چارچوب ظرفیت نظری – visionary capacity framework
اسلاید 1: چارچوب ظرفیت نظریvisionary capacity frameworkMGTools.ir
اسلاید 2: عنوانچارچوب ظرفیت نظرینوعمدلمراحل استفادهتجزیه و تحلیل/ طراحی/ بازنگریموضوعرهبری و مدیریت / استراتژیسطحفردیپیچیدگیمتوسط
اسلاید 3: در سال 2015، راب جانگ دییونگ؛ استراتژیست رفتاری و مربی اجرایی مشهور جهانی، چارچوب ظرفیت نظری را در طی 8 سال بررسی درباره رهبری و شکل نگرش منتشر نمود.از رهبران ارشد انتظار میرود که آینده را پیشبینی کرده و جهت، مفهوم و الهامی را به مشتریان، کارکنان، عرضهکنندگان و دیگر ذینفعان سازمان خود القا نمایند. چشماندازهای قانعکننده و قدرتمند مسیر رو به جلو، کشش تخیل، به چالشکیدن وضع موجود، در همشکستن پارادایمهای موجود، حمایت از تجهیز و نیرو بخشیدن را نشان میدهد.این چارچوب نشان میدهد که رهبران چگونه میتوانند ظرفیت نظری خود را رشد دهند. که شامل دو بعد مستقل از یکدیگر است:1-توانایی دیدن چیزهای اولیهنشانههای اولیه تغییر اغلب به عنوان اختلال تصادفی یا سیگنالهای هشدار دهنده ضعیف آشکار میشود، و اغلب در حاشیه توجه فردی است و صراحت کمتری در ماهیت تغییر بازی به نسبت وقتی که زمان میگذرد، دارد. برای بالابردن ظرفیت نظری، رشد دادن توانایی توجه به علائم اولیه و به رسمیتشناختن تاثیر بالقوه آنها ضروری است.2-توانایی متصلکردن نقاطایجاد یک فهم منسجم از آینده با کار سازنده و هوشمندانه بر روی پیچیدگی آینده چندوجهی و چندبعدی بدست میآید. این فهم به یک داستان صوتی درباره «تصویر بزرگتر» تبدیل شده است.بنابراین، بعد نخست درباره یک چشم است برای جزییات، و دومین بعد درباره یک نگرش چندوجهی است. این دو بعد منجر به چهار الگوی متفاوت از رهبران نظری میشود:پیرونه در توجه اولیه خوب است و نه مهارت ایجاد و ارتباط یک داستان منسجم از بینشهای متنوع از احتمالات آینده را دارد. چشمانداز یا وجود ندارد، به صورت ضعیف توسعه یافته و شکل مشخصی ندارد، یا فاقد انسجام است. پیرو ممکن است یک مدیر عالی یا حرفهای باشد، اما عموما فاقد الهام و همچنین توانایی برای حرکتدادن نوآوری، سوخت تازه برای دستیابی به ایدهها یا کمک به دیگران برای غلبه بر موانع ذهنی برای رفتن به ماورای واقعیت فعلی است.متمایل به جهشیک توانایی به خوبی توسعه یافته برای دیدن چیزهای اولیه در هماهنگی با ایدههای نوظهور دارد، و تمایل به پذیرش تغییر واقعیتها دارد. آنان الهامبخش هستند و داستانسرایان زودگذری در مورد موفقیتهای پیشگام کسب و کار میباشند، اما در هماهنگی بینشهای مرحله اولیه با یک داستان منسجم که توجیهکننده پیگیری یک راهبرد فعالانه باشد، ضعیف هستند. متمایلان به جهش برای یافتن تعادل مناسب میان اختلافات بنیادین محتمل و واقعیت کنونی، حداقل در مورد آیندهای که قابل پیشبینی است، مشکل دارند.
اسلاید 4: تاریخشناسعملکرد ذهنی قدرتمندی برای هماهنگی و منطق داشته، و بنابراین تمایل کمتری به ناپیوستگیها یا دیگر منابعی که یک تصویر منسجم را میشکنند (مانند یک متمایل به جهش) دارد. تمرکز آنان بر روی ارتباط برقرارکردن با واقعیت فعلی بوسیله همگرایی وقایع گذشته با یک چشمانداز سازگار منطقی است. آنها در پیوندزدن نقاط و بافتن یک داستان منطقی مهارت دارند. این الگو تمایل به استناد به الگوها، حقایق و ارقام دارد و از روشهای واقعیت فعلی که منسجم و عمدی هستند، هیجانزده میشود، اما تمرکز آنها بر گذشته واقعی بیشتر از آینده تخیلی و نامشخص است. تاریخشناس در تشخیص منشاء علائم اولیه و اینکه چگونه اینها میتوانند به صورت بالقوه تغییردهنده بازی شوند، ضعیف است.الهامبخشترکیبی از هر دو قابلیت: دیدن اولین نشانههای تغییر در افق، و ادغام اینها به چشماندازی بزرگتر. الهامبخش در برابر هر روند زودگذر، خوشبینانه نمیجهد و خطرات متمایل به جهش را نداشته، همچنین منفیبافی و واقعیتگرایی بیش از حد یک تاریخشناس را ندارد. الهامبخش با توجهی آیندهمحور، نیاز برای یک آینده فوری را با آگاهی از خطرات ذاتی بیش از حد خوشبین یا بدبین شدن، متعادل میسازد.مسیر ظرفیتسازیهر دو توانایی دیدن چیزهای اولیه و اتصال نقاط، نیازمند تعدادی از مهارتهای رهبری و گرایشهای مشترک هستند: هر دو بعد آیندهمحور، ساختهشده در حول تصور و خیال، اکتشافی، پیشبینی و تعامل مثبت با عدم قطعیت بوسیله کنجکاوی، تفکر باز و بازیگوشی افزایش یافته است.این دو توانایی در سه روش تفاوت دارند:1-رابطه درمقابل پیامدتوانایی دیدن تغییر اولیه بستگی به قضاوت در مورد علائم ظعیف بر اساس رابطه آنها دارد. تلاش خاصی برای شناسایی وقایعی که علائم اولیه تغییر در گذشته بودند، مورد نیاز است. با این وجود، توانایی اتصال نقاط بر پیامدهای وقایع تغییریافته متمرکز میشود. این توانایی ایدههای تولیدشده را بواسطه توانایی توجه به علائم اولیه میگیرد، علائم را میسنجد و آنها با عوامل مهم دیگر از قبیل محدودیتهای نقاط قوت سازمانی ادغام کرده و علائم منطقی سازگاری ایجاد میکند.2-تمرکز بر جزییات در مقابل تمرکز بر نگاه چندوجهیتوانایی دیدن چیزهای اولیه نیاز به توجه دقیق به جزییات دقیق دارد، نیاز به فیلترکردن علائم از اختلالات، تمرکز بر یک و شاید چندین علامتی که بصورت کلی غیرقابل تشخیص است. با این حال، توانایی ایجاد یک داستان منسجم، نیاز به نگاه چندوجهی دارد. یک نگاه کلی، از توجه به جزییاتی که میتوانند پیامدهای تحولات متنوع و اتصال آنها به یک داستان منطقی و قانعکننده را بفهمانند، ممانعت میکند.
اسلاید 5: 3-خطرپذیری در مقابل خطرگریزیتوانایی شناسایی تغییر نیازمند حالت چالشبرانگیز و ریسکپذیر است. که شامل پرسش در مورد واقعیت فعلی و جستجو ورای قواعد عادی است. توانایی اتصال نقاط، محافظهکارتر و ریسکگریزتر است، از آنجا که یک تصویر منسجم بزرگتر مطلوب است. بنابراین، تمرکز حواس در مورد حالت انتخابی نیاز به اتخاذ اولویتی بیش از شانس و نگرشی جذاب، اما بشدت متفکرانهتر از تغییرات اولیه شناساییشده، دارد. برقراری تعادل میان این دو توانایی هنر واقعی نگاه رو به جلو است.به عنوان یک رهبر، توانایی پیشبینی بهتر آینده، روشنگری و الهامبخشی بیشتر در صحبت در مورد آینده، از طریق کار مداوم و آگاهانه رشد مییابد. ساختن نگرش در دسترس و عملی است برای آن علاقهمندانی که با دستیابی به چشمانداز آینده، پیشرو و الهامبخش دیگران هستند.
اسلاید 6: ابزارهای مرتبطپنج وظیفهی مدیریت five functions of management ده نقش مدیریتی ten managerial roles مزایاساختن چشمانداز مهارتی است که در دسترس همه است. چارچوب توسعهای فرد را قادر میسازد که مناطقی را که لازم است فعالیتی برای ایجاد و یا حفظ توانایی و شایستگی انجام پذیرد، تعیین نماید.این دو توانایی میتواند از طریق فنونی خاص توسعه یابد. توانایی دیدن چیزهای اولیه میتواند با استفاده از تکنیک FuturePriming توسعه یابد. توانایی اتصال نقاط میتواند با به کارگیری چندین تکنیک آیندهنگاری مانند برنامهریزی سناریو درگیر شود.بسیاری از متفکران رهبری شکلگیری چشمانداز را مهارتی کلیدی برای رهبران شرکتی توصیف مینمایند. چارچوب ظرفیت نظری راهنمایی عملی را برای توسعه این مزیت ضروری رهبری ارائه میدهد.مدل ظرفیت نظری برای آن دسته افرادی که از طریق چشمانداز رهبری میکنند یا تمایل به آن دارند، راهنمایی ارائه میدهد. این توانایی مستقل از خصوصیات شخصیتی از قبیل جاذبه و گیرایی است؛ جاذبه متفاوت از چشماندازی منسجم و نیرومند برای هدایت تغییر است.هدف مدل تولید نتایج واقعبینانهتری نسبت به پیروی خوشبینانه است. یادآوری این نکته مهم است که اغلب زمان برای ساختن و منعکسکردن یک چشمانداز در دسترس است. برای نخستین بار بالارفتن یا شروع شدن روندهای جدید به نسبت سادهبودن گروهی اولیه از عوامل تغییر که آینده را شکل میدهند، اهمیت کمتری دارد.اتصال مسئولانه نقاط به یک تصویر بزرگتر از طریق استفاده از چندین تکنیک (مانند برنامهریزی سناریو) ارتقا یافته و خطرات رفتاری خودرایی و بیبصیرتی چارچوبی را کاهش میدهد.
اسلاید 7: کاربردهااین مدل چارچوبی را برای تقویت و توسعه ساختن چشمانداز توسط رهبر سازمان ارائه میدهد.این مدل با معرفی دو بعد اساسی در ساختن چشمانداز گروهبندیهای مختلفی را ارائه داده و سپس توصیههای عملی برای تقویت متناسب هر دو بعد ارائه میدهد.معایبزمانبندی حرکتهای راهبری آغازین به منظور دستیابی به یک مزیت راهبردی متمایز بسیار سخت حفظ میشود برای رسیدن به: بسیار زود به معنای عدم حمایت است؛ بسیار دیر به معنای آن است که یا درگیر عقل قراردادی شده است، و یا بدتر اینکه محیط تغییر کرده است که تنها راهبرد جبران عقبماندگی باقی میماند.این چارچوب هیچ تضمینی ارائه نمیدهد که بتوان از مشکلات تصمیمگیری کلاسیک مانند فکر گروهی اجتناب کرد. رهبران مسئول در فرآیندهای تصمیمگیری خود مقدمهسازی منظمی از دیدگاههای مخالف میگنجانند.این چارچوب بر دیدگاه شخصی رهبر در مورد کسب و کار تمرکز دارد و بر روی تولید و اجرای دیدگاه یک شرکت تمرکز ندارد.این چارچوب عمل/توسعهمحور است نه مفهوممحور.
اسلاید 8: زماننیروی کاردانشهزینهمنابع مورد نیاز
اسلاید 9: MGTools.irبرای کسب اطلاعات بیشتر به وبسایت امجیتولز مراجعه نمایید...
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.