صفحه 1:
از
( He. hl
عجایب صنع حق تعالی(تحقیق؟*
دانش آموزی)
صفحه 2:
بدان که هر چه در وجود است همه صنع GUS حق تعالی است . آسمان و آتاب و ماه و ستارگان و زمین و آجه بر وی است , چون کوه ها
وییابان ها و نبرها ون چه در کوه هاست از جواهر و معادن ون چه بر روی زمین است از ناع نباتات وین چه در رو بح است از انواع
بغ و باران و برف و تكرك و رعد وبرق و قوس و قَرّح وعلاماق كه در هوا يديد آيد ء
ات حق تعالى ست كه تورا فرموده است تا در آن نظر كنى . يس اندر اين آيات تفكر كن .
آسمان و زمین است
همه عجایپ صنم حق تعلی است و این همه
معنی :
آكاه باش كه هرجه در جهان هستی وجوددارد :همه را خداوندبند مرب , آفریده است. آسمان و آفتاب و ماه و ستاركان و زمين و آنجه بر رمق
زمین است مانند کوه و بیابان و رودخانه و آنچه در کوه ها است از سنگ های قیمتی و معدن ها و آنچه بر روی زمین وجود دارد از گیاهان
كوناكون و آنجه در خشكى و دريا وجود دارد از انولع حيوانات و آنجه كه در میان آسمان و زمین است , مانند ابر و بايان و برف و تكرك و رعد و
برق و رنكين كمان و نشانه هايى كه در هوا آشكار مى شود , همه , شكفتى هاى آفرينش خداوند بلند مرتبه است و اين ها نشانه هايى از خداوند
بلند مرتبه است كه به تو فرمان داده است كه در آنها نكاه كنى . يس در إين نشانه هاى خداوند , فكر و انديشه كن.
ان : أكاه باش / صنع : آفرينش , احسان / تعال : بلند مرتبه / نهرها : جوى ها . رودخلنه ها / جواهر : جمع
جوهر, كوهر ها /معادن : جمع معدن / نباتات : جمع نبات , كياهان / بر: خشكى / بحر : دربا / ميغ ا
Ly glee: / قوس و قزح : رنگین کمان / علامات : جمع علامت , نشانه ها /
ها / آيات : جمع آيه . نشانه ها / تفكر: فكر كردن .
صفحه 3:
در زمین نگاه کن که چگینه بساط تو ساخته لست و جولنب وی فراخ گسترانیده و از زیر سنگ های سخت » آب
های لطیف روان کرده ستا بر روی زمینعی رود وبه تدييج ببرون.مى ليد ؛ در وقت بهار بنكر و تفكركن كه
زمين جكونه زنده شود و چون دیبای هفت رنگ کردد» بلکه هزار رنگ شود .
معنی :
به زمين نكاه كن كه ( خداوند ) چگونه آن را مانند فرشی برای تو ساخته و اطراف آن را وسیع , گسترده است و
از زیر سنگهای محکم , آبهای گوارا , جاری کرده است , که بر روی زمین , جاری می شود و اندک اندک از زیر
زمين بيرون مى آيد و به هنكام بهار , نكاه كن , چگونه زمین زنده و شاداب می شود همانند پارچه ای ابریشمی
, رنگارنگ و زیبا می شود . بلکه هزار رنگ می شود.
بساط : فرش » گستردنی ».هر چیزی گستردنی ملنند فرش وسفره / جولنب : جمع جلنب ؛ اطراف » کناره ها /
فراخ : گشادی » وسعت » گسترده / سخت : محکم / لطیف : خوش گوار / روان : جاری /
دیب : پارچه ی ابربشمین رنگین / بلکه : اضافه بر این » علاوه بر این
صفحه 4:
نگاه کن مرغان هوا و حشرات زمین راحر یکی بر شکلی دیگر و بر صورتی دیگر و همه ازسیک دگر نیکوتر ؛ هر
یکی را آن چه به کار باید » داد و هر یکی را بیاموخته که غذای خویش چون به دست آورد و بجّه را چون نکه
دارد تا بزرگ شود و آشیان خویش چون کند . درمورچه نگاه کن که به وقت خویش غذا چون جمع کند .
به پرندگان آسمان و حشره های روی زمین نگاه كن كه هر یک را با شکل و ظاهری متفاوت آفریده و
هر کدام از دیگری بهتر و زیبا تر است . آن چه که لازم بود به هر یک (موجودات ) داده و به هر کدام ,
ob داده که چگونه غذا به دست بیاورد و از بچّه ی خود چگونه محافظت کند تا بزرگ بشود و چگونه
لانه ی خود را بسازد . به مورچه نكاه كن كه چگونه در زمان مناسب غذایش را جمع می کند.
مرغان هوا : برندكان آسمان / نيكوتر : زيبا قرء خوب قر / آشيان : لانه
صفحه 5:
اگر درخانه ای شری كه به نقش و كج كنده کرده باشند ۰ روزگاری دراز صفت آن گویی و
کنی و هميشه در خانه ی خدایی هیچ تعجب نکنی؟ و این عاا م . خانه ی خداست و فرش وی زمین است ولکن
سقفی بی ستون و ان عَجّب تر است و چراغ وی ماه است و شعله ی وی آفتاب و قندیل های وی ستارگان و تو از
عجایب این غافل . که خانه بس بزرگ است و چشم تو بس مختصر و در وی نمی گنجد .
معنی :
أكر داخل خانه ای بروی که نقاشی و گچ بری کردهباشند ,زمان زیادی, آن با وصف می کنی و از آن کار
تعجّب مى كنى در حالی که هميشه در خانه IAS دنیا | هستی و اصلاً تعجّب نمی کنی و اين دنیاء
غانا ورعزاست و فرش أن + زعين انث و سقف بن ستون آن آسمان است که آين ,سار عجیب است و
چراغ آن ماه است و شعله ی آن , خورشید و چراغدان هایش ستارگان هستند و تو از شگفتی های ای
+ بی خبری , زيرا دنيا بسیار بزرگ است و تو کوتاهنظری و زیبایی ها و بزرگی های آن را , درك نمى كنى.
شوی : بروی / نقش : نقلشی / کنده کرده باشند : کنده کاری کرده باشند / صفت : وصف کردن /
قندیل : جراغ آویز » جراغدان / غافل : بی خبر / مختصر : کم و کوتاه ؛ ناجیز
صفحه 6:
و متل تو چون مورچه ای است که در قصر ملکبی سوراخی دارد ؛ جز غذاى خويش و ياران خ
صورت قصر و بسیاری از غلامان و سریر ملک وی . هیچ خبر ندارد. اگر خواهی به درجه
راهت داده اند تا در بُستان معرفت حق تفالی
چیزی نمی ببند ؛ و از جمالِ
اعت کنی » می پاش و اگر ند
تماشا کنی و بیرون آیی . چشم باز کن تا عجایب بینی که مدهوش و متحیر شوی
tue
ای انسان. مثل تو در این دنیا مل مورچه ای است که در قصر پادشاهی . لانه دارد و جز غذا ويارن خويش به جيز
دیگری فک نمی کند و از زیباپب قصر و غلامان و تفت پادشاء. باخبر نیست . لگری خواهی در حد واندازه ی مورچد
باثی , در همان حد باق بان و لگرغی خواهی مثل مورچه بای به تو اجازه ده ند كه در باغ شناخت خداوند پلند
مرتبه , تماشا كنى واز ...بس از جشم بازكن تا شكفتق هاى جهان را ببينى که شگفت زده و حیران شوی
مثل : وصف حال ؛ داستان ؛به عنوان مثال / لک : پادشاه / جمال : زیبلیبی / سریر : تخت »
اورنگ / ملک : پادشاهی » مملکت / مدهوش : سرگشته » سرگردان / متحیّر : حبران » سرگردان
اداره ی آموزش و پرورش منطقه ای رودخانه
صفحه 7:
خود آزمایی
۱- منظور از واژه ی آیات در جمله ی «پس اندر اين آيات تفكر كن » جيست ؟
نشانه ها و پدیده های عالم هستی .
۲- عبارت « هر یکی را آن چه به کار باید ؛ داد » را توضیح دهید.
هر کدام ازموجودات آن چه لازم بوده » داده است.
۳- بند پایانی درس ( و مثل تو چون مورچه ای ... ) چه ارتباطی با درک شگفتی های هستی دارد ؟
لین که انسان عثل » مورچه ای استکه کر در آبات الهی و موجودات اطراف خود تفگر نکند » قادریبه شناخت
عظمت آفرینش و شگفتی های عالم هستی نخواهد بود.
اداره ی آموزش و پرورش منطقه ای رودخانه
صفحه 8:
که در کتاب های دیگربه وییه قرکن خواندیا شنیده اید »
7 من ی یر هن را در كروه؛ مطرح و درباره ى لذن كفت وكو كنيد. لين ثئر واحى توافيد / بخش های
ديكر همين كنا
یکی از شاعران » پیش امیر دزدان یفت و بر او ثنلیی بگفت . [امیر دزدان] فرموشقا جامه از او بر کنند و از ده » بيرون
کنند. مسکین برهنهبه سرما هصی رفت. سکانبه دنبال وی افتادند . خواستتا سنگی بردارد و سکان را دفع کند.
زمین يخ كرفته بود » عاجز شد. گفت : «اين چه حرام زاده مردمان اند ؛ سنگ را بسته اند و شک را گشاده ».
أمير از دور بديد و بشنيد و بخندید و گفت : « ای حکیم » ازهن چیزی بخواه » كفت جلمه خودمى خولهم اكر انعام
فرمای. امیدوار بود آدمی به خیر کسان مرا به ۰
در لین متنکه از گلستان سعدی انتخاب شده است » جملات» ب
تکرار لمات و فعل ها دیده می شود » نویسنده نثر خود را با شعر همراه کرده است تا تنوع و تأکید ایجاد کند.
صفحه 9:
کار گروهی :
۳- درباره شبکه معنایی موجود در متن انتخاب شده تمرین (۲) کار گروهی » گفت و
كو كنيد.
جلمه » برکندن » برهنه ( تناسبسیا مراعات نظیر)یخ و سرما ( تنلسب ) کشباهم یک
زنجیره با شبکه ی معنابی کسترده ای ایجاد کرده اند.