tarikh-falsafe_eslami_mollasadra

در نمایش آنلاین پاورپوینت، ممکن است بعضی علائم، اعداد و حتی فونت‌ها به خوبی نمایش داده نشود. این مشکل در فایل اصلی پاورپوینت وجود ندارد.






  • جزئیات
  • امتیاز و نظرات
  • متن پاورپوینت

امتیاز

درحال ارسال
امتیاز کاربر [0 رای]

نقد و بررسی ها

هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که نظری می نویسد “تاریخ فلسفه اسلامی ۳”

تاریخ فلسفه اسلامی ۳

اسلاید 1: تاریخ فلسفه اسلامی 3 ملاصدرادکتر سید محمد کاظم علوی

اسلاید 2: طبقه بیست و دوماین طبقه شاگردان شیخ بهایى و میر داماد و میرفندرسکى مى‏باشند: 1.رفیع الدین محمد بن حیدر حسینى طباطبایى نائینى مشهور به میرزا رفیعا. ‏999 -‏1083 در سن 85 سالگى 2.محمد بن ابراهیم قوامى شیرازى معروف به صدرا و صدر المتالهین 1050 3.شمس الدین گیلانى معروف به ملا شمسا. 4.سلطان العلماء آملى مازندرانى معروف به خلیفة السلطان. 1064 5.سید احمد عاملى. 6.قطب الدین اشکورى 7.سید امیر فضل الله استرآبادى.

اسلاید 3: طبقات1.رفيع الدين محمد بن حيدر حسينى طباطبايى نائينى مشهور به ميرزا رفيعا.شاگرد شيخ بهايى و ميرفندرسكى بوده. از سادات طباطبايى نائين و زواره و اردستان است.مرحوم ميرزاى جلوه،فيلسوف معروف عهد قاجار و متوفى در 1314 از اولاد و احفاد اوست.رساله‏اى در«اقسام تشكيك‏»دارد كه مورد توجه متاخران است.شرح اشارات خواجه و شرح حكمة العين شريف جرجانى را حاشيه كرده است و رساله‏اى در حل شبهه‏«استلزام‏»كه در كتب فلسفه مطرح است نوشته است. رساله‏اى به نام ثمره شجره الهيه در اصول عقايد با پاره‏اى از مقدمات فلسفى اخيرا از او وسيله آقاى عبد الله نورانى از فضلاى معاصر چاپ و منتشر شده است. ميرزا رفيعا در سال‏999 متولد و در سال‏1083 در سن 85 سالگى درگذشته است. 2

اسلاید 4: رفیع الدین محمد بن حسین بن حیدر حسینی طباطبایی نائینیمیرزا رفیعا یا محمد رفیعارساله ای در اقسام تشکیک دارد که مورد توجه متأخران است.حاشیه بر شرح اشارات خواجهحاشیه بر شرح الحکمة العین جرجانیثمره شجره الهیه در اصول عقایداز شاگردان معروف ملارجبعلی تبریزی

اسلاید 5: حكمت متعاليه، صدرالدين محمدبن ابراهيم شيرازي قوامي (979-1050/1571-1640)

اسلاید 6: صدرالدین محمد شیرازی (979-1050/1571-1640) صدرالدین محمد بن ابراهیم قوامی شیرازی صدرالمتألهین، آخوند ملاصدرا تولد: بین سال‌های 979 و 980 در شیراز نامعلوم بودن آن و کشف آن توسط علامه طباطبایی در یک نسخة قدیمی 1197 اسفار خانوادة ملاصدرا:پدرش ابراهیم یکی از رجال برجسته و از امرا و ارکان دولت بوده و به واسطة شخصیت و کفایت ذاتی و اصالی و شرافت خانوادگی زمانی چند در عصر صفویه متصدی پست وزارت بوده. خانوادة او اساساً از طایفة قوامی است که از دیر زمانی از اشراف و ارکان فارس و حکمرانان آن سامان بوده‌اند.ابراهیم مردی ثروتمند و صدرا یگانه فرزند او بوده است. تذکره نویسان دربارة نذر و نیاز پدر و مادرش برای به دنیا آمدن وی داستان‌ها نقل کرده‌اند... .

اسلاید 7: مراحل زندگیدوره کودکی تحصیل درشیرازواصفهاندوره انزوا ریاضت درکهک قمدوره تعلیم وتالیف

اسلاید 8: دوره اول المظاهر الالهية فى اسرار العلوم الكمالية، مقدمه‏مصحح، ص: 263-164در آغاز دهه سوم عمر خود كه همزمان با آغاز قرن يازدهم هجرى است ملا صدرا بنابر يك سنت رايج ميان دانشمندان و دانشجويان- كه بدنبال استاد متخصص شهر بشهر و كشور بكشور مى‏رفتند- شهر خود شيراز را ترك نمود و بسوى اصفهان و رى و قزوين رفت و باحتمالى در سال 985 هجرى كه حاكم شيراز (محمد خدابنده صفوى) به پادشاهى رسيد و به شهر قزوين- پايتخت آنروز ايران- رفت، ملا صدرا نيز همراه پدرش به آنجا رفته است.سال حضور ملا صدرا در قزوين مصادف است با سال تولد رنه دكارت در لاهه (1596 م)؛ و اين تاريخ را مى‏توان نقطه‏اى براى مقايسه سير فلسفه در ايران و اروپا (يا فلسفه شرق و غرب) قرار داد.از بررسى مجموعه دستنوشت ملا صدرا- كه در آن همه گونه مطالب مهم فلسفى، عرفانى، شعر و تفسير قرآن و حديث از بزرگان دانش و فلسفه و عرفان آمده- مى‏توان دانست كه وى در سنين جوانى و اوائل دهه سوم عمر خود از تمام علوم زمان آگاهى داشت؛ بخصوص كه از يمن ثروت پدرى، كتابخانه جامعى شامل كميابترين كتب علمى خطى را نيز در اختيار خود مى‏يافته است.با انتقال پايتخت صفويه در زمان شاه عباس اول از قزوين به اصفهان در سال 1006 ه. ق (1598 م) علما و هنرمندان، از جمله شيخ بهائى (كه تقريبا منصب رسمى وزارت امور حقوقى را داشت) و ميرداماد (كه سمت نيمه رسمى امامت نماز جمعه پايتخت با او بود) همه به اصفهان آمدند و حوزه علمى قزوين به اصفهان منتقل گرديد.ملا صدرا نيز در جريان اين انتقال- كه به تأسيس مكتب اصفهان انجاميد- قرار داشت و به اصفهان آمد و آخرين مدارج علمى خود را در فلسفه مشائى و اشراقى و عرفان اسلامى و منطق و كلام در كنار تحصيل فقه و تفسير و حديث و برخى علوم ديگر مانند نجوم و اسطرلاب و رياضيات و پزشكى، پشت سر گذاشت.

اسلاید 9: دوره دوم المظاهر الالهية فى اسرار العلوم الكمالية، مقدمه‏مصحح، ص: 264-265وى در دهه دوم قرن يازدهم هجرى به شيراز- وطن خود- برگشته در آنجا ازدواج كرده و بدرس و تربيت طلاب پرداخته و بسبب آماده نبودن جامعه علمى آن زمان- كه تاب‏ دستاوردهاى علمى و ابتكارات و آراء نو او را نداشتند- از برخورد ناصحيح دانشمندان زمان و شهر خود بسختى رنجيده و بميل و اختيار خود به شهر قم و در روستايى نزديك آن (کهک) رفته و مدتى را در آنجا بانزوا و ریاضت گذرانده است.به الهامات و مشاهدات غيبى و اشراقات الهى و آسمانى مى‏رسد و سرانجام از هاتف غيبى فرمان مى‏يابد كه بكار نگارش كتابهايى در فلسفه دست ورزد.در همين دوران اقامت در قم يا كهك، وى توانست بكار تدريس و تربيت شاگردانى بشيوه مكتب فيثاغورى- كه عينا قالب اسلامى هم داشته- بپردازد و در كنار تأليف كتاب بزرگ خود- اسفار- و برخى كتب ديگر، شاگردان معروف و بزرگى مانند ملا محسن فيض كاشانى و ملا عبد الرزاق لاهيجى (كه هر دو بعدها داماد او شدند) تربيت كند.

اسلاید 10: دوره سوم المظاهر الالهية فى اسرار العلوم الكمالية، مقدمه‏مصحح، ص: 265-266در پايان دهه چهارم سال يكهزار هجرى- بنا بنوشته ملا محسن فيض- از ملا صدرا در خواست شد كه به شيراز برگردد، و او پذيرفت و با تمام وابستگان و برخى ازشاگردانش به شيراز رفت. برخى از مورخان نوشته‏اند كه امامقليخان حاكم مستقل فارس و حوزه خليج فارس از او دعوت نموده است، زيرا مدرسه‏اى بزرگ را- كه پدرش ساختن آن را آغاز كرده و بسبب مرگ نتوانسته بود آن را به پايان برساند- او به پايان رسانده و براى اداره و تدريس در آنجا از ملا صدرا دعوت نموده است.ملا صدرا در شيراز دوره جديدى را در زندگى خويش آغاز كرد، هم به آموزش فلسفه و تفسير و حديث پرداخت و هم توانست با تمام تجربه‏هايى كه اندوخته بود دست بتأليف تفسيرى بسيار بزرگ و پرمايه و بينظير بزند كه بسبب مرگ او ناتمام ماند.تالیف شرح اصول کافیدیگر کتبيكى از رياضتهاى شرعى ملا صدرا سفرهاى دشوار او به حج (مكه) و سرزمين حجاز و زيارت مقابر مقدس امير المؤمنين و امام سوم- امام حسين عليه السلام- و ديگر شهداى كربلا در كشور عراق بوده است. وى هفت سفر به اينگونه به زيارت حج رفته بود تا آنكه در آخرين سفر بسبب بيمارى در عراق در گذشت و در همانجا مدفون شد. سال در گذشت او را سال 1050 ه. ق (1640 م) ضبط كرده‏اند؛ ولى از نوشته يكى از نوادگانش بر مى‏آيد كه سال 1045 بوده است.

اسلاید 11: اساتیدملاصدرامیردامادشیخ بهایی

اسلاید 12: آثار*الحکمه المتعالیه فی الاسفارالعقلیه الاربعه جامع ومرجع*المبدا و المعاد بیان متوسطی درالهیات*اسرار الآيات و انوار البينات به روش عرفانى ، با تطبيق آيات قرآنى بر اكثر بحثهاى آن * الشواهد الربوبيه فى المناهج السلوكيه به روش عرفانى با مضامين لطيف ، مرتب و مختصر *المشاعر به روش عرفانى *الحكمه العرشيه به روش عرفانى *شرح الهداية الاثيرية به شيوه اهل بحث و نظر شرح الهيات الشفاء رسالة الحدوث بحثى گسترده در مسئله حدوث عالم رسالة التشخص رسالة سريان الوجودرسالة القضاء و القدر رسالة الواردات القلبية رسالة اكسير العارفين در شناخت حق و يقين رسالة حشر العوالم رسالة خلق الاعمال رسالة التصور و التصديق *شرح اصول الكافى رسالة المظاهر الالهية فى اسرار العلوم الكمالية *مفاتيح الغيب *تفسير القرآن الكريم حاشيه بر شرح حكمة الاشراق

اسلاید 13: اسفارالحکمه المتعالیه فی الاسفارالعقلیه الاربعه الاسفار الاربعة تشبیه به سفرهاى عقلى چهارگانه سفر از خلق به سوى حق( السفر من الخلق الى الحق ) سفر با حق در حق( السفر بالحق فى الحق )سفر از حق به سوى خلق ، با حق السفر من الحق الى الخلق بالحق )سفر با حق در ميان خلق ( السفر بالحق فى الخلق )جامع ومرجع کتب دیگر

اسلاید 14: در وجه ناميدن آن به اسفار اربعه خود مؤلف در مقدمه گويد:اين كتاب را بدان جهت اسفار اربعه ناميدم كه سالكان طريق را در سير و سلوك روحانى خود چهار سفر و يا چهار مرحله است و سالك در مقام سير و سلوك از بدايت تا نهايت كه رسيدن به حقيقت وجود خود است چهار مرحله را بايد پشت سر گذارد تا بتواند از مقام نفس به مقام قلب و از مقام قلب به مقام روح و از مقام روح به مقصد اقصى عروج كند و سفر از خلق به حق و سفر از حق به سوى حق به حق و سفر از حق به سوى خلق به حق و سفر از خلق به سوى حق به حق را طى كند تا به علم شهودى برسد.

اسلاید 15: فرهنگ اصطلاحات فلسفى ملاصدرا، ص: 11در وجه نام‏گذارى كتاب اسفار اربعه به حكمت متعاليه توجيهات بسيار شده است. پاره‏اى از دانشمندان گويند «مهدی حائری، ایران شناسی چاپ آمریکا، ش 4، سال 4، 1371، ص 71.» بدان جهت ملا صدرا حكمت خود را متعاليه ناميده است كه به زبانى بالاتر از زبان فلسفه معمولى مشاء و اشراق سخن گفته است. وى تفوق و تعالى آن را به اين مى‏داند كه ملا صدرا بر خلاف فلاسفه ديگر محور كل فلسفه خود را بر وجود نهاده است كه وجود را اصيل مى‏داند و كليه مسائل فلسفه الهى را با ديدگاه خاص خود در باب اصالت وجود و وحدت آن حل مى‏كند. چنان كه خواهيد ديد از ديدگاه او همه چيز مراتب وجود است. اسماء اللَّه و صفات و افعال هم مراتبى از وجودند و پاره‏اى ديگر بر اساس جامعيّت فلسفه ملا صدرا، متعالى بودن را توجيه كرده‏اند. كه تلفيق بين مشاء و اشراق و آيات و روايات باشد.

اسلاید 16: نام حکمت متعالیهپیشینه کاربردکاربرداین اصطلاح نزد داوودقیصری درشرح فصوص الحکم ابن عربیکاربرداین اصطلاح نزدقطب الدین شیرازیحکمت متعالیه ملاصدرانام مکتب ملاصدرانام مهمترین اثر فلسفی ملاصدرا(اسفار) معناحکمتی که صرفا نتیجه بحث تعقلی واستدلالی نیست بلکه ثمره شهودی ازعالم ربوبی استفراتررفتن ازشعورعادی عقلیشهودی عقلی ازامرمتعالی

اسلاید 17: نصر 152حکمت متعالیه چشم انداز جدیدی در حیات عقلی اسلامی است که بر تلفیق و یک پارچه سازی تقریبا همۀ مکاتب متقدم اندیشه ی اسلامی مبتنی می باشد؛ و نیز مکتبی است که در آن، اعتقادات وحیانی، حقایق دریافت شده از طریق کشف و شهود عرفانی، به صورت امر واحد و یک پارچه ای در آمده اند.

اسلاید 18: خود ملا صدرا در مواردى حكمت متعاليه را با بيانى تلويحى توجيه كرده است. وى در باب معلول اول يا عقل اول و بيان ماهيت آن گويد: معلول اول و هر معلولى عبارت از شؤونات نازله وجودند و وجودشان وابسته به وجود كامل فوق كمال است و اين امر و معنى (ج 1، از سفر اول، 193) طبق روش حكمت متعاليه روشن است و اما بر اساس حكمت شايعه ... و بنابر اين منظور از حكمت متعاليه حكمت وجودى است. در جاى ديگر (ج 1، از سفر اول، 330) بيانى دارد كه اين معنى را افاده مى‏كند كه حكمت متعاليه لب و مغز عرفان است و آن شهود وجود است و در جايى ديگر (ج 1، از سفر سوم، 14) بيانى دارد كه مفيد اين معنى است كه حكمت متعاليه حكمتى است ايمانى و نه يونانى كه بازگشت آن به حكمت وجودى است.

اسلاید 19: نظام فکریمنابع فکریروش پایه گذاری مکتب جدید فلسفیابداع مسایل جدید

اسلاید 20: منابع نظریات ملاصدرافلسفه ارسطو وپیروانشفلسفه نوافلاطونی (افلوطین)فلسفه ابن سینانظام عرفانی ابن عربیوحی وتعالیم پیامبروامامان شیعه

اسلاید 21: پیشینه ی فکری ملاصدرا مشاء (نصر)فلسفه ی مشاییابن سینا حملات غزالی و فخر رازی و حملات عرفایی چون سنایی و مولویاحیاآثار خواجه نصیرشرح اشاراتنجم الدین دبیران کاتبیحکمة العینشرح الهیات شفاابهریالهدایةقطب الدین شیرازیدرةالتاجقطب الدین رازی المحاکمات

اسلاید 22: پیشینه ی فکری ملاصدرا اشراق (نصر)حکمة الاشراق سهروردیشرح شهرروزی بر حکمة الاشراقشرح قطب الدین حکمة الاشراقملاصدرا براین شرح تعلیقه داردشرح قطب الدین بر هیاکل النور سهروردی

اسلاید 23: پیشینه ی فکری ملاصدرا عرفان (نصر)ابن عربیصدرالدین قونویمولوی

اسلاید 24: ابن عربی کاکایی 186عرفان نظری و نظام منددر آثار او اصطلاحات فراوان فلسفی به چشم می خوردوجود، موجود، وحدت، کثرت، ممکن الوجود، واجب الوجود، ممتنع الوجود، محال، عدم، قدیم، حادث، جوهر ، عرض، ماهیت، ...اما فلسفه دل مشغولی او نبود

اسلاید 25: اصطلاح «وحدت وجود» تا پیش از ابن عربی به عنوان یک اصطلاح فنی عرفانی مطرح نبوده است و در مکتب عرفانی ابن عربی آن هم توسط پیروان وی از زمان سعدالدین فرغانی (د699ق) به صورت اصطلاحی به کار رفته و به طور مشخص توسط عبدالرحمن جامی (د898 ق) به عنوان شاخص مکتب عرفانی ابن عربی معرفی گردید (13-14 Chittick, 1994,). با این وجود عرفای پیش از ابن عربی این برداشت از توحید را داشته‌اند و شواهد فراوانی برای آن می‌توان برشمرد (کاکایی، 1381، 144-173).

اسلاید 26: وحدت آفاقی وجود (نفی ماسوی الله) کاکایی 212خدا یگانه هستی و یا هستی مطلق است (هستی فقط منحصر در اوست)غیر او (عالم و آدم) معدوم و نیست اند.وجود همه موجودات و هستی ها همان وجود اوست. همه اوست.عالم دارای هستی نیست بلکه هستی نما و به عبارتی دیگر تجلی خداست.ما عدمهاییم هستی ها نما تو وجود مطلق هستی ما

اسلاید 27: کلامکلام شیعیکلام سنیقاضی عضدالدین ایجیتفتازانیجرجانی

اسلاید 28: روشتلفیق روش های: نقلی عقلی شهودیوحی برهان تهذیب نفس دین فلسفه (مشاء واشراق) عرفانتوسعه روش های گردآوری وداوری فلسفهتلفیق روش های:تلفیق روش های:تلفیق روش های:نقلیعقلیشهودیدین (وحی)فلسفه (مشاء و اشراق)تهذیب نفسقرآن برهانعرفانتوسعه روش های گردآوری وداوری فلسفهتوسعه روش های گردآوری وداوری فلسفهتوسعه روش های گردآوری وداوری فلسفه

اسلاید 29: روش كار و استفاده او از عمده كتب فلاسفه و عارفان و متكلمان‏ (فرهنگ اصطلاحات فلسفى ملاصدرا 13)ظاهرا چنان مى‏نمايد كه فلسفه ملا صدرا تلفيقى است از حكمت ذوقى و بحثى و عرفان و آيات و روايات و از اين رو پاره‏اى او را حكيم التقاطى مى‏دانند در حالى كه در واقع چنين نيست. ملا صدرا از حكمت ذوقى هم از شاخه يونانى آن يعنى انديشه‏هاى افلاطون و فيثاغورس و رواقيان و هم از شاخه اسكندرانى آن يعنى انديشه‏هاى نوى نو افلاطونيان و نو رواقيان و هم از شاخه ايرانى آن يعنى انديشه‏هاى شهاب الدين سهروردى از يك سو بهره گرفته است چنان كه بيايد و از سويى ديگر از انديشه‏هاى ارسطو بنيان‏گذار حكمت مشاء و پيروان او در يونان و تمدن اسلامى كه وارث كل حكمت مشاء على التحقيق فارابى و ابن سينا مى‏باشد نيز بهره‏ها برده است و علاوه از سخنان عارفان بزرگى مانند حلاج، بايزيد و محيى الدين و كسانى ديگر استفاده كرده است و چون فيلسوفى است مسلمان در جهت حكمت ايمانى توجه كامل به مفاد آيات و روايات داشته است و لكن نقل انديشه‏هاى بزرگان فلاسفه و عارفان و اهل كلام نه بدين معنى است كه فلسفه او فلسفه تلفيقى است و بلكه در تمام مباحث غرضش بيان اقوال و آرا است و نه پيروى از آن‏ها. چنان كه از مباحث مطروحه در كتاب روشن مى‏شود، ملا صدرا در هر مبحث نظر خود را نخست بيان مى‏كند و سپس به نقل و نقض و يا احيانا تأييد نظر ديگران مى‏پردازد و در مواردى از آيات و روايات در جهت تأييد نظر خود استفاده مى‏كند.

اسلاید 30: مطهریفلسفه صدرا از يك نظر به منزله چهار راهى است كه چهار جريان يعنى حكمت مشائى ارسطويى و سينايى،و حكمت اشراقى سهروردى،و عرفان نظرى محيى الدينى،و معانى و مفاهيم كلامى با يكديگر تلاقى كرده و مانند چهار نهر سر به هم برآورده،رودخانه‏اى خروشان به وجود آورده‏اند.از نظر ديگر به منزله صورتى است كه بر چهار عنصر مختلف پس از يك سلسله فعل و انفعال‏ها افاضه شود و به آنها ماهيت و واقعيت نوين بخشد كه با ماهيت هر يك از مواد آن صورت متغاير است.

اسلاید 31: ملاصدرا و شیخ اشراق فرهنگ اصطلاحات فلسفى ملاصدرا، ص: 19-20شهاب الدين اختلاف انوار مجرده عقليه را به كمال و نقص مى‏داند (شرح قطب، 303). و همان‏طور كه ملا صدرا اختلافات وجود را به شدت و ضعف و نقص و كمال مى‏داند، تنها تفاوت در اين است كه در وجود، از نظر ملا صدرا مابه‏التفاوت و مابه‏الاتحاد يكى است و به وجود است، سهروردى گويد مابه‏التفاوت به امور خارج از ذات نور است (همان، 304).در نظام آفرينش، نور الانوار اصل است و بقيه انوار طوليه و عرضيه ناشى از نور الانوارند، چنان كه در باب وجود، وجود حقيقى اكمل و فوق كمال اصل است و مراتب وجود ناشى از فيض اقدس آن وجود تام و كامل است. (همان، 316 به بعد).در نظام نوريه شهاب الدين سهروردى همه چيز و همه جا نور اصل است و جريان دارد، قدرت، حيات، علم، اراده همه نور است: انوار ذاتى و انوار عرضى و مكتسب، در فلسفه وجودى ملا صدرا همه چيز و همه جا وجود است. علم، اراده، قدرت، قوت، فعليت، صورت، همه وجود و مراتب وجودند. انوار صادره از نور الانوار هر چه نزديك‏تر به نور الانوار باشند از لحاظ نوريت قوى‏ترند. در باب وجود نيز ملا صدرا همين را گويد كه وجودات هر چه نزديك‏تر به وجودى كه علت علت‏هاست باشد وجود آن‏ها كامل‏تر و مؤثرتر است مانند عقول، نفوس و صور مادى و ماده و مركبات و بالأخره در مرتبه نازل وجود هيولاست.

اسلاید 32: مبانی فلسفی ملاصدراوجود (هستی شناسی)اصل تمایزحقیقت وجود ازمفهوم وجوداصالت وجودتشکیک وجودوحدت وجودجهان (جهان شناسی)حرکت جوهریعلم (معرفت شناسی)اتحادعقل وعاقل ومعقولنفس (انسان شناسی)حدوث جسمانی نفسوحدت قوای نفسانی(النفس فی وحدتها کل القوی)اثبات معادجسمانی

اسلاید 33: اساس مابعدالطبیعه ملاصدرا (نصر 177)هر چند ما ظاهرا در جهان، اعیانی می بینیم که وجود دارند و وجود برای آنها، «عرض»ی است که از خارج باضافه شده – چنان که زبان های بشری تیز ظاهرا بر این دلالت دارند- اما در واقع، تنها یک وجود مطلق است که درجات وجود از آن نشات می گیرند و از وجود لنفسه تا سطح ماده امتداد یافته اند. با در نظر گرفتن این حقیقت، نه وجود، بلکه ماهیات اند که عرض هستند(ماهیات = حد وجود). ظاهرا فکر می کنیم که «اشیاء وجود دارند»؛ اما در حقیقت، وجود منبسط است که عروض اشیاء ررا پذیرفته و در عین حال تا ابد، در وحدت و بساطت ازلی خود باقی می ماند.

اسلاید 34: اصل تمایزحقیقت وجود ازمفهوم وجود و مقایسه آن با دو نظام دیگر فلسفیاصل تمایز ماده از صورت در ارسطواصل تمایز وجود از ماهیت در ابن سینااصل تمایز حقیقت وجود از مفهوم وجود در ملاصدرامفهوم وجودآشکارترین مفاهیمحقیقت وجوددرک آن نه تنها نیازمند استعداد بالای ذهنی بلکه نیازمند تصفیۀ باطنی و تزکیۀ وجودیگرفتار نبودن عقل در حجاب عواطف و انفعالات

اسلاید 35: تجربۀ شهودی وجودتجربۀ شهودی وجود متفاوت از تجربۀ معمولی وجودکل وجود نه چونان اشیایی که وجود دارند (موجودات) بلکه همچون واقعیتی منفرد و متفرد یعنی «وجود» است که در جامۀ «ماهیات» مختلف در آمده و متعین شده است.همۀ اشیاء فعل وجودند نه اشیا دارای وجودوجود واحد، مشکک و بنیادین

اسلاید 36: اصالت وجود

اسلاید 37: اصالت وجودتمایز میان وجود و ماهیتمساله واقعیت دار بودن یا اصالت وجود یا ماهیتاصالت وجودوجود به اشیاء واقعیت می بخشد ماهیات به خودی خود هیچ نیستند و از تعینات و محدودیت های فعل خاص و جزئی وجود توسط ذهن انتزاع می شوند.این فهم عرفی است که فکر میکنیم اسب واقعیتی است که وجود به آن اضافه شده است واقعیت یک فعل خاص وجود است و که متعین در یک شکل خاص مانند اسب است.

اسلاید 38: گذر از «موجود» به «وجود»

اسلاید 39: ابن سینا و گذر از موجود ماهوی به موجود اعم از آنارسطو:موجود را ماهوی می داندابن سينا: با تقسيم موجود به واجب و ممكن كه يكي غير ماهوي و ديگري ماهوي است موجود را از انحصار در ماهيت موجود خارج مي كند و به قلمرو موجودي كه وجود صرف و بدور از ماهيت است مي كشاند. هم مي توان موجوداتي تصور كرد كه ماهيت ندارد و هم موجودي كه مركب از ماهيت و وجود است.

اسلاید 40: ملاصدرا: انتقال از «موجود» به «وجود»وي مصداق موجود را نفس وجود مي داند كه ماهيت از حدود مراتب آن انتزاع مي گردد.موجود از لحاظ تحليل عقلي ماهيتي است كه متحقق گرديده است و اين غير از فعل «وجود داشتن» است كه منشأ تحقق ماهيت مي باشد و در نظر ملاصدرا داراي اصالت مي باشد . اين تمايز ميان صورت وصفي هستي يعني «موجود» (آن چيزي كه هست) و صورت فعلي آن يعني «وجود داشتن» نكته اي مهم در فلسفه متعاليه است به گونه اي كه به طرح اصالت وجود از ناحيه وي منجر گرديده و تحول بنيادين در فلسفه اسلامي را باعث مي گردد. ‘Nasr , S.H. Sadr al- Din Shirazi and his Transcendent Philosophy , p: 101ايزوتسو، توشي هيكو، صص 23-22اكبريان ، رضا، صص 7-6

اسلاید 41: هایدگر 1889-19764 قرن بعد هایدگر به این تفکیک اشاره می کند و محوریت «موجود» را خطای بزرگی در تاریخ فلسفه می داند.

اسلاید 42: وحدت وجود

اسلاید 43: وحدت وجودآموزه ای عرفانی از ابن عربیطیف گسترده تعابیرابن سبعینموجودات غیر خدا معدوم ابن عربیموجودات تجلیات اسماء و صفات بر آیینۀ عدم (مظاهر)ملاصدراموجودات همچون پرتوهای خورشید خدا هستند نه خود خورشید و نه جدای از آن

اسلاید 44: تشکیک وجود

اسلاید 45: تشکیک وجود ذومراتب بودن هستیوجود نه تنها واحد بلکه دربردارندۀ درجات یا نظام سلسله مراتبیاز وجود خداوند گرفته تا سنگ ریزه های ساحلهر مرتبه وجود بالاتر متضمن همۀ واقعیتی است که در مرتبۀ پایین تر به ظهور رسیدهوجود مانند نور دارای مراتب اشتدادی استتمایز نوع چهارم سهروردی: تمایز به کمال و نقص

اسلاید 46: طباطبايي ، سيد محمد حسين ، ص 6«جهان هستي به حسب تمثيل يك محيط نوري نامتناهي را مي‌ماند كه كانون نوري آن با نيروي غير متناهي خود بي‌نسبت زمان و مكان در قلب اين محيط قرار گرفته و پيوسته با اشعه و لمعات خود نورپاشي مي نمايد و تشعشعات وي بواسطه قرب و بعد از كانون خود با مراتب مختلف و احكام و آثار گوناگون هر كدام در جاي خود سرگرم ظهور وبروز مي باشند واز همين جا به خوبي مي‌توان فهميد كه فلسفه‌اي كه از موجودات جهان هستي يا چنين تصور بطور كلي بحث نمايد ؛ فلسفه‌اي كه جهان را مؤلف از يك سلسله ماهيات از هم گسسته و پاشيده‌اي فرض مي‌كند و هر پديده را با چشم استقلال نگاه مي‌نمايد در روش بحث تفاوت كلي خواهد داشت.»

اسلاید 47: ارکان نظریه تشکیک وجودركن اول : حقيقت واحد وجوداستدلال ملاصدرا بر واحد بودن حقيقت وجود مبتني بر دو مقدمه است يكي آنكه مفهوم وجود واحد است و ديگري آنكه وحدت مفهوم وجود حاكي از وحدت حقيقت وجود است .ركن دوم : اختلاف در وجودنفي تفاوتها و تمايزات ماهوياختلاف و تفاوت در حقيقت وجود مانند اختلاف و تفاوت مفاهيم ماهوي نمي باشد چون وجود طبيعت كلي نيستبه نظر ملاصدرا تمايز به كمال و نقص و شدت و ضعف يك تمايز ماهوي نيست بلكه تمايزي حقيقي است كه در حقيقت وجود جاري است تفاوت مذكور تنها در حوزه وجود و آنهم حقيقت وجود معنا مي يابد. در واقع ملاصدرا نخست با تمسك به اصل تمايز مفهوم وجود از حقيقت وجود به تفكيك و تمايز ميان تمايزات ، اختلافها و تفاوتها مي پردازد در دسته نخست از تفاوتها كه تفاوتهاي ماهوي مي باشند سه گونه تفاوت وجود دارد و در دسته دوم كه تفاوت در وجودات تنها يك تفاوت وجود دارد و آن هم تفاوت به كمال و نقص و به شدت و ضعف و البته چنين اختلاف و تفاوتي منشأ تمام اختلافها و تفاوتها مي گردد .ركن سوم: نظريه تشكيك: بازگشت مابه الاختلاف به ما به الاشتراكگذر از تشكيك عامي و نفي تشكيك از مفاهيم

اسلاید 48: تفكيك ميان «تشكيك عامي» و «تشكيك خاصي»

اسلاید 49: تشکیک عامیمفهوم وجود مشترك ميان ماهيات است و بر مصاديق خود به « تشكيك » حمل مي‌گردد نه به تواطؤ .اين چنين تشكيكي مبتني بر عارض بودن وجود است و نزد ملاصدرا ناكافي در « تشكيك وجود » مي‌باشد. المسائل القدسيه ، ص 10 و اسفار اربعه ، ج 1 ، ص 120 و ج 9 ، ص 186در تشكيك عامي عامل اشتراك مفهوم وجود است و سبب اختلاف جهت صدق و مصداق بودن موجودات نسبت به مفهوم مذكور مي باشند كه مفهوم مذكور به تقدم و تأخر بر آنها صدق مي كند واضح است كه سبب صدق تشكيكي مفهوم مذكور بر مصاديق آن به اموري بر مي گردد كه خارج از مفهوم وجود است اين سبب به عوارض و مشخصاتي از وجود بر مي گردد كه حيثيت مصداق موجودات جهت صدق مفهوم وجود بر آنها را فراهم مي سازند اساساً شكاف ميان مفهوم و مصداق عيني وجود در اين نوع تشكيك باعث مي شود كه نتوان ميان عامل اختلاف و عامل اشترا ارتباط مناسبي برقرار كرد و نهايتاً بدانجا منتهي گردد كه براي متأخر شأني است كه براي متقدم نيست سبزواري، هادي بن محمد، التعليقات علي الشواهد الربوبيه، صص 396-395

اسلاید 50: تشکیک خاصیدر اين تشكيك تعدد و تميز وجود كه حقيقي واحد است از جانب خود وجود و نه به امري خارج از آن مي باشد اختلاف و تفاوتي كه به شدت و ضعف و كمال و نقص در اين حقيقت واحده تعريف مي گردد به خود وجود است اسفار اربعه، ج1، ص 68تشكيك در مفهوم وجود بواسطه تشكيك در حقيقت وجود است . علامه طباطبايي در تعليقه خود بر اسفار در دو جا بيان مي دارد كه تشكيك در مفهوم وجود بالعرض وجود است و تشكيك حقيقتاً در حقيقت وجود متحقق است واز آنجايي كه مفهوم وجود عنواني براي حقيقت وجود است به واسطه آن مشكك دانسته شده است ( 1/37 و 1/258 )

اسلاید 51: حرکت جوهری

اسلاید 52: تاریخچهاين مسئله بصورت نظري محض (و بدون استدلال فلسفي) سابقه ديرينه داشتدر فلسفه ايران باستان در يونان قديم هراكليتوس[15] ـ اهل آسياي صغير (475 ـ 535 ق.م) ـ به حركت ثابت و مستمر طبيعت معتقد بود و معروف است كه مي گفت: «در يك رودخانه دو بار نمي شود وارد شد / و يك گل را دو بار نمي شود بوئيد». در عرفان اسلامي«خلق مدام» و «تجدد امثال»حركت دائمي و وجود لحظه به لحظه اعتقاد به وجود دمبدم كه مي گويد جهان، مانند نبض و قلب داراي ضربان است و به آن «حال» مي گفتند نزد عرفاي مسلمان بوسيله كشف و شهود ثابت شده بود و برخي اعتقاد دارند كه در فلسفه چيني و مكتب ذِن نيز سابقه داشته.[16]فلسفه مشاء منکر حركت در جوهر اگر جوهر اشياء حركت داشته باشد ماهيت آن به ماهيتي ديگر تبديل و در نتيجه هويت و ذات شيء عوض خواهد شد.

اسلاید 53: ابن سینافقط در کمیت، کیفیت، وضع و اینحرکت نیاز به یک موضوع ثابت برای حرکت دارد و اگر جوهر که خود موضوع است در حرکت باشد دیگر حرکتی شکل نخواهد گرفت.موضوع حرکت اگر جوهر باشد، انقلاب ذات به‌وجود می‌آید

اسلاید 54: ملاصدراحرکت در جوهر استهر تغییری در اعراض نیاز به تغییر در جوهر دارد زیرا اعراض دارای وجودی مستقل از جوهر نیستند حرکت در اعراض مبتنی بر حرکت در جوهر است.رفع اشکال ابن سیناموضوع حرکت هیولاست که مرتب صورت‌هایش عوض می‌شود وقیام هیولا یه صورت به ابهام است نه تعیینحفظ وحدت شخص موجود یا از طریق وحدت عقلی فاعل مدبر یا از طریق وحدت ابهامی صرف (وحدت هیولای اولی) حاصل می شودهمواره یک موضوع مایی برای حرکت وجود دارد ؟حتی اگر نتوانیم از نظر منطقی این موضوع را به طور مشخص و کاملا دقیق نشان دهیم

اسلاید 55: هر موجود جسمانی همواره از یک مرحله جوهریت خویش به مرحله جوهری دیگر در حرکت است.کل جهان طبیعت و حتی عوالم نفسانی و مثالی (خیالی) که تا مرز عوالم ثابتات و ارباب انواع نورانی گسترده اند، جملگی در حرکتی دائمی یا صیرورت هستند.و اگر چنین نباشد ، امکان نیل فیض وجود به تمامی اشیاء نخواهد بود.

اسلاید 56: همه موجودات این جهان در یک سیر صعودی و رو به بالای ناشی از حرکت جوهری هستند تا اینکه به نهایی ترین درجه کمال وجود مربوط به واقعیت مثالی و عین ثابت خود نایل شوند.حرکت جوهری نشان گر قوس صعود است که از طریق آن نور وجود که همواره بر شدت و عمق آن افزوده می شود به هر یک از موجودا ت اجازه می دهد که به جایگاه مثالی ملکوتی خود در عالم برتر و متعالی باز گردند.

اسلاید 57: مبانی حرکت جوهریطبيعت جوهر هر موجود مادي (كه خمير مايه و اصل آن يك وجود محدود است)، اولاً قابل اشتداد است (چون حركت وجود بطور تدريجي است و هر وجودي قابل اشتداد يعني قابل حركت مي باشد) و ثانياً متحرك بالذات است، زيرا طبيعت و ساخت و ماهيت اشياء بر دو گونه است: يك گونه جوهرهاي غيرمادي (مجرد) كه چون مادي نيست بنابرين ثابت و ايستاست ولي اين مخصوص اشياء غيرمادي است و اما گونه مادي اشياء تماماً داراي طبيعتي ذاتاً سيال و متحرك است يعني وجود آن تدريجي و مرحله بمرحله و گام بگام است نه ناگهاني و «دفعي». اگر وجود موجودات مادي سيال نبود تكاملي در كار نبود (هيچ نهالي درخت نمي شد و هيچ نوزادي به بلوغ نمي رسيد)با اين استدلال ثابت مي شود كه حركت جوهري اشياء، ذاتي آنهاست نه عارضي و بهمين دليل علت خاص نمي خواهد و سؤال بردار نيست، و نمي پرسيد: چرا جوهر مادي حركت دارد؟

اسلاید 58: رفع اشکالمبنای اشکال مشاء و انکار حرکت جوهری در قول به نظریۀ «خلع و لُبس» استفلاسفه مشائي معتقد بودند كه تغييرات در جوهر يا در اعراض همواره بصورت فاني شدن جزء سابق و موجود شدن جزء ديگري بجاي آنست و باصطلاح فلسفه اسلامي بصورت است (درست مانند اينستكه انسان بايد اول پالتوي خود را دربياورد تا بتواند پالتوي ديگر را بپوشد) اما ملاصدرا با اصل حركت در جوهر ثابت كرد كه جوهر بودن جوهر و نحوه آفرينش آن بصورت افزوده شدن درجه شديد بر درجات ضعيف سابق است و باصطلاح او «لُبسِ بعد از لُبس» مي باشد، (همانطور كه طبق منطق فازي مي توان نور يك چراغ صد شمع را با دكمه اي، تبديل به صدويك و صد و دو... و بالاتر كرد بدون آنكه لازم باشد چراغ صد شمع اول بكلي خاموش و سپس چراغ پرنورتر روشن شود); زيرا اين خاصيت وجود و نور است كه بدون آنكه ماهيت آن عوض شود اشتداد مي پذيرد. و اصل تكامل در انسان و جهان همه بر اساس همين حركت اشتدادي و ذاتي بودن آن براي انسان است. بنابر استدلال ملاصدرا حركت در جوهر هرگز سبب تغير ذات آن نمي شود و مثلاً همه بخوبي درك و احساس مي كنند كه علي رغم تغييراتي كه مدام در طول زندگي طولاني آنان يا ديگران رخ داده، خود و ديگران، همان هستند كه بودند. ما وقتي اشخاص را پس از سالهاي دراز مي بينيم نمي گوييم با شخص ديگري روبرو شده ايم بلكه مي پذيريم كه او همان شخص چندين سال پيش است.

اسلاید 59: تفاوت با خلق مدام عرفانظریه «خلع بعد اللبس» مشائینظریه «لبس بعدالللبس» صدراییصورت و ماده هر موجود در مجموع ماده برای صورت جدید می شوندنظریه «خلق مدام » عرفانیتجلی فیض از اسم الظاهر وانمحاق آن با نام الباطن

اسلاید 60: نتایج حرکت جوهری1. پويائي جهان يعني همان طبيعت. طبيعت صدرايي ـ برخلاف طبيعت ارسطوئي ـ پوياست.2. حركت طبيعت هدفدار است و جهان را با تمام موجودات آن بسوي كمال مي برد.3. ماهيت زمان و تا حدودي نسبيت آن روشن مي شود و ميتوان تعريف دقيقي از زمان بدست آورد.4. تكامل را يكي از كاركردها و ضرورتهاي جهان مي داند.5. حركت را اتصالي، خطي، زنجيره اي مي داند. بنظر ملاصدرا منحني يا سير خطي و يكسويه طبيعت (و باصطلاح: حركت قطّعيه) ماهيتي حقيقي و عيني است و نه خط فرضي و خيالي. و زمان را همين خط ترسيم مي كند.

اسلاید 61: زمانزمان كه فلاسفه پيشين (و فيزيكدانان پيش از فيزيك نسبيت) گمان مي كردند، (مانند مكان) وجود عيني دارد و ظرفي  ثابت براي اشياء است و حوادث در آن ظرف واقع مي شود ـ بنظر ملاصدرا وجود عيني ندارد بلكه انتزاعي است و از حركت جوهري اشياء و پديده ها انتزاع مي شود.نظريه نسبيت عمومي در فيزيك نوين نظريه فلسفي ملاصدرا را تأييد كرد، زيرا در آن نظريه، زمان جزئي از هر چيز، و بتعبيري، بُعد چهارم آن است و هر چيز، زمان خود را دارد.

اسلاید 62: نتایج بحث نهایه1- وحدت صورت های جوهری وارد بر مادهصورتهای جوهری که یکی پس از دیگری بر روی ماده می آید، در حقیقت یک صورت جوهری واحد و گذراست که بر ماده اولی جاری می گردد ... و از هر یک از حدود آن مفهوم خاصی انتزاع می کنیم متفاوت از حدود دیگر و آن را ماهیت نوعیه می نامیم.2- حرکت عمومی اعراض به تبع جوهر است.3- سراسر عالم ماده یک حقیقت واحد وگذراست.

اسلاید 63: حل مشکل خلقت زمانی جهاناگر جهان در هر لحظه متحول است یعنی بالنسبه به هر یک از مصادیق موجودات این جهان آن مصداق نسبت به آنچه که در گذشته بوده است متفاوت است و آنچه در این لحظه هست در لحظه قبل غیر موجود یا معدوم بوده است (مسبوق بالعدم). بنابر این هر لحظه از عدم پا به وجود می گذارد... و درعین حال پذیرای استمرار و عدم انقطاع جریان فیض از نور وجود است که چیزی جز همان نور الوهی نیست.

اسلاید 64: اتحاد عاقل و معقول

اسلاید 65: تاریخچه اتحاد عاقل و معقولطرح در قرن 4 توسط ابوالحسن عامریرد توسط ابن سینا و دیگرانابن سینا فقط برای علم به ذات قبول دارداحیاء توسط ملاصدرا بر اساس نظریه وحدت وجود و حرکت جوهری

اسلاید 66: نظریه ملاصدرادر لحظه تعقل صورت معقوله ، امر واجد تعقل یعنی عاقل و حتی خود عقل با یکدیگر متحد می شوند به گونه ای که هر یک آن دیگری است مادام که فعل تعقل در حال ادامه یافتن است.این اتحاد به لحاظ وجود است نه مفهوم؛ وجود عاقل با وجود معقول متحد مي گرددادراك هر چيز بمعناي «حضور» است و حضور بمعناي «وجود» آن نزد مُدرِك است، نه ظهور آن براي ادراك كننده، و حضور غير از ظهور است.میان مدرِک و مدرَک رابطۀ تضایف (دوطرفه) است.بنابرين هرجا مُدرِكي باشد حتماً مدركي هست و معني ندارد كه يكي از آنها بالفعل وجود داشته باشد و ديگري وجود نداشته باشد و چون اين نسبت فقط يك «رابطه وجودي» است معني ندارد كه بيش از يك وجود آندو را پوشش داده باشد. پس چون نسبت مُدرِك و مُدرَك نسبت تضايف است پس ايندو داراي يك وجود هستند.

اسلاید 67: تمثیل:وجود صور ادراكي چه عقلي و چه حسي نزد جوهر مدرك مانند حصول اشياء و اموال و اولاد براي صاحبان ايشان نيست زيرا چنين مواردي حصول ذات چيزي نزد چيز ديگر نيست بلكه تنها حصول اضافه اي مي باشد و لحوق صور به مدرك مانند لحوق موجودي به موجودي ديگر و انتقال از يك طرف به طرف ديگر نمي باشد بلكه مانند آنست كه ماده اي از مرتبه نقص در خويشتن خويش به مرتبه كمال انتقال يابداسفار، ج3، صص 320-318

اسلاید 68: مُثُلمشاءانکار مُثُل و تاویل آنها به ماهیت مطلقهاشراقاثبات و قبول با صور معلقه در عالم مثالملاصدرااثبات و قبول با وجود عقلانی

اسلاید 69: عالم خیالحكماي مشاء، به ويژه شيخ الرييس منكر وجود اين عالم بوده اند. شيخ اشراق با طرح ادله عقلي و با استناد به مكاشفات شهودي خود، كوشيده است وجود اين عالم را اثبات كند،‌ هر چند به اين علت كه خيال را منفصل مي داند، در رد اشكال هاي وارد بر نظريه اش موفق نبوده است.به برزخ نزولی قائل استملاصدرا علاوه بر عالم مثال منفصل (نزولی) به عالم مثال صعودی یا خیال متصل قائل استخیالی که در آدمی وجود دارد و به واسطه حرکت جوهری نفس ساخته می شودبرزخ صعودیعلاوه بر شناسايي بيشتر عالم مثال نزولي از نظر ملاصدرا، اهميت تجرد قوه خيال متصل كه از ابتكارات بارز و ارزشمند اين فيلسوف مبرز است نيز اثبات شده است: چرا كه با اثبات تجرد اين قوه، صدرالمتالهين توانست بسياري از اشكالات موجود در باب معاد جسماني را مرتفع و عوالم برزخي در قوس صعود را اثبات كند. 5 : انديشه ديني بهار 1388; 11(30):75-102.   عالم مثال از نظر ملاصدرا  

اسلاید 70: نفس شناسي فلسفي ملاصدرا

اسلاید 71: نفس 1افلاطونقدمت نفسروح و نفس كه وجود نفس را قديم و روحاني و مقدم بر آفرينش جسم مي دانست (تيمائوس).ابن سينا حدوث غيرجسماني نفس همراه حدوث و آفرينش جسماني بدن است. روحانیه الحدوث و روحانیه البقاءنفس با بدن حادث استملاصدرا النفس جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاءالنفس جسمانیه الحدوث والتصرف و روحانیه البقاء و التعقلنفس حادث از بدن استاگرچه نفس انسان، در نهايت و با سير تكاملي خاص خود، غير مادي مي شود ولي در آغاز آفرينش، جسماني است و از جسم و بدن زاييده مي گردد.

اسلاید 72: نفس 2به عقيده ملاصدرا نفس انسان، نخست در مرتبه جمادي است و سپس با خروج از مرحله جمادي به حالت جنيني و در مرحله نباتي (نفس نباتي) قرار مي گيرد و پس از آن به مرحله حيواني (نفس حيواني) وارد مي شود و در دوره بلوغ حقيقي خود به مرحله نفس انساني مي رسد و «نفس ناطقه» مي گردد. پس از اين مرحله نيز مي تواند با كوشش و تمرين و تربيت روحي و عقلي خود، به بلوغ انساني برسد (كه نام آنرا نفس قدسي و عقل بالفعل مي گذارد) و كمتر كسي توان رسيدن به اين مرحله را دارد.تمام اين مراحل درواقع سير در يك مسير و خروج از قوه به فعليت مي باشد. هر مرحله بعدي براي مرحله قبلي امري بالقوه و طي درجات اشتدادي و از ضعف به قوت رفتن است; ولي مجموعه اين نقاط يك خط را ترسيم مي كنند كه به آن «حيات انساني» و «خط تكامل» مي گوييم و بر اساس قاعده وجود مشكك و حركت جوهري انجام مي گيرد.

اسلاید 73: 1 ـ جوهر مادي بطور طبيعي حركت تكاملي دارد و طبيعت ـ برخلاف نظر مشائين ـ ايستا نيست بلكه حركت جوهري ديناميسم آن است.2ـ هدف غايي آفرينش هر موجود در آن موجود استعدادهايي را مي گذارد كه بايد با حركت جوهري آن بروز كند. گرچه بدن و نفس هر دو در ماده جسم او قرار دارند ولي اختلاف اهداف غايي و غرض نهايي در ايندو، دوگونه استعداد در آنها گذاشته و اين امري عادي است، زيرا مي بينيد كه نبات و حيوان هر دو از ماده بوجود مي آيند ولي يكي داراي نفس حيواني مي شود و ديگري نبات باقي مي ماند.3ـ نفس انسان همان «من» و «خود» اوست و علي رغم اختلاف تدريجي نفس و بدن، «خود» يا «من» انسان قابل تجزيه نيست و تركيب جسم و بدن بصورت اتحاد است نه انضمام و تركيب خارجي.4ـ گرچه بدن از ماده و اجزاء بسياري تركيب شده ولي نفس و من انساني او بسيط و غير قابل تجزيه و تقسيم است و براساس قاعده ديگر فلسفي كه مي گويد «بسيط الحقيقة كل الأشياء»، تمام آثار دروني و خارجي و افعال و انفعالات انسان متعلق به خود و نفس اوست و از وحدت او سرچشمه مي گيرد. «النفس في وحدتها كل القوي»، (نفس در عين وحدت و بساطت، همه قواي خود نيز هست).5 ـ نفس با آنكه مجرد و مستقل است ولي براي ادراكات خود، عملاً نيازمند حواس پنجگانه و مغز و اعصاب است و براي افعال بدني خود نيز به اندامهاي مربوطه نياز دارد. همه اينها ابزارهاي نفس و عوامل انفعالات و افعال او مي باشند. ملاصدرا نفس را مدير و نگهبان بدن مي داند نه بعكس آن، و مي گويد باد كشتي را مي برد نه كشتي باد را.6ـ هر چه نفس در حين حركت جوهري كاملتر شود نياز او به بدن كمتر مي شود و مرگ طبيعي (نه بر اثر حوادث بلكه) نتيجه جدا شدن اختياري نفس از بدن و تجرد بالفعل اوست. اين تفسير ملاصدرا از مرگ برخلاف نظريه پزشكي باستان (جالينوس و بقراط) و پزشكي جديد است.

اسلاید 74: معاد جسمانی

اسلاید 75:

اسلاید 76: مبانیاصالت وجودتشخص به وجودحرکت جوهریتحصل اشیاء به صورت استتشخص نفس در عین دگرگونی جسمعالم خیالنحوه ادراک آدمی

اسلاید 77: حشر فراگیر«حشر» همه موجودات را شامل مي شود.«قيامت» يا روز برهم ريختن نظم و شكل طبيعت، صحنه «حشر»، يعني حضور همه افراد بشر و اشياء، را بدنبال دارد. اين نظريه از تفسير معاد با نظريه هاي فرجام تبدل ماهيت فيزيكي جهان سازش بيشتري دارد.سبب تفرق مردم در طول زمان است وقتي زمان و مكان كه دو عامل پراكندگي بشر هستند از بين برود همه يكجا جمع خواهند شد.

اسلاید 78: آخرت و عالم مثالجهان آخرت عالمي ديگر است كه بجز ماده و جرم و جسم و زمان (كه مخصوص ماده است) فرقي با اين جهان ندارد و صورت و شكل اشياء بظاهر فرقي نمي كند. اين جهان را جهان مثالي ناميده اند كه به خواص انرژيهاي محض شباهت بيشتري دارد.«جهان مثالي» يكي از جهانهاي سه گانه: عالم ماده ـ عالم مثال (يا خيال) ـ عالم عقل و معقولات.اين جهانها، سه منطقه جدا از هم نيستند بلكه تقسيم بندي آنها براساس قوت و ضعف و كمال و نقص آنها و ـ به تعبير ملاصدرا ـ به نزديكي يا دوريشان نسبت به منبع «وجود محض»، يعني خداوند است.

اسلاید 79: حشر اجساد با جسم مثالیانسان پس از مرگ و يا نابودي جهان گرچه جسم ظاهري خود را از دست مي دهد ولي داراي جسمي ديگر مي شود مانند بدن سابق او كه همه مشخصات بدن دنيوي او را داراست.بدن هایی خواهندداشت که تار وپود آن از اعمالی تنیده شده اند که در این دنیا مرتکب شده اند.در آن قالب جديد، داده هاي علمي و اطلاعاتي خود را كه در قوه خيال او ذخيره شده (و پيش از اين گفتيم كه قوه خيال را غير مادي مي داند) به همراه دارد، درنتيجه «من» انسان پس از مرگ با تمام اوصاف و ملكات و تمنّيات دنيوي او بصورت بدني داراي نفس ظاهر مي شود و همه افراد انسان در آن عالم يكديگر را به همان صورت (بدون ماده) و خصلت دنيايي خواهند ديد، و يكديگر را به خوبي خواهند شناخت.

اسلاید 80: همچنین آن ها وارد دنیایی خواهند شد که با احوال باطنی آن ها منطبق است.واقعیت هرشخص در دنیا صورتی است که جسم اورا در بر دارد نه ماده آن را. در حشر اخروی همه مراتب وجود یک شخص ذیل حقیقت صوری وی گنجانیده و جمع خواهند شد که همان صورت جسم مادی و فیزیکی او در عالم طبیعت است و حقیقت و واقعیت هر موجود جسمانی به همان صورت اوست و چنین است که میتوان معاد وحشر جسمانی را پذیرفت.

اسلاید 81: نفس بدون بازگشت قهقرائي به وضع مادي سابق، داراي بدن شود، بدني كه وي معتقد است كه مانند لباسي است كه در زير لباس رو پوشيده باشند، در باطن اين بدن ظاهري قرار دارد و قالب نفس انسان است و اين بدن كه از مواد شيميايي و آلي ظاهري (كه ياخته هاي آن روز بروز عوض مي شود)ساخته شده، چون ثباتي ندارد قابل آن نيست كه متعلق نفس مجرد باشد.

اسلاید 82: بهشت و جهنم همان برزخ صعودی می باشند که انسان ها می سازند با افعال خودشان

اسلاید 83: به واسطه حرکت جوهری هیولا، عالم پذیرای صور مختلف خواهد بود تا به عالم نبات و عالم حیوان و در نهایت عالم خیال می رسددر برابر هر مرحله از هستی در قوس نزول قوس صعودی نیز خواهد بود

اسلاید 84: مرگ

اسلاید 85: ملاصدرا مرگ را اعراض نفس از بدن و ترك آن مي داند. وي عقيده زيست شناسان و پزشكان كه مرگ را معلول تباهي و خرابي بدن و درهم ريختن نظم طبيعي آن مي دانند و به كسي تشبيه مي كنند كه خانه اش خراب شود و ناچار بجاي ديگري پناه ببرد، نمي پذيرد و مي گويد:مرگ بر دو گونه است: مرگ طبيعي و مرگ با حادثه اتفاقي (مرگ اخترامي). در مرگ طبيعي، نفس در سير كمالي خود هنگامي كه نيازي به بدن نبيند آنرا رها مي كند و ما آنرا مرگ طبيعي مي گوييم. وي بدن را به كشتي و نفس را به بادي كه كشتي را مي برد تشبيه مي كند و ميگويد همانگونه كه اگر باد نباشد كشتي هم از حركت باز خواهد ايستاد، وقتي نفس از بدن جدا شود حيات هم از ميان خواهد رفت.ملاصدرا با اشاره به حديثي از پيامبر(صلي الله عليه وآله) كه در آن آمده است «تمام بدن را خاك خواهد خورد جز «بُن مايه» تن را كه بدن انسان از آن آفريده شده است»،[7] مي گويد انسان پس از مرگ قوه خيال را كه «بُن مايه» انسان و حاوي تمام صورتها (و داده ها)ي انسان دنيوي است و غير مادي و غير وابسته به جهان مادي است با خود مي برد و شخصيت همين انسان دنيوي را با تواناييها و قواي بيشتر در آخرت بازسازي مي نمايد.مرگ بدن را نابود نمي كند، بلكه آنرا پراكنده مي سازد و با حفظ اصل و مايه آن صفات آنرا از او مي گيرد و هر گاه بخواهد مي تواند آن صفات را به مايه اصلي بدن بازگرداند.[8]

اسلاید 86: علم خدا

اسلاید 87: علم خداوند به جهانعلم اجمالی در عین کشف تفصیلیذومراتب بودن1- علم عنایی علم به موجودات از آن حیث و مرتبه ای که در علم ذاتی حضرت حق به خویش نمایانند2- علم اجمالی (قضای اجمالی) (قلم)قیام صدوری صور (تجلی گونه)3- لوح (قضاء تفصیلی)صور افلاطونی اشیاء4- تعین و تقدیر علمی اشیاء (القدر العلمی)صور معلقه5-تقدیر و تعیین عینی (القدر العینی)صورعالم طبیعت و وجود مادی اشیاء

اسلاید 88: مشاء:صورمرتسمهعلم ذات به صور مرتسمه (قائمه) به ذاتصور علمی مقدم بر وجود عینیعلم تفصیلی به اشیاء سابق حصولی عنایی (فعلی) علی وجه الکلیارتسام: رابطه آنها با ذات حال به محل نیست بلکه فعل به فاعل است.چون نظام علی_معلولی است با علم به اسباب و این نظام و رابطه زمانی که بین آنها است (نوعی علیت) به همه چیز علم دارد.

اسلاید 89: اشراق:علم سابق اجمالی علم لاحق تفصیلیواجب به ذات خود علم دارد و به ماسوی نیز به اضافۀ اشراقیه علم دارداضافۀ اشراقیه مساوی به علم حضوری او نسبت به عالم است.

اسلاید 90: ملاصدرا:علم قبل از ایجاد:علم اجمالی در عین کشف تفصیلیبر اساس قاعده بسیط الحقیقهواجب همه اشیاء است به نحو حمل حقیقه و رقیقهعلم در مرتبه فعل:علم مع الایجاد مانند اشراقیونحسینی کوهساری آن را مانند عرفا دانسته که ناقص استنه ارتسام صور مشائیان می داند نه حضور صور در ذات حق (نظر اشراقیان) بلکه مثال عرفانی آینه را می آورد و ذات حق را آینه یا مرآتی می داند که خداوند در آن، صور یا ذا اشیا را می بیند. در واقع با نظر کردن بر صور یا اعیان ثابته در مرآت ذات خود به تمامی موجودات هستی می بخشد و به همه جزئیات علم دارد.عرفا به ثبوت علمی معتقدند اعیان ثابته که لوازم اسماء و صفاتندانفصال علم از ذات حق

اسلاید 91: دیگر اصول

اسلاید 92: دیگر اصولبسیط الحقیقه کل الاشیاء و لیس بشیء منهاالنفس فی وحدتها کل القوی

اسلاید 93: ابتکاراتطرح مسایل جدیدبسیط الحقیقه امکان فقری (وجودی)تقسیم وجود به نفسی ربطی ورابطیوحدت حقه حقیقیهحمل اولی ذاتی وشایع صناعیقیا م صدوری عالم خیالبعدچهارم زمانحل مسایل حل نشده اشکالات وجودذهنیحدوث وقدم عالمرابطه نفس وبدنربط متغیر به ثابت وربط حادث به قدیممساله علم خدا(علم اجمالی درعین کشف تفصیلی)معادجسمانی

اسلاید 94: شاگردان ملاصدرا

اسلاید 95: شاگردانملا محسن فیض کاشانی (1007- 1091)ملا عبدالرزاق لاهیجی (1071 یا 72)ملا حسين تنكابنى (وفات او را 1101 ه. ق يا 1105 و برخى 1050 ه. ق (همان سال درگذشت ملا صدرا) نوشته‏اند.)شفاى ابن سينا را شرح (حاشيه) كرده و درباره حدوث عالم و نيز وحدت وجود كتابى نوشته و حاشيه خفرى بر تجريد الكلام را حاشيه زده است.آقاجانى (يا محمد بن على رضا بن آغاجانى) است. از وى شرحى بر كتاب قبسات مير داماد بجا مانده است كه ممكن است نتيجه تدريس ملا صدرا و شرح وى بر آن كتاب باشد (شرح ديگر معروف آن كتاب از شاگرد و داماد ميرداماد يعنى سيد احمد علوى عاملى است).

اسلاید 96: تاریخ فلسفه اسلامی 3 بعد از ملاصدرا تا حاج ملاهادیدکتر سید محمد کاظم علوی

اسلاید 97: طبقه بیست و دوماین طبقه شاگردان شیخ بهایى و میر داماد و میرفندرسکى مى‏باشند: 1.رفیع الدین محمد بن حیدر حسینى طباطبایى نائینى مشهور به میرزا رفیعا. ‏999 -‏1083 در سن 85 سالگى 2.محمد بن ابراهیم قوامى شیرازى معروف به صدرا و صدر المتالهین 1050 3.شمس الدین گیلانى معروف به ملا شمسا. 4.سلطان العلماء آملى مازندرانى معروف به خلیفة السلطان. 1064 5.سید احمد عاملى. 6.قطب الدین اشکورى 7.سید امیر فضل الله استرآبادى.

اسلاید 98: شمس الدین گیلانى معروف به ملا شمسااز شاگردان مير داماد است.ميان او و همشاگردى‏اش ملا صدرا مراسله‏اى صورت گرفته است.ملا شمسا درباره چند مشكل در فلسفه از قبيل موضوع در حركت كميه و وجود ذهنى سؤال كرده و صدرا پاسخ گفته است.پاسخ صدرا به صورت رساله‏اى كوچك در آمده و در حاشيه مبدا و معاد وى با چاپ سنگى چاپ شده است. رساله «فی علم الله» در مکه 1048رساله «وجود واجب» در حجاز 1047رساله «مسالک الیقین» در مشهد 1060مشرب مشائی ممزوج با آیات کتاب الهی و اخبار و احادیث

اسلاید 99: آثاررساله الیقینرساله فی اثبات حدوث العالم حدوث دهریرساله فی علم اللهمسالک الیقیناظهار الکمال علی اصحاب الحقیقهبیان احوال موجودات

اسلاید 100: سلطان العلماء آملى مازندرانى معروف به خليفة السلطانشاگرد شيخ بهايى و مير داماد بوده است.شاه عباس دخترش را به او داد و مدتى وزارت شاه صفى و شاه عباس ثانى را داشته است.وى مردى است محقق، حواشى او بر معالم و شرح لمعه نمونه يك كار تحقيقى است.بدون حشو و زوائد چيز مى‏نوشته است.بر حاشيه خفرى بر شرح تجريد قوشجى نيز حاشيه نوشته است.وى در سال 1064 در سن 64 سالگى در گذشته است.

اسلاید 101: سيد احمد عاملىداماد و خاله‏زاده مير داماد و شاگرد اوست.بر الهيات شفا حاشيه نوشته و حاشيه‏اش در چاپ سنگى تهران چاپ شده است.در آن حواشى قسمتهايى آورده كه مى‏رساند از مير داماد است و گاهى هم خود اشاره يا تصريح به آن مى‏كند.مير داماد و سيد احمد نواده دخترى محقق كركى مى‏باشند. حاشیه بر الهیات شفا: عروه الوثقی و مفتاح الشفاحاشیه بر اشارات: کحل الابصارشرح بر قبساتتفسیر سوره بقرهمصقل صفاکتابی فارسی در علم و اخلاق

اسلاید 102: رفع اشکالات معاد جسمانی و رفع استبعادمانند حاشیه نویسان تجریدنفی مُثُلطریقت مشاییقول به صور مرتسمه در علم باری تعالیمانند میرداماد

اسلاید 103: قطب الدين اشكورىصاحب كتاب معروف محبوب القلوب.در تاريخ فلاسفه شاگرد مير داماد بوده است.

اسلاید 104: سيد امير فضل الله استرآبادى.اين مرد نيز شاگرد مير داماد بوده است (25) . از اين مرد اطلاع درستى در دست نداريم.مطابق آنچه در روضات ضمن احوال مقدس اردبيلى به نقل از رياض العلماء آمده است (26) امير فضل الله از بزرگان شاگردان مقدس اردبيلى بوده است.هنگامى كه وفات مقدس اردبيلى نزديك شد،از او پرسيدند:بعد از شما به چه كسى رجوع كنيم؟او جواب داد:در شرعيات به امير علام،و در عقليات به امير فضل الله.

اسلاید 105: طبقه بیست و سوم1.ملا محسن فیض کاشانى 1091 2.ملا عبد الرزاق لاهیجى 1071 یا 1072 3.ملا رجبعلى تبریزى اصفهانى. 1080 4.ملا محمد باقر معروف به محقق سبزوارى. 1090 5.آقا حسین خوانسارى معروف به محقق خوانسارى. 1098

اسلاید 106: ملا محسن فياض كاشاني 1007- 1091

اسلاید 107: 1.ملا محسن فيض كاشانى،حكيم و عارف و محدث مشهور.شاگرد و داماد ملا صدرا بوده و حكمت را نزد وى آموخته است.از او رساله‏هايى در حكمت و فلسفه باقى است.كتاب اصول المعارف او اخيرا چاپ شده است (27) . آنچه در اين زمينه از فيض به ما رسيده است عينا تلخيص گفته‏هاى استاد است.مرحوم فيض در سال 1091 در گذشته است.ما ضمن احوال مفسران و محدثان نيز از مرحوم فيض ياد كرديم.

اسلاید 108: اساتیدپدر او، شاه مرتضی سید ماجد بحرانی 1028شیخ بهایی 1028ملاصدرا 1050میرداماد 1041محمد بن حسن عاملی شهید ثانی 1030ملا خلیل قزوینی 1089ملا محمد طاهر قمی 1098ملامحمدصالح مازندرانی 1081صاحب کتاب نقدصوفیهقاضی سعید قمی

اسلاید 109: مشهورترین استادان و ناموران اجازه اجتهاد و نقل روایت فیض در اصفهان، ملا محمد تقى مجلسى (متوفى 1070 ق )، شیخ بهایى (متوفى 1031 ق )، در علوم فقه و حدیث و تفسیر و میرداماد (متوفى 1040 ق ) میرفندرسکى (متوفى 1050 ق ) و ملاصدرا (متوفى 1050 ق ) در فلسفه، عرفان و کلام بوده اند. پس از آن ملا محسن با شنیدن خبر ورود سید ماجد بحرانى (متوفى 1028 ق ) به شیراز، از اصفهان به آنجا رفت و مدت دو سال نزد ایشان به تکمیل علم حدیث و روایت پرداخت و از او نیز اجازه نقل روایت گرفت.در بیت الله الحرام به ملاقات شیخ محمد فرزند حسن فرزند زین الدین عاملى، شهید ثانی، (متوفى 1030 ق ) رفت و از آن بزرگوار پس از استفاده هاى علمى، اجازه روایت و نقل حدیث دریافت کرد.

اسلاید 110: آثار در کلام و عرفان: علم‌ اليقين‌ في‌ اصول‌ الدين كتاب‌ المعارف‌” خلاصه علم الیقینعين‌اليقين‌ في‌ اصول‌ الدين ا صول‌ دين‌ را با دلايل‌ فلسفي‌ بحث‌ کرده «اصول المعارف » (تالیف سال 1046 ق )، خلاصه عین الیقینالحق الیقینالجبر و الاختیارمنتخب رسائل اخوان الصفا

اسلاید 111: در تفسیر قرآن: 1- تفسیر صافى: از کتب معتبر در تفسیر قرآن است. فیض این تفسیر را در سال 1075 ق با مطالعه اکثر تفاسیر قرآن (از سنى و شیعه ) نوشته و در ضمن بیان آیات، روایات معتبر و مستند شیعه را گردآورده است. 2- تفسیر اصفى: این تفسیر تلخیص صافى است که در سال 1077 ق نوشته شده است.3تفسیر مصفى: برگزیده مطالب تفسیرى «تفسیر اصفى » مى باشد.

اسلاید 112: درفقه، حدیث و روایت: الوافى: محدث کاشانى براى نوشتن کتاب وافى چهار کتاب معتبر حدیث شیعه (کافى، تهذیب، استبصار، من لایحضره الفقیه ) را در سال (1068 ق ) تنقیح و با حذف احادیث مکرر، آن را یکجا در اجزاى متعدد جمع کرده و پس از آن فرزندش علم الهدى با نوشتن و افرودن یک جزء که شامل معرفى رجال حدیث، کشف رموز و... بوده آن را تکمیل کرده است. هم اکنون کتاب «الوافى » در مجلدات متعدد چاپ گردیده است. الشافى: منتخبى از احادیث «الوافى » است که در سال (1082 ق ) نگاشته شده است. النوادر: مجموعه احادیث نقل نشده در کتب معتبر را گردآورده است. مفاتیح الشرایع: از کتب روایى فقهى و استدلالى فیض است که در سال 1042 ق نگاشته شده این کتاب در بردارنده همه ابواب فقه است. فیض با عنایت شدید به کتاب و سنت معصومین علیه السلام و گریز از به کارگیرى دلایل عقلى و اجتهاد به راى، راه نوى فرا روى پژوهشگران در علم فقه قرار داده است.این کتاب از آغاز تالیف مورد توجه مجتهدان و محدثان بوده و تاکنون چهارده شرح و چندین حاشیه بر آن کتاب نگاشته شده که از جمله آنها شرح آقا محمد باقر بهبهانى (بزرگ مجتهد قرن دوازدهم ) شایان ذکر است.

اسلاید 113: در تصوف، اخلاق و ادب:المحجه البیضاء: المحجة البيضاء في احياء الاحياء . فیض در سال 1046 ق کتاب احیاء العلوم غزالى را تنقیح و تصحیح کرد و با استفاده از احادیث و روایات معتبر شیعه آن را شرح و تکمیل و به نام «الحقایق » ارائه کرد. کلمات مکنونهجلاءالعیون«ضیاء القلب » (تالیف در سال 1057 ق )، «الفت نامه » و «زاد السالک » (بین سالهاى 1040 - 1030 ق )، «شرح الصدر» (1065 ق (، «راه صواب »، «گلزار قدس »، «آب زلال »، «دهر آشوب »، «شوق الجمال»، «شوق المهدى »، «شوق العشق » و دیوان قصائد و غزلیات و مثنویات مى باشند.

اسلاید 114: فیض و تصوف و عرفانآثاری در تصوف و عرفان داردالبته تصوف همگام با حکمت متعالیه مانند استادش ملاصدرا

اسلاید 115: فیض و فلسفهپیرو حکمت متعالیهجمع بین حکمت و عرفان و قرآنوحدت برهان، عرفان و قرآن«هیچ مسئله‌ای از علوم حقیقی و یا نکته‌ای از نکات عرفانی و یا اصلی از اصول عقلی نیست، مگر اینکه در این کتاب آن‌ها را آورده و با کتاب سنت اهل بیت (ع) منطبق‌کرده‌ام.» (عین الیقین، ج1، ص26)برتری معارف وحیانی بر معارف عقلانی (عین الیقین، ج1، ص23)3تلازم میان عقل و شرع

اسلاید 116: اصول المعارف مقدمه 34 تحقيق در مباحث اصول المعارف ..... ص : 30-37فيض مثل استاد خود معتقد است كه سهم حكماى مشاء و اشراق در كثيرى از مباحث عاليه بخصوص مباحث مربوط به نشئآت و عوالم نفوس بعد از موت و مبلغ علم آنان در مسائل مربوط بخودشناسى و علم آغاز و انجام وجود انسانى و جهات مربوط به عوالم روح بعد از خلع جلباب بدن چندان زياد و بااهميت نيست بر خلاف عرفاى از علماى امت مرحومه كه در بسيارى از مباحث عاليه مربوط به عوالم بعد از موت و جهات مختص نفس انسانى به واسطه حسن متابعت از مقام‏ وحى و تنزيل، ميدان، ميدان آنهاست.باب اول اصول المعارف مشتمل است بر بحث وجود و معرفت هستى و شناسايى حقيقت وجود، و حقيقت وجود و مقام صرافت هستى همان مقام و مرتبه ذات است باصطلاح اهل عرفان ، بعقيده اهل معرفت اثبات اين اصل اساسى بنابر حكمت «1» بحثى و نظرى توقف دارد بر اثبات اصالت وجود و اعتباريت ماهيات و ابطال تحقق غير وجود بطور مطلق، و بالاخره بيان آنكه تحقق و تحصّل خارجى شأن حق تعالى است و آنچه كه تحقق دارد و موجود واقعى و حقيقى است حق تعالى و شئون ذاتيه اوست و وجودات امكانى جلوه و ظهور حق اولند و تحقق آنها تحقق ربطى و اعتبارى و اضافى است.

اسلاید 117: ملا عبدالرزاق لاهيجي 1071 یا 1072

اسلاید 118: ملاعبدالرزاق لاهیجی (فیاض) (د 1072) علی بن جسین لاهیجی گیلانی قمیوفات:به نقل محدث قمی 1050به نقل مطهری 1071 یا 1072در اصل از لاهیجان اما مدتها در قم اقامت داشته استشاگرد و داماد ملاصدراکتب «اسفار» و «شواهد الربوبیه» و «المبدأ و المعاد» را نزد ملاصدرا آموختمعروف به فیلسوف مشائی است اما در حکمت اشراق سرآمد بود و «حکمة الاشراق» را تدریس می نمود.

اسلاید 119: 2.ملا عبد الرزاق لاهيجى صاحب شوارق الالهام و گوهر مراد،شاگرد و داماد ديگر ملا صدرا.ملا عبد الرزاق بر عكس ملا محسن فيض،مثل اين است كه از استاد خود كمتر متاثر شده است.نوشته‏هايش رنگ و بوى حكماى قبل از صدرا از قبيل علامه دوانى و غياث الدين دشتكى را دارد نه رنگ و بوى فلسفه ملا صدرا.وى در سال 1071 يا 1072 درگذشته است.

اسلاید 120: آثارشوارق الالهام فی شرح تجرید الکلام مشارق الالهام فی شرح تجرید الکلام‏ حاشیه جواهر و اعراض شرح تجرید قوشجی.گوهر مراداین کتاب جامع‏ترین تألیفات ایشان است که شامل عمده‏ترین مسائل کلام و حکمت و اخلاق و عرفان و اصول خمسه است.بعد از تجرید حواجه نصیر آن را بهترین می دانند.سرمایه ایمان (به زبان فارسی)گزیده گوهر المرادحاشیه بر شرح اشارات خواجه نصیر (ناتمام)شرح هیاکل النور سهروردیحواشی بر تعلیقات حکیم خفری بر الهیات شرح تجرید الکلمات الطیبه.در داوری میان میر داماد و ملا صدرا نسبت به موضوع اصالت ماهیت و وجود. رسالة فی حدوث العالم. حاشیه بر حاشیه ملا عبدالله یزدی بر تذهیب منطق. دیوان شعر، حاوی دوازده هزار بیت.

اسلاید 121: عقاید لاهیجیدلالت الفاظوی دلالت الفاظ را ذاتی می‌دانست و می‌گفت: رابطۀ حقیقی بین لفظ و معنی هر کلمه موجود است به طوری که اگر شخصی لغت غریبه را بشنود، ممکن است با تفکر معنای آن را حدس بزند و دریابد.اصالت وجود:با اینکه شوارق را به سبک متکلمان نألیف نموده‌است، در آن به مبانی فلسفی مانند اصالت وجود و سنخیت علت و معلول و تشکیک خاص وجود و بیان انطواء کثرات در وحدت صرفه پرداخته است.البته در «گوهر مراد» اصالت وجود را انکار نموده است.حرکت جوهری: در «گوهرمراد»، «شرح تجرید» و «شوارق» مکررا حرکت جوهری را انکار می‌نماید.

اسلاید 122: تصوف و عرفان:در «گوهرمراد» می‌گوید:بدان که راه خدای تعالی، راهی است که جز به پای عجز و نیستی و اندیشه سلوک آن تنوان نمود. مشت خاک با خالق پاک چه مناسبت دارد (ماالتراب و رب الارباب). باید دانست آدمی را به خدای تعالی دو راه است: یکی راه ظاهری و دیگری راه باطن. لیکن راه باطن، راهی است که از او به خدا می‌توان رسید، و راه ظاهر، راهی است که با وی خدا را می‌توان دانست و از دانستن تا رسیدن راه بسیار است. و اینکه اشاره به صعوبت آن شد، راه باطن است و راه ظاهر چندان صعوبت ندارد. چه راه ظاهر، راه استدلال است و استدلال مقدور هر عاقلی است.ترک باطن و اکتفا به ظاهر، تقصیر و غرور است وسیر باطن، بی سلوک ظاهر، ظلال و قصور.

اسلاید 123: شعرتخلص به فیاض

اسلاید 124: ملا رجبعلي تبريزي (د 1080)

اسلاید 125: 3.ملا رجبعلى تبريزى اصفهانى.صاحب روضات از صاحب رياض العلماء نقل مى‏كند كه وى نزد شاه عباس ثانى و صاحبان مقامات مملكتى محترم بوده كه به ديدارش مى‏رفته‏اند.ملا رجبعلى شاگردانى داشته از آن جمله مولى محمد تنكابنى و حكيم محمد حسين قمى و قاضى سعيد قمى (28) .

اسلاید 126: تَبْریزی، ملّا رجبعلی (د 1080ق/ 1669م)، حکیم مشائی حوزۀ فلسفی اصفهان. او در تبریز به دنیا آمد. اهل سفر بود و مدتی در بغداد به ریاضت و سلوک اشتغال داشت؛ سپس به اصفهان هجرت کرد و به تحصیل حکمت پرداخت (شاملو، 2/47(تبریزی با احاطه‌ای که بر آثار و افکار ابن‌سینا داشت (قزوینی، 150)، در مدرسۀ شیخ لطف‌الله اصفهان به تدریس حکمت پرداخت (نصرآبادی، 1/223؛ شاملو، 2/ 48).

اسلاید 127: اساتید از استادان او میرفندرسکی (د 1050ق/1640م) است که تبریزی در گرایش به حکمت مشائی ابن‌سینا از او متأثر بوده است. برخی احتمال داده‌اند که میرداماد (د 1041ق/1631م) نیز از استادان او بوده باشد (نک‍ : همایی، 19؛ آشتیانی، مقدمه بر الشواهد...، 88).

اسلاید 128: شاگردانشاگردان مشهور او اینان‌اند: 1. محمد رفیع زاهدی، معروف به پیرزاده، از نزدیک‌ترین شاگردان تبریزی که نزد او کلام نیز خوانده است. وی نوشته‌های تبریزی را در دورانی که به سبب ضعف جسمانی قادر به نوشتن نبود، زیر نظر او تحریر کرد (آشتیانی، منتخباتی...، 2/ 449، 450؛ کربن، 74-75؛ نیز نک‍ ‍: بخش آثار در همین مقاله). 2. قاضی سعید قمی (د 1107ق/1695م). وی به‌رغم اینکه فقط در حکمت مشاء شاگرد تبریزی بوده، اما به شدت تحت تأثیر اوست (افندی، 2/284؛ خوانساری، 4/10-11؛ آشتیانی، مقدمه بر الشواهد، 101) و در نوشته‌های خود آراء او را نقل کرده است (نک‍ ‍: قاضی سعید، 298- 299، 471). 3. امیر قوام‌الدین محمد رازی اصفهانی، که با تداوم بخشیدن به طریق تفکر تبریزی، نمایندۀ سنت فکری اوست (همایی، 18؛ نیز نک‍ : کربن، همانجا، که افکار او را یادآور دونس اسکوتس، فیلسوف متأله قرون وسطى دانسته است). 4. ملاعباس مولوی (زنده در 1101ق)، که در اصول الفواید خود به افکار تبریزی پرداخته است (آشتیانی، منتخباتی، 2/ 449؛ مشکوٰة، 35). 5. ملافریدون شیرازی، که مدفن وی در جوار قبر تبریزی است (نصرآبادی، 1/283). 6. محمدبن عبدالفتاح تنکابنی، معروف به سراب و ملامحمد تنکابنی (صفا، 5(1)/341).از دیگر شاگردان مشهور تبریزی، علی قلی بن قرچغای خان، محمدحسین قمی، ملاحسن لُنبانی، ملامحمد شفیع اصفهانی، میرمحمدیوسف طالقانی، لطفعلی بیگ، میرزا عبدالله و سیدمحمد توفیقی را نیز نام برده‌اند (برای اطلاع بیشتر، نک‍ : افندی، 2/283-284؛ نصرآبادی، 1/45، 270، 2/796؛ همایی، کربن، همانجاها؛ آشتیانی، مقدمه بر الشواهد، 92).

اسلاید 129: شأن تبریزیتبریزی به حسب مقام علمی‌اش نزد شاهان صفوی و درباریان مورد تکریم بود، چنان‌که، شاه عباس دوم (سل‍‍ 1052-1077ق) خانه‌ای در حومۀ اصفهان به او اهدا کرد و پسرش، شاه سلیمان اول نیز به مصاحبت او اشتیاق نشان می‌داد (نک‍ ‍: نصرآبادی، 1/223؛ شاملو، 2/ 48؛ قزوینی، 151-152؛ افندی، 2/283). حوزۀ درسی تبریزی تا اواخر عمر که به سبب ضعف و بیماری، تدریس را ترک گفت، در اصفهان برقرار بود. مدفن او در مقبرۀ بابا رکن‌الدین شیرازی در تخت پولاد اصفهان واقع شده است (نصرآبادی، 1/223، 283).

اسلاید 130: آثار1. الاصل الاصیل (یا الاصول الآصفیة)، به عربی در فلسفه (قزوینی، 152؛ آقابزرگ، 2/176-177؛ آشتیانی، همان، 1/ 219)، که آشتیانی گزیده‌ای از آن را به چاپ رسانده است (نک‍ ‍‍: همان، 1/244-270). 2. رسالۀ اثبات واجب، به فارسی در فلسفه و در موضوع اشتراک لفظی وجود، که با دو عنوان اشتراک الوجود و وجودالباری نیز معرفی شده است (آقابزرگ، 11/ 78- 79، 25/37). این اثر به کوشش عبدالله نورانی در مجلۀ نامۀ آستان قدس (مشهد، 1344ش، شم‍ 1)، و نیز به کوشش جلال‌الدین آشتیانی در منتخباتی از آثار حکمای الاهی ایران (1/220-243) چاپ شده است. آقا جمال خوانساری (ص 275-280) و میرزا محمد مشهدی (نک‍ : آقابزرگ، 25/40) و در میان متأخران، آشتیانی (نک‍ : همان، 1/221، 222، 231، مقدمه بر الشواهد، 91-92) این رساله را نقد کرده، یا بر آن ردیه نوشته‌اند. 3. کتاب فی الحکمة، به فارسی که قاضی سعید قمی آن را با عنوان البرهان القاطع و النور الساطع به عربی ترجمه کرده، و آن را رسالۀ نهم از مجموعۀ الاربعینیات خود قرار داده است (برای اطلاع بیشتر، نک‍ : مشکوٰة، 29؛ آقابزرگ، 1/436، 7/54-55). 4. 4. المعارف الالٰهیة (تهران، 1354ش)، که تقریرات محمدرفیع پیرزاده از درسهای اوست و عنوان آن را هم خود او پیشنهاد کرده است. بخشی از این اثر را آشتیانی انتشار داده است (نک‍ : منتخباتی، 2/451 بب‍ ؛ نیز آقابزرگ، 21/190-191).5. رساله در معاد[ که قزوینی (ص 151) محتوای آن را منطبق بر معارف شریعت دانسته است. کحاله این نوشته را با الاصل الاصیل یکی پنداشته است (4/153)، اما به نظر نورانی این رساله همان اثبات واجب است، زیرا تبریزی عنوان «اثبات واجب» را برآن ننهاده، و از آغاز تألیف، بدون نام بوده است (ص 47). 6. تفسیر آیةالکرسی (آقابزرگ، 23/ 169).

اسلاید 131: مشرب فکریحکیم مشایی و منتقد فلسفه اشراقیبه نظر آشتیانی (مقدمه بر الشواهد، 91، منتخباتی، 1/220)، مشرب فلسفی تبریزی مشائی است. طریق تفکر او با سنت اشراقی پیش از وی متفاوت بوده است، و نیز مخالف ملاصدرا در مبحث اصالت و اشتراک معنوی وجود به‌شمار می‌رود. اندیشه‌های او حوزۀ مستقلی را تشکیل داد که می‌توان از آن با عنوان «جریان» یا «مکتب» رجبعلی تبریزی یاد کرد (نک‍ : همایی، همانجا؛ آشتیانی، مقدمه بر شرح...، 64، منتخباتی، 1/231؛ کربن، همانجا؛ ابراهیمی دینانی، 3/ 82). منکر فلسفه ملاصدرا به عنوان یک فلسفة مستقلوی به رغم شهرت مکتب ملاصدرا در آن زمان، منکر فلسفه ملاصدرا به عنوان یک فلسفه مستقل است.سخت متأثر از معتزله بوده است. کربن اندیشۀ او را نزدیک به آراء مکتب شیخیه و حکمت اسماعیلیه و نیز پِرُکلُس ، فیلسوف نوافلاطونی دانسته است. دکتر ابراهیمی دینانی (3/442) برخلاف نظر کربن می‌گوید که معارف «مکتب تفکیک» در عهد اخیر و جریان اندیشۀ تبریزی و شاگردان او، خصوصاً قاضی سعید قمی، مشابهتهای انکارناپذیری با یکدیگر دارند.

اسلاید 132: آراء :اشتراک لفظی وجودرأی مشهور تبریزی، عقیدۀ او به اشتراک لفظی وجود است، به این معنا که واجب الوجود و ممکنات در اطلاق لفظ «وجود» بر آنها اشتراک لفظی دارند (تبریزی، «اثبات...»، 221-227، «الاصول...»، 257- 259). او در این عقیده به فارابی، مجریطی، شبستری و قونوی استناد می کند واز کلمات امامان شیعه به ویژه دو خطبه امام رضا(ع) از کتاب «التوحید» ابن بابویه استفاده می کند و آن را مستلزم شرک می داند.سخنانی که وی در بحث اشتراک لفظی وجود، از اثولوجیا و از صدرالدین قونیوی (د 673ق/1274م) و شیخ محمود شبستری (د 730ق/1330م) نقل کرده (نک‍ : «اثبات»، نیز «الاصول»، جم‍‌)، ناظر به آراء آنها نبوده است، زیرا آنان از قائلان به اشتراک معنوی وجودند. انکار اصالت وجود او قائل به اصالت ماهیت بوده، و ترکیب وجود و ماهیت را انضمامی می‌دانسته است. تبریزی را برخی متمایل به اصالت تسمیه دانسته‌اند (نصر، 365)، اما به نظر آشتیانی (همان، 1/ 249، 2/467- 469) سخن او در سنخیت میان علت و معلول، تصریح بر اصالت وجود می‌کند. انکار حرکت جوهریهمانند مشائین منکر آن است.انکار وجود ذهنی، انکارمَثَل نوریه، انکارعینیت ذات و صفات خداوند

اسلاید 133: شعرتخلص به «واحد»تبریزی شعر نیز می‌سرود و تخلص «واحد» داشت. چند رباعی از او در منابع نقل شده است (واله، 950؛ نصرآبادی، 1/223-224؛ هدایت، 400؛ آقابزرگ، 9/1247؛ صفا، 5(1)/342).

اسلاید 134: 4.ملا محمد باقر معروف به محقق سبزوارى (1017-1090)

اسلاید 135: 4.ملا محمد باقر معروف به محقق سبزوارى.هم حكيم است و هم از اعاظم فقها.شاگرد شيخ بهايى (30) و ميرفندرسكى (31) بوده است و بر الهيات شفا حاشيه متينى نوشته كه مورد استفاده است.صاحب روضات مى‏گويد:محقق خوانسارى(آقا حسين)و ملا محمد تنكابنى معروف به‏«سراب‏»از محضر درسش استفاده كرده‏اند.ولى ظاهرا محقق خوانسارى در منقول شاگرد او بوده نه معقول.وى در سال 1090 در گذشته است (32) .

اسلاید 136: زندگی نامهملا محمد باقر، فرزند ملا محمد مومن خراساني، مشهور به فاضل و محقق سبزواري از مشاهير علما، فقها و انديشمندان جامع قرن يازدهم هجري است. وي به سال 1017 ه‍ . ق در روستاي نامن سبزوار به دنيا آمد. روزگار جواني را در اصفهان گذراند و تحت تاثير مكتب اصفهان، در دو قلمرو فقه و فلسفه، به كمال رسيد. ايشان هفتم ربيع‌الاول 1090 ه‍ . ق در مشهد درگذشت و بنا به وصيتش در مدرسه ميرزا جعفر، كنار قبر شيخ محمد عاملي و ملا ميرزا شيرواني و فرزند شيخ دفن شد. فرزندان او مولانا محمد هادي و مولانا ميرزا جعفر، هر دو اهل علم بودند.

اسلاید 137: اساتید و شاگرداناساتیداو از بزرگان اصحاب مجلسي اول و شاگردان بلندپايه شيخ بهايي بود و در علوم نظري از تلاميذ ميرزا ابوالقاسم فندرسكي و قاضي معز است و از شيخ بهايي و سيد حسين بن حيدر علي اصفهاني و حسن قائني رضوي و ملا حسينعلي، فرزند ملاعبدالله شوشتري روايت مي‌كند. شاگردانملا حاج حسين نيشابوري مكي و ملا محمد يوسف دهخوارقاني تبريزي و خواهرزاده‌اش آقا جمالي خوانساري (متوفي 1125 ه‍ . ق) و مولانا محمد سعيد رودسري و سيد عبدالحسين حسيني خاتون‌آبادي، صاحب كتاب وقايع السنين و الاعلام، از شاگردان وي هستند و آقا حسين خوانساري (متوفي 1099 ه‍ . ق) از او اجازه دارد.

اسلاید 138: حیات سیاسیمحقق سبزواري چندين سال در اصفهان، منصب امامت جمعه و شيخ‌الاسلامي را از طرف شاه سليمان صفوي برعهده داشت و در مدرسه ملا عبدالله شوشتري تدريس مي‌كرد و با فيض كاشاني معاصر و هم‌فكر بود. شعبان سال 1068 ه‍ . ق شاه عباس طي فرماني كه در آن مقام علمي محقق را بسيار ستوده، از وزير، مستوفي‌السلطنه اصفهاني خواست تا همه ساله از بابت وجوهات و محصولات دارالسلطنه در وجه ايشان مقرر دارد. داشتن مناصب ديني و سياسي و افكار و انديشه‌هاي ويژه و نوگرايانه محقق، دشمنان فراواني را براي او رقم زد. شايد به همين دليل، محقق از اصفهان به مشهد هجرت كرد. او در سال 1083 ه‍ . ق مدرسه سميعيه، مشهور به مدرسه باقريه را از مال واقف آن با سعي مير عبدالحسين تجديد بنا نمود و در آن جا به تدريس مشغول گرديد و تعدادي كتاب و املاك به آن وقف كرد.

اسلاید 139: آثارحواشی بر «الاشارات» و «شفا» در حکمتآثار فقهی:ذخيرة المعاد فی شرح ارشاد الاذهان در فقه، چاپ سال 1269 و 1270 ه‍ . قاین کتاب شرح کتاب «ارشاد الاذهان» علامه حلی است. به خاطر این کتاب به صاحب «ذخیره» معروف است.«كفایة الاحكام» یا «كفایة الفقه» یا «كفایة المعتقد» یا «كفایة المقتصد»کتابی است فقهی که همه ابواب فقه را شامل می‌‌‌شود. رساله‏اى در «سمت القبله»؛ شرح «زبدة الاصول» شیخ بهائى؛ سه کتاب ذیل براى شاه عباس صفوى تألیف شده است؛ «رسالة الخلافیة»، در عبادات؛ «روضة الانوار عباسى»، در معرفت خدا و مواعظ و آداب سلوك رعایا و ملوك و «مفاتیح النجاة»، در ادعیه و اعمال سال و «جامع الزیارات عباسى»

اسلاید 140: سبزواری در حواشی خود بارها به نقل مطالب حسین خوانساری و ملاصدرا می پردازد و سپس به محاکمه و نقد دو نظریه می نشیند.تعلیقات او بر شفا، روان و مشتمل بر افکار قدما و متأخران، و حاکی از احاطه او بر مسائل فلسفه مشاء و عقاید تابعان شیخ الرئیس مثل دوانی، دشتکی و خفری است.

اسلاید 141: آقاحسین خوانساری (1016-1098)

اسلاید 142: آقاحسین خوانساری (د 1091)ـ بر شرح لمعه تعلیق داردـ بر شفا شرحی دارد.

اسلاید 143: 5.آقا حسين خوانسارى معروف به محقق خوانسارى.شوهر خواهر محقق سبزوارى و شاگرد او در منقول بوده است.در معقول شاگرد ميرفندرسكى بوده است (33) .حاشيه معروفى بر الهيات شفا دارد كه در دست است،و همچنين شرح اشارات خواجه و شرح تجريد قوشجى و محاكمات را حاشيه كرده است.وى در سال 1098 در گذشته است.

اسلاید 144: اساتید و شاگرداناساتید:علوم عقلى را نزد میرزا ابوالقاسم فندرسکى و غیر او، و نقلیات را در خدمت ملا محمد تقى مجلسى و غیره خوانده بود.از جمله شاگردان بزرگ و دانشمندان تلامیذ اوفرزندان محقق وى، آقا جمال‏الدین محمد و آقا رضى‏الدین محمد، میر محمد صالح خاتون آبادى داماد علامه مجلسى، مدقق شیروانى(ملامیرزا)صاحب حاشیه معالم، شیخ جعفر قاضى، سید نعمت‏اللّه جزائرى، ملا محمد بن عبدالفتاح تنکابنى معروف به سراب، ملا علیرضا شیرازى مشهور به تجلى.

اسلاید 145: حاشیه بر الهیات شفاحاشیه بر حاشیه محمد باقر سبزوارى-رحمت اللّه تعالى علیه-بر الهیات شفاءحاشیه بر شرح اشاراتحاشیه بر حاشیه قدیم فاضل دوانى بر شرح تجریدرساله مقدمه واجب، و رساله شبهه طفره، و رساله شبهه استلزام و غیره شرح دروس «مشارق الشموس فى شرح الدروس»مشتمل بر اغلب قواعد اصولى و ضوابط اجتهادىاین کتاب، مشتمل بر تمامى اخبار (فقهى)ائمه-صلوات اللّه علیهم-و اقوال فقهاى ما امامیه-رضوان اللّه علیهم-است؛به طورى که چیزى را فروگذار نکرده است.

اسلاید 146: 1-ترجمه قرآن مجید.2-ترجمه صحیفه سجادیه.3-شرح دروس شهید ثانى(مشهورترین تألیف او)4-حاشیه شرح اشارات خواجه نصیرالدین طوسى.5-حاشیه دیگرى بر شرح اشارات.6-حاشیه بر حاشیه قدیمه جلال‏الدین دوانى بر شرح تجرید ملاعلى قوشچى.7-حاشیه دیگرى بر حاشیه جلال‏الدین بر شرح مزبور.8-حاشیه بر الهیات شفاء ابن‏سینا.9-حاشیه دیگرى بر الهیات شفا.10-رساله در نفى وجب مقدمه واجب.11-حاشیه بر حاشیه جلال‏الدین دوانى بر تصدیقات شرح مطالع.12-رساله شبهه ایمان و کفر.13-رساله در تشکیک.14-رساله جبر و اختیار، و به نام دیگر حاشیه بر شرح مختصر الاصول قاضى عضدالدین ایجى.15-رساله شبهه طفره.16-رساله در شبهه استلزام.17-رساله تعلیقات و فوائد متفرقه.- به طورى که دیدیم عمده تألیفات و تراوشهاى فکرى این دانشمند بزرگ و آثارى که فهرست اسامى آنها مسطور شد، مباحث فلسفى و کلامى و منطق، یعنى علوم عقلى است و بیشتر هم حواشى بوده است.- این آثار گرانقدر بوده و در زمان خودش و مدت‏ها بعد از وى در حوزه علمى اصفهان متداول و مدار بحث و تدریس و تدرس بوده است.

اسلاید 147: فلسفهسبک فلسفی او همان روش مشاء میرفندرسکی است و از محقق دوانی، صدرالدین دشتکی، غیاث الحکما و فخرالدین سماکی مطالب زیادی نقل کرده است.در حواشی شفا از ملاصدرا به صورت «قیل یا قال بعض الحکما» نقل می کند ولی نام وی را به صراحت بیان نمی کند.

اسلاید 148: محمد بن علی رضا بن آقاجانیشرح نفیس بر «قبسات» میرداماد

اسلاید 149: شیخ حسین تنکابنی (1050)

اسلاید 150: آثارصنوف ناس در معادوحدت وجودتعلیقات بر «شفا»حاشیه بر حاشیه خفری بر «شرح تجرید»

اسلاید 151: طبقه بیست و چهارم1.محمد سعید بن محمد مفید قمى،معروف به‏«قاضى سعید»و ملقب به‏«حکیم کوچک‏». ‏1049 -‏1103 2.ملا محمد تنکابنى سراب. 1121 4.قوام الدین محمد رازى معروف به قوام الدین حکیم5.محمد رفیع پیرزاده. 6.على قلى‏خان فرزند قرچقاى‏خان خلجى قمى. 1020 -‏1097

اسلاید 152: طبقه بيست و چهارم 1.محمد سعيد بن محمد مفيد قمى،معروف به‏«قاضى سعيد»و ملقب به‏«حكيم كوچك‏».از شاگردان ملا محسن فيض و ملا عبد الرزاق لاهيجى و ملا رجبعلى تبريزى بوده است.شاگردى‏اش نزد ملا رجبعلى در اصفهان بوده و مطابق نقل صاحب روضات مانند استادش نزد شاه عباس محترم بوده است،ولى شاگردى‏اش نزد ملا عبد الرزاق در قم بوده و احتمالا نزد فيض نيز در قم تحصيل كرده است. صاحب روضات و صاحب ريحانة الادب نسبت‏به تاريخ وفات وى اظهار بى اطلاعى كرده‏اند ولى در حاشيه روضات از الذريعه نقل كرده كه تولد وى در سال‏1049 و وفاتش در سال‏1103 بوده است. 2.ملا محمد تنكابنى سراب.شاگرد ملا رجبعلى تبريزى (35) و محقق سبزوارى (36) بوده است. 3.جمال الدين خوانسارى معروف به آقا جمال خوانسارى.فرزند آقا حسين خوانسارى سابق الذكر،و شاگرد او و شاگرد دايى خود محقق سبزوارى بوده.وى بر طبيعيات شفا حاشيه زده كه با چاپ سنگى چاپ شده و البته مختصر است و همچنين شرح اشارات را نيز حاشيه كرده است.مردى محقق و جامع المعقول و المنقول بوده و در سال 1121 در گذشته است (37) . 4.قوام الدين محمد رازى معروف به قوام الدين حكيم.آقاى همايى در مقدمه شرح مشاعر ملا جعفر لنگرودى مى‏گويد: وى شاگرد ملا رجبعلى تبريزى و استاد شيخ عنايت الله گيلانى بوده است.آقاى سيد جلال الدين آشتيانى در جلد دوم منتخباتى از آثار حكماى ايران از عصر ميرداماد و ميرفندرسكى تا عصر حاضر آثارى از اين مرد چاپ و منتشر كرده و خود او را معرفى كرده‏اند. 5.محمد رفيع پيرزاده.اين شخص نيز از شاگردان ملا رجبعلى تبريزى و با يك واسطه شاگرد مير فندرسكى است.بعضى از آثار او در جلد دوم منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران چاپ شده است (38) . 6.على قلى‏خان فرزند قرچقاى‏خان خلجى قمى.وى شاگرد آقا حسين خوانسارى و ملا شمساى گيلانى و ملا رجبعلى تبريزى بوده است.در كتاب تربت پاكان تاليف آقاى مدرسى طباطبايى(صفحات 235-240)رساله‏هاى فلسفى بسيارى از او نام برده است.على قلى‏خان در سال 1020 متولد شده و در سال‏1097 حيات داشته است.مدرسه‏خان قم از آثار فرزند دانشمند اين مرد مهدى قلى‏خان است.

اسلاید 153: نکتهعمده این افراد به جریان فرعی مکتب اصفهان و ملارجبعلی تبریزی متعلق هستند غیر از جمال الدین خوانساری

اسلاید 154: دو جریان متفاوت فکری در حوزۀ فلسفی اصفهانغلامحسین ابراهیمی دینانی، ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام، ج 2، ص 320

اسلاید 155: دو جریان متفاوت فکری در حوزۀ فلسفی اصفهانغلامحسین ابراهیمی دینانی، ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام، ج 2، ص 320

اسلاید 156: حوزۀ فلسفی اصفهان مشتمل بر دو جریان عمدۀ فکری است که در رأس یکی از این دو جریان شیخ رجبعلی تبریزی و پیروان او قرار گرفته اند. البته جریان مهم و نیرومند دیگری که از این حوزۀ فلسفی ناشی می شود همان چیزی است که حکمت متعالیۀ صدرالمتألهین را تشکیل می دهد.

اسلاید 157: جریان فرعی مکتب اصفهانویژگی های فکری جریان فرعی مکتب فلسفی اصفهان / فتحعلی اکبری - علیرضا محمدی بارچانی مجله نورالصادق، 10ماهنامه حکمت و معرفت

اسلاید 158: بسياري «مكتب اصفهان» را صرفاً حكمت متعاليه ملاصدرا مي‌دانند در حالي كه در اين مكتب شاهد دو جريان اصلي و فرعي هستيم كه جريان اصلي همان حكمت متعاليه ملاصدرا است اما در همان زمان ملاصدرا در اصفهان شاهد ظهور جريان ديگري به سردمداري حكيم رجبعلي تبريزي و شاگردانش از جمله قاضي سعيد قمي، حكيم علي قلي بن قرچغاي خان، محمد رفيع پيرزاده، قوام‌الدين رازي، عباس مولوي، ملا محمــد تنكابنـي، محمد حسن قمي و نيز ملاّ شمساي گيلاني هستيم كه نه تنها افكارشان متأثر از ملاصدرا نيست بلكه كاملاً در برابر وي موضع‌گيري كرده‌اند.

اسلاید 159: «حكيم رجبعلي تبريزي» و شاگردانشحكيم كوچك قاضي سعيد قمي متوفي به سال 1103، حكيم علي قلي بن قرچغاي خان مولف «احياي حكمت»، محمد حسن قمي، ملا محمد تنكابني، محمد رفيع پيرزاده، قوام‌الدين رازي، عباس مولوي مصنف «اصول الفوائد» و نيز ملا شمساي گيلاني شاگرد ميرداماد و هم‌درس ملاصدرا نام برد.

اسلاید 160:  ويژگي‌هاي اساسي جريان فرعي يعني قول به اصالت ماهيت، اشتراك لفظي وجود، رويكرد تنزيهي و سلبي درباره صفات خداوند، مخالفت با اعيان ثابته

اسلاید 161: اشتراكات فکری دو جريان مكتب اصفهان:1ـ اعتقاد به جايگاه رفيع حكمت و فلسفه در رستگاري انسان:2ـ توجه و رجوع به متون ديني اعم از قرآن و حديث:3ـ اعتقاد به جمع حكمت (فلسفه) با شريعت «دين»:4- استادي و تسلط كامل و توأم در علوم معقول و علوم منقول.

اسلاید 162: مهم‌ترين ويژگي‌هاي فكري جريان فرعي مكتب اصفهان:1ـ قول به «اصالت ماهيت» در برابر «اصالت وجود» ملاصدرا:2ـ قول به اشتراك لفظي وجود در برابر اشتراك معنوي وجود ملاصدرا:3ـ رويكرد تنزيهي به جاي رويكرد تشبيه يا تعادل بين تنزيه و تشبيه درباره صفات خداوند:ويژگي‌هاي ديگر جريان فرعي «مكتب اصفهان»: نفي اعيان ثابته اشاره كرد در حالي كه هم در عرفان اسلامي و هم در حكمت متعاليه ملاصدرا اعيان ثابته جايگاه ويژه‌اي دارند (ابراهیمی دینانی، 1385، 358ـ357). در اين جريان هم‌چنين شاهد مخالفت قاضي سعيد قمي با قول حكما در باب اين كه علم نفس به اشياء خارجي از طريق حصول صور مرتسمه در نفس انسان صورت مي‌گيرد (علم حصولي) و نيز مخالفت با قول به علم حضوري هستيم چرا كه به زعم وي «علم، وقوع بصر عقل است بر طبايع اشياء خارجيه و حاضر بودن اشياء براي انسان به معني ظاهر بودن آن‌ها است براي نفس عاقله» (همان، 353).

اسلاید 163: رويكرد تنزيهي جريان فرعي «مكتب اصفهان» همان طور كه براي اولين بار هانري كربن در «فلسفه ايراني و فلسفه تطبيقي» بدان اشاره كرده است داراي مشابهت و قابل تطابق با تفسير پروكلوس از وجود نزد افلاطون مي‌باشد.

اسلاید 164: این دو جریان در فقهدکتر دینانی این جریان را به نحوی در امتداد اخباری گری دانسته و به علامه مجلسی می رساندمحمد باقر بن محمد باقر المجلسی الثانی (1037-1110/ 1628- 1698)در هر حال شهر اصفهان اگر از یک سو مرکز سیطره و اعمال نفوذ اخباریان و محدثان بود از سوی دیگر جایگاه یک حوزۀ بزرگ فلسفی نیز محسوب می گشت. این حوزۀ نیرومند فلسفی همان حوزه ای است که به دست توانمند میرداماد و صدرالمتألهین شکل گرفتدکتردینانی، ماجرای...، 2/ 381البته اگر بخواهیم فقها را هم وارد کنیم این دوجریان را باید به صورت ذیل بیان کنیم:جریان اخباری گری: علامه مجلسی (1110)جریان عقل گرایی و اجتهاد گرایی و اصول گرایی: فاضل هندی (1173) و آقا جمال خوانساری (1121)

اسلاید 165: اخباری گری در مقابل فلسفهاخباری گری در این مخالفت همانند اشاعره است.و البته تحت تأثیر آنهاملامحسن فیض اخباری گرا است اما استثناست.3/ 366اخباری گری در فروع و تقابل با اصولیین وقتی در اصول عقاید وارد می شود خیلی خطرناک است

اسلاید 166: شیخ احمد احسائی و سبک اخباری گری اوتفکر و اسلوب اندیشه او به علمای اخباری مسلک بسیار شبیه است.البه در برخی موارد برخلاف آنها موضع گرفته است مانند کتب اربعۀ شیعه را قطعی الصدور نمی داندجواز تقلید غیر اعلمدر باب حجیت اجماع و شهرت نظر مساعد ابراز داشتهاما این در فروع است و در اصول اخباری گراست

اسلاید 167: احسائی و نقد ملاصدرااحسائی در نقش فخرالدین رازی شرحی بر العرشیه می نویسد و آن را نقد می کندقول به سنخیت میان خالق و مخلوق کفر وزندقه استقاعدۀ بسیط الحقیقه کل الاشیاء را کفر دانستهقاعدۀ معطی الشیء لا یکون فاقدا له فی ذاته و لا فی ملکه را کفر دانستهآنها را خلاف روایات می داند

اسلاید 168: دو فهم از روایاتفهم ظاهری و عرفی مردمفهم عمیق بر پایه موازین عقلی و منطقی و مکاشفات باطنی

اسلاید 169: قاضی سعید قمی (1049-1103)

اسلاید 170: 1.محمد سعيد بن محمد مفيد قمى،معروف به‏«قاضى سعيد»و ملقب به‏«حكيم كوچك‏».از شاگردان ملا محسن فيض و ملا عبد الرزاق لاهيجى و ملا رجبعلى تبريزى بوده است.شاگردى‏اش نزد ملا رجبعلى در اصفهان بوده و مطابق نقل صاحب روضات مانند استادش نزد شاه عباس محترم بوده است،ولى شاگردى‏اش نزد ملا عبد الرزاق در قم بوده و احتمالا نزد فيض نيز در قم تحصيل كرده است. صاحب روضات و صاحب ريحانة الادب نسبت‏به تاريخ وفات وى اظهار بى اطلاعى كرده‏اند ولى در حاشيه روضات از الذريعه نقل كرده كه تولد وى در سال‏1049 و وفاتش در سال‏1103 بوده است.

اسلاید 171: محمد سعید بن محمد بن مفید قمیمعروف به قاضی سعید قمی و حکیم کوچکتصوف، عرفان، حکمت مشاءو اشراق، طب، فقه، حدیث، رجال و تفسیرعهده دار منصب قضای قم

اسلاید 172: به نوشته تراجم علما وی صاحب کشف و کرامات و عجائبی مخصوص به خود بوده، که از طريق صفا و خلوص در عبادت مشغول حديث «عبدی اطعنی حتی اجعلک مثلی» گرديد.

اسلاید 173: توجه بیشتر به عرفان تا فلسفهدر عرفان بیشتر از فلسفه تبحر داشته استبیشتر شروح او بر احادیث و اخبار، بر عرفان مبتنی است.شرح بر کتاب «التوحید» صدوق

اسلاید 174: آثارشرح بر کتاب توحید شیخ صدوقتوحید، کتابی است که شیخ صدوق محمدبن علی بن الحسین بن بابویه القمی، احادیث توحید و آن چه وابسته به بحث توحید است از جمله، صفات، اسما و افعال خدا را در آن در ضمن 67 باب جمع کرده است . کلید بهشت، فارسیگفته شده است متعلق به ملارجبعلی تبریزی استاسرارالصنایع، فارسیرساله الانوار القدسیه فی تحقیق الهیولی و الصورة والنفسرساله المقصد الاسنی فی تحقیق ماهیة الحرکة و وجودهاالاربعون حدیثا، شرح چهل حدیثالاربعينات لکشف انوار القدسیات کتاب اخير به تنهائی شامل چهل رساله در چهل باب نگارش شده و حاوی معارف و علوم مختلف است. فوائدالرضویه

اسلاید 175: کلید بهشتاین کتاب با عنوان قاضی سعید قمی چاپ شده است اما آقای یوسفی ثانی در نشرمیراث کتاب مکتوب به نقل از مرحوم حاج سيد عبدالغني اردبيلي آن را از ملارجبعلی تبریزی می داند.

اسلاید 176: اسرار الصلوةحقيقت صلوةروح صلوةحاشيه بر شرح اشاراتحاشيه بر کتاب ارسطوشرح حديث بساطشرح حديث غمام

اسلاید 177: اساتیددر علوم عقلی:فیض کاشانیملارجبعلی تبریزیفیاض لاهیجیدر عرفانیات:متأثر از فیضدر حکمت مشاء:متأثر از ملارجبعلی تبریزیبه طور کلی تاثیرپذیری او از ملارجبعلی تبریزی بیشتر از فیض و فیاض بوده است.

اسلاید 178: عقاید و آراءبه تبع استادش ملا رجبعلی در برخی موارد برخلاف نظر ملاصدرا نظر داده است.

اسلاید 179: اشتراک لفظی وجودرد اشتراک معنوی وجودمباینت میان خالق و مخلوق: میان وجود خداوند و سایر موجودات عالم امکان، هیچ گونه سنخیت و مناسبتی نیست.اشتراک لفظی وجود مضمون بسیاری از روایات است.اشکال: پس چگونه می توان خدا را شناخت؟

اسلاید 180: شناخت خدا و نظریه تنزیهقاضی سعید در شرح حدیث دهم از کتاب شرح اربعین می گوید که معرفت به خد «معرفة بالمقایسه» است. یعنی اینکه انسان به مبدأ جهان یقین داشته باشد و به اوامر ونواهی او ملتزم گردد.شهادت به «شهادت به اقرار» است یعنی جز نوعی اقرار به وحدانیت او چیز دیگری نیست یعنی «شهادت معرفت» نیست.خداوند سبحان موضوع حکم یا مسئله یا علم قرار نمی گیرد چون محمول آنها از عوارض ذاتیه به شمار می آید در حالی که بدون تردید خداوند از داشتن عرض ذاتی منزه و مبرا است.علم خداشناسی نداریم و شناختن خداوند و صفات او امکان ندارد انسان تنها به خدا و وحدانیت او و صفات او اقرار می کند نه اینکه معرفت بیابد.نظریه تنزیه محض

اسلاید 181: نظریه صفاتصفات معلول ذات خدا هستند نه عین آنبلکه حتی موصوف بودن خداوند به صفات امری غیر معقول استاستناد به آیات و روایات

اسلاید 182: انکار حرکت جوهری در موارد متعدد از آثار خود از جمله «تعلیقات بر اثولوجیا»همان اشکالات استادش ملارجبعلی تبریزی را وارد می کنددر برخی موارد تحت تأثیر فیض کاشانی نقیض بالا را می گویددر این موارد تناقض دیده می شود.

اسلاید 183: اصالت ماهیتبدان که هرگاه ملاحظۀ این دوامر (یعنی وجود و ماهیت کنیم) آن امری را که در لغت فارسی و عربی تعبیر از آن به چیز و ماهیت کرده اند به اصلیت اولی می یابیم از آن دیگر، چرا که همه کس می گویند که فلان چیز هست و فلان چیز نیست و این قول را که متضمن اصلیت ماهیت و فرعیت وجود است جمیع عقلا معقول می دانندکلیدبهشت نقل از ماجرای فکرفلسفی3/ 347

اسلاید 184: انکار اعیان ثابتهفعل خداوند ابداع و خلق است و این ابداع و خلق مسبوق به عین ثابت و صورت علمی نیستفعل خدا ابداع است و اعیان ثابته نمی تواند منشاء فعل خدا باشدتمسک به حدیث«ان الله تعالی ابتدع ما خلق علی غیر مثال سبق»

اسلاید 185: کوشش برای جمع میان فلسفه و شریعتدر دو کتاب شرح توحید صدوق و شرح اربعین هم به اخبار و روایات می پردازد و هم به مسائل عقلی و فلسفیدر کتاب کلید بهشت : طرح مسائل فلسفی

اسلاید 186: ابتکاراتعقل به عنوان صادر اول، همۀ اشیاء استاثبات به طریق لمیابطال تسلسل بدون شرط اجتماع در وجود و ترتبعلم نفس به اشیاءمردود دانستن قول به علم حصولی و نیز علم حضوری مصطلح علم وقوع بصر عقل است بر طبایع اشیاء خارجیه و حاضر بودن اشیاء برای انسان به معنی ظاهر بودن آنهاست برای نفس عاقلهحضور اشیاء نزد نفس شبیه است به حضور معلول نزد علتنقد: روشن نیستلازمه این تشبیه آن است که برای نفس، نوعی خلاقیت قائل بود اما چگونه؟

اسلاید 187: ابتکارات توضیح داده نشده:علم از صفات عقل، مشیت از صفات نفس و اراده از صفات طبیعت کلیه ای است که تدبیر امور به عهدۀ آن است

اسلاید 188: ابتکار در بیان حقیقت جسم و معادعرش الهی «جسم مرسل» است و جسم امری معقول است که جز اندکی درک نکرده اند.اجسام در این عالم حقیقت ملکوتی دارند و عرش الهی «ملکوت عالم اجسام» استبعد مجرد افلاطوننکته مهم:«صادر اول که «نفس الرحمن» نامیده می شود جوهر مرسل ورهایی است که به فیض مقدس همه صورتهای مجرد و مادی را می پذیرد و نخستین صورت پذیرفته شده حقیقت محمدیه است که عقل اول نامیده می شود.»این جوهر: مکانِ مکان ها؛ بعد مطلق

اسلاید 189: قول به زمان مجردزمان:کثیفزمان موجودات مادیلطیفمدت حرکت موجودات روحانیالطفزمان ارواح عالیه و انوار قدسیهمانند زمان و دهر و سرمد حکماتمسک به حدیث نبوی «لکل مثل مثال»

اسلاید 190: آخرتبا ظهور عالم بالاتر عالم پایین تر پایان می پذیردبا پایان یافتن دنیای هرکسی آخرت او آغاز می گرددالتفات به غیرحق جهنم است و بهشت نظر به حق استاگر انسان به حسب باطن مؤمن باشد برای پیدایش آتش در باطن او جایگاهی نخواهد بودقول به ترقیات غیر متناهی در آخرتبهشت معقول و محسوس

اسلاید 191: 2.ملا محمد تنكابنى سراب.شاگرد ملا رجبعلى تبريزى (35) و محقق سبزوارى (36) بوده است.

اسلاید 192: محمد مؤمن حسینی تنکابنی دیلمیحکیم مؤمنپزشک و دارو شناسشاگرد ملارجبعلی تبریزی و محقق سبزواریکتاب:تحفةالمؤمنین

اسلاید 193: 3.جمال الدين خوانسارى معروف به آقا جمال خوانسارى. (1121 یا 1125)

اسلاید 194: فرزند آقا حسين خوانسارى سابق الذكر،و شاگرد او و شاگرد دايى خود محقق سبزوارى بوده.وى بر طبيعيات شفا حاشيه زده كه با چاپ سنگى چاپ شده و البته مختصر است و همچنين شرح اشارات را نيز حاشيه كرده است.مردى محقق و جامع المعقول و المنقول بوده و در سال 1121 در گذشته است (37) .

اسلاید 195: 4.قوام الدين محمد رازى معروف به قوام الدين حكيم.آقاى همايى در مقدمه شرح مشاعر ملا جعفر لنگرودى مى‏گويد: وى شاگرد ملا رجبعلى تبريزى و استاد شيخ عنايت الله گيلانى بوده است.آقاى سيد جلال الدين آشتيانى در جلد دوم منتخباتى از آثار حكماى ايران از عصر ميرداماد و ميرفندرسكى تا عصر حاضر آثارى از اين مرد چاپ و منتشر كرده و خود او را معرفى كرده‏اند.

اسلاید 196: شاگرد ملا رجبعلی تبریزیمشائی سبک رجبعلی

اسلاید 197: اصول آصفیهاحتمالا همان اصول آصفیه ملارجبعلی است که توسط ایشان گردآوری شده استرساله در معاد، نفس و ملکات نفسانیرساله فارسی د راشتراک لفظی وجودرساله فارسی د راثبات واجب

اسلاید 198: 5.محمد رفيع پيرزاده.اين شخص نيز از شاگردان ملا رجبعلى تبريزى و با يك واسطه شاگرد مير فندرسكى است.بعضى از آثار او در جلد دوم منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران چاپ شده است (38) .

اسلاید 199: استاد شفا و اشاراتتوجه به قدمای قبل از اسلامنقل از اثولوجیاشاگرد و ملازم ملارجبعلیتقریر دروس ملارجبعلی به نام «المعارف الالهیه»

اسلاید 200: 6.على قلى‏خان فرزند قرچقاى‏خان خلجى قمى. (1020- 1097)

اسلاید 201: وى شاگرد آقا حسين خوانسارى و ملا شمساى گيلانى و ملا رجبعلى تبريزى بوده است.در كتاب تربت پاكان تاليف آقاى مدرسى طباطبايى(صفحات 235-240) رساله‏هاى فلسفى بسيارى از او نام برده است.على قلى‏خان در سال 1020 متولد شده و در سال‏1097 حيات داشته است.مدرسه‏خان قم از آثار فرزند دانشمند اين مرد مهدى قلى‏خان است.

اسلاید 202: ماجرای فکرفلسفی، 2/ 332در سطح گسترده ای افکار و عقاید شیخ رجبعلی تبریزی را ضمن آثار و تألیفات متعدد خود بیان داشته است.کتاب «احیای حکمت»زندگی بالنسبه مرفّه این خان حکیم باعث شده بود تا هم به همۀ منابع دسترسی یابد و تهیه کند وهم با فراغت بال به تألیف بپردازدلذا نسبت به دیگر پیروان رجبعلی آثار مکتوب بیشتری دارد.

اسلاید 203: طبقه بیست و پنجم1.ملا محمد صادق اردستانى. 1134 2.شیخ عنایت الله گیلانى. 3.میر سید حسن طالقانى.

اسلاید 204: طبقه بيست و پنجم 1.ملا محمد صادق اردستانى.از احوال او اطلاع درستى نداريم،همين قدر مى‏دانيم مردى حكيم و زاهد و مرتاض بوده و مورد بى مهرى و تكفير برخى معاصرين قرار گرفته و تبعيد شده و در سال 1134 درگذشته است (39) . طبق گفته آقاى همايى و آقاى آشتيانى،از ملا محمد صادق رساله‏اى باقى مانده به نام حكمت صادقيه درباره نفس و قواى مادى و معنوى آن (40) . 2.شيخ عنايت الله گيلانى.اين مرد مدرس فلسفه مشاء و از تلاميذ مير قوام حكيم است. 3.مير سيد حسن طالقانى.اين مرد مدرس شرح فصوص محيى الدين و كتب شيخ اشراق بوده است (41) .

اسلاید 205: 1.ملا محمد صادق اردستانى. (1134)

اسلاید 206: از احوال او اطلاع درستى نداريم،همين قدر مى‏دانيم مردى حكيم و زاهد و مرتاض بوده و مورد بى مهرى و تكفير برخى معاصرين قرار گرفته و تبعيد شده و در سال 1134 درگذشته است (39) . طبق گفته آقاى همايى و آقاى آشتيانى،از ملا محمد صادق رساله‏اى باقى مانده به نام حكمت صادقيه درباره نفس و قواى مادى و معنوى آن (40) . این کتاب را شاگردش ملاحمزه گیلانی از تقریرات استاد جمع آوری می کند.

اسلاید 207: 2.شيخ عنايت الله گيلانى.

اسلاید 208: مطهری: اين مرد مدرس فلسفه مشاء و از تلاميذ مير قوام حكيم است. کوهستانی: مدرس فلسفه اشراق و شرح فصوصحاشیه بر شفا

اسلاید 209: 3.مير سيد حسن طالقانى.اين مرد مدرس شرح فصوص محيى الدين و كتب شيخ اشراق بوده است (41) .

اسلاید 210: طبقه بیست و ششم 1.ملا اسماعیل خواجویى. ‏1173 2.میرزا محمد تقى الماسى. 3.ملا حمزه گیلانى. 1134 4.ملا عبد الله حکیم.

اسلاید 211: طبقه بيست و ششم 1.ملا اسماعيل خواجويى.از مشاهير حكماى قرون اخيره است.اصلا مازندرانى است.صاحب روضات از اين مرد تجليل فراوان مى‏كند،او را به علم و جامعيت معقول و منقول و تقوا و معنويت و متانت و وقار سخت مى‏ستايد.مى‏گويد نادرشاه كه نسبت‏به احدى تواضع نداشت،در برابر اين مرد فروتنى مى‏كرد.زمان اين مرد مقارن است‏با فتنه افغان.حكيم خواجويى در برخى نوشته‏هايش از آن فتنه ناله‏ها سرداده است.صاحب روضات مى‏گويد به هيچ وجه معلوم نيست كه اساتيد او چه كسانى بوده‏اند.فلسفه بعد از فتنه افغان به وسيله اين مرد بزرگ ادامه يافته.شاگردان مبرزى در حوزه درسش پرورش يافته‏اند از قبيل آقا محمد بيد آبادى،ملا مهدى نراقى،ميرزا ابو القاسم مدرس اصفهانى،ملا محراب حكيم گيلانى.وى در سال‏1173 درگذشته است (42) . 2.ميرزا محمد تقى الماسى.روضات از او به عنوان نواده مرحوم مجلسى ياد مى‏كند.پدرش نواده مجلسى اول بوده است و از كسانى است كه در بقعه مرحوم مجلسى در اصفهان مدفون است (43) و هم تصريح مى‏كند كه استاد آقا محمد بيد آبادى بوده است (44) . آقاى همايى در مقدمه شرح مشاعر دو نفر ديگر از معاصران ملا اسماعيل خواجويى را نام مى‏برند: 3.ملا حمزه گيلانى.شاگرد ملا محمد صادق اردستانى بوده و در سال 1134 در گذشته است. 4.ملا عبد الله حكيم.او نيز مانند خواجويى و الماسى از اساتيد آقا محمد بيد آبادى به شمار مى‏رود (45) .

اسلاید 212: فاضل هندی (1062- 1173)

اسلاید 213: در طبقه 26 است البته آقای مطهری از ایشان نام نبرده‌اند.

اسلاید 214: مقدمه حکمت خاقانیه ابراهیمی دینانی، ماجرای فکر فلسفی، ج2، ص 381 به بعدفقیه فیلسوفشاگرد علامه مجلسیدر اوایل جوانی همراه با پدرش چندی به هند رفت و هنگامی که بازگشت به فاضل هندی شهرت یافت.

اسلاید 215: او نسبت به آثار ابن سینا به خصوص کتاب شفا تسلط کامل داشته است. کتاب مهم تلخیص الشفای او که تحت عنوان «عون اخوان‌الصفا علی فهم کتاب الشفا» به رشته تحریر درآمده به خوبی نشان می‌دهد که این عالم بزرگ سالها به تدریس حکمت مشایی اشتغال داشته‌است.

اسلاید 216: آثارمهمترین اثر:کتابی فقهی که مورد استفاده تمام فقها در سه قرن اخیر بوده استکشف اللثام

اسلاید 217: آثارعون اخوان‌الصفا علی فهم کتاب الشفاحواشی بر شرح مواقفحواشی بر شرح هدایه میبدیرساله در قضا و قدرحکمت خاقانیهفلسفی-کلامی، به نام پادشاه هند محمد اورنگ‌زیب بهادر عالمگیرسه بخش منطقی، طبیعی و الهیرساله فارسی «بینش غرض آفرینش»به نام شاه سلطان حسین صفویسه اصل اساسی توحید، نبوت و امامترساله «چهار آئینه»

اسلاید 218: آراء حکمت خاقانیه و ابتکارات منطقیبیان اقسام هفتاد و یک‌گانۀ مفهومبیان هزاروسیصد قسم قضایای حملیهبیان چهارهزاروسی‌ودو قسم قضایای شرطیهبررسی لزوم دور در باب حدّتام

اسلاید 219: آراء 2 حکت خاقانیهارجحیت قول اشراق در باب حقیقت جسمحمایت از قول حکما و مردوددانستن قول متکلماندر باب جزء لایتجزیمکان و امتناع خلأموجود دانستن حرکت قطعیه دون حرکت توسطیهممتنع دانستن اعادۀمعدوممعتبردانستن قاعدۀ الواحداثبات بسیط بودن نفس ناطقه از طریق ادراک بسائط

اسلاید 220: آراء3 رساله فارسی «بینش غرض آفرینش»غرض از خلقت: معرفت و شناخت و اشاره به حدیث کنز مخفیغالب در این رساله به شیوۀ متکلمان سخن گفته استدرباب حدوث عالم قائل به حدوث عالم است اما ملاک احتیاج معلول به علت: امکان همراه با حدوث

اسلاید 221: آراء 4 رساله «چهار آئینه» قول به سده‌گرایی و احیای دین اسلام در قرن دوازدهم توسط خود وی

اسلاید 222: آراء5 آراء مورد نقدمردود دانستن استدلال حکما در باب امتناع تصور حقیقت وجود در ذذهن به واسطه استلزام به اجتماع مثلینمردوددانستن استدلال بر بدیهی بودن وجود از طریق بدیهی بودن وجود خاص شخصجایزدانستن تعدد و تمایز در اعدام

اسلاید 223: 1.ملا اسماعيل خواجويى. (1173)

اسلاید 224: 1.ملا اسماعيل خواجويى.از مشاهير حكماى قرون اخيره است.اصلا مازندرانى است.صاحب روضات از اين مرد تجليل فراوان مى‏كند،او را به علم و جامعيت معقول و منقول و تقوا و معنويت و متانت و وقار سخت مى‏ستايد.مى‏گويد نادرشاه كه نسبت‏به احدى تواضع نداشت، در برابر اين مرد فروتنى مى‏كرد.زمان اين مرد مقارن است‏با فتنه افغان.حكيم خواجويى در برخى نوشته‏هايش از آن فتنه ناله‏ها سرداده است.صاحب روضات مى‏گويد به هيچ وجه معلوم نيست كه اساتيد او چه كسانى بوده‏اند.فلسفه بعد از فتنه افغان به وسيله اين مرد بزرگ ادامه يافته.شاگردان مبرزى در حوزه درسش پرورش يافته‏اند از قبيل آقا محمد بيد آبادى،ملا مهدى نراقى،ميرزا ابو القاسم مدرس اصفهانى،ملا محراب حكيم گيلانى.وى در سال‏1173 درگذشته است (42) .

اسلاید 225: ملا اسماعیل خواجوییپسر محمد حسین بن محمد رضا بن علاءالدین محمد مازندرانیجامع معقول و منقول و متخصص در فقه، اصول، کلام، حدیث، و تفسیر، و از زهاد زمان خویش بود.

اسلاید 226: استادان: فاضل هندیملامحمدصادق اردستانیملاحمزه گیلانیملانعیمای طالقانی

اسلاید 227: شاگردان: ملامحمد مهدی نراقیملامحراب گیلانیمیرزابوالقاسم مدرس خاتون آبادیمحمد بیدآبادی

اسلاید 228: تألیفات:مفتاح الفلاح، در شرح دعای صباحرساله حدوث دهری در مقام جواب از اشکالات خوانساری به میردامادرساله ثمره الفؤاد فی نبذة من مسائل المعاداربعینالامامهبشارات الشیعهالجبر و التفویضرساله در رد بر صوفیهشرح نهج‌البلاغه

اسلاید 229: 2.ميرزا محمد تقى الماسى. (1159)

اسلاید 230: روضات از او به عنوان نواده مرحوم مجلسى ياد مى‏كند.پدرش نواده مجلسى اول بوده است و از كسانى است كه در بقعه مرحوم مجلسى در اصفهان مدفون است (43) و هم تصريح مى‏كند كه استاد آقا محمد بيد آبادى بوده است (44) .

اسلاید 231: 3.ملا حمزه گيلانى. (1134)

اسلاید 232: شاگرد ملا محمد صادق اردستانى بوده و در سال 1134 در گذشته است. «حکمت صادقیه» تقریرات درس استاد ش به قلم ایشان است.رساله تشکیک در وجودحواشی بر شفا

اسلاید 233: 4.ملا عبد الله حكيم.او نيز مانند خواجويى و الماسى از اساتيد آقا محمد بيد آبادى به شمار مى‏رود (45) .

15,900 تومان

خرید پاورپوینت توسط کلیه کارت‌های شتاب امکان‌پذیر است و بلافاصله پس از خرید، لینک دانلود پاورپوینت در اختیار شما قرار خواهد گرفت.

در صورت عدم رضایت سفارش برگشت و وجه به حساب شما برگشت داده خواهد شد.

در صورت نیاز با شماره 09353405883 در واتساپ، ایتا و روبیکا تماس بگیرید.

افزودن به سبد خرید