جایی که خدا می خواهد باشم

جایی که خدا می خواهد باشم

اسلاید 1: جائیکه خدا می خواهد باشم

اسلاید 2: داستان مردی را که هرگز نمی شناختم شنیدم٬ که حتماً خدا می خواست که این داستان را بشنوم.

اسلاید 3: او رئیس امنیت شرکتی بود که باقیمانده اعضای خود را از حمله به برجهای دوقلو دعوت کرده بود تا فضای اداره خود را با آنها قسمت کنند.

اسلاید 4: با صدایی پراز وحشت داستان اینکه چرا این افراد جان سالم بدر بردند و همکارانشان کشته شدند را تعریف کرد.

اسلاید 5: تمام داستانها تنها چیزهای کوچکی بودند.

اسلاید 6: شاید شما میدانید که مدیر آن شرکت بخاطر اینکه پسرش مهدکودکش شروع شده بود٬ آنروز دیر به سرکار می آید.

اسلاید 7: شخص دیگری بخاطر اینکه آنروز نوبتش بود که کیک به سرکار بیاورد٬ زنده مانده بود.

اسلاید 8: اما برای من جالبتر فردی بود که آنروز صبح یک جفت کفش قرمز نو می پوشد.

اسلاید 9: او مسافت زیادی را تا محل کار طی می کند٬ ولی درست قبل از رسیدن به محل کار پاهایش تاول میزند. جلوی یک داروخانه می ایستد تا چسب زخم بخرد و بخاطر همین زنده می ماند.

اسلاید 10: بنابران حالا وقتی در ترافیک گیرکردم٬ به آسانسور نمیرسم٬ برمیگردم تا تلفن را جواب بدم و...همه این چیزهای کوچک که مرا ناراحت میکنند... با خودم فکر می کنم که اینجا دقیقاً همانجائیست که خدا میخواهد من در آن لحظه باشم. امیدوارم که خدا با همین چیزهای کوچک به برکت دادن شما ادامه دهد.

اسلاید 11:

اسلاید 12: یک صدای آرام درونی

اسلاید 13: تا حالا شده که نشسته باشید که ناگهان احساس کنید که باید کاری برای کسی که به او اهمیت میدهید٬ بکنید... ...آن خداست که از طریق روح القدس با شما حرف میزند.

اسلاید 14: آیا تا حالا شده که یکدفعه در مورد شخصی که مدت طولانی است که ندیدید فکر کنید و سپس میدانید که او را بزودی خواهید دید و یا از او تلفن یا نامه ای دریافت خواهید کرد... آن خداست... چیز تصادفی نیست.

اسلاید 15: آیا شده که یک چیز عالی بدون آنکه آنرا خواسته باشید دریافت کرده باشید...مثل پولی ازطریق پست٬ قرضی که صاف شده٬ کوپن خرید رایگان کالا ازجائیکه می خواستید چیزی از آنجا برای خود بخرید اما بزاعت مالی آنرا نداشته اید... آن خداست... او خواست دل شما را میداند.

اسلاید 16: آیا در موقعیتی بودید که نمی دانستید چکار کنید که وضعیت را بهتر کنید٬ اما حالا که به عقب نگاه میکنید... آن خداست... که شما را از میان تمامی رنجها عبور داده تا روز روشن او را ببینید.

اسلاید 17: آیا فکر میکنید که این پیغام تصادفی بدستتان رسیده؟ من به شما فکر میکردم! لطفاً این مطلب را به دیگری بدهید تا قدرت خدا٬ نسیب دیگران نیز بشود... ما در تمامی امور باید همه سپاس و برکت را به او دهیم و با برکت چندین برابر ادامه دهیم.

اسلاید 18: این پیغام از طرف یک دوست صمیمی به من رسید٬ لطفاً آنرا به تمامی دوستان خوب خود بفرستید. بگذارید این پیغام تا ابدیت ادامه یابد. این خداست که...!!

اسلاید 19: لبخند بزنید... این یکی از بهترین تبلیغها برای خداست... مردم را از چیزی که نسیبتان شده متحیر کنید...