صفحه 1:
Ct
وت rH)
صفحه 2:
وضع خاص وضع غام وضع عام
موضوع له خاص موضوع له عام موضوع له خاص
امکان دارد امکان دارد بحث امروز ؟
صفحه 3:
وضع عام 2
موضوع له خاص
1
0
۲ کلام مرحوم آخوند |
” قریر مرحوم مرزج از نظر آخوند
۲ تقد کلام مرحوم مرج
ال حضرت امام نسبت به کلام مرحوم مرف
۲ تقربر مرحوم قوچانی از نظر آخوند
صفحه 4:
وضع عام
موضوع له خاص
۲ بررسی انکالات آپت لثه وحبد بر مرحوم فوچالی
ال 7
آنچه امروز می ۲ بررسی اشکال مرحوم روحانی
۲ بررسی تقریر حضرت امام از «وضع عام ؛ موضوع له خاص»
صفحه 5:
اشكال اول آيت الله وحيد بر تقرير مرحوم قوجانی
۹۹ اشكال 7
لفظ, مورد استعمال واقع می شود.
در استعمال باید معنی, «لحاظ» شود (اراده استعمالیه)
لحاظ. محتاج مفهوم است.
هوجودات» رآ دمفاهیم» هستند
ننيجه : أكر موضوع له لفظ. «وجود خارجی» بش لفظ. مفهوم
ندارد و قابل استعمال نیست. 95
می گویيم :
real at SG an
۱ گاهی استعمال مفاهیم است : در این صورت باید مفاهیم
(معانی) لحاظ شوند.
۲) گاهی استعمال ادوات است لذا وقتی می گوییم حروف
ایجادی هستند. به اين معنی است که حروف در کلام وجود ربط
5 ۱
صفحه 6:
اشكال دوم آيت الله وحید بر تقریر مرحوم قوچانی
در حالیکه اگر لفظی (مثلاالف) برای «وجود خارچی» بود. بايد
هميشه كفت : «الف موجود أست» جراكه وجود هميشه موجود
58
: ad ot
اگر لفظی مفهوم «لا بشرط از وجود و عدم» داشت. حق همین
است
ولی در در صپرت, لفظ ال وجود و عدع یست:
اگر لفظی مفهوم نداشت امل حروف) )١
ايا مفهوم بشرط وجود خارجى داشت (لفظ برای زيد به قيد
1
صفحه 7:
اشکال سوم آیت اه وحید بر تقربر مرحوم قوچانی
مفهوم كلى + لحاظ اجمالی وجودات خارجی (مصادیق آن مفهوم مر
۱ كلى) يسما 1
دلیل : اتحاد وجود کلی با مصداق نمی تواند باعث مرآتیت شود.
دو شاهد
۱) جنس و فصل با هم متحد وجودی هستند ولی بر هم حمل نمی
ise
۲) ابوت با اب. متحد وجودی هستند ولی بر هم حمل نمی شوند.
(ایّت اب است. غلط است)
۹ ما می گویيم :
۱ اين کلام . تکرار اصل مدعی است
چراکه می فرماید اتحاد وجودی نمی تواند باعث لحاظ اجمالی
شود
. ربطی به بحث ندارد.
مفهوم» آست و «یک وجود»
فرض ما : سخن درباره «مفهوم انسان» و «وجود انسان» است
۲
صفحه 8:
اشکال مرحوم روحانی
۱) مقصود از الع al gm a ee
۲) موضوع له. وقتی دآرای معنا است که مفهوم داشته باشد.
۳) اگر موضوع له, وجود خارجی یا وجود ذهنی باشد. معنا ندارد.
۱) گاهی «تفهیم و انتقال به معنی» است
۲) گاهی «ایجاد ادوات» است اگرچه داراي معنی نباشد.
ینکه لفظ مفهوم نداشته باشد. به معنای آن نیست که معت
نداشته باشد. بلکه ما با شنیدن اين لفظ می فهمیم که مراد « مصدآق
) ارس این کار نت
۲
صفحه 9:
تقریر حضرت امام از «وضع عام ؛ موضوع له خاص»
3 گا
| معنأی: متصور د
موضوع له - «مصاد
دنام
ی
يعنى لفظ براى «ما هو مشكاق» وضع ده است.
5
عنوان اجمالى «ما هو مصداق» آلت است كه لفظ براى افراد (بما
هو مصداق) وضع شود
(نه برای زيد و عمرو و بکر با خصوصیات خاصه هر یک از آنها)
اس سا
<< << <<" 7
لي | زید و عمرو و بکر بی نهایت می باشند و قابل اینکهبرای آنا لفظی
4 وضع كرد ندر
صفحه 10:
تكميل فرمايش خضرت امام
#ض س1
مراد حضرت امام :
- واضع. معناى كلى طبيعى (انسان) را تصور مى كند.
- لفظ را برای مصادیق (به صورت عام انحلالی_نه جزئی حقیقی)
وضع می کند.
عام (hud ca
ما يصدق عليه الانسان - عام اصولى)
صفحه 11:
تكميل فرمايش خضرت امام
أن قلت :
«كل ما یصدق علیه الانسان» جزئی یعنی خاص نیست! پس
موضوع له خاص نمی شود.
«کل ما یصدق ..» عام اصولی بوده و از موارد موضوع له خاص
باشد.
می wth
صفحه 12:
تکمیل فرمایش حضرت امام
a 5 0 تصور شده است
۲) «تداعی معنی» صورت گرفته و «ما هو مصداقه» از تصور
«انسان» زائیده شده است
۳) سپس لفظ بر افراد گذاشته
تصور اولیه : انسان (کلی)
ور ثانویه وضع : ما هو مصداق (کلی) ۹
قلت :
تضور کلی انسان ما را تصورکلی ما هو مصدای الانسان» می
Le
ولى موضوع له إن مفهو كلى نيست بلك موضوع له «مصادق
خارجی» هستند
صفحه 13:
ما می گوییم
اگر بپذيريم که از «کلی انسان» به «ما هو المصداق» منتقل شویم:
در این صورت «ما هو المصداق» همان «کل ما هو المصداق»
است که عام اصولی است.
و چنانکه خود امام تصریح کرده بودند. اين از مصاديق «وضع
خاص ؛ موضوع له خاص» می باشد.
صفحه 14:
.0
)١ اشکالات امام بر تصویر مشهور از «وضع عام ؛ موضوع له
خاصن» صحیح می باشد:
نوع وضع ارائه کرده اند يا مبناى
Sod
۳ اگر کسی تصور «کل ما هو cael [عام اصولی] را وضع عام
بداند
| (همانند مرحوم عراقی و مرحوم خوئی)
| می تاد ین بيان «وضع حام ؛ موضوع له خاص» را تصوير