علوم مهندسیمهندسی صنایع و مواد

پياده سازی مديريت دانش

صفحه 1:
پیاده‌سازی مدیربت دانش دکتر عباس افراژه نیمسال اول ۱۳۸۹-۹۰

صفحه 2:
پیاده‌سازی مدیربت دانش ‎OF‏ شاید بتوان به درستی ادعا کرد که مهم‌ترین رکن مدیریت دانش. اجرا و پیاده‌سازی آن در سازمان باشد. چراکه دیگر مطللب مرتبط با مدیریث دانش» همگی به عنوان مقدمه‌ای جهت بسترسازی و استفاده از آنها برای تحقق عملی مدیریت دلنش به شمار می‌روند. ۱ ‏7" ممکن است. برای آغاز فعالیت دلنش در سازمان. پرسش‌های بسیاری مطرح شود. به ‎ ‎ ‎ ‎ ‏مدیریت دانش چیست؟ آیا اسطوره جدیدی است؟ فرصت‌ها چیستند؟ ‎ ‏منابع مورد نیاز چه هستند؟ ‏ریسک‌های موجود چه مقدار است؟ ‏از کجا شروع کنیم؟ ‏چگونه ادامه دهیم؟ ‏در حال حاضر چه کاری را باید انجام دهیم؟ و ‎ ‎

صفحه 3:
در زمینه مدیربت دانش, کار را با کدام طرح آغاز کنیم؟ ۳ سازمانها بايد تلاش كنند تا جاى ممكنء از فنون و طرح‌های موجود به عنوان اهرمهايى براى راداندازى مديريت دانش خود استفاده با توجه به گوناگون بودن طرح‌های مديريت دانشء. لازم است تا مشتركات ميان اين طرحهاء شناخته شوند. موارد ‎oe‏ در طرح‌هایی که كه تأكنون به صورت موفق اجرا شده‌اند. عبارت‌اند از : دانش به عنوان موضوع و منبعی استراتژیک از سوی سازمان پذیرفته شده بوده همه آنها هدف‌هایی مشخص داشتند. برای راهبری هر طرح فردی مشخص منصوب شده بود. منابع انسانی و مالی مشخصی به آنها تخصیص یافته بود و مدیران بیشتر لین طرح‌هاء از توانلیی صورت‌بندی و تعریف فعالیت‌های خاص و هدف‌های مدیریت دانش برخوردار بوده‌اند.

صفحه 4:
در زمینه مدیربت دانش. کار را با کدام طرح آغاز کنیم؟(ادامه) در تمامى اين طرحهاء سه هدف کلی زیر دنبال می‌شود: * _ تلاش برای ارتقای فرهنگ و جو دانش در سازمان. تلاش برای ایجاد منابع و مخازن دانش و * _ تلاش برای دسترسی به دانش. به هرحال, آنچه در تصمیم‌گیری برای گزینش رویکرد مدیریت دانش اهمیت دارد. یافتن روشی سازگار با فرهنگ سازمان است. بتابراین» مدیران دانش, بايد پیش از تصمیم گیری درباره مبنای فعالیت مدیریت دانش خود. فرهنگ سازمانی خویش را بشناسند , آنچه در این زمینه مسلم است. اینکه برای پیشرفت در زمینه مدیریت دانش, معمولا به جاى تمرکز بر یک مقوله. پیگیری چند مقوله در چند جبهه فرهنگی - انسانی. فنی و سازمانی کارسازتر است. فرهنگ دانشگراء زیربنای انسانی و حمایت مدیریت ارشد. در صدر همه عنا کننده قرار میگیزند.سازمانن که این سه شرط در تن حاکم نیست:باید: کار مذ: دانش را در مقیاسی کوچک آغاز کند و هدف‌های خود را بر کارایی و کارسازی یک اقدام يا فرایند داتش محور محدود قرار دهد. در این حللت. پرداختن به طرح‌هایی نظیر ایجاد جو و فضای دانشی. فراهم آورنده شرایط لازم برای پاگیری برنامه‌های دانش محوره در مراحل بعدی است.

صفحه 5:
مدیریت دانش و مدیریت استراتژیک ۳ در پیاده‌سازی مدیریت دلنش, نخست بايد موضوع رابا تعيين استراتژی دانش و نیز مدیریت آن و انتخاب‌های کلیدی که سازمان باید درباره این موضوعات انجام دهد. آغاز کرد. به دیگر سخن آنکه. نخستین اقدام بنیادی در شروع پیاده‌سازی, ایجاد استراتزی مناسب است.

صفحه 6:
مدیربت دانش و ‎Ce po‏ استراتژیک ۳ استفاده از دانش برای ایجاد مزیت رقابتی به عنوان بخش مهمی از تعاریفی که در چهارچوب مدیریت استراتژی و برای ‎Lilo Co pro‏ ارلئه شده. همواره مورد تاکید قرار گرفته است. به عبارت دیگر مدیریت دلنش به وجود نمی‌آید. مگر اينکه در ‎Gt‏ مزیت رقابتی ایجاد شده باشد و به دست . از این روء قابتی را به عنوان يرسشى تجربىء مطرح و دنبال کرد. این ارتباط با فرموله کردن استراتژی و اجرای آن مرتبط است. لازم اسك ا ميزان ارتباط مدیزیت ذلنشن و مثیت را

صفحه 7:
برخی از عواملی که مدیریت دانش می‌تواند به وسیله 3 ۰ ee 7 wile aig 1 انها به مزيت رقابتی منجر شود. عبارت‌اند از ۳" مديريت دلنش مىتولند. باعث يك استراتزى نوآور شود كه در صورت عدم انجام آن. این امر ممکن نمی‌شد. به عنوان مثال اگر شرکتی با استفاده بهتر از دانش, از روش‌ها و نرم‌افزارهای مناسب‌تری استفاده کند. نسبت به رقبا به بهره‌وری بالاتری دست خواهد یافت. یربت دلنش می‌تواند. اجرای بهتر یک استراتفی مهم ولی مشترک را در سراسر یک صنعت ممکن سازد. به عنوان مثال. مطالعات نشان می‌دهند. کارخانه‌هایی با روش‌های فعال‌تر و نوآورتر در ایجاد دانش. معمولا از سازمان‌هایی با استراتژی‌های دانش ضعیف‌تر» سودآوری بیشتری به دست آورده‌اند (۱۹۹۵ & ‎Bierly‏ ‎«Chakrabarti‏ شرکت‌ها می‌توانند. مزیت را به وسیله افزودن دانش به محصولات و خدماتی که برای فروش عرضه می‌کنند. به دست آورند. مثلا توانایی استدلال و پاسخ به پرسش‌های وابسته به موقعیت خاص در یک وب‌سایت خدماتی به مشتری یا موضوع خاص دیگر.

صفحه 8:
برخی از عواملی که مدیریت دانش می‌تواند به وسیله آنها به مزیت رقابتی منجر شود عبارت‌اند از(ادامه) ‎a‏ همچنین شرکت‌ها می‌توانند. برای اجرای خوب فرایندهای غیراستراتژیک. مزیت رقابتى را توسط استفاده:از:دانش بو مديريت :دلنش به دست:آورند به عنوان ‎alte‏ ‏استفاده از اصول حاكم بر مديريت دانش» مثلاً سياست استفاده از يهترين نوع عمليات در كارهاى مختلف سازمان ير: توسعه فرايندهاى تسهيم دانش» امور مللى: ترويج مؤْثر دلنش درباره منلبع انسانى يا فرايندهاى سيستمهاى اطلاعلتى و در ایجاد مزیت موثرند. در اين مواقع. نیز معمولا می‌توان در مقایسه با ‎sss‏ به مزيت دست يافت. ‎ ‏۳" نکته مهم در ارتباط با تدوین استراتژی دانش سازمان, این است کسانی که استراتژی را تنظیم می‌کنند. به موضوع مدیریت دانش و شناخت استراتژیک تسلط داشته باشند. چراکه تجربه نشان داده است. در شرکت‌هلیی که ‏تنها به وسیله مدیران میلنی و مشاوران مورد بحث قرار می‌گیرد و ‏کسانی که استراتژی سازمان را تدوین می‌کنشد. در این فرایند نقشی نداشته‌اند. ‏فرصت تبدیل دانش به مزیت استراتژیک در آنها به صورت مطلوب ایجاد نشده ‏است. لذا لازم است. لين دو گروه در اعمال مدیریت دانش (در سطح استراتژیک و ‏عملیاتی) به صورت همسو و تنگاتنگ, تعامل و همکاری داشته باشند ‎ ‏مدیریت دانش: ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 9:
ارتباط قابلیت‌های استراتژیک و محور شایستگی‌ها با مدیریت دانش ۳ _قابلیت‌های استراتژیک و محور شایستگی‌ها تا اندازه بسیاری به دانش سازمان و افرادش مربوط است. ۳ داونپورت (۱8۹۹), محور شایستگی‌ها را به عنوان چیزی تعریف می‌کند که سازمان:می‌داتو چگونه آن را بخوبی اتجام دهدهیعتی دانشی ‎lal CGR‏ قازه یک جنبه کلیدی شایستگی است. او قابلیت‌ها را به عنوان مواردی که فرد می‌داند چگونه آن رابه خوبی انجام دهد. تعریف می‌کند و بر این باور است که دانْش, جزء مهمی از قابلیت‌هاست و قابلیت‌های فردی می‌تواننفد با شایستگی‌های سازمانی جمع شوند. این نگاه برای برقراری ارتباط بین دانش و استراتؤى. مهم و لازم است. زیرا دانش از افکار افراد دانا (دانشکار) نشلّت گرفته و بکار می‌رود. بنابراین؛ تمرکز مدیریت دانش و استراتژی باید حول موضوعاتی که افراد دانشکار و خبره می‌داننده بنا شود. ط تظریه اد ترانژیک نهایی حاضل ازاین بحسه برقرازی از استراتزى كسب و كار شركت و استراتژی مدیریت دانش در اط و ييوند بين ازمان است

صفحه 10:
الاك ارتباط قابليتهاى استراتزيك و محور شايستكىها با مديريت دانش (ادامه) ‎O‏ اين ديدكاه استراتؤيك: مديران را به يافتن باسخ و انتخاب مناسب جنبههاى كليدى: نظير موارد زير ‏وادار می‌سازد: ‎ ‎ ‎ ‎pls *‏ از انواع دانش؛ دانش ضمنى يا صريح براى اداره سازمان با اهمیت‌تر است؟ ‏۴ چه محدود‌ای از دائش برای شرکت با اهمیت‌تر است؛ دلنش مشتری. دانش رقیب. دانش توليدء عرضه کننده یا نواع دیگری از آن؟ ‏* _ در چه جنبه‌ای از فرایند مدیریت دانش, نیاز به پیشرفت است؟ مثلاً لیا شرکت در ایجاد دانش خوب است ولی در به کار بردن و استفاده از آن ضعیف: ‎ *‏ آیا شرکت بایددانش خود را در زمینههای خاص شئلی ایجاد کند یا در زمین‌های خاص خریداری؟ ‎۰ ‏باید چه جنبه‌هایی از دانش خود را اندازه‌گیری کند؟ ۴ چگونه شرکت به وسیله دانش خود کسب درآمد کند؟ ‏لا مسلماً هیچ شرکتی نمی‌تولند. همه شکل‌های دلنش خود راابه صورت ایدهقل لداره کند. از این رود بايد درباره انتخاب مناسب محدوده‌های دلنش دقت کافی داشته باشد و در اجرای فرایند مدیریت دانش. گام‌های منطقی و شدنی بردارد. جهت تحقق لین امر. بليد در سطوح گوناگون برای دانش به عنوان یک منبع مهم سازمانی؛ برنامه‌ریزی مناسبی انجام داده. آن را به مرحله اجرا درآورد. ‎

صفحه 11:
برنامه‌ریزی استراتژی مدیریت دانش برنامهريزى استراتزى مديريت دانشء بايد بخشی از استراتزی كلى شركت بودهء با فلسفه مديريت هدفها و قابليتهاى سازمان. تناسب و همخولنی داشته باشد و همچنین با مد نظر قرار دادن تهدیدها. فرصت‌هاء ضعف‌ها و قوت‌های (57۷۷۵) مربوط به دانش طراحی شود.

صفحه 12:
گام‌های لازم برای تعیین برنامه استراتژی مدیریت دانش ترسیم چشم‌انداز مدیریت دانش. م درک «الگوی خدماتي مشتری» برای شرکت و هدف‌های کلسی شرکست و ديدكادها و ايجاد يك الكوى خدماتى ويذه مشترى از نكاه دانش» 0 تعيين جكونكى حمايت استراتزى مديريت دانش از استراتؤى شركت و عنا استراتزى مربوطه. ايجاد قابليتهاء مانند تحقيق و توسعه. فرهنك مشاركتى قوىء قابليتهاى فناورى اطلاعات و حمايت مديران سازمان» درك ارزش كلى مهمترين فعاليتها و قدمهاى مديريت دانش كه به عنوان بخشی از طرح‌ریزی چشم‌نداز دانش تعیین شده‌اند. طرحريزى اولویت هدف‌های وابسته به دانش, فعالیت‌های مدیریت دانش و كز براى نشان دادن تهديدات. فرصتهاء نقاط ضعف و قوت ‎WOT‏ طراحی و مستند کردن استراتژی به گونه‌ای که همه عناصر مطلوب را در برگیرد

صفحه 13:
گام‌های لازم برای تعیین برنامه استراتژی مدیریت دانش لا گسترش طرح‌های کلی مدیربت دانش همچون: عملکردهای کلی؛ نيازهاء زیرساخت‌ها. طرح‌ریزی برنامه. بودجه. نیازهای هماهنگی با دیگر فعالیت‌های سازمان و نظایر آن. ۱ استراتژی‌های کسب و کار مي‌تولند بر برتری عملیاتی . نوآوری محصول یا صمیمیت با مشتری يا ترکیبی از این موارد تأکید کند. استرا ی‌های مبتنی بر صمیمیت با مشتری: اساسا بر جزییات و مديريت دانش مشتری بنا شده‌اند. استراتژی‌های نوآوری محصول: در هسته خود. شامل دانش مشتری و دانش محصول هستند و تمركز قوى بر خلق دانش مبتنى بر محصول دارند. استراتزىهاى برترى عملياتى: به وسيله فرايند و بهترين دانش به كار گرفته شده. حمایت می‌شود.

صفحه 14:
‎ado dast o ۳‏ ترسیم چشم انداز دانش ۳" _ در چهارچوب تدوین استراتژی دانش. ترسیم چشم انداز دانش 16۷1 به عنوان ابزاری موثر و یکی از گام‌های لازم از جهت پیاده‌سازی مدیریت دانش در سازمان به شمار می‌رود. این امر شامل ترسیم فرصت‌ها و تهدیدها و قابلیت‌های سازمان در مدیریت دلنش با ذيدى بلتدمدت مىباشد و معمولاً لازم است لين عمل بسيار سريع ودر فتهاى و حداكثر سه ماهه با تيمى سه تا ينج نفره انجام شود. در صورت نيازء ممكن است بعدها يس از كسب دانش بيشتر به منظور افزودن اطلاعات اضافى و گسترش بيشتر آن»اين عمل تكرار شود 1999 14 آالاً) . هدف اصلی از اين کار فراهم آوردن زمينه درك صحيح و لازم از وضعيت دانش شركت است. مديريت دانش براى تنظيم استراتژی. اولویت‌بندی پروژه‌ها و فعالیت‌های مدیریت دانش و شناختن نیازها و فرصت‌های ویژه مدیریت دانش به اين دید نیز دارد. همچنین در مراحل بعدی فعالیت مدیریت دانش. ترسیم چشم انداز ‎Cae til‏ بازرسی و فراهم کردن بازخور برای نظارت عالیه بر مدیریت دانش لازم ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 15:
5 عن و ترسيم چشم انداز دانش (ادامه) 7" همچنین با ایجاد این دورنمه می‌توان انتظار داشت که تعداد چشمگیری از فعاليتهاى بالقوه مديريت دائش كه بسيارى از آنها دارای طبیعت ‎tals‏ كليدى عملكرد هستند را شناسايى كرد. به طور معمول. چشم انداز دانش شرح مختصری از ‎Lal‏ برنامههاء فعالیت‌ها و عملیات اصلی مربوط به دلنش را ارلئه و هم و رابا توجه به بازارهای موجود و رقلبت و توسعه‌های کلی در داخل و شرکت. شرح می‌دهد. ‏ چشم‌انداز دانش معمولا به شکل گزارشی مختصر در سطح بالا تهیه مىشود و ساختار اين كزارش» شامل شرح کوتاهی از ویژگی‌های دانش و نمايش شرايط شركت و فشارهاى بازار است. اين كار اغلب برحسب تهدیدات. فرصت‌ها و نقاط ضعف و قوت جشمكيرى تنظيم و به توليد ليست مقدماتى از فرصتها و فعاليتها منجر مىشود.

صفحه 16:
چهارچوب مدیریت دانش در شرکت زیمنس

صفحه 17:
گام‌های اصلی اجرای مدیریت دانش ل در این بخش, مواردی که برای ساخت برنامه مدیریت دانش لازم است و فعالیت مدیریت دانش که هماهنگ و جامع‌اند. معرفی می‌شوند. ۲ لزوما انجام همه این فعالیت‌ها برای اجرای مدیریت دانش, لازم نیست. بلکه باید مواردی از آنها که با شرایط سازمان مورد بررسی. تناسب بیشتری دارد را در دستور کار خود قرار داد.

صفحه 18:
الا سك شانزده مرحله افعالیت بالقوه برای معرفی و پیاده‌سازی مدیریت دانش ۱-به دست آوردن پذیرش مدیریت: برای موفقیت مدیریت ‎Gil‏ کسب پذیرش و تعهد مدیریت و نیز حمایت پیاپی او از طرح. دارای اهمیت فراوانی است. برای به دست آوردن این تعهد و حمایت. كروه مديريت دانش بايد بتواند. ييوند محكمى بين طرح‌های مدیریت دانش با اهداف احتياجات و قابليتهاى حقيقى حال و آينده سازمان برقرار كند. نمایش این ارتباط. می‌تواند از راه‌هایی چون بیان شرایط فشارها و رقابت در بازاره فرصت‌هایی که مدیریت دانش می‌تولند ایجاد کند تا نیازهای سازمان در این رابطه برآورده شود و سرانجام اينکه نمایش قابلیت‌های بالقوه مدیریت دلنش ۰ می‌تولند در اين راستاء نقش مثبتی ایفا نماید. بنابراين» تنها هنگامی که مدیران؛ این بینش و باور را نسبت به مدیریت دانش به دست آورند. می‌توان به طور منطقی از آنان خواست تا در این زمینه اقدام کنند. ۲ ترسیم چشم‌انداز دانش: شناخت طبیعت و نقاط قوت و ضعف دارایی‌های دانش شرکت و شرایط از دید رهبری شرکت و عملیات‌ها و فشارهای بازار و فرصت‌ها.

صفحه 19:
الا سك شانزده مرحله افعالیت بالقوه برای معرفی و پیاده‌سازی مدیریت دانش (ادامه) ۳- برنامه‌ریزی استراتژی دلنش: تعیین چگونگی حملیت مدیریت دانش از استراتژی شرکت یا واحد کار و ترسیم هدف‌های مدیریت دانش و اولوپت‌ها و منافع مورد انتظار, ۴ ایجاد و تعریف گزبنه‌ها و ابتکارات بالقوه وابسته به دانش: شناخت فرصت‌ها برای پیشرفت. مثل فرصت‌هایی برای افزلیش درآمد. ساختن محصولات و خدمات جدید. ترمیم تنگناهای دانشی و دیگر فعالیت‌های مربوط به دانش به وسیله حملیت از بخش مربوط و تنظیم اولویت‌ها برای شرکت و بازسازی تأثیرات و سود مورد انتظار از آنها. ۵- توصیف انتظارات از سود برای ابتکارات مدیریت دلنش: تعیین انتظارات برای اولویت‌بندی, هدلیت. اجرا و نشان دادن تأثیر تلاش‌های مدیریت دانش.

صفحه 20:
الا سك شانزده مرحلهافعاليت بالقوه برای معرفی و پیاده‌سازی مدیریت دانش (ادامه) ع تنظیم اولویت‌های مدیریت دانش: تعیین اولویت‌ها برای فعالیت‌های مبتنی بر استراتژی مدیریت دانش انتظارات برای سود خالص؛ احتیاجات و فراهم کردن قابلیت‌ها. ۳۳ ن نیازهای کلیدی دانش: شناختن دانش لازم برای ارائه کار با در سمت‌های کلیدی پا پیچیده. ۸-به دست آوردن دانش کلیدی: کسب دانش لازم برای کارها و عملیات حساس و مهم از درون و بیرون سازمان. ‎-٩‏ ایجاد برنامه‌های جامع انتقال دانش: مانند هماهنگ کردن برنامه‌های آموزشی, ایجاد شبکه‌های تخصصی يا مبادله دانش تخصصی همچون سلسله مراتب نظری و استراتژی‌های ذهنی برای شاغلان. ‎

صفحه 21:
الا سك شانزده مرحله افعالیت بالقوه برای معرفی و پیاده‌سازی مدیریت دانش (ادامه) ۰ - انتقال. توزیع وبه کارگیری دارایی‌های دلنش: سازمان دادن و انتقال دانش تخصصی به شاغلان و شکل دادن دوباره» گسترش و بهره‌جرداری از دانش به وسیله استفاده مثر از بهترین دانش در همه کارهای روزانه و جاری. ۱- ایجاد و به روز درآوردن زیر ساخت مدیریت دانش: ایجاد و نگهداری زیرساخت‌های لازم برای انجام مدیریت دانش. ‎VY‏ اداره دارایی‌های دانش: ایجاد. تجدید. ساخت و سازمان دادن دارایی‌های دانش برای تعیین اولویت فرصت‌های دانش. ‎

صفحه 22:
شانزده مرحله افعالیت بالقوه برای معرفی و پیاده‌سازی مدیریت دانش (ادامه) ۳- ایجاد برنامه‌های تشویقی: دادن انگیزه به کارمندان برای هوشمندانه عمل کردن؛ انگیزه‌هایی چون. نوآور بودن. تسهیم دانش. تلاش برای به دست آوردن دانش (مثل دروس فرا گرفته شده) یا پاسخ به درخواست‌های افراد به هنگام رویارویی با وضعیت‌های ناآشناء مشکل و غیره. ۴- هماهنگ ساختن فعالیت‌ها و عملکردهای مدیریت دانش در سراسر سازمان: شناخت فعالیت‌های مربوط به مدیریت دانش و یاری کردن آنها به منظور هماهنگ ساختن, همکاری و تشریک مساعی و ایجاد قابلیت‌ها و فعالیت‌های با ارزش. ۵- تسهیل مدیریت متمرکز بر دانش: همچون ارائه فعالیت‌های سطح بالا برای تغيير الگوی: ‎yg Sleds‏ مشتری: فرهننگ: محیسط کاری.فلسفه .و فعالیت‌های مدیزیست: فعالیت‌های عملیاتی. حق تصمیم گیری. گردش کار و فرصت‌هایی برای عملکرد هوشمندانه. ۶- نظارت بر مدیریت دانش: ارائه بازخور در پیشرفت و اجرای برنامه و فعالیت‌های مدیریت دانش.

صفحه 23:
گام‌ها و فعالیت‌های لازم برای ایجاد مد بربت داد انش Pa ديد كامعاى مديريت ۳:۳ دای احاعات .| رای تزع دا کدی بت : لبهت مس 17 وزومو نعل * 11 وی ره اکن دش

صفحه 24:
slo Cu pro ‏روش‌های پیاده‌سازی‎ تاکنون روش‌های گوناگونی برای آماده‌سازی و پیاده‌سازی مدیریت دانش در سازمان و ایجاد سازمانی بر پایه دلنش» مطرح شده است که برخی از دیدگاه کلان و برخی از دیدگاه عملیاتی» موضوع را مطرح ‎sibs‏ که البته آشنایی با این مدل‌ها: مدیران را در برنامه‌ریزی و پیش‌جینی مراحل پیاده‌سازی مدیریت دانش یاری می‌دهد. نکته مشترک در تمامی روش‌هاء لن است که همه آنها با توجه به وضعیت دانشی سازمان. چند حالت یا مرحله را مد نظر قرار داده‌اند. همه این فرایندها. شامل یک نقطه ابتدلیی یا آغازین تا یک وضعیت تکامل یافته است. مدل مرحله‌ای پیاده‌سازی مدیربت دانش» روش «کیم و لی» _ مراحل پیاده‌سازی مدیریت دانش و اندازه‌گیری پیشرفت آن» روش «لوپز» ۳ مدل مراحل بلوغ مدیریت دانش در سازمان 0

صفحه 25:
مدل مرحله‌ای پیاده‌سازی مدیریت دانش روش «کیم و لی» ۳ این روش از سوی کیم و همکارش لی در سطح کلان ارلئه شده است که بر مبنای مدل چرخه عمر وبا توجه به شرایط سازمان. مراحل پیاده‌سازی مدیریت دلنش را مورد بررسی قرار می‌دهد در مدل یادشده. برای پیاده‌سازی مدیریت. چهار مرحله: آغازین (نوآوری)؛ تکثیر مجتمع‌سازی و نیز مرحلة شبکه شدن دانش در نظر گرفته شده است که پی‌درپی و به شكل سلسله مراتبى رخ مىدهد. * _ مرحلة نوآوری (آغازین) © مرحلة تکثیر * _ مرحله مجتمع‌سازی = مرحله شبکه شدن

صفحه 26:
et 7.25 مرحلة نواوری (آغازین) ‎F‏ در لین مرحله. سازمان. اهمیت مدیریت دلنش و ضرورت آن در سازمان را مشخص و خود را برای تلاش‌های سازمانی در زمينة مد ‎Sass‏ ‏آماده می‌کند. در این مرحله. مهم‌ترین مساله در مدیریت ۱ چگونگی آماده‌سازی سازمان برای مدیریت دانش در ن است. هیوست دانش, آمری ناگهانی و سریع نیست. بلكه به دورة زمانی طولانی و منایع سازمانی کافی مانند منابع انسانی و سرمایه و تلاش‌های گسترده مدیریتی نیاز دارد. لذا سازمان‌ها به طرح‌های بلندمدت استراتژیک و سیستماتیک برای ایجاد زمینه‌های مدیریت دلنش نیازمندند و می‌توان گفت. تخصیص منلبع انسانی و بودجه لازم از نخستین گام‌های ضروری در لین مرحله است. برای جمه‌آوری اطا اطلاعات لازم یا تجربیات مورد نیاز در این زمینه الگوبرداری از دیگر موسسات موفق, مفید خواهد بود. ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 27:
1 يريث:دانقل.د:سارمان شكلم كيرد و رمیبه بزای: انجام مراحل مختلف فرایند مدیریت دانش؛ یعنی هدفگذاری, كشفه كسبء تسهيم» نگهداری و استفاده از آن فراهم می‌شود. این در حللی است که در مرحلة پیش می‌بایست. بسترسازی لازم برای اجرای لین فرایند صورت پذیرفته باشد. ویژگی‌های این مرحله عبارت‌اند از © سیستم رهبری مشاوره‌ای» © سیستم پاداش و ارتقا برای ایجاد انگیزش و ‎٩‏ استقرار سیستم‌های آموزش: در لین مقطع بلید قوانین و سیاست‌های مرتبط با موضوع و نیز تیمی ثلبت برای ‎a‏ ‏طح ازمان لیل شود؛ یعنی دانش سازمان. بايد از ناوری ازن قل استفاده كرد. همچنین برا 2 : اطلاعات و ارتباطات. پایگاه داده و روش‌های ایجاد مخا

صفحه 28:
مرحله مجتمع‌سازی ‎OF‏ در این مقطع. فعالیت‌های دانش در سازمان نهادینه شده به صورت فعالیت‌های روزلنه در کل سازمان دیده می‌شود. در اینجاء همه اعضای سازمان با فعالیت‌های دانشی آشنا می‌شوند و میزان لین فعالیت‌ها به حداکتر خود می‌رسد. در لین مرحله كليد موفقيت مديرء مجتمع و یکپارچه کردن دانش‌های کسترده و متنوع سازمانی استحه‌ية کونهای که از آنها به عنوان اهرمر برای تولیدات و خنمات: و قریندهاه ‎ale‏ استفاده شود همچنین هنرمدیریت. همسوسازی دنش‌های كوناكينى که نزد افرآد در سازمان توزیع شده و نیز مجتمع‌سازی آنهاست. علاوه بر این» باید با توجه به تغییرات محیطی, دانش سازمانی را مورد نظارت و کنترل قرار داد و فعالیت‌های مربوطه را در جهت اهداف سازمان هدلیت کرد. هرچند اثربخشی دانش و همسویی و تجمع ن توسط تکنتک افراد سازمان صورت می‌گیرد. ولی سازمان باید ضرورت گروه‌های متخصص و مسئول دانش برای این امور را نادیده نگرفته اقدام به تشکیل آنها کند. در لين صورت است که کیفیت دانش سازمانی. غني‌تر شده ارزش سرمایه‌های دانشی با دقت بیشتری مورد توجه. استفاده و ارزیابی قراز ‏مى كيرد. ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 29:
.سس سس سس مرحله شبکه شدن ‎O‏ مرحلة نهلیی. ایجاد سازمان بر مبنای دلنش است. در این مرحله. یک مجتمع‌سازی خارجی انجام می‌شود که در لن دلنش سازمانی, نه تنها در داخل سازمان بلکه با سازمان‌های دیگر نظیر تأمین کنندگان؛ مسئولان شرکت‌های پژوهشی و دانشگاه‌ها به صورت شبکه مرتبط می‌شوند. ‎a‏ هر چه سازمان در عرصه‌های گوناگون. دانش به دست آورده باشد. میزان و شدت رقابت او شدیدتر خواهد شد. بنابراین» در چنین شرایطی. سازمان‌ها ترجیح می‌دهند. تنوع مباحثی که درگیر آن هستند را کم کرده. بیشتر به مطالبی بپردازند که بتواند آنها رابه عنوان مزیت رقابتی ‏در سطح جهانی مطرح کند ‎

صفحه 30:
اهداف آماده سازی سازمانی برای تلاش‌هایی در زمینه مدیریت دانش زیرسازی و فعال سازی فعالیت‌های دانش اقدامات سازمانی * گسترش و درک نیازهای مدیریت دانش * ارزیابی مشکلات مدیریت دانش *ساخت و تسهیم دیدگاه‌ها و اهداف مدیریت دانش * طرح‌ریزی برنامه‌های بلندمدت مدیریت دانش * الگوبرداری و هدایت الگوها * تنظیم فرایندهای اولیه مدیریت دانش #ساخت سیستم پاداش * گسترش برنامه‌های مدیریت منایع انسانی(آموزش. استخدام و هدایت) * شناخت انواع دانش و طبقه‌بندی آن *ساخت سیستم مدیریت دانش با زیربنای دانشی * هدایت سازمان برای فعال کردن اقدامات لازم LLP Room P opin ‏لمتی مروت کر کون‎ 6 >

صفحه 31:
رویداد شبکه شدن اهداف مجتمع‌سازی تلاش‌های مديريت دل كارهاى سازمانى اقدامات سازمانى ghd gett tl ‏یابی‎ #در نظر گرفتن تغییرات نیازهای محیطی * نظارت و کنترل فعالیت‌های مدیریت # تمرکز بر حوزه‌های دانش داخلی © حداکثر تلاش و فعالیت در زمینه مدیریت دانش @; زیه و تحلیل اثربخشی مدیریت دانش داخلی و خارجی ساخت دانش مشارکتی با دیگرسازمان‌ها و افراد * تسهیم دیدگاه‌های مدیریت دانش با دیگر موسسات مشابه برقراری ارتباط با سازمان‌های خارجی ریت تسهیم دانش داخل سازمان با خارج LLP Room P opin ‏لمتی مروت کر کون‎ 6 >

صفحه 32:
مراحل پیاده‌سازی مدیریت دانش و اندازه‌گیری پیشرفت آن» روش «لوپز» ۲۳ لوپز و همکارانش در مرکز بهره‌وری و کیفیت آمریکا ‎APQC)‏ 4 انتشار مقالةای مراحتن گوتاگون پیاقه‌سازیمذیریبت فالتقن,وانذازه‌گیری من را برای ارزیابی پیشرفت آن بررسی کرده‌اند. این مدل به نتایج بررسی‌های انجام شده بر مبنای روش بهبود تطبیقی در بیش از دویست سازمان که مدیریت دانش را با موفقیت. پیاده‌سازی و اندازه‌گیری کرده‌انده متکی است. ۳ در این مدل برای نمایش نیاز به اندازه گیری در مراحل مختلف پیاده‌سازی مديريت دانشء از منحنی اندازه‌گیری دانش بل (زنگوله‌ای) که مربوط به چرخه عمر کسب‌وکار می‌باشد, استفاده شده است

صفحه 33:
اللللللللللاس7س7سس7 ‎(a‏ ‏مراحل پیاده‌سازی مدیریت دانش و اندازه‌گیری پیشرفت آن» روش «لوپز» (ادامه) ۳ در مراحل اولیه پیاده‌سازی مدیریت دلئش, اندازه گیری رسمی به ندرت رخ می‌دهد و نیازی هم به این نوع اندازه‌گیری نیست. با گسترش مدیریت دانش و حرکت به سوی مرحله دوم و سوم. به تدریج نیاز به ايش مى يابد. با مستقر شدن مدیریت دانش» نياز براى اندازهكيرى مديريت كاهش يافته و نياز به اندازهكيرى فرایند کسب‌وکار مبتنی بر دانش جانشین» آن می‌شود. در همه مراحل, اندازه‌گیری بر حسب مورد. در سه حللت کلی زیر انجام می‌شود: *_داستانی - نقلی ( مانند داستان منازعات . حکایت موفقیت‌ها و نظایر آن) "ا کمی (رشد) * کیفی (موارد کیفی مهم)

صفحه 34:
مراحل پیاده‌سازی مدیریت دانش و اندازه‌گیری آن بر پایه 5 استقرار | -توسعه و | ۳ کشف و (۲-جستجوو | ۱- ورود و بر پایی | پشتیبانی هدایت ‎ee‏ ‏5 ‏1 ‏زمان |

صفحه 35:
مرحله نخست: آغازین و ورود ‎OF‏ در این مرحله, باید یک منبع جدید انریٌی و علاقه. با کمک محرک‌های تشویقی وجود داشته باشد یا بياید که سبب ظهور مدیریت دانش در سازمان شود. همچنین به وسیله این سیستم. افراد ‎KS rg aoe Gly dab‏ انتقال و استفاده از دانش در سازمان» تشویق و برانگيخته شوند. کار اصلی در این مقطع. ایجاد محرک‌ها و مشوق‌های مناسب برای افراد است تا برای مدیریت گسترده دانش در سطح فردی و سازمانی. تهییج و آماده قلوتقد البته مهم لین اسيك که متبریت قافن از ‎lod‏ نظری توسط اغشای مدیریت شناخته شود و به این ترتیب. افراد نسبت به کارساز بودن اثرات اين مدیریت. اطمینان به دست آورند. ‎

صفحه 36:
مرحله نخست: آغازین و ورود (ادامه) ‎OF‏ مهم‌ترین کارها در این مرحله. شناخت بزرگ‌ترین مشکلات سازمان؛ نظیر موارد زیر است: *" بيدا كردن تلاش‌های غیرضروری ۰ کشف محدوده‌هایی که دانش در آنها از بين مىرود و آشکارسازی نیاز داشتن به مدیریت دانش. = ا 53 دراين مرحله. مقايسه سازمان با صنايع مشابهى كه به طور موفق. مديريت دانش را پیاده‌سازی کرده‌اند. می‌تواند در برطرف کردن شک و تردیدها در اجرای مدیرست دانش در سازمان. موثر واقع شود. به ویژه آنکه نمایش وضعیت رقبایی که بر اثر پیاده‌سازی مدیریت دلنش, تغییرات چشمگیری را در بهره‌وری و تقلیل هزینه عملیلتی داشته‌اند. می‌تواند بسیار مناسب و موثر باشد. با این تفاسیر. می‌توان چنین نتیجه گرفت که مرحله مزیور. تنها برای آشنایی افراد سازمان با توانایی‌های بالقوه مدیربت دانش است و باید بیشترین فعالیت‌ها در این راستا انجام شود

صفحه 37:
مرحله دوم؛ جستجو و آزمایش در ضورت اجراى موفق آن: بايد تعريفى كاربردى از مديريت دانش در سازمان ايجاد شود. در اين مرحله از حركت»:مىتوان از فعاليتهاى معمولى اغاز كرده تا استراتزىها و ديدكادهاى كلى سازمان بيش رفت. كسترش جندين فعاليت دائش محور مو ی می‌تواند. تسریع كننده جلب اعتماد از راه ايجاد تصويرى موفق بت كان ‎tate‏ جزاکه این آمن تأمين كنتدكان مال سازمان زا تشويق مي ۱ از ايجاد يك تيم فرايندى در اين زمينه يشتيبانى كنند. بنابراين» با حركت به سوی پایان این مرحله. باید بر عقاید خاص مدیریت دانش و اصول آن. به منظور اثبات مفاهیم و توانایی‌های مدیریت دانش» تمرکز بیشتری شود. آنجه نبايد در اين مرحله اندازهكيرى شود. مواردى همجون: افزايش بهرهورى» افزايش فروش: كاهش هزينه سربار و... است (البته بايد در نظر داشت» آين اندازهها و مقادير مالى در مديريت دانشء توليد خواهد شدءالبته نه در اين مرحله) و بايد صرفا بر اندازهكيرىهاى معنىدار خاصى كه براى به دست آوردن آمادكى لازم هت ورود بهامراحل بعدى مديريت دانش لازءانده تفر کز شد. 0

صفحه 38:
چند مثال برای اندازه‌گیری مرحله دوم ‎Call‏ اندازه گیری پیشرفت : که در آن» میزان رشد و ارتقای پشتیبانی‌ها و حمایت‌های مللی و اينکه به چه میزان در جلب توجه مدیران ارشد. موفقیت حاصل شده است. اندازه گرفته می‌شود. اندازه‌گیری این مرحله» به وسیله برخی اندازه‌گیری‌های کمی بیان می‌شود. مانند: ‏تعداد تامین کنندگان مالی که جذب سازمان شده‌اند. ‏چند بر از تصمیمگیرندگان شرکت در ارائه مطلب. وقت گرفته شده و چه نتایجی از اين کار به ‏دست آمده است؟ ‏۴ _ میزان (مبلغ) جذب پشتیبانی مالی برای شرکت چقدر است؟ ‏اندازه‌گیری‌ها باید نشان‌دهنده وضعیت و نیاز برای بهبود باشند. مثلا چنانچه هیچ پولی برای ‏سازمان جذب نشده باشد. می‌توان چنین نتیجه گرفت ت که نیاز به تغییر استراتژی است؛ ‏ب) اندازه‌گیری فاصله : به عنوان بخشی از کارهای اولیه در مراحل یک و دوه با برآوردهیی از زان وارزش مهارته او دانش موجود در سازمان و نیز میزان مورد نیاز سازمان: می‌توان برآوردی از فاصله وضع موجود و مطلوب به دست آورد که لين امرء مىتولئد » تعیین حرکت‌های آثی سازمان» مورد استفاده قرار گیرد. ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 39:
چند مثال برای اندازه‌گیری مرحله دوم پ) اندازهگیری تقابلی با روش مقايسه تطبيقى : الكوبردارى از ديكر سازمانها مى تواند. ابزارى موثر برای جلب تامین کنندکان مالی باشد. اصولا اندازهكيرى اينكه شما در ارتقاى برنامه؛ نسبت به ديكر بخشهاى سلزمان در جه جايكاهى قرار كرفتهايد. مىتولند مفيد باشد و نيز آنکه چه تعداد از سازمان‌ها در مسیر مدیربت دانش شما هستند و ساختار گزارش‌گیری کارمندان و متلبع مللی آنها چگونه است. می‌تولند در تبلیغ برنامه مدیریت دانش, موثر وآقع شود. ل اگر مدیران ارشد. بدانند که توانایی جمح‌آوری و انتقال دانش در دیگر سازمان نهاء مورد توجه قرار گرفته است. تشویق می‌شوند تا از این امر حمایت کنند. همچنین اگر مشخص شود که فعالیت‌های مدٍ ‎se ee‏ ن در سطح پایین‌تری از دایگر ازمان‌هاست. مدیریت تشویق می‌شود تا توجه بیشتری به لن داشته باشد و منابع بیشتری برای این کار در نظر گیرد- ت) اندازه‌گیری میزان آمادگی فرهنگی شرکت : در این مرحله. مهم. پایه‌گذاری فرهنگ تسهیم دانش است. برای ایسن کار می‌توان. افراد و گروه‌هایی را یافت که در آنها میزان تبلدل اطلاعات. کار گروهی. همکاری و اعتماد متقلبل رشد کرده باشد. همچنین می‌توان علل رشد اين دسته از افراد را در اين زمينه به دست آورد و بررسى کرد که چگینه می‌توان. لین عوامل را به ديكر كرودها نيز انتقال داد.

صفحه 40:
مرحله سوم: ‎Colas 9 aes‏ راهنماها 9 هدف از این مرحله. تهیه شواهدی از ارزش تجاری مدیریت دانش به وسیله راهنمایان و درس گرفتن از آنها به منظور پیاده‌سازی بهتر مدیریت دانش در مقیاسی گسترده‌تر و وسیع‌تر است. آغاز رسمی شدن چهارچوب ارتباطات عملی و پشتیبانی مللی و حملیت از آنان توسط مجموعه‌ای از منابع داخلی سازمان در این مرحله شکل می‌گیرد و یک همگرایی بین سه روش اندازه‌گیری مدیریت دانش (حکایتی, کمّی وکیفی) به وجود می‌آید. همچنین میزان دقت. بیشتر و بر استراتژی کسب‌وکار متمرکز می‌شود. نکته کلیدی در این مرحله. آین است که اطمینان به وجود آید که افزایش ارزش تجاری شرکت. نتیجه این پرویه است و نیز سازوکارهایی برای درس گرفتن از راهنماها وجود داشته باشده دراين زمينه بايد كفت, داشتن يك مبناى طبقهبندىشده و از ييش تعريفشده. مىتواند در معرفى محدودههاى مناسب براى سازمان مفيد باشد. به علاوه. در حين پیشرفت روند پیاده‌سازی مدیریت دانش, ایجاد سیستم‌های اندازه‌گیری برای اجزای گوناگون, بسه عنوان نخستین گام‌های مدیریت دانش می‌تواند سودمند باشد. ایسن ی‌ها شامل ابعاد فرایندی, فرهنگی, محتوایی فناوری اطلاعات و ابعاد افراد و ‎seal‏

صفحه 41:
چند نمونه از مواردی که باید در مرحله سوم. اندازه گیری وید الف) اندازه‌گیری ارزش تجاری کسب‌وکار : در این اندازه‌گیری باید اهداف تجاری به تصویر کشیده شوند. البته لزومی به سخت‌گیری در این کار نیست. نچه در اینجا رخ می‌دهد. تعمیم نتایج ‎ee ene ee ee oe‏ ب) اندازه‌گیری میزان حفظ و نگهداری دانش: باید که میزان اطلاعات گسترده شده در سازمان. اندازه كرفته 9 البته تتها اندازهگیری صرف: کافی ثیسته بلکه آنها بايد با داددهاى كمي جك شند تا از درستى :و كامل بودتشان» اطمينان حاصل شوذ. به عنوان مثال. برخلاف مراحل بيش داده‌های مربوط ‎ay‏ تعداد مراجعات به سایت کافی نیست. بلکه در هر مراجعه. بايد مسائل زیر در نظر گرفته شود: میزان صرف وقت در هر بار مراجعه به سایت: باید مشخص شود که آیا با هر بار ورود به سایت» اطلاعات و محتوای آن هم بررسی می‌شود یا خیر؟ چه بخشی از اطلاعات خوانده می‌شود و * _ آیا استفاده کننده تکراری هم وجود دارد؟ هدف از این اندازهگیری؛ آنن است که استفاده کنندگان تکراری, دو موضوع را مشخص کنند؛ آیا اطلاعاتی در سایت وجود دارد که برای آنها مورد استفاده دوباره داشته باشد. یا اينکه آنان اطلاعاتی که به طور پیوسته به سایت اضافه می‌شود را ارزشمند می‌دانند؟ بازدید از سایت هرچند وقت یک بار انجام می‌شود؟ چگونه می‌توان مشتری دایم را از استفاده‌کننده موردی تشخیص داد؟ (ممکن است. فردی چندین بار از یک سایت بازدید کند. ولی پس از رسیدن به نتیجه مورد نظره دیگر از آن سایت بازدید نکند)

صفحه 42:
چند نمونه از مواردی که باید در مرحله سوم. اندازه‌گیری شوند (ادامه) پ) اندازه‌گیری اثرات فرهنگی : برای اندازه‌گیری اثرات فرهنگی سه روش به شرح زیر بيشنهاد شده آست: ‎js Oo‏ داستان‌ها: آ رفتاری یک داستان یا درس یاد گرفته شده, به گونه‌ای ‎ ‎ ‏است که نتوان مستقیما آن را اندازه گیری کرد؟ ‏۲ _ بازنگری کاراییی ‎ely So fi:‏ اندازه‌گیری اثرات فرهنگی و فراید کارایی است که بنا بر آمن افراد می‌تواننشد» بر پایه سه معیار زیر امتيازدهى شونده ‏الف) آيا آنان دانش خويش را به صورت باز و به راحتى در اختيار ديكران قرار مىدهند؟ ‏ب) آیا دیگران دانش آنان ارزشمند می‌دانند و از تن استفاده می‌کنند؟ نتایج به دست آمده از دانش آنان ‎LT‏ آنان از انش دیگران استفاده می‌کنند و لن را رای بهبود کار خوده مورد استفادة ‏قرار می‌دهند؟ ‏سیستم ارزشیلبی پاداش فردی و گروهی: وجود سیستم ارزشیلبی و پاداش‌دهی که به ‏یاده‌سازی شده باشد. می‌تواند اندزه‌گیری‌های کمی را فراهم سازد ‏بازنگری ‏ندی و ‎ ‎ ‎ ‎ ‎۳ ‎ ‎ ‎

صفحه 43:
اتات سك جند نمونه از مواردى كه بايد در مرحله سوم, اندازه كيرى شوند (ادامه) ت) اندازه‌گیری میزان اثربخشی مدیریت پروژه و نتایج به دست آمده از آسن: برای اطمینان از اینکه پروژه به صورت موثشر مدیریت می‌شود بهتر است. فعالیت‌های پروثه به این صورت بررسی شود: * آیا یک متدولوژی رسمی به کار گرفته شده است؟ "" آیا یک زمان‌بندی مناسب وجود دارد؟ * آیا اهداف پروژه به صورت روشن. بیان و اندازه گیری شده‌اند؟ ۴ نحوه اندزهگیری‌ها چگونه باشد ( کمی. کیفی یا حکایتی)؟

صفحه 44:
مرحله چهارم: توسعه و پشتیبانی 9 هنگامی که سازمانی به مرحله چهارم مي‌رسد. مدیربت دانش ‎ay‏ اندازه‌ای شناخته و 0 است که می‌تواند به عنوان ب فعالیت‌های سازمان به شمار رود. اگر نیاز مدیریت دانش به پشتیبلنی بخش‌هاء بیشتر از اندازه موجود باشد. ‎yl‏ که شواهدی مضاف بر آززش مدیریت دانش تهیه شود. رزیابی پرونه دانش, نیازمند بررسی محدوده‌های گوناگونی است که در مجموع. به ازمان كمك مى نمایید. آیا پروژه‌های مدیربت دانش» در موق سازمان موثر هستند يا خير؟ معيارهاى مناسب با اين موضوع. مى تواند به صورتهاى زیر تخاب شوند: گسترش : آیا مدیریت دانش به خوبی اجرا شده است؟ آیا پرویه دانش به خوبی مدیریت وربه درشتی فهمیده شده است؟ ۴ کدگذاری : آيابه لین علت که کدگذاری. گران و پرهزینه است. سا محدود کند؟ میزان آزادی در ترکیب و نوآوری: آیا معرفی نان در قالب:عبارات و جملاقی (بعضا علمی) صورت می‌پذیرد که هيج كس متوجه أن نموشود؟ أيأ ‎aon‏ ‏پرسش‌هایی ‎sou shy ear cole eal‏ کمک کند؛ ازمان بلید آن را

صفحه 45:
a مرحله چهارم: توسعه و پشتیبانی (ادامه) هرچند اغلب برنامه مدیریت دانش شرکت در مرحله چهارم تلبیت می‌شود. ولیکن مهم آن است که نشان داده شود: مدیریت دانش هنوز هم کاربرد دارد و در آینده نیز مفید خواهد بود. به عنوان مثال برای برآورد نرخ بازگشت سرمایه (16(1) . باید هزینه‌های موجود (شامل کارمندان: ملاقات‌هاء تسهيلات و..) را جمع زده. سپس مشخص نمود که چه میزان تلاش توسط خبرگان مدیربت دانش بر روی مدیربت دانش, انجام و همچنین در پی لن» معلوم ساخت که چه میزان از این تلاش‌ها در سازمان ذخیره شده است. روش دیگر برای رسیدن به نرخ بازگشت سرمایه. رفتن به سطوح پایین‌تر سازمان است. اگر یک گروه» نیازمند راه‌حلی خاص و تلاش خلاق برای مسأله خود می‌باشد. بايد مشخص شود که‌این مر تا چةمیزان در زمان و شرایط رقابتی وب قاثیر ذاشته انستا: برای نظارت و کنترل یستم مدیریت دانش یک راه. ‎J‏ که برآوردهلیی از رش مدیریت دانش داشته باشیم. به گونه‌ای که این برآوردهاء نشان‌دهنده آن باشند که هنوز حالت تصادفی و پراکنده دارند یا اينکه بهینه شده‌اند لازم به یادآوری است که اندازه گیری‌های مرحله چهارم برای تثبیت استفاده نمی‌شوند بلکه برای بهبود پروژه‌های موجود به کار می‌روند.

صفحه 46:
هرچند می‌توان مرحله پنجم را ادامه مرحله چهارم و به عنوان نتیجه‌گیری منطقی آن دانست».ولى اين:مرحله ذر سة:موزة اساسى با'مرحلة:جهارم متفاوث است: 9 مرحله بتجم رغ نمىدهده مكثر آنكله مديزية:دانش كاملا در مدل كسب وكاز سازمان مستقر شود. 9 ساختار سازمانی تغيير كرده باشد و شايستكىها و مديريت دانش به بخشى از ارزيابى كارايى رسمى سازمان تبديل شده باشد. 5 اشتراك و استفاده از دلنش:نه تنها بخشى از كسبوكار ساومان را تشگیل می‌دهد. بلكه به يك فرهنك و مهارت مديريتى تبديل شده كه تنهاء تعداد اندكى از سازمان قااية اين موحلة ميج رسنق: ۳ اندازهگیری‌های مرحله پنجم مانند مرحله چهارم برای تشبیت ارزش استفاده نهى شود بلكه موزه:استفاده آنها دن كنترل بيشرفت ونظارت برتكامل مستهر فرهنك سازمان است. در اين مرحله كسب و كار سازمان بر يايه مديريت دانش بنا شده است. مرحله پنجم : ب a های سازمان در زمینه

صفحه 47:
مدل مراحل بلوغ مدیریت دانش در سازمان 0 در این مدل. پنج گام تا رسیدن سازمان به مرحله بلوغ در مدیریت دانش مطرح ‎ood ge‏ به اين شكل كه هر سازمان؛ بايد با توجه به وضعر بت وج جایگاه قعلی‌اش را مشخ تموده: بت پین با انجام اقدامات مناسب. مراحل بعدی را تا رسیدن به مرحله پایلنی به خوبی بگذراند. این مراحل عبارت‌اند ازه آغاز : فعالیت‌های مدیریت دانش به صورت غیرنظام‌مند و اتفاقی انجام می‌شود و تصویر مدون و روشنی از اين پدیده در سازمان وجود ندارد. ۳ تکرار : کم کم پروژه‌های پایلوتی و انجام مواردی خاص و محدود با نام «مدیریت دانش» در سازمان انجام می‌شود.

صفحه 48:
مدل مراحل بلوغ مدیریت دانش در سازمان (ادامه) ۳ تعریف کردن :به تدریج فرایندهای استانداری که توسط آنها استفاده از مدیریت دانش به صورت موثر شکل ‎ab ce‏ به دست می‌آید. ۴ _ اداره کردن : در مرحله چهارم. امکان کاربرد دانش در پهنه سازمان و یکپارچه شدن و گسترش آن در سطوح مختلف سازمان میسر می‌شود. د بهینه‌سازی : در مرحله پنجم. مدیریت دانش به صورت پیوسته و خود سازمانی گسترش می‌یابد. بدین ترتیسب. سازمان مبتنی بر دانش تکامل‌یافته شکل می‌گیرد

صفحه 49:
مدل مراحل بلوغ مدیریت دانش آمدیریت دانش به صورت:پیوسته و. خودسازمنی گسترش مىيابد. اکاربرد دانش در پهنه سازمان گسترده وا بهینه‌سازی یکیارچه شده. بهبود می‌یاد 1 ‎A |‏ _ اداره کردن آفرایندهای استانداری به دست می‌آید أكه توسط آنهاء استفاده از مديريت انش به صورت مؤثر استقرار مىيابد. اتعريف كردن 1 پروژههای پالوتی و انجام موارد موردی با نام مدیریت دانش. شکل مي‌گیرد ۲ تکرار فعلیت‌های مدیریت دانش به صورت. اغیرنظام‌مند و اتفاقی انجام می‌شود و تصویر أمدون و وروشنى از اين يديده در سازمان وجود إندارد.

صفحه 50:
موانع و علل عدم پیشرفت 50 شناخت مونع و بافتن عللی که باعث جلوگیری از استفاده از دانش فردی و جمعی هر سازمان می‌شهنده در پیاده‌سازی و استقرار هدیریت: دانش دارای اهسیت ویفه‌ای است. یکی از راههای منأسب برای دستیابی به این شناخت. استفاده از تجربیات ديكر سازمانها و نتايج مه دست آمده از تحقيقات ميدلنى انجام شده در اين زميته است. در ادامه بای [ ‎“ede cal lc‏ ايج جند كار ميدانى كه در لين خصوص انچام شده است:-مطرح مت شوه ه - بازگویی چهار مشکل اصلی زیر, نتیجه تحقیقاتی است که پروفسور «نورث» در سال ۱۹۹۸ برای یافتن مشکلات انجام مدیریت دانش در سازمان. انجام داده است: کمبود حمایت‌های مستمر از سوی مدیریت سازمان» سمت‌گیری زیاد به تکنولوژی و کمبود توجه به فاکتورهای انسانی» کم‌توجهی به تجربیات سازمان‌هایی با تجربه مدیریت دانش و مشکل استفاده از اطلاعات کلیدی.

صفحه 51:
موانع و علل عدم پیشرفت (ادامه) ب - موضوعاتی که به باور هداون پورت» (۱۹۹۹) از ارلکه دانش در سازمان جلوگیری می‌کند. عبارت‌اند از: ‎pus O‏ تناسب دوطرفه: نبود تناسب بین عرضه‌کننده دانش و دریافت‌کننده آن. کمبود اعتماد: در صورت نبود اطمینان در سطوح مختلف نسبت به یکدیگر, تبادل دانش متوقف می‌شود. برای ایجاد اعتماد باید افراد با یکدیگر در تعامل باشند. ‏۳ فرهنگ (نحوه بیان. نرم و منظورهای متفاوت): رفع این مشکل می‌تواند از راه تعامل, آموزش جمعی. گردش شغلی. کارگروهی و کارگزاران دانش صورت پذیرد. ‏0 کمبود یا عدم پذیرش دلنش: در بسیاری از مواقع. اطلاعات همکاران؛ معمولا به علت نبود ساختاری مناسب - هرچند که بهترین باشد - نادیده گرفته می‌شود. ‏۳ جایگاه ارزش دلنش در سازمان کم است: کمبود وقت یا نبود جایگاهی مناسب برای ملاقات و تماس افراد و اجازه برای تبادل اطلاعات از راه گفتگو و مطالعه در زمان کاری. از جمله علل این امر است. همچنین نبود سیستم ارزشیابی و انگیزشی و پاداش‌دهی مناسب. از دیگر علل اصلی در لین زمینه است که ملنع شرکت فعال افراد در این فرایند می‌شود. ‎۳ ‎ ‎ ‎

صفحه 52:
موانع و علل عدم پیشرفت (ادامه) ل" ب نتایج تحقیقاتی که در ۴۳۱ مسسه آمریکایی و اروپایی انجام شده است. اهم مشکلات پیش‌روی انجام مدیریت دانش در سازمان‌ها را به شرح جدول زیر فهرست‌بندی کرده است. مشکل درصد تغيير رفتار كاركنان. ‎ov.‏ ‏اندازهگیری ارزش قابلیت‌های دانش, ‎ary,‏ ‏تعيين آنكه جه دانشى بايد هدايت شود. ‎te.‏ ‏تامین منابع برای مدیریت دانش. ۳ ‎YAL‏ دانش موجود در سازمان را مشخص نمودن ایجاد محیط و شرایط لازم برای مدیریت ‎rey‏ ‏دانش

صفحه 53:
الا سك علل ايجاد مشكلات در سازمان عامل درصد ‎oy, Kas‏ مديريت عالى؛ قادر به روشن سازى موضوع نيست 1 نبود تصویری از استراتژی جمعی در سازمان ‎Yeh‏ ‏ناخغار سازماتى > کمبود مسئولیت پاسخگویی برای مشکلات ۷ نبود فرایندهای استاندارد شده ‎Yi.‏ ‏محدودیت تکنولوژی اطلاعات ارتباطات ۳۳ نبود سیستم آنگیزشی 1۹ تغیی رکا رکنان ‎Al.‏ ‏شرایط محیط کاری 1

صفحه 54:
موانع و علل عدم پیشرفت (ادامه) = بنابراين نتیجه مهمی که از آمارها و تحقیقات نامبرده می‌توان به دست آورد. آسن است که این مشکلات» عمدتاً مربوط به فاکتورهای نرم (انسانی - اجتماعی) است و کمتر به مشکلات تکنولوژیکی مربوط می‌شوند. نحوه توزیع این موارد با توجه به مدیریت دانش در رابطه با انسان. ساختار و فناوری به ترتیب زیر است: ۴ ۵۰ درصد مربوط به انسان» 1 ۲۵ درصد مربوط به فرایند و ساختار و *" ۲۵ درصد مربوط به تکنولوژی. ۳ لین اعداد. تاکید دیگری بر نقش کلیدی منلبع انسانی در مدیریت دلنش دارند. از اين روء بايد به مقوله انسان در اجرای موفق مدیریت, توجه ویژه‌ای داشت

صفحه 55:
منابع انسانی و مدیریت دانش ۳ انسانی و مدیربت دانش, ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند و تاکنون نیز بسیاری از طرح‌های مدیریت دانش به علت بی‌توجهی به عامل انسانی با شکست روبرو شده‌اند. از این رو لازم است برای انجام موفقیت‌آمیز طرح‌های مدیریت دلنش» به نقش و جایگاه انسان توجه ویژه‌ای شود. این بخش از نوشتار, با توجه به نقش و اهمیت ویژه‌ای که منابع انسانی در مدیریت دانش دارند. به موضوعات مرتبط به انسان در محیط مدیریت دانش, اختصاص یافته است

صفحه 56:
مدل بهره‌وری منابع انسانی در مدیریت دانش 9 برای آغاز بحث. نخست لازم است. نگرشی جامع نسبت به ارتباط منابع انسانی و مدیریت دانش ایجاد شود. برای نمایش این ارتباط. یک مدل مفهومی با نام «ماتریس بهره‌وری منلبع انسانی در چهارچوب مدیریت دانش» معرفی می‌شود اين مدل از يكبارجهسازى و تركيب دو مدل با نامهاى؛ مدل بهره‌وری منابع انسانی 2001 ۸220۲ و مدل پایه‌های ساختمان دانش ایجاد شده است(طنطهتنظ ‎Afrazeh, 2003/ Afrazeh, Bartsch,‏ 2003

صفحه 57:
ما بهره‌وری منابع انسانی در چهار چوب مد.

صفحه 58:
مدل بهره‌وری منابع انسانی ۳ عوامل موثر بر بهره‌وری منابع انسانی عبارت‌اند از: الف) خواستن ۰ ب) توانستن ۰ ت) امکان داشتن ۲ این سه عامل, همه موارد و وسایل لازم بیرونی و درونی مرتبط با بهره‌وری منابع انسانی در سازمان را به شرح زیر در بر می‌گیرد: عوامل لازم درونی: شامل فاکتورهای خواستن و توانستن است. این عوامل. ارتباط مستقیمی با منابع انسانی و غیرمستقیم با سازمان دارند. 1 عوامل بیرونی؛ شامل فاکتور امکان داشتن است. لین عامل, ارتباط مستقیمی با سازمان و غیرمستقیم با افراد دارد. نقش خواستن از دو عامل دیگر؛ یعنی توانستن و امکان داشتن بیشتر است و می‌توان گفت که این عامل به صورت فاکتور شتاب‌دهنده بر دو ‎(Afrazeh) » iF 52 31 So ele‏

صفحه 59:
ویژگی‌های کلی عوامل خواستن,توانستن و امکان داشتن الف) خواستن: انرژی می‌دهد. ایجاد انگیزه و خواست می‌کند و منجر به تصمیم‌گیری برای انجام یا عدم انجام کار می‌شود. خواستن, تابعی از سیستم ارزشی و نرم‌های حاکم بر فرد و نیز سیستم ارزشیابی و پاداش‌دهی در سازمان است. هر فرد متناسب با این دو موضوع. تصمیم می‌گیرد که کاری را انجام دهد یا ندهد. ب) توانستن: نشان مي‌دهد که چگونه انرزى ایجاد شده از خواستن, به صورت صحبح مورد استفاده قرار گیرد. این فاکتور به توانایی. تجربه. دانش تخصصی و در ‎SOUL‏ ‏توانایی‌های جننمی و روحی فرد: بستگی دارد. پ) امکان داشتن: بسترهای مناسب و لازم را برای استفاده از الرژی ایجاد شده. فراهم می‌آورد. اين عامل وابسته ‎ay‏ سازمان و فاکتورهای محیطی مانند؛ اختیارات و مسؤوليتهاء ابزاركارء تکنولوژی» منابع. ساختار سازمانی» قوانین» روش‌ها و مسائلی از اين دست است. هرجه فاکتورهای نامبرده بیشتر در سازمان وچود داشته باشند. به همان نسبت. بهره‌وری منابع انسانی و شایستگی‌های رفتاری بیشتر خواهد شد.

صفحه 60:
مدل پایه‌های ساختمان دانش ۳" لين مدل با توجه به ویژگی‌های مناسب آن, برای استفاده در ماتریس فوق انتخاب شده است. با توجه به اينكه در رابطه با اين مدل در فصل مدل‌ها توضیحات لازم ارائه شده ء لذا در اينجا براى يادأورى دوباره: تنها به نام اجزای آن اشاره مىشود. 9 عوامل مور در فرايئد مديريت دلنش: عبار تأند أز: هدف» كشفه كسبه توسعهة تسهيم؛ كاربرد» نكهدارىء اندازهكيرى و بازخورد. Injen Foiled, JSS) ‏ورهدل يهرمورى متابع السناى بو مديرييت دانبقن‎ Bl ‏شامل عوامل موثر بر بهره‌وری منلبع انسانی و ستون‌هاء در بركيرنده اجزاى فرايند‎ ‏مدیریت دانش هستند. هر خانه از ماتریس: محل تلاقی یک فعالیت از فرایند‎ ‏مدیریت دانش با یکی از عوامل موثر بر بهره‌وری منلبع انسانی در سازمان است.‎ ‏برای آنکه در هر مرحله از فرایتند مدیریت دانش (هر خانه ماترینس)» وظیفه‎ بریت دلنش به خوبی انجام شود. باید نکات و فعالیت‌های مربوط به فاکتورهای بع انسانی, مشخص و رعلیت شوند. اجزای لین ماتریس بر یکدی دارند و بايد به صورت پویا و یکپارچه در نظر گرفته شوند

صفحه 61:
مدل پایه‌های ساختمان دانش (ادامه) ۳ _نکته‌ای که برای انجام موفقیت‌آمیز مدیریت دانش در رابطه با منابع انسانی وجود دارد. ایجاد یا بروز رفتار منأسب (بهره‌ور) در آنسان در زمینه مدیریت دأنش است. این امر را می‌توان نوعی شایستگی کلیدی ‎ay‏ نام «شایستگی رفتاری» به هتسار م ىآأورق a ‏از راه برقراری پیوند مناسب عنصر؛ دلنشء انگيزش و‎ a ‏شایستگی رفتاری‎ ‏بروز مىيابد. اين عناصر را مىتوان به كونهاى با سه فاكتور اصلی بهره‌وری منلبع‎ ‏انسانى از دیدگاهمدیریت دانش. به صورت زیر منطبق کرد:‎ ‏دانش: به عنوان توانایی عملی, قضاوت در این مورد که چه کاری باید انجام شود و با توجه به شرایط‎ ‏موجود. چه کاری را می‌توان انجام داد ( قابل تطابق با توانستن)؛‎ ‏انگیزش: به عنوان فاکتورهای فردی عمل می‌کند. تحقق به کارگیری دلنش در مرحله نخست.‎ * ‏مشروط به داشتن انگیزه است (قابل تطابق با خواستن)؛‎ ‏ساختاره: بای همکاران. این موقعیت را فراهم می‌آورد که دانش خود را به کار گیرند یا امكان به‎ * ‏کارگیری آن را فراهم کنند (قابل تطبیق با امکان دآشتن).‎ 1 a از آنچه گفته شد. می‌توان چنین نتیجه گرفت. ‎oat‏ باشد» دانش خود را به صورت فعال به کار انسان, بخواهد. بتولند و امکان برده می‌توان چنین ادعا کرد که فتاری بالقوه او در عمل. به كار كرفته شده و به فعلیت درآمده است . )2005 ری لوه وهر عصلء به كار كر ۱

صفحه 62:
نقش انسان در مدیریت دانش ۲ الف) عرفه‌کننده (فروشنده) دانش. ب) گیرنده دانش (متقاضی و خریدار ‎(ously‏ ۲ پ) واسطه یا کارگزار ‎Afrazeh, Bartsch, Hinterhuber) visils‏ 3 مدیر دانش, باید به گونه‌ای عمل کند تا فمن شناسایی ویژگی‌های هر نقش, شرایط را به گونه‌ای فراهم آورد تا افراد در سازمان بر حسب مورد. در انجام نقش‌های خود. به صورت موثر عمل کنند. 5 در این زمینه. باید سازوکار و سافتارهای مناسب و موثری فراهم شود تا همکاران بداننده در کجاء چه نوع دانشی وجود دارد و مبادله می‌شود. این پدیده را اصطلاها بازار دانش ۱ می‌نامند که می‌توان در آن, به تبادل و دادوستد دانش پرداخت. Knowledge Marketplace .p

صفحه 63:
SS ‏بازار دانش‎ دانش. مبادله. خريدارى. معاوضه. يافته و يا ایجاد می شود. دانش سازمانی بر خلاف دانش 3 0 ها به جا می شود. برای هرت روان تر و استفاده بهینه ۱ دانش, می بایستی نیروهای محرک آنرا بهتر شناخت. زاری واقعی و اصیل برای دانش وجود دارد. و مشابه بازارهای کالا و خدمات. در خریداران و فروشندگانی فعالیت دارند که در مال کشمکش دائمی برای رسیدن افقر بازار دانش, دلالانی نیز دارد تا فریداران و عرضه کنندگان را به هم برساند و هتی کار آفرینانی که از اين بازار برای ایجاد نوعی قدرت داغلی استفاده می کنند. 1 همه انسانها در هنگام رویارویی با مشکلی خاص, در پی شخص مجرب می‌گردند تا در رفع كن به آنان کمک کند. همانند چیگر بازارها مکانی است که در آتن شرکتها به تبادل منابع کمیاب و آرزشمند کنونی یا آتی می پردازند. تنها راه موجود برای کارکرد مطلوب این بازارهاء 3 این نکات است که « بازار ثیره‌هایی دارد» 5 _ در درجه دوم می بایستی بفهمیم که این نیروها چگونه عمل می‌کنند. 7 و در مرهله سوم نیز افزایش کارآیی بازار می بایستی مورد توجه قرار كيرد اشناغت يروها شناخت مكافيزم اعمال نيرو افزایش کارآبی

صفحه 64:
ججج 77 اقتصاد سياسى بازارهاى دانش ۳" نظام هر بازارى: نهفته در متن و تحت تاثير واقعيت هاى سياسى و اجتماعى لن و نيز ارزش كالاى مورد معامله. بستكى شديدى به محيط و شرايط معامله دارد. براى درك كامل بازارهاى دانش مى بايستى واقعيت هاى اجتماعى.اقتصادى و سياسى را مد نظر قرار داد. اگر واقعیت سیاسی سازمان منجر به ترقی محتکران دانش شود. خریداران بالقوه دانش پول کافی نخواهند داشت تا به واسطه آن وسوسه تسهیم تخصصی را در خود بیابد و مبادلات دانش به کمترین میزان خود خواهد رسید. اگر در فرهنگ سازمانی اعتراف به اينکه نمی‌توان مشکلی را به ‎ae‏ عد 2 کفایتی تلقی شود. هزینه اجتماعی «خريدارى» دانش در آن سازمان بسيار بالا خواهد بود. ۳ ۳

صفحه 65:
اجزاء تشکیل دهنده بازار دانش

صفحه 66:
نقش افراد در بازار دانش ل هریدار1۳061 ]: فریدارآن با جستجوکرآن دانش به دتبال بصیرت‌ها. داوری‌ها و درک مفاهیم و دانش مورد نیاز فود هستند. 7 © فروشنده !256116 ]: فروشندكان دانش در سازمانهاء افراد با سابقه‌ای در بازار داخلی - خارجی هستند که دست‌کم در یک زمینه کاری. تخصص ویژه‌ای دارند. 7 ۵ کارگزاران یا دلالان دانش: دلالانام ‎ously Brocker‏ 05 واسطه یا کارگزار[۴ 5167271] دانش نیز نامیده می‌شوند. بین خریداران و عرضه کنندگان دانش, ارتباط برقرار می‌کنند. ۲ در مواقعی که یافتن اطلاعات. دانشکاران مناسب. شناخت ابزار بازیابی دانش یا زبان مشترک بین دانشچاران وجود نداشته باشد. کمک گرفتن از میانمی‌های دانش, بعضا می‌تواند کارگشا باشد.

صفحه 67:
نقش كاركزاران ذر بازاز ‎Picot, Scheube) Gls‏ 2000(

صفحه 68:
ویژگی های کلی کار ۳ به طور كلء هر خرد در سازمان مبتنی بر دانش. صرف‌نظر از نوع کارش. باید نقشی که به وی واگذار شده است را بخواهد. بتواند و امکان داشته باشد که ایفا نماید. از این رو نقش واگذار شده به او بایدرهءهعم ‎Bartsch Hinterhuber 2003‏ : ۵ برای او جالب باشد (خواست)؛ © به عنوان وظیفه برای او تعریف شده باشد (امکان)؛ ۵ او توانایی انمام آن را داشته باشد (توان)؛ 6 زمینه‌ها و امکانات امرای آن نقش برایش خراهم باشد (امکان) ۵ ایذای آن نقش در ارزیابی عملکرد و جبران خدمت او تاثیر داشته باشد (خواست/امکان), تا رد از عهده اجرای آن نقش (متقاضی. فروشنده یا کارگزار دانش) به خوبی برآید. Goo 8 2

صفحه 69:
مکانیزم داخلی بازار دانش و نهش افراد در آن. با تاکید بر خواست. توان و امکان 1 بازخور ‎a eerie ears‏ زر وزدفر 2 ‎Puy‏ ‎see‏ ارورم داده, اطلاعات و دانش | ‎A ۱‏ ‎ae Te 1‏ کانالها. ابزاند وسایل و ‎(I)‏ حریدار زیرساختها ‎couse say‏ فروشنده اطلاعات و ارتباطات شفاف و آشکار

صفحه 70:
ا 1۳| ارکان انسانی و ویژگی‌های افراد در سازمان مدیریت دانش از کارکنان ستادي سپرده شود قطعا موفق و نتيجهبخش نخواهد بود» چراکه موفق‌ترین سازمان‌هاء آنهايي هستند که مدیریت دانش را به بخشي از وظایف کارکنان خود تبدیل کرده باشند. بنابراین» لازم است تا مدیریت دانش از طریق انجام وظیفه تمام وقت تعدادي از کارکنان ستادي» به پديده‌اي فراگیر تبدیل شده» بسط و گسترش یابد. دیریت دانش» به بخشي از وظایف همه کارکنان تبدیل شود. همچنین فرصت» تمايل» مهارت» توانايي» موارد مهمي هستند که براي انجام امور مدیریت دانش لازم‌اند.

صفحه 71:
چه گروهی عهده‌دار مدیریت دانش در سازمان باشد؟ 5 معمولاً براى اين كار از سه روش زیر استفاده شي نتتواذ (2000 ونزم): ‎OF‏ © روش يايين به بالا ‎١‏ غیرمتمرک(۱ دسم ‎«op.‏ ‎٩ ۲‏ روش بالا به پایین و متمرک( صن - صدمئةه8/ و ./Middle-up-down Possb - ‏روش وسط بالا‎ ©

صفحه 72:
روش پایین به بالا: ‎٩ 5‏ در این روش بر روی افراد. بیش از فناوری اطلاعات تاکید شده است. چراکه در آن. تکیه بر افراد خودجوش. خودمدیریت. علاقه‌مند و... است. آنان به عنوان موتور حركت مديريت دانش در سازمان عمل می‌کنند و شاید استفاده از این روش در مرمله آغازین و اولیه مدیریت دانش مناسب باشّد. ‎

صفحه 73:
a ۳1 وش بالا به يايين: ين زوش به نوعى الأمدل «مديريت كلاسيك سلسله مراتبى». ييروى مىكند. اين نوع از تشكيلات. حالت هرمى دارند. به كونهاى كه اطلاعات انتخابشده به سمت قله اين هرم هدایت می‌شود و از آنجا به مجری نهایی؛ یعنی تعیین‌کننده دیدگاه نهایی و سازنده طرم‌هاء منتقل می‌شود. به این ترتیب. طرم‌ها و فرامین به صورت سلسله‌مراتبی برای افراد دیگر, به سمت پایین می‌رود. نحوه کار به این صورت است که نخست. ‎slg)‏ میانی. فرامین را می‌گیرند و آنها ۱ به صورت عملیاتی و مناسب برای استفاده نفرات بعدی آماده می‌کنند. استفاده از این مدل برای سازمان‌هایی که در حال حاضر. ساختار تشکیلاتی‌شان به این صورت می‌باشد. مناسب است تا به مرور که زمینه و آمادگی‌های لازم برای تغییر و تبدل ساختار سازمانی به حالت تخت و شبکه‌ای فراهم شد. متناسب با آن حالت» روش خود را تغییر دهند. همچنین این روش برای به دست آوردن همایت عملی .. مدیریت عالی که لازمه شروع کار مدیریت دانش در سازمان است. موثر خواهد بود.

صفحه 74:
روش وسط - بالا - پایین: 5 این روش در سال ۱۹۹۵ از سوی «نوناکا» و «تاکمچی» پیشنهاد شد؛ روش نامبرده. ترکیبی از دو روش مدیریتی پایین به بالا و بالا به پایین است. اين روش. بیشترین مزیت را برای ایجاد دانش تشکیلاتی دارد. «نوناکا» و «تاکوچی» بر ایجاد دانش توسط مدیرهای میانی. تأکید می‌کنند. در این حالت. مدیران میانی به عنوان رهبران گروه یا نیروهای کاری عمل می‌کنند. به گونه‌ای که از راه اقدامات مناسبه سطوح مختلف سازمان را درگیر کار می‌کنند.

صفحه 75:
کدام روش؟ be 7 ۳ oO ‏سازمان (پایین. بالاء وسط) به صورت شبکه‌ای‎ ‏جریان داد و آن (ا مدیریت و هدایت کرد. با توجه‎ ‏به موضوع و تمرکز این فصل بر پیاده‌سازی.‎ ‏یادا ور می‌شویم که در شروع پیاده‌سازی. بايد با‎ }) ‏عنایت به وضعیت سازمان. بیشترین تلاش‎ ‏کسب حمایت مدیریت سازمان. شناسایی و‎ oly ‏بکارگیری آفراد علاقه‌مند و خودجوش و پیوند زدن‎ ‏سطوح مختلف از طریق مدیران میانی, آنجام داد‎ ‏تا بهترین اثربخشی را در این زمینه به دست‎ ‏آوریم.‎

صفحه 76:
عوامل انساني لازم در تشکیلات مدیریت دانش ‎Habermann,)‏ (2001 مدیر دارایی دانش

صفحه 77:
_ تخصص لازم در تیم‌های مدیریت دانش است و باید که اعضای تیم دانش[]. از همه سطوم سازمان انتخاب شده. همچنین دارای مهارت‌ها و تجارب مریوط به کار خود باشند )2000 ‎(Civie‏ 7 زمانی مدیریت دانش در سازمان تحقق مىيابد كه تيم مديريت. كاملاً دریابد سازمان اجرا شده و تحقق می‌یاب/۳/. برای استقرار تخصصی مدیریت دانش در سازمان, ‎a‏ طیف وسیعی از زمینه‌های تخصصی و چندنظمه/۳/ نیاز است. لذا ‎gal sly‏ کار به متخصصان دانش, یا افراد هرفه‌ای مدیریت دانش// نیاز است كه بايد ‎UT‏ را در یک تیم مدید یت دانش. گرد هم آورد. همهنين در اين گروه. باید شانزده زمینه تخصصی کلی. وجود داشته باشدر1999 ونز۲۷)؛ ‎Knowledge crew .|‏ 5 ۲ البته برای اعضای این تیم. فراهم کردن فخاکتورهای مرتبط با خواست. توان و امکان به عنوان پیش فرض لازم. همواره باید ایجاد شده. وجود داشته باشد. ۹ Knowledge Management professionals (KMPs) [| 9

صفحه 78:
مهارت‌هاي لازم براي افراد و گربوه كاري مدیریت 8819 ,1999 ‎(Wiig‏ آمدیریت داتش مطلوب ‎nate‏ — تک مس ۸ و 51 0 = ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 79:
نکاتی که می بایستی در پیاده سازی به آنها توجه شود ۲۳ درک امتیاجات بخش‌های مختلف: برای تعیین نیازهاء محركهاء زيرساختها وغيره. 1 © استفاده از مدلهاى دانش:/1/ براى يافتن آنكه حِكونه افراد و سازمانهاى دانش را كشف. ‎slog) cmd‏ حفظ. تسهيم... و به كار می‌گیرند. همچنین تعیین نمودن احتياجات و اولويتها در اين رابطه. لازم است. 7 9 کار با فود دانش: کسب کردن. سازمان دادن, به رمز ‎LOOT)‏ ‏گسترش دانش شخصی و سازمان‌یافته برای سرمایه فکری از راه بکارگیری دانش در ارائه محصولات, خدمات. تکنولوژی یا کاربردهای دیگر در سیستم‌های مبتنی بر دانش (85) صعاعر5 ‎Knowledge Base‏ ]2[

صفحه 80:
كه 2 ۲ ۵ ۵ ۵ ۲ ۳ Bao درک اینکه چه چیزی شدنی و مطلوب است درک رقبا و بازار درک قابلیتهای منابع موجود 1 درک در دسترس بودن منابع ۳ درک چگونگی بکارگیری 11/1 و تخصصى كردن درك قابليتهاى سازمان درك فوايد عمليات مربوطه درك هزينهها و امتيامات عمليات ‎KM‏ درك نيازهايسازمان دیدگاه‌ها و ایده‌ها ‎shy‏ چیزی که می‌توانند و باید انجام شود تا نتیجه مطلوب به دست آید شود اعتقاد به انجام 16771 و ارزشمند بودن آن درخواست تغییر و قصد عمل كردن فرایند ذهنی مدیریت برای انتضاب و اقدام قاطع ‎sty‏ دنبال کردن مدیریت داتش تنظیم برنامه و فعالیتهای اجرایی مدیریت دانش اجرا و اقدام

صفحه 81:
الللللللللللللللللللالاااس7سسس جمع‌بندی تا موفقیت مدیریت دانش. در گرو ترکیب و یکپارچه سازی مناسب. مهارت‌های انسانی. فنی و اقتصادی است و این ویژگی‌هاء نه تنها باید در همه فعالیت‌های مدیریت دانش وجود داشته باشند. بلکه می‌بایست در هر طرح منفرد دیگر نیز حضور یابند. آموزش, بهترین راه برای آغاز تغییرات در سازمان است. سطم امکانات شبکه‌های انسانی در سازمان باید تغییر یابد و کار در همه طبقات سازمانی انجام ‎SQW‏

صفحه 82:
کار را باید با دانش دارای ارزش بالا آغاز کرد؛ نفست. باید یک طرح آ[مایشی متمرکز را آغاز کرد؛ بايد در چند جبهه فعالیت کرد (انسان - فرهنگ, فناوری, سازمان)؛ 6 نباید چاره‌جویی برای مشکلات را آن قدر به تأخير انداخت كه كار از كار بگذرد؛ © هرجه سريعتر بايد از افراد سازمان کمک گرفت؛ © يافتن افراد علاقهمند و مناسب در سازمان براى کمک گرفتن. امری لازم است؛ © سامانه‌های اطلاعاتی می‌توانند به ایجاد زیربنای فناهری کمک کنند: ‎٩‏ مدیریت منابع انسانی می‌تواند در تشويق کارکنان. به استفاده و تسهیم دانش 9 معرفی مراکز دانش (اشخاص, گروه‌ها و شبکه‌ها) مور باشد؛ ‏6 بفش مالی و حسابداری می‌تواند. به درک چگونگی ارزشیابی دانش و تلاش برای مدیریت آن کمک کند. ‎ ‎

صفحه 83:
جمع بندی تا توجه با انسان 0 . یک سیستم انگیزشی مناسب به همراه سیستم ارزیابی. جبران خدمت و پاداش در سطع فرد. گروه 9 سازمان و سیستم آموزشی مناسب و نیز فراهم آوردن امکانات و ابزار لازم. باعث می‌شود تا منابع انسانی در سازمان. دانش خود را به صورت اثربخش کسب, تسهیم و توسعه داده و به کار گیرند.

صفحه 84:
نکته آخر 7 همچنین باید به این نکته توجه داشت که پیاده‌سازی در مدیریت دانش. امری ضروری است. ولی شرط کافی نیست؛ پیاده‌سازی. تنها آغاز کار است. ولی اتمام کار نیست. می‌توان گفت. ‎ail‏ مهم است. استمرار مدیریت دانش در يهنه زمان اسح و اين ‎(gis «pol‏ با استفاده از دانش‌های عمومى مديريت و مهندسى صنايع و دانشهاى خاص مديريت دانش نظير؛ اشنايى با مفاهيم. مدلهاى مدیریت دانش, مدیریت دارایی‌های ناملموس و نیز استفاده از تجربیات دیگر سازمان‌ها در این زمینه و مهم‌تر از همه. انطباق آن با سازمان مورد نظر به همراه مهندسی و ینش مناسب از انسان. ساختار و فناوری. امکان‌پذیر خواهد شد. ‎١‏

صفحه 85:
با تشکر از توجه شما

دانشگاه صنعتي اميرکبير دانشکده مهندسي صنايع پيادهسازي مديريت دانش ‌ دکتر عباس افرازه نیمسال اول 1389-9 0 پيادهسازي مديريت دانش ‌ ‏ ‏ شايد بتوان به درستي ادعا كرد که مهم‌ترين رکن مديريت دانش ،اج را و پياده‌سازي آن در سازمان باشد ،چراكه ديگر مطالب مرتبط با م ديريت دانش ،همگي ب ه عن وان مقدمهاي جهت بسترسازي و استفاده از آنها براي تحقق عملي مديريت دانش به شمار ‌ ميروند. ‌ ممکن است ،براي آغاز فعاليت دانش در سازمان ،پرسش‌هاي بسياري مطرح ش ود .ب ه عنوان مثال: ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ مديريت دانش چيست؟ آيا اسطوره جديدي است؟ فرصت‌ها چيستند؟ منابع مورد نياز چه هستند؟ ريسك‌هاي موجود چه مقدار است؟ از كجا شروع كنيم؟ چگونه ادامه دهيم؟ در حال حاضر چه كاري را بايد انجام دهيم؟ و ... در زمينه مديريت دانش ،كار را با کدام طرح آغاز كنيم؟ ‏ ‏ طرحهاي موج ود سازمانها بايد تالش كنند تا جاي ممكن ،از فن ون و ‌ ‌ راهاندازي م ديريت دانش خ ود اس تفاده اهرمهايي براي ‌ دانش به عنوان ‌ كنند. طرحهاي م ديريت دانش ،الزم اس ت ت ا با توج ه ب ه گون اگون ب ودن ‌ طرحهايي طرحها ،شناخته شوند .موارد مشترک در ‌ مشترکات ميان اين ‌ عبارتاند از : ‌ که تاکنون به صورت موفق اجرا شده‌اند، ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ دانش به عنوان موضوع و منبعي استراتژيک از سوي سازمان پذيرفته شده بود، همه آنها هدف‌هايي مشخص داشتند، براي راهبري هر طرح فردي مشخص منصوب شده بود، منابع انساني و مالي مشخصي به آنها تخصيص يافته بود و فعاليتهاي خاص و ‌ مديران بيشتر اين طرح‌ها ،از توانايي صورت‌بندي و تعريف هدف‌هاي مديريت دانش برخوردار بوده‌اند. در زمينه مديريت دانش ،كار را با کدام طرح آغاز كنيم؟(ادامه) ‏ ميشود: در تمامي اين طرح‌ها ،سه هدف كلي زير دنبال ‌ ‏ به هرحال ،آنچه در تصميم‌گيري ب راي گزينش رويكرد م ديريت دانش اهميت دارد، يافتن روشي سازگار با فرهن گ سازمان اس ت .بن ابراين ،م ديران دانش ،باي د پيش از تصميم‌گيري درباره مبناي فعاليت م ديريت دانش خ ود ،فرهن گ سازماني خ ويش را بشناسند .آنچه در اين زمينه مسلم اس ت ،اينكه ب راي پيشرفت در زمين ه م ديريت دانش ،معموًال به جاي تمركز بر يك مقوله ،پيگيري چند مقوله در چند جبهه فرهنگي ـ انساني ،فني و سازماني کار‌سازتر است. فرهنگ دانشگرا ،زيربناي انساني و حمايت مديريت ارشد ،در صدر همه عناصر تع يين كننده قرار مي‌گيرند .سازماني كه اين سه شرط در آن حاكم نيست ،بايد كار م ديريت دانش را در مقياسي كوچك آغاز كند و هدف‌هاي خود را ب ر كارايي و كارسازي ي ك اقدام يا فرايند دانش محور محدود قرار دهد. در اين حالت ،پرداختن به طرح‌هايي نظير ايجاد ج و و فض اي دانش ي ،فراهم آورن ده شرايط الزم براي پاگيري برنامه‌هاي دانش محور ،در مراحل بعدي است. ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ تالش براي ارتقاي فرهنگ و جو دانش در سازمان، تالش براي ايجاد منابع و مخازن دانش و تالش براي دسترسي به دانش. مديريت دانش و مديريت استراتژيک ‏ در پياده‌ سازي مديريت دانش ،نخست بايد موضوع را با تع يين استراتژي دانش و نيز م ديريت آن و انتخاب‌هاي کلي دي ک ه سازمان بايد درباره اين موضوعات انجام ده د ،آغ از كرد .ب ه ديگر سخن آنکه ،نخستين اقدام بنيادي در شروع پياده‌سازي، ايجاد استراتژي مناسب است. مديريت دانش و مزيت استراتژيک ‏ استفاده از دانش براي ايجاد مزيت رق ابتي ب ه عن وان بخش مهمي از تعاريفي که در چهارچوب مديريت اس تراتژي و ب راي مديريت دانش ارائه شده ،همواره مورد تاکيد قرار گرفته اس ت. به عبارت ديگر ،مديريت دانش به وجود نمي‌آيد ،مگر اينکه در آن مزيت رقابتي ايجاد شده باش د و ب ه دس ت آي د .از اين رو، الزم است تا ميزان ارتباط مديريت دانش و مزيت رقابتي را ب ه ربي ،مطرح و دنبال کرد .اين ارتباط با عنوان پرسشي تج فرموله کردن استراتژي و اجراي آن مرتبط است. برخي از عواملي که مديريت دانش مي‌تواند به وسيله آنها به مزيت رقابتي منجر شود ،عبارت‌اند از ‏ مديريت دانش مي‌تواند ،باعث يک استراتژي نوآور شود که در صورت عدم انجام آن، اين امر ممکن نمي‌شد .به عنوان مث ال اگر شرکتي با اس تفاده به تر از دانش ،از روشها و نرم‌افزارهاي مناسب‌تري استفاده كند ،نسبت به رقبا به به ره‌وري باالتري ‌ دست خواهد يافت. مديريت دانش مي‌تواند ،اجراي بهتر يک استراتژي مهم ،ولي مشترک را در سراسر يک صنعت ممکن سازد .به عنوان مثال ،مطالعات نشان مي‌دهن د ،کارخانه‌هايي با روشهاي فعال‌تر و نوآورتر در ايجاد دانش ،معموال از سازمان‌هايي با اس تراتژي‌هاي ‌ ضعيفتر ،سودآوري بيشتري به دست آورده‌اند (Bierly & 1999 ‌ دانش ‏ شرکتها مي‌توانند ،مزيت را به وسيله افزودن دانش ب ه محص والت و خ دماتي ک ه ‌ براي فروش عرضه مي‌کنن د ،ب ه دس ت آورن د .مثًال توان ايي اس تدالل و پاسخ ب ه پرسشهاي وابسته به موقعيت خ اص در ي ک وب‌سايت خ دماتي ب ه مش تري يا ‌ موضوع خاص ديگر. ‏ .)Chakrabarti برخي از عواملي که مديريت دانش مي‌تواند به وسيله آنها به مزيت رقابتي منجر شود ،عبارت‌اند از(ادامه) ‏ ‏ همچنين شرکت‌ها مي‌توانند ،براي اجراي خوب فراين دهاي غيراس تراتژيک ،مزيت رقابتي را توسط استفاده از دانش و مديريت دانش به دست آورند .به عن وان مث ال، استفاده از اصول حاكم ب ر م ديريت دانش ،مثًال سياس ت اس تفاده از به ترين ن وع عمليات در كارهاي مختلف سازمان نظير :توس عه فراين دهاي تس هيم دانش ،ام ور مالي ،ترويج مؤثر دانش درباره منابع انساني يا فرايندهاي سيستم‌هاي اطالعاتي و ... در ايجاد مزيت موثرند .در اين مواقع ،نيز معموال مي‌توان در مقايسه با ديگران ب ه مزيت دست يافت. نكته مهم در ارتباط با ت دوين اس تراتژي دانش سازمان ،اين اس ت ،کساني ک ه تهاي اس تراتژي را تنظيم مي‌کنن د ،ب ه موض وع م ديريت دانش و ش ناخت فرص ‌ استراتژيک تسلط داشته باشند ،چراکه تجربه نشان داده است ،در شرکت‌هايي كه ميگ يرد و مديريت دانش ،تنها به وسيله مديران مياني و مشاوران مورد بحث قرار ‌ كساني كه استراتژي سازمان را تدوين مي‌كنن د ،در اين فراين د نقش ي نداش ته‌اند، فرصت تبديل دانش به مزيت استراتژيک در آنها ب ه ص ورت مطل وب ايجاد نش ده است .لذا الزم است ،اين دو گروه در اعمال مديريت دانش (در س طح اس تراتژيك و عملياتي) به صورت همسو و تنگاتنگ ،تعامل و همكاري داشته باشند شايستگيها با مديريت دانش ‌ قابليتهاي استراتژيک و محور ‌ ارتباط ‏ ‏ ‏ قابليتهاي استراتژيک و محور شايستگي‌ها تا اندازه بسياري به دانش سازمان و ‌ افرادش مربوط است. ميکن د ک ه شايستگيها را به عن وان چ يزي تعري ف ‌ ‌ داونپورت ( ،)1999محور ميداند چگونه آن را بخوبي انجام دهد؛ يعني دانش چگونگي انجام ک ار، سازمان ‌ قابليتها را ب ه عن وان م واردي ک ه فرد ‌ يک جنبه کليدي شايستگي اس ت .او ميداند چگونه آن را به خوبي انجام دهد ،تعريف مي‌كند و بر اين باور اس ت كه ‌ شايستگيهاي ‌ ميتوانند با قابليتهاي فردي ‌ ‌ قابليتهاست و ‌ دانش ،جزء مهمي از سازماني جمع شوند .اين نگاه براي برقراري ارتباط بين دانش و استراتژي ،مهم و ميرود. الزم است ،زيرا دانش از افکار افراد دانا (دانش کار) نش أت گرفت ه و بک ار ‌ بنابراين ،تمرکز مديريت دانش و استراتژي بايد حول موضوعاتي كه افراد دانشکار ميدانند ،بنا شود. و خبره ‌ نظري ه اس تراتژيک نهايي حاص ل از اين بحث ،برقراري ارتباط و پيون د بين استراتژي كسب و كار شرکت و استراتژي مديريت دانش در سازمان است شايستگيها با ‌ قابليتهاي استراتژيک و محور ‌ ارتباط مديريت دانش (ادامه) ‏ اين ديدگاه استراتژيک ،مديران را به يافتن پاسخ و انتخاب مناسب جنبه‌هاي کليدي ،نظير موارد زير وادار مي‌سازد: ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ كدام يك از انواع دانش؛ دانش ضمني يا صريح براي اداره سازمان با اهميت‌تر است؟ چه محدوده‌اي از دانش براي شرکت با اهميت‌تر اس ت؛ دانش مش تري ،دانش رقيب ،دانش تولي د ،دانش عرضه کننده يا انواع ديگري از آن؟ در چه جنبه‌اي از فرايند مديريت دانش ،نياز به پيشرفت اس ت؟ مثًال آيا شرکت در ايجاد دانش خ وب است ،ولي در به کار بردن و استفاده از آن ضعيف؟ زمينههاي خاص خريداري؟ ‌ آيا شرکت بايد دانش خود را در زمينه‌هاي خاص شغلي ايجاد كند يا در بايد چه جنبه‌هايي از دانش خود را اندازه‌گيري کند؟ چگونه شرکت به وسيله دانش خود کسب درآمد کند؟ مسلمًا هيچ شرکتي نمي‌تواند ،همه شکل‌هاي دانش خود را به ص ورت اي ده‌آل اداره کن د .از اين رو، بايد درباره انتخاب مناسب محدوده‌هاي دانش دقت کافي داشته باشد و در اج راي فراين د م ديريت دانش ،گام‌ هاي منطقي و شدني بردارد .جهت تحقق اين امر ،بايد در سطوح گوناگون براي دانش ب ه عنوان يک منبع مهم سازماني ،برنامه‌ريزي مناسبي انجام داده ،آن را به مرحله اجرا درآورد. برنامهريزي استراتژي مديريت دانش ‌ ‏ برنامه ريزي استراتژي مديريت دانش ،بايد بخشي از اس تراتژي ‌ كلي شركت بوده ،با فلس فه م ديريت ه دف‌ها و قابليت‌هاي سازمان ،تناسب و همخواني داشته باشد و همچنين با مد نظر قرار دادن تهديدها ،فرصت‌ها ،ضعف‌ها و قوت‌هاي ()SWOT مربوط به دانش طراحي شود. گام‌ هاي الزم براي تعيين برنامه استراتژي مديريت دانش ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ چشمانداز مديريت دانش، ‌ ترسيم دفهاي كلي شركت و درك «الگ وي خ دماتي مش تري» ب راي شركت و ه ‌ ديدگاهها و ايجاد يك الگوي خدماتي ويژه مشتري از نگاه دانش، ‌ تعيين چگونگي حمايت استراتژي مديريت دانش از اس تراتژي شركت و عناصر استراتژي مربوطه، قابليتهاي ‌ قابليتها ،مانند تحقي ق و توس عه ،فرهن گ مش اركتي ق وي، ‌ ايجاد فناوري اطالعات و حمايت مديران سازمان، دمهاي م ديريت دانش كه ب ه عن وان فعاليتها و ق ‌ ‌ مهمترين درك ارزش كلي ‌ چشمانداز دانش تعيين شده‌اند، ‌ طرحريزي بخشي از ‌ فعاليتهاي م ديريت دانش و ‌ دفهاي وابس ته ب ه دانش، طرحريزي اول ويت ه ‌ ‌ تها ،نق اط ض عف و ق وت زمينههاي تمركز ب راي نش ان دادن تهدي دات ،فرص ‌ ‌ (،)SWOT طراحي و مستند كردن استراتژي به گونه‌اي که همه عناصر مطلوب را در برگيرد گام‌ هاي الزم براي تعيين برنامه استراتژي مديريت دانش ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ طرحهاي كلي م ديريت دانش همچ ون :عملكردهاي كلي، گس ترش ‌ طرحريزي برنامه ،بودجه ،نيازهاي هماهنگي با ديگر زيرساختها‌ ، ‌ نيازها، فعاليتهاي سازمان و نظاير آن. ‌ ميتواند بر برتري عملياتي ،نوآوري محصول استراتژيهاي كسب و كار ‌ ‌ يا صميميت با مشتري يا ترکيبي از اين موارد تأکيد کند. استراتژيهاي مبتني ب ر ص ميميت با مش تري :اساسًا ب ر جزييات و ‌ شدهاند. مديريت دانش مشتري بنا ‌ استراتژيهاي نوآوري محصول :در هسته خود ،ش امل دانش مش تري و ‌ دانش محصول هستند و تمرکز قوي بر خلق دانش مبتني ب ر محص ول دارند. يهاي برتري عملياتي :به وسيله فرايند و بهترين دانش ب ه ک ار استراتژ ‌ ‌ ميشود. گرفته شده ،حمايت ‌ ترسيم چشم انداز دانش ‏ ‏ ‏ در چهارچوب تدوين استراتژي دانش ،ترسيم چشم انداز دانش KLMب ه عن وان ابزاري موثر و يكي از گام‌هاي الزم از جهت پياده‌سازي مديريت دانش در سازمان به شمار مي‌رود. قابليتهاي سازمان در مديريت دانش با ‌ اين امر شامل ترسيم فرصت‌ها و تهديدها و ديدي بلندمدت مي‌باشد و معموًال الزم است اين عم ل ،بس يار سريع و در فراين د چند هفته‌اي و حداكثر سه ماهه با تيمي سه تا پنج نفره انجام شود .در صورت نياز، ممكن است بعدها پس از كسب دانش بيشتر به منظور افزودن اطالعات اض افي و گسترش بيشتر آن ،اين عمل تکرار شود(. )Wiig 1999 هدف اصلي از اين کار ،فراهم آوردن زمين ه درك ص حيح و الزم از وض عيت دانش شركت اس ت .م ديريت دانش ب راي تنظيم اس تراتژي ،اولويت‌بن دي پروژه‌ها و فعاليتهاي مديريت دانش و شناختن نيازها و فرصت‌هاي وي ژه م ديريت دانش ب ه ‌ اين ديد نياز دارد .همچنين در مراحل بعدي فعاليت مديريت دانش ،ترسيم چش م انداز دانش جهت بازرسي و فراهم كردن بازخور براي نظارت عاليه بر مديريت دانش الزم است. ترسيم چشم انداز دانش (ادامه) ‏ ‏ ‏ همچنين با ايجاد اين دورنما ،مي‌توان انتظار داشت كه تعداد چشمگيري از فعاليتهاي بالقوه مديريت دانش كه بسياري از آنها داراي طبيعت دانش ‌ کليدي عملکرد هستند را شناسايي كرد. به طور معمول ،چشم انداز دانش شرح مختصري از دارايي‌ها ،برنامه‌ها، فعاليتها و عمليات اصلي مربوط به دانش را ارائه و همچنين ،وضعيت آنها ‌ را با توجه به بازارهاي موجود و رقابت و توسعه‌هاي كلي در داخل و خ ارج شركت ،شرح مي‌دهد. چشمانداز دانش معموًال ب ه ش کل گزارش ي مختصر در س طح باال تهي ه ‌ ميشود و ساختار اين گزارش ،شامل شرح کوت اهي از ويژگي‌هاي دانش و ‌ نمايش شرايط شركت و فش ارهاي بازار اس ت .اين ک ار اغلب برحسب تهديدات ،فرصت‌ها و نقاط ض عف و ق وت چش مگيري تنظيم و ب ه تولي د ليست مقدماتي از فرصت‌ها و فعاليت‌ها منجر مي‌شود. چهارچوب مديريت دانش در شرکت زيمنس استراتژي تجارت پروژه‌ها مديريت دانش به عنوان دارايي شركتي ‏سيستم ارزش براي رفتار مديريت دانش ‏امور آغازين مديريت دانش ‏شايستگي‌هاي اصلي فرهنگ دانش و سازمان تسهيم دانش نيازمند اعتماد است ‏فرهنگ تسهيم و اعتماد ‏فرهنگ كار گروهي و همكاري ‏نقشه‌هاي راه ،اهداف مديريت دانش سسرويس‌ها ‏شبكه و تبادل مطالعات ‏سيستم‌هاي انگيزش ‏مسؤوالن ‏ خريداران دانش بازخورد تجارت راه‌حلها دانش آشكار فرآيندها،روش‌ها الگوهاي تجارت ...تجارب طراحي و واسطه‌ها فروشندگان دانش تسهيم دانش و استفاده مجدد از آن بايد با سيستم پاداش و انگيزش همراه باشد دارايي‌هاي دانش چرخه دانش از تجارب تا س0رمايه‌هاي دانش ارتباطات فردي و شبكه‌اي اطالعات بهترين مطالعات تحقيقات رقبا كتاب‌ها،بايگاني‌ها،گروه‌ها ي بحث و شبكه‌اي تجارت تجارت دانش حرفه‌هاي در نقش‌هاي شركاء ارزش‌ها و استراتژي ارتباط استراتژی مدیریت دانش و استراتژی تجارت مديريت سرمايه‌گذاري ‏راهبري اجرايي دانش غير آشكار دانش فردي دانش عمومي تجارب ساختار و محتواي دانش نمايشگرهاي دانش -فرم‌هاي دانش -نقشه‌هاي دانش گزارشات ‏اديتورها ‏تكنولوژيست‌ها فرآيندهاي دانش مديريت دانش بخشي از شغل همه است ‏انتقال دانش ‏توليد و برداشت دانش ‏نقشه كردن ،كدگذاري و هماهنگ كردن ‏CKO ‏آرشيتكت دانش ‏كتابخانه‌ها تكنولوژي دانش قابليت‌هاي تكنولوژي و اجرايي دانش جديد اینترنت ‏بايگاني دانش ‏مخزن داده ‏ابزار قانوني تجارت و مشتريان ابزار همکاری /ابزار cop ‏پست الكترونيك،گروه بحث ،بايگاني پروژه و... ‏صفحات زرد ،پايگاه داده مهارت‌ها ‏پايگاه داده مهات‌ها ساختار پشتيباني توليدات اندازه‌گيري دانش نقشه‌هاي دانش COPكارت امتيازي متوازن ـ وضعيت ها مشتريان ‏ گامهاي اصلي اجراي مديريت دانش ‌ ‏ ‏ در اين بخش ،مواردي که براي ساخت برنامه مديريت دانش الزم است و فعاليت مديريت دانش که هماهنگ و جامع‌اند، معرفي مي‌شوند. لزوما انجام همه اين فعاليت‌ها براي اجراي مديريت دانش ،الزم نيست ،بلكه بايد مواردي از آنها كه با شرايط سازمان مورد بررسي ،تناسب بيشتري دارد را در دستور کار خود قرار داد. شانزده مرحله/فعاليت بالقوه بEEEEEراي معرفي و پياده‌سازي مديريت دانش 1ـ به دست آوردن پذيرش مديريت :براي موفقيت مديريت دانش ،کسب پذيرش و تعهد مديريت و نيز حمايت پياپي او از طرح ،داراي اهميت فراواني است .براي ب ه دس ت آوردن اين تعهد و حمايت ،گروه م ديريت دانش باي د بتوان د ،پيون د محکمي بين قابليتهاي حقيقي حال و آين ده ‌ طرحهاي مديريت دانش با اهداف ،احتياجات و ‌ سازمان برقرار كند. نمايش اين ارتباط ،مي‌تواند از راه‌هايي چون بيان شرايط فشارها و رق ابت در بازار، فرصتهايي كه مديريت دانش مي‌تواند ايجاد‌كند تا نيازهاي سازمان در اين رابط ه ‌ برآورده شود و سرانجام اينکه نمايش قابليت‌هاي بالقوه مديريت دانش ،مي‌توان د در اين راستا ،نقش مثبتي ايفا نمايد. بنابراين ،تنها هنگامي كه مديران ،اين بينش و باور را نسبت ب ه م ديريت دانش ب ه دست آورند ،مي‌توان به طور منطقي از آنان خواست تا در اين زمينه اقدام كنند. 2ـ ترسيم چشم‌انداز دانش :ش ناخت طبيعت و نق اط ق وت و ض عف دارايي‌هاي دانش شركت و شرايط از ديد رهبري شركت و عمليات‌ها و فشارهاي بازار و فرصت‌ها. شانزده مرحله/فعاليت بالقوه بEEEEEراي معرفي و پياده‌سازي مديريت دانش (ادامه) برنامهريزي استراتژي دانش :تعيين چگونگي حمايت م ديريت دانش ‌ 3ـ دفهاي م ديريت دانش و از استراتژي شركت يا واحد كار و ترس يم ه ‌ اولويتها و منافع مورد انتظار. ‌ گزينهها و ابتكارات بالقوه وابسEEته بEEه دانش: ‌ 4ـ ايجاد و تعريف فرصتهايي براي افزايش درآم د، ‌ فرصتها براي پيشرفت ،مثل ‌ شناخت ساختن محصوالت و خدمات جديد ،ترميم تنگناهاي دانش ي و ديگر فعاليتهاي مربوط به دانش به وسيله حمايت از بخش مرب وط و تنظيم ‌ اولويتها براي شركت و بازسازي تأثيرات و سود مورد انتظار از آنها. ‌ 5ـ توصيف انتظارات از سود براي ابتكارات مEEديريت دانش :تع يين تالشهاي ‌ اولويتبندي ،هدايت ،اجرا و نشان دادن تأثير ‌ انتظارات براي مديريت دانش. شانزده مرحله/فعاليت بالقوه بEEEEEراي معرفي و پياده‌سازي مديريت دانش (ادامه) فعاليتهاي ‌ اولويتها ب راي ‌ اولويتهاي م ديريت دانش :تع يين ‌ 6ـ تنظيم مبت ني ب ر اس تراتژي م ديريت دانش ،انتظ ارات ب راي س ود خ الص، قابليتها. ‌ احتياجات و فراهم كردن 7ـ تعيين نيازهاي كلي دي دانش :ش ناختن دانش الزم ب راي ارائ ه كار با سمتهاي كليدي يا پيچيده. ‌ كيفيت در 8ـ به دست آوردن دانش كليدي :کسب دانش الزم ب راي کارها و عمليات حساس و مهم از درون و بيرون سازمان. برنامههاي ‌ برنامههاي جامع انتقال دانش :مانن د هماهن گ كردن ‌ 9ـ ايجاد شبكههاي تخصصي يا مبادل ه دانش تخصص ي همچ ون ‌ آموزشي ،ايجاد استراتژيهاي ذهني براي شاغالن. ‌ سلسله مراتب نظري و شانزده مرحله/فعاليت بالقوه بEEEEEراي معرفي و پياده‌سازي مديريت دانش (ادامه) 10ـ انتقال ،توزي ع و ب ه كارگيري دارايي‌هاي دانش :سازمان دادن و انتق ال دانش تخصصي به شاغالن و شكل دادن دوباره ،گس ترش و بهره‌ب رداري از دانش به وسيله استفاده مؤثر از به ترين دانش در هم ه كارهاي روزان ه و جاري. 11ـ ايجاد و به روز درآوردن زي ر ساخت م ديريت دانش :ايجاد و نگه داري زيرساختهاي الزم براي انجام مديريت دانش. ‌ 12ـ اداره دارايي‌هاي دانش :ايجاد ،تجديد ،ساخت و سازمان دادن دارايي‌هاي فرصتهاي دانش. ‌ دانش براي تعيين اولويت شانزده مرحله/فعاليت بالقوه بEEEEEراي معرفي و پياده‌سازي مديريت دانش (ادامه) 13ـ ايجاد برنامه‌هاي تشويقي :دادن انگيزه به كارمندان براي هوش مندانه عم ل كردن؛ انگيزه‌هايي چون ،نوآور بودن ،تسهيم دانش ،تالش براي به دست آوردن دانش (مثل دروس فرا گرفته شده) يا پاسخ ب ه درخواس ت‌هاي افراد ب ه هنگ ام رويارويي با وضعيت‌هاي ناآشنا ،مشكل و غيره. 14ـ هماهن گ ساختن فعاليت‌ها و عملكردهاي م ديريت دانش در سراسر سازمان: شناخت فعاليت‌هاي مربوط به مديريت دانش و ياري كردن آنها به منظور هماهن گ ساختن ،همكاري و تشريك مساعي و ايجاد قابليت‌ها و فعاليت‌هاي با ارزش. 15ـ تسهيل مديريت متمركز بر دانش :همچون ارائه فعاليت‌هاي سطح باال ب راي تغي ير الگوي خدماتي مشتري ،فرهن گ ،محي ط كاري ،فلس فه و فعاليت‌هاي م ديريت، فعاليت‌هاي عملياتي ،حق تصميم‌گيري ،گردش كار و فرص ت‌هايي ب راي عملكرد هوشمندانه. 16ـ نظارت بر مديريت دانش :ارائه بازخور در پيشرفت و اج راي برنام ه و فعاليت‌هاي مديريت دانش. اختيار ‏منابع ‏تشويق ‏مشاركت اعتقـــاد داشـــتن مديريت 2 آلترناتيوهاي بالقوه 4اولويت‌هاي تعريف گزينه‌هاي استراتژيك امكانات كلي ‏KM 1 عزم سازمان ديدگاه‌هاي مديريت اقدامات ضربتي ترسيم چشم انداز دانش ‏SWOT مديريت دانش تعريف گزينه‌هاي ‏KM 3 ‏KM استراتژي KM هدف‌هاي خاص شركت تحليل تجزيه وو تحليل تجزيه ريسك هزينه ،ريسك سود ،هزينه، سود، هدف‌هاي ويژه شركت استراتژي دانش 6 هدف‌هاي ويژه تنظيم اولويت‌هاي شركت ‏KM ‏KM 7 تعيين نيازهای كليدي دانش ويژگي‌هاي احتياجات دانش نيازهاي انگيزشي 9 به دست آوردن 8 ويژگيهاي دانش ‌ دانش كليدي تفصيلي دانش تفصيلي اطالعات اثربخشي KM انتقال ،توزيع و به 10قابليت‌ها زيرساخت‌ها انتقال ،توزيع و به دانش گرفتن دانش كار گرفتن كار اولويت‌هاي توزيع دانش وسايل انتقال احتياجات زيربنايي ايجاد برنامه‌هاي انتقال دانش SWOTمديريت دانش گام‌ها و فعاليت‌هاي الزم براي ايجاد مديريت دانش 5 فلسفه مديريت 13 بنا كردن برنامه تشويقي 14 11 ايجاد و به روز درآوردن زيرساخت فعاليتها كردن فعاليتها هماهنگ كردن هماهنگ ‏KM عملكردهاي وو عملكردهاي KM 16 15 تسهيل كردن مديريت دانش استمرارفعاليتهاي دانش نظارت مديريت دانش اداره كردن دارايي‌هاي دانش 12 روشهاي پياده‌سازي مديريت دانش ‌ ‏ پيادهسازي م ديريت روشهاي گون اگوني ب راي آماده‌سازي و ‌ تاکنون ‌ دانش در سازمان و ايجاد سازماني بر پايه دانش ،مطرح ش ده اس ت ک ه برخي از ديدگاه کالن و ب رخي از دي دگاه عملياتي ،موض وع را مطرح دلها ،م ديران را در برن امه‌ريزي و کردهاند که البته آش نايي با اين م ‌ ‌ نکته ميده د‌ . پيادهسازي م ديريت دانش ياري ‌ پيشبي ني مراح ل ‌ ‌ روشها ،آن است که همه آنها با توج ه ب ه وض عيت مشترک در تمامي ‌ حالت يا مرحله را مد نظر قرار داده‌ان د .هم ه اين ‌ دانشي سازمان ،چند فرايندها ،شامل يک نقطه ابتدايي يا آغازين تا يک وضعيت تکامل يافت ه است. ‏ مراحل پياده‌سازي مديريت دانش و اندازه‌گيري پيشرفت آن ،روش «لوپز» مدل مراحل بلوغ مديريت دانش در سازمان ‏ ‏ مرحلهاي پياده‌سازي مديريت دانش ،روش «کيم و لي» ‌ مدل مرحلهاي پياده‌سازي مديريت دانش ،روش «کيم و لي» ‌ مدل ‏ ‏ اين روش از سوي کيم و همکارش لي در سطح کالن ارائه شده است که بر مبن اي مدل چرخه عمر و با توجه به شرايط سازمان ،مراحل پياده‌سازي م ديريت دانش را مورد بررسي قرار مي‌دهد در مدل يادشده ،براي پياده‌سازي مديريت ،چهار مرحله :آغازين (ن وآوري) ،تكث ير، مجتمعسازي و نيز مرحلة شبكه شدن دانش در نظر گرفته شده است كه پي‌درپي و ‌ به شكل سلسله‌ مراتبي رخ مي‌دهد. ‏ ‏ ‏ ‏ مرحلة نوآوري‌(آغازين) مرحلة تكثير مرحله مجتمع‌سازي مرحله شبكه شدن مرحلة نوآوري‌(آغازين) ‏ در اين مرحله ،سازمان ،اهميت مديريت دانش و ضرورت آن در سازمان تالشهاي سازماني در زمين ة م ديريت دانش ‌ را مشخص و خود را براي مهمترين مساله در م ديريت اس تراتژيك، ميكند .در اين مرحله‌ ، آماده ‌ آمادهسازي سازمان براي مديريت دانش در آن است .م ديريت چگونگي ‌ دانش ،امري ناگهاني و سريع نيست ،بلكه به دورة زماني طوالني و منابع تالشهاي گس ترده ‌ سازماني كافي مانن د من ابع انساني و سرمايه و طرحهاي بلندم دت اس تراتژيك و مديريتي نياز دارد .لذا سازمان‌ها ب ه ‌ ميت وان زمينههاي مديريت دانش نيازمندند و ‌ ‌ سيستماتيك براي ايجاد گامهاي ضروري گفت ،تخصيص منابع انساني و بودجه الزم از نخستين ‌ جمعآوري اطالعات الزم يا تجربيات مورد نياز در اين مرحله است .براي ‌ در اين زمينه ،الگوبرداري از ديگر مؤسسات موفق ،مفيد خواهد بود. مرحلة تكثير زيرساختهاي مديريت دانش در سازمان شكل مي‌گيرد و زمينه‌ براي ‌ در اين مرحله، انجام مراحل مختلف فرايند مديريت دانش؛ يعني هدفگذاري ،كشف ،كسب ،تسهيم، نگهداري و استفاده از آن فراهم مي‌ش ود .اين در حالي اس ت ک ه در مرحل ة پيش ميبايست ،بسترسازي الزم براي اجراي اين فرايند صورت پذيرفته باشد .ويژگي‌هاي ‌ اين مرحله عبارت‌اند از: سيستم رهبري مشاوره‌اي، سيستم پاداش و ارتقا براي ايجاد انگيزش و استقرار سيستم‌هاي آ‌موزش. سياستهاي مرتبط با موضوع و نيز تيمي ثابت براي م ديريت ‌ در اين مقطع بايد قوانين و دانش در سطح سازمان تش كيل ش ود؛ يع ني دانش جم ع و طبقه‌بن دي مي‌ش ود. همچنين براي تسهيل ،پشتيباني و نگهداري منابع دانش در سازمان ،بايد از فناوري اطالعات و ارتباطات ،پايگاه داده و روش‌هاي ايجاد مخازن دانش استفاده كرد. مجتمعسازي ‌ مرحله ‏ در اين مقطع ،فعاليت‌هاي دانش در سازمان نهادين ه ش ده ب ه ص ورت فعاليت‌هاي فعاليتهاي ‌ روزانه در كل سازمان ديده مي‌شود .در اينجا ،همه اعضاي سازمان با دانشي آشنا مي‌شوند و ميزان اين فعاليت‌ها به حداكثر خود مي‌رسد .در اين مرحل ه كليد موفقيت مدير ،مجتمع و يكپارچه كردن دانش‌هاي گسترده و متنوع سازماني است ،به گونه‌اي كه از آنها به عنوان اهرمي براي تولي دات و خ دمات و فراين دهاي سازماني استفاده شود .همچنين هنر مديريت ،همسوسازي دانش‌هاي گوناگوني كه نزد افراد در سازمان توزيع شده و نيز مجتمع‌سازي آنهاست .عالوه ب ر اين ،باي د با توجه ب ه تغي يرات محيطي ،دانش سازماني را م ورد نظ ارت و كن ترل قرار داد و فعاليتهاي مربوطه را در جهت اهداف سازمان هدايت كرد .هرچند اثربخش ي دانش ‌ و همسويي و تجمع آن توسط تك‌تك افراد سازمان ص ورت مي‌گ يرد ،ولي سازمان بايد ضرورت گروه‌هاي متخصص و مسئول دانش ب راي اين ام ور را نادي ده نگرفت ه اقدام به تشكيل آنها كند .در اين صورت اس ت كه كيفيت دانش سازماني ،غ ني‌تر شده ارزش سرمايه‌هاي دانشي با دقت بيشتري مورد توجه ،استفاده و ارزيابي قرار ميگيرد. ‌ مرحله شبكه شدن ‏ ‏ مرحلة نهايي ،ايجاد سازمان بر مبناي دانش اس ت .در اين مرحل ه ،ي ك ميشود كه در آن دانش سازماني ،ن ه تنها مجتمعسازي خارجي انجام ‌ ‌ تأمينكنن دگان، ‌ سازمانهاي ديگر نظ ير ‌ در داخ ل سازمان بلكه با گاهها ب ه ص ورت شبكه مرتب ط شركتهاي پژوهشي و دانش ‌ ‌ مسئوالن ميشوند. ‌ هر چه سازمان در عرص ‌ههاي گون اگون ،دانش ب ه دس ت آورده باش د، ميزان و شدت رقابت او شديدتر خواهد‌شد .بنابراين ،در چنين شرايطي، ميدهند ،تنوع مباحثي كه درگ ير آن هس تند را كم سازمانها ترجيح ‌ ‌ كرده ،بيشتر به مطالبي بپردازند كه بتواند آنها را به عنوان مزيت رقابتي در سطح جهاني مطرح كند نوآوري تکثير اهداف آماده سازي سازماني براي تالش‌هايي در زمينه مديريت دانش اقدامات سازماني •گسترش و درک نيازهاي مديريت دانش •ارزيابي مشکالت مديريت دانش •ساخت و تسهيم ديدگاه‌ها و اهداف مديريت دانش •طرح‌ريزي برنامه‌هاي بلندمدت مديريت دانش •الگوبرداري و هدايت الگوها •تنظيم فرايندهاي اوليه مديريت دانش •ساخت سيستم پاداش زيرسازي و فعال •گسترش برنامه‌هاي مديريت منابع انساني(آموزش ،استخدام و هدايت) سازي فعاليت‌هاي دانش •شناخت انواع دانش و طبقه‌بندي آن •ساخت سيستم مديريت دانش با زيربناي دانشي •هدايت سازمان براي فعال كردن اقدامات الزم مراحل پياده‌سازي مديريت دانش از ديدگاه «کيم و لي» رويداد مرحله رويداد مجتمع شدن شبکه شدن •ارزيابي اثربخشي دانش مجتمع‌سازي •در نظر گرفتن تغييرات نيازهاي محيطي •نظارت و کنترل فعاليت‌هاي مديريت دانش تالش‌هاي •تمرکز بر حوزه‌هاي دانش داخلي مديريت در کارهاي سازماني •حداکثر تالش و فعاليت در زمينه مديريت دانش •تجزيه و تحليل اثربخشي مديريت دانش داخلي و خارجي •ساخت دانش مشارکتي با ديگرسازمان‌ها و برقراري ارتباط افراد مديريت دانش با •تسهيم ديدگاه‌هاي مديريت دانش با ديگر خارج از سازمان مؤسسات مشابه •برقراري ارتباط با سازمان‌هاي خارجي •مديريت تسهيم دانش داخل سازمان با خارج آن مراحل پياده‌سازي مديريت دانش از ديدگاه «کيم و لي» مرحله اهداف اقدامات سازماني مراحل پياده‌سازي م ديريت دانش و ان دازه‌گيري پيشرفت آن ،روش «لوپز» ‏ لوپز و همکارانش در مرکز بهره‌وري و کيفيت آمريکا ( )APQCبا انتش ار پيادهسازي م ديريت دانش و ان دازه‌گيري آن را مقالهاي ،مراحل گون اگون ‌ ‌ يهاي براي ارزيابي پيشرفت آن بررسي کرده‌ان د .اين م دل ب ه نت ايج بررس ‌ انجام شده بر مبناي روش بهبود تطبيقي در بيش از دويس ت سازمان ک ه پيادهسازي و اندازه‌گيري کرده‌اند ،متکي است. مديريت دانش را با موفقيت‌ ، ‏ اندازهگيري در مراحل مختل ف پياده‌سازي ‌ در اين مدل براي نمايش نياز به (زنگولهاي) ک ه مرب وط ب ه ‌ اندازهگيري دانش بل ‌ مديريت دانش ،از منحني ميباشد ،استفاده شده است کسبوکار ‌ ‌ چرخه عمر مراحل پياده‌سازي مديريت دانش و اندازه‌گيري پيشرفت آن ،روش «لوپز» (ادامه) ‏ ‏ پيادهسازي مديريت دانش ،اندازه‌گيري رسمي به ن درت در مراحل اوليه ‌ ميدهد و نيازي هم ب ه اين ن وع ان دازه‌گيري نيس ت .با گس ترش رخ ‌ مديريت دانش و حرکت به سوي مرحله دوم و سوم ،به ت دريج نياز ب ه مييابد .همچنين با مس تقر ش دن م ديريت دانش، اندازهگيري افزايش ‌ ‌ دازهگيري اندازهگيري مديريت دانش ،کاهش يافته و نياز به ان ‌ ‌ نياز براي ميشود. کسبوکار مبتني بر دانش جانشين ،آن ‌ ‌ فرايند در همه مراحل ،اندازه‌گيري بر حسب مورد ،در سه حالت کلي زير انجام ميشود: ‌ ‏ ‏ ‏ داستاني ـ نقلي ( مانند داستان منازعات ،حکايت موفقيت‌ها و نظاير آن) کمي ( رشد ) کيفي ( موارد کيفي مهم) مراحل پياده‌سازي مديريت دانش و اندازه‌گيري آن بر پايه منحني بل ضرورت /اهميت 5ـ استقرار و بر پايي 4ـ توسعه و پشتيباني 3ـ کشف و هدايت 2ـ جستجو و آزمايش 1ـ ورود زمان مرحله نخست :آغازين و ورود ‏ محركهاي ‌ در اين مرحله ،بايد يک منبع جديد انرژي و عالقه ،با کم ک تشويقي وجود داشته باشد يا بيايد ک ه سبب ظه ور م ديريت دانش در جمعآوري، سازمان شود .همچنين به وسيله اين سيستم ،افراد بايد ب راي ‌ انتقال و استفاده از دانش در سازمان ،تشويق و برانگيخته شوند .کار اصلي محركها و مشوق‌هاي مناسب ب راي افراد اس ت ت ا ‌ در اين مقطع ،ايجاد براي مديريت گسترده دانش در سطح فردي و سازماني ،ته ييج و آماده شوند .البته مهم اين است که مديريت دانش از لحاظ نظري توسط اعضاي مديريت شناخته شود و به اين ترتيب ،افراد نسبت به کارساز بودن اثرات اين مديريت ،اطمينان به دست آورند. مرحله نخست :آغازين و ورود (ادامه) ‏ ‏ ‏ مهم‌ترين کارها در اين مرحله ،شناخت بزرگ‌ترين مشکالت سازمان ،نظ ير م وارد زير است: پيدا کردن تالش‌هاي غيرضروري ، کشف محدوده‌هايي که دانش در آنها از بين مي‌رود و آشکارسازي نياز داشتن به مديريت دانش. در اين مرحله ،مقايسه سازمان با صنايع مشابهي که به طور موفق ،م ديريت دانش را پياده‌سازي کرده‌اند ،مي‌تواند در برطرف‌ کردن شک‌ و ترديدها در اجراي مديريت دانش در سازمان ،موثر واقع شود ،به ويژه آنكه نمايش وضعيت رقبايي ک ه ب ر اثر پيادهسازي م ديريت دانش ،تغي يرات چش مگيري را در به ره‌وري و تقلي ل هزين ه ‌ عملياتي داشته‌اند ،مي‌تواند بسيار مناسب و موثر باشد. با اين تفاسير ،مي‌توان چنين نتيجه گرفت که مرحله مزبور ،تنها براي آشنايي افراد سازمان با توانايي‌هاي بالقوه مديريت دانش است و بايد بيش ترين فعاليت‌ها در اين راستا انجام شود مرحله دوم؛ جستجو و آزمايش ‏ ‏ در صورت اجراي موفق آن ،بايد تعريفي کاربردي از مديريت دانش در سازمان ايجاد فعاليتهاي معمولي آغاز كرده تا ‌ شود .در اين مرحله از حرکت ،مي‌توان از استراتژي‌ها و ديدگاه‌هاي کلي سازمان پيش رفت .گسترش چندين فعاليت تسريعکننده جلب اعتماد از راه ايجاد تصويري موفق از ‌ دانش‌محور موفق مي‌تواند، مديريت دانش باشد ،چراکه اين امر ،تأمين‌کنندگان مالي سازمان را تشويق مي‌کند تا از ايجاد يک تيم فرايندي در اين زمينه پشتيباني کنند .بنابراين ،با حرکت به سوي پايان اين مرحله ،بايد بر عقايد خاص مديريت دانش و اصول آن ،به منظور اثبات مفاهيم و توانايي‌هاي مديريت دانش ،تمرکز بيشتري شود. آنچه نبايد در اين مرحله اندازه‌گيري شود ،مواردي همچون :افزايش بهره‌وري، افزايش فروش ،کاهش هزينه سربار و ...است (البته بايد در نظر داشت ،اين اندازه‌ها و مقادير مالي در مديريت دانش ،توليد خواهد شد،البته نه در اين مرحله) و بايد گيريهاي معني‌دار خاصي که براي به دست آوردن آمادگي الزم صرفا بر اندازه‌ ‌ الزماند ،متمرکز شد. جهت ورود به مراحل بعدي مديريت دانش ‌ چند مثال براي اندازه‌گيري مرحله دوم حمايتهاي مالي ‌ الف) اندازه‌گيري پيشرفت :که در آن ،ميزان رشد و ارتقاي پشتيباني‌ها و و اينکه به چه ميزان در جلب توجه مديران ارشد ،موفقيت حاصل ش ده اس ت ،ان دازه گيريهاي کمي بيان گرفته مي‌شود .اندازه‌گيري اين مرحله ،به وس يله ب رخي ان دازه‌ ‌ ميشود ،مانند: ‌ ‏ ‏ ‏ ‏ تعداد تامين‌کنندگان مالي که جذب سازمان شده‌اند، چند بار از تصميم‌ گيرندگان شرکت در ارائه مطلب ،وقت گرفته شده و چه نتايجي از اين كار ،ب ه دست آمده است؟ ميزان (مبلغ) جذب پشتيباني مالي براي شرکت چقدر است؟ اندازه‌گيري‌ها بايد نشان‌دهنده وضعيت و نياز براي بهب ود باش ند .مثال چنانچ ه هيچ پ ولي ب راي سازمان جذب نشده باشد ،مي‌توان چنين نتيجه گرفت که نياز به تغيير استراتژي است. ب) اندازه‌گيري فاصله :به عنوان بخشي از کارهاي اوليه در مراحل يک و دو ،با برآوردهايي از ميزان و ارزش مهارت‌ها و دانش موجود در سازمان و نيز ميزان مورد نياز سازمان، ميتوان برآوردي از فاصله وضع موجود و مطلوب به دست آورد كه اين امر ،مي‌توان د ‌ در تعيين حرکت‌هاي آتي سازمان ،مورد استفاده قرار گيرد. اندازهگيري مرحله دوم ‌ چند مثال براي پ) اندازه‌گيري تقابلي با روش مقايسه تطبيقي :الگ وبرداري از ديگر سازمان‌ها مي‌توان د، ابزاري موثر براي جلب تامين‌کنندگان مالي باش د .اص وال ان دازه‌گيري اينک ه ش ما در ارتقاي برنامه ،نسبت ب ه ديگر بخش‌هاي سازمان در چ ه جايگ اهي قرار گرفته‌اي د، ميتواند مفيد باشد و نيز آنکه چه تع داد از سازمان‌ها در مس ير م ديريت دانش ش ما ‌ ميتوان د در هستند و ساختار گزارش‌گيري ،کارمندان و منابع مالي آنها چگون ه اس ت‌ ، تبليغ برنامه مديريت دانش ،موثر واقع شود. جمعآوري و انتقال دانش در ديگر سازمان‌ها، اگر مديران ارشد ،بدانند که توانايي ‌ مورد توجه قرار گرفته است ،تشويق مي‌شوند تا از اين امر حمايت کنند .همچ نين اگر مشخص شود که فعاليت‌هاي م ديريت دانش سازمان در س طح پايين‌تري از ديگر سازمان‌هاست ،مديريت تشويق مي‌شود تا توجه بيشتري به آن داشته باشد و منابع بيشتري براي اين کار در نظر گيرد. ت) اندازه‌گيري ميزان آمادگي فرهنگي شرکت :در اين مرحل ه ،مهم ،پايه‌گ ذاري فرهن گ تسهيم دانش است .براي اين کار مي‌توان ،افراد و گروه‌هايي را يافت که در آنها ،م يزان تبادل اطالعات ،کار گروهي ،همک اري و اعتماد متقاب ل رش د کرده باش د .همچ نين ميتوان علل رشد اين دسته از افراد را در اين زمينه به دس ت آورد و بررس ي كرد ک ه ‌ چگونه مي‌توان ،اين عوامل را به ديگر گروه‌ها نيز انتقال داد. مرحله سوم :کشف و هدايت راهنماها ‏ ‏ هدف از اين مرحله ،تهيه شواهدي از ارزش تجاري مديريت دانش به وسيله راهنمايان و درس گرفتن از آنها به منظور پياده‌سازي بهتر مديريت دانش در مقياسي گس ترده‌تر و وسيعتر است .آغاز رسمي شدن چهارچوب ارتباطات عملي و پشتيباني مالي و حمايت ‌ از آنان توسط مجموعه‌اي از منابع داخلي سازمان در اين مرحله ش کل مي‌گ يرد و ي ک همگرايي بين سه روش اندازه‌گيري م ديريت دانش (حک ايتي ،کّم ي‌ وکيفي) ب ه وج ود ميآيد .همچنين ميزان دقت ،بيشتر و بر استراتژي کسب‌وکار متمرکز مي‌ش ود .نکت ه ‌ کليدي در اين مرحله ،آن است که اطمينان به وج ود آي د ک ه افزايش ارزش تجاري شرکت ،نتيجه اين پروژه است و نيز سازوکارهايي براي درس گرفتن از راهنماها وج ود داشته باشد. تعريفش ده، ‌ بنديش ده و از پيش در اين زمينه باي د گفت ،داش تن ي ک مبن اي طبقه‌ ‌ ميتواند در معرفي محدوده‌هاي مناسب براي سازمان مفي د باش د ،ب ه عالوه ،در حين ‌ پيشرفت روند پياده‌سازي مديريت دانش ،ايجاد سيس تم‌هاي ان دازه‌گيري ب راي اج زاي گوناگون ،ب ه عن وان نخس تين گام‌هاي م ديريت دانش مي‌توان د س ودمند باش د .اين گيريها شامل ابعاد فرايندي ،فرهنگي ،محتوايي ،فن اوري اطالعات و ابعاد افراد اندازه ‌ ‌ درگير در کار است. چند نمونه از مواردي که بايد در مرحله سوم ،اندازه‌گيري شوند الف) اندازه‌گيري ارزش تجاري کسب‌وکار :در اين ان دازه‌گيري‌،باي د اه داف تجاري ب ه تص وير کشيده شوند ،البته لزومي به سخت‌گيري در اين ک ار نيس ت .آنچ ه در اينجا رخ مي‌ده د، تعميم نتايج اندازه‌گيري حکايتي و تشريحي به اندازه‌گيري کّم ي است. ب) اندازه‌ گيري ميزان حفظ و نگهداري دانش :بايد كه ميزان اطالعات گسترده ش ده در سازمان، اندازه گرفته شود ،البته تنها اندازه‌ گيري صرف ،کافي نيست ،بلکه آنها بايد با داده‌هاي کمي چک شوند تا از درستي و کامل بودنشان ،اطمينان حاصل شود .ب ه عن وان مث ال ،ب رخالف مراحل پيش ،داده‌ هاي مربوط به تعداد مراجعات به سايت کافي نيست ،بلکه در هر مراجع ه، بايد مسائل زير در نظر گرفته شود: ‏ ‏ ‏ ‏ ه سايت، ميزان صرف وقت در هر بار مراجعه به سايت :بايد مشخص شود که آيا با هر بار ورود ب اطالعات و محتواي آن هم بررسي مي‌شود يا خير؟ چه بخشي از اطالعات خوانده مي‌شود و ...؟ آيا استفاده کننده تکراري هم وجود دارد؟ هدف از اين اندازه‌گيري ،آن است که اس تفاده کنن دگان تکراري ،دو موضوع را مشخص‌کنند؛ آيا اطالعاتي در سايت وجود دارد که براي آنها م ورد اس تفاده دوباره داشته باشد ،يا اينکه آنان اطالعاتي که به طور پيوسته به سايت اض افه مي‌ش ود را ارزش مند ميدانند؟ ‌ بازديد از سايت هرچند وقت يک بار انجام مي‌شود؟ چگونه مي‌توان مشتري دايم را از استفاده‌کننده موردي تشخيص داد؟ (ممکن است ،فردي چن دين بار از يک سايت بازديد کند ،ولي پس از رسيدن به نتيجه مورد نظر ،ديگر از آن سايت بازديد نکند) چند نمونه از مواردي که بايد در مرحله س وم ،ان دازه‌گيري شوند (ادامه) پ) اندازه‌گيري اثرات فرهنگي :براي اندازه‌گيري اثرات فرهنگي س ه روش ب ه شرح زي ر پيشنهاد شده است: نقل داستان‌ها :آيا تأثيرات رفتاري يک داستان يا درس ياد گرفت ه ش ده ،ب ه گ ونه‌اي است که نتوان مستقيما آن را اندازه‌گيري كرد؟ بازنگري کارايي :وسيله‌اي ديگر براي اندازه‌گيري اثرات فرهنگي و فراين د بازنگري کارايي است که بن ا ب ر آن افراد مي‌توانن د ،ب ر پاي ه س ه معيار زي ر ،طبقه‌بن دي و امتيازدهي شوند: الف) آيا آنان دانش خويش را به صورت باز و به راحتي در اختيار ديگران قرار مي‌دهند؟ ب) آيا ديگران دانش آنان را ارزشمند مي‌دانند و از آن استفاده مي‌کنند؟ نت ايج ب ه دس ت آمده از دانش آنان چيست؟ پ) آيا آنان از دانش ديگران استفاده مي‌کنند و آن را براي بهبود کار خ ود ،م ورد اس تفاده قرار مي‌دهند؟ سيستم ارزشيابي پاداش فردي‌و گروهي :وجود سيستم ارزشيابي و پاداش‌دهي که به خوبي پياده‌سازي شده باشد ،مي‌تواند اندازه‌گيري‌هاي کمي را فراهم سازد چند نمونه از مواردي که بايد در مرحله سوم ،اندازه‌گيري شوند (ادامه) ت) اندازه‌گيري ميزان اثربخشي مديريت پروژه و نت ايج ب ه دس ت آمده از آن :ب راي اطمين ان از اينک ه پ روژه ب ه ص ورت م وثر مديريت مي‌شود ،بهتر است ،فعاليت‌هاي پروژه ب ه اين ص ورت بررسي شود: ‏ ‏ ‏ ‏ آيا يک متدولوژي رسمي به کار گرفته شده است؟ زمانبندي مناسب وجود دارد؟ آيا يک ‌ آيا اهداف پروژه به صورت روشن ،بيان و اندازه‌گيري شده‌اند؟ گيريها چگونه باشد ( کمي ،کيفي يا حکايتي)؟ نحوه اندازه‌ ‌ مرحله چهارم :توسعه و پشتيباني ‏ ‏ ميرسد ،مديريت دانش به ان دازه‌اي ش ناخته و هنگامي که سازماني به مرحله چهارم ‌ تثبيت شده است که مي‌تواند به عنوان بخشي از فعاليت‌هاي سازمان به شمار رود .اگر نياز مديريت دانش به پش تيباني بخش‌ها ،بيش تر از ان دازه موج ود باش د‌،باي د كه شواهدي مضاف بر ارزش مديريت دانش تهيه شود. ارزيابي پروژه دانش ،نيازمند بررسي محدوده‌هاي گوناگوني اس ت ک ه در مجم وع ،ب ه سازمان کمک مي‌کند که مشخص نمايد ،آيا پروژه‌هاي م ديريت دانش ،در م وفقيت سازمان موثر هستند يا خير؟ معيارهاي مناسب با اين موضوع ،مي‌تواند به ص ورت‌هاي زير انتخاب شوند: گسترش :آيا مديريت دانش به خوبي اجرا شده است؟ آيا پروژه دانش ب ه خ وبي مديريت و به درستي فهميده شده است؟ کدگذاري :آيا به اين علت که کدگذاري ،گران و پرهزينه است ،سازمان باي د آن را محدود کند؟ ميزان آزادي‌ در ترکيب‌و‌نوآوري :آيا معرفي دانش در ق الب عبارات و جمالتي (بعضا علمي) صورت مي‌پ ذيرد ک ه هيچ کس متوج ه آن نمي‌ش ود؟ آيا پ روژه، پرسش‌هايي را ايجاد کرده است که به رشد سازمان کمک‌کند؟ مرحله چهارم :توسعه و پشتيباني (ادامه) ‏ ‏ ‏ ‏ ميشود ،وليکن مهم آن است هرچند اغلب برنامه مديريت دانش شرکت در مرحله چهارم تثبيت ‌ که نشان داده شود ،مديريت دانش ،هنوز هم کاربرد دارد و در آينده ن يز مفي د خواه د ب ود .ب ه عنوان مثال ،ب راي ب رآورد نرخ بازگش ت سرمايه ( ، )ROIباي د هزينه‌هاي موج ود (ش امل مالقاتها ،تسهيالت و )...را جمع زده ،سپس مشخص نمود که چه ميزان تالش توسط ‌ کارمندان، خبرگان مديريت دانش بر روي مديريت دانش ،انجام و همچنين در پي آن ،معلوم ساخت که چه تالشها در سازمان ذخيره شده است. ‌ ميزان از اين پايينتر سازمان است .اگر ي ک ‌ روش ديگر براي رسيدن به نرخ بازگشت سرمايه ،رفتن به سطوح ميباشد ،بايد مشخص شود ک ه اين راهحلي خاص و تالش خالق براي مسأله خود ‌ گروه ،نيازمند ‌ امر تا چه ميزان در زمان و شرايط رقابتي و ...تاثير داشته است. براي نظارت و کنترل همه سيستم مديريت دانش ،يک راه ،اين اس ت ک ه برآوردهايي از رش د نشاندهنده آن باشند که هن وز حالت گونهاي که اين برآوردها‌ ، مديريت دانش داشته باشيم ،به ‌ تصادفي و پراکنده دارند يا اينکه بهينه شده‌اند. نميش وند ،بلک ه گيريهاي مرحله چهارم ب راي تثبيت اس تفاده ‌ اندازه ‌ ‌ الزم به يادآوري است که ميروند. پروژههاي موجود به کار ‌ ‌ براي بهبود مرحله پنجم :برپايي مديريت دانش ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ نتيجهگيري منطقي ‌ ميتوان مرحله پنجم را ادامه مرحله چهارم و به عنوان هرچند ‌ آن دانست ،ولي اين مرحله در سه مورد اساسي با مرحله چهارم متفاوت است: نميدهد ،مگر آنکه م ديريت دانش ک امال در م دل کسب و ک ار مرحله پنجم رخ ‌ سازمان مستقر شود، لياقتهاي سازمان در زمين ه ‌ تگيها و ‌ ساختار سازماني تغيير کرده باشد و شايس مديريت دانش به بخشي از ارزيابي کارايي رسمي سازمان تبديل شده باشد. ميدهد، کسبوکار سازمان را تشکيل ‌ ‌ اشتراک و استفاده از دانش ،نه تنها بخشي از بلکه به يک فرهنگ و مهارت م ديريتي تب ديل ش ده كه تنها ،تع داد ان دکي از ميرسند. سازمانها به اين مرحله ‌ ‌ گيريهاي مرحل ه پنجم مانن د مرحل ه چهارم ب راي تثبيت ارزش اس تفاده اندازه ‌ ‌ نميشوند ،بلكه مورد استفاده آنها در کنترل پيشرفت و نظارت ب ر تکام ل مس تمر ‌ فرهنگ سازمان است .در اين مرحله کسب و کار سازمان بر پايه مديريت دانش بنا شده است. مدل مراحل بلوغ مديريت دانش در سازمان ‏ ‏ ‏ در اين مدل ،پنج گام تا رسيدن سازمان به مرحل ه بل وغ در م ديريت دانش مطرح مي‌شود ،به اين شكل كه هر سازمان ،بايد با توجه ب ه وض عيت خ ود، جايگاه فعلي‌اش‌ را مشخص نموده ،سپس با انجام اق دامات مناسب ،مراح ل بعدي را تا رسيدن به مرحله پاياني به خوبي بگذراند .اين مراح ل عبارت‌ان د از؛ آغاز :فعاليت‌هاي م ديريت دانش ب ه ص ورت غيرنظام‌من د و اتف اقي انجام مي‌ شود و تصوير مدون و روشني از اين پديده در سازمان وجود ندارد. تکرار :کم‌کم پروژه‌هاي پايلوتي و انجام م واردي خ اص و مح دود با ن ام «مديريت دانش» در سازمان انجام مي‌شود. مدل مراحل بلوغ مديريت دانش در سازمان (ادامه) .3 .4 .5 تعريف کردن :به تدريج فراين دهاي اس تانداري كه توس ط آنها استفاده از مديريت دانش به صورت مؤثر شکل مي‌يابد ،ب ه دس ت ميآيد. ‌ اداره کردن :در مرحل ه چهارم ،امک ان كاربرد دانش در پهن ه سازمان و يكپارچه شدن و گسترش آن در سطوح مختلف سازمان ميسر مي‌شود. بهينهسازي :در مرحله پنجم ،مديريت دانش به صورت پيوس ته و ‌ خود سازماني گسترش مي‌يابد ،بدين ترتيب ،سازمان مبت ني ب ر تکامليافته شکل مي‌گيرد ‌ دانش مدل مراحل بلوغ مديريت دانش مديريت دانش به صورت پيوسته و خودسازماني گسترش مي‌يابد. كاربرد دانش در پهنه سازمان گسترده و يكپارچه شده ،بهبود مي‌يابد. فرايندهاي استانداري به دست مي‌آيد كه توسط آنها ،استفاده از مديريت دانش به صورت مؤثر استقرار مي‌يابد. پروژههاي پايلوتي و انجام موارد موردي با نام ‌ ميگيرد. مديريت دانش ،شکل ‌ غيرنظاممند و ‌ فعاليتهاي مديريت دانش به صورت ‌ اتفاقي انجام مي‌شود و تصوير مدون و وروشنی از اين پديده در سازمان وجود ندارد. بهينهسازي ‌ اداره كردن تعريف كردن تكرار آغاز موانع و علل عدم پيشرفت شناخت موانع و يافتن عللي كه باعث جلوگ يري از اس تفاده از دانش فردي‌ و‌ جمعي در سازمان مي‌شوند ،در پياده‌ سازي و استقرار مديريت دانش داراي اهميت ويژه‌اي است .يکي از راه‌هاي مناسب براي دستيابي ب ه اين ش ناخت ،اس تفاده از تجربيات ديگر سازمان‌ ها و نتايج به دست آمده از تحقيقات ميداني انجام شده در اين زمينه است .در ادامه براي آشنايي با اين موانع ،نتايج چند كار ميداني كه در اين خصوص انجام شده است ،مطرح مي‌شود . الف ـ بازگويي چهار مشكل اصلي زير ،نتيجه تحقيقاتي است كه پروفسور «ن ورث» در سال 1998براي يافتن مش کالت انجام م ديريت دانش در سازمان ،انجام داده است: ‏ ‏ ‏ ‏ كمبود حمايت‌ هاي مستمر از سوي مديريت سازمان، سمتگيري زياد به تكنولوژي و كمبود توجه به فاكتورهاي انساني، ‌ كم‌توجهي به تجربيات سازمان‌هايي با تجربه مديريت دانش و مشكل استفاده از اطالعات كليدي. موانع و علل عدم پيشرفت (ادامه) ب‌ـ موضوعاتي كه به باور «داون پ ورت» ( )1999از ارائ ه دانش در سازمان جلوگ يري ميكند ،عبارت‌اند از: ‌ دريافتكننده آن. ‌ عدم تناسب دوطرفه :نبود تناسب بين عرضه‌كننده دانش و كمبود اعتماد :در صورت نبود اطمينان در سطوح مختلف نسبت به يكديگر ،تبادل دانش متوقف مي‌شود .براي ايجاد اعتماد بايد افراد با يكديگر در تعامل باشند. فرهنگ‌ (نحوه بيان ،نرم و منظورهاي متفاوت) :رفع اين مشكل مي‌توان د از راه تعامل ،آموزش جمعي ،گردش شغلي ،كارگروهي و کارگزاران دانش صورت پذيرد. كمبود يا عدم پذيرش دانش :در بسياري از مواقع ،اطالعات همكاران ،معموال ب ه علت نبود ساختاري مناسب ـ هرچند كه بهترين باشد ـ ناديده گرفته مي‌شود. جايگاه ارزش دانش در سازمان كم است :كمبود وقت يا نبود جايگاهي مناسب براي مالقات و تماس افراد و اجازه براي تبادل اطالعات از راه گفتگ و و مطالع ه در زمان كاري ،از جمله علل اين امر است .همچنين نبود سيستم ارزشيابي و انگيزش ي و پاداش‌دهي مناسب ،از ديگر علل اصلي در اين زمينه است که مانع شركت فعال افراد در اين فرايند مي‌شود. موانع و علل عدم پيشرفت (ادامه) ‏ پ ـ نتايج تحقيقاتي که در 431مؤسسه آمريكايي و اروپايي انجام شده است ،اهم مشكالت پيش‌روي انجام م ديريت دانش در سازمان‌ها را به شرح جدول زیر فهرست‌بندي كرده است. تغيير رفتار كاركنان، مشكل اندازه‌گيري ارزش قابليت‌هاي دانش، درصد 56% 43% تعيين آنكه چه دانشي بايد هدايت شود، 40% دانش موجود در سازمان را مشخص نمودن 28% تامين منابع براي مديريت دانش، ايجاد محيط و شرايط الزم براي مديريت دانش. 34% 24% علل ايجاد مشكالت در سازمان عامل فرهنگ مديريت عالي ،قادر به روشن سازي موضوع نيست نبود تصويري از استراتژي جمعي در سازمان ساختار سازماني كمبود مسئوليت پاسخگويي براي مشكالت نبود فرايندهاي استاندارد شده محدوديت تكنولوژي اطالعات ارتباطات نبود سيستم انگيزشي تغيير كاركنان شرايط محيط كاري درصد 54% 32% 30% 28% 5/27 27% 22% 19% 8% 5% موانع و علل عدم پيشرفت (ادامه) ‏ ميتوان به دس ت بنابراين نتيجه مهمي که از آمارها و تحقيقات نامبرده ‌ آورد ،آن است که اين مشكالت ،عمدتًا مربوط به فاكتورهاي نرم (انساني ميش وند. ـ اجتماعي) است و کمتر ب ه مش كالت تكنول وژيكي مرب وط ‌ نحوه توزيع اين موارد با توج ه ب ه م ديريت دانش در رابط ه با انسان، ساختار و فناوري به ترتيب زير است: ‏ ‏ ‏ ‏ 50درصد مربوط به انسان، 25درصد مربوط به فرايند و ساختار و 25درصد مربوط به تكنولوژي. اين اعداد ،تاکيد ديگري بر نقش کليدي منابع انساني در مديريت دانش دارند ،از اين رو ،بايد به مقوله انسان در اج راي موف ق م ديريت ،توج ه ويژهاي داشت ‌ منابع انساني و مديريت دانش ‏ ‏ انساني و مديريت دانش ،ارتباط تنگاتنگي با يک ديگر دارن د و ت اکنون ن يز بس ياري از طرح‌هاي م ديريت دانش ب ه علت بي‌توجهي به عامل انساني با شکست روب رو ش ده‌اند .از اين رو، الزم است براي انجام موفقيت‌آميز طرح‌هاي مديريت دانش ،به نقش و جايگاه انسان توجه ويژه‌اي شود. اين بخش از نوشتار ،با توج ه ب ه نقش و اهميت وي ژه‌اي ک ه منابع انساني در مديريت دانش دارند ،به موضوعات مرتب ط ب ه انسان در محيط مديريت دانش ،اختصاص يافته است مدل بهره‌وري منابع انساني در مديريت دانش ‏ ‏ براي آغاز بحث ،نخست الزم است ،نگرشي جامع نسبت به ارتباط منابع انساني و م ديريت دانش ايجاد ش ود .ب راي نمايش اين ارتباط ،يک مدل مفهومي با نام «ماتريس بهره‌وري منابع انساني در چهارچوب مديريت دانش» معرفي مي‌شود اين مدل از يکپارچه‌سازي و ترکيب دو م دل با نام‌هاي؛ م دل بهرهوري منابع انساني ( )Afrazeh 2001و مدل پايه‌هاي ساختمان ‌ دانش ايجاد شده است(Afrazeh, 2003/ Afrazeh, Bartsch, Hinterhuber )2003 حوزه بازخور حوزه ارزيابي حوزه نگهداري حوزه کاربرد حوزه تسهيم حوزه توسعه حوزه کسب حوزه کشف حوزه هدف مديريت دانش ماتريس بهره‌وري منابع انساني در چهارچوب مديريت دانش حوزه خواستن منابع انساني حوزه توانستن حوزه امکان بهرهوري منابع انساني مدل ‌ ‏ ‏ عبارتاند از: ‌ عوامل موثر بر بهره‌وري منابع انساني الف) خواستن ،ب) توانستن ،ت) امکان داشتن اين سه عام ل ،هم ه م وارد و وسايل الزم ب يروني و دروني مرتب ط با ميگيرد: بهرهوري منابع انساني در سازمان را به شرح زير در بر ‌ ‌ ‏ ‏ ‏ عوامل الزم دروني :شامل فاکتورهاي خواس تن و توانس تن اس ت .اين عوام ل، ارتباط مستقيمي با منابع انساني و غيرمستقيم با سازمان دارند. عوامل بيروني :شامل فاکتور امكان داشتن است .اين عامل ،ارتباط مستقيمي با سازمان و غيرمستقيم با افراد دارد. نقش خواستن از دو عامل ديگر؛ يعني توانستن و امكان داش تن بيش تر شتابدهنده ب ر دو ‌ ميتوان گفت كه اين عامل به صورت فاكتور است و ‌ ميگذارد ()Afrazeh عامل ديگر ،اثر ‌ ويژگيهاي کلي عوامل خواستن،توانستن و امکان داشتن ‌ الف) خواستن :انرژي مي‌دهد ،ايجاد انگيزه و خواست مي‌كند و منجر به تصميم‌گيري براي انجام يا عدم انجام كار مي‌شود. نرمهاي حاكم بر فرد و نيز سيستم ارزشيابي و خواستن ،تابعي از سيستم ارزشي و ‌ پاداش‌دهي در سازمان است .هر فرد متناسب با اين دو موضوع ،تصميم مي‌گيرد كه كاري را انجام دهد يا ندهد. ب) توانستن :نشان مي‌دهد كه چگونه انرژي ايجاد شده از خواستن ،به صورت صحيح مورد استفاده قرار گيرد .اين فاكتور به توانايي ،تجربه ،دانش تخصصي و در پايان، تواناييهاي جسمي و روحي فرد ،بستگي دارد. ‌ پ) امکان داشتن :بسترهاي مناسب و الزم را براي استفاده از انرژي ايجاد شده ،فراهم ميآورد .اين عامل وابسته به سازمان و فاكتورهاي محيطي مانند؛ اختيارات و ‌ مسؤوليتها ،ابزاركار ،تكنولوژي ،منابع ،ساختار سازماني ،قوانين ،روش‌ها و مسائلي ‌ از اين دست است. هرچه فاكتورهاي نامبرده بيشتر در سازمان وجود داشته باشند ،به همان نسبت، بهرهوري منابع انساني و شايستگي‌هاي رفتاري بيشتر خواهد شد. ‌ پايههاي ساختمان دانش مدل ‌ ‏ ‏ ‏ ويژگيهاي مناسب آن ،ب راي اس تفاده در ماتريس ف وق ‌ اين مدل با توجه ب ه دلها انتخاب شده است .با توج ه ب ه اينک ه در رابط ه با اين م دل در فص ل م ‌ توضيحات الزم ارائه شده ،لذا در اينجا براي يادآوري دوباره ،تنها به ن ام اج زاي ميشود. آن اشاره ‌ عوامل موثر در فرايند مديريت دانش ،عبارت‌اند از :هدف ،کشف ،کسب ،توس عه، اندازهگيري و بازخورد. ‌ تسهيم ،کاربرد ،نگهداري، در مدل بهره‌وري منابع انساني و م ديريت دانش (ش کل ش ماره 4ـ ،)5س طرها رهوري من ابع انساني و س تون‌ها ،در برگيرن ده اج زاي شامل عوامل موثر بر به ‌ فرايند مديريت دانش هستند .هر خانه از ماتريس ،مح ل تالقي ي ک فعاليت از بهرهوري منابع انساني در سازمان فرايند مديريت دانش با يکي از عوامل موثر بر ‌ است .براي آنکه در هر مرحل ه از فراين د م ديريت دانش (هر خان ه ماتريس)، فعاليتهاي مرب وط ب ه ‌ وظيفه مديريت دانش به خوبي انجام شود ،بايد نک ات و فاکتورهاي منابع انساني ،مشخص و رعايت شوند .اجزاي اين ماتريس بر يک ديگر تاثير متقابل دارند و‌بايد به صورت پويا و يکپارچه در نظر گرفته شوند پايههاي ساختمان دانش (ادامه) مدل ‌ ‏ ‏ موفقيتآميز مديريت دانش در رابطه با منابع انساني وج ود دارد، ‌ نکتهاي که براي انجام ‌ ايجاد يا بروز رفتار مناسب (بهره‌ور) در انسان در زمينه مديريت دانش اس ت .اين امر را ميتوان نوعي شايستگي کليدي به نام «شايستگي رفتاري» به شمار مي‌آورد. ‌ شايستگي رفتاري انساني ،از راه برقراري پيوند مناسب بين سه عنصر؛ دانش ،انگيزش و ساختار ،بروز مي‌يابد .اين عناصر را مي‌توان به گونه‌اي با سه فاکتور اصلي بهره‌وري منابع انساني از ديدگاه مديريت دانش ،به صورت زير منطبق كرد: ‏ ‏ ‏ ‏ دانش :به عنوان توانايي عملي ،قضاوت در اين مورد كه چه كاري بايد انجام شود و با توجه به شرايط موجود ،چه كاري را مي‌توان انجام داد ( قابل تطابق با توانستن)؛ انگيزش :به عنوان فاكتورهاي فردي عمل مي‌كن د .تحق ق ب ه كارگيري دانش در مرحل ه نخس ت، مشروط به داشتن انگيزه است (قابل تطابق با خواستن)؛ ساختارها :براي همكاران ،اين موقعيت را فراهم مي‌آورد كه دانش خود را به كار گيرند يا امک ان ب ه كارگيري آن را فراهم کنند (قابل تطبيق با امكان داشتن). از آنچه گفته شد ،مي‌توان چنين نتيجه گرفت ،چنانچه انسان ،بخواه د ،بتوان د و امكان داشته باشد ،دانش خود را به صورت فعال به كار گيرد ،مي‌ت وان چ نين ادعا كرد كه شايستگي‌هاي رفتاري بالقوه او در عمل ،به كار گرفته شده و ب ه فعليت درآم ده اس ت . ()Afrazeh 2003 نقش انسان در مديريت دانش ‏ ‏ ‏ ‏ عرضهکننده (فروشنده) دانش ،ب) گيرنده دانش (متقاضي و خريدار دانش)، ‌ الف) پ) واسطه يا کارگزار دانش (Afrazeh, Bartsch, Hinterhuber ويژگيهاي هر ‌ گونهاي عمل كند تا ضمن شناسايي ‌ .)2003مدير دانش ،بايد به گونهاي فراهم آورد تا افراد در سازمان بر حسب مورد ،در انجام ‌ نقش ،شرايط را به نقشهاي خود ،به صورت موثر عمل كنند. ‌ در اين زمينه ،بايد سازوکار و ساختارهاي مناسب و موثري فراهم شود تا همكاران ميشود .اين پديده را اصطالحا بدانند ،در كجا ،چه نوع دانشي وجود دارد و مبادله ‌ ميتوان در آن ،به تبادل و دادوستد دانش پرداخت. مينامند که ‌ بازار دانش]‌ [1 ‏Knowledge Marketplace .2 بازار دانش ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ دانش ،مبادله ،خريداري ،معاوضه ،يافته و يا ايجاد مي شLLLود .دانش سازماني بLLLر خالف دانش فردي ،پوياست و به وسيله نيروهاي مختلف جا به جا مي شود .براي حركت روان تر و اسLLتفاده ‌ بهينه از دانش ‌،مي بايستي نيروهاي محرك آنرا بهتر شناخت. در سازمانها ،بازاري واقعي و اصيل براي دانش وجود دارد .و مشابه بازارهاي كاال و خLLدمات ،در بازار دانش نيز خريداران و فروشندگاني فعاليت دارند كه در حال كشمكش دائمي براي رسLLيدن به توافق هستند .بازار دانش ،دالالني نيز دارد تا خريداران و عرضه كننLLدگان را بLLه هم برساند و حتي كار آفريناني كه از اين بازار براي ايجاد نوعي قدرت داخلي استفاده مي كنند. همه انسانها در هنگام رويارويي با مشكلي خاص ‌،در پي شخص مجرب مي‌گردند تا در رفLLع آن به آنان كمك كند. بازار دانش همانند ديگر بازارها مكLLاني اسLLت كه در آن شركتها بLLه تبادل منLLابع كمياب و ارزشمند كنوني يا آتي مي پردازند .تنها راه موجود براي كاركرد مطلLLوب اين بازارها ،پLLذيرش اين نكات است كه « بازار نيروهايي دارد». در درجه دوم مي بايستي بفهميم كه اين نيروها چگونه عمل مي‌كنند. و در مرحله سوم نيز افزايش كارآيي بازار مي بايستي مورد توجه قرار گيرد شناخت نيروها شناخت مكانيزم اعمال نيرو افزايش كارآيي اقتصاد سياسي بازارهاي دانش ‏ ‏ ‏ نظ ام هر بازاري ،نهفت ه در متن و تحت ت اثير واقعيت هاي سياس ي و اجتماعي آن و نيز ارزش كاالي مورد معامله ،بستگي شديدي ب ه محي ط و شرايط معامله دارد. تي واقعيت هاي ل بازارهاي دانش مي بايس راي درك كام ب اجتماعي،اقتصادي و سياسي را مد نظر قرار داد. ‌ شود ،خري داران اگر واقعيت سياسي سازمان منجر به ترقي محتكران دانش ‌ بالقوه دانش پول كافي نخواهند داشت ت ا ب ه واس طه آن وسوس ه تس هيم تخصصي را در خود بيابد و مبادالت دانش به كمترين ميزان خ ود خواه د نميت وان مش كلي را ب ه رسيد .اگر در فرهنگ سازماني اع تراف ب ه اينكه ‌ ود ،هزين ه اجتماعي تنهايي حل نمود ،نشانه ضعف و بي كف ايتي تلقي ش ‌ «خريداري» دانش در آن سازمان بسيار باال خواهد بود. اجزاء تشكيل دهنده بازار دانش خريدار آگاهي از بازار و بينش دالل انسان عرضه كننده نرمهاي اجتماعي- اقتصادي- سياسي نقش افراد در بازار دانش ‏ ‏ ‏ ‏ خريدار] :[1Buyerخريداران يا جستجوگران دانش به دنبال داوريها و درك مفاهيم و دانش مورد نياز خود هستند. ‌ بصيرتها، ‌ سازمانها ،افراد با ‌ فروشنده] :[2Sellerفروشندگان دانش در دستكم در يك زمينه ‌ سابقهاي در بازار داخلي ـ خارجي هستند كه ‌ كاري ،تخصص ويژه‌اي دارند. كارگزاران يا دالالن دانش :دالالن[ ]Brocker 3دانش که ميشوند ،بين واسطه يا کارگزار[ ]Stewart 4دانش نيز ناميده ‌ ميكنند. خريداران و عرضه كنندگان دانش ،ارتباط برقرار ‌ در مواقعي که يافتن اطالعات ،دانشكاران مناسب ،شناخت ابزار، بازيابي دانش يا زبان مشترك بين دانشكاران وجود نداشته باشد، ميتواند كارگشا باشد. ميانجيهاي دانش ،بعضًا ‌ ‌ کمک گرفتن از نقش کارگزاران در بازار دانش )2000 عرضهكننده ‌ دانش (Picot, Scheube ترجمه پرسش/پاسخ شناسايي دانش با ارزش پيوند بين دانش آشكار دو طرف واسطه كارگزار دانش به روز‌آوري تكميل كردن تجزيه و تحليل شناسايي مشتري/عرضه‌كنندگان شناسايي مكان‌ها متقاضي دانش  ویژگی های کلی کار صرفنظر از نوع کارش، ‌ به طور کل ،هر فرد در سازمان مبتني بر دانش، بايد نقشي که به وي واگذار شده است را بخواهد ،بتواند و امکان داشته باشد که ايفا نمايد .از اين رو ،نقش واگذار شده به او بايد(Afrazeh : )Bartsch Hinterhuber 2003 ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ براي او جالب باشد (خواست)، به عنوان وظيفه براي او تعريف شده باشد (امکان)، او توانايي انجام آن را داشته باشد (توان)، زمينهها و امکانات اجراي آن نقش برايش فراهم باشد (امکان)، ‌ ‏ ايفاي آن نقش در ارزيابي عملکرد و جبران خدمت او تاثير داشته باشد (خواست/امکان) ،تا فرد از عهده اجراي آن نقش (متقاضي، فروشنده يا کارگزار دانش) به خوبي برآيد. مکانيزم داخلي بازار دانش و نقش افراد در آن، با تاکيد بر خواست ،توان و امکان بازخور هدف به کارگيري دريافت کننده خريدار درک و پذيرش پيام داده ،اطالعات و دانش کانالها ،ابزار ،وسايل و زيرساختها اطالعات و ارتباطات واسطه کارگزار توان پرسش خواست سئوال شونده فروشنده شفاف و آشکار سازي امکان ارکان انساني و ويژگي‌هاي افراد در سازمان مديريت دانش ‏ اگر مديريت دانش ،منحصرًا به گروهي كوچك يا حتي بزرگ از كاركنان ستادي سپرده شود ‌،قطعا موفق و نتيجه‌بخش نخواهد بود ،چراكه موفق‌ترين سازمان‌ها ،آنهايي هستند كه مديريت دانش را به بخشي از وظايف كاركنان خود تبديل كرده‌ باشند .بنابراين ،الزم است تا مديريت دانش از طريق انجام وظيفه تمام وقت تعدادي از كاركنان ستادي ،به پديده‌اي فراگير تبديل شده ،بسط و گسترش يابد .ديريت دانش ،به بخشي از وظايف همه كاركنان تبديل شود .همچنين فرصت، تمايل ،مهارت ،توانايي ،موارد مهمي هستند كه براي انجام امور مديريت دانش الزم‌اند. عهدهدار مديريت دانش در سازمان باشد؟ ‌ چه گروهي ‏ ‏ ‏ ‏ معموًال براي اين کار از سه روش زير استفاده ميشود (:)civie 2000 ‌ روش پايين به باال و غيرمتمركز[،]Top. down 1 روش باال به پايين و متمركز[ ]Bottom - up 2و روش وسط ـ باال ـ پايين[.]Middle-up-down 3 روش پايين به باال:  در اين روش ،بر روي افراد ،بيش از فناوري اطالعات تاكيد شده است ،چراکه در آن ،تکيه عالقهمند و... ‌ بر افراد خودجوش ،خودمديريت، است .آنان به عنوان موتور حرکت مديريت ميكنند و شايد استفاده دانش در سازمان عمل ‌ از اين روش در مرحله آغازين و اوليه مديريت دانش مناسب باشد.  ‏ روش باال به پايين: اين روش به نوعي از مدل «مديريت کالسيک سلسله مراتبي» ،پيروي ميكند .اين نوع از تشكيالت ،حالت هرمي دارند ،به گونه‌اي که اطالعات ‌ ميشود و از آنجا به مجري انتخابشده به سمت قله اين هرم هدايت ‌ ‌ طرحها ،منتقل تعيينکننده ديدگاه نهايي و سازنده ‌ ‌ نهايي؛ يعني سلسلهمراتبي براي ‌ طرحها و فرامين به صورت ميشود .به اين ترتيب‌ ، ‌ ميرود. افراد ديگر ،به سمت پايين ‌ نحوه کار به اين صورت است که نخست ،رؤساي مياني ،فرامين را ميگيرند و آنها را به صورت عملياتي و مناسب براي استفاده نفرات ‌ سازمانهايي که در حال ‌ ميكنند .استفاده از اين مدل براي بعدي آماده ‌ ميباشد ،مناسب است تا تشکيالتيشان به اين صورت ‌ ‌ ‌حاضر ،ساختار آمادگيهاي الزم براي تغيير و تبدل ساختار سازماني ‌ به مرور که زمينه و به حالت تخت و شبکه‌اي فراهم شد ،متناسب با آن حالت ،روش خود را تغيير دهند .همچنين اين روش براي به دست آوردن حمايت عملي مديريت عالي که الزمه شروع کار مديريت دانش در سازمان است ،موثر خواهد بود. روش وسط ـ باال ـ پايين: ‏ ‏ اين روش در سال 1995از سوي «نوناکا» و «تاكوچي» پيشنهاد شد؛ روش نامبرده ،تركيبي از دو روش مديريتي پايين به باال و باال به پايين است. اين روش ،بيشترين مزيت را براي ايجاد دانش تشكيالتي دارد« .نوناکا» و «تاكوچي» بر ايجاد دانش توسط مديرهاي مياني ،تأكيد مي‌كنند .در اين حالت، مديران مياني به عنوان رهبران گروه يا نيروهاي كاري عمل مي‌كنند ،به گونه‌اي که از راه اقدامات مناسب، سطوح مختلف سازمان را درگير كار مي‌كنند. جمع بندی – کدام روش؟ ايدهآل ،بايد دانش را در کليه سطوح در حالت ‌ شبکهاي ‌ سازمان (پايين ،باال ،وسط) به صورت جريان داد و آن را مديريت و هدايت کرد .با توجه پيادهسازي، ‌ به موضوع و تمرکز اين فصل بر پيادهسازي ،بايد با ‌ ميشويم که در شروع يادآور ‌ عنايت به وضعيت سازمان ،بيشترين تالش را براي کسب حمايت مديريت سازمان ،شناسايي و عالقهمند و خودجوش و پيوند زدن ‌ بکارگيري افراد سطوح مختلف از طريق مديران مياني ،انجام داد تا بهترين اثربخشي را در اين زمينه به دست آوريم. عوامل انساني الزم در تشکيالت مديريت دانش (Habermann, )2001 مدير دانش مدير دارايي دانش مدير بخش/كلي دانش خبرگان ،دانشكاران، مهندسان ،اقتصاددانان كارشناسان علوم طبيعي، انساني و … مديريت استراتژي، مالي ،كنترل منابع انساني دخيل در تشکيالت مديريت دانش استفاده‌كنندگان سيستم‌هاي دانش آموزش/توسعه سازماندهي ،آموزش كاركنان كارشناسان فناوري اطالعات و برنامه‌ريزي سيستم‌هاي دانش تيمهاي مديريت دانش تخصص الزم در ‌ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ براي اجراي موفقيت مديريت دانش ،داشتن تيم كاري منسجم و فعال ،مهم است و بايد كه اعضاي تيم دانش[ ،]1از همه سطوح سازمان انتخاب شده، همچنين داراي مهارت‌ها و تجارب مربوط به كار خود باشند (.)Civie 2000 مييابد كه تيم مديريت ،كامًال دريابد زماني مديريت دانش در سازمان تحقق ‌ مديريت دانش چيست ،چه كاري براي شركت مي‌تواند انجام دهد و چگونه در مييابد[ .]2براي استقرار تخصصي مديريت دانش در سازمان اجرا شده و تحقق ‌ سازمان ،به طيف وسيعي از زمينه‌هاي تخصصي و چندنظمه[ ]3نياز است ،لذا براي اين کار ،به متخصصان دانش ،يا افراد حرفه‌اي مديريت دانش[ ]4نياز است که بايد آنان را در يك تيم مديريت دانش ،گرد هم آورد .همچنين در اين گروه ،بايد شانزده زمينه تخصصي کلي ،وجود داشته باشد()Wiig 1999؛ ‏Knowledge crew .1 2ـ البته براي اعضاي اين تيم ،فراهم كردن فاکتور‌هاي مرتبط با خواست ،توان و امکان به عنوان پيش‌فرض الزم ،همواره بايد ايجاد شده ،وجود داشته باشد. [Multidisciplinary .]3 [Knowledge Management professionals (KMPs) .]4 مهارت‌هاي الزم براي افراد و گروه کاري مديريت دانش درجه تازهکLLارB ‌ : متوسط A : توانا: C حرفهايP: ‌ خبره: E مهارت در هدف‌ها ،جهت، مشيها خط ‌ فعاليتها و ‌ هدف و فرايندهاي مجاور شغلي ‌ مهارت در صنعت و بازار سازمان ‏E ‏D ‏C ‏A ‏B مديريت دانش مطلوب مهارت‌هاي تيمي مهارت د رمديريت پروژه مهارت در اطالعات، KBSو تكنولوژيها مهارت در فرآيند اجراي KMو اهميت‌ها نظريهها و علم مديريت روشهاي طراحي KMو ‌ استراتژيها طراحي سازمان و فرايند تغيير خلق دانش و يادگيري عوامل و تأثيرات فرهنگي و اجتماعي ‌ روشهاي ‌ انتقال دانش قابليتهاي دانش حرفه‌اي ()Wiig 1999 سبكهاي كاري دانشکاران و فعاليتهاي آنان مدلسازي و كسب دانش تجزيه و تحليل محيط وظيفه و مدل سازي روشهاي تجزيه و تحليل دانش نکاتی که می بایستی در پیاده سازی به آنها توجه شود ‏ ‏ ‏ محركها، ‌ بخشهاي مختلف :براي تعيين نيازها، ‌ درك احتياجات زيرساختها وغيره، مدلهاي دانش ]1[:براي يافتن آنکه چگونه افراد و ‌ استفاده از سازمانهاي دانش را کشف ،کسب ،ايجاد ،حفظ ،تسهيم ...و به كار ‌ اولويتها در اين ‌ ميگيرند .همچنين تعيين نمودن احتياجات و ‌ رابطه ،الزم است. كار با خود دانش :كسب كردن ،سازمان دادن ،به رمز درآوردن، سازمانيافته براي سرمايه فکري از راه ‌ گسترش دانش شخصي و بکارگيري دانش در ارائه محصوالت ،خدمات ،تكنولوژي يا كاربردهاي سيستمهاي مبتني بر دانش )Knowledge Base System (KBS ‌ ديگر در ].[2 نکاتی که می بایستی در پیاده سازی به آنها توجه شود 2 ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ درك اينكه چه چيزي شدني و مطلوب است درك رقبا و بازار درك قابليتهاي منابع موجود KM درك در دسترس بودن منابع KM درك چگونگي بكارگيري KMو تخصصي كردن درك قابليتهاي سازمان درك فوايد عمليات مربوطه هزينهها و احتياجات عمليات KM ‌ درك درك نيازهايسازمان ايدهها براي چيزي كه مي‌توانند و بايد انجام شود ،تا نتيجه ديدگاهها و ‌ ‌ مطلوب به دست آيد شود اعتقاد به انجام KMو ارزشمند بودن آن درخواست تغيير و قصد عمل كردن فرايند ذهني مديريت براي انتخاب و اقدام قاطع براي دنبال كردن مديريت دانش تنظيم برنامه و فعاليتهاي اجرايي مديريت دانش اجرا و اقدام جمع‌بندي ‏ موفقيت مديريت دانش ،در گرو تركيب و يکپارچه سازي مناسب ،مهارت‌هاي انساني ،فني و اقتصادي است و اين ويژگي‌ها ،نه تنها بايد در همه فعاليتهاي مديريت دانش وجود داشته باشند ،بلكه ‌ ميبايست در هر طرح منفرد ديگر نيز حضور يابند. ‌ آموزش ،بهترين راه براي آغاز تغييرات در سازمان است .سطح امكانات شبكه‌هاي انساني در سازمان بايد تغيير يابد و كار در همه طبقات سازماني انجام شود. جمع‌بندي ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ كار را بايد با دانش داراي ارزش باال آغاز كرد؛ نخست ،بايد يك طرح آزمايشي متمركز را آغاز کرد؛ بايد در چند جبهه فعاليت كرد (انسان ـ فرهنگ ،فناوري ،سازمان)؛ چارهجويي براي مشكالت را آن قدر به تأخير انداخت كه كار از كار بگذرد؛ نبايد ‌ سريعتر بايد از افراد سازمان كمك گرفت؛ ‌ هرچه يافتن افراد عالقه‌مند و مناسب در سازمان براي كمك گرفتن ،امري الزم است؛ سامانههاي اطالعاتي مي‌توانند به ايجاد زيربناي فناوري كمك كنند؛ ‌ ‏ مديريت منابع انساني مي‌تواند در تشويق كاركنان ،به استفاده و تسهيم شبكهها) مؤثر باشد؛ ‌ دانش و معرفي مراكز دانش (اشخاص ،گروه‌ها و بخش مالي و حسابداري مي‌تواند ،به درك چگونگي ارزشيابي دانش و تالش براي مديريت آن كمك كند. جمع بندی توجه با انسان ‏ ،يک سيستم انگيزشي مناسب به همراه سيستم ارزيابي ،جبران خدمت و پاداش در سطح فرد ،گروه و سازمان و سيستم آموزشي مناسب و نيز فراهم آوردن امکانات و ابزار الزم ،باعث مي‌شود تا منابع انساني در سازمان ،دانش خود را به صورت اثربخش کسب ،تسهيم و توسعه داده و به کار گيرند.  نکته آخر همچنين بايد به اين نکته توجه داشت که پياده‌سازي در مديريت دانش ،امري ضروري است ،ولي شرط کافي نيست؛ پياده سازي ،تنها آغاز کار است ،ولي اتمام کار نيست. ‌ مي توان گفت ،آنچه مهم است ،استمرار مديريت دانش در ‌ پهنه زمان است و اين امر ،تنها با استفاده از دانش‌هاي عمومي مديريت و مهندسي صنايع و دانش‌هاي خاص مديريت دانش نظير؛ آشنايي با مفاهيم ،مدل‌هاي مديريت دانش ،مديريت دارايي‌هاي ناملموس و نيز استفاده از تجربيات ديگر سازمان‌ها در اين زمينه و مهم‌تر از همه ،انطباق آن با سازمان مورد نظر به همراه مهندسي و چينش مناسب از انسان ،ساختار و فناوري ،امکان‌پذير خواهد شد. با تشکر از توجه شما

51,000 تومان