طلاق

صفحه 1:


صفحه 2:


صفحه 3:
” طلاق ” دلايل طلاق ۲ انوا طلای .۶ گفت و گوی سالم در اختلافا ۱۳ ‎SY‏ عاطفى طلاق چه تاثيرى بر روى كو ۲ شرایط طلاق گذارد؟ ۱ Psat fale i ee Els ‏راطلاق‎ 

صفحه 4:
لغوی : رها شدن اصطلاحی : پایان دادن زندگی زناشویی به وسیله زن و شوهر کلی : راه‌حل رایج و قانونی عدم سازش زن و شوهر 7 فروربختن ساختار زندگی خانوادگی 9 قطع بيوند زناشويى اختلال ارتباط والدین با فرزندان 

صفحه 5:
اجتماعی و... با یکدیگر زندگی کنند به ناچار طبق مقررات و ضوا او هم جدامی دوه طلاق با این دید ۰ یکی از غامض‌ترین پدیده‌های اجتماعی خانواده را در هم ریخته و بیشتر اثرات مخرب خود را بر روی فرزند برجای می‌گذارد . ‎r‏ و طلاق گسستن و فروپاشیدن و نابودی کانون کرم و ۰ آرام‌بخش زندگی است که اثرات جبران ناپذیر» 3۳۰ خانواده مى كارن 

صفحه 6:
در اسلام به همان اندازه که از ازدواج تمد سفارش شده است. از طلاق نکوهش و نهی شد بدین سبب در اسلام تدبیری اندیشیده و تمهیداتی شده تا این «بدترین حلال» به وقوع نپیوندد ‎Biss‏ ‏احساسات و عواطف و آرزوهای اعضای خانوا 6 به کودکان را قربانی بی رحمی خود نسازد و عشق 

صفحه 7:


صفحه 8:
طلاق بائن: طلاق بائن آن است که شوهر بعد از آن حق رجوع به زن را ندارد. خواه طلاق بائن» خود به شش گونه زير ممكن است رخ دهده و ‎De‏ خلع:اگر زن از شوهرش متنقر باشد و مهربه یا مال دیگری راء گرچ به شوهر ببخشد تا طلاقش دهد. چنین طلاقی را خلع گویند. ‏۲ طلاق مبارات: این نوع طلاق هنگامی رخ می دهد که زن و شوهر, یکدیگ باشند و زن مللی به شوهرش - که بیش تر از مقدلر مهر نباشد و احت تر باشد- تا شوهرش او را طلاق دهد. ‎ ‏۲ طلاق همسری که به سن بلوغ- ‎٩‏ سال قمری- نرسیده است. ۴ و ۵ طلاق زن یائسه و زنی که با او آمیزش نشده است. ‏۶ طلاق سومی که پیش از آن- بین طلاق اوّل و دوم و دوم و سوم- رجوع کر با عقد جدید و پس از خروج زن از عذه باشد. ‎ 

صفحه 9:
طلاق رجعی : ‎DL‏ رجعی آن است که مرد پیش از اتمام عقه زن مطلقه. او را به همسری ساب کاری در طلاق بائن و پس از اتمام عدّه ممنوع است. ‎ ‏رجوع و بازگشت مرد می تواند زبانی باشد و به همسرش بگوید ت با زگرداندم و مى تواند عملی باشد و ی رفتاری داشته باشد كه جز أ همسرش جایز نیست. ‏زنی که طلاق رجعی گرفته. در احکام همانند همسر مرد لست و استحقا دارد. ارث میان او و شوهر برقرار است. عقد خولهر او بر مرد حرام است و کفن عهده شوهرش می‌باشد. ‏مرد حق ندارد زنش را که طلاق رجعی گرفته از منزل اخراح کند تا عذهاش حق ندارد بدون اجازه شوهر از منزل خارج شود مگر برای کاری ضروری یا وا ‏است. 

صفحه 10:
طلاق عاطفی به سردی رابطه میان زن و شوهر گفته می‌شود. درواقع در این رابطه ضعف ارتباط عاطفی زن و شوهر منجر می‌شود به سردی تمامی روابطی که یک زوج می‌توانند با هم داشته باشئد مانند رابطه روحی. جسمی, عاطفی و حتی گفتاری, وجود این مشکل در یک رابطه باعث بی‌مهری و کم شدن انریٌی مثبت در خانواده می‌شود زوج‌ها در بیگانگی دنیای یکدیگر گم شده‌لند و فقط برای هم حکم یک هم‌خانه پا یک مصاحب که به او عادت کردمند را درف 9۲ نی که از نصا روت و وی با #گهیگر دارند خط قرمزهایی را برای همدیگر مشخص کردهاند و ف کلام در علوت خود دیگری را متهم می‌کند. 

صفحه 11:


صفحه 12:
از گله تا توهین طلاق عاطفی معمولا از شکایت و گله‌گذاری زوج‌ها نسبت بهاهم اشروع موشوده انتظاراتی که گفته می‌شود ولی برآورده نمی‌شود. درواقع نیازهای دو طرف از یکدیگر تامین نمی‌شود و جه نیازها و خواسته‌های دیگری اهمیت داده نمی‌شود. طوری که انگار زن و شوهر یکدیگر را می‌بینند ولی صدای هم را نمی‌شنوند و این مرحله آ طلاق عاطفی است. 

صفحه 13:
در مرحله بعد نزاع زناشویی رخ می‌دهد انتظاراتی که قبلا به آرامی مطرح " ‎١‏ ‏می‌شد حالا با صدایبلن و داد و پیاد ین می‌شود و آامش نسبی جای خود ۰ را به خشم می‌دهد؛ خشمی که خود را به شكلهاى كوناكون نشان مىدهد. 1 خشم درونی تبدیل می‌شود به صدای بلند. پرتاب کردن وسایل و برخورد فیزیکی با توهین و تحقیر. پس از این مرحله اختلاف‌ها بیشتر شده و دیوار سکوت مابین زن و شوهر قرار می‌گیرد و لين به معنای نشنیده شدن و ندید؛ گرفتن است یعنی هر دو در مقلبل یکدیگر ناتوان شده‌لند و هرکس به دنیای درونی خود فرو می‌رود و دیگر اهمیتی به طرف مقابل نمی‌دهد که کار به جلیی می‌رسد که برای یک دیگر تنها و تنها حكم يك همخانه را بازی می‌کنند. وحتی جای خواب خود را از یکدیگر جدا می‌کنند. 

صفحه 14:
ms at وت ‎Migs.‏ ه رقم بخورد با این وجود گاه گریری از آن باقی نمی‌ماند. با طلاق رشته ازدواج میان زن و اشوهر قطع أتى شود و از ايس براى باز كردن كره و علقه.ميان آن دو بايد برخی اقدامات انجام شود. مخ طلایرسه د #شرط لازم است که مربوط به 

صفحه 15:
شرایط اصل طلاق ۱. خواندن صیغه مخصوص, ‎syle aS‏ ت از «نت. ‎lb‏ تو رها هستی». طلاق گیرنده را دقیقا معیّن کند. همچنین طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوا «نت طالق ان جاء و آگر زید یلید تو رها هستی» یا «انت طالق ان خورشید» طلوع کند تو رها هستی» دهنده به آنان بگوید شاهد باشید یا نگوید. همینطور هردو بلید به صیغه به طور انفرادی و جداگلنه نزد هریک از شهود کافی نیست؛ چنانکه تنها باشند و چه همراه مرد. اعتبار ندارد. 

صفحه 16:
شرابط طلاق دهنده: ۱. بلوغ: بنابر احتیاط واجب. طلاق نابللغ. صحیح نیست؛ چه بی واسطه چه با وكيل: اكر جه مميز و ده ساله باشد. ۲ عقل: طلاق شخص دیولنه صحیح نیست؛ چه دیوانگی اش دلئم باشد و چه ای و طلاق را در حال جنون انجام دهد. شخص مست و هركس 4 ۳ عقلش را از دست داده نیز مانند دیوانه است. ۳. قصد: یعنی شوهر به طور جذی تصمیم به طلاق دلشته باشد. بنابراین ط غیرمصتم مثل کسی که خواب است یابه طور سهوی و اشتباهی و شوخی طلاق را بخواند صحیح نیست. 

صفحه 17:
شرایط طلاق گیرنده ۱ زن باید در وقت طلاق, از خون حیض و نفاس پاک باشد و شوهرش در آن پاکی یا حال نفاس يا حيض كه پیش از این پاکی بوده با او نزدیکی نکرده باشد. این شرط در سه صورت لازم الاجرا نیست: الف: آنکه شوهرش بعد از ازدواج با او نزدیکی نکرده باشد. زن آیستن باشد. ج: مرد به واسطه غايب بودن نتواند يا برايش مشكل باشد كه باك بودن همسر من رها است) كافى استء ولی اگر بیش از یک همسر دارد باید آن را که می خواهد طلای دهد با نام با آشاره معین نماید. 

صفحه 18:
جرا اسلام با آن كه طلاق را بسیار مبفوض می‌دان. آن را تیم نکرد؟ اگر طلاق حلال است. مبفوض بودن یعنی چه؟ و كر وض ابت جلال ‎Nee‏ مگر غیر از لین است که اسلام هر عملی را که متفور و مبفوض می‌داند - همچون شراب‌خواری و قمار و ظلم و قتل نفی - تحریم کرده است؟ "پس چرا طلاق را تحریم نکرده است؟؟؟؟ اسلام از یک سو طلاق را منفور می‌داند. از سوی دیگر موانعی در مقابل مرد قرار نمی‌دهد و او را در طلاق ژن آزاد می‌گذارده چرا چنین است؟ 

صفحه 19:


صفحه 20:


صفحه 21:
از آن جا که ازدواج. وحدت و یکی شدن و طلاق انفصال و جدلیی است و طبیعت زن و مرد اين گونه است که مرد.طللب است و زن مطلوب. از سوی مرد اقدام برای تصاحب است و از سوی زن عقب نشينى برای دلبری و فریبندگی. طبیعت. احساسات مرد را بر اساس در اختيار گرفتن شخص زن و احساسات زن را بر اساس در اختیار گرفتن قلب مرد قرار داده است. در چنین شرایطی, اگر شعله محبت مرد نسبت به زن خاموش شود بزرگترین اهلنت بیلی زن آن است که مرد بگوید تو را دوست ندارم .قانون می‌تواند زن را به اجباردر کنار مرد و در خانه او نگه دارده اما نمی‌تولند زن را در مقام طبیعی خود در محیط زناشویی یعنی مقام محبوبیت و مرکزیت نگهداری کند. 

صفحه 22:
قانون قادر است مرد را مجبور به نگهداری از زن و پرداخت نفقه و غیره نملید. اما . قار نیست مرد را در مقام و مرتبه يك فداكار و به صورت يك بروانه در كرد شمع 1 حفظ نمايد. از اينرو خاموش شدن شعله محبت مرد يعنى مرك ازدواج. اما حيات خانولدكى با از بين رفتن علاقه زن به مرد از بين نمىرود. هر جند حیات خانوادگی ولبسته به علاقه طرفین است. اما روانشناسی زن و مرد به كونداى است که علاقه زوجین نسبت به یکدیگر متفاوت است. ‎cae‏ 9۳۱ بدین گونه است که زن را پاسخ دهندة مرد قرار داده است. علاقه و محبت اصیل و " پایدار زن. همان است که به صورت عکسالعمل به علاقه و اقدام یک مرد نسبت ه او. پدید می‌آید. از این‌رو علاقه زن به مرد. معلول علاقه مرد به زن و وابسته به . اوست. اگر مردی لز زن خود شکایت دارد. باید بدلند (به طور غالب) در اظهار دوستی و نیاز به او کوتاهی کرده است. و هر زنی که از شوهر خود شکایت دارد» بايد بداند (به طور غللب) در تزیّن برای لو و در تسلیم و اطاعت نسبت به او کوتاهی کرده است. 

صفحه 23:
مرده بزرگترین لطمه به شخصیت زن است. سردی و خاموشی علاقه مرد به و پا ان حیات خانواده است. اما سردی و خاموشی علاقه زن, خانواده راید سور می‌آورد که امید بهبودی دارد و این بهبودی در دست مرد است. این کار برای : قابل تحمل لست که برای حفظ حامی و دلباخته خود به زور و اجبار قانون متوسل کار بزرگترین شکست و ضربه روحی یرای زن است. 

صفحه 24:
زناشویی و احیلنا مدتی زندگی مشترک, به خاطر هوسرانی. همسرش را از خود. سخت مخللف است. اما راه جاره اين نيست که ناجوانمرد را مجبور به نگهداری کند. لین نگهداری با قانون طبیعی زندگی خانوادگی مغایر است. زن می‌تولند با زور قانون. خانه را اشقال نظامی کند. اما نمی‌تواند بانوی ّن خانواده و رابط جذب. احساسات از شوهر و دفع احساسات به فرزندان باشد و هم نمی‌تولند وجدان نيازم به مهر خود با اشباع کند. 

صفحه 25:
اسلام کوشش‌ها کرده که ناجوانمردی و طلاق‌های ناجوانمردانه از میان برود. مردلنه از زنان نگهداری و نگاهبانی کنند. اما اجازه نمی‌دهند که زن به زور و اج زندگی کند. آنچه اسلام کرده است. درست نقطه مقابل کاری است که غربی‌ها کردهلند. ناجوانمرد و بی وفا بچسباند. اما غربی‌ها روز به روز بر عوامل ناجوانمردی و بی‌وفا مرد می‌افزایند. آنگاه می‌خواهند زن را به زور به مرد هوسباز و بی‌وفا و ناجوانمرد ؛ امروزه در بسیاری از نقاط جهان اختیار طلاق مطلقا در دست قاضی است و تنها حکم طلاق را جاری کند. در حللی که به نظر اسلام چنان که گفتیم» وق با زور و اجبار دادگاه زن را در حوادگی از ناحيه مرد خاموش شد نمى7 دلشت, بلكه روال طبيعى فسخ و انحلال خانواده انجام شده و طلاق صورت مىكيرد. . 

صفحه 26:
خلاصه این که از نظر اسلام اگر مرد نسبت به همسرش بی‌علاقه باشد. اسلام اجا مرد داده است و این اختیار و حق طلاق را از مرد سلب نکرده ام ۶ 3 ندانسته است» چرا که عدم موافقت زن با طلاق یعنی زن با لا 98 همچنان محبوب شوهرش قرار دهد که این از نظر روانشناسی برای خود اهلنت نمی‌دلند که با اجبار قانون همسرش را نز به خود علاقه‌مند سازد و او را در کنار خود حفظ نماید. البته آنچه در لین است. وضعیت غللب و عمومی در رولبط و روانشناسی زن و مرد است, هر وجود داشته و نیز زن با رفتار خویش می تولند محبت همسر را جلب کند» غالب و عمومی نیست و قوائین متناسب با عموم افراد. جعل می‌شود. 

صفحه 27:
زن و احساسات یکی دیگر از دلایلی که اسلام حق طلاق را در قدم اول و به طور طبیعی در اختیار مرد قرار داده است و حق طلاق برای زن در شرایط و موارد خاصی می‌باشد. لین است که زنان به دلیل ویژگی‌های روحی و روانی خاص خود معمولا ۰ زودتر از مردان تحت تأثیر هیجانات و احساسات قرلر می‌گیرند و در تصمیمات؛ آنان احساسات نقش موثری دارد. از این‌رو داشتن حق مساوی با مرد در مسأله ‏ ‎Ib‏ می‌تولند خانواده را شدیدا در معرض طلاق و از هم گسیختگی قرار دهده در حالیکه مردان در اینگونه تصمیمات معمولا دیرتر و با تخیر تصميم مى كيرند. شاید یکی از دلایل مجاز نبودن شغل قضاوت برای زنان نیز همین مسأله باشد. 

صفحه 28:
بدهد و یرای این که مرد از این حق و دادن وکالت به زن. صرا صورت وکالت بلاعزل درآید. اين توكيل را به عنوان شرط ضمنی در می‌دهند و به موجب این شرط. زن مطلقا یا در موارد خاصی که فساد اخلافی و ..) می‌تواند خود را مطلقه کند. بنابرلین از نظر اسلام. حق طلاق به صورت یک حق طبیعی برای زن وه یک حق قراردادی و ای وان وود اه ۱۹۵ 

صفحه 29:
اسلام و کاهش طلاق تصور شود که اسلام در زمینه طلاق راه را از هر جهت شرایط و موانع و مقرراتی را برای طلاق قرار داده است كه طبعاً موجب تأخير طلا ‎Se‏ ۱- اسلام طلاق را عملی بسیار مبفوض و منفور معرفی کرده است. یک از زوجین نماینده‌ای از اقوام خویش را یه عنوان داور تعیین کرده تا ۱ بررسی کرده و تمم تلاش خود را بای حل اختلاف بكار برند و ۳7 107 تشخیص دادند. طلاق انجام كيرف قرآن کریم می‌فرماید: «اكر بيم آن داشته باشید که میان زن و شوهر شکاف و جدایی افند. داوری از خا خاندان زن را برانگیزانید. اگر داوران نیت اصلاح داشته باشند خداوند میان 3 خداوند دانا و مطلع لست.» 

صفحه 30:


صفحه 31:
۵- قیار دادن عده در طلاق رجعى و اين كه تا گذشتن زمان عة, توصیه شده| که زن در خانه مرد باشد و نفقه زن در ایام عده بر عهده مرد است و مردا مدت بدون به اجرلى صيغه عقد مىتولند دوباره باكرده و زندكى ‎(ROL‏ ‏سر كيرد. همكى عواملى هستند كه موجبات كاهش وقوع طلاق را فراهم مىسازند. 

صفحه 32:
طلاق قضابی ازدواج روال طبیعی خود را طی نکند؛ یعنی مردنه قصد حسن معاشرت و زندگی » و بروده ‎eg Ore‏ طلاق رضایت می‌دهد. در | دهد. در اینجا اسلام به قاضی 1 نداد. حاکم طلاق می‌دهد. 

صفحه 33:
امام صادق (ع) فرمودند: «هر کس زنی دارد و او را نمی‌پوشاند و نفقه او را نمی‌پردازد. بر پیشوای است که آن‌ها را (به وسیله طلاق) از یکدیگر جدا کند.» آیاتی از قران کریم نیز به اين مسأله اشاره دارند: «هرگاه زنان را طلاق دادید و موقع عده ‎Le ol‏ فرا رسید. يا از آنها به خوبى نكهدار: كنيد و یابه خوبی جلویشان را باز بگنارید. مبادا برای اینکه به آن‌ها ستم کنید. به شکل زیان‌آوری نگهداری کنید. هر که چنین کند باید بدلند که به خوی کرده است.» ۲ «حق طلاق و رجوع دو نوبت است (و بیشتر نیست) از آن پس یا نگهداری و 1 ویا رها کردن به نیکی» 

صفحه 34:
¥ داشت ۳2 % امید به تغيير كردن طرف مقابل بعد از ازدواج 7 نبود تفاهم تكرارى شدن و نبودن هيجان دخالت خانواده ها ‎ee JY‏ مشکلات اقتصادی 

صفحه 35:
نداشتن شناخت وقتی خانواده و خود فرد نسبت به خصوصیات و ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری شریک آینده زندگی‌اش آگاهی ندارند. .با مشکلاتی رو به رو مى شود براى شناخت صحيح. زوجها ابتدا بايد خود را پشناسند و زمانى كه به خودشناسى رسيدند در درجه بعد به دنبال کسی باشند که با توانابىها و ارزشهاىشان هم خوانى اش 525 

صفحه 36:
برای شناختن یکدیگر باید چند ملاک و معیار را مورد بررسی قرار داد. ۱-به لحاظ مذهبی در یک راستا باشنده به اعتفادات یکدیگر احترام بگت ۳۲ نحوه پول خرح‌کردن در زندگی مشترک بسیار مهم است و اگر در لین زمیت طلاق شود. 

صفحه 37:
باعث مقاومت طرف مقلبل لج و لجبازی. دعوا و قهر و در نهلیت می‌شود. پس اگر نمی‌خواهید با طلاق و تبعات لن روبه‌رو شوید. جدی بگیرید. پارها دیده شده که دختران و پسران جوان برای انتخاب همسر متفاوت از خود در واقع نقطه مقلبل خود به لحاظ شخصیتی می‌گردند. ممکن است که دختری اجتماعی با رولبط عمومی قوی به دنبال مردی اجتماعی محدودی داشته باشد. وقتی لین زوج كنار هم قرا ۲۳۲ درک نمی‌کنند و در آینده همین درک نکردن, مساله‌ساز خواهد شد. افراد شریک زندگی‌شان بلید تشلبه شخصیتی را مدنظر قرار دهند و شریکی. که از هر جهت شبیه خودشان باشد. 

صفحه 38:
تفاهم نداشتن سومین دلیل طلاق در جامعه. تفاهم نداشتن است. باید از مهارت‌های زندگی مانند گفت‌وگو کردن» گوش دادن و توانایی < باشند و این را بدانند که با تشکیل زندگی «من» و «منیت» از بین رف «ما» مىشوف هم چنین زوج‌ها باید توانایی سازگاری در هر شرایطی را داشته با كفتوكو كردن به عنوان یک عامل مهم در ازدواج موفق است. زوج‌ها گفت‌وگو هستند تونلیی حل مساله را نيز دارند. متاسفانه از هر ۱۰ را تواتلبى كفتوكوكردن بد شيوه هسب را ارند. بای بهلبن ۰ ۰۲ ۳ با کف وگو حل مسالهای ‎eres ep‏ رت رام ‎PS‏ 

صفحه 39:
تکراری شدن و نبودن هیجان چهارمین علت اختلاف و طلاق ميان زوجهاء تکراری شدن زن و شوهر بای نکر لین را باید دانست که رلبطه زناشویی مانند یک گیاه است و بلید برای رشد آن خراب شدن و پژمرده شدن به آن رسید. منظور این است که حس‌ها و نگاه‌های را دوباره بسازيم. تازگی داشتن برای یکدیگر سبب می‌شود که هر دو طرف مز لحاظ عاطفی به یکدیگر نزدیک شوند و حس مهم بودن را به یکدیگر انتقال دهند. زمانی که زوج‌ها وارد فضای ‎DE‏ مىشوند در واقع اين ييام را براى يكديكر مىفرستند كه «تو براى من مهم نيستى.» اين در حالى است كه هر دو طرف مىتواندد كارهلبى اتجام عند كه برای طرف مقابل تکراری و خسته‌کننده نشود. 

صفحه 40:
دخالت خانواده‌ها پنجمین علت اصلی طلاق را می‌توان دست‌های دخالت‌گری از بیرون دانست:: ‎js sibs‏ بان ~ دخالت خانواده‌ها: متاسفانه بسیاری از زوج‌ها لین مجال و اجازه رابه خانواده‌های‌شان می‌دهت ازدواج در زندگی‌شان مداخله کنند. علت این دخالت به وابستگی فرد ‏ بازمی‌گردد. دختر و پسر وقتی درصده ند قطع کنند و هر کدام از آنها برای پایداری زندگیشان به مدیریت خانواده خود - دخالت امور شغلى و كارى: 1 اهمیت دادن بیش از اندازه به کار و شفل سبب می‌شود که زوج‌ها نتواندد ,5 یکدیگر داشته باشند که بالطبع لین مساله باعث می‌شود محبت در خانواد دانست که شغل همه رندگی نیست بلکه ابزاری برای زندگی است. 

صفحه 41:
-دخالت اهداف شخصی: -دخالت فرزندان: زوج‌ها برخی اوقات به فرزندان‌شان بیش از اندازه بها می‌دهند. به طوری که تصمیمات را فرزندان بر عهده می‌گیرند. 

صفحه 42:
ا* در تمام زندگی های زن و شوهری اختلافاتی از کوچک تا بزرگ وجود دارد که بعضی از اين اختلاقا هرگ ‎5٩‏ اه به طلای و ی و وا و توان با راه حلی بسیار ساده پشت این معضل جامعه. که درحال به دست آوردن رکوردهای بیشماری می باشد و پله های ترقی! را یکی یکی پشت سر می گذارد رابه خاک بمالیم و دیگر شاهد پیشروی این آمار به طرف بالانباشیم. آیا قبل از طلاق و شليد حتی خیلی قبل تر از آن با خود فکر کرده لید که چطور می توان با راه هایی به سادگی لب خوردن از نابودی"خانواده تان جلوكيرى كنيد. اين سوال را از زن و شوهرهلیی می پرسیم که بدون توجه به نابودشدن اول خودشان بعد زندگی مشترکشان و سوم نسل بعد از خود به طلاق فکر می کنند و باعث بالارفتن آمار طلاق می كونة 

صفحه 43:
چند نکته می تواند کلید طلایی رسیدن به گفتگویی سالم و آرام باشد. ‎١‏ ) پیش از بیان دلخوری به همسر, ابتدا کل ماجرا را روی کاغذ ‎ ‏آرامش نسبی شما می شود هم سهم خودتان از دلخوری مشخص می گردد. ماجرل به علت های آن بهتر واقف می شوید. ‏۲) پیش از صحبت و گفتگو سعی کنید خود را به جای همسرتان بگذارید. ۳) پیش از صحبت با همسرتان هرگز موضوع را با دیگران مطرح بدون توجه به علت موضوع پیش داوری و قضاوت کنند. ‏؟ ) در ابتدای صحبت تاکید کنید قصد شما از مطرح کردن رنجش, رسید: 

صفحه 44:
۵ ) سعی کنید هنگام صحبت به نکات مثبت کارهای اخیر همسرتان اشاره ۶) سعی کنید در هنگام گفتگو هرگز خشمگین a ۷ تاکید کنید ممکن است مقصر این ماجرا خودتان باشيد. ) به اشتباهات خودتان هم اشاره کنید و از همسرتان عذرخواهی کنید. ‎)٩‏ ضمن حل مساله حرف هایتان ربا زخم زب کنایه و تحقیر بیان نکنید. ‎ ‎wile (1+‏ حرف زدن همسرتان نشوید و فرصت دهید تا او هم اظهار نظر کند. ‎ 

صفحه 45:
طلاق چه تأثیراتی بر روی کودکان می گذارد؟ * احساس اامنی و هراس از آینده: طلاق غالبا احساس امنیت کودکان را کاهش داده و آنها را نسبت به آینده نگران: می کند. به عنوان مثال: «آيا ما فقير می شویم؟». «آيابه حد کافی غذا خوا داشت؟» «آیا باید به یک مدرسه جدید برویم؟». «آيا مى توانم دوستانم را ببیتم؟»* * ترس از ترک شدن: يس ازطلاق كودى متوجه مى شود كه بكى از والدين ديكر در خلتة ‎|٠000‏ ‏اين مى ترسد كه ديكرى نيز «نايديد» شود و او را تنها بگذارد. * طردشدگی: کودکان طلاق ممکن است احساس طرد شدگی کنند. یادمان باشد کودکان خود ۱ را در مرکز جهان می دانند و بتابراین هر اتفاقی که روی دهد به نحوی به آنها مربوط می شود. 

صفحه 46:
* احساس گناه: کودکان ممکن است به این نتیجه برسند که در طلاق والدین مقصر هستند و به خاطر انجام داده لند 1 روی داده است و بنابراین احساس گناه و شرمندگی می کنتد. ممکن است به این باور برسند که رفتار آنها در طلاق والدین نقش داشته است. 24 

صفحه 47:
* اندوه: آنها مورد حمایت قرار نمی گیرند و ممکن است به شدت دچارافسردگی شوند * اضطراب: و 5 بیشتری را در خلنه برعهده بگيرند. در ضمن ممکن است یکی از والدین یا هر دو آنها از ک کنند. در لین مواقع کودکان که احساس می کنند بزرگ شده اند و دوست دارند کمک نمایند. * تنهایی: كودكان طلاق ممكن است احساس تنهليى كنند و دل شان براى والدينى كه از آنها جدا ث که در کنار کودکان می مانند آنقدر گرفتار مشکلات خود هستند که به فرزندشان نمی رسند. بگنارد و کودکان در جاهای احتمال دارد طلاق بر روی رایطه کودکان با همسالانشان و یا طرد شوند. ۸۷ 

صفحه 48:
« خشم: کودکان گاهی خشم خود را نشان نمی دهند. خشم کودکان زملنیرواجپیدا می کند که دا در اين مواقع كودكان به خاطر آنجه از نظر آنها «فيرضرورى» است از والدين خود مى * افسردگی: افسردگی از تأثیرات مستقیم طلاق محسوب می شود و در واقع یک تنهلیی و طردشدگی به وجود می آید.افسردگی نشانه آن است که کودکان حملیت طلاق دریافت نکرده ان و سخن آخر اينكه فراموش نكنيد برای فرزندتان وقت کافی بگنارید. 

صفحه 49:
و در نهایت: طلاق مبغوض الهی در روایات, کلمات و سيره عملی پیامبر (ص) و اهل بيت (ع) مشاهده می‌شود. مذموم و منفور معرفی کرده‌اند. برخی از روایات بدین قرارند: امام باقر (ع) از بيامبر گرامی اسلام (ص) نقل فرمودند: «جبرئیل آن‌قدر بر من درباره زن سفارش و توصیه کرد که گمان کردم طلاق مرتکب فحشاء قطعی شده باشد سزاوار نیست.» امام صادق (ع) از پیامبر اکرم (ص) نقل فرمودند: «چیزی در نزد خدا محبوب‌تر از خانهای که در آن پیوند ازدواجی صورت می‌گیرد چیزی در نزد خداوند مبغوض‌تر از خانه‌ای که در آن خانه پیوندی با طلاق بگسلد. امام صادق (ع) فرمود: اين که در قرآن نام طلاق مکرر آمده و جزئیات کار طلاق قرآن واقع شده. از آن است که خداوند جدایی را دشمن می‌دارد.» 

صفحه 50:
طیرسی در مکارم الاخلاق از پیامبر (ص) نقل کرده است که حضرت فرمو «ازدواج کنید ولی طلاق ندهید. زیرا عرش الهی از طلاق می‌لرزد.» امام صادق (ع) فرمودند: دهنده را دشمن می‌دارد.» همچنین در روایات اهل سنت. روایاتی فراوان است. در سنن ابن ماجه از پا است که: «مبغوض‌ترین حلال در نزد خداوند طلاق است» یعنی در میان حلال‌ها هیچ چیز به اندازه طلاق. مبغوض.