تولدی دیگر
اسلاید 1: اُسطوره ای می گوید که:
اسلاید 2: در آغاز پیدایش دنیا
اسلاید 3: مادامی که خدا می خواستزن را خلق کند
اسلاید 4: متوجه شد که مادّه ی جامداز همان هایی که در ساختار آدم بکار برده بود باقی نمانده است.
اسلاید 5: در روبرویی با این مشکلمجبور شد قدری فکر کند و چاره ای بیاندیشد.
اسلاید 6: لطافت و دلپذیری ابرها و مُدّور بودن ماهرا به عنوان طرح اولیه در نظر گرفت
اسلاید 7: ظرافت و چسبندگی نیلوفروگلبرگهایش رالرزشهای دلپذیر برگهایش را
اسلاید 8: رعنایی را ازدرختان خرمالطافت را از زیباترین گلهای عالم،
اسلاید 9: نگاه عاشقانه را از چشمان غزال کوهیو شادی را از پرتوهای زرنگار خورشید
اسلاید 10: شرم و حیارا از قمری کوهی،خود پسندی را از طاوُس نرودلپذیری را از پرهای قو
اسلاید 11: دلسختی را از الماسنرمش را از کبوتربی رحمی را ازببر
اسلاید 12: افسونگری را از آتش سردی و برودت را از برف گرفت
اسلاید 13: این مواد اولیه متنوع را باهم مخلوط کرد.و زن را آفریدو او را به آدم هدیه کرد
اسلاید 14: چندی بعد آدم به نزد خالق می آید ومی گوید:
اسلاید 15: مخلوقی که به من هدیه کرده ای جان مرا به لب آورده،تمام توجه من را به خود معطوف کردهو هرگز مرا آسوده نمی گذارد
اسلاید 16: همیشه پر حرفی می کندبی جهت گریه می کند،همواره سعی دارد مرا بیازاردو مرا محسور و مجذوبخود کرده استاو را به تو پس می دهم و از این هدیه زهر آلوده ات بی زارم ونمی خواهم هرگز با او زندگی کنم.
اسلاید 17: خالق می گوید بسیار خوب،او را پس می گیرم.ولی مواظب باش که پشیمان نشوی
اسلاید 18: چندی بعد آدم شرم زده نزد خالق می آید و می گوید :پشیمان شدم او را به من بازپس بده.
اسلاید 19: این مخلوق که برای من خلق کردی گرچه بسیار مرا می آزرد ولی از نبودش بسیار احساس تنهای می کنم
اسلاید 20: آواز می خوانددر کنار م بود و همواره مرا مشغول می کردهمواره به من نگاه های هوس انگیز می انداخت.
اسلاید 21: آن تیره مردمکهایشآن صوفیان ساده ی خلوت نشین مندر جذبه ی سماع دو چشمانش از هوش رفته بودندیدم که بر سراسر من موج می زندچون هرم سُرخگونه ی آتشچون انعکاس آبچون ابری از تشنج بارانهاچون آسمانی از نفس فصلهای گرمتا بی نهایت تا آن سوی حیات گسترده بود او
اسلاید 22: دیدم در وزیدن دستانشجسمیت وجودمتحلیل می روددیدم که قلب اوبا آن طنین ساحر سرگردانپیچیده در تمامی قلب من
اسلاید 23: ساعت پریدپرده به همراه باد رفتاو را فشرده بودمدر هاله ی حریقمی خواستم بگویم اما شگفت راانبوه سایه گستر مژگانشچون ریشه های پرده ی ابریشم
اسلاید 24: جاری شدند از بن تاریکیدر امتداد آن کشاله ی طولانی طلبو آن تشنج مرگ آلودتا انتهای کمشده ی من دیدم که می رهم
اسلاید 25: دیدم که پوست تنم از انبساط عشق ترک می خورددیدم که حجم آتشینم آهسته آب شدو ریخت،ریخت، ریختدر ماه،ماه به گودی نشسته،ماه منقلب تاردر یکدیگر گریسته بودیمدر یکدیگرتمام لحظات بی اعتبار وحدت را دیوانه وار زیسته بودیمترجمه و تنظیم از علی افضل صمدی http://ali.afzal.samadi.free.fr/تولادی دیگر از فروغ فرخ زاد
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.