صفحه 1:
صفحه 2:
ديد اذ دست بول ب وم
کت رک ی با مرق لك اذ ببق لذ اسم
بت من کی بر وم كين مق ب كل نش
fin JE 9 سن کرو کرد Sb ot
ب توجه به شعر يكوييد: دوسدان و هم نديتان ججكونه بر يكديكر تأثي م ىكذارعدة
هه٠هم
صفحه 3:
بحي Re ape cE oA AE pS en Ul اتوپوین و با مکانهای دیگر بتیم
از او خوتسمان بییده با او دوست میشویم و بدون هیچ تحفیقی او را همنشین خود میسازیم. این روش
انتخاب میتو اند بسیار خطرتاک یاشد؛ را که ما یه ضومی نمیدانیم دوست نازه ما چه ویژگیهای رفتاری داد
مرای اينکه بهترین دوستان را انتخاب Fee Ab Ae ee
5 1 ۲
LAA HG ل اث بر نز
ao see ran Bower Ft 2x
به نظر تما چگوته میتواتیم دوستانمان را امتحان کنیم؟
در ینجا بهسه ویزگی مهم که بی:
Jah تماز و تیکی
انب آتها دوستان خوب را شناسایی کرد. میبردازیم
یک پار دیگر حدیت را پا دقت بیشتری بخرانید. دز انجا مام جملهای را سه پر تکرار کرده است.
علت این تکرار چیستة
جرا امام با اين همه تأكيد ما وا از دوستی با کسانی که به تمازبیتوجهند وا به فکر دیگران تیستنده
er
به يقين کسی که به فرمان خالق جهان و خنراسته او برای |تامه مازبی توجه
م نز توجهى تخواهد كرد
حو هو اتا ع قاد عرو وه ورین ای تیک موی یی بسچ ی عر Aine
صفحه 4:
خوتمی در کنر انسان است اما در مواقع سختی و به هام از اوزا به خال خود زها مى كند: دوست خويئ
وقتى به كسى قول مىدهيد تا كارى را برا
وق با كسى قرا موكقارد تا همديكر را در جاى ينيد
اختى وقتى باخودنان عهد م كنيد كه
راهان تیار مها قز ا
ايد ب آن فا نید
وفلى بهعهد آن قدر اهميت داره كه خداوتد آن را نشانة ايسان میداند و درب أن مىفرمايد
pat) ald abo ۱ يه راستى كه مؤمنان رستگار شدند ا
seal
لآماناتهم و عهیجم راعون!
ols as
یت مکند
آمانابه حال برايتان بيش آمده اسث كه ككسى يه شمما قولى بدهد. ولى به آن عمل نکن
ماب امن ازج اس یی
aS gp satel bar UT caning Lg هم هدما gh
وقتی کسی بهشما قولیمیدهد: وی
آن عم ند ىكتده مد ای است که جمیة
بتكن :زا هو كاقل برها trea و Nabe
هديه براى شما يفرستد. وقتي هديه به دست
شما مورسد موجب خوشتحالى شما موشود.
اما هتكامى كه آنبرا با م كتيد مىبيتيد De
است و هیچ جيز داخل آن نيست:
© هر
صفحه 5:
حالا خودئان قضاوت كنيد. آبامى توايد به سختان كسى اتاد كنيد كد به كفناهايش باى بند يست آي
شما حاضريد جتين كسى را دوست لخود يدانيد؟ دوستان سما جطورة.
وفاى به عهد و يمان آنقدر احميت داردكه تمامى يباميران و املمان علبي مالسلام هم خود بايد به آن يودتد
اهم ديكران را به رعايت آن دعوت مىكردتد؛ حتى اكر عهد و ييمان با دشمن بوده ياشد. در اينجا با تمونهاى از
وفاى يدعهد ييامبر اكرم صلى الأدعليم وآلدرسلم در سازهاى قبل أز بعنث آشبنا مىتنويم
من از سالها یش او را میتناسم. یش از هه ری میت نود
آمومتها من رین ردو کرسضان برموااعتمرامیرنم: اوح گیل مرو پیز رود
يك روز كه هر دو كوسنقندانمان را به صحرا برده بوديم. ب او كفتم اد ک کم بهقکر چراگاه دبگری بایم.
ین مكرما جتبان عاده.
اوتيداى زا در دوردستها نام داد و گفت : پشت آننه هم عقزاری هسته اكر مى خواهى غردا طبع
هرذ bale رجا میم
كفت بشده يمن قرار ما فرها يح زود بای همان تیه
نردای آن ووز.باصدای گوسفتدان از خواب بیدار شدم. خورشید بل آمده بود. یام آمد که با او قرار
داشنتم. از جا بريدم, با عجله آنى به صورتم ردم و كوسفندان را به راه انداختم
sae Mae ca
صفحه 6:
چیزی بافی نگذاشهاند. ولی جارهای
ندارم. هر قدر كد ماتده باشسدء بهتر از
هیچ است. این حبوانات گرسته را که
نیترام همین طور وه کم
وقتی با گوسفندان بالای تبه
رسیدم: از تعجب سر جايم ميخكوب
Ip محمد get كوسفتدائش را
همان بجا كه واشته بود ن نگذاشتهبود.
وارد عفزارشوند.
به او گفتم بس چرا نها را به
داخل علقزار تبردى؟.
كفت + قوار ما اين يود كه باهم
گلههایمان را بچرانم
با در ستائعان دربارة زینهایبیمان سكنى در کلاس گفت وگو نید
صفحه 7:
۳ راستگویی
آیا انسان میتواند با کسی دوست باشد. ولی هیج اعنمادی یه او تداشته باشد؟
هنظر شماءکدام یزگی بیش از هر چیز دیگر موجب اعتماد میشود؛؟
BIDE داد که ومد هتوب نت از مزباه»
كسى كه كار اشتباهى اتجام داده است. براى جيران آن اشتباء نقط يك يار يايد عتخواهی کند. اما
لزيا محص كرمج اسباتن يك مروع گنه دی شتا ام مکی ده ات وت که حوزنيف
واقميت از پشت ار دروخ يعرون میآید+ حادهای که در اضر همة Se Shape
اینجاست که معنای سخن حکیمانه اسرم متا بهتر pale میشود که فرمود :
رب است پدانیم که صداقت یه جز راستگوین با زیان»معنای دیگری هم
صداقت عملى؛ يعن ايذكد هركس سخنى را به
وين سخن و عمش هماهنگی با
ماجرایی که می خواتید.تمونة بسیار روتنی برای این توع از صداقت است
روزی رسول اکرم صلیله آله با اصحاب مشغول كفت وكو بودند. ظرف خرمانى هم در مقابلشان
بود كه از آن ميل مى كردتد. در همين حال مادرى فرزندض را پیش يبامير أورد و كفت : اى رسول خداء فرزتد
كران توصيه مىكند. خودشس نيز به سخنش عمل AS
من بيشن از اعدازه: خزما مئخورد. من تكرائم كه برايش زيان آو اد. از ما میخواهم که او را تصیحمت
کنید و از این کار بازدارید.
ييامبر خدا تأملى كرد و فرمود : اكثون برو و قردا فرزتدت را بياور تا با او صحیت کم
حتماً منوانيد حدس بزئيد جرا ببامبر خدا. همان روز با فرزد آن زن دربارة تخوردن خرما صحبث
se
صفحه 8:
صفحه 9:
صفحه 10: