جایگاه ایران در توزیع جهانی
اسلاید 1: « به نام خدا»1-جايگاه ايران در توزيع جهاني درآمد2-بررسی ریشههای نابرابری درآمدی در آمریکا3-سرعت اينترنت در جهان 4-منابع يارانه نقدي5- ايران در رده 84 جهان از نظر شاخص رفتار اخلاقي شرکتها6-مجمع جهانی اقتصاد رتبه ایران را از نظر کیفیت راهها در میان ۱۴۲ کشور جهان هفتاد و چهارم اعلام کرد.
اسلاید 2: جايگاه ايران در توزيع جهاني درآمد 1-با وجود سرعت بسیار زیاد رشد اقتصادی چین و هند که هر دو کشورهای بسیار بزرگ و بسیار فقیر هستند، اما در مجموع میزان نابرابری درآمدی در سطح جهان در سالهای اخیر ثابت مانده و هماکنون ضریب جینی درآمدی در سطح جهان در حدود 0/8است.
اسلاید 3: 2-یک شهروند ایرانی که درآمد او در سطح میانگین درآمد سرانه ایران قرار دارد )، تقریبا در صدک 75م توزیع درآمد جهانی جای میگیرد، به این معنا که وضعیت درآمدی او از 75 درصد مردم جهان بهتر است. به طور مشابه، شهروندی با وضعیت مشابهی در آلمان (دارای درآمدی برابر با میانگین درآمد سرانه کشور آلمان)، در صدک 90م توزیع جهانی درآمد جای گرفته و به بیان دیگر از 90 درصد مردم دنیا ثروتمندتر است.
اسلاید 4: 3-میانگین درآمد دهک اول درآمدی شهروندان ایالات متحده (10 درصد از جمعیت کشور که فقیرترین افراد محسوب میشوند(، در صدک شصتم توزیع درآمد جهانی قرار گرفته و از درآمد متوسط فقیرترین پنجک درآمدی آلمان، به طور محسوسی کمتر است همچنین میانگین درآمد دهک اول (فقیرترین دهک( درآمدی در ایالاتمتحده ، حتی از میانگین درآمد دهک اول درآمدی اسپانیا نیز کمتر است.
اسلاید 5: 4-این مساله که فقیرترین دهک درآمدی در آمریکا، درآمدی نسبتا مشابه با افراد واقع در جایگاه 20 درصد پایین جامعه ایران را دارد، ممکن است تعداد بیشتری از افراد را دچار حیرت کند. با در نظر گرفتن این نکته، اگر فردی با درآمدی معادل میانگین درآمد فقیرترین دهک درآمدی آمریکا از ایران دیدن کند، دلایل کافی دارد تا به سطح زندگی 80 درصد از ایرانیان حسادت بورزد، در حالی که شخص مشابهی از آلمان، از لحاظ درآمدی تنها در مقایسه با 3 دهک پردرآمد ایران وضعیت بدتری دارد.
اسلاید 6: 5-نکته جالب توجه آنکه افراد بسیار فقیر ایران دارای وضعیتی به مراتب بدتر از افراد بسیار فقیر مصر و مالزی هستند، در حالی که ثروتمندان ایران در بالاترین صدکهای توزیع جهانی درآمد قرار داشته و درآمد آنها فقط اندکی کمتر از درآمد ثروتمندترین دهک درآمدی آلمان و آمریکا قرار دارد.
اسلاید 7: 6-البته وضعیت نابرابری درآمدی ایران، در مقایسه با برخی کشورهای جهان بهتر است. به طور مثال برخی کشورهای آمریکای لاتین یا چند کشور واقع در صحرای آفریقا با وضعیت بدتری از نظر نابرابری درآمدی مواجه هستند. مثلا ضریب جینی در برزیل معادل 0/60 است که بسیار بالاتر از ضریب جینی 0/40 مربوط به ایران قرار دارد.
اسلاید 8: 7-چیزی که ممکن است عده بسیاری را دچار حیرت کند - این مساله است که توزیع درآمد ایران (در سال 2005) بدتر از توزیع درآمد آمریکا به نظر میرسد، هرچند هر دوی این کشورها شاخص جینی یکسانی -در حدود 0/40 الی 0/45 دارند. در واقع به نظر میرسد ایران تقریبا بدترین وضعیت توزیع درآمد را در بین این گروه از کشورها داراست.
اسلاید 9: 8-نکته جالب توجه آنکه افراد بسیار فقیر ایران دارای وضعیتی به مراتب بدتر از افراد بسیار فقیر مصر و مالزی هستند، در حالی که ثروتمندان ایران در بالاترین صدکهای توزیع جهانی درآمد قرار داشته و درآمد آنها فقط اندکی کمتر از درآمد ثروتمندترین دهک درآمدی آلمان و آمریکا قرار دارد.
اسلاید 10: بررسی ریشههای نابرابری درآمدی در آمریکا 9-تمام خانوادههای آمریکایی را بر اساس درآمد سالانهشان مرتب کرده و سپس آنها را به پنج دسته مساوی تقسیم مي کنند به هر یک از این دستهها که 20 درصد از کل خانوارها را در بر میگیرد، «پنجک درآمدی» گفته میشود
اسلاید 11: 10-سال 2005، پنجک پایین (کمدرآمدترین یک پنجم افراد جامعه) تنها صاحب 4 درصد از کل درآمد اقتصاد بودهاند؛ در حالیکه این رقم برای پنجک بالا (یک پنجم پردرآمدترین افراد جامعه) 48 درصد است. به عبارت دیگر گرچه تعداد خانوارهای پنجک بالا و پایین مساوی است؛ اما پنجک بالای جامعه تقریبا 12 برابر بیشتر از پنجک پایین درآمد دارند.. در سال 2005، سهم 5 درصد بالای جامعه از کل درآمد آمریکا 21 درصد بوده که از مجموع سهم 40 درصد پایین جامعه بیشتر است.
اسلاید 12: 11-تاثیر رشد تجارت بینالمللی بر افزایش نابرابری درآمدی در آمریکا افزایش تجارت با کشورهاي در حال توسعه، باعث درگیری نیروی کار ساکن آمریکا با نیروی کار سایر کشورها شده و به این ترتیب باعث شده است بخشی از سرمایهگذاران آمریکایی که در حوزههای متکی بر نیروی کار ساده و کممهارت سرمایهگذاری میکنند (مانند تولید پارچه و لباس و نیز محصولات کشاورزی)، سرمایه خود را به خارج از آمریکا منتقل نمایند. در کنار این پدیده، بخش قابل توجهی از سرمایهگذاریهای متکی بر نیروی کار ماهر، از کشورهای دیگر به آمریکا منتقل شده است. به این ترتیب افزایش حجم تجارت بینالمللی، تقاضای نیروی کار ساده و ماهر را در بازار کار آمریکا، به ترتیب کاهش و افزایش میدهد. طبیعتا نتیجه چنین فرآیندی آن است که دستمزد نیروی کار ساده کاهش مییابد؛ در حالی که دستمزد نیروی کار ماهر افزایش خواهد یافت؛ پدیدهای که طبیعتا عاملی در جهت افزایش نابرابری است.
اسلاید 13: تاثیر روندهای جمعیتی بر نابرابری درآمدی در آمریکا 12-تاثیر نابرابری درآمد بین کهنسالان بیشتر از جوانان است؛ زیرا آنان زمان بیشتری برای صعود به قله یا نزول در چاه داشتهاند. به علاوه، نابرابری در میان افرادی که بیشتر تحصیل کردهاند زیادتر است. احتمالا افرادی که کمتر تحصیل کردهاند درآمدی نزدیک به هم دارند و البته درآمدشان کمتر از دیگران خواهد بود، در حالی که نوع توانایی و انگیزهها در میان افراد با تحصیلات بالاتر بسیار متنوعتر بوده که نتیجه آن به صورت تنوع بیشتر سطح درآمدها بروز خواهد داشت. بنابراین از آنجا که متوسط سن جمعیت و نیز میزان تحصیلات در ایالات متحده در حال افزایش است، نابرابری به صورت طبیعی افزایش پیدا خواهد کرد. به عبارت دیگر افزایش نابرابری در درآمد تنها به دلیل بیعدالتی، سیاستگذاری عمومی نامناسب و نظایر آن نیست و برخی پدیدههای کاملا طبیعی نيز نیز در آن دخیل هستند.
اسلاید 14: 13-سوال مهمتر این است که چرا باید نگران نابرابری در هر شکلی بود؟ فرض کنید از شما بخواهند که در مورد منصفانه بودن نمرات انتهای ترم یک درس دلخواه نظر دهید. آیا شما تنها برمبنای این گزاره که «عادلانه نیست نمرات افراد با یکدیگر متفاوت باشد» به همگی یکسان نمره میدهید؟ یا بدون توجه به توزیع نهایی نمرات سعی میکنید که به هرکس باتوجه به استعداد و تلاش او نمره دهید. باید به خاطر داشت که برابری در فرصتها بسیار مهمتر از برابری در نتایج است. این گزاره چه در مورد نمره و چه در مورد درآمد صادق است. دولت باید شرایطی را به وجود آورد تا همه فرصتهای برابری داشته باشند که بتوانند از استعدادهای خود برای کسب موفقیت استفاده کنند. اگر این شرایط ایجاد شده باشد آن گاه دلیلی وجود ندارد تا نگران توزیع درآمد که نتیجه توانایی، انتخاب و تلاش افراد است باشیم.
اسلاید 15:
اسلاید 16: ايران در رده 84 جهان از نظر شاخص رفتار اخلاقي شرکتها16-مجمع جهاني اقتصاد ايران را از نظر شاخص رفتار اخلاقي شرکتها در ميان 142 کشور جهان در رده 84 قرار داد. در اين ردهبندي به اين سوال پاسخ داده شده که در هر يک از کشورهاي جهان وضعيت رفتارهاي شرکتها چگونه است؟ آيا شرکتها در تعامل خود با مشتريان و ديگر شرکتهاي ديگر اخلاقي رفتار مي کنند يا غيراخلاقي؟
اسلاید 17: 17-براين اساس دانمارک با کسب بهترين وضعيت در اين ردهبندي اول شده است. نيوزيلند و سوئد نيز دوم و سوم شدند. در ردههاي چهارم تا دهم نيز به ترتيب سنگاپور، فنلاند، سوئيس، کانادا، هلند، نروژ و لوکزامبورگ جاي گرفتند. در پايين جدول نيز نام کشورهاي آنگولا، يمن، هائيتي، قرقيزستان، چاد، موريتاني، بوروندي، تيمور شرقي، بوسني و هرزگوين و ماداگاسکار قرار گرفتند. در منطقه خاورميانه نيز وضعيت ايران از دو کشور مصر و لبنان بهتر بوده است.
اسلاید 18: مجمع جهانی اقتصاد رتبه ایران را از نظر کیفیت راهها در میان ۱۴۲ کشور جهان هفتاد و چهارم اعلام کرد. 18-براساس رده بندی منتشر شده از سوی مجمع جهانی اقتصاد فرانسه بهترین وضعیت را از نظر کیفیت راهها داشته و در این زمینه رتبه نخست را کسب کرده است. سنگاپور و سوئیس نیز دوم و سوم شدند. همچنین عمان، پرتغال، دانمارک، امارات متحده عربی، اتریش، هنگ کنگ و آلمان هم به ترتیب رده های چهارم تا دهم را به خود اختصاص دادند. ایران نیز با پیشی گرفتن از کشورهایی مانند نروژ، جمهوری چک، اندونزی، هند و آرژانتین توانست رتبه ۷۴ جهان را از نظر شاخص کیفیت راهها به خود اختصاص دهد. رتبه ای که در رده بندی سال قبل مجمع جهانی اقتصاد نیز بدست آمده بود. به این ترتیب از نگاه مجمع جهانی اقتصاد کیفیت راههای ایران امسال نسبت به سال قبل تغییر چندانی پیدا نکرده است.
اسلاید 19:
اسلاید 20: پروندهای پیرامون رشد جمعیت هفت میلیاردمین شهروند این کره خاکی، براساس تخمین متخصصان جمعیتشناسی، روز 31 اکتبر (9 آبان) متولد شد. عبور جمعیت جهان از مرز هفت میلیارد نفر، بازار تحلیلهای مرتبط با رشد جمعیت را در سراسر جهان داغ کرده است؛ از تحلیلهای مرتبط با تاثیر مخرب رشد بیرویه جمعیت بر اقتصاد کشورهای جهان سوم گرفته تا تحلیلهای مرتبط به لطمه حاصل از رشد منفی جمعیت بر تعدادی از اقتصادهای توسعهیافته.
اسلاید 21: در این میان، بحثهای مرتبط با رشد جمعیت، ظرف حدود 2 سال پیش در ایران داغ بوده است. عدهای با استناد به پایین بودن میزان زاد و ولد در کشور، از سیاستهای تشویقی برای افزایش زاد و ولد دفاع کرده، در حالی که عدهای دیگر معتقدند اینگونه سیاستها فقط به افزایش تعداد فرزندان در خانوارهای فقیر کشور منجر شده و وضعیت اقشار کمدرآمد را در بلندمدت با مشکل مواجه خواهد كرد. در این میان عدهای از کارشناسان نیز معتقدند که کشور ایران ظرفیت جمعیتی به مراتب بیشتر از جمعیت فعلی را دارد، مشروط بر آنکه سیاستهای اقتصادی مناسب به منظور تضمین رفاه شهروندان ایرانی در پیش گرفته شود. با این توضیحات، مقالات پرونده پیشرو میکوشند تا جنبههایی از رشد جمعیت در ایران و نیز در سطح جهان را مورد ارزیابی قرار دهند.
اسلاید 22: کشوری با امکانات و وسعت ایران، قطعا ظرفیت پشتیبانی از جمعیتی به مراتب بیشتر از جمعیت کنونی را دارد. برای مثال در صورتی که تراکم جمعیتی ایران به اندازه تراکم جمعیتی کشور سنگاپور بوده و سیاستهای اقتصاد کلان کشور نیز در کیفیتی مشابه سیاستهای اقتصادی سنگاپور تنظیم شوند، بالغ بر 11 میلیارد نفر میتوانند در ایران زندگی کنند و از سطح رفاهی بسیار بالایی هم برخوردار باشند! به عبارت دیگر، نمیتوان ارتباط قاطعی بین تراکم جمعیتی یک کشور و سطح رفاه مردم آن برقرار كرد و رفاه شهروندان هر کشور توسط کیفیت سیاستهای کلان اقتصادی آن تعیین میشود. در نقطه مقابل، تا زمانی که کیفیت سیاستهای اقتصادی کشور بهبود نیابد، اقتصاد ایران سالهای سال درگیر مشکلات همان افزایش جمعیت دهه پنجاه و شصت است و خواهد بود و بنابراين بهتر است به همین رشد پایین جمعیت قناعت کنیم.
اسلاید 23: تراکم جمعیتی به معنای تعداد جمعیت به ازای هر کیلومتر مربع، در کشورهای مختلف تفاوت زیادی دارد. سنگاپور کشوری است بسیار کوچک (مساحت حدود 700 کیلومتر مربع!) با جمعیتی در حدود پنج میلیون نفر. اگر قرار باشد کیفیت سیاستهای اقتصادی ما مشابه سنگاپور باشد و تراکم جمعیتیمان هم مشابه این کشور، با این مساحت که ایران دارد بیش از یازده و نیم میلیارد (درست خواندهاید، میلیارد!) نفر میتوانند در ایران زندگی کنند و درآمد سرانهشان هم در حد و حدود سالانه 60 هزار دلار باشد، یعنی یک سطح رفاهی بسیار بالا
اسلاید 24: میتوان در مورد کشورهای نسبتا بزرگتری مثل هلند و ژاپن صحبت کرد. اگر تراکم جمعیتی ما مثل هلند باشد میتوانیم بیش از 660میلیون نفر جمعیت داشته باشیم یا اگر ژاپن را میپسندید میتوان از جمعیت 550 میلیون نفری صحبت کرد. اینها مثالهایی از کشورهای پیشرفته هستند تا گفته باشم که میتوان جمعیت زیاد داشت و در عین حال ثروتمند هم بود.
اسلاید 25: همچنین کشورهایی هستند با تراکم جمعیتی بسیار کم و در عین حال فقیر. مغولستان کشوری است با درآمد سرانه حدود 3500 دلار و تراکم 2/1 نفر در هر کیلومتر مربع. دو نوع دیگر کشور؛ یعنی کشورهایی با تراکم جمعیتی بالا و فقیر، مثل بنگلادش و پاکستان و کشورهای دارای تراکم جمعیتی کم و ثروتمند، مثل کانادا، هم وجود دارند.
اسلاید 26: مالتوس، اقتصاددان انگلیسی قرن هجدهم و نوزدهم میلادی، معتقد بود که افزایش جمعیت به صورت نمایی است در حالی که ظرفیت افزایش تولید غذا در طبیعت به صورت خطی رشد میکند؛ یعنی با گذشت زمان افزایش جمعیت بسیار سریعتر از افزایش تولید غذا خواهد بود و در نتیجه با افزایش جمعیت، قحطی به وجود خواهد آمد.
اسلاید 27: ارتباط رشد جمعیت با رشد اقتصادی اقتصاددانان در دهههای گذشته بحثهای فراوانی بر موضوع تاثیر جمعیت بر مولفههای اقتصادی مخصوصا رشد اقتصادی داشتهاند. با مراجعه به ادبیات مربوط میتوان سه مرحله از گذار جمعیتی) را در کشورهای جهان شناسایی کرد: اولین مرحله از گذار جمعیتی در کشورهای جهان با دو خصوصیت نرخ زاد و ولد بالا و همچنین نرخ مرگومیر بالا شناسایی میشود. اگرچه هنوز برخی از کشورها در این مرحله هستند اما غالب کشورهای جهان این مرحله را سپری کردهاند.
اسلاید 28: در دومین مرحله، به مدد افزایش سطح بهداشت و رفاه عمومی، شاهد کاهش نرخ مرگومیر و استمرار نرخ زاد و ولد بالا هستیم. سرانجام در سومین مرحله، هر دو نرخ یعنی هم نرخ زاد و ولد و هم نرخ مرگومیر کاهش یافته و در نتیجه نرخ رشد جمعیت به حدود صفر میرسد. بسیاری از کشورهای توسعهیافته در این مرحله قرار دارند. کشورهایی که در چنین مرحلهای قرار میگیرند، ممکن است در صورت مواجهه با رشد منفی جمعیت، سیاست جمعیتی خود را بر تشویق خانوادهها به زاد و ولد بیشتر تنظیم کنند.
اسلاید 29: تاثیر مهاجرت و مرگومیر بر رشد جمعیتفرمول ساده شده محاسبه نرخ رشد جمعیت در ذیل ارائه شده است. ΔP =B + C –DB= تعداد زاد و ولدC= خالص تعداد مهاجرانD= تعداد مرگومیر ΔP= رشد جمعيتΔP/P = (B + C –D) /Pبر این اساس ، سه عامل بر افزایش نرخ رشد جمعیت اثر مثبت دارند: ممكن است نرخ زاد و ولد در یک کشور افزایش نیابد، ولی به دلیل کاهش نرخ مرگومیر، کاهش مهاجرت به خارج یا افزایش مهاجرت به داخل کشور، نرخ رشد جمعیت افزایش یابد.
اسلاید 30: بنابراین برای مثال میتوان با کاهش مرگومیر (مثلا تلاش برای کاهش تصادفات و افزایش بهداشت عمومی) در جهت کمک به نرخ رشد جمعیت تلاش کرد. همچنین کاهش مهاجرت به خارج از کشور، قطعا یکی از عوامل افزایش نرخ رشد جمعیت خواهد بود. پس میتوان گفت افزایش جمعیت صرفا از طریق افزایش زاد و ولد محقق نمیشود و کاهش عواملی همچون نرخ مرگومیر یا مهاجرت، باعث افزایش جمعیت میشود، اما نکته قابلتوجه دیگری که شاید در مورد ایران بتوان مطرح نمود، این نکته است که ایران سالها است از مرحله دوره گذار جمعیتی یعنی گذر از نرخ مرگومیر بالا به نرخ مرگومیر پایین گذشته است و بنابراين بهبود بهداشت و کاهش تلفات تصادفات، هر چند لازم، شاید سیاستی در راستای افزایش قابلتوجه جمعیت محسوب نشود، اما در هر حال بیتاثیر در افزایش جمعیت نیست. البته این نکته در مورد بحث مهاجرت صادق نیست. گسترش مهاجرت ایرانیان به کشورهای دیگر، میتواند در آینده نه چندان دور بر میزان جمعیت کشور تاثیر قابلتوجهی داشته باشد. «پايان»
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.