صفحه 1:

صفحه 2:

صفحه 3:
اصلی ترین منبع رشد در قرن بیست و یکم رقابت, دانش یا تکنولوژی نیست بلکه کاربرد خلاقیت انسان است: #از اولین نوآوری ها در عصر حجر مانند تراش سنك چخماق: اختراع چرخ, ارایت ‎Pearly glee‏ ‎slo‏ علمی, فنی و صنعتی امروزی. همگی ‎arti‏

صفحه 4:
#در واقع تمام علوم و فنون و هنرها و به طور کلی همه تمدن انسان محصول خلاقیت است و در این خصوص نقش تکوینی و تتااملى دارو **امروزه براى بقا در صحنه رقابت , خلاقيت و تواورى يك امر مهم و حياتى مى باشد.

صفحه 5:
8 رابینسون خلاقیت را به عنوان یک مهارت اساسی بنیادی برای قرن 21 معرفی می کند که ما ‎Sly‏ ‏حل مشکلات و مسائل روزمره مان به آن نیازمندیم. © چالشهايي که امروز بشر با آن ها روبه روست,بی 7

صفحه 6:
تارخچه اصطلاح و مفهوم * روش هایی که جوامع مفهوم خلاقیت را درک می کنند در طول تاريخ تغيير كرده است. + در يونان و روم باستان كلمه اى كه مستقيماً برابر با كلمه خلاقيت باشد وجود نداشت. + در آن زمان مفهوم نابغه (6©121015) احتملاً نزديى

صفحه 7:
7 در دوران مسیحیت واژه برای کار خدا و آفریتش از هيج به كار مى رفت. ل اولين با رکلمه خلاقیت: توسنط شاعرلهستانى مايتيج كار هير متحصرا برای شعر به كار برده شد. در قرن18 و عضر روشنكرى: مفهوم خلاقيت كاربرد بیشتری درتئوری هنرپیداکردوآن راپیوسته بامفهوم

صفحه 8:
تارخچه اصطلاح و مفهوم @ اواخرقرن19و اوایل قرن20,ریاضیدانان ودانشمندان برجسته مثل هرمان هلمهولتز وهنری پوانکر شروع به بحث علنی کردند و فرایندهای خلاقانه خودرآمنهکیس گردند © شروع مطالعه علمی درموردخلاقیت توسط گیلفوردانجام شد که باعت موردپسندعامه كردن

صفحه 9:
Meaning of creativity #ريشه واژه خلاقیت از عبارت ‎"Create ” ga‏ گرفته شده است که در فرهنگ واژگان به گونه ای متفاوت تعریف میگردد. ۴از نظر لغوی در زبان فارسی, خلاقیت با سازه هایی همچون نوآوری, ابداع و اختراع تعریف شده که با وجود تشابه با سازه های ذکر شده, متفاوت از all

صفحه 10:
ابتكار:فرايند ايجاد هر جيز جديدى است كه قبلاً وجود نداشته است نوآوری:فرایند يايانى خلاقيت است كه به صورت یک محصول يا تولید بدیع و تازه آشکار می شود. خلاقیت فعالیتی فکری و ذهنی است, که لازمه و زیر ساخت نواوری است. ولی نواوری بیشتر جنبه عملی دارد و محصول نهایی عمل خلاق است.

صفحه 11:

صفحه 12:
* گیلفورد اعتقاد دارد که خلاقیت همان انديشه واگرا است. وی اعتقاد دارد که در تفکر واگرا هنگام رویارویی با مسئله, ذهن به سوی پاسخی نامعین و در جهت مختلف سیر می کند, در حالیکه تفکر همگرا زمانی به کار می رود که راه حل مشخص برای مستئله وجود داشته باشد.

صفحه 13:
+ گیلفورد تفکر واگرا یا به عبارتي تفکر خلاق را شامل چهار مهارت مي داند: + رواني (۴۱۷6۵۲۷ ): توانايي ذهن در تولید ایده هاي فراوان در مورد یک موضوع + انعطاف پذيري(۴۱۵۱[۱:0۷ ) : قابلیت تفسیر براي فكر کردن از یک بعد موضوع به ابعاد دیگر آن و در نتیجه تولید ایده هاي گوناگون و متنوع + ابتکار (0۲:91۳0۵۱16۷): قابلیت ذهن در نوآوري و ابداع یک ایده یا محصول نو و منحصر به فرد + بسط (6۱۵00۲6۵109): توانایی توجه به جزئیات در ین ار سا

صفحه 14:
3.از نظر استرنبرك خلاقيت تركيبى از ‎Fareed er Cee |e)‏ حساسيت در برابر نظرياتى است كه فرد را قادر مى سازدهء به نتايج مولدى م ل ‎wesw‏ 9 خشنودی دیگران است.

صفحه 15:
lefinition of creati ۲ ‏بف‌خلات‎ ۲ 3 گاردنرافراد خلاق را کسانی می داند که در حل مسائل چیره دست هستند, تولید هنری دارند, یا سئوال های تازه مطرح می کنند و انديشه های آنان ابتدا تازه و غیرمعمول تلقی می شود.

صفحه 16:
Definition of creativity an Vie oe 5 ‏#کاردتر و همکارانش تعریف هاى مربوط به‎

صفحه 17:
اين تعريف برحسب ویژگی های فردی نظیر عادت در زمينه تعريف مبتنى بر شخص خلاق مى توان سه :جنبه را مدنظر قرار داد "ویژگی های شناختی ۲"کیفیت های انگیزشی و شخصیتی ۷تجارب وقایع خاصی که در طول دوره رشد اتفاق می افتد

صفحه 18:
2 تعریف مبتنی بر فرایند ذهنی: انگیزش, ادراک, یادگیری و تفکر فرآیندهایی هستند که در بحث از خلاقیت مطرح شده اند. زیر مجموعه می باشد : "يافتن مسائل خوب و مفید ”حل مسائل ‎ay‏ انجام رسانيدن راه حل ها

صفحه 19:
:زتعریفمبتنویر تاثیرانمحیط فرهنگی 3 *محيط يا زمینه می تواند به سه طریق اساسی روی خلاقيت تاثير بگذارد: 1 منابع و مساعدات کلی موجود برای افرادی که در درون آن محیط هستند. 2 اثرات خاص و منحصربه فرد در آن زمینه ای که تجربیات خلاق وجود داشته باشد. 3) ویژگی های خاص که هر کدام موجب ترقی یا بازداری خلاقیت می شود.

صفحه 20:

صفحه 21:
. اين گروه از تعریف امروزه در پژوهش های مختلف مورد استفاده قرار می گیرد و شامل پاسح دادن به آزمون های خلاق, تولید و اختراع کردن بر اساس فنون جديد و ايجاد عقايد بديع است. " محصول نهایی باید نو, بر اساس هنجار جامعه و قابل تعمیم دهی باشد .

صفحه 22:

صفحه 23:
دیدگاه های نظری در مورد ی گرایی گرایی تحلیل گری

صفحه 24:
دگاه روات د ‎poll‏ در ۳ در این دیدگاه, خلاقیت محصول فرایند اولیه است. فروید اعتقاد داشت که تنها افرادی که شادمان نیستند رویا و تصورات آرزومندانه را تجربه مى * وی معتقد بود بین اختلال روانی و خلاقیت ارتباط زیادی وجود دارد, زیرا منشأ هر دو سائق هاى زیستی و آرزوها است. خلاقيت در واقع تصعيدى

صفحه 25:
* واتسون نظریه رفتارگرایی را در پاسخ به نظریه روان تحلیلگری بنا نهاد و اساس این نظریه تجربه ار *# خلاقیت از دیدگاه رفتارگرایان یک الگوی شناختی- رفتاری است که ابتدا ناآگاهانه است و سپس در متن یک محرک تحریک میشود **شرطى شدن عامل به عنوان یک محرک به فرد

صفحه 26:
are

صفحه 27:
دیدگاه ‎wad Las‏ 520 در مورد * والاس مراحل را در ‎GMS agi‏ اینگونه 1 مرحله آماده سازی 2 مرحله کمون 3 مرحله روشن نگری 4. مرحله بازنگری

صفحه 28:
‎gull jo‏ دیدفاه, به خلافیت از دید آزمون نگریسته شده و تلاش مى شود که خلاقیت انسان ها با استفاده از ابزار و وسایل کمی اندازه گیری شود. * گیلفورد از بنیانگذاران اين دیدگاه است .

صفحه 29:
دیدگاه روان سنجی در مورد تورنس(۲0۲۲3۱۱66 ) نیز نزدیک به 60 سال بر روی خلاقیت در زمینه روانسنجی مطالعه و تحقیق ‎eG‏ ‏" وی خلاقیت را فرایند حس کردن مشکلات, اختلاف نظر درباره اطلاعات, خطا کردن در عناصر و عوامل, حدس زدن و تشکیل فرضیه ها درباره اين کمبودها, ارزیابی و آزمایش این حدس ها و فرضیه

صفحه 30:
دیدگاه انسان گرایی در مورد خلاقین * انسان گرائی از جمله مکاتبی است که به خلاقیت توجه ۰ 0 ۰ oe خاصى نموده است. برخلاف رفتاركرايان و روان تحليل كرايان, انسان كرايان خلاقيت را فرايندى برتر و نشانى از خودشكوفايى در انسان مى دانند. وان سا ۱ پیشرفت به سمت سلامتی و تکمیل شدن می بینند. به عقیده راجرز فرایند خلاق به طور کلی ريشه در سائق خودشکوفایی دارد.

صفحه 31:
#مازلو بر اين باور است که سه نوع خلاقیت وجود دارد: 1. خلاقیت اولیه:این خلاقیت از فرایتدهای اولیه ناشی می شود و شباهت هايى با خلاقيت روانكاوى دارد . 2 خلاقيت نانويهاائن خلاقينت: بركرفنه اراخلاهنت اولية است که تحلیل» نظم و كار سخت نيز وارد آن شده است. 3 خلاقیت ترکیبی:آخرین طبقه بندی مازلو است و ترکیبی از خلاقیت اولیه و ثانویه می باشد, ‎Liste «S‏ کارهای بزرگ هنری» فلسفی و علمی است.

صفحه 32:
MASLOW'S HIERARCHY THEORY OF HUMAN NEEDS AND MOTIVATION 0-03 ‏جلي وك يي‎ According to Dr. Masiow, basic fundamental needs must ‏سنا‎ 'be met to the satisfaction of the recipient before higher needs have a meaning. Further motivation requires. ۵ IESER satisfaction of the next level of the hierarchy Ce 07 performing toward their His research confirms that a person is only motivated penne by untiled needs ‏و۱ ل‎ ۱۵ Sn Mee eer ‏ی‎ tt ee ar) eet rar aa The basic need for physical safety, a safe working environment, Preteen iret ater hare 020 1 ‏تكنادم 6ه‎ 3051 ee ee ed

صفحه 33:
* ترزا آمابیل خلاقیت راازطریق تلاقی سه

صفحه 34:

هوالخالق القیت خ crea tivit y مقدمه اصلی ترین منبع رشد در قرن بیست و یکم رقابت، دانش یا تکنولوژی نیست بلکه کاربرد خالقیت انسان است . از اولین نوآوری ها در عصر حجر مانند تراش سنگ چخماق ،اختراع چرخ ،ارابه ،خط و زبان تا پیشرفت های علمی ،فنی و صنعتی امروزی ،همگی نتیجه در واقع تمام علوم و فنون و هنرها و به طور کلی همه تمدن انسان محصول خالقیت است و در این خصوص نقش تکوینی و تکاملی دارد. ‏امروزه برای بقا در صحنه رقابت ،خالقیت و نوآوری یک امر مهم و حیاتی می باشد. اهمیت خالقیت رابینسون خالقیت را به عنوان یک مهارت اساسی بنیادی برای قرن 21معرفی می کند که ما برای حل مشکالت و مسائل روزمره مان به آن نیازمندیم. چالشهايي كه امروز بشر با آن ها روبه روست،بی سابقه هستند. نكته ديگر اين كه ما در زمانه اي قرار داريم بسيارغيرقابل پيش بيني تارخچه اصطالح و مفهوم خالقیت روش هایی که جوامع مفهوم خالقیت را درک می کنند در طول تاریخ تغییر کرده است. در یونان و روم باستان کلمه ای که مستقیما ً برابر با کلمه خالقیت باشد وجود نداشت. در آن زمان مفهوم نابغه ( )Geniusاحتمال ً نزدیک ترین توصیف برای استعدادخالق به کارمی رفت . تارخچه اصطالح و مفهوم خالقیت در دوران مسیحیت واژه برای کار خدا و آفرینش از هیچ به کار می رفت. اولین بارکلمه خالقیت توسط شاعرلهستانی ماسیج کازیمیر منحصرا ً برای شعر به کار برده شد. در قرن 18و عصر روشنگری ،مفهوم خالقیت کاربرد بیشتری درتئوری هنرپیداکردوآن راپیوسته بامفهوم تخیل به کار می بردند. تارخچه اصطالح و مفهوم خالقیت اواخرقرن19و اوایل قرن،20ریاضیدانان ودانشمندان برجسته مثل هرمان هلمهولتز وهنری پوانکر شروع به بحث علنی کردند و فرایندهای خالقانه خودرامنعکس کردند. شروع مطالعه علمی درموردخالقیت توسط گیلفوردانجام شد که باعث موردپسندعامه کردن Meaning of creativity م6عنیا6ص6طالح خالق6یت ریشه واژه خالقیت از عبارت التین ” "Create گرفته شده است که در فرهنگ واژگان به گونه ای متفاوت تعریف میگردد. از نظر لغوی در زبان فارسی ،خالقیت با سازه هایی همچون نوآوری ،ابداع و اختراع تعریف شده که با وجود تشابه با سازه های ذکر شده ،متفاوت از آنهاست. Meaning of creativity م6عنیا6ص6طالح خالق6یت ابتکار:فرایند ایجاد هر چیز جدیدی است که قبال ً وجود نداشته است خالقیت:فرایند ایجاد هر چیز جدید و با ارزش است . نوآوری:فرایند پایانی خالقیت است که به صورت یک محصول یا تولید بدیع و تازه آشکار می شود. خالقیت فعالیتی فکری و ذهنی است ،که الزمه و زیر ساخت نوآوری است ،ولی نوآوری بیشتر جنبه عملی دارد و محصول نهایی عمل خالق است. Definition of creativity ت666ع6ری6فخالق6یت گیلفورد اعتقاد دارد که خالقیت همان اندیشه واگرا است .وی اعتقاد دارد که در تفکر واگرا هنگام رویارویی با مسئله ،ذهن به سوی پاسخی نامعین و در جهت مختلف سیر می کند ،در حالیکه تفکر همگرا زمانی به کار می رود که راه حل مشخص برای مسئله وجود داشته باشد. Definition of creativity ت666ع6ری6فخالق6یت گيلفورد تفکر واگرا يا به عبارتي تفکر خالق را شامل چهار مهارت مي داند: رواني ( :) Fluencyتوانايي ذهن در توليد ايده هاي فراوان در مورد يک موضوع انعطاف پذيري( : ) Flexibilityقابليت تفسير براي فکر کردن از يک بعد موضوع به ابعاد ديگر آن و در نتيجه توليد ايده هاي گوناگون و متنوع ابتکار ( :)Originalityقابليت ذهن در نوآوري و ابداع يک ايده يا محصول نو و منحصر به فرد بسط ( :)elaborationتوانایی توجه به جزئیات در حین انجام یک فعالیت. Definition of creativity ت666ع6ری6فخالق6یت از نظر استرنبرگ خالقیت ترکیبی از قدرت ابتکار ،انعطاف پذیری و حساسیت در برابر نظریاتی است که فرد را قادر می سازد ،به نتایج مولدی بیندیشد که حاصل آن رضایت شخصی و خشنودی دیگران است. Definition of creativity ت666ع6ری6فخالق6یت گاردنرافراد خالق را کسانی می داند که در حل مسائل چیره دست هستند ،تولید هنری دارند ،یا سئوال های تازه مطرح می کنند و اندیشه های آنان ابتدا تازه و غیرمعمول تلقی می شود. Definition of creativity ت666ع6ری6فخالق6یت گاردنر و همکارانش تعریف های مربوط به خالقیت را به چهار حیطه تقسیم می کنند: شخص خالق محیط خالق فرایند خالق تولید خالق تعریف خالقیت -1تعریف مبتنی بر شخص خالق: این تعریف برحسب ویژگی های فردی نظیر عادت ،ها ،توانایی ها .ارزش ها ،نگرش ها و تجربه ها است در زمینه تعریف مبتنی بر شخص خالق می توان سxه :جنبه را مدنظر قرار داد ‏ویژگی های شناختی کیفیت های انگیزشی و شخصیتی تجارب وقایع خاصی که در طول دوره رشد اتفاق می افتد تعریف خالقیت .2تعریف مبتنی بر فرایند ذهنی: انگیزش ،ادراک ،یادگیری و تفکر فرآیندهایی هستند که در بحث از خالقیت مطرح شده اند. خالقیت یک ساختار پیوسته و پویا است که دارای سه : زیر مجموعه می باشد ‏یافتن مسائل خوب و مفید ‏حل مسائل به انجام رسانیدن راه حل ها تعریف خالقیت :ت666ع6ری6فم6بتنیب66ر ت66اث6یرا6تم6حیط ف66رهنگی3. محیط یا زمینه می تواند به سه طریق اساسی روی خالقیت تاثیر بگذارد: )1منابع و مساعدات کلی موجود برای افرادی که در درون آن محیط هستند. )2اثرات خاص و منحصربه فرد در آن زمینه ای که تجربیات خالق وجود داشته باشد. )3ویژگی های خاص که هر کدام موجب ترقی یا بازداری خالقیت می شود. تعریف خالقیت :ت666ع6ری6فم6ربوط ب666ه 6ت66ول6ید خالق 4- این گروه از تعریف امروزه در پژوهش های مختلف مورد استفاده قرار می گیرد و شامل پاسخ دادن به آزمون های خالق ،تولید و اختراع کردن بر اساس فنون جدید و ایجاد عقاید بدیع است. محصول نهایی باید نو ،بر اساس هنجار جامعه و قابل تعمیم دهی باشد . دیدگاه های نظری در مورد خالقیت رفتارگرای ی شناخت گرایی انسان گرایی روان تحلیل گری دیدگاه روان تحلیلی در مورد خالقیت در این دیدگاه ،خالقیت محصول فرایند اولیه است. فروید اعتقاد داشت که تنها افرادی که شادمان نیستند رویا و تصورات آرزومندانه را تجربه می کنند . وی معتقد بود بین اختالل روانی و خالقیت ارتباط زیادی وجود دارد ،زیرا منشأ هر دو سائق های زیستی و آرزوها است .خالقیت در واقع تصعیدی دیدگاه رفتارگرایی در مورد خالقیت ‏واتسون نظریه رفتارگرایی را در پاسخ به نظریه روان تحلیلگری بنا نهاد و اساس این نظریه تجربه گرایی است . ‏خالقیت از دیدگاه رفتارگرایان یک الگوی شناختی- رفتاری است که ابتدا ناآگاهانه است و سپس در متن یک محرک تحریک میشود ‏شرطی شدن عامل به عنوان یک محرک به فرد دیدگاه شناخت گرایی در مورد خالقیت واالس مراحل را در تولید خالق اینگونه عنوان می کند: .1مرحله آماده سازی .2مرحله کمون .3مرحله روشن نگری .4مرحله بازنگری دیدگاه روان سنجی در مورد خالقیت ‏در این دیدگاه ،به خالقیت از دید آزمون نگریسته شده و تالش می شود که خالقیت انسان ها با استفاده از ابزار و وسایل کمی اندازه گیری شود. گیلفورد از بنیانگذاران این دیدگاه است . دیدگاه روان سنجی در مورد خالقیت تورنس( ) Torranceنیز نزدیک به 60سال بر روی خالقیت در زمینه روانسنجی مطالعه و تحقیق کرده است. وی خالقیت را فرایند حس کردن مشکالت ،اختالف نظر درباره اطالعات ،خطا کردن در عناصر و عوامل ،حدس زدن و تشکیل فرضیه ها درباره این کمبودها ،ارزیابی و آزمایش این حدس ها و فرضیه دیدگاه انسان گرایی در مورد خالقیت انسان گرائی از جمله مکاتبی است که به خالقیت توجه خاصی نموده است .برخالف رفتارگرایان و روان تحلیل گرایان ،انسان گرایان خالقیت را فرایندی برتر و نشانxی از خودشکوفایی در انسان می دانند. روانشناسان انسانگرا خالقیت را به عنوان مسیری از پیشرفت به سمت سالمتی و تکمیل شدن می بینند. به عقیده راجرز فرایند خالق به طور کلی ریشه در سائق خودشکوفایی دارد. دیدگاه انسان گرایی در مورد خالقیت مازلو بر این باور است که سه نوع خالقیت وجود دارد: .1خالقیت اولیه:این خالقیت از فرایندهای اولیه ناشی می شود و شباهت هایی با خالقیت روانکاوی دارد . .2خالقیت ثانویه:این خالقیت ،برگرفته از خالقیت اولیه است که تحلیل ،نظم و کار سخت نیز وارد آن ش6ده است. .3خالقیت ترکیبی:آخرین طبقه بندی مازلو است و ترکیبی از خالقیت اولیه و ثانویه می باشد ،که منش6أ کارهای 6بزرگ هنری ،فلس6فی و علمی است. منابع خالقیت ترزا آمابیل خالقیت راازطریق تالقی سه مولفه به تصویرکشید: دانش تفکر خالق انگیزه ب ا ت شک ر ا ز ه م ر ا ش ه م ا ی د و ستان

62,000 تومان