masihiate_dar_iran

در نمایش آنلاین پاورپوینت، ممکن است بعضی علائم، اعداد و حتی فونت‌ها به خوبی نمایش داده نشود. این مشکل در فایل اصلی پاورپوینت وجود ندارد.




  • جزئیات
  • امتیاز و نظرات
  • متن پاورپوینت

امتیاز

درحال ارسال
امتیاز کاربر [0 رای]

نقد و بررسی ها

هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که نظری می نویسد “مسیحیت در ایران”

مسیحیت در ایران

اسلاید 1: موضوع:مسیحیت در ایرانگردآورنده:شبنم عباسیاناستاد: حجة الاسلام دکتر محسن اکبری تبریزی

اسلاید 2: مسیحیت در ایران پیش از اسلامتاریخ ورود مسیحیت به ایران تعیین تاریخ دقیق ورود مسیحیت به ایران نه فقط امری است مشکل بلکه غیرممکن، اصولا دین کار دل است و اسرار دل را نمی توان به آسانی بر روی کاغذ آورد و به علاوه آگاهی از رموز قلبی افراد و چگونگی نشر آن دقیقا میسر نیست و شاید از این جهت بوده است که مورخین قدیم هم کمتربه آن پرداخته و به ذکر وقایع ظاهری که در حقیقت نتیجه عقاید باطنی است اکتفا کرده اند. اما با وجود اشکالات و ابهامات زیاد، مورخین با تحقیقات و موشکافی های بسیارسعی کرده اند که رموز نهفته تاریخ را آشکار سازند و در این باره نیز تحقیقاتی کرده اند: در انجیل (اعمال رسولان 2: 9) مسطور است که روز پنطیکاست که حواریون مسیح به زبان های مختلف به مسیح که پنجاه روز پیش از آن صعود فرموده بود شهادت می دادند عده زیادی از فرق مختلف در آنجا حضور داشتند و سخن ایشان را شنیدند. از آن جمله پارتیان و مادیان و عیلامیان و ساکنان جزیره (بین النهرین) می باشند. چنان که ملاحظه می شود چهار فرقه مزبور از نقاط مختلف کشور ایران بودند و احتمال قوی دارد که بعضی از آنها از مژده انجیل متأثر شده آن را برای هم میهنان خود به سوغات برده باشند. روایات آشوری گوید که در قرن اول میلادی یکی از اشخاصی که مسیح را به چشم خود دیده بود بنام (مارعدای) به (ادسا)رفته مسیحیت را به آنجا برد. شاگرد او (ماری) خبر مسیحیت را به ایران برد و حتی به فارس هم رفت و او در آنجا خبر تومای حواری؛ رسول معروف هندوستان را شنید. از این که در دوره اشکانیان یعنی در قرون اول و دوم میلادی مسیحیت به ایران رسیده است حرفی نیست ولی گفتگو در اینجا است که آیا کلیسا تا آن زمان تشکیلاتی هم داشته است یا نه؟ نویسندگان امروزی از جمله (وستفال) و (لابورت) که در این قسمت از تاریخ متخصص می باشند به روایات آشوری فوق الذکر چندان اهمیت تاریخی نمی دهند و با این که وجود (عدای) و (ماری) را احتمالا تصدیق می کنند وجود تشکیلات منظم کلیسا را در زمان اشکانیان به کلی منکر می باشند و شروع کلیسا را در ایران از زمان اسقفی (پاپا) نام که در حدود سال 300 میلادی در سلوکیه می زیست می دانند. چنان که گفته شد مقصود محققین مزبور تشکیلات منظم کلیسایی است و اگرنه به طور یقین از همان قرن اول خبر مسیحیت به ایران رسیده بود زیرا که بدیهی است که باید چندین سال بگذرد و مسیحیانی پیدا شوند تا با ایجاد تشکیلاتی موفق گردند. پس باید ورود مسیحیت را به ایران از همان قرن اول دانست منتهی یکی دو قرن طول کشید تا نضج و قوام بگیرد.

اسلاید 3: مسیحیان در دوره اشکانی: سلاطین اشکانی کمتر به مذهب علاقه نشان می دادند و بدان چندان اعتنایی نمی کردند؛ از این جهت پیروان مذاهب مختلفه رسما آزاد بودند و مخصوصا مسیحیان روزبه روز پیشرفت می کردند. فقط جفاهایی که به مسیحیان وارد می آمد از طرف مغ ها و پیروان مذاهب دیگر بود که از ضعف دولت مرکزی سوء استفاده می کردند و همدیگر را آزار می دادند. اما مسیحیان با وجود جفاهای جزئی و محلی پیشرفت ها کرده از کوه های کردستان تا خلیج فارس کلیساها ساختند و در حدود 20 اسقف از خود داشتند.در دوره اشکانى از همان آغاز دوره عیسویت عده اى از سکنه نواحى غربى ایران به دین ترسایان گرویده و کلیساهاى مخصوصا معتبر در نواحى شرقى و غربى فرات دایر کرده و طریقه خاصى را که به طریقه نسطورى معروف است پسندیده و بدان ایمان آورده بودند و کم کم در داخله ایران پیش رفته،تا دورترین نواحى شمال شرقى ایران در ماوراءالنهر رفته و از آنجا به چین هم رفته و طریقه نسطورى را با خود به چین برده بودند.

اسلاید 4: مسیحیان در زمان ساسانیان:

اسلاید 5: علت و منشا پیدایش عیسویت در ایران از دیدگاه کریستن سن راجع به علت و منشا پیدایش عیسویت در ایران، کریستن سن مى نویسد: «در موقعى که سلسله ساسانى جانشین اشکانیان شد، عیسویان مرکز تبلیغى مهمى در شهر «الرها» (در آسیاى صغیر، ترکیه فعلى) داشتند... دولت در جنگهاى بزرگى که با روم کرد، اسیران را در نواحى دور دست کشور ایران مسکن داد. پادشاهان ایران در لشکر کشى هاى خود به سوریه گاهى تمام سکنه یک شهر یا یک ناحیه را کوچ داده،در یکى از نقاط داخلى کشور مقیم مى کردند. چون قسمت اعظم این مهاجرین عیسوى مذهب بودند، دیانت مسیح در هر گوشه اى از ایران اندکى رواج گرفت». در کتاب تمدن ایرانى، به قلم جمعى از خاورشناسان مى نویسد: «در حقیقت، مذهب مسیح در ایران به دست آرامیها که در سوریه اقامت داشتند یا مبلغانى که از ادس (اورفه) آمدند و یا به دست اسراى جنگى وارد این سرزمین شد. از سال یکصد میلادى دسته هایى از مسیحیان در «اربل » بودند و بین سال 148 تا 191 در «کرکوک » فعلى آثارى از وجود آنها هست. اگر چه هنوز در ایران مذهب مسیح تشکیلات رسمى به خود نداده بود ولى مسیحیت توجه بسیارى از ایرانیان خصوصا شخص مانى را به خود جلب کرد». ایضا در همان کتاب تحت عنوان «دین مسیح در ایران عهد ساسانى » مى نویسد: «در بیزانس امپراطور و دربار و تمام جامعه مسیحى بودند. در ایران، گذشته از اینکه عملا قدرت در دست زردشتیان بود، اصولا از ابتداى عهد ساسانى دولت هم از دین زردشت که دین رسمى بود حمایت مى کرد.

اسلاید 6: اقلیت ها فدای وحدت ملی: اردشیر بابکان در سال 226 میلادی در کشوری روی کار آمد که در آن وحدت ملی و مذهبی وجود نداشت. بزرگترین سیاست او ایجاد یک مذهب رسمی و ملی بود و برای این کار دین باستانی ایران یعنی آئین زردشت را وسیله ساخت و به حمایت جدی مغان پرداخت. بتکده ها را خراب و به جای آنها آتشکده بنا کرد؛ و زردشتیان را دلگرم کرده تشویق نمود و با غیر زردشتیان خشونت پیش گرفت و بدین وسیله آزادی عقیده و مذهب را که از اصول عالیه است فدای ملیت پرستی کورکورانه نمود. این سیاست کم و بیش سیاست مذهبی شاهان ساسانی بود و گاه و ناگاه مسیحیان به سختی تحت شکنجه و آزار شدید قرار می گرفتند.

اسلاید 7: وضع مسیحیان ایران در زمان شاپور دوم عدم تعصب درباره مسیحیان از ابتداى ظهور دین مسیح به وجود نیامده بود.در زمان شاپور دوم که از نظر سیاسى با کنستانتین دشمنى داشت،وضع مسیحیان ایران بسیار سخت بود...در ابتدا مسیحیان به شدت مورد آزار قرار گرفتند،بدون محاکمه یا بعد از محاکمه مختصرى آنها را به شهادت مى رساندند یا به طریق بسیار شدیدى عذاب مى دادند.شرح شکنجه شهداى مسیحى به زبان شامى به دست ما رسیده و نشان مى دهد چگونه این مسیحیان با قدرت و شجاعت شهید شده اند.

اسلاید 8: جنگ شاپور با والرین و اسرای مسیحی: بعد از اردشیر شاپور اول در سال 240 به تخت پادشاهی نشست. از کارهای مهم او جنگ با دولت روم و اسیر کردن والرین می باشد. تأثیری که این جنگ به حال مسیحیان ایرانی داشت این بود که وقتی بین النهرین و سوریه فتح شد هزاران هزار از ساکنین آنجا را به خوزستان کوچانیده ایشان را در جندی شاپور مسکن داد. درمیان این اسرا عده زیادی مسیحی بودند که برعده مسیحیان ایران اضافه شدند و مخصوصا چون قبلا تابع دولت روم بودند مسیحیان ایران را با کلیسای روم آشنا ساختند.

اسلاید 9: مقام طلبی پاپا: در سال 280 میلادی شخصی بنام «پاپا» به مقام اسقفی مداین که پایتخت کشور ایران بود منصوب گردید.این شخص به فکر افتاد که مسیحیان پراکنده ایران را جمع کرده مرکزی برای آنها در مداین تشکیل دهد و از خودپسندی که داشت خویشتن را لایق ریاست بر آنها می دانست و چون دیگران زیر بار او نرفتند باسقفانی که تبعه دولت روم بودند پناهنده شد و به کمک ایشان مقامی که می خواست بدست آورد و خویشتن را (جاثلیق) و رئیس کل کلیسای ایران نامید. این گونه مقام طلبی بدبختانه کم و بیش در تاریخ کلیسای مشرق زمین ادامه داشته و یکی از علتهای انحطاط مسیحیت در ایران بطور یقین همین رقابت و جاه طلبی ها بوده است.

اسلاید 10: مسیحی شدن قسطنطین و تأثیرآن در حال مسیحیان ایران: در سال 312 میلادی در روم اتفاقی افتاد که به تنهایی چندان قابل اهمیت نبود ولی تأثیر بزرگی در حال مسیحیان ایرانی نمود و آن واقعه مسیحی شدن قسطنطین امپراطور روم بود. تا این زمان شاهنشاهان ساسانی مسیحیان را مانند یکی از فرقی می دانستند که به طورعادی در کشورآنها می زیستند ولی حال که بزرگترین دشمن ایشان یعنی امپراطوری روم رسما مسیحی شده بود نمی توانستند وجود کسانی که خود را با دشمنان ایشان همکیش می دانستند تحمل کنند. بخصوص این که عیسویان ایرانی خود را در میهن خود بیگانه می دانستند و به آزادی همکیشان رومی خود غبطه می خوردند و آرزو می کردند آنها هم به هروجهی شده است آزاد شوند و از این جهت از جنگ با روم خودداری می کردند و حتی گاهی شکست ایران را از رومیان پیش بینی می کردند. باید دانست که مفهوم میهن دوستی امروزه با آنکه در آن روزگاران به آن معتقد بودند فرق دارد.

اسلاید 11: معنی «ملت» در قدیم: در قدیم بیشتر به مذهب نظر داشتند و حتی لفظ ملت را هم به معنی فرقه مذهبی بکار می بردند. معنی این کلمه از مشروطیت تا به حال در فارسی فرق کرده و به اهالی یک کشور از هر دینی که می خواهند باشند اطلاق می گردد.اصولا باید دانست که وطن پرستی و دفاع از آب و خاک به شکلی که امروز وجود دارد چیزی است تازه والا حتی در اروپا هم بیشتر نظر به مذهب داشتند و اختلافات و اتحادیه ها اغلب مذهبی بوده است. بنابراین نباید مسیحیان ایرانی دوره ساسانی را یکباره خائن شمرد بخصوص اینکه با وجود آزارهای بی اندازه سخت که بوسیله هم میهنانشان به ایشان می رسید هیچگاه شورشی نکرده و علم طغیان برنیفراشتند با این که عده ایشان زیاد بود.

اسلاید 12: جفای شدید در زمان شاپور دوم: بعد از آنکه قسطنطین وفات کرد جنگ ممتدی که 25 سال ادامه داشت بین ایران و روم شروع شد و بالاخره به پیروزی شاهپور دوم انجامید و نتیجه این شد که تسلط ایران بر قسمت غرب یعنی بین النهرین و بویژه نصیین زیادتر گردید. چیزی از ابتدا این جنگ نگذشته بود که شاپور به «جاثلیق» مسیحیان که در این وقت شمعون بود فرمان داد که باید مالیات دو برابر از عیسویان گرفته شود و چون جاثلیق قبول نکرد پادشاه فوق العاده عصبانی شد و شمعون را توقیف و کلیساها را خراب کرد. از این پس دوره جفای هولناکی برای مسیحیان شروع شد که تا مرگ شاهپور که 42 سال بعد اتفاق افتاد ادامه داشت. در طول این مدت مسیحیان را به انواع مختلف شکنجه داده می کشتند. در اول به ایشان می گفتند ایمان خود را انکار کنید و اگر این کار را عمل می کردند رهایی میافتند ولی اگر از انکار سرپیچی می کردند یا سنگسار می شدند و یا با شمشیر کشته می شدند و یا پاره پاره می گشتند. اسامی 16000 نفر که به قتل رسیده اند در تواریخ ثبت است.شاهپور دوم چون سابقه دوستی با شمعون جاثلیق داشت فرصت های زیادی به او داد تا ایمان خود را انکار کند؛ از جمله 5 اسقف و 100 کشیش را جلوروی او کشتند و بالاخره چون راضی نشد دست از ایمان خود بردارد او را هم به قتل رسانیدند.

اسلاید 13: چون پادشاه از ایستادگی عیسویان جری شد حکم قتل آنان را در تمام امپراطوری خود داد و مدت ده روز مسیحیان را در همه جا قتل عام میکردند. از جمله «شاهدوست جاثلیق» را که جانشین شمعون شده بود با 128 کشیش دیگر نیز کشتند. جاثلیق بعدی یعنی (باریعشمین) را هم محبوس و مقتول کردند و با او 120 کشیش دیگر را هم کشتند. این قسم آزارها در نواحی که به روم نزدیکتر بود یعنی در بین النهرین زیادتر شیوع داشت. بالاخره در سال 379 شاپور درگذشت و با مرگ او جفای مسیحیان خاتمه یافت. به عوض نظر به مسیح و توکل به او مسیحیان نظر به دربار داشتند. با همراهی دربار جسور می شدند و با جفا اگر محض جفا شد کمتر می تواند باعث تضعیف کلیسای مسیح گردد؛ بلکه به شهادت تاریخ ثابت شده است که خون شهدا تخم کلیسا می باشد. اما یک عیب بزرگ در مسیحیان ایران بود و آن این که اغلب اوقات نظر به دربار و قدرت های این جهان داشتند و ترقی و پیشرفت ملکوت خدا را مربوط و گاهی حتی منوط به آن می دانستند. بهترین مثال برای این قسمت احوال مسیحیان است در زمان یزدگرد اول.

اسلاید 14: تشکیلات سبب تقویت بود نه تضعیف: بدیهی است حال که کلیسا از بدن جدا شد مرکزیتی لازم داشت و البته دادن تشکیلات و داشتن مرکزیت برای بقا کلیسا لازم بود ولی یکباره همه قدرت را به یکنفر دادن و حق ایراد گرفتن و خرده گیری کردن را سلب نمودن البته درست نبود. اما این که بعضی مرکزیت و تشکیلات شدید کلیسا را یکی از علل انحطاط مسیحیت در مشرق زمین دانسته اند. شاید صحیح نباشد و عکس آن درست باشد یعنی این که اگر آن تشکیلات را هم نداشت زودتر از بین رفته بود. مرکزیت و تشکیلات در صورتی که البته از حد نگذرد نافع است به شرطی که اولیا امور اشخاصی صالح باشند اگر مردم صالح نبودند و تماس خود را با خداوند خود قطع نمودند چه با تشکیلات و چه بی تشکیلات روبزوال خواهند رفت ولی اگر مردم صالح و حقیقتا خدا پرست مصدر کارها شدند و به تربیت مردم پرداختند مرکزیت و تشکیلات سبب تقویت و سرعت در کارها و انجام آنها میگردد. تشکیلات و مرکزیت بخصوص در زمان ساسانیان برای کلیسا امر لازمی بود زیرا که مسیحیان یکی از اقلیتها بودند و این اقلیتها حامی و سرپرست می خواستند نماینده می خواستند چنان که داشتند و به کمک این تشکیلات توانستند در برابر جفاهای شدید و مستقیم و غیر مستقیم زردشتیان ایستادگی کنند.

اسلاید 15: وضع کلى عیسویان در عهد ساسانی: کریستن سن در فصل ششم کتاب خویش که راجع به عیسویان ایران بحث مى کند، وضع کلى عیسویان را در آن عهد چنین شرح مى دهد: «براى توضیح روابط بین عیسویت و دیانت رسمى ایران در قرون چهارم و پنجم به ذکر عباراتى چند از «زاخو» مبادرت مى ورزیم: عیسویت در عهد ساسانى همیشه حتى در سخت ترین دوره هاى زجر و تعدى، مجاز بوده است، اگر چه گاهى بعضى مجامع عیسوى در شهرها و دهات دستخوش آزار عمال ایرانى مى شده اند. عیسویان اصول دینى خود را در انجمنهایى که در سنوات 410 و 420 در پایتخت کشور ایران تشکیل یافت، با حضور دو نفر نماینده دولت امپراطورى بیزانس برقرار نمودند که یکى «ماروثا» اسقف میافارقین بود و دیگر «آکاس» اسقف آمیدا. «افرعت» خطب و مواعظ خود را در سخت ترین ایام جور و تعدى که نسبت به عیسویان در زمان شاپور دوم جارى بود،نوشته است و معذلک اثرى در این رسالات دیده نمى شود حاکى از اینکه اجراى مراسم دیانت عیسوى در آن عهد به طور عادى و بدون مانع جریان نداشته باشد. فشار همیشه متوجه علماى دین مسیح بوده اما هیچ گفته نشده است که عامه مسیحیان را زجر یا مجبور به ارتداد نموده باشند. ظاهرا عیسویان چه در کشور ایران، چه در دولت امپراطورى روم در روابط حقوقى بین خود تابع قانون سریانى و رومى بودند که ظاهرا آن را با عرف محل وفق مى داده اند. کشتارهاى بزرگ به ندرت اتفاق مى افتاد و غالبا عیسویان مى توانستند به آرامى تحت هدایت معنوى جاثلیقان و اسقفان خود زیست کنند».

اسلاید 16: به طور کلى مذهب مسیح به عنوان یک اقلیت مذهبى آزاد بوده است و در عین حال مکرر از آزار مسیحیان در فواصل مختلف تاریخ یاد مى شود و ظاهرا بیشتر ریشه سیاسى داشته است، یعنى اقلیت مسیحى ایران غالبا در کشمکشهاى ایران و امپراطورى روم به حکم وابستگى مذهبى جانب هم مذهبان خود را نگاه مى داشته اند و به همین جهت مورد خشم سلاطین ایران قرار مى گرفته اند. کریستن سن درباره یزدگرد اول مى گوید: «...مسالمتى که یزدگرد اول در روابط خود با عیسویان اظهار مى کرد بلاشک معلول جهات سیاسى بود،زیرا با استوار کردن بنیان صلح ایران و روم مى توانست مساعى جمیله در تحکیم اقتدار سلطنت خویش به کار برد،ولى علاوه بر این ضرورت سیاسى مى توان گفت که طبعا یزدگرد مایل به مسامحه در امور دیانتى بوده است».

اسلاید 17: موقعیت یافتن دین مسیح در ایران بزودى مقامات رسمى به این مطلب پى بردند که مسیحیان پر تجربه،از اتباع مناطق فرعى و خارجیهاى نافرمان که هر ساعت خیانت مى کردند نبودند،بلکه از ایرانیان حقیقى بودند که در زمان سابق از طرفداران جدى مذهب زرتشت محسوب مى شدند و بعضى از آنها از اشخاص بسیار برجسته و مشهور بودند که در میهن پرستى آنها شکى نبود، فقط در حفظ عقیده خود بسیار ثابت قدم بودند. از آن به بعد قواى انتظامى تصمیم گرفت به جاى تنبیه، گمراه شدگان را به راه راست هدایت نماید، ولى از این نیز نتیجه مفیدى به دست نیامد. بنابراین با وجود مدت چهل سال آزار و شکنجه، دین مسیح در ایران موقعیت مطمئنى به دست آورد. وقتى ایام آزار به علت اشکالاتى که در نتیجه حملات هونها و هیاطله در مشرق پیش آمده بود به پایان رسید، موقع براى ایجاد تشکیلات و وضع ثابت مسیحیان در ایران به دست آمد... مسیحیان ایران بزودى صاحب حیات معنوى و فرهنگى نیرومندى گردیدند که حتى آزارهایى که در قرن پنجم به وسیله یزدگرد دوم و بهرام پنجم به عمل آمد نتوانست شکستى بر آنها وارد آورد. در سلوقیه (تیسفون) و خصوصا در نصیبین، مکتبهاى روحانى و مذهبى به صورت درخشانترین مکتبهاى مشرق به وجود آمد. تاسیس صومعه ها باعث شد که عده زیادى معلمین اصول مذهبى در آن صومعه ها تربیت شدند و این سنت هنوز در صومعه ها ادامه دارد. حیات واقعى مسیحیت ایران بیشتر از نتیجه تبلیغات آن ظاهر مى شود».

اسلاید 18: کریستین سن سپس به موضوع حیات مسیحیت در آن عصر و قدرت تبلیغات مسیحى در آن زمان و در آخر به شکستى که در مشرق از ناحیه اسلام بر مسیحیت وارد شد،اشاره مى کند و مى گوید: «با یک نظر سریع به نقشه اى که اخیرا آقاى «ژ.دویلیه» استاد دانشکده حقوق «نولوز» ضمن انتشار حاصل زحمت زیاد و پرفایده خویش نشر کرده روشن مى شود که چگونه مبلغینى از ایالت کلده به کشورهاى مدیترانه و دریاى چین رفته و تا هندوستان جنوبى و تبت و کشور مغولستان، عده زیادى را به دین مسیح در آورده اند. این تبلیغ در میان کشورها نشده بلکه در میان ملل صحرا گردى به عمل آمده است که هر روز در یک کشور به سر مى بردند.به این طریق دین مسیح در این نقاط بسیار دور تا قرن سیزدهم هنوز پابرجا بود و هنگامى که مبلغین «فرانسیسکن» از قبیل «ژان دوپلان کارپن» و «روبروک» و مسافرینى مانند «مارکوپولو» به آن کشور مسافرت کردند، آن را در حال حیات یافتند. در میان اردوهاى سیار رؤساى طوائف مغول که به دنبال پیروزى به طرف مغرب روان بودند و هنوز درباره اختیار ادیان مختلفى مانند بودایى و مانوى و اسلام که در میان راهشان بود تردید داشتند، مذهب نسطورى طرفدار زیاد پیدا کرد و هنگامى رسید که احتمال مى رفت تمام رقباى خود را شکست دهد. قبول دین اسلام از طرف مغول، شکست بزرگى براى مسیحیت در این نواحى بود».

اسلاید 19: مسیحیت در زمان خسرو پرویز در زمان خسرو پرویز، مسیحیت در ایران بیش از هر وقت دیگر قوت گرفت. بسیارى از نزدیکان شاه که از ایرانیان اصیل بودند عیسوى شدند.چنانکه مى دانیم خسرو پرویز در اثر قیام و انقلاب بهرام چوبین، سردار معروف ایرانى مجبور شد ایران را ترک کند و به رقیب قدرتمندخویش «موریکیوس» قیصر روم پناه ببرد و از او استمداد کند و با دادن امتیازاتى به او و با کمک او به پایتخت برگردد. گویند خسرو در مدتى که در روم مانده بود تمایلى به مسیحیت پیدا کرده بود. کریستن سن مى گوید: «موبدان چندان از بازگشت خسرو که در سال 581 میلادى اتفاق افتاد شادمان نشدند، زیرا که این پادشاه از روم این ارمغان را همراه داشت که نسبت به اوهام و خرافات نصارى میلى حاصل کرده بود و مؤید او در این عقاید زنى عیسوى «شیرین» نام بود که سوگلى حرم او گردید». بعضى ادعا کرده اند که خسرو پرویز کیش زردشتى را رها کرده و رسما به کیش مسیحى در آمده است،ولى کریستن سن مى گوید: «محققا قول اوتیکیوس که گوید خسرو پرویز آیین نصارى گرفت اصلى ندارد،ولى روابط این پادشاه با قیصر «موریکیوس» که او را در گرفتن تاج و تخت یارى کرد و مزاوجت او با شاهزاده خانم رومى موسوم به «ماریا» و نفوذ محبوبه او «شیرین» که کیش عیسوى داشت، او را وادار کرد که لااقل ظاهرا نسبت به رعایاى عیسوى خود نظر مرحمتى داشته باشد. اما شخص خسرو هم ممکن است بعضى از خرافات عیسویان را بر موهومات سابق خود افزوده باشد...».

اسلاید 20: همچنین مى گوید: «خسرو با روحانیان زردشتى متحد شد تا مزدکیان را چاره کند، لکن نه طبقه روحانیان و نه طبقه اشراف در عهد او به قدرت سابق خود دست نمى یافتند. خسرو اول، بلا شک زردشتى بوده و از سایر پادشاهان ساسانى این امتیاز را دارد که در مسائل مذهبى جمود و تعصب نداشته و نسبت به عقاید مختلفه دینى و مذاهب فلسفى وسعت مشربى نشان مى داده است، عیسویان را در مؤسسات عام المنفعه استخدام مى کرد و در این کار تردیدى به خویش راه نمى داد».

اسلاید 21: قدرت یافتن دو فرقه مسیحى یعقوبى و نسطورى در دربار خسرو پرویز: کریستن سن پس از قدرت یافتن دو فرقه مسیحى یعقوبى و نسطورى در دربار خسرو پرویز و کشمکشهاى آنها با یکدیگر و مسیحى شدن برخى از سرداران ایرانى از قبیل «مهران گشنسپ» که نسطوریان او را غسل تعمید دادند و به نام «گیورگیس»نامیدند و همچنین چند تن دیگر از این قبیل یاد مى کند. کریستن سن مى گوید: «مهران گشنسپ چون به دین مسیح گروید، خود را به بیابان کشید تا در آنجا حقایق دین جدید را از رهبانان تعلیم بگیرد. روزى از خواهر خود پرسید که بعد از انتقال من به کیش نصارى در دربار چه مى گفتند؟ خواهرش جواب داد: بیا، براى تو هیچ خطرى نیست. شاه وقتى که خبر تنصر تو را شنید، فقط فرمود: مهران گشنسپ به دوزخ شتافت.حال راه خود را پیش گیر. ممکن است پادشاه مقرر فرماید که املاکت را نیز پس بدهند. چندى بعد مهران گشنسپ خواهر خود را ملاقات کرد در وقتى که به عقد یکى از اشراف در آمده بود. پس چند قدمى پیش رفته، با کمال احترام به او نماز برد و تعظیم کرد. خواهر از مسند خود برخاسته، با کمال مهربانى دست را به جانب او دراز کرد. آنگاه خندان به او گفت: شادباش، من نیز عیسوى هستم».

اسلاید 22: در نتیجه: اولا عیسویت به طور طبیعى در ایران زردشتى در حال پیشروى بوده است و اگر حال بر همین منوال باقى مى ماند خطر بزرگى براى دین زردشتى بود. ثانیا عیسویت بر خلاف زردشتى گرى داعیه جهانى داشت، یعنى مبلغان مسیحى براى عیسویت مرز نمى شناختند، فعالانه کوشش مى کردند که عیسویت را در ایران و خارج مرزهاى ایران گسترش دهند و در این راه موفقیتهایى هم کسب کرده بودند. ثالثا اسلام که به ایران آمد،بیش از آنکه به زردشتى گرى که در حال انحطاط بود ضربه بزند، به مسیحیت که در حال رشد و توسعه بود ضربه زد، بازارش را شکست و آن را از میدان بدر کرد. اگر اسلام نیامده بود، مسیحیت در سراسر مشرق ریشه مى دوانید و تنها نفوذ معنوى اسلام بود که مانع گسترش مسیحیت در شرق نزدیک و شرق دور شد. پاپهاى مسیحى همواره بیش از موبدان زردشتى از توسعه و نفوذ معنوى اسلام در ایران رنج مى برده اند، زیرا آنها بیش از اینها احساس غبن مى کرده اند و به همین جهت است که امروز هم که قرنها از آن تاریخ مى گذرد، وقتى که یک نویسنده ناپاک سرشت زیر نام ایران و ایرانیت قلم به دست مى گیرد و تا آنجا که مى تواند به اسلام حمله مى کند، آن کس که از او تقدیر و تشکر مى کند و به او مدال مى دهد عالیجناب پاپ است.

اسلاید 23: وضعیت عمومی کلیسا در ایران پیش از اسلام در سال 410 تقریبا چهل دایره اسقفی در ایران بوده است و در هر یک از این نواحی گروه بسیاری از مسیحیان می زیستند. در سال 424 شماره نواحی اسقف نشین به 66 رسید. چون مسیحیت اول از بین النهرین شروع شده بود قدرتش در آنجا بیشتر بود ولی کم کم به نقاط دیگر نیز سرایت کرد به حدی که بعدها شهرهای ری، اصفهان، سیستان، نیشابور، مرو و هرات هم اسقف نشین شد و حتی در کتب تاریخی اسم اسقفی را برده اند که اسقف چادرهای کردها بوده و معلوم است در بین کردها هم مسیحیت شیوع داشته است. بعضی از محققین معتقدند که علی اللهی ها یا اهل حق که امروزه در کوه های کردستان زندگی می کنند از بقایای مسیحیانی هستند که به واسطه فشاراعراب و مغول به تدریج اسم خود را تغییر دادند ولی هنوز شباهت های زیادی بین تعالیم و گفتارهای آنها با تعالیم انجیل هست.

اسلاید 24: نزاع در بین سران کلیسا: در اواخر ساسانیان مزدکیان بسیار پیشرفت می کردند به حدی که مغان زردشتی به هراس افتاده از مسیحیان دست کشیده تمام هم خود را صرف آزار مزدکیان کردند. در این موقع مسیحیان بالنسبه آرامشی داشتند ولی بدبختانه سران کلیسا بر سر مقام و علوطلبی در بین خود نزاع داشتند و چون نیروی آنها مصروف جنگ و جدالهای داخلی گردید فرصت کارهای اساسی از بین رفت.

اسلاید 25: مارابا، کاتولیکوس و تشکیلات او: اما خوشبختانه یکی از متنفذین زردشتی بنام «مارابا» مسیحی شد و با استعداد غریبی که داشت بمقام جاثلیقی انتخاب گردیده تشکیلات منظم و نیکویی به کلیسای ایران داد. ولی بالاخره «مارابا» بدست انوشیروان محبوس و صدمات زیادی به او وارد آمد تا این که بالاخره در سال 552 میلادی وفات یافت.

اسلاید 26: سازمان انتخاب جاثلیق از طرف شاه غیر مسیحی: در این موقع جاثلیق مسیحیان یکی از سران بزرگ کشوری محسوب می شد و شاید بعد از مؤبد مؤبدان اولین شخص مذهبی مملکت بود. او معمولا از طرف پادشاه انتخاب می گردید و این امر البته به ضرر کلیسا بود که رئیس روحانی کلیسا و شبان مسیحیان را یک نفر رئیس دولت غیر مسیحی انتخاب کند و مسیحیان نمی بایستی هیچ وقت زیراین بار می رفتند. تشکیلات کلیسا بسیار منظم و شباهت به تشکیلات دولتی داشت، کاتولیکوس یا پتریارخ رئیس کل کلیسای شرق بود و در مداین مسکن داشت. این شخص چند نفر اسقف اعظم در ایالات مختلفه از قبیل جندی شاپور، نصیبین، اربل، کرکوک و مرو در تحت نظر داشت و قریب صد اسقف دیگر در تحت ریاست این اساقفه اعظم در شهرها مشغول کار بودند. هر اسقف در ناحیه اسقف نشینی خود دارای قدرت کامل بود و اداره امور املاک کلیسا و مدارس و بیمارستان ها در دست او بود. هر اسقف اعظم اساقفه زیر دست خود را سالی دوبار برای شور در امور دعوت می کرد و هر چهار سال یک مرتبه اسقف های اعظم در تحت ریاست کاتولیکوس تشکیل شوری می دادند.

اسلاید 27: نفوذ مسیحیت: باهمه جفاها و مخالفتها در اواخر ساسانیان مسیحیت در ایران نفوذ کامل داشت و در میان کسبه، تجار، صنعتگران پیروان مسیح یافت می شدند. در زمان ریاست مارابا رئیس تجار، رئیس زرگران و رئیس نقره کاران و متنفذین دیگر در شهر جندی شاپورهمه مسیحی بودند. انوشیروان و خسرو پرویز هر دو زنان مسیحی داشتند. یکی از پسران انوشیروان هم موسوم با نوشه زاد مسیحی بوده و یحتمل که بزرگمهر وزیر کاردان انوشیروان نیز پیرو مسیح بوده است.

اسلاید 28: رهبانیت یکی از خصوصیات مسیحیان ایرانی تمایل به گوشه نشینی و زهد بود. رهبانان زیادی در دیرها مسکن می گزیدند و عمر خود را صرف نسخه برداری انجیل و دعا و تدریس و تعلم می نمودند. تعداد دیرها در شمال بین النهرین مخصوصا زیاد بود و بخصوص در دوره های آخر ساسانی رو به فزونی گذارده بود. املاک دیرها در تحت نظراساقفه اداره می شد. شاید بعضی رهبانیت را تقبیح نمایند و البته رهبانیت صرف و تأکید زیاد هم به آن درست نیست اما وجود این دیرها برای مسیحیت بمنزله صخره و پناهگاهی بود که هر وقت جفایی یا بلایی وارد می شد مردم بدان جاها پناه می بردند و در نقاطی که شماره این دیرها زیادتربود پایداری عیسویان هم بیشتر بود. احتمال دارد همین زهد و بی علاقگی به دنیا بعدها در میان مسلمین اثر کرده باشد چنان که بعضی از محققین از جمله «نیکلسن» معتقد است که تصوف ایران از سرچشمه مسیحی آب میخورد.

اسلاید 29: تبشیر تاریخ مسیحیت مسیحیان ایرانی از جدی ترین مبشرین تاریخ مسیحیت بوده و نمونه های بارزی از فداکاری های ایشان در تاریخ مسطور است. از جمله اسقفی با شش نفر از رفقای خود به ترکستان رفته نوشتن و زراعت را به ترکها آموختند و بسیاری از ترکها مسیحی شدند. مسیحیت بخصوص در بین طایفه هیاطله رواج یافته بود زیرا که وقتی در سال 851 یونانیان در جنگی هیاطله را شکست دادند و اسیرانی از آنها گرفتند بر روی پیشانی آنها شکل صلیب داغ شده را دیدند. خلاصه در اواسط قرن هفتم در اثر کار مبشرین ایرانی بیشتر از 20 اسقف در طرف مشرق رود جیحون مشغول کار بودند. مسیحیان ایرانی غیر از ترکستان به عربستان و هندوستان هم مسافرت کرده به انتشار دین خود می پرداختند و چنانکه در تاریخ مشهود است در وقت ظهور اسلام مسیحیت در بین قبایل مختلف عرب مانند ربیعه، بهرا، غسان و تقلب رواج داشته است و حتی بعضی از شعرای جاهلیت هم مسیحی بوده اند.

اسلاید 30: چنان که در تاریخ ادبیات عرب معروف است که یکی از شعرای نابینا بنام میمون بن قیس بن جندل که کنیه او ابوبصیر و لقبش اعشی بوده است چند نفر از پادشاهان نجران و اساقفه آنجا را مدح کرده است و نیز مشهور است که امیه بن ابی الصلت اخبار زیادی از یهود و نصاری در اشعار خویش روایت کرده است و اینها دلیل براین است که مسیحیت در عربستان رواج داشته و شیوخ و قبایل عرب از آن مطلع بوده اند. در هندوستان جنوبی هم امروزه کلیسایی است بنام «مارتوما» که تاریخ بسیار قدیمی دارد و آنچه مسلم است اینست که در قرن ششم میلادی در آن ناحیه مسیحیانی وجود داشته و کلیسای هندوستان تحت نظر کاتولیکوس مداین اداره می شده است.

اسلاید 31: رابطه دوستی مسیحیان با یزدگرد یزدگرد اول نخست نسبت به مسیحیان بسیار مهربان بود به حدی که بآزار سخت مغان که دشمنان جدی مسیحیان بودند پرداخت و زردشتیان را از خویشتن متنفر ساخت و بدین لحاظ باو لقب گناهکار و بزهکار دادند. اسقفی بنام ماروتا اغلب از طرف دربار روم به دربار یزدگرد به سمت ایلچیگری رفت و آمد می کرد و چون پزشک هم بود و یزدگرد را هم از مرضی شفا داده بود مورد توجه شدید او بود. بوسیله نفوذ او پادشاه فرمان آزادی مسیحیان را داده و به آنها کمک کرد تاشورائی در سال 410 در مداین تشکیل دهند و حتی شخصی را بنام اسحق جاثلیق معین کرد. مسیحیان از التفات شاه نسبت بخود بسیار شادمان بودند ولی نمی دانستند که به قول سعدی...«افتد که ندیم حضرت سلطان را زر بیاید و باشد که سر برود و حکما گفته اند از تلون طبع پادشاهان برحذر باید بودن که وقتی بسلامی برنجند و دیگر وقت به دشنامی خلعت دهند....»

اسلاید 32: جسارت مسیحیان و عکس العمل یزدگرد مسیحیان ایران از موقعیت خود سو استفاده کردند و بکارهایی دست زدند که پادشاه مجبور شد برعلیه آنان قیام کند از جمله کشیشی (هاشو) نام در خوزستان یکی از آتشکده های بزرگ را خراب کرد. واضح است که این عمل مغان متعصب زردشتی را تا چه اندازه غضبناک نمود. پادشاه (هاشو) و (عبدای) اسقف را احضار کرد و ایشان را از اهانت کردن به مذهب رسمی کشور سرزنش و توبیخ نمود. (عبدای) شرکت خود را در آن کار انکار نمود ولی (هاشو) با جسارت هرچه تمامتر عمل خود را اقرار کرده بازهم به آئین زردشتی اهانت کرد. پادشاه به (عبدای) دستور داد که آتشکده را دوباره بنا کند ولی (عبدای) بقبول این کار در نداد و در نتیجه به قتل رسید. وقایع دیگری نیز اتفاق افتاد که دلیل بر بی احتیاطی پیشوایان مسیحی و جسارت آنان می باشد که باعث جفاهای شدید گردید و موجب سستی روحی کلیسا می شد. بی سواد بودن عامه، بی خبر بودن از اصول حقیقی، نداشتن انجیل بزبان خود، شاید بزرگترین علل ضعف کلیسا این بود که عامه از اصول عقاید مذهبی خود بی اطلاع بودند. بی سوادی رایج بود و به علاوه کتاب مقدس هم به زبان سریانی و نه به پهلوی خوانده می شد که عامه مردم از آن چیزی نمی فهمیدند. بنابراین نمی توانستند عقیده راسخی از خود داشته باشند و تنها تحت تأثیر پیشوایان خود بودند. پیشوایان هم خواهی نخواهی از عقاید رومیان متأثر می شدند چنانکه در در شورای مداین اعتقادنامه نیقیه را که پایه عقیده کلیسای روم بود قبول کردند و این البته کارخوبی بود اما به شرطی که عامه از آن اطلاع پیدا کرده اصول آنرا درک میکردند ولی بدبختانه چنین نبود

اسلاید 33: جدایی از روم (شورای دادیشوع) از وقایع مهمی که در این اوقات برای مسیحیان ایران اتفاق افتاد تشکیل شورایی بنام شورای دادیشوع بود. (دادیشوع) در سال 421 به مقام جاثلیقی رسید و بعد از آنکه یکبار مورد غضب پادشاه شد و تازیانه خورد و از دنیا کناره گرفت باز بنا بدرخواست اسقفان از کنج عزلت بدر آمده شورایی از اساقفه مرو- هرات- اصفهان- عمان تشکیل داد. در این شوری چند تصمیم گرفته شد که اغلب اشتباه بود. از جمله یکی آنکه مسیحیان ایرانی رابطه خود را بکلی با رومیان قطع کنند و البته این تصمیم را از روی تجربه های تلخی که دیده بودند گرفتند زیرا هر وقت جنگ ایران و روم شروع می شد مسیحیان ایرانی به تهمت دوستی با روم زجر می کشیدند اما مسیحیان فراموش کرده بودند که کلیسای مسیح مانند یک بدن است و به هیچ قیمتی اعضا یک بدن نباید از همدیگر جدا شوند. حق بود که در برابر جفاها ایستادگی می کردند و از ترس تهمت و افترا یگانگی روحانی خود را با برادران رومی خود حفظ می کردند در عین این که به میهن خود ایران نیزعلاقه نشان می دادند.

اسلاید 34: نسطوریت جدایی را تشدید کرد سرعت پیشرفت نسطوریت در ایران دو امر را ثابت می کند یکی علاقه به جدایی از روم که بدبختانه با نسطوری شدن کلیسای ایران به نحو کامل انجام شد و دیگری سطحی بودن عقاید مذهبی مردم که به چه زودی به توسط نفوذ چند نفر تغییر عقیده دادند. تصمیم دیگر شورای دادیشوع این بود که مقام بسیار بلندی برای جاثلیق قائل شوند و حتی گفتند که از این به بعد کسی نباید بر او ایرادی بگیرد و او را (پتریارخ) نامیدند. در اینجا نیز اشتباه آنان این بود که فراموش کرده بودند که نباید همه قدرت و قوت را به یک نفر داد زیرا بشر ضعیف است و از داشتن قدرت زیاد مست می گردد. مسیح خود خداوند کلیسای خویش است و هیچ مقام بشری نباید جای او را بگیرد

اسلاید 35: تبليغ گسترده مسيحيت در ايران با 6 روش درسال­هاي اخير کشورهاي اسلامي پذيراي موج وسيع و پردامنه­اي از تبليغات مسحيت بوده­اند که در اين ميان، ايران بيشترين سهم از هجمه­هاي اين موج را دريافت کرده است. طي يك پژوهشي كه انجام شده است مشخص شده كه تبليغات تلويزيوني، تبليغات شهري، تبليغات در اقشار، تبليغات در کليساهاي خانگي، اينترنت و اغواگران، 6 راه تبليغ مسيحيت در ايران هستند. اينترنت فعاليت مبلغان مسيحي در اينترنت با استفاده از انبوهي سايت­ها و وبلاگ­ها جريان دارد. تالار گفتگوي اين سايت­ها به محلي براي جذب ايرانياني تبديل شده است که تبليغي را دريافت و پس از مدتي به محافل خانگي دعوت مي­شوند. همچنين از ديگر کارايي­هاي اينترنت براي گروه­هاي مبلغ مسيحيت، مظلوم­نمايي، تشويش اذهان عمومي و ... ازطريق انتشار اخبار کذب و بزرگنمايي شده است.

اسلاید 36: تبليغات شهري تبليغات شهري شامل طيف وسيعي از اقدامات مي­شود. ديوار نويسي، ترسيم صليب بر روي ديوار اماکن عمومي و خصوصي، توزيع رايگان مکتوباتي نظير «بهاي محبت»، «حيات در مسيح»، «تشبه به مسيح»، «دروس مقدماتي»، «زندگي تازه»، «آشنايي با کتاب مقدس»، «عيسي کيست؟»، «کليسا»، «بشارت شخصي»، «اخلاقيات در کتاب مقدس»، «چگونه بايد دعا کرد؟»، «خادم مسيحي»، «راهنماي مطالعه انجيل يوحنا»، «اصول اعتقاد ما»، «ماموريت کليسا»، «خدمت تعليم»، «مسيحي در جامعه» و ... و توزيع سي دي­هاي تبليغاتي رايگان نظير «عشق». «خدا محبت است»، «کتاب آفرينش»، «داستان خدا» و ... نيز از اين دست اقدامات است   در جذب جوان، بر روي روابط بين دختران و پسران مانور داده مي­شود و از اين منظر، دين مسيحي، ديني سهل­گير معرفي مي­شود، به صورتي که در آن دختران و پسران بدون محدوديت­هاي اسلامي مي­توانند با يکديگر رابطه داشته باشند

اسلاید 37: تبليغات در اقشار 1.انجام فعاليت­هاي تبليغي بر جوانان و جذب آن­ها: نکته قابل ذکر اين است که در جذب جوان، بر روي روابط بين دختران و پسران مانور داده مي­شود و از اين منظر، دين مسيحي، ديني سهل­گير معرفي مي­شود، به صورتي که در آن دختران و پسران بدون محدوديت­هاي اسلامي مي­توانند با يکديگر رابطه داشته باشند 2.گروه­هاي اجتماعي: گروه­هاي اجتماعي که داراي بيشترين اهميت و اولويت در برنامه­هاي جذب گروه­هاي مبلغ مسيحيت هستند، عبارتند از: دانشجويان، معتادان، مخالفان سياسي نظام، دختران فراري و کودکان خياباني، بهائيان، لائيک­ها و معلولان جسمي و مبتلايان به بيماري­هاي صعب العلاج

اسلاید 38: تبليغات در کليساهاي خانگي کليساهاي خانگي، منازلي هستند که کشيشان مسيحي يا افراد مرتد تازه جذب شده، مالکيت و يا اجاره آنها را در اختيار دارند. اين محل­ها از سوي سازمان­هاي کليسايي با مبالغ قابل توجهي به اجاره در آورده مي­شوند تا امورات جذب در آنها صورت گيرد اين اماکن عمدتاً شاهد رجوع جوانان تازه جذب شده هستند. همچنين برخي کتب، سي دي­ها و جزوات، شب­نامه­اي و وبلاگ­هاي اينترنتي، از اين اماکن تهيه و توزيع و به روز رساني مي­شوند گفته مي‌شود بيشترين آمار در کليساهاي خانگي مربوط به شهرهاي تهران، کرج و رشت است

اسلاید 39: تبليغات تلويزيوني شبكه‌هاي ماهواره­اي متعدد تحت مجموعه­اي رسانه­اي که به صورت شبکه­اي کاملاً هماهنگ به تحرک مي­پردازند به شيوه­هاي گوناگوني، به صورت مستقيم تبليغات وسيعي را براي مسيحيت به مرحله اجرا در مي­آورند افراد اين گروه با سخنراني و تبليغ چهره به چهره در محافل و با راه اندازي وبلاگ و چت کردن مبادرت به جذب جوانان هوس باز مي­کنند

اسلاید 40: محورهاي القاي اين شبكه‌ها عبارتند از: الف) تبليغات مسحيت صهيونيستي: يکي از مجريان «نجات تي وي» مي­گويد: « اسرائيل سرزمين مقدسي است پس کسي که مي­گويد مرگ بر اسرائيل، آن مرگ به خودش بر مي­گردد.» ب) انجام تبليغات ويژه معتادان و معلولان با استفاده از تصاوير ساختگي و مجهول و انتشار موسيقي و تصاوير هيجان آور به صورت مداوم. ج) نشان دادن مسيحيت به عنوان يک دين فراگير که توانسته تمامي نژادها را به سمت خود جذب کند. اين گونه اقدامات عوام فريبانه اغلب با انتشار نماهنگ­هايي از درون ايران نيز همراه مي­شود.   اغواگران همچمنين در اين بررسي­ها مشخص شده که برخي از اين گروههاي مبلغ طيف وسيعي از اغواگران زن را در اختيار دارند واز اين گروه براي جذب افراد مذکر بهره برداري مي­کنند. افراد اين گروه با سخنراني و تبليغ چهره به چهره در محافل و با راه اندازي وبلاگ و چت کردن مبادرت به جذب جوانان هوس باز مي­کنند.

اسلاید 41: منـابـع:تاریخ کلیسای قدیم در مملکت ایران، تألیف و- م- میلر، صفحه 225 علل انحطاط مسیحیت در مشرق زمین، ترجمه و تألیف: ح- ب- دهقانی تفتی ایران در زمان ساسانیان، کریستن سن، ترجمه رشید یاسمى، ص 290، ص 308، ص 321 استاد شهید مرتضى مطهرى، مجموعه آثار جلد 14شیعه نیوزو000

اسلاید 42: پایان

34,000 تومان

خرید پاورپوینت توسط کلیه کارت‌های شتاب امکان‌پذیر است و بلافاصله پس از خرید، لینک دانلود پاورپوینت در اختیار شما قرار خواهد گرفت.

در صورت عدم رضایت سفارش برگشت و وجه به حساب شما برگشت داده خواهد شد.

در صورت نیاز با شماره 09353405883 در واتساپ، ایتا و روبیکا تماس بگیرید.

افزودن به سبد خرید