کسب و کارمنابع انسانی و مشاغلمدیریت و رهبری

قدرت در رفتارهای سازمانی

صفحه 1:

صفحه 2:
قدرت در رفتارهای سازمانی ارائه جهت درس رفتار سازمانی پیشرفته استاد ۰ جناي آقای دکتر غفاری دانشجو: روح اله فتح ‎oll‏ ‏دانشجوى رشته مديريت دولتى- منابع انسانى آذرماه ‎AN‏

صفحه 3:
عناوین ارائه شده در اين مبحث: ‎a‏ قدرت در کلام مولا علی(ع) 0 تعریف قدرت 7 مقایسه رهبری و قدرت | سیاسی عواملی که در رفتار سیاسی نقش دارند اصول اخلاقی و رفتار سیاسی 1 نکات کاربردی برای مدیران(جمعبندی)- | قدرت در عصر حاضر نتيجه كيرى

صفحه 4:
قدرت در کلام مولا علی(ع): خدایا! کسی از قدرت نتواند بگریزد. و هر کس را بگیری از قدرت تو خارج نتواند گردد. گنهکاران از عظمتت نکاهند و اطاعت کنندگان بر قدرت تو نیافزایند. نیج البلاغه- خطبه ۱/۱۰۹ هرگاه قدرتمند شدی توانت را در اطاعت حضرت حق بکار گیر و هرگاه ناتوان کشتی نانوانی ات را ذر نافرمانی خذا قرار ده: نهج البلاغه- حکمت ۳۸۳ اشتواری رای با کسی است که قفارت و دازایی دارده با رفی آوردن قدرت. روی آورد و با پشت کردن آن روی برتابد. نهج البلاغه- حکمت ۳۳۹

صفحه 5:
تعریف قدرت: توان الف در اعمال نفوذ بر رفتار ب» به گونه ای که ب کاری را انجام دهد. که اگر چنین قدرتی اعمال نمی شد آن را به گونه ای دیگر انجام ‎(alee‏ ی ۰ ۱ نان بالقره‌ای که راما باه بالقعل شود یک رابطه وابسته و ۲ این که بر رفتار حوهصاحب اختیار است. مهمترین ویژگی قدرت این است که تابعی وابسته است. هرقدر وابستگی .به الف بيشنتر باشد الف قدرت بيشترى ميتوائد اعمال تمايد.زارائه درسی خاص تنها توسظ فقط یک استاد در یک دانشکده):

صفحه 6:
مقایسه رهبری و قدرت: اشتراکات: از دیدگاه رهبر قدرت وسیله ای برای تامین هدفهاست. تفاوتها: ۱- در مفهوم قدرت سازگاری با هدف گنجانده نشده است. قدرت تنها دارای عامل وابستگی است.ولی در مفهوم واژه رهبری بین هدف رهبر و موضوع مورد رهبری باید نوعی سازگاری و تجانس وجود داشته باشد. ۲- تفاوت دوم در شیوه تحقیق روی این دو پدیده است.بیشتر تحقیقاتی که روی موضوع رهبری انجام میشود. در مورد شیوه آن است.ولی دامنه ‎ee‏ روی موضوع سازگاری تاکید میشود و دامنه آن به ورای فرد کشیده ميشود.

صفحه 7:
پایگاههای قدرت: ۱-قدرت مبتنی بر زور(اجبار ): مبناى اين قدرت بر اساس ترس یا تهدید است . زور مى تواند به صورت تنك كردن عرصه به شخص .محروميت از دسترسى به نيازهاى اوليه »كاهش مزايا ى مادى و منزلتى و انواع تهديد ها بسط يابد ۲-قدرت مبتنی بر پاداش : اگر کسی بتواند چیژی را که دارای ارزش معبت اسث به دیگری بذهد یا بتواند چیزی را که دارای ارزش منفی است از او سلب ‎JS‏ دارای قدرت مبتنی بر پاداش است و پاداشها دارای چیزهای مادی وزمعتوی می باشند که در بخش؛معتوی بیشتر جنبه های منزلتی آن مورد تونجد است: ۳-قدرت قانونی : ساخثار سازمانی آشکار ترین مسیری است که فرد به‌بوسیلهآن مي انواند به پایگاه قارت دسا پابد قدرت قانونی نمایانگر قدرتی است که شخص در سایه پست و مقام سازمانی به دست می آورد ۴- قدرت مبتنی بر تخصص : افراد متخصص که داراى مهارت يا دانش ویژه هستند .می توانند برآن اساس اعمال قدرت نماید از آنجا که تکنولوژی رو به پیشرفت است .سازمانها برای رسیدن به هدفهای خود به متخصصان وآبسته تر ميشوند. ۵-قدرت مرجع : (قدرت الگویی ‎i‏ اين قدرت در سایه تحصینی که فرد از دیگری می کند و آرزویی که براى كك شدن به أن شخص دارد بوجود می آید و ريشه در متابع آرمان گرایانه دارد .

صفحه 8:
وابستگی: کلید درک قدرت زمانی که کسی چیزی دارد که دیگران را وابسته به خود میکند و از این رو میتواند بر آنها اعمال قدرت نماید.پس وابستگی با منابع مختلف عرضه. رابطه معکوس دارد. عواملی که موب وادستکی میشوند: ۱- اهمیت:یرای اینکه وابستگی بوجود آید باید چیزهایی که فرد بر آنها کنترل دارد برای دیگران با اهمیت باشد تا وابستگی بوجود آید. توان کاهش دادن پدیده عدم اطمینان موجب بیشتر شدن اهمیت گروه میگردد و از اینرو قدرت گروه افزايش پیدا میکند

صفحه 9:
۲- منایع کمیاب: مانند تعداد کم اساتیددر برخی رشته های خاص, میتواند برای کار خود در خواست پول بیشتری نماید. زیرا با داشتن تخصص دارای قدرت است. دسترسی بر اطلاعات مهم سازمانی نیز نمونه ای از همین نوع است.

صفحه 10:
قدرت در گروه:ائتلاف آنان که "بدون قدرت اند"و درصدد "کسب" آن برمی آیند نخست میکوشند تا قدرت فردی خود را افزایش دهند ولی اگراین اقدام موثر واقع نشد راه دیگر ائتلاف است. پیوستن به اتحادیه ها نمونه ای از اثتلاف است برای احقاق حق از سوی کارکنان و کارگران. موازدی قابل تامل در خصوص اتتلاف در سا زمانها: -ائتلاف درسازمانها موجب رشد و بزرگی میشود.به نحويكه بزرگی آنان کوچک شدن سازمانها و در نتیجه افزايش قدرت را شامل میشود. - درهرکجا که از نظر متابع:و کازی که باید انجام شود وابستگی درون سازمانی بیشتر باشد احتمال پبدایش و تشکیل ائتلافها بیشتر ميشود. برعکس. در سازمانهایی که واحدهای فرعی خودکفا هستند یا منابع به حد وفور وجد دارد وابستگی بین واحدها کمتر است و در جهت تشکیل ائتلاف فعالیتهای کمتری صورت میگیرد.

صفحه 11:
هرقدر کار یک گروه بیشتر حالت تکرار و یکنواختی داشته باشد افراد بیشتر میتوانند جایگزین یکدیگر شوند و در نتیجه وابستگی بیشتر و احتمال تشکیل ائتلافها بالا میرود. به همین دلیل اتحادیه ها بیشتر مورد اقبال کارگران و افراد با مهارت کمتر واقع ميشود. استاندارد بودن کارها و عرضه نیروی کار ماهر و متخصص بیش از تفاضا نیز موجب رونق اتحادیه ها خواهد شد.

صفحه 12:
قدرت در عمل: سياست هرگاه اعضای سازمان به قدرت خود ‎fos dole‏ بپوشانند گفته ميشود كه سیاستمدار شده اند و بالتبع آنان که مهارت سیاسی بالاتری دارند از پایگاه قدرت خود به شیوه ای موثر استفاده میکنند. رفتار سیاسی: آندسته از فعالیتهایی که به عنوان بخشی از نقش رسمی در سازمان ضرورت ندارند ولی در ام توزیع مایا و کاستیهای درون سازمانی اعمال نفوذ نموده یا در صدد اعمال نفوذ برمی آیند. ندادن اطلاعات به افراد تصمیم گیرنده. شایعه پراکنی. پارتی بازی داد وستدهای درون سازمانی که به نفع طرفین باشد نمونه هایی از رفتارهای سیاسی اند.

صفحه 13:
اهمیت دید گاه سیاسی: کسانی که به رفتار سیاسی در سازمانها توجه نمیکنند و عنوان سیستم سیاسی در نظر نمیگیرند در واقع به سا سازمانهای را به زمانها به دیده یک مدینه فاضله ای مینگرند که روح تعاون و همکاری در آن وجود دارد که همه اعضای سازمان در راستای مناغع سازمانی کام برمیدارند. ولی دیدگاه سیاسی میتواند توجیه کننده بسیاری از مسا ئل باشد از جمله اینکه چرا سازمانها ناکامیها را پنهان و در اعداد و ارقام مربوط به عملکردها دست کاری میکنند تا وجهه بهتری از خود ارائه کنند.

صفحه 14:
عواملی که در رفتار سیاسی نقش دارند: ۱- عوامل فردی:کارکنان و اعضای سازمان که خودکامه و دیکتاتورند یا دارای یک مرکز کنترل خارجی هستند. یا نیاز شدید فردی به قدرت. آزادی عمل امنیت يا مقام اداری دارند کوشش زیادی میکنند تا رفتار ۲- عوامل سازمانی:هر جا منابع سازمانی رو به کاهش رود یا زمانی که الگوهای موجود منابع در حال تغییر است همچنین در فرهنگهایی که از مشخصه های آنها نبودن اعتماد. ابهام در نقش. نامشخص بودن سیستم ارزیابی عملکردها و تصمیم گیریها مردمی باشد فرصت هایی را فراهم میکند تا افراد رفتارهای سیاسی بروز دهند. همچنین اگر فرهنگ سازمانی بر شیوه ای از تخصیص پاداش اصرار ورزد که مجموع برد و باختهای صفر شود.انگیزه کاررکنان برای انجام اقدام سیاسی بیشتر خواهد بود.

صفحه 15:
اجازه مشارکت زیر دستان در تصمیم گیریها تشکیل کمیسیونها و کمیته ها و کنفر انس ها در سازمان همه و همه در راستای کاهش قدرت سیاسی از افراد درون:سازمالی است. تسخیر احساسات: فرآیندی که فرد میکوشد بدان وسیله احساساتی را که دیگران نسبت به وی دارند کنترل کند را گویند. در واقع اگر فرد به گونه ای درآید که نظر موافق دیگران را به خود جلب نماید از این راه سود فراوانی خواهد برد.برای مثال قبل از هر چیزی چنین شخصی میتواند هر نوع شغلی را که میخواهد در سازمان بگیرد و پس از استخدام مورد لطف رئیس واقع شود و در یک محتوای سیاسی ‎biases manual‏ رابه نفع خود برهم زند.

صفحه 16:
شیوه های تسخیر احساسات دیگران: بیشتر توجهاتی که به شبوه های تسخیر احساسات معطوف میشود حول محور رفتارهایی میچرخد که شخص بصورت گفتاری ابراز ميکند. ۱- وصف خويش ۲- تایید نظر دیگران توجیه: توضیح دادن در خصوص موضوعی که سبب نوعی نگرانی شده ۴- عذر خواهی: پذیرفتن مسولیت رویدادی نامطلوب یا ناخوشاین: ۵- ادعا کردن یا خود را ستودن: ۶- مورد لطف و عنایت قرار دادن: اثر بخش بودن شیوه های تسخیر: مذارک و شواهد نشان.میذهد که برفتارهای مربوط به شنیوه های"تسخیر احساسات موثر وآقع ميشوند.

صفحه 17:
اصول اخلاقی و رفتار سیاسی: افراد ضعیف و بدون قدرت در سازمان بیشتر اصول اخلاقی را رعایت میکنند و بهترین دلیلی را که میتوان در این زمینه ارائه نمود این است که آنان هیچ نفع سیاسی ندارند که از آن سوء استفاده کنند.و بالع‌کس افراد قدرتمند و کسانیکه از قدرت بیان بالایی برخوردارند میتوانند خود را از هر اتهام وبدی مبرا سازند.

صفحه 18:
نکات کاربردی برای مدیران(جمعبندی): ۱- اگر مدیر بخواهد قدرت خود را به بالاترین حد خود برساند و بدیتوسپله کارهای گروه یا سازمان را ‎aged a)‏ ای قایسته انجام دمد) باید به گونه ای عمل کند که افراد بیشترین وابستگی را به او داشته ۲- قدرت مسیر دو طرفه دارد. مدیری که میکوشد دیگران را به خود وابسته کند باید بداند که دیگران(بویژه زیردستان) هم در تلاشند او را به خود وابسته نمایند. درواقع او باید در عین بالا بردن وابستگی دیگران به خود» بکوشد تا وابستگی اش را به دیگران کاهش دهد. ۳-مدیر اثربخش بایست ماهیت سیاسی سازمان را بپذیرد. با ارزیابی رفتار دیگران در یک چارچوب سیاسی نوع رفتار آنها را پیش بینی نموده و با استفاده از این اظلاعات استراتژیهای سیاسی ای که منافع شخص و سازمان را تامین ‎ST‏ در پیش بگیرد.

صفحه 19:
۴- قدرت گرچه ناشی از نوعی وابستگی است ولی وقتی محصول اثتلاف باشد يا به در راستای اهداف سازمانی اعمال گرددمیتواند احقاق حق نماید. در واقع قدرت هميشه بد نیست و به شیوه استفاده از آن بستگی دارد. ۵- قدرت سیاسی در سازمانها وجود دارد و بايست اصول اخلاقى درآنها رعایت شود.

صفحه 20:
قدرت در عصر حاضر: در دورانهای مختلف مفهوم قدرت از موقعیت و شرایط خاصی برخوردار بوده است که می توان در سه بخش آنها را دسته بندی کرد : ۰ 1-قدرت زور (خشونت ) : مخفی شدن خشونت در پشت سر قانون برای تعقیب یا حذف شرکت رقیب )) ‏((يا به تعبیری قانون به هیأت خشونت تصعید یافته است‎ ٠ * قدرت زور نارسائی هایی را به همراه دارد که گاهی در قالب تهدید نمایان می شود و گاهی به اجرا در می آید . در زمانی که خشونت ‎ee eee‏ ‎Da te eta See ea es eee ao‏ بی رحمانه و خشونت در ‎cas‏ ناپذیری محض آن است . امروز ابزار و لوازم خشونت مجهز به فکر و مغز می گردند .تسهیلات مدرن موشکی و ماهواره ای با مغزها و کامپیوتر اداره می شوند .

صفحه 21:
۲-قدرت پول (ثروت ) : به مراتب ثروت ابزاری بهتر برای قدرت نسبت به زور است .کیف پر پول انعطاف بیشتری دارد .بجای تهدید و يا تنبیه می توان با آن پاداشهایی داد که با ظرافت تعیین شده است . ثروت قدرتی از نوع متوسط است . ثروت در معرض نابودی و فنا قرار دارد و امکان از بین رفتن آن در هر لحظه و آنی وجود دارد و لذا صاحبان ثروت برای حفظ آن از ابزار خشونت بهره می جویند و سعی می نماید با بهره گیری از داناییثروت و زور را چند برابر نماید . امروزه با پیدایش دولتهای ملی و صنعتی و انحصاری نمودن خشونت و وابستگی رو به رشد ‎aah lide cae‏ ست نا نحمكان جؤامع صتعتى بتوانيد به جاى زور أشكاا أز تروت استفاده كند و اين به معناى واقعى جابجائى قدرت فى باشد . با رشد بخشهاى خدماتى و اطلاعاتى در اقتصاد ييشرفته و با كامييوترى شدن خود توليد كارخانه أاى:قاهيت ثروت الزاماء تغير.مى كند«امروز سرهايه كميانيها:و شرکتها :ساختمانها وماشین آلات محسوب نمی شوند بلکه توان مدیریت و ایده هایی که در کاسه های سر کارکنان تراوش می کند بعنوان سرمایه اصلی تلقی می شود . بدین ترتیب سرمایه از شکل محسوس خود به شکل کاغذ و از آن به شکل نشانه های الکترونیکی تغییر شکل می دهد . امروزه با پیدایش اقتصاد پیشرفته تر پول کاغذی به منسوخ شدن کامل نزدیک می شود . و کارتهای هوشمند الکترونیکی جایگزین فعالیت های پولی و مالی ما می گردد .

صفحه 22:
۳-قدرت دانايى : بهترین نوع قدرت از کاربرد دانایی حاصل می شود بهترین نوع قدرت به سادگی از بین نمی رود با این قدرت نه ننها من تون راه خود را درپیش گرفت بیلکهمی توان دیگران را وا داشت آنچه را می خوآهیم انجام دهند . هر چند هم خلاف میلشان باشد قدرت دانایی با دو قدرت دیگر متفاوت است زیرا زور و ثروت محدود بوده و فناپذیرند ولی دانایی نا محدود و فنا ناپذیر است از یک تفنگ در یک لحظه دو نفر مخالف می توانند استفاده کنند یا یک اسکناس هزار تومانی را فقط یک نفر می تواند خرج کند . بر عکس همزمان دو نفر می انند از همان اطلاعات یا دانش خود به سود يا زیان دیگری استفاده نماید : نفوذ و شكل داده به آنچه دیگران می دانند يا تصور مى کنند که می دانند بخشي از قدرت دانایی است ورود نظام فوق نمادین در عرصه های ایجاد ثروت با کمک دانایی اثر خاصی بر جای گناشته آست : بطور مثال شرکت تلفن و تلگراف بعنوان یکی از سرمایه داران آمریکا در جایگاه والایی قرار داشت که با پدیدار شدن شرکت رقیب تلفن سیار و همراه با بهره گیری از دانش نوین آن را در هم شکست وربه تصاحب بر وت پوداخث: حرکتهای جدید فوق نمادین از عهده افراد پر دل و جرأت و استثنایی بر می آید که هميشه آماده اند به عنوان تکاوران عالم کسب و کار برای به چنگ آوردن قدرت در هر جایی طوفانی بپا ‎ans!‏ (( دانایی قدرت است و قدرت دانایبی است ))

صفحه 23:
نتيجه كيرى : ١-نظام‏ قدرت امروز بطور عجيبى به مبادله اطلاعات و دانش وابسته است و اگر هیچ اطلاعات و دانشی مبادله نشود .هچ نوع ثروت و قدرتی جابجا نمی گردد ۲-جابجائی تاریخی قدرت از دو منبع خشونت و ثروت به طور روز افزونی ‎ee‏ اک ۳-بازگشت به آغاز ولی با تکنولوژی پیشرفته تر در حال شکل گیری می باشد (پست مدرنیسم ) ۴-قهرمان جدید امروز .نوآوری است که دانش و اطلاعات پر تخیل را با عمل ترکیب می کند ۵-در دنیای فته باز خورد مداوم از جریان پر سرعت اطلاعات ,داده ها و دانش توسط گیرنده هایی که در درون تکنولوژی بصورت هوشمند بکار گرفته شده اس آحد می کرد (ر دبتگاههای سکن نوری معاره ها تا پمپ بنزیتها و فرستنده های داخل کامیونها)

صفحه 24:
۶-کشورهای توسعه نيافته و فقیر جهان از جریان پر سرعت کنونی کنار زده می شوند و امکان عرضه موقعیتهای استراتژیکی را از دست می دهند . ۷-کشورهای توسعه یافته با سرعتی شتابان به فراسوی مواد خام در حرکتند . (سوختهای هسته ای و جامد جای سوختهای فسیلی و نفتی را گرفته است . ۸سحرکت جوامع پیشرفته و مرفه به سمت فوق هادیهاست . کاهش اتلاف انرژی موقع انتقال -ترکیبات نانو-بهره گیری اندک از مواد خام بصورت قطره چکانی و ‎EL‏ منایم جدید که اصلاه وجود نفاشته اند (سلولهای بنیادی سفیته های فوق ييشرفته اعزامى به منظومه شمسى و 1 1-از دست رفتن بازار كار جهت كاركران كشورهاى توسعه نيافته بدليل نداشتن تخصص مورد نياز در كشورهاى ييشرفته ١٠-فرار‏ مغزها و انديشه هاى يويا از كشورهاى جهان سومى به سمت هكرهاى فوق نمادین تکنولوژی عرصه دانش و پژوهش. ۱-حال که به برتری شگفت قدرت دانایی به قدرت زور و ثروت بى برديم بايد با عظمی راسخ در جهت اعتلا و شکوفایی خود ,خانواده ,شهر .استان و کشورمان برای بسط و توسعه دانایی گام برداریم .

جهت مطالعه ادامه متن، فایل را دریافت نمایید.
29,000 تومان