه، اصالت با فرد است يا اجتماع يا هر دو؛ و اصولا رابطه فرد با جامعه چه نوع رابطه اي است و تركيب اجتماع چگونه تركيبي است.در پاسخ به اين سوالات بايد گفت كه دراين باره چهار نظريه قابل طرح است:الف- نظريه اصالت فرد محض: براساس اين نظريه، جامعه وجود حقيقي ندارد، بلكه وجودش اعتباري است و در اجتماع، يك تركيب واقعي صورت نگرفته است.ب- اصالت فرد صناعي: اين نظريه، تركيب جامعه را «صناعي» مي داند، نه اعتباري. در مركب صناعي اجزاي يك كل در يكديگر حل نمي شوند، بلكه استقلال اثر خود را از دست مي دهند. در يك جامعه نيز افراد هويت خود را از دست نمي دهند، اما همه اجزاي اجتماع به يكديگر وابسته اند.اصالت فرد يا جامعه
اسلاید 9: ج- اصالت اجتماع: اين ديدگاه معتقد است كه كليه تمايلات، گرايش ها، عواطف و خلاصه آنچه به انسانيت مربوط مي شود در پرتو روح جمعي پيدا مي شود بنابراين، جامعه شناسي فرد، مقدم بر روان شناسي اوست.د- اصالت فرد و جمع: اين نظريه، هم فرد را اصيل مي داند و هم جمع را. به عبارت ديگر، جامعه يك مركب حقيقي است. افراد در يكديگر حل نمي شوند، بلكه در عين استقلال خود، يك هويت جمعي پيدا مي كنند. اجساد و اندام ها با يكديگر تركيب نمي شوند، بلكه دراثر تركيب روح ها، انديشه ها و عاطفه ها روح جمعي پيدا كرده و سرنوشت و هويت جمعي مي يابند.اصالت فرد يا جامعه
اسلاید 10: امام علي(ع) در خطبه 192 مي فرمايد:اي مردم، همانا رضايت و خشم، مردم را مجتمع مي سازد. شتر صالح را يك نفر پي كرد، اما خداوند تمامي آنها را عذاب كرد، چون آنها به اين كار راضي بودند. خدا نيز فرمود: (فعقروها فاصبحوا نادمين) (شعرا 157)در اين خطبه، انديشه جمعي، مورد تاكيد قرار گرفته است. براساس اين كلام، رضايت و خشم كه گوياي فرهنگ جمعي هر جامعه اي است، سرنوشت جوامع را مشخص مي كند.اصالت فرد يا جامعه
اسلاید 11: بنابراين، از ديدگاه امام(ع) درهرجامعه، آدميان درعين استقلال، هويت و روح جمعي دارند و اصالت، هم با فرد است و هم جمع. چنان كه در حكمت 146 نهج البلاغه مي فرمايد:«آن كس كه به عمل قومي راضي باشد، مثل كسي است كه داخل آن قوم و همراه آنان باشد».براساس اين روايت، افراد يك اجتماع كساني هستند كه انديشه واحدي دارند، خواه كنار هم باشند يا از يكديگر جدا زندگي كنند و خواه زنده باشند يا مرده.اصالت فرد يا جامعه
اسلاید 12: به خاطر همين است كه قرآن كريم گاهي كار يك نسل را به نسل هاي بعدي نسبت مي دهد و مي گويد اينها به خاطر آن كه پيامبران را به ناحق كشتند استحقاق ذلت و خواري دارند، زيرا اينها همان ادامه نسل گذشته اند و اين همان معناي سخن اگوست كنت است كه مي گويد: «بشريت از مردگان بيشتر تشكيل شده تا زندگان».اكنون با توجه به آن چه بيان گرديد جاي آن است كه در اين جا به برخي از مولفه هايي كه در نهج البلاغه به عنوان بستر اخلاق اجتماعي بيان شده است اشاره كنيم.اصالت فرد يا جامعه
اسلاید 13: يكي از بسترهاي اخلاق اجتماعي قوانين و سنن يك جامعه است. از آن جايي كه جامعه به عنوان يك كل، از تك تك افراد تشكيل شده، مي تواند به صورت كلي بر روي افراد خود تاثير فراواني داشته باشد.آداب و رسوم هر جامعه اي همانند قالبي است كه رفتارها را شكل مي دهد. آدميان هنگامي كه ملزم به رعايت هنجارهاي اجتماعي (كه در قالب قوانين و سنن جلوه مي كنند) باشند، در پرتو اين آداب و رسوم، ساخته و ويرايش شده و مسير سعادت خويش را بهتر مي پيمايند، چنان كه ناهنجاري هاي جامعه اگر به صورت سنت هاي ناپسند در آيند، اجتماع را از هم پاشيده و آن را به ورطه هلاكت مي افكنند.1- قوانين و سنن
اسلاید 14: از اين روي، امام علي(ع) به مالك اشتر توصيه مي كنند كه:هرگز سنت هاي پسنديده اي را كه پيشوايان اين امت به آن عمل كردند و الفت و انس به سبب آن بين مردم پديد آمده و امور رعيت به واسطه آن اصلاح گرديده است، نقض مكن.بنابراين، اين سفارش امام(ع) به خاطر آن است كه سنت هاي ريشه دار جامعه نقش مهمي در سود و زيان جامعه دارند، در حقيقت، قطار جامعه بر روي ريل اين قوانين و سنت ها نهاده مي شود و مسير جامعه را مشخص مي نمايد.1- قوانين و سنن
اسلاید 15: از ديگر بسترهاي مهم اخلاق اجتماعي، چگونگي روابط سياسي طبقه حاكمان با مردم است. مسئولان هر جامعه اي، در نهادينه كردن گزينه هاي اخلاقي، تاثيرات شگرفي دارند؛ همچنان كه مي توانند سرچشمه پديدآمدن بيماري هاي اخلاقي فراواني در جامعه باشند.به خاطر همين، حضرت علي(ع) درخطبه 107 نهج البلاغه مي فرمايد:رعيت هيچ گاه اصلاح نمي شود، مگر با اصلاح واليان. و حاكمان هرگز اصلاح نمي شوند، مگر با اصلاح رعيت. اگر رعيت حق حكومت را ادا كند و حكومت نيز حقوق آنان را مراعات نمايد، حق درميانشان قوي و نيرومند خواهدشد... و اگر رعيت بر والي خود چيره شود يا رئيس حكومت بر رعايا ستم روا دارد، نظام بر هم مي خورد و نشانه هاي ستم و جور آشكار مي شود، دستبرد در احكام دين، بسيارشده وجاده هاي وسيع آداب و سنن، متروك خواهد ماند. از اين روي، بر اساس هوي و هوس عمل مي شود، احكام الهي تعطيل و بيماري هاي اخلاقي فراوان مي گردد.2- روابط سياسي
اسلاید 16: البته حاكمان پيش از مردم، و قبل از مديريت، وظايف مهمتري نسبت به مردم دارند.حاكمان نه تنها بايد خود الگوي مردم باشند، بلكه مي بايست مبلغ خوبي ها و درستي ها باشند، زيرا «بر امام وظيفه اي نيست مگر اوامري كه از ناحيه خداوند بر دوش او گذارده شده است (اين اوامر عبارت است از) رساندن فرامين از راه موعظه و كوشش در نصيحت و خيرخواهي مردم.»همچنين عدالت ورزي حاكمان نقش پيشگيرانه اي در ناهنجاريهاي اجتماع دارد؛ زيرا «عدالت، باعث استواري مردم است» و باعث مي شود كه تمامي طبقات لياقت محوري، ارزش محوري و در يك كلام ارزش ها را به جاي قدرت و دارايي و وابستگي هاي حزبي و خويشاوندي بپذيرند و هركس در به دست آوردن هنجارهاي اجتماعي تلاش كند.2- روابط سياسي
اسلاید 17: رفتارهاي نادرست هر انساني مي تواند فراگير باشد و باعث متلاشي شدن اجتماع گردد. از اين روي، نظارت مردم بر يكديگر از موضوعاتي است كه مي تواند پيوسته بيماريهاي روحي، فكري و اعتقادات نادرست را از پيشاني جامعه بزدايد. در خطبه 177 نهج البلاغه آمده است:اگر مردم، آنگاه كه بلاها نازل مي شود و نعمت ها را از آنها زايل مي سازد، با نيت درست، درپيشگاه خدا تضرع كنند و با دل هاي پرمحبت نسبت به پروردگار، از او درخواست عفو نمايند، مسلماً آنچه از دستشان رفته است باز خواهد گشت و هر مفسدهاي را براي آنها اصلاح خواهد نمود.3- امر به معروف و نهي از منكر
اسلاید 18: در اين خطبه، علت انحرافات و مفاسد اجتماعي را نوع رفتار و اعمال افراد دانسته و چون اعمال آدميان، از انگيزه ها و نيت هايشان سرچشمه مي گيرد، بايد با تغيير اين انگيزه ها به اصلاح جامعه پرداخت. هنگامي كه كساني از روي جهل اقدام به ترك خير و انجام منكر مي نمايند، اگر آگاهان آنان را نهي نكنند، آنان نيز مورد لعن و نفرين الهي واقع خواهند شد.خداوند گذشتگان را مورد لعن قرارنداد، مگر به خاطر آن كه آنها امر به معروف و نهي از منكر را ترك كردند. پس ناآگاهان را به خاطر ارتكاب گناه و تحمل كنندگان گناهان را به خاطر ترك بازداشتن آنها مورد لعن قرارداده است.3- امر به معروف و نهي از منكر
اسلاید 19: از ديدگاه حضرت علي (ع) جامعه نادان و بي بهره از آگاهي، جامعه اي است كه زندگان آن مردگان بدبختند؛ زيرا انسان نادان از ارزش هاي انساني تهي است. ناداني، مركز فساد و ظلم بوده و بدترين دردها و سرچشمه شرارت ها و فسادگر است [8].آگاهي اجتماعي از ديدگاه نهج البلاغه ابعاد مختلفي دارد كه يكي از آنها آگاهي از حقوق فردي و اجتماعي است. هنگامي كه شهروندان يك جامعه به حقوق فردي و اجتماعي خود آشنايي داشته باشند و نتايج و عواقب آن را بدانند بهتر مي توانند حقوق خود را استيفا نموده و حقوق ديگران را نيز رعايت نمايند.4- آگاهي
اسلاید 20: روي، امام علي (ع) در سخنان خود برخي از اين حقوق را به مردم مي شناساند و در خطبه هايي نظير خطبه 216 و خطبه 34 و ... آنها را بازگو مي نمايد.از ديگر ابعاد آگاهي، شناساندن خطرها و تهديدها است. امام علي (ع) مي فرمايد: «هر كس ضرر شر را نشناسد، بر باز ايستادن از آن، توانا نيست [9]. بنابراين، شناخت آفات و آسيبها، روشي براي جلوگيري از ناهنجاريهاي اجتماعي است و بستري است كه اخلاق اجتماعي در آن رشد مي كند و به بار مي نشيند.4- آگاهي
اسلاید 21: همان طور كه معنويت و دين داري نقش بسزايي در گسترش اخلاق اجتماعي دارد، بي ديني و فاصله گرفتن از فضيلت هاي ديني، باعث مشكلات و معضلات اجتماعي مي شود. از اين روي، امام علي (ع) در حكمت 103 نهج البلاغه مي فرمايند:مردم چيزي از امور دينشان را براي اصلاح دنيايشان ترك نمي كنند مگر آن كه خداوند آنان را گرفتار امري زيانبارتر از آن خواهد كرد.5- گسترش معنويت
اسلاید 22: دين، نفس سركش انسان را مهار مي كند و بركات و حسناتش را در همه حوزه هاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي و ... به اجتماع ارزاني مي دارد. نقش دين درجوامع گذشته بسيار قابل تامل و گوياي اين واقعيت است كه هر جا اديان راستين حضور داشته اند، مساوات و عدالت اجتماعي نيز وجود داشته و اين جوامع، از جهل و خرافات كه زاينده بسياري از نابساماني هاي اخلاقي است و نيز از تبعيض و تفرقه به دور ماندهاند، و امروز نقش دين در پيشگيري از ناهنجاري هاي اجتماعي براي بسياري از جامعه شناسان به اثبات رسيده است.5- گسترش معنويت
اسلاید 23: امام علي (ع) در خطبه 234 نهج البلاغه دو جامعه دين مدار و بي دين را اين گونه با يكديگر مقايسه ميكند:پس، از حال فرزندان اسماعيل و اسحاق و اسراييل(ع) عبرت گيريد كه چقدر متناسب است حالتها و چقدر متشابه است نزديكي مثالها. در كارشان تأمل كنيد در وقتي كه متفرق و پراكنده بودند و كسريها و قيصرها بر آنها ارباب بودند. آنان را از سرزمين هاي آباد و كرانه هاي دجله و فرات و دشت هاي سرسبز ربودند و به بيابان هاي كم آب و علف و محل وزيدن بادهاي سخت و تنگي معيشت روانه ساختند. پس آنان را عليل و مسكين و چراننده ي شتران زخم پشت واگذاردند. پست ترين جاها خانه شان و خشك ترين بيابان ها كاشانه شان بود، نه به سوي 5- گسترش معنويت
اسلاید 24: دعوت حقی روي مي آوردند تا بدان تمسك بجويند و از گمراهي برهند و نه در سايه الفتي ميآرميدند تا از عزت آن بهره مند گردند. حالت هايشان مضطرب و دست هايشان به خلاف هم در كار و جمعيت هايشان در بلايي سخت و جهالتي استوار پراكنده بود. در زنده به گور كردن دختران و پرستيدن بتان و قطع پيوند ارحام و غارت يكديگر دست و پا مي زدند. پس بنگريد كه نعمت هاي خداوند چگونه بر آنان فرو ريخت هنگامي كه پيامبري برايشان برانگيخت؛ پس آنان را به اطاعت خداوند درآورد و با خواندن به سوي خدا آنان را موتلف ساخت. چه سان بال هاي نعمت و كرامتش را بر سر آنان گسترانيد و جويبارهاي آسايش و فراواني بر ايشان جاري شد و ملت اسلام با بركت هاي خود آنان را الفت بخشيد.5- گسترش معنويت
اسلاید 25: پس صبح كردند، درحالي كه در نعمت ها غرق و در لذت زندگي فراخ شادمان بودند، امورشان در سايه دولت مقتدرشان به سامان آمد و حالشان را در سايه عزت پيروزي آرميد و كارهايشان استوار و روبه راه گرديد و سلطنت شان تثبيت شد.پس حاكم جهانيان و سلطان اطراف و اكناف عالم شدند، كارهاي كساني را به دست راندند كه تحت فرمان آنان بودند. نه تيرشان به سنگ مي خورد و نه سنگشان سبك مي شود كسي قدرت در هم شكستن نيروي آنان را نداشت و خيال مبارزه با آنها را در سر نمي پروراند.در اين خطبه، تفرقه، خواري، بدبختي، ناداني و انجام كارهاي ناشايست را رهاورد جامعه بي دين، و اتحاد، بركت، عزت، استواري، قدرت و... را نتيجه دين مداري مي داند.5- گسترش معنويت
اسلاید 26: فراموش كردن ارزش ها يكي از بسترهايي است كه جامعه را به انحطاط مي كشاند، چنان كه جامعه روزگار حكومت امام علي(ع) نيز به همين گرفتاري مبتلاشد. امام(ع) در خطبه 32 اين موضوع را اين گونه توضيح مي دهد:اي مردم، در روزگاري كينه توز و پر از ناسپاسي و كفران نعمت ها، صبح كرده ايم كه نيكوكار، بدكار به شمار مي آيد و ستمگر بر تجاوز و سركشي خود مي افزايد.هنگامي كه در يك جامعه ارزش ها مسخ شود، هرج و مرج به وجود مي آيد، صالحان اجتماع به انزوا رانده شده و ناامني در تمامي ابعادش فراگير مي شود.6- مسخ شدن ارزشها
اسلاید 27: از ديدگاه نهج البلاغه، جامعه اي كه ارزش هاي آن وارونه شود، افراد آن، خود، قرباني رفتارهاي ضدارزشي خويش خواهند شد. از اين روي، امام علي(ع) در نامه 31 نهج البلاغه، به فرزند خود توصيه مي كند:پسرم! خودت را معيار و مقياس قضاوت بين خود و ديگران قرار ده. پس آن چه كه براي خود دوست داري براي ديگران دوست بدار، و آن چه براي خود نمي پسندي براي ديگران مپسند. ستم مكن، همان گونه كه دوست نداري به تو ستم شود، و احسان كن، همان طور كه دوست داري به تو احسان شود. براي خويشتن زشت بدان همان را كه براي ديگران قبيح مي داني و به همان چيز براي مردم راضي باش كه براي خود رضا مي دهي.6- مسخ شدن ارزشها
اسلاید 28: فقر و تهيدستي در هر جامعه اي زاينده بسياري از معضلات اجتماعي بوده و جامعه را به بيراهه مي كشد. امام علي(ع) مي فرمايد:«الفقر... مدهشه للعقل»؛ تهيدستي... عامل وحشت عقل است.«العسر يشين الاخلاق»؛ تنگدستي اخلاق را زشت مي كند.«المسكنه مفتاح البوس»؛ ناداري كليد نكبت است.«الفقر داعيه للمقت»؛ فقر دشمني و ستيز را در اجتماع پديد مي آورد.در جامعه اي كه اقتصاد آن بيمار است، بزهكاري، فساد اخلاق و رذيلت هاي گوناگوني پديد آيد و چنين جامعه اي، به ورطه كارهاي زشت و زننده مي افتد.7- ايجاد بسترهاي اقتصادي
اسلاید 29: همبستگي اقوام، نژادها و مليت هاي مختلف يك جامعه، بستر گسترش اخلاق اجتماعي است، ولي قومگرايي و قبيله گرايي باعث پراكندگي و سرچشمه اختلافات بسيار است و باعث مي شود كه شهروندان به جاي پيمودن راه هاي سعادت و كمال، به نزاع و كشمكش بپردازند.امام علي(ع) در فرازي از خطبه 72 كه پس از دريافت خبر هجوم لشكريان معاويه به شهر انبار و غارت اموال مردم ايراد فرمودند يادآور مي شوند:به خدا سوگند، هرگز با قومي در ميان خانه اش جنگ نشده است، مگر آن كه ذليل و مغلوب گشته اند. پس شما وظيفه خود را به يكديگر حواله داديد و همديگر را سست گردانيديد تا اين كه اموال شما از هر طرف به غارت رفت و سرزمين هاي شما از تصرفتان خارج گرديد.8- همبستگي ملي
اسلاید 30: پرستش نژاد، قوميت و تاريخ و يا حمايت از رسوم نياكان، از صفات ناپسند مردم جاهلي بوده كه نمي گذاشته آنان رشد كرده، به افق هاي دوردست بنگرند.از سوي ديگر، افراد متعصب، پيوسته بازيچه استعمارگران واقع مي شوند؛ چنان كه امام علي(ع) در خطبه 432 به اين نكته اشاره مي فرمايد:به تحقيق نگريستم و هيچ يك از جهانيان را نيافتم كه نسبت به چيزي تعصب ورزد، مگر به خاطر علتي كه نادانان را بفريبد و يا به دليلي كه در عقل هاي سفيهان زيبا جلوه كند؛ در حالي كه شما تعصب مي ورزيد براي چيزي كه نه سبب شناخته شده اي دارد و نه علت دانسته اي.8- همبستگي ملي
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.