صفحه 1:
0 ‏ل‎ re

صفحه 2:
تعریف خودکشی ‎٩‏ خودکشی به معنای نابود کردن و از بین بردن خود. پدیده ای است که سالیان دراز از روابط عشیره ای و سنتی تا روابط پیچیده شهرهای امروزی. گریبان بشر را گرفته و در فرازو نشیب تحولات اجتماعی قلب و روح خانواده ها و اجتماع را آزرده است. زندگی شهری» انبوهی جمعیت.عدم تجانس افراد با هم احساس غربت و تنهایی ناشی از آن» کاهش محبت خانوادگی و رها شدن فرد به سرنوشت خود.هم چشمیهاء پیدا شدن آرزوهای دور و دراز زندگی مادی. محرومیت در عشق. فقر مادی و دهها عامل دیگر آنچنان ناراحتی هایی برای افراد فراهم آورده که فرد تنها راه نجات ‏© خود را در نابودی خویشتن جستجو می کند. ‎

صفحه 3:
* در فرا راه رشد و توسعه اقتصادی-اجتماعی,هرچه بر پیچیدگی روابط و مناسبات اجتماعی افزوده می شود. فاصله طبقاتی از هم بیشتر می گردد و سرخوردگیها فزونی می یابد و در نهایت به افزایش تعداد خودکشی منجر می شود. از هم گسیختگی پیوندهای سنتی و همیستگیهای اجتماعی و نیز بیگانه شدن با ارزشها و هنجارهای جامعه خودی. موجب فزونی نرخ خودگشی در به در جامعه های صنعتی گردیده است. رشد اسیب های اجتماعی و رولنی در جوامعی که حالتی انتقللی را طی می کنند امری گریز ناپذیر است. شکی نیست که جامعه ایران امروز در حال طی دوران گذار است. این گذار که ن را گذار ار مرحله سنت به مذرنيتة می نامند با مسائل و مشکلات خاص اجتماعی و فرهنگی توام است ( معاونت امور فرهنگی و پیشگیری سازمان بهزیستی کشوره۱۳۸۰). خودکشی یکی از اين آسیب های اجتماعی است(6 50876۲ 9 هو اگرچه مشکلی تراژیک در سلامت ومی محسوب می شود. بالقوه قابل پیشگیری است.

صفحه 4:
‎٩‏ اصطلاح خودکشی اول بار ظاهرا در نیمه اول قرن ۷ بكار رفته است. در اواخر قرن ‎۱٩‏ مطالعه نوین خودکشی را امیل دورکیم در جامعه شناسی و زیگموند فروید در روانشناسی شروع کرده اند. بر اساس گزارش های رسمی سازمان جهلنی بهداشت در سال۰۱۹۹۶ هر ساله حداقل ۵۰۰ هزار نفر در جهان از طریق خودکشی به زندگی خود پایان می دهند. این در حالی است که براورد واقعی خودکشی هر ساله ۲/۱ میلیون نفر است(0۷,2000). همچنین تخمین زده می شود که تعداد موارد اقدام به خود کشی ۸ ت۱۰۱ برابر خودکشی های موفق است و احتمالا هیچ کشوری وجود ندارد که آمارهای داخلی قابل اعتمادی درباره تعداد موارد اقدام به خودکشی داشته باشد(مورون:۱۳۶۵). مقایسه بین المللی خودکشی از آن رو مشکل است که در فرهنگ ‏09 مختلف معانی و تعاریف متعددی ‎Gly‏ ‏دکشی وجود دارد و نحوه ثبت مرگ نیز بسیار ‎(Kolmos & Bach,1987).cuu1 25 ‎ ‎

صفحه 5:
تعریف خودکشی خودکشی از آسیب های مهم فردی و اجتماعی است که به طور متوسط در میان معتادان و بیماران روانی بیشتر است. فرد خودکش بر این باور است که در زندگی به اهداف و امیال خود نرسیده است و زندگی مفهوم خود را از دست داده است ومرگ بهترازآن قلمداد می شود. قائمی( ۱۳۶۴) صص ۱۱۲-۱۱۳ خودکشی در لغت نامه ی دهخدا به معنای " خود را به وسیله ای کشتن . انتحار ۰ کار زیاد کردن ۰ کوشش بسیار " آمده است. لغت نامه ی دهخدا (۱۳۴۷)ص ۸۴۸ امیل دورکیم (۱۸۵۸-۱۹۱۷) دراثر معروف خود به نام خودکشی آن را پدیده ای اجتماعی به شمار آورده و چنین تعریف می کند "خودکشی عبارت است ازهرنوع مرگی که نتیجه مستقیم یا غیرمستقیم کردار منفی يا مثبت خود قربانی است که می بایست چنان نتیجه ای به بار آورد ۰" دورکیم (۱۹۹۷) ۰ ترجمه نادر سالارزاده امیری(۱۳۷۸)ص ۶

صفحه 6:
خودکشی ‎٩‏ هم چنین می توان به تعریف دشه اشاره کرد که می كويد : " اقدامی معمولاً از روی آگاهی برای سر به نيست كردن خود به آن ترتيب كه مرگ هدف یا وسیله باشد ۰" ریئس دانا (۱۳۸۰)ص ۱۷ آشیل دلماس نیز خودکشی را عبارت می داند از " عملی که به وسیله ی شخص برای معدوم ساختن خود انجام می دهد . در حالی که اختیار مرگ و زندگی در حیطه قدرت اوست و از لحاظ اخلاقی موظف به انجام این عمل نمی باشد . " اسلامی نسب( ۱۳۷۱)ص ۷۳-۷۴ مین جر روانشناس . میل به مرگ را نزد فرد خودکش آرامشی می داند که دراثر تنشهای جامعه - محدودیت های اجتماعی واخلاق .که توانسته مانع ازرهاشدن انرژی پرخاشگری و جنسی فرد شود ‏ايت فشار داخلی پدید می آورد - به آن دست پیدا کرده است. ریئس دانا (۱۳۸۰ )ص۱۷۸ ‎ ‎ ‎

صفحه 7:
ژان باچلر ۳ ژان باچلر در کتاب خودکشی خود در مورد خودکشی گریز کرایانه می نویسد که " انسان با خودکشی کردن سعی می کند از روبرو شدن با شرایط غیر قابل تحمل زندگی فرار کند." به عبارت دیگر وی خودکشی را خروج از شرایط نامساعد ودشوار زندگی می داند. کاوه امیدی ملایری(۱۳۸۲) پس در مجموع می توان نتيجه گرفت که خودکشی عملی است آگاهانه و کاملاًارادی که فرد برای پایان دادن به زندگی خویش انجام می دهد. به معنی خودکشی دال بر همین عمل است که دفونتن اولین بار آن را به کار برد ؛ به اعتقاد " ریمون آرون " کردار مثبت مثل عمل فردی که برای خاتمه دادن به زندكى كلوله اى درشقیقه اش خالی می کند و کردارمنفی عمل فردی است که خانه درحال سوختن را ترک نمی کند . فردی که اقدام به خودکشی می کند از نتیجه عمل خود آگاهی دارد و این مهم ترین مسئله در تشریح و تبیین پدیده خودکشی است. برخی مانند ارسطو خودکشی به منظور فداکاری ( دگرخواهانه ) را خودکشی محسوب نمی کنند ؛ ارسطو خودکشی را عملی برای معدوم ساختن فرد توسط خودش می داند که" به منظور فداکاری نمی باشد «یعنی فرد برای قربانی شدن به انتحا

صفحه 8:
9 اما اسکیرول که دورکیم در کتاب خودکشی به نظر وی اشاره کرده نظری عکس نظریات یاد شده فازق».اسکیرولمعتقناست.که. اف شزدکشی :فملم خصوصیات ذیوانگن ذیله.میشتوذاه "وبا استناد به این نظر نتیجه می گیرد که خودکشی عملی غیر ارادی است و نباید تحت پیگرد قانونی قرار بگیرد . دانامردیث لیزاردی در رساله ی دکترای خود معتقد است که اگرچه بسیاری از تحقیقات نشان دهندی این است که اکثر افرادی که اقدام به خودکشی می کنند ,ذهن بیمار دارند اما این نظریات را نمی توان به همه ی بیماران روانی تعمیم دادو معتقد بود که آنها در طول بیماری خود حتماً یک بار به خودکشی اقدام می کنند. انستیتو ملی بهداشت روانی امریکا "خودکشی را تلاشی آگاهانه برای خاتمه دادن به زندگی شخصی توسط خودش می باشد که ممکن است این تلاش به اقدام تلاشی فقط به شکل احساسی در فرد بمافد (انستیتو روانشناسی ایران ) ۰ آرون(۱ ۲۰۰) .ترجمه باقر پرهام ( ۱۳۸۱) ص ۰۳۷۶ اسلامی نسب (۱۳۷۱ )ص ۰۷۳ نصرآبادی (۱۳۸۲ )ص ۴ ۰ دورکیم (۱۹۹۷) ۰ ترجمه نادر سالارزاده امیری(۱۳۷۸)ص ۲۲

صفحه 9:
انواع خودکشی | © دورکیم در مطالعه کلاسیک خود از میزان خودکشی در فرانسه انگلستان, دانمارک و. آن را در چهار گروه متمایز تقسیم کرد و در هریک از اين انواع رابطه خاصی را بین فرد وبجامعه: ير اسامن: 9 همیستگی: گروهن 4 ازاید داد.

صفحه 10:
خودکشی دگرخواهانه ‎٩‏ در خودکشی دگرخواهانه فرد وظیفه اخلاقی عمیقی را در خود احساس می کند و علاقمند می شود تا خود را فدای دیگران کند. وقتی فردی به احساس همبستگی و انسجام قوی نسبت به یک گروه فوق العاده یکپارچه و متحد مقید باشد. ارزشها و هنجارهای گروه را از آن خود می داند و بین منافع خود و گروه فرقی نمی گذارد. در چنین شرایطی فرد در آرزوی فدا کردن زندگی خود به خاطر هدفهای گروه خواهد بود. به عنوان مثال. می توان خلبانان از جان گذشته ژاپنی در جنگ جهانی دوم را نام برد. و یا جاسوسی که دستگیر شده» قبل از آنکه حرفی بزند و اسراری را فاش کند. کپسول سمی را می بلعد. یا موردی که در برخی جوامع, سالمندان خود را تسلیم مرگ می کنند ياادسك به خودكشى مى زنئدء.بة.خاطر آنكه باري فايذه اى بر دوشن:ديكر اعضاى خانواده خود نباشند و فكر مى كنند كه بدين ترتيب زندكيشان را آبرومندانه به يايان مى ‎ale,‏ یا مثل رسم ساتی هندوان یا خودکشی مردان درآستانه سالمندی وفراد بیماردرقبایل فیجی ومانگا . خودکشی خوخواهانه عموماًمتلعق به دنیای جدید و با رشد تکنولوژی وفرد گرایی ارتباط دارد . ‎

صفحه 11:
7 در این گونه جوامع میزان کنترل و فشار گروهی به شدت بالا. تعلق گروهی بسیار عمیق و همانند سازی با گروه بسیار شدید است تا حدی که موجودیت فردی مستقل از موجودیت گروهی نامفهوم قلمداد می شود وکه درمجموع می توان گفت که دراین گونه ‎panda gales‏ کارمجدود: اعساش همیستگی بالا و پیوند تواحتاش ایگانگی ‎cele ay‏ همانندی شرکت درآداب و رسوم مشترک می باشد و قابل تقسیم به سه دسته ی اجباری اختیاری و هوشمندانه است . در نوع اجباری خودکشی به عنوان یک وظیفه ی اجتماعی محسوب می شود ؛خودکشی دگرگرایانه ی اختیاری به گونه ای اطلاق می شود که فرد داوطلبانه به استقبال مرگ می رود اما در نوع سوم کناره گیری فرد از خود و چشم پوشی از دنیا به دلیل تمجید وستایش فرهنگ جامعه از این عمل است. محستی تبریزی.(۱۳۷۲ )ص ۱۳۴

صفحه 12:
‎٩‏ دورکیم اين نوع خودکشی را خاص جوامع و اجتماعاتی که دارای فلسفه وسنت فرد گرایی .استقلال طلبی افراد.خوداتکایی و خودکفایی می باشند .می داند . در چنین جوامعی به واسطه ی میزان کنترل اجتماعی و فشار جمعی بسیار کم ؛تضعیف روج جمعی بی طرفی سازمان های اجتماعی در مسئولیت های فردی + غلبه مناسبات و روابط ثانویه و رسمی بر روابط اولیه ونخستین و عدم تعلق عمیق فرد به گروه .کمبود یا اختلال شدید همانند سازی با گروه های اجتماعی و عدم پشتیبانی اجتماعی و سرپرستی عاطفی و روانی سازمان ها از فرد سبب افزایش تمایل او به خودکشی در شرایط بحرانی می گردد. در اين جوامع افراد شدیدا به اراده خود وابسته اند و رفتار خود را بنا به ميل شخصى اشان تنظيم مى كنندو ارزش هاى حاكم بر ‎ ‏جامعه در انتخاب آنها تأثيرى ندارد البته اين ميزان فردكرايى بسته به جوامع متفاوت » تغيير مى كند ‎

صفحه 13:
7 دوركيم برای توجیه خودکشی خودگرایانه به مسایل روانی توجه نمی کند . "اگر چه توضیح علل خودگرابانه خود به معنی پذیرش نوعی علل روانی است ولی دورکیم بررسی روانی آسیب های اجتماعی را ازمطالعاتش دورمی کند ۳ . خودکشی خودخواهانه ,خود نیز به دو قسم است ؛ نوع مالیخولیایی که با نوعی سستی و احساس فتورهمراه است وحالات افسردگی و انفعال شدید درافراد دیده می شود . نوع اپیکوری که با احساس بی میلی و بی اشتهایی به صورت امری واقعی وغیرخیالی درفرد به شدت راه يافته است .اورا نسبت به هرچه در پیرامون است بی میل .بی تفاوت و خونسرد می سازد . ابولحسن تنهایی ( ۱۳۷۴ )صص ۱۴۲- ۰۱۴۱ دورکیم (۱۹۹۷) ۰ ترجمه نادر سالارزاده امیری(۱۳۷۸)صص ۱۶۱-۴۲۳ ۰ محسنی تیریزی ( ۱۳۷۳) ضض ۱۳۱-۱۳۷: شیخاوندی (۱۳۷۳)ص ‎۶٩‏ «قاتمی (۱۳۶۴ )ص ۱۱۳

صفحه 14:
ویتنی پوپ استدلال دورکیم رادرباره ی خودکشی خودگرایانه به اختصار زیر جمع بندی می کند " هر چه میزان کنش متقابل اجتماعی کم تر باشد . احساسات جمعی ضعیف تر است ؛هرچه احساسات جمعی ضعیف تر باشد .یگانگی اجتماعی ضعیف تر است ؛هر چه یگانگی اجتماعی ضعیف تر باشد افراد کمتر به منافع اجتماعی نظر دارند ؛ هر چه افراد كم تر به منافع اجتماعی نظر داشته باشند .در زندگی معنای کم تری می یایند و ميزان خودكشى اجتماعى زيادتر مى شود . '" كيويستو(١ ‎7٠٠١‏ ) ترجمه صبورى (۱۳۸۰) ص ۱۴۰

صفحه 15:
خودکشی ناشی از بی هنجاری 0 هرگاه نظارتی که جامعه بر رفتارها و هنجارها دارد ضعیف یا حذف شود. حالت "بی هنجاری " یا " نابسامانی " در جامعه بوجود می آید. بی هنجاری از تضعیف وجدان اخلاقی ناشی می شود و عموما با بحرانهای بزرگ اجتماعی, اقتصادی یا سیاسی همراه است. و قتی که قواعد اخلاقی به عنوان هنجارهای معتبر برای ساخت دادن به کردار افراد از اعتبار می افتد. امیالشان نا محدود شده و دیگر با منابعی که دارند ارضا نمی شوند. این عدم تعادل میان آرزوهای افسار گسسته و وسایل ارضایشان ناگزیر کشمکش های حاد درونی بر می انگیزد که آنها را به خودکشی سوق می دهد.

صفحه 16:
‎٩‏ در واقع اين نوع خودکشی معلول عدم تعادل, دگرگونی ساختاری. وقفه ناگهانی شدید یا تغییرات عمیق و سریع سازمان ها ونظام های اجتماعی است که خوداین عوامل معلول کسادی سازمان اقتصادی .ازهم پاشیدگی ارزش های سنتی . تورم .تفییر حکومت وانقلاب و.. است . واکنش افراد به وسیله ی هنجارهای روشن و قاطع ۰ تکوین نیابد . چهار شاخص در بروز این نوع خودکشی مثر است :تغییرات سریع اجتماعی» ‏1 در نظام جمعی و نم عمومی جامعه داش نی مشاغل سرقهای و لییرال» طلاق و در نتيجه ى آن اغتشاش در روابط بين هدف ووسيله ى خانواده. محسنى تبریزی (۱۳۷۳ )صص ۱۳۷- ۰۱۳۵ شیخاوندی (۱۳۷۳ )ص ‎۶٩‏ ‎ ‎

صفحه 17:
‎٩‏ خودکشی ناشی از بی هنجاری درست در برابر خودکشی های سنتی که از نوع خودخواهانه است. قرار مى كيرد. در اين نوع خودكشى, فرد به حیاتش نه از ان رو يايان مى دهد كه هنجارى را شكسته. يا به قانون مورد يذيرش كردن نهاده. بلكه بدين سبب دست به خودکشی می زند که بعد از تلباش بسیار زندگی را سراب» ييروزيها را بى فرجام: و حيات را يوج یافته اینت. جمیلی کهنه شهری(۱۳۸۵) ‏وقتى كه فرد در خطر روزافزون تحرك اجتماعى قرار مى كيرد و تغييرات سريع و ناكهانى اوضاع اجتماع سبب بروز فاصله زياد بين عادات و نظام اجتماعى قبلى و جديد مى شودء دستيابى به مقاصد و هدفهاى شخص با مشكلاتى مواجه مى كردد و اين مشكلات به نوبه خود به خودكشى منجر مى شود. خودكشى نوع بى هنجارى به نظر دوركيم نمودار بارزترين خصيصه جامعه جديد است. زيرا از طريق همبستكى موجود ميان فراوانى خودكشي و مراحل اقتصادى مى توان به وجوه ' بت ‎ ‎

صفحه 18:
‎٩‏ دورکیم چنین استدلال می کند که وفور اقتصادی که امیال انسان را بر می انگیزد. خطر وقوع بی هنجاری را نیز به همراه دارده زیرا اين وفور " ما را می فریبد تا باور کنیم که تنها به خود وابسته ایم» حال آنکه فقرا را در برابر خودکشی محافظت می کند. زیرا به خودی خود یک عامل بازدارنده است " کوزر(۱۹۹۹ )» ترجمه محسن تلانی(۱۳۸۰) ‎٩‏ از آنجا که تحقق امیال انسان بستگی به منابعی دارد که در دسترس او قرار می گیرد. بینوایان که منابع محدودتری در اختیار دارنده کمتر دچار بی هنجاری می شوند. یعنی هرچه شخص کمتر داشته باشد. کمتر وسوسه می شود که دامنه نیازهایش را به گونه ای نامحدود گسترش دهد. با اين همه. می توان گفت که همواره خودکشی ناشی از نابسامانی تنها در بحران های اقتصادی افزایش نمی یابد. بلکه میزان آن با روابط خانوادگی رابطه مستقیم دارد و :۰۰۷ ۱:۰۰ افتارث میزان طلاة. خه‌د کش . نن فزونی می یابد. ۲ ‎

صفحه 19:
خودکشی جبری ‎٩‏ همانطوری که خودکشی بی هنجاری از احساس بس نظمی در جامعه ناشی می شود. خودکشی جبری مربوط می گردد به " بی قدرتی" که مردم احساس می کنند. بی قدرتی, به حالتی گفته می شود که فرد قادر به تحت تاثیر قرار دادن محیط اجتماعی خود نباشد. مثال: یک زندانی که دیگر تحمل ماندن در زندان را ندارد؛ ممکن است تنها ‎ol,‏ رهایی " را از طریق خودکشی جبری بیابد. ‏خودکشی تقدیرگرایانه © ‏این خودکشی نوعی عکس العمل به بازبینی .کنترل و تنظیم اجتماعی جامعه است ؛ ‏زمانی که جامعه به حد مفرط و شدیدی دست به " ایجاد نظمی دستوری " می زند ‏و( فرد به شدت تحت انقیاد و تقلید اجتماعیقرارداردوهرچیزی تحدید شده .کنترل ‏شده منظم خشک و بی روح است ). دراین مواقع حق گزینش از فاد سلب شده + فد تحت شرایط اجباری » نمی تواند اهداف و راه های رسیدن به آنها را 2 ۴ به قضا و قدر تن دهد. محسنی تبریزی (۱۳۷۳ )ص ۰۱۳۷ شیخاوند ‎ ‎

صفحه 20:
شیوه های خودکشی ‎٩‏ وسایل خودکشی بسته به سهولت .تقلید و هنجارهای اجتماعی وزمانی, تقلید می کند . روش های خودکشی درغرب نسبت به سال های ۱۹۶۰ که از گازهای مخرب و سمی استفاده مى شد تغيير کوده است :مایم ترین روش قودکشی در آمریگا ماسلعه گرم ابست: ریتس دانا (۱۳۸۰ ) ص ۰۱۷۶ اسلامی نسب (۱۳۷۱)ص ۱۰۳ شايع ترین روش خودکشی درایران خودسوزی و پس از آن دارآویختگی است. به طور کلی از ۵۰ سال قبل تا کنون می توان روش های خودکشی را چنین برشمرد : ‎GE‏ ‏أويز كردن »مسموم كردن ء به کاربردن اسلحه های سرد ,غرق کردن »پرتاب ازبلندی ,خود را به زیروسایل موتوری سنگین انداختن و بالاخره خودسوزی و استفاده از سلاح های گرم . @ ...۳ ات

صفحه 21:
6 .شیوه‌های خوذکشی به موازدذیل قابل خیم هستانه * شیوه های رنج آور : سقوط از بلندی سلاح گرم و سرد «تصادف عمدی و خودسوزی. شيوه های خفه کننده : غرق شدگی . خفگی با گازها و دود ذغال و حلق آویزکردن . *_ شیوه های مسموم کننده : املاح آرسنیک . داروهای خواب آور ۰ الکل و سموم شیمیایی. * و برخی شیوه های مشکوک که به تشخیص پزشکی قانونی بستگی دارد مانند ضربات چاقوی مشکوک .خفگی های مشکوک و غیره . امروزه عامل تقليد .بيجيدكى های شخصیتی و روانی گوناگونی را نزد فرد خودکش يه همراه دارد . اسلامی نسب (۱۳۷۱) بربازماندگان شیوه های مرگ

صفحه 22:
اهداف خودکشی | © عليرغم اينكه تصور مى شود خودكشى یک اقدام خصوصی است «خودکشی ناشی از یک برخورد اجتماعی عمیق است؛ گرچه هدف خودکشی منحصرآنابودی فرد است .لیکن هم چنین عمل تجاوز کارانه ایست عليه افراد ديكر " . اسنتگل( ۱۹۶۲) :ترجمه حمید صاحب جمع(۱۳۴۷ )ص ۱۱ * _ برخی صاحب نظران معتقدند که اقدام به خودکشی دارای اهدافی همانند میل به انتقام جویی . احساسات توأم با نومیدی . خیال پردازی های پیوستن به هم و یکی شدن مجدد( خودکشی در سالگرد های فوت نزدیکان ) و میل به کشتن ومیل به مردن است و می توان ازچهار مفهوم در مورد رفتار خودکشانه از نظر بیچلر نام برد: * _ گریزنده : هنگامی که خودکشی به عنوان فرار از وضعیتی تحمل ناشدنی .تلقی می شود . پرخاشجو : هنگامی که شخص منتحر :قصد آزار یا جلب توجه دیگران را دارد . ‎ *‏ ایثارگرانه : خودکشی معطوف به برخی عقاید سیاسی يا اخلاقی است. ‏© مضحک : هنگامی که فرد خودکش با زندگی ومرگ به قمار بپردازد. تایلر (۱۹۹۶)» ترجمه علی موسی ‏نژاد(۱۳۷۶ )ص ۵۷, اسلامی نسب (۱۳۷۱)صص ۷۹-۸۰ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 23:
دلایل خودکشی ‎٩‏ هرگاه در بررسی عوامل موثر در طرح ریزی شخصیت فقط به عوامل بیولوژیک و پسیکولوژیک بپردازيم و از نفوة عمیق فرهنگ اجتماعی در تکامل شخصیت غافل بمانبم دچار خطای بزرگی شده ایم مارگارت ميد انسان شناس مشهور این موضوع را چنین بیان می کند: فرهنگ و تعلیم و تربیت یک حادثه ناگهانی و یا یک رشته از وقایمی که موجود زنده در معرض آن قرار دارد لیست بلکه یک جزه اساسی تکامل شخص محسوب مى شود که باعث نوع سازمان رفتاری و طرز عمل و طرح تحریک پذیری خاصی می گردد که با فرد دیگری که در فرهنگ دیگر تربیت شده است کاملا متفاوت است.طرز عمل هر قسمت بدن انسان تحت تاثیر فرهنگی که در آن تربيت مى شود قرار مى كيرد و اين نه فقط برحسب رژیم غذایی؛ نور خورشید. بیماریهای واگیر و عفونی» فشارهای شدید. خطرات بیماریهای شغلی و بلاهای ناگهانی و تجارب تکان دهنده است بلکه بر حسب طرقی نیز می باشد که وی در اجتماع مخصوص خود تغذیه شده و بخواب رفته . پرورش یافته و تحسین و تنبیه شده است. علاوه بر تغییرات بیولوژیک که در اثر نوع فرهنگ ایجاد می شود مطالعات مردم شناسی ثابت کرده است که در سازمان های مختلف اجتماع اختلالات پسیکولوژیک (روانی) با یکدیگر متفاوت است حتی در یک جامعه نیز توانسته اند ‎ ‎ ‎

صفحه 24:
0 اختلافاتی بین ده نشینان و شهرنشینان و مردمی که در سطوح مختلف اقتصادی قرار دارند بيابند. اجتماع نیز مانند فرد ممکن است بطریق ناسالمی توسعه یابد و به بیماری دچار گردد و این رشد معیوب اجتماعی علاوه بر کاستن قدرت تحمل فشار در فراد آن اجتماع محیط بیماری زایی نیز برای آنان محسوب می شود زیرا همانطور که فرد ممکن است در مقابل فشار افراطی دچار عدم موازنه گردد اجتماع نیز در مقابل فشارهای گوناگون موازنه خود را از دست می دهد و این عدم موازنه به نوبه خود بر افراد ان اجتماع موثر است: تاثیر فرهنگ اجتماعی بر طرح رفتار شخص مضاعف است زیرا عوامل فرهنگ اجتماعی هم در ایجاد طرز تفکر و طرز تلقی و واکنشهای فردی سهیم است و هم نوع فشارهایی را که شخص با آن ها روبرو می شود تعیین می کند.

صفحه 25:
© دورکیم برای تبیین علل خودکشی نخست مطرح کرد که "به هم پیوستگی اجتماعی در هر جامعه ای یا در میان هر دسته ای ازمردم ممکن است عادی يا آسیب شناختی باشد" و ویتنی يوب مى كويد اين حالاث " به وضعيت كروه ها يا شرايط اجتماعى كه باعث مى شوند افراد خودشان را بکشند " اشاره دارد. دوركيم با توجه به آمارهاى قرن 15 در اروبا به اين نتيجه مى رسد كه خودكشى يك يديده اجتماعى است و "خودكشى را حاصل جمع شدكى عوامل كوناكون .تأثيرات خانوادكى » اجتماعی .دینی وهمه واقعیت های اجتماعی و ناشی ازدرهم ریختگی قوالب وازهم ياشيدكى نظام اجتماعی و گسستگی روابط در جامعه و در نتیجه احساس تنهایی و مطرود بودن فرد می داند . " عواملی هم چون علل آسیب شناختی روانی شامل بیماریهای جسمی و روانی نظیر افسردگی علل اقتصادی نظیر بیکاری .اخراج از کار .ورشکستگی و یا از دست دادن پایگاه اجتماعی . علل عاطفی و اختلاف ها و درگیری های خانوادگی ازمهم ترین علل اقدام به خودکشین و خودکشی محسوب نی شوند ناما برخن معتقدند که ازمهم. ترین علل خودکشنین مى توان به موارد ذيل اشاره "يج

صفحه 26:
احتیاج به جلب توجه و کسب شهرت احتیاج به تنبیه دیگران فرار از مشکلات در زندگی فردی و اجتماعی شک در ارزش وجودی يا به عبارت دیگر احساس بی ارزشی.

صفحه 27:
عوامل فرهنگر ‎٩‏ اگر خودکشی رانوعی آنومی بنامیم .دیاگرام زیر بیانگر ایجاد آنومی در جامعه است: رشد سريع اقتصادى-> ثروت ناكهانى -> ثروت / فقر-> فقر غير قابل تحمل ->» تصویر/ قول أرزوهلى بلند بروازانه-> آرزوهاى بى حد > از هم ياشيدكى هنجارهای سنتی -* عدم ارضای نیازهای بی حد -> نارضایتی اجتماعی که سرانجام به آنومی منجر می گردد. <= ۷ [

صفحه 28:
دورکیم و کونیک در رابطه با ارتباط خاص فقر و ثروت اشاره کرده اند که با رشد سریع ‎٩‏ ‏اقتصادی - اجتماعی .ساختار پایدار نیاز اقشارمتحول شده و آنومی پدید می آید .(همان منبع» مذهب از علل فرهنكى در مطالعه خودكشى است ؛نرخ خودكشى در افرادى كه به طور دائمی به فکرخدا و عبادت هستند.. بسیار از لائیک ها پایین تر است و شاید بتوان اين گونه توجیح کرد که مشغله و باور ذهنی درباره ی خدا . از" ورود آگاهی های مزاحم به فضای درونی فرد " جلوگیری می کند و فرد به مسائلی از اين قبیل بی اعتنا می ماند و از .میزان خودکشی اش به طرز قابل توجهی کاسته می شود

صفحه 29:
© شاید عامل مذهب در کشورهای مذهبی تر (کاتولیک و مسلمانان ) به اين دلیل ‎ole‏ بازدارنده باشد که خودشی فردبرای خانواده یک ننگ و رسوایی قلمداد شود و فرهنگ مذهبی جامعه آن را عملی مذموم و نکوهش شده بداند و مردم نیز از اعلام خودکشی افراد خانواده خود خودداری کنند. اسلامی نسب (۱۳۷۱)ص ۱۴۷ بى شك مهم ترين شاخص فرهنكى در مطالعه خودكشى رويدادهاى منفى و اختلالات خانوادكى است كه اهم آنان را مى توان اين گونه ذکر کرد : انتظارات بسیار بالا یا پایین والدین .انعطاف ناپذیری خانواده .«طرد شدگی و بی توجهی و برخورد مسایل عاطفی کودکان و اقتدار طلبی نامناسب يا فراطی آنان. محمدخانی (۱۳۸۱)ص ۲۵ عوامل اجتماعی که این علل قابل تقسیم به دو گونه علل اجتماعی خطبیعی و خلل اچشمافین بانسانی مین باشتده

صفحه 30:
علل اجتماعی _ انسانی ‎٩‏ دورکیم نخستین کسی بود که علت های زیستی .اقلیمی وروانشناختی رابرای تبيين رفتارهای اجتماعی رد کرده و طرق جامعه شناختی را برای درک واقعیت های اجتماعی ارائه داد . منشأً جریان های خودکشی نه ازفرد که ازجامعه است که درواقع علل واقعی وحقیقی خودکشی اند ؛ نیروهای اجتماعی از جامعه ای به جامعه دیگر و از گروهی به گروه دیگر .ازمذهبی به مذهب دیگر فرق می کند و" اين علل ازگروه بر مى خیزد نه از افراد تک تک " . ستوده (۱۳۷۸)ص ۲۲۳ سلیمی و داوری (۱۳۸۰ )ص ۳۸۴ اعتقاد اساسی دورکیم این بود که حقایق اجتماعی را باید به عنوان وآقعیت های خارجی نسبت به فرد درنظرگرفت و مطالعه کرد . موسسات اجتماعی مانندگروه های خانوادگی و مذهبی که نیروهای خارج از فرد محسوب می شوندو جامعه شناس از آنجایی که با واقعیت های معینی روبه رو بود «می بایستی اجبارا عینی باشد ؛خودکشی یکی از اين واقعیت هاست . ‎۰ © ‎

صفحه 31:
‎٩‏ خودکشی می تواند به علت انسجام اجتماعی در جوامع یا نظم اجتماعی ایجاد شود که در صورت فشار بی حد هریک از اين ویژگی ها شاهد شکل گیری یکی از انواع خودكشى هستيم 7 خودکشی گرچه آشکارا یک عمل كاملاشخصى بود .اما فقط با بررسى كم وكيف جامعه اى كه شخص به آن تعلق دارد.مى تواند توجيه شود و بدين ترتيب هر جامعه اى داراى نوعى تمايل مشترك به خودكشى بود كه با نسبت خودكشى بيان مى كردد وتا زمانی که مشخصات جامعه تغییر نکند .ثابت باقی می ماند . این تمایل مشترک جامعه فرد را تحت تأثیر قرار می داد و می توانست او را وادار به خودکشی کند.هراندازه فرد وابستگی نیرومندتری به گروه های اجتماعی داشته باشد . احتمال وقوع خودکشی كستراسة ‎ ‎ ‎

صفحه 32:
| اه تبيين دوركيم از نظم اخلاقى و اجتماعى اين بود كه نظم اجتماعى تحقق يذير است و طبق نظريات دوركيم جامعه ازطريق ييوند دادن افراد به ارزش ها وهنجارهاى كروهى .آن ها یک پارچه می کند و یا ازطریق تعيين اهداف و راه هاى رسيدن به آنها به تعديل اميال و آرزوهای بالقوه ی نامحدود افراد می پردازد . تایلر (۱۹۹۶)» ترجمه علی موسی نژاد(۱۳۷۶ )آص ۱۵ اختلال های زیر زمینه های اجتماعی پیدایش کجروی است: ‎ *‏ قطبی شدن هنجاری: تمرکز فشارهنجاری بر بخش خاصی از جامعه ضعف و یا فقدان آن نسبت به بخش های دیگر که احساسی را مبتنی ر ضروری نبودن پای بندی به هنجارها در افراد آن بخش ایجاد می کند . ‏* _ تضاد هنجاری: وجود هنجارها یا مجموعه هنجارهای متضاد در خصوص برخی امور اجتماعی که از پیامدهای آن تقسیم شدن نیروهای کنترل کننده ی اجتماعی به دو گروه و خنثی شدن نیروهای هنجاری هر یک در مصاف با دیگری است . ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 33:
‎٩‏ بی هنجاری: وضعیتی که اموراجتماعی بدون امکان درنظرگرفتن هر گونه هنجاری .صورت می پذیرد که افراد بی حد و حصر .کنترل ناپذیرند . سلیمی و داوری (۱۳۸۰ )ص ۲۶۶ صفت آمرانه بودن و بازدارندگی جامعه از ان جهت است که کل زندگی اجتماعی یک زندگی نومیک و به هنجار است و این بازدارندگی به دو صورت انجام پذیر است: الف - روح یا وجدان جمعی که در انسجام مکانیکی قانون تنبه گرا ومناهی تجلى يافته است: ‏بستكى متقابل كه محصول افزايش تفكيك اجتماعى است ودر انسجام ‏ارگانیکی قانون تصحیح گرا متجلی است . ‎

صفحه 34:
در خودکشی ناشی از فشارهای اجتماعی که از مرز توان روحی وشخصیتی فرد گذشته و اورا از پای در می آورند دو بحث وارد است : رفتار ورائتی انتحاری : خودکشی را نمی توان پدیده ای دانست که از راه ورائت و از والدین به فرزندان منتقل می شود .اما رفتارهای پر تتش والدین .فشارهای خانوادگی .اقدام به خودکشی والدین یا یکی از نزدیکان به عنوان زمینه های اقدام به خودکشی تلقی شود . ۱ تقلید کردن فرد از دیگران ‏ : سرایت را می توان بین افراد مشاهده کرد و یا حتی آنرا نمودی فردی دانست ؛ مثل سرفه کردن در طی یک مجلس سخنرانی:

صفحه 35:
© در عوض واگیری که از طریق سرایت منتقل می تمامی جامعه است . تقلید صرفاً یک پدیده ی روانشناسی است زیرا حتی افرادی که هیچ ارتباطی با هم ندارند نیز دیده می شود و در واقع اشاعه تقليد به تنهایی توانایی آن را ندارد که آنها را به یکدیگر پیوند دهد . برای تقلید لازم نیست بین آن ها وجه اشتراک فکری يا اخلاقی یا تبادل خدمات یا حتی زبان مشترک وجود داشته باشد. دورکیم (۱۹۹۷) ۰ ترجمه نادر سالارزاده امیری(۱۳۷۸)ص ۱۱۷ سرایت > نمودی فردی واگیر>* نمودی جمعی 6

صفحه 36:
2 آرون(۲۰۰۱). ترجمه باقرپرهام(۱۳۸۱)ص ۰۳۷۹ ریئس دانا (۱۳۸۰) ص ۱۷۲ از نظر دورکیم نظام تقسیم کار در جامعه دو وجه دارد : ۱- تفکیک یا تمایز ‎gelato!‏ ۲-میزان همبستگی یک عتصوبا عنصو دیگر و کل گیری پذیده ای به نام خودکشی در جامعه به وجه دوم نظام تقسیم کار بستگی دارد و می ‎BRE gh gh ay ly eM cael go lg ss‏ وا فانیکن ‎eg ee‏ كند؛ كه نوع اول در جوامعه ساده و بدون تقسیم کار یا با تقسیم کار محدود وجود دارد و نوع دوم خاص جوامع پیشرفته و دارای تقسیم کار پیچیده است. کارکنان نصر آبادی ( ۱۳۸۲ )ص ۴

صفحه 37:
‎٩‏ به هر حال خودکشی با تمدن ظاهر می شود یا حداقل آنچه به شکل خود جوامع فروتر ملاحظه می شود «خصوصیات ویژه ای دارد و تیپ مخصوصی از اب خودکشی را می سازد " و بتابراین ارزش ین دو نوع از نظرگاه نشانه شناسی یکسان نمی شود . در ميان اقوام فروتر مخودکشی یک عمل نا اميدانه نيست بلكه نوعى از خودكذشتكى است . به عكس خودكشى واقعى و اندوه بار بيماركونه در ميان اقوام متمدن يافت مى شود و حتى توزيع آن از جنبه ی جغرافیایی نظیر توزيع تمدن است. دورکیم( ۱۹۶۸). ترجمه حسن حبیبی (۱۳۵۹)ص ۲۸۴ خودکشی از عوارض مهم دنیای صنعتی عصر حاضر شناخته شده وبیشتر معلول نا به سامانی ها و اختلال های روانی و نابرابری های اجتماعی است . دورکیم از نابه سامانی به مفهوم فقدان یا از هم پاشیدگی هنجارها سخن می گوید و اين مفهومی است که در بررسی های خودکشی نقش مهمی را بازی می کند . ‎

صفحه 38:
© پدیده های اجتماعی همانند بحران های اقتصادی .تطبیق نارسای کارگران با شرایط کار ,خشونت و دعاوی افراد در برابر اجتماع رائیز می توان در این امر موّثر دانست و خودکشی یکی از ده عامل عمده مرگ در جهان صنعتی امروز شناخته شده است (همان منبع). ‎٩‏ در فرا راه رشد و توسعه ی اقتصادی . هرچه بر پیچیدگی روابط و مناسبات اجتماعی افزوده می شود .فاصله ی طبقاتی از هم بیشتر می شود وسرخوردگی ها فزونی می یابد ودرنهایت به افزایش تعداد خودکشی منجرمی شود ؛ ازهم گسیختگی پیوندهای سنتی وهمبستگی های اجتماعی و نیز بیگانه شدن با ارزش ها و هنجارهای جامعه خودی .موجب فزونی نرخ خدکشی در جامعه ها به ویژه در جامعه صنعتی گردیده ‏است. ‎ ‎

صفحه 39:
0 9 0 در کشور های کمتر توسعه يافته میزان خودکشی به تناسب رشد سریع شهرنشینی و بحران های اجتماعی - اقتصادی ناشی از آن بالا رفته است . شهرنشینی و گشودگی به سوی دنیای امروزی «ضروری است که وقتی خارج از اراده و منافع عمومی و به دوراز رهبری و خرد وفادارانه به توسعه ی انسانی و پایداری و همگانی شکل می گیرد ,تناقض آفرین می شود و غمباری اجتماعی و فردی را به جای آن می نشاند. ریئس دانا (۱۳۸۰)صص ۱۶۵,۱۶۳ هر چه جوامع صنعتی تر .شهری تر بزرگتر و متمرکز تر و در عین حال فردگرا تر و منفعت طلب تر و عقل گراتر می شوند .میزان خودکشی بالا می رود كر جه اين رقم ممکن است با نوسانات و تغییرات همراه باشد . در محیط های صنعتی تر .فرد منزوی تر و محیط ناسازگاری بخش " و موجد روان پریشی فردی است و فرد پا به مرحله ی بحرانی می گذارد که در آن دانا ۸)ص ۱۶۲

صفحه 40:
‎٩‏ خودخواهی و هنجار گسیختگی از عوامل اضلی "خودکشی جر دنیای:مدزن ات » هنجار گسیختگی به معنای ضعیف بودن قانون يا نبودن هنجار است و قابل تقسیم نه دوادسته استة ‎-١‏ هتجار كسيختكى مزمن ؛كه به دليل ضعف تدريجى كنترل اجتماع به وجود مسی آید. هنجار گسیختگی بحرانی : به علت تغیرات ناگهانی در وضعیت قردی خاص(طلاق .از دست دادن همسر یا فرزند) به وجود می آید یا در نهاد های اجتماعی (رکود و رونق اقتصادی ) طبق آمار سازمان بهداشت جهانی يران به عنوان کشوری که در حال گذار به جهان صنعتی است .دچار تضاد شدید بین باور ها و وقعیت ها شدن, انگیزه ی خودکشی در افراد را بالا می برد و افرد ‏مرحله صنعتی شدن دچار دوگانگی شوند ۰ استوتز(۲۰۰۲) .ترجمه مهرداد میردامادی( ۱۳۸۳‏ )ص۸۲ ‎ ‎ ‎

صفحه 41:
علل اجتماعی _ طبیعی ‎٩‏ نظر " لمبرزو " لین است که كرما فرد رابه خودکشی تحریک می کند ونه فرا رسیدن نخستین گرما یعنی اختلاف و تضاد بین رفتن فصل سرما و شروع فصل گرما . دورکیم استدلال می کند که این نظریه از اساس بی اعتبار است زیرا در صورت صدق نظریه .منحنی تغفیبرات ماهلنه خودکشی می بایست در پاییز وزمستان به صورت افقی باقى بملند و در زمان معين ناكهان با بروز اولين علايم فصل كرما بالا رود و همان طور هم ناگهانی پایین آید. دورکیم (۱۹۹۷) ۰ ترجمه نادر سالارزاده امیری(۱۳۷۸)ص ۱۰۳ ‎ ‎

صفحه 42:
این اعتقاد است که محیط طبیعی به طور مستقیم بر زندگی اجتماعی تأثیر ندارد و "مخصوصاً طبیعی نیست که محرک برای رفتار خودکشی است ". و بنا بر تحقیقات وی دلیل آن که از ژانوبه تا ژوئیه .مرگ های ارادی بیشتری رخ می دهند اثر مخرب گرما بر اندام ها نیست بلکه به علت تراکم و فشردگی زندگی اجتماعی ‏ ا همان ‎ae‏ ص ‏ ۱۱۵ عملکرد انسان در شرایط آب وهوایی گوناگون .متفاوت استزنقطه نظر روان ناسی .انسان در هوای آفتلبی بیش از هوای بارلنی احساس راحتی می کند. خطرات خودکشی در هوای خشک قاره ای یا دربهارهنگام افزایش فشار جوی افزایش می یابد.ر اشراقی » "تاثیر فزايندمى 1 ۰۰ .۰۱ خددکه اف اه ه فم.ا_ مختلف الکتریکی جغرافیای ایراا

صفحه 43:
‎٩‏ ممکن است گرمای بیش از حد و ناتوانی در حل وتخفیف آن وقتی نوع پوشش خاصی اجباری شود .تمایلات خودکشانه بر انگیزد. در اين مورد گرمای سخت برای فرد غیر قابل تحمل می شود و موجب رنجش وآزردگی را در فرد فراهم می سازد و سرانجام مى تواند به خودكشى منجر شود . ريئس دانا (٠178١)ص‏ ۱۸۳ جندى بيش محققان بريتانيايى اعلام كردند كه آفتاب بهارى از عوامل افزايش دهنده ى ميزان خودكشى در اين فصل است. مطالعات در كشورهاى اسكانديناوى و كانادا نشان داده است كه ميزان يك نوع ماده شيميايى موسوم به 'سروتونين" در مغز كه احساس شادى به همراه می آوزده دز آفرادی كه خودكشى مى كتند بسيار كم است.سایر مطالعات نشان داده است که فرد هرچه بیشتر در معرض آفتاب قرار گیرد. ميزان توليد سروتونین نیز در مغز او افزایش می یابد. ( اشراقی + ف 1 هوا بر خودکشی افراد در فصول مختلف " ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 44:
عوامل اقتصادی © نارسایی های اقتصادی درافزایش و شیوع نرخ خودکشی تأثیر به سزایی دارند. آ. هنری و چی . شورت دریکی از بنیادی ترین مطالعات درباره ی میزان های خودکشی دریافتند که خودکشی دردوره های کساد اقتصادی اقزایش می یابد ؛ خودکشی درمیان گروه های متعلق به يايكاه بالاء نسبتاً شايع ‎Gaul‏ ورحال أن که فتل:عمد بة طورتنبی درمیان گروه ‎all col‏ تررواج ذارد تایلر (۱۹۹۶), ترجمه علی موسی نژاد(۱۳۷۶ )اص ۲۷ بیکاری .اخراج از کار ؛ ورشکستگی مالی ۰ فقر و تنگ دستی از علل اقتصادی مهم در رابطه با افزایش خودکشی هستند . بیکاری دسته جمعی و ناکامی های ناشی از آن از شاخص های عمده در بزرگترین موج بیکاری بعد از جنگ جهانی در بین جوانا ۱۵ تا ۲۴ ساله در کشورهای صنعتی بود . محمدی ( ۱۳۸۳)ص ۲۱۴ » اسلامی تسب (۱۳۷۱)ص ۲۷۵

صفحه 45:
علل خودکشی در ایران ‎٩‏ در ایرن مطالعه ی دقیقی در مورد خودکشی صورت نگرفته است زیرا آمار پزشکی قانونی گوبا نیست وبسیاری از افراد خودکشی افراد خانواده ی خود را ننگ وبی آبرویی تلقی کرده و از افشای آن خودکشی می کنند.د رکشوآمارهایی وجود دارد که حاکی از آنکه سالیانه ۵ تا ۷ هزار نفرازطریق خودکشی جان خود را می گیرند که نیمی از آن ها در شهرهای بزرگ .یک چهارم در شهرها کوچک ومتوسط و بقیه در روستاها انفاق می افتد . دکتر قرایی مقدم معتقد است که نگاه سنتی خانواده ها به مسأله خودکشی که د رکشورما وجود دارد موجب گردیده است تا به آماردقیق و صحیح دسترسی ذاشته باشیم زیرا دربسیاری ازشهرهاخودکشی هر یک ازافراد خانواده موجب بی حیثتی و بی آبرویی خانواده می شود همین دلیل به مخفی کردن نوع مرگ می انجامد. ‎ ‎

صفحه 46:
علل خودکشی در ایران : ‎٩‏ . اختلافات زناشویی .عشق و تمایلات شدید عاطفی وعلل ناموسی ۲ ناراحتی های روانی .شکست در عشق و اختلالات روانی و شخصیتی ۳. مشکلات ناشی از شکست های تحصیلی واسترس ها وفشار های روانی و روحی ناشی از آنها(فشار های عاطفی .غشار های تحصیلی مانند کنکور. نقایص جسمی و فیزیکی در نسل جوان)و احساس پوچی وبی هدفی وافسردگی ۴. فقر و تنگدستی,بیکاری .اخراج از کار و شرایط نامساعد اقتصادی ۵ مسائل و معضلات زندگی شهری و وضعیت نا به سامان زندگی ۶ ازهم پاشیدگی گروه های اجتماعی مانند خانواده . شغلی . خویشاوندی . دوستی و.. ۷ اعتیاد به مواد مخدر » الکل و داروهای توهم زا ۸ ضعیف شدن اعتقادات مذهبی ‎٩‏ عدم استقلال واجبار در پیروی از مقررات سنتی ۰ بر ملا شدن اسرار و حقایق خصوصی زندگی فرد

صفحه 47:
ge: Coe و نتیجه گیرء ری ه استنتاج کلی دورکیم این است که نرخ خودکشی اجتماعی هرجمعیتی تنها با عطف به نتایج و آثار میزان تغییرات دردرجات انسجام اجتماعی و یکپارچگی گروهی قابل تبیین است . وی هم چنین در صدد بود نرخ خودکشی را بدون کنترل متغیبرهای سن وجنس توضیح دهد. روش دورکیم جهت حصول به متغير هاى علّى تعيين کننده ی نرخ خودکشی عبارت انتت:از : ۲ ۱. حذف عوامل فوق اجتماعی از رابطه ی ‎ce‏ ۲ اقدام به نوعی تعمیم اخص درباب ارتباط بین نرخ خودکشی اجتماعی و میزان همبستگی و تشکل اجتماعی در سخن دورکیم .منش اجتماعی شامل کیفیت هایی مانند اولك عمل “لكر و احساس " بة حساب.می آیندا: البته | در نظر گرفتن عناصر ی "واقعه اجتماعی " .آن هم بدان سب که دورکیم مانند وبر خصوصیات این پدیده را صرفاً د رحالات ذهنی شخص جستجو نمی کند و به واقعیت های خارجی که خود را بر فرد تحمیل می کند هم .توجه دارد.

39,000 تومان