چرخه حیات سازمان
اسلاید 1: تئوری های مدیریت پیشرفته چرخه حیات سازمانAdvanced Management Theories1
اسلاید 2: چرخه حیات سازمانیکی از مفاهیم مرتبط با موضوع رشد سازمانها، چرخه حیات آنها ست. روزی که متولد می شوند، رشد می کنند و سرانجام از بین می روند.مراحل رشد سازمان:1- مرحله کارآفرینی:2-مرحله اشتراک مساعی(همکاری کروهی)3-مرحله رسمی شدن4- مرحله تدبیراندیشیAdvanced Management Theories2
اسلاید 3: 1- مرحله کارآفرینی و بحران آنبنیانگذاران یک سازمان افرادی مبتکر، نوآور و خلاق هستند که تمام نیروی خود را صرف امورفنی، محصول و فروش(بازاریابی) می کنند. اعضای آن ساعات طولانی کار می کنند، کنترل تنها از طریق مدیر و سرپرست سازمان که صاحب آن هستند اعمال می گردد. منشاء رشد یک نوع محصول یا خدمت جدیدی است که ارائه می شود. نوع بحران - نیاز به رهبری: مدیریت با مسائل زیادی باید در هنگام آغاز کار دست و پنجه نرم کند. بنیانگذران بیشتر علاقه دارند به محصول خود بیندیشند و علاقه ای به ارائه روشهای موثد مدیریت ندارند یا حداقل از آن غافلند. واگرسازمان رشد کند احتمالا به گِل خواهد نشست مگر مدیری توانا و لایق استخدام کنند.Advanced Management Theories3
اسلاید 4: 2- مرحله اشتراک مساعی(همکاری گروهی) و بحران آناگر بحران مرحله قبل حل شود سازمان دارای یک سیستم مدیریتی کارآمد خواهد بود. در نتیجه هدف ها و مسیر مشخص شده، دوایر سازمانی تشکیل می شود و در نتیجه سلسله مراتب اداری، شرح وظایف و تقسیم کار در پی خواهد داشت.کارکنان به نوع ماموریت و وظیفه خود آشنا می گردند و در راه موفقیت سازمان ساعت های زیادی با دیگران صمیمانه همکاری می کنند. هر عضوی خود را جزئی از مجموعه می داند، ارتباطات و کنترل غیررسمی است ولی اندکی از سیستم رسمی هم پدیدار می گردد.نوع بحران- نیاز به تفویض اختیار: همگام با رشد سازمان کارکنان رده پایین سازمان متوجه می شوند در یک چارچوب قرار گرفته و در خواست استقلال و خودمختاری بیشتری دارند. از طرف دیگر مدیران رده بالا در محیط کاری خود از نوعی اعتماد به نفس بهره مند برخودارند و حاضر نیستند مسئولیت و اختیارات خود را به دیگران واگذار کنند که باعث بوجود آمدن بحران می گردد.Advanced Management Theories4
اسلاید 5: 3- مرحله رسمی شدن و بحران آناین مرحله مستلزم تلفیق دیدگاهها، اعمال، مقررات، روشها و اجرای سیستم کنترل است. ارتباطات ضعیف و بیشتر جنبه رسمی دارد. نیروهای ستادی هم به سازمان می پیوندند. برنامه ریزی، تعیین خط مشی و استراتژی سازمان دغدغه اصلی مدیر می شود و فعالیتهای سازمان به مدیران میانی واگذار می شود. برای بهبود هماهنگی، گروهها یا واحد ها بوجود می آید. کم کم سیستم های انگیزشی بوجود می آید. نوع بحران- دیوان سالاری افراطی: افزایش سیستم و برنامه ها مانع ایجاد کارها می شود و جلو رشد سازمان را می گیرد. زیرا سازمان بیش از حد درگیر مسائل رسمی و اداری شده و مدیران میانی از دست دخالتهای مزاحم و مشاوران بی مسئولیت به ستوه می آیند. نوآوری و خلاقیت منتفی می شود. وضع به گونه ای می رسد که به نظر می رسد سازمان بیش از حد بزرگ و پیچیده شده و نمی توان حتی با اجرای برنامه های رسمی هم آن را اداره کرد.Advanced Management Theories5
اسلاید 6: 11/5/20216
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.