علوم انسانی و علوم اجتماعیالهیات، دین و معنویت

حق معلم چیست (سیری در رساله حقوق امام سجاد علیه السلام)

19 صفحه
613 بازدید
19 فروردین 1401

برچسب‌ها

صفحه 1:

صفحه 2:
م 5 ا رساله 1 سچاد(علیه اسلام) حقوق معلم 0

صفحه 3:
pill Sai ‏وخ‎ و حق پرورش دهندة تو در علم این است که: * قاعده ای که انسانیت فارغ از هر دين و مذهبى به ما سفارش می کند. پاسخ دادن رفتار محبت آمیز دیگران به گونه ای بهتر و بیشتر است. یکی از اقرادی که بر گردن آنسان. حّق بسیار دارد, کسی است که به او علم, دانش و یا مهارتی می آموزد که به واسطه آن می تواند به سوی سعادت و خوشبختی قدم بردارد و یا زمینه ساز اين موارد باشد. * در دین مبین اسلام. علم و معلم چایگاه بسیار بالایی داشته و ارزشمند به شمار آمده است.

صفحه 4:
التفظیح له و الق لمخلسه (او را بزرگ داری و جایگاهش را ارج نهی) ی #حضرت (غلیه السلام) در این فراز بیان می دازند که گوش دادن به استادء در گلاس یکی از حقوقی است که بر گردن شاگرد است. نه فقط گوش دادن, بلکه با تمام وجود, خود را متوجه سخنان و مباحی کند که استاد دز کلاس:درسن یدان ها من پردازد. *#ادای اين حق, سودی که دارد برای خود شاگرد بیشتر از استاد است, چرا که آنچه از حضور در محضر استاد می خواهد, کسب دانش و علم است و این تحقق پیدا نمی کند, مگر به توجه تام و کامل به تاجن که مملم و استاد دز کلاسن پوشن تیان معد دار #عطلبى كه در اين بند آمده است يكى از تكنيك هاى موفقيت در تحصيل به تمان ‎exjlesuailess‏ ‏كوش دادن, یکی از مهارت های مهم برآی موفقیت :

صفحه 5:
Sa a“ ‎Sige ale‏ (و صدایت را در نزد او بلند نکنی) ‎ ‎ ‏*#حفط احترام برخی از افراد به خاطر جایگه ویژه ای که دارند نسیت به دیگران افراد خاص تر می باشد. در سوره حجرات به مسلمانان سفارش شده است که صدای خود را فراتر از صدای پیامیز نکتیج, و در برابر آو-بلندسکن: فگویند (و داد و فریاد ترتید) آن گونه که نعضی از نما در پرایر بعضی بلند صدا می‌کنند. ‏*در سخن امام سجاد (علیه السلام) نیز اینگونه بیان شده است که نباید شاگرد در محضر استاد. صدای خود را بالاتر از صدای استاد ببرد. شاید این نشان دهنده آن باشد که جایگاه معلم و استاد. جایگاهی است شبیه اثبیای آلهی که باید در محضر ایشان, رعایت ادب کرد و صدای خویش را قراتر از صدای ایشان نکرد. ‏#اين يك روى سگه است. زوی بیاز که شاید این باشد که‌بالایر از سجن علم بايد تحب باد چرا که استاد در تببین علم و دانش است و علم و دانش نمایشگر حقیقت است. پس وقتی صدای انسان نباید فراتر از استاد برود بدین معناست که انسان باید حق پذیری باشد و حق است که ‎deb‏ ‏بر همه چیز سیطره داشته باشد. ‎

صفحه 6:
Sa a و ‎Hid inh aa‏ فن شنم نی تون هو الذى جيب (و پاسخ کسی که از او سنوالی کرده است را نذهی تا اینکه او خوّدش جواب آن را بدهد) * در اين بند امام الساجدین (علیه السلام) به یکی از آسیب های امروزین شاگردپروری و احترام به استاد آشاره می کنند. خود بارها دیده اید که برخی افراد. وقتی در کنار استاد خویش هستند. برای خودتمایی-سطوالاقن را ار استاد می:پزسند: آنن پرسش از سر آن تست که بخواهد حطلبی بر[ باموزند بلكه آز سر آن آست كه با أبن سئوال با دیگرآن را به خود جلب کنند با استاد را به زحمت یاندازند. *بدتر از اين افراد کسانی هستند که در هنگام پرسش سئوال دیگر شاگردان از محضر استاد, اين آفراد اقدام به پاسخگویی می کنند و صبر نمی کنند استاد. پاسخ سئوال را بدهد. *#اين مطلب حتی زمانیکه استاد بیان دارد که پاسخ این سئوال را نمی داند نیز حاکم است. چرا که استاد وقتی می خواهد پاسخ سئوالی را بداند یا جواب آن را نمی داند و وقتی شم جواب آن را بدهید است استاد در نزد شاگردان تحقیر شود و یا استاد پاسخ را می داند ولی به خاطر ‎cud yb‏ شاگرد که پاسخ این سئوال و فهم او برایش سخت است, جواب او را نمی دهد. *#پس رعایت آداب سئوال پرسیدن و پاسخ دادن به آن در محضر استاد, دارای آدابی است. برخی 8 أز أداب سوال كردن بدين قرار اسث: © خجالت نکشیدن. در احادیث به عدم حیا در پرسیدن سئوال از استاد سفارش شده است. امام صادق(علیه السلام) فرمود: ع وتم ه

صفحه 7:
وَلَانْحَدْتَ فى مَجْلسه أَحَداً (و در نزد او با کسی صحبت مکن) | دیگری در نزد اسثاد. بعنی بی توجهی به؛علم و داننش است. از بین رفتن ‏ کنو به آموژه های استاه قو اسب به همراه داز تخست بی احقرامی به استاد و آیزی دانش:ابت: شخن: گفعن با کسی: به:فعتای: ‎asl gel‏ که:سخن:دیگزی با آرر مندتر از سخنانی است که استاد در حال بیان آن است.

صفحه 8:
0 ** احاديث بسيار زيادى در متون روايى به بيان زشتى غيبت يرداخته اند. امام صادق (عليه السلام) می فرماید: «غیبت, حستات (خوبى ها و تيكى ها) رأ از بين مى برد همانطور كه أنش هيزم را از بين ممع ددخذاوند بزرك به موسي وجف: تنها كسى كه غيبت کننده است گناهکار نیست بلکه آفرادی هم که گوش به غیبت دیگری داده آند در ‎odie OU ¥ 5‏ َحخداً (و از کسی هم غیبت منما) ‎ ‎ ‎ ‎ ‏نه كه غيبت کردن از گناهان بزرگ است, شرکت کردن در جایی که غیبت افراد در آن به راحتی صورت می ش دادن به سخنان غیبت کننده نیز از گناهان بزرگ به شمار می آید چرا که تمام مفاسد غیبت مربوط به همواهی و همکاری دو طرف است و اگر غیبت شونده ای نباشد, غیبت کننده ای نیست که غیبت کند. (تا گوشی برای شنیدن غیبت نباشد, زبانی به غیبت چراخانده نمی شود). اگر شخصی حاضر نشود به غیبت اين و آن گوش دهد, نه غيبت کننده ای بواى عيب كوبى ديكران بيدا مى شود نه عیب کسی فاش ی شود و نه آبیوی انسانی بر زمين ريخته ‏می شود و ‏از همین روى در سخنان اهل بيت (عليهم السلام). از شنونده غیبت به عنوان همکار غیبت کننده تعبیر شدو و در گناه نت کننده شریک به شمار آمده است. دي رايت از رسول خدا (صلی الله عليه و الها آمده است که: «العستیغ اعد المكتايين: شنونه غیبت یک از غییت کدگان ‎lowe‏ می آید» ثر متعتی دیگر ‎sled‏ على (عليه السلام) عي ‎Paes‏ ‏هامی که مشاهده کرد کی ند فرزندش امام حسن (طیه لام ‎OE Sadan 855 8 b> pone Ca‏ هدفه طر الي أختت ما فى وعائع فافرَعَة فی وعایک: فرزندم! گوش خود را از اين گونه سخنان پاک دار, چرا که آو (غیبت کننده) کثیف ترین چیزی را که در ظرف خود داشت آنتخاب کرد و در ظرف تو ربختکننده آگر توبه کند ‏و جتتران كسب ‎cul‏ كه واد بهشت می شود و و اگر توبه نکند نخستین کسی است که وارد آتش می گردد.» در غیبت ‎ ‎

صفحه 9:
0 **از همين روى در سخنان بزركان سفارش شده است كه در جلسه اى كه غيبت مى شود يكى از كارها رو اتجام دهند: #اكر احساسن كرديد فردى الأصدغييت از:ديكرى :را دازده باكوبه آى برجورة كتيداكه پرداشت او این باشد كه شما ميلى براى شنيدن سخنان او ندارد. می توانید با برگرداندن صورت خود, يا اخم کردن و ... نارضایتی خود از سخنان او را اعلام کنید #آزاة ديك رن است كنا متوجة شدید شحضی من جواهد غیبت:کسی را بکند موضوع:دیگری را مطرح کرده و سعی کنید مدیریت جلسه را خود برعهده بگیرید. *#اگر دیدید که راهی ندارید که در صحبت های شخص و یا مدیریت جلسه تغییری ایجاد کنید, تنها راه ترك جلنة است. شاید بة:خاطر اين امر دست از غیبت کردن برذاشته و شما هم‌با کار عویش نهی از منگر کرده,باشید: #حال به راحتى مى توان اين را فهميد كه جرا نبايد در محضر استاد غييت كرد. جرا كه با اين كار او و ذیگران را شریک گناه خویش کرده و به زحمت انداختة اند" 68 60 در لت ات له مبرنا جواد ملكى تريزى توشتع بدك فردى در جلسه ابشان شييت كسي را مي کند. ایشانبا ناراختن از جا برخاسته ومی گزیند: چهل زوز مرا نه زحمت انداختى بخاطر غییتی که انجام شد باید چهل روز رباضت شرعی بکشم تا آثار زشتی گناه آن از آیته جائم ادامه صفحه قبل

صفحه 10:
و آن تَدْفَعَ ‎Ae‏ 101 599 عندک بشوء. (و آنگاه که از او در نزد تو بدی گفتند» از او دفاع کن) *# کمترین کاری که می توان در مقابل شنیدن غیبت افراد کرد این است که از او دقاع کنید و در همان جلسه که به ناگاه غیبت فردی را شنیدید, شما از خوبی هايي که دیگران بی خبر هستند و یا دانسته آن ها را مورد توجه قرار نمی دهند. بازگو کنید و به تبیین آنها همت گمارید. **درٍ خطبه ى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) ‎sly‏ عموم مردم مي فرمایند: «مَن رَد عَن آخیه ‎a‏ رد إللهُ عَنْهُ آلف باب من الشَرّ فی الذلیا و الاجره. فان لْمْ يَرْدّ عَنْهُ و كورْرِ مَنْ اعْتاب؛ کسی که از برادرش غیبتی را که در مجلسی می شنود رد کند (و در برابر آن دقاع نماید) خداوند هزار در از درهای بدی را در دنیا و آخرت از او رد می کند. و ۱ آن غیبت را رد تکند و از آن خوشحال شود همانند نان ‎Sak‏ کننده بزای ای خواهه نود **و نيز در حديث ديكرى از بيامبر (صلى الله عليه و آله) نقل شده است که 9048 35 ‎oe‏ ‎GU asl pote‏ لَه ججابا ‎ll ge‏ كسى كه از آبروى برادرش دفاع كند حجابى از أنش دوزخ براى او خواهد بود.» این وظینه دز بتمایل اناد شير طلوج كرى فى كنه اكن كسى نتن از اباد .كرد شاكرواقة ‎Coa‏ عنوان نزدیک ترین کس به استاد, اگر ساکت بماند, به گونه ای صحت بر سخنان غیبت کننده ‎gl» sks Os aes ST lees Sasa te cae‏ مقام استاد ‎gigi Cars‏ کند, بخشی از حق استاد را ادا کرده است.

صفحه 11:
Sa - * پوشاندن عیب مومنان امر واجبی است تا مادامی که آن عیب موجب آسیب به دیگر افراد نشده آستاي در روايتى ان يبامير أسلام (صلى الله عليه و آله) نقل شده است كه فرمودند: « مَنْ سَتر آخاةٌ الْمُسَلِمَ فى الدّنيا قلمّ یِفْضَخ سرخ اللَهُ يؤم الْقِيامه؛ هر که بر عیب برادر مسلمانش در ‎Uo‏ پرده ‎aa‏ و او را 5-5 تسازد. خداوند در قيامت عیب آو را بپوشاند + همچنین پیامبراصلی الله علیه و آله) در کلامی دیگر در سفارش به مسلمانان مى فرماید: «اشثژوا علی اخوانکم؛ عیوب برادران خود را بپوشانید». عیب پوشی از استاد. یکی دیگر از حقوقی است که آمام سجاد (علیه السلام) برای استاد برمی شمارند. عیب پوشی از استاد ت جایی است که بدانیم او بر حق است و راه حقیقت زا به ‎ro‏ آموزد. در صورت اثبات جدایی استاد از راه حق و نیز به انحراف کشیدن شاگردان, دیگری بر دوش آدمی است. ‎ ‎ ‎ ‏و آن تم قوب (و عیب های او را بپوشا ‎ ‎ ‏دان ‎

صفحه 12:
و نظهز مَنَاقبَهُ (و فضايلش را آشکار کن) در بيانات أمام سجاد (عليه السلام) بسيارى از فضائلى كه انسان يايد نسيت به ديكراتى ‎case a a aS‏ کرده اند ‎pla‏ » دهد در ذيل حق استاد بيان شده است. هر جفدر اين محبت بيشتر باشد, وظيفه انسان در مقام جبران آن خوبى ها شود. از همین روی کسی که با دانش خویش رآه سعادت را در" ری بای انسان می گذارد. انسان در مقابل او وظيفه بيشترى فردی الهی باشد و در مکتب دین به درستی تریبت شده ذارد و انتاد کشی است که‌راه تبغادت را به انیا ‎er Souths 2 lab aoteae sy diet bolas ST otubeessob‏ * در زندگی اجتماعي, طبق دستوراتي که از سوی اهل بیت (علبهم السلام) رسیده است, دانستن قدر دیگران و آشکار ‎Bes‏ فضایل مومنین, یک واجب اخلاقی است که می تواند زمینه ساز شیوع خوبی ها در جامعه شده و نیز مانعی برای ترونج بدگویی افراد در جامعه شود: * جامعه ای که مدام از خوبی هاي افراد در آن گفته شود. قابل ماس با با جامعه ای که هر روز در آن دزدی, اختلاس و بدگویی دیگران رایج است. نمی باشد. آنچه یک جامعه فضبلت مند و فضیلت گو به همراه دارد. آزامشی است که بر روان افراد حاکم فى شود * امام سجاد (علیهالسلام), در همین رساله حقوق در حق تیکویی کننده, یکی از راه های ادای حق او را ياد كردن تيكوبى هايش ان مى دارند. * در مورد استاد. اول شناخت درست فضائل او و بعد تبيين آنء باعث تقدير از دانش و علم است. ترويج آن است كه استاد. در کنار دآشتن دانش, خون عامل به دائش و علم خود نيز هست. همين آمر تبيين خوبى هاى استاد براى ديكران مى تواند زمينة از کسب دانش در دیگران ‎qua‏ و وی ترد توي تست که هاگره و شوق براى يادكيرى علم و دانش در محضر بن أستاد مى شود. ‎

صفحه 13:
Sa a وَ لَانُجَالسَ لَهُعَدُوًَا (با او به گونة دشمنی منشین) *#بدترین رفتار با کسی که به انسان نیکی کرده است, این می باشد که با او به گونه ای ستیزانه رفتار شود. کسی که در نزد استاد, تواضع را سرلوحه خود قرار ندهد, و با یادگیری اندک دانشی, این توهم را داشته باشد که دریای علم را شکافته و بر کشتی بزرگی سوار شم تمي تولند لاهدای حون پران رسیدن به سعادت باشد. ركان برای رسیدن به موفقیت در راه کسب دانش و نیز تحصیل سعادت اینگونه سفارش کرده اند: افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب زمینی که بلند است * اول مرحله ای که انسان از مسیر دانش دور می شود؛ تکبر به خاطر یادگیری دانش است. و بعد از آن بی احترامی به استاد و خود را دانشمندی فرض کردن در کتار استاد. انسان هر چه دانشش بیشتر شود تواضعش بیشتر خواهد شد. شاید بلایی که بر سر شیطان ال شد. آولین نمونه عدم تواضع در برابر دانش آفرین بود و نتیجه اش خروج از قرب الهی بود.درخت تو گر بار دانش به زیر آورد جر یاوق ی را برجت شیب با ایکه سيار ارزشفنه آست و نجوه دازد: سر حول را قرو اتداخته ۲ دیگران از سیب های شیریتش بهره ببرند و استفاده کنند به مانند عالمی که علم خود را نشر داده و ددگران را از داش حفیش نهره کی دهد. ول درعته سره اینگوبه یس زبدون داشین میوه ای براق 6 ##كران. قد خويش را قامت كرده و براى خود فغر می فروشد و با نبودش هیچ لتفاقی نمی افتد.

صفحه 14:
Sa a“ در روایتی ‎ale gl‏ خدا (صلى الله عليه و آله) آمده است: «ایاکم و الکبر فان ابلیس_حمله الکبر علی آن لایسجد لادم؛ از تکبر بپرهیزید که ابلیس به خاطر تکبر از سجده کردن بر آدم خودداری کرد (و برای ‎eS‏ ی * در فرازی از خطبه قاصعه امام علی (علیه السلام) در مورد تکبر شیطان و پیامد آن اینگونه می فرمايند: «فاعتبروا يما كان من فعل الله بابليس اذ احبط عمله الطویل و تهدم الجهید. .. عن کبر ساعه واجذه فمن ذا بعذ ابليسن يسلم على.الله بمثل معضيته؛ عبرت بكيزيد از كارى كه خذا با ابليس كرد؛ زیرا اعمال طولاتی و کوشش های فراوان او را (در مسیر عیادت و بندگی خدا) به خاطر ساعتی تکبر تآبود ساخت, چگونه ممکن است کسی بعد از آبلیس, همان گناه را مرتکب شود, ولی سالم بماند». انسان اگر می خواهد قله موفقیت را فنج نماید بايد كام های خویش را به درستی بردارد و بم قبل و بعد خويش به درستىى بنگرد. بنگرد که چه بوده است و با دستان توانمند چه افرادى تا اين منطقه و فرا ‎easton’‏ ات و هنور راه سیاری خارد ودست قای بسيازى كدديانة يكير نا بالا بر وددواجه دست ای که باند كيرد و ‎“Sylar Yu‏ تواضع لازمه این دست دادن و دست گرفتن است. انسان بخیل نه دست را به کسی می دهد که ‎YL‏ ‏برود و نه دست کسی ‎eS bak oo eas‏ با تا ورد ادامه صفحه قبل؛

صفحه 15:
Sa a” و لا تُغادی له ولا (و با دوستان او نیز دشمنی مکن) *سنخیت امری است که در انتخاب دوست, باید بدان توجه کرد. به گونه ای در : تین ان فراز از زوایت عی‌کوان اینگوتة بیان کرد که دوشتان اشنا ها جودعالمتد و يا اهل,علم وکسم ددانشن متعيد يا'ستحيت ميان أسناد:و دوستان ايشان حفط شود همین رزوی جوجه: و اخترام به:دوشتان استاد, احترام به علم و دانش است.

صفحه 16:
فَاذًا فَعَلْتَ دّلک (پس هر گاه چنین کردی) *#قاعده در ‎alle‏ بر اين است که اگر انسانی حقی را ادا کرد, دوباره به خاطر توجه او به حق و حقوقی که بر دوشش بوده است, از سوی خدای متعال, مورد توجه و تقدیر قرار می گیرد و زمینه هاى رشد بيشترى براى أو مهيا مى شود. اد همين: دوى حضرت: (علبه السلام) بعد ار بیان ستوور ثمراتی را بر آن مترتب می دانند.

صفحه 17:
۳ شهد تک ملانه ‎ca‏ نک فضدئه و تفت علعَه له خلانمه لاس (فرشتکان خدا چنین گواهی می دهند ک تو او را خواسته ای و دافتن را به خاطر عدای منعال آموخته ای نه به خاطر مردم.) ‎0.١.١. 171211112131‏ 1 *#و آن این است که ملائک شاهد آن هستند که تو به درستی حق استاد را ادا کرده و علم را به خاطر خدای متعال آموخته ای نه برای فخر فروختن به دیگران. علمی که برای مردم باشد, أشنت كه به:دتتال فخرفروشى من رود و چیزی را به-هیراه ندازد ولق آنچه ماندگار آبتت آنمق پاشد که علم را برای خدا بیاموزی و در راه خدا خرج کنی. اگر دانش را برای مردم هم به کار می كتزق تزاف آن است کهنیه معلوفات دا كفك كس نه ار سن هرت و يكين

صفحه 18:

صفحه 19:

39,000 تومان