صفحه 1:
صفحه 2:
الا
a 1 ۰ ۰
oe
iby 6 بخدس از تا کجوا شا گرد خسن"
oh ثرا رای زا رز فا رانا[ و
ار نکم گرا و نا موی هاگرد نس ری رو
OD Seon mosses
ie رای ان بکسان استچه اسان آمرزشیبخواهی رشان آمرزش تخواهی, خدا
هرك ندرا هد ا
ان سا كساوظه + قم و مد bi ندب ما ریک نود
Ny alt Joy یی میک فا ند از از تاره سه رز
ارف او رده شوه[ نها hae گرد و تن ما کرت ند
أل جتنميگرند در سایه گجیههیآسله زب Kp rent Ss
بخواهد يران امير را نانكر موكد. ول مان ان حقفت De shee
Se را سر نگ مه زرم قطمً متمهایقوم ان
| ای ام هرا زج رن رهد رد حالآکعت هد
ی و ی وه
ایکا کار یالتعا سرا اند
ورط ان رد فاد فجن ند زک
filled lad Jey دانعايم اقلق كبد. يش اكه بك از
مرگ را رسد گید ودرا چا مرگ مرا ایب خر ناخ د اين
صورت صدفه م دادمو ازشاستكان مرشم. 07
أن درخواست يقوف شود زرا هگالی ال کسی رخاوا
ب تأر اكد و حداب بهن وكيد اله الت. 02
صفحه 3:
یکی از مهم ترین قدم ها در مسیر کمال: تقویت عزت نفس است. عزت از
صفاتی است که قرآن کریم بیش از ۹۵ بار خداوند را بدان توصیف کرده است.
معصومین بزر گوار لین صفت را از ار کان فضایل اخلاقی دانسته لند که اگر در
وجود ما شکل بگیرد. مانع بسیاری از زشتیها خواهدشد.
he Tht MLL INT kA ee,
این درس رابه شناخت این صفت اختصاص میدهیم تا با آ گاهی بیشتر. برای
. كسب ابن فضيلت بکوشیم
صفحه 4:
عزت به معنای «تفوذ نلپذبری» و «تسلیم نبودن» است. وقتی می گویند
خداوند «عزیز» است. معنایش این است. كه کسی عزت و ذلت عترت
به معنای عنفوذناپذبری» و دتسلیم نبودن» است. وقتی نمی تواند
در اراده او نفوذ نماید و او را تسلیم خود کند.
واژه «ذلت» درست مقابل «عترت» قرار دارد و به معنای نفوذپذیری
و مغلوب و تسلیم بودن است.
بنابر تعاریف فوق, «انسان عزیز» کسی است. که در برابر مستکبران و ظالمان و همچنین در مقابل
هوی و هوس خویش می ایستد؛ مقاومت می کند و تسلیم نمی شود. او زیر بار عملی که روحخش را
آزرده کند و او را حقیر و کوچک سازد نمی رود .
انسان ذلیل» نیز کسی است که در برابر مستکبران و زور گویان تنبه خواری می دهد و هر فرمانی
را می پذیرد؛ همچنین تسلیم هوی و هوس خویش می شود و هر کاری را که موافق هوی و
هوس او باشد انجام می دهد هر چند که آن کار روحش را به گناه آلمده کند .
اکنون بلید ببینیم چگونه می توانیم صفت. دوست داشتنی «عترت» را در خود تقویت. کنیم و از
«ذلت و خواری» دوری کنیم؟
صفحه 5:
در آیات زیر بیندیشید و راه دستیایی به «عرت» را بیان کنید.
Sl LAO ye) 5
هرکس عزّت میخواهد [یداند] که هرجه عرّت است. از آن خداست.
لین آَحسَنُوا الخسنی وزیا ولا ترقی وجوقهم $5 TESS Yy
برای کسانی که نیکوکاری پيشه کردنده باداشی نیک و چیزی فزونتر است و بر چهرة آنان 7
صفحه 6:
قرآن کریم و سيره معصومین راه های زیر را برای تقویت عزت نفس بیان می کنند :
۱- شناخت ارزش خود و نفروختن خویش به بهای اندک
اگر کالای گران قیمتی» مانند طلا داشته باشیم؛ اعا ارزش و قیمت آن را ندانیم؛.به آسانی فریب. می
خوریم و آن رابه بهای اند ک می فروشيم. اما اگر ارزش آن را بدانیم. تن را عزیز ميشماريم و به
قیمت واقعی می فروشیم و بهایی برابر با ارزش آن به دست می آوریم .
از همین رو خدا وند جایگاه ما انسانها را در خلقت. بیان می کند و می فرملید : ما فرزندان POT
راکرامت بخشیدیم... و بر بسباری از مخلوقات برتری دادیم »
و خطاب به انسان فرموده: ای فرزند آدم؛ این مخلوقات را برای نو آفربدم و تو را برای خودم.
صفحه 7:
خداوند جه انسان وعده دیدار داده و بهشتی به وسعت همه آسمان ها و زمین برایش آماده کرده
است. بهشتی که در آن انسانبه هر آرزویی که تمنا می کند. می رسد؛ حتی به آن زیبلیی هلیی که
خودش نمی شناسد و خدا می داند. دست می یابد.
آیا بهلیی ارزشمنستر از لین به ذهن انسان خطور می کند؟ آیا کسی می تولند ادعا کند که می تواند
بهای بالاتری را برای انسان فرض کند؟
امام على مى فرمايد: له یمن آنشگم Sad 1 اج IB تبیئوها ال بها
همان بهایی برای جان شما جز بهشت نیست؛ پس (خود را) به کمتر از آن نفروشید.
صفحه 8:
۲-توجه به عظمت خداوند و تلاش برای بندگی او
خدایی که خالق تمام هستی استه سرچشمه و منبع همه قدرت ها و عزّت هاست. او وجود شکست.
اپذیری است که هیچ کس توانانی ایستادن در برابر قدرت او را ندارد بنابراین» هر کس به دنبال عزت
استه باید خود را به این سرچشمه وصل کند.
امیرالمقمنین علی در وصف انسان هایی که عزت خود را در بند گی خدا يافته اند می فرماید:
خالق جهان در نظر آنان عظیم است»
در ننیجه» غیر خدا در چشم آنان کوچک است.
وقتی که انسان به چنین شناخت و ایمانی رید به طور طبیعی تملیم خدا می شود بند گی او را می پدیرد
و درمقابل غبرخدا عزیز و تسلیم ناپد بر باقی می ماند.
ببه همین جهت امیرالمزمنین از حاحی خواه که: بنده کسی مثل خودت نباش زیرا خداینه تو را NST
آفریده ات
صفحه 9:
پیشوایان مابا تکیه بر بند گی خداوند و پییند با او تواستند در سخت ترین شرایط عزت مندلنه زندگی
کنند و هیچ گاه تن به لت و خواری ندهند. برای مثال؛ پیامبر اکرم هنگامی که در محاره طاقت فرسای
مشثرکان مکه بود و جز حضرت ابوطللب و حضرت خدیجه و یارلنی اند ک و فقیر» پشتولنه ای نداشت, به
بزرگان مکه که به او وعده ثروت و قدرت و ریاست بر مکه می داهند. فرمود: لگر ابنان خورشید را در
دست راستم و ماه را در دست چیم بگذارنده از راه حق دست برنمی دارم و تسلیم نمی شومء
نوه کرامی و عزیز آن حضرت. امام حسین آنگاه که بزیدیان با بیش از سی هزار جنگجو: ایشان را محاصره
کردند و از او خواستند که زیر باز بیعت با پزید برود فرمود:مرگ با عزت از زندگی با ذلت برتر استء
حضرت زینب » خواهر شجاع امام نیز چس از تحمل انبوه مصانب و سختی؛ که یکی از آنها می تولند انسان
را درهم شکند, در پاسخبه جمله تحقیر آمیز عبيد الله بن زياد حاکم کوفه که گفت: دیدی خدا چه بر سر
خاندان شما آورد؟ با قدرت فرمود: (در این واقعه| جز زیبایی ندیدم.
صفحه 10:
هر انسانی. در درون خود. گاه وبی گاهبا تمایلات و خواسته هلیی روبه رو می شود, که پاسخ مثبت
دادن به آنها؛ عزت نفس را ضعیف می کند و انسان را به سوی خواری و فلت سوق می دهد.حال اگر
لین پاسخگویی ادامه بلبده خواری و خلت انسان را احاطه می کند.به طوری که در برابر هر خواست
نامشروع درونی و بیرونی مقاومت نمی کند و به سرعت تسلیم می شود.
نوجولنی و جولنی بهترین زمان برای پاسخ منفی دادنبه لین تمایلات گاه وبی گاه است. انسانی که
در لین دوره سنیبه سر می برد» هنوزببه گناه عاذت نکرده و خواسته های نامشروع در وجود او زیشه
دار نشده است وجه تعبیر پیامبر اکرم ؛ چنین کسی به آسمان نزدیک تر است. یعنی گرلیش به خوبی
ها در او قوی تر است. بنابرلین نوجوان» بهتر از هر آدمی می تولند ایستاد گی در برابر تمایلات منفی
را تعرین کند و عزت نفس خود را تقویت کند؛
صفحه 11:
ممکن است بپرسید ريشة این تمایلات در وجود انسان چیست؟
لین سوال مناسبی است که پاسخ آن می تولند راهکشای ما برای رسیدن به عزت و دوری از ذلت.
ASL حقیقت این است که اسان دارای دو دسته از تمابلات است:
اوْل: تمایلات عالی و برتره مانند تمایل به دانایی» عدالت» شجاعت حیا؛ ایثار و < سن
خلق» که مربوطبه روح الهی و معنوی انسان هستند. حابا رسیدنبه این تمایلات
احساس موفقیت و کمال می کنیم و از آنها لذت می بریم.
دوم: تمایلات ملنی؛ ملنند تملیلبه ثروت؛ شهرت؛ غذاهای لنیذء زیورآلات و رفاه مادی» که مربوطبه بُعد حیوانی
و دنیایی انسان است و وقتی به این تمایلات دست می یابیم» از آنها لذت مى بریم و خوشحال می شویم. انسان ها به
طور طبيعى به مين قبيل امور ميل دارند و علاقه نشان مى دهندء زيرا اينها لازمه زندگی در دنیا هستند و بدون آنها
"یا نمی توان زندگی کرد یا زندگی سخت و مشکل می شود. a
صفحه 12:
تمایلات بُعد حیوانی در ذات خودبد نیستند؛ اما نسبت به بعد معنوى و الهىء بسیار ناچیز و پایین ترند و
قابل مقایسه با آن تمایلات نيستند.
بس جه موقع این تمایلات بد می شوند؟
آنگاه که انسان, این تمابلات را اصل و اساس زندگی قرار دهد و فقط در فکر رسیدن به آنها باشد و از
تمایلات الهی خود غافل بماند. حد و مرز توجه به لین تمایلات را خدا می دلند و خداوند با احکام
خود چگوتگی بهره مندی از لین تمایلات را مشخص کرده تا انسان بتولند در عین بهره مندی از آنها؛
به رشد و کمال واقعی خود برسد.
از این رو هر انسانی در درون خود با دو دعوت روبه روست: دعوت عقل و وجدان یا همان
نفس لوّلعه که از ما می خواهد در حدّ نیازبه تمایلات فروتر پاسخ دهیم و فرصتی فراهم کنیم که
تمایلات معنوى» و الهی در ما پرورش پیدا کند و آن زیبایی ها وجودمان را فرا بگیرند.
دعوت دیگرء دعوت هوی و هوس یا همان ففس اما ۵ است که اژ ما می خواهد فقط به تمایلات
بُعد حیوانی سرعرم و مثغول باشیم و از تمایلات عالی و برتر غافل بمانیم.
صفحه 13:
انسانی کهبه هوی و هوس پاسخ مثبت می دهد و تسلیم می شود, قدم در وادی فلت گذاشته و از
مسر رشد باز می ماند. چس از لین مرحله است که وقتی در برابر ستمگران و قدرتمندان قرار گرفته
زیر بار ذلت هی رود و تسلیم خواسته های آنها هم می شود.
بنابرلین؛ کسی که در مقلبل دیگران تن جه خلت می دهد ابتدا در مقلبل تمایلات. پست درون خود
شکست خورده و تسلیم شده و سپس مغلوب زور گوبان و قدرتمندان گردیده و تابع خواسته های آنان
شده است.
تحقیقات نشان می دهد که اکثر مجرمان و گناهکاران افرادی فاقد عزت نفس هستند يا عزت نفس
بسیار پایینی دارند. درحللی که اکثر انسان های مفید و نیکو کار جامعه دارایب عزت نفس بالایی می
باشند و کمتر مرتکب گناه می شوند.
صفحه 14:
WS
WAADADADADADADADISG