Jang_narm

در نمایش آنلاین پاورپوینت، ممکن است بعضی علائم، اعداد و حتی فونت‌ها به خوبی نمایش داده نشود. این مشکل در فایل اصلی پاورپوینت وجود ندارد.




  • جزئیات
  • امتیاز و نظرات
  • متن پاورپوینت

امتیاز

درحال ارسال
امتیاز کاربر [5 رای]

نقد و بررسی ها

هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که نظری می نویسد “جنگ نرم”

جنگ نرم

اسلاید 1: به نام آنکه آزادی رابه انسان هدیه دادجنگ نرم MRT www.Win2Farsi.comجنگ نرم ايجاد ترديد در دل‌‌‌ها و ذهن‌‌‌ های مردم مقام معظم رهبری

اسلاید 2: ازسال 1945 میلادی غالب جنگ‏ها جنگ سخت بود. پس از آن با توجه به دو قطبی شدن جهان به بلوک شرق و بلوک غرب، دور جدیدی از رقابت ها میان آمریکا و شوروی سابق آغاز شد که به جنگ سرد مشهور شد. جنگ سرد ترکیبی از جنگ سخت و جنگ نرم بود که طی آن دو ابر قدرت در عین تهدیدهای سخت از رویارویی مستقیم با یکدیگر پرهیز می‏کردند.با فروپاشی شوروی در سال 1991 میلادی و پایان جنگ سرد کارشناسان بخش جنگ در ایالات متحده با استفاده از تجارب دو جنگ جهانی و دوران جنگ سرد دریافتند که می شود با هزینه کمتر و بدون دخالت مستقیم در سایر کشورها به اهداف سیاسی، اقتصادی و... دست یافت که در ادبیات سیاسی جهان به جنگ نرم شهرت یافت.جنگ نرماین نوع جنگ از فروپاشی شوروی شروع و تاکنون ادامه داشته و متکی بر تهدیدات نرم و قدرت نرم فرهنگی و اجتماعی است.آمریکایی ها با استفاده از این نوع جنگ تاکنون موفق به تغییر چندین رژیم سیاسی در کشورهای مورد نظر شدند. انقلاب های رنگی که در چندین کشور بلوک شرق و شوروی سابق رخ داد،در واقع نمونه ای از جنگ نرم است. آمریکایی ها با استفاده از قدرت نرم موفق به تغییر رژیم های سیاسی در کشورهایی چون لهستان،گرجستان، چک اسلواکی، قرقیزستان، اکراین و تاجیکستان گردید. در تمامی این دگرگونی های سیاسی بدون استفاده از ابزار خشونت و صرفا با تکیه بر قدرت نرم و ابزار رسانه، با تغییر در ارزش ها و الگوهای رفتاری از رژیم های سیاسی حاکم مشروعیت‏زدایی گردید و از طریق جنبش‏های مردمی و ایجاد بی ثباتی سیاسی، قدرت سیاسی جابه جا شد.جنگ نرم در قالب‏های مختلف مثل : انقلاب مخملی ، انقلاب های رنگی (انقلاب نارنجی و...)، عملیات روانی ، جنگ رسانه‏ای، با استفاده از ابزار رسانه‏ای ( رادیو ، تلویزیون، روزنامه و امثال آن) و ... توانست نظام سیاسی بعضی از کشورها ـ مانند اوکراین و گرجستان ـ را تغییر دهد.

اسلاید 3: تعریف جنگ نرممفهوم جنگ نرم (Soft Warfare) در مقابل جنگ سخت (Warfare Hard) است و تعريف واحدی كه مورد پذيرش همگان باشد ندارد.«جان كالينز» تئوريسين دانشگاه ملي جنگ آمريكا، جنگ نرم را عبارت از “استفاده طراحي شده از تبليغات و ابزارهاي مربوط به آن، براي نفوذ در مختصات فكري دشمن با توسل به شيوه هايي كه موجب پيشرفت مقاصد امنيت ملي مجري مي شود”، مي داند.ارتش ايالات متحده آمریکا در آيين رزمي خود آن را بدين صورت تعريف نموده است: “جنگ نرم، استفاده دقيق و طراحي شده از تبليغات و ديگر اعمالي است كه منظور اصلي آن تاثيرگذاري بر عقايد، احساسات، تمايلات و رفتار دشمن، گروه بي طرف و يا گروههاي دوست است به نحوي كه براي برآوردن مقاصد و اهداف ملي پشتيبان باشد”.با عنايت به تعاريف فوق، معروفترين تعريف را به جوزف ناي، پژوهشگر برجسته آمريكايي در حوزه “قدرت نرم” نسبت مي دهند. وي در سال1990 ميلادي در مجله “سياست خارجي” شماره 80 ، قدرت نرم را “توانايي شكل دهي ترجيحات ديگران” تعريف كرد. تعريفي كه قبل از وي «پروفسور حميد مولانا» در سال1986 در كتاب “اطلاعات و ارتباطات جهاني؛ مرزهاي نو در روابط بين الملل” به آن اشاره كرده بود. با اين وجود مهمترين كتاب در حوزه جنگ نرم را جوزف ناي در سال2004 ، تحت عنوان “قدرت نرم؛ ابزاري براي موفقيت در سياست جهاني” منتشر نمود.بنابراين جنگ نرم را مي توان هرگونه اقدام نرم، رواني و تبليغات رسانه اي كه جامعه هدف را نشانه گرفته و بدون درگيري و استفاده از زور و اجبار به انفعال و شكست وا مي دارد. جنگ رواني، جنگ سفيد، جنگ رسانه اي، عمليات رواني، براندازي نرم، انقلاب نرم، انقلاب مخملي، انقلاب رنگي و... از اشكال جنگ نرم است .به عبارت دیگر جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسياري در علوم سياسي و نظامي مي باشد. در علوم نظامي از واژه هايي مانند جنگ رواني يا عمليات رواني استفاده مي شود و در علوم سياسي مي توان به واژه هايي چون براندازي نرم، تهديد نرم، انقلاب مخملين و اخيراً به واژه انقلاب رنگين اشاره كرد.در تمامي اصطلاحات بالا هدف مشترك تحميل اراده گروهي بر گروه ديگر بدون استفاده از راه هاي نظامي است.در يك تعريف كامل تر مي توان گفت، جنگ نرم يك اقدام پيچيده و پنهان متشكل از عمليات هاي سياسي، فرهنگي و اطلاعاتي توسط قدرت هاي بزرگ جهان براي ايجاد تغييرات دلخواه و مطلوب در كشورهاي هدف است

اسلاید 4: دلایل استفاده از جنگ نرمجنگ نرم، امروزه مؤثرترین، کارآمدترین و کم هزینه ترین و درعین حال خطرناک ترین و پیچیده ترین نوع جنگ علیه امنیت ملی یک کشور است، چون می توان با کمترین هزینه با حذف تهاجم خود قرار می دهد.جنگ نرم به روحیه، به عنوان یکی از عوامل قدرت ملی خدشه وارد می کند، عزم و اراده ملت را از بین می برد، مقاومت و دفاع از آرمان و سیاست های نظام را تضعیف می کند، فروپاشی روانی یک ملت می تواند مقدمه ای برای فروپاشی سیاسی- امنیتی و ساختارهای آن باشد. جوزف نای قدرت نرم را شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب بدون تهدید یا پاداش ملموس می داند. این شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب قدرت است. بر این پایه یک کشور می تواند به مقاصد موردنظر خود در سیاست جهانی نایل آید، چون کشورهای دیگر، ارزش های آن را می پذیرند، از آن تبعیت می کنند، تحت تأثیر پیشرفت و آزاداندیشی آن قرار می گیرند و در نتیجه خواهان پیروی از آن می شوند. در این مفهوم آنچه مهم تلقی می شود، تنظیم دستورالعملی است که دیگران را جذب کند. بنابراین جنگ نرم از یکسو توانایی کسب آنچه که می خواهید از طریق جذب کردن نه از طریق اجبار و یا پاداش می باشد ( و از سوی دیگر نشان دهنده ، تفاوت های عمده آن با جنگ سخت می باشد.

اسلاید 5: تفاوت‏های جنگ نرم و جنگ سخت1- حوزه تهديد نرم اجتماعي، فرهنگي و سياسي است، در حالي كه حوزه‌ تهديد سخت امنيتي و نظامي مي‌باشد؛2- تهديدهاي نرم پيچده و محصول پردازش ذهني نخبگان و بنابراين اندازه‌گيري آن مشكل است، در حالي كه تهديدهاي سخت؛ عيني، واقعي و محسوس است و مي‌توان آن را با ارائه برخي از معيارها اندازه‌گيري كرد؛3- روش اعمال تهديدهاي سخت، استفاده از زور و اجبار است، در حالي كه در نرم ، از روش القاء و اقناع بهره‌گيري مي‌شود. و تصرف و اشغال سرزمين است در حالي كه در تهديد نرم ، هدف تاثير‌گذاري بر انتخاب‌ها، فرآيند تصميم‌گيري و الگوهاي رفتاري حريف و در نهايت سلب هويت‌هاي فرهنگي است؛4- مفهوم امنيت در رويكردهاي نرم شامل امنيت ارزش‌ها و هويت‌هاي اجتماعي مي‌شود، در حالي كه اين مفهوم در رويكردهاي سخت به معناي نبود تهديد خارجي تلقي مي‌گردد.5- تهديدهاي سخت، محسوس و همراه با واكنش برانگيختن است، در حالي كه تهديدهاي نرم به دليل ماهيت غير عيني و محسوس آن، اغلب فاقد عكس‌العمل است.6-مرجع امنيت در حوزه تهديدهاي سخت، به طور عمده دولت‌ها هستند، در حالي كه مرجع امنيت در تهديدهاي نرم محيط فروملي و فراملي (هويت‌هاي فروملي و جهاني) است؛7- كاربرد تهديد سخت در رويكرد امنيتي جديد عمدتاً مترادف با فروپاشي نظام‌هاي سياسي- امنيتي مخالف يا معارض است، در حالي كه كاربرد تهديد نرم در رويكردهاي امنيتي جديد عليه نظام‌هاي سياسي مخالف يا معارض، مترادف با فرهنگ‌سازي و نهادسازي در چارچوب انديشه و الگوهاي رفتاري نظام‌هاي ليبرال و دموكراسي تلقي مي‌شود.جنگ نرم نيز همانند جنگ سخت اهداف مختلفي دارد و قاعدتا هدف غايي هر دو آنها تغيير كامل نظام سياسي يك كشور است كه البته با اهداف محدودتر هم انجام مي گيرد. در حقيقت جنگ نرم و جنگ سخت يك هدف را دنبال مي كنند و اين وجه مشترك آنهاست، در هر صورت هدف اصلي اين جنگ، اعمال فشار براي ايجاد تغيير در اصول و رفتار يك نظام و يا به طور خاص تغيير خود نظام است.

اسلاید 6: اهداف جنگ نرم1- استحاله فرهنگي در جهت تأثيرگذاري شديد بر افكار عمومي جامعه مورد هدف با ابزار خبر و اطلاع رساني هدفمند و كنترل شده كه نظام سلطه همواره از اين روش براي پيشبرد اهداف خود سود جسته است.2- استحاله سياسي به منظور ناكارآمد جلوه دادن نظام مورد هدف و تخريب و سياه نمايي اركان آن نظام.3- ايجاد رعب و وحشت از مسائلي همچون فقر، جنگ يا قدرت خارجي سركوبگر و پس از آن دعوت به تسليم از راه پخش شايعات و دامن زدن به آن براي ايجاد جو بي اعتمادي و ناامني رواني.4- اختلاف افكني در صفوف مردم و برانگيختن اختلاف ميان مقام هاي نظامي و سياسي كشور مورد نظر در راستاي تجزيه سياسي كشور.5- ترويج روحيه ياس و نااميدي به جاي نشاط اجتماعي و احساس بالندگي از پيشرفت هاي كشور.6- بي تفاوت كردن نسل جوان به مسائل مهم كشور.7- كاهش روحيه و كارآيي در ميان نظاميان و ايجاد اختلاف ميان شاخه هاي مختلف نظامي و امنيتي.8- ايجاد اختلاف در سامانه هاي كنترلي و ارتباطي كشور هدف.9- تبليغات سياه (با هدف براندازي و آشوب) به وسيله شايعه پراكني، پخش تصاوير مستهجن، جوسازي از راه پخش شب نامه ها و...10- تقويت نارضايتي هاي ملت به دليل مسائل مذهبي، قومي، سياسي و اجتماعي نسبت به دولت خود به طوري كه در مواقع حساس اين نارضايتي ها زمينه تجزيه كشور را فراهم كند.11- تلاش براي بحراني و حاد نشان دادن اوضاع كشور از راه ارائه اخبار نادرست و نيز تحليل هاي نادرست و اغراق آميز.جنگ نرم به ابزارها و امکاناتی نیازدارد تا بتواند به اهداف خود جامه عمل بپوشاند.

اسلاید 7: ابزارهاي جنگ نرمجنگ نرم با پشتوانه قدرت نرم انجام مي گيرد. بنابراين تمامي ابزارهاي حامل قدرت نرم را بايد به عنوان ابزارهاي جنگ نرم مورد توجه و شناسايي قرار داد. اين ابزارها انتقال دهنده پيام ها با اهداف خاص هستند. در عصر ارتباطات با تنوع ابزاري براي انتقال پيام از يك نقطه به نقطه ديگر هستيم. رسانه ها شامل راديو، تلويزيون و مطبوعات، عرصه هاي هنر شامل سينما، تئاتر، نقاشي، گرافيك و موسيقي، انواع سازمان هاي مردم نهاد و شبكه هاي انساني در زمره ابزار جنگ نرم به شمار مي‏آيند.با توجه به اينكه در جنگ نرم از ابزار مختلفي استفاده مي شود مي توان گفت كه به همان نسبت نيز گروه هاي مختلفي را مورد هدف و مبارزه قرار مي دهد.

اسلاید 8: چه افراد و تشكل‏هايي هدف جنگ نرم هستند؟همه افراد جامعه مي‏توانند بخش هاي مشخصي باشند كه مورد نظر راه اندازان جنگ نرم قرار گرفته اند و البته اين موضوع وابسته به هدفي است كه باني جنگ نرم آن را دنبال مي كند. اقشار مورد نظر بانيان جنگ نرم بستگي به هدف آنها دارد كه ميان مدت است يا عمومي و با توجه به هدف اقشار را تحت نظر مي گيرند اما در حالت كلي مي توان گفت كه گروه هاي هدف در جنگ نرم، رهبران، نخبگان و توده هاي مردم هستند. نخبگان نيروهاي مياني را تشكيل مي دهند و مي توانند به عنوان تصميم گيران و تصميم سازان يك حكومت مطرح باشند. نخبگان جامعه مدني مانند رهبران احزاب و... هم با آشفتگي ذهني خود، مي توانند ترس را به ذهن مردم انتقال دهند، وحشت ايجاد كنند و روحيه ملت را درهم بشكنند.در بعضي موارد براي رسيدن به اهداف مورد نظر خود گروه ها و اشخاص خاص و تأثيرگذار را مورد هدف قرار مي دهند و از آن گروه يا فرد براي رسيدن به اهداف خود استفاده مي كنند. مانند استفاده از قوميت هاي مختلف يا خواص و نخبگان فرهنگي وعلمي.با توجه به اينكه در جنگ نرم از ابزارهاي رسانه اي، فرهنگي و علمي استفاده مي شود پوشش آن براي طبقات مختلف بيشتر و متفاوت تر است. جنگ رسانه اي مي تواند توده هاي مردم را تحت تأثير قرار بدهد و به همين شكل در جنگ علمي نخبگان را مورد هدف قرار دهد. افراد مورد نظر جنگ هاي نرم وابسته به هدف جنگ هاي نرم نيستند بلكه به دليل اينكه در جنگ نرم ابزارهاي مختلفي مورد استفاده قرار مي گيرد در نتيجه افراد بيشتري درگير مي شوند اما در جنگ سخت كه تنها ابزار مورد استفاده ابزار نظامي است تنها گروه هاي نظامي (و در موارد معدودي غير نظاميان) در طرف مقابله قرارمي گيرند.در جنگ نرم علاوه بر استفاده از ابزارهای رسانه های، فرهنگی و علمی برای نفوذ در طبقات و اقشار مختلف از تاکتیک های متنوعی مختلفی استفاده می شود.

اسلاید 9: چه افراد و تشكل‏هايي هدف جنگ نرم هستند؟همه افراد جامعه مي‏توانند بخش هاي مشخصي باشند كه مورد نظر راه اندازان جنگ نرم قرار گرفته اند و البته اين موضوع وابسته به هدفي است كه باني جنگ نرم آن را دنبال مي كند. اقشار مورد نظر بانيان جنگ نرم بستگي به هدف آنها دارد كه ميان مدت است يا عمومي و با توجه به هدف اقشار را تحت نظر مي گيرند اما در حالت كلي مي توان گفت كه گروه هاي هدف در جنگ نرم، رهبران، نخبگان و توده هاي مردم هستند. نخبگان نيروهاي مياني را تشكيل مي دهند و مي توانند به عنوان تصميم گيران و تصميم سازان يك حكومت مطرح باشند. نخبگان جامعه مدني مانند رهبران احزاب و... هم با آشفتگي ذهني خود، مي توانند ترس را به ذهن مردم انتقال دهند، وحشت ايجاد كنند و روحيه ملت را درهم بشكنند.در بعضي موارد براي رسيدن به اهداف مورد نظر خود گروه ها و اشخاص خاص و تأثيرگذار را مورد هدف قرار مي دهند و از آن گروه يا فرد براي رسيدن به اهداف خود استفاده مي كنند. مانند استفاده از قوميت هاي مختلف يا خواص و نخبگان فرهنگي وعلمي.با توجه به اينكه در جنگ نرم از ابزارهاي رسانه اي، فرهنگي و علمي استفاده مي شود پوشش آن براي طبقات مختلف بيشتر و متفاوت تر است. جنگ رسانه اي مي تواند توده هاي مردم را تحت تأثير قرار بدهد و به همين شكل در جنگ علمي نخبگان را مورد هدف قرار دهد. افراد مورد نظر جنگ هاي نرم وابسته به هدف جنگ هاي نرم نيستند بلكه به دليل اينكه در جنگ نرم ابزارهاي مختلفي مورد استفاده قرار مي گيرد در نتيجه افراد بيشتري درگير مي شوند اما در جنگ سخت كه تنها ابزار مورد استفاده ابزار نظامي است تنها گروه هاي نظامي (و در موارد معدودي غير نظاميان) در طرف مقابله قرارمي گيرند.در جنگ نرم علاوه بر استفاده از ابزارهای رسانه های، فرهنگی و علمی برای نفوذ در طبقات و اقشار مختلف از تاکتیک های متنوعی مختلفی استفاده می شود.

اسلاید 10: تاكتيك‏هاي جنگ نرم1- برچسب زدن: بر اساس اين تاكتيك، رسانه ها، واژه هاي مختلف را به صفات مثبت و منفي تبديل كرده و آنها را به آحاد يا نهادهاي مختلف نسبت مي دهند2- تلطيف و تنوير: از تلطيف و تنوير (مرتبط ساختن چيزي با كلمه اي پر فضيلت) استفاده مي شود تا چيزي را بدون بررسي شواهد بپذيريم و تصديق كنيم.3- انتقال: انتقال يعني اينكه اقتدار، حرمت و منزلت امري مورد احترام به چيزي ديگر براي قابل قبول تر كردن آن منتقل شود.4. تصديق: تصديق يعني اينكه شخصي كه مورد احترام يا منفور است بگويد فكر، برنامه يا محصول يا شخص معيني خوب يا بد است. تصديق فني رايج در تبليغ، مبارزات سياسي و انتخاباتي است.5- شايعه: شايعه در فضايي توليد مي شود كه امكان دسترسي به اخبار و اطلاعات موثق امكان پذير نباشد.6- كلي‏گويي: محتواي واقعي بسياري از مفاهيمي كه از سوي رسانه هاي غربي مصادره و در جامعه منتشر مي شود، مورد كنكاش قرار نمي گيرد. توليدات رسانه هاي غربي در دو حوزه سياست داخلي و خارجي، مملو از مفاهيمي مانند جهاني شدن، دموكراسي، آزادي، حقوق بشر و... است. اينها مفاهيمي هستند كه بدون تعريف و توجيه مشخص، در جهت اقناع مخاطبان در زمينه اي مشخص بكار گرفته مي‏شوند.7- دروغ بزرگ: اين تاكتيك قديمي كه هنوز هم مورد استفاده فراوان است، عمدتاً براي مرعوب كردن و فريب ذهن حريف مورد استفاده قرار مي‏گيرد.8- پاره حقيقت‏گويي: گاهي خبر يا سخني مطرح مي شود كه از نظر منبع، محتواي پيام، مجموعه اي به هم پيوسته و مرتب است كه اگر بخشي از آن نقل و بخشي نقل نشود، جهت و نتيجه پيام منحرف خواهد شد.9- انسانيت‏زدايي و اهريمن‏سازي: يكي از موثرترين شيوه هاي توجيه حمله به دشمن به هنگام جنگ (نرم و يا سخت)، «انسانيت‏زدايي» است. چه اينكه وقتي حريف از مرتبه انساني خويش تنزيل يافت و در قامت اهريمني در ذهن مخاطب ظاهر شد، مي توان اقدامات خشونت آميز عليه اين ديو و اهريمن را توجيه كرد.10- ارائه پيشگويي‏هاي فاجعه‏آميز: در اين تاكتيك با استفاده از آمارهاي ساختگي و ساير شيوه هاي جنگ رواني (از جمله كلي‏گويي، پاره حقيقت‏گويي، اهريمن‏سازي و ...) به ارائه پيشگويي‏هاي مصيبت‏بار مي‏پردازند كه بتوانند حساسيت مخاطب را نسبت به آن افزايش داده و بر اساس ميل و هدف خويش افكار وي را هدايت نمايند.

اسلاید 11: 11- قطره‏چكاني: در تاكتيك قطره‏چكاني، اطلاعات و اخبار در زمان هاي گوناگون و به تعداد بسيار كم و به صورتي سريالي ولي نا منظم در اختيار مخاطب قرار مي گيرد تا مخاطب نسبت به پيام مربوطه حساس شده و در طول يك بازه زماني آن را پذيرا باشد.12- حذف و سانسور: در اين تاكتيك سعي مي شود فضايي مناسب براي ساير تاكتيك هاي جنگ نرم به ويژه شايعه خلق شود تا زمينه نفوذ آن افزايش يابد. در اين تاكتيك با حذف بخشي از خبر و نشر بخشي ديگر به ايجاد سوال و مهمتر از آن ابهام مي پردازند و بدين ترتيب زمينه توليد شايعات گوناگون خلق مي شود.13- جاذبه هاي جنسي: استفاده از غریزه‏ی جنسی و نمادهاي اروتيكال از تاكتيك‏هاي مهم مورد استفاده رسانه هاي غربي است به طوري كه مي توان گفت اكثر قريب به اتفاق برنامه هاي رسانه هاي غربي از اين جاذبه در جهت جذب مخاطبان خويش به ويژه جوانان كه فعالترين بخش جامعه هستند، بهره مي‏گيرند.14- ماساژ پيام: در ماساژ پيام، از انواع تاكتيك هاي گوناگون (حذف، كلي گويي، پاره حقيقت گويي، زمان بندي، قطره چكاني و...) جنگ نرم استفاده مي شود تا پيام بر اساس اهداف تعيين شده شكل گرفته و بتواند تصوير مورد انتظار را در ذهن مخاطب ايجاد كند. در واقع در اين متد ، پيام با انواع تاكتيك ها ماساژ داده مي شود كه از آن مفهوم و مقصودي خاص برآيد.15- ايجاد تفرقه و تضاد: ازجمله اموري كه در فرآيند جنگ نرم مورد توجه واقع مي شود، تضعيف از طريق تزريق تفرقه در جامعه هواداران و حاميان حريف است. ايجاد و القاء وجود تضاد و تفرقه در جبهه رقيب باعث عدم انسجام و يكپارچگي شده و رقيب را مشغول مشكلات دروني جامعه حاميان خود مي كند و از اين طريق از اقتدار و انرژي آن كاسته و قدرتش فرسوده شود.16- ترور شخصيت: در جنگ نرم بر خلاف جنگ سخت ، ترور فيزيكي جاي خود را به ترور شخصيت داده است. در زماني كه نمي‏توان و يا نبايد فردي مورد ترور فيزيكي قرار گيرد با استفاده از نظام رسانه اي و انواع تاكتيك ها از جمله بزرگ نمايي، انسانيت‏زدايي و اهريمن سازي، پاره حقيقت گويي و... وي را ترور شخصيت مي كنند و از اين طريق باعث افزايش نفرت عمومي و كاهش محبوبيت وي مي شوند. دشمنان انقلاب و نظام اسلامي نیز با استفاده از اين تاكتيك و بهره گيري از ابزار طنز، كاريكاتور، شعر، كليپ هاي كوتاه و... كه عموماً از طريق اينترنت و تلفن همراه ، پخش مي شود به ترور شخصيت برخي افراد سياسي و فرهنگي موجه و معتبر در نزد مردم مي پردازند.

اسلاید 12: 17- تكرار: براي زنده نگه داشتن اثر يك پيام با تكرار زمان بندي شده، سعي مي كنند اين موضوع تا زماني كه مورد نياز هست زنده بماند. در اين روش با تكرار پيام، سعي در القاي مقصودي معين و جا انداختن پيامي در ذهن مخاطب دارند18- توسل به ترس و ايجاد رعب: در اين تاكتيك از حربه تهديد و ايجاد رعب و وحشت ميان نيروهاي دشمن، به منظور تضعيف روحيه و سست كردن اراده آنها استفاده مي شود. متخصصان جنگ نرم، ضمن تهديد و ترساندن مخاطبان به طرق مختلف به آنان چنين القاء مي كنند كه خطرات و صدمه هاي احتمالي و حتي فراواني بر سر راه آنان ممكن كرده است و از اين طريق، آينده اي مبهم و توام با مشكلات و مصائب براي افراد ترسيم مي كنند.19- مبالغه: مبالغه يكي از روشهايي است كه با اغراق كردن و بزرگ نمايي يك موضوع، سعي در اثبات يك واقعيت دارد. كارشناسان جنگ رواني، از اين فن در مواقع و وقايع خاص استفاده مي كنند. غربي ها همواره با انعكاس مبالغه آميز دستاوردهاي تكنولوژيك خود و اغراق در ناكامي هاي كشورهاي جهان اسلام سعي در تضعيف روحيه مسلمانان در تقابل با تمدن غربي دارند.20- مغالطه: مغالطه شامل گزينش و استفاده از اظهارات درست يا نادرست، مشروح يا مغشوش و منطقي يا غيرمنطقي است، به اين منظور كه بهترين يا بدترين مورد ممكن را براي يك فكر، برنامه ، شخص يا محصول ارائه داد. متخصصين جنگ نرم، مغالطه را با «تحريف» يكسان مي دانند. اين روش ، انتخاب استدلال ها يا شواهدي است كه يك نظر را تاييد مي كند و چشم پوشي از استدلال ها يا شواهدي كه آن نظر را تائيد نمي كند

اسلاید 13: اصول و روش‏های مقابله با جنگ نرماما چه کار کنیم تا بتوانیم با بهره‏گیری از ساز و کارهای مختلف از اعمال تهدیدات نرم پیشگیری کنیم و یا از دامنه اثرات اجتماعی فرهنگی و سیاسی آن ها را کاست و یا از میان برد.براي مقابله با جنگ نرم، نخست بايد ويژگي‌هاي اين نوع جنگ را آناليز كرده و خوب بشناسيم و بدانيم كه جنگ نرم با جنگ سخت، چه تفاوت‌هايي دارد. آنچه در جنگ سخت مورد هدف قرار مي‌گيرد، جان انسان‌ها، تجهيزات، امكانات و بناهاست كه معمولا در اين مواقع با استفاده از همين مسائلي كه مورد هدف قرار گرفته است، افكار عمومي عليه دشمن فعال مي‌شود، در حالي كه در جنگ نرم آن چه هدف قرار مي‌گيرد، افكار عمومي است.براي دستيابي به اين هدف، بايد بيش از گذشته رسانه‌ها را مورد توجه قرار دهيم و افكار عمومي داخلي و جهاني را نسبت به دروغ‌پردازي رسانه‌هاي خارجي، آگاه كنيم.اين دو مهم فقط با تقويت رسانه‌هاي خودي و تلاش براي بين‌المللي كردن اين رسانه‌ها، ميسر است. ديپلماسي رسانه‌اي در سياست خارجي هر كشور به دو صورت تحقق مي‌يابد؛ يكي مديريت رسانه‌ها توسط سازمان‌هاي ديپلماتيك رسمي كشور و ديگري به صورت خودجوش و در راستاي سياست‌هاي كلان كشورها.هر ملتي و كشوري داراي منابع قدرت نرم است كه شناسايي و تقويت و سازماندهي آن ها مي تواند براساس يك طرح جامع تبديل به يك فرصت و هجوم به دشمنان طراح جنگ نرم شود. به عنوان مثال، منابع قدرت نرم در ايران را مي توانيم «ايدئولوژي اسلامي»، «قدرت نفوذ رهبري»، «حماسه‏آفريني‏ها» و «درجه بالاي وفاداري ملت به حكومت» برشمریم.

اسلاید 14: برخی راه‏های مقابله با جنگ نرم1. گسترش دامنه و شمول فعاليت‏هاي فرهنگي.2. افزايش محصولات فرهنگي تأثيرگذار بر جامعه و جوانان.3. ایجاد راه‏های مشروع برای ارضاء نیازهای مردم.4. استفاده از ديپلماسي عمومي.5. استفاده از راهبردهاي ويژه در مورد اقوام و اقليت‏ها: اقليت‏هاي جامعه اغلب به سبب داشتن احساس نابرابري، مستعد مخالفت‏ورزي عليه نظام حاكم هستند و دشمنان فرامنطقه اي يكي از ميدان هاي فعاليت خود را در كشورهايي كه داراي تنوع قوميت هاست، قرار مي دهند. اما زماني كه نظام مستقر با انجام راهبردهاي مناسب در مناطق محروم و دور از مركز و اختصاص بودجه هاي لازم در قالب طرح هاي توسعه همه جانبه خصوصا طرح هاي اشتغال زا و به كارگيري مديريت هاي توانمند در اين مناطق و با روحيه جهادي و بسيجي مشغول خدمت به مردم شدند، مي توانند آن احساس را كم كنند يا از ميان بردارند.6. عمليات رواني متقابل: در مقابله با جنگ نرم نبايستي منفعلانه عمل كرد. عاملان تهديد نرم از انواع تبليغات، فنون مجاب سازي روش هاي نفوذ اجتماعي و عمليات رواني به منزله روش هاي تغيير نگرش ها، باورها و ارزش هاي جامعه هدف استفاده مي كنند. انجام تبليغات هوشمندانه، سريع با قدرت منطق و انديشه و احاطه ذهني بر مخاطبان جنگ نرم مي تواند يكي از روش‏هاي مقابله باشد.7. آگاهی‏بخشی عمومی.جنگ نرم، مجموعه اقدامات خصومت ‌آميز، تعمدي و برنامه‌ ريزي شده است که موجب دگرگوني در هويت فرهنگي، «ارزش ‌ها و نگرش‌‌‌ هاي پايه و بنيادين» و القاي ناکارآمدي مدل سياسي مورد قبول مردم در يک نظام سياسي مي‌‌‌شود. اين جنگ همه عرصه‌‌‌ هاي اجتماعي يک نظام سياسي را مي ‌‌‌تواند تحت تاثير قرار دهد. 

اسلاید 15: آماج جنگ نرم به مردم کشورها محدود نمي‌شود، بلکه دولتمردان و نخبگان را نيز هدف وآماج قرار مي ‌‌‌دهد. عاملان جنگ نرم در پي آن هستند که در بلند‌ مدت، منش و رفتار مخاطبان را تحت تاثير قرار دهند. مقدمه جنگ نرم سياسی، (ناکارآمد‌سازي مدل سياسي موجود)، تهاجم فرهنگي (دگرگوني در هويت فرهنگي) است. در دكترين جنگ نرم، قاعده اين است كه مردم کشور هدف، اهداف دشمن را محقق کنند. الزام آن تصرف قلب و مغز است، به عبارت ديگر، كساني كه قلب و ذهن ‌شان تسخير شده، در راستاي اهداف دشمن خود عمل‌‌‌ مي ‌كنند. 

اسلاید 16:  هدف در بعد شناختي يا ذهني، تصرف ذهن است. عاملان جنگ نرم با بهره‌ گيري از روش اقناع، مجاب‌سازي، تغيير ادراک و شست ‌وشوي مغزي، در پي آن هستند تا افکار، انديشه، ذهن و نظام شناختي مخاطبان را تحت تاثير قرار دهند. آنان در اين زمينه از روش مديريت ادراک بهره مي ‌‌‌گيرند. در اين روش تلاش مي ‌‌‌شود افراد و نخبگان کشور هدف، نسبت به مسأله ‌ای قانع شوند و اطلاعات ويژه ‌‌اي را به آنان القا کنند تا زمينه سيادت بر مغز آنان فراهم شود. هدف در بعد عاطفي و هيجاني تصرف قلب و تحريک افراد براي اقدام خاص است. عاملان جنگ نرم مي‌‌‌ کوشند تا نظام عاطفي مخاطبان و نگرش آنان را تحت تاثير قرار دهند. به عنوان مثال آنان مي‌‌‌کوشند تا نفرت مخاطبان را نسبت به حکومت خويش برانگيزند و عشق و علاقه آنان را معطوف خود سازند. تصرف قلب افراد با ارضا و تحريک انجام ‌‌‌مي‌شود. رضايت افراد از چيزي، موجب زمينه ‌سازي تصرف قلب آنان‌‌‌ مي‌شود. آنان در اين زمينه از روش عمليات رواني با توليد سوژه براي برانگيختن جامعه هدف بهره مي‌‌‌گيرند. 

اسلاید 17:  اگر ما بپذیریم که ملت مسلمان ایران، ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خود را با توجه به دیانت خویش تعریف کرده اند، به اهمیت بعد دین مداری پی می بریم. مهم تر این است که باید بدانیم دشمن نیز به اهمیت این مسئله پی برده است و برخلاف اصطلاحات و تعاریف رایج، زمینه متفاوت و مؤثرتری را صحنه اصلی جنگ نرم قرار داده است. اسلام هراسي، شيعه هراسي و ايران هراسي سه ضلع تعریف شده استكبار جهاني در جنگ نرم تدارک دیده شده علیه جمهوري اسلامي ايران است. اگر ایرانیان تاکنون همیشه پیروز جنگهای مختلف در زمینه های گوناگون بوده اند، به لطف همان آموزه های عمیق تشیع بوده که دشمن نیز پس از شکست های مختلف، به آن پی برده است. چنانکه تنها راه مبارزه با شیعه را قیچی کردن دو بال سبز و سرخ فرهنگ مهدویت و فرهنگ عاشورایی عنوان کرده اند که به اعتراف خودشان، با ولایت پذیری این قدرت شیعه دوچندان می شود. حال که دشمن کمر بسته تا با ابزار مختلف،  به ویژه ابزار رسانه، ریشه شیعه را بخشکاند، بر ماست تا با برنامه ریزی صحیح، این توطئه آنان را نیز ناکارآمد و خنثی کنیم.  اگر بپذيريم، جنگ نرم در همه حوزه‌‌‌هاي سياسي، فرهنگي، اقتصادي، علمي، اجتماعي و دینی در دو سطح نخبگان و بدنه اجتماعي شکل مي‌‌‌ گيرد، هريک از اين حوزه‌‌‌ها به راهبرد مقابله با جنگ نرم نياز دارد. روشنگري، بصيرت بخشي و شفاف سازي صحنه جنگ براي جامعه و نخبگان، ابزار مقابله با جنگ نرم دشمن است. راه مقابله در جنگ نرم، به ‌دست گرفتن ابتکار عمل و خلاقيت است. 

اسلاید 18: برخلاف آنچه غالباً مطرح می‌گردد، اتکا به قدرت نرم یا به طور دقیق‌تر رسانه، هنر، مفاهیم فرهنگ، ایدئولوژی، ارزش‌ها و... کافی نیست؛ بلکه جنگ نرم، قدرت سختی همچون ابعاد نظامی، اقتصادی، ساختاری و... را نیز درگیر می‌کند و ضمن اینکه می‌بایست به دنبال ترکیبی از منابع سخت و نرم قدرت باشیم، نیازمند تناسب در استفاده از این منابع هستیم تا معلوم شود کجا باید از منابع سخت و کجا باید از منابع نرم قدرت استفاده کرد و مشخص گردد این ترکیب و تناسب مفهوم جدیدی را می‌سازد که آن مفهوم جدید «قدرت هوشمند» است اما یکی دیگر از ابعاد مهم و اساسی جهت مقابله با دشمنان در جنگ نرم دست‌یابی به شناخت بهتر از اهداف آن‌هاست.نکته‌ی اساسی در این خصوص این است که جنگ نرم نیز مانند جنگ سخت یک پروژه‌ی تغییر است. با این تفاوت که جنگ سخت پروژه‌ی تغییر از بیرون است. به این معنا که عامل مسلط اصلی، عامل بیرونی است که این تغییرات را انجام می‌دهد؛ به طور مثال دولت بعثی عراق، هم ساختار قدرت و هم ساختار ارزشی‌اش با تهاجم نظامی آمریکا- تغییر از بیرون- بر هم ریخت و یا دولت طالبان در افغانستان با تغییر قدرتی که از بیرون و با تهاجم نیروهای نظامی ناتو به سرکردگی آمریکا انجام شد، ساختار قدرت و مناسبات ارزشی‌اش، فرو پاشید؛اما در جنگ نرم مکانیسم این تغییر، تغییر از درون است و بر همین اساس در جامعه‌ی هدف، باید یک اراده‌‌ی جمعی برای تغییر از درون آن جامعه شکل بگیرد و ساختار قدرت و مناسبات ارزشی مربوط به آن را از درون تغییر بدهد.

اسلاید 19: در این خصوص باید متذکر شد که براندازی موجودیت معنوی، محصول تغییرات در شرایط اجتماعی است که این تغییرات اجتماعی موجب به یک مطالبه و خواسته‌ می‌شود و آن مطالبه و خواسته از میزان قدرت اجتماعی برخوردار شده و ساختار قدرت را مجبور به تغییر در جهت‌گیری‌ها می‌کند.به طور مثال شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» که در ماه رمضان سال 88 و در روز قدس توسط عده‌ای سر داده شد، نشان دهنده‌ی ایجاد یک فضای اجتماعی از درون جامعه برای تغییر رفتار حکومت است و موضع ضداسرائیلی و حمایت از فلسطین را به عنوان یک جهت‌گیری اصلی از انقلاب، مورد اعمال فشار خود قرار می‌دهد و اگر ساختار قدرت در برابر این اعمال فشار بخشی از جامعه ناتوان بود، مجبور به تغییر در جهت‌گیری خودش در این موضع می‌شد.هرچند گذشت زمان و افشای ماهیت ضددینی جریان موسوم به سبز در عاشورای همان سال زمینه‌ی حضور بخش بزرگتری از جامعه را در نهم دی ماه و در حمایت از مواضع نظام و رهبری فراهم کرده که باعث تثبیت دوباره‌ی موجودیت معنوی جمهوری اسلامی ایران می‌گردد. دقیقاً بر همین مبناست که رهبر معظم انقلاب اسلامی در آذر ماه سال 87 و پیش از آشکار شدن فتنه‌ی 88 در جمع دانشجویان دانشگاه علم و صنعت در خصوص سیرت و صورت نظام سخن به میان می‌آورند و اقدام به افشای اهداف دشمن برای فاصله انداختن بین این 2 رکن می‌کنند؛ اما آنچه منجر به فرآیند تغییر در جنگ نرم می‌گردد و پایه‌ی تغییرات اجتماعی است، تحولات ارزشی در یک جامعه است.

اسلاید 20: یکی از شیوه هایی که در جنگ نرم به کار می رود، مشابه و همانندسازی و ایجاد متشابهات است تا با جایگزین سازی چیز تقلبی به جای اصیل، مردم را بدان سرگرم کنند و در یک بازی زرگری، حق و باطل را در هم آمیزند و مقاصد زشت و بد خویش را تحقق بخشند.قرآن به این مسئله از جهات گوناگون پرداخته است. گزارش های قرآنی روشن می سازد که این شیوه بارها از سوی دشمنان قرآن و اسلام به کار گرفته شده است. از جمله موارد استفاده این شیوه را می توان در مدعیان پیامبری و آوردن آیات مشابه و متشابه با قرآن و نیز مسجدسازی ردگیری کرد. بی گمان مسجد ضرار یکی از مهم ترین پایگاه های دشمن برای بهره مندی از این شیوه است. درس های بسیاری از این مسئله می توان گرفت که نویسنده به برخی از آنها در این مطلب اشاره کرده است.

اسلاید 21: جنگ نرم، جنگ اندیشه هاجنگ نرم در برابر جنگ سخت، به جای اینکه جنگ بدنی و فیزیکی باشد، جنگ اندیشه ها و تسخیر عقل ها و قلب هاست. در جنگ سخت، قتل و یا تسلط بر جسم و جغرافیا و منطقه اصالت دارد. در این جنگ آنچه حکومت می کند شمشیرهاست تا منافع پیروز میدان را برآورده سازد؛ اما در جنگ نرم، جنگجو در اندیشه تسلط بر جسم از طریق تسلط بر جان و روح فرد است، بی آنکه هیچ ضربه ای به جسم یا مناطق جغرافیایی وارد سازد. هدف از جنگ نرم بندگی به جای بردگی است؛ چرا که فکر و قلب شخص را چنان به تسخیر خویش درمی آورد که نه تنها خود را برای معبود خویش فدا می کند بلکه همه هزینه های تحقق مقاصد و اهداف معبود را متقبل شده و با نیت خالص بدان می پردازد و دمی از انجام مأموریت ها و تکالیف باز نمی ایستد.

اسلاید 22: قرآن رابطه ای را که میان بنده و معبود ایجاد می شود، رابطه ولایی می داند. در رابطه ولایی که مبتنی بر محبت و دلبستگی نه وابستگی است، شخص با تمام وجودش خود را وقف اهداف مولا می کند و با جان و دل تمام سرمایه های مادی و غیرمادی خویش را مصروف اهداف و مقاصد مولا می کند و هیچ گاه از انجام آن دلزده نمی شود و دمی کوتاه نمی آید؛ چرا که انجام تکالیف و وظایف و مقاصد مولا را موجب ازدیاد محبت و جلب محبت بیشتر او می داند.از نظر قرآن این ارتباط تنها میان خدا و خلق به وجود نمی آید که یک ارتباط طبیعی و درست و راستین است؛ بلکه ممکن است میان انسان و شیطان نیز پدید آید و میان آنان رابطه ولایت پدید آید به گونه ای که انسان خود را همان گونه که برای خدا وقف می کند، وقف شیطان و مقاصد او می کند. از این رو خداوند از وحی شیاطین در میان خودشان همانند وحی الهی به انسان سخن به میان می آورد و از ولایت شیطان و انسان سخن می گوید. (انعام، آیات 112 و 121؛ نساء، آیه76)از نظر قرآن، جنگ نرم مبتنی بر تسلط فکری، فرهنگی و قلبی و براساس محبت و دلبستگی نه وابستگی است؛ هر چند که دلبستگی وابستگی را نیز به دنبال خواهد آورد.به هرحال، جنگ نرم، جنگ اندیشه ها و تسخیر قلوب و تسلط بر همه وجود انسان و جوامع بشری است. دراین جنگ کسی کشته نمی شود ولی همه، مسخ فکری و فرهنگی می شوند و از انسان عاقل و فعال به انسانی مطیع، بی خرد و منفعل تبدیل می شوند. دراین راه نیز از همه علوم انسانی و اجتماعی چون روان شناسی، جامعه شناسی و مردم شناسی و ابزارهایی چون رسانه و مانند آن بهره گرفته می شود.اصولا چیزی به نام دشمن در جنگ نرم وجود ندارد، بلکه در جنگ نرم همواره از نوع دوستی، حقوق بشر، دموکراسی و مردم سالاری و مانند آن استفاده می شود تا نوعی همدلی و همراهی در مخاطب برانگیخته شود.

اسلاید 23: روش دیگری که برای اعتمادسازی در مخاطب در جنگ نرم مورد استفاده قرار می گیرد، متشابه سازی است. متشابه سازی به این هدف انجام می گیرد که مخاطب در شناخت راست و نادرست و حق و باطل در ماند. تردیدافکنی و تخریب محتوا از درون از کارکردهای متشابه سازی است. ایجاد شبهات به معنای حق و باطل را در هم آمیختن، از دیرباز مورد استفاده بوده و آثار و کارکردهای خود را به خوبی نشان داده است.گام دیگری که در جنگ نرم برای اعتمادسازی و تخریب درونی انجام می گیرد، مشابه سازی است. مشابه سازی یعنی همانند سازی به گونه ای که شخص گمان کند که همان است، درحالی که تنها همانندی آنان، در ظاهر است ولی در محتوا هیچ گونه همانندی وجود ندارد.اصولا چیزی به نام دشمن در جنگ نرم وجود ندارد، بلکه در جنگ نرم همواره از نوع دوستی، حقوق بشر، دموکراسی و مردم سالاری و مانند آن استفاده می شود تا نوعی همدلی و همراهی در مخاطب برانگیخته شود.روش دیگری که برای اعتمادسازی در مخاطب در جنگ نرم مورد استفاده قرار می گیرد، متشابه سازی است. متشابه سازی به این هدف انجام می گیرد که مخاطب در شناخت راست و نادرست و حق و باطل در ماند. تردیدافکنی و تخریب محتوا از درون از کارکردهای متشابه سازی است. ایجاد شبهات به معنای حق و باطل را در هم آمیختن، از دیرباز مورد استفاده بوده و آثار و کارکردهای خود را به خوبی نشان داده است.گام دیگری که در جنگ نرم برای اعتمادسازی و تخریب درونی انجام می گیرد، مشابه سازی است. مشابه سازی یعنی همانند سازی به گونه ای که شخص گمان کند که همان است، درحالی که تنها همانندی آنان، در ظاهر است ولی در محتوا هیچ گونه همانندی وجود ندارد.مشابه و متشابه سازی از شیوه های مورد استفاده در جنگ نرم است. در متشابه سازی که آمیزه ای از حق و باطل است، افراد کم خرد مورد سوءاستفاده قرار می گیرند و به سبب عدم تسلط کامل گمان می کنند که حق را می شناسند و این گونه در دام فتنه می افتند و پیرو آن می شوند. (آل عمران، آیه 7)اما در مشابه سازی این توده های مردم هستند که مورد خطاب پیام ها هستند؛ زیرا مردم، به ظاهر امور توجه دارند و عقل شان در چشم شان است. لذا به سادگی پیرو پیامی قرار می گیرند که در پیام مشابه وجود دارد و در همان مسیر پیام مشابه گام برمی دارند و معتقد بدان می شوند.

اسلاید 24: منافقان هرچند که در دوره پیامبر(ص) با هوشیاری آن حضرت(ص) نتوانستند به اهداف پلید و شوم خویش برسند، ولی پس از رحلت با مشابه و متشابه سازی توانستند مسیر دولت اسلامی را منحرف کرده و با غصب خلافت، جامعه را به سوی اسلامی سوق دهند که به تعبیر امیرمؤمنان علی(ع) پوستین وارونه ای بود که به نام اسلام بر تن امت کرده بودند. نتایج این انحراف در صدر اسلام، شهادت امامان(ع) و جنگ ها و فتنه های داخلی و ضعف و سستی اسلام و گرفتاری امت بود که تاکنون ادامه دارد.

اسلاید 25: مسجد ضرار، همانندسازی با پایگاه دیناز جمله کارهایی که در جنگ نرم در عصر رسالت انجام گرفت، همانند سازی دشمن و منافقان با پایگاه های دولت اسلامی بود.از آن جایی که مسجد در عصر پیامبر(ص) به عنوان پایگاه دولت اسلامی بود و همه تصمیمات مهم از فکری و فرهنگی و نظامی و قضایی و مانند آن در آنجا انجام می گرفت، دشمن در اندیشه همانندسازی برآمد تا بدین وسیله توده های مردم را فریب دهد و به سوی پایگاه خود بکشاند و در یک فرآیندی آنان را مسخ فرهنگی کرده و بر دل ها و اندیشه های آنان تسلط یابد.دشمن در برابر مسجد پیامبر(ص) در این اندیشه افتاد که مسجدی مشابه بسازد تا پایگاه آموزشی، فکری و فرهنگی و نظامی و اطلاعاتی و قضایی آنان باشد. از آن جایی که فضای گفتمانی غالب در مدینه، گفتمان ناب اسلامی بود، آنها می بایست با متشابه و مشابه سازی کارهای خویش را پیش می بردند.مسجد ضرار مسجدی است که در هنگام غیبت رسول اکرم(ص) و حضور در جبهات جنگ یعنی جنگ تبوک از سوی گروهی از منافقان ساخته می شود. رهبری این گروه از منافقان را مردی به نام ابوعامر برعهده داشت که در زمان جاهلیت در مسلک راهبان بود. وی پس از هجرت پیامبر(ص) به مدینه و حاکمیت اسلام، بر آن حضرت(ص) حسد ورزید و در شمار مخالفان سرسخت اسلام قرار گرفت.او به منافقان وعده داد که به سوی قیصر روم خواهد رفت و با لشکری از سوی او به مدینه هجوم خواهد آورد تا مسلمانان را سرکوب کند؛ اما مرگ به او مهلت نداد و مرد.پیامبر(ص) پس از بازگشت از تبوک، عاصم بن عوف و مالک بن دخشم را مأموریت داد تا آن را ویران کنند و ساختمان را به آتش کشند و بسوزانند. زیرا این مکان برخلاف مسجدهای واقعی از هیچ گونه قداستی برخوردار نبود. (الکشف و البیان، ثعلبی، ج 5، ص 92؛ مجمع البیان، ج 5 و 6، ص 110)خداوند در آیاتی مسجد ضرار را مسجدی می داند که برپایه ضرر و زیان رسانی به جامعه اسلامی بنا شده است و برخلاف اسم مشابه مسجد که برآن نهاده شده بود، مکان کفر بود؛ چرا که بناگذاری آن به دست افراد منافق و کافری بود که به ظاهر اسلام آورده بودند تا در پناه این نام در امنیت باشند و از فواید شهروندی بهره برند ولی هیچ اعتقاد و تعهدی نسبت به امت و جامعه اسلامی و دولت اسلامی نداشتند.هدف از ساخت مسجد از سوی منافقان، تفرقه افکنی میان مسلمانان و توطئه علیه اسلام و دولت اسلامی بود. منافقان دراین اندیشه بودند که پایگاهی را در جامعه اسلامی برای خود داشته باشند بی آنکه دولت و امت را حساس کنند. از این رو پایگاهی را به عنوان مسجد می سازند تا با مشابه سازی با مسجد پیامبر(ص) که مرکز آموزش و پرورش و برنامه ریزی دولت اسلامی بود، آنان نیز پایگاهی را داشته باشند که به دور از هرگونه حساسیت های امنیتی باشد. (توبه، آیات 107 و 109)

اسلاید 26: مسجدهای ضرار در عصر حاضردرجهان امروز همین نقش (مسجد ضرار) را برخی سازمان های فرهنگی و پایگاه های خبری و اطلاع رسانی و خانه های سینما و مانند آن به عهده گرفته اند که در شکل سازمان های مردم نهاد به دور از حساسیت های امنیتی، به تخریب و توطئه مشغول هستند. استفاده از مجالس عزای حسینی و دیگر عناوین دینی و مذهبی از مصادیق همانندسازی است که منافقان جدید آن را انجام می دهند تا اهداف شوم و پلید خویش را پیش برند.دراین نهادها و مراکز همچون مسجد ضرار، دشمن به ترویج کفر و فساد و فحشاء، تفرقه افکنی، توطئه چینی، تجمع بخشی به مخالفان، مدیریت و برنامه ریزی میان آنان، محافل سری و به ظاهر ایمانی مشغول است. (همان آیات)خداوند دراین آیات فرمان می دهد که چنین مراکز و نهادهایی می بایست از جامعه اسلامی برچیده و به آتش مومنان سوخته و تخریب شود. البته افشای نیات شوم بانیان این گونه مراکز و آگاهی بخشی افکار عمومی نسبت به آنان از واجبات و مقدمات آن است؛ زیرا دشمن به سبب مشابه و متشابه سازی، کم خردان و بی خردان را با خود همراه کرده است. تخریب مساجد ضرار و مراکز فرهنگی، غوغایی را در میان مردم ایجاد می کند که ای وای حقوق بشر و حقوق مردم و مسلمانی از میان رفته است. بنابراین، افشاگری و آگاه سازی مردم نسبت به توطئه ها و برنامه ها مقدمه ای بر رهایی از جنگ نرم دشمن و همراه سازی مردم و جامعه است که خداوند در آیه 107 سوره توبه بر آن تاکید می کند.

اسلاید 27: مسجدهای ضرار در عصر حاضردرجهان امروز همین نقش (مسجد ضرار) را برخی سازمان های فرهنگی و پایگاه های خبری و اطلاع رسانی و خانه های سینما و مانند آن به عهده گرفته اند که در شکل سازمان های مردم نهاد به دور از حساسیت های امنیتی، به تخریب و توطئه مشغول هستند. استفاده از مجالس عزای حسینی و دیگر عناوین دینی و مذهبی از مصادیق همانندسازی است که منافقان جدید آن را انجام می دهند تا اهداف شوم و پلید خویش را پیش برند.دراین نهادها و مراکز همچون مسجد ضرار، دشمن به ترویج کفر و فساد و فحشاء، تفرقه افکنی، توطئه چینی، تجمع بخشی به مخالفان، مدیریت و برنامه ریزی میان آنان، محافل سری و به ظاهر ایمانی مشغول است. (همان آیات)خداوند دراین آیات فرمان می دهد که چنین مراکز و نهادهایی می بایست از جامعه اسلامی برچیده و به آتش مومنان سوخته و تخریب شود. البته افشای نیات شوم بانیان این گونه مراکز و آگاهی بخشی افکار عمومی نسبت به آنان از واجبات و مقدمات آن است؛ زیرا دشمن به سبب مشابه و متشابه سازی، کم خردان و بی خردان را با خود همراه کرده است. تخریب مساجد ضرار و مراکز فرهنگی، غوغایی را در میان مردم ایجاد می کند که ای وای حقوق بشر و حقوق مردم و مسلمانی از میان رفته است. بنابراین، افشاگری و آگاه سازی مردم نسبت به توطئه ها و برنامه ها مقدمه ای بر رهایی از جنگ نرم دشمن و همراه سازی مردم و جامعه است که خداوند در آیه 107 سوره توبه بر آن تاکید می کند.

اسلاید 28: تاکید خداوند بر برخورد عالمانه و حکیمانه با این گونه مباحث به خودی خود نشان می دهد که در جنگ نرم نمی توان با خشونت، دشمن را سرکوب و ناکام گذاشت، بلکه باید با بهره مندی از خرد و علم و حکمت با نرمی دشمن را شکست داد. (توبه، آیات 107 تا 110)سخن دراین مقوله بسیار است و خداوند در قرآن به این مسئله در جهات و ابعاد گوناگونی پرداخته است ولی بیان و تحلیل و تبیین همه آنها بیرون از حوصله این مقال است و به وقتی دیگر واگذار می شود.جنگ نرم یک جنگ واقعی است که ابعاد مختلفی دارد و دشمن در این جنگ به دنبال ناکارآمدی نظام اسلامی است. استراتژی دشمن، جلوگیری از تحقق و ترویج راهبردی‌های پنج‌گانه یعنی انقلاب، نظام، دولت، جامعه و تمدن اسلامی است

اسلاید 29: دشمن به دنبال آن است که با استحاله مدل خانواده، به سبب تغییر سبک زندگی اسلامی به سبک زندگی غربی، آن را از مسیر کارکردهای خود منحرف سازد تا بدین وسیله جامعه را از مسیر اسلامیت خارج کند.نبود جامعه اسلامی، مانع از بر سرکارآمدن دولت اسلامی می‌شود و به این ترتیب استحاله جامعه اسلامی، استحاله دولت اسلامی را در پی داشته و پس از استحاله نظام اسلامی، پدیده انقلاب اسلامی به شکست انجامیده و کارآمدی این فرضیه را در اذهان جهانیان باطل می‌کند.به نظر می‌رسد سیر مذکور، نقشه راه دشمن در براندازی نرم نظام جمهوری اسلامی ایران است. به واقع تنگه احد جنگ نرم، خانواده است و استراتژی «خانواده‌زدایی» از جمله مهم‌ترین و کارآمدترین راهبردهای تحقق امپراتوری و دهکده جهانی دانسته شده است تا جایی که رؤسای سلطه در این راستا، جهانی سازی سبک ِزندگی آمریکایی را مورد توجه ویژه قرار داده و از آن به‌عنوان مهم‌ترین استراتژی اجتماعی جهانی سازی یاد نموده و بودجه‌های کلانی را در این راستا به تصویب رسانده‌اند.رد پای این اعتبارات در تأسیس و تولیدات رسانه‌ها و ماهواره‌های بیگانه مانند شبکه‌های من و تو و فارسی وان، و همچنین در فضای سایبر به وضوح به چشم می‌خورد.

اسلاید 30: جای خوشبختی است که در جنگ نرم با محوریت خانواده زدایی، موضع ما فعال است؛ زیرا مدل خانواده اسلامی به گونه‌ای است که برمبنای نظام حق و تکلیف و در برداشتن عالی‌ترین مفاهیم ارزشی ِاخلاقی از جمله ایثار، صداقت، شرافت، عزت، عشق و محبت، نشاط و شادابی قادر است مدرن‌ترین ابزار زندگی مانند سبک جامعه متکامل و متعالی، سبک اقتصاد پویا، سبک ارتباط مترقی، سبک بهداشت روانی مؤثر، سبک فرهنگ متمدن و.... را به تصویر کشاند، غنی‌ترین مدل جامعه – جامعه تمدن‌ساز- را به منصه ظهور رساند و جامعه مبتنی بر این الگوی خانواده را بر اساس مؤلفه ژئو کالچری به هارتلند، یعنی قلب حیات و تمدن بشری، تبدیل نماید.شایسته است اکنون که ایران اسلامی با تکیه بر اندیشه ناب اسلامی به‌عنوان ام‌القرای جهان اسلام، نجات جامعه بشری از ورطه سقوط را مشی خویش قرارداده است، ضمن توجه همه جانبه به مقوله خانواده و حفظ آن از گزند آسیب‌ها، نظریه اصیل خانواده اسلامی را به‌عنوان نسخه‌ای شفابخش، به جهانِ رو به اضمحلالِ بشریت تجویز نماید. به این منظور می‌باید در پالایش و پایش نظام خانواده در کشور، به منظور بهره مندی از ثمرات آن و الگوسازی برای بشریت، اهتمام ویژه‌ای مبذول گردد.

اسلاید 31: به نظر می‌رسد امروزه بی‌توجهی به ابعاد مسأله خانواده، این نسخه بی‌‌بدیل را دستخوش آسیب‌هایی نموده است که برخی از آن‌ها عبارتند از:1. کمرنگ شدن اهمیت تشکیل خانواده2. استحاله کارکردهای خانواده3. برخوردار نبودن خانواده از استمرار و استکمال کافی (افزایش نرخ رشد طلاق و کاهش نرخ رشد ازدواج)در این میان تهدیدهایی در کمین حوزه مسایل زنان و خانواده است که به نظر می‌رسد در سایه راه‌کارهای زیر قابل رفع باشد:1. تدوین نقشه جامع خانواده اسلامی – ایرانی2. ایجاد نگاه استراتژیک و سیستمی به حوزه مسایل خانواده با رویکرد مبانی اسلامی

اسلاید 32: مروری بر گزارش‌های این موسسات و نهادها نشان می‌دهد که چگونه برای تحقق جنگ نرم در ایران فعال بوده و نه تنها تصمیم‌های لازم را اتخاذ کرده‌اند، بلکه به صورتی متمرکز، مدیریت و فرماندهی سطوح عالی را برعهده داشته و هزینه‌های لازم را برای عملیاتی کردن آن پرداخت می‌کردند.در عین حال در سطوح راهبردی، این موسسات و نهادهای مطالعاتی به ظاهر مستقل و غیردولتی هستند که تحت یک فرماندهی، وظایف خود را انجم می‌دادند ما در این بخش به عملکرد هر دو گروه از نهادهای فعال که در راه‌اندازی جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی نقش داشته‌اند، می‌پردازیم. تدوین سیاست‌ها و برنامه ریزی‌های مرتبط با جنگ نرم در ایالات متحده آمریکا، عموماً برعهده نخبگان و اندیشمندانی قرار می‌گیرد که در نهادهایی به نام اتاق فکر حضور دارند و در خدمت اهداف و برنامه‌های صاحبان قدرت که عموماً کارتل‌ها و صنایع بزرگ همچون صنایع پیچیده نظامی، شرکت‌های نفتی بزرگ و احزاب و لابی‌های قدرتمند می‌باشند، قرار می‌گیرند.در کشور آمریکا متجاوز از 2700 اتاق فکر وجود دارد. نقش این اتاق‌های فکر این است که مسائل مهم مرتبط با سیاست‌های داخلی و خارجی را مورد مطالعه و بررسی قرار داده و ضمن ارائه جمع بندی در مورد موضوعی خاص، به ارائه راهکارها و راهنمایی‌های عملیاتی می‌پردازند.این نهادها نوعاً به مدیران اجرایی و دستگاه‌های تصمیم‌گیری متصل هستند و بعضاً هم افرادی که عضو یک اتاق فکر هستند، در هیئت حاکمه نیز حضور داشته و عنصر تاثیرگذاری در ساختار تصمیم‌گیری نظام آمریکا می‌باشند.

اسلاید 33: در اینجا به صورتی اجمالی و مختصر به شرح برجسته‌ترین این اتاق‌های فکر که درباره ایران کار می‌کنند، می‌پردازیم.1- شورای روابط خارجیاین نهاد از مهم‌ترین اتاق‌های فکر در آمریکا می‌باشد که در سال 1921 پایه‌گذاری شد و عموماً چهره‌های معروف و مشهور آمریکا در حوزه روابط خارجی در آن عضویت دارند و ظاهراً مستقل از هر یک از نهادهای تاثیرگذار و لابی‌ها می‌باشد در عین حال نهادی است که هم مقام‌های دولتی و هم مدیران تجاری و اندیشمندان دانشگاهی و نخبگان و روزنامه نگاران، در آن حضور داشته و هدف خود را بر این قرار داده‌اند که به تصمیم‌گیرندگان و سیاست‌گذاران دولتی کمک کنند تا درک بهتری از جهان خارج پیدا کنند تا در انتخاب‌های خود در سیاست خارجی ایالات متحده، نظرات آنها را مورد استفاده قرار دهند.شخصیت‌های معروفی همچون:کسینجر، برژینسکی، هانتینگتون، فوکویوما و .... در این اتاق فکر عضویت داشته و دارند و ریاست فعلی آن برعهده ریچاردهاس می‌باشد.در سپتامبر 2006(شهریور 1385)، این شورا میزبان دکتر احمدی نژاد رئیس جمهور ایران بود که یک جلسه پرسش و پاسخ را با 19 نفر از اعضای شورا ترتیب داده بودند.

اسلاید 34: 2- انستیتو تحقیقاتی بروکینگزانستیتو تحقیقاتی بروکینگز از جمله اتاق‌های فکر است که برای حزب دمکرات آمریکا تصمیم‌سازی می‌کند.یکی از اصلی‌ترین محورهای کاری این انستیتو طی دو دهه گذشته، بررسی مسائل ایران بوده است.از جمله این موسسه اخیراً گزارشی در مورد ایران تهیه و ذیل عنوان زیر منتشر کرد:کدام راه به سوی ایران: راهکارهای پیشنهادی برای یک راهبرد جدید آمریکا در قبال ایران.راهکاری که این اتاق فکر برای مقابله با ایران پیشنهاد کرد، انقلاب رنگین (مخملین) بود. در این رابطه، رالف فوریس طی مقاله‌ای با عنوان «نخبگان جهانی سیا در پشت جنگ کثیف علیه ایران» با اشاره به پیشنهاد بروکینگز در هفته نامه امریکن فری پرس منتشر کرد، او نوشت:بروکینگز یک جنگ وکالتی را در فضای سایبر علیه ایران کلید زده است که ایرانیان را غرق در اطلاعات غلط با پیام‌های توئیتری متضاد و عکس‌های تقلبی کند.ولی نصر معاون ارشد مطالعات خاورمیانه‌ای شورای روابط خارجی آمریکا هم در این باره گفته است:من فکر می‌کنم که هرکس درمنطقه می‌داند که با حمایت آمریکا از عناصر ضد ایرانی در منطقه و همچنین گروه‌های مخالف داخل ایران، یک جنگ وکالتی هم اکنون درجریان است.در انستیتو بروکینگز افرادی هستند که سال‌ها در سیاست خارجی آمریکا فعال بوده‌اند که از جمله می‌توان به مارتین ایندایک اشاره کرد که سال‌ها سفیر آمریکا در تل‌آویو بوده و اینک مسئول سابان، شعبه‌ای از اتاق فکر بروکینگز است.او همچنین به همراه کنت پولک اخیراً کتابی درباره چگونگی سرنگونی نظام جمهوری اسلامی نوشته است.مایکل لدین و کنت تیمرمن بنیادی را تحت عنوان «بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها» به وجود آورده‌اند که به طور کامل روی ایران تمرکز دارند.خصوصیت مشترک اعضای بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها این است که همه از کارشناسان خبره حوزه ایران به حساب می‌آیند.بروکینگز یک مرکز دیگر هم دارد که یک صهیونیست اداره آن را به عهده دارد و به طور خاص روی ایران تمرکز دارد، حیم سابان مرکز مطالعات خاورمیانه را اداره می‌کند سابان جمله معروفی دارد.تنها چیزی که برای من مهم است اسرائیل می‌باشد. بروکینگز با وجود این ترکیب، وانمود می‌کند از رویه‌ای متعادل و بی‌طرفانه پیروی می‌کند!

اسلاید 35: 3- موسسه تحقیقاتی آمریکایی اینتراپرایزیکی دیگر از اتاق‌های فکر آمریکا، انستیتو تحقیقاتی اینترپرایز می‌باشد که به عنوان اتاق فکر جمهوری‌خواهان عمل می‌کند.جرج بوش در سال 2007 به این موسسه آمد و در سخنرانی خود در این موسسه گفت: اکنون 20 نفر از اعضای شا عضو ارشد دولت من هستند.اعضای برجسته اینترپرایز در هنگامی که جمهوری‌خواهان در حاکمیت هستند به درون دولت می‌روند و زمانی که حزب رقیب به پیروزی می‌رسد، به اتاق فکر اینترپرایز باز می‌گردند.اتاق فکر «مطالعات واشنگتن» یکی از زیرمجموعه‌های اینترپرایز است که به طور خاص روی ایران کار می‌کند و ترکیبی از عناصر آمریکایی و ایرانی را در خود جای داده است.4- موسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتنانستیتو سیاست خاور نزدیک واشنگتن یکی دیگر از اتاق‌های فکر است که دموکرات‌هایی نظیر دنیس رایس، پاتریک کلاسون و مایکل اینزستاد در آن به طور خاص روی ایران کار می‌کنند.آنان نیز افرادی نظیر ولی نصر را در کنار خود جای داده‌اند البته این دو هم زمان عضو شورای روابط خارجی آمریکا نیز می‌باشند.مایکل اینزستاد در ماه سپتامبر 2010، مقاله‌ای تحت عنوان نیروهای امنیتی ایران و اپوزیسیون درباره سپاه پاسداران منتشر کرد.رند دو واشنگتن دی سی دو اتاق فکر دیگر آمریکایی‌‌هاست که به طور خاص روی ایران کار می‌کنند.این دو اتاق فکر به طور میانگین ماهانه بین 2 تا 5 مقاله مهم و یا کتابچه درباره ایران منتشر می‌کنند.در این میان، بعضی از مراکز نظیر بنیاد دموکراسی در ایران که کنت تیمرمن آن را اداره می‌کند و بنیاد هری تیچ هم هستند که به طور خاص درباره ایران کار می‌کنند و تاثیرات مهمی در نگرش آمریکایی‌ها نسبت به ایران برجای می‌گذارند ولی اتاق فکر خوانده نمی‌شوند.

اسلاید 36: 5- موسسه هووراین مرکز وابسته به دانشگاه استنفورد و به عنوان یکی دیگر از اتاق‌های فکر نومحافظه کاران است که در سال 1919 توسط هربرت هوور، رئیس جمهور وقت آمریکا تاسیس شد.از جمله پروژه‌هایی که این موسسه در رابطه با ایران تهیه و تدوین کرد، تحت عنوان دموکراسی در ایران می‌باشد که از جمله پروژه‌ها مهم این موسسه است و عباس میلانی ومایکل مک فال مدیریت آن را برعهده دارند و در سال 2005 گزارش تحقیقاتی دیگری تحت عنوان فراسوی تغییرات تدریجی یک استراتژی جدید در قبال ایران منتشر کرده‌اند.

اسلاید 37: - کمیته خطر جاریاین نهاد در اوج جنگ سرد در سال 1950 به عنوان تشکیلاتی در راستای ایجاد اجماع ملی برای مقابله و به منظور آموزش و آماده‌سازی آمریکاییان با به اصطلاح توسعه طلبی اتحاد جماهیر شوروی در عرصه سیاسی آمریکا ظاهر شد و راهبرد جنگ نرم توسط این کمیته در سال‌های پایانی دهه 1980 طراحی شد، ولی در این زمان، هدف دیگر اتحاد جماهیر شوروی نبود، بلکه ایران و جهان اسلام به عنوان خطر جدی تحت نام‌های بنیادگرایی اسلامی و تروریسم، مطمح نظر قرار گرفت و برای تقابل با آن از طریق جنگ نرم برنامه ریزی کرد.این کمیته متشکل از برخی تعاملات بلندپایه سیاسی- امنیتی، دانشگاهیان و محققان موسسات پژوهشی آمریکا می‌باشد که به جناح محافظه‌کار تعلق دارد.افراد همچون جوزف لیبرمن (سناتور صهیونیست)، جیمزولسی، ایلمان برمان، معاون شورای روابط خارجی، دانیل پلتکا، مارک پالمر، الیوت کوهن، فرانک گافنی و دانیل پایپس از جمله اعضای آن می‌باشند.از جمله اتاق‌های فکر که صرفاً برای برخورد با مسئله ایران ایجاد شده است، اتاق فکر کمیته سیاست‌گذاری ایران، می‌باشد که در سال 2005 با حضور مقامات دولتی سابق آمریکا از وزارت امور خارجه، وزارت دفاع (پنتاگون)، کاخ سفید، جامعه اطلاعاتی همچون DIA و CIA و همچنین نخبگان دانشگاهی تاسیس شد.ماموریت این کمیته فراخوانی برای تغییر در تهران به وسیله ایرانی‌ها به جای آمریکایی‌ها و تاکید بر اتخاذ راه‌حل سوم بود.براین اساس توصیه می‌کند که راه حل‌های نظامی و دیپلماتیک باید همچنان مورد توجه باشد در همان حال که نقش مرکزی را به مخالفین ایرانی داده تا تغییرات به اصطلاح دموکراتیک(!) در این کشور تسهیل شود.این کمیته در سال 1384، بعد از پیروزی احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری، گزارشی را تحت عنوان انتخاب‌های سیاسی آمریکا برای ایران و مخالفین سیاسی ایرانی، در پاسخ به پیروزی احمدی نژاد در ریاست جمهوری منتشر کرد که در آن آمده است.زمانی که ما با شکست دیپلماسی و غیرممکن بودن ضربه نظامی علیه ایران هسته‌ای مواجه هستیم، رئیس جمهور جرج بوش روش درستی را انتخاب کرد که باید مردم ایران را تقویت و قدرت بخشیده تا نسبت به تغییر رژیم اقدام کنند.این گزارش به نکته جالبی که اساس و پایه راه‌اندازی جنگ نرم می‌باشد اشاره می‌کند: آنچه که تهران را به حرکت درمی‌آورد و موجب دشمنی و خصومت در برابر اسرائیل و آمریکا می‌شود، ناشی از احساس تهدید از طرف آنها نیست، بلکه ناشی از ماهیت ایدئولوژی انقلابی رژیم می‌باشد.برهمین اساس برنامه‌ریزی برای انجام عملیات جنگ نرم در ایالات متحده آمریکا حاصل تفکرات پیچیده و یک بوروکراسی عظیم و هزینه های فراوان است.قدرت نرم توانایی تأثیرگذاری بر دیگران برای کسب نتایج مطلوب از طریق جذابیت به جای اجبار یا تطمیع است. ایده جذب به عنوان نوعی از قدرت به فیلسوفان چین باستان ازجمله لائوتسه در قرن هفتم قبل ازمیلاد برمی گردد.

اسلاید 38: سؤال اساسی اینجاست که در جنگ نرم حاضر می‌بایست کدام مؤلفه‌های وضعیت موجود را بررسی کرد و جهت انجام دفاع مؤثر و همچنین تهاجم مؤثر به چه قدرتی می‌بایست تکیه کرد. به طور واضح‌تر، در صورتی که قدرت را بر مبنای منابع آن به 2 طیف نرم و سخت تقسیم کنیم، در جنگ نرم کدام بخش از منابع قدرت را می‌بایست درگیر کنیم؟ آیا برای دفاع و تهاجم مؤثر در جنگ نرم و پیشبرد اهداف مورد نظر، اتکا به قدرت نرم یا به طور دقیق‌تر رسانه، هنر، مفاهیم فرهنگ، ایدئولوژی، ارزش‌ها و... کافی است؟ آیا جنگ نرم، قدرت سختی همچون ابعاد نظامی، اقتصادی، ساختاری و... را درگیر نمی‌کند؟در پاسخ به اینکه چه کیفیتی از قدرت در جنگ نرم درگیر می‌شود، آنچه از سوی نخبگان فکری و فرهنگی ارائه می‌گردد این است که قدرت نرم، یعنی فرهنگ و ایدئولوژی و ابزارهایی از این جنس، اهداف جنگ نرم را پیش می‌برند؛ اما باید گفت این تلقی دقیق نیست، چرا که واقعیت‌هایی در محیط بیرونی وجود دارد که این تعریف نمی‌تواند آن‌ها را توضیح دهد یا پاسخی برای آن فراهم کند.برای مثال، حادثه‌ی 11 سپتامبر در ظاهر یک تهدید سخت است، اما نتیجه‌ی‌ این تهدید سخت که زمینه‌ساز افزایش قدرت نرم آمریکا می‌شود منجر به پیشبرد گفتمان مبارزه با تروریسم در سطح جهانی می‌گردد؛ یعنی یک تهدید به ظاهر سخت زمینه‌ساز افزایش قدرت نرم گردیده است. در مثالی، می‌توان به ساختار شوروی سابق اشاره کرد. این کشور مهم‌ترین نماد تفکر کمونیستی و سوسیالیستی در زمان خود بود. اندیشه‌‌های مارکسیستی به عنوان قدرت إغنایی و قدرت نرم آن محسوب می‌شد و تا قبل از فروپاشی، استدلال‌ها و تئوری‌هایی که برای دفاع از مارکسیسم ارائه می‌شد دارای یک ظرفیت إغنایی و قابل پذیرش در بدنه‌های اجتماعی و روشن‌فکری کشورهای اروپایی و حتی کشورهای عربی بوده است، اما وقتی نظام سیاسی در شوروی فروپاشید و در واقع ساختار قدرت سخت آن از بین رفت، ایدئولوژی مارکسیسم و کمونیسم هم دچار افول شد و قدرت إغنایی خود را از دست داد.با اینکه استدلال‌های مارکسیستی و کمونیستی تغییری نکرده ‌بود، اما وقتی ساختار قدرت سختی که این ایدئولوژی و قدرت نرم بر آن سوار بود دچار ضعف شد، قدرت إغنایی و قدرت نرم آن هم کاهش پیدا کرد. در این صورت، اگر بخواهیم در جنگ نرم موفق باشیم، می‌بایست به دنبال ترکیبی از منابع سخت و نرم باشیم و دقیقاً بر همین مبناست که رهبر معظم انقلاب نیز، در حالی که طی حدود 3 سال گذشته اولویت مقابله‌ی دشمن با انقلاب اسلامی را جنگ نرم دانسته‌اند، در تعیین شعار این سال‌ها، به عنوان یک اولویت گفتمان‌ساز، مفاهیم اقتصادی همچون تولید ملی‌، جهاد اقتصادی و کار مضاعف را تعیین کرده‌اند.

اسلاید 39: باتشکراززحمات استادمحترم آقای دکتریزدان بخشتلاشی از:سمیراصبوری معمارفاطمه میرشاهی شمین غیبی

32,000 تومان

خرید پاورپوینت توسط کلیه کارت‌های شتاب امکان‌پذیر است و بلافاصله پس از خرید، لینک دانلود پاورپوینت در اختیار شما قرار خواهد گرفت.

در صورت عدم رضایت سفارش برگشت و وجه به حساب شما برگشت داده خواهد شد.

در صورت نیاز با شماره 09353405883 در واتساپ، ایتا و روبیکا تماس بگیرید.

افزودن به سبد خرید