علوم انسانی و علوم اجتماعیالهیات، دین و معنویت

دروس خارج اصول فقه (مبحث وضع ۱7)

صفحه 1:
Ct ‏وت‎ rH)

صفحه 2:
وضع خاص وضع غام وضع عام موضوع له خاص موضوع له عام موضوع له خاص امکان دارد امکان دارد بحث امروز ؟

صفحه 3:
وضع عام 2 موضوع له خاص 1 0 ۲ کلام مرحوم آخوند | ” قریر مرحوم مرزج از نظر آخوند ۲ تقد کلام مرحوم مرج ال حضرت امام نسبت به کلام مرحوم مرف ۲ تقربر مرحوم قوچانی از نظر آخوند

صفحه 4:
وضع عام موضوع له خاص ۲ بررسی انکالات آپت لثه وحبد بر مرحوم فوچالی ال 7 آنچه امروز می ۲ بررسی اشکال مرحوم روحانی ۲ بررسی تقریر حضرت امام از «وضع عام ؛ موضوع له خاص»

صفحه 5:
اشكال اول آيت الله وحيد بر تقرير مرحوم قوجانی ۹۹ اشكال 7 لفظ, مورد استعمال واقع می شود. در استعمال باید معنی, «لحاظ» شود (اراده استعمالیه) لحاظ. محتاج مفهوم است. هوجودات» رآ دمفاهیم» هستند ننيجه : أكر موضوع له لفظ. «وجود خارجی» بش لفظ. مفهوم ندارد و قابل استعمال نیست. 95 می گویيم : ‎real at SG an‏ ۱ گاهی استعمال مفاهیم است : در این صورت باید مفاهیم (معانی) لحاظ شوند. ۲) گاهی استعمال ادوات است لذا وقتی می گوییم حروف ایجادی هستند. به اين معنی است که حروف در کلام وجود ربط 5 ۱

صفحه 6:
اشكال دوم آيت الله وحید بر تقریر مرحوم قوچانی در حالیکه اگر لفظی (مثلاالف) برای «وجود خارچی» بود. بايد هميشه كفت : «الف موجود أست» جراكه وجود هميشه موجود 58 : ad ot ‏اگر لفظی مفهوم «لا بشرط از وجود و عدم» داشت. حق همین‎ ‏است‎ ‏ولی در در صپرت, لفظ ال وجود و عدع یست:‎ ‏اگر لفظی مفهوم نداشت امل حروف)‎ )١ ‏ايا مفهوم بشرط وجود خارجى داشت (لفظ برای زيد به قيد‎ 1

صفحه 7:
اشکال سوم آیت اه وحید بر تقربر مرحوم قوچانی مفهوم كلى + لحاظ اجمالی وجودات خارجی (مصادیق آن مفهوم مر ۱ كلى) يسما 1 دلیل : اتحاد وجود کلی با مصداق نمی تواند باعث مرآتیت شود. دو شاهد ۱) جنس و فصل با هم متحد وجودی هستند ولی بر هم حمل نمی ‎ise‏ ۲) ابوت با اب. متحد وجودی هستند ولی بر هم حمل نمی شوند. (ایّت اب است. غلط است) ۹ ما می گویيم : ۱ اين کلام . تکرار اصل مدعی است چراکه می فرماید اتحاد وجودی نمی تواند باعث لحاظ اجمالی شود . ربطی به بحث ندارد. مفهوم» آست و «یک وجود» فرض ما : سخن درباره «مفهوم انسان» و «وجود انسان» است ۲

صفحه 8:
اشکال مرحوم روحانی ۱) مقصود از الع ‎al gm a ee‏ ۲) موضوع له. وقتی دآرای معنا است که مفهوم داشته باشد. ۳) اگر موضوع له, وجود خارجی یا وجود ذهنی باشد. معنا ندارد. ۱) گاهی «تفهیم و انتقال به معنی» است ۲) گاهی «ایجاد ادوات» است اگرچه داراي معنی نباشد. ینکه لفظ مفهوم نداشته باشد. به معنای آن نیست که معت نداشته باشد. بلکه ما با شنیدن اين لفظ می فهمیم که مراد « مصدآق ) ارس این کار نت ۲

صفحه 9:
تقریر حضرت امام از «وضع عام ؛ موضوع له خاص» 3 گا | معنأی: متصور د موضوع له - «مصاد دنام ی يعنى لفظ براى «ما هو مشكاق» وضع ده است. 5 عنوان اجمالى «ما هو مصداق» آلت است كه لفظ براى افراد (بما هو مصداق) وضع شود (نه برای زيد و عمرو و بکر با خصوصیات خاصه هر یک از آنها) اس سا << << <<" 7 لي | زید و عمرو و بکر بی نهایت می باشند و قابل اینکهبرای آنا لفظی 4 وضع كرد ندر

صفحه 10:
تكميل فرمايش خضرت امام #ض س1 مراد حضرت امام : - واضع. معناى كلى طبيعى (انسان) را تصور مى كند. - لفظ را برای مصادیق (به صورت عام انحلالی_نه جزئی حقیقی) وضع می کند. عام ‎(hud ca‏ ما يصدق عليه الانسان - عام اصولى)

صفحه 11:
تكميل فرمايش خضرت امام أن قلت : «كل ما یصدق علیه الانسان» جزئی یعنی خاص نیست! پس موضوع له خاص نمی شود. «کل ما یصدق ..» عام اصولی بوده و از موارد موضوع له خاص باشد. می ‎wth‏

صفحه 12:
تکمیل فرمایش حضرت امام ‎a 5 0‏ تصور شده است ۲) «تداعی معنی» صورت گرفته و «ما هو مصداقه» از تصور «انسان» زائیده شده است ۳) سپس لفظ بر افراد گذاشته ‏تصور اولیه : انسان (کلی) ‏ور ثانویه وضع : ما هو مصداق (کلی) ۹ ‏قلت : ‏تضور کلی انسان ما را تصورکلی ما هو مصدای الانسان» می ‎Le‏ ‏ولى موضوع له إن مفهو كلى نيست بلك موضوع له «مصادق خارجی» هستند ‎ ‎ ‎

صفحه 13:
ما می گوییم اگر بپذيريم که از «کلی انسان» به «ما هو المصداق» منتقل شویم: در این صورت «ما هو المصداق» همان «کل ما هو المصداق» است که عام اصولی است. و چنانکه خود امام تصریح کرده بودند. اين از مصاديق «وضع خاص ؛ موضوع له خاص» می باشد.

صفحه 14:
.0 ‎)١‏ اشکالات امام بر تصویر مشهور از «وضع عام ؛ موضوع له خاصن» صحیح می باشد: نوع وضع ارائه کرده اند يا مبناى Sod ۳ اگر کسی تصور «کل ما هو ‎cael‏ [عام اصولی] را وضع عام بداند | (همانند مرحوم عراقی و مرحوم خوئی) | می تاد ین بيان «وضع حام ؛ موضوع له خاص» را تصوير

جلسه : 89 تاریخ : 90 /2 /6 سلسله دروس خارجِ اصول فقه مب ح ض ثو ع (اقسام وضع) وضع خاص وضع عام وضع عام وضع خاص موضوع له خاص موضوع له عام موضوع له خاص موضوع له عام امکان دارد امکان دارد بحث امروز ؟ وضع عام موضوع له خاص کالم مرحوم آخوند تقریر مرحوم مرّو ج از نظر آخوند آنچه تا به حال خوانده ایم نقد کالم مرحوم مرّو ج بیان اشکال حضرت امام نسبت به کالم مرحوم مرّو ج تقریر مرحوم قوچانی از نظر آخوند وضع عام موضوع له خاص بررسی اشکاالت آیت اهلل وحید بر مرحوم قوچانی آنچه امروز می خوانیم بررسی اشکال مرحوم روحانی بررسی تقریر حضرت امام از «وضع عام ؛ موضوع له خاص» اشکال اول آیت اهلل وحید بر تقریر مرحوم قوچانی اشکال : لفظ ،مورد استعمال واقع می شود. در استعمال باید معنی« ،لحاظ» شود (اراده استعمالیه) لحاظ ،محتاج مفهوم است. «وجودات» غیر از «مفاهیم» هستند. نتیجه :اگر موضوع له لفظ« ،وجود خارجی» باشد ،لفظ ،مفهوم ندارد و قابل استعمال نیست. ما می گوییم : استعماالت دو گونه است: )1گاهی استعمال مفاهیم است :در این صورت باید مفاهیم (معانی) لحاظ شوند. )2گاهی استعمال ادوات است :لذا وقتی می گوییم حروف ایجادی هستند ،به این معنی است که حروف در کالم وجود ربط ایجاد می کند. اشکال دوم آیت اهلل وحید بر تقریر مرحوم قوچانی معانی الفاظ ،دو گونه اند: گاه موجود می شوند (زید هست) و گاه معدوم هستند (زید نیست)در حالیکه اگر لفظی (مثال الف) برای «وجود خارجی» بود ،باید همیشه گفت « :الف موجود است» چراکه وجود همیشه موجود است. ما می گوییم : اگر لفظی مفهوم «ال بشرط از وجود و عدم» داشت ،حق همین است ولی در دو صورت ،لفظ قابل وجود و عدم نیست: )1اگر لفظی مفهوم نداشت (مثل حروف) )2یا مفهوم بشرط وجود خارجی داشت (لفظ برای زید به قید وجود وضع شده باشد) اشکال سوم آیت اهلل وحید بر تقریر مرحوم قوچانی مفهوم کلی ،لحاظ اجمالی وجودات خارجی (مصادیق آن مفهوم کلی) نیست! دلیل :اتحاد وجود کلی با مصداق نمی تواند باعث مرآتیت شود. دو شاهد : )1جنس و فصل با هم متحد وجودی هستند ولی بر هم حمل نمی شوند. )2ابّو ت با اب ،متحد وجودی هستند ولی بر هم حمل نمی شوند. (ابّو ت اب است ،غلط است) ما می گوییم : )1این کالم ،تکرار اصل مدعی است چراکه می فرماید اتحاد وجودی نمی تواند باعث لحاظ اجمالی شود. )2مثال های زده شده ،ربطی به بحث ندارد. در فرض ایشان « :دو مفهوم» است و «یک وجود» فرض ما :سخن درباره «مفهوم انسان» و «وجود انسان» است اشکال مرحوم روحانی )1مقصود از وضع :تفهیم و انتقال به معنی است. )2موضوع له ،وقتی دارای معنا است که مفهوم داشته باشد. )3اگر موضوع له ،وجود خارجی یا وجود ذهنی باشد ،معنا ندارد. ما می گوییم : اوال :غرض از وضع ،واحد نیست: )1گاهی «تفهیم و انتقال به معنی» است )2گاهی «ایجاد ادوات» است اگرچه دارای معنی نباشد. ثانیا :اینکه لفظ مفهوم نداشته باشد ،به معنای آن نیست که معنی نداشته باشد .بلکه ما با شنیدن این لفظ می فهمیم که مراد « مصداق خارجی این کلی» است. تقریر حضرت امام از «وضع عام ؛ موضوع له خاص» گاهی اینچنین است که: معنای متصور در هنگام وضع = «کلی طبیعی» است موضوع له = «مصادیق آن کلی» (نه زید و عمرو بما هم زید و عمرو) یعنی لفظ برای «ما هو مصداق» وضع شده است. عنوان اجمالی «ما هو مصداق» آلت است که لفظ برای افراد (بما هو مصداق) وضع شود (نه برای زید و عمرو و بکر با خصوصیات خاصه هر یک از آنها) زید و عمرو و بکر بی نهایت می باشند و قابل اینکه برای آنها لفظی وضع کرد ،نیستند. تکمیل فرمایش حضرت امام مراد حضرت امام : واضع ،معنای کلی طبیعی (انسان) را تصور می کند. لفظ را برای مصادیق (به صورت عام انحاللی نه جزئی حقیقی)وضع می کند. نتیجه : وضع :عاّم است (انسان) موضوع له :خاص است (کل ما یصدق علیه االنسان = عام اصولی) تکمیل فرمایش حضرت امام ان قلت : «کل ما یصدق علیه االنسان» جزئی یعنی خاص نیست! پس موضوع له ،خاص نمی شود. قلنا : «کل ما یصدق »..عام اصولی بوده و از موارد موضوع له خاص می باشد. تکمیل فرمایش حضرت امام ان قلت: فی الواقع اینچنین است که: )1عام (انسان) تصور شده است « )2تداعی معنی» صورت گرفته و «ما هو مصداقه» از تصور «انسان» زائیده شده است )3سپس لفظ بر افراد گذاشته شده است. * تصور اولیه :انسان (کلی) تصور ثانویه وضع :ما هو مصداق (کلی) موضوع له :کل ما هو مصداق االنسان (جزئی) قلت : تصور کلی انسان ما را به تصور کلی «ما هو مصداق االنسان» می رساند ولی موضوع له این مفهوم کلی نیست بلکه موضوع له «مصادیق خارجی» هستند ما می گوییم اگر بپذیریم که از «کلی انسان» به «ما هو المصداق» منتقل شویم: در این صورت «ما هو المصداق» همان «کل ما هو المصداق» است که عام اصولی است. و چنانکه خود امام تصریح کرده بودند ،این از مصادیق «وضع خاص ؛ موضوع له خاص» می باشد. جمع بندی کالم حضرت امام: )1اشکاالت امام بر تصویر مشهور از «وضع عام ؛ موضوع له خاص» صحیح می باشد. ) 2ولی تصویری که ایشان از این نوع وضع ارائه کرده اند با مبنای ایشان سازگار نیست. )3اگر کسی تصور «کل ما هو المصداق» [عام اصولی] را وضع عام بداند (همانند مرحوم عراقی و مرحوم خوئی) می تواند با این بیان «وضع عام ؛ موضوع له خاص» را تصویر کند.

51,000 تومان