صفحه 1:
صفحه 2:
مدیر ی
ی
ال یس J
صفحه 3:
5
مقدمه
بيامبر اكرم (ص): «لا تحصي عجائبه و لا تبلي غرائبه». شكفتيهاي قرآن Ba
تما موتو و تراوریهاي آن که کهتگي hed 5 0
گلبرگهاي فرآن نه تنها صفحه کتاب» که صحیفه آفتاب است. هی 2
نوري در دامئش ميشكفد و سينه سياه تاريكيها را ميشكافد. 7
ee ee از سبد آن شكوفههاي |
«حق» فرو ميريزد و با «باطل» 3
تجلي سخن خوب خداست بر قالب فك رار هه بر تارك تاريخ میدرخشد و
ت را اندیشه میبخشد.
Tine زمان آست که براي همه زمانها و زمینها است.
منشور آزادي انسان است از بندهاي گران و زنجيرهاي پنهان» بانگ بيداري
۷
فرآن» بزرگ معجزه جاودانه است و سترگ رهنماي فرزانه. نه زمانش بير ميكند و
نه زمينش» زمينكير. ستاره سپهر سیادت است و عصاره اعصار رسالت.
قرآنء کتابي است براي تذبر و انقلابي است در تفکر (کتاب انزلناه لیتبروا آیاته).
صفحه 4:
(Cys
قرآن؛ كتاب سعادت بشر ۸
و نه كسي را ياراي تحریف.
براي همه اعصار و قرون. نه در عالم داراي حریف است
قرآن آمد تا انسان را معنا بخشد و زندگي او را جهت؛ سوگيري حیات از خاك تا خداست.
ما همه از خداييم و به سوي او روانهايم (اثالله و اثااليه راجعون).
خدام جهان , هستي را آفرید و مشیّت لطفامیز بر عهده گرفت:« ان ری
nae 3 امتتوات و الا في سن امح اسثوي على العرش ارم
خداوند براي اداره امور جهان» انسان را به عنوان «جانشین» خود آفرید و مدیریت زمین
را بدو 8{ ast orange خلیفة...» (لبتر
Gs 1 رشتگان ان را فرمان داد تا او
06-۰ ) بنا بر این انسان از
ماموریت دارد تا بر جهان هستي
صفحه 5:
چرا قرآن؟
* "ممکن است این سوال به ذهن برسد که کدام يك از ابعاد مدیریت به قرآن مربوط میشو:
و يا اين كه قرآن كدام تئوري مديريت را ارایه کرده است؟
* قرآن كتابي است راهنما و روشنگر که بر فراز همه اعصار و قرون» همه ابعاد
انسانها را جهت میبخشد. قرآن نه تنها در عرصه مدیریت؛ بلکه در عرصه هیچ علمي
تنوري خاصي ارایه نمیدهد؛ زیرا همه تئوریها در همه علوم در روندي تكاملي ر هسپرند؛
متولد ميشوند» میبالند. میدرخشند. کمرنگ میشوند و سرانجام es
جدیدتر راه زوال را پیش میگیرند؛
* اما قرآن و رهنمودهاي حیاتآفرین و جهت وله ان هميشه و هموازاه باظر او
ین مباحث غلمي و فلسفي را به حوزه عقلائیت انسان وانهاده است.
آن» نه نشانه نقص؛ 1 آن است؛ زیرا فرآن راه
عقلي بشر را نمیبندد. يهپردازي نميتواند نظریه
و آخرين نظريه بداند. رك ge ee
نظريه علمي دبگر دز هم شكسته نشده است.
صفحه 6:
پراقرآن؟ (9)
gual * با چراغ «عقل» راههاي پر پیج و خم علوم را ميبيمايد و با قطبنماي «وحي»
سمت و سوي فلاح را مییابد. چراخ عفل بشري بدون جهت نماي وحياني قادر به پیمودن
راه فلاح نیست. عقل بالاترین و آرزشمندترین موهبت الهي است؛ اما بدون راهنماييهاي
فرآن در پمرتن راههای سخت در میماند: 2
۶ _ قرآن براي تفهیم این جقیقت در طي مراحلي انسان را به آزمودن فرا خوانده
و بينظيري خود را در ارایه راه فلاح اثبات کرده است. قرأن در مرحله اول هما 9
از معارضان ميخواهد تا در صورت تولن كتابي جون قرآن ارايه دهند: «قل فأتوا بكتاب”
من عندلله هو اهدي منهما اتبعة أن كنتم صادقين (قصص - ABS
وقتي عجز معارضان را مشاهده میکند» از لنان آوردن حداقل ده سوره مانند قرآن را مطالبه
«ام پقولون افترئه قل فاتوا بعشر سور مثله مفتریات و ادعود من استطعتم من دون
الله ان کنتم صادقين» (هود - 43) 1
* . و سرانجام به مخالفإن و رقيبان در.طول تاريخ و عرض جغرافيا ثابت ميكند كه اكر همه
: همد ارند. نمیتوانند حتي يك سوره مانند سوره قرآن بیاورند: «و آن
oa بسورةٍ من مثله وادعوا شهداءكم من دون الله ان
صفحه 7:
منابع اصلي بحث
اول - قرآن کریم
قرآن کریم» که مجموعه وحياني و اصلیترین منبع هر پژوهش ديني و علمي است چند
نوع مدیریت را ارایه میدهد که همگي اسوه و رآه كشا هستند:
الف) مدیریت خداوندي
این مدیریت؛ بر رب
مذبر» معنا ميكند؟ يعني خدلوند قزر
را نيز دارد و علي رغم نظریه اعتزال عالم را به حال خود ر نوع
مديريت خداوند» آز آيات فراواني قابل استنتاج است و براساس قاعده «تخلقوا باخلاق
الله»» اقتباس از آنء نه تنها ممکن بلكه لازم است.
مديريت ل ا ارو
بيكير آنان» نوع گزینش و انگیزش آنان» از جلوههاي مديريت خداوندي
أست. همچنین اداره > گونهاي ع عد ولد مق » به فعاليت
مشغول است هم از این قبیل است. او ewan شود ز 14
براي مديران و مریدان تبدیل گرید.
يي وحياني
صفحه 8:
منابع اصلي بحث (9)
ب) مدیریت پیامبران
). مديريت ان » غير أ إل خدا مانند ات سبلیما |“ |“
eee re م ال ا
مديريتي از اين سيرههاي مديريتي قابل استنباط و به كاركيري است.
©. مديريت رسول خدا(ص) كه بخشي از آيات قرلن را (در سورههاي احزابء انفال»
حجرات. نور و...) به خويش اختصاص داده است و به بيان جكونكي مديريت رسول
خدا(ص) در ابعاد نظامي اجتماعيء اخلاقي و ادلري مييردازد.
ج) مديريت صالحان
خداوند در قرآن به بيان ويزكيهاي شخصيتهاي صالحي مائند حضرت خضر(ع):
ذوالقرنين(ع) و مادر و خواهر حضرت موسي و نيز ملكه سبا ميبردازدء كه اين بيان
قرآن و ذكر سيره أنان ميتوائد ماارا به اصولي از Cu pre راهنمايي كند.
صفحه 9:
مناخ اصلى بحت ()
لوجت لد
مراد از سنت تفسير رايج آن است كه قول و فعل معصوم(ع) است» هر چند علیالقاعده؛
مبداي نظام مدیریت اسلام بر فعل معصوم(ع)» آشکارتر است؛ به ویژه سیره نبوي و علوي
که بیانگر دو تجربه حكومتي و مديريتي معصومانه در دو مقطع حساس صدر اسلامند.
سنت دیگر معصومین(ع)
در میان دیگر معصومین(ع) روبارويي با حکومت شش ماهه امام حسن(ع) و حرکت
عاشورايي امام حسین(ع) و سیزه آمام رضا(ع) در دوران ولايتعهدي مينواند مورد توجه
قرار گیرد؛ به ویژه که اخیرا در برخي تحقیقات» بر مديريت عاشوراييء به عنوان نمونه
كاملي از مدیریت توسعه و توسعه مدیریت توجه شده است.
در لابهلاي کلمات معصومین؛ مانند امام صادق(ع) درباره مدیریت نامهاي از ايشان خطاب.
به نجاشي؛ حاگم اهواز نوشته شده که مورد توجه اسث. رساله حقوق امام سجاد(ع) حاكي از
بیان مناسبات انساني در مدیریت اسلامي است. 7
صفحه 10:
1 اهَمّیت مدیریت
میگویند: مرحوم cs مجدد و حاج سید میرزا محمد حسن شیرازي فرمودهاند:
«ریاست - منظور مره بوده است - نیازمند به یکصد جزء آست که يك جزء آن
م .و نوداو هشت جزء دیگز آن مذیریت است. این لخن
ار درست استه زيرا ما مشاهده ميكنيم» افرادي كه بسيار عالم و بسيار عاد
اما ميبينيم كه در اداره آمور مسلمین مرجعيتي ندازند. ;
. امام علي(ع) در بیان اهمیت حاکم و مدير در اجتماع میفرماید:
«مردم به زمامدار نیازمند هستند؛ خواه نیکوکار باشد یا بدکار» تا مزمنان در سایه
حکومتش به کار خویش مشغول و کافران نیز بهرهمند شوند. ی
هر اجتماع و گروه بدون رهبر و مدیر» دچار هرج و مرج گشته» سرانجام آن؛ اضمحلال
و نابودي خواهد بود
اميرالمؤمنين (ع) در لين بآزه ميفرمايند:
«والي ستمكرء بهتر از هرج و مرج هميشكي است. »
صفحه 11:
اهُمّیت مدیریت )©(
اما در حکومت رهبر فاسد»
.«
۶ «در حالي که براي مردم رهبري بد یا خوب لازم است.
انسانهاي بدگار» ذت جويي میکنند» تا روزگارش به سرا
در اهقيّت نقش مدير در هر تشكيلات و سازمان از حضرت امير (ع) ميخوانيم:
۰ ور و ل مب عر » استوار و محكم باشدء تا تشكيلات؛ به درستي
اطراف أن محور» طي طریق کند
همچنین امام رضا (ع) درباره سرپرستي در جامعه میفرماید:
* «در مطالعه احوال بشرء هیچ گروه یا ملتي را نمييابيم که در زندگی؛ موق و پایدار باشد»
به وجوه مدیل و بر پرستي که آمور ماذی و معنوي آنان را مديريت نمايد. »
صفحه 12:
از مديريت؛ تعاریف گوناگوني ارایه شده است:
). مدیریت؛ عبارت است از استفاده بهینه از منابع انساني و غیر انساني» =
جهت تحّق اهداف از پیش تعیین شده با توجّه به قوانین حاکم.
©. از ديدكاه خانم «فالت»» مديريت يعني كار كردن اراطريق ديكواة ا
هنر انجام دادن کارها از طریق آنان. " 3
مدیریت. فرآیند به كارگيري موثر و کارآمد منابع مادي و انساني در
برنامهريزي, سازمان دهي» بسیج منابع؛ هدایت و کنترل است.
ace استاد مطهري؛ مدیریت را اینگونه تعریف میکند
«مدیریت انسانها و رهبري آنهاء عبارت است از ee fe Gb کردن و
بهتر سامان دادن و بهتر کنترل کردن نيروهاي انساني و به کار بردن آنها.
«
صفحه 13:
)9( ” ۵ ۰ ”
©. «فيدلر»؛ مديريت را كارهاي معيّني ميداند كه مدير براي رسيدن به اهداف كروه انجام
ميدهد.
©. «مديريت عبارتست از هماهنك كردن منابع انساني و مادي براي نيل به هدف.»
* «اما اكر بخواهيم (جنانكة معمول است) مديزيت را بر حسب عناصر تشكيل دهنده آن (با
وظايف مدير) تعريف كنيم.»
© «مدیریت را ميتوان علم و هنر و متشکل و هماهنگ کردن؛ رهبري و کنترل
فعاليتهاي دسته جمعي؛ براي نيل به هدقهاي مطلوب. با حداکثر کارآيي تعریف کرد.»
©. «مديريت فرآيندي است كه به وسيله آن كوششهاي فرد: به منظور نيل به
ا
صفحه 14:
تعریف مدیریت (9)
0 مدیریت عبازت است از قبول مسئولیت براي هدایت و اداره سازمان به منظور نيل به هدف
مطلوب و انجام مقاصد.»
«cy pe» .© انجام دادن کارها به وسیله و از طریق دیگران است»
0 بعضي هم مدیریت اسلامي را این طور تعریف کردهاند:
«مديريتي كه زمينه رشد انسان به سوي الله (الي الله المصير) را فراهم نمايد و مطاء كتاب و
سنت و سيره؛ و روش پیامبر, 2 ا م
جهت رسيدن به اهداف يك ابعاد مختلف» همانند يك محور و مدار و قطب عمل
مدیریت اسلامي مینامیم»
و
مایت a ee eal sod ee egies
لثم اب محمدي(ص).
صفحه 15:
مدیران براي انتصاب صفات و ويژگيهاي
نَ فان اني A ales ماما فا وَمِن ذرَئْتِي كال لا ينال
و(به خاطر بیاور) هنگامی که پروردگار ابراهیم او را با حوادث گوناگونی آزمایش کرد و او
برآمد؟ خداوند به او فرمود. مت تو زا امام و رهبر مرجم 2 ار دادم
قرو تیز (امامانی قرار بده)» خداوند فرمود: Olay من به
نمعرسد (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاك و معصوم باشند شایسته ان مقامند).
ييام هاز
پیامبران نیز مورد آزمایش الهی قرار مبگيرند. «واذ ابتلى ابراهيم»
برای منصوب كردن افرلد به مقامات؛ كزينش وآزمیش لازم است. «اذ پر
«i
منشا امامت ورافت نیست لباقت است که با پیروزی در امتحانات امن ثابت مبگردد. «فاتمهن».
پستها ومسئولیتها باید تدریجاً و پس از موققیت در هر مرحله به افراد واگذار شود.
«فاتمهن...»
امامت مقامى رفيع و از مناصب الهى است. امام بايد حتماً از طرف خداوند منصوب شود.
«انى جاعلك»
ان
صفحه 16:
مدیران براي انتصاب(0) صفات و ويژگيهاي
تخاب و گزینش افراد. به معيارهاي قرآني ت ae 1
ل ا روود بر (حفيظ و عليم) معيارهاي ديكري
*_ايمان. (افمن كان مومناً کمن کان فاسقا لایستوون )
+ سابقه. (والسابقون السابتون . اولنك المتربون )
۶ هجرت. (والذین آمنوا و لم يهاجروا ما لكم من ولايتهم من شي ع)
* توان جسمي و علمي. (و زاده بسطه في العلم و الجسم )
*_اصالت خانوادكي. (ماكان ابوك امرءسوء)
۰ جهاد و مبارزه. (فضل له المجاهدین علي القاعدین (Leslie Lal
صفحه 17:
مشخصات كلي مدیریت پیغمبر اسلام
عدالت
©. برادري
©. مسجد؛ عبادتكاه و مركز اداري حكومت
نوشتن منشور مدینه
©. تلاش در جهت عدم وقوع جنگ
0. ارسال نامه براي پادشاهان
©. كرفتن بيعت مجدد از.ياران
©. فتح مكه
صفحه 18:
مباني مدیریت رسول خدا(ص)
», وحي الهي
bal .© شورا
مباني سازماندهي اداري
* الف كر
* اب - علم و قدرت و شايستكي
را
۰ چهار نکته قابل توجه در بحث مساوات
).عمل به اصل مساوات
0 زدودن بینش طبقاتي
©. مساوات رن و هرد:
CP مساوات فرمانرول با مردم
د. انتخاب واليان و فرماندهان و كاركزاران
صفحه 19:
نگرشي به حکومت و مدیریت از منظر امام علي (ع)
se 0 3 علی(ع)در نهجالبلاغه» اصول كي حاکم بر نگرش مدیران و وظایف كلي
آنان را در يازده أاصل بررسي خواهيم كرد.
امانت بودن مسئولیت و مدیریت
6 ارزش ابزاري حكومت و مديريت
©. نكرش اخلاقي به مديريت
6. سلسله مراتب و مشاركت در مسئوليتها
©. مسئوليت؛ فرصتي اخلاقي و معنوي
©. عمران و آباداني در كنار وظايف فرهنكي
. ضرورت استفاده از تجارب تاريخي در مديريت
©. حقوق و وظايف متقابل
©. نكرش مثبت و كرامت مدار به انسانها
0 توجه به قدرت و نظارت الهي
0 توجه به مشارکت و نقدپذيري در مدیریت
صفحه 20:
وظایف مدیریت چپ fe
۰ مکاتب مدیریت» شامل دورانهاي زیر میشود :
الف) دوران قبل از مدیریت علمي
ب) دوران مديريتهاي کلاسيك
ج) مکتب روابط انساني
د) تركيبي از ب و ج.
وظایف مدیریت:
برنامه ریزی(تصمیم گیری)
سازماندهی (هماهنگی)
0-هدایت (انگیزش-ر هبر ی-ار تباطات)
کنترل (نظارت-ار زشیابی)
صفحه 21:
دانش مدیریت
۰ داش ریت وف درد ماهر اش دیترء دز جال تطور و تک اسر در دوران
بيش از مديريتهاي علميء مديزيتها به شكل فطري و بدون فزمولهاي مدون و مبين بود؛
مانند واحدهاي تجاري در زمان چینیان و رومیان که داراي يك نوع بينش مديريتي ساده
پوت
ء_ باظهور فردر؛ Saas SS ane ee On ae ع ران
شد و در اوایل قرن بیستم. ee ae خوانندگان بسیار داشت.
مبناي مدیریت وي براساس فناوري بود. به راه افزایش بازده؛ بهبود 7
فنون و روشهايي بود كه كاركران به كار ميبرتد. أو فراد را ابزار میدانست و در طرح
أو بيشتر به نيازهاي سازماني توجه ميشدء نه به نيازهاي افراد.
۰ بعده التون مایو ظهور كرد و نهضت «روابط انساني» را در فاصله سالهاي WOOD
(06600)ميلادي مطرح و جانشین آراي تبلور کرد. او و پیروانش میگفتند كه غير از اين
كه بايد بهترین روشهاي فناوري را براي افزایش بازده مورد توجه قرار داد بايد به
روحيات و امور انساني نيز توجه كرد. Siege See, كر
فناوري و كاري ترجیح دارد و اين را از آزمايشهاي معروف به «هاتورن» به دست
آورده بودند.
صفحه 22:
دانش مدیریت (9)
پیش از التون مایو و فردريك تیلور» دوران اي مدیریت بود که حدود. پنجاه سال
به درازا كشيد و بوروكراسي وبر و رای فايول» شاخصترین آنها است برخي
تكنوكراسي فردريك تيلور را از زمره اين مكاتب شمردهاند.
پلی بهنظر ماد که ريا دورن بسار ees ity اين شا ار
بعضي از صاحبنظران علم مدیریت. جذ پهها است
rae en است.حال pe eee
coast igo bls بافت که مورد تقاق باشد تزبتوانيم از آنها به عنوان ال
موضوعي استفاده کنیم؟
باید گفت که رهبر اصولگرایان که کارش تاسیس اصل در علم مدیریت و سازمان است
و اصول او ذر این علم» معروف استو او را پدر ۱۳ این علم میداننده يعني
enous در اطلاق کلمه «اصل» تردید دارم و اين اصول,» راهنماي
عمل استء نه فانویا. او میافزاید که اصول مدیریت» بیشتر از قوائین طبيعي در معرض
تغییر و تبدیل قرار دارند و تا زماني قابل پيروي هستند که براساس منطقي صحیح و قابل
توج ادا دري رجام شود
صفحه 23:
دانش مدیریت (9)
وقتي رهبر اصولگرایان» چنین عقيدهاي درباره اصول دارد پس دل بستن به این جنگل
و به چنگ آوردن اصل از آن» روا نیست؛ اما با وجود اين» به اصول او توجه ميكنيم.
فایول ضمن بیان این واقعیت که هیچ جيز در مديريت؛ مطلق نیست» روشها و فنوني را
که در تجربه بدانها رسیده بود و آنها رادر تقویت پیکره سازمان یا انجام وظایفت
مدیریت» مفید میدانست به عنوان اصول چهارده گانه مدیریت ارایه دادء
تقسیم کارء اختیار» انضباط وحدت فرماندهي» وحدت مدیریت. وابستگي منافع فردي به
هدف کلي. جبران خدمات کارکنان؛ تمرکز. سلسله مراب نظم. عدالت؛ تبات؛ ابتکار
عمل و احساس ی
او اصول بالا را در سال 060)ميلادي در کتابي به نام اصول فن اداره اعلام کرد
بعدها افرادي مانند آرويك و گيوليك به آرایش اصول یاد شده پرداختند و هم از تعداد آنها
کاستند و هم بزای آن
علامت اختصاري کب ار دادند. واژه POSDCROB 445
هفت عنوان (برنامهريزي؛ سازماندهيء كاركزيني؛ هدايتء هماهنگي, گزارشدهي و
بونجه بندی) لت
صفحه 24:
دانش مدیریت (4)
دانشمتدان امروزينَ مذبریکه» بر سه اصنل مستقد و متفق شدهاند که عبارنند از؛
برنامهريزي سازماندهي و کنترل. وي میافزاید که هماهنگي» ركني از سازماندهي است
و استقلالي در عرض آن ندارد و از این رو نيازي به ذکر آن به عنوان یك اصل see
زیرا مدیریت همان هماهنگي است.
برخي به اين اصول؛ انگیزش یا رهبري را تیز افزودهان. از مجموع آنچه گذشت:
دانسته شد كه اتفاق و اتحادي در زمينه وظايف مديريت و تعداد آنها وجود 2
با اين وجود برنامهريزي سازماندهي؛ هدلیت (رهبري انگیزش, ارتباطات) و کترل :
را بیشتر علماي مدیریت» قبول دارند.
نويسنده نيز اين امر را تأييد ميكند و معتقد است که در يك روند كلي» از دوران بياصلي
به اصولگرايي انبوه و سرانجام» به اصول تقریباً مسلم بالا رسیده است که ميتوان بر آن»
تكيه و اعتماد کرد. این اصول. در حقیقت وظایف مدبریت هستند البته وظیفه هماهنگي»
در ذیل سازماندهي طرح ميشود.
صفحه 25:
مفهوم برنامهريزي
نامهريزي از وظایف بسیار مهم مدیران است و با سایر وظایف آنها نیز لرتباط دارد.
كر شكرة م 8 gaan توي نكي به عمل
بر مبناي تعقل و تفکر آیندنگر و عزم راسخ بر استمرار آن, برايشان ايجاد موشود.
بهعلاوم تحقق اهداف فردي و سازماني نیز مستلزم برنامهريزي است به طوري که حتي
براي نيل به اهدافي بسیار جزيي و زودگذر نیز باید برنامهريزي ش
در واقع نیاز به برنامهريزي از اين مساله ناشي ميشود که همه سازمانها با فعالیت در
يا, ترصدة الند كه متا انع محدود خود را اراي رقع eae و رده
افزایش خود صرف کنند. پوب بابي محيط و وجود تلاطم در آن و
اخيرات محيطي, , بر ضوور تآنکار ناپذیر برنامهريزي ميافزلید aay 66
صفحه 26:
تعريف ae ریزی
a ee 0
كردن رادها و وسايلي كه نيل به آن را میسر ميسازد.
برتاسسريزي عبارت است از فرليندي داراي مراحل مشخص و به هم بيوسته براي توليد
يك منسجم در قالب سيستمي هماهنك از تصميمات .
بر طبق اين تعريف, تصميمكيريهاي مقطعي و نابيوسته و اتخاذ سياستها براي بي
سازمان در زمان جال يا آينده, برنامهريزي نيستند. برنامعريزي فرآيندي است كه ميتوائد
در هدايت سازمان بكار كرفته شود.
به طور كلي اهداف هر برتاماريزي عبارتئد از؛
افزایش احتمال رسیدن به هدف, از طریق تنظیم فعالیتها
© افزایش منفعت اقتصادي از طریق مقرون به صرفه ساختن عملیات,
© متمركز شدن بر طرق دستيابي به مقاصد و اهداف, و احتراز از انحراف لز مسير,
(APO MOPS Seley) SHAS slag jl GL Lee
صفحه 27:
مراحل عمده برنامهريزي
1 شناسايي مقتضیات موجود (فرصتها و محدودیتها)
CO تعیین اهداف کوتاه مدت
© کسب اطلاعات کامل دربارهي فعاليتهاي ضروري
cP طبقهبندي و تحلیل اطلاعات
> ارایه فرضيههايي بر ميناي پیش بيني وضعیت آینده
© جستوجوي بدیلها و برنامههاي جایگزین
ارزيابي بديلهاي كوناكون
بديل مناسب
© + تدریندیزنامههی در عی و عتيباني
10 تنظیم توالي فعالیتها و جداول زماني
0 - بیان کردن برنامهها در قالب ارقام بودجه و برنامه تخصیص منابع مالي
19 ارزيابي میزان پیشرفت کار
صفحه 28:
انواع برنامهريزي
الف - از جنبه ماهیت
0) برنامهريزي age مانند طراحي شهر, طراحي کارخانه, طراحي دفاتر اداري و آنچه به
آرایش فضايي اشیاً مربوط ميشود.
9) برنامهريزي سازمانی: دسته بندي فعالیتها, توسعه الگو یا ساختار روابط كاري بين.
نيروي انساني سازمان, تعریف سلسله مراتب و اختیارات و طبقهبندي مشاغل و توسعه
نيروي انساني.
) برنامهريزي فرآیند: توسعه روشها پا فرآیندها مانند فرآیند ساخت و تولید و تعیین توالي
حرکات و امور مورد نیاز فرایند.
) برنامهريزي مالي: تأمين مورد نیاز در زمان خواسته شده, مدیریت بودجه در
دسترس بزاي استفاده بهینه. بهینه از آن و سرمایه گذاري مناسب. به عبارت دیگر برنامهریز:
مالي ازليه خدمات در قالب پول به دیگر لفراد, بخشهاي سازمان aie ogous
كل ميدق
6( برنامتريزي eee gis, برنامهريزي مربوط به وظیفه اصلي است که سازمان به
عنوان يك وظيفه آم مودهد. برتامدريزي وظيفهاي تركيبي ازابرنامتريزي
فيزيكي, had 9 ee
صفحه 29:
انواع برنامهريزي (9)
9) برنامهريزي عمومي: این برنامهريزي يك برنامهريزي مادر براي کل شرکت, نهاد یا
سازمان است. برنامريزي عمومي ترکیب و انسجام برنامهاي وظيقهاي را باعث شده و
چارچوبي براي ان ازایه ميدهد. برنامريزي عمومي, ترکيبي از برنامريزي Hepp
سازماني و مالي براي پاسخ به اهداف وظيفهاي است.
ب - ان جنبه افق زماني
برنامهريزي را ميتولن از این جنبه در قالب برنامهريزي کوتاه مدت (برنامهريزي عملياتي و
تاکتیکی), برنامهريزي میان مدت و برنامهريزي بلند مدت دسته بندي نمود.
صفحه 30:
انواع برنامهريزي (9)
0- برنامريزي جامع یا استراتژيك
برنامهريزي جامع پا استراتژيك فرآيندي است که اهداف کلان و اصلي
سازمان را تعيين و مسير کلي حرکت سازمان و فعاليتهاي آن را مشخص
ميکند. "برنامهريزي استراتژيك فرآیند اهداف سازمان. و خط مشيها و
استراتزيهايي است كه براي به دست آوردن آن اهداف برگزیده شداند*.
برنامهريزي عملياتي یا اجرايي
tale gels با ترجه بهبرامهريزي جامع و بر مبناي استراتزي هاي
ام ميشود؛ بعني هدف با اهداف كلي سازمان که
2 سا نش eS ري عملياتي؛ به صورت
اهداف جزيي تقسیم ميشود. در برنامهريزي عملياتي سعي ميشود
فعاليتها و عمليات لازم براي دست يابي به هدف مدكور» به صورت
دقیق پيشبيني شود.
صفحه 31:
انواع برنامهريزي ()
برنامهريزي جامع و استراتژيك با برنامهريزي عملياتي تفاوتهايي با هم دارند
که عبارتند از:
* برنامهريزي جامع و استراتژيك در سطوح عالي سازمان انجام ميشود؛ در
حالي که برنامهريزي عملياتي در سطوح مياني و پایین انجام ميگیرد.
*_تاکید برنامهريزي ريزي جامع یا استراتژيك بر اثر بخشي است؛ در حالي"
که برنامهريزي عملياتي به كارايي و بازدهي نظر دارد. در اثر بخشي
هاي اصلي و مهم انتخاب و تعیین شوند؛ اما در
كارايي غرض, دست يابي به هدفهاي تعیین شده با حداقل هزینه و زمان و
حداکثر بازدهي است. به عبارت دیگر در برنا ي جامم با هدف اثر
is ش بر این است که هدفهاي صحیح, انتخاب و كارهاي درست و
د؛ در حالي که در برنامهريزي عملياتي با هدف كارايي؛
تلاش ميشود کارها به درستي انجام شوند.
صفحه 32:
انواع برنامهريزي (9)
در برتامهريزي جامع استراتژیك بیشتر بهمنافع آتي سازمان توجه ميشود؛
اما در برنامهريزي ريزي عملياتي توجه به منافع فعلي است . به عبارت
ديكرء دید برنامهريزي جامع» بلند مدت و دید برنامهريزي عماياتي گوتاه مدت
Gl
در برنامهریزی عملياتي» تنها منایع و امکانات موجود سازمان در نظر گرا 4
ميشود؛ در a که در برنامهريزي جامع» امکانات بالقوه و آتي سازمان نیز
مدنظر قرار
پرنامهريزي عملياتي در مقایسه با برنامهريزي جامع» مخاطره كمتري را در
از
البته بايد در نظر داشت كه اين دو نوع برنامدريزيء د ر,مرحله عمل و اجرا
از يكديكر تفكيك نابذير موباشندء و مرزبندي دقيق بين آنها عملاً ميسر
نیست؛ زیرا آنچه در برنامهريژي جامع به عنوان هدف و خطوط كلي تعیین
ميشوده در برنامهريزي عملیاتی اجرآ ميگردد. يس اين دو نوع برنامهريزي
در عمل با هم پیوسته و جدايي ناپذیر هستند.
صفحه 33:
تصمیم گيري در مدیریت
يكي از ارکان مهم زندگي اجتماعي»رهبري و مدیریت است. ضرورت این
es) Un ajo GS cle us As ls ett میک
. بدون تردید BG
اسلام كه براي همه
بر اساس فرمان غریزه» مديري را بر ميگزینند و از او پيروي مي
انسانها به مدیریت بیش از حیوانهاست و مسلما مکتب نجات
شوون زد ان در تحاف اعسات بزناس روزي و فالون مشخصی را مد ور
است در این مورد نیز سکوت اختیار نکرده لست. از دیدگاه اسلا ضرورت مدیزیت
آنجا است که اگر گرو. میم ی
tls بايد يكي از أن سه را به عنوان مدير بزگزبن. گ روح نظم وا در
اجتماعشان حاكم سازد و جمع را تا حصول نتيجهي مطلوب هدایت کند.
+ مطالعهي تاريخ گذشتگان ما را به نقش و تأثیر مدیریت در ارتقایا انحطاط ملتها واقف
ميسازد. گویاترین تاريخ و ae نمونه» تاریخ اعراب جاهلیت و ظهور پیامبر
اسلام(ص) و دوت اودردهاي بزرك مسلمكان در أن سر ار
صفحه 34:
تصمیم گيري در مدیریت (9)
۰ پيامبر اسلام(ص) در عصر و در مكاني به رسالت مبعوث شد که فضاي جانها و جامعه
را جهل و تاريكي قرا كرفتة بود. اج که دزدي واد نده خوبي را مجاعت.تتصبات
رهايي و تجات ار ور با مدیری oie’ ر کمتری
همان مردم؛ امتي نمونه ساخت ale را عبادت مبارزه با طاغوتهاي
دورني و بيروني را مايي كان Bp hie af gt ge
اخلاسی در کارها را ملات ایمان ميداد ند همین امت در اندك مدتي ت 2
هاي پیامبر چنان قدرتي کسب کنند که ابر قدرتهاي آن روز جهان را در هم
۰ هين امت ياكاشت ماني نه چدلن دورب در هنگای که ملیزیت رهم مت ار سید
طبيعي خود منحرف شد و « شجردي ملعوندي» بني|ميه؛ مديريت جامعه , ور
آلوده به افكار جاهليت غصب كردء.رفته رفته به سقوط و انحطاط كشيده شد.
latins يسياري دير در یت و تا مثبت و منفي مديريت در جيات و مرگ مها
eae BELG) 5 تست تاروع ملا
صفحه 35:
تصمیم گيري در مدیریت (9)
ار رن ی ی رن دهاي خود متوجه سرباز
يشود که ب يکي ی دا ري کم نظيري با دشمن ميجنگد و در مدت کوتاهي دهها
در ميآورد. تادر با از او ميپرسد: « بيش از من هنكامي كه أيران
و آشوب شده بود و Le ان يك تنه دهها نفر را سر مريريدند» تو كجا بودي
age EN از با سادگي مخصوص به خود
Ly alga gs این پاسخ کوتاه مشکل اساسي را بيساماني و بيرهبري
خر سوت
مدیریت و رهبري در هر نوعي که باشدهاز پيشوايي يك ملث گرفته تا فرماندهي ..
لشكر:مسنوليت يك اداره و سرپرستي خانواده و ... در كارآيي اجتماع مربرطه و تحقق
هدفها نقش موتري دارد. ام بديهي است که هر جرکت و طلي اعم عم از فردی وا
اجتماعيباید در چارچوب معيارهاي اسلامي و اعتقادي و با توجه به ارزشهاي مورد قبول
اسلام معنا بيدا ميكند.
ار
es ee و حیثیت
انساني وارد آورد. آن مدیر و مدیریت اسلامي نیست». در برابر اینبینشهاي الحادي
غربی و شرقي و شيوههاي مدیران تریبت شده در آين مکتبها را ميبينيم که آنچه نادیده
گر مشود سان ١ زر لقان الاي اوسا
صفحه 36:
تصمیم گيري در مدیریت (6)
معيارهاي تصمیم گيري
* _مهمترین نكنهاي که در امر انتخاب و اخذ تصمیم وجود دارد این است که
مدير در انتخاب راهها» چه معياري را باید در نظر بگیرد. در مر
اسلامي سه ملاك براي اخذ تصمیم در برابر مدیر قرار داده ميشود:
SS ۰ مدیر موظف است از تمام امکانات موجود استفاده کند تا دریابد که منطق
چه چيزي را اقتضا ميکند و صرفنظر از سليقههاي شخصي و یا سليقههاي
peat RE دهاو را در سر اين دو راهي به کدام راه ميخواند.
۰ عادلانهتر بودن: در اتخاذ يك تصمیم ممکن است گروهي ببرند و در برابرآفرادي
هم متضرر شوند. بديهي است ممکن است این نفع يا ضرر متوجه شخص مدير
بشود. حال در چنین شرايطي است که مدیر اسلامي باید با ارزيابي دقیق و منصفانه
همهي راههاي ممکن را دریاید که عادلانهترین راه کدام استد و در پرتو کدام تصمیم
افراد بيشتري به حق خویش ميرسنده یا نفع بيشتري براي سازمان حاصل ميگردد.
صفحه 37:
تصمیم گيري در مدیریت (9)
رضایت تودهها: علاوه بر صحیح بودن و عادلانه بودن تصميم؛ اسلام به لفکار عمومي
اخترام مگذارد و اساسا یکی ز معيارهاي قضاوت و ارزشيابي در زمينهي
مدیریت راءقضاوتهاي مردم در مورد مدیر ميداند. امام علي (ع) در همین
زمينه به مالك اشتر مينویسد:
«همانا افراد شایسته راء از سخناني که خدا در مورد آنها بر زبان بندگانش جاري
میسازد؛ ميتوان شداحت»-
مدیر موظف است با شناخت دقيقي که از جامعه و نیازها و نظریاتشان به
Mage ie ue eee eae
laos نباشد. امام علي (ع) ميفرماید:
و باید بهترین و مطلوبترین کارها در نز پر حق و فراگیرتر
از بظر سالت ر کر بر دارنده تر از نظر خشنودي وازضات تودمایت
صفحه 38:
آیاتی درباره برنامه ریزی
خصدئم فذروة في سنبله إلا ليلا ما تأاکلون»
(يوسف در جواب) كفت: ا صر رص
راكه ميخوريد؛ در خوشهاش كنار
نکتههاء
بوتف ( ) بدون گلایه ٍ شکوه از رفیق که چرا او را فراموش کرده و بدون لنكه قيد و
شرطي براي خوات باشاه تین کند» فوري به تعبير خواب برداخت: زیر(
کتمان دانش به ویژه در هنگام نياز جامعه به آن» امري به دور از شأن انسانهاي پاك
و نیکوکار است .
یوسف به جاي تعبیر خواب. راه مقابله با قحطي را با برنامهاي روشن بیان کرد تا نشان
دهد علاوه بر علم تعبیر خواب» قدرت برتامهريزي و مدیریت دارد.
علم كشاورزي و سيائنت تخيره سازي والزوم صرفهة جوبي در مصرف از اين آيه
استفاده ميشود.
صفحه 39:
آیاتی درباره برنامه ریزی(9)
خدا باید براي رفاه مردم» فکر کنند و طرح دراز مدت و کوتاه مدت داشته باشند. (تزر عون
بيامها:
مردان
سبع
گندم اگر به خوشه باشد بر عمرش اضافه ميشود. (ذروه في سنبله ) 3
ميتوان با برنامهريزي, خود را براي مقابله با حوادث طبيعي همچون قحطي. زلزله و سبل آماده
كرد. (فدروه في استنبله )
برنامهريزي و تدبير براي آينده؛ منافاتي با توكل و تسليم در برابر امر خدا ندارد. (فذروه في سنبله)
(با تدبير به استقبال تقدير برويم ). ا
طرحها بايد قابليت عملي داشته باشند. (فذروه في سنبله ) (بهترين شيوه عملي در آن زمان بدون سيلو
و تكنولوژي واگذاردن گندم در خوشه ts
هر تلخي بد نیست. همین قحطي مقدمه ي حاکمپت یوسف شد وهمچنین مقدمه صرفه جويي وکار
بيشتر در ميان مردم كشت . (تزرعون؛ فذروه؛ الآقليلا).
area جويي امروز خودكفايي فردا و اسراف امروز نيازمند شدن فردا را به دنبال دارد. (قليلا ممّا
تاکلون
آینده نگري و برنامهريزي بلند مدت براي مقابله با مشکلات اقتصادي جامعه. لازمه مدیریت کشور
است . (تزرعون ... فذروه ... الا قلیلا)
کنترل a بر روند تولیه و توزیع؛ در شرایط بحراني امري ضروري است. (تزر عون ...
فلز وه -م
(0- روياي کافران نیز ميتواند بیانگر واقعیتها و حاوي دستورالعملهايي براي حفظ جامعه باشد.
صفحه 40:
آیاتی درباره برنامه ریزی(9)
2 7 “tf ele a
من all Ge Se fellas ae y as»
» کم الا نم علیه توکلت وغلیه فلیتوکل المتوکلون 11
ترجمه:
و (یعقوب) گفت: اي پسران من (چون به مصر رسیدید همه) از يك دروازه (به شهر) وارد
es Soe iach Cat سس شم
من با این سفارش) نميتوانم چيزي از (مقدرات) خدا را از شما دور کنم. فرمان
براي خدا نیست. تنها براو توکل ميکنم و همه توکل کنندگان (نیز) باید بر او توکل نمایند.
پیامهاز
عاطفه پدري حتي نسبت به فرزندان خطاکار از بین نميرود. (ee).
چاره انديشي وتدبیر براي حفظ سلامت فرزندان لازم است. fe)
از بهترین زمانهاي موعظه يندهايي لست كه در آستانه سفر گفته ميشود. بعقوب در آ
سفر كفت: (يا بنيّ لاتدخلوا من بآب واحد)
جلو حتديد (GaSe AES esse
بیگانه عامل سوء ظن و سعایت است . (لاتدخلوا من باب واحذ)
صفحه 41:
آیاتی درباره برنامه ریزی()
لطف و قدرت خداوند را منحصر در انتخاب يك راه نپندارید. دست او باز است و
ميتواند از هر طريقي شما را مدد رساند. (لاتدخلوا من باب واحد)
هم احتیاط و محاسبه لازم است (لاتدخلوا...) و هم توکل به خداوند ضروري است .
زليه توت
مدیر خوب باید علاوه بر برنامهريزي حساب احتمالات را بکند» زيرا انسان در ادارمي
امور خود مستقل نیست. يعتي با همه محاسبات و دقتها باز هم دست خدا پاز است و
تضميني براي انجام صددرصد مخاسبات ما نيست . (وما اغني عنكم من الله من شيء )
به غير خدا توكل نكنيد. (عليه توكلت ) جرا كه او به تنهايي كفايت ميكند (وكفي بالله
وكيلا) واو بهترين وكيل است (نعم الوكيل )
يعقوب هم خود توكل كرد و هم ديكران را با امر به توکل تشویق نمود. (توکلت ..
فلیترکل ...) ۲
را رد ی ی
حاکم مطلق هستي خداست .(ان الحکم الانله )
در رواياتي نیز به موعظه در آستانهي سفر اشاره دارد.
در روازات ميهوانیم: تجاز تمام ثروت خود را در يف راه سرمایه گزاري نکنندء تا اگر
راهي cs شور ارفا ely fy SSS
صفحه 42:
آیاتی درباره برنامه ریزی(9)
آیه 00 سوره دخان
ly * بعِبَادِى لَيلاً إنكم مُتَبْعُونَ »
ترجمه:
* يس (به او كفتيم:) بندكان مرا شبانه کوچ بده» زیرا که شما تحت تعقيب (فرعونيان)
صفحه 43:
ساز ماندهي
سازماندهي وظايف وو اختیارا- او مستوليتهاي واحدها و پستها مشخص شده و نحوه
هما و ارتباط بين هم مر
* براي سازماندهي بايد مراحل جهاركانهاي به شرح زير طي شود:
مرحلهاول تقسیم کل سازمان در قالب چند بخش عمده (تقسيمبندي افقي)
مرحله دوم: ایجاد ارتباط میان سطوح سازماني با توجه به اختیارات آنها (تقسیم بندي
عمودي)
مرحله سوم: مرتبط ساختن سلسله مراتب سازماني (تركيب ١
مرحله چهارم: جايابي براي کارکنان و تثبیت نیروها
صفحه 44:
مباني سازماندهي
مبا نی سازماندهي عبارنند از : سازماندهي بر ميناي وظیفه
سازماندهي بر مبناي محصول
سازماندهي برمبناي فرآیند
سازماندهي برمبناي ارباب رجوع یا مشتري
و سازماندهي بر مبناي ناحیه جغرافيايي
صفحه 45:
ساختار سازماني
۶ مجموعه راههايي است که کار را به وظایف مشخص تفسیم ميکند و هماهنگي میان آنها
Pals
ساختار سازماني باید:
٠ توان تسریع و تسهیل تصممگيري»
۰ واکنش مناسب نسبت به محيط و حل تعارضات بين واحدها را داشته باشد.
۰ ارتباط بین ارکان اصلي سازمان و هماهنگي بین فعاليتهاي آن
۶ _ و بیان ارتباطات درون سازماني از نظر گزارشدهي و گزارشگيري»
* از وظایف ساختار سازماني است
صفحه 46:
eee ۰ تمايز قايل شد. ساختار سازماني که مفهوم
fs بهوسیله نمودار سازماني نشان داده ميشود (800 151
.(Rosenzwieig 1988, 1
ساختار آبینه تمام نماي:
۰ قواعد» مقررات؛
* رويدهاء استانداردهاء
جايكاه تصميمكيري»
نحوه ارتباطات؛
* تفكيك بخشهاي مشاغل
۶ _ و تلفیق آنها و سلسله مراتب اختیارلت است.
صفحه 47:
آیاتی در باره سازماندهی
Pate
66 أن آیه 3 (0
لم صن مي لهم ار كل من أنصتاري إلى لله كال الحارئُون تخ ناد لله آنا باه ۱
4 - تلاش عیسی (ع) برای تشکل بخشیدن و سازماندهی به جبهه مزمنان» عليه جبهه كفر
0-2 قال من اتصاری الی ال
> - نقش منازماندهی و تشگل در بيشبرد اهدافت
tee قال من انصاری الی ال
جمله «قل مق انصارى». بيانكر تلاش عیسی (ع) برای سازماندهی است و طبعاً در پیشبرد
هدف داشته است.
-لزوم تشگل و جبهه گیری مومنان» در قبال جبهه کفر
من انصارى الى الله
صفحه 48:
آیاتی در باره سازماندهی(9)
سوزه کیف eae eg POM
SI EI ta; جنشنوتا کما نکم ول مَرو بل زعنثمآلن Nes ideal
«و صف کشیده بر پروردگارت عرضه میشوند و خدا میگوید: به راستی تنها نزد ما آمدید
همان گونه که اول بار شما را آفريديم. شما در قدرت ما شك نداشتید بلکه خیال میکردید
برای حسابرسی شما موعدی قرار نخواهیم داد.»
)- روز قيامت؛ تمامی انسانها - گرچه خود نخواهند به بيشكاه بروردكار عرضه خواهند
لد
و عرضوا علی ربّك صفا
مجهول بودن «غرضوا» نشانگر آن است که انسانها ناگریز از حاضر شدن نزد خداوند
هستند و از خود اختیار ندارد.
- حضور انسانها در قیامت با صفوفی منظم و سازماندهی شده خواهد بود.
و عرضوا على ربّك صفا
صفحه 49:
آیاتی در باره سازماندهی(9)
واردففانلی نو قال یا بشزی هذا غلام سوه بحتاعة
و(يوسف در جاه بود تا) كارواني فرا رسيد و مأ مور آب را فرستادتد. بن او دلو خوة زايد
ee eee . مأمور آب فریاد زد:
مُژده که این پسري است. لو را چون کالایی بتهان داشتند (تاکسي ادعاي مالکیت نکند
در حالی که خدارند بر slaps poll aa و ) 7 A
بيامها:
)- تقسيم كارء يکي از اصول مدیریت سازمان دهي و زندكي جمعي است. (واردهم ) به
معناي مسئول آب آوردن اسنت.
© گروهي حتي انسان راء به دید کالا مينگرند. (یضاعه)
ضحد تمان جو ل ار را ری ترا
)
(اسزوه .... والله علب
<P وقتي خوديها حمايت نكنند؛ خداوند از طريق بيكانكان حمايت ميكند. (برادران يوسف
رفنند» ولي قافلهاي ناشناس لمد).
صفحه 50:
تحلیل قرآني سازماندهي
طبق يك تقسيمبندي معروف که شهرت روايي نیز دارد:
فرشتگاني مانند جبرئیل» مامور ابلاغ وجي به رسولان خداء
میکانیل مامور تقسیم ارزاق و معیشت.
عزرائیل مامور گرفتن جان
و اسرافیل مأمور دمیدن در صور هستند
كه اين حاكي از تقسيم كاري دقيق است
و از ظاهر بعضي آيات بر ميآيد كه هر كدام از اين فرشتكان» سازمان و فرشتكان تحت
آمري دارند. «آنجا که گرفتن جان را به ملانکه نسبث ميدهد.>> معلوم ميشود كه آنها
تحت امر ملك الموت (عزرائيل) هستند.
سوره مباركه قدرء از روحالامین» که همان جبرئیل است در رأس فرشتكاني كه در شب
قدر به زمین و به میان احیاگران ارسال میشوند: نام میبرد.
« در جنگ بدر؛ حنین؛ احد و دیگر جنگها عدهاي از آنها در قالب واحدهاي سه هزار نفره
يا پنج هزار نفره به کمكك مجاهدان اسلام میآمدند.»
صفحه 51:
تحلیل قرآني سازماندهي
از سازمان دقیق فرشتگان» معيارهاي دقيقي را ميتوان براي سازماندهی اسلامي اتخاذ کرد
که عبارتند از:
). اصل تقسیم کار
اصل هماهنگي
> اصل اطاعت پذيري
لصل سلسله مراتب
0 اصل وحدت فرماندهي
©. اصل نظارت
صفحه 52:
اصول سازماندهي در حکومت پیامبر
. لصل اطاعت
«هر کس از رسول اطاعت کند؛ به تحقیق از خدا اطاعت کرده است».
۵ اصل سسله مراب
«اي كساني که ایمان آوردهاید! اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد بيامبر خدا را و اولاامر
(وصاياي بيامبر) را و هركاه در جيزي نزلع داشتيد» آن را به خدا و بيامبر بازكردانيد و
از آنان داوري بطلبيدء اكر به خدا و روز رستاخيز ايمان دلريد. اين (كار) براي شما بهتر
و عاقبت و پایانش نیکوتر است».. 2
6 اصل ولایت و اولویت . .
«پیامبر نسبت به مزمنین از خود آنان اولي است».
. اصل سندیت و حجیت دستورها و قوانین رسول خدا(ص)
«آن جه را بيامبر براي شما آورده است؛ بگیرید و از آن چه شما را باز میداد بایستید».
9. لصل مرجعیت رسول, در منازعات و مشاجرئت و اختلاف نظر
«نه چنین است به پروردگارت سوگند, ابمان مردم حقيقي نیست؛ مگر اين که در مشاجرنت و
دفات؛ تو را به عنوان حاکم و داور بپذیرند». اگر در لمري نزاع و اختلاف کردید؛
حل آن را به خدا و رسول رد کنید».
صفحه 53:
اصول سازماندهي در حکومت پیامبر(0)
0. اصل استیذان از رسول خدا(ص)
- مزمنان واقعي كساني هستند که به خدا و رسولش ایمان آوردهاند و هنگامي که در کار
مهمي با او باشند» بیاجازه او جايي نمیروند. کساني که از تو اجازه میگیرنده به راستي به
خدا و پیامبرش ایما آوردهاند. در این صورت. هرگاه براي بعضي کارهاي مهم خود از
تو اجازه بخواهند به هر يك از ee Sy ae مين | اجازه رد ۱۳
اسهد لمر دن NEO hss مر ردو رمهریای اس 5
©. اصل لزوم احترام به رسول خدا(ص)
«صدا زدن بيامبر را در ميان خوده مانند صدا زدن یکدیگر قرار ندهید».
deel تمرکز در آمور مالي
هركونه غنيمتي به دست أورديد « خمس آن براي خدا و پیامبر و براي ذيالقربي و
يتيمان و مسكينان و دز راه ماندكّان است».
©. اصل مركزيت بيامبر(ص) نسبت به اطلاعات و كزلرشها:
«هنگامي که خبر: Sa eee ee
در حالي که | ten Bo) شوایان - که قدرت تشخیص کافي دارند باز گردانند؛
از ريشههاي مسایل آگاه خواهند شد و اگر فضل و رحمت خدا بر شماً نبوده جز عده
كمي همگي از شیطان پيروي میکردید».
صفحه 54:
هدايت
۶ سومین وظيفهي مدیر هدایت است.
مديراني که به خوبي از عهدهي وظیفه برنامهريزي بر ميلینده و لز الگوهاي مناسب و
شيوههاي درست براي سازماندهي امور بهره ميگیرنده اگر ندانند چگونه وظایف را
هدایت کنند»و نتوانند نقش عامل انساني را در دستيابي به نتایج مورد انتظار درك
کنند.وظایف مديريتي خود را نميتوانند به درستي اجرا کنند.
وظيفهي هدایت شامل انگیزش» رهبري و ارتباطات است.
صفحه 55:
آیاتی در باره هدایت
آیه صوره فاتحه
اهیتّا الصنرَاط المُستَقِيمَ
ترجمهء
«ما را به راه راست هدایت کن.»
) - درخواست هدایت به صراط مستقیم. مهمترین خواسته انسان عارف به مقام الهی است.
«الحمد لله ... لياك نستعين. إهدنا الضرط المستقيم»
© - لزوم دعا به دركاه الهى براى دستيابى به صراط مستقيم
«اهدنا الصرط للمستقیم»
- ستایش خدا و اظهار عبودیت به درگاه او از آداب دعاست.
«الحمد لله زب العلمين ... إهدنا الصرط المستقيم»
6 - انسان همواره نيازمند هدايتهاى الهى است.
«إهدنا الصرط للمستقيم»
© - درخواست هدايت به «صراط مستقیم» شایستهترین مورد برای استعانت از خدا
«ایاك نستعین. اهدنا الصرط العستقیم»
© - انسان بدون یاری شدن از جانب خداء از راهیابی به صراط مستفیم ناتوان است.
صفحه 56:
آیاتی در باره هدایت(9)
«اهدنا الصرط المستقیم»
- یکتاپرستی و تنها از خدا یاری جستن» «صراط مستقیم» است.
«إياك نعبد و إياك نستعین. |هدنا الصرط المستقیم»
0 - ایمان به خدا و صفاتش» «صراط مستقیم» است.
«الحمد شرب العلمین ... اهدنا الصرط المستقیم»
6 - هدایت همگان به صراط مستقیم» آرمان انسان موحد است.
«اهدنا الصرط المستقیم»
0 - هدایت دارای مراتب و مراحل بسیاری است.
«اهدتا الصرط المستقیم»
0 - دعا به درگاه خداء نقش موثری در دستیابی به هدایت دارد.
«اهدنا الصرط المستقیم»
© - از امام رضا (ع) رولیت شده: «اهدنا الصراط للمستقیم» |سترشاد لدینه و اعتصام بحبله و
ee ee
Ce «اهدنا الصراط المستقیم» در < ا ...
.»... او و طلب مزید معرفت پروردگار عز و جل است
صفحه 57:
آیاتی در باره هدایت(9)
© - از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود:... «الصراط المستقیم» صراط الانبیاء و هم
الذين أنعم الله عليهم
... «صراط المستقيم» راه انبیاست و آنانند که خداوند به آنها نعمت بخشیده است».
0 - «عن رسول ال (ص) آنه قال: [فی قول ail عز و جل] «هدنا الصراط المستقیم» دین .
الله الذى نزل به جبرئيل (ع) على محمّد (ص)
از رسول خدا(ص) روايت شده كه [درباره سخن خداى عزوجل] «إهدنا الصراط المستقيم»
فرمود: [مراد از صراط مستقیم] دین خداست که جبرئیل آن را برمحمّد (ص) نازل كرده
است...».
© - «عن رسول الله (ص) و عن على (ع) فى معنی «صراط للمستفیم» انه کتاب ال
از رسول خدال(ص) و على (ع) روايت شده كه مراد از «صرلط المستقيم» كتاب خداست».
9 - از امام صادق (ع) روایت شده است كه: «الصراط المستقيم» أميرالمؤمنين على (ع)
«صراط مستقیم» (راه) امیر المومنین علی (ع) است.
صفحه 58:
آیاتی در باره هدایت(6)
آيهمسوره فاتحه
ot pyle Cul gall Lp یه ولا این
ترجمه:
«راه کسانی که به آنان انعام کردی» که نه مورد غضب توأند و نه گمراهند.»
- تقسیم انسانها به ثابت قدمان بر هدایت و مغضوبین درگاه خدا و گمراهان» از
طبقه بندیهای مردم در قرآن «صرط الذین انعمت علیهم غیر المخضوب علیهم و
لاالضالین»
مراد از «نعمت» بر «لنعمت علیهم» به قرینه فراز های قبل و بعد. نعمت هدايت است؛ نه
نعمتهای مادی. علاوه بر اينكه همه موجودات؛ حتی کافران؛ از اين نعمتها برخوردار
هستند.
- گروهی از اتسانها برخوردار از هدایتهای ویژه الهی و بهره مند از مراحل والای آن
صرط للاین انعمت علیهم
چنانچه گذشت مراد از «نعمت» نعمت هدایت است و چون درخواست کنندگان این نعمت
خود از هدایت یافتگان هستند. مقتصود از آن» هدایتی ویژه است.
© - هدایت به صراط مستفیم» از نعمتهای بزرگ خداوند است.
صفحه 59:
آیاتی در باره هدایت(9)
یم
مر هدایت ثابت قدم نماندند و در زمره غضب شدگان
ا
مر ب علیهم و لاالضآلین»
برداشت فوق بر اين اساس است که «غیر المغضوب» صفت احترازی برای «الذین لنعمت»
اشد. tes Ue ly دلب اک بوني هدایت یافتگان سه گروه مشوند: اک راه
پافتگانی که دست از هدلیت قستهو" «مغضوبين» مبشوند. © هدايت يافتكانى كه در
بین راه گمراه شده و از «ضالین: ی 0 هدايت پیشگانی که تا آخر بر صراط
مستقیم پایدلر میمانند.
© - هدایت یافتگان نیز در خطر قرار گرفتن در زمره غضب شدگان و یا گمراهان هستند.
صرط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لالضالین
خداشناسان موحد؛ خواهان هدایت به رله ثابت قدمان بر هدایت هستند.
اهدنا الصرط المستقیم. صرط الذین لنعمت علیهم
صفحه 60:
آیاتی در باره هدایت(9)
۵ - «صراط مستقیم» راهی است از به انجراذ
i به سوی خدا که هرگز به انحراف تمیگر |
اهدنا الصرط المستقیم. صرط للذین انست علیهم yo 2
a é ۱0
الگوهاو نمونههای عینی راه یافت ن» دارای نقث 3 ۳
5 افتگان» دارای نقشی مهم در نیل به صراط مستقیم و سلوك
إهدنا الصرط المستقيم. صرط للذين انعمت عليهم
© - نعمت داده شدگان (هدایت یافتگان)» کسانی هستن é خدا واق
er: کر سم ان)» کسانی هستند که مورد غضب خدا واقع نشده و به
صرط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لاالضالين
صفحه 61:
آیاتی در باره هدایت()
3 سوره بقره آیدم:
sitll 6S 4 G5 Y Cust a
ترجمه:
«اين كتاب كه هيج شكّى در آن نيست هدايتى است براى تقوابيشكان.»
) - قرآن كتابى كامل و با عظمت است.
ذلك الكتب
© - كتابت آيات قرآن و تدوين cal يس از نزول آن بر بيامبر (ص) انجام شده است.
ذلك الکتب
© - قرآن كتابى متقن و منزه از هر گونه زمینه تردید افکن و شبهه ساز در حقانیت آن است.
الاريب فيه
صفحه 62:
آیاتی در باره هدایت(9)
ان قرآن بر هدلیت و تربیت انسانهای پرهیزگار دلیل و گواهی کافی بر اتقان و
حقانيت أن است.
الاريب فيه هذى للمتقين
«هذى للمتقين» به منزله استدلال براى جمله «لاريب فيه» است.
6 - قران کتاب هدایت و راهنمای اهل تقوا به ماحل والای آن است.
هذى للمتقين
ح - هدايت داراى مراتب و مراحل است.
- هدايتهاى قرآنء به دور از هر كاستى و بيراسته از كمترين بيامد ناهنجارى است.
هذى للمتقين
ا ل ما است. به كاركيرى مصدر به جاى اسم
فاعل اشاره به اين ت دارد هدایت است؛ Lf clas
ار رد که قرآن محض یعتی رهنمودهای قرآن
مستلزم هیچ ضلات و مشوب به هيج گمراهی و سردرگمی تیست.
صفحه 63:
انگیزش
* تعریف: انگیزش عبارت است از. که کارکتان را به آغاز کردن. جهت دادن و
تداوم رفتار و فعالیت تحريك میکند.,[بوري و همکاران» 196 ص 6۳25
* انكيزش يعني نيروهايي که موجب میشوند افراد به گونهاي خاص رفتار کنند.
(گریفین: 990 (PPPs
* انگیزش را ميتوان حالتي دانست که افراد را به تحقق و تداوم رفتار خاصي یل ور
ت و چرايي فعالیتها را مفخص میشازد
* براي أينكه فردي به یی از عملکرد برسد باید بخواهد که کار را انجام دهد
)رد کار رجا هد اللي ماقو و1 لجار كر ردير إخار
Olen eed هر باه از این ز مهاب تاره بط یی ند مور هد
7 یفین؛ 00008 ص ©00)
صفحه 64:
نیازها
يكي از پیش فرضهاي |ساسي در مدیریت اسلامي را ميتوان چنین بیان کرد
* وم ا يت لور تت ع بترا تدر عا العا زا در تیاعر
براورده سازد»:
* . بر اساس منطق قرآني ميتوان نيازهاي انساني را در ابعاد زيستي,رواني - عاطفي»
معرفتي و ايماني دسته بندي کرد.
Cis Bju gist |
| نيازهاي زيستي غذاء بوشاكء مسكنء آب» استراحت»
| درمان
| نيازهاي رواني - آزدواج» ارتباطات عاطني با
عاط دیگر ان
۱ ايعنيء تأمينء تكرمء مشورت طلي
| نيازهاي معرفتي آموزشء باسعكويي به شبهات”
معرفت ذهي
| به ديكرانء بصيرت دهي به افرادء
oil gc pes |
| نيازهاي ايماني تربیت التزامي به واجبات و
| برهيز از هرمات
صفحه 65:
i رهبری
۰ سالها بود که شیوه متدلول در مطالعه رهبري بر صفات یا ود
ميکرد. طبق این نگرش, ويژگيهاي خاصي نظیر واجد بود
احساسات دوستانه در رهبري ثر ضروري بود. گمان ميرا 2 تي
یط قابل انتقال است؛ چون اغلب افراد
اشتند. فقط كساني که واجد آنها بوتند رهبران بالقوه شناخته ميشدند.
صفحه 66:
(ec be 4
* ادر نتيجه این شیوه نگرش, ار و آموزش افراد را برلي احراز مناصب رهبري
رد رن لام وی pa ١ که آگر کشف روش تست
اند es eee eae بنیز مرو
oe ن از غير رهبران ميسر موشد.
بابراینآموزش رهبري فقطبراي آنهايي که واجد صفات ذاتي رهبري بودند, سودمند
واقع ميگردید. مرور تحقيقاتي که از این شیوه مطالعهي رهبري استفاده کردهاند کمتر
يافتهي با اهميتي حاصل و آشکار کرده است, تحقیقات تجربي برآن است که رهبري يك
فراگرد پو: ae ا تغيبراتي در رهبران, بيروان و
يتها تغيير بيدا ميكند. تحقيقات اخير اين شيوهي وضعيتي را در مطالعهي رهبري
صفحه 67:
رهبری(9)
تعریف رهبري
* هنر يا علم نفوذ در اشخاص به طوري كه با ميل و خواسته خود در جهت
حصول هدفهاي تعیین شده گام بردارند (ميرسپاسي, ۱۳/۵۵ (ue,
* قدرت جذب افراد, تأثیر و نفوذ در آنها و
طوري که افراد (پیروان) به طور داو طلباذ
او را بپذیرند (ميركمالي, ۱ ۱۳۷۰, صدد)
۰ توانابي ايجاد حالني در آکازکتان که با اعتماد به نفس و علاقمندي انجام
وظیفه نمایند (بچ, ۱۹۷۵ ص 2۱۱).
۶ استاد شهید , مطهري؛ رهبري را فن بهتر بسیج کردن و بهتر سامان
دادن و بهتر سازمان دادن و بهتر کنترل کردن نيروهاي انساني و بکاربردن
آنها ميدانستند (مطهري, ۱۳۹۶ , ص ۲۳۵).
توانايي پذیراندن شخصیت به
شرایط معین, رهبري .
صفحه 68:
رهبرى(6)
بنابر آنجه كه كفته شد ميتوان كفت كه:
رهبري در اصل نسبت به مديريت مفهوم وسيعتري دارد.
۰ مدیریت نوع خاصي از رهبري محسوب ميشود كه در أن كسب اهداف سازماني بر
ساير اهداف اولويت دارد. اختلاف اساسي میان اين مفاهيم از كلمهي سازمان بر ميخيزد.
7 0 هبري زماني صورت ميكيرد كه فردي به هر دليل كوشش ميكند بررفتار فرد يا
وهي اثربگذارد.
این امر ميتواند براي نیل به اهداف خود فرد یا دیگران بوده و با اهداف سازمان نیز
سازگار يا ناسازگار باشد.(زضانیان, ۱۳۵۲ , ص ۱۸۳)
* هر چه سازماني از نظر رهبري نیرومندتر باشده موفقیت آن سازمان بیشتر خواهد بود.
رهبري جزيي از oe است» ولي جوهرهي آن است. ز هیر و مستلزم دانش كافي,
تجربهي كافي و شيوهي صحیح برخورد و آداره است. رهبري خود يك استعداد و هثر
tw espe ص 15۵
صفحه 69:
سبکهای ادگارشاین
۶ براساس طبقهبندي شاین. مفروضات مدیر را ميتوان به چهار دسته تقسیم کرد:
)-انسان منطقي اقتصادي
© انسان اجتماعي
۳- انسان خودیاب
<P انسان پیچیده
صفحه 70:
» ۵
ويژگيهاي رهبران فرهمند
اعتماد به تفس: آنان نسبت به توانايي و قضاوت خود اعتماد کامل دارند.
©. دیدگاه: ee ee رم ee Gl هر
قدر بین هدف آرماني و وضع موجود ا بیشتر باشد: احتمال آن زیادتر است که پیروان
دیدگاه خارقالعاده رهبر نسبت دهند. "
9. قدرت بیان آنان ميتوانند دیدگاه خود را به گونهاي که قابل فهم پیروان باشد ابراز نمایند. این
بیان به گونهاي است که در برگیرنده تيازهاي پیروان است» از اين رو لز نيروي
شي بالايي برخوردار ميباشند.
يك رهبران فر همند به دیدگاه و هدف خود اعتقاد راسخ دارند و آماده
بنيرش رد سنگین هستند» هزينههاي زيادي به مصرف سانند و در جهت جامهي
۳ از خود گذشتگي ادريغ نميکنند.
آنها از نوعی جذابیت خاص برخوردارند و از نظر رفتار پديدهاي نو غير
متعارف و مخالف هنجارهاي رایج ارایه چون در کار خود پیروز گردند. اين رفتارها
موجب تحسين؛ ستایش و تعجب پیروان ميء
dale تغییر: le ea ae
ميشوند و کساني نیستند که تسبت به حفظ وضع موجود قانع گردند.
م,. شناخت محيط: , رهبران ميتوانند محدوديتهاي محيطي را به صورتي واقع گرایانه
کنند و منابع لازم براي ایجاد تغییر را مشخص نمایند.
صفحه 71:
مدیریت و رهبري جامعه و رابطهي آن با مردم
رهبری به شوي خدا
۰ آنجه قرآن تحت عنوان« رهبري» از آن بحث ميکند: مافوق رهبرياي است که يشريت
ميشناسد.
۰ رهبرياي که بشریت ميشناسد» از حدود رهبري در مسایل اجتماعي تجاوز نميکند.
* ولي منظور قرآن از رهبري» علاوه بر رهبري اجتماعی» «رهبري به سوي خدا» ست و
آن خود حساب دقیق و حساسي دارد و از رهبريهاي اجتماعي بسي دقیقتر و حساستر
است. (امدادهاي غيبي:در زندگي بشر» 400)
صفحه 72:
اهمیت مقام و مدیریت انسانها
آیه کریمه |هره: 11007 اهميت مقام رهبري و مديريت لنسانها را مورسائد. ابزاهيم
0 ) يس از آنكه آزمايشهاي بزركي ]از قبيل در راه عفيده در آتش رفتن» يك تنه با يك
مبار و بتشكني نمودن» تا پاي قرباني فرزند عزيز در راه خدا رفتن[ را با
موفقيت بيشت سركذاشتء خدا او رد به عنوان امام و رهبر و بيشوا ا
از اينجا ميتوان به اهميت فوقالعاده رهبري بي برد. در حديث معروف كه رسول
خدا(ص) فرمود. «لگر در سفر از دو نفر بیشتر شدید؛ يكي را براي خود امیر انتخاب
cas نشانه از اهتمام اسلام به تشکل و رهبري است.
حقیقت این است که رهبري انسانها و بسیج کردن نيروهاي عظیم نيفتهي آنها در مسیر
كرا جد از ار بد لجم عم و ز زندكي ابن جيان واجه أذ ۱
سلوك ag عاليترين و ام انساني است؛ و لهذا رهبري
جز در خور اقرادي نظیر GAS al و لمبر للمزمنین علي(ع) نیست. (امامت
رهبري» 960).
صفحه 73:
نقش محبت در مدیریت و رهبري جامعه
قرآن خطاب به پیغمبر ميکند که اي پیفمبر» نيروي بزركي را براي نفوذ در مردم و
ادارهي اجتماع در دست داري:
« به موجب لطف و رحمت الهي؛ تو بر ایشان نرم دل شدي؛ که اگر تندخوي سخت دل
بودي از پیرآمونت پراکنده ميشدند. سپ از, آنان در گذر و برایشان آمرزش بخواه و در
کار با آنان مشورت کن». (آل عمران: ©0©6)
در اینجا علت گرایش مردم به پیغمبر اکرم(ص) را علاقه و مهري دانسته که نبي اکرم
دربارمي آنان میذول ميداشت. دار تور مود هگا و فشان و برایشان استفار کی رب
آنان مشورت کن. ابنها همه از آثار محبت و دوستي لست؛ همچنان که وفق و حلم وا
تحمل. همه از شئون محبت و احساناند.
م و اخريد از تيغ جندين حلق را
(A een sae
صفحه 74:
» + °
4 سور و مشورت
مزمنان کار خود را با شور و همفكري انجام ميدهند
راج ب مشاوروي علمي و تبادل نب هر چند بهقدري واضح است که احتیاج به .
eae اي اينکه دانسته شود در خود اسلام این پيشبينيها و دستورهاي
رف 7
در خود قرآن, در سورهي مباركهي (شوري: (26) مزمنین و پیروان اسلام را اين طور
وصف میکند: «دعوت حق را اجابت ميکننه نماز را به پا ميدارنده کار خود را با
شور و همفكري انجام ميدهند و از آنچه به آنها عذایت کردهيب انفاق ميکنند.» (دد
گفتار:458)
بش از نظر لدنلام همفكري و تباال نظر يكي از اصول زندكي اهل ايمان و بيروان اسلام
صفحه 75:
> >
شور و مشورت(9)
*_ هیچ کس نباید خود را مافوق دیگران و بينیاز از همفكري و همكاري آنان بداند
۶ «قرآن کریم ميفرماید : درکارهاي : خوب. در احسانها و منشا خیر شدنها» و بر آقامهي تقوا و
طهارت» یکدیگر را اعالت کنید و به كمك یکدیگر بشتابید؛ و اما در شر و فساد و کينهدوزيها
یکدیگر را اعانت نکنید.» (مانده: () امیرالمزمنین (علیهللسلام) راجع به انفاق و اتحاده بیانات
زيادي دارد. در اینجا با اين فکر مبارزه ميکند که بعضي از مردم رآ غرور ميگیرد و
خودشان را مافوق همفكري و همكازي» مافوق عقل و فکر و عمل دیگران فرض
نمکنند که عقل فرد هر انداژه صائب باشد و عمل هر اندازهموثر باشده مثل عقل 1
عمل اجتماعي نیست. 7 i
ين متتل Mord, Pt كردي د خصوصاا در كر كارا
ها كه دعوت الهي را بذيرفته و نماز را به ياداشتهاند و كارهاي خود را با
ن ٠» انفاق ميكنند. » (شوري:
(BO يكي از مختصات اهل لیمان را اين مطلب قرار ميدهد كه كارهايشان را با شور و
همفكري صورت ميدهند. آن را هم ردیف نماز و انفاق قرار داده. دربارهي رسول اکرم (ص)
ميفرماید: « نسبت به مردم عفو و گذشت داشته باش؛ براي آنها دعا و استغفار کن و در کارها
با أنها مشورت كن (آل «ss he
صفحه 76:
ِ شور و مشورت(9)
© رسول خدا با آنکه پیتمبر بود و با آنکه مردم توقع نداشتند که او رأي و عقیده:
بت از وان تج هر ا تعقير لكرده باقن SS
مردم شخصیت بدهد و شخصیت آنها را محترم بشمارد؛ براي اینکه دستورالعمل امت .
باشدء براي هميشه با آنها مشورت از آنها نظر ميخواست. داستان مشورت
ر جنگ خندق و نظر دادن سلمان فارسی- که در ایران در اين كونه مواقه دور
GO Se I
سلمان راء معروف است. (حکمتها و اندرز:
3 ور ص) با مردم؛ این بو حاکم و رد
دیگران نپندازد یب ارون لق نرم و
(ص) بود. ]فرآن » عزیز ما! در کارها با مسلمین مشورت کن. عجبا !
پیغمبر. است: ری و قاروا ری شور ميکند که نیاز به مشورت دارد.
* او نيازي به امر مشورت ندارد؛ ولي براي اينكه اين اصل را پایهگذاري نکند که بعدها
و هبر د ]یگریت Bie ديكران است؛ أو فقط باید دستور بدهد
بکنند و مشورت معلي ندارد: آلهذا مشؤرت ميكرد[ . علي هم مشورت
ee بيخمير هم مشورت ميکرد. نها نيازي به مشورت نداشتند؛ ولي مشورت
إدندء
صفحه 77:
شور و مشورت(؟)
براي اينكه اولأ بيكران ياد Ss 9 مشورت کردن, شخصیت دادن 1
پیروان است. آن رهبري که مشورت نکرده» و ولي صد در صد هم بقین داشته باشد؛ تصميم
ميكيرد؛ اتباع او جه حس ميگوین رخ شید رک ری و
ابزاري بيروح و بيجان. ولي وقتي خود لنها را در جريان ا
تصمی ریق نمودید؛ ae rs 1 انتيجه بهتر ees
دكي اد فول تعر
پر خشونت و اکراه و اجبار است. خود
A age oe ا ا a
» روش پیخمبر اکرم در مدیریت و لدارهي جامعه است و مقداري از
زد که پیخمیر آکرم در مدیریتشان چگونه بودند و علي عليةالسلام هم
همان طور. . به هر حال» خود بحث روش پیغمبر در مدیریت» بحث مستقلي است. (سيري در
سيرهي 6538 (OPC
صفحه 78:
Bela
فرآیندارتباط را ميتوان به طور ساده در الگويي *
نشان
صفحه 79:
ارتباطات(9)
رابطه انسان a ونلت)
آ ای ان واه هُو الْعْنِىُ الْحَمِيدُ
ای مردم! این شمایید که به خداوند نیاز دارید و (تنها) خداونده بنیاز و ستوده است.
نکته ها ء
دعوت خدا از مردم؛
مردم» نشانهی نیاز او به مردم نیست. همان گونه که اگر گفتیم مردم خانههای خود
را رو به خورشید بسازنده اين دعوت نشانهی نیاز خورشید به ما نیست بلکه نشانهی نیاز ما
به نور است. «انثم الفقراء الى ail
یکی از راههای مبارزه با غرور و تکیّر» دعوت انسان به درگاه خداست تا انسان به ضعف و
جیل و فقر و نیاز خود پی ببرد. «انتم لفقراء»
1 Waly
- هیچ کس از خدا بی نیاز نیست. «یا نها الناس»
©- همهى موجودات ققبرنده لکن چون انسان ادعا و سرکشی مکند باید مهار شود. «یا Waal
اس»
واسطهیا و وسایل و علل را قبول داریم؛ اما تمام اسباب و علل نیز در تأثیرگذاری به
او محتاجند. «هو الغنی»
صفحه 80:
ارتباطات(9)
« ی واقدی و مطلق و کامل؛ ته اووست. «ولله هوالى»
© - معمولاً اغنياء محبوب نيستند و در تيررس جسارتهاء حسادتهاء رقابتها و سرقتها هستند
ما خداوند» غنى حميد لست. «والله هوالغتى الحميد»
©- خدلوند غناى خود را در راه رفع نياز و نفع مخلوقات به کار مىبرد و لذا مورد ستايش
است. «الغنى الحميد؛
صفحه 81:
ارتباطات(6)
رابطه اسان بانسان(عدالت)
an نحل آيه(0© :
am
: ترجمه
همانا خداوند (مردم رل) به عدل و احسان و دادن (حق ) خویشاوندان ۰ فرمان مي دهد و از
کارهاي زشت و ناپسند و تجاوز» تهي مي فرماید او شما را موعظه مي کند باشد که
gy Ss
ذي ll وَيَنْهَى عن الفخشاء وَالْمُنكر aly يَعِطَكُم لعلكم
giles اسلام است كه امام
صافي : اگر در قرا
نواهي ابد
باة آنرا در خطبه هاي نماز جمعه ان
ل و
در همه ادیان بوده و هر؛ bie
تفسير
کل شي» استء اوامر
: ها ply
)- آيا خداوندي كه انسان ها را به عدل و احسان دعوت مي کند» مي شود که خود عادل
نباشد! (ان الله يأ مر بالعدل و الاحسان )
©- عدل واحسان در كنار هم جاذبه دارد» وكرنه مقزرات خشك دلها را التيام نمي دهد.(يأ مر
بالعدل والاحسان ) (عدل مقدار واجب واحسان مقدار مستحب است )
صفحه 82:
ارتباطات(9)
اولینآمر به معروف وناهي از منکرء خود خداوندست . (ان "ها مر ...و (ee
در احسان + رسيدگي به بستگان و صله رحم اولویت دارد. (الاحسان وایتاء ذي القربي )
امر به معروف بر تهي از منکر مقدم است و عدل بر احسان . (يأ مر بالعدل و
الاحسان ... و ينهي )
تا کر اف ی ار ید ای طلفا 1 معدن رذن كالب مو ع0
خيرخواهي باشد. (يأ مر ... ينهي ...يعظكم 1
آمزين به معروف تباید ازا مردم انتظار يذيرش صددر جد داشته باشند. (لعلكم تذكرون )
دم فطرنا به خدل ز اکن گراانشن داركد وان قطنا وومدكر متنفرند؛ لكن وموس ا
yaad gota settee oe ey ل
.در نهي از منکر باید ابتدا گناهان رسوا را جلوگيري کرد؛ همانگونه که در امر به
مور بر کر 3 وم کدی ۶ ينهي عن الفحشا)
0- سفارش به عدل و نهي از فحشاء سنت ابدي خداوند است . (يا مر ... ينهي ... بعظکم )
(فعل مضارع نشانه استمرار است )
صفحه 83:
ارتباطات(9)
صرابطه اسان با رهبر اسلام (تبعیت)
سوره آل عمران آیه 90 :
قُلْ إن كُنتُمْ تحبُون ال فتبغوني
fed ide A موم
ترجمه :
(اء ews ار دس هرن بو برا كردا تخد ری زر
بدارد و گناهانتان را بر شما ببخشد و خدلوند بسیار بخشنده ومهربان است.
بيام ها :
1 هر ادعايى با عمل ثابت منشود. «ان كنتم تحبّون الله فاتبعونى»
-O لازمهى ايمان به خداء بيروى از اولياى خداست. «فاتبعونى» (آرىء اسلام منهای روحانیت
واقعى» محكوم است.) 1
©- هر كس در عمل سست استء در حقيقت بايهى محبّت او سست است. «تحبُون... فاتبعونی»
4 در راه اصلاح جامعه؛ از عواطف كمك بكيريم. «ان كنتم تحبّون Gail
hee - © سخن و سكوت رسول خداء حجّت و قابل پیروی است. «فاتبعونی»
© ييامبر ی استء زيرا فرمان بيروى عام و بدجون وجرا براى غير معضومء حكيمانه
انيست. «قل... فاتبعونی»
صفحه 84:
ار تباطات(2))
إى» وجود عنصر محبّت الگوی عملی و صلاحیّت
. فاتبعونى يحببكم الله»
© امتياز دين الهى بر قوائين
قانونكزار است. ا
0 بهترین پاداشهاء پاداش معنوي است. محبوببّت نزد خدا ودریافت مغفرت بهترين باداش
براى مؤمنان است. «يحببكم الله»
0- نشانهى دوستى؛ سرپوش گذاردن روی بدسها و برخورد بآ عفو و رحمت است.
«یحببکم... یغفر لکم»
0 کارهای نيك, مابهی آمرزش گناهان است. «فاتبعونی... یغفرلکم ذنوبکم»
9 اطاعث وپیروی از پیامبر موجب دریافت عفو الهی است. «فاتبعونی... یغفر لکم»
صفحه 85:
ارتباطات(6)
<هرابطه انسان باشیطان (عدارت)
سوره فاطرآیه 0 : . ,
ان الشیطان کم در فاجذوه ye Loh Sil Aja Le Ul [ple آصنخاب السعیر
ترجمه :
بدكمان» شیطان دشمن شما است. پس شما نیز او را دش
ستهی خود را فرا مبخواند تا از اصحاب دوزخ باشند.
ييام ها :
4 اكر دشمنى شيطان را جدى نكيريم؛ فریب خواهیم خورد.«عدو فاتخذوه عدوّا»
© از برنامهها و تشکلهای دشمن آگاه باشیم. «الشیطان... بدعوا حزبه»
ی
صفحه 86:
ار تباطات(9)
©-زابطه انسان با اهل لغو (كرامت)
سوره فرقان أيه © :
وَالَّذِينَ لا يشهَدُون الزُورَ وَإِذَا مَرُوا باللَُو مرُوا كرَامًا
٠ ترجمه
Si SS OE) 5 که ا ISS JB) ل ترس مرت رت ا
انجام گناه حرام است ؛ بلکه شرکت در جلسه ي گناه و شاهد بودن بر گناه نیز ممنوع است .
ee یشهدون الزور)
نوع آگاهي و اطلاح و حضور در صحنه اي » ارزش نیست . (لا یشهدون الزور) (گاهي انزو!
شه گيري از اجتماع» ارزش است )
cad G 0 . (لایشهدون ..
مزوا کرام 3
4- شرکت در مجالس فاسدء حثي در بندگان واقعي خدا ار مي کند. (لا یشهدون )
صفحه 87:
ارتباطات(0)
©- هرگونه لغو در كلام » عمل وآرزو ممنوع است . (مرّوا باللفو) (بندگان خداء هدف
معقول و مفيدي دارند و عمر خود را صرف امور بیهوده نمي کنند)
© در شیوه ي نهي از منکر؛ همه جا خشونت لازم نیست . (لا یشهدون ... مرّوا)
> نگذاریم فکر بد در روح ما مستقر شود. (مزوا کراما)
صفحه 88:
ارتباطات(00)
© رابطه انسان با كفارومنافقين (شدت وغلظت)
سوره توبه آیه: 9م>
يا أيه لبي جاهد الکفار والمنافقین و
ترجمه
امبر! با كافران و منافقان ستيز كن و بر آنان سختگیر وخشن باش که جایگاهشان دوزخ.
است و بد سرنوشتى دارند.
+ la ply
lee بايد مطابق فرمان و نظر هبر مسلمانان باشد.«يا ايها التبى جاهد»
© در نظام اسلامی» فزمانده کل قوا» رهبر است. «يا ايها النبى جاهد»
© اسلام. آیین جهاد و مبارزه با کفر و نفاق است.«جاهد الکفار و المنافقین»
0 هم با سل امک و جی مبارز, Dy soa hss HI Gy
نافقین»
agile وَمَأَوَاهُمْ lag es الْمَصِيرُ
صفحه 89:
ارتباطات(9)
© - رهبر مسلمانان بايد در برابر استكبار قاطع باشد.«يا ايهالنّبى جاهد. واغلظ»
©- با آنکه پیامبر» سرچشمهی رحمت است ولى به خاطر كفر و نفاق دشمنان» مأمور به
خشونت مشود. «واغلظ علیهم»
2 جهاد با کفار و منافقان» جزای دنیوی آنان است و کیفر اخروشان جهئم است. «و مأویهم
جهنم»
0 - منافق» بدعاقبت است. «بشس المصير»
صفحه 90:
ارتباطات(49)
«سرابطه انسان باوا الدين(احسان ورحمت)
را لس سا ن» احسان مردم؛ به
ونماز رايزياى دازيد ورزكات يدهيد: eg ca
سرپیچی کردید و روی گردان شدید.
او مشود
اصول همهی ادیان یکی است. جون همهى اين ميثاقهاء در اسلام نیز هست.
يام ها
0 خدلوند از طريق عقل؛ فطرت و وحىء از مردم بيمان مدكيرد. «اخذنا ميثاق»
صفحه 91:
ارتباطات(4)
©- توحید سرلوجهی مکتب انییاست. و بعد از آن کارهای نيك قرار گرفته است. «لاتعبدرا الا له و
بالوالدین احسانا»
در کنار توحید» احسان به والدین مطرح است. «لاتعبدوا... وبالوالدین احسانا»
<6- احسان به والدين بايد شخصاً صورت كيردء ثه با واسطه. حرف «ب» در «بالوالدین» به معنای
مباشرت شخصی است. «بالوالدین احسانا»
- كرايش به یکی از پدر و مادر. ممنوع است. «بالوالدین احساتأ»
ابتدا خویشان نیازمند. سپس دیگران. «نالقربی والیتامی و...» البّه در بین خویشاوندان نیز
اولویتها محفوظ است. «أولوا الارحام بعضهم اولی ببعض» .
> احسان ب اید همراه با ادب و بدون باشد. در کنار احسان» جمله «قولوا للناس حستا» آمده
است.
9 جر همهی مردم نمنتوان احسان کرد ولی با همه متوان خوب سخن گفت. «قولوا ناس
«
-O برخورد خوب و گفتار نیکو ته تنها با مسلمانان؛ بلکه با همهی مردم لازم است. «قولوا لاس
خسنا»
0 علاوه بر پرداخت زکات؛ احسان به مستمندان و ایتام نیز لازم است. در آیه هم زکات آمده و
هم احسان به مساکین. «احساناً... والمساكين... واتوا الزكوة»
0 نماز ورابطه با خداوند, از زکات ورابطه با فقرا جدا نیست. «اقیموا الصلوة واتوا الزکوة»
صفحه 92:
ارتباطات(9)
6 نماز و زکات در ادیان دیگر نیز بوده است. «لقیموا الصلوة واتوا الزکوة»
05 اعتفاد به توحيد, احسان به والدين وايتام ومساكين؛ همراه با دستور يردا
ويرخورد نيكو با مردمء وبياداشتن نمازء نشانهى جامعيت اسلام است.
06 اداى حقوق. داراى مراتب و مراحلى است. اوّل حقّ خداوند. سپس والدین؛ سپس
خويشاوندان» سبس يتيمان كه كمبود محبّت دارند وآنكاه مساكين كه كمبود ماذيات دارئد.
©1) تمام لحكام اعتقادى؛ اخلاقى وفقهى؛ ميثاق وعهد خدا با انسان است. بعد از
«میثاق» سخن از عقیده توحیدی» احسان به والدین» نماز وزکات آمده است.
صفحه 93:
ارتباطات(9)
رابطه اسان باهسر رفرزنان(مدایت)
آیه 5
ای کسی که ايمان آوردهايد! خود و خانواده خود را از لتشی که هيزم آن مردمانٍ 0 3
سنگها هستند. حفظ کنید. آتشی که بر آن فرشتگانی درشت خو و سخت -
خدا را در آنچه فرمانش
: ها oly
»- ایمان داشتن کافی نیست. حفظ آن از خطرات و آسیبها مهم است. پس باید مراقبت کرد.
«يا ايها الذين آمنوا قوا انفسکم»
©- اولین گام در اصلاحات» اصلاح خود و بستگان و سپس اصلا جامعه است. در ابن آیه
اصلاح خوا دو پستگان و سپس در آبه نیب اصلاح جامعه از یق جهاد با کفار و
منافقان ag است. «قوا انفسکم و اهلیکم»
ان دهذ» نافرمائى نکنند و آنچه را فرمان یابند اتجام دهند.
صفحه 94:
3 یمان به معاد و دوزخ» نقش مهمی در ایجاد تقری و اصلاح خود و دیگران دارد. «قوا انفسکم
و اهلیک تارا وفودها ناس و االحجار ف
oe انواده است. «قوا انفسکم و اهلیکم نار»
- نفس انسان» سرکش است و نیاز به حفاظت دارد. «قوا انسکم»
ا ee «قوا انفسکم»
م7 تا زنجیر از پای خود باز نکنیم. pail saad دیگران را آزاد کنیم. خودسازی شرط موفقیّت در
ساختن خانواده و جامعه است. «قوا اتسکم و اهلیکم»
0 - کیفر رها کردن خانواده و نزدیکان» هیزم آتش دوزخ شدن لست. «وقودها الناس و الحجارة»
0- کسانی که در دنیا سنگدل باشنده «فهی كالحجارة او لشدّ قسوة» در آن روز نيز در ردیف
سنگ قرار مىگیرند. «وقودها الناس و الحجارة»
00 در مدیریّت مسئول هر کار باید با آن کار سنخیّت دلشته باشد. اگر مسئول دوزخ» غلاظ و
شداد نباشد» یا خودش اذیّت مشود و یا به رسالت خود درست عمل نمدکند. «علیها ملائكة غلاظ
شداد»
0 گرچه انسان معصیت کار به دوزخرمرود» امّا فرشتگان دوزخ» در عذاب کردن او معصیت
خدا را نخولهند کرد, «لا يعصون الله ما امرهم»
60 فرشتگن: نه ستو رات علشيه را تَمرّد كردهوا میکتند» «ما امرهم» نه دستوراتى كه بعداً به
آنان داده مشود. «ما یژمرون»
صفحه 95:
ارتباطات(40)
هرابطه پامرجودات درطبیعت(تسخیر وقدرت)
3 لقم Bol all Bag; AS Age alts oe SG عَلَى
ض الا باذنه ان Fes ju ML ail
که خداوند آنچه را در زمین است و نیز کشتي هايي که به امر او در دریا مي روند
براي شما رام کرده است و آسمان راانگاه داشته تا جز به فرمان او به زمین نیفتده هماتا
ee EE ite cs Sie
نکته ها ء
مراد ان تخیر موجودات آن است که همه در مسير كام كيري و متافع بشر قرلر داده شده ۰
مثلا خورشید مسخر ماست يعني از او بهره مند مي شویم .
ل ا ae اوروز تر
اگر يك روز كشتي ها متوقف شوند» جرخ اقتصاد دنيا فلج مي شود.
يام ها 1 a 6
0- مطالعه ي آفرينش ٠ هم ايمان آفرين لست و هم عشق آفرين .
صفحه 96:
ارتباطات(49)
© تسخير جهان هستي ء به اراده ي خداست . (ان الله سر لکم )
© انسان مي تواند بر زمین و پدیده هاي آن غالب شود و حق" مشروع اوست . (سخر لکم )
(انسان شریف ترین پدیده هاي زمین است ).
© سر بر سد لخدي خدا د (RST jaa) esl
©- آسمان و اجرام آن ساقط شدني است و خداوند آنها را نگاه داشته است . (یمسك )
6ه ay 3 آفرینش و مصونیّت آن از فروپاشي به حفظ دائمي خداوند نیازمند لست .
قوانين طبيعي , مانع اراده ي الهي نيست . (الآّ باننه )
0 یل لاف آلهي راف الف اوت (انه اس لرؤف رحيم ) رام بودن طبيعت
براي انسان » حرکت كشتي در دریا و امنیت زمین از برخورد کرات آسماني به آن جلوه
هاي رافت و رحمت گسترده الهي است . (سخر لکم ... تجري في البحر ... يمسك السماء
... لرؤف رحيم ) 1
همه ي مردم مورد لطف خداوند هستند. (بالناس لروف ...)
صفحه 97:
ارتباطات(49)
Abel ID. مسلمان ها با یکدیگر(یگانگی ووحدت)
2 سور آل عمران ليه 009 1
خدا را بر خود ياد كنيد؛ آنگاه.
آلفت انداخت ودر سایه نعمت او
پرادرا شدیده و بر لب پرتگاهی از آتش بودید بس شما را از آن نجات داد. اين
كونه خداوند آيا ت خود رابزای شما بیان مکنده شاید هدارت شويد.
٠ کته ها ء
حضرت علتعلیه السلام مفرماید: قرآن» حبل الم است واز امام صادقعلیه السلام تقل شده
است كه فرمود: «نحن حبل ما اهلبيت؛ حبل الله هستيم. و در روا ی آمده
علتين اينطالبعليهما السلام حبل الله است. تأليف دلها ثنها به دست خداست. «
Ge قلوبكو» قرآن خطاب به ييامبر مسفرمايد: «لو أنفقت ما فى الارض جَميعاً ما الفت بين
قلوبهم» اكر همهى سرمايههاى زمين را خرج كنى نمستوانى بدون خواست او بين يا
ایجاد الفت نمی
صفحه 98:
ارتباطات(00©)
©- محوز وحدت بايد دين خدا باشدء نه نزادء زبان» مليت؛ و... . «بحبل الله»
9©- از بركات و خدمات اسلام غافل نشويد. «اذ كنتم اعداء فالف بين قلوبكم»
aa, عامل اخوّت است. «فأصيحتم بنعمته اخوانً»
6 - اتحاد» نعمت بزرگ الهی است «فاصبحتم بنعمته»
0 تفرقه و عدوات پرتگاه و گودال آتش است. «شفا حفرة من النار»
> نعمتهای خداوند ؛آیات او هستند. «واذکروا نعمت الّه...یبین ال لکم آیاته»
0 - یادآوری نعمتهای آلهی عامل عشق و زمینهساز هدایت است. «واذکروا نعمت Sled ail
تهندون»
صفحه 99:
کنترل
مفهوم و اهمیت کنترل
تعاریف کنترل
کنترل را به گونههاي مختلف تعریف کردهاند. يك تعریف از کنترل ميتواند این
کنترل فرآيندي است که مدیران از طریق آن تطابق عملرات انجام شده را با
برنامه ريزي شده ميسنجند.
به عبارت دیگر:
کترل تلامی است مت براي ريدن به اهداف استادازد.
طراحي سيستم باز خور اطلا
مقایسه اجزاي واقعي با است
انحرلفات احتمالي .
و سنجش ارزش آنها بر روند اجرايي که در برگیرنده حداکثر كارآيي است.
0
صفحه 100:
کنترل(9)
فرآیند کنترل
کنترل را ميتوان طي چهار مرحله انجام داد:
* مرحله اول:تعیین استاندارد یا ضابطه براي کنترل
© مرحله دوم سثجش عملکرد در برابر استانداردها
۶ مرحله سوم: تشخیص انحرافات و تحلیل علل آنها
ee teas ۶
صفحه 101:
2 9 کترل(6)
۰ _کنترل پیش برنده یا آینده نگر
+ كنترل غربالي, بله يا خير» يا حال نكر
* كنترلهاي يس از عمل يا كذشته نكر
ويزكيهاي كنترل مؤثر
سيستمهاي كنترل موثر و قابل اطمينان ويزكيهاي مشترك زير را دارئد:
اطلاعات براي أجرا بايد دقيق باشد؛ زيرا ارزيابي دقت اطلاعات يكي از عمدهترین عناصر در فرآیند
كنترل است كه مدير بايذ اية أن توجه داشته باشد.
© به موقع بودن
كزارشهاي كنترل. عملكرد بايد هر جه سريعتر در اختيار مدير قرار كيرد تا بتواند اقدامات اصلاحي را
به موقع انجام دهد,
©- مبتني بر هدف و برنامه باشد
ee ee
هدف
صفحه 102:
كنترل(©)
4 كنترل بايد معقول و قابل درك باشد .
ل بخواهد مورد قبول بوده و به طوز مؤثر اجرا شود؛ اقراد مسئول كنترل و همجنين
بايد شناخت كاملي از هدف و مكانيزم أن داشته باشند.
© سيستم كنترل بايد مقرون به صرفه باشد
کنترل مستلزم صرف هزینه و زمان است . بتابر این هزینه اجرای کنترل باید کمتر با حداقل
حاصل از سیستم کنترل باشد؛ لذا تین هزينههاي کنترل مشکل است؛ ولي با به حداقل ر
كوكوان به أبن قدف رسيد.
©- كنترل بايد در نقاط استراتزيك انجام شود
از أنجا كه كنترل تمام جنبءهاي فعاليت هاي كاركنان نه ممكن است و نه ضروريء يس كنترل بايد در
نقاط استراتزيك انجام شود» ثا تأثيري حياتي بر نتایج گذارد. نقاط استراتژيك اغلب مناطفي را که از
استانداردها انجراف دارئد» انحراقاتي كه صدمات شديد را موجب ميشونده شامل ميكردد؛ لذا
كنترل آين نقاط موجب كارآبي بيشتر ميشود.
-P كنترل بايد عيني باشد
كنترل مؤثر نياز به سيستم اندازدكيري عيني و دقيق دارد. معيار عيني را ميتوان در مورد كيفيت»
کمیت؛ زمان و هزینه عملیات به کار برد.
افراد
ن أن
صفحه 103:
كنترل(©)
©- انعطاف يذيري كنترل
كنترل بايد آنقدر قابليت انعطاف داشته باشد که بتواند در مقابل تخییرات سازمان؛ برنامههاه شرایط
كاري و محیط خارجي قابل تطبیق باشد.
0- کنترل باید با تفاوتهاي فردي قابل تطبیق باشد
میت کر ید راژگيهي رد و ندز ها افرادي که عملکرد آنان باید اندازگيري شوده مرتبط
اگر ea te کذرل از نوعي با یم شکلي نباشد که مییر توق
مطمئناً نميتواند آن را به کار" 7
0 کشف کنندگي ie:
کنترل باید خاصیت کشف انحرافات از استانداردها و اقدامات اصلاحي را داشته باشد؛ به عبارت
دیگر کنترل باید هدف اصنلاحي دآشته باشد.
ee رد
يراتوليد و مدير فروش هر يك به سیستم کنترل جداگاهاي نیاز دارند, سیستم کنترل باید به
نهاي طراحي شود که: ازهاي هر یك از نان متتاسب باشد"
9 وا ابید مورد تیه سر قر رگد 7ب قظر-رجنيههای
دن مذيطف بودن 5د ls cee قزق بايد انجاة شود ذا مكلو
قرار ميگرفت. لنجام شده یا خیر؟ چنین تجدید نظري ممکن است
تغییر سیستم گزارش دهي منجر شود.
به اصلاح استاندازدها و
صفحه 104:
کنترل()
خلاصه اینکه بهترین سیستم کنترل آن است:
* عملكرد را به طور مؤثرء
سریع و با صرفه مورد سنجش قرلر داده»
انحرافات را نشان دهد و به اقدامات اصلاحي در جهت کسب اهداف بینجامد.
چنین سیستم كنترلي باید با توجه به ويژگيهاي هر سازمان و هر يك از مديريتهاي
تخصصي آن طراحي گردد.
صفحه 105:
کترل()
تحليل قرآني نظارت 1
در مديريت رحمانيء هم افراد و هم فرآيندها كنترل ميشوند. البته افراد از دو جهت كنترل
میشوند؛
يكي از جهت تخلفات و خطاهاء
و دوم از جهت کیفیت عملکرد و اجراي برتامهها
. جهت اول» در مدیریت منابع انساني؛ تحت عنوان «انضباط»
و جهت دوم در بحث نظارت. که در زمره وظایف مدیریت است, بحث ميشود.
به عنوان نمونه به چند آیه توجه کنیم:
0) - سوره سبا آيه 00 9 /
pall 5 Aa (p25) Us UG Sud Ly ys ine Sal و
ترجمه:
«و همانا داوود را از سوى خود فضيلتى داديم (و كفتيم:) اى كوهها! با او (در تسبيح خدا) هم
نوا شوید و (آی) پرندگان! (همراهی کنید) و أهن را براى او نرم كرديم.
نا له دید
صفحه 106:
Cis 7
شاید توبه و نالهى كوهها با داوودء همان تسبيح آنها باشد. «لنا سخّرنا الجبال معه يسبّحن
بالعشى و الاشراق»
خداوند به حضرت داوود عليه السلام دوازده فضيلت داده است:
علم الهى. «و لقد آتينا داود و سليمان علما»
نبت و رسالت. «آتاه الله الملك و الحكمة».
كتاب آسمانى. «آتينا داود زبورا»
خلافت. «با داود انا جعلناك خليفة فى الارض»
استواری حکومت. «شذبنا ملکه»
امکانات فراوان. «اوتینا من کل شیء»
2 الحكمة و فصل الخطاب»
قضاوت. «فاحكم بين الذاس بالحقٌّ»
نرم شدن آهن در دست او. «آلنا له الحديد»
فهمیدن سخن پرندگان. «غّمنا منطق الطیر»
هم صدایی کوهها و پرندگان با او. «یا جبال اوبی معه و الطیر»
فرزندی مثل سلیمان. «وهبنا نداود سلیمان»
صفحه 107:
کنترد (9)
در حدیث مدخوانیم که خداوند به داوود فرمود: تو بنده خوبی هستی اگر از بیت المال مصرف نکنی!
او چهل روز گریه کرد تا خداوند اهن را بهدست او نرم و مشغول زرهبافی شد و هر روز يك زره
به قیمت هزار درهم مبافت و تا سیصد و شصت زره بافت.
1 ply
اخداونده به بندكان بركزيدهى Cola Say obra 9S مندهد. «و لقد أتينا داود منّا فضلاً»
هستی, شعور دارد و مورد خطاب الهى قرار مسكيرد. «يا جبال آزبی»
دنيا و آخرت قابل جمع است. (نبوت و تصرّف در هستى براى داوود جمع شد). «النّا له الحديد»
اولياى خداء ولايت تكوينى و قدرت بر تصّرف در هستى دارند. «النَا له الحديد» 7
استفاده از طبيعت ارزش است. «فضلاً
كسى كه دل خود را برای نرم كندء خداوند هم آهن را براى او نرم مبکند. «ابی... الا له
الحديد»
let gs Gable eal od دارد. «النّا له الحديد»
اولیای خدا با صنعت ار تباط داشتند. «التا له الحدید»
صفحه 108:
کنترل (60)
5 نْ مِنْ عمل الا Wages
مون فیه وم OF So و في الأَرْضٍ ولا في السّمَاء ولا أَصْعْرٌ من
ala ولا کر Tighe a
ترجمه:
«و 59 eee )3 7 از قرآن را نسخوانى و (شما
مردم) هیچ
وارد آن (کار) مشوید؛ ما بز شما
گواهیم وچیزی به وزن ذرّهاي, نه در زمین ونه در آسمان از پروردگارت پوشیده تیست
و نه کوچأشتر از آن و نه بزرگتر نیست. جز آنکه در کتاب روشن ثبت است. »
oly asi
«کتاب مبین»» لو خداوند به همهی موجودات هستی لست که
ال ا الو ماسر
امام صادق عليه السلام فرمود: «هركاه بيامبر اين آيه را مدخولند به شدّت مدكريست. »
صفحه 109:
کنترل (aq)
پیام ها:
pee بيامبر اكرمصلى الله عليه وآله مهّم لست» چون الگو و اسوه است. (تعبیر
» نشانهی مهم بودن کار لست) «ما تكون فى شأن»” ۲
حثی رسول خداصلی اه علیه وآله هم زیر نظر است. «وما تکون...الا کتا علیکم
شهودا»
در تلاوت فرآن باید مواظب بود غلط خوانده co
گواهانی کار ما را زیر نظر دارند. «ماتتلو...
و رز ie «تتلوا» وهم بر کردار اوست. «
لا تعملون من عمل الا كنا عليكم شهودا
تون SUSAR al enya diy lb (در اين آيهء گواه
وشاهد ee پر سه شده: همهی امور پیأمبر» همهی کار های مردم
وتلاوت قران» واین تعبیر نشانهی آهمیّت تلاوت قران است).
جهان محضر خدا و او شاهد بر اعمال ماست» پس مهلتی که به ما مددهد؛ تشان غفلت یا
عدم احاطهى او نيست. «كنا عليكم شهوداً»
هم خدا و هم فرشتكان شاهد بر اعمال بشرند. «كنّا عليكم شهوداً»
صفحه 110:
كنترل (©0)
توجّه به حضور خداونده موجب شرم و حیا از او مشود. «شهودل»
ale خداوند به دور و نزديك؛ کوچك و بزرگ, ظاهر و باطنء یکسان است. «مثقال.
ذرت soleil Goh Ve WU اضفر» اکبر»:
مطابق این آیه خداوند بر کار رسول خدا(ص)و باران او نظارت دارد و يس از
که سنگيني کار را بر آنان دید» تخفيف ميدهد. بر اين اساسء نظارتها با
نتیجه فوري داشته تا نظارت شوندگان دلگرم باشند. بنابراین» با
ميتوان کارها را به دفت سنجش کرد و حق را به حقدار داد. کاستیها را زدود و در
عملکردها تعادل ایجاد کرد.
صفحه 111:
نامه امام(ع) به مالك اشتر» استاندار مصر
ا ی ae oe اه ود هد
مجموعه آن بايد به عنوان دستورالعمل حكومت ارايه شود؛ وا ن كر طول لين
LAS بارها لز آن استفاده كردهايم؛ اكنون به بيان بخشها و ابعاد نظارتي أن بسنده ميكنيم.
حضرت در بخثي از ابن نامة؛ يه مالك فرمان ميدهد كه: «(خواستههاي نابهجاى جود رأ
در هم پشکند و به هکل وسوسههاي يشتنداري را بيش كيرد؛ زيرا نفس اماره»
همواره انسان را به بدي وادار میکند؛ مكر آن كه رحمت الهي شامل حال او شود:
همجون حيوان درندهاي با مزدم نباش؛ كه خوردن آنان را غنيمت شماري؟ زيرًا آنان دو
وه بيش نيستند: یا برادران ايماني تو هستند یا انسانهايي همچون تو.
مركزاق عفو و بخششي که كردهاي, پشیمان مباش و هیچگاه از كيفري که نمودهاي؛ به
1
Oe ee Tab رتم ری کرد کم رل
در پوشاندن آن عبوب. از همه سزاوارتر است. درصدد تباش کة شیب بنهاني آنان رااجه
دست آوري؛ بلکه وظیفه تو آن است که آن جه برایت ظاهر گشقه اسلاح كني ون جه
از تو مخفي است خد درباره آن حکم میکند.
صفحه 112:
نامه امام(ع) به مالك اشتر؛ استاندار مصر(9)
بنابراین؛ تا آنجا که توانداري» عیوب مردم را پتهان ساز تا خداوند ae را که دوستداري
مردم فاش نشوده مستور دارد, ار خوب) عقده آنان را که کینه دارنده بگشا و اسباي
و عداوت را قطع کنو از آن چه برایت روشن نیست؛ غفلت نکن, در تصدیق سخن
مکن؛ زیرا آنان ads tas Bd a مرند Scie
هركز نبايد افراد نيكوكار و بدكارء در نظرت مساوي باشند؛ زيرا اين كار سبب ميشود كه افرا
نیکوکار در نیکیهایشان بیرخبت شوند و بدگازان در حمل بشان تشویق گردند. هر کدام از این را
مطابق کارش پاداش ده.
سزاوار استبه آنان که بیشتر مورد احسان تو قرار گرفتهانده خوشبینتر باشي و برعکس, به آنان
که مورد بدرفتاري تو واقع شدهانده بدبینتر.
ميدان اميد سران تنواهتت را توسعة بخش و وي در بى أنان را تشويق كن وآكارهاي مهمي راكه
انجام دادهانده برشمار؟ Hees LIS Sts 7 حركت بيشتر واذان
میکند و آنان که در کار كندي میورزنده به کار تشویق میشوند؛ انشاءان, سپس باید زحمات هر
کدام از أنان را به دقت بدا و مگ زحمت وت کم از شرا ری بت نیز
ارزش خدمت اورا کمتر ازا أن جه هستء به حساب نزاوري و همجنين حقارت و كوجكي كسي
سبب نشود که خدمت پز ازجش را کوچكك به حساب آوري
صفحه 113:
نامه امام(ع) به مالك اشتر» استاندار مصر(9)
اعوان و انصار خویش را زیر نظر بگیر» اگر يكي از آنان دست به خيا:
اموران سرزي تو (جاسوسان) متفقا جنين كرارش دادنذ: به همين مقدار از شهادت قتاعت کن
و او را زیر تازیانه کیفر بگیر و به مقدار خيانتي که انجام داده» آو را گیفر کن.
سپس او را در جایگاه خواري و مذلت بنشان و نشانه خیانت را بر او فرار ده و گردنبند ننگ
و تهمت زابه گزدنش as aes GA Se کی sade دد),
خراج و ماليات را دقيقاً زیر نظر بگیرء به گونهاي که صلاح مالیات دهندگان باشد... بيچارگي
و فقر آنان به علت آن است که زمامداران به جمع اموال میپزدازند و به بقاي حکومتشان
بنگمانند و از تاریج زمامداران گذشته عبرت ۵ ند.
نامههاي سري و نقشهها و طرحهاي مخفي خود را در اختیار کساني بگذار که داراي
اساسيترين اصول اخلاقي باشند. کساني که موقعیت و مقام آنان را مست و مغرور نسازد؛ که
در حضور بزرگان و سران مردم؛ با تو مخالفت و گستاخي کنند و در
نامههاي کارمتدانت؛ به تو و گرفتن پاسخهاي صحیعش از تو كوتاهي کنن.
صفحه 114:
نامه امام(ع) به مالك اشتر ‘ استاندار مصر (6)
* بازرگانان و پیشیوران و صنعتگران مردمي سالمند و از نیرنگ و شورش آنان بيمي نیست.
ial صلح دوست و آرامش طلبند؛ اما بائذ ان وضع آنان . چه آنان که در مرکز فرمانداري تو
زندگي میکنند و چه آنان که در گوشه و کنار هستنده جست و جو و بازرسي كني؛ ولي بذان كه
با همه آن چه گفته شد» در میان آنان گروهي تنگنظر و بخیل. آن هم به صورت زشت و قبيح
دی ابر ار 1 مور ل عردم و قلط ين همه معاملاتند و این
جب زیان توده مردم و عیب و ننگ بر زمامداران است. از احتکار جوگیري گن که
ECMO .بايا معاملات ب شرايط آسان صورت گید با موز ين عبل
و نرخهايي که نه به فروشنده زیان رساند و نه به خریدار و هرگاه کسي پس از نهي تو ان
احتکار؛ به چنین كاري دست بزند» او را کیفر کن و در مجازات او بکوش؛ 5 اين مجلرات
نباید پیش از حد باشد.
pit ي مور ٠: HB سرود متراضع بائذ وركزين يا وضع مردع طبع بين را لكو
گزارش دهد. سبس با أن كروه به كونهاي رفتار كن كه به هنكام ملآقات بروردكارت» عذرت
پذیرفته باشد
5 مراجعان خود؛ وقتي مقرر کن که به نیاز 0 کني. مجلس عمومي و
2“ براي آذان تشکیل ده و درهاي آن را به روي هیچ کش نبند. به خاطر خداوندي که تو
ذا ya eas cal للعر ون و م انا پاسبان را از این دار هر ی
ا صراست و Ueto منختان
صفحه 115:
نامه امام(ع) به مالك اشتر» استاندار مصر(9)
هیچگاه خود را در زماني طولاني از رعیت پنهان مدار؛ زيرا دور بودن زمامداران از
شم رعاياء خود موجب نوعي محدودیت و بياطلاعي از امور مملکت است. این چهره
اشتن زمامداران» آگاهي آنان را از مسایل نهاني قطع میکند. در نتیجه بزرگ در
نزد آنان کوچك و کوچك در ذ بزرك» كار نيك» زشت و کار زشت. نیکو و حقبه.
بأطل أمرخته ميشود) زیرازماسار به فر حل بشر ات و آموري که از او بان اس
» حق هميشه علامت مشخصي ندارد. تا بشود راست را لز دروغ
هرگاه رعايا به تو كمان بد برنده افشاگري کن و عذر خویش را درباره آن چه موجب
بدبيني شده» آشکارا با آنان در میان بگذار و با صراحت بدبيني آنان رابر طرف ساز.
هرگز صلحي را که از جانب دشمن پیشنهاد میشود و رضاي خدا بر آن است» رد مکن
که در صلح بزاي سپاهت آسایش و تجدید نیرو و براي خودت آرامش از هم و غمها
براي ملتت امنیت است؛ اما زنهاره زنهار» از دشمنت پس از پیمان صلح, سخت بر حذر
باش؛ زیرل دشمن گاهي نزديك میشود که غافلگیر سازد. بنابراین» دورانديشي را به کار
كير و در اين مواردء روح خوشبيني را كنار بكذار.
صفحه 116:
نامه امام(ع) به مالك اشتر» استاندار مصر(9)
نزديك ساختن کیفر انتقام)
Rosen eee
تاه رد ار ارم ماري
زنهارء از ريختن خون به ناحق بيرهيز؛ زيرا
بزرك ساختن مجازات: سرعت زوال نعمت و يأ
ریختن خون ناحق تیست و خداوند سبحان در دادگاه
بندگان خود؛ درباره خونهايي که
را با ریختن خون حرام تقویت مکن؛ زیر آن را تضعیف و سست
میکند و آن را به دیگران منتقل میکند و
ere nue ; ee as
اولناي مقتول را بپردازي و رضایت آنان را جلب کني. Vo
۶ بر تو واجب است که همواره به باد حكومتهاي عادلانه پیش از خود باشي. همچنین توجه
خود را بر روشهاي خوب يا آثري که از پیامبر رسیده و یا فريضهاي که در کتاب خداوند
آمده» معطوف ذان. ا ل ل ی اقتدا كن و
راي وروا لد و با آن حجت خود را بر تو تمام ساختهام؛ كوشش كن كه
نفس سرکش بر تو چیره شده عذري نزد من داشته باشي,
صفحه 117:
نامه امام(ع) به مالك اشتر» استاندار مصر()
من از خداو: بزرگ با آن رحمت وسیع و قدرت عظیمش بر انجام همه خولستههاء میطلبع که
من و تو رل موفق دارد ثا رضاى اوارا به دست آوريم و كاري كنيم كه نزد آو وا
باشیم» همراه با مدح و ثناي نيك ان و أثار خوب در شهرها و تمامیت نعمت و
فزوني شخصیت در پیشگاه لو و و میخوهم که زندگی من و تورابامستلیت و هلا
مس و مک و سلام و درود بر پیامبر خدا و دودمان پاکش
[eee
all als Uy Ss 8« بسيار جالب است كه امام(ع)مالك را در رفتار حكومتي؛ به پيروي
از قرآن و رسول خدا(ص)و نيز شيوه معصومانه خود سفارش ميكند كه اين ميتواند براي ما
کل ره بات راز مين مق همواره اصرار ما بر اين بوده كه بايد شيوه حكومتي و
الگوي نظام اداري را از حکومت پیامبر اکرم (ص)و آبات قرآن گرفت.
از اين تأسي و سفارش به آن» متوجه میشویم که شیوه نظارتي حضرت علي (ع)خود» اقتباس
شده از شیوه رسول خدا(ص) (ص)است. از اين رو اگر از ری ا(ص)
(ص)بخشي از نامهها به دست ما نرسیده است» جاي ن se
Ey Hee خویش به مال ارایه دا ادهائة» معلوم میکند که نظامهاي نظارتي.
معصومان؛ نور واحد هستند و تفاوتي با هم ندارند و همه از وحي گرفته شدهاند.
صراحت» صدافت» قاطعیت عدم تبعیض» عدم هراس» عدم مسامحه و ملاحظه در عدالت؛
انضباط در بیت المال و مواخذات آن» براي مدیران جامعه اسلامي؛ بسیار جالب و قابل اقتباس
است. از این روء تنها دیدن این نامههاي بيابي؛ بدون هیچ تحلیلي» ميتواندمفیدباشد.
صفحه 118:
آیات ۳
0 - عم و شناخت
«و قال لهم نبيّهم ان ملكا لوا الى i eS Os sie AL A
ها و ام اه عليكم و زاده بسطة فى العلم و الجسم» بقره.
9۳۳
Hodes به آنها گفت: خداوند طالوت را برای زمامداری شما مبعوث و انتخاب کرده است»
گفتند چگونه او بر ما حکومت کند با اينکه ما از او شایسته تریم و او ثروت زیادی ندارد؟
وپیامبرشان به آنها گفت خداوند او را بر شما بر گزیده و او را در علم و قدرت جسم وسعت
بخشيده است .
تخصصل و تعید
الف - حضرت یوسف علیه السلام مدگوید: «اجعلنی علی خزائن الارض ای حفیظ علیم» .
GS یوسف؛
مرا سرپرست خزائن سرزمین مصر قرار ده که نگهدارنده و آگاهم
ب - عاصف برخیا گوید: «انا اتيك به قبل ان تقوم من مقامك و ای علیه لقوی امین» نمل؛ 6
من آن را نزد تو مدآورم پیش از آنکه از مجلست برخیزی و من نسبت به اين امر توانا و امینم .
ج - دختران شعیب به پدر گفتند: «انْ خیر من استأجرت القوی الامین» قصص. 60
یکی از آن دو دخ پدرم او را استخدام کن زیرا بهترین کسی است که مدتوانی استخدام
کنی» هم نیرومند است و هم مورد اعتماد.
صفحه 119:
اوصاف مدیریت(9)
برتامههای مدیریت
الف - آمادگی در برابر تهاجم دشمنان
«و اعذوا لهم مالستطعتم من قوة و من رباط الخیر» انفال؛ 800
هر نیرویی در قدرت دارید برای مقابله با دشمنان آماده سازید و
برای میدان نبرد .
ب - عدالت ورزی در حکم
«و اذا حكمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل» نساء» 60
و هنگامی که میان مردم داوری مدکنید به عدالت داوری کنید .
«و ان حکمت فاحکم بینهم بالقسط ان اه یحب المقسطین» ماندی 60
اگر میان آنها داوری کنی با عدالت دلوری کن که خدا عادلان را دوست دلرد .
ج - حمایت از مستضعفان
«و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل اه والمستضعفین من الزجال و النساء والولدان»
نسای 22۵
چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکانی که به دست ستمگران تضعیف
شدهاند بيكار نسكنيد .
اسبهای ورزیده .
صفحه 120:
اوصاف مدیریت(9)
روایات
1) - جهاد با نفس 7
قال علبعلیه السلام : «خير الامراء من كان اميراً على نفسه».
بهترین حاکمان کسانی هستند که حاکم بر نفس خويش هستند . (غررالحكم)
© - شرح صدر
قال علدعليه السلام : «الة الرياسة سعة الضدر».
سعه صدر وسيله رياست است ..(نهج البلاغه / حكمت 72))
fs -دانش 9
قال رسول اللْصلی الّه علیه وآله وسلم : «ما ولّت امة امرها رجلاٌ و فیها اعلم منه الا لم یزل
امرهم يذهب سفالاً حتى يرجعوا الى ما تركوه». i
هر امّتی کار زمامداری خود را به مردی واگذار کند در حالی که داناتر از آن مرد وجود
نداشته باشد همیشه کار آن امت رو به پستی و انحطاط منرود تا اینکه آن امت از کاری
که کردهاند برگردند. (امالی طوسی / 0726]
صفحه 121:
اوصاف مدیریث(9)
- شناخت حق و عمل به معروف
قال الباقر علیه السلام : «ان بقاء المسلمین و بقاء الاسلام آن تصیر الاموال عند من یعرف فیها الحق
و یضع فیها المعروف و ان من فناء المسلمین و فناء الاسلام آن تصیر الاموال عند من لا یعرف
فیها الحق و لا بضع فیها المعروف».
همانا بقاء مسلمین و بقاء اسلام آن است که اموال در نزد کسانی که حق را مشناسند قرار گیرد و
معروف را در جای خود قرار دهند و همانا فناء مسلمین و فناء اسلام آن است که اموال را دز
نزد کسانی که حق را نمشناسند قرار دهند و معروف را در جای خود قرار دهند . (مستدرك /
(ese/e
© - تشويق و تنبيه 1
قال علدعليه السلام : «و لا یکونن المحسن و المسىء عندك بمنزلة سواء فان ذلك تزهيداً لاهل
الاحسان فى الاحسان و تدريباً لاهل الاساءة على الاساءة»:
هركز نيكوكار و بدكار در نظرت يكسان نباشند زيرا نيكوكاران در نيكوكارى بى رغبت و بدكاران
در بدكارى تشويق منشوند . (سفينة البحار /:©/600©)
© - عدم سوء استفاده از امكانات
قالعليه السلام : «ان عملك ليس لك بطعمة و لكنّه فى عنقك امانة».
به درستى كه كار تو طعمهاى برايت نيست كه از آن استفاده كنى بلكه اين مسؤوليت امانتى در نزد
تو است . (بحار/ ©8/60©©)
صفحه 122:
اوصاف منیریت(6)
۵ - احیای حق و از بین بردن باطل
قال علبعلیه السلام : «اما بعد فلا یکن حظكك فی و لایتك ما لا تستفيده و لا غيظأ تشفیه و لکن اماتة
باطل و احیاء حق».
به وسیله این و لایت و حکومت مبادا بخواهی بهرهای عاید تو بشود که از آن استفاده نسکنی پاخشم
خود را شفا بخشی بلکه به وسیله حکومت باطل را بمیران و حق را زنده کن,
(090 7#0 / 1)
0 - لطف و محبت به مردم
قال علبعلیه السلام «... واشعر قلبك للرحمة للرعية و المحبة و اللطف بهم و لا تکونن علیهم سبعاً
ضارياً تغتنم أكلهم فانهم صنفان اما اخ لك فى الدين و اما نظير لك فى الخلق».
مهربانى با مردم زا بوشش دل خويش قرار بده و با همه دوست و مهربان باش مبادا هركز مانند
حيوان شكارى بأشي كه خوردن آنان را غنيمت دانى زيرا مردم دو دستهاند» كروهى برادر
دینی تو و دسته دیگر همانند تو در آفرينش مدباشند. (بحار/ 00 9©/80)
- پرداختن به امور مهم i ae
قال علبعليه السنلام :فلن اتنتخل بخير المهم ضع الاهم ان رأيك لا ينطع لكل شىء.فترغه للمهم».
کسی که به کار غیر مهم بپردازد کار مهمتر را ضایع مسازد نظریه تو برای همه کارها گنجایش
ندارد پس آن را برای کارهای بسیار مهم مشغول ساز . (غرر ۱
صفحه 123:
اوصاف مدیریت(9)
0 - نسپردن منصب به افراد ضعیف
قال رسول اللیصلی اه علیه وآله وسلم : «یا اباذر! ای احب لك ما احب لنفسی ای اراك
ضعیفاً فلا تأمرن علی اثنین و لا تولین مال يتيم».
پیامبر به ابوذر فرمود: يا اباذر! تو را ضعیف و ناتوان مبینم و برای تو دوست دارم.
آنچه برای خودم دوست دارم فرمانروایی بر دو نفر زا نپذیر و متولی مال بتیم مباش .
(سفينة البحار / 0 / 0©)0)
اقناره
توجه به محرومین: ی دیدند که از مردم سوال مدکند.
حضوك فرمودتدة اين pad Gh SUS Ss gee ات ضرت فرهوة: تا جوان
بود از ار كار كشيديد و بهره برديد أكنون كه يبرو اتوآن شدء است أو را ملع منکن از
بيت المال او را تأمين كنيد؛ «استعملتموه حتى اذا كبر و عجز منعتموه؟ انفقو
بيث المال». (وسائل / 00 / ©6)