تعداد اسلایدهای پاورپوینت : ۱۷ اسلاید

seyyedamin0915

صفحه 1:
الله الرحمن الر ن ً —

صفحه 2:
رذایل اخلاقی

صفحه 3:
00 ‏ا ا‎ tel eae Ca Rot sa) ‏و ضد ارزش اخلاقي -- در مقابل ارزش اخلاقي ياد مي شود؛ وازه اي است كه در فرهتك دين‎ ‏در برابر فضیلت اخلاقي به کار مي رود و از آن در مکاتب مختلف اخلاقي تعاریف متعدد و‎ ‏متفاوتي صورت كرفته أست.‎ POEs IC OI See REC ‏ا ا‎ PO ea) ‏و به تعبیر دیگر ملاک و معیار بازشناسي فعل اخلاقي است. پاسخ هاي گوناگون و گاه‎ Foe see) res [eval ore nC pen INT Con PCa Ocrn hi Orepemron Ivete rig ever worse iy re sweet Fr ROC pers

صفحه 4:
ذا اسلام لا انسان فطرتاً کمالجو است و هر جه در مسير کمال پیش برود. خواهان به دست آوردن درجات بالاتري از آن است. وجودي نهایت و کمال مطلق بر اساس تعالیم دین اسلام, وجود خداوند متعال است. تابراين کمال انسان و مطلوب نهايي او در هرچه نزدیک تر شدن به سرچشمه هستي و قرب پروردگار مي باشد. از نظر اسلام, فضیلت فعل اخلاقي, به تأثيرگذاري آن فعل در رسیدن به کمال انسان بستگي دارد؛ از این رو هر فعلي که در بازسازي روح آدمي و وصول به کمال نهايي تأثیر بگذارد فضيلت و در غير اين صورت» رذیلت اخلاقي شمرده مي شود؛ البته مراد و مقصود؛ آن فعلي است که با اراده و اختیار آذمم انجام بپذیرد. 2 حال از آن جا که کمال نهايي انسان رسیدن به قرب خدا و بهره وري از صفات پروردگار است؛ هرآنچه انسان را از مقصد و مسیر منحرف نماید و از توجه به خداي متعال باز دارد, رذیلت اخلاقي به حساب ‎oe‏ ۵ ل و کناهان نز با توجه به میزان آثار سوء, مرانبي دارند وبه صفیره و کبیره تقسیم می شبن 0 هر فعلی که آدمي را از خدا و وضول به کمال حقيقي دوزتر سازه و در تباهی روحي و اخلاقي او نع مخرب بيشتري داشته باشد. از ردیلت و پستي بيشتري برخوردار است.

صفحه 5:
در تعبین معبار رذیلت و شناخت آن, ابتدا لازم است به اين مسئله پرداخته شود که کمال حقيقي انسان در چیست؟ زیرا؛ در صورتي آمري رذیلت و فعلي غیر اخلاقي شمرده مي شود که مانع از رسیدن به کمال لایق و واقعي انسان باشد و انسان را از مسیر انسانبت دوز نماید. يكي از معيارهاي مهم در تشخیص رذائل شناخت دقيق فضائل است. با شناخت دقیق فعل اخلاقي به راحتي مي توان ضد آن را شناخت.

صفحه 6:
برخی رذیلت های اخلاقی(10مورد) 1 اسراف 8)سبک شمردن #_ نماز 2) تكبر و غرور 9)كفران نعمت 3 سرص طمع 0) کینه و دشمنی ‎ae us (4‏ 5) خلف وعده ‎cubs (6‏ در امانت ‏7 دروغ

صفحه 7:
1 اف 23 اسراف و از گناهاني است که بر کبیره بودنش تضریح شده است. آباتی درباره ی اسراف < در سوره اعراف مي‌فرماید: «بخورید و بیاشامید (از آنچه بر شما حلال شده) ولي از حد نگذرانید به درستي که خداوند دوست نمي‌دارد تجاوز کنندگان را» يعني خدا مسرفین را دشمن مي‌دارد. و بعصی از مفسرین فرموده‌اند: هر که را خدا دوست ندارد اهل عذاب است زیرا محبت خدا به معني رساندن ثواب است. > و در سوره انعام مي‌فرماید: «از میوه هر يك از اين میوه‌ها وقتي که میوه کرد بخورید و حق آن را (که کین فرموده از رکات و غبره) بدهید روز بریدن و درویدن آن, و از حد نگذرانید. ربرا عداه ۰ کمي‌دارد (و تمي‌پسندد اعمال) اسراف کنندگان را.» < و در سوره موْمن مي‌فرماید: «اين چنین هدایت نمي‌فرماید و عقوبت مي‌کند هر اسراف کننده و شك آورنده‌اي را.» وانیز در همین سوه مي‌فرماید: «به درستي که اسراف کنندگان اصحاب آتشند.»

صفحه 8:
تکثر عبارت است از حالتي که انسان خود را بالاتر از ديگري ببیند و اعتقاد برتري خود را بر غیر داشته باشد. تفاوت آن با عجب در اين است که در عجب فرد خود را میپسندد و حتی اگر کسی دیگر در اين ميان نباشد اما در تكبر پای دیگران نیز در اين میان وجود دارد و فرد خود را از دیگران بالاتر میبیند.کبر. صفتي در نفس و باطن است. اين صفت. در ظاهر, آثار و ثمراتي است که اظهار آن آثار را تکتر گوبند. ‎ul‏ آثاري است که باعث ‎pir‏ شمردن ديگري و برتري بر آن گردد. مانند: ‏خود داري كردن از همنشيني با او یا هم خوراكي با آو, یا امتناع در پهلو نشستن با او, یا رفاقت اوء و انتظار سلام كردن و توقّع ایستادن او. و پیش افتادن از او در راه رفتن, و ‎PLA‏ بر او در نشستن, و توجهي با او در سخن گفتن, و به حقارت با او سخن گفتن, و پند و موعظه و را ارزش دانستن, و امثال اینها. ‏تکبر از بزرگترین صفات رذیله است, و آفت آن بسیار, و گزند آن بیشمار است. چه بسیاراند از خواص و عوام که به واسطه این مرض به هلاکت رسیدهاند. و چه بسا بزرگان دوران, كه به اين سبب كرفتار دام ‏شقاوت گشتهاند. خداي - تعالي - ميفرمايد: «يَطَيَعٌ اللّهُ غلي ‎Ul YS‏ مْتکثرٍ جتّاٍ» خلاصه معني آنکه: زنگ و چرك میفرستد خدا بر هر دل متكبري.ي ‏2 «الك لاتحت المُشتكيرين» يعني: «به درستي كه خذا دوست ندارد تکبر کنندگان را». و دیگز میفرماید: «سأضرف عن آیاتن الذین یتکترون» بعني: «بزودي بر مي گردانم از آیات خود, روي ‎4 ‏را که تکبر میورزند».‎ ee ‏و باز ميفرمايد: : «اخلوا أثوا ‎qubd Qed gulls al‏ مَنُوي الْمُتكبّرينَ» يعني:«داخل شويد در درهاي جهنم, ‏در حالتي که مخلد خواهید بود در آن, پس بد مقامي است مقام تکبر کنندگان». ‎

صفحه 9:
3) حرص و طمع حرص صفتى است نفسانيّه, كه آدمى را واصدارد بر جمع نمودن زايد از آنجه احتياج به آن دارد. و لين صفت, يكى از شعبه هاي > دنياء و از جمله صفات مهلكه. بلكه اين صفت خبیثه. بیابانی است کران ناپیدا كه از هر طرف روى به جايى نمیرسی و نهری بی انتها است, که هر چند در آن فرو روی عمق آن را نیابی. حریص, هركز حرص او به جائى منتهى نمشود و به حدى نصايستد. و هر جه به دست او آيد باز مسطلبد. 1) حضرت رسول - صلّی اللّه علیه و آله - فرموده اند که: هر گاه برای فرزند آدم دو رودخانه طلا باشد باز رودخانه سوم را میطلبد. و دزون او را هیچ چیزی پر نمکند مگر خاك: 2 رت امام محمد باقر - عليه السّلام - میفرمایند: حریص بر دنیا چون کرم ابریشم است. هر 7 ‎ener‏ و وب راه خلاص او دورتر منشود, تا از عضه بمیرد.

صفحه 10:
4) خشم و غضب غضب عبارت است از: حالت نفسانتهاي که باعث حرکت خوی خشن از داخل به جانب خارج برای غلبه و انتقام مشود و هرگاه شدت نمود باعث حرکت شدیدی مىشود که از آن حرکت, حرارتی مفرط حاصل, و از آن حرارت دود تیرهای بر مبخیزد و دماغ و رگها را چنان پر مسازد که نور عقل را مپوشاند. و اثر قوه عاقله را ضعیف مکند. به اين جهت است كه در صاحب غضب, موعظه و نصیحت اثر چنداني ندارد. بلکه پند و موعظه, شدّت را زیاد مسکند. به جوش آمدن شعله غضب, به جهت دفع آن است, یا به سبب امری است که واقع شده, و حرکت آن به جهت انتقام است. ۳ حصرت امیر المومنین - علیه السلام - می فرمایند که: «حضرت پیغمبر - صلی ‎Pally cle alll‏ ‎rales cunt a Som ls sly‏ اما هرگاه برای حق, غضبناك مىشد احدی را نمشناخت, و غس او تشکین نمیافت تا یاری حق را نصکرد».

صفحه 11:
5) خلف وعده از گناهاني که به كبيره بودنش تصریح شده. وفا نکردن به عهد و پیمان است چنان که در صحیحه حضرت عبدالعظیم ذکر شد و حضرت امام صادق - علیه السّلام ‏ بر کبیره بودنش به آیه 25 از سوره رعد استشهاد مي‌فرماید «كساني که پیمان خداي را پس از بسته شدنش میگسلند و مي‌برند آنچه خداوند امر به پیوند آن فرموده و در زمین فساد مي‌کنند براي ایشان دوري از رحمت خداست و بر ایشان سراي بدي است که دوزخ است.» خداوند متعال در سوره آل عمران مي‌فرماید: كسي که به عهدش وقا کند و خود را از شکستن پیمان و خیانت نگه داشته در دین تقوا داشته باشد جز این نیست که خداوند صاحبان تقوا را دوست مي‌دارد (پس محبت و کرامت خداوند بسته به وفاي به عهد و تقوا در دین است) به درستي که كساني که عهد خدايي و سوگندهاي خود را در برابر قیمت ناچيزي از دست مي‌دهند كرامتي ندارند و در قیامت نصیب و بهره‌اي براي‌شان نیست و در آن روز خدا با ایشان سخن نمي‌گوید و نظر رحمت نمي‌افکند و پاکشان نفرموده, بر ایشان عذاب دردناكي است.» در جاي دیگر مي‌فرماید: «بدترین جنبنده‌هاي روي زمین نزد خداوند كساني هستند که کافر شدند و در کفر مصر و راسخ گردیدند. پس ایشان ایمان نمي‌آورند؛ كساني که از ایشان پیمان گرفتي پس عهد خود را شکستند در هر باري که پیمان بستند و ایشان از شکستن پیمان نمي‌پرهیزند یا از عقوبت آنها تمي ترسند. »

صفحه 12:
امانت داري يعني چه؟ أدرر به کننی گفته مي شود که به مال و عرض و ناموس كسي خیانت تکرده باشد رسول ۱۶ 1 الله علیه و آله و سلم - در دوره جاهلیت و آغاز اسلام در امانت داري آنچنان مشهور بود که او را به 3 لقن دادند در برابرش کلمه خائن وجود دارد و به کسي اطلاق ۳ ۰۰ ۳۰۰۰ هل و عرض و مقام و موقیعت شخصي خیانت روا داشته باشد. ” قال الصادق ‏ عليه السلام ‏ : «إنّ اللة لم يَبعث نبياً إلا بصدق الحديث و أداءٍ الأمانه إلي البر و الفاجر». امام صادق ‏ عليه السلام ‏ فرمود: «امانت داري آنجنان اهميت دارد كه خداوند تمام ييامبراني كه مبعوث فرمود دو صفت اساسي را دارا بودند اول راستگويي, دوم امانت داري». اذا ذر قرآن كريم توأماً كلمه رسول با كلمه امين آورده شده است. نكته جالبي كه از ذيل اين روا استفاده مي شود اين است كه در امانت داري جيزي كه اصلا مطرح نيست, اين است كه صاحب امانت جه ‎uu‏ است, پس به طور مطلق باید امانت ها را به صاحبان آن رد كرد خواه صاحب امانت فاتل و جنایتکار باشد. بنابر این نمي توان در اموال و اعراض مردم به عنوان اين که افراد زشت کار و ناجوري هستند خیانت کرد.

صفحه 13:
7 دروغ دروغ از جمله گناهان کبیره, بلکه زشتترین گناهان و خبیثترین آنها است. صفتي است که انسان را در دیدهها خوار, و در نظرها بیارزش میسازد. و سرمایه خجالت و شرمندگي, و باعث دل شكستگي و رتچ و انذوه مي گردد. سب و اساس ریختن آبرو در نزد خلق خداء و باعث سیاهرویی دنیا و آخرت است وایات در باره » این صفت بسیار, و احادیث در نکوهش آن بیشمار است. خداوند کریم میفرماید: « اگما يقتري الكذت. الذي لايؤمتوت» يعني: «اين است و جز این نیست که: به ۰ افترا میندند كساني که ‎Glad‏ به خدا ندارند»: جصرت پیغمبر - صلّي ‎alll‏ علیه و آله - فرمود که: «هرگاه مومني بدون عذر شرعي, دروغ بگوید, هفتاد هرار رنه بر او لعنت میکنند. ‎١ [‏ دري رسیدید که «آبا ممکن است مومن, ترسو باشد؟ فرمودند: بلی. عرض کردند: ممکن 1 کوش تخیل بارشده فرمود: بلي. عرض شد که: همکن است مومن دروغگو باشد؟ فرمود: نه». و فروو ‎TES‏ ‏«دروغ, رزق و روزي آدمي را کم میکند». ‏جضرت امیر المومنین - علیه الشلام - فرمود که: «بندهای مه ایمان را نمبیابد تا دروغ را ترك کند. خواه دروغ از روي شوخي و هزل باشد يا از جدٌ». و حضرت امام محمد باقر - عليه السّلام - فرمود که: «خداي - تعالي - براي بدي, قفلهايي را قرار داده است. کلید اين قفلها شراب است, و دروغ بدتر است از شراب».

صفحه 14:
لكي يست که بي اعتنايي به نماز گناهي است بزرگ. پنابراین شناسايي مصادیی این سعر پات پرهیز از این عصیان نابخشودني است. عناوین زیر از مصادیق سبك شمردن نماز است. الف) تأخیر نماز:_امام صادق ‏ علیه السلام ‏ در تفسیر آيه‌ي شريفه‌ي قرآن, که در ارتباط با مذمت بي اعتنايي به 0 نازل گردیده است میفرماید: »تاخير الصّلاة عن اوّل وقتها لغير عذر» :مراد از بي اعتنايي به نماز, «تأخیر آن از اول وقت بدون عذر است.» ب) عدم رعایت آداب آن در خلوت: پیامبر اکرم - صلي ‎all‏ علیه و آله و سلم - در روايتي چنین میفرماید: »من احسن ‎Siglo‏ حين یراخ التاسن و أساءها حين يَخَلُوا فتلك استهانة» يعني: «آن كس كه در مقابل مردم با دقت نماز بخواند و دز خلوت بدون دقت نماز كزارد به نماز بي اعتنايي کرده است.» ج) فراهم نگردن مقدمات نماز قبل از اذان: در روایت ديگري میفرماید: كسي که وضوي نماز را تا وقت آذان به تأخیر اندازد او به نماز بي اعتنايي کرده است. د) عحله و شتاب در نماز: سریع خواندن نماز و تبدیل این عبادت به عادتي که همچون عمل ماشین نويسي بدون توجه به معاني و بدون رعایت خشوع و طمانینه انجام گیرد از نشانههاي دیگر بي توجهي به یت

صفحه 15:
جهاني که در آن زندگی مي کنیم عالم وسائل و اسباب است و براي پیدایش هر موجودي در نظام آفرینش راه خاصي مقرر گردیده که باید از آن راه و بدان وسبله, جامهي تحقق بپوشد و به وجود آید. نعمت هاي حضرت باري تعالي نیز از طرقي که فضاي الهي بر آن تعلق گرفته است به مردم مي رسد با این تفاوت که مجراي بعضي از تعمت ها فقط علل تكويني و شرایط خاصي است که در نظام خلفت مقرر گردیده و دست انسان در پیذایش نها مداخله ندارد, مانند نعمت آفتاب و تابش نور آن که حیات انساني و حیات نبات و حیوان وابسته به آن است و نعمت هاي بسياري از اين جرم بزرك كيهاني عايد يشر مي كردد و همجنين نعمت باران كه بر اثر تبخیر آب. تولید ابر و شرايط جوي باران مي بارد و آدمي از وجود آب كه مايه حيات او و ديكر موجودات زنده است بهره مند مي 0 شكراين قبيل نعمت ها بايد حصرت آفريدكار را كه معطي نعمت است در ذل و إن حم نمود و از اه مقدسش درخواست ادامه نعمت داشت. بعضي از نعمت ها است كه مجاري اعطاي آنها كساني از افراد کر و ب» شکل هاي مختلف آن نعمت ها به وسیله آنان به ما مي رسد: در این قبهل موارد شرع ‎Gusts‏ 000( دادة که علاوه بر شکر خداوند که خالق و معطي اصل نعمت است باید راه وصول به آن نعمت را که انسان ها د شکر نمود و مراتب حق شناسي را در مقابل آنان ابراز داشت. حضرت رضا - عليه السلام_ فرموده؛ «كسي که شکر نعمت مخلوق خدا را ادا نکند شکر خداوند خالق را ادا ننموده و بجا نیاورده است». شکر خدا و والدین تعمت حبات و قوايي که براي ادامه آن لازم است بزرگ ترین نعمت خداوند براي ما است و باید شکر این نعمت بژرگ را به جا آوریم ولي مي دانیم که آن نعمت گرانقدر به وسیله پدر و مادر به ما اعطا شده است و اگر آن و نمي بودند ما بوجود نمي آمدیم بنابر این طبق دستور اسلام. وظیفه داریم در نعمت زندگي, خداوند را شکر گذار باشیم و همچنین پذر و مادر را که مجراي این فیض بزرگ بوده اند شکز نماییم. خداوند در فران شرت ب اسان توصیه نموده است: را مر اك

صفحه 16:
0) کینه کینه و دشمني بر دو قسم است: زیرا هر که عداوت کسی را در دل دارد یا آن را در دل پنهان مکند و انتظار زمان فرصت را مىکشد, یا آشکار در صدد ایذا و اذیت آن شخصی است که او را دشمن دارد, و اظهار عداوت او را مکند. قسم اول را «کینه» گویند. که عبارت است از: پنهان کردن عداوت شخصی در دل. قسم دوم را «عداوت» نامند. و اين ثمره قسم اول است, زیرا که: چون کینه قوّت كرفت و عداوت شديد دید, خزانه دل از محافظت آن عاجز, و پرده از روی کار بر مىدارد. و قسم اول از ثمرات غضب است, زیرا که: چون آدمی بر دیگری خشم گیرد و به جهت عجز از انتقام یا مصلحتی دیگر آن وقت اظهار غضب نکند و خشم خود را فرو برد و در دل خود پنهان سازد کینه حاصل مشود. و هر يك از اين دو قسم از صفات مهلکه و اخلاق رذیله است. پیغمبر - صلّی اللّه عليه و آله - فرمودند که: «هیچ وقتی جبرئیل - علیه السّلام - به نزد من نیامد مگر این که گفت: ای محشّد از عداوت و دشمنی مردم احتراز کن». و فرمودند که: «جبرئیل هرگز در هیچ امری این قدر به من وصیت نکرد که در خصوص عداوت مردم». و حضرت صادق - علیه السّلام - فرمودند که: «هر که تخم عداوت بکارد همان را که کاشته است درو مکند».

صفحه 17:
با تشکر از حسن 2

39,000 تومان