تحلیل شرایط انقلاب بعد از ارتحال امام (ره)
اسلاید 1: تحلیلی بر شرایط سیاسی پس از ارتحال بنیانگذار انقلاب و اقتضائات رهبر دوم
اسلاید 2: به اقتدای «امام»/ سيري در ابعاد وجودي و مديريتی «رهبر دوم»؛ از گفتمانسازي تا راهبري
اسلاید 3: فهم و کشف تفاوتهای کارکردی و عملکردی رهبر اول و دوم در نهضتها و انقلابها از اهم مفاهیمی است که به درک تفاوت مصداقی در برخی رفتارهای حضرت امام و رهبر معظم انقلاب منجر خواهد شد.اکنون که در آستانه 30امین سال رهبری آیت الله العظمی سید علی امام خامنهای، می توان با پیشانی بلند و سینهای ستبر از موفقیتهای چشمگیر نظام اسلامی در پرتو رهبری ایشان سخن گفت، ناشی از همین نکته است.
اسلاید 4: اقتضائات رهبر دومموسي به هنگامي برگزيده شدن از جانب حق و در اولين مأموريت خود از خداي جل و علي درخواست نمود تا هارون برادرش را نيز همراه خود او به اين مأموريت گسيل نمايد تا بار سنگين مواجهه با طاغوت را باهم بر دوش بكشند. استدلال موسي آن بود كه هارون فصيحتر از من است و ميتواند به خوبي عهدهداري جانشيني مرا بكند.
اسلاید 5: هارون در تمام برههها همراه موسي بوده و او را ياري ميكرد، از مقابله با فرعون گرفته تا كوچاندن قوم لجوج يهود و تا تشكيل حكومت جهاني موسوي. موسي به قوم خويش بارها وصيت كرده بود كه هارون را به عنوان جانشين و وزير و جايگزين خود در مواقع غيبت و يا پس از خود منصوب ميكنم و پيروي از او همچون پيروي از من است.كليمالله اما در برهههايي از هر سال به شوق مناجات با ربالعالمين قوم خود را كه بسيار به آنان شفيق و مهربان بود رها ميكرد و به كوه طور عزيمت ميكرد. قوم موسي اما با آنكه آن همه تعاريف هارون را شنيده بود، قدرت مديريت او را از نزديك لمس نموده و تأكيدات موسي نسبت به هارون را ديده بود اما با هارون رفتاري سواي رفتار با موسي داشت.
اسلاید 6: قرآن در اين باره ميفرمايد: «و لقد قال لهم هارون من قبل يا قوم انما فتنتم به و ان ربكم الرحمن فاتبعوني و اطيعوا امري» اما قوم او در پاسخ گفتند: «قالو لن نبرح عليه عاكفين حتي يرجع الينا موسي» چنين بود كه اين قوم ارشادات هارون را نپذيرفته و دچار فتنه سامري شد. موسي پس از بازگشت از ميقات به توبيخ برادر پرداخت و خطاب به او گفت:« قال يا هارون ما منعك اذ رايتهم ضلوا الا تتبعن،افعصيت امري قال يابن ام لا تاخد بلحيتي و لا براسي اني خشيت ان تقول فرقت بين بني اسرائيل و لم ترقب قولي» مشكل در آنجا بود كه قوم موسي دين را از دستان موسي گرفته و ظرفيت باز توليد نگاه به ولي را در غير از موسي نداشت. آنان گمان ميكردند كه اگر ولياي كه با او انقلاب كرده، طاغوت را بر نيل مستغرق كرده و با او حكومت جهاني تشكيل داده است از ميان برود و يا به غيبت فرود رود دين او نيز به همراه او دفن شده و نابود مي شود.قوم بنياسرائيل رهبر اول خود را پذيرفت اما در انتقال اين رهبري به رهبر دوم دچار اعوجاج و ايستايي شد.
اسلاید 7: اين مصيبت در جريان تاريخ صدر اسلام با ابعاد پيچيدهتري تكرار شد. مردم زمان رسول الله(ص) آنچنان عشق و علاقه به پيامبر رحمت للعالمين نثار ميكردند كه قطرهاي از آب وضوي آن پيامبر الهي از صورت مبارك شان جاري نميشد مگر آنكه آنرا به عنوان تبرك براي خود برميگرفتند. اين مردم اما همچون قوم موسي تاكيدات رسول گرامي(ص) پيرامون اميرالمومنين را بارها و بارها شنيده بودند كه «انت مني بمنزلت هارون من موسي الا انه لا نبي بعدي» اما در هنگامي كه در جنگ احد شايعه شهادت رسول خدا را شنيدند، بر خود لرزيدند و كار دين خدا را تمام شده دانستند.اين چنين بود كه قرآن كريم فرمود: « و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم علي اعقابكم و من ينقلب علي عقبيه فلن يضرالله شيئا و سيجزي الله الشاكرين» اين عدم ظرفيت و درك رهبر دوم از سوي مردم براي پيشبرد دين علاوه بر آن بود كه در عهد پس از رسول الله(ص) مدعيان زيادي - عليرغم عدم صلاحيت و توان لازم راهبري امت - چشم به جايگاه الهي رسول الله(ص) دوخته و به اميرالمومنين(ع) رشك ميورزيدند.امت نيز گرچه پيامبراسلام(ص) را پذيرفتند و دستورات او را در زمان حيات ايشان اجرا ميكردند اما در اين انتقال رهبري، دچار ظاهربيني كوتهنگري و اشتباه شدند.
اسلاید 8: كساني در جامعه پيدا شدند كه خود را هم عرض اميرالمومنين(ع) پنداشتند و برخلاف آنكه تأكيدات مكرر پيامبر(ص) مبني بر صلاحيتهاي علي بن ابيطالب(ع) را شنيده بوده و خود نيز بر آن واقف بودند اما حب دنيا و مقام آنان، با اميرالمومنين(ع) كاري كرد كه مدت 25 سال، بهترين جايگزين رسول خدا(ص) خانه نشين شد.اين خواص مردود كه علي القاعده ميبايست سخن رسول الله(ص) را بر چشم نهاده و به رهبريت علي بن ابيطالب(ع) تمكين كرده و او را ياري مينمودند خود را «يكي» در مقابل «علي» فرض كرده و حاضر به پيروي از او نشدند.حتي پس از 25 سال خانه نشيني علي در حاليكه بسياري از فحول و كبار صحابه از ميان رفته بودند برخي باقي ماندگان آنان همچون طلحه و زبير ميخواستند بيعت خود با علي(ع) را مشروط سازند؛ مشروط به آنكه سهم آنان در اين قدرت حفظ شده و آن هنگام كه اميرالمومنين(ع) آنان را به تمكين بيچون و چرا و غير مشروط خود فراخواند، نقض بيعت با علي(ع) كرده و در مقابل او شمشير كشيدند.
اسلاید 9: مشکل ديگر رهبران دوم نيز كه از همين موارد پيش گفته نشأت ميگيرد، پديد آمدن مسئله نفاق ودورويي در زمان اين رهبران است. چرا كه مواجهه رهبران اول بالطبع مواجهه و هدايت جامعه براي مقابله با دشمن صريح و «رو» با پديده انقلاب است. اما با گذشت زمان مواجهه رهبران دوم با دوستان گذشته و منافقان امروزي است كه همان اهداف دشمن صريح را در قالب دروني جامعه پياده ميسازند. به بيان روايات مبارزه با تنزيل ومبارزه با تاويل تفاوت اصلي دو نوع مبارزه است. از اين روست كه تدبير، مدارا و صبر، عمدتا در نوع مواجهه با رهبران دوم با اعوجاجات به كار گرفته شده است.
اسلاید 10: اين از سختيهاي رهبران دوم است كه پس از رهبري اول با جامعه اي از مردم روبرو شوند كه قدرت تميز عدم فاصله ميان رهبر اول و دوم را نداشته و از سوي ديگر اين مردم توسط خواص مردودي كه خود را همرديف رهبري دوم ميدانند به عصيان و نافرماني و پيمان شكني تشویق ميشوند. همچنين است در زمان رهبري دوم، هنگاميكه علي القاعده تفسير و تبيين و تعيين خط مشي حركت كلي جامعه از سوي او به مردم ارائه شده و مردم نيز از آن تعبيت نمايند، خواص مردودي كه علي القاعده از نسل اول انقلابيون هستند به دليل رشكبري نسبت به رهبري جامعه، تفسير و تبيين و خط مشي خود ساخته و معارض با خط مشي مشخص شده رهبري جامعه به مردم ارائه نموده و حتي با تبديل، تأويل و تاريخ سازي خود در اذهان عمومي، اعوجاج، نافرماني و عصيان نسبت به ولايت را تئوريزه و توجيه تراشي ميكنند.
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.