علوم انسانی و علوم اجتماعی رسانه و شبکه‌های اجتماعی

معلولیت در رسانه با تاکید بر فیلم

malooliat_dar_resane

در نمایش آنلاین پاورپوینت، ممکن است بعضی علائم، اعداد و حتی فونت‌ها به خوبی نمایش داده نشود. این مشکل در فایل اصلی پاورپوینت وجود ندارد.




  • جزئیات
  • امتیاز و نظرات
  • متن پاورپوینت

امتیاز

درحال ارسال
امتیاز کاربر [2 رای]

نقد و بررسی ها

هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که نظری می نویسد “معلولیت در رسانه با تاکید بر فیلم”

معلولیت در رسانه با تاکید بر فیلم

اسلاید 1: دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 2: معلولیت در رسانه با تاکید بر فیلمجشنواره رسانه ای برای بهتر زیستنتهران – آذر ماه 1387دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 3: دکتر محمد کمالی دانشیار دانشگاه علوم پزشکی ایرانkamali@mkamali.comhttp://www.mkamali.comhttp://www.mkamali.com/weblogدکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 4: سرآغاز گفتار نام خداست كه رحمتگرومهربان خلق راستچو آن مرد اعمي بر او بر گذشتبود پاكمردي ز زشـتي بـدوركه خود ذكرحق سود بخشد وراتوجه نمودي تواي خوش خصالاگر او نشد هيچ پـاك از خـطابتـرسد ز يـزدان و روزحسـابچگونه توانـي چنين كـار كـردكه از بهـر پندست آيـات حقچرا او عبوس وترشروي گشتچه داني تو شايد كه آنمردكوربسا آمـده بهر ذكر خداچه شد تا برآن مرد داراي مالترا نيست تكليف اي مصطفيهر آنكس كه آيد سويت باشتابتو پرهيز سازي ازآن نيـكمـردروا نيست اين شيوه و اين نسققرآن كريم - سوره عبس(11- 1)دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 5: سر آغاز«تاريخ به تصوير كشيدن افراد داراي ناتواني، تاريخ نمايشي خردكننده و منفي است؛ به اين معنا كه افراد داراي ناتواني، به صورت مردمي كه داراي كاستي و نقص هستند، نه به عنوان افرادي با هويت شخصي كه داراي ناتواني هستند، نمايش داده شده‌اند.»ديويد هوي، 25 مارس 1992دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 6: سر آغازدر عصر حاضر، به طور روزافزون ارزش‌ها و امتيازهاي افراد «غير ـ ناتوان» نسبت به افراد داراي ناتواني افزايش مي‌يابد.ناتواني به عنوان يك «مسئله» در مقابل ارزش‌هاي جامعه نمايش داده مي‌شود و پيامي كه افراد دريافت مي‌كنند اين است كه بايد در بيم و هراس از داشتن يا ابتلا به ناتواني و معلوليت به سر برند. تمام معيارهاي زيبايي در بدني ورزشكار و تنومند جلوه مي‌كند و از كليشه‌هاي منفي براي نشان دادن افراد داراي ناتواني استفاده مي‌شود. دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 7: بچه های ابدیدکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 8: زمانی برای مستی اسب هادکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 9: سر آغازهمه جا تأكيد بر نمايش ناتواني در عضوي از فرد است و توانمندي‌هاي باقي‌مانده او به حساب نمي‌آيد. تحقيقات نشان داده است رابطه معناداري بين تحريف‌هاي رسانه‌اي در مورد افراد داراي ناتواني و فرايند تبعيض نسبت به آنان وجود دارد.از اين رو به نظر مي‌رسد لازم است راهكاري تازه براي تغيير مسير انتخاب شده يا تحميل‌شده كنوني و تبيين نقش رسانه در بيان ناتواني و معلوليت جستجو شود.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 10: سر آغازيكي از معلولان پيشگام در اين مسير مي‌گويد: «ما «غيرعادي» هستيم زيرا متفاوت هستيم، ما افراد مشكل‌داري هستيم كه امكاناتي براي حضور در اجتماع نداريم اما حقيقت اين است كه مانند همه افراد ديگر، ما هم برخي كارها را مي‌توانيم يا نمي‌توانيم انجام دهيم. دامنه‌اي از توانايي‌‌هاي ذهني و جسمي كه منحصر به هريك از ماست. تنها تفاوت بين ما و ساير مردم، اين است كه ما فقط با عينكي كه متمركز بر ناتواني‌هاي ماست، ديده مي‌شويم» (Moriss, 1991: 192-193).دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 11: لاک پشت ها پرواز می کننددکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 12: سید محسن حسینی طاهابستر پذيرش و اجراي قانون فرهنگ است كه به دست اهالي رسانه بايد ساخته و يا بازسازي شود. سخن اين است كه رسانه ملي در گام نخست بايستي ما را آنگونه‌ كه هستيم شناخته و به جامعه بشناساند. معلول چاشني جنگ‌هاي تلويزيوني نيست كه دل اغنيا را به درد آورد تا آنها به ياري بهزيستي بشتابند و وقت مشكلات برايمان اس‌ام‌اس نذر كنند تا گره‌ كارشان باز شود. معلول سوژه‌اي براي فيلم‌هاي سينمايي در روزهاي ماتم و عزا نيست.  معلوليت عذاب الهي نيست كه شخصيت‌هاي منفي سريال‌هاي تلويزيوني بعد از سالها انحراف و كلاهبرداري گرفتار آن شوند. دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 13: سید محسن حسینی طاهاتصوير مراكز معلولين نبايد وسيله بازي با احساسات يك هنرمند شده كه يك دانه سيب را به هزار برابر ارزش واقعي‌اش به نفع بهزيستي و به قيمت ضايع شدن آبروي معلولين خريداري نمايد. وقتي رسانه‌ ملي، معلولين را محتاج معرفي مي‌كند چرا بايد از همشهريانم دلگير باشم كه با پول خرد به طرفم مي‌آيند. آنها مجري فرهنگي هستند كه رسانه به ايشان القا مي‌نمايد.پرسش اينجاست كه چرا نبايد در رسانه ملي از توانايي قشر معلول سخن گفت.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 14: رنگ خدا – مجید مجیدیدکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 15: سهیل معینی همه ما شايد در قسمتهاي ابتدایی سريال شبهاي برره چهره فرد نابينايي را به خاطر داشته باشیم که در کوچه هاي برره راه مي رفت و با بزرگ نمایی نقص خود باعث خنده ي بينندگان مي شد يا در پخش تلويزيوني تأترهاي شهر اصفهان بازيگري را ديده ايم که با لنگيدن خودش و يا لکنت زبانش را به خنده وا مي داشتمان. فيلم بيد مجنون ساخته مجيد مجيدي را به یاد دارید؟ در داستان این فیلم دليل نابينا بودن قهرمان، نداشتن لياقت برای استفاده از چشمانش معرفی شد  و عقوبت گناه هاي این فرد نابینایی بود.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 16: بید مجنوندکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 17: مهری جعفریمعلول شرایط ویژه‌ای دارد که او را در اقلیت قرار می‌دهد. آیا صرف اقلیت بودن یک شهروند می‌تواند این اجازه را به اکثریت بدهد که نسبت به او از زبانی توهین‌آمیز استفاده کنند و آسایش روحی و روانی وی را برهم بزنند؟این نگاه ناهنجار سراسر توهین که معلول را در مظان اتهام قرار می‌دهد حتی با وجود تعداد زیاد معلولین جنگی که حرمت آنها را پاس می‌دارند، توسط برنامه‌های تلویزیون دولتی هم ترویج می‌شود و در سریال‌های تلویزیونی و حتی در برنامه‌های آموزشی سیما به‌ طورعلنی نشان داده می‌شود. دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 18: مهری جعفریتوجه کنید به سریال‌های پربیننده که چگونه انسان بد، با معلولیت تاوان عمل خود را می‌دهد! یعنی همه معلولین ما دارند تاوان می‌دهند؟ آیا بهتر نیست آنها را در یک جلسه محاکمه استنطاق کنیم و بفهمیم چه جنایت‌هایی مرتکب شده‌اند؟ عدل الهی حکم می‌کند تاوان اعمال دیگران را نپرداخته باشند، هرچند برخی چنین افکاری هم دارند، پس باید دید خود، مرتکب چه رفتارهای زشتی شده‌اند؟گاه این رسانه سعی دارد به مسایل معلولین بپردازد و تصویرهای کلیشه‌ای پر از تحقیر و توهین نشان می‌دهد: دسته گلی که اهدا می‌شود. گونه‌ای که بوسیده می‌شود، اشک‌هایی که ریخته می‌شوند ...دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 19: دبیرکل سازمان ملل متحددر حدود 650 میلیون نفر در سراسر جهان با معلولیت زندگی می‌کنند و با در نظر گرفتن خانواده آن‌ها نزدیک به دو میلیارد نفر در سراسر جهان که تقریبا یک سوم جمعیت جهان محسوب می‌شوند با معلولیت رو به رو هستند و مهم است به خاطر بسپاریم هر کسی در هر لحظه‌ای ممکن است از کار افتاده شود.ضروری است که رفتار و نگرشمان نسبت به افراد دارای معلولیت را تغییر دهیم و اطمینان حاصل کنیم تمامی حقوق اساسی و آزادی‌ها از جمله حق سهیم شدن کامل آن‌ها در جامعه‌ی اطلاعاتی رعایت شده یعنی مشارکت و ایده‌ها ی آن‌ها رعایت شده است.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 20: تاریخچهتئاتر های یونان پیوند بین ناتوانی و هر آنچه از لحاظ اجتماعي غيرقابل قبول بوده است.نمایش افراد داراي ناتواني به عنوان اشخاصي كه تهديدي براي زندگي بهتر افراد غيرناتوان جامعه هستند.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 21: تاریخچهتوجه به نحوه تصويرسازي از معلولان در رسانه، به دهه 1960 باز مي‌گردد. در سال 1966 نويسنده معلول پاول هانت (Paul Hunt) در بيان ديدگاه‌هايش نوشت: «ما از به تصوير كشيده شدن در قالب آمارها، مثال‌هايي از شجاعت و توانمندي‌، مواردي از انسان‌هاي شگفت‌انگيز و اجسام قابل ترحمي كه ابزار تحريك حس انسان‌دوستي ديگران براي سرمايه‌گذاري در امور خاص هستند، خسته شده‌ايمدکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 22: تاریخچهدر دهه 1970 تشكيل سازمان غيردولتي «حركت مستقل زندگي» از سوي افراد داراي ناتواني،مشخص كردن موارد بسياري از كليشه‌هاي منفي فرهنگي نسبت به افراد داراي ناتواني، در فرهنگ و رسانه‌ها توسط نويسندگان امريكايي، دهه 1980 افزایش مبارزه در راه كسب حقوق برابر براي معلولان رشد قابل توجهي ملاحظات فرهنگي عليه بد جلوه دادن افراد داراي ناتواني در رسانه‌ها استفاده از تصاويري مثبت‌تر براي آگاه‌سازي و تغيير نگرش منفي جامعه دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 23: تاریخچهدر سال 1986، انجمن هنري معلولان لندن تشكيل شد كه در سال بعد، كنفرانسي را در حيطه هنر و ناتواني برگزار كرد. هدف كنفرانس، يافتن راه‌هايي براي بهبود ارائه تصوير مثبت از افراد داراي ناتواني در رسانه‌ها بود. از جمله فعاليت‌هاي بعدي اين انجمن نيز به برگزاري نمايشگاه‌هاي هنري و فرهنگي، بويژه در زمينه تصاوير صحيح فرهنگي از معلولان مي‌توان اشاره كرددکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 24: تاریخچهادامه تلاش‌ در دهه 1990 و نيز سال‌هاي ابتدايي قرن بيست و يكم : کسب نتايج اميدواركننده، اما وجود فاصله فراواني تا وضعيت مطلوب. تصويب كنوانسيون جامع حقوق افراد داراي ناتواني (2006) ماده 8 كنوانسيون كه در حيطه ارتقاي آگاهي است، از دولت‌هاي عضو خواسته اقدامات جدي و لازم را براي افزايش آگاهي جامعه نسبت به حقوق افراد داراي ناتواني و مبارزه با رفتارهاي كليشه‌اي مضر و تعصبات خشن در اين زمينه به عمل آورند. يكي از بندهاي اين ماده خواستار تشويق تمام سازمان‌هاي رسانه‌اي براي به تصوير كشيدن افراد داراي ناتواني به شكلي شده است كه با اهداف اين كنوانسيون همخواني داشته باشددکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 25: وضعیت موجوددر انگلستان، حدود 98درصد خانه‌ها داراي تلويزيون هستند و قريب به 24 ساعت يا سه چهارم از طول هفته، برنامه‌هاي آن را تماشا مي‌كنند. 65درصد مردم روزنامه مي‌خوانند و اين رقم در روزهاي يكشنبه به 72درصد مي‌رسد. با اين حال به ندرت خبر، گزارش يا تصويري از جمعيت 5/1 ميليون نفري مبتلايان به ناتواني يادگيري در رسانه‌هاي اين كشور مطرح مي‌شود. در امريكا در حالي كه هم‌اكنون نزديك 20درصد امريكاييان داراي ناتواني هستند، كمتر از 2درصد برنامه‌هاي تلويزيوني شخصيتي از افراد داراي ناتواني را نشان مي‌دهندمقایسه كشور های توسعه‌يافته مي‌تواند شمايي از وضعيت نامطلوب كشورهاي در حال توسعه را در اين زمينه نشان دهد كه در آنها معلولان دسترسي بسيار كمتري به رسانه‌ها دارند. دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 26: وضعیت موجودامروزه، تصاوير بسياري از افراد داراي ناتواني در رسانه‌ها مشاهده مي‌شود تحليل دقيق‌تر موضوع روشن مي‌‌كند كه مجموعه اين تصاوير در فرهنگ عمومي جامعه، به طور معمول، كليشه‌اي منفي درباره افراد داراي ناتواني ترسيم مي‌كند و اغلب با گرايش نامطلوب مخاطبان همراه استبه نظر مي‌رسد در تمامي اين تصاوير، تأكيد بر مدل پزشكي تعريف ناتواني آن‌چنان قوي است كه جز ترحم، احساسات منفي و تأسف بر اين تراژدي شخصي، چيز ديگري حاصل نمي‌شود. شايد بهترين شيوة ارائه چنين تصاويري، تمركز بر مدل اجتماعي در تعريف ناتواني باشددکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 27: مدل پزشكي فرد ناقص و معيوب شمرده مي‌شود. تشخيص و برچسب زدن انجام مي‌شود. نقص، محل توجه قرار مي‌گيرد. جداسازي و خدمات جايگزين صورت مي‌پذيرد. بازگشت تنها در صورتي ممكن است كه فرد داراي نقص، به حالت طبيعي برگردد، در غير اين صورت جداسازي دايم صورت مي‌پذيرد. جامعه هيچ گونه تغييري نمي‌كند.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 28: مدل اجتماعي فرد ارزشمند است. قوت‌ها و نيازها مشخص مي‌شوند. موانع تعيين مي‌شوند و راه‌حل‌ها توسعه مي‌يابند. منابع در دسترس قرار مي‌گيرند. تنوع در امكان بازگشت، الحاق و بازگشت حتمي فرد در نظر گرفته مي‌شود. جامعه رشد و نمو مي‌كند.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 29: نمایش ناتوانی در رسانهتنوع راه‌هاي به نمايش درآوردن ناتواني در هر جامعهجني موريس (1991) معتقد است ناتواني، بيشتر احساسات افراد غيرناتوان يا عادي و واكنشي است كه در برابر ناتواني نشان مي‌دهند. بنابراين ناتواني در اين مسير عبارت از استعاره براي پيامي خواهد بود كه نويسنده غيرناتوان آرزو دارد از همان راهي كه براي بيان «زيبايي» استفاده مي‌كند، آن را منتقل كند. براي رسيدن به اين مقصود، نويسنده بر تبعیض، غفلت و ترسي كه به طور عمومي نسبت به ناتواني وجود دارد تكيه مي‌كند و مي‌داند كه به تصوير كشيدن شخصيتي گوژپشت، بدون پا يا با يك زخم در صورت به طور حتم احساسات خواننده يا مخاطب (بيننده) را برانگيخته خواهد كرد. بيشترين استفاده از ناتواني براي نمايش شرارت يا القاي احساس ناراحتي است كه به طور عمده به عنوان كليشه‌اي فرهنگي پذيرفته شده است»دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 30: نمایش ناتوانی در رسانهدر اغلب موارد، شخصيت‌ها و افراد داراي ناتواني جسمي در سينما، تلويزيون و روزنامه‌ها، به شيوه‌اي صحيح و واقعي نشان داده نمي‌شوند و بيشتر صورتي منفي دارند براي مثال مانند فرد فلجي كه ناهنجار يا جنايتكار استدر ضمن اغلب جنايتكاران داراي معلوليت نشان داده مي‌شوند چنان كه به گونه‌اي تلخ و گزنده اين امر القا مي‌شود كه به واسطه شرارت و بدي ذاتي خود به ناتواني و معلوليت گرفتار شده‌اند. هرچند اين افراد بيش از آنكه به صورت جنايتكار به تصوير درآيند به عنوان افرادي ناهنجار مجسم شده‌اند.اين طرز تلقي را سال‌هاي اخير در چند مجموعه نمايشي كه در تلويزيون ايران به نمايش درآمده‌اند به راحتي مي‌توان ملاحظه كرد. افرادي كه با وجود برخورداري از ثروت به واسطه برخي گناهان يا اعمال ضداخلاقي اينك به بيماري سخت و كشنده‌اي دچار شده‌اند يا گرفتار صندلي چرخ‌دار هستند.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 31: نمایش ناتوانی در رسانهدر اغلب فيلم‌ها، اين شخصيت غيرناتوان است كه موقعيت‌ها را بهتر درك مي‌كند و نسبت به افراد داراي ناتواني راه‌حل‌هاي بهتري ارائه مي‌كندتلويزيون نيز به شكلي اريب زندگي معلولان را مورد توجه قرار مي‌دهد و ارائة تصويري دوقطبي و متضاد در آن بسيار متداول است: در يك سو، فردي قابل ترحم و رقت‌انگيز قرار دارد كه بايد بر زندگي او تأسف خورد و در سوي ديگر قهرمان داستان فردي الهام‌بخش است. در اين موارد، بيش از آنكه شخصيت محور داستان باشد ناتواني موضوع محوري استدکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 32: نمایش ناتوانی در رسانهاز ناتواني به عنوان عاملي براي كسب همدردي نيز استفاده مي‌شود. در نقطه مقابل، افراد داراي ناتواني بسيار موفق يا فوق‌ستاره‌هاي دارای فلجی قرار مي‌گيرند. اين شخصيت‌ها اعم از تخيلي يا غيرتخيلي به شكلي «باورنكردني» يا «شگفت‌آور» نشان داده مي‌شوند. زيرا براي غلبه بر محدوديت‌ها مبارزه كرده‌اند و به عنوان الگو يا معيار اندازه‌گيري موفقيت شخصي معرفي شده‌اند. «اگر شخصي كه مبتلا به فلجي ناراحت‌كننده است، بتواند بر موانع فائق آيد؛ بايد تصور كنيد كه شما بدون داشتن ناتواني، حتماً مي‌توانيد».دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 33: نمایش ناتوانی در رسانهاشخاصي رقت‌انگيز و قابل ترحم موضوعي براي خشونت اشخاصي شيطاني و شرور اشخاصي مرموز، نادر و عجيب انسان‌هايي شگفت‌آور، باورنكردني و فوق‌ستاره موضوعي براي ريشخند، تمسخر و استهزا كساني كه با خود دشمني دارند بار و تحميل به جامعه اشخاصي از نظر جنسي غيرعاديقادر نبودن به مشاركت كامل در زندگي اجتماعياشخاصی «عادي»دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 34: افراد داراي ناتواني؛ اشخاصي رقت‌انگيز و قابل ترحمشايد بتوان گفت رايج‌ترين شكل استفاده از موضوع ناتواني در رسانه پيرامون همين محور است. اخيراً اين شيوه به دليل افزايش تبليغات اماكن خيريه بيش از گذشته استفاده مي‌شود. اين شيوه سعي دارد با برانگيختن حس ترحم افراد غيرناتوان جامعه، احساس بخشندگي را در آنان تقويت كند. خصيصه رايج داستان‌هاي امروزي اين است كه فردي نيازمند و وابسته، مقابل يك شخصيت خوب، پر احساس و بخشنده ايفاي نقش مي‌كنددکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 35: افراد داراي ناتواني؛ موضوعي براي خشونتتفكر مرتجع مساوي دانستن ناتواني با جادوگري، كه گاه كشتن معلولان را به واسطه دستورات رهبران مذهبي جايز مي‌شمرد ]مارتين لوتر 1546ـ1485، اصلاح‌گر پروتستان گفته بود شيطان را در وجود يك كودك معلول ديده و پيشنهاد كرده بود او را بكشندعلم اصلاح نژاد بعد از انقلاب صنعتي (در قرن نوزدهم) ريشه‌هاي تاريخي اين كليشه هستند. در جريان جنگ جهاني دوم، كشتار قريب به 80 تا 100 هزار فرد معلول از سوي حزب نازي آلمان، بر همين مبنا بوده است.در اغلب فيلم‌ها و داستان‌ها ناتواني فرد در مراقبت از خود و كسب استقلال در زندگي او را مستحق خشونت مي‌سازد. مطالعه ورث ماير (1988) نشان داده كه بيش از 50درصد داستان‌هايي كه درباره افراد داراي ناتواني يادگيري نوشته‌اند، آنان را قرباني خشونت جلوه داده‌اند.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 36: افراد داراي ناتواني؛ اشخاصي شيطاني و شروريكي از كليشه‌هاي رايج و موانع بزرگ حضور افراد داراي ناتواني در جامعه شرور جلوه دادن آنهاست. تصويري كه شكسپير از ريچارد سوم ترسيم مي‌كند، يا كاپيتان داستان موبي ديك با پاي قطع‌شده و افراد بدون دست با هوك مصنوعي در داستان‌هايي مانند جزيره گنج، در همين زمينه قابل ارزيابي است. در روزنامه‌ها هم چنين تصاويري را مي‌توان يافت. مانند اخبار حوادث و داستان‌هاي هيجان‌انگيز كه در آنها به شكل خاصي به رابطة نقائص حجمي و ذهني و اقدامات جنايي پرداخته مي‌شود. آنچه از اين داستان‌ها دريافت مي‌شود، نوعي ترس و نگراني از افراد داراي نقص و ناتواني است كه بويژه در مورد كودكان نياز به مراقبت خاص دارند. دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 37: افراد داراي ناتواني؛ اشخاصي مرموز، نادر و عجيب افراد معلول گاه در جريان داستان فيلم يا درام تلويزيوني، براي القاي فضاي خاصي به كار گرفته مي‌شوند مانند فريتز (Fritz) در فيلم فرانكشتاين، در حالي كه در رمان اصلي، اين شخصيت وجود ندارد و براي افزايش حس ترس و وحشت، كارگردان او را به داستان اضافه كرده است. يا در فيلم «خوب، بد، زشت» از دشمني قديمي صحبت مي‌شود كه يك پا ندارد و به «سرباز نصفه» معروف شده است. هرچند او تنها يك بار در فيلم ظاهر مي‌شود و چند جمله هم بيشتر سخن نمي‌گويد، تصويري كامل و قوي از وحشيگري، خشونت و زشتي را كه حاصل غرب وحشي است، ارائه مي‌كند؛ عبارت «سرباز نصفه» اين پيام را انتقال مي‌دهد كه افرادي كه يك پا ندارند، انسان‌هايي نصف و نيمه و احتمالاً شرور هستند.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 38: افراد داراي ناتواني، انسان‌هايي شگفت‌آور، باورنكردني و فوق‌ستارهاين شايد شبيه كليشه‌اي باشد كه سياهپوستان را داراي قدرتي به مراتب بيشتر از سفيدپوستان نمايش مي‌دهد. گاه معلولان را افرادي با توانايي‌هاي جادويي جلوه مي‌دهند كه قدرتي ماوراء قدرت انساني دارند همچنان كه اغلب، نابينايان به عنوان كساني كه داراي حس ششم هستند يا شنوايي قدرتمندي دارند، شناخته مي‌شوند. از ميان اين فيلم‌ها فيلم «پاي چپ من» را كه جوايز زيادي را از آن خود كرده است، مي‌توان نام برد.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 39: پای چپ مناين فيلم كه براساس داستان زندگي نويسنده معلول «كريتي براون» و با بازي او ساخته شده است نشان مي‌دهد او چگونه بر نقص عضو (نداشتن پا) و هم بر فقر خود غلبه كرده و تبديل به هنرپيشه، نويسنده و شاعري توانا شده است. هرچند بايد گفت در ميان هنرپيشه‌هايي كه براي بازي در چنين فيلم‌هايي برنده جايزه شده‌اند، تنها يك نفر داراي ناتواني بوده استدر ميان مجموعه‌هاي تلويزيوني هم مواردي از اين دست وجود دارد از جمله «ايرون سايد» كه در ايران هم به نمايش درآمده و داستان كارآگاهي است كه بر صندلي چرخدار مي‌نشيند و بسيار قوي عمل مي‌كند يا مجموعة «لانگ استريت» كه داستان كارآگاه نابينايي را روايت مي‌كند كه قدرت شنوايي فوق انساني دارد. در مطبوعات هم نمونه‌هاي چنين داستان‌هايي را مي‌توان يافت.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 40: پای چپ منپای چپ من: داستان کریستی براون فیلمی درام محصول ۱۹۸۹ ایالات متحده به کارگردانی جیم شرایدن و هنرنمایی دانیل دی-لوئیس است.این فیلم داستان زندگی کریستی براون است که مبتلا به فلج مغزی است و تنها می‌تواند پای چپ خود را حرکت دهد. فیلمنامهٔ این اثر اقتباسی است از کتابی به همین نام نوشتهٔ کریستی براون.این فیلم برندهٔ جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای دانیل دی-لوئیس و همچنین جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای برندا فریکر شده است.جایزه بهترین فیلم حلقه منتقدان فیلم نیویورک در سال ۱۹۸۹ به فیلم پای چپ من اهدا شد.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 41: افراد داراي ناتواني؛ موضوعي براي ريشخند، تمسخر و استهزاخنديدن به ناتواني چيز تازه‌اي نيست، طي قرن‌ها افراد داراي ناتواني، موضوعي براي سرگرمي و تفريح افراد غيرناتوان بوده‌اند. كتاب‌هاي فكاهي بسياري را در جوامع مختلف مي‌توان يافت كه تمركز مطالب آنها بر نقص و ناتواني افراد است. حتي امروزه استهزاي افراد داراي ناتواني، بزرگ‌ترين ويژگي برنامه‌هاي تلويزيوني و فيلم‌هاي كمدي به شمار مي‌رود.اثرات منفي اين نوع سوءرفتار با افراد داراي ناتواني قابل ارزيابي و بررسي است. اين نوع برخورد با افراد داراي ناتواني، از يك سو فرصت‌هايي را كه آنان براي حضور در كنار افراد غيرناتوان جامعه دارند، از بين مي‌برد و از سوي ديگر، اعتماد و عزت نفس آنان را كاهش مي‌دهد. اين امر، بخصوص در مورد كودكان داراي ناتواني بايد به دقت مورد توجه قرار گيرد.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 42: افراد داراي ناتواني؛ كساني كه با خود دشمني دارندرسانه‌ها گاه افراد معلولي را نمايش مي‌دهند كه به شدت متأثر هستند. هنگامي كه آنان بر مشكلاتشان فائق مي‌آيند، زماني است كه تأسف خوردن براي خويش را كنار مي‌گذارند، مثبت مي‌انديشند و روحية مبارزه‌ را در خود قوي مي‌كنند. اين تغيير در بسياري از فيلم‌هايي كه اخيراً ساخته شده‌اند قابل مشاهده است؛ از جمله فيلم‌هاي «برگشت به خانه» و «متولد چهارم جولاي». گاه نيز مطالبي كه افراد داراي ناتواني را دشمن خويش نشان مي‌دهند، در مطبوعات و رسانه‌ها ديده مي‌شود. اين امر بويژه در مورد افراد مبتلا به ايدز، بويژه كساني كه به تنهايي مسئوليت نقص خود را بر عهده دارند، ديده مي‌شود. اين ديدگاه به طور عمده از مدل پزشكي نشات مي‌گيرد كه رفتارهاي فرد ناتوان را با آسيب‌شناسي نقص موجود در وي مرتبط مي‌داند. اين نگاه به افراد غيرناتوان جامعه اجازه مي‌دهد اعتراض‌هاي قانوني افراد داراي ناتواني را نسبت به محدوديت‌هاي محيطي و اجتماعي، به ناسازگاري آنان با محدوديت‌هاي ايجادشده به واسطه «نقص و ناتواني» مرتبط سازند. به اين ترتيب ناخودآگاه، افراد داراي ناتواني به واسطه ناتواني خود را مقصر خواهند ديددکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 43: افراد داراي ناتواني؛ بار و تحميل به جامعهاين كليشه با ديدگاهي كه افراد داراي ناتواني را نيازمند كمك و مراقبت افراد غيرناتوان مي‌داند، مرتبط است. در سال 1930، رايش سوم در آلمان، اين تصوير را در سلسله برنامه‌هايي، به نام اُتانازي (Euthanasia) به طور جدي مطرح كرد. در اين فيلم‌ها كه با تبليغات گسترده‌اي ارائه مي‌شد، افراد داراي ناتواني به صورت موجوداتي نباتي نشان داده مي‌شدند كه تنها قادر به زيست هستند نه زندگي و از اين رو بايد از صحنه اجتماع حذف شوند. همين موضوع در سال 1990 در يك برنامه تلويزيوني با عنوان «تام را خوب نگه داريد» در انگلستان به نمايش درآمد. تام فرزند خانواده‌اي است كه 24 سال از او مراقبت كرده‌اند. دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 44: افراد داراي ناتواني؛ اشخاصي از نظر جنسي غيرعاديسابقه اين موضوع را كه در ادبيات و هنر بسيار به آن اشاره شده است، در دوران باستان هم مي‌توان يافت. اين موضوع بيشتر در مورد مردان گفته شده و زنان سهم عمده‌اي در اين خصوص ندارند. در كتاب «اديسه» هومر كه 500 سال پيش از ميلاد نگاشته شده است، از نگراني نسبت به همسري مبتلا به «فلج» سخن به ميان آمده است. به هر حال اينكه افراد داراي ناتواني به گونه‌اي در فعاليت جنسي ناتوان ناميده شده‌اند، بسيار مطرح شده است. مواردي از اين كليشه را مي‌توان در موسيقي پاپ، فيلم‌ها و برنامه‌هاي تلويزيوني نيز مشاهده كرد.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 45: افراد داراي ناتواني؛ كساني كه قادر به مشاركت كامل در زندگي اجتماعي نيستنداين كليشه ناشي از نوعي غفلت است. افراد داراي ناتواني به ندرت به عنوان عناصر فعال و مولد اجتماع مانند دانش‌آموزان، معلمان، كارگران، كارمندان يا والدين نشان داده مي‌شوند. فقدان چنين تصويري اين ذهنيت را ايجاد مي‌كند كه افراد داراي ناتواني بايد جدا از ديگران زندگي كنند. فارغ از اين مسئله، آنان در حوزه فرهنگ عمومي جامعه نيز حضور اندكي دارند. براي مثال در فيلم‌ها و مجموعه‌هاي تلويزيوني كمتر از 5/1درصد شخصيت‌ها از افراد داراي ناتواني هستند در حالي كه اين گروه در جوامع مختلف بين 5 تا 20 درصد از جمعيت كل را تشكيل مي‌دهند. ميزان حضور در اخبار رسانه‌ها نيز آماري شبيه به موارد بالا دارد. تنها چند موضوع خاص مانند تبعيض‌هاي مؤسسه‌اي، رعايت نشدن حقوق معلولان و تلاش براي تصويب قوانين، مورد توجه رسانه‌هاي خبري قرار مي‌گيرددکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 46: افراد داراي ناتواني؛ اشخاص «عادي»تحول تازه در نمايش شخصيت افراد داراي ناتواني، حضور آنان در رسانه به عنوان افراد عادي و طبيعي است كه تنها نقص يا اختلالي دارند. اين تحول را بويژه در تلويزيون، تبليغات شركت‌ها و فيلم‌ها مي‌توان ديد. متأسفانه اكثر اين تصاوير تك‌بعدي هستند و كمتر به انعكاس تجربه ناتواني مي‌پردازند اما به هر حال گامي در مسير عادي‌سازي زندگي اجتماعي افراد داراي ناتواني تلقي مي‌شوند.اخيراً حتي در تبليغات مؤسسان خيريه نيز تصويرسازي مثبت و تلقي «عادي» از افراد داراي ناتواني را مي‌توان مشاهده كرد كه تأكيد بر توانايي‌هاي افراد را جايگزين تأكيد بر ناتواني آنها كرده‌اند. اين امر بيش از آنكه حاصل كار رسانه‌ها باشد، از مبارزه جدي افراد داراي ناتواني با اين كليشه‌هاي منفي حاصل شده است. آنچه بايد مورد توجه جدي رسانه‌ها قرار گيرد اين است كه نقص بخشي از شخصيت فردي معلول به شمار مي‌رود و چيزي نيست كه بتوان آن را ناديده گرفت اما اين نگاه بايد بدون دلالت‌هاي منفي باشد.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 47: فاصله – سریال هزاران چشم – کیانوش عیاریدکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 48: افراد دارای ناتوانی دوست دارند چگونه دیده شوند؟کارن رز (1997) در یک تحقیق کیفی نظرات بینندگان و شنوندگان دارای ناتوانی را جمع بندی کرده است:بسیاری از تغییراتی که بینندگان برنامه های رسانه ای علاقمند به انجام آن هستند حول محور ” احترام و ملاحظه ” است: احترام به تنوع ناتوانی و معلولیت و به تصویر کشیدن این تجربه های گوناگون، احترام به دیدگاه های معلولان و مشورت و نظرخواهی از آنان برای فراهم کردن تصاویری معتبر و قابل اعتماد، احترام به توانائی معلولان و شامل نمودن فعال افراد حرفه ای دارای ناتوانی رسانه ها در تمامی جنبه های تولید برنامه ها و در میان همه ژانر ها به شکلی قاطعانه ...آنچه شنوندگان دارای ناتونی خواسته اند تصدیقی بر این حقیقت بوده است که ناتوانی بخشی از زندگی روزمره است و برای رسانه انعکاس واقعیت ، برطرف نمودن برچسب توهین آمیز ” ناتوان “ و عادی ساختن آن وظیفه استدکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 49: پرسش های ما.....دربارة فعاليت‌ رسانه‌ها در حوزة ناتواني پرسش‌هاي بسياري مطرح است از جمله اينكه :وقتي بيش از 10درصد افراد هر جامعه را معلولان تشكيل مي‌دهند، چرا پرداختن به موضوع ناتواني و حضور اين افراد در برنامه‌ رسانه‌ها اين‌گونه محدود است؟ به نظر مي‌رسد افراد داراي ناتواني در حال حاضر جمعيت هدف رسانه‌ها نيستند، چگونه مي‌توان اين گروه را هدف منظور كرد؟ اخبار، تعامل‌ها، داستان‌ها، شرح زندگي و ... افراد داراي ناتواني در رسانه‌ها با چه ويژگي‌ها و خصوصياتي ارائه شوند؟ مبناي اين ارائه رويكرد مدل پزشكي به ناتواني باش يا رويكرد مدل اجتماعي؟ رسانه‌ها براي افزايش حضور افراد داراي ناتواني در برنامه‌هايشان چه مشكلاتي دارند؟ تجربيات كشورها براي افزايش آگاهي و تغيير نگرش مردم نسبت به ناتواني چيست؟ رسانه‌ها در زدودن افكار واپس‌گرا و غلبه بر نگرش‌هاي تبعيض‌آميز نسبت به ناتواني چه نقشي مي‌توانند ايفا كنند؟ آيا رسانه‌ها نيازمند دستورالعمل‌هاي ويژه و خاص براي انجام اين مأموريت هستند؟ و ...دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 50: چکمه – محمد علی طالبیسمانه با مادرش در يكي از محلات جنوب تهران زندگي مي كند. او روزها به اجبار به محل كار مادرش به يك توليدي مي رود. شيطنت هاي سمانه باعث دلخوري مسئول كارگاه است، و مادر ناچار او را چند روزي در خانه تنها مي گذارد، و براي مشغول نگه داشتن سمانه يك جفت چكمه ي قرمز مي خرد. در اتوبوس يكي از چكمه هاي سمانه گم مي شود. مادر لنگه ي ديگر چكمه را دور مي اندازد، تا اين كه روزي سمانه پس از جست و جوي زياد لنگه ي چكمه را پيدا مي كند و به پسرك هديه مي دهد.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 51: چکمه محمد علی طالبیدکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 52: رابطه - پوران درخشندهناصر، نوجواني ناشنوا و لال قادر به ايجاد رابطه با اطرافيان خود نيست. پدر و خواهرش به او بي توجه اند و دل سوزاندن مادر به حال او بي فايده است. ناصر تحت فشار اطرافيان و خانواده از همه كس و همه چيز دلزده است، اما پس از آن كه معلمش او را در عدم برقراري رابطه با اطرافيان مقصر مي داند به خود مي آيد. سرانجام پس از آن كه تا حدودي قدرت تكلم مي يابد با دسته گلي به ديدار معلم مي رود.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 53: رابطه - پوران درخشندهدکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 54: رابطه - پوران درخشندهدکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 55: پرنده کوچک خوشبختی – پوران درخشندهمليحه بر اثر ضربه ي روحي در كودكي قدرت تكلم را از دست داده است و با يادآوري گذشته دچار تشنج عصبي مي شود. آزار بچه هاي محل نيز ناسازگاري و پرخاشگري او را تشديد مي كند، مسئولان آموزشگاه ناشنوايان تصميم به اخراج او مي گيرند، اما با تقاضاي خانم شفيق، متخصص امور تربيتي، فرصت ديگري به او داده مي شود. خانم شفيق اعتماد مليحه را جلب مي كند و با كمك شوك مصنوعي قدرت تكلم او را به او باز مي گرداند.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 56: پرنده کوچک خوشبختی – پوران درخشندهدکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 57: پرنده کوچک خوشبختی – پوران درخشندهدکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 58: پرنده کوچک خوشبختی – پوران درخشندهدکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 59: بچه های ابدی - پوران درخشندهبچه های ابدی هشتمین فیلم پوران درخشنده است و به همراه رابطه و پرنده کوچک خوشبختی فیلم های اول و دوم همین کارگردان می توانند تشکیل یک سه گانه درباره کودکانی که دچار معلولیت جسمی هستند را بدهند. در رابطه پسرکی کر و لال از ارتباط با اطرافیانش در خانه و مدرسه ناتوان است، در پرنده کوچک خوشبختی باز هم دخترکی کر و لال از ارتباط با پدر و همکلاسی ها در مدرسه عاجز است و در بچه های ابدی علی که دچار سندروم دان است و ارتباط او با اطرافیانش و مشکلاتی که در ارتباط علی و اطرافیان بوجود می آید محور داستان قرار گرفته است. هر سه فیلم با یک پایان خوش یا هپی اند تمام می شوند. بچه های ابدی قصه اش را خوب تعریف می کند و اگر ور ایراد گیر ذهنتان مدام به کار نیفتد می توانید از فیلم لذت ببرید.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 60: بچه های ابدی - پوران درخشندهدکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 61: بچه های ابدی - پوران درخشندهدکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 62: بچه های ابدی - پوران درخشندهدکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 63: م مثل مادرثمره ازدواج دو رزمنده سابق (یکی جنگجو به نام سهیل کاویانپور و دیگری پرستار به نام سپیده ) نوزادی معلول است با اسم سعید که پدر او را نمی خواهد و سعی در نابودی اش دارد ولی مادر به هر صورت حفظش می کند ولو به قیمت جدا شدن از همسرش سهیل. پدر که اینک یک دیپلمات است ، به سفرهای خارجی اش می پردازد و مادر، کودک معلول را با همه سختی و دشواری بزرگ می کند. کودک هم در تنفس مشکل دارد و هم یک پایش ناقص است. اما توسط مادری که نوازنده ویالون است و در این مسیر استعدادی هم دارد ، تربیت می شودو در عین نقص عضو ،به نوازنده ای ماهر در همان سنین کودکی بدل می شود و در آسایشگاه معلولین به همراه مادرش ضمن دستگیری از انسان هایی که از اجتماع جدا افتاده اند، خواندن و نواختن به آنها می آموزد و همراهشان است...دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 64: م مثل مادردکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 65: آواز گنجشک هادغدغه اصلي مجيدي در حيطه ي كارگرداني از ابتداي دوره فعاليت حرفه ايش پرداخت به مجموعه اي از «نبود» ها بوده است. غالب شخصيتهاي مجيدي درگير مسائلي حول و حوش عدم چيزي در خود (نابينائي- ناشنوايي- بيماري) يا پيرامون خود (پدر- مادر- فقر) هستند كه به عنوان محور اصلي روايت در شبكه اي از روابط علي و معلولي ناشي از نبود آن چيز قرار گرفته اند.در اين اثر نيز برخورد با موضوع فقر (با كاركردي مشابه با بچه هاي آسمان) در ابتداي كار با رسيدن خبر از دست رفتن سمعك هانيه، آگاهي مخاطب از مشكل ناشنوائي او و نياز مبرمش به سمعك (نزديك بودن امتحانات كه فاكتور فرصت زماني را در خريد آن به حداقل رسانده) و بروز مسائل موازي با آن (كم شدن يكي از شترمرغها از جمعيت تحت سرپرستي كريم) پررنگ تر شده و با طرح برخي معضلات اجتماعي نظير مشاغل كاذب خياباني (جمعيت موتورسواران در وضعيت كانوني و بچه هاي خيابان در حاشيه ي آن) ادامه مي يابد.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 66: آواز گنجشک هادکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 67: فیلم ها با موضوع نابینایاننابینایان انسان هایی توانا هستند که علی رغم نداشتن چشم بینا تصویر روشن و کاملی از دنیای اطراف خود دارند، شاید به همین دلیل باشد که به آنها روشندل هم می گویند، چراکه رابطه آنها با جهان بیرونی رابطه ای دلی است. این ویژگی ها برای سینماگران و نویسندگان دنیای ناشناخته ای است که گاه تلاش می کنند از گذر پرداختن به دنیای درونی فردی نابینا، پیچیدگی ها، روحیات، روابط و قواعد زندگی آنها فضایی جذاب و قابل ارائه به مخاطبان خلق کنند.در سینما به عنوان هنری فراگیر که اتفاقاً با عنصری کاملاً مشهود به نام «تصویر» سروکار دارد، این جهان و این ویژگی ها جذابیت بیشتری داشته است. در سینمای جهان به آثار زیادی در این باره می توان اشاره کرد. همچنان که در سینمای ایران هم شخصیت های نابینا یا موضوعات مربوط به این قشر بارها دستمایه کار فیلمسازان قرار گرفته اند. نگاهی به این آثار نشان می دهد که گروه اول فیلم هایی هستند که موضوع آنها درباره نابینایان است، مسائل مربوط به آنها داستان اصلی فیلم بوده و شخصیت محوری شان یک فرد نابینا است. اما در گروه دوم آثاری قرار دارند که برخی از شخصیت های آنها نابینا هستند و به عنوان کاراکترهای مکمل نقش ایفا می کنند. گل های داوودی (رسول صدرعاملی) یکی از نخستین آثار سینمای ایران در همین باره بود که پس از انقلاب اسلامی به نمایش درآمد و به دلیل داشتن داستانی عامه پسند و ساختار ملودرام مورد استقبال عامه مردم قرار گرفت.آثار دیگری همچون از کرخه تا راین (ابراهیم حاتمی کیا)، چشمان سیاه (ایرج قادری)، پنجره (امیر توسل)، رنگ خدا (مجید مجیدی)، سجده بر آب (حمید خیرالدین)، سکوت (محسن مخملباف)، لاک پشت ها پرواز می کنند (بهمن قبادی)، ایستگاه بهشت (نادر مقدس) و.‎.‎. را می توان در همین زمینه نام برددکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 68: پنجره – امیر توسل -1367مصطفي كه تصميم دارد با مريم ازدواج كند بر اثر تصادف با اتومبيل بينايي خود را از دست مي دهد. او مأيوس از وضع خود از مريم دوري مي كند، اما ديگران به ويژه خواهر و پدرش مي كوشند بقبولانند كه نابينا شدن نبايستي او را از تصميمش منصرف كند. مصطفي به آموزشگاه نابينايان مي رود و بر اثر نصايح اطرافيان با مريم ازدواج مي كند.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 69: بید مجنونيوسف 45 ساله استاد دانشگاه در رشته ادبيات درس مي دهد. او در سن 8 سالگي بر اثر جرقه آتش بينايي خود را از دست داده است. حالا سالهاست كه او در دنيايي ديگر زندگي مي كند. شكايتي ندارد، زندگي آرام و دوست داشتني اي دارد تا اينكه مبتلا به يك بيماري نسبتاً خطرناك مي شود كه احتمال دارد سلامتي خود را براي هميشه از دست بدهد. داييِ يوسف كه مرد نسبتاً مرفهي مي باشد زمينه سفر او را براي معالجه به خارج از كشور مهيا مي كند. يوسف به فرانسه مي رود در طول مداواي يوسف مشخص مي شود بيماري يوسف خطرناك نيست و غده سرطاني در چشم هاي او خوش خيم مي باشد. با نمونه برداري كه از چشمان يوسف مي شود، مشخص مي شود كه چشمان يوسف در مقابل نور حساسيت نشان مي دهد و در عين ناباوري براي يوسف حالا او بعد از 37 سال مي تواند بينايي خود را بدست بياورد. بعد از گذشت نزديك به سه ماه بعد از آزمايش هاي مكرر بالاخره پيوند قرنيه به چشمان يوسف زده مي شود و او بينايي خود را بدست مي آورد. يوسف وارد جهان ديگري مي شود. جهاني كه حالا هيچ شناختي از آن ندارد حتي زن و فرزند و اطرافيان خود را نمي شناسد. حالا او براي مواجه شدن با اطرافيان خود به خصوص همسر خود نگران است. يوسف در تقابل دنياي جديد كه انگار تولد دوباره اي يافته دچار مشكلات زيادي مي شود و حالا بدنبال دنيايي است كه مي خواهد براي خود بسازد.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 70: بید مجنوندکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 71: بید مجنوندکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 72: رنگ خدا – مجید مجیدیمحمد رمضاني فرزند نابيناي هاشم كه در مدرسه نابينايان تحصيل مي كند براي گذراندن تعطيلات به خانه بازمي گردد. هاشم كه پس از مرگ همسر خود با مادرش زندگي مي كند، تصميم به ازدواج مجدد مي گيرد. او به همين منظور محمد را به كارگاه نجاري مي فرستد. مادر هاشم كه به نشان اعتراض در مقابل اين اقدام خانه را ترك كرده بود بعلت بيماري مجبور به بازگشت مي شود و سرانجام در بستر بيماري از دنيا مي رود. هاشم كه با مرگ مادر خود و شنيدن جواب منفي از نامزدش بيش از هميشه احساس تنهايي مي كند به سراغ محمد رفته و او را به خانه بازمي گرداند ولي محمد در ميانه راه بر اثر شكسته شدن پل به داخل رودخانه افتاده و هاشم نيز براي نجات محمد خود را به داخل رودخانه مي اندازد. اما خود نيز گرفتار مي شود. پس از بهوش آمدن با پيكر بي جان فرزندش مواجه مي شود. هاشم كه پس از مرگ همسر و مادرش فرزند كوچك خود را نيز از دست رفته مي بيند او را در آغوش مي گيرد و محمد نيز در آغوش پدر جاني دوباره مي يابد.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 73: رنگ خدا – مجید مجیدیدکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 74: رنگ خدا – مجید مجیدیدکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 75: رنگ خدا – مجید مجیدیدکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 76: رنگ خدا – مجید مجیدیدکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 77: رنگ خدا – مجید مجیدیدکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 78: فاصله – سریال هزارن چشم - کیانوش عیاری «فاصله» داستان زندگي نويسنده معلولي است به نام حميد كه با پدر و مادر و تنها خواهرش زندگي مي كند. داستان آن قدر طبيعي و واقع گرايانه است كه از به نمايش گذاردن مصايبي كه معلوليت براي معلول و خانواده اش به همراه مي آورد، هيچ ابايي ندارد. تا بدانجا كه در گام نخست و در آغاز فيلم، حميد را نشان مي دهد كه نمي تواند از توالت استفاده كند و پدرش مجبور مي شود سراپايش را بشويد. يا حتي آب خوردن حميد را به نمايش مي  گذارد، آنجا كه جسمش ياريش نمي دهد تا ليوانش را پر از آب كند و مجبور مي شود براي رفع تشنگي به حمام برود، از شير حمام آب بخورد و همه لباس هايش را خيس كند. يا آنجا كه مي خواهد شمع هاي كيك تولدش را فوت كند، فيلم به راحتي نشان مي دهد كه حميد، هنگام فوت كردن، آب دهانش را به روي كيك مي پاشد. اين ها همه واقعيت هاي تلخ اند كه داستان فاصله به نمايش مي گذارد و وراي همه اينها، از واقعيتي ديگر پرده برمي دارد كه به مراتب تلخ تر و بي پاسخ مانده تر است: ازدواج معلول. معلولي مثل حميد و عاشق شدنش به يك دختر غير معلول (هما) كه دوست خواهرش است و در نهايت پذيرش اين واقعيت تلخ كه چقدر نگاه ما عوضي و نادرست است و چقدر واقعيت جانكاه و دردآلود و معلول تا چه حد احتياج دارد واقعيت پذيري را به عنوان يك نياز مبرم سر لوحه زندگي خود قرار دهد.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 79: فاصله – سریال هزارن چشم - کیانوش عیاری دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 80: «ترانه اندوهگین کوهستان» - حامد خسروی فیلمساز گیلانی ، وارد آسایشگاه معلولین جنگ می‌شود و یک برش کوتاه از زندگی آنها را به تصویر می‌کشد. سیاه و سفید بودن فیلم نسبت به سوژه‌اش کاملا منطقی است. اما آن رنگی که در سکانس پایانی به فیلم می‌دهید و موسیقی سرخوشانه‌ی آن سکانس که روی تیتراژ هم می‌رود، از نظر من زیاد منطقی به نظر نمی‌رسد. قرار بود آن سکانس پایانی چه چیزی به بیننده بگوید؟ معمولا در فیلم‌ها فلش‌بک‌ها را سیاه و سفید می‌بینیم. فیلم را سیاه و سفید کار کردیم به خاطر اینکه می‌خواستیم آن آدم‌ها مثل حس گذشته بمانند. برای اینکه نشان بدهیم آنها در آرمان‌های گذشته باقی ماندند. هنوز به نوعی در همان فضای جنگ زندگی می‌کنند. از طرف دیگر دلیل بیرونی‌تری استفاده از این رنگ، این بود که نشان بدهیم آن آدم‌ها دارند سیاه و سفید زندگی می‌کنند. تکرار سیاه و سفید بودن، تکرار بی‌رنگ زندگی آنهاست. این رنگ ادامه پیدا می‌کند و جلو می‌رود تا زمان تحویل سال نو که رنگ به کار اضافه می‌شود. اما با عوض شدن رنگ هیچ تغییری در زندگی آنها ایجاد نمی‌شود. بعد از آن آهنگ شاد هم که روی تیتراژ می‌رود، آهنگ آخر تیتراژ دوباره غمگین می‌شود و این دایره همچنان ادامه دارد.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 81: «ترانه اندوهگین کوهستان» - حامد خسروی دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 82: «زماني براي مستي اسبها» ساخته بهمن قباديداستان فيلم بي پرده وصريح بي رحمانه است : شخصيت هاي اصلي فيلم كودكان كردي هستند كه براي بقا در مناطق دورافتاده يي از مرز ايران و عراق با قاچاقچيان كار ميكنند .آب و هواي نامناسب و مناطق مين گذاري شده در تمام آن نواحي مرزي باعث مي شود كه اين منطقه بيش از پيش پر خطر باشد .ايوب و روژين برادر و خواهر بي سرپرستي ـ كه پدرشان بر اثر انفجار مين از دنيا رفته است ـ مرگ بار پيش آمده،عزم خود را جزم كرده اندتا شرايط عمل جراحي برادر معيوب و فلج خود را كه مسن‌تر از آنهاست و مادي نام دارد و بيماري‌اش زندگي او را تهديد مي‌كند فراهم كنند. ايوب، روژين و مادي توسط بازيگران غير حرفه‌اي نقش‌آفريني شده‌اند، بچه‌هاي روستايي و محلي كه از نام‌هاي خودشان نيز استفاده مي‌كنند. مادي جواني ناقص‌اندام است كه با جثه‌اي به اندازه يك كودك، صورتش زودتر از موعد سال‌خورده شده است. قهرمان و هنرمند سينمايي ساعد نيك‌ذات، چشم‌اندازهاي سخت و خشن مناطق مرزي را به‌طور هماهنگي با حس داستان فيلم ادغام مي‌كند. لباس خاكستري و قهوه‌اي قاچاق‌چيان جوان، به‌آرامي از وحدت شخيصت و سرزميني كه در آن زندگي مي‌كنند خبر مي‌دهد. به همين خاطر، ا ين شخصيت‌ها در اين‌گونه چشم‌اندازها و در قسمتي از يك فيلم خاموش و گنگ، به‌طور معصومانه‌اي ماجراجويي مي‌كنند. در دورنماها، «زماني براي مستي اسب‌ها» از نورپردازي‌هاي طبيعي بهره مي‌گيرد و به همين خاطر نوعي احساس و بيان خاص از واقع‌بيني را القا مي‌كند. اما در نماهاي نزديك، فيلم از نورهاي مصنوعي بهره مي‌برد تا فضا را پركند و بنابراين تصويرسازي را دليرانه و با آرامش ترسيم مي‌كند. اين نيز نوعي اثر است، اما شايد بهتر باشد به فيلم قومي بهمن قبادي به‌عنوان اثري بس صادق و دور از فريب كه به شخصيت‌هاي خود تا سرحد تصور عشق مي‌ورزد ، بنگريم.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 83: زمانی برای مستی اسب ها – بهمن قبادیدکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 84: لاک پشت ها هم پرواز می کنند – بهمن قبادیدکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 85: لاک پشت ها هم پرواز می کنند- بهمن قبادیدکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 86: لاک پشت ها هم پرواز می کنند – بهمن قبادیدکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 87: نمايش معلوليت‌در سينماي جهان با هدف‌ حس ترحم يا عرصه‌اي براي توانايي بازيگران فروش فيلمهايي چون رين من، پاي چپ من و ذهن زيبا در گيشه نيز فوق‌العاده بودند و با كسب توفيق در مراسم اسكار كارشان را تكميل كرده‌اند، اما پرسشي كه عموما در اين خصوص مطرح مي‌شود، اين است كه اگر از خود معلولان در نقش‌هاي اصلي استفاده شود چه اتفاقي مي‌افتاد؟ هر دو گروه اين آثار (استفاده از بازيگران سرشناس و گروه استفاده از بازيگران معلول) مورد توجه گروه‌هاي حمايت از معلولان قرار گرفته است، چون در هر صورت اين آثار شخصيت‌هاي معلول را در مركز توجه خود قرار داده و از سوي ديگر به مخاطبان عادي نظر دارند. اما آنچه در تمامي آثار با موضوع معلولان مد نظر قرار گرفته است، توجه به توانايي‌هاي آنان براي ادامه زندگي است واينكه آنان تلاش مي‌كنند به چيزي فراتر از معلوليت اين شخصيتها دست پيدا كنند. دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 88: روز هشتمآخ...ژرژ...ژرژ...ژرژ...با اين قلم ضعيف و توي اين وبلاگ در پيت چي بنويسم كه زيبايي و پاكي تو كاملاً بيان بشه؟... تو زيباترين موجودي هستي كه آفريده شده...من ايمان دارم كه آدميزاد هم مي‌تونه روي آب راه بره...فقط وقتي كه به پاكي و سبكي تو باشه...ژرژ...ژرژ...ژرژ... دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 89: من سام هستماز سوي ديگر، حتي اگر اين فيلم يا هر فيلم ديگري در باره معلولان و معلوليت باشد، بهره‌گيري از يك پزشك متخصص توانبخشي براي تحليل آن خطايي عوام‌فريبانه است كه اگر عموميت يابد، به مضحكه‌اي بي‌كم و كاست بدل خواهد شد. بر پايه‌ي چنين انتخابي، بهتر خواهد كه براي نقد فيلم كنستانتين از يك جن‌گير، براي تحليل فيلم مرد فيل‌نما از يك متخصص ناهنجاري‌هاي ژنتيك دعوت شود و بررسي تابلوي شام آخر داوينچي نيز به يك كشيش سپرده شود.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 90: فارست گامپفارست گامپ نشان می‌دهد، برای موفقيت يا رضايت در زندگی، علاوه بر آن که نيازی نيست تا استثنايی و برتر از ديگران بود ــ همان‌طور که مادر فارست می‌گويد، انسان‌ها همه با يکديگر فرق دارند ــ بلکه چه بسا ضعف در زمينه‌ای موجب پيشرفت در زمينه‌ای ديگر شود!؟ راز اين معنا را می‌توان در ديالوگی جست‌وجو کرد که فارست از فرمانده سخن می‌گويد: او به جهت قطع شدن پايش، بازوان خود را تمرين می‌دهد و آن ضعف، عامل قدرت در جايی ديگر می‌شود. مهم‌تر از آن، ضعف فارست که از ضريب هوشی پايين‌تر از متوسط برخوردار است، موجب می‌شود تا برای جبران آن، به «پشتکار» متوسل شود و هنگامی که آن، به رفتار و «عادتی» برای وی تبديل می‌شود، از آن «کيميایی» می‌سازد که سبب می‌شود پس از آن، او به هر کاری دست می‌زند، به موفقيت و رضايتمندی منجر شوددکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 91: فارست گامپدکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 92: لباس غواصی و پروانه 2007 داستان اعجاب برانگیزی درباره مردی موفق در کار و زندگی است. مردی که همه او را می شناسند و محبوبیت بسیاری بین مردم دارد. ولی ناگهان روزی تقدیر از او روی بر می گرداند و در سن 43 سالگی سکته مرگباری را می کند، که موجب می شود تا تمام اجزای بدنش از حرکت باز می ایستد و قادر به ارتباط با دنیای اطرافش نیست. ژآن دومنیک که فقط پلک چشم چپش هنوز از کار نیافتاده است، به وسیله آن و با روشی پیشنهادی به وسیله پزشکان قادر می شود که ارتباط برقرار کند...دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 93: فیلم موسیقی درون ۲۰۰۷ آمریکاریچارد پیمنتل جوانی صاحب استعداد سخنوری برای جمع است. اما سرمشق او در این کار دکتر بن پادرو به او می گوید که تنها داشتن استعداد سخنوری کافی نیست. باید صاحب انگیزه و دیدگاهی باشی تا سخنانت معنی و ارزش داشته باشد. ریچارد که سرخورده شده، در ارتش ثبت نام کرده و به ویتنام می رود. مدتی بعد در اثر انفجار خمپاره، شنوایی خود را تا حدود زیادی از دست داده و به وطن بازمی گردد. او اینک یک معلول به حساب می آید و به همین خاطر اولیای دانشگاه از پذیرش او شانه خالی می کنند. ریچارد به زودی با معلول های دیگری از جمله آرت آشنا شده و درمی یابد که انسان ها و مخصوصاً مسئولان دولتی رفتاری غلط با معلولین دارند. کسانی که اغلب با وجود داشتن معلولیت هایی جزئی، صاحب توانایی ها و استعدادهایی هستند که نادیده گرفته می شوند. ریچارد سرانجام درمی یابد که آهنگ درون خود را یافته و تلاش می کند تا از قدرت خود برای قانع کردن مسئولین جهت اعتماد به معلولان و پذیرش آنها در جامعه استفاده کند. او با آرت که مشکل گفتاری دارد، دوستی عمیقی برقرار می کندو همزمان با کریستین زیبا نیز آشنا و عاشق می می شود. به زودی کارهای پیمنتل ثمر می دهد. در سینمارهای متعددی شرکت می کند و کتابی نیز منتشر می کند. سرانجام در دهه ۱۹۹۰ با انتخاب جورج بوش پدر حقوق معلولان به تمامی در جامعه به رسمیت شناخته می شود. واقعه ای که پیمنتل سهمی به سزا در وقوع آن دارد…دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 94: تاریکی – فیلمی از سینمای هندما نقاط ضعف کار به طور عمده درنحوه راه رفتن و جهت یابی میشل می تواند بیان شود. در بسیاری از صحنه ها در هنگام راه رفتن و بویژه نحوه قرار دادن پا و کفش – که راه رفتن چاپلین را تداعی می کند – بآنگونه قدم بر میدارد که ندرت در راه رفتن نابینایان می توان سراغ گرفت... همینطور نحوه عصا زدن و نیز گاه چرخاندن عصای سفید در هوا با ضعف عملکردی زیادی روبروست. معلم هر چند بسیار متعهد و مسئولانه با کودک برخورد میکند اما در شیوه ها – علیرغم آنکه در فیلم بر جدید بودن شیوه های او تاکید می شود - با اصول کاری توانبخشی گاه فاصله میگیرد. نقش محوری معلم و خواست کودک برای انجام توانبخشی دو عنصر مهمی هستند که نه تنها در برنامه های توانبخشی لازم و ملزوم یکدیگرند بلکه حتی در آموزش و پروش عادی هم باید مد نظر باشند. اگر دانش آموز و دانشجو نخواهند که درسی را بیاموزند تلاش معلم و استاد هم راه به جایی نخواهد برد . بنابراین به درستی فیلم بر آماده ساختن و پذیرش کودک و نیز والدین برای انجام برنامه آموزشی و توانبخشی تاکید نموده است. نباید نقش والدین را از نظر دور داشت ، هرچند در این فیلم بواسطه نوع نظام خانوادگی معلم به صورت دایمی در خدمت کودک بوده است لیکن در آموزش ها و برنامه های توانبخشی امروزه نقش والدین بسیار گسترده تر و مهم تر در نظر گرفته میشود.در همین زمینه رفتارهای والدین نسبت به سایر فرزندان موضوعی است که به خوبی کارگردان در فیلم مطرح میکند و به وضوح نشان میدهد که علیرغم میل به کمک از سوی سارا ( خواهر میشل) و میل به عدم مزاحمت از سوی میشلبواسطه عدم گفتگو و باز کردن مسئله به بحرانی عمیق و ریشه دار در روابط خواهران بدل گشته است که در روز نامزدی خواهر سر باز می کند. این هشداری است تا خانواده ها در این مورد با دقت و مراقبت بیشتری عمل نمایند...دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 95: آميتا باچان در «ضمانت» نابينا مي‌شود «ضمانت» كه يكي از اصطلاحات دنياي حقوق و كار وكلاست، توسط اس راماناتان كارگرداني شده است. فيلم‌نامه فيلم كه توسط خود او نوشته شده، حال و هوايي پر رمز و راز دارد. نكته جالب فيلم اين است كه آميتاب باچان در آن نقش يك آدم نابينا را بازي مي‌كند. او يك وكيل نابينا است كه مي‌خواهد با خطابه‌هاي آتشين خود چشم بسته عدالت را باز كند. او كه در فيلم در نقش جي پراكاش ظاهر مي‌شود، در طول سال‌هاي فعاليت‌ حرفه‌اي‌اش با پرونده‌هاي زيادي رو به رو بوده است و در اكثر آنها پيروز و سربلند بيرون آمده است. پرونده جديد او با بقيه پرونده‌هايي كه قبل از اين كار كرده، تفاوت‌هايي دارد. همه مدارك به نوعي برعليه موكل اوست، ولي اين وكيل اعتقاد دارد كه موكلش بي‌گناه است. مجموعه شرايطي كه او پيش رو دارد، همه برعليه اوست، ولي وكيل عقب‌نشيني نمي‌كند و صحنه دادگاه را به صحنه مبارزه براي احياي عدالت و حق تبديل مي‌كند. نقش موكل را ارشد ورسمي بازي مي‌كند كه تا قبل از اين بيشتر در نقش‌هاي كمدي بازي كرده و اين بار در يك نقش جدي، بازي خوب و قابل قبولي ارايه مي‌دهد.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 96: کورینابینایانی که در یک آسایشگاه روانی زندگی می کنند، به هم حمله می‌کنند؛ در خودشان مدفوع می‌کنند و برای غذا به تجارت جنسی می پردازند... نها صحنه‌هایی از فیلم «کوری» (Blindness) ساخته‌ي فرناندو میرلس (Fernando Meirelles) است که واکنش نابینایان، به‌ویژه در ایالات متحده را برانگیخته است.مارک ماورر (Marc Maurer)، مدیر فدراسیون ملی نابینایان در بالتیمور، که خودش نیز یک نابیناست، می‌گوید: «چنین سناریویی ترفند عاقلانه‌ای برای موفقیت در جامعه نیست؛ بلکه توصیفی توهین‌آمیز و ناامیدکننده از نابینایان و تحلیل‌بردن همه‌ي تلاش‌ها در جهت همراه کردن آنها با قشر غالب جامعه است.»دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 97: کوریدکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 98: کوریمارک ماورر به آسوشیتدپرس گفته: «در فیلم کوری تصویر هیولامانندی از نابینایان به مردم ارائه می‌شود که به نظر من دروغ است. نابینا بودن، افراد نجیب را به هیولا بدل نمی‌کند».فدراسیون ملی نابینایان در بیانیه‌‌ي خود اشاره کرده: «فیلم کوری کلیشه‌های نادرست رایج درباره‌ي نابینایان را تقویت می کند؛ کلیشه‌هایی از این قبیل که نابینایان به خودشان اهمیت نمی‌دهند و دائما سر ناسازگاری دارند.»دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 99: فستيوال بين‌المللي فيلم معلوليت در لندنBBC: فستيوال بين‌المللي فيلم معلوليت که از سال 1999 آغاز به کار کرده است هر سال از نظر حجم و تعداد فيلم‌هاي به نمايش درآمده و نيز کيفيت آنها ارتقا پيدا مي‌کند. در سال 2005 در اين جشنواره طي 5 روز 47 فيلم به نمايش درآمده و چندين هزار نفر به تماشاي اين فيلم‌ها نشستند. به دنبال موفقيت جشنواره فيلم معلوليت‌هاي لندن، کشورهاي ديگر نيز اقدام به برگزاري جشنواره‌هاي مشابه کردند که از آن ميان مي‌توان به کشورهاي فنلاند، کانادا، يونان و ترکيه اشاره کرد. در اين جشنواره بخش‌هاي متعددي برگزار مي‌شود. به طور مثال يکي از اين بخش‌ها، بخش «افراد خاص» است که در آن اعضاي خانواده معلولان (به طور مثال والدين ناشنوايان) به ارايه نظرات و تجربيات خود مي‌پردازند. در جشنواره امسال، فيلم‌هايي از سراسر جهان به صورت فيلم کوتاه به نمايش درخواهد آمد و برنامه‌هايي همچون «پايين آمدن از کوه» و «دوقلوهاي ساکت» اجرا خواهد شد. زمان برگزاري جشنواره 14 تا 16 فوريه است.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 100: پیشنهاد هاـ نخستين پيشنهاد خطاب به افراد داراي ناتواني است. به نظر مي‌رسد يكي از مهم‌ترين عناصر در افزايش طرح موضوع ناتواني در رسانه‌ها، خود اين افراد هستند. بدون تلاش پي‌گير و مؤثر و بدون آماده‌سازي خود براي حضور در اين مبارزه، موفقيتي حاصل نخواهد شد. نوشتن، سرودن، تهيه مقالات، اخبار و گزارش‌ فعاليت‌ها، شركت در جلسات بحث و بررسي موضوعات مرتبط با ناتواني و .... از جمله فعاليت‌هايي است كه بايد با جديت دنبال شود. بديهي است كار در اين حوزه بايد از طريق تشكيلات منظمي همچون سازمان‌هاي غيردولتي معلولان پي‌گيري شود. تجربه اين سازمان‌ها در نقاط مختلف دنيا براي كار با رسانه‌ها بايد جمع‌آوري و به دقت بررسي شود تا نقاط قوت مورد استفاده قرار گيرد و نقاط ضعف شناسايي شوند. افراد داراي ناتواني با داوطلب شدن براي شركت در برنامه‌ها و بيان تأثيرات ناتواني بر زندگي خود و نحوه تطابق با مشكلات و غلبه بر آنها مي‌توانند فضاي مناسبي براي افزايش حضور در رسانه‌ها فراهم كنند.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 101: پیشنهاد هاـ سازمان‌هاي غيردولتي معلولان بايد با تدوين برنامه‌هاي مناسب، كار نظارت و پي‌گيري فعاليت‌هاي رسانه‌اي را در اين زمينه آغاز و دنبال كنند. پي‌گيري و حتي شكايت از مؤسسات و شركت‌هايي كه هنوز هم از كليشه‌هاي منفي استفاده مي‌كنند، بايد از جمله فعاليت‌هاي اين سازمان‌ها باشد. حتي بايد از طريق منابع قضايي و حقوقي جامعه، اين مهم را پي‌گيري كرد. از سوي ديگر مي‌توان با قدرداني از برنامه‌هايي كه مبلغ كليشه‌هاي مثبت در اين حيطه هستند، و نيز با برخي فعاليت‌هاي رسانه‌اي، زمينه را براي رقابت در اين زمينه فراهم نمود.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 102: پیشنهاد هاـ دست‌اندركاران رسانه نبايد هنگام سخن گفتن از معلولان احساساتي شوند. اين حقيقتي است كه آنان يا قرباني يك خشونت هستند يا خود در حادثه‌اي مقصرند. نقص در معلولان واقعي است اما اين پايان راه نيست. بايد در هنگام توليد برنامه از خود بپرسيد آيا آنچه ساخته شده حاوي كليشه‌ها و مطالب منفي در حيطه ناتواني هست يا خير؟ آيا اين توليد، معلول را فردي قابل ترحم توصيف كرده است؟ در اين زمينه مي‌توان با معلولان و سازمان‌هاي آنان مشورت كرد.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 103: پیشنهاد هاـ در بسياري از فيلم‌ها و مجموعه‌هاي تلويزيوني، شخصيت‌هاي غيرناتوان (غيرمعلول) نقش افراد داراي ناتواني را بازي كرده‌اند و جالب اينكه بيشترين جوايز را (حتي جايزه اسكار) براي ايفاي چنين نقش‌هايي دريافت كرده‌اند. به نظر مي‌رسد لازم است استفاده از افراد داراي ناتواني براي ايفاي نقش‌ها رواج بيشتري پيدا كند. مانند فيلم «پاي چپ من» كه بازيگر آن، «كريستي براون» خود، نويسنده‌اي داراي ناتواني بود كه داستان زندگي شخصي‌اش را بيان كرده بود. همچنين بايد به بازي درخشان «محمد رمضاني» كودك نابينا در فيلم ارزشمند «رنگ خدا» اشاره كرد.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 104: پیشنهاد هاـ تحربه بي‌بي‌سي نيز در به‌كارگيري افراد متخصص داراي ناتواني در مشاغل مختلف بسيار ارزنده بوده است. اين امر به گسترش حضور موضوع ناتواني در رسانه كمك زيادي كرده است. برنامه‌سازان داراي ناتواني، سهم عمده‌اي در افزايش ساعات پخش برنامه‌ها با موضوع ناتواني داشته‌اند.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 105: پیشنهاد هاـ اصحاب رسانه بايد در مورد ناتواني و زمينه‌هاي گسترده آن آموزش ببيند. اين امر بايد از سوي متخصصان توانبخشي و با همكاري سازمان‌هاي غيردولتي معلولان انجام پذيرد. بديهي است كه آنان بايد اين مفهوم را كه توليداتشان بايد تمام افراد جامعه را شامل شود، بپذيرند و موجبات حضور بيشتر افراد داراي ناتواني را در برنامه‌ها فراهم آورنددکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 106: پیشنهاد هاـ كاركنان رسانه بايد اطمينان حاصل كنند كه تمام محتواي رسانه، براي افراد داراي ناتواني قابل دسترسي است. همه برنامه‌هاي تلويزيوني بايد از طريق زيرنويس يا رابط زبان اشاره ناشنوايان، با اين افراد ارتباط برقرار كرد. براي اين كار استفاده از فناوري‌هاي جديد امري ضروري است. همچنين لازم است مطالب با قالب‌هاي ديگر، از جمله قالب‌ خط بريل يا نوارها و لوح‌هاي فشرده صوتي براي نابينايان دسترس‌‌پذير گردند. اين كار به افراد داراي ناتواني اين حس را القا مي‌كند كه عضوي از جامعه هستند و جامعه به تداخل اجتماعي آنان را پذيرفته است.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 107: پیشنهاد هاـ رسانه‌ها بايد اطمينان يابند كه زماني كه افراد داراي ناتواني را نشان مي‌دهند، وجود تنوع گسترده در جمعيت آنان را در نظر بگيرند. نوباوگان، نوجوانان، بزرگسالان، والدين، افراد مجرد و سالمندان، همه نمايندگاني مناسب براي حضور در برنامه‌ها هستند. از سوي ديگر، تنوع اين افراد بر حسب نوع ناتواني نيز گسترده و قابل مشاهده است؛ نابينايان و كم‌بينايان، ناشنوايان و سخت‌شنوايان، كم‌توانان ذهني، افراد مبتلا به ناتواني يادگيري، افراد داراي ناتواني جسمي، حركتي و ...دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 108: پیشنهاد هاـ با هر شيوه ممكن بايد از نگاه خيريه‌اي به موضوع ناتواني اجتناب كرد. به جاي نمايش پريشاني، اندوه، رنج و ماتم بايد افراد داراي ناتواني را سرشار از عاطفه و توانمند نشان داد. همين‌طور معلولان بايد در نقش‌هاي مختلفي كه در جامعه ايفا مي‌كنند، همچون والدين، دانش‌آموزان، برادر و خواهر، كارمند و كارگر، عاشق، دوست، ورزشكار و ... نمايش داده شوند.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 109: پیشنهاد هاـ معلولان عاملي براي خنديده و استهزا نيستند. كوچك‌ترين انحراف در به تصوير كشيدن افراد داراي ناتواني بايد با برخورد جدي معلولان و سازمان‌هايشان مواجه شود. به ياد داشته باشيم كه ناشنوايان؛ خنگ، احمق و عقب‌مانده نيستند، نابينايان در مسير خود به هر چيزي ضربه نمي‌زنند و با آگاهي مسير خود را طي مي‌كنند، معلولان جسمي در هنگام راه رفتن خنده‌دار نيستند و ...نويسنده‌هاي غيرخلّاق، كمدين‌هاي كم‌مايه و ضعيف و تبليغاتچي‌هاي بي‌تعهد، بايد از ارائه تصوير منفي و بد جلوه دادن عمدي افراد داراي ناتواني اجتناب كنند.دکتر محمد کمالی - 1387

اسلاید 110: پیشنهاد هاـ نوشتن درباره معلولان به دقت بسيار نياز دارد. تذكرات زير مي‌تواند در تصحيح نگرش منفي مؤثر باشد:ـ بر روي ناتواني متمركز نشويد، مگر اينكه دقيقاً به قصه مربوط باشد. بر موضوعي تأكيد كنيد كه كيفيت زندگي فرد را تحت تأثير قرار داده است مثل دسترسي به حمل و نقل، مسكن، مراقبت‌هاي بهداشتي ـ درماني، آموزش، فرصت‌هاي شغلي و ...ـ افراد داراي ناتواني را اشخاص فوق انساني معرفي نكنيد. آنان بيشتر از آنكه بخواهند، قهرمان معرفي شوند، نيازمند آن هستند كه در زندگي روزمره و محيط شهري با كمترين مشكل حضور يابند.ـ بهتر است به جاي واژه «معلولان»، «معلول»، «قرباني»، «فلج» و ... واژه فرد، شخص و به تناسب «افراد داراي ناتواني» به كار رود. «افراد داراي كم‌تواني ذهني» يا «افراد ناشنوا» مناسب‌تر است. ـ لازم است ابتدا واژه فرد، شخص، افراد و مردم ذكر شود و سپس محدوديت بايد به بيان توانايي‌ها پرداخت. بهتر است به جاي آنكه بگوييم «محدود به استفاده از صندلي چرخدار» يا «افليج» بگوييم «استفاده كننده از صندلي چرخدار يا بريس».ـ افراد داراي ناتواني را نبايد «بيمار» ناميد. فردي كه زماني پوليو را تجربه كرده است اينك مبتلا به بيماري فلج اطفال نيست بلكه فردي داراي ناتواني جسمي است. تنها زماني كه از بيماري مزمني مانند آرتريت روماتوييد ـ سخن به ميان مي‌آيد، چون بيماري هنوز وجود دارد ـ مي‌توان به بيماري اشاره كرد (Ibid).دکتر محمد کمالی - 1387

16,000 تومان

خرید پاورپوینت توسط کلیه کارت‌های شتاب امکان‌پذیر است و بلافاصله پس از خرید، لینک دانلود پاورپوینت در اختیار شما قرار خواهد گرفت.

در صورت عدم رضایت سفارش برگشت و وجه به حساب شما برگشت داده خواهد شد.

در صورت نیاز با شماره 09353405883 در واتساپ، ایتا و روبیکا تماس بگیرید.

افزودن به سبد خرید