رؤیا و مکاشفه
اسلاید 1: استاد : حجة الاسلام دکتر محسن اکبری تبریزیموضوع : رؤيا و مكاشفهدانشجو : فرشاد فروغياندانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي تهران
اسلاید 2: تفاوت رویا با مکاشفه چیست؟
اسلاید 3: ساکنان عالم غیبی چه موجوداتی را شامل می شوند؟ بايد توجه داشته باشيم كه عالم سير خودش را دارد؛ چه در ملك و چه در ملكوت. و خداي متعال انسان را مأمور به ايمان و عمل صالح كرده براي اينكه به شهود حقايق برسد و ساكنان عوالم غيبي منحصر به ملائكه نيستند. موجودات برزخي موجوداتي هستند كه عالم جداگانهاي دارند، ارواح هم موجودات لطيفي هستند كه عالم جداگانهاي دارند. روح مؤمن در عالم برزخ در قالبي است كه آن قالب به ايام حيات و زندگاني او بسيار شبيه است اما مجرد و لطيف است. ملائكه اجسام لطيفي هستند اما ارواح قالب ديگري دارند. اصلاً بخشي از ملكوت، اعمال مجسم انسانها را صورت ميدهد؛ يعني نماز مؤمن، روزة مؤمن، حج مؤمن به صورت فردي درميآيد كه تا مقام قرب الهي عروج پيدا ميكند.
اسلاید 4: اين قالبهاي عبادي كه صور ممثلة عبادات و اعتقادات هستند عالم جداگانهاي دارند. در اينجا بايد متذكر اين مطلب هم بشويم كه شياطين هم جنس لطيفي از آتش دارند و آنها عمل انسانها را ميبينند و به همين خاطر اخلاص مؤمن هميشه در خطر است. چون خود مؤمن هنوز به شهود نرسيده است، نميداند نمازي را كه ميخواند به چه صورت درآمد و كجاي آن نقص داشت ولي شياطين بلافاصله حاضر ميشوند. وقتي عبد صالحي نماز شبي ميخواند همان موقع اين نماز صورت ملكوتي پيدا ميكند و ممثّل به صورتي ميشود. ملائكه آن را برميدارند و تا مقام قرب الهي بالا ميبرند ولي شيطان بلافاصله خودش را ميرساند ببيند آيا ميتواند عمل مؤمن را مخدوش كند و به اخلاص مؤمن آسيب بزند و عملش را از بين ببرد؟ آيا ميتواند مؤمن را به عجب و ريا مبتلا كند؟ وقتي مؤمن دچار عجب و ريا شد آن صورت ممثل مخدوش ميشود و قدرت ارتقا و طيّ طريق تا مقام قرب را نخواهد داشت. شيطان اين مسئوليت را به عهده خودش و ابنائش گذاشته است. شيطان همانند خون در رگ و ريشة بنيآدم در سريان و جريان است. اصلاً ديدن شيطان كار هر كسي نيست. ديدن شيطان كه از اجسام مجرد به شمار ميآيد، كار اولياي شيطان است. چنانكه فرعون شيطان را ميديد و شيطان سراغ او ميآمد و يا كار انبيا و كساني است كه اهل شهود باشند. آنها هستند كه ميتوانند او را و خرابكاري او را ببينند.2
اسلاید 5: شياطين خوب ميدانند كه چگونه عمل مؤمن را خراب كنند. بالاخره شيطان مسيري را طي كرده و به فرمايش اميرالمؤمنين سجدههاي شش هزارساله داشته است. شما ببينيد كه در ابتداي خلقت وقتي شيطان وقت و فرصت از خداوند خواست، خداي متعال فرمود تو را تا «روز وقت معلوم» فرصت خواهيم داد درحالي كه او تا قيامت فرصت خواسته بود ولي خداي متعال تا زمان ظهور حضرت بقيهالله ـ روحيلهالفداء ـ به او فرصت داد و او قسم ياد كرد كه « فبعزّتك لأغوينّهم أجمعين إلّا عبادك منهم المخلَصين؛ خدايا من به عزت و جلال تو اينها را گمراه خواهم كرد مگر بندگان مخلَصت را»3 آن زمان كه هنوز بندگان مخلَص به دنيا نيامده بودند. ابتداي خلقت حضرت آدم بود ولي او به كار خودش و كيفيت كارش احاطه داشت. او ميداند هر عمل صالحي وقتي از مؤمن صادر ميشود قابل خدشه است مگر عملي كه از روي اخلاص صادر شود. كه آن عمل در زاويهاي صادر خواهد شد و ارتقا پيدا خواهد كرد كه شيطان نميتواند آن عمل را ببيند لذا از همان اول آن عمل خالص و عمل مخلصين را استثنا كرد. به دليل اينكه آن عمل براي او نامريي خواهد بود و او نميتواند بر آن احاطه داشته باشد. شياطين احاطة زيادي به كار دارند و كيفيت خراب كردن را خوب بلد هستند. آنها جنس و مواد كارشان مواد ديگري است
اسلاید 6: آيا عوالم غيبي و ساكنان آنها قابل دستهبندي هستند يا خير؟ و در صورتي كه قابل دستهبندي هستند، به چه صورت دستهبندي ميشوند؟به هر حال عوالم غيب و ساكنان آنها داراي مراتب هستند و از نظر قرآن و روايات اين موضوع امري بديهي است. يكي از ساكنان غيب حضرت جبرئيل(ع) است كه به تعبيري ايشان را بايد سلطان ملكوت بخوانيم و طبيعي است كه ايشان زيرمجموعههاي متعددي داشته باشد. رواياتي كه ملائكه را معرفي ميكنند در ضمن اين روايات درجات و مقام آنها را ميتوان فهميد. طبيعي است كه ملائكهاي كه موكل فرود آوردن قطرههای باران هستند درجه و مقامشان با حضرت جبرئيل(ع) كه هميشه در محضر انبياي عظام و استادش اميرالمؤمنين(ع) بوده است، فرق ميكند.
اسلاید 7: دستهبندي ساكنان ملكوت كار آساني نيست و يك تحقيق وسيع و رجوع به آيات و روايات ميطلبد. به طور كلي بايد بگوييم كه دستهبندي ساكنان عوالم غيب به حسب مراتب آنهاست و مراتب آنها هم به حسب معرفت آنها و مسئوليت آنها. ملائكهاي كه به شيعيان اهلبيت(ع) خدمت ميكنند و سلام شيعيان را به حضرت اباعبدالله(ع) ميرسانند. ملائكهاي كه نماز را ارتقا ميدهند و به مرتبة قرب الهي ميرسانند. اينها در جاي خودش دستهبندي و درجهبندي شده هستند و مهم آن است كه انسان قوه بصيرتي پيدا كند و بتواند ببيند كه در آيات بسياري به اين معنا اشاره شده و مردم و مؤمنين را به اين ترغيب كردهاند كه داراي بصيرت باشند و يكي از مراتب بصيرت، شهود ساكنان ملكوت است.براي حضرت ابراهيم(ع) اين شهود در حد بسيار وسيعش پيدا شد. اميرالمؤمنين(ع) نيز ميفرمايد: «لوكشف الغطاء ما ازددت يقيناً؛ اگر پردهها كنار بروند براي من يقيني بيش از آنكه دارم پيدا نخواهد شد.» براي اينكه آن بزرگوار دائم پشت پرده را ميبيند. پرده براي ما پرده است و الّا براي آن بزرگوار كه تا منتهاي معراج پيامبر اكرم(ص) را ديده و در شب معراج به سبب داشتن بصيرت آن حضرت را همراهي كرده و آزادي روح، روح آن بزرگوار به همراه جسم رسول خدا مشرف به نزديكترين قرب ربوبي شده است، هيچ پرده و غطائي نخواهد بود.
اسلاید 8: ارتباط و اتصال انسان با موجودات عالم غیب چگونه حاصل می شود؟آیا این ارتباط در اختیار ا نسان هست؟ در مورد نحوة ارتباط و اتصال با اين موجودات بود، بايد گفت كه فقط با ايمان، عمل صالح و رسيدن به شهود ميتوان به اين مقام رسيد.ما همانطور كه دو چشم ظاهر داريم، دو چشم باطن هم داريم و اين دو چشم باطن بايد باز و روشن شوند براي درك حقائق باطنية برزخية ممثّله. بايد چشم باز شود تا بتواند ارتباط و اتصال برقرار كند. برخي اولياي خدا بودهاند كه به اين شهود رسيدهاند. گاهي در شب قدر براي بعضي از اولياي خدا (پردهها) كنار ميرفته و مشاهده ميكردهاند. گاهي به دلايلي نصيب يكي از اولياي خدا شهود زياد بوده و مشاهده ميكردهاند.بعضي از اوليا نقل ميكنند كه در بيابان ميگفتهاند اذان صبح شد و وقتي از آنها ميپرسيدند آقا شما از كجا فهميديد؟ ميفرمودند كه ملائكة شب رفتند و ملائكة روز آمدند. وقتي انسان به شهود رسيد بركات بيحدّ و حصري خواهد داشت.
اسلاید 9: خلاصه اينكه ارتباط انسان با موجودات غيبي (البته با آن دسته از موجودات كه امكان دارد در قلمرو حس انسان قرار بگيرند) به دوگونه تصور ميشوداول، گاهي با موجودات مجرد همچون ملائكه است كه اين اختياري نيست، به اين معنا كه هروقت انسان اراده كند بتواند با آنها رابطه برقرار كند، بلكه علاوه بر فراهم آمدن مقدمات اذن خداوند متعال هم بايد به آن تعلق گيرد. در صورت مشاهده چه بسا به صورت انسان ظاهر ميشوند همچون ظهور ملك روح كه براي حضرت مريم (س) به صورت بشر متمثل شد: «فتمثّل لها بشراً سويّاً»6. دوم، برخي هم ممكن است در تسخير انسان قرار گيرند چه بسا احتمال اختياري بودن ارتباط با آنها مطرح باشددايرة حضور اين موجودات در حيات انسانها، چه در خواب و چه در بيداري، چگونه است؟ دايرة حضور موجودات برزخي بسيار وسيع است و به قول بعضي از حكما، اطراف هر انساني بيحد و حصر ملائكه و قواي نامرئي ملكوت در حال رفت و آمد هستند و گاهي در خواب براي بعضي از اهل مراقبه نقطة شروعي ايجاد ميشود و بابي از فضل الهي مفتوح ميگردد. اما همينجور كه عرض كردم اينها بسيار متعدد و متنوع هستند. غير از اينكه موجودات عالم ملكوت انواع دارند، هر نوعي هم داراي مسئوليتي خاص هستند و اين بحث جاي كار بسيار دارد و اگر انسان در آيات و رواياتي كه در اين زمينه آمده، تدبر داشته باشد بركات زيادي براي او خواهد داشت. ظهور قواي عالم ملكوت از يك نظر و به يك اعتبار همه جا را گرفته است. هر برگي ظهور در توحيد دارد و دفتري است از توحيد الهي. هر گياهي كه از زمين شعر رويد. وحــده لاشــريك لـه گـويـد
اسلاید 10: طبيعي است گياهي كه از زمين ميرويد قواي ملكوتي براي تربيت همراه او هستند و اين ما هستيم كه بايد چشم و دل باز كنيم و ببينيم كه در عالم چه اتفاقاتي دارد ميافتد. و اين بخش اگر براي انسان باز شود راهي به سمت امامشناسي خواهد بود، راهي متقن و محكم. بخشي از مقام امام بعد از اين جريان براي انسان روشن ميشود. انسان يك مقدار پيش برود، قواي ملكوتي را بشناسد، عظمت آنها را درك كند، انواع و مراتب آنها را احساس كند، با چشم باطن بعضي از اين مسائل را ببيند و بعد ببيند كه همه اينها مأمورند و به امر و فرمان امام هستند. وقتي كه توانست دلي زلال و چشمي باز داشته باشد آن وقت ميتوان بخشي از مقام امام را بشناسد. وگرنه حركتهاي اوليه هم نميتواند دور باشد از ارتباط اوليه با امام(ع). اين حركت، حركتي است كه با امام(ع) شروع ميشود و با امام پايان مييابد. آن بزرگواران كه فرمودند: «نحن حجابالله الاكبر» يعني اي انسان پايان راه تو، امامشناسي خواهد بود. تو خداشناسي را بيرون از امامشناسي نميتواني بيابي. «نحن حجابالله الاكبر» يعني پردهداري خداشناسي ما هستيم. نميتواني دور بزني و به سمت خداشناسي از غير طريق امامشناسي بروي. تمام اينها در امامشناسي است
اسلاید 11: به روايتي بسيار زيبا برخورد كردم كه از محضر امام صادق(ع) سؤال شد كه «يابن رسولالله! آيا اين روايت صحيح است كه اميرالمؤمنين(ع) فرمودند: رسول خدا (ص) به من هزار باب از ابواب را تعليم دادند كه از هر بابي هزار باب مفتوح ميشد؟» حضرت فرمودند: «آري صحيح است، اين چنين بوده است.» راوي گويا تعجب كرده و خواست در يك مقايسه به يك نتيجهگيري برسد. عرض كرد: «يابنرسولالله شيعيان و محبان شما چه مقدار از اين بابها را دارند؟» حضرت فرمودند: «يك باب يا دو باب» شايد هم لف و نشر مرتب باشد؛ يعني شيعيان خالص دو باب از اين بابها را دارند و محبين يك باب. يعني حتي شيعيان كاملي كه خودشان درياي بيپايان بودهاند، از اين يك ميليون باب دو باب را دارند. بقيه مخصوص به امام است و اينجاست كه تا حدودي تكليف ما روشن ميشود كه آنچه از معارف كه بزرگان ما به آن رسيدهاند قطرهاي ناچيزي از اين درياي بيپايان است. درياي بيپايان امامت، بيحد و حصر درّ و گوهرهايي دارد كه به شيعيان خالص قطرهاي از آن دريا رسيده ولو آن قطره نسبتاً درياي بيپايان باشد.
اسلاید 12: چگونه امر بر انسان مشتبه ميشود و اين اشخاص را با اشخاص ديگر مثل ائمه معصومين(ع) اشتباه ميگيرد؟ اين موضوع، موضوع مبتلا به ولازمي است. تأثير قوة خيال در قضايايي كه انسان در خواب ميبيند فراوان است و اصولاً موجودات مجرد چه شياطين چه ملائكه براي مردم تجلي و ظهور زياد دارند. شما نگاه بكنيد خواب عزيز مصر در قرآن بيان شده. او فردي كافر بود اما تكليف چهارده سال آينده را در خواب ديد. رؤياي او صادقه و صحيح بود. پس ممكن است فردي كافر باشد و قضاياي برزخي صحيح و اتفاقات آينده را بتواند ببيند. يا آن دو نفر زنداني كه همسلولي حضرت يوسف بودند، هردو خوابشان صحيح بود. يكي گفت: «إني أراني أعصِرُ خمراً؛ من ديدم انگور ميفشردم براي درست كردن شراب.» حضرت گفتند: تو ساقي شراب پادشاه خواهي شد و به همين سمت هم رفت. ديگري گفت: « إنّي أراني أحمل فوق رأسي خبزاً تأكل الطيرمنه7؛ من ديدم روي سرم نان حمل ميكردم و پرندهها ميآمدند و ميخوردند» حضرت فرمودند: تو را اعدام ميكنند. اين دو نفر با اينكه هردو كافر بودند ولي باز خوابهايشان خوابهاي صحيحي بود.
اسلاید 13: چه مؤمن و چه كافر هردو خواب صحيح و سقيم ميبينند. مؤمنين زيادي هم داريم كه تحت تأثير قوه خيال، صحنههايي را كه در روز يا روزهاي گذشته ديدهاند و حتي گاهي قضايايي را كه ميخواهند ببينند به صورتي در خواب ميبينند ولي اين امتيازي نيست. مؤمن و كافر مساوي هستند. سه نمونه را عرض كردم كه مسلمان هم نبودند و خواب صحيح ديده بودند. آن طرف هم فراوان است، كساني كه مسلماناند ولي خواب غيرصحيح ميبينند. به سختي ميتوان اعتماد كرد مخصوصاً قضايايي كه خارج از قاعده باشد. ديدن حضرت بقيهالله و ديدن ائمه معصومين(ع) در بايد در كمال خواب بيننده خوابش را نقل ميكند، معلوم ميشود اين خواب مشكل دارد و صحيح نيست. تأثير قوة خيال در اين خواب زياد است. مشكلي كه الان مردم ما زياد دچار آن ميشوند اين است كه گاهي امر مشتبه ميشود، فردي را ميبيند، و آن فرد فرمايشي ميكند. وقتي طرف بيدار ميشود، يا حتي در خواب به اين نتيجه ميرسيد كه آن فرد يكي از ائمه معصومين(ع) بود. اگر مسئله شخصي باشد امري است و يك برخورد بايد با آن بشود و اگر مسئله عمومي باشد به نحو ديگري بايد با آن برخورد كرد. كمال احتياط را بايد در اين مسائل انجام داد. مبادا ما پيغام حضرت بقيهالله ـ روحي له الفداء ـ را مستند به يك خواب كنيم. مسئله تشرف در خواب و بيداري كار بسيار حساب شده و سنگيني است و متأسفانه الان اين قضيه دارد لوث ميشود. به اين معنا كه هركسي مدعي شهود امام در خواب و حتي در بيداري ميشود.
اسلاید 14: خدا رحمت كند مرحوم آيتالله كشميري را. يك وقتي در محضرشان از شخصي كه تشرفي پيدا كرده بود و يك داستان بسيار طولاني را در آن تشرف گنجانده بودند، صحبت شد. مرحوم آيتالله كشميري فرمودند كه من به نظرم ميرسد كه اين مكاشفه باشد نه تشرف در عالم بيداري. اكثر قضايايي كه اتفاق ميافتاده صحنههايي بوده از مكاشفات قوي و مكاشفات گاهي آنقدر ظهور و تجلي دارند كه براي خود طرف قابل تشخيص نيستند. آيا اين قضيه در عالم خارج اتفاق افتاد يا قضيهاي بود كه من به صورت مكاشفه ديدهام؟ وقتي اين تشرف را كه داستان طولانياي داشت در محضر ايشان گفتند، ايشان فرمودند: به نظر من كشفي بود كه براي او حاصل شده و شبيه به خواب است. اما اين جمله را هم فرمودند كه زيبا بود، فرمودند: «اين نوع قضايا از فردي مثل آيتالله بهجت شنيده ميشود كه اينها هم مدعي اين قضايا نيستند» و بزرگان از علماي ما پرهيز داشتهاند كه اين مسئله تشرف لوث شود. الان هر فردي از كوچه و بازار ميرسد مدعي تشرف و مدعي نيابت ميشود كه حضرت مسائل اجتماع را به من ميگويند و به من پيغام ميدهند كه به ديگران بگويم.
اسلاید 15: خوشبختانه در چند مورد با آنها برخورد شده بود و بلافاصله اظهار ندامت كرده بودند و اظهار كرده بودند كه شيطان بر ما مسلط شد و ما اين نسبتهاي ناروا را داديم. لذا از گسترش و توسعة اين مطلب بايد پرهيز كرد. گاهي اين قضيه واقعاً مشتبه ميشود و گاهي هم افراد خطرناكي اين قضايا را به بازي ميگيرند. فردي مثل «سيدمحمدعلي باب» شيطان در خوابش نفوذ ميكرد. در تاريخ هست كه چگونه شيطان بر او چيره ميشد و دستور و پيغام داد تا بالاخره او را به دام انداخت و شيطان بيكار ننشسته است. منتها ما علمايي داريم كه سبك و روش و منش آنها براي ما حجت هست. اينجور بيانها از بزرگاني شنيده ميشد كه اين ادعاهاي مكرر و اضافي را نداشتند ولي از مرحوم قاضي شنيده نشد. از خود مرحوم آيتالله كشميري شنيده نشده. از مرحوم آيتالله بهجت شنيده نشده است. اينها اگر هم بوده است در دل خودشان است. و جمله ديگري مرحوم آيتالله كشميري داشتند كه خالي از لطف نيست فرمودند: اگر در عالم خواب يك بابي براي يك سالكي باز شود (فرض كنيد كه يك آيهاي را ميخواند و سحر بيدار ميشود و يا مورد عنايتي خاص قرار ميگيرد كه هر وقتي خواست يك ذكري يا توسلي پيدا ميكند و يك ارتباطي پيدا ميكند كه يك چيزي را در خواب به او ميگويند و او را راهنمايي ميكنند) اگر دو جا نقل كند آن حال از او گرفته ميشود و آن را از دست ميدهد.
اسلاید 16: فرق ميان رؤيت، مكاشفه و رؤيا چيست؟ حد و مرز آنها چيست و با چه مقدمات و تمهيداتي ميتوان به مراتب عاليه از رؤياي صادقه تا ديدار رسيد؟خداي متعال نصيب انسان از خزانه غيب خودش را فراوان كند. از اين جهت كه گويا اين قضيه نصيبي خاص است. اما عمل صالح و نيت خالص بيتأثير نيست و خواست فراوان و عشق بيحد و مرز انسان را نزديك ميكند و ابوابي را از ناحية خداوند باز ميكند و طبيعي است براي مؤمن از رؤيا شروع ميشود. آرامآرام ايمان و عمل صالح در درون انسان تأثيري خاص ميگذارد و مؤمن وقتي به خواب ميرود، روح او امكان صعود و عروج به عوالم لطيف را پيدا ميكند «لهم البشري في الحيوة الدنيا و فيالاخرة»8، بشارتهايي به مؤمن ميرسد كه از عالم خواب و رؤيا شروع ميشود. به خاطر اينكه در عالم خواب و رؤيا بخش زيادي از تعلقات انساني حذف ميشود. اشتغالات نفساني كم ميشود. طبيعي است كه در عالم بيداري، روح به بدن تعلق دارد و در شئون مختلف و ابعاد متفاوت و زواياي بسيار زيادي مشغول ساماندهي است. اما در عالم خواب براي مؤمني كه در مسير تهذيب و طريق تقوا گام برميدارد، خيلي از آن اشتغالات نفساني ميرود يا كمرنگ يا محذوف است و اين باعث ميشود كه روح مؤمن در عالم خواب براي نيل به مقاصد عالي سبك باشد تا حقايق برزخي را درك كند و بزرگان عالم معنا را مشهود كند و خدمت اولياي خدا و ائمه اطهار(ع) شرفياب شود
اسلاید 17: اصولاً در رؤيا براي بعضي از مؤمنين تشرف به محضر اولياي خدا، انبيا و ديدن حقائق برزخي كه عوالم مختلف و متفاوتي دارند شروع ميشود. بخش بعدي رسيدن به حالت مكاشفه است. براي كساني كه ابتدا در رؤيا به حقايقي ميرسند مرحله بعد اين است كه آن قطع تعلقي را كه ابتدا در خواب بايد حاصل ميشد، آرامآرام در اثر كثرت اشتغال به ذكر خدا و كثرت ياد محبوب و توجه دل به حضرت بقيهالله و ائمه اطهار(ع) و پيامبر اكرم(ص) اين حال عدم تعلق در بيداري حاصل ميشود و نفس به گونهاي مشغول به محبوب ميشود كه در عالم بيداري هم ميتواند فارغ بنشيند و صور برزخي را با چشم دل ببيند و خواب نباشد و صحنهها و اتفاقات برزخي را درك كند و خواب نباشد. بخش مكاشفات از اينجا براي اوليا و براي كساني كه در اين مسير زحمت كشيدهاند شروع ميشود. عليرغم سختيهاي فراواني كه دارد تا مؤمني صور برزخي را در خواب يا در بيداري به صورت مكاشفه ببيند ولي تا اينجا نسبتاً آسان پيش ميرود. بعضي چيزها هست كه آثار وضعيشان اين است كه چشم دل را بينا ميكنند و قوت و قدرت درك معاني لطيف را به انسان ميدهند. بعضي اعمال زودتر انسان را به اين مرتبه ميرساند يكي از آن اعمالي كه زودتر انسان را به مرحله مشاهده ميرساند، گريه زياد است يا از خوف و محبت خدا و يا به عشق اهلبيت و مخصوصاً گريه براي حضرت سيدالشهداء. گريه براي حضرت سيدالشهدا چشم دل را باز ميكند.
اسلاید 18: آيا شرط يا شرايطي خاص براي نيل به تشرف ذكر شده است؟ اين شرائط كدامند؟ البته مسئلة تشرف به گونهاي پيچيده است كه در زمان خود امام عسكري كه حضرت چندساله بودند حضرت احياناً حضرت بقيهالله(ع) را به بعضي از خواص شيعه نشان ميدادند براي اتمام حجت و شرطي كه از مجموع قضاياي تشرفات در چند جمله به نظر ميآيد شرائط اوليه را بايد دارا بود به اضافة ايمان و تقوا و عمل صالح. براي ارتباط با معصوم بايد سنخيت وجود داشته باشد. يعني عصمت نسبي براي شخصي حاصل شده و با گناه بيگانه باشد. در توقيع آن حضرت(ع) به شيخ مفيد آمده است:ولو أنّ أشياعنا وفّقهم الله لطاعته علي اجتماع من القلوب في الوفاء بالعهد عليهم لما تأخّر عنهم اليمن بلقائنا و لتعجّلت لهم السعادة بمشاهدتنا علي حقّ المعرفة و صدقها منهم فما يحبسنا عنهم إلّا مايتّصل بنا ما نكرهه و لانؤثره منهم10.» غير از اين يك دلشكستگي و دلسوختگي فراوان و اشك فراوان ميخواهد
اسلاید 19: اساساً دامنة اختيار غيرمعصوم براي امر تشرف چقدر است؟ اگر ديداري در بيداري حاصل شود چگونه ميتوان مطمئن شد كه آن شخص امام است؟ البته مجموع تشرفات خدمت حضرت بقيهالله(ع) را نميتوان برايش تضميني قائل شد كه حتماً خود حضرت بودهاند مگر در مواردي كه شواهد صدقي بر قضيه بوده است و اين كار متخصصين از علماي راه رفتة ما بوده است. جريان حاجعلي بغدادي را نگاه كنيد، مرحوم حاج شيخ عباس قمي صاحب مفاتيحالجنان نقل ميكنند. ولي حاصل اين تشرف سفارشهايي است كه همين سفارشها را ائمة ديگر به زبانهاي مختلف داشتهاند، نتيجه اين تشرف سوق دادن مردم است به نافله، عاشورا و زيارت جامعه، امور شخصي و امور مالي حاصل آن نبوده است كه الان جامعه را دچار مشكل بكند. اگر نتيجهاي و حاصلي در تشرف ميبود همان نتيجه را ائمه ديگر به زبان ديگر بيان ميكردهاند و بعيد به نظر ميآيد كه در اين قضيه بتوان اختياري براي غيرمعصوم تلقي كرد مگر حضرت خضر كه باب حضرت بقيهالله(ع) و مورد توجه ايشان و انيس و مونس حضرت بقيهالله ـ روحيلهالفدا ـ هستند و چه بسيار مناسب است كساني كه توسل به حضرت بقيهالله(ع) دارند و عشق آن بزرگوار در دلشان موج ميزند توجهي هم به حضرت خضر داشته باشند چرا كه آن بزرگوار فعلاً باب حضرت بقيهالله(ع) هستند و حضرت با ايشان مأنوسند.
اسلاید 20: راجع به حلقههاي گرد حضرت نظیر: اوتاد، ابدال و رجالالغيب؛ ضمن معرفي اين حلقهها دائرة وظائف، اختيارات اين افراد چگونه است؟ آيا جز اينها هم ممكن است عدهاي از طرف امام مأموريت داده شوند؟ اين سؤال احتياج به فرصت ديگري دارد كه جدا مورد صحبت قرار بگيرد. اما آنچه كه از روايات به دست ميآيد اين است كه بله، افرادي در اطراف آن جناب هستند و اسامي يا مراتب مختلفي دارند. «ابدال» كساني هستند كه در جامعه هم هستند و با مردم زندگي ميكند. خدا رحمت كند مرحوم آقاي مولوي قندهاري نقل ميكردند كه در نجف كه بودهاند با بعضي از ابدال برخورد ميكنند. ايشان نقل ميكردند: من جاي ديگر نشنيدهام كسي را كه ميخواهند به مقام ابدالي برسانند حضرت بقيهالله(ع) براي او پيغامي و ذكري و دستوري را ميفرستند كه او مشغول شود و ممكن است حضوري يا با پيغام برنامهاي را براي او ميفرستند و كمكم ارتقا پيدا ميكند تا خود بتواند محضر حضرت را درك كند و اين تعبير از ايشان بود كه براي يكي از بزرگاني كه ايشان ميشناختند كه پيغامي از طرف حضرت بقيهالله ـ روحيلهالفداء ـ رسيده بود و حضرت اسمي از اسماء حق تعالي را بر برگي از زيتون نوشته و براي او فرستاده بودند كه اين ذكر و دستور را انجام بدهد تا ابواب رحمت الهي بر او مفتوح شود و بيشتر بتواند در اين مسير موفق باشد
اسلاید 21: مرحوم آقاسيدعلي شوشتري (استاد اخلاق و عرفان مرحوم ملاحسينقلي همداني) از ابدال بودند و خدمت حضرت بقيهالله(ع) ميرسيدهاند. برنامههايي به عهده ايشان بود و به محضر حضرت تشرف داشتند. در بين علماي شيعه بودهاند كساني كه به اين مرحله رسيده و خدمت حضرت را درك كرده بودند. من جمله از افرادي كه گاهي از ناحيه مقدس حضرت مأموريتي به عهده ايشان بوده است در اصفهان يك زماني دربارة حاجحسين كشيكچي اين ماجرا مشهور شد كه جريان مفصلي دارد و شخصي از تجار اصفهان عازم بيتاللهالحرام ميشود. به عراق ميرسد از قافله عقب ميافتد و مدتها گريه و زاري ميكرده كه من خداحافظي كردهام و ميخواهم بروم به مكه و روي برگشت به ايران را ندارم. در خواب ميبيند كه حضرت علي به او ميفرمايند: برو مسجد سهله فرزندم تو را ميفرستند. اين تاجر اصفهاني به مسجد سهله ميآيد و ناگهان با شخص اسبسواري برخورد ميكنند. آن بزرگوار ميفرمايند: فلانبن فلان شما هستيد؟ ميگويد بله آقا! ميفرمايند ميخواستي بروي مكه و از قافله عقب افتادي؟ حضرت اشارهاي ميكنند و صدا ميزنند. حاجحسين! ميگويد پيرمردي ظاهر شد. ميگويد ديدم همان حاجحسين كشيكچي خودمان است. فرمودند اين پيرمرد را به مكه برسان و بعد از اعمال هم او را به اصفهان برگردان كه اين جريان خود مفصل است خلاصه اينكه بودهاند كساني كه مأموريتي از ناحيه مقدسه به آنها واگذار ميشده است.
اسلاید 22: با سپاس فراوان از حوصله ای که به خرج دادیدمن لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.