صفحه 1:
صفحه 2:
نوعی
مرحوم عراقی
اكثر اصوليون
همه اصوليون
fe آخوند
5-5
همه اصوليون
مرحوم آخوند
و مرحوم اصفهانی
آيت الله وحيد
وش راب»
برای «زدن»
فاعل
(صادر کننده فعل)
اعبات حطله سید
رقع
(دال بر فاعليت)
رس ها و ماده
م
ماده تابت + هیأت متغیر
الى ترك + ماده متیر
هيات نيبت نابت + ماده مدا
Gels ee al el ole
wire!
صفحه 3:
در اصطلاح زبان شناسی از هیأت, نسبت و اعراب با عنوان قواعد
یاد می شود
صفحه 4:
۲) وضع در غیر افعال ثلائی مجرد: نوعی است
۲ اگر گفته شود : افعلی که مربوط به سجایا هستند,
عين الفعلشان مضموم است
مى كوييم : اين مطلب شايع نيست ؛ در غير افعال سجايا
کش
صفحه 5:
نکته ۴
اشکال محقق رشتی به صاحب فصول
)١ مى توان كفت «قْمَلٌ» براى ماضى است و اين براى
وضع نوعی کافی است
۲) غایت سخن این است که «ْعل, GS فُعلّ» مترادف
هستند 1
۳ افعالتلائی مزید نیز سماعي هستند. چون از هر ماده
جل س ه :
77
ت
ا
ر
ی
خ
:
3
2
/
2
1
89 /
س
ل
س
ل
ه
در
و
س
خارجِ
ا
ص
و
ل
فق
م
ب
ح
ث
و ضع
(و
ض
ع
ش
خص
ی
و
ن
وعی)
ه
بررسی اقسام وضع شخصی و نوعی
نوعی
شخصی
مثال
-
همه اصولیون
زید
مرحوم آخوند
«ض ر ب»
مرحوم عراقی
و مرحوم اصفهانی
اکثر اصولیون
آیت اهلل وحید
همه اصولیون
-
مرحوم آخوند
-
برای «زدن»
فاعل
(صادر کننده فعل)
هیأت جمله اسمیه
رفع
(داّل بر فاعلیت)
وضعیت هیأت و ماده
هیأت معین +ماده معین
ماده ثابت +هیأت متغیر
1
2
هیأت اسمی ثابت +ماده متغیر
3
هیأت نسبت ثابت +ماده متغیر
4
هیأت اعرابی ثابت +ماده متغیر
5
نکته : 3
تغییر تعریف وضع
«جعل الشئ عالمة للمعنی سواء کان الشئ لفظًا أو هیأًة أو نسبة أو
إعرابًا»
نکته : 4
در اصطالح زبان شناسی از هیأت ،نسبت و اعراب با عنوان قواعد زبانی
یاد می شود
نکته 4
صاحب فصول :
)1وضع در ثالثی مجرد :شخصی است
علت :قدر جامعی بین (قتل ،نصر ،صدق )..نیست تا
هیئت فعل بر آن وضع شده باشد
)2وضع در غیر افعال ثالثی مجرد :نوعی است
)3اگر گفته شود :افعالی که مربوط به سجایا هستند،
عین الفعلشان مضموم است
می گوییم :این مطلب شایع نیست ؛ در غیر افعال سجایا
این ضابطه را نداریم
نکته 4
اشکال محقق رشتی به صاحب فصول
)1می توان گفت «َفَع َل » برای ماضی است و این برای
وضع نوعی کافی است
)2غایت سخن این است که «َفَع َل َ ،فُع َل َ ،فِعَل » مترادف
هستند
)3افعال ثالثی مزید نیز سماعی هستند ،چون از هر ماده
ای نمی توان فعل ثالثی مزید ساخت