صفحه 1:

صفحه 2:

صفحه 3:
تیم چیست و چه تفاوتی با گروه کاری دارد؟ مفهوم کار تیمی در حقیقت آن قدر ساده است که اغلب مردم فهم آن را بسیار عادی می پندارند و همین مستله که آنه با این فرض , کار تیمی انجلم میدهند مشکل ساز است چراکه آنها در اصل کار گروهی انجام می دهند . به طور معمول هر کس تجربه حضور در یک جلسه و ایفای نقش در آن و یا مواجهه با رید از همکاران و انجام کار جمعی را داشته است اما اینها صرفا مثال هایی از گروه های یک تیم به تعداد کمی از افراد گفته می شود که دارای مهارت های تکمیل کننده یکدیگر بوده و دارای مقاصد ۰ اهداف و رویکردی مشتر کند که بر مبنای آن ها بهم پیوند میخورند و به یکدیگر تکیه میکنند. یا به بیانی دیگر تیم به یک گروه کاری گفته میشود که تمامی شرایط یک تیم واقعی را داراست و اعضای آن کاملا به شکوفایی و موفقیت یکدیگر متعهد هستند.اعضای تیم بهم وابسته اند و اين بدين معنی است که عدم فعالیت یک عضو از تیم باعث عدم انجام كار تيمى ميشود.در واقع كار انها اثر متقابل بر یکدیگر دارد اما به عکس , گروه های کاری . گروهي از افراد هستند که با یکدیگر کار میکنند و از راهنمایی یک تفر بهره می پرند کار شخصی در آنها بیشتر نمود دارد.

صفحه 4:
علل احساس نیاز به کار تيمي پيچيدگي وظایف و کارها نیاز به خلاقیت مشخص نبودن مسیر آینده: نیاز به انعطافيذيري استفاده بهینه از منابع افزايش بهرهوري, اثربخشي و هماهنگي نیازبه يادگيري نیاز به تعهد و پشتکار قوي پيادهسازي برنامه و طرحهايي که به همكاري دیگران نیاز دارد. چند وظيفهاي و میان رشتهاي بودن کارها و فرآيندها

صفحه 5:
< <i — gy

صفحه 6:
رقابت/ترس از قدرت بیرونی | فشارهای محیطی p< و ارزش های مشترک

صفحه 7:
مانا نیازهای مشترک بقا و امنیت. ترس از دشمن بیرونی پا قدرت مافوق ترکیبی از نیروهای پیوند دهنده بیرونی و درونی. مانند احساس تعلق, اهداف مشترک و ارتباط کاری در چارچوب وظایف و فرابندهای سرتبط عمدت نیروهای پيوند دهنده درونی مانند اصول, ارزشهاء باورها و آرمان مشترک برای تعریف چارچوبها در ‎OS > OL‏

صفحه 8:
محاسن کار تیم > افزایش انگیزههای پرسنل > همافزایی و افزایش بهرهوری > ارضاء‌شغلی > تعهد مشتری اهداف > بهبود ارتباطات > افزایش مهارتهای شغلی > افزایش انعطافپذیری > افزایش خلاقیت

صفحه 9:
معایب کار تیمی fo. 56 ‏اصطکاك در تقسیم کار و تصميمگيري‎ On ‏کاهش بازدهي, بخصوص در ابتداي شكلگيري تیمها‎ ‏مشکل همسو کردن اهداف فردي, گروهي و سازماني‎ به تعویق افتادن اجراي کار به بهانه نظرخواهي و مشارکت سازش و گروه سالاري تحت عنوان اجماع توجیه سوء مدیریت و نبود زهبري عدم استفاده بهینه از تخصصها و درگیر شدن همه در كاري که تخصص آنرا ندارند

صفحه 10:

صفحه 11:

صفحه 12:

صفحه 13:
‎pie -©‏ مسیرایتپذيري: ‏پاسخگر بودن فراد در قبال مسووليت‌هايي که بر دوششان گذاشته مي‌شود اصلي است که راه فرار از آن عدم مسووايتپذيري است.در ‎ay‏ و عرد البته ايشان كمي فراتر از اي بیان مي‌دارند و عمومً مي‌گویند: «هر که تصمیم گرفته خود عمل كند. »در مقوله تعهد بحث شد كه گراني گاه تمهد افراد مشارکت در تصميم‌گيري است» حال آنکه مسوولیت پنيري افراد تیم نیز صددرصد برخاسته از تعهد ایشان نسبت. به تیم ریت تهمي اشان است, ‏00 1ه يراق مرج بر ریت خوهی و پاسفگین بيان واضح هدفهاي تيم؛ وظایف هرکس و حتي نحوء رفتار هر یک از اعضاي تیم در جهت موفقیت تيمي مهمترين عامل ‎tah‏ مسرولرت پذيري و مسرولیت خواهي ایهم در عملگرد. ‎Gath bad ace hice oe‏ ‏ام ‎lg aS GAA De‏ لسبت به تتايج فماليت‌هاي لیشان ‏موضع گيري و. رقتاري متناسب داشته باشدء البته نبايد فراموش نمود. ‏که این روش تا حدي کارساز است که موجب تفرق و فردگرايي نگردد ‏زیرا ناد پا اصل کار تيمي ايجاد تعارض تمايد. نقش رهبر تيم در ین راستا ‏نيز بسيار سنكين است.از سوي ديكر كام اول را خود رهبر تيم بايد بردارد ‏يعني شرايطي را فراهم یرد که ال ساير اعضا از وي در ‎Shin‏ ‏فعاليتهايش؛ مسووليتخواهي كنند و دوم اينكه خود نيز در برابر ‏توضیح خواهي همتايان؛ پاسخ‌گو باشد ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 14:

صفحه 15:
ده فرمان بسا یکا رتیمی موفق 1- تعهد به آرمان و مأموریت مشترك. 2 تعهد به اصول و ارزشهاي مشترك. 3- تعهد به يادگيري و نوآوري مستمر. 4- وضوح در تعریف نقش ها 5- ارتباطات موثر و دیالوگ, 6- فضاي شفاف و اعتماد. 7- راهكارهاي تصمیم گيري تعریف شده. 8- مشارکت موزون و متعادل. 9- آگاهي از فرآیند کار گروهي 0- مهارتهاي فردي مناسب.

صفحه 16:

صفحه 17:

صفحه 18:

صفحه 19:
بازیکن مشارکت پذیر ناز به تغییر در تمرکز در چهار زمینه ذیل می با بینش: هم تیمی ها را به عنوان شنزیک ببینید نه رقيب. رویکرد: حامی هم تیمی ها باشید نه بدگمان به آن ها. تمرکز: روی تیم تمرکز کنید نه روی خودتان. نتایج :با تقویت توان خود پیروزی ها را به وجود بیاورید.

صفحه 20:

صفحه 21:

صفحه 22:

صفحه 23:

صفحه 24:
اصل شانزدهم- راه حل گرا بودن: اقصد كنيد تا راه حل بيدا كنيد. در انجام كارها عيب جويى نكنيد بلكه جاره جويى كنيد. هر كس كه بجاى فكر كردن به .مشكلات» به راه حلها فكر كند ميتواند فرق ايجاد كند. تيمى كه از افرادى با جنينَ برئامه ذهنى بر باشدء واقعا ميتوائد همه کاری را انجام دهد اصل هفدهم- پیگیری و سرسختی: سرسخت و پیگیر بودن یعنی: > همه آنچه را كه داريد ارائه كنيد. ©-با عزم راسخ كار كنيد نه اينكه منتظر تقدير باشيد.

صفحه 25:

اصول و روش های كار تيمي مریم خواجه پور کارشناس مدیریت خدمات بهداشتی درمانی تیم چیست و چه تفاوتی با گروه کاری دارد؟ مفهوم کار تیمی در حقیقت آن قدر ساده است که اغلب مردم فهم آن را بسیار عادی می پندارند و همین مسئله که آنها با این فرض ،کار تیمی انجام میدهند مشکل ساز است چراکه آنها در اصل کار گروهی انجام می دهند .به طور معمول هرکس تجربه حضور در یک جلسه و ایفای نقش در آن و یا مواجهه با یک گروه جدید از همکاران و انجام کار جمعی را داشته است اما اینها صرفا مثال هایی از گروه های کاری اند. یک تیم به تعداد کمی از افراد گفته می شود که دارای مهارت های تکمیل کننده یکدیگر بوده و دارای مقاصد ،اهداف و رویکردی مشترکند که بر مبنای آن ها بهم پیوند میخورند و به یکدیگر تکیه میکنند یا به بیانی دیگر تیم به یک گروه کاری گفته میشود که تمامی شرایط یک تیم واقعی را داراست و اعضای آن کامال به شکوفایی و موفقیت یکدیگر متعهد هستند.اعضای تیم بهم وابسته اند و این بدین معنی است که عدم فعالیت یک عضو از تیم باعث عدم انجام کار تیمی میشود.در واقع کار انها اثر متقابل بر یکدیگر دارد اما به عکس ،گروه های کاری ،گروهی از افراد هستند که با یکدیگر کار میکنند و از راهنمایی یک نفر بهره می برند کار شخصی در انها بیشتر نمود دارد. علل احساس نياز به كار تيمي • پيچيدگي وظايف و كارها • نياز به خالقيت • مشخص نبودن مسير آينده :نياز به انعطافپذيري • استفاده بهينه از منابع • افزايش بهرهوري ,اثربخشي و هماهنگي • نيازبه يادگيري • نياز به تعهد و پشتكار قوي • پيادهسازي برنامه و طرحهايي كه به همكاري ديگران نياز دارد. • چند وظيفهاي و ميان رشتهاي بودن كارها و فرآيندها تفاوت و تمايز كارتيمي /گروهي /جمعي انگيزه های پيوند دهنده افراد درگروه /تيم گروه نيازهای مادی /فيزيکی بقا /رقابت/ترس از قدرت بيرونی /فشارهای محيطی نيازهای عاطفی اجتماعی امنيت /وابستگی /حس تعلق دورنما و اهداف مشترک تيم پيشرفت/توسعه /آرمان گرايي اصول و ارزش های مشترک يگانگی /ابتکار و ابداع /سودمندی اجتماعی گروه تيم نيروي پيوند دهنده تركيبي از نيروهاي پيوند بيروني: دهنده بيروني و دروني، عمدتًا نيروهاي پيوند دهنده دروني مانند نيازهاي مشترك بقا مانند احساس تعلق ،اهداف مانند اصول ,ارزشها، بيروني يا قدرت مافوق چارچوب وظايف و براي تعريف چارچوبها در و امنيت ،ترس از دشمن مشترك و ارتباط كاري در باورها و آرمان مشترك فرآيندهاي مرتبط. جريان حركت. محاسن كار تيمي افزايش انگيزههاي پرسنل همافزايي و افزايش بهرهوري ارضاءشغلي تعهد مشترك اهداف بهبود ارتباطات افزايش مهارتهاي شغلي افزايش انعطافپذيري افزايش خالقيت معايب كار تيمي اصطكاك در تقسيم كار و تصميمگيري كاهش بازدهي ،بخصوص در ابتداي شكلگيري تيمها مشكل همسو كردن اهداف فردي ،گروهي و سازماني به تعويق افتادن اجراي كار به بهانه نظرخواهي و مشاركت سازش و گروه ساالري تحت عنوان اجماع توجيه سوء مديريت و نبود رهبري عدم استفاده بهينه از تخصصها و درگير شدن همه در كاري كه تخصص آنرا ندارند از اين شاخه به آن شاخه پريدن ،اتالف وقت در جلسات بينتيجه آفات كار تيمي ب ي ت و ج ه ي حد اعالي ضعف هر تيم ب ه ن ت ي ج ه ك ا ر ‏ پ ر ه ي ز ا ز م س ئ و ل ي ت پ ذ ي ر ي ‏ ن ب و د به سبب نبود تعهد و مشاركت واقعي نبود برخوردهاي سازنده زمينه ساز عدم تعهد است قصور در ايجاد اعتماد زمينه ساز آفت دوم است ت ع ه د ت ر س آفت نخست بي اعتمادي اعضاي تيم به يك ديگر است ا ز ب ر خ و ر د ن ب و د ا ع ت م ا د بي‌اعتمادي اعتماد نقطه ثقل تمام تيم‌هاي کارا و يکپارچه است ،زيرا که کار تيمي بدون اعتماد شعاري بيش نيست .اعتماد در کار تيمي ب**ه معن**اي اطمين**ان خ**اطر و پش**ت گرمي اعضاي تيم از حسن نيت همتايان و اعتقاد به اين که در گروه کسي درصدد ضربه زدن به ديگري نيست و اعضا از اين حيث احس**اس ام**نيت و راح**تي مي‌کنند ،در نتيجه در مواجهه‌هاي خود حالت دفاعي به خود نمي‌گيرند زيرا که حمله‌اي در کار نيست که نياز به تدافع معنا پيدا کند. اعتماد آفريني ميان اعضاي تيم ،کاري زمان‌بر و مشکل است اما چون پايه و اساس کار تيمي است ،نهادين*ه ک*ردن آن الج**رم اس*ت .الزم*ه ف*راهم س*اختن آن کس*ب تجربه مشترک در گذر زمان ،شواهد مکرر از وفاي به عهد و قرارها و درک عميق ويژگي‌هاي منحصر به فرد اعضاي تيم است.شايد بتوان در زم**اني کوت**اه گام هاي نخست اعتماد آفريني را برداشت ،اين روش بسيار ساده است ،اعضاي تيم در جلسه‌اي به چند پرسش کوتاه از زندگي شخصي خود پاسخ مي‌دهند البته اين پرسش ها نبايد از نظر ماهيت ،بيش از حد محرمانه و خصوصي باشند .اعضاي تيم با توصيف اين صفات ي**ا تجربه‌ه*اي بي‌خط**ر ،رفت*ه رفت*ه ب**ا يک*ديگر پيوند شخصي برقرار مي‌کنند .اين کار احساس يگانگي و درک متقابل را قوت مي‌بخشد و رفتارهاي نادرست و غرض‌ورزانه را تضعيف مي‌کند.روش ديگري که باعث مي‌شود اعتماد آفريني در گروه افزايش يابد بکارگيري بازخور 360درج ‌ه است .اين ابزار در بيست سال گذشته متداول شده اس**ت و نت**ايج بس**يار سودمندي براي تيم‌ها داشته‌اند .اين ابزار کمي در اعض*ا احس*اس خط*ر ايج*اد مي‌کن*د زي*را همتاي*ان را وادار ب*ه داوري و قض*اوت درب*اره يک*ديگر مي‌کن*د و فرصت انتقاد سازنده را فراهم مي‌آورد ،لذا براي استفاده از اين روش بايد گروه به حداقل باورهايي از اعتماد دست يافته باش**د .در اص**ل اين اب**زار باي**د ب**راي بالندگي افراد استفاده شود زيرا بدون آسيب وارد کردن به ايشان ،فرصت شناخت توانايي‌ه**ا و ناتواني‌ه**ا را ف**راهم مي‌کن**د.در اين مي**ان نقش ره**بر تيم از هم**ه اعضا مهم‌تر است ،او بايد خطر کند و خود را در معرض انتقاد ديگران قرار ده**د ت**ا ديگ**ران هم ج**رأت کنن**د و ش**رايط اعتم**ادآفريني را تق**ويت نماين**د .البت**ه يادآور مي‌گردد فعاليت‌هاي رهبر گروه در اين راستا بايد واقعي و صادقانه باشد واال باعث تق**ويت رفتاره**اي سياس*ي‌گونه و رياکاران**ه مي‌گ**ردد( .يع**ني نتيج**ه عکس مي‌دهد). -2عدم تعهد درکارهاي تيمي ،تعهد اعضا تابعي از وضوح تصميمات و دخالت ايشان در فرايند تصميم‌گيري يا تصميم‌سازي اس**ت ،زي**را ک**ه تقريب*ًا سرنوشت‌سازترين فرايند هر تيم ،تص**ميم‌گيري درب**اره مس**ايل و اق**دامات است.وض**وح و دخ**الت حقيقي اعض**اي تيم در تص**ميم‌گيري، استوار بر اصل اعتماد است .هنگامي که روحيه اعتماد در ميان اعضاي تيم حاکم باشد ،تصمميات به صورت واضح (نه سياس**ي‌گونه) بيان مي‌گردد و همه اعض**ا ب**ه راح**تي و ب**ا اطمين**ان از اينک**ه م**ورد آس**يب ديگ**ري ق**رار نمي‌گيرن**د در تصميم‌س**ازي و تص**ميم‌گيري مشارکت مي‌کنند .فضاي تصميم‌گيري در تيم بايد به نحوي باشد که همه اعضا به راحتي نظر مخالف خود را ب**ا اس**تداللهاي خ**ود بي**ان دارند ،در غير اين صورت جلسات تصميم‌گيري تبديل به برنامه‌هاي فرمايشي جهت اعالم ابالغيه‌هاي اف**راد اثرگ**ذار مي‌گ**ردد .در اين وضعيت مديران در تشخيص جهت حرکت و تعيين اولويت‌ها باعث ابهام و سردرگمي مي‌شوند ،فکر و خيال و توهم و گمان**ه زني‌ه**اي سياسي‌گونه و پشت پرده در ميان اعضاي تيم دامن زده مي‌شود. اعضاي تيم با برداشتن گامهايي به سوي بيشينه کردن وضوح تصميم‌ها و مشارکت‌ اعضا در تصميم‌گيري و بيان رأي و نظرشان و پرهيز از برخورد سياسي‌گونه ،تعهد اعضا را تقويت مي‌کنند .روش ديگر که زمينه‌ساز آن وجود اعتماد کامل ميان اعضا است اين است که در پايان جلسات وظايف اصلي هر يک از اعضا در راستاي عملي کردن تصميم گروه ،به طور صريح ذکر شود ،البته يادآور مي‌شود اگر اعتماد کافي در ميان اعضاي گروه نباشد اين روش ممکن است موجب رنجش اعضا گردد.گره زدن اعتبار افراد تيم به اعتبار و هويت تيم حرکتي است که بايد به باور تيمي تبديل شود و شايد بتوان گفت معناي حقيقي تعهد تيمي باشد .نقش رهبر تيم در هدايت تصميمات نقشي تعيين کننده است ،وي بايد با صداقت کامل اعضا را به مشارکت در بحث‌ها ترغيب نمايد و تمام تالش خود را در راستاي واضح نمودن تصميم‌ها و يادآوري وظايف بکار گيرد. -3عدم مسووليت‌پذيري: پاسخگو بودن افراد در قبال مسووليت‌هايي که بر دوششان گذاشته مي‌شود اصلي است که راه فرار از آن عدم مسووليت‌پذيري است.در تيم‌هاي کاري اعضايي که تعهدي در خود نسبت به تيم و فعاليت‌هاي آن احساس نمي‌کنند ،مسووليت فعاليت‌ها را نيز برعهده نمي‌گيرند، البته ايشان کمي فراتر از اين بيان مي‌دارند و عمومًا مي‌گويند« :هر که تصميم گرفته خود عمل کند».در مقوله تعهد بحث شد که گراني گاه تعهد افراد مشارکت در تصميم‌گيري است ،حال آنکه مسووليت پذيري افراد تيم نيز صددرصد برخاسته از تعهد ايشان نسبت به تيم و وظايف تيمي ايشان است. يک روش ساده براي تمرکز بر مسووليت خواهي و پاسخگويي ،بيان واضح هدفهاي تيم ،وظايف هرکس و حتي نحوه رفتار هر يک از اعضاي تيم در جهت موفقيت تيمي است ،زيرا که مهمترين عامل بازدارنده مسووليت پذيري و مسووليت خواهي ابهام در عملکرد و ابهام در وظايف است.روش ديگر اين است که رهبر تيم به هر يک از اعضاي تيم بازخور فردي دهد يعني نسبت به نتايج فعاليت‌هاي ايشان موضع گيري و رفتاري متناسب داشته باشد ،البته نبايد فراموش نمود که اين روش تا حدي کارساز است که موجب تفرق و فردگرايي نگردد زيرا نبايد با اصل کار تيمي ايجاد تعارض نمايد .نقش رهبر تيم در اين راستا نيز بسيار سنگين است.از سوي ديگر گام اول را خود رهبر تيم بايد بردارد يعني شرايطي را فراهم آورد که اوًال ساير اعضا از وي در مقابل فعاليت‌هايش ،مسووليت‌خواهي کنند و دوم اينکه خود نيز در برابر توضيح خواهي همتايان ،پاسخ‌گو باشد . -4بي‌توجهي به اهداف تيمي: شايد بتوان گفت بدترين آفتي که اعضاي يک تيم به آن دچار مي‌شوند ،توجه هر يک از اعضا به هدف‌ها و نصاب‌هايي غير از هدفهاي گروه است.بسياري از کساني که در حلقه‌هاي تيمي قرار مي‌گيرند ،آن جايگاه را پله‌اي براي ترقي و پيشرفت خود مي‌بينند لذا حفظ مقام، جايگاه و منافع خود را بر منافع و نتايج و اهداف تيم ترجيح مي‌دهند .البته بايد يادآور شد که فضاي کاري تيم در گرايش افراد به اين ورطه بسيار مؤثر است ،در تيم‌هايي که امنيت شغلي و اعتماد متقابل کمرنگ‌تر است ،توجه به اهداف شخصي بيشتر ديده مي‌شود.البته گرايش افراد به کسب منزلت فردي اصلي دروني در تمام انسانهاست ،تنها بايد اين اصل به باور اعضا تبديل شود که کسب مقام و منزلت تيمي به معناي کسب منزلت فردي براي يکايک اعضاي تيم است ،يعني موفقيت يا شکست تيم در حقيقت موفقيت يا شکست اعضاي تيم است از اين رو بايد سهم هر يک از اعضا در دستاوردهاي تيمي با شفافيت و صداقت پرداخت شود .نقش رهبر تيم در تقسيم قدرشناسي و پاداش به کساني که موجب بالندگي و موفقيت تيم را فراهم آورده‌اند ،همچنان حساس و تعيين کننده است. کار تيمي روز به روز اهميت بيشتري پيدا مي کند و تيم هاي کاري بيشتري تشکيل مي‌شود .در سازمان‌هاي مختلف هنگامي که افراد با يکديگر بهتر کار مي کنند دستاوردها هم به لحاظ کمي و هم به لحاظ کيفي بهتر مي‌شود .اما در نهايت بايد دانست که تيم ،مجموعه‌اي از افراد است که هريک پايه‌اي از ارکان فعاليت تيمي را به دوش مي‌کشند .آنچه هر عضو از تيم بايد انجام دهد اين است که سهم وظيفه‌اي خود در تيم را به نحو احسن و اکمل انجام دهد و تيم را براي رسيدن به اهداف نهايي اش به جلو براند و از سويي با هوشمندي نسبت به آفات و موانع موفقيت تيمي ،موضعي مناسب بگيرد و يکپارچه با کمک ديگر اعضاي تيم اعتماد ،تعهد ،مسووليت‌پذيري و حرکت به سوي اهداف تيمي را تقويت نمايد. ده فرمان براي كار تيمي موفق -1تعهد به آرمان و مأموريت مشترك. -2تعهد به اصول و ارزشهاي مشترك. -3تعهد به يادگيري و نوآوري مستمر. -4وضوح در تعريف نقش ها -5ارتباطات موثر و ديالوگ. -6فضاي شفاف و اعتماد. -7راهكارهاي تصميم گيري تعريف شده. -8مشاركت موزون و متعادل. -9آگاهي از فرآيند كار گروهي -10مهارتهاي فردي مناسب. طبق گفته کارشناسان 6ویژگی برای کار تیمی وجود دارد: تعداد کم افراد (کمتر از 12نفر)مهارتهای تکمیل کنندهنیت مشترکپذیرش رویکرد کاری توسط اعضای تیم-مسئولیت و پاسخگویی همگانی اصول کار تيمی از دیر باز بر جماعت و کار گروهی تاکید شده است .واقعیت این است کاری که یک تیم می تواند انجام دهد ،از عهده شخص به تنهایی بر نمی آید ،چرا که در همکاری افراد نیروهای آنها در هم ضرب می شود و حاصل کار از برآیند توان افراد به صورت تک به تک بیشتر است .بر همین اساس امروزه تیم سازی و کارتیمی از اولویت های هر سیستمی است. با تمامی مزایایی غیر قابل انکار ذکر شده برای تیم و کار گروهی ،هر روزه شاهد شکست های تیم های مختلف هستیم. تیم نیز به مانند هر نعمت و فرصتی اگر از آن درست استفاده نشود ،تبدیل به رنج و مشکل می شود به طوری که شخص عطای همکاری را به لقایش می بخشد .برای موفقیت و پیروزی و بهروزی در کار تیمی اعضای تیم بایستی اصولی را رعایت کنند. آموزش دیدن وآموزش دادن اساسی ترین و مهمترین قسمت این کار است .پس موفق کسی است که برای افرادی که بعد از او یا بواسطه او وارد سیستم میشوند یک لیدر باشد .امامنظور از لیدر رئیس یا رهبر یک مجموعه نیست بلکه مفهوم راهنما و راهبررا دارد.یک لیدر قبل از اینکه به آموزش متمرکز شود الزم است حس اعتماد واحترام را در میان زیر مجموعه های خود برانگیزد یا حفظ کندتا یک جو دوستانه در مجموعه برقرار شود که اعضای آن نسبت به هم متعهد باشند واعتماد واحترام متقابل در آنها حفظ شود .بهتر این است که هر عضو قبل از اینکه به آموزش زیر مجموعه اش متمرکز شود به کامل کردن آموزش خودش اولویت بیشتری دهد و قبل از اینکه به سودخودش بیاندیشد در ذهنش به سود رسیدن زیر مجموعه اش را اولویت دهد!!! یک سازمان جهت پیشرفت سریع و فزاینده نیاز به کار تیمی و گروهی دارد کا ر تیمی دارای اصولی است که جهت رسیدن به اهداف واالی سازمانی باید این اصول اجرا گردد: اصل اول -انعطاف پذیری و سازگاری اصل دوم -همکاری و مشارکت مقدمه پیروزی دسته جمعی ،کار دسته جمعی است.تمام قدرت یک سازمان در اتحاد و تمام خطر آن در اختالف است.همکاری باعث تقویت نیروها می شود.برای تبدیل شدن به یک بازیکن مشارکت پذیر نیاز به تغییر در تمرکز در چهار زمینه ذیل می باشد: · · · · بینش :هم تیمی ها را به عنوان شریک ببینید نه رقیب. رویکرد :حامی هم تیمی ها باشید نه بدگمان به آن ها. تمرکز :روی تیم تمرکز کنید نه روی خودتان. نتایج :با تقویت توان خود پیروزی ها را به وجود بیاورید. اصل سوم -تعهد: هیچ قهرمانی بدون تعهد به کار قهرمان نمی شود.تعهد یک احساس نیست بلکه بایستی به صالبت سنگ باشید .اگر می خواهیم یک تیم منسجم را داشته باشیم باید افرادی را داشته باشیم که شدیدًا به تیم متعهد باشند. اصل چهارم -ارتباط: مثل یک انسان حکیم بیاندیشید اما به زبان مردم صحبت کنید .یک تیم صدای تعداد زیادی انسان است که تنها با یک قلب زندگی می کنند.بی پرده باید گفت ما نمی توانیم کار تیمی انجام دهیم مگر اینکه افرادی با قدرت ارتباط خوب داشته باشیم .بدون ارتباط تیمی در اختیار نداریم بلکه تجمعی از افراد را داریم. ویژگی های شخصیتی مشترک اعضای یک تیم خوب: خودشان را از دیگران جدا نمی کنند. · ارتباط برقرار کردن با خودشان را برای هم تیمی ها آسان می کنند. · اجازه نمی دهد اختالفشان با هم تیمی ها بیش از 24ساعت شود. · به روابط بالقوه مشکل توجه دارند. · ارتباطات مهم را به صورت مکتوب دنبال می کنند و نوع روابط را مشخص می کنند. · اصل پنجم -شایستگی: اگر شما نتوانید ،تیم شما هم نخواهد توانست. باید محیط را طوری تقویت کنیم که افراد آن چه را که واقعًا فکر می کنند به زبان بیاورند و این طرز تفکر به بهترین ایده ها اجازه رشد به طرف باال و تحقق یافتن داده است. افراد با شایستگی باال دارای نقاط مشترکی اند از جمله: متعهدند که ممتاز باشند .تالش برای هر موجود زنده ای در دسترس است اماتعداد کمی به آن می رسند. · هیچ وقت حد متوسط را قبول نمی کنند. · آنها به جزئیات توجه می کنند. · با انسجام کار می کنند. · اصل ششم -قابل اتکا بودن: «از آن هایی که بحث می کنند نترسید بلکه به آن هایی که از زیر بار مسئولیت در می روند بترسید». اصل هفتم -منضبط بودن: انضباط یعنی انجام کار درست در زمان درست و به دلیلی درست. اصل هشتم -ارتقاء دادن دیگران: افزودن ارزش به هم تیمی ها قیمت ندارد.هدف زندگی برنده شدن نیست بلکه رشد یافتن و مشارکت کردن است. اعضای تیم همیشه عضوی را که آن ها را تقویت کرده و برای موفق شدن قدرتمند می کند ،دوست داشته و تحسین می کنند. اصل نهم -اشتیاق: قلب شما منبع انرژی برای تیم شماست .وقتی اعضای یک تیم مشتاق هستند همه تیم به شدت انرژی می گیرد و این انرژی ،به تیم نیرو می بخشد. هر عملی را با حساب انجام دهید .در حین انجام دادن کارهای کوچک باید به کارهای بزرگ فکر کنید تا بدین ترتیب تمام کارهای کوچک در جهت درست پیش بروند .هدفمند بودن یعنی تمرکز روی انجام کارهای درست به صورت لحظه به لحظه و روز به روز و سپس پیگیری آنها به صورتی مستمر. اصل یازدهم= آگاهی از وظیفه: اعضای خوب تیم تنها پیشرفت خود و حال را نمی بینند بلکه آنها همیشه از ماموریت تیم آگاه بوده و عملشان به انجام ماموریت تیم کمک می کند. اصل دوازدهم آمادگی: آمادگی بزرگترین دوست شجاعت و بزرگترین دشمن ترس است .کسی که آماده است نیمی از کار را انجام داده است. اصل سیزدهم= رابطه مندی: اگر شما با دیگران کنار بیائید ،دیگران هم به شما کمک خواهند کرد .تیم ها افرادی را میخواهند که رابطه مند باشند. رابطه ها چسب هایی هستند که اعضای تیم را به هم می چسبانند .هرچه این رابطه ها محکمتر باشد تیم انسجام بیشتری پیدا میکند. مشخصه هایی که در ارتباطات مهمند عبارتند از: =1احترام-2 .تجربیات مشترک-3 .اعتماد-4 .رابطه متقابل-5 .لذت متقابل. اصل چهاردهم -اصالح و بهبود خود: برای اینکه تیم را اصالح کنید باید خود را اصالح کنید .باید آنگونه بدنبال یادگیری و آموزش باشید که گویی تا ابد زنده اید و آنگونه زندگی کنید که گویی همین فردا می میرید .برای اصالح یک تیم ،تک تک افراد آن تیم را باید اصالح کرد .افراد تیمی که دائما در حال اصالح و بهبود عملکرد خودند ،ایده های جدید را به بازار آورده و همواره در حال فتح زمینه های جدیدند. اصل پانزدهم -از خود گذشتگی: در تیم "من" وجود ندارد.از خود گذشته بودن آسان نیست اما الزم است .هیچ تیمی به موفقیت نمیرسد مگر اینکه اعضای آن،دیگران را که در تیم هستند بر خودشان مقدم بدارند. اصل شانزدهم -راه حل گرا بودن: قصد کنید تا راه حل پیدا کنید .در انجام کارها عیب جویی نکنید بلکه چاره جویی کنید .هر کس که بجای فکر کردن به مشکالت ،به راه حلها فکر کند میتواند فرق ایجاد کند .تیمی که از افرادی با چنین برنامه ذهنی پر باشد ،واقعا میتواند همه کاری را انجام دهد. اصل هفدهم -پیگیری و سرسختی: سرسخت و پیگیر بودن یعنی -1 :همه آنچه را که دارید ارائه کنید-2 .با عزم راسخ کار کنید نه اینکه منتظر تقدیر باشید. -3وقتی که کار تمام میشود دست از کار بکشید نه زمانی که خسته میشوید. با تشکر از توجه شما

51,000 تومان