کمک های اولیه
در نمایش آنلاین پاورپوینت، ممکن است بعضی علائم، اعداد و حتی فونتها به خوبی نمایش داده نشود. این مشکل در فایل اصلی پاورپوینت وجود ندارد.
- جزئیات
- امتیاز و نظرات
- متن پاورپوینت
برچسبهای مرتبط
- اصول کمک های اولیه
- پاورپوينت کمک های اولیه
- پاورپوینت
- پاورپوینت آماده
- پاورپوینت رایگان
- تنفس مصنوعی
- دانلود پاورپوینت
- دانلود پاورپوینت آماده
- دانلود پاورپوینت رایگان
- روش احیای قلبی
- روش احیای قلبی - تنفسی
- روش های تنفس مصنوعی
- روش های مختلف تنفس مصنوعی
- طريقه گرفتن نبض
- مسئولیت های امدادگر
- هدف های كمک های اوليه
- وسايل كمک های اوليه
کمک های اولیه
اسلاید 1: 1کمک های اولیهدكتر ابوالفضل فراهانی
اسلاید 2: 2کمکهای اولیه انتشارات دانشگاه پیام نور رشته تربیت بدنی تالیف: دکترابوالفضل فراهانی دانشیار دانشگاه پیام نور
اسلاید 3: 3فصل اوّل كلياتي دربارة كمكهاي اوليه، وسايل كمكهاي اوليه، و مسئوليتهاي امدادگر هدف مرحلهايآشنايي با تعريف، اهداف، و ضرورت كمكهاي اوليه، وسايل كمكهاي اوليه و مسئوليتهاي امدادگر هدفهاي آموزشي رفتاريكمكهاي اوليه را تعريف نماييد. سه هدف عمده كمكهاي اوليه را ذكر نماييد. اهميت كمكهاي اوليه را شرح دهيد. بدانيد كه در برخورد با مصدوم چه بايد كرد. با مسئوليت و نقش امدادگر در يك حادثه آشنا شويد. محتويات جعبه كمكهاي اوليه و طرز نگهداري آن را بدانيد. 1-1 تعريف كمكهاي اوليهكمكهاي اوليه فعاليتهايي هستند كه بعد از بروز حادثه و صدمه براي بيمار انجام ميشود تا درد و اضطراب بيمار و عواملي كه منجر به مرگ يا بروز صدمات بيشتر ميشود كاهش يابد.
اسلاید 4: 41-2 هدفهاي كمكهاي اوليهكمكهاي اوليه با سه هدف عمدة زير اجرا ميشود: الف) نجات جان مصدومب) جلوگيري از بدتر شدن حال مصدومج) بالا بردن احتمال بهبودي مصدوم 1-3 ضرورت و اهميت دانش كمكهاي اوليه بين افراد يك تا سي و هشت سال حوادث علت اصلي مرگاند. در سنين بعدي نيز همچنان حوادث يكي از علل مرگ و معلوليتاند. توجه به اين نكته ضرورت فراگيري كمكهاي اوليه را براي هر فردي در اجتماع مسلّم ميسازد. در حادثه گاهي حيات فرد به دقيقهها و حتي ثانيهها بستگي دارد و از اين روست كه در دسترس بودن فردي مطلّع و ماهر در امر كمكهاي اوليه ممكن است از مرگ يا شدت صدمه جلوگيري كند.
اسلاید 5: 5فراگيري كمكهاي اوليه از سه بُعد حائز اهميت است: الف) كمك كردن به ديگران . با مطالعه و فراگيري كمكهاي اوليه، شخص آمادگي پيدا ميكند تا افراد آسيب ديده را ياري كند، به آنها تعليمات و دستورات لازم را در خصوص كمكهاي اوليه بدهد و كاري كند كه تلقي و طرز فكر آنها دربارة ايمني معقول و منطقي باشد. هيچ رضايتي بالاتر از آن نيست كه يكي از افراد خانواده يا همكار يا حتي بيگانه را از رنج كشيدن رهايي دهيم و يا زندگي آنها را نجات بخشيم. ب) خودياري . وقتي فردي آمادگي كمك به ديگران را ميآموزد، در موقع ناخوشيهاي ناگهاني يا ضايعات و حوادث بهتر ميتواند از خود مراقبت كند. حتي هنگامي كه حال عمومي او در سلامت كامل نيست، حداقل ميتواند ديگران را در انجام اقدامات صحيح به نفع خود راهنمايي كند. ج) آمادگي براي مقابله با صدمات و حوادث . كمكهاي اوليه در مواقع بروز حوادث بزرگ و غيرمترقبه، مانند وقوع زلزله و در زماني كه خدمات بيمارستاني و پزشكي محدود است و يا در دسترس نيست، اهميت ويژهاي دارد
اسلاید 6: 61-4 راهنماييهاي عمومي در كمكهاي اوليه چنانچه كمكهاي اوليه انجام ميدهيد، ممكن است با موقعيتهاي دشوار روبرو شويد; تصميمات و اقدامات شما ممكن است برحسب شرايطي كه موجب بروز حوادث ناگهاني شدهاند، برحسب عدة افراد مبتلا يا درگير در حادثه، محيط حادثه، فراهم بودن يا نبودن تجهيزات و نيز وسايل زخمبندي فوري و امكان ياري گرفتن از ديگران تغيير كند. بايد آنچه را كه دربارة كمكهاي اوليه آموختهايد با شرايط موجود سازش دهيد يا برحسب موقعيت از يك روش ابتكاري استفاده كنيد. گاهي براي نجات افراد بايد اقدامات فوري به عمل آيد و گاه نيازي به شتابزدگي نيست; كوششها بايد در جهت جلوگيري از صدمات بيشتر، كمك گرفتن از ديگران و ايجاد اعتماد به نفس بيشتر در حادثه ديده انجام گيرد.
اسلاید 7: 7ضمن در نظر داشتن اولويتها ، بايد ّ موارد زير را در نظر گرفت: حتيالامكان تا مطلع شدن پزشك و رساندن مصدوم به مركز درماني اعتماد مريض را به خود جلب كرد و با خبركردن نزديكانش و اظهار نكردن مطالب نگرانكننده روحية او را تقويت كرد. از تكان دادن و حركت دادن بيمار امتناع شود و در صورت نياز به انتقال سعي شود مصدوم آرام و با حداقل تكان به بيمارستان انتقال يابد. با توجه دقيق به علايم حياتي (فصل دوم) موقعيت و وضع بيمار را كنترل و در نظر داشته باشيد. با بيمار صحبت كنيد و در صورتي كه بهوش است، آدرس، شماره تلفن، نام و مشخصات او را بپرسيد. هرگز به بيمار مايعات و خوردني ندهيد و در صورت بيهوش بودن، اشيايي از قبيل سيگار يا دندانهاي مصنوعي را از دهان او خارج كنيد. اگر بيمار حالت تهوع دارد، سر او را در صورتي كه شكستگي گردن نداشته باشد به پهلو خم كنيد و چنانچه شكستگي گردن دارد، بدون چرخش در مهرههاي گردني كل بدن مصدوم را به يك طرف بچرخانيد.
اسلاید 8: 81- 5 مسئوليتهاي امدادگر نقش امدادگر ، نجات جان مصدوم از مرگ يا جلوگيري از تشديد صدمه است كه اين وظيفه با در نظر داشتن موارد زير حاصل ميشود: الف) درك موقعيتب) تشخيص بيماري يا حالتي كه به مصدوم دست داده استج) به كار بردن روشهاي درماني مناسب و كافي، بدون اتلاف وقتد) انتقال مصدوم به بيمارستان يا مطب پزشك بدون اتلاف وقت1-6 جعبة كمكهاي اوليه و نگهداري آنبه منظور انجام كمكهاي اوليه وسايل زير بايد در باشگاههاي ورزشي در دسترس مربيان يا اماكني كه احتمال وقوع صدمه وجود دارد باشد كيسة يخ، باندهاي كشي در اندازههاي مختلف، چسب زخم باند استريل در اندازههاي مختلف (سه عدد متوسط ، يك عدد بزرگ و يك عدد خيلي بزرگ)، محلول شستشوي زخم (ساولن)، نوار چسب و نمد و ابزارهايي مانند قيچي، سنجاق قفلي، دماسنج، دستكشهاي پلاستيكي يك بار مصرف، چراغ قوه، انبرك و تورنيكت (رگبند).
اسلاید 9: 9شكل 1-1 وسايل و محتويات جعبة كمكهاي اوليه نكاتي كه بايد در حفظ و نگهداري وسايل كمكهاي اوليه مد نظر قرار گيرد: وسايل كمكهاي اوليه بايد از نظر بهداشتي حفاظت شود. چنانچه وسايل در جاي مناسب نگهداري نشود يا بعد از تاريخ انقضا مصرف شود، حتي ممكن است صدمات فرد را تشديد كند; لذا بايد اين وسايل هميشه در مكاني خشك و تميز نگهداري شود و در موقع مصرف به تاريخ انقضا توجه شود و از نگهداري آنها در جاي مرطوب مثل حمام و رختكنهاي ورزشي خودداري گردد. علاوه بر اقلام فوق، همراه داشتن وسايل زير نيز در اردوها و مسافرتهاي ورزشي الزامي است: داروي ضد التهاب، مسكن، آنتيبيوتيك، داروي ضد اسهال و استفراغ، صابون، پماد و گلوكز; در حالتهاي خاص، مانند برگزاري مسابقات طولاني در هواي بسيار گرم، داروهاي قابل تزريق در عروق و همچنين تجهيزات مربوط به كمك به دستگاه تنفسي لازم است در دسترس باشد.
اسلاید 10: 10فصل دوم شناخت علايم حياتي بدن هدف مرحلهايآشنايي با علايم حياتي بدن و نحوة كنترل آنها در مصدومين هدفهاي آموزشي رفتاريتعريف و اهميت گرفتن نبض را بدانيد. نقاط لمس نبض را در بدن بشناسيد. مهمترين نقطة لمس نبض را در بدن بدانيد. فاكتورهاي مؤثر در نوسانات نبض را نام ببريد. بتوانيد عمل گرفتن نبض را انجام دهيد. شناخت علايم حياتي بدندر موقع بروز حادثه معاينة سراسري، سريع و در عين حال صحيح مصدوم از مقدماتيترين كارهاي امدادگر است. براي انجام اين آزمايش علايم تشخيصي مانند نبض، جريان تنفس، رنگ چهره، فشارخون و وضعيت مردمك چشمها بررسي ميشود.
اسلاید 11: 112-1 نبضگرفتن نبض يكي از قديميترين، آسانترين و مطمئنترين راههاي معاينه است كه بدون هيچگونه عوارض جنبي با حداقل آموزش ميتوان از آن براي تشخيص وضعيت جسمي مصدومين بهره گرفت. الف) تعريف و اهميت گرفتن نبض توجه به نبض فرد مصدوم از چند جهت، به شرح زير، حايز اهميت است. نبض يكي از مهمترين علايم حياتي است. گرفتن نبض، يكي از علايم مهم حيات، هميشه متداول بودهاست و هم اكنون نيز از آن استفاده ميشود. هرچند نزدن نبض دليل قطعي مرگ نيست، ولي ضربان آن دليل قطعي زندگي است. در بيماريهاي عمومي ضربان نبض با حرارت بدن ارتباط ندارد و در هنگام تب تغيير ميكند. اختلالات نبض، به خصوص در كمخونيها و خونريزيها، فوقالعاده مهم است. در بيماريهاي قلب و عروق معمولاً معاينة نبض نخستين معاينة پزشكي دستگاه گردش خون است و در اختلالات موضعي گردش خون نيز اهميت دارد.
اسلاید 12: 12 ب) نقاط لمس نبض در بدن و مشخصات آنتمام سرخرگها داراي نبض هستند امّا نبض را در جاهايي كه سرخرگ از روي استخوان عبور ميكند يا سرخرگهاي قطور و سطحي بدن ميتوان حس كرد، سرخرگ زند زبرين رايجترين محل گرفتن نبض است كه در ناحية سطح داخلي مچ دست قرار دارد. ساير سرخرگهايي كه نبض در آن قابل لمس است به شرح زير است: سرخرگ صورتي (فاسيال) در نزديكي زاوية فك زيرينسرخرگ گيجگاهي، سرخرگ سباتي، سرخرگ بازويي، سرخرگ راني و سرخرگ پُشت پايي ج) ضربان نبض و عوامل مؤثر در آنضربان نبض تحت تأثير عوامل مختلفي مانند سن، جنسيت، فعاليت، وضعيت هوا، تغذيه و حالات روحي است. در جنين ضربان نبض بين 140 تا 160 بار در دقيقه ، در نوزاد بين 130 تا 140 و در بزرگسالان بين 60 تا 80 بار در دقيقه است.
اسلاید 13: 13شكل 2-1 مهمترين نقاط گرفتن نبض در بدن نبض در زنان كمي از مردان تندتر ميزند و تحت تأثير حالات روحي مانند عصبانيت، هيجانات و ... است. كمترين ضربان نبض در حالت درازكش و حالت استراحت است و هرقدر فعاليت شديدتر باشد، ضربان نبض نيز افزايش مييابد; هرقدر سطح آمادگي جسماني بدن بالاتر باشد ضربان نبض نيز كاهش مييابد. عوامل غيرطبيعي نيز ممكن است باعث افزايش يا كاهش ضربان قلب شود. اين عوامل عبارتاند از: خونريزيها، كم خونيهاي شديد، اضطراب شديد، نارسايي قلب، بيماري تندي ضربان قلب ، بيماري كندي ضربان قلب معروف به براديكاردي .
اسلاید 14: 14شكل 2-2 گرفتن نبض در مچ دست و جايگاه نبض در گردند) طريقة گرفتن نبضدر اينجا به عنوان نمونه نحوة گرفتن نبض را در زند زبرين (راديان) شرح ميدهيم (شكل 2-2). بيمار در وضعيت استراحت قرار ميگيرد (نشسته يا خوابيده). 2. ساعد فرد بايد به محلي (روي تخت، ميز يا زمين) تكيه داشته باشد. و در حالت سوپيني شن كمي خم باشد. 3. پيش از شمارش نبض بهتر است چند لحظه چگونگي ضربان نبض احساس شود و نبض به مدت يك دقيقة كامل به وسيلة ثانيه شمار ساعت شمارش شود.
اسلاید 15: 154. در معاينه بايد نوك سه انگشت مياني را روي سرخرگ (در محل نبض) گذاشت بهنحوي كه انگشت اشاره در طرف چين آرنج قرار گيرد و انگشت شست معاينهكننده پشت دست بيمار را لمس كند. نبايد با انگشت شست نبض را لمس كرد، زيرا در اين حال ممكن است معاينه كننده ضربان نبض شست خود را به جاي ضربان نبض بيمار بشمارد. 5. بعد از قرار دادن انگشت مياني روي محل نبض، بايد كمي روي سرخرگ فشار آورد. اين فشار نبايد به حدي باشد كه جريان خون را در سرخرگ قطع كند. 6هنگام معاينه متوجه شديد كه حجم نبض زند زبرين ضعيف است و يا اصلاً اين نبض حس نميشود، لازم است نبض سرخرگ بازويي را مورد معاينه قرار داد. 2-2 تنفسهدفهاي آموزشي رفتاريويژگيهاي تنفس را براي شناسايي وضعيت بيمار بدانيد. با نحوه مشاهده وضعيت تنفسي در مصدومين آشنا شويد. سطح طبيعي تنفس را در گروههاي سني مختلف بدانيد.
اسلاید 16: 16 یكي ديگر از علايم سنجش وضعيت باليني بدن، وضعيت تنفس است. عواملي مانند منظم يا نامنظم بودن تنفس (ريتم دم و بازدم)، ساده يا دشوار بودن، سطحي و عمقيبودن، تعداد و صداي تنفس ممكن است در حكم شناساگر عمل كنند. بهتر است وضعيت تنفس را بدون اطلاع قبلي بيمار مشاهده كرد زيرا آگاهي مصدوم وضعيت تنفس را تغيير ميدهد. تعداد حركات تنفس، ريتم و سطح آن را ميتوان با نگاه به قفسه سينه بررسي كرد. در اغلب مردان حركات تنفسي در سطح ميان پرده (ديافراگم) واضحتر است در حالي كه در بيشتر زنان اين حركات در سطح استخوان ترقوه آشكارتر است. راهنمايي كلّي در مورد ميزان تنفس اين است كه اين ميزان در اكثر افراد بالغ بين 12 تا 15 بار در دقيقه است. اين ميزان در نوجوانان 16 تا 20 بار در دقيقه و در كودكان 5 تا 12 ساله حدود 26 تا 32 بار در دقيقه است.
اسلاید 17: 172-3 فشارخونهدفهاي آموزشي رفتاريتعريف فشارخون را بدانيد. در نتيجة كاهش يا افزايش فشارخون چه مشكلاتي براي مصدوم ايجاد ميشود؟ ميزان فشارخون را به صورت طبيعي در سنين مختلف بدانيد. بتوانيد فشارخون را اندازهگيري كنيد. فشاري كه خون هنگام گردش در رگها به جدارة آنها وارد ميسازد فشارخون نام دارد. اين فشار توسط فشارسنج اندازهگيري ميشود.
اسلاید 18: 18 در حالت شوك، خصوصاً زماني كه شوك بعد از يك خونريزي زياد يا حملة قلبي حادث شده باشد، فشارخون كاهش مييابد. پايين آمدن فشارخون دليل آن است كه در دستگاه قلب و عروق شخص فشار كافي كه خون را به تمام نقاط بدن برساند وجود ندارد و به همين دليل بعضي از اعضاي بدن در اثر نرسيدن خون كافي ممكن است دچار آسيب گردند. در مواقع فوريتها بايد به سرعت علت كمي فشارخون را دريافت و آن را درمان كرد. در بالا رفتن فشارخون احتمال آسيب ديدن عروق زياد است. همچنين ثبت اطلاعاتي از وضعيت افزايش يا كاهش فشارخون در اولين ساعات وقوع صدمه و دادن آن اطلاعات به پزشك معالج كمك قابل توجهي به درمان بيمار ميكند. ميزان فشارخون در سنين مختلف متفاوت است.
اسلاید 19: 19اندازهگيري فشارخون فشارخون را با دستگاه فشارسنج اندازهگيري ميكنند. براي انجام اين كار، نخست دستگاه را روي يكي از بازوها ميبنديم و سپس توسط تلمبة لاستيكي آن را باد ميكنيم. ستون جيوه در دستگاههاي جيوهاي و عقربه در دستگاههاي فنري شروع به بالا آمدن ميكند. فشار بازوبند را توسط بادكنك آنقدر بالا ميبريم تا ستون جيوه يا عقربه با نوسانات نبض حركتي نداشته باشد (به 200 ميليمتر جيوه برسد). سپس صفحة گوشي را روي شريان در ناحية جلوي مفصل آرنج قرار داده و با شُل كردن پيچ درجه، فشار هواي بازوبند را به تدريج و به آهستگي كم ميكنيم. نقطهاي كه اولين صداي ضربان نبض توسط گوشي شنيده ميشود و بايستي روي صفحة مدرج عدد آن به خاطر سپرده شود فشار انقباض (سيستوليك) قلب است با ادامة كاهش فشار بازوبند نقطهاي كه اين صداي ضرباني قطع ميشود، فشار انبساطي (دياستوليك) قلب است.
اسلاید 20: 20^شكل 2-3 دستگاه فشارسنج2-4 درجة حرارتهدفهاي آموزشي رفتاريدرجة حرارت معمولي بدن را بدانيد و با نوسانات آن در موقعيتهاي مختلف زندگي آشنا شويد. بدانيد كه حرارت بدن را با چه وسيلهاي و چگونه اندازهگيري ميكنند. بتوانيد درجة حرارت بدن خود را اندازهگيري كنيد.
اسلاید 21: 21 حرارت معمولي بدن 37 درجة سانتيگراد است. اين ميزان در شبانهروز مقدار كمي نوسان دارد كه طبيعي است. به علاوه، درجة حرارت بدن در دو هفتة اول بعد از عادت ماهانة خانمها و ماههاي اول حاملگي كمي بيشتر از 37 درجه است كه در اين گونه موارد نيز طبيعي است. براي اندازهگيري حرارت بدن از حرارت سنج (ترمومتر) استفاده ميشود كه براي اندازهگيري حرارت بدن آن را زير بغل و يا زير زبان قرار ميدهند. 2- 5 وضعيت مردمك چشمها هدفهاي آموزشي رفتاري نقش وضعيت مردمك چشم را در سلامتي يا عدم سلامتي بدن بدانيد. اندازة مردمك چشمها در شخص طبيعي يكسان است. تغييرات در اندازة مردمك يك يا هردو چشم در مواقع فوريتها حائز اهميت است. يك مردمك منقبض (كوچكتر از اندازه عادي) بيان كنندة سالم نبودن بدن خصوصاً مسموميتهايي است كه در نتيجة مواد مخدر ايجاد شدهاست.
اسلاید 22: 22شكل 2-4 وضعيت مردمك چشمها در حالت طبيعي و غيرطبيعييك مردمك بزرگتر از حدّ معمول نيز به همين صورت مبين اختلالاتي در سلامت بدن است. براي مثال، معمولاً در حالت اغما يا معاينه پس از ايست قلبي مردمك چشم گشادتر ميشودواكنشنكردن مردمك چشم به نور مستقيم ممكن است به علت مسموميت حاد با داروهاي مخدر، مشروبات الكلي يا حالتهاي ديگر باشد. در حالت مرگ مردمكها گشادند و عكسالعملي نسبت به نور نشان نميدهند.
اسلاید 23: 232-6 رنگ پوستهدفهاي آموزشي رفتاريتغييرات رنگ پوست را در ارتباط با ناسالم بودن بدن بدانيد. وضعيت رنگ پوست نيز نشانهاي براي بررسي وضعيت جسماني است. اگرچه رنگ پوست تا حدود زيادي به نژاد و رنگدانههاي پوستي مربوط است، پوست قرمز غيرطبيعي، سفيد رنگ پريده و رنگ آبي (كبودي) در پوست نشاندهندة اختلالاتي در سلامتي بدن به شرح زير است: پوست قرمز رنگ در بيماريهاي فشار خوني و بعضي از مراحل مسموميت با اكسيد دوكربن ديده ميشود. (مراحل مقدماتي مسموميت) پوست رنگ پريده و سفيد خاكستري بيان كنندة گردش خون ناكافي، حالت شوك، حمله قلبي يا ترس شديد در افراد است. پوست آبي رنگ كه به آن سيانوز ميگويند در مواقعي كه خون بدن از اكسيژن اشباع نميشود، مانند ضعف قلب، انسداد مجاري تنفس و در مراحل پيشرفتة برخي مسموميتها، ديده ميشود.
اسلاید 24: 24فصل سوم كمكهاي اوليه در مواقع اورژانسهدف مرحلهايآشنايي با نحوة برخورد مصدوم، شناخت صدمه، دادن كمكهاي اوليه و انتقال مصدوم به بيمارستان كمكهاي اوليه در مواقع اورژانسامدادگر بايد در هر شرايط با سرعت، آرامش و به درستي وارد عمل شود تا بتواند باعث نجات و جلوگيري از بدتر شدن وضع مصدوم و بالا بردن احتمال بهبودي فرد شود. براي رسيدن به اين هدف مهم بايد موارد زير را مدنظر قرار دهد: نحوة برخورد او سريع و همراه با آرامش باشد. موقعيت سانحه و وضعيت مصدوم را سريعاً درك كند. تشخيص درستي از وضعيت سانحه براساس نحوة وقوع حادثه و عوارض و نشانهها داشته باشد. بدون معطلي روشهاي درماني متناسب با حال مصدوم را به كار بندد. با توجه به سطح جراحت و وضع مصدوم، ترتيب انتقال سريع او را به بيمارستان يا مطب پزشك بدهد.
اسلاید 25: 25 نحوة برخورد و درك موقعيتهدفهاي آموزشي رفتاريشرايط مؤثر را در برخورد با مصدوم بدانيد. با نكات ايمني حوادث مختلف آشنا شويد. اولويتهاي درماني را در مواردي كه چند نوع صدمه ايجاد شده است تشخيص دهيد. نحوة برخورد بايد سريع امّا همراه با آرامش و كنترل شده باشد. اگر پزشك يا شخص آگاهتر از شما در محل حضور نداشت با آرامش عهدهدار امور شويد. شرايط مؤثر عبارت اند از: رعايت ايمني، كمك خواستن از ديگران و تعيين اولويتهاي درماني. الف) رعايت ايمنيرعايت مسائل ايمني در صدمات ورزشي مصداق كمتري دارد و بيشتر به صدمات ناشي از تصادفات جادهاي، برق گرفتگي و آتش سوزي مربوط ميشود. امّا در هر صورت امدادگر بايد در هر شرايط نكات ايمني را به خاطر داشته باشد. چنانچه علت خطر هنوز از بين نرفته باشد، ميتواند باعث بروز حادثة مجدد شود و حتي به خود امدادگر نيز صدمه بزند.
اسلاید 26: 26در مورد گاز و دودهاي سمي، اگر ممكن باشد بلافاصله منبع گاز يا دود را قطع كنيد و در صورت نشت گاز از روشن كردن كبريت يا دست زدن به كليد برق خودداري و بهمنظور خروج گاز سمي از محوطه پنجرهها را باز كنيد. با چرخاندن حولة مرطوب اين كار را ميتوان تسهيل كرد. در برق گرفتگي اتصال برق يا كل دستگاه برق را قطع كنيد. در آتش سوزي و آوار ساختمان قبل از هر كاري بلافاصله مصدوم را به جاي امن منتقل كنيد و مواظب وضعيت تخريب و مسير حركت خود باشيد. ب) كمك خواستن از ديگران در صحنههاي ورزشي، تصادفات و برق گرفتگي ميتوان از كمك ساير افراد براي كنترل جمعيت در ورزشگاهها، كنترل ترافيك در تصادفات و قطع برق در برق گرفتگيها و يا گازگرفتگي و مطلع كردن مراجع ذيربط بهره گرفت.
اسلاید 27: 27ج) تعيين اولويتهاي درمانيبراي آنكه بفهميد چه كاري را بايد زودتر انجام دهيد، بلافاصله آزمايش كنيد كه آيا راه تنفس مصدوم باز است و مصدوم نفس ميكشد يا خير. اگر نفس نميكشد سريعاً تنفس مصنوعي را شروع كنيد. در صورت وجود خونريزي سعي كنيد جلوي آن را بگيرند، خصوصاً در خونريزيهاي شديد. چنانچه مصدوم بيهوش است يا تنفس صدادار است، فرد را در وضعيت بهبود قرار دهيد و سطح هوشيارياش را آزمايش كنيد. اگر احتمال ميدهيد كه مصدوم دچار شكستگي ستون فقرات شده است او را حركت ندهيد و در صورتي كه در نتيجة ضربات شديد حالت شوك به او دست داده است، او را گرم و آرام در حالت خوابيده نگه داريد. گاهي مربيان ورزشي در اردوها و مسابقات با مصدوميتهاي گروهي مواجه ميشوند . امدادگر در اين گونه موارد بايد ضمن رعايت كلية جوانب گفته شده، سريع تشخيص دهد كه كدام يك از مصدومين وضعيت وخيمتري دارد تا ضمن تصميمگيري كلي، اينگونه افراد در اولويت درمان قرار گيرند.
اسلاید 28: 283-2 تشخيصهدفهاي آموزشي رفتاريراههاي تشخيص نوع صدمه را در مصدوم بدانيد. نحوة بررسي چگونگي وقوع حادثه را بدانيد. منظور از عوارض را در صدمات جسماني بياموزيد. نحوة بررسي نشانههاي باقيمانده از علت صدمه را بشناسيد. سطوح مختلف هوشياري را بدانيد. با طريقة معاينة مصدوم آشنايي پيدا كنيد.
اسلاید 29: 29براي شناسايي صدمه، در صورتي كه مصدوم بهوش باشد، ميتوان از او سؤال و دربارة نوع صدمه آگاهي مقدماتي كسب كرد و در صورتي كه مصدوم بهوش نباشد، مواردي مثل چگونگي وقوع حادثه، وضع مجروح، عوارض و نشانههاي باقيمانده روي فرد صدمه ديده و سطح هشياري را ميتوان مورد توجه قرار داد. شناسايي صدمه بيشتر در تصادفات و مسموميتها و به طور كلي اماكني كه امدادگر و افراد ديگر در محل حادثه ناظر اتفاق نيستند اهميت دارد.
اسلاید 30: 30الف) چگونگي وقوع حادثه اين موضوع مربوط به مطالعة كلية مواردي است كه نحوة ايجاد حادثه را براي امدادگر مشخص كند. در مواقعي كه بيمار بهوش باشد، ميتوان از خودش سؤال كرد يا از اطرافياني كه شاهد وقوع صدمه بودهاند اطلاعاتي به دست آورد. در صورتي كه مصدوم بهوش و فرد ديگري هم در اطراف او نباشد ميتوان از طريق معاينه و بررسي نشانهها، كه توضيح داده خواهد شد، صدمه را شناسايي كرد. ب) عوارض عوارض پيامدهايي است كه در نتيجة وقوع صدمه در فرد ايجاد شده است. اين پيامدها دو دستهاند: پيامدهايي كه براي ديگران محسوس نيست، مثل درد كه فقط فرد صدمه ديده محل و مقدار آن را مشخص ميكند و يا سرگيجه و حالت تهوع. پيامدهاي ديگري كه امدادگر يا ساير افراد ميتوانند آن را ببينند، مثل خونريزي و پريدگي رنگ چهره.
اسلاید 31: 31ج) نشانهها نشانهها جزئياتي هستند كه ميتوان با استفاده از حواس (ديدن، لمس كردن، شنيدن و بوكردن) آنها را مشخص كرد. اينها ممكن است نشانههايي مانند ورم، خونريزي، از ريخت افتادگي يا نشانههاي عوارضي نظير تب يا ضربان سريع قلب باشد. تمام اين نشانهها ممكن است بلافاصله يا تصادفاً مشاهده يا بر اثر معاينه كشف شوند. د) معاينهبراي بررسي دقيق صدمه، علاوه بر موارد گفته شده، وضعيت دهان، ريتم و سطح تنفس، ضربان قلب، وضعيت چشمها، وضعيت حركتي اندامهاي مختلف بدن، اعم از صدمه ديده و صدمه نديده، بايد بررسي شود. در مباحث آتي با نحوة بررسي آن و وضعيتهاي طبيعي آن آشنا خواهيد شد.
اسلاید 32: 32سطح هشياري : بين هشياري و بيهوشي درجات مختلفي به شرح زير وجود دارد: بيمار به طور عادي به سؤالات پاسخ ميگويد و صحبت ميكند (هوشياري). فقط ميتواند به سؤالات مستقيم پاسخ بگويد. به صورت مبهم به سؤالات پاسخ ميگويد. به سؤالات پاسخ نميدهد و فقط از دستورات ساده اطاعت ميكند. فقط به درد واكنش نشان ميدهد. اصلاً واكنشي نشان نميدهد.
اسلاید 33: 33 چنانچه مصدوم واكنشي نشان ندهد در بيهوشي كامل است و مصدوم بالقوه در حالت خطرناكي قرار دارد و چنانچه به صورت ضعيف به واكنشها و يا سؤالات پاسخ ميدهد بايد هر 5 - 10 دقيقه يك بار تحريكاتي در مصدوم ايجاد كرد. اين تحريكات عبارتاند از: صدا (بلند در گوش بيمار صدا بزنيد)، تماس (سعي كنيد مصدوم را با تكان ملايم شانهها بيدار كنيد)، درد (درحالي كه پوست بدن بيمار را با دو انگشت به هم ميفشاريد به صورت مصدوم نگاه كنيد) و اعمال انعكاسي مصدوم مانند حركت پلك چشم (به مژهها دست بزنيد.) 3-3 جابه جايي و حمل مجروحهدفهاي آموزشي رفتارينكات مهم را در جابه جايي و حمل مصدوم بدانيد. بتوانيد مصدوم را به كمك يك نفر، دو نفر و سه نفر حمل كنيد. بتوانيد مصدوم فرضي را به كمك دو امدادگر ديگر روي برانكار قرار دهيد. طريقة ساخت برانكار را فرا گيريد.
اسلاید 34: 34 پس از انجام معاينة اوليه، امدادگر بايد مصدوم را از محل حادثه خارج كند. لازم است جابه جايي و حمل مجروح مطابق اصول باشد و حداقل حركت در اندامهاي فرد ايجاد شود. اگر شدت صدمه براي شما مشخص نيست، فرض را بر بالابودن شدت بيماري بگذاريد و سپس مقدمات حمل مصدوم را فراهم كنيد. در حمل مصدوم نبايد اجازه داد كه مصدوم خودش حركت كند. بايد به او فهماند كه خزيدن و لنگيدن بر روي عضو صدمه ديده كار اشتباهي است. به طور كلي، قبل از حركت مصدوم بايد سه نكتة مهم زیر را در نظر داشت: ارزيابي اوليه انجام شده و اطمينان حاصل شدهاست كه مصدوم تنفس و نبض قابل قبولي دارد. در صورت وجود خونريزي، خونريزيهاي عمده و متوسط كنترل شده است. هيچ علامتي دال بر آسيب جدّي ستون فقرات يا گردن وجود نداشته باشد.
اسلاید 35: 35روشهاي حمل مصدوممصدوم را ميتوان به كمك يك، دو و سه نفر يا بيشتر با برانكار و بدون برانكار به روشهاي مختلف حمل كرد. در اينجا به سه نوع حمل مصدوم و قرار دادن مصدوم روي برانكار اشاره ميشود. الف) حمل يك نفري مصدومبهتر است مصدوم حداقل به كمك دو نفر حمل شود; مخصوصاً اگر ميزان صدمه را به درستي تشخيص ندادهايد، از حمل يك نفري مجروح خودداري كنيد. فقط زماني مصدوم را يك نفر حمل ميكند كه بيش از يك نفر براي اين كار در موقعيت حادثه وجود نداشته باشد و اميد به كمك رساني در محل حادثه وجود نداشته باشد. حمل يك نفري مصدوم به روشهاي مختلف انجام ميشود. در اينجا به شرح سه روش گهوارهاي، تكيهگاهي يا عصايي و حمل كولي ميپردازيم.
اسلاید 36: 36حمل گهوارهاي . زماني كه مصدوم كودك يا سبك وزن باشد از اين روش استفاده ميشود. امدادگر يك دست را در زير رانهاي مصدوم و دست ديگر را دور تنه و بالاتر از كمر قرار ميدهد و مصدوم را حمل ميكند. حمل تكيهگاهي . اين روش براي حمل مصدوميني است كه در قسمت يك پا آسيب ديدهاند به صورتي كه پاي آسيب ديده را به طور آرام و با فشار كمتر ميتواند روي زمين بگذارد در اين روش امدادگر در يك سمت مصدوم قرار ميگيرد (هر دو در حالت ايستاده) مچ دست مصدوم را ميگيرد و دور گردن خود قرار ميدهد و دست ديگرش را در پشت كمر و پهلو قرار ميدهد و هر دو حركت را بسيار آرام، آهسته و هماهنگ انجام ميدهد (شكل3-2). شكل 3-2 حمل يك نفري مجروح به صورت سرپايي
اسلاید 37: 37شكل 3-3 حمل يك نفره به روش كولي حمل كولي . از اين روش در مواقعي استفاده ميشود كه لازم است امدادگر مصدوم را در مسافت طولاني حمل كند، مثل حمل مجروح در مناطق جنگي مشروط بر آنكه مصدوم از ناحية نخاع و احشاي داخلي آسيبي نديده باشد. براي حمل مجروح لازم است ابتدا كمك كنيد تا مصدوم بايستد، سپس در كنار بيمار قرار بگيريد (زانوها خم) مچ دست مصدوم را با دست چپ خود بگيريد و سپس سر خود را از زير دست مصدوم بگذرانيد به طوري كه دست مصدوم در پشت گردن امدادگر قرار گيرد. و در اين موقع مصدوم را با ملايمت روي شانة خود قرار دهيد (شكل 3-3 الف). آنگاه دست راست خود را دور پاهاي مصدوم (پشت زانوها) حلقه كنيد و با ملايمت بلند شويد تا وزن بيمار روي شانههاي شما بيفتد و حركت كنيد (شكل 3-3 ب) .
اسلاید 38: 38ب) حمل دو نفري مصدوم در اين روش دو نفر از به هم پيوستن دست راست يك امدادگر و دست چپ امدادگر ديگر محلي براي نشستن و از دستهاي ديگر آنها محلي براي تكيهگاه مصدوم در حالت حمل ساخته ميشود (شكل 3-4). از اين روش بيشتر زماني استفاده ميشود كه مصدوم بهوش باشد و ستون فقرات او آسيب جدي نديده باشد. ج) حمل مصدوم به كمك سه نفر زماني كه مصدوم آسيبهاي كليتري ديده باشد، مخصوصاً احتمال وقوع صدمه در ستون فقرات او باشد، امكان حمل مصدوم توسط دو نفر (آن هم بدون وسايل كمكي) مشكل و نادرست است. در اين گونه موارد بايد از سه نفر كمك گرفت. ^شكل 3-4 حمل دو نفري مصدوم
اسلاید 39: 39شكل 3- 5 حمل سه نفري مصدوم به روش مسند دستي با سه نفر امدادگر مصدوم را ميتوان به دو شيوه حمل كرد 1- حمل مصدوم به حالت نشسته و 2- حمل مصدوم به حالت خوابيده. 1. حمل مصدوم به حالت نشسته . زماني كه بيمار بهوش باشد و ستون فقرات او آسيب نديده باشد، ميتوان با استفاده از دو نفر مطابق شكل 3- 5 دستها را به همديگرجفت كرد و مسند دستي درست كرد. در اينجا مصدوم روي دستها قرار ميگيرد و فرد سوم پشت مصدوم را ميگيرد. در این روش بهتر است مصدوم دستهايش را دور شانه و گردن امدادگران بيندازد.
اسلاید 40: 402. حمل مصدوم به حالت خوابيده . چنانچه بيمار بهوش نيست يا به ستون فقرات او آسيب رسيدهاست، براي حمل و جلوگيري از صدمات بعدي، به شكل خوابيده به شرح زير جابه جا ميشود: مطابق شكل فرد كمكي اول يك دست را زير گردن و دست ديگر را زير كمر، فرد كمكي دوم يك دست را زير كمر و دست ديگر را زير لگن و فرد سوم يك دست را زير زانو و دست ديگر را پشت پاشنه قرار ميدهد. حملمصدومدراينروشبايدباهماهنگيكهقبلاًبين افرادشدهبهطورهمزمانانجامگيرد. در اين روش قبل از گذاشتن مصدوم روي برانكار بايد بيمار ابتدا به سمت سينه امدادگران بچرخد.
اسلاید 41: 41روش پيادهكردن مصدوم روي برانكار مثل بلند كردن آن از زمين انجام ميشود، منتها به صورت برعكسشكل 3-6 روش درست بلندكردن مصدوم از زمين
اسلاید 42: 42شكل 3-7 روش قراردادن بيمار روي برانكار د) حمل مجروح به وسيلة برانكار چنانچه مصدوم دچار ضايعات شديدي شده است حمل آن بايد توسط برانكار، و براي انتقال به نقاط دورتر بايد آمبولانس مورد استفاده قرار گيرد، حمل بيمار روي برانكار باعث ميشود كه جابجايي اعضأ و مفاصل به حداقل خود برسد. چگونه مصدوم را روي برانكار قرار دهيم؟ مصدوم را به آرامي درحالت درازكش قرار ميدهيم، سه نفر امدادگر در يك سمت بيمار قرار ميگيرند،مطابق شكل مصدوم به سمت امدادگران چرخانده ميشود تا روي يك پهلو قرار بگيرد، سپس برانكار زير بيمار قرار ميگيرد و بيمار را در يك حركت هماهنگ و آرام به حالت اوليه بازميگردانيم. لازم است حركت امدادگران هماهنگ انجام گيرد و بايد از هرگونه پيچش در سروگردن و يا جابه جايي سريع اندامها پيشگيري شود (شكل3-7).
اسلاید 43: 43طرز ساخت برانكار در صورت در دسترس نبودن برانكار ميتوان از وسايل ديگري برانكار ساخت. به كارگيري وسايل براي ساخت برانكار بستگي به موقعيت حادثه دارد. در محيطهاي ورزشي ميتوان از وسايل ورزشي مثل تور، ميلة بدمينتون و لباسهاي ورزشي استفاده كرد. در محيطهاي جنگي و جبهه از چادر، تفنگ و لباسهاي نظاميدرصحنة تصادفات نيز به همين ترتيب از وسايل موجود استفاده ميشود. شكل 3- 8 طرز تهيه برانكار روش ساخت دو نوع برانكار را در محل حادثه شرح ميدهيم: دو قطعه چوب بلند تهيه كنيد و پتو، چادر يا هر پارچه بزرگ ديگر را روي زمين بگسترانيد; سپس آن را از عرض به سه قسمت تقسيم كنيد، يك چوب را بين تاي ثلث سوم بگذاريد (شكل 3- 8 الف) و چوب ديگر را روي تاي پتو كه در فاصلة ثلث دوم و سوم است قرار دهيد و در نهايت ثلث سوم را روي چوب دوم بيندازيد و بيمار را روي آن بخوابانيد.
اسلاید 44: 44براي ساختن برانكار همچنين ميتوان از دو يا چند كت يا پيراهن و دو عدد چوبدست استفاده كرد. براي اين كار آستينهاي لباسها را به داخل تنة آنها وارد ميكنيم، زيپ آنها را ميكشيم (دكمه را ميبنديم) و سپس با قرار دادن دو چوبدست در آستين به صورت طولي، برانكار آماده ميشود. براي اطمينان بيشتر بهتر است آستين لباسها را ابتدا داخل تنه قرار داد. امّا ميتوان آستينها را در بيرون نيز قرار داد . ساخت اين گونه برانكارها بيشتر در عمليات نظامي و مناطق جنگي به كار ميآيد.
اسلاید 45: 45کمک های اولیهدكتر ابوالفضل فراهانیجلسه دوم
اسلاید 46: 46فصل چهارم صدمات ارتوپديكهدف مرحلهاي شناخت مقدماتي صدمات ارتوپديك شامل شكستگي، دررفتگي، گرفتگي و كشيدگي عضلاني و طريقة انجام كمكهاي اوليه در اين گونه صدمات صدمات ارتوپديك صدمات ارتوپديك شامل شكستگيها و ترك خوردگيهاي استخواني، پيچخوردگي و دررفتگي مفاصل و گرفتگي و كشيدگي عضلات است. 4-1 شكستگيها هدفهاي آموزشي رفتاريتعريف شكستگي را بدانيد. انواع شكستگي استخوان را نام ببريد. با علل ايجاد شكستگي آشنا شويد. با نحوة تشخيص شكستگي آشنا شويد. عوارض شكستگي را بدانيد.
اسلاید 47: 47شكل 4-1 شكستگي بستهالف) تعريف و انواع شكستگي از بين رفتن بهم پيوستگي بافت استخواني در يك يا چند نقطه را شكستگي ميگويند. شكستگي را ميتوان از نظر آسيبهاي پوستي و بافتهاي زيرپوستي و ماهيچهاي، از نظر تعداد قطعات و از نظر شكل خط شكستگي تقسيمبندي كرد. . شكستگي از نظر آسيبهاي پوستي به دو نوع بسته يا ساده و مركب يا باز تقسيم ميشود. شكستگي بسته يا ساده ، كه در آن پوست پارهنشده است و سر استخوان شكسته نمايان نيست. گاهي ممكن است در محل شكستگي يا نزديك آن خراشيدگي يا لهشدگي پوست مشاهده شود، ولي به هر حال سر استخوان شكسته از بيرون ديده نميشود (شكل 4-1).
اسلاید 48: 48 شكستگي مركب يا باز، كه در آن پوست و بافتهايي كه روي استخوان را ميپوشانند پاره ميشوند و معمولاً استخوان شكسته با بيرون ارتباط مييابد و ممكن است سراستخوان شكسته در محل زخم نمايان شود (شكل 4-2). شكستگي باز ممكن استاز ابتدابه علت واردآمدن نيرو از خارج و پارگيبافتهاي نرمهمزمانباشكستگي استخوانايجاد شود.گاهينيز در شكستگيهاي بسته، به علت حركتدادن اندام و دستكاري آن، انتهاي شكستةاستخواناز داخلبهبافتهاينرموپوست روي آن فشار ميآورد وآنهارا پارهميكندو شكستگيبستهبه شكستگيبازتبديلميشود(شكل 4-2). شكل 4-2 شكستگي باز
اسلاید 49: 49شكل 4-3 شكستگي براثر ضربة غيرمستقيم در ورزش اسكي ب) علل شكستگيها شكستگي بر اثر واردشدن ضربه به اندام به وجود ميآيد. ضربه ممكن است مستقيم يا غيرمستقيم باشد. ضربة مستقيم شايعترين علت شكستگي است، مثل تصادف با وسايط نقليه يا سقوط از ارتفاعات در كوهپيمايي و غيره كه در اين حالت ضربه به يك نقطه از اندام وارد ميشود و استخوان از همان نقطه ميشكند. گاهي اوقات نيرو و ضربه به يك نقطه از اندام وارد ميشود ولي شكستگي استخوان در محلي دورتر از آن نقطه پديد ميآيد. اين نوع ضربه را ضربة غيرمستقيم ميگويند. شكستگي براثر ضربة غيرمستقيم در ورزش اسكي زياد ديده ميشود (شكل 4-3).
اسلاید 50: 50ج) تشخيص شكستگي با شناخت نشانهها و علايم باليني در اماكن ورزشي و عمومي و مشاهدات پرتونگاري در بيمارستانها و درمانگاهها تشخيص شكستگي امكانپذير است. شكستگي معمولاً با تظاهرات مختلفي همراه است كه بعضي از آنها را مصدوم بيان ميكند. به اين دسته از تظاهرات نشانهميگويند. بعضي از آنها توسط معاينهكننده پيدا ميشوند كه به آنها علامتميگويند. نشانهها. اگر شخص آسيبديده بهوش باشد ميتواند علت ايجاد شكستگي را شرح دهد; ممكن است وضع خود را قبل از حادثه به خاطر آورد. مثلاً بتواند چگونگي زمينافتادن يا برخورد خود با چيزي را بيان كند گاهي مصدوم با آگاهي از محدوديتهاي حركتي كه در نتيجه صدمه در او ايجاد شده، همچنين مشخصكردن محل درد، اطلاعات مناسبي به امدادگر ميدهد. نشانههاي شكستگي فقط توسط مصدوم بيان ميشوند و در مواردي كه شخص بيهوش است براي تشخيص بايد به علامتهاي شكستگي كه هنگام معاينه يافت ميشوند توجه كرد.
اسلاید 51: 51علايم باليني. اين علايم عبارتاند از: تغيير شكل اندام آسيبديده، تورم، حركت غيرعادي، صداي سايش (كرپيتاسيون) و درد و حساسيت در هنگام لمس محل شكستگي. با توجه به اينكه اسكلت وظيفة نگهداري اعضا و بافتهاي مختلف بدن را عهدهدار است، شكستگي در استخوانها باعث تغيير در وضعيت طبيعي آن ميشود. البته تغيير شكل بيشتر در شكستگيهايي كه دو سر استخوان كاملاً از يكديگر جدا يا از امتداد يكديگر خارج ميشوند، ديده شدهاست. همچنين در نتيجة شكستگي استخوان ممكن است در عضو محدوديت حركتي ايجاد شود يا اينكه عضو حركات غيرعادي داشته باشد. در صورتي كه دو سر استخوان شكسته با يكديگر تماس داشته باشند، سايش دو سر استخوان باعث كرپيتاسيون نيز ميشود. عوارض شكستگيشكستگي استخوان دو نوع عارضه دارد. عوارض عمومي و عوارض موضعي. شوك و آمبولي چربياز عوارض عمومي شكستگي است. درد شديدي كه بعد از شكستگي استخوان در عضو ايجاد ميشود، باعث ميشود به مصدوم حالت شوك دست دهد. چنانچه شوك ناشي از ضربه شديد باشد، بعد از يك ساعت، مخصوصاً وقتي كه عضو گرم نگه داشته يا آتلگذاري شود، از بين ميرود.
اسلاید 52: 52د) اگر پس از اين اقدامات و پس از يك ساعت شوك همچنان ادامه داشته باشد بايد به وجود خونريزي مشكوك شد. در بعضي از شكستگيهاي استخوان، شوك شديد به علت خونريزي ايجاد نميشود، زيرا بهطور موضعي خون زيادي از دست نميرود (مانند شكستگي استخوان درشت ني). عوارض موضعيشاملدونوع زودرس و ديررس هستند. عوارض زودرس معمولاً در لحظه ايجاد حادثه بهوجودميآيند، مانندآسيبي كهبهاعصاب يارگهادرلحظه شكستگياستخوان وارد ميشود و يا عفونت كه در روزهاي اولية درمان ممكن است ايجاد شود (شكل 4-4). شكل 4-4عوارضديررسپسازمدتيوحتيگاهيدربلندمدتايجادميشود،مانندجمعشدنعضلهدراثرنرسيدنخونكافي،ديرجوشخوردن،جوشنخوردنوجوشخوردنمعيوب استخوان و يا زخم فشار. زخم فشار فقط زماني در فرد ايجاد ميشود كه استخوانهايي مثللگن يا ستون فقرات شكستگي كلّي داشته باشد و بيمار مدت طولاني در بستر بماند.
اسلاید 53: 53صدمة شكستگي و تركخوردگي استخواني در ورزشيكي از تحقيقات انجام شده در زمينة صدمات ورزشي ميزان شكستگي را 22 درصد ذكر كردهاست (هيس، 1971). همچنين اين تحقيق نشان داده است كه بيشتر شكستگيها در ورزش در اندام فوقاني اتفاق ميافتد. براي دانشآموزان نيز اين صدمه بيشتر در ساعات ورزش رخ ميدهد. در اين تحقيق وقوع صدمه شكستگي در ميان تنه (كمربند شانهاي و دستها) 35درصد ، درتنه درصد و در پايين تنه درصد و سر 4درصد ذكر شده است. نتايج مطالعة فوقالذكر ميزانوقوع شكستگي رادر ورزشهايگوناگون بهاين شرح بيان ميكند: دو و ميداني 7% ، فوتبال 6% ،بسكتبال 2% ،ژيمناستيك 5 ر4% ،كشتي 1% و اسكي 5 ر0% تحقيق ديگري در ارتباط با ميزان صدمات دوازده رشتة ورزشي در ايران انجام شده است. اين تحقيق وقوع شكستگي و ترك خوردگي استخوان را در قسمتهاي مختلف بدن نشان ميدهد. نتايج به دست آمده در رشتههاي كشتي، اسكي، واليبال و تكواندو در نمودارهاي زير نشان داده شده است (نمودار 4-1).
اسلاید 54: 54نمودار 4-1 ميزان وقوع صدمه شكستگي و ترك خوردگي استخوان در كشتي مچ و انگشتان دست بيشتر در فن خمگيري و بيني و گوشها در نتيجة برخورد با زانوي حريف صدمه ميبيند. نمودار 4-2 ميزان شكستگيهاو تركخوردگيهاياستخوانيرادركل استخوانبندي نشان ميدهد و همانطور كه مشاهده ميشود ميزان وقوع اين صدمه را در ساق پا نسبت به ساير قسمتهاي بدن بيشتر بوده است. نمودار 4-2 ميزان وقوع صدمة شكستگي و تركخوردگي استخوان در اسكي
اسلاید 55: 55نمودار 4-3 نمودار زیر مربوط است به ضايعات شكستگي و ترك خوردگي استخوان در ورزش واليبال مشاهده ميشود كه اين آسيب به ترتيب در استخوانهاي مچ و انگشتان دست و مچ و انگشتان پا نسبت به ساير بخشهاي بدن بيشتر بوده است. در واليبال، نواحي سر و صورت و تنه مصون از اين عارضه بودهاند.
اسلاید 56: 56 شكستگي در مچ و انگشتان پا عموماً در حالت فرود از پرشهاي اسپك و دفاع و شكستگي انگشتان دست و برخورد توپ با دست در هنگام دفاع و توپگيري از اسپك رخ دادهاست. نمودار 4-4 نشان ميدهد كه شكستگي و تركخوردگي استخوان در ناحية مچ و انگشتان پا و ناحية مچ و انگشتان دست به ترتيب بيشتر از نواحي ديگر بوده است و استخوانهايي چون ران و بازو در ورزش تكواندو و كمتر در معرض خطرند. نمودار مزبور شكستگي ناحية سر و گردن را به ميزان 13% از كل صدمات نشان ميدهد; اين عارضه بيشتر در نواحي دندانها و بيني حادث شدهاست. . نمودار 4-4 ميزان وقوع صدمة شكستگي و تركخوردگي استخوان در تكواندو
اسلاید 57: 574-2 دررفتگيهدفهاي آموزشي رفتاري تعريف دررفتگي را بدانيد. انواع دررفتگي مفصلي را نام ببريد. علل ايجاد دررفتگي را بدانيد. با نشانهها و علايم دررفتگي آشنا شويد
اسلاید 58: 58شكل 4-5 وضعيت طبيعي مفصل آرنج شكل 4-6 دررفتگي در مفصل آرنج الف) تعريف و انواع دررفتگي مفصليتغيير مكان يا بيرون آمدن انتهاي استخوان را از داخل حفرة مفصل دررفتگي ميگويند. دررفتگي ممكن است كامل يا ناقص باشد. در دررفتگي كامل، سراستخوان كاملاً از حفرة مفصلي بيرون ميآيد و كپسول مفصلي و وترهاي اطراف مفصل بهطور نسبتاً وسيعي آسيب ميبيند. شكل 4-5 وضعيت طبيعي مفصل آرنج و شكل 4-6 همين مفصل را در حالت دررفتگي نشان ميدهد. در دررفتگي ناقص، سراستخوان از محل خود تغيير مكان جزئي ميدهد و ساختمان مفصل آسيب نميبيند.
اسلاید 59: 59ب) علل دررفتگي مفصلدررفتگي در اثر چرخش غيرطبيعي عضو حول محور مفصل ايجاد ميشود. مفاصل مختلف بدن دامنة حركتي محدودي دارند كه چنانچه حركت عضو به هر دليل خارج از دامنة حركت طبيعي انجام شود، امكان جابهجا شدن سر استخوان در مفصل وجود دارد. مفصل شانه، آرنج، انگشت دست و مچ پا بيشتر در معرض آسيب دررفتگي قرار دارند. گاهي اوقات دررفتگي از بدو تولد موجود است; اين حالت در مفصل لگني - راني نسبت به ساير مفاصل بيشتر ديده ميشود.
اسلاید 60: 60دررفتگي ممكن است ناشي از ضربه در فعاليتهاي مختلف روزمره يا در فعاليتهاي ورزشي در اثر برخورد ابزار ورزشي با اندامهاي مختلف مثل توپ با انگشتان يا برخورد دو ورزشكار با همديگر و يا زمين باشد. دررفتگي در ورزش بيشتر در مفصل مچ پا ديده شده است. در اينگونه دررفتگيها كه بر اثر ضربه به وجود ميآيد، معمولاً كپسول مفصلي پاره ميشود و بافتهاي دربرگيرنده مفصل نيز آسيب ميبينند. احتمال دررفتگي در هر مفصل بستگي به ساختار استخواني مفصل و استحكام سطوح مفصلي دارد; در مفاصلي كه دو سر استخوان بهطور كامل مفصل نيستند، مثل مفصل شانه، صدمة دررفتگي شايعتر است چون اولاً حفرة مفصلي كمعمق است.
اسلاید 61: 61ج)نشانهها و علايمموارد زير را ميتوان نشانه و علامتي براي دررفتگي مفصلي در نظر گرفت: قرارگرفتن انتهاي استخوان دررفته در محلي غيرطبيعي كه در واقع نشانه اصلي دررفتگي استاز كار افتادن مفصل و محدوديت حركتي در عضو تغييرشكل محل دررفتگي (مفصل) درد. درد ممكن است در اثر دررفتگي ناشي از ضربه باشد. همچنين ممكن است در اثر آسيبي باشد كه در نتيجة در رفتگي به كپسول و الياف در برگيرندة مفصل وارد شده است.
اسلاید 62: 624-3 كمكهاي اوليه در شكستگيها و دررفتگيها هدفهاي آموزشي رفتاريكمكهاي اوليه را در شكستگي استخوان بدانيد. كمكهاي اوليه را در دررفتگي مفاصل فراگيريد. به منظور انجام كمكهاي اوليه به بيمار، لازم است اقدامهاي زير مرحله به مرحله و به ترتيب انجام شوند: در صورت وجود اختلال تنفسي، به بيمار تنفس مصنوعي بدهيد. در صورت دسترسي به آمبولانس و پزشك، از آنها كمك بخواهيد. چنانچه احتمال شكستگي در ناحية ستون فقرات را ميدهيد، فرد آسيبديده را حركت ندهيد تا حد امكان اندام آسيبديده و مفاصل مربوط به آن را حركت ندهيد. اندامهاي شخص آسيبديده را بدون آنكه در عضو مشكوك به شكستگي اختلالي ايجاد كند بالا نگه داريد. اگر سرويس آمبولانس مجهز در دسترس نيست، قبل از هرگونه حركت حتماً موضع شكستگي آتلگذاريشود. چنانچه سراستخوان درآمده از مفصل در زير پوست محسوس است سعي در بازگرداندن آن به جاي خودش نشود.
اسلاید 63: 63چنانچه هنگام شيرجه رفتن داخل استخر كم عمق آسيب به گردن يا نخاع وارد آمدهباشد، بايد مصدوم را به حالت شناور در آب و بدون اينكه كمر يا گردن وي خم شود به كنار آورد; نبايد بدون حفاظِ پشت او را بلند كرد و از آب خارج ساخت. در شكستگيهاي باز، علاوه بر انجام اقدامهاي فوق، به طريق زير عمل ميشود: لباس بيمار را در آوريد; در صورت وجود مشكل لباس را قيچي كنيد. روي زخم را با پوشش استريل و با فشار بپوشانيد تا خونريزي متوقف شود. از شستن زخم و دستكاري آن تا حد امكان خودداري كنيد. اگر قطعة استخوان از محل زخم برون آمده باشد تمام زخم را با گاز استريل بپوشانيد. چنانچه گاز استريل در دسترس نيست با پارچة تميز آن را بپوشانيد. اندام آسيبديده را بالا نگه داريد تا خونريزي و تورم آن كاهش يابد. در صورت وجود چند نوع شكستگي در بدن كه معمولاً در تصادفات ايجاد ميشود درمان شكستگي باز به شكستگي بسته اولويت دارد.
اسلاید 64: 644-4 آتلبندي در شكستگيهدفهاي آموزشي رفتاريمنظور از آتلبندي را در درمان شكستگي بدانيد. با آتلبندي اندامهاي مختلف آشنا شويد. شرايط آتل مناسب را بدانيد. بتوانيد انواع آتل را متناسب با نوع صدمه، با وسايل در دسترس بسازيد. ثابت نگهداشتن عضو صدمه ديده در شكستگي از اهميت خاصي برخوردار است. براي ثابتكردن عضو صدمه ديده از آتل يا وسايل ديگراستفاده ميشود. لذا آتل به هر جسمي كه به نحوي بتوان از آن براي ثابت و بيحركتكردن عضو صدمه ديده استفاده شود، تعريف شده است. براي اندامهاي مختلف بدن آتلهاي مخصوص ساخته شدهاست امّا با توجه به موجود نبودن آن در برخي موقعيتها و همچنين بالابودن هزينه، براي ثابت كردن اندامهاي بدن ميتوان از وسايلي چون چوب، تخته، عصا، پتوي لوله شده يا حتي مجلة تا شده استفاده كرد و مفصل يا استخوان صدمه ديده را ثابت نگه داشت.
اسلاید 65: 65شكل 4-7 گذاشتن بالشتك بين ساق پاها با گذاشتن آتل قطعات شكسته و مفاصل مجاور بيحركت ميشوند، در نتيجه درد بيمار كاهش مييابد و از بروز شوك جلوگيري ميشود. آتل همچنين هنگام انتقال بيمار، اندام را در مقابل آسيب بيشتر حفظ ميكند. يك تكنيك ساده براي آتلگذاري فوري، مثلاً در شكستگي ساق پا، گذاشتن بالشتك بين دو ساق پا و بستن ساق پاي آسيب ديده به پاي سالم است (شكل 4-7). اگر استخوان بازو در حالي كه آرنج خميده است بشكند، بازو را مستقيماً به سينه ميبنديم، ولي اگر آرنج در وضعيت مستقيم باشد، آن را به پهلوي بيمار ميبنديم. براي مچ دست و ساعد، دو تخته در دو طرف ساعد ميگذارند و سپس با باند يا هر پارچة ديگر آن را ميبندند و با باند سه گوش آن را به گردش آويزان ميكنند (شكل 4-8). اگر ساق پا شكسته باشد، دو تخته در طرفين ساق پا ميگذارند و با باند آن را ميبندند (تخته از مچ تا بالاي زانو باشد).
اسلاید 66: 66شكل 4-8 آتلبندي بازو براي شكستگي ران نيز مثل ساق پا عمل ميكنند; يك تختة كوتاهتر يا پتوي تا شده را در بين دو پا و يك تختة ديگر در كنارة خارجي ران شكسته قرار ميدهند و با باند آن را ميبندند (شكل 4-9). شكل 4-9 آتلبندي ساق پا
اسلاید 67: 67شكل 4-10 شرايط آتلآتل بايد به اندازة كافي بلند انتخاب شود تا بتواند مفاصل بالا و پايين محل شكستگي را بيحركت نگهداري كند. آتل بايد كاملاً پنبهگذاري شده باشد تا حد فاصل بين پوست بدن و آتل كاملاً پر شود. گره آتل نبايد خيلي محكم بسته شود . نوك عضو صدمه ديده (مثلاً سرانگشتان) لازم است از باند بيرون و قابل رؤيت باشد. چنانچه مصدوم در مدت بانداژ و آتلگذاري از احساس سوزش و گزگزشدن يا ناتواني در حركت انگشتان يا شست خود شكايت داشته باشد و يا انگشتان به رنگ آبي تيره درآمده باشد، علامت اين است كه آتلبندي شما خيلي سفت و محكم بسته شدهاست. علايم ديگر كه ناشي از گره محكم و سفت است عبارتند از: عضو بانداژشده در اثر گره محكم سرد ميشود. در عضو بانداژشده در اثر گره محكم ورم ايجاد ميشود. در عضو درد ايجاد ميشود.
اسلاید 68: 68به خاطر بسپاريد با وجودي كه مصدوم اغلب قادر است قسمت پايين عضو شكسته را بدون درد يا با مختصري درد حركت دهد، به او يادآوري كنيد كه از حركتدادن عضو آسيبديده خودداري كند. گره آتل نبايد بيش از اندازة شُل باشد; شُلبودن گرة آتل باعث ميشود آتل و بانداژ روي عضو صدمه ديده جابهجا و ايجاد درد و مزاحمت اضافي براي مصدوم كند. در صورتي كه براي آتلگذاري لازم باشد عضو شكستهاي را از حالت خميده به حالت مستقيم درآوريد، اقدامات زير بايد انجام شود: با يك دست بالا و با دست ديگر پايين محل شكستگي را نگه داريد. در موقع جابهجايي مواظب باشيد براي بيمار درد شديد توليد نكنيد، چون ممكن است دچار حالت شوك شود. در شكستگي ساق، يك نفر بايد انتهاي اندام آسيبديده را بگيرد و با ملايمت هرچه تمامتر بكشد. اين كشش بايد بهگونهاي باشد كه اندام را به حالت مستقيم درآورد تا بتوان به راحتي آن را داخل آتل گذاشت.
اسلاید 69: 69شكل 4-11 انواع آتل براي اعضاي مختلف بدن انواع مختلف آتلبراي بيحركتكردن اعضاي بدن از آتلهاي مخصوص هر عضو استفاده ميشود. در صورت موجودنبودن آتل مناسب، ميتوان از اجسام و اشياي مختلفي كه در دسترس ما قرار دارند استفاده كرد. توصيه ميشود كه در سالنهاي ورزشي در كنار وسايل كمكهاي اوليه انواع آتل نيز باشد. انواع مختلف آتل را در شكل زير مشاهده ميكنيد.
اسلاید 70: 704-5 گرفتگي عضلههدفهاي آموزشي رفتاريتعريف گرفتگي عضله را بدانيد. با علل ايجاد گرفتگي عضله آشنا شويد. اصول پيشگيري و كمكهاي اوليه را در گرفتگي ماهيچه فرا بگيريد. الف) تعريفگرفتگي انقباض دردناكي است كه در برخي از عضلات بدن ايجاد ميشود و با از دسترفتن مقطعي قابليتهاي حركتي عضو همراه است. وقوع اين صدمه در عضلة دو قلوي ساق پا در ورزش شنا شايع است. ب) علل ايجاد گرفتگي عضلهعواملي مثل سرما، اختلال در تعادل نمك و آب بدن در نتيجة تعريق زياد، ضربه يا كشيدگي بيش از حد ماهيچههايي كه آمادگي ندارند ممكن است سبب بروز اين صدمه در افراد شوند. مخصوصاً زماني كه ورزشكار تمرينهاي سخت و طاقتفرسايي در هواي خيلي گرم داشته باشد، فعاليت مزبور باعث دي هيدراسيون ميشود كه فرد را مستعد ابتلا به كرامپ عضلاني ميكند.
اسلاید 71: 71ج) پيشگيري و كمكهاي اوليه در گرفتگي ماهيچهبا اجتناب از خستگي به كمك گزينش روشهاي مطلوب و سازمان يافته در برنامة تمرينها و بازيها، روشهاي صحيح گرمكردن ماهيچه، تأكيد بر خوردن نمك به مقدار كافي و برخورداري از برنامة مطلوب آمادگي پيش از بازي ميتوان از بروز اين عارضه جلوگيري كرد. براي درمان گرفتگي ماهيچهاي بايد فعاليت فرد را متوقف كرد و ماهيچه را با هر دو دست فشرد. مواردي مانند ماساژ و حرارت ممكن است در از بينرفتن گرفتگي مؤثر باشند. اين عمل باعث ميشود كه مواد غذايي و اكسيژن زودتر به محيط برسند و مواد زايد نيز زودتر از محيط دفع شود. به عنوان مثال، براي درمان و رفع گرفتگي عضلات بخش خلفي ساق پا لازم است به شكل زير عمل شود. در حالي كه زانو خم است و مچ پا در يك زاوية 90 درجه قرار دارد، با يك دست پنجة پا را به سمت بالا فشار دهيد (عمل خمكردن پنجة پا) و با دست ديگر عضلة دو قلوي ساق پا را ماساژ دهيد (شكل 4-12).
اسلاید 72: 72 بعد از درمان ناراحتي اينگونه مصدومين، بهتر است نمك بيشتري در برنامة غذايي آنها گنجانده و محل انقباض گرمتر نگه داشته شود. هرگاه در يك تيم ورزشي بهطور معمول گرفتگي در عضلات شايع باشد، بايد ميزان نمك مصرفي هر ورزشكار را در غذاها و نوشيدنيها افزايش داد. اين صدمه خصوصاً در آب و هواي گرم و مرطوب در ميان ورزشكاران شايعتر است. در بررسي علت گرفتگي عضلات، مربي ورزش بايد عوامل ديگري را نيز كه موجب نقص در گردش خون ميشوند، مانند تنگي جورابها، محكم بستن بند كفشها، هواي سرد، عفونت و تجمع اسيدلاكتيك، مورد توجه قرار دهد.
اسلاید 73: 734-6 كشيدگي عضلانيهدفهاي آموزشي رفتاريعارضة كشيدگي عضلاني را تعريف كنيد. با انواع كشيدگي عضلاني آشنا شويد. ميزان وقوع صدمة كشيدگي عضلاني - وتري را در ورزشهاي مختلف بدانيد. كمكهاي اوليه را براي درمان صدمة كشيدگي انجام دهيد. تعريف : كشيدگي عضلاتي عبارت است از پارگي و كشيدگي تارهاي عضلاني موجود در يك عضله كه با درد و از دست رفتن فوري تواناييهاي ماهيچه و حساسيت موضعي آن همراه است. كشيدگي عضلاني يا استرين ممكن است به دو صورت حاد و مزمن ايجاد شود و با توجه به شدت ضايعه به سه درجة 1 و 2 و 3 تقسيم شده است. استرين مزمن بيشتر به علت استفادة بيش از اندازه از واحد عضلاني - تاندوني يعني زماني كه شخص انقباضهاي متوالي و پشت سرهم را در عضله ايجاد ميكند يا با وجود خستگي شديد عضلاني به فعاليت خود ادامه ميدهد اتفاق ميافتد.
اسلاید 74: 74استرين ممكن است در هر قسمت از واحد عضلاني - وتري به وجود آيد امّا عموماً استرين مزمن در ضعيفترين قسمت واحد عضلاني اتفاق ميافتد. نوع ديگر اين ضايعه استرين حاد است كه به دليل فشار زياد يا يك ضربة كششي شديد اتفاق ميافتد. ايستادگي و مقاومت عضله در مقابل نيروي بيش از توان عضله نيز ممكن است باعث ايجاد استرين در عضله شود. استرين حاد نيز ممكن است در هر نقطهاي از واحد عضلاني به وجود آيد، حتي ممكن است در محل اتصال تاندون به استخوان يا در محل اتصال تاندون به عضله اتفاق افتد.
اسلاید 75: 75صدمة كشيدگي عضلاني - وتري در ورزشنتايج يكي از تحقيقات بيان ميكند در حالي كه در حوادث ورزش بريدگي و ايجاد شكاف كمتر رخ ميدهد، كوفتگي ناشي از كشيدگي تاندوني عضلاني به ميزان زيادي (17%) ديده ميشود . اين تحقيق همچنين وجود اين صدمه را در ورزشكاران دختر و پسر و اثر سن را مطالعه كرده و نشان داده است كه كشيدگي تاندونها و عضلات در دختران بهطور معنيداري بيشتر از پسران بوده است و با افزايش سن ميزان وقوع اين صدمه در فرد نيز افزايش مييابد. پارگي و كشيدگي عضلاني در پاي چپ نسبت به پاي راست بيشتر رخ ميدهد زيرا در 65 درصد انسانها، پاي چپ 8% سانتيمتر از پاي راست بلندتر است و پارگي و كشيدگي تاندونها بيشتر در جواني كه هنوز رشد آنها متوقف نشده اتفاق ميافتد و در افراد بالغ اين صدمات در ناحية اتصال عضلات به استخوانها ديده ميشود تغييرات درجه هوا نيز يكي از عوامل مؤثر در ايجاد پارگيها عضلاني است. سرما و رطوبت هوا امكان پارگي عضلات را بيشتر ميكند . در مقايسه بين كشيدگيهاي عضلاني در ورزشهاي قدرتي و استقامتي، معمولاً ورزشكاران استقامتي به دليلاستفادة بيش از ظرفيت بدن بيشتر دچار كشيدگي عضلاني تاندوني ميشوند.
اسلاید 76: 76كمكهاي اوليه در كشيدگي عضلاني - وتري در كشيدگي عضلاني - وتري با توجه به اينكه تارچههاي عضلاني پاره ميشوند، براي كاهش خونريزي بايد قبل از هر اقدامي موضع را سرد كرد. براي اين منظور استفاده از كمپرس آب سرد مفيد است. به علاوه، لازم است موضع را به مدت 30 دقيقه بهطور فشرده باندپيچي كرد. بالا نگهداشتن عضو صدمه ديده نيز به منظور كاهش سرعت خونريزي توصيه ميشود. براي درمان كشيدگي عضلاني از روز دوم به بعد بايد از حرارت و ماساژ و كيسة آب گرم استفاده شود. البته با توجه به شدت آسيبديدگي، شروع استفاده از حرارت و آب گرم يا ماساژ متفاوت است. توصيه ميشود مربيان ورزش براي جلوگيري از وقوع صدمة كشيدگي عضلاني - وتري توجه بيشتري به مرحله گرمكردن بكنند. . در تنظيم برنامة غذايي از نظر مواد معدني به ويژه نمك نيز بايد به ورزشكاران توجه لازم بشود.
اسلاید 77: 77فصل پنجم نارسايي و وقفه در دستگاه گردش خون، تنفس و كمكهاي اولية مربوط به آنهدف مرحلهايشناخت نارساييهاي دستگاه گردش خون و تنفس و فراگرفتن روشهاي كمكرساني به مصدومين قلبي - ريوي 5 -1 مفاهيم اوليه در نارسايي و وقفة قلبي - تنفسيهدفهاي آموزشي رفتاريمفاهيم و اصطلاحات مربوط به نارساييهاي قلبي - ريوي را تعريف كنيد. علل ايجاد نارسايي قلبي - تنفسي را بشناسيد. مرگ ظاهري را از مرگ حقيقي در مصدوم با توجه به علايم مربوط تشخيص دهيد.
اسلاید 78: 78مقدمتاً به تعريف اصطلاحات مرتبط، شامل نارسايي تنفسي، وقفة تنفسي، وقفة قلبي، وقفة قلبي - تنفسي، تنفس مصنوعي، ماساژ قلبي و احياي قلبي - تنفسي ميپردازيم. نارسايي و وقفة تنفسي. دشواري شديد تنفس را كه براثر كاهش فشار اكسيژن و افزايش فشار انيدريدكربنيك (2 CO) در خون سرخرگي پيش ميآيد نارسايي تنفسي و قطع كامل فعاليتهاي تنفسي را وقفة تنفسي گويند. وقفة قلبي. باز ايستادن قلب از انقباض و انبساط پيدرپي وقفة قلبي خوانده شده است كه براثر آن خون در تمام دستگاه گردش خون متوقف ميشود. وقفة قلبي - تنفسي. توأم شدن وقفة تنفسي و وقفة قلبي به وقفه قلبي - تنفسي معروف است. گاهي وقفة تنفسي براثر وقفة قلبي پيدا ميشود و گاه مثل خفگي در استخر به وسيلة آب و ساير موارد خفگيهاي ناشي از انسداد راههاي تنفسي بر اثر وقفة قلب رخ ميدهد.
اسلاید 79: 79تنفس مصنوعي . واداشتن شخص به تنفس به كمك وسايل يا ابزار يا توسط افراد كمكي ديگر را تنفس مصنوعي گويند. تنفس مصنوعي را تنفس كمكي نيز ميگويند. به منظور آشنايي بيشتر با مفاهيم مربوط به اين بحث مقدمتاً به تعريف اصطلاحات مرتبط، شامل نارسايي تنفسي، وقفة تنفسي، وقفة قلبي، وقفة قلبي - تنفسي، تنفس مصنوعي، ماساژ قلبي و احياي قلبي - تنفسي ميپردازيم. نارسايي و وقفة تنفسي. دشواري شديد تنفس را كه براثر كاهش فشار اكسيژن و افزايش فشار انيدريدكربنيك (2 CO) در خون سرخرگي پيش ميآيد نارسايي تنفسي و قطع كامل فعاليتهاي تنفسي را وقفة تنفسي گويند.
اسلاید 80: 80وقفة قلبي. باز ايستادن قلب از انقباض و انبساط پيدرپي وقفة قلبي خوانده شده است كه براثر آن خون در تمام دستگاه گردش خون متوقف ميشود. وقفة قلبي - تنفسي. توأم شدن وقفة تنفسي و وقفة قلبي به وقفه قلبي - تنفسي معروف است. تنفس مصنوعي . واداشتن شخص به تنفس به كمك وسايل يا ابزار يا توسط افراد كمكي ديگر را تنفس مصنوعي گويند. به اين معني است كه بيمار ميتواند تنفس كند امّا نه به ميزان كافي و به اين جهت براي بهبود تنفس خود به كمك نيازمند است. ماساژ خارجي قلب. ماساژ خارجي قلب فشار منظم و موزوني است كه با يك دست (در كودكان) يا هر دو دست (در بزرگسالان) روي استخوان جناغ سينه به قلب وارد ميشود. اين ورزش را ماساژ قلبي بسته (يعني ماساژ قلب از روي قفسة سينه) نيز ميگويند. احياي قلبي – تنفسي و تنفس مصنوعي توأم با ماساژ قلب را احياي قلبي - تنفسي مينامند.
اسلاید 81: 815 -2 علل نارسايي يا وقفة قلبي - تنفسينارسايي يا وقفة قلبي - تنفسي براثر عوامل بسيار اتفاق ميافتد. منظور ما در اينجا بيشتر يادآوري عواملي است كه شخص را دچار نارسايي يا وقفة قلبي - تنفسي ميكند و زندگي او را به خطر مياندازد، ولي اگر عمليات نجات به موقع و با روش درستي شروع و اجرا شود، ممكن است از مرگ نجات يابد. اين عوامل ممكن است در نتيجة بروز سانحه يا وقوع بيماري در فرد ايجاد شود. نارسايي يا وقفة قلبي - تنفسي ناشي از سوانحسوانح متعددي، با توجه به شدت صدمهاي كه روي فرد ايجاد ميكند، ممكن است منجر به نارسايي يا وقفة قلبي - تنفسي شود. در اين بخش چند نمونة شايعتر آن را ذكر ميكنيم: غرق شدن . در اين حالت آبي كه از محيط خارج به داخل دهان و مجاري گوارش و ريوي راه يافته است مانع نفس كشيدن ميشود. ضربه و فشار . ضربه هاي محكم روي قفسة سينه كه در نتيجة برخي حركات غلط ورزشي ايجاد ميشود يا فشار زياد روي قفسة سينه در تصادفات يا زيرآوار ماندن ممكن است حركات قلبي و تنفسي را مختل كند. در اين مورد محدوديت حركتي و كمبود اكسيژن ممكن است به حدي باشد كه آسيب ديده خفه شود.
اسلاید 82: 82مسموميت با گازهاي سمي . مسموميت با اكسيد دوكربن (2 CO) شايعتر از گازهاي ديگر است. اين گاز براثر سوختن ناقص ذغال يا هيزم ايجاد ميشود. گازهايي كه در اجاقگاز مصرف ميشود، گازهاي سمي بعضي كارخانهها و گاز سمي حاصل از سوختن بنزين موجب نارسايي تنفسي و وقفة قلبي - تنفسي ميشوند. مسموميت با داروها . مسموميت با داروهاي ضعيف كننده يا كاهندة تنفس مانند تركيبات ترياك، داروهاي آرامبخش و الكل، از طريق تأثير بر مراكز عصبي تنفس، موجب كاهش يا وقفة تنفسي ميشوند. برقگرفتگي شديد، خواه از يك سيم يا وسيلة الكتريكي ديگر و خواه از آسمان به صورت صاعقه، موجب وقفة قلبي - تنفسي ميشود. . نارسايي يا وقفة قلبي - تنفسي به علت بيماري بديهي است پايان هر بيماري لاعلاج وقفة دستگاه قلبي - تنفسي و نهايتاً مرگ است امّا گاه شخص به صورت مقطعي دچار بيماري ميشود كه باعث وقفه يا نارسايي در دستگاه قلبي - تنفسي فرد ميشود. اين بيماريها عبارت اند از انسداد سرخرگهاي كرونر قلب و سقوط ناگهاني فشار خون.
اسلاید 83: 83 5 -3 تشخيص مرگ ظاهري از مرگ حقيقيالف) تعريفمرگ حقيقي توقف و خاتمه يافتن دايمي تمام اعمال حياتي موجود زنده است، بدينمعني كه در آن زندگي قابل برگشت و مرده قابل احيا نيست. اما در مرگ ظاهري اعمال حياتي قابل برگشت است و در صورتي كه كمك به موقع به فرد برسد، ممكن است زنده بماند. ب) علايم مشترك مرگ حقيقي و مرگ ظاهريدر جريان مرگ، اعمال سه دستگاه مهم و حياتي - يعني دستگاههاي تنفس، گردش خون و اعصاب مركزي متوقف ميشود. توقف اين سه دستگاه از آغاز مرگ ظاهري شروع ميشود. توقف دستگاه تنفس . هم در مرگ حقيقي و هم در مرگ ظاهري، حركات تنفسي را روي قفسه سينه يا قسمت فوقاني شكم نميتوان مشاهده كرد و صداهاي تنفسي را نميتوان با گوشي شنيد. اگر گوش و گونة خود را مجاور دهان و بيني شخص مصدوم بگذاريم، نه صدايي ميشنويم و نه حركت هواي تنفسي را احساس ميكنيم. همچنين اگر آينهاي نزديك لبهاي او نگاه داريم، بخار تنفسي روي آينه نمينشيند.
اسلاید 84: 84توقف گردش خون . هم در مرگ حقيقي و هم در مرگ ظاهري، قلب از تپش باز ميايستد و صداي آن شنيده نميشود. در هر دو مورد نبض لمس نميشود و فشار خون سقوط ميكند و به صفر ميرسد. توقف دستگاه اعصاب مركزي . كسي كه بهطور حقيقي يا ظاهري مرده است، كاملاً بيهوش، بيحركت، بيحس و فاقد انعكاسهاي عصبي است آزمايش عكسالعمل مردمك به روشنايي يكي از عمليترين آزمايشهاي انعكاس عصبي است. به هنگام سلامت، اگر نور چراغ يا كبريت روشني را به طور مايل به مردمك چشم بتابانيم، تنگتر ميشود. در مرگ حقيقي، مردمكها گشادند و در برابر روشنايي هيچ تغيير نميكنند. اما در مرگ ظاهري مردمك گشادشده براثر تابش نور تنگتر ميشود; اين علامت نشانه آن است كه شخص هنوز زنده است و اكسيژن به مغزش ميرسد.
اسلاید 85: 85 ج) علايم ويژة مرگ حقيقي و مرگ ظاهري در مرگ حقيقي حرارت بدن به تدريج پايين ميآيد و بدن سرد ميشود، امّا در مرگ ظاهري حرارت دروني بدن تابع درجه حرارت محيط خارج نيست. در مرگ حقيقي ماهيچهها سخت ميشوند و اگر مدتي (بين 4 تا 10 ساعت) از مرگ گذشته باشد، بدن مرده انعطاف و نرمي خود را از دست ميدهد و سفت و سخت ميشود. بهطور كلي، با مطالعة نشانههاي مشترك و اختصاصي مرگ حقيقي و ظاهري، به اين نتيجه ميرسيم كه بازشناختن آنها از يكديگر آسان نيست و مستلزم دقت و صرف وقت است زيرا مهمترين نشانهها همان علايمي هستند كه در هر دو مشتركاند. علايم ويژه، بهخصوص در مواردي كه تشخيص فوري بين آنها مطرح است، اهميتي ندارد، زيرا سردشدن بدن و سختشدن ماهيچهها نشانههاي قابل اعتمادي نيستند، به ويژه اينكه هر دو، به خصوص سخت شدن ماهيچهها، از علايم نسبتاً ديررس هستند. با توجه به نكات فوق، در برخورد با هر حادثهديدهاي كه به نظر ميرسد جان خود را از دست داده است، بايد دقت را با سرعت عمل توأم كرد. اگر علايم واضح مرگ حقيقي مشاهده نشود، مرگ را بايد ظاهري تلقي كرد و به سرعت و بيدرنگ عمليات نجات را شروع كرد، زيرا براثر وقفة قلبي تنفسي، مغز دچار كمبود شديد اكسيژن ميشود و بيمار به علت كمبود يا فقدان اكسيژن در مدت يك دقيقه به اغما ميرسد و سپس دچار مرگ ظاهري ميشود، اگر نجاتدهنده حتي درست در همين لحظه به كمك او بيايد، فقط پنج دقيقه، وقت دارد كه او را از مرگ برهاند.
اسلاید 86: 865 -4 شناخت وضعيت مجاري تنفسي و راههاي بازكردن آنهدفهاي آموزشي رفتاري-وضعيت آناتوميكي (تشريحي) مجاري تنفسي را بشناسيد و عوامل مسدودكنندة آن را نام ببريد. با روشهاي رفع انسداد مجاري تنفسي در نوزادان، كودكان، و بزرگسالان آشنا شويد. روشهاي مختلف را براي بازنگه داشتن راه تنفسي مصدوم اجرا كنيد. روش تنفس مصنوعي دهان به دهان را اجرا كنيد. روش تنفس مصنوعي دهان به بيني را اجرا كنيد. تنفس مصنوعي در كودكان را اجرا كنيد. عمل تنفس مصنوعي را به وسيله كيسة تنفس و لوله آيروي اجرا كنيد. تنفس مصنوعي را به روش فشار بر سينه و كشيدن بازوها اجرا كنيد. براي نجات فردي كه دچار نارسايي تنفسي شده، مقدماتيترين كار بازكردن مجاري تنفسي و سپس دادن نفس مصنوعي است. قبل از شرح موضوع فوق شما را با وضعيت آناتوميكي مجاري تنفسي باز و در حالت بسته آشنا ميكنيم.
اسلاید 87: 87شكل 5 -1 الف) وضعيت مجاري تنفسي و عوامل مسدودكنندة آندر چه وضعيتي راه تنفس بسته است؟ اگر سر بيمار به جلو خم شده باشد يا به واسطة يك تكيهگاه مانند بالش، دست و يا هر چيز ديگر از سطح تنه بالاتر باشد، فك زيرين و استخوان لامي به عقب كشيده ميشود. در اين حالت فك زيرين، زبان را كه شل است به عقب ميكشد و آن را روي جدار خلفي حلق مياندازد و در نتيجه راه تنفس در بالا بسته ميشود. همين طور، چون اپيگلوت به استخوان لامي متصل است، براثر عقب رفتن استخوان لامي، اپيگلوت هم به عقب و پايين ميافتد و مجراي تنفس در ناحية اپيگلوت بسته ميشود (شكل 5 -1). بنابراين، به محض ديدن چنين وضعيتي، بايد بالش و يا هر نوع تكيهاي را از زير سر برداشت، و سر و گردن را در وضعيتي مناسب قرار داد كه راه تنفس باز شود.
اسلاید 88: 88در چه وضعيتي راه تنفس باز است؟ اگر سر و گردن به عقب كشيده شوند، فك زيرين و استخوان لامي به بالا و جلو، زبان و اپيگلوت نيز همراه آنها به جلو و بالا كشيده ميشوند و از طرف ديگر جدار خلفي حلق، براثر عقب كشيدن مهرههاي گردن، به عقب كشيده ميشود و در نتيجه مجراي حلق از جلو و عقب گشاد و راه تنفس فوقاني باز ميشود. راه تنفس ممكن است دراثر تحت فشار قرار گرفتن مجراي هوا در ناحية گلو، يا به واسطة يك جسم خارجي از قبيل دندان مصنوعي، لقمة غذا، آب و يا اينكه صرفاً به علت وضعيت ناجور قرار گرفتن سر و گردن بسته شود. ب) بازكردن راه تنفسباز كردن راه تنفس به دو شكل انجام ميشود: - خمكردن سر به عقب: نجات دهنده يك دست را پشت گردن و دست ديگر را روي پيشاني بيمار آسيبديده ميگذارد و در حالي كه با يك دست گردن او را بالا ميبرد، با دست ديگر سرش را به عقب خم ميكند (شكل 5 -2). شكل 5 -2 با كشيدن سر مريض به عقب، مجاري تنفس كاملاً باز ميشوند
اسلاید 89: 89. كشيدن فك زيرين به جلو: امدادگر انگشت خود را داخل دهان بيمار ميكند و در حالي كه انگشتان ديگرش زيرچانه قرار ميگيرند، فك زيرين را ميگيرد و آن را به جلو ميكشد. در ضمن، دست ديگر امدادگر روي پيشاني بيمار قرار ميگيرد و سر او را به عقب خم ميكند. وقتي كه امدادگر مصدوم را با اعمال فوقالذكر در وضعيت مناسب و مساعد باز شدن راه هوايي تنفس قرار داد، پيش از هر كار بايد بداند كه بيمار تنفس ميكند يا نه. مشاهدة حركات تنفسي سينه ممكن است موضوع را روشن سازد كه اگر حركات تنفسي سينه ضعيف باشند، امدادگر بايد گونه و گوش خود را نزديك دهان و بيني مصدوم بگذارد تا صداي او را بشنود و حركت هواي تنفس را با گونهاش احساس كند. اگر بعد از عمل خم كردن سرو گردن به عقب تنفس بيمار با عمق و تعداد كافي در دقيقه شروع نشود، بايد تنفس مصنوعي را شروع كرد.
اسلاید 90: 90شكل 5 -3 روش تنفس مصنوعي دهان به دهان 5 - 5 روشهاي مختلف تنفس مصنوعيتنفس مصنوعي را به روشهاي مختلف ميتوان انجام داد. معروفترين و رايجترين آنها به شرح زير است: الف) تنفس مصنوعي دهان به دهانب) تنفس مصنوعي دهان به بينيج) تنفسي مصنوعي توسط لوله آيروي و كيسة تنفسد) تنفس مصنوعي به طريقة فشار بر سينه و كشيدن بازو از طريق فشار بر پشت و كشيدن بازو الف) روش تنفس مصنوعي دهان به دهاندر تنفس دهان به دهان اقدامات زير به طور منظم ولي با سرعت بايد انجام گيرد: امدادگر در حالي كه با يك دست به پشت گردن بيمار فشار ميآورد، با دست ديگر كه روي پيشاني او قرار گرفته است سر او را به عقب خم ميكند و با دو انگشت شست و سبابة همين دست سوراخهاي بيني مصدوم را كاملاً ميبندد و پس از يك دم عميق دهانش را طوري به دهان بيمار ميگذارد كه هيچ منفذ خروجي در محل تماس دهان به دهان براي هوا وجود نداشته باشد (شكل 5 -3). سپس هواي بازدم خود را مستقيماً و در صورتي كه مصدوم بزرگسال باشد با شدت به دهان او ميدمد.
اسلاید 91: 91شكل 5 -4 اگر گمان ميبريد چيزي در گلوي مصدوم گير كردهاست، او را به يك طرف بچرخانيد و با كف دست ضرباتي به ميان دو كتف او وارد كنيد. سپس دهان خود را از دهان بيمار برميدارد و به او امكان ميدهد كه بازدم انفعالي داشتهباشد. اگر راه تنفس با عمل فشار فك زيرين باز شدهباشد، امدادگر سوراخهاي بيني بيمار را با گونهاش ميبندد. امدادگر با دم اول ميتواند بفهمد كه آيا راه تنفس باز است و تهويه كافي است يا نه. اگر نجات دهنده نتواند كافي بودن تهويه را تشخيص دهد، ميتواند گونه و گوش خود را جلو دهان و بيني فرد بگذارد تا از وجود هواي بازدم او آگاهي يابد. همين كه امدادگر متوجه شد كه تهويه به اندازة كافي قابل اجراست، به سرعت چهار نفس پيدرپي در سينه بيمار ميدمد و فرصت بازدم بين اين چهار نفس را به او نميدهد. پاككردن راههاي تنفس از جسم خارجي. اگر امدادگر با اولين تلاشهايش و با وجود انجام اعمالي كه در بالا ذكر شد موفق نشود هوا را به ششهاي بيمار برساند; بايد احتمال وجود يك جسم خارجي را در مجاري تنفس فرد بدهد. در اين صورت امدادگر مصدوم را به پهلو ميگرداند به طوري كه پشت بيمار به طرف امدادگر و زانوهاي امدادگر پشت شانههاي بيمار قرار گيرد و سپس دهان بيمار را باز ميكند و اشياي خارجي مسدودكنندة مجاري تنفس را خارج ميكند
اسلاید 92: 92شكل 5 - 5 برطرف كردن انسداد راههاي تنفسي در كودكان براي برطرف كردن انسداد راه تنفس در نوزادان، امدادگر بايد با يك دست دو پاي نوزاد را از مچ بگيرد و او را آويزان كند و به پشت او (ناحية بين دو كتف) ضربه بزند. براي برطرف كردن انسداد راه تنفس در كودكان، امدادگر بايد فوراً بچه را روي ساعد يك دست خود سرازير كند و با لبة داخلي دست نيمهباز بر پشت بچه در ناحية بين دو كتف او ضربه بزند (شكل 5 - 5). نظير اين عمل در بزرگسالان هم انجام ميشود با اين تفاوت كه امدادگر تنة بيمار را از كمر روي صندلي يا نيمكت خم ميكند و چند ضربه در ناحية بين دو كتف او ميزند (شكل 5-6). شكل 5 -6 برطرف كردن انسداد راه تنفس در بزرگسالان
اسلاید 93: 93شكل 5 -7 روش تنفس مصنوعي در كودكان تنفس مصنوعي در كودكان . دادن تنفس مصنوعي به كودكان با بزرگسالان تفاوت زيادي دارد و بايد امدادگر در هر شرايط وضعيت جسمي ضعيفتر كودك را در نظر داشته باشد. در كودكان امدادگر به طور همزمان دهان خود را روي بيني و دهان كودك قرار ميدهد و با ملايمت به تعداد 20 تا 30 بار در دقيقه هوا را داخل ريههاي كودك ميفرستد. از دميدن هوا با سرعت زياد به داخل ريهها بايد خودداري كرد، طبيعي است در مورد شيرخواران عمل تنفس مصنوعي به مراتب ملايمتر انجام ميشود و به جاي دميدن هوا با فشار، فقط بايد به دهان بيمار فوت كرد. ب) تنفس مصنوعي دهان به بيني روش تنفس مصنوعي دهان به بيني مانند دهان به دهان است. با اين تفاوت كه در اين روش به جاي دميدن هوا به درون دهان، هوا به داخل بيني دميده ميشود. اين روش مزايايي دارد. اولاً انجام آن براي امدادگر آسانتر است، ثانياً امدادگر در اين روش كمتر متوجه مزه و بوي دهان بيمار ميشود.
اسلاید 94: 94شرح اجراي تنفس مصنوعي دهان به بيني به قرار زير است: با گذاشتن كف دست روي پيشاني مصدوم، سر او را به عقب خم كنيد. با كف دست ديگر فك زيرين را به سمت بالا (براي بستن دهان و كمك به عمل خم كردن سر به عقب) برانيد و با انگشتان همين دست لبها را محكم ببنديد. يك دم عميق بكشيد و در حالي كه بيني بيمار را محكم با دهان خود ميپوشانيد هوا را به داخل بيني او بدميد (شكل 5 - 8 الف). دميدن هوا را تا وقتي كه انبساط سينة بيمار را حس كنيد ادامه دهيد.
اسلاید 95: 95شكل 5 - 8 دهانتان را از روي بيني بيمار برداريد تا هوا خارج شود (شكل 5 -8 ب) با شست دستي كه روي دهان گذاشتهايد به پايين فشار آوريد و دهان بيمار را باز كنيد چون هواي دميدهشده بايد به راحتي خارج شود. دهان و بيني مصدوم بايد كاملاً باز باشند. ج) تنفس مصنوعي به وسيلة لولة آيروي و كيسة تنفسروشهاي تنفس مصنوعي دهان به دهان و دهان به بيني مهمترين و مؤثرترين راههاي اكسيژنرساني فوري به مصدوم است. اين روشها نسبت به ساير روشها برتريهاي زيادي دارند هم از اين جهت كه مؤثرتر و نتيجه بخشتر است و هم از اين جهت كه نياز به هيچگونه وسيلهاي ندارد و در هر جا قابل استفاده است.
اسلاید 96: 96شكل 5 -9 در تصادفات كه سر و صورت بيمار آسيب ديده است، امكان استفاده از روشهاي فوق نيست. در اين موارد از لولة آيروي كه يك لولة ارتباطي استفاده ميشود. اين لوله در اندازههاي مختلف براي كودكان و نوزادان موجود است. علاوه بر اين، كيسههايي ساخته شده است كه به كمك آنها ميتوان تنفس مصنوعي را بيآنكه دهان امدادگر با بيمار تماس پيدا كند، عمل دميدن هوا را انجام داد شكل (5 -9). كيسه تنفس مصنوعي دستگاه سادهاي است كه به كمك آن ميتوان هواي آزاد را به داخل مجاري تنفسي مصدوم دميد. اين دستگاه از يك ماسك (دهانبند) و يك كيسه دمنده متصل به آن تشكيل شده است (شكل 5 -9).
اسلاید 97: 97براي استفاده از كيسة تنفس، ماسك را با يك دست محكم روي دهان ميگذارند و با دست ديگر كيسه را فشار ميدهند تا هوا به داخل ريهها جريان پيدا كند. هواي بازدم از دريچههاي مخصوص دستگاه خارج ميشود; نبايد ماسك را تا برقرار شدن تنفس طبيعي از روي دهان برداشت. اين عمل 12 تا 15 بار در دقيقه تا برقراري تنفس طبيعي انجام ميشود. در اجراي اين روش نيز مانند ساير روشهاي گفته شده ابتدا لازم است مجاري تنفسي بازبيني و از وجود اشياي خارجي تميز شود.
اسلاید 98: 98د) روش تنفس مصنوعي به شيوه فشار بر سينه و فشار بر پشتدر مواردي كه صورت و دهان آسيبديده باشند، نميتوان از روش تنفس دهان به دهان يا دهان به بيني استفاده كرد بلكه بايد از روش ديگري به اين شرح استفاده شود: روش فشار بر سينه و كشيدن بازوها روش فشار بر پشت و كشيدن بازوها روش فشار بر سينه و كشيدن بازوها شامل سه مرحله است: مرحلة ايجاد وضعيت مناسب بيمار و امدادگر . بيمار را به پشت بخوابانيد و شيئي را زير شانهاش بگذاريد تا قفسة صدري سينه بالاتر قرار بگيرد. دقت كنيد سر بيمار به جلو خم نشود. شما به عنوان امدادگر به حالت دو زانو در بالاي سر بيمار قرار بگيريد و دستهاي بيمار را از مچ با دستهاي خود بگيريد و روي يكديگر به شكل ضربدر در ناحية پايين سينه (زير آخرين دنده) قرار دهيد. شكل 5 -11
اسلاید 99: 99 مرحلة فشردن ششها (بازدم): امدادگر ابتدا به جلو متمايل ميشود، به طوري كه دستهايش نسبت به بيمار وضعيت قائم پيدا كند، سپس روي سينة بيمار در ناحيه زيردندهها فشار وارد ميآورد كه هواي داخل ششها خارج شود (شكل 5 -11 الف). مرحلة ورود هوا به ششها (دم): امدادگر فشار وارد بر سينه را قطع ميكند و دستهاي بيمار را تا حداكثر ممكن به بالا و دوطرف سر بيمار (شكل 5 -11 ب) ميكشد، تا سينه باز و هوا داخل آن شود. اين عمل حدود 12 تا 15 بار در دقيقه تكرار ميشود; در تمام مدت دادن تنفس، بايد مراقبت كرد كه راه تنفس بسته نشود. تنفس مصنوعي به طريقة فشار بر پشت و كشيدن بازو اين روش كه به نام هولگر-نيلسن معروف است تقريباً مشابه روش قبلي اجرا ميشود، با اين تفاوت كه فرد روي شكم ميخوابد و فشار وارد توسط امدادگر در مرحلة بازدم به پشت بيمار (ناحية شانهها) اعمال ميشود. از ذكر توضيحات بيشتر دربارة اين روش خودداري ميشود.
اسلاید 100: 1005 -6 احياي سيستم قلبي R) P. C.) هدفهاي آموزشي رفتاريآناتومي قفسة سينه را شرح دهيد. عمليات قبل از ماساژ قلبي را بدانيد. -تفاوتهاي احياي قلبيتنفسي در بزرگسالان و كودكان را شرح دهيد. ويژگيهاي خاص احياي قلبيتنفسي را در آسيب ديدگان سوانح و حوادث بدانيد. ماساژ قلبي را انجام دهيد. احياي قلبي - تنفسي را يك نفري انجام دهيد. با كمك فرد ديگري، احياي قلبي - تنفسي را دو نفري انجام دهيد. علايم برگشت به حيات را بشناسيد. عوارض عمليات احياي قلبي - تنفسي را شرح دهيد. عمليات احياي قلبيتنفسي شامل سه مرحلة بازكردن راه هوايي تنفس، انجام تنفس مصنوعي و ماساژ خارجي قلب به منظور برقراري مجدد گردش خون ميشود.
اسلاید 101: 101شكل 5 -12 برش عرضي براي نشان دادن لايههاي جداري و احشايي پردة جنب آناتومي قفسة سينه قفسه سينه فضاي بالاي ديافراگم است كه به وسيلة ديواره سينه پوشش داده شده و حاوي اعضاي سينهاي است. قفسة سينه از پايين به ديافراگم، از بالا به ماهيچههاي بيندندهاي، از جلو به استخوان جناغ و از عقب به ستون مهرهها محدود ميشود. اندازة قفسة سينه در مراحل مختلف تنفس تغيير ميكند. قلب بين دو تودة استخواني قرار دارد. بين استخوان جناغ سينه و ستون مهرهها، ناي، مري، آئورت قلب، مجراي سينهاي و چند رشته عصب قرار ميگيرد. قسمتي از فضاي داخل قفسة سينه را كه ميان دو شش قرار دارد ميان سينه يا مدياستن ميگويند. بجز ششها بقية اعضاي داخل قفسة سينه در مدياستن جاي دارند. ششها را پرده نازك و دولايهاي از جنس بافت همبند ميپوشاند كه پردة جنب نام دارد. اين پرده داراي رگهاي خوني و لنفي است; لايهاي كه سطح داخلي ديوارة قفسة سينه را ميپوشاند، لاية جداري و لايهاي كه ششها را ميپوشاند لاية احشايي ناميده می شود (شکل 5-12).
اسلاید 102: 102شكل 5 -13 فضاي جنبي فضايي كه بين دولاية پرده جنب وجود دارد، فضاي جنبي ناميده ميشود و حاوي مقدار كمي مايع است (شكل 5 -13). اين مايع با كمكردن اصطكاك دو لاية جنب بر روي يكديگر، حركات تنفسي را تسهيل ميكند. دو لاية پرده جنب در اطراف و زير ناف ششها به يكديگر متصل ميشوند. اعصاب لاية جداري جنب شاخههاي اعصاب فرنيك و بين دندهاي هستند و اعصاب لاية احشايي شاخههاي اعصاب واگ و سمپاتيكاند. احياي قلب در بررسي وضعيت بيماراني كه احتمال از بين رفتن تنفس و ضربان قلب وجود دارد بايد توجه داشت كه زمان بسيار محدودي در اختيار است، لذا امدادگر بايد ضمن حفظ خونسردي خود هر اقدامي را در سريعترين فرصت ممكن، بدون اتلاف وقت، انجام دهد.. براي بررسي وضعيت تنفس مصدوم امدادگر پس از بازكردن راه عبور هوا سريعاً چهار نفس پر، با روش تنفس مصنوعي دهان به دهان يا دهان به بيني و يا هر روش لازم ديگر، به بيمار ميدهد و بلافاصله پس از دم چهارم، با يافتن نبض كاروتيد، به بررسي وضعيت گردش خون بيمار ميپردازد. براي انجام اين مقصود سر و گردن بيمار رابه حالت كشيده و خميده به عقب نگه ميدارد، دستي را كه در زير گردن بيمار است بيرونميآورد و با انگشت سبابه و مياني از زدن يا نزدن نبض با خبر ميشود. اگر نبض محسوس نبود، نجات دهنده بايد سريعاً به ماساژ قلبي خارجي بپردازد
اسلاید 103: 103 طرز اجراي ماساژ قلبي: بهمنظور امداد عمليات زير را سريعاً براي شروع ماساژ قلبي انجام دهيد. مصدوم را روي كف اتاق يا سنگفرش خيابان يا روي يك تختة پهن در وضعيت مناسب به پشت قرار دهيد;. سپس در طرف راست بيمار بنشينيد و با دوانگشت محل ماساژ را تعيين كنيد محل ماساژ خارجي قلب در قسمت مياني استخوان جناغ است. كف يك دست را پشت دست ديگر و روي محل تعيين شده به طور عمود قرار دهيد. دقت كنيد كه آرنجهاي شما به طرز عمودي قرار بگيرد و دستها خم نشود; سپس به محلي كه دستها را قرار دادهايد فشار بياوريد. فشار وارد شده بايد متناسب با وزن و تواناييهاي جسماني مصدوم بوده و بتواند حدود 4 سانتيمتر استخوان جناغ را به سمت پايين جابهجا كند. اين عمل را بايد 80-100 بار در دقيقه انجام داد و بعد از هر فشار بايد مكث كوتاهي كرد. . بايد توجه داشت كه در اين مرحله فقط فشار دستها قطع ميشود و دستها از روي سينه برداشته نميشود. پس از يك دقيقه اجراي ماساژ قلبي لازم است به بررسي وضعيت نبض مصدوم بپردازيد و چنانچه نبض دوباره برقرار شد، به ادامة ماساژ قلبي نياز نيست و امدادگر صرفاً به حفظ وضعيت مصدوم ميپردازد (شكل 5 - 15).
اسلاید 104: 104شكل 5 - 15 سينه را يكنواخت و به نرمي و بدون كم و زياد كردن و انقطاع فشار دهيد. مكث جزيي در آخر هر فشار موجب ميشود كه خون به ميزان بيشتري از قلب خارج شود . شكل 5 -16 وضعيت قراردادن دستهابراي واردآوردن فشار برسطح خارجي قفسة سينه
اسلاید 105: 105شكل 5 -17 روشهاي احياي قلبي - تنفسيعمليات نجات در احياي قلبي - تنفسي ممكن است به وسيلة يك يا دو نفر انجام گيرد. الف) عمليات نجات دو نفري: چون لازم است ماساژ خارجي قلب توأم با تنفس مصنوعي باشد، مطلوبترين و بهترين راه نجات بيمار اين است كه عمليات امداد دونفري انجام شود به طوري كه يك نفر به مصدوم تنفس مصنوعي بدهد و ديگري ماساژ خارجي قلب او را به عهده بگيرد (شكل 5 -19). اگر دو نجاتدهنده در محل حاضر باشند، عمليات نجات به شكل زير انجام می شود:
اسلاید 106: 106شكل 5 -19 دو امدادگر در طرفين بيمار قرار ميگيرند. ميزان سرعت كار بايد 80-100 ماساژ و 12 تنفس مصنوعي در دقيقه باشد (در عمل حتي 60 ماساژ قلب و 8 بار دميدنمطلوب است). بديهياست كه دميدن هوا نبايد با زمان وارد آوردن فشار روي استخوان جناغ همزمان شود. نجات دهندهاي كه تنفس مصنوعي ميدهد، بايد زمان دميدن هوا را با زمان برطرف كردن فشار از روي جناغ سينه هماهنگ كند. به اين جهت عمليات نجات دونفري مستلزم هماهنگي بيشتر در اعمال دو امدادگر است كه نياز به آموزش و تمرينهاي بيشتري دارد. اگر لازم شد امدادگران جاي خود را عوض كنند. اين كار بايد خيلي سريع انجام گيرد. فردي كه تنفس مصنوعي ميدهد بايد با هماهنگي قبلي امدادگر ديگر آخرين نفسي را كه داد در جايگاه ماساژ دهنده قبلي قرار بگيرد و بلافاصله كار ماساژ را شروع كند و امدادگر ديگر نيز كار تنفس را انجام دهد.
اسلاید 107: 107ب) عمليات نجات يك نفره . اگرچه عمليات احياي قبلي - تنفسي بهتر است دونفري انجام شود امّا ممكن است در محل حادثه فقط يك نفر حاضر باشد. در اين صورت يك امدادگر هر دو كار ماساژ خارجي قلب و تنفس مصنوعي را بايد انجام دهد. در اين موارد، امدادگر بايد در مقابل هر پانزده حركت ماساژ خارجي قلب دو دم بسيار سريع به ششهاي بيمار بدمد. اينجا چون ماساژ قلب به سبب تنفس مصنوعي قطع ميشود، براي آنكه ميزان سرعت متوسط 60 حركت مؤثر در دقيقه باقي بماند، بايد حركات ماساژ را سريعتر از حركات ماساژ در نجات دونفري انجامداد. ازاين رو سرعت متوسط ماساژ در عمليات نجات يك نفري بايد 80 حركت در دقيقه باشد. براي اينكه امدادگر در شمارش خود اشتباه نكند، سه دور متوالي شمارش يك، دو، سه، چهار، پنج را انجام ميدهد و شمارههاي ده و پانزده را به جاي دو شمارة پنج دوم و سوم به زبان ميآورد. به اين ترتيب: يك:دو،سه،چهار،پنج.يك،دو،سه،چهار،ده. يك، دو، سه، چهار، پانزده (شكل 5 -20).
اسلاید 108: 108شكل 5 -20 شكل 5 -21 مجدداً شمارش را به همين ترتيب از سر ميگيرد. بلافاصله پس از بيان شمارة پانزده دو نفس پر با توالي سريع به بيمار ميدمد. در اين دوبار دميدن نجاتدهنده صبر نميكند كه بازدم كاملي بين دودم صورت گيرد. مدت اين دوبار دميدن بايد حدود 5 تا 6 ثانيه باشد. نجات دهنده مجدداً دورة پانزده شمارهاي ديگر را شروع ميكند. در نجات يك نفري تعويض جا در تنفس مصنوعي و ماساژ خارجي قلب بايد بسيار سريع انجام گيرد. تعداد 60 ماساژ قلب و 8 بار دميدن نفس در دقيقه مطلوب است.
اسلاید 109: 109روش احياي قلبي - تنفسي در كودكانروش احياي سيستم قلبي - تنفسي در كودكان همانند بزرگسالان انجام ميشود منتها با احتياط بيشتر و خيلي آرامتر. در احياي سيستم قلبي - تنفسي كودكان امدادگر يك دست را زيرشانههاي مصدوم قرار ميدهد و سر او به عقب نميبرد بلكه سر را كمي به عقب متمايل ميكند و سپس دهان خود را روي لبها وبيني كودك ميچسباند و حدود 30 نفس در دقيقه (با حجم تنفسي كمتر) و به آرامي به كودك ميدمد. ماساژ قلبي در كودكان نيز با تفاوتهايي همراه است. براي ماساژ دادن قلب در كودكان به اين ترتيب عمل ميشود كه امدادگر كودك را روي دست به نحوي نگه ميدارد كه سر كودك در كف دست قرار گيرد و ماساژ را به وسيله يك يا دو انگشت و به آرامي روي جناغ سينه انجام ميدهد. ^در كودكاني كه وزن بيشتري دارند فشار بايد به وسيلة بالشتك كف دست و با ملايمت انجام گيرد، در كودكان احياي تنفس و ضربان قلب را ميتوان به وسيله دو كمكدهنده انجام داد.
اسلاید 110: 110احياي قلبي - تنفسي در آسيبديدگان سوانحدر بسياري از مواقع كه مصدوم در نتيجة تصادفات ضربان قلب و تنفس خود را از دست ميدهد، شكستگي در نواحي مهرهها، گردن، صورت و يا قفسة سينه دارد. در اين موارد اجراي عمليات ماساژ قلبي و تنفس مصنوعي بامحدوديتها و ويژگيهايي همراه است. براي مثال، در شكستگي و يا احتمال شكستگي مهرههاي گردني حتيالمقدور بايد از حركت مصدوم خودداري كرد. حركتهاي لازم بايد خيلي آرام و يكجا (سر نسبت به بدن حركت نداشته باشد) انجام شود. همچنين براي دادن تنفس مصنوعي و بازكردن راه تنفس نبايد سر را به عقب خم كرد و فقط فك پايين با فشار انگشتهاي شست به جلو كشيده ميشود. در آسيبديدگي صورت براي دادن تنفس مصنوعي استفاده از وسايلي مانند لولة هوايي نيز ضرورت پيدا ميكند.
اسلاید 111: 1117-5 علايم برگشت به حياتاگر ماساژ خارجي قلب و تنفس مصنوعي صحيح و به موقع انجام گيرد و اين اعمال نتيجهبخش باشد، علايم زير نشانههاي فعال شدن سيستم قلبي - ريوي و بازگشت حيات مصدوم است. نشانههاي برقراري دوبارة گردش خون. لمس كردن نبض در ناحية گردن و كشالة ران و برطرف شدن كبودي پوست و عادي شدن آن، لمس ضربان قلب در سينه و ضربان نبض در نواحي محيطي بدن مثل مچ دست از علايم برقراري مجدد گردش خون است. نشانههاي بازگشت تنفس. مشاهدة تنفس عميق و پر ولع بيمار و حركات خود به خودي قفسة سينة مصدوم. نشانههاي احياي مغز براثر دريافت خون اكسيژندار. شروع تنگ شدن مردمكهاي گشادشده و بعد از آن شروع حركات خود به خودي دستها و پاهاي بيمار. از علايم بالا آنچه در عمل مهمتر و مقدمتر است دو علامت وجود نبض و تنگ شدن مردمكها، يعني جواب دادن مردمك به بازتاب تابش نور است. مشاهده اين دو علامت به معناي شروع بازگشت حيات و موفقيت كار امدادگران است.
اسلاید 112: 1125 - 8 عوارض عمليات احياي قلبي - تنفسيعمليات احياي قلبي - تنفسي فعاليت سنگيني است كه قطعاً براي مصدوم عوارض دارد اما بايد توجه داشت كه در هر صورت اين عوارض كوچكتر از قطع تنفس يا قطع ضربان قلب به طور دائم است و پس از برگشت حيات قابل اغماض است. عوارض مزبور عبارتاند از: الف) شكستگي دندهها و بازشدن اتصالهاي دندهاي غضروفي در ناحية جناغ سينهب) پارگي كبد . پارگي كبد عارضة خطرناكي است كه ممكن است در جريان احياي قلبي - تنفسي پيش آيد، ولي با اجتناب از فشار روي زايدة خنجري ميتوان از پيشآمدن آن جلوگيري كرد. ج) اتساع معده . اين عارضه بيشتر در كودكان پيش ميآيد، راه پيشگيري آن در بازنگهداشتن تنفس و احتراز از دميدن هوا بيش از اندازه لازم است. در عمل اكثر بيماران دچار اتساع معدة مختصري ميشوند كه قابل اغماض است، اما اگر اين اتساع شديد باشد، ايجاد خطر ميكند، زيرا كبد و ديافراگم بالا ميروند و در اين حال لازم است از ماساژ خارجي قلب، تا برطرف شدن اتساع معده خودداري كرد. زيرا ادامة ماساژ ممكن است منجر به پارگي كبد شود.
اسلاید 113: 113کمک های اولیهدكتر ابوالفضل فراهانیجلسه سوم
اسلاید 114: 114فصل ششم كمكهاي اوليه در زخمها و خونريزيها هدف مرحلهايشناخت، علل ايجاد، عوارض و پيامدهاي انواع زخم و خونريزي و كمكهاي اولية مربوط به آنها 6-1 زخم و جراحتهدفهاي آموزشي رفتاريانتظار ميرود پس از مطالعة اين بخش بتوانيد: زخم و انواع آن را تعريف كنيد. علل ايجاد زخمهايي را كه در محيطهاي ورزشي ايجاد ميشود بنويسيد. انواع روشهاي بندآوردن خونريزي را بدانيد. پيامد و عوارض زخمها را شرح دهيد. قطع خونريزي بخشهاي مختلف بدن را به روشي متناسب با سطح خونريزي انجام دهيد. يكي از شرايط سلامت كامل جسماني سلامت گردش خون در بدن است. براي رسيدن خون به ميزان كافي فشار خون طبيعي و شبكة گردش خون سالم ضرورت دارد. وجود زخم و خونريزي شديد فعاليت گردش خون را مختل ميكند و اختلال در گردش خون باعث ميشود بافتها، بهويژه بافت دستگاههاي حياتي بدن آسيب ببيند.
اسلاید 115: 115تعريف زخم و انواع آنزخم عبارت است از پارگي يا خراشيدگي پوست يا ساير بافتهاي دروني بدن كه باعث خروج خون از بدن شود. زخمها دو نوع اند: زخمهاي باز كه عبارت اند از: پارگي يا از بين رفتن تداوم پوست و مخاطها و زخمهاي بسته كه به ضايعات و جراحات بافتهايي كه در زير پوست و مخاط قرار گرفتهاند گفته ميشود در اين زخمها پوست و مخاطها سالماند. زخمهاي باز به پنج دسته تقسيم ميشوند: خراشيدگيها 2. بريدگيها 3. دريدگيها 4. سوراخ شدگيها 5 . كندگيها.علل ايجاد زخم نيروهاي فيزيكي و بيروني از مهمترين علل ايجاد زخم هستند، مانند حوادث اتومبيل و صدماتي كه به وسيلة ابزارها و دستگاهها به بدن وارد ميشود. شايعترين حوادثي كه در ورزش سبب ايجاد زخمهاي باز ميشوند عبارتاند از: برخورد با ميلههاي دروازه در فوتبال، زمينخوردن، سقوط وسايل ورزشي بر بدن، مثل انواع وسايل مورد استفاده در وزنهبرداري و ديسك، چكش و نيزه در ورزش دو و ميداني.
اسلاید 116: 116شكل 6-1 خراشيدگي در زانو شكل 6-2 بريدگي 6-2 علايم زخمهاي باز از مجموع زخمهاي ذكر شده سه مورد خراشها، بريدگيها و سوراخشدگيها بيشتر در فعاليتهاي ورزشي ايجاد ميشود كه به شرح آن ميپردازيم. خراشيدگيها . اين نوع زخمها كه بر اثر كشيده شدن پوست روي سطوح مختلف (در ورزش مثل تشك كشتي يا زمين فوتبال) ايجاد ميشود و لاية بيروني پوست صدمه ميبيند، معمولاً خونريزي زيادي ندارند و فقط كمي خون در سطح آنها جمع ميشود (شكل 6-1). در اين زخمها خطر آلودگي و عفونت وجود دارد. احتمال ابتلا به عفونت بستگي به ميزان آلودگي سطحي كه بدن با آن تماس داشته است دارد.
اسلاید 117: 117شكل 6-3 زخم سوراخ شده بريدگيها . بريدگيها غالباً براثر اصابت چاقو يا هر جسم لبه تيز و برنده مثل شيشه به وجود ميآيد. بريدگيها معمولاً زخمهاي سطحي نيستند و در نتيجه احتمال بروز جراحات عمقي مثل صدمه ديدن ماهيچهها، تاندونها، عروق و حتي اعصاب وجود دارد. در اين گونه زخمها چنانچه عروق صدمه ببينند، خونريزي شديد است (شكل 6-2). زخمهاي سوراخ شده . اين زخمها در نتيجة فرورفتن اجسام تيز و باريك در بدن ايجاد ميشود. در اثر فرورفتن اين اجسام، مجراي كوچكي در بافتها به وجود ميآيد; كه اين اجسام عبارت اند از: گلوله، اجسام نوكتيز مثل سوزن، ميخ يا پيچ (شكل 6-3).
اسلاید 118: 118شكل 6-4 روش نقطه فشار 6-3 كمكهاي اوليه در زخمهاي باز خونريزي باز را هرچه زودتر بايد متوقف كرد يا كاهش داد. سپس بايد زخم را از آلودگي و عفونت محافظت كرد و چنانچه خون زيادي از بيمار رفته باشد، امدادگر بايد براي وقوع شوك در بيمار آمادگي داشته باشد. از دست دادن سريع خون ممكن است منجر به ايجاد شوك و از بين رفتن هوشياري بيمار شود. امدادگر بايد براي متوقفكردن خونريزيهاي شديد با روشهاي بندآوردن خونريزي به شرح زير آشنا شود: روش فشار مستقيم عضو . يكي از راههاي قطع خونريزي روش فشار مستقيم است. در اين روش ابتدا پانسمان استريل را روي زخم ميگذارند، سپس روي محل خونريزي را با دست فشار ميدهند. بايد به خاطر داشت كه فشاري كه روي زخم وارد ميشود يكنواخت باشد و از گذاشتن و برداشتن دست روي زخم يا كم و زياد كردن فشار خودداري شود (شكل 6-4). چنانچه اطراف پانسمان خون لخته شده باشد; نبايد هيچگونه دستكاري در لختة خون انجام شود. روش بالا نگهداشتن عضو . يكي ديگر از روشهاي كاهش خونريزي، بالا نگهداشتن عضو صدمه ديده است. در تمام مواردي كه زخم دست، گردن، ساقپا و بازو دچار خونريزي شديد شدهاست، بايد عضو مجروح را در سطحي بالاتر از سطح قلب شخص مصدوم قرار داد.
اسلاید 119: 119شكل 6-5 روش نقطة فشار. از اين روش بيشتر در خونريزيهاي ساق پا يا بازو استفاده ميشود. در صورتي كه خونريزي شديد زخم در نواحي ساق پا يا بازو با اعمال روشهاي قبلي متوقف نشود، ميتوان از روش نقطة فشار6 استفاده كرد. با استفاده از اين روش نقاط خاصي از بدن را كه همان سرخرگهاي اصلي هستند شناسايي ميكنيم و سپس روي آن فشار ميآوريم. در اين روش گردش خون عضو تقريباً متوقف ميشود لذا نميتواند يك روش دايمي باشد بلكه يك روش موقتي است تا رسيدن فرد به بيمارستان. برخلاف روش فشار مستقيم، در اين روش به محض توقف خونريزي بايد فشار نيز قطع شود ولي بايد آماده بود تا در صورت خونريزي دوباره مجدداً روي سرخرگ فشار وارد شود. براي مثال، براي جلوگيري از خونريزي باز در ناحية بازو مطابق روش زير عمل شود. 1. روي سرخرگ بازويي فشار آوريد و سرخرگ را روي استخوان بازو بفشاريد. نقطة فشار سرخرگ در طرف داخل بازو در شيار بين ماهيچة دوسر و سهسر بازو و در وسط خط حد فاصل بين گودي زيربغل و چين آرنج واقع شده است (شكل6-5).
اسلاید 120: 120شكل 6-6 روش استعمال تورنيكت (رگبند) در قطع خونريزي2. براي وارد آوردن فشار روي سرخرگ بازويي، قسمت مياني بازوي حادثه ديده را با دست بگيريد به طوري كه شست شما در طرف خارج و بقية انگشتان در طرف داخل بازوي حادثه ديده قرار گيرد و سپس انگشتان دست خود را به طرف انگشت شست فشار دهيد تا از طرفين بازو فشاري به طرف داخل وارد شود. براي وارد آوردن فشار از سطح داخلي انگشتان خود استفاده كنيد و هرگز نوك انگشتان خود را براي اين عملبهكارنبريد. اين عمل سبب فشردهشدن سرخرگ بر روي استخوان بازو ميشود. روش استعمال تورنيكتيا رگبند . رگبند نوار لاستيكي يا پارچهاي است با عرض 2-5 سانتيمتر كه براي بستن شريان صدمه ديدهاي كه خونريزي شديدي دارد بهكار ميرود. از رگبند فقط در مواردي استفاده ميشود كه خونريزي شديد و خطر مرگ وجود داشته باشد و خونريزي به وسيلة روشهاي قبلي متوقف نشده باشد. استفاده از رگبند روش خطرناكي است و عوارض جنبي ناگواري به دنبال خواهد داشت. زيرا بستن رگبند به مدت طولانيتر از سه ربع ساعت ممكن است (به علت بسته شدن سرخرگ و نرسيدن خون به عضو) سبب سياهشدن و از بين رفتن كامل عضو شود. موارد مصرف تورنيكت در حوادث ورزشي بسيار كم است و بيشتر در صدمات ناشي از تصادفات و كار با ابزارهاي سنگين استفاده از آن لازم ميشود.
اسلاید 121: 121در بستن رگبند نكات مهم زير را مدنظر داشته باشيد: 1. رگبند را كمي بالاتر از زخم و روي پوست سالم ببنديد. 2. رگبند را بهتر است بالاي زانو يا بالاي آرنج بست. 3. هيچگاه رگبند را زير بانداژ پنهان نكنيد يا روي آن را به وسيلة دستمال يا پتو نپوشانيد. 4. از اجسام خيلي باريك و فلزي مثل مفتول براي رگبند استفاده نكنيد. 5. زمان بستن رگبند را يادداشت و آن را در محلي نزديك صدمه الصاق كنيد. 6. پس از بستن رگبند هر پانزده دقيقه يك بار آن را شل كنيد تا جريان خون موقتاً برقرار شود و مجدداً رگبند را محكم كنيد و تا رسيدن به پزشك متخصص و يا مركز درماني اين عمل را تكرار كنيد.
اسلاید 122: 1226-4 زخمها و پيامدهاي آن عفونت يكي از عوارض زخم است. چنانچه به درمان خونريزيهاي باز بيتوجهي شود، آلودگي محيط باعث رشد و ازدياد ميكروبها در زخم و ايجاد عفونت ميشود. ميكروبها باعث تغيير نسوج اطراف زخم ميشوند كه علايم آن درد، حساسيت، حرارت، ورم، تغيير رنگ پوست و توليد چرك در بافت است. ميكروب ممكن است از طريق هوا، محيط آلوده يا دستها و ابزاري كه در پانسمان بهكار ميرود (در صورت آلوده بودن) در بدن وارد شود. عفونت باعث ميشود كه زمان التيام زخمها طولاني شود. 6-5 زخمهايي كه خونريزي شديد ندارند بسياري از زخمها جزئي هستند و خونريزي كمي دارند. در اينگونه موارد گرچه ممكن است خون از كل سطح خراشيده شده به بيرون تراوش كند اما مقدار خونريزي كم است و خود به خود خونريزي بند ميآيد. در صورتي كه در اينگونه زخمها نياز به پانسمان باشد، مانند ساير زخمها بايد ابتدا امدادگر دستهاي خود را با آب و صابون بشويد و سپس زخم و اطراف آن را شستشو دهد و بهوسيلة يك تنزيب يا پد استريل شدة خشك روي زخم را بپوشاند و با باندسترون شده باندپيچي كند، در اينگونه موارد بايد توجه داشت كه اگر علامت عفونت ظاهر شد فوراً به پزشك مراجعه شود.
اسلاید 123: 1236-6 نحوة خارج كردن اجسام خارجي از بافتها در زخمهاي كوچك باز، قطعات و تراشههاي كوچك چوب و خردهريزهاي شيشه غالباً در بافتهاي پوستي يا در بافتهايي كه در زير سطح مذكور قرار دارند باقي ميماند. وجود اجسام خارجي ممكن است سبب عفونت شوند. براي خارج كردن اجسام خارجي از بافتها به ترتيب زير عمل كنيد: 1.زخم براي خارج كردن اجسام الزاماً بايد بهوسيلة ابزار آلات سترون شده باشد. براي اين كار ميتوان از انبرك استفاده كرد. انبرك را ميتوان به وسيلة قرار دادن در آب جوش يا نگهداشتن روي شعله آتش سترون كرد. 2. اجسامي را كه به طور سطحي درست زيرپوست قرار دارند و بعد از وارد شدن به بدن تغيير نكردهاند ميتوان به وسيله نوك سوزني كه با الكل يا شعلة آتش سترون شدهاست خارج كرد. 3. چنانچه شيئي بزرگ به طور كامل در عضوي از بدن فرو رفته باشد، هرگز كوشش نكنيد كه آن را از زخم بيرون بكشيد. اين كار موجب شدت خونريزي و آسيب ديدن بافتهاي اطراف ميشود. در اينگونه مواقع فقط به بالاي ناحيه صدمه ديده فشار مستقيم آوريد تا خونريزي كاهش يابد و اطراف جسم (نه روي جسم) را باندپيچي كنيد. و سريعاً به پزشك يا مراكز درماني برسانيد. براي كاهش خونريزي، عضو مجروح شده را بالا نگهداريد و آن را تا آنجا كه امكان دارد ثابت و بيحركت كنيد (شكل 6-7).
اسلاید 124: 1246-7 زخمهاي بستهتعريفزخمهاي بسته زخمهايي هستند كه پس از ايجاد صدمه پوست آسيبي نميبيند و بريدگي و خراشي روي آن ديده نميشود و فقط بافتهاي دروني صدمه ميبينند. احتمال ايجاد اينگونه زخمها در هر نقطهاي از بدن وجود دارد، اما در صورت شديد بودن ضربه ممكن است خون از سوراخهايي كه حفرههاي داخلي بدن را به خارج مربوط ميكنند، مثل دهان، بيني و مقعد، جاري شود. يا در صورت ضربه به سر و ايجاد زخم بسته در جمجمه، دور چشمها كبود خواهد شد. زخمهاي بسته به علت مجاورنبودن با محيط كمتر دچار عفونت ميشوند. علل. اكثر زخمهاي بسته در اثر اعمال نيروهاي خارجي و سقوط اشياي سنگين روي بدن ايجاد ميشود. همچنين زخمهاي بسته گاهي براثر سهلانگاري به وجود ميآيند مثلاً، وقتي مصدوم دچار شكستگي بسته است، اگر پيش از اقدام به بيحركت كردن عضو شكسته و آتلگذاري آن، عضو را حركت دهد ممكن است لبة تيز استخوان شكسته در زير طبقات پوست ايجاد زخم بسته كند.
اسلاید 125: 125شكل 6-7 نحوة پانسمان زخمهايي كه شيء خارجي در عضو باقي مانده است علايم. درد و حساسيت ناحية آسيبديده از اصليترين علايم زخمهاي بسته هستند. ورم و تغيير رنگ ناحية آسيبديده نيز از علايم بدني زخمهاي بستهاند به علاوه، علايم عموميتر زخمهاي بسته به شرح زير است: پوست سرد، مرطوب و رنگ پريده، نبض بسيار سريع و ضعيف، تنفس سريع و سطحي و سرگيجهاحساس تشنگي و بيقراري در مصدومدر مواقعي كه ضربه به ناحية شكم، لگن و پشت اصابت كرده باشد، حادثه ديده خون استفراغ ميكند يا مدفوع و ادرار او خونآلود است. در اينگونه موارد مصدوم بايد در اسرع وقت به مراكز درماني انتقال يابد.
اسلاید 126: 1266-8 كمكهاي اوليه در زخمهاي بستهراههاي تنفسي حادثه ديده را باز نگه داريد و در صورتي كه لازم باشد به او تنفس مصنوعي بدهيد. بهدقت سراسر بدن مصدوم را معاينه و بررسي كنيد; در اين بررسي به دو نوع ضايعه از قبيل شكستگي، صدمات وارده به سر، گردن، قفسهسينه، شكم، اندامها، پشت و ستون مهرهها توجه كنيد. در صورت احتمال وجود صدمات دروني، هرچه زودتر مراقبتهاي پزشكي را در مورد حادثه ديده اعمال كنيد. پوششهاي تنگ دورگردن، سينه و كمر را شل كنيد. ميزان تنفس، نبض و سطح هوشياري را هر 10 دقيقه يكبار بررسي كنيد.در صورتي كه حدس ميزنيد شكستگي بسته وجود دارد، قبل از حركت دادن مصدوم، موضع صدمه ديده را با گذاشتن آتل بيحركت كنيد. از راه دهان چيزي به مصدوم نخورانيد. در زخمهاي بستة جزئي، چنانچه كبودي روي سطح پوست يا دور چشمها مشاهده ميشود، ميتوان با كيسة آب سرد در محل ضايعه از تورم اضافي بافت جلوگيري كرد.
اسلاید 127: 1276-9 زخم و خونريزي در ورزش همانطور كه گفته شد، كه حوادثي مانند تصادف با وسايل نقليه در جادهها و كار با ابزار و وسايل در محيط كارخانه يا منزل يا برخورد با موانع طبيعي در اوقات فراغت يا هنگام فعاليتهاي بدني و ورزشي ايجاد ميشود. با توجه به ماهيت موضوع فقط به شرح صدمات ورزشي ميپردازيم. تحقيقاتي دربارة صدمات ورزشي در سطح ده رشته در ايران انجام شده است. در اين تحقيقوقوع پنج نوع صدمة ورزشي در اندامها و بافتهاي مختلف بدن با در نظر گرفتن زمان تمرين و مسابقه، فصل تمرينات، و حضور داشتن يا نداشتن مربي در لحظة وقوع حادثه مورد مطالعه قرار گرفته است. پژوهش ياد شده درصد وقوع زخم و جراحت را در سطح سر و گردن، ميان تنه، كمربند شانه و بازو، آرنج و ساعد، لگن و ران، زانو و ساق پا مچ و انگشتان دست و مچ و انگشتان پا بهدست آورده است. نمودارهاي زير وضعيت وقوع صدمات زخم و جراحت را در ده رشته ورزشي نشان ميدهند.
اسلاید 128: 128نمودار 6-1نمودار 6-2 ميزان وقوع زخم و جراحت در ورزش واليبال نمودار 6-1 نشان ميدهد كه تقريباً تمام قسمتهاي بدن ممكن است در ورزش فوتبال صدمه ببيند يا جراحت و خراشيدگي پيدا كند. در قسمت زانوها و كف دست نيز به علت زمين خوردن وقوع اين صدمه نسبت به ساير اعضاي بدن بيشتر بودهاستنمودار 6-2 نشان ميدهد كه وقوع زخم و خراشيدگي در ناحية زانو و ساق پا (خصوصاً زانو) و مچ انگشتان دست (كف دستها و نوك ناخنها) نسبت به ساير بخشهاي بدن بيشتر در معرض اين آسيباند. همانطور كه مشاهده ميشود، فقط زانو 45% صدمات را به خود اختصاص داده است.
اسلاید 129: 129نمودار 6-3 ميزان وقوع زخم و جراحت در ورزش بسكتبال وقوع زخم و خراشيدگي در زانو عمدتاً در حركت شيرجه (توپگيري) به وجود آمدهاست. نمودار 6-3 نشان ميدهد كه وقوع زخم و خراشيدگي در قسمتهاي زانو و ساق و سر و گردن به ترتيب نسبت به ساير بخشهاي بدن بيشتر بودهاست. ^^
اسلاید 130: 130نمودار 6-4 نمودار 6-5نمودار 6-5 ميزان وقوع زخم و خراشيدگيها را در كل بدن نشان داده است. مشاهده ميشود كه وقوع اين صدمه در ناحية زانو و ساق (خصوصاً قسمت قدامي ساق پا) نسبت به ساير بخشهاي بدن بيشتر بوده است. نمودار 6-4 نشان ميدهد كه كلية قسمتهاي بدن كم و بيش در معرض خطر زخم و خراشيدگيهاي پوستي است و بخش سرو گردن (خصوصاً گوشها) بيشتر صدمه ديده است.
اسلاید 131: 131نمودار 6-6 ميزان وقوع زخم و جراحت در اندامهاي مختلف بدن در ورزش دووميداني نمودار 6-6، فوق كه مربوط به ضايعات خراشيدگي و زخمها نشان داده شده كه قسمتهايتحتاني بدن، مثل زانو و ساق و همچنين مچ و كف پا، بيشتر در معرض اين خطر قرار ميگيرند و نواحي ميان تنه و كمربند شانه و بازو مصون از خطر اين صدمه بودهاند. نمودار 6-7، ميزان وقوع خراشيدگي و زخمهاي سطحي را در كل بدن نشان ميدهد. مشاهده ميگردد كه زانو و ساق پا (خصوصاً زانو) نسبت به ساير نواحي بدن بيشتر در معرض وقوع اين صدمه بوده است. نمودار 6-7 ميزان وقوع زخم و جراحت در اندامهاي مختلف بدن در ورزش اسكي
اسلاید 132: 132نمودار 6-8 ميزان وقوع زخم و جراحت در ورزش تكواندو نمودار 6-8، نشان ميدهد كه نواحي مچ و انگشتان و ساق پا به ترتيب نسبت به ساير اجزاي بدن بيشتر در معرض عارضة زخم و خراشيدگيها قرار ميگيرند و نواحي ديگر چون كمربند شانهاي باسن و ران كمتر صدمه ميبينند. سرو گردن نيز 18% صدمه ديدگي را در اين نمودار نشان ميدهد كه عمدتاً در نواحي لب، دهان، بيني و گوشها حادث شده است. ^.
اسلاید 133: 133نمودار 6-9^نمودار 6-10 فوق نشان ميدهد كه وقوع جراحت و زخمها در بخش سروگردن نسبت به ساير بخشهاي بدن بيشتر بوده است بطوري كه اين ناحيه به تنهايي حدود 12 اين صدمه را به خود اختصاص داده است و قسمتهاي ميان تنه و لگن و ران كمتر دچار اين صدمه شدهاند. نمودار 6-10درنمودار 6-9،نشان داده شدهاستكه جراحت وزخمهانيزهمانندعارضة ضربديدگيكموبيش در كليه بخشهاي بدن حادث شده است. قابل توجه است كه وقوع اين صدمه در ناحية سروگردن نسبت به ساير بخشهاي بدن بيشتر بوده است به طوري كه اين بخش از بدن به تنهايي حدود 13 وقوع اين صدمه را به خود اختصاص داده است
اسلاید 134: 134فصل هفتم پانسمان و روشهاي ضدعفوني زخمهدف مرحلهايآشنايي با روشهاي شستشو، ضدعفوني و پانسمان كردن انواع زخم 7-1 پانسمانهدفهاي آموزشي رفتاريانتظار ميرود پس از مطالعة اين بخش بتوانيد: پانسمان و مشخصات آن را شرح دهيد. انواع وسايل پانسمان و كاربرد هريك را بنويسيد. روشهاي مختلف ضدعفوني كردن را بدانيد. انواع بانداژ و كاربرد هريك را شرح دهيد. وسايل بانداژ و زخم را استرليزه كنيد. زخم را تميز و پانسمان كنيد. عمل ثابت كردن و گره زدن باند را انجام دهيد. باند مناسب اعضاي مختلف بدن را انتخاب و بدن فرد مصدوم را باندپيچي ^كنيد.
اسلاید 135: 135تعريف پانسمان پانسمان پوشش حفاظتي استريل شدهاي است كه روي زخم ميگذارند تا به قطع شدن خون و جلوگيري از عفونت كمك و ترشحات روي زخم را نيز جذب كند. همچنين پانسمان در محافظت زخم و جلوگيري از آلودگي بيشتر آن نقش مهمي دارد. مشخصات پانسمانباند پانسمان بايد بزرگ باشد تا محل زخم دست كم 5/2 سانتيمتر فراتر از زخم را بپوشاند. باند پانسمان بايد استريل باشد تا توليد عفونت در زخم نكند و حجم و ضخامت كافي داشته باشد و بتواند ترشحات روي زخم را جذب و زخم را از ضربههاي خارجي حفاظت كند. روي باند زخم بهتر است توري (شبكهاي) باشد و از جنسي انتخاب شود كه روي زخم نچسبد. اين موضوع اهميت زيادي دارد زيرا در صورت برداشتن باند از روي زخم بافتهاي تازه و در حال ترميم را از جا ميكند يا به آنها صدمه ميزند. براي مثال، گذاشتن پنبه به طور مستقيم روي زخم مناسب نيست زيرا الياف آن به زخم ميچسبد.
اسلاید 136: 136شكل 7-1 لايههاي مختلف چسب زخم 7-2 انواع وسيلة پانسمان و موارد كاربرد آن پانسمان زخم با وسايل مختلفي انجام ميشود كه از نظر اندازه، جنس، شكل و كاربرد، با توجه به نوع زخم، متفاوتاند. كه در اينجا به چند مورد آن اشاره ميشود. نوار چسب زخم. چسب زخم يكي از مواردي است كه براي پانسمان زخمهاي جزئي به كار ميرود. چسب زخم از يك لاية چسبناك، يك گاز و يك پوستة حفاظتي تشكيل شده است. در لاية چسبناك سوراخهاي ريزي قرار دارد كه اجازه ميدهد رطوبت روي پوست بخار شود و بيرون برود. بايد توجه داشت كه چسب زخمهايي كه اين ويژگي را ندارند نبايد بيش از دو تا سه ساعت روي زخم گذاشته شوند (شكل 7-1).
اسلاید 137: 137شكل 7-2. گاز (الف) و پد (ب) گاز. گاز يكي از انواع وسيلة پانسمان است كه از جنس بسيار نرم و سبك و پارچةتوري مخصوصي ساخته شده است كه به سرعت ترشحات را به خود جذب ميكند. گاز در پانسمان دونوع زخم كاربرد بيشتري دارد. يكي زماني كه براي زخم يك پوشش سبك مورد نياز است (مثلاً در سوختگي كه نياز به بندآمدن خون نباشد و از طرفي جذب ترشحات ضرورت داشته باشد) و دوم آنكه باند استريل غيرآغشته به دارو در دسترس نباشد (شكل 7-2 الف). پد. پد نوع ديگري از وسيله پانسمان است كه از لايههاي پنبه و گاز يا پارچهاي كه قدرت جذب ترشحات را دارد در اندازههاي مختلف تهيه ميشود و نوع آمادة استريل آن نيز ممكن است در داروخانهها يا بيمارستانها موجود باشد (شكل 7-2 ب).
اسلاید 138: 138ورقههاي پلياتيلن. اين وسيله پوشش پلاستيكي است كه در پانسمان به كار ميرود. اين ورقه ضمن اينكه زخم را از آلوده شدن و هجوم ميكروبها محفوظ نگاه ميدارد، با سوراخهايي كه دارد مانع تبخير آب و رسيدن اكسيژن نميشود. استفاده از اين وسيله در پانسمان باعث ميشود كه زخم مرطوب بماند و زودتر التيام پيدا كند. معايب ورقة پلياتيلن اين است كه با توجه به مرطوب نگهداشتن زخم احتمال عفوني شدن زخم بيشتر است لذا وقتي از اين نوع پانسمان استفاده ميشود بايد در پاكيزه نگه داشتن زخم بيشتر دقت كرد. از اين نوع پانسمان معمولاً در زخمهاي مربوط به اعمال جراحي و در محيطهاي كاملاً استرليزه شده استفاده ميشود. انواع مختلف باند را ميتوان به صورت آماده تهيه كرد اما در صورتي كه چنين موادي به صورت آماده در اختيار نباشد، ميتوان از پارچههاي تميز و بدون پُرز استفاده كرد. توجه داشته باشيد كه مواد پرزدار نبايد مستقيماً روي زخم گذاشته شوند.
اسلاید 139: 139^7-3 روشهاي ضدعفوني كردن (استرليزاسيون) استريل كردن يا استرليزاسيون به معناي از بين بردن كامل ميكروبهاي خارجي زنده اعم از بيماريزا و يا غيربيماريزا و غيرفعالكردن ويروسهاست، براي استريلكردن وسايل پانسمان (گاز، پد، قيچي و غيره) از حرارت به اشكال مختلف استفاده ميشود. روشهاي متداول استريل عبارتاند از: استفاده از بخار آب تحت فشار. حرارت مرطوب مطمئنترين وسيلة كشتن ميكروارگانيسمهاي بيماريزاست. رطوبت نفوذپذيري ياخته را زياد ميكند و به دنبال آن حرارت پروتئين ياخته را منعقد ميكند. بالا بردن فشار بخار آب اين امكان را ميدهد كه به درجة حرارت بالاتري برسيم. استريل باند توسط بخار به وسيلة دستگاهي به نام اتوكلاو11 انجام ميشود. براي استريل وسايل پانسمان بايد توجه داشت كه حداقل 25 دقيقه وسايل در دستگاه نگهداري شوند و حرارت اتوكلاو 250 درجه فارنهايت يا 121 درجة سانتيگراد باشد. جوشاندن وسايل در آب. يكي ديگر از راههاي استرليزاسيون جوشاندن ابزارهاي پانسمان در آب است. در اين روش بايد آب كل سطح وسايل را در بربگيرد و حداقل 15 دقيقه در آب بجوشند. اين روش نسبت به ساير روشها محدوديتهايي دارد، به اين معني كه فقط برخي وسايل مثل انبرك و قيچي و ظروف را ميتوان از طريق آن استريل كرد. در اين روش فقط باكتريها از بين ميروند و احتمال باقي ماندن هاگها و ابتلا به كزاز در مورد بيماري كه با اين وسايل جراحي شده است وجود دارد. بنابراين، استريل كردن با روش جوشانيدن نميتواند و نبايد جاي استريل كردن با روش بخار آب تحت فشار را بگيرد.
اسلاید 140: 140استفاده از حرارت خشك. رايجترين نوع آن اجاق با هواي گرم است كه با نيروي برق گرم ميشود. درجة حرارت لازم براي استريل كردن وسايل با اين روش 160 درجة سانتيگراد و زمان لازم يك ساعت است كه از زماني محاسبه ميشود كه حرارت دستگاه به 160 درجة سانتيگراد رسيده باشد. اين روش براي استريل كردن پودرها، روغنها، چربيها و سرنگهاي شيشهاي مناسب است. استريل كردن به وسيلة شعله آتش. شايد بتوان گفت اين روش قديميترين روش استريل كردن وسايل درماني است كه در حال حاضر كاربرد كمتري دارد. البته مواقعي كه وسايل استرليزاسيون در دسترس نباشد، با كمترين امكانات ميتوان مقدمات كار را براي استريل كردن وسايل فراهم آورد. استريل كردن به وسيله محلولهاي شيميايي. استفاده از محلولهاي شيميايي به منظور استريل كردن وسايل به لحاظ صدمات احتمالي كه به بافت ميزنند روش متداولي نيست و در اين روش بيشتر براي استريل كردن وسايل پلاستيكي و كفپوشهاي بيمارستانها استفاده ميشود
اسلاید 141: 141. 7-4 تميز كردن زخم و پانسمان قبل از شروع پانسمان ابتدا بايد دستها را با آب ولرم و صابون شست و پس از آن در صورت وجود الكل، كمي الكل سفيد به دستها ماليد، سپس زخم و اطراف آن را با پنبه يا گاز آغشته به مواد ضدعفوني كننده، مانند آب اكسيژنه يا محلول پرمنگنات دوپتاس دودر هزار يا محلول ساولن، از سمت داخل زخم به خارج تميز كنيد و بعد به نظافت اطراف زخم بپردازيد. توجه كنيد كه هر قطعه پنبه را كه براي تميز كردن قسمتي از زخم بهكار ميرود نبايد در قسمتهاي ديگر به كار برد. پس از تميز كردن زخم آن را پانسمان كنيد. 7-5 انواع پانسمانپانسمان بر دو نوع است: پانسمان خشك و پانسمان مرطوب. پانسمان استريل خشك: پانسمان خشك معمولاً براي حفاظت زخم از ميكروبها و صدمات بعدي انجام ميشود. براي پانسمان زخم امدادگر بايد به روش زير عمل كند: 1. وسايل پانسمان را آماده كنيد و در سيني مخصوص نزديك بيمار قرار دهيد. 2. بيمار رادر وضع راحت وعضوصدمهديدهرادروضعيتآمادهبراي پانسمان قرار دهيد. 3. زخم را مطابق روشي كه قبلاً گفته شد تميز كنيد و با استفاده از پنس استريل به تعداد لازم گاز روي زخم بگذاريد. توجه كنيد كه در جريان پانسمان باند و ساير وسايل با اشياي غيراستريل تماس پيدا نكند. 4. پانسمان را با استفاده از باند با نوار چسب در محل ثابت كنيد. در مواردي كه پوست بيمار به نوار چسب مورد استفاده حساس باشد بهتر است از باند يا نوارچسبهاي مخصوص كه حساسيت ايجاد نميكند استفاده شود.
اسلاید 142: 142شكل 7-3 باند سه گوش شكل 7-4 باند چندسر 7-6 بانداژ و انواع آن بانداژ يا باند پيچي به معني بستن باند دور عضو است كه براي انجام سه هدف ثابت نگهداشتن پانسمان يا آتلروي عضو يا زخم، ثابت نگهداشتن و ايجاد محدوديت در عضو و جلوگيري از ايجاد تورم يا كاهش آن در عضو انجام ميگيرد. باندها برحسب شكل، جنس و عملكردشان به چند نوع تقسيم ميشوند كه در اينجا بهشرح پنج نمونه باند سهگوش، چندسر، كراواتي، يكگوش T و باند لوله شده ميپردازيم. باند سهگوش. باند سهگوش را ميتوان در موارد متعددي به كار برد. اين باند را بهصورت باز يا تا نشده ميتوان به عنوان نوار شكستهبندي براي حفاظت و نگهداشتن بازو يا سينه و يا محكم كردن پانسمان در نواحي سر، دست و پا به كار برد و يا اينكه از آن به صورت تا شده برحسب نياز خاص استفاده كرد. باند سهگوش را ميتوان از پارچة مربع شكلي به ابعاد يك متر مربع كه روي هم به صورت اريب (شكل 7-3) تا ميشود ساخت. در مواقع اضطراري، خصوصاً زماني كه باند مستقيماً روي زخم استفاده نميشود و صرفاً براي ثابت نگهداشتن عضو يا آتل روي عضو بهكار ميرود، ميتوان از دستمال و روسري نيز استفاده كرد (شكل 7-3). باند چندسر. براي باندپيچي نواحي سينه يا شكم از اين نوع باند استفاده ميشود. باند چندسر باند عريضي است كه هر يك از دوانتهاي آن با چند بريدگي به قسمتهايي با عرض يكسان تقسيم شده است و به اين ترتيب هريك از دوانتهاي باند داراي چندانتهاي فرعي يا سر است كه به يكديگر متصل ميشوند. اين باند در مواردي كه بايد پانسمان را مرتباً عوض كرد مناسبترين باند و معمولاً از جنس فلانل است (شكل 7-4).
اسلاید 143: 143باندهاي لوله شده. اين نوع باند نوارهايي از جنس بافتههاي مختلف با طول و عرض متفاوت است كه هر يك از آنها براي زخمبندي اندامهاي مختلف بدن به كار ميروند. باندهاي لوله شده از جنس گاز، كاغذ، فلانل و چلوار ساخته ميشوند. جدول زيراندازة معمولي اين نوع باند را براي قسمتهاي مختلف بدن شخص بالغ نشان ميدهد. بديهي است براي اطفال از اندازههاي كوچكتري ميتوان استفاده كرد (شكل 7-5). شكل 7-5 باند لوله شده از جنس گاز
اسلاید 144: 144براي محكم كردن آتل يا نگهداري پانسمان بزرگ و سنگين روي عضو معمولاً از باندهاي كشي استفاده ميشود. باند كشي خود يك نوع باند لوله شده است.
اسلاید 145: 145شكل 7-6 روش بانداژ گوش به وسيلة باند T باند يك گوش T . اين باند يك نوع باند تركيبي و ساختگي است كه بيشتر در پانسمان سر كاربرد دارد. باند سهگوش را به صورت باند كراواتي درميآوريم و وسط آن را روي گوش صدمه ديده قرار ميدهيم. يك سر باند روي جمجمه و سر ديگر باند را از زير گلو رد ميكنيم، سپس دوسر باند كراواتي را در طرف ديگر صورت در بالاي گوش بهصورت T درميآوريم، آنگاه يكي را از روي پيشاني و ديگري را از پشت سر به طرف گوش آسيب ديده هدايت ميكنيم و در نهايت باند را در بالاي گوش گره ميزنيم (شكل 7-6). باند كراواتي. از اين باند براي محكم كردن پانسمان در جاي خود در ناحية مفصل (مانند دور قوزك يا مچ پا) استفاده ميشود. باند چهارسر. براي تهية باند چهارسر از باند نواري استفاده ميشود. مقدار لازم ومناسب از باند نواري انتخاب ميكنيم و دو سمت آن را از وسط با قيچي يا چاقو ميبريم (شكل 7-7). شكل 7-7 باند چهارسر
اسلاید 146: 146شكل7-8 روش ثابت كردن باند روي عضو 7-7 ثابت كردن و گرهزدن باند براي ثابت نگهداشتن باند در محل موردنظر كارهاي زير به ترتيب بايد انجام شود: 1. سرآزاد باند را روي نقطهاي از پانسمان كه شروع باندپيچي خواهد بود بگذاريد (شكل 7-8 الف). 2. يك دور باند را به دور عضو بپيچيد به طوري كه گوشة سرآزاد باند بيرون باشد (شكل 7-8 ب). 3. گوشة سر آزاد باند را تا كنيد (شكلج) و روي آن را باندپيچي كنيد (شكل 7-8 د). براي گرهزدن باند پس از پايان بانداژ كارهاي زير را بايد به ترتيب انجام داد: انتهاي باند را در يك طرف قسمت باندپيچي شده با يك دست نگاه داريد و سپس يك نيم حلقه در جهت مخالف با كمك انگشت دست ديگر درست كنيد (شكل 7-9 الف).
اسلاید 147: 147 انتهاي باند و حلقه را روي عضو گره بزنيد (شكل 7-9 ب) يا انتهاي باند را حدود 20 سانتيمتر از وسط بريده و دو قسمت كنيد (شكل 7-9 ج) و يك گره در انتهاي آن بزنيد كه پاره نشود (شكل 7-9 د) سپس از دو سر آن براي بستن و گره زدن باند استفاده كنيد (شكلهاي 7-10 الف). بايد توجه داشت كه گره نبايد روي برجستگيهاي استخوان قرار گيرد. براي ثابت كردن باند در پايان بانداژ ميتوان از نوارچسب يا سنجاق قفلي نيز استفاده كرد; در اين صورت انتهاي باند را با يك يا چند قطعه نوارچسب به لايههاي ديگر باند ميچسبانيم (شكل 7-10 ج) يا آن را با سنجاق قفلي به لايههاي ديگر وصل ميكنيم; براي اين كار بايد دوانگشت يك دست را زير لايههاي باند قرار دهيم و با دست ديگر سنجاق قفلي را بزنيم كه به بدن بيمار صدمهاي نزند. سنجاق قفلي بايد در امتداد برش انتهاي باند زده شود (شكل 7-10 د). 7-8 موارد و روشهاي استفاده از باندهاي لولهشدهباندهاي لولهشده از پركاربردترين انواع باندهاست كه به روشهاي گوناگون و در باندپيچي اعضاي مختلف بدن به كار ميآيد. متداولترين روشهاي استفاده از اين باندها عبارتاند از:الف) بانداژ حلقويب) بانداژ مارپيچج) بانداژ به شكل 8 (عدد 8 لاتين) براي مفاصلد) بانداژ حلقهاي سرانگشتان.
اسلاید 148: 148شكل 7-10
اسلاید 149: 149شكل 7-11 بانداژمارپيچ.باندپيچيبه روش مارپيچ به سه طريق مطابق شرح زير انجام ميشود: الف) بانداژ مارپيچ باز. باند را در محل موردنظر ثابت ميكنيم (شكل 7-12 الف) و سپس به شكل مارپيچ و فاصلهدار به دور عضو ميپيچيم (شكل 7-12 ب) به طوري كه لايههاي باز باند روي هم قرار نگيرد و مماس هم نباشد و سپس آن را گره ميزنيم (شكل 7-12 ج). از اين روش بيشتر در آتلبندي يا بانداژهاي موقت استفاده ميشود. شكل 7-12 بانداژ حلقوي. يكي از سادهترين انواع بانداژ است كه در بانداژ قسمتهايي از بدن مثل شست پا يا سر كه قطر تقريباً يكساني دارند بهكار ميرود. در اين بانداژ باند را دور سر يا شست پا ميپيچيم به طوري كه هر لايه روي لاية قبلي قرار گيرد (شكل 7-11). براي بانداژ گردن هيچگاه نبايد از اين نوع باند استفاده كرد خصوصاً وقتي باند حلقوي از نوع كشي باشد.
اسلاید 150: 150شكل 7-13 بانداژ مارپيچ بسته ب) بانداژ مارپيچ بسته. از اين روش براي بانداژ قسمتهايي از بدن كه قطر يكسان ندارند مثل ساعد يا ساق پا استفاده ميشود. در اين روش پس از ثابت كردن باند آن را به شكل مارپيچ ولي بدون فاصله به دور عضو ميپيچيم به طوري كه هيچ فاصلهاي بين لايههاي باند نباشد و هر لايه 23 از لاية قبلي را بپوشاند (شكل 7-13). بانداژ مارپيچ معكوس. براي بانداژ اعضاي فعال كه قطر يكسان و ثابت ندارند، براي اينكه باند جمع نشود و ثابت و محكم بماند، از اين روش استفاده ميشود. روش باندپيچي به اين شرح است: باند را در باريكترين قسمت عضو، مثلاً مچ دست يا پا، ثابت كنيد و سپس شروع به پيچيدن آن به روش مارپيچي كنيد; انگشت شست دست را در وسط فاصلة بين لاية پاييني و بالايي باند قرار دهيد و لولة باند را به طور معكوس بچرخانيد (شكل 7-14).
اسلاید 151: 151شكل 7-14 بانداژ مارپيچ معكوس در اين حالت سطح داخلي باند به دور عضو بسته ميشود. اين كار را مجدداً در دورهاي بعدي تكرار كنيد به طوري كه هر لايه 23 از لاية قبلي را بپوشاند. چرخاندن لولة باند در هر دور بايد در همان نقطه قبلي و در يك امتداد انجام شود تا فشار باند روي عضو يكنواخت باشد. در پايان مبحث بانداژ حلقوي، براي نمونه به شرح اجراي بانداژ آرنج توسط باند حلقوي ميپردازيم. براي باندپيچي آرنج ابتدا عضو را خم ميكنيم و در وضعيت مناسب قرار ميدهيم; سر باند را روي سطح بيروني آرنج قرار ميدهيم و باند را دور عضو ميپيچيم طوري كه باند 23 لبة بالايي باند قبلي را دربرگيرد. سپس باند را پشت آرنج ميبريم و اين بار از لبة پايين اولين دور باند عبور ميدهيم. باندپيچي بههمينترتيب ادامه پيدا ميكند، يعني باند را يكبار از بالا و يكبار از پايين عبور ميدهيم. انتهاي باند را در بالاي مفصل آرنج تمام و با سنجاق يا چسب ثابت ميكنيم (شكل 7-15).
اسلاید 152: 152شكل 7-15 بانداژ حلقوي آرنج ^بانداژ به شكل 8 (8 لاتين). براي باندپيچي اعضايي از بدن مثل مچ دست يا مچ پا و به طور كل مفاصل بدن از اين روش استفاده ميشود. در اينجا به شرح باندپيچي مچ دست، مچ پا و آرنج به روش مذكور ميپردازيم. ^الف) بانداژ كف و مچ دست. باند را كف دست ثابت كنيد و يكي دوبار دور آن بپيچيد و سپس بهطورمايل آن را از روي مچ و سپس دور مچ رد كنيد (شكل 7-16 الف) و دوباره به طور مايل آن را از روي مچ به طرف كف دست برگردانيد و دور كف دست به شكل 8 بپيچيد (شكل 7-16 ب). اين كار را به ميزان لازم تكرار كنيد و سپس باند را دور مچ گره بزنيد. شكل 7-16 بانداژ كف دست و مچ
اسلاید 153: 153شكل 7-17 روش بانداژ مچ پا ب) بانداژ مچ پا. باند را دور كف و روي پا ثابت كنيد و يكي دوبار دور آن بپيچيد (شكل 7-17 الف) سپس آن را به طور مايل از جلو پا رد كنيد و دور مچ پا بپيچيد (شكل 17-7 ب) و دوباره به طور مايل آن را از جلو پا رد كنيد و دور كف و روي پا بپيچيد و اين باندپيچي به شكل 8 را به ميزان لازم تكرار كنيد به طوري كه هر لايه به اندازة 23 از لاية قبلي را بپوشاند (شكلج). گاهي يك دور اضافي هم دور مچ پا بپيچيد و سپس باند را گره بزنيد (شكل 7-17 د). ج) بانداژ آرنج يا زانو. آرنج يا زانو را كمي خم كنيد و باندپيچي را به شكل مدور يا حلقوي از پايين مفصل شروع كنيد (شكل 7-18 الف). در ناحية مفصل آن را بهطور مايل از روي مفصل رد كنيد (شكل 7-18 ب) و دوباره در پايين مفصل به شكل حلقوي بپيچيد. اين باندپيچي به شكل 8 را به ميزاني كه پانسمان را به طور كامل بپوشاند تكرار كنيد (شكل 7-18 ج) بانداژ را در بالاي زانو و يا آرنج تمام كنيد و سپس باند را گره بزنيد.
اسلاید 154: 154شكل 7-18 7-9 بانداژ شست ابتدا سر باند نواري را در انتهاي شست نزديك مچ قرار ميدهيم. باند نواري را پس از يك بار چرخش دور مچ دست طوري از بين انگشتان شست و سبابه عبور ميدهيم كه ابتداي باند را در بربگيرد و آن را ثابت كند (شكل 7-19 الف). سپس باند را دور انگشت شست ميپيچيم و از روي شست به پُشت دست ميآوريم. آنگاه باند را از دور مچ عبور ميدهيم، از بين دو انگشت شست و سبابه ميبريم، يك بار دور انگشت شست ميپيچيم و سپس از روي شست به پشت دست ميآوريم (شكل 7-19 ب). اين عمل را تكرار ميكنيم تا از ابتدا تا انتهاي شست را باند بپوشاند. انتهاي باند را با چسب يا با سنجاق ثابت ميكنيم (شكل 7-19 ج). شكل 7-19
اسلاید 155: 1557-10 موارد و روشهاي استفاده از باند سهگوش باند سه گوش براي حفاظت از بازو، مچ و دست آسيب ديده و ايجاد تكيهگاه براي اين اعضا، باندپيچي سر و پيشاني، سينه و پشت به كار ميرود. بانداژ سينه و پشت به وسيلة باند سه گوش. باند سه گوش را روي سينه در طرفي كه صدمه ديده است قرار ميدهيم. رأس باند را بالاي شانه و دو گوشة قاعدة باند را از زيربغلها عبور ميدهيم، دو گوشة قاعدة باند را در پشت به هم گره ميزنيم. چنانچه باقيماندة گره به رأس باند سه گوش، كه روي شانه است، برسد به آن متصل ميكنيم. در غيراينصورتتوسط باند نواري يا با وسيلة ديگري اين دو قسمت را به هم مربوط ميكنيم. بانداژ شانه به وسيلة باند سه گوش. براي بانداژ شانه دو عدد باند سه گوش يا يك باند سهگوش و يك نوار پارچهاي لازم است. ابتدا از يكي از باندهاي سه گوش باند كراواتي بسازيد سپس رأس باند سه گوش را دور باند كراواتي بپيچيد و قاعدة آن را روي شانة مجروح قرار دهيد. باند كراواتي را طوري قرار دهيد كه وسط آن روي شانة مجروح باشد. سپس دو سر آن را دور بدن، پايينتر از زيربغل شانة مخالف، گره بزنيد به طوري كه گره كمي جلوتر از زيربغل، به طرف سينه، قرار گيرد (شكل 7-20 الف).
اسلاید 156: 156شكل 7-20. بانداژ شانه بهوسيلة باند سهگوشباند سه گوش را روي پانسمان زخم باز كنيد به طوري كه قاعدة آن روي بازو قرار گيرد (شكل 7-20 ب). باند را به ميزان مورد نظر روي بازو به طرف بالا تا كنيد و دو سر آن را دور بازو بپيچيد و گره بزنيد (شكل 7-20 ج). نبض بيمار را از مچ بازوي مجروح كنترل كنيد تا مطمئن شويد خللي در جريان خون ايجاد نشدهاست.
اسلاید 157: 157شكل 7-21 روش بانداژ ران به وسيلة باند سهگوش بانداژ ران بهوسيلة باند سهگوش. يك باند نواري را دور كمر ببنديد و دو سر آن را در بالاي ران به يكديگر گره بزنيد. يك باند سه گوش روي ران بگذاريد به صورتي كه رأس باند از زير باند نواري عبور كند و در بالاي آن قرار بگيرد (شكل 7-21 الف). قاعدة باند را تابزنيد، سپس دور ران يك دور به صورت ضربدر بپيچانيد و در سطح خارجي ران گره بزنيد (شكل 7-21 ب).آنگاه رأس باند سه گوش را نيز در پايين گره باند كراواتي به باند سه گوش سنجاق بزنيد (شكلج). بانداژ آرنج به وسيلة باند سهگوش. وسط باند را روي آرنج قرار دهيد بهصورتي كه رأس باند در بالا و روي بازو و قاعدة باند در پايين باشد. قاعدة باند را به اندازة مناسب و مورد نياز تا بزنيد، دو گوشة قاعدة باند را از روي هم از داخل آرنج عبور دهيد و در بالاي آرنج گره بزنيد (شكل 7-22 الف). رأس باند را روي گره تا نخورده و دو قسمت اضافي آن را توسط سنجاق مطابق شكل ثابت ميكنيم (شكل 7-22 ب). بستن باند سه گوش روي زانو دقيقاً مثل آرنج انجام ميشود.
اسلاید 158: 158بانداژ دست يا پا و انتهاي عضو قطع شده بهوسيلة باند سه گوش. باند سه گوش را زير دست، پا يا عضو قطع شده بگذاريد بهطوري كه رأس آن جلوتر از انتهاي عضو قرار گيرد و خط قاعدة مثلث باند عمود بر امتداد عضو باشد. سپس رأس باند را روي عضو برگردانيد (شكل 7-23) الف) و دو سر باند سه گوش را از دور مچ دست يا پا و يا انتهاي عضو بريده شده به حالت ضربدر عبور دهيد (شكل 7-23 ب) و روي رأس باند گره بزنيد (شكل 7-23 ج). رأس باند را بهطرف پايين بكشيد و روي گره با سنجاق قفلي محكم كنيد (شكل 7-23 د). براي بانداژ پا نيز به همين طريق عمل كنيد (شكل 7-23). شكل 7-22 بانداژ آرنج بهوسيلة باند سه گوش
اسلاید 159: 159بانداژ سر به وسيلة باند سه گوش. قاعدة باند را به اندازة پنج سانتيمتر تا بزنيد و لبة تاخورده را بالاي ابروها و روي پيشاني و رأس باند را در پشت سر قرار دهيد. دو گوشة قاعدة باند را از بالاي گوش به پشت سر ببريد (شكل 7-25 الف)، از روي رأس باند بهصورت ضربدري عبور دهيد و سپس جلو پيشاني بياوريد. در وسط پيشاني آن را بههم گره بزنيد (شكل 7-25 ب)، رأس باند را كه در پشت گردن قرار گرفته بالا بياوريد و در محلي كه از عبور دو گوشة قاعده به وجود آمده گير دهيد يا آن را با سنجاقي مطابق شكل (شكل 7-25 د) ثابت كنيد. شكل 7-23 بانداژ دست، پا يا عضو قطع شده با استفاده از باند سهگوش
اسلاید 160: 160شكل 7-24 باند سه گوش براي آويختن دست يا بازوي صدمه ديده به گردن. مصدوم را در وضعيت نشسته قرار دهيد و ساعد آسيب ديده را طوري نگه داريد كه مچ و انگشتان كمي بالاتر از آرنج قرار گيرند (شكل 7-26 الف). سپس انتهاي بالاي باند را از روي شانة دست سالم عبور دهيد و از پشت گردن رد كنيد و آن را تا جلو شانة قسمت آسيب ديده بكشيد. قسمت تحتاني باند را بالا بكشيد و به سر ديگر آن در پشت گردن گره بزنيد (شكل 7-26 ب) گوشه آزاد باند را در ناحيه آرنج نيز ميتوان به باند سنجاق كرد (شكل 7-26 ج). شكل 7-25 روش اجراي بانداژ سر به وسيلة باند سه گوش
اسلاید 161: 161شكل 7-26 آويختن دست و بازو به گردن به وسيلة باند سه گوش در صورت دسترسي نداشتن به باند سه گوش ميتوان از روشهاي ديگر براي ثابت كردن ساعد و دست آسيب ديده استفاده كرد. براي اينكار دست بيمار را داخل آستين يك كت يا روپوش دكمهدار و محكم قرار دهيد و با بستن دكمههاي كت، آن را به گردن مصدوم آويزان كنيد. علاوه بر اين، ميتوانيد آستين بيمار را با سنجاق به لباس او متصل كنيد. از روسري و كمربند نيز ميتوان براي اين منظور استفاده كرد. 7-11 موارد و روشهاي استفاده از باند چهارسر بانداژ پيشاني به وسيلة باند چهارسر. سطح مياني باند چهار سر را روي پيشاني قرار دهيد، سپس دو سر بالايي باند را از جلوي گوشها عبور دهيد و زير چانه گره بزنيد. همچنين دو سر پاييني باند را از بالاي گوشها عبور دهيد و در پشت سر گره بزنيد.
اسلاید 162: 162شكل 7-27 بانداژ پيشاني بهوسيلة باند چهارسر شكل 7-28 بانداژ پشت سر به وسيلة باند چهارسر. سطح مياني باند چهارسر را در قسمت پس سر قرار دهيد و سپس دو سر بالايي باند را روي پيشاني و دو سر پاييني آن را زير چانه گره بزنيد. شكل 7-29
اسلاید 163: 163شكل 7-30 روش ساختن باند كراواتي بانداژ بيني به وسيلة باند چهار سر. سطح مياني باند چهار سر را روي پانسمان قرار دهيد و دو سر پاييني آن را از بالاي گوشها و دو سر بالايي آن را از زير گوشها به پشت سر ببريد،سپس سرهاي بالايي و پايين باند را پشت سر و گردن، دو به دو، به يكديگر گره بزنيد. 7-12 روش ساخت باند كراواتي به وسيلة باند سه گوش و موارد كاربرد آناز باند سه گوش ميتوان باند كراواتي درست كرد و از آن براي بانداژ قسمتهاي مختلف بدن استفاده كرد. براي اينكار رأس باند سه گوش را بهطرف وسط قاعدة آن تا ميكنيم (شكل 7-30 الف)، سپس از طول تا ميزنيم (شكل 7-30 ب) تا به پهناي موردنظر دست يابيم (شكلج).
اسلاید 164: 164شكل 7-32 برخي از موارد كاربرد باند كراواتي بهشرح زير است: بانداژ پيشاني بهوسيلة باند كراواتي. سطح مياني باند را روي پانسمان زخم پيشانيبگذاريد، دو سر آن را از طرفين سر و بالاي گوش عبور دهيد و در پشت سر پس از عبور مجددبه صورت ضربدر دو سر باند را در محل پيشاني به يكديگر گره بزنيد(شكل 7-32).
اسلاید 165: 165شكل 7-33 بانداژ گونهها يا گوش به وسيلة باند كراواتي. براي بانداژ گونهها يا سر از يك باند كراواتي پهن استفاده ميشود. وسط باند را روي پانسمان زخم مورد نظر قرار دهيد، يك سر آن را از روي سر و سر ديگر را از زير چانه رد كنيد و آنها را در طرف ديگر سر بهصورت صليب درآوريد. يك سر باند را از روي پيشاني و سر ديگر آن را از پشت سر رد كنيد و در محل تقاطع گره بزنيد (شكل7-33) از باند كراواتي براي بانداژ آرنج و زانو نيز استفاده ميشود.
اسلاید 166: 166کمک های اولیهدكتر ابوالفضل فراهانیجلسه چهارم
اسلاید 167: 167فصل هشتم صدمات وارد شده به بدن بر اثر حرارت و كمكهاي اولية مربوط سوختگي، گرمازدگي، سرمازدگيهدف مرحلهايآشنايي با علل و عوامل صدمات سوختگي، گرمازدگي و سرمازدگي و روشهاي كمكرساني به مصدوم هدفهاي آموزشي رفتاريصدمة سوختگي را تعريف و انواع آن را نام ببريد. نشانههاي درجات مختلف سوختگي را بشناسيد. عوامل سوختگي را شرح دهيد. صدمة سرمازدگي را تعريف كنيد. علايم و عوامل ايجاد سرمازدگي را شرح دهيد. كمكهاي اولية مورد نياز را در سرمازدگي بدانيد. گرمازدگي و علايم آن را شرح دهيد.
اسلاید 168: 168صدمات وارد شده به بدن بر اثر حرارتحرارت يكي از عوامل فيزيكي است كه در پديدة حيات نقش مهمي دارد. در حرارتهاي بالاتر و پايينتر از معمول فعاليتهاي حياتي دچار اختلال ميشود. بديهي است كه حرارتهاي معتدل براي زندگي انسان مطلوبتر است. با وجود اين، توانايي انسان در سازش با محيط او را قادر ميسازد كه حرارتهاي بالاتر و پايينتر از حرارت مطلوب را نيز تحمل و به زندگي ادامه دهد. انسان از حرارت محيط استفادههاي زيادي ميبرد و از گرما و سرما به عنوان عواملي كه زندگي را مساعدتر ميسازد بهره ميگيرد. براي مثال، از گرما براي پخت و پز و گرم كردن محل زندگي و ميكروب زدايي وسايل و از سرما براي جلوگيري از فساد مواد غذايي استفاده ميكنند. امّا حرارت همانند بسياري چيزهاي ديگر علاوه بر سودمندبودن، براثر بيتوجهي افراد و استفادة نادرست از آن، مشكلاتي نيز به بار ميآورد كه سوختگي، سرمازدگي و گرمازدگي از آن جملهاند كه در اين مبحث به شرح آن ميپردازيم.
اسلاید 169: 1698 -1 سوختگي و انواع آن سوختگي ضايعهاي است كه بر اثر تماس بدن با عوامل گوناگون از قبيل مايعات بسيار گرم مواد شيميايي و گازها در بدن ايجاد ميشود. سوختگيها را معمولاً برحسب عمق يا ميزان ضايعات پوستي به سه درجه تقسيم كردهاند: سوختگي درجه يك. اين نوع سوختگي اغلب در اثر تابش طولاني آفتاب به بدن، تماس زودگذر با اشياي داغ، ريختن آب داغ (نه جوش) روي بدن و يا تماس بخارآب با سطح بدن ايجاد ميشود . علايم و نشانههاي اين نوع سوختگي عبارتاند از: 1. تغيير رنگ و سرخي ناحية آسيب ديده2. ورم خفيف و درد در ناحية آزرده3. التيام سريع ناحية آسيب ديدهسوختگي درجة دو. اين نوع سوختگي بر اثر ريختن آب جوش روي بدن، تماس سطح بدن با اشياي داغ و تماس بدن با شعلة آتش ناشي از مواد سوختني و موارد مشابه ايجاد ميشود اين نوع سوختگي معمولاً دردناك است، زيرا انتهاي عصبي موجود در پوست كاملاً آسيب ميبيند.
اسلاید 170: 170علايم و نشانههاي اين نوع سوختگي عبارتاند از: 1. وجود تاول در ناحية سوخته يا منظرهاي سرخ رنگ و لكه لكه2. تورم در ناحية سوخته (بعد از دو روز) 3. پوست آزرده حالت خيس و مرطوب دارد كه مربوط به نشت پلاسما از لايههاي آسيب ديدة پوست است. سوختگي درجة سه. اين سوختگي در اثر مجاورت بدن در مدت بيش از يك دقيقه در شعله آتش، لباسهاي مشتعل، غوطهور شدن در آب داغ، تماس با اشياي خيلي داغ يا تماس با جريان برق است، درجة حرارت و طول مدت تماس با گرما عوامل مهمي در تعيين وسعت ضايعات سوختگي است . علايم و نشانههاي اين نوع سوختگي عبارتاند از: 1. نماي سفيد يا زغالي پوست2. از بين رفتن كامل لايههاي پوستي و ضايعات شديد بافتي3. درد و سوزش بسيار تند و شديد. 8 -2 وسعت و محل سوختگي وسعت و محل سوختگي يكي ديگر از عوامل حائز اهميت است. بهطور كلّي، فرد بالغي كه 15% يا بيشتر از سطح بدنش دچار سوختگي شده باشد (در بچهها بيش از 10 درصد)صرفنظر از محل سوختگي بايد در بيمارستان بستري شود. همچنين سوختگي در ناحية صورت نيز هرچند كوچك و جزئي باشد بايد آن را مهم دانست و ضمن دادن كمكهاي اوليه مصدوم را جهت ادامة درمان بايد سريعاً به پزشك رسانيد. سوختگي در نواحي سر و گردن اغلب همراه با ضايعات دستگاه تنفسي است و ممكن است پيشرفت ضايعه و افزايش تورم در مجاري هوايي سبب انسداد مجاري و خفگي شود. براي تعيين درصد سوختگي بدن از «قانون 9 والاس» استفاده ميكنند. در اين قانون، سطح هريك از قسمتهاي بدن به شرح زير است (شكل 8-2):
اسلاید 171: 171شكل 8 -2 «قانون 9 والاس» در بالغين، براي تخمين درصد سوختگي بدنشكم9% پشت شكم (كمر)9% سروصورت9% دستگاه ژنيتال1% دستها هركدام9% پاها هركدام18% سينه9% پشت سينه 9% جمع 100=1+99=9*11 در محاسبة ميزان سوختگي براساس قانون والاس، بايد بخشهايي كه توسط حرارت فقط قرمزرنگ شدهاند (سوختگيهاي بسيار جزئي) ناديده گرفته شود و در مورد بچهها نيز اندازة سر 14-12% و پاها 14% درنظر گرفته ميشود.
اسلاید 172: 172نمودار8 -1 درصد علل سوختگي مراجعهكنندگان بيمارستانهاي سوانح سوختگي در سال 1365 8 -3 علل سوختگيسوختگي به علل مختلف ممكن است اتفاق بيفتد، از جمله شعلة آتش، حرارتمرطوب ناشي از بخار آب گرم، آب داغ، مواد شيميايي (اسيدها و قلياييها) مواد منفجره، جريان برق در ولتاژهاي بالا و اشعه خورشيد. آب داغ بيشترين درصد سوختگي را به خود اختصاص ميدهد. طبق آمار بيمارستان سوانح و سوختگي تهران، آب جوش و چاي بزرگترين علت سوختگي معرفي شدهاند. نمودار 8 -1 عوامل مختلف سوختگي را نشان ميدهد. همچنين طبق آمار مذكور افراد زير 5 سال نسبت به ساير گروههاي سني بيشتر به سوختگي دچار شدهاند نمودار 8 -2 وضعيت سوختگي را در گروههاي سني مختلف نشان ميدهد.
اسلاید 173: 173 8 -4 كمكهاي اوليه در سوختگي سوختگي درجة يك. اين نوع سوختگي معمولاً ساده است و احتياج به درمان خاصي ندارد. ميتوان محل سوختگي را پنج دقيقه زير آب سرد نگه داشت و براي تسكين درد بيمار از مسكنها استفاده كرد و سطح سوخته را براي اينكه با اشيأ خارجي تماس پيدا نكند بهطور خشك پانسمان كرد (پانسمان نبايد باعث گرم شدن عضو شود). سوختگي درجة دو. كمكهاي اوليه در سوختگي درجة دو عبارتاند از: 1. عضو و قسمت صدمه ديده را زير آب سرد (نه آب يخ) غوطهور سازيد. اين عمل را آنقدر ادامه دهيد تا درد بيمار تسكين يابد. 2. پارچهاي را كه شسته و اتو شده است داخل آب يخ قرار دهيد و آن را پس از فشردن روي محل آسيب ديده بگذاريد. 3. به ملايمت محل آسيب ديده را خشك كنيد. در خشك كردن عضو هيچگاه پارچه را روي عضو نكشيد بلكه فقط آن را روي عضو بگذاريد و سپس به آرامي آن را برداريد و به وسيلة گاز سترون شدة خشك زخم را پانسمان كنيد. 4 .در سوختگي شديد از ماليدن هر نوع روغن، پماد، پودر پنيسيلين يا سولفاميد بر سوختگي خودداري كنيد زيرا اكثراً باعث عفونت ميشوند و پاك كردن آنها از روي زخم براي بيمار بسيار دردناك است. .
اسلاید 174: 1745. محل صدمه را دستكاري نكنيد، تاولها را نتركانيد و بافتهاي روي محل زخم را برنداريد. 6. در صورتي كه بازو يا ساق پا آسيب ديده است، اين اعضا را در سطحي بالاتر از سطح بدن قرار دهيدكمكهاي اوليه در سوختگي درجه سه. در سوختگي درجه سه اگر بيمارستان يا مركز درماني خيلي نزديك است، پس از پيچيدن ملافة تميز و مرطوب به دور بدن مصدوم، هرچه سريعتر او را به بيمارستان برسانيد. در غير اينصورت، چنانچه فاصله تا بيمارستان بيش از يك ساعت است، مطابق دستور زير عمل كنيد. 1. دستها، بهويژه زير ناخنها را بايد ابتدا با آب و صابون تميز بشوييد و جلو دهان و بيني خود را با پارچهاي بپوشانيد تا عطسه و سرفه احتمالي شما به روي بيمار تأثير نكند. 2. تكههاي لباس سوختة بيمار را، كه به زخم چسبيدهاند، هرگز از آن جدا نكنيد، بلكه با قيچي استريل خيلي آرام آنها را قيچي كنيد.
اسلاید 175: 1753. بيمار را از نظر وقوع شوك و سطح هوشياري تحت كنترل داشته باشيد. 4. محل سوختگي را با گاز استريل بپوشانيد. از روغن و پماد در پانسمان هرگز استفاده نكنيد. 5. چنانچه دستها يا ساق پا سوخته است آن را بالاتر از بدن قرار دهيد و به بيماري كه سوختگي ناحية صورت دارد كمك كنيد كه راست بنشيند و به طور مداوم وي را تحت نظر بگيريد تا در صورت وجود اشكال در تنفس، كمكهاي لازم را به او بكنيد، در صورتي كه بيمار اختلالات تنفسي پيدا كرد، بايد به وسايل مختلف راههاي تنفسي او را باز نگه داريد. 6. در صورتي كه دسترسي به پزشك زمان زيادي نياز داشته و لوازم و وسايل اولية پزشكي در دسترس و كمك دهنده با تزريقات آشنا باشد، ميتوان درمان اوليه را با در نظر گرفتن احتياطات لازم با تزريق آمپول مسكن شروع و يك سرم رنيگر يا هماكسل به وريد بيمار متصل كرد. 7. نظر به اينكه در سوختگيهاي وسيع بدن به علت از دست رفتن سرم خون احتياج به مايعات بيشتر است، در صورت به هوش بودن بيمار ميتوان هر 15 دقيقه نصف ليوان محلول قند يا نمك را تا رساندن او به بيمارستان جرعه جرعه به او خورانيد. در هر شرايط بايد در نظر داشت كه سوختگي درجة سه نياز به مراقبت و درمانهاي پزشكي دارد و بايد در سريعترين فرصت ممكن بيمار به بيمارستان رسانده شود.
اسلاید 176: 176شكل 8 -3 نحوة شستشوي مواد شيميايي سوزاننده از روي بدن8 - 5 سوختگي شيميايي و كمكهاي اولية مربوط سوختگيهاي شيميايي نسبتاً در اماكن عمومي يا ورزشي نادر است و بيشتر در اماكن صنعتي و آزمايشگاهها ديده ميشود. در مواجهه با اين نوع سوختگي قبل از هر اقدامي بايد عامل سوختگي (مادة شيميايي) را با آب از روي بدن شست. براي اين كار بهتر است از دستمال استفاده نشود و فقط از آب شير استفاده شود. جريان آب بايد به حدي باشد كه بتواند قطراتي از مايع را كه روي زخم بيمار باقي مانده است بشويد و خارج كند. چنانچه قسمتهايي از بدن در معرض محلولهاي شيميايي قرار گرفته كه لباس روي آن بوده است، سريعاً لباسهاي آلوده را قيچي كنيد (امدادگر بايد مواظب باشد كه اسيد به خود او صدمهاي نزند). بهخصوص توجه كنيد كه ممكن است مواد شيميايي داخل كفشها نيز ريخته شده باشد كه در اينصورت كفش و جوراب را بايد خارج كرد.
اسلاید 177: 1778 -6 آفتاب سوختگيتابش مستقيم اشعة آفتاب ممكن است باعث سرخي، خارش و حساسيت پوست و نهايتاً آفتاب سوختگي همراه با تاول شود. چنانچه فرد كنار دريا با بدن خيس يا در معرض وزش باد باشد، آفتاب اثر سوزانندهتري بر بدن خواهد داشت. در آفتاب سوختگي، پوست سرخ و حساس ميشود و در بعضي موارد همراه با تاول است. درمان و راههاي جلوگيري از آفتاب سوختگي براي درمان آفتاب سوختگي بايد موضع را سريعاً خنك كرد. حتيالمقدور از تماس پوست با اشياي خارجي يا ماليدن آن بايد خودداري شود. در صورت وجود تاول نبايد آنها را تركاند. كساني كه در محيطهاي باز و آفتابي ورزش يا فعاليت ميكنند بايد پيشگيريهاي لازم را براي كاهش آفتاب سوختگي بكنند. مؤثرترين اقدام براي جلوگيري از آفتاب سوختگي اين است كه در ابتداي فصل گرما، طول مدت دفعاتي كه شخص در معرض نور خورشيد قرار ميگيرد كوتاه باشد، در تابستان، وقتي در ساحل يا كنار استخر هستيد، بايد از ماندن طولاني زير آفتاب از حوالي ظهر تا سه تا چهار ساعت بعدازظهر كه آفتاب سوزانندهتر است اجتناب كنيد. براي جلوگيري از آفتاب سوختگي ميتوان از فراوردههاي مناسب كه از نفوذ اشعة ماوراي بنفش به پوست جلوگيري ميكنند استفاده كرد. چشمها را نيز بايد در برابر تابش اشعة خورشيد با استفاده از سايبان يا عينك آفتابي محافظت كرد.
اسلاید 178: 1788 -7 سرمازدگيسرمازدگي عبارت است از انجماد پوست و بافتهاي خارجي قسمتهاي بهخصوصي از بدن بهعلت قرار گرفتن در معرض سرما و سرد شدن اين بافتها تا دماي زيرنقطة انجماد آب. حرارت بدن انسان هنگام سرماي زياد محيط و يا غوطهور شدن در آب سرد پايين ميآيد. اين كاهش حرارت با واكنشهايي مانند لرزه و انقباض مويرگها و نهايتاً كاهش تواناييهاي بدني همراه خواهد بود. در سرمازدگي اگر پوست و اولين لايههاي ياختهاي زير آن آسيب ديده باشد، سرمازدگي سطحي است. اما اگر بافتهاي عميقتر از جمله ماهيچهها، رباط يا استخوان صدمه بيند، سرمازدگي عمقي است. عوامل سرمازدگيوسعت ضايعاتي كه به علت قرار گرفتن در معرض سرماي غيرعادي ايجاد ميشود، معمولاً به عواملي مانند درجة حرارت، طول مدت مجاورت با سرما و وزش باد، آمادگي جسماني، خستگي بدن، ميزان ذخيرههاي غذايي انرژيزا، ميزان رطوبت و ميزان و نوع لباسي كه فرد پوشيده است بستگي دارد.
اسلاید 179: 179علايم سرمازدگيسرمازدگي اعم از سطحي يا عمقي علايمي روي سطح بدن ميگذارد كه بايد آنها را به منزله اخطار تلقي كرد اگر سرمازدگي سطحي باشد، موضع سرمازده رنگ ميبازد و احساس سوزش در مناطق سرمازده، از جمله گوش، بيني و گونهها، ايجاد ميشود. در سرمازدگي شديدتر، رنگ پوست كمكم سفيد يا زرد و متمايل به خاكستري ميشود (در مورد نوزادان پوست كاملاً صورتي به نظر ميرسد كه بهطور اغفال كنندهاي نشانة سرحال بودن كودك است). پوست و بافتهاي زيرپوستي حالت ارتجاعي خود را از دست ميدهند و كاملاً سرد و كرخ ميشوند. باگذشت زمان كمكم تغييراتي شامل از بين رفتن نبض و كاهش ميزان تنفس، بههم خوردن تعادل و كاهش قوة بينايي در فرد ايجاد ميشود. در سرمازدگيهاي شديد بايد توجه داشت كه ضربان قلب مصدوم بسيار كند و نامحسوس است; كند و ضعيف بودن ضربان قلب با نبودن ضربان نبايد اشتباه شود.
اسلاید 180: 180كمكهاي اوليه در سرمازدگيدر برخورد با فرد سرمازده بايد سريعاً از هدر رفتن بيشتر حرارت بدن مصدوم جلوگيري كرد و حرارت از دست رفته را تدريجاً بازگرداند. براي دستيابي به اين هدف كارهاي زير را بايد انجام 1. در صورتي كه مصدوم لباسهاي خيس و يخ زده به تن دارد فوراً آنها را در آوريد و بدن را با لباس خشك و گرم بپوشانيد. 2. بدن مصدوم را پتو بپيچيد به طوري كه كل بدن و سر و گردن (بجز صورت) پوشيده باشد و به او نوشيدني گرم بخورانيد. 3. استفاده از آب گرم (38 تا 42 درجة سانتيگراد) براي كاهش عوارض و ضايعات ناشي از سرمازدگي مؤثر است. در ظرفي آب گرم بريزيد و عضو سرمازده را در آن قرار دهيد. موقع گرم كردن عضو، مصدوم در ناحية سرمازده احساس درد دارد. براي كاهش درد ميتوان از آسپيرين يا ساير داروهاي ضددرد استفاده كرد. عمل گرمكردن عضو بايد تا آنجا ادامه يابد كه كبودي و رنگ پريدگي موضع كاملاً از بين برود. به محض اينكه عضو صدمه ديده برافروخته و سرخ رنگ شد، گرم كردن شخص را متوقف كنيد. سپس لازم است موضع و محل سكونت مصدوم را تميز و گرم نگه داشت و از موضع آسيبديده مانند سوختگي يا زخم باز محافظت كرد. 4. در صورتي كه انگشتان دست و پا آسيب ديدهاند به وسيلة گاز خشك استريل آنها را از يكديگر جدا نگهداريد. 5. پس از انجام اقدامات اوليه هرچه زودتر مصدوم را براي درمان و پيشگيري از ضايعات بعدي به پزشك برسانيد.
اسلاید 181: 181اموري كه در سرمازدگي نبايد انجام داد: 1. عضو سرمازده را هيچگاه با گرماي خشك، شعلة آتش يا آب داغتر از 45 درجه سانتيگراد و يا هر نوع گرماي شديد ديگر گرم نكنيد. 2. اگر عضو تاول زده باشد، به ويژه اگر تاولها خونمردگي داشته باشد، خطر از دست رفتن عضو وجود دارد. تاولها را نتركانيد و هرگز عضو صدمه ديده را مالش ندهيد زيرا اين عمل سبب تسريع در بروز گانگرن (مرگ بافت) ميشود. 3. مصدوم از كشيدن سيگار و نوشيدن الكل جداً بايد خودداري كند. 4. استفاده از محلولهاي شيميايي ضدعفونيكننده براي مصدوم زيان آور است و حتيالمقدور نبايد از آنها استفاده شود. .
اسلاید 182: 182آمادگيهاي قبلي براي مبارزه با سرمازدگي. اگرچه وظيفة تنظيم حرارت در بدن به عهدة بخشي از مغز، مويرگها و غدد است امّا در سرماي شديد استفاده از روشها و وسايل زير مفيد است: 1. عايق كردن بدن از طريق پوشيدن لباس به ويژه لباسهاي كه ضمن توليد گرما از خروج حرارت بدن جلوگيري ميكنند. 2. مصرف غذاهاي پرانرژي كه در مدت زمان كم حرارت بيشتري ايجاد ميكنند و همراهداشتن مواد گلوكزي مثل خرما و ساير قندها. 3. انجامفعاليتهايبدنيكهدرجهحرارتبدنراافزايشميدهدوجلوگيريازخوابرفتگي
اسلاید 183: 1838 - 8 گرمازدگي گرمازدگي نوعي واكنش بدن نسبت به گرماست كه با ازدياد فوقالعادة درجة حرارت بدن و اختلال مكانيزم تعريق مشخص ميشود. گرمازدگي معمولاً در تابستان و در افرادي ايجاد ميشود كه مدت طولاني زيرآفتاب سوزان راه ميروند يا در اماكني مانند نانوايي، آشپزخانه و كارخانههايي كه داراي كورههاي گرم هستند كار ميكنند. اين مشكل براي كساني كه به درجة حرارت محيطي عادت ندارند مثل ورزشكاراني كه براي انجام مسابقه به شهرهاي ديگر عزيمت ميكنند يا بعضاً در موقعيتهاي بحراني به انجام مسابقه ميپردازند نيز اتفاق ميافتد. به طور كلّي بايد گفت مورد اخير خصوصاً در حرارت مرطوب به ويژه در روز فراوانتر است زيرا رطوبت مانع تبخير آب بدن و تعريق ميشود. مربيان و سرپرستان تيمهاي ورزشي بايد به اين موضوع توجه بيشتري داشته باشند. بهطورمثال، چنانچه دريك مسابقة فوتبال براي يك جلسه تصميم بر اين است كه مسابقه در شهرستان رشت يا انزلي در فصل تابستان انجام شود، بايد اقدامات پيشگيريكننده را قبل از شروع مسابقه انجام داد و به ورزشكاران آگاهيهاي لازم و راههاي پيشگيري از گرمازدگي را يادآور شد.
اسلاید 184: 184علايم و نشانههاي گرمازدگي و كمكهاي اولية مربوط. در گرمازدگي حرارت بدن بالا ميرود و ممكن است حتي به 41 درجة سانتيگراد نيز برسد. رنگ صورت بيمار پريده، پوست بدن چسبناك و مرطوبنبض سريعتر ميشود و تنفس نيز صدادار ميشود. اين علايم با ناراحتي، سردرد و سرگيجه، بيقراري و حالت بيهوشي همراه است. كمكهاي اوليه به منظور كاهش درجة حرارت بدن مصدوم بايد خيلي سريع و بدون از دست دادن وقت انجام شود. ابتدا لباسهاي مصدوم را از تنش خارج كنيد و او را در سايه يا در معرض جريان هوا، پنكه، كولر، بادبزن يا هر وسيلة ديگري كه هواي اطراف را به جريان درآورد قرار دهيد.
اسلاید 185: 185همچنين ميتوانيد يك حوله يا پارچة خيس دور مصدوم بپيچيد و روي آن آب بپاشيد تا دماي بدن به 38 درجه پايين بيايد. براي خنك كردن مصدوم استفاده از يخ صحيح نيست زيرا يخ پوست را به سرعت خنك ميكند و در نتيجه خون به احشاي داخلي بدن هجوم ميآورد و دماي بدن بالاتر خواهد رفت. اگر بيمار به هوش است، مايعات نسبتاً خنك به او ميخورانيم. امدادگر بايد توجه داشته باشد كه بيش از 38 درجه بدن را خنك نكند. اگر بعداز خنك كردن مجدداً دماي بدن شروع به بالا رفتن كرد، روشهاي قبلي را براي پايين آوردن حرارت بدن تكرار كنيد. در صورت وجود نوسان زياد و حرارت بدن حتماً به پزشك مراجعه كنيد.
اسلاید 186: 186فصل نهم مسموميتهدف مرحلهايشناخت مفهوم، علايم و نشانههاي مسموميتو آشنايي با كمكهاي اوليه هدفهاي آموزشي رفتاري انتظار ميرود پس از مطالعة اين بخش بتوانيد: سم و مسموميت را تعريف كنيد. راههاي ورود سم را به بدن نام ببريد. علايم و نشانههاي مسموميت را بشناسيد. علل ايجاد مسموميت را شرح دهيد. روشهاي كمك رساني به مسموم را با توجه به نوع مسموميت بدانيد.
اسلاید 187: 1879-1 سم و مسموميتهر مادهاي كه از راه تنفس، دستگاه گوارشي و پوست وارد بدن شود و باعث آسيب دايم يا موقت يا بهم خوردن تعادل فيزيولوژيكي بدن شود سم ناميده ميشود. اگرچه مسموميت ممكن است به صورت عمدي يا غيرعمدي ايجاد شود، هميشه به مراقبتهاي فوري پزشكي يا بيمارستاني نياز دارد. سموم از راههاي مختلف وارد بدن ميشوند و روي دستگاههاي جسماني و رواني اثر ميگذارند; بعضي از سموم وارد جريان خون ميشوند، بعضي روي دستگاه مركزي اعصاب اثر ميگذارند و باعث قطع تنفس، ضربان قلب و ساير فرايندهاي حياتي ميشوند. بعضي از سمها جايگزين اكسيژن موجود در خون و مانع رسيدن اكسيژن به بافتها ميشوند. مصرف سمّ مستقيماً روي مجاري عبور غذا تأثير ميگذارد و در نتيجه ايجاد استفراغ، درد و اسهال ميكند.
اسلاید 188: 1889-3 علايم و نشانههاي مسموميتمسموميت، با در نظر گرفتن علل ايجاد آن و اينكه سم از چه طريقي وارد بدن شده باشد، علايم و نشانههاي خاصي دارد. علايم مسموميتهاي ناشي از استنشاق گازها عبارتاند از: سرگيجه، تند شدن تنفس و نبض، كبودي لبها و ناخنها، بيهوشي و تشنج. در مسموميت از طريق الكل چهرة فرد برافروخته و مردمك چشم گشاد ميشود; نبضها تندتر و به فرد حالت استفراغ دست ميدهد. در اين نوع مسموميت بايد از خواب رفتن بيمار جلوگيري كرد. علايمي مانند سردرد، استفراغ، تهوع، اسهال و درد عضلاني نيز از علايم مسموميتهاي ناشي از مواد غذايي است. در اين گونه مسموميتها گرم نگه داشتن مسموم و خورانيدن چاي و قهوه مفيد است.
اسلاید 189: 1899-4 علل مسموميتعوامل مختلفي ممكن است باعث مسموميت شود. اين عوامل دامنة بسيار وسيعي دارد، از مصرف غذاهاي روزانه گرفته تا انواع گياهان در بيابان و كوهستان و برخي مواد شوينده در منزل. بهطور كلي علل مسموميت به شرح زير طبقهبندي ميشوند. سموم غذايي. چنانچه غذا به طرز غيربهداشتي نگهداري يا پخته شود يا از ظروف غيربهداشتي و مكان نامناسب براي نگهداري غذا استفاده شود ممكن است به باكتريها آلوده شود و ايجاد مسموميت غذايي كند. وقوع مسموميتهاي غذايي در اردوهاي ورزشي شايع است لذا مربيان ورزش كه در برنامه مسابقات ورزشي سرپرستي تيمها و اردوها را به عهده دارند لازم است با دو نوع معمول مسموميت غذايي كه در نتيجة آلودهشدن مواد غذايي به باكتري استافيلوكوك و سالمونلا اتفاق ميافتد آشنا شوند. باكتري استافيلوكوك در مواد خوراكي سريعاً تكثير ميشود و ايجاد مواد سمي ميكند و سالمونلا نيز يك باكتري عفوني است و از طريق اشخاصي كه بهداشت را رعايت نميكنند يا از طريق آشپزخانههاي غيربهداشتي انتقال مييابد. علايم مسموميت ناشي از استافيلوكوك معمولاً بين دو تا شش ساعت پس از خوردن غذاي آلوده ظاهر ميشود.
اسلاید 190: 190اين علايم عبارتاند از: تهوع، دل درد يا سردرد، اسهال احتمالي و عوارض و نشانههاي شوك. علايم و نشانههاي مسموميت ناشي از سالمونلا معمولاً حدود دو ساعت پس از خوردن غذاي آلوده ظاهر ميشود. اين علايم عبارتاند از تب، اسهال، تهوع، استفراغ و دل درد. گياهان سمي. شناخت گياهان سمي براي همة افراد كه به نوعي در محيطهاي باز، پاركها،كوهستان يا بيابان فعاليت ميكنند ضرورت دارد، خصوصاً كساني مثل مربيان ورزش كه گاه دانشآموزان را براي كوهپيمايي يا تفريح به كوه ميبرند بايد انواع گياهان سمي را بشناسند. خوردن برخي گياهان و حتي تماس بدن با برخي از آنها باعث مسموميت يا واكنشهاي حساسيتي بدن ميشود. آبنوس دروغين، پيچ تاجريزي و برخي قارچهاي سمي از اينگونه گياهان هستند. عوارض و نشانههاي اين مسموميت شبيه به مسموميت غذايي است.
اسلاید 191: 191شكل 9-1 علاوه بر موارد ذكر شده، مسموميت از طريق گازها، الكل و مواد سوختي مثل نفت و بنزين ممكن است ايجاد شود اينك به شرح علايم و نشانههاي هر يك از انواع مسموميتها ميپردازيم. علايم مسموميت ناشي از گازها: سرگيجه، با تندي نفس و نبض، كبودي لبها و ناخنها، بيهوشي و تشنجعلايم ناشي از مسموميت الكل: الكل سبب از كار افتادن مراكز عصبي، از دست رفتن اراده و بروز رفتار غيرطبيعي ميشود و با علايمي مانند نبض تند، چهرة برافروخته، گشادي مردمك چشم و استفراغ همراه است. علايم مسموميت ناشي از مصرف نفت و بنزين: استشمام بوي مواد مذكور از دهان بيمار، حالت تهوع، استفراغ و سرگيجه، سرفه و ضعف عمومي، تنفس سطحي و تشنج و بيهوشي.
اسلاید 192: 1929- 5 كمكهاي اوليه در مسموميت1. ، در اولين فرصت ممكن از مصدوم علت مسموميت را (در صورت به هوش بودن) سئوال كنيد. 2. مصدوم را وادار به استفراغ نكنيد و اگر در اطراف لبها يا دهان نشانههايي از سوختگي مشاهده كرديد به مصدوم آب يا شير بدهيد تا سوختگي مصدوم آرام گيرد. 3. اگر مصدوم بيهوش است ولي تنفس او حالت عادي دارد، او را مطابق شكل 9-2 در وضعيت بهبود قرار دهيد. چنانچه تنفس و ضربان فرد از فعاليت بازايستاده است، به او تنفس مصنوعي بدهيد. 4. مسموم را بلافاصله به بيمارستان برسانيد و چنانچه آثاري از سموم مصرف شده وجود دارد، آن را براي اطلاع پزشك به بيمارستان بفرستيد. 4. شكل 9-2
اسلاید 193: 193فصل دهم صدمات مقطعي و كمكهاي اولية مربوط هدف مرحلهايآشنايي با صدمات مقطعي و اصول كمكهاي اولية مربوط به صدمات هدفهاي آموزشي رفتاريشوك را تعريف كنيد. با اصول كمكرساني و درمان شوك آشنا شويد. غش را تعريف كنيد. علل بروز و علايم غش را بنويسيد. كوه گرفتگي را تعريف كنيد. اصول كمكهاي اوليه در كوه گرفتگي را شرح دهيد. گرامپ حرارتي را تعريف كنيد. موارد كمكرساني را در رفع گرامپ حرارتي شرح دهيد. صدمة تاول و علل ايجاد آن را بنويسيد. با اصول درمان تاول آشنا شويد. علل و علايم برف كوري را شرح دهيد. كمكهاي اوليه را در برف كوري بنويسيد.
اسلاید 194: 19410-1 شوكتعريف شوك كم شدن فعاليتهاي حياتي بدن را در اثر عوامل و حوادث گوناگون شوك مينامند. شوك داراي درجات مختلفي شامل ضعف جزئي بدن تا اُفت كامل فعاليتهاي حياتي فرد است. حالت اخير را كه شوك ضربهاي(تروماتيك) مينامند حالت خطرناكي است كه امكان دارد. زماني كه جراحتهاي مصدوم بهبود يافته باشد نيز منجر به مرگ شود. علل شوك شوك ممكن است بعد از هر آسيب شديد بدني، خونريزي زياد، كم شدن مايعات بدن (در نتيجة استفراغ براي مدت طولاني و اسهال) سوختگي، عفونت، حملة قلبي، شنيدن خبرهاي ناگهاني بد يا خوب و تزريق موادي كه بدن به آنها حساس باشد (شوك ناسازگاري) گريبانگير شخص شود. شدت شوك بستگي به عامل و وسعت آن دارد. در بعضي موارد انواع شوك را با توجه به علل ايجاد آن نيز نامگذاري كردهاند. مثل شوك عصبي (تحريكات عصبي يا درد و خبرهاي خوش يا ناگوار) شوك عفوني (عفونت بيش از حد در بدن).
اسلاید 195: 195علايم شوكدر مراحل اولية بروز شوك و افت فشار خون، دستگاه عصبي سمپاتيك با ايجاد انقباض در پوست و بافتهاي نرم، كاهش جريان خون و افت فشار خون ارگانهاي حياتي را جبران ميكند. اين واكنش موجب پيدايش علايم زير در بدن ميشود: 1. پوست رنگ پريده (يا كبود) و سرد ميشود. در بيماراني كه رنگ پوست آنها تيره است ميتوان پوششهاي مخاطي دهان يا مخاط پلكها را مشاهده كرد. 2. گاهي پس از بروز شوك حالت تعريق به بيمار دست ميدهد; در اينگونه موارد پوست ممكن است مرطوب يا چسبناك باشد. 3.مصدوم احساس ضعف، سرگيجه و حالت استفراغ دارد. 4. اگر شوك حاصل از خونريزي باشد، مصدوم ناراحتي و اضطراب از خود نشان ميدهد و احساس خفقان ميكند كه شامل بيقراري و چنگ زدن به يقه است، تنفس مصدوم با دهان باز و بههمراه آه كشيدن است كه اصطلاحاً ميگويند بيمار «عطش هوا» دارد.
اسلاید 196: 1965.نبض، سريع، ضعيف و گاهي نيز نامنظم ميشود. 6. ممكن است بعضي از رگهاي سطحي در نقاطي از بدن برآمده شوند در شكل غيرعادي به خود بگيرند. اين ويژگي نشان ميدهد كه فشار مصدوم خيلي پايين آمده است. 7. تعداد تنفس معمولاً افزايش مييابد. تنفس ممكن است سطحي و گاهي عميق يا نامنظم باشد. 8. در صورت آسيبديدگي در ناحية سينه و شكم، تنفس عميق براي مصدوم دردناك ميشود. در اينگونه موارد مصدوم تنفس تند و سطحي دارد. 9.در مراحل بعدي اگر حال عمومي فرد آسيب ديده رو به وخامت رود، شوك با نشانههايي مانند پاسخ ندادن به محيط و تحريكات خارجي و از دست دادن هشياري همراه خواهد بود.
اسلاید 197: 197كمكهاي اوليه و اصول كلي درمان شوكدر درمان شوك هدف اين است كه ابتدا خون و اكسيژن كافي براي قلب، ششها و مغز تأمين شود تا مصدوم به بيمارستان برسد. براي رسيدن به اين هدف بايد سريعاً علل بروز شوك را مشخص كنيد و مواردي مثل توقف تنفس، خونريزي و درد شديد را از بين ببريد. سپس او را به پشت بخوابانيد و پاها را در موقعيت بالاتري قرار دهيد (شكل 10-1 الف). چنانچه هوا سرد است يا مصدوم احساس سرما ميكند، بدن او را گرم كنيد و با يك زيرانداز مانع انتقال حرارت بدن وي شويد و او را كاملاً بپوشانيد. هر پوشش تنگي مثل يقه، كمربند و كراوات و جوراب را آزاد كنيد و اشياي خارجي مثل دندان مصنوعي، غذا و آدامس را از دهان خارج كنيد. اگر مصدوم بيهوش نيست، اجازة برخاستن و حركت به او ندهيد. در صورت انسداد مجاري تنفسي، آن را باز كنيد. براي جلوگيري از بروز خفگي سر را به يك طرف قرار دهيد تا مواد استفراغي و كف دهان به سهولت خارج شود. .
اسلاید 198: 198علائم بهبودي در عوامل زير خلاصه ميشود: افزايش خون تا حد طبيعي، نبض پر، افزايش دماي بدنبا گرماي اضافي مثل هيتر و بخاري سطح بدن مصدوم را گرم نكنيد. زيرا بالا بردن درجة حرارت سطح بدن باعث اتساع عروق و جريان سريعتر خون در اندامها ميشود كه براي بيمار خطرناك است. فرد مبتلا به شوك را هرگز حركت غيرضروري ندهيد (به ويژه در شكستگيها) و از خورانيدن مواد به او خودداري كنيد. در صورتي كه شوك اصلاح نشد به وسيلة برانكار در وضعيتي كه سر در موقعيت پايينتري است فرد را به بيمارستان منتقل و يا پزشك را براي درمان دعوت كنيد.
اسلاید 199: 199 10-2 غشتعريف علل و علايم غش عبارت است از بيهوشي كوتاه مدت كه درنتيجة نرسيدن خون كافي در يك لحظه به مغز بهطور موقت به وجود ميآيد. عواملي مانند خستگي مفرط، گرماي زياد، كم خوني، شوك هيجاني، آلودگي زياد هوا و سوءتغذيه باعث بروز غش ميشوند. علايم غش بهشرح زير است: گشاد شدن مردمك چشمها رنگ باختن بدنتندتر و سطحيتر شدن تنفس ضعيفتر شدن نبض سرد و عرقدار شدن پوست
اسلاید 200: 200شكل 10-2 طريقة خوابانيدن بيمار در حالت غش كمكهاي اوليه در مورد غش. از آنجا كه علت اصلي غش نرسيدن خون به مغز است امدادگر بايد در اولين فرصت مانع فوق را رفع كند براي اين كار لباسهايي را كه باعث كندي جريان خون ميشود، مثل يقه و كراوات، بايد آزاد كرد. مصدوم را به پشت بخوابانيد و پاهاي او را بالا بياوريد و اين كار را تا بهبودي نسبي مصدوم ادامه دهيد (شكل 10-2). در صورتي كه مصدوم دچار اختلالات تنفسي باشد، بايد پاها به كمك صندلي و ابزار ديگري در موقعيت بالا قرار گيرد و اقدام لازم براي رفع مشكل تنفس صورت گيرد. در جريان امداد، بايد سعي شود بيمار در معرض هواي آزاد و پاكيزه قرار گيرد. با توجه به اينكه پس از وقوع غش و ايجاد حالت بيهوشي در فرد امكان صدمات بعدي مثل زمين خوردن، سقوط از ارتفاع و... هست، امدادگر بايد پس از به هوش آمدن بيمار وضعيت ظاهر و حركات بدني را نيز معاينه كند.
اسلاید 201: 201^ 10-3 كوه گرفتگيتعريف، علل و كمكهاي اوليه كوه گرفتگيدر ارتفاعات بالا بهوجود ميآيد. بيمار حالت تعادل رواني خود را از دست ميدهد و زودرنج و عصباني به نظر ميرسد و امكان پرخاش و عصبانيت در او افزايش مييابد. در كوهگرفتگي حالت تب، سينه پهلو، آماس ريوي، آنوروكسي، تهوع و استفراغ به فرد دست ميدهد و نبض بيمار تندتر ميشود. اين ناراحتي به علت كاهش فشار اكسيژن در ارتفاعات ايجاد ميشود و طبعاً كساني كه با محيط كوهستان سازگاري كمتري دارند و از نظر آمادگي جسماني در شرايط پايينترين هستند زودتر دچار اين ناراحتي ميشوند. براي درمان كوه گرفتگي بايد از ماسك اكسيژن استفاده كرد و ارتفاع را نيز كاهش داد. مربيان ورزش چنانچه تصميم به كوهپيمايي در ارتفاعات بهصورت گروهي دارند، بايد سازگاريهاي اوليه را در افراد تيم قبلاً به وجود آورند، لذا آگاهي از وضعيت عملكرد بدن در ارتفاعات مفيد است.
اسلاید 202: 202عملكرد ورزشي در ارتفاعدر ارتفاع بيش از 5000 پا (1524 متر) توانايي انجام كار بدني تحت تأثير قرار ميگيرد. هر قدر ارتفاع بيشتر باشد تأثير شديدتر است، اطلاعات مربوط به اين موضوع در نمودار 10-1 نشان داده شده است، با در نظر گرفتن اكسيژن مصرفي بيشينه max)2 VO) فرد ممكن است انتظار كاهش به مقدار 3 الي 12 درصد براي هر 1000 پا صعود بالاتر از 5000 پا در ظرفيت استقامتي خود را داشته باشد. همچنين به شكل توجه شود كه انجام كار بدني و اكسيژن مصرفي بيشينه در ارتفاعات خيلي زياد يعني حدود 25000 پا به مقدار 60 درصد يا بيشتر كم ميشود. با وجودي كه چنين كاهش در انجام كار بدني، آنطور كه نشان داده شده، خيلي زياد است، ميبايد متذكر شد كه اين مقادير توسط افراد سازگار به ارتفاع و كوهنوردان حرفهاي به دست آمده است. سازگاري بهنوعي هماهنگي فيزيولوژيكي اطلاق ميشود كه از طريق مواجه شدن دايمي با ارتفاع حاصل ميشود و انجام كارهاي بدني را به طور قابل ملاحظهاي بهبود ميبخشد. در مورد فردسازگار نيافته در ارتفاع 18000 پا به بالا (5488 متر) نياز به اكسيژن اضافي بسيار مهم است.
اسلاید 203: 203نمودار 10-1 در ارتفاع بيش از 5000 پا (1524 متر)، توانايي انجام كار بدني تحت تأثير قرار ميگيرد. بهطور كلي، با در نظر گرفتن اكسيژن مصرفي بيشينه فرد بايد انتظار كاهشي به مقدار 3 الي 12 3 درصد براي هر 1000 پا را در ارتفاع بيش از 5000 پا داشته باشد. ظرفيت انجام كار بدني و اكسيژن مصرفي بيشينه در ارتفاعات خيلي زياد به مقدار 60 درصد يا بيشتر كم ميشود.
اسلاید 204: 204سازگاري با ارتفاع هر اندازه مدت توقف شما در ارتفاع بيشتر باشد، اجراي اعمال ورزشي بهتر خواهد بود، ليكن هرگز به ركوردهاي به دست آوردة خود در سطح دريا نخواهيد رسيد. همانطور كه ذكر شد، بهبود عملكرد ورزشي طي توقف در ارتفاع از طريق سازگاري حاصل ميشود. تعداد هفتههاي لازم براي اين سازگاري بستگي به ارتفاع دارد; مثلاً در ارتفاع 9 هزارپايي 7 تا 10 روز، 12000 پايي 15 تا 21 روز و 15000 پايي 21 تا 25 روز زمان لازم است. اينها فقط زمانهاي تقريبي هستند و تا حد زيادي بستگي به خود شخص دارد. در حقيقت معدودي از افراد هرگز به ارتفاع خو نميگيرند و هنگامي كه در ارتفاع قرار ميگيرند، دچار كوه گرفتگي ميشود. اين اشكال حتي براي كساني كه در ارتفاعات به دنيا آمده و بزرگ شدهاند پيش ميآيد. اين افراد، به دليل نامعلومي، ناگهان سازگاري خود را از دست ميدهند و به كوه گرفتگي دچار ميشوند. عوارض كوهگرفتگي شامل آماس ريوي، استفراغ، سردرد، سريع شدن ضربان قلب و آنوركسي (بياشتهايي) است. در موارد كوه گرفتگي شديد، حتيدر ارتفاع 10000, پايي شخص به عوارضي كه بيشباهت به سينه پهلو نيست، يعني تب، پرخوني ششي و آماس ريوي دچار خواهد شد.
اسلاید 205: 2054-10.گرامپ حرارتي و كمكهاي اولية مربوط به آنگرامپهاي حرارتي. گرامپحرارتي به صورت دردها و انقباضهاي ماهيچهاي ظاهر ميشود. اين امر بيشتر در نتيجة از دست رفتن نمك بدن از راه عرق يا در نتيجة مصرف كم نمك است. گرامپهاي حرارتي در ورزشكاران نوجوان و ورزشكاراني كه از لحاظ تغذيه در وضعيت مناسبي نيستند يا تمرينات سنگيني در هواي گرم انجام ميدهند ديده ميشود. در صورت بروز گرامپ حرارتي امدادگر يا مربي ورزش بايد ابتدا با دستهاي خود روي ماهيچههاي منقبض شده فشار محكمي وارد كند يا اينكه ماهيچه را با ملايمت مالش دهد; اين عمل به رفع انقباض و اسپاسم ماهيچهها كمك ميكند. علاوه بر اين، تقريباً يك ساعت، هر پانزده دقيقه يك بار نصف ليوان آب نمك يا آب ميوه جرعه جرعه به بيمار بخورانيد.مربياني كه در برخي از ورزشكاران خود احتمال وقوع گرامپ حرارتي ميدهند لازم است در مرحله گرم كردن خوردن 200 تا 300 ميليليتر محلول داراي شكر را توصيه كنند . بهتر است در فصل زمستان مايعاتي كه مصرف ميشود 5 تا 15 درصد و در تابستان 5/2 تا 5 درصد شكر داشته باشد.
اسلاید 206: 20610-5 خستگي ناشي از گرما و كمكهاي اولية مربوط انجام فعاليتهاي ورزشي در هواي گرم، خصوصاً اجراي ورزشهايي مثل فوتبال كه در محيط سرباز انجام ميشود، منجر به تعريق زياد، كاهش توانايي ورزشكار و پايين آمدن آستانة خستگي ميشود. خستگي ناشي از گرما با علايمي همراه است كه مربيان و معلمان ورزش بايد با آنها آشنايي مقدماتي داشته باشند. خستگي همراه با رنگ پريدگي، رطوبت پوست، تعريق زياد و سرگيجه از علايم عوارض گرماي زياد بدن است. براي جلوگيري از بروز اينگونه موارد و حفظ عملكرد بدني، قبلاً بايد ورزشكار را از لحاظ مايعات بدني تأمين كرد زيرا در مدت مسابقات طولاني كه اتلاف مايعات قابل توجه است.
اسلاید 207: 207كمكهاي اوليه و اقدامات پيشگيري كننده در بروز گرمازدگي گرمازدگي يكي از آسيبهايي است كه در مسابقات ورزشي به ويژه در محيطهاي گرم شايع است و بايد توجه زيادي به آن شود. غفلت و سهل انگاري در درمان اين عارضه حتي ممكن است باعث مرگ ورزشكار شود. اعمال زير بايد براي كمك به فردي كه دچار گرمازدگي شده است بيدرنگ انجام شود. 1. لباسهاي فرد گرمازده از بدنش خارج شود. 2. از هر وسيلة ممكن براي خنك كردن مصدوم استفاده شود (پنكه، آبپاش، حولة خيس و..). 3. بيمار به بيمارستان منتقل شود. در مسير بيمارستان نيز بايد ضمن مراقبت شديد و كنترل علايم حياتي بيمار، عمليات امداد رساني ادامه يابد.
اسلاید 208: 208رعايت موارد زير در جلوگيري از بروز گرمازدگي در ورزشكار مؤثر است. 1. انجام ندادن تمرين يا محدود كردن زمان آن در هواي داغ، به ويژه در محيطهايي كه ضمن گرماي زياد رطوبت هوا نيز بالاست. 2. از لباسهايي كه از تبخير مناسب عرق جلوگيري ميكند استفاده نشود. پوشيدن لباسهاي نخي نازك و آستين كوتاه توصيه ميشود. 3. ورزشكار از خوردن آب، حين اجراي مسابقات و در هنگام نياز منع نشود و به اندازة لازم در فواصل منظم آب مصرف كند. 4. از مصرف قرصهاي نمك پرهيز شود، زيرا ورزشكاران نميتوانند آن قدر آب بنوشند كه قرصها را حل كند و نمك اضافي در بدن ممكن است توليد سم كند. 5. براي كساني كه تحمل انجام فعاليت در هواي گرم را ندارند ملاحظات ويژه اعمال شود.
اسلاید 209: 209شكل 10-3 طريقة باز كردن مجاري تنفسي در نوزادان و كودكان 10-6 خفگي در آب و كمكهاي اولية مربوط به آنورود آب به ريهها مانع رسيدن اكسيژن به كيسههاي هوايي و بروز خفگي خواهد شد. نرسيدن اكسيژن نيز باعث توقف قلب، دستگاه تنفسي و خرابي نسوج مغز ميشود. غريق را بايد بلافاصله بعد از بيرون كشيدن آب آماده براي خروج آب بلعيده كرد. براي اينكار به ترتيب زير عمل كنيد: 1. سر مصدوم را پايين ببريد و به يك طرف برگردانيد و دستش را زير سرش بگذاريد. 2. دو دست خود را زير شكم مصدوم حلقه كنيد و او را از روي زمين بهصورت سرازير بلند كنيد تا آب از ريههايش خارج شود يا طوري روي زانوهاي خود قرار دهيد كه به ششهاي مصدوم فشار بيابد و آب آنها خالي شود. چنانچه غريق كودك باشد، مچ پاي او را بگيريد و او را وارونه كنيد (شكل 10-3). . 3. توجه داشته باشيد كه چنانچه حين عمليات غذا يا هرگونه اشياي خارجي ديگر از معده وارد دهان شود، بايد خارج شود تا مجراي تنفس باز بماند. 4. پس از خروج آب از ريهها سريعاً بيمار بايد معاينه شود. چنانچه تنفس يا ضربان قلب او قطع شده باشد، مطابق روشهاي ذكر شده عمليات احياي تنفسي - قلبي را شروع كنيد
اسلاید 210: 210شكل 10 ـ 4 10-7 تاولتعريف و علل ايجاد تاولها سوختگيهايي هستند كه بر اثر سايش به وجود ميآيند. در اين عارضه يك لايه پوست از بافتهاي زيرين جدا و مايع بين بافت و لاية پوست جمع ميشود. تاول پا در ورزشكاران دو و ميداني و تاول دست در ورزشكاران اسكي، قايقراني، تنيس، بدمينتون و ژيمناستيك ايجادميشود. تاولهاممكن است بر اثر پوشيدن كفشهاي تنگ و نامناسب در پاها و استفاده از وسايلي كه دستة ناهموار يا نامناسب دارند در كف دستها ايجاد شود.
اسلاید 211: 211كمكهاي اوليه و درمان تاول بهطور كلي، امدادگر به دو صورت ممكن است با مشكل تاول مواجه شود: تاول باز و تاول بسته. در صورتي كه تاول باز شده باشد، محل را با آب گرم و صابون بهصورت ملايم بشوييد و لبة پاره شدة تاول را با قيچي بچينيد و مانند زخم باز آن را درمان كنيد. هر روز آن را براي جلوگيري از ايجاد عفونت بررسي كنيد و چنانچه تاول باز نشده است ابتدا ناحيه را با آب ولرم و صابون ملايم بشوييد. يك لاية نازك از مواد روغني روي تاول بماليد، محل را با چند گاز استريل بپوشانيد و سپس باندپيچي كنيد. با توجه به اينكه تاول از صدماتي است كه به ميزان زيادي در ورزشكاران مخصوصاً در شروع فصل تمرين يا مسابقه ديده ميشود، روش مربي در درمان تاولها بايد پيشگيري كننده باشد. ورزشكار از كفش يا جوراب مناسب (از نظر اندازه و جنس) استفاده كند، بهداشت فردي را رعايت كند و چنانچه بعد از يك دوره قطع تمرين فعاليت خود را مجدداً شروع ميكند، مدت اجراي تمرين در جلسات اوليه طولاني نباشد.
اسلاید 212: 21210-8 برف كوريتعريف، علل و علايم برف كوري صدمهاي است كه گاه براي اسكي بازان ايجاد ميشود. اگر چشمها به مدت طولاني در معرض درخشش شديد بازتاب آفتاب از روي برف قرار گيرد ممكن است آزردگي در قرنيه ايجاد شود. اين حالت بسيار دردناك است و ممكن است حدود چهار تا شش روز ادامه يابد. براي جلوگيري از بروز اين صدمه بايد از عينكهاي دودي استفاده كرد و از خيره شدن به منطقهاي كه كاملاً پوشيده از برف است، خصوصاً روزهاي آفتابي، خودداري كرد. اين ناراحتي در نتيجة نگاه كردن به برق جوشكاري نيز ايجاد ميشود. برف كوري كه معمولاً مدتي پس از قرار گرفتن در معرض درخشندگي زياد نور خورشيد، لامپهاي پرنور و برف در روزهاي آفتابي ايجاد ميشود با نشانههاي زير همراه است: مصدوم درد شديد در چشمان خود دارد و ممكن است احساس كند كه در چشمهايش شن يا فلفل است. چشمها به نور حتي نور كم حساسيت زيادي دارند. چشمها آبريزش دارند و قرمز ميشوند.
اسلاید 213: 213كمكهاي اوليه. برايكمك رساندن به مصدومان برف كوري به ترتيب زير عمل كنيد: چشمان مصدوم را با آب خنك بشوييد. چشمها را با يك چشمبند يا يك بالشتك تميز بدون پرز بپوشانيد (شكل 10-5). اگر در موردشدتجراحتترديدداريد، بلافاصله مصدوم را به چشمپزشك برسانيد. شكل 10-5
اسلاید 214: 21410-9 سيبديدگي دستگاه تناسلي و كمكهاي اوليه مربوط به آنآسيبديدگي اعضاي تناسلي خارجي در زنان در نتيجة برخورد با اشيا به علت موقعيت محافظت شدة آنها نادر است. آسيب اعضاي تناسلي خارجي مردان به نسبت شايعتر است و معمولاً شامل كوفتگي بيضه و پوست آن ميشود كه در ورزشكاران رشتههاي رزمي نسبت به ساير رشتهها شايعتر است. در تحقيقي كه در ده رشتة ورزشي شامل رشتههاي فوتبال، واليبال، بسكتبال، كشتي، وزنهبرداري، اسكي دو وميداني، تكواندو، كاراته و جودو انجام شده نشان دادهشده كه صدمة كوفتگي بيضه در سه رشتة رزمي مذكور بسيار شايع است. زخمهاي بستة ناحية تناسلي (كوفتگي ناشي از برخوردهاي شديد) را ميتوان معمولاً با استفاده از كيسة آب سرد و فشار خفيف درمان كرد. برخي از در دهاي مربوط به كوفتگي پوست بيضه را ميتوان به روش خاصي برطرف كرد. براي اجراي اين كار از ورزشكار بخواهيد كه به پشت دراز بكشد و رانهايش را روي قفسة سينهاش بياورد و اين حركت را چندين بار تكرار كند.
اسلاید 215: 215بايد توجه داشت كه پس از وقوع آسيب، چنانچه هر يك از علايم زير در مصدوم ديده شده باشد بايد بلافاصله به پزشك مراجعه شود. تغيير سطح هشياري تورم بيضه ناحية شكمتورم رگهاي خوني بيضه و پوست بيضه يا طناب آن درد مبهم مداوم يا احساس سنگيني در پوست بيضهدرد ناگهاني در پوست بيضه تهوع استفراغ خونريزي از پيشابراه
اسلاید 216: 216با آرزوی توفیق الهی
خرید پاورپوینت توسط کلیه کارتهای شتاب امکانپذیر است و بلافاصله پس از خرید، لینک دانلود پاورپوینت در اختیار شما قرار خواهد گرفت.
در صورت عدم رضایت سفارش برگشت و وجه به حساب شما برگشت داده خواهد شد.
در صورت بروز هر گونه مشکل به شماره 09353405883 در ایتا پیام دهید یا با ای دی poshtibani_ppt_ir در تلگرام ارتباط بگیرید.
- پاورپوینتهای مشابه
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.