مکاتب فلسفی و آراء تربیتی
اسلاید 1: بسم الله الرحمن الرحیممکاتب فلسفی و آراء تربیتی نوشته: جرالد، ال. گوتک ترجمه: دکتر محمد جعفر پاک سرشت
اسلاید 2: فصل پنجم: طبيعتگرايي وآموزش وپرورشاستاد گرامی : سرکار خانم معافی مدنیارائه دهندگان : مرضیه کوچکی نژاد زهرا پورشعبان معصومه ملکی
اسلاید 3: ژان-ژاک روسوزادهٔ ۲۸ ژوئن ۱۷۱۲ - درگذشتهٔ ۲ ژوئیه ۱۷۷۸
اسلاید 4: زندگينامه ژان ژاك روسو ژان ژاک روسو، انديشمند و نویسندهي بزرگ فرانسوی در ۲۸ ژوئن سال ۱۷۱۲ در شهر ژنو سویس، از خانوادهاي فرانسوي و پروتستان به دنيا آمد و در شب دوم ژوئیهي ۱۷۸۷ در قصر آرمی نوویل در حوالی پاریس در گذشت. ژان ژاک، اندکی پس از به دنيا آمدن، مادر خود را از دست داد و بستگانش از او پرستاری ميکردند. پدرش ساعت ساز بود و تا ده سالگی از او نگهداري میکرد و کتابهای زیادی به او ميداد تا با خواندن آنها، نيروي خرد و انديشهاش پرورش یابد. روسو دلبستگي زیادی به کتاب زندگی مردان بزرگ، نوشتهي پلوتارک داشت. پس از چندی، پدر روسو ژان ژاک ده ساله را به برادرش، که یک کشیش پروتستان بود، سپرد.ژان ژاك در آن دهكده با طبیعت خو گرفت و ويژگيهاي روحی او یعنی عشق به طبیعت و درخت و سبزه و صحرا پديدار شد.
اسلاید 5: وي پس از گذراندن زندگيهاي گوناگون با جدیت و پشتکار ستودني، به تکمیل دانستنيها و كسب دانش در رشته های گوناگون و بررسي دقیق نويسندگان و فلاسفه و منتقدین [ =خردهگيران ] پرداخت.روسو در سال ۱۷۳۹، نخستين کتاب خود را در وصف دهکدهای که در آن زندگی میکرد، نوشت.یکی از دلبستگيهاي روسو، موسیقی بود.در سال ۱۷۴۹، روسو با دیگر فیلسوفان عصر روشنگری همراه شد و به نوشتن مقالاتی در رابطه با موسیقی در آنسیکلوپدی پرداخت. او با شرکت و برنده شدن در مسابقهي آکادمی دیژون در سال ۱۷۵۰ و نوشتن نخستین رسالهي خود، برندهي جایزهي نخست این آکادمی شد.وي در سال ۱۷۵۸ کتاب امیل را منتشر كرد كه خشم پارلمان فرانسه را نسبت به نويسنده برانگیخت و حکم بازداشت او صادر شد، تا اینکه در شب دهم ژوئن ۱۷۶۲ به سویس گريخت. از این زمان به بعد، آرامش و راحتی نسبی از او گرفته شد.بدبختانه، سالهای آوارگی، روحیهي او را به شدت متاثر كرده بود و كمابيش به سرحد جنون رسانده بود و او تا پایان زندگی خود، دچار آشفتگيهاي مازوخیستی و پارانویا بود، به گونهاي که گمان میکرد همه بر ضد او توطئه میکنند.
اسلاید 6: در ماه مه ۱۷۶۷ وارد فرانسه شد. او در این زمان کتاب اعترافات خود را در ملک پرنس دوکنتی به پایان رسانیده بود. در پاریس در اتاق كوچكي زندگي ميكرد و از کپی کردن نتهای موسیقی و پانسیون بسيار كمي به زحمت روزگار ميگذراند. مدت هشت سال زندگی كمابيش آرامی داشت و آوازهي او در همهي اروپا پیچیده بود. تا اینکه در روز دوم ژوئیهي ۱۷۷۸ به دليل سکتهي مغزی، در منزل خود در نزدیکی پاریس چشم از جهان فروبست. برخی از همزمانان او همچون مادام دوستال بر اين باور بودند که او خودکشی کرده است. رویاهای گردشگر تنها، اثر خیالبافانهي ناتمام او و کتاب پرآوازهي اعترافات، که شرح زندگی شصت و شش سالهي اوست، پس از مرگش به چاپ رسيدند.
اسلاید 7: كتابهاي ژان ژاك روسو بر اين پايهاند: · گفتگويي پیرامون موسیقی مدرن (۱۷۴۳) · رساله دربارهي دانش و هنر (۱۷۵۰) · غیبگوی روستا، اپرا (۱۷۵۲) · نارسیس یا عاشق خود، کمدی اجرا شده از سوي بازیگران لوئی پانزدهم در ۱۸ دسامبر ۱۷۵۲ · گفتار دربارهي منشاء نابرابری میان انسانها (۱۷۵۵) · نامهای به دالامبر دربارهي تئاتر (۱۷۵۸) · نامههای اخلاقی (۱۷۵۸) · ژولی یا الوئیز جدید (۱۷۶۱) · قرارداد اجتماعی (۱۷۶۲) · امیل یا تربیت (۱۷۶۲) · نامههایی از کوهستان (۱۷۶۴) · اعترافات (۱۷۶۵-۱۷۷۰) · رویاهای گردشگر تنها، كه ناتمام ماند.
اسلاید 8: انديشههاي روسو-انديشههای او در زمينههای سياسی، ادبی و تربيتی، تأثير بزرگی بر معاصران گذاشت. اگر چه روسو، از نخستين روشنگرانی است که مفهوم حقوق بشر را به گونهاي روشن به کار گرفت، ولي نزد او از اين مفهوم تنها میتوان به مقدار محدود سخن به ميان آورد. -برخی از پژوهشگران تاريخ انديشه، وی را در ادامهي سنت فکری عصر روشنگری نمیدانند، بلکه انديشهی او را بيشتر در نقد فلسفهی روشنگری ارزيابی میکنند. -برای روسو، چشم پوشي انسان از آزادی، به مانند چشم پوشي از منش انسانی و حق بشری است. از آزادی به مثابهي آزادی اراده، نميتوان چشم پوشی كرد، چرا که اين آزادی، پيش شرط انسان بودن و آيين اخلاقي انسانی به شمار میرود. انسان برای او تنها هنگامی انسان به معنای راستين کلمه است که آزاد باشد. برای روسو، همهی انسانها از بدو زايش آزاد و برابرند. او ميگويد: انسان آزاد زاده میشود و همه جا در بند است. -از ديد روسو، انسان، آزادی طبيعی را با آزادی شهروندی جابهجا میکند و در ازاي حقوق نامحدودی که از دست میدهد، امنيت حقوقی و تضمين مالکيت شخصی را به چنگ میآورد.
اسلاید 9: جملات حکیمانه -افراد سست اراده همیشه منتظر معجزه ها و رویدادهای شگفت انگیزند اما افراد قوی ، خود آفریننده معجزه ها و رویدادهای شگفت انگیزند.-بزرگترین تفاوت انسان و حیوان ،فهم و اندیشه نیست ،بلکه اراده و اختیار اوست.-احساس دل ، بالاتر از منطق است.-ایمان داشتن به توانایی های خویش ، نیمی از موفقیت و کامیابی است .-هر کس لطف بهار میخواهد باید دشواری زمستان را تحمل کند.
اسلاید 10: مضامین طبیعت گرایانه آموزش و پرورش1-طبیعت و امور طبیعی2-معرفت شناسی طبیعت گرایانه3- ارزش شناسی و ارزشها4-رشد و تکامل انسان 5-نظر طبیعت گرا درباره برنامه درسی6-رابطه معلم و شاگرد
اسلاید 11: طبیعت و طبیعیدر این نظریه طبیعت و طبیعی دو عنصر کلیدی هستند.ناتورالیستها بیش از آنکه درصدد تفسیر متافیزیکی طبیعت برآیند ،درصدد یافتن مفهوم مردم شناختی انسان در حالت طبیعی هستند.طبیعت گرایی در تقابل با رئالیسم مذهبی است و با ماوراءالطبیعه و القای عقیده مذهبی مخالفت می کند.هرچند ناتورالیست های مختلف نسبت به طبیعت دیدگاه متفاوتی داشته اند اما همیشه طبیعت را منبع رشد و توسعه انسان می دانند.طبیعت گرایان ،انقلابیونی بودند که نظام های موروثی و پادشاهی را مورد سوال قرار دادند.وظیفه آموزش و پرورش این است که افراد را برای پیروی از طبیعت انسانی خود وزندگی طبق مقتضیات آن آماده کند.
اسلاید 12: معرفت شناسی،دانش ناتورالیسمدر معرفت شناسی،طبیعت گرایی،به صورتی که به دست فیلسوفان عصر روشنگری مدون شد،با واقع گرایی ارسطویی تفاوت ریشه ای نداشت.در حقیقت ناتورالیسم صورت اولیه رئالیسم بود.ولی از نظر تربیتی،ناتورالیسم با روش تربیتی مبنی بر لفاظی اختلاف ریشه ای داشت.کانون توجه ناتورالیسم را تجربه حسی تشکیل میداد.از پیروان این نظریه (اتیان و پستالوتسی) بودند که منشاء خطا را در انتزاع عقلی و نظریه پردازی می دیدند که بر ادراک حسی مبتنی نباشد.
اسلاید 13: عنوان کشف بزرگ پستالوتسی آنشاوونگ بود که به معنای تشکیل مفاهیم روشن بر مبنای ادراک حسی است.هرچند وجه مشترک این شیوه با مربی سوئیسی(پستالوتسی) مفهوم سازی است ولی درس عینی پستالوتسی مبتنی بر تدریس بصورت شماره و نام اشیاء بود.از دانش آموزان انتظار می رفت که صورت و نام اشیاء را به خاطر آورند و شمارش و نامگذاری کنند.بر خلاف توستیها که در جستجوی اصول اولیه بودند طبیعت گرایان بر تجارب اولیه و ملموس تأکید می کردند.
اسلاید 14: به نظر طرفداران متأخر ناتورالیسم در آموزش وپرورش این آموزش که از راه حواس صورت می گیرد دلالتهای باوری برای آموزش و پرورش دارد.فرانیس بارکر به مطالعة کودکان از طبیعت بر اساس مشاهدات میدانی و گردش علمی تأکید می کرد.در این روش کودکان در برخورد با طبیعت و اشیاء تجارب دست اول بدست می آورند و از طریق کار وپروژه و انجام آزمایشات، فعالانه برخورد می کنند.ویلیام هرد،نیز روش پروژه را که دربرگیرنده نوعی طبیعت گرایی است ابداع نمود. هولت عقیده دارد که کودکان ضمن تجسس محیط خویش،واقعیت خویش را می شناسند.
اسلاید 15: ارزش شناسی،ارزش و طبیعت انسانیبه نظر ناتورالیستها،ارزش ها از تعامل انسان با محیط سرچشمه می گیرد.با توجه به این عقیده،غرایز آدمی باید ابراز شود و بر مبنای عزت نفس طبیعی یا آنچه که روسو، به آن عنوان خویشتن دوستی داده است صورت گیرد نه بر مبنای خود پسندی.به عقیده روسو، انسان نخستین که آداب و رسوم و تکلفات اجتماعی آلوده اش نساخته،نیک است.روسو هم دیدگاه کالونی را که انسان ها را به بهانه به ارث بردن گناه ازلی پست می شمارند و هم دیدگاه کاتولیکی را که آدمی را که به دلیل طبیعت گناه آلود موروثی از معنویت محروم میداند را مردود کرده است.
اسلاید 16: روسو انسان را ذاتاً شرور نمی داند و معتقد است که شر از جامعه فاسد نشأت می گیرد.بچه هنگام تولد پاک است و ذاتاً نیک است، اگر قرار باشد آموزش وپرورش افراد پاک و نیک پرورش دهد باید از انگیزها و تمایلات طبیعی کودکان پیروی کند.روسو در نظریه اخلاق خود به صورتی که بیان شده،به وضعیت ابتدایی افراد به عنوان خاستگاه روابط اخلاقی توجه می کند.انسان طبیعی به کمک تجربه به تعامل خود با محیط می پردازند نه از طریق الفاظ، فلسفی و حقوقی.انسان طبیعی یا «وحشی نجیب» صریح و بی تکلف است.انسان هایی که در اجتماع زندگی می کنند در طی فرآیندهای اجتماعی شدن در محیط های فاسد،افراد مبادی آداب اما نقش بازان سلطه گر هستند.
اسلاید 17: از نظر پستالوتسی اخلاق از ارضای نیازهای بنیادین آدمی است.همانطور که ارضای نیازهای کودک از طریق آب و غذا از طرف ما در موجب امنیت خاطر کودک میشود.کودک این حس را به اعضای خانواده و سپس به جامعه و در نهایت به خداوند منتقل می کند.از عشق به خود نوعی اخلاق طبیعی به وجود می آید که حس برابری انسان را پرورش میدهد.به عقیده ناتورالیستها،آموزش و پرورش که به قصد پرورش اهداف تحقق می یابد هم جنبه مثبت دارد و هم منفی.آموزش و پرورش سلبی، راه را بر عناصر تباهی آوری که در پرورش اخلاق طبیعت گرایانه دخالت دارد سد می کند.
اسلاید 18: آموزش و پرورش مذهبی،به ویژه اگر با روش از بر کردن دستورات اخلاقی،در قالب پرسش و پاسخ یا موعظه باشد مؤثر نیست زیرا الفاظ جایگزین عواطف و عمل می شود.وجه مثبت آموزش و پرورش برای رشد اخلاق شامل ابراز غرایز بنیادی و ارزشمند انسانی است.لذت و رنجی که به صورت پیامد عمل عاید شخص می شود،پاداش یا تنبیه اوست.
اسلاید 19: رشد و نمو انسان:طبیعت گرایان در تدوین نظریه های تربیتی خویش به طبیعت انسان توجه می کنند تا رمز و راز و راه و رسم آموزش و پرورش را دریابند.انسانها از طفولیت تا پیری مراحلی از رشد را بروز می دهند. هر محله رشد هنگامی آغاز می شود که فرد آمادگی فیزیولوژیک و روانی ویژه آن مرحله را حاصل کرده باشد. طبیعت گرایان بر این باورند که آموزش و پرورش باید در خور مراحل رشد انسان باشد.آنها ”تناسب ”یا آمادگی را به عنوان آماده کردن فرد برای ایفای نقش اجتماعی و اقتصادی خاصی در نظر نمی گیرند ، بلکه آن را با توجه به میزان آمادگی و رشد فرد به مفهوم صحیح تعبیر می کنند.
اسلاید 20: طبیعت گرایی و برنامه درسی: از نظر ایده آلیستها و رئالیستها که در فصلهای پیش خواندیم هنر و علوم نظری به عنوان گنجینه خرد آدمی و موضوعاتی آرمانی برای پرورش این خرد مورد ستایش فراوان بودند در مقابل ، طبیعت گرایان ادعا می کنند که معلمان فضل فروش ،این معارف را به صورت اطلاعات بی روح ، به شدت لفاظانه صورت بندی کرده اند و اینها با طبیعت میانه ای ندارند.چون این معارف از فضایل خالص طبیعی و ابتدایی انسانها می کاهند ، موجب می شوند که مردم به روشی غلط تربیت شوند.مطالعه علوم و هنرها برای برخی از افراد به رشد خودپسندی می انجامد ، زیرا از آنها نه به خاطر ارزش ذاتی شان ،بلکه به منظور کسب قدرت و حیثیت استفاده می کنند.آنها معتقد بودند که این نوع آموزش و پرورش بر یادگیری مکانیکی تکیه می کند و کودک فعال بالطبع را به دریافت کننده منفعل تبدیل می کند. آنان توصیه می کردند که یادگیری باید متضمن آن باشد که کودکان فعالانه با محیط روبرو شوند، از حواس خویش استفاده کنند و به مشکل گشایی بپردازند.به عقیده ناتورالیستها تعلیم و تربیت واقعی بر آمادگی و نیازهای انسانی مبتنی است.آنها طبیعت ، علایق و نیازهای کودک را مبنای برنامه درسی می دانند و معتقدند کودکان به عوض یادگرفتن موضوعات سلسله مراتب وار برنامه درسی ایدئالیستها و رئالیستها ، اموری را فرا می گیرند که آمادگی و رغبت یادگیری آن را دارند.
اسلاید 21: معلم و شاگرد:از دیدگاه ناتورالیستها، معلم در درجه اول کسی است که با طبیعت کاملا هماهنگ است معلم که نقش تربیتی محیط را درک می کند در طبیعت دخالت نمی کند و با آگاهی از رشد و نمو آدمی، شاگرد را مجبور به یادگیری نمی کند بلکه یادگیری را از طریق تحریک او به کاویدن و بالیدن از راه تعامل با محیط خویش ، ترغیب می کند.2. معلم به عنوان پرورش دهنده که برای یادگیری عجله ندارد فردی صبور ،سهل انگار و بی آزار است. او که موافق روش اکتشافی است از خود شکیبایی زیادی نشان می دهد و ” حقیقت ” را به شاگرد عرضه نمی کند بلکه باید پا پس بگذارد و شاگرد را به خود اکتشافی ترغیب نماید.معلم، راهنمای تقریبا نامرئی یادگیری است. نظارت وی ظریفانه است به این معنی که وی محیط یادگیری را تنظیم میکند و از این راه شخصیت و منش شاگرد را شکل می بخشد.معلم به عنوان هادی جریان یادگیری و تنظیم کننده محیط آموزشی توصیف شده است که بر خلاف شیوه های سنتی انتقال اطلاعات به ذهن شاگرد، بطور غیر مستقیم به تدریس می پردازد و بر کتاب ،محفوظات و گردآوری اطلاعات ادبی پافشاری نمی کند.
اسلاید 22: **یکی از وجوه آموزش و پرورش طبیعت گرایانه ، بی تکلفی است **در حالی که ایدئالیستها و رئالیستها مدرسه را به عنوان نهاد رسمی تعلیم و تربیت تعریف می کردند ، طبیعت گرایان کوشیدند تا از طریق تبدیل مدرسه به محیط آرام یادگیری ، از رسمیت آن بکاهند.آنها علیه مفهوم سنتی مدرسه یعنی محلی برای مطالعه رسمی موضوعات آکادمیک ، مبارزه می کردند.” امیل ” شاگرد روسو در کتابش ، توسط مربی ساده گیری در مزرعه ای در روستا ، در محیطی بسیار آرام هدایت می شد.موسسات تربیتی پستالوتسی ، به صورت مکانهایی شبیه خانه طرح ریزی می شدند نه همچون موسسات رسمی.
اسلاید 23: از دیدگاه ناتورالیستها:*کودک ” وحشی نجیبی ” است ، انسانی ابتدایی که تباهیهای جامعه فاسد ، سرشت او را نیالوده است. * نیازها و غرایز کودک باید به عنوان مواد خام ، برای تداوم تربیت مورد اعتماد قرار گیرند.وقتی که این نیازها مبنای عمل واقع شوند، تجربه های حسی را موجب خواهند شد که روابط مستقیمی را با محیط برقرار می سازند.
اسلاید 24: مهمترین عناصر برگرفته از ناتورالیسم:یادگیری کودکان باید از تجربه های حسی محیط آنان سرچشمه بگیرد ، نه از منابع کلامی همچون سخنرانی ،موعظه و کتابکودکی دوران شایسته ،ضروری و ارزشمند رشدونمو انسان است ، برنامه درسی و روش تدریس باید از غرایز کودکان الهام بگیرند.کودکی و نوجوانی یکپارچه نیستند ،بلکه مراحلی از رشد انسان هستند که هر کدام از آنها آمادگی ویژه و تمرینات یادگیری مخصوص به خود دارند.مدرسه نباید از محیط زندگی کودک مجزا تلقی شود بلکه باید ادامه آن محسوب گردد.
اسلاید 25: با تشکر از حسن توجه شما دوستان گرامی
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.