صفحه 1:
ا
oy
Dans
صفحه 2:
صفحه 3:
فلسفة وحی و پیام آوری
a
صفحه 4:
فلسفة وحی و پیام آوری ...
9
صفحه 5:
2 0 شوادة
صفحه 6:
صفحه 7:
هدف برانگیخته شدن آخرین فرستادةٌ الهى
.
صفحه 8:
' صورت و سیرت آخرین پیام آور الهی
صفحه 9:
صفحه 10:
صفحه 11:
استمرار پیامبری در پیشوابی
صفحه 12:
شناخت پیشوایان الهی ...
GO 1
صفحه 13:
3 شوایان |
شناخت پیشوایان الهی
صفحه 14:
نمونههای والای راهبری
صفحه 15:
جاودانگی پیشوایی برای استمرار هدایت الهی .
.
صفحه 16:
منابع برای مطالعه بیشتر
۰
لا
صفحه 17:
استاد محترم
جناب آقای دكتر قبولي
تهیه کننده
علیرضا ساغرچی
زيباترين و لطيف ترين جلوة بارش رحمت حق براي هدايت آدميان ،نش!!ان دادن راه رفتن ب!!ه س!!وي
بلنداي هستي و گشودن درهاي بهشت است .اين كار جز به ميمنت وحي و پيام آوري ممكن نيس!!!ت.
پيامبران آمدهاند تا انسان را از حضيض خاك به بلنداي افالك ببرن!!د و از جهنم حيوانيت ب!!ه بهش!!ت
انسانيت برسانند.
هم چنين داريم:
ِ« بَح ِّق َاُقوُل َلُك ْم َ ...و َما ُيَبِّلُغ َع ِن اِهلل َبعَد ُرُس ِل الَّس َم اِء ِاَبلا ّالَش ُر :به حق به ش!!ما ميگ!!ويم ...ك!!ه بع!!د از
پيام رسانان آسمان ،از طرف خدا جز بشر تبليغ نميكند (و حقايق الهي را به ديگران نميرساند)- ».
نهج البالغه ،خطبه 20
امير مومنان علي (ع) فرموده استَ« :بَعَث اُهلل ُرُس َلُه ِبَم ا َخ َّص ُه ْم ِب ِه ِمْن َوْح ِي ِهَ ،و َج َعَلُه ْم ُح َّج ًه َل ُه َع َلي
َخ ْلِقِهِ ،لَثَت ّالِج َب الُح َّج ُه َلُه ْم ِبَتْر ِك اِالْع َذ اِر ِاَلْيِهْم َ .فَد َع اُه ْم ِبِلَس اِن الِّص ْد ِق ِاَلي َس ِبيِل الَح ِّق :خدا پيامبرانش
را برانگيخت و وحي خود را خاص ايشان فرمود؛ آنان را حجت خود بر آفري!!دگانش نم!!ود ت!!ا ب!!راي
مردمان جاي عذري نمايند .پس ،به زباني راست ،آنان را ب!!ه راه ح!!ق خوان!!د - ».نهج البالغ!!ه ،خطب!!ة
144
از اين سخن امام (ع) نكات زير استفاده ميشود:
- 1خداوند ا زميان همه مردم ،كساني را برانگيخته است كه فرستادگاني از جانب او براي هدايت آنان باشند و هيچ ملتي بي بهره از
فرستادگان الهي نبوده است.
- 2پيام آوران الهي ،يكي پس از ديگري به سوي مردم آمده و راه هدايت را برايشان گشودهاند.
- 3انسان به طور فطري عاشق كمال مطلق است و خداوند از نوع انسان پيماني فطري گرفته است كه جز او را نپرستند ،اما عوام777ل
مختلفي چون :استكبار ،خودخواهي ،حرص ،تعلقهاي پست و وابستگيها بر اين فطرت سايه ميافكنن77د و آدمي مص77داق كمال را
اشتباه مي گيرد و به پيمان فطرت خود وفا نميكند.
- 4خداوند از سر رحمت گستردة خويش ،امكانات الزم را براي شكوفايي استعدادهاي انسان در جهت كمال مطل7777ق در اختيارش
گذاشته است ،از جمله :توان شناخت ،انديشه ،آزادي و اختيار ،اراده و جز اين ها ،انسان به عل77ل گون77اگون اين نعمت ها را ك77ه
راهگشاي او به سوي حقيقت هستي و سعادت اين جهاني و آن جهاني اند ،فراموش مي كند.
- 5 پيام آوران الهي با بياني روشن و داليلي آشكار با مردمان سخن مي گويند و حجت را بر آنان تمام مي نمايند.
- 6 پيام آوران الهي براي انجام دادن رسالت هدايت آدمي ،عقل انسان ها را – كه پيامبر دروني ايشان است – برمي
انگيزند و آن را از اسارت هوا و هوس ،آلودگي و ناپاكي ،باورهاي غلط و اعتقادات نادرست آزاد مي سازند ت777ا
انسان خود راه هدايت را برگزيند و با پيامبران همراه گردد.
- 7 پيام آوران الهي چشم آدميان را بر نشانه هاي قدرت خدا مي گشايند تا انسان در برابر عظمت حق سرتسليم سايد
و به حق تن دهد.
پيام آوران الهي با وجود اختالفات فرعي و ظاهري ،روح پيامش يكي بوده و وابسته به مكتب واحدي
بوده اند .اين مكتب با توجه به استعداد جوامع بشري ،به تدريج مراحلي را طي كرده تا به صورت
مكتبي كامل و جامع براي هدايت هميشگي بشر و پاسخ به نياز انسان عصر خاتميت به دين عرضه شده
است.
ِ« الي َان َبَع َث اُهلل ُس ْبَح اَنُه ُمَح َّم دًا َرُس وَل اهللَ ،ص َّلي اُهلل َع َليِه و آِلِه ،النَج اِز ِعَد ِتِهَ ،و َتَم اِم ُنُب َّو ِتِه :تا آن كه
خداي سبحان ،محمد (ص) را برانگيخت براي اين كه وعدة خود را انجام دهد و پيامبري را به آن
حضرت ختم نمايد».
-نهج البالغه ،خطبة 1
وعدة حق الهي اين بوده است كه لطف خود را بر آدميان تمام كند و آخرين پيام آور خود را با دينيكامل براي هدايت همه مردمان ،گشودن درهاي آسمان و راهنمايي آدميان به سوي كمال شايستهشان
برانگيزد.
پيامبر اسالم (ص) – اخرين فرستادة الهي -با هدف هدايت همه مردمان به واسطة كتابي جاودان
برانگيخته شد.
َ« فَبَع َث اُهلل ُمَح َّم دًاَ ،ص َّلي اُهلل َع َلْيِه َو آِلِهِ ،باْلَح ِّق ِلُيْخ ِر َج ِعَباَد ُه ِمْن ِعَباَد ِه اَالْو َثاِن ِاَلي ِعَباَد ِتِهَ ،و ِمْن َط اَع ِه
الَّش ْيَط اِن ِاَلي َط اَع ِتِهِ ،بُقرآٍن َقْد َبِّيَنُه َو َاْح َك َم ُه :پس خدا ،محمد (ص) را به حق برانگيخت تا بندگانش را
از پرستش بتان برون آرد و به عبادت او درآورد ،و از پيروي شيطان برهاند و به اطاعت خدا كشاند؛ به
واسطةقرآني كه قوانين و راهنماييهايش را روشن و استوار فرمود، ».خطبة 147
اساس رسالت پيامبر اكرم (ص) آن است كه انسان را ا زهر نوع بت پرستي چون :غير خدا پرستي،
قدرت پرستي ،شهوت پرستي ،گروه پرستي و ديگر صورتهاي بت پرستي ،و نيز از اطاعات هر آنچه
آدمي را از خدا دور مي سازد ،از روابط شيطاني و گمراهيها نجات بخشد و به همان آستان هدايت
رهنمون سازد.
پيام اكرم (ص) كه خود بهترين صورت وسيرت را داشت ،به زيباترين صورت و با نيكوترين سيرت
مردمان را به هدايت خواند و راهي را كه خود رفته بود ،براي نجات آدميان ترسيم نمود.
علي (ع) در توصيف صورت و سيرت آن حضرت فرمود:
َ« ح َّتي َبَع َث اُهلل ُمَح َّم دًاَ ،ص َّلي اُهلل َع َلْيِه َو آِلِهَ ،ش ِهيدًا َو َبِشيرًا َو َنِذيرًاَ ،خ ْيَر الَبِر َّيِه ِطْفًالَ ،و َاْنَج َبها ُك ْه ًال،
َو َاْط َه َر الُم َط َّه ِريَن ِشيَم ًه َ ،و َاْج َو َد الُم سَتْم َط ِريَن ِديَم ًه :تا اين كه خدا محمد(ص) را برانگيخت،
گواهي دهنده ،مژده رساننده ،بيم دهنده و بهترين آفريدگان ،آنگاه كه خردسال بود ،و كريمترين
و برگزيدهترين آنان ،هنگامي كه كهن سال بود؛ پاكيزهتر پاكيزگان در خلق و خوي و گاه
بخشش ،ابر ،برابر دستش خشك مينمود» - .همان ،خطبة 105
پيام اكرم (ص) جلوة كامل رحمت و بخشش خداوندي بر مردمان بود .او با گذشت و بزرگواري،
لطف و مهرورزي و استقامت و پايداري چونان طبيعي حاذق و دلسوز به مداواي دلهاي گمراه و
گمگشته و مردمان خسته و فرورفته در ظلمت و نكبت اهتمام كرد و زنجيرهاي اسارت را گشود
و راه پرواز و تعالي را ترسيم نمود.
با قطع وحي و ختم نبوت ،نياز آدمي به هدايت و رهبري الهي پايان نميپذيرد؛ زيرا طي طريق تعالي و
سير به مقصد كمال در زندگي ،در همراهي با شيوايي ،هدايت يافته و هدايتگر به درستي ميسر ميشود.
پيشوايي كه اين راه را خود طي كرده باشد ،عالم ترين كس پس از پيامبر اكر (ص) به قرآن كريم و
تواناترين شخص در تداوم بخشيدن به رسالت و تحقق ديانت باشد.
علي (ع) در توصيف خاندان پيامبر (ص) و جانشينان آن حضرت فرموده است:
ُ« ه ْم َمْو ِض ُع ِسَّر ِهَ .و َلَج ُا َاْم ِرِهَ ،و َع ْيَبُه ِعْلِمِهَ ،و َموِئُل ُح ْك ِمِهَ ،و ُك ُه وُف ُك ُت ِبِهَ ،و ِج َباُل ِديِنِهِ ،بِهْم َاَقاَم اْنِح َناَء َظ ْه ِرِهَ .و
َاْذ َه َب اْر ِتَع اَد َفَر اِئِص ِه؛ راز پيامبر بدانها سپرده شده است ،و هر كه آنان را پناه گيرد ب77ه ح77ق راه بردهاس77ت.
مخزن علم پيامبرند و احكام شريعت او را بيانگر .قرآن و سنت نزد آنان در امان ،چون ك77وه افراش77ته دين را
نگهبان ،پشت اسالم بدانها راست ،و ثابت و پابرجاست ».همان خطبة 2
در اين سخن ،هشت نكته مطرح شده است.
-1اوصياي پيامبر (ص) حامل اسرار الهياند .از اين رو ،ميتوانند با رهبري اليه ،هدايت و تدبير امور مردمان
را عهده دار شوند.
-2آنان پناهگاه امور الهياند .مردم پس از پيامبر بايد به ايشان پناه ببرند و حق را نزد آنان بجويند.
- 3علومي كه براي هدايت بشر الزم است ،از طريق پيامبر به اوصياي آن حضرت رسيده است.
-4آنان مرجع دين و بيانگر آنند
-5قرآن و سنت با آنان سالمت ميماند.
-6پيشوايان معصوم ماية استواري دين و پابرجايي هدايتند.
-7قامت دين با آنان راست ميماند.
-8با آنان انحرافها از دين زدوده ميشود و مسير كمال به درستي طي ميگردد.
دري كه پيامبر اكرم (ص) براي هدايت بشر گشود و راهي كه آن حضرت براي نجات بشر هموار نمود ،با
وجود اوصياي او و انديشه و راه و رسم ،و جهت دهي ايشان تداوم مييابد ،و آن ك77ه خواهان راه راس77ت و
كوتاه است ،به آنان پيوند خورده است.
َ« و َنْش َه ُد َاْن َال ِالَه َغ ْيُر ُه َ ،و َاَّن ُمَح َّم دًا َع ْبُد ُه َو َرُس وَلُه َ .اْرَس َلُه ِبَاْم ِرِه َص اِدعًاَ ،و ِبِذ ْك ِرِه َناِطقًاَ ،ف َاَّد ي َاِمينً77اَ ،و َمَض ي
َر ِشيدًاَ .و َخ َّلَف ِفْيَنا َر اَيَه الَح َّق َ .مْن َتَق َّد َمَه ا َمَر َق َ ،و َمْن َتَخ َّلَف َعُنَه ا َز َه َق َ ،و َمْن َلَز َمَه ا َلِح َق :گواهي ميدهيم ك77ه
خدايي جز او نيست ،محمد (ص) ،بنده و فرستاده اوست .او را فرستاد تا فرمان وي را آشكارا برساند ،و ن77ام
او را بر زبان براند .او ظيفة پيامبري را به امانت گزارد و رستگارانه جهان را پشت سر گذارد و نشانة ح77ق را
ميان ما بر جا نهاد .كسي كه از آن پيش افتد ،از دين بيرون است ،آنكه پس ماند ،تباه و سرنگون است و آن
كه همراهش باشد ،با رستگاري مقرون است».
ي ما از تاريكي .در آمدي77د و ب77ه
ِ« بَنا اْهَتَد ْيُتْم ِفي الَّظ ْلَم اِءَ ،و َتَس َّنْم ُتُم الَع ْلَياَء َ ،و ِبَنا اْنَف َج ْر ُتْم َع ِن اِّس َر اِر :به راهنماي
بلنداي برتري برآمديد و از شب تاريك برون گشتيد ( و به سپيدة روشن درون شديد)».
درهاي هدايت الهي پس از پيامبر اكرم (ص) با وجود اوصياي آن حضرت گشوده ميماند ،اما مهم آن
است كه انسان اين حقيقت را دريابد و بداند كه آنان نزديكترين كسان ب77ه پيامبر ،وارثان علم او و
بيان كنندگان حقايق دين و احكام آن و ادامه دهندگان راه پيامبرند.
َ« نْح ُن الِّش َع اُر َو اَالصحاُب َ ،و الَخ َز َنُه َو اَالبَو اُب ؛ َو َال ُتْو َتي الُبُي وُت ِاَّال ِمْن َاْبَو اِبَه ا:ماييم خصاگان و ياران
(پيامبر) و گنجينهها و درها(ي شهر دانشاو)؛ و به خانهها جز از درهاي آن دريايند»
شناخت پيشوايان الهي ،شناخت پيامبر و پيروي از آنان ،دنبال كردن راه رس77ول خداس77ت .از اين رو،
شناسانيدن آنان حجتي براي همه خواستاران حق استف تا با پيروي از ايش77ان ،راه رسالت را اس77تمرار
بخشند و در جهت اهداف سعادت بخش آن گام زنند.
چرا پيامبر بزرگ اسالم ،و پس از او ،اميرالمومنين و فرزندان بزرگوارشان ،آل محم77د (ص) را چ77نين
ميستايند و بيش از اندازه مي شناسانند؟ آيا از سر خودخواهي و خانواده دوستي است ،يا هدفي ديگر را
دنبال ميكنند؟
در پاسخ بايد گفت كه آنان پيامبر و حق را شناساندند ،پرچم گسترش حق را بر دوش گرفتند و در كنار حق
ايستادند ،به گونهاي كه خود نمود حق شدند؛ سراسر وجود ،رفتار و انديشة آنان با حق در آميخت ،طوري كه
جدا كردن آنان از حق و دور كردن حق از آنان امكان پذير نميباشد.
بديهي است كه چنين كساني با دشمنيهاي بسيار رو به رو ميشوند .سپاه باطل براي چيره ش77دن ب77ر جهان،
چارهاي جز كنار زدن حق و پوشيدن جامة حق و رياكاري ندارد .از اين رو ،پيامبر 0ص) و خاندانش پيوس77ته
كوشيدهاند اين خاندان را بشناسانند ،نشانيهاي آنان را بدهند ،تا به مدعيان حق و اهل باطل كه جامة حق ب77ر
تن كردهاند ،اشتباه نشوند و راه بر مدعيان دروغين ببندند .اگر چه حقشان پيوسته پايمال ش77ده اس77ت ،ليكن
همين وصف كردنها و شناساندنها ،حجتي است براي همه خواستاران حق ،و بر همه كساني كه ميخواهن77د
حق جويان را به شبهه بيندازند.
انسان در سير به كمال مطلق ،پيوسته نيازمند راهبري كمال يافته است .از ميان همه انسانهاي برجسته و
كمال يافته ،دوازده شخصيت به قلة كماالت انساني رسيده و پس از پيامبر اكرم (ص) مسئوليت راه
بردن بشر به قلههاي واالي انساني را بر عهده دارند .ميان هم77ه س77تارگان درخش77ان آس77مان انسانيت،
دوازده ستاره كه درخشانترينند ،راهنماي انسان سرگشته به سوي حقيقت هستياند و هيچ كس با آنان
قابل قياس نيست.
َ« ال ُيَقاُس ِبآِل ُمَح َّم ٍدَ ،ص َّلي اُهلل َع َلْيِه َو آِلِهِ .من هِذِه اُال َّمِه َاَح ُد َ ،و َال ُيَس َّو ي ِبِهْم َمْن َج َر ْت ِنْعَم ُتُه ْم َع َلْيِه َاَبدًا.
ُه م َاَس اُس الِّد يِن َ ،و َع َم اُد الَيِقيِن ِ .اَلْيِهْم َيِفيُء الَغ اِلي ،و ِبِهْم َيْلَح ُق الَّتاِليَ ،و َلُه ْم َخ َص اِئُص َح ِّق الِو اَل َيِهَ ،و
ِفيِهُم الَو ِص َّيُه َو الِو َر اَثُه :از اين امت كسي را با خاندان رسالت همپايه نتوان پنداشت و هرگز نميتوان
پروندة نعمت ايشان را در رتب آنان داشت ،كه آل محمد (ص) پاية دين و ستون يقينند .هر كه از حد
در گذرد ،به آنان بازگردد و آن كه واماند ،به ايشان پيوندد .حق واليت خاص ايشان و ميراث پيامبر،
مخصوص آنان است».
رسالت پيامبر اكر (ص) براي هدايت بشر محدود به زمان و مكان نيس77ت ،بلك77ه جاودان اس77ت .اين
جاودانگي به واسطة قرآن كريم و هادياني معصوم كه اوصياي پيامبرند ،تحق77ق ميياب77د .دوازده س77تارة
هدايت الهي ،يكي پس از ديگري زمامدار اين هدايت ميشوند تا اين كه به توسط آخرين ايشان حق به
تمام معنا ظهور كند ،انسان در پرتو او به باالترين كمال اليق خود برسد و آرزوهاي ديرين بشر ب77راي
عدالت و معنويت تحقق يابد.
َ« ااَل ِاَّن َمَثَل آِل ُمَح َّم ٍدَ ،ص َّلي اُهلل َع َلْيِه َو آِل ِهَ ،ك َم َث ل ُنُج وِم الَّس َم اِء ِاَذا َخ َو ي َنْج ٌم َطَل َع َنْج ٌم َ .فَك َاَّنُك ْم
َقْد َتَك اَمَلْت ِمَن اِهلل ِفيُك ُم الَّص َناِئُع َ ،و َاراُك ْم َما ُك ْنُت ْم َتاُم ُلوَن :همان77ا مثل آل محم77د (ص) ،ب77ه س77تارگان
آسمان ماند ،اگر ستارهاي فرو شود ،ستارة ديگر برآيد .گويي خدا نيكويي خود را در حق شما به كمال
رسانده و آنچه را آرزو داريد ،به شما نمايانده است».
-1 آموزش نهج البالغه ،سيد محمد مهدي جعفري
-2 انواري از نهج البالغه ،محمد جعفر امامي
-3 امامت در نهج البالغه ،محمد تقي شريعتي