روانشناسی و روانپزشکی

تکنینک های شناختی کامل

صفحه 1:
تکنیک های شناختی میلاد عالمی 1397

صفحه 2:
تکنیک شماره ۱ رویداد ها به خودی خود احساسات مارا تعیین نمیکنند بلکه آنچه اهمیت دارد معنایی است که ما به این رویداد ها میدهیم. میلاد عالمی 1397 @

صفحه 3:
© ۱6 نقطه ثقل مدل شناخت درمانی این نکته است: که ذهن انسان پذیرنده منفعل تاثیرات واحساسات بیولوژیک ومحیطی نیست . بلکه افراد فعالانه در شکت دهی به واقعیت مشارکت دارند. ميلاد عالمن 1307 ©

صفحه 4:
© © براى درك ياسخ هيجانى يك فرد به يك رويدادخاص؛بايدمعنايى راكه اوبه رویدادهای زندگی اش می دهد بدانیم یعنی تصورذهنى فردازواقعيت. برای مثال: فردی که شریک زندگی اش او راترک کرده معتقداست که نمی تواند شاد باشدیا بهتنهلیی از عهده زندگی اش برایدلذاافسرده میگردد؛فرددیگری که شریک زندگی اش اوراترک کرده :احساس آسودگی میکندزیرا ارتباط قبلی خود را خفقان می دانست ؛ فرد سوم احساس گناه میکند؛چون باور دارد رفتار بدش موجب شده تا ذشریک زندگی اش او را ترک کندیک اتفاق مشلبه برای لین افراد رخ داده است ؛ اماعکس العمت هیجلنی مشلبه نمی بینیم؛زیرا هییک ازلین عکس العملها تحت تاثیر دیدگاه فرد درباره ان رویدادقرارداردپس اگر بخواهيم احساسمان را درباره یک رویداد تغیردهیم؛باید روش تفکرمان را درباره ان عوض کنیم. 5 2397 alle ae ‏ا‎

صفحه 5:
© © تکنیک شماره ۲ پردازش اطلاعات در مواجهه با تجارب هیجانی ناراحت کننده.مختل ميشود. شناخت درملنی بر مدل پردازش اطلاعات استوار است که میگویند:(هنگام مواجهه با ناراحتی های روانشناختیءنحوه تفکر فرد انعطاف ناپذیر میشود.قضاوت او بیش از حد تعمیم یافته و مطلق میگردد و باور های پایه ای فرد درباره خود و دنیا قطعی و تثبیت شده میشود.) میلاد ‎Galle‏ 1397 © ©

صفحه 6:
© © فرد درچهار چوب یک ذهن ارام و منطقی؛ارزیلبی هاو برداشتهای خود از یک رویدادرا برسی میکند تا به اطلاعات صحیح و روشن دست یابد. وقتی که فرد ازنظرهیجلنی اشفته و ناراحت است نبه دلیل سوگیری های منفی که‌به ذهن خود راه میدهد ؛معمولا اطلاعات ورودی راتحریف میکند و به همین دلیل انعطاف ناپذیر شده و دست تعمیم بیش ازحد می زند. میلاد عالمی 1397 چم سوب اب

صفحه 7:
خطاهای معمول درپردازش اطلاعات در شرایط ناراحتی های هیجانی عبارت اند : .تفکر همه يا هیچ ۲.نتیجه گیری سریح ۳.ذهن خوانی ۴.برچسب زدن ۵استدلال احساسی میلاد عالمی 1397 0

صفحه 8:
تکنیک شماره ۳ اختلالات هیجانی را بر حسب ارزیابی سطوح سه گانه تفکر بهتر میتوان درک کرد : (.افکار خود آیندمنفی ‎clad SV‏ زير بنایی وقواعد ۴.باورهای اصلی میلاد عالمی 1397

صفحه 9:
© © افکار خودایندمنفی:افکار وابسته‌به موقعیت و ناخواسته ای هستند که در شرلیط تجربه پریشلنی های هیجلنی مثل اضطراب و افسردگی به ذهن فرد وارد میشوند.لین افکار برای فرد معقول ومنطقی به نظر میرسدو بیرون کردن انها ازذهن بسیار دشوار است.افکار خودایند منفی اغلب در خارج از هوشیاری قراردارد لما از طرییق مجموعه ای از پرسشهای استاندارد شناخت درملنی میتدان انها رابه سطح توجه و هشیاری فوری اورد. میلاد عالمی 1397 92

صفحه 10:
© © فرضهای زیر بنایی(مثل «اگر بتوانم بر دیگران تاثیر بگذارم؛در زندگی پیشرفت می کنم.»)و قواعد(مثلا«من هیج وقت نباید تقاضای دیگران را رد کنم.»)رفتار را استانداردها را تعیین و قواعدی را که باید از انها تبعیت گردد مشخص میکنند.این فرضها وقواعد ؛اغلب قابل بیان نيستند. فرضهای زیر بنایی معمولا با ساختار «اگر... آنگاه»مشخص میشوند؛ولی قواعد در قالب غبارات «بایدوحتما»بیان ميشوند. باورهای اصلی:که طرحواره هم نامیده میشوندسومین سطح تفکر و عمیقترین انهاست‌باورهای اصلی منفی .مطلق و بیش ازحد تعمیم یافته هستند (مثلامن بی ارزش هستم.»آنها معمولا از طربق تجربه های اولیه بادگیری شکل میگیرند و تا زمانی که توسط رویدادهای آشکار کننده زندگی فعال نشونده؛نهفته باقی می مانند. میلاد عالمی 1397

صفحه 11:
© تکنیک شماره ۴ افکار.احساسات.رفتار.فیزیولوژی ومحیط به هم مر تبط اند شناخت درمانی برای تعیین اختلالات هیجانی مدل تک بعدی ارائه نمی دهد که در آن یک نفر يا باور منفی درباره ی یک رویداد منجر به یک احساس یا پاسخ فیزیولوژیک شده و به دنبال آن رفتار ایجاد گردد. هریک از این عناصر میتوانند در یک چرخه تعاملی.سایر عناصر را ت ثیر قرار دهند. ©

صفحه 12:
© © برای مثال مراجعی که شغلش را از دست داده (محیط)؛خود را بی ارزش می پندارد(تفکر)؛احساس افسردگی میکند(هیجان)؛از فعالیتهای اجتماعی فاصله میگیرد (رفتار)و از خستگی مدام شکایت میکند(فیزیولوژی) در شناخت درملنی ؛مسیر متداول برای آغاز حل مسئله این است که به مراجعه کمک کنیم تا افکار و باورهای ناکارامد خود را شناسایی کرده و تغییر دهد؛زیرا لین افکار و باورها بر چهار جنبه تجارب زندگی تاثیر مهمی دارد. o 1397 alle ‏میلاد‎

صفحه 13:
© © تکنیک شماره ۵ واکنش های هیجانی به رویدادها در طول یک پیوستار قرار میگیرند. شناخت درمانی این طور مطرح میکند که میان واکنشهای هیجانی(بهنجار) به رویدادهای زندگی و واکنشهای هیجانی اغرار آمیز که در آسیبهای روانی (آشفتگی در افکار‌احساسات و رفتار )دیده میشود .پیوستگی وجود دارد. o 2 میلاد عالمی 1397 رو

صفحه 14:
© برای مثال: ممکن است وقتی فرد تجارب زندكى اش را مرور مى كند ؛براى فرصتهاى از دست رفته اش ناراحت باشد ؛ اما مى داند كه فرصتهاى جديد در راه است با اين حال اكر او آن فرصتها را به منزله کل داستان زندگی اش در نظر بگیرد ممکن است ناراحتی اش شدبدتر شده و تبدیل به افسردگی شود. میلاد عالمی 1397 © So

صفحه 15:
© © تکنیک شماره ۶ .هریک ازاختلالات هیجانی.دارای محتوای شناختی خاصی هستند لین فرضیه که تحت عنوان فرضیه محتوای اختصاصی هم نامیده میشود این طور مطرح میکند که اختلالات محتواییا مضمون شناختی خاصی دارند .که بک لین مضمون ها رو تحت عنوان قلمرو شخصی بیان ميکند. 1 ماهیت پاسخ هیجلنی ییک فردبه قلمرو شخصی ن بستگی دارد که آیا فرد رویدادهای اطرلفش رابه قلمرو خود اضلفه میکند.ازتن تفریق میکندن ها را برای قلمروش مخاطره آمیز يا متجاوزانه میداند 2 بو عه میلاد ‎salle‏ 1397 2

صفحه 16:
© © خانمى كه به خاطر موفقيت در فعاليت هاى تجارى به خود افتخار میکند.درصورت ورشکست شدن مبتلابه افسردگی میگردد.زیرا او باور دارد که |کار من زندگی من است.بدون شرکتم من هیچ چیزی نسیتم ](تفریق) وقتی فردی به دلیل یک شکست جنسی توانلیی جنسی اش را در معرض تمسخر دیگران می بیند.مضطرب میگردد(موقعیت مخاطره آمیز) فردی بسیار خوشحال است زیرا در مسیر کاری اش‌یک گام مهم دیگر جلو رفته و ارتقا پیدا کرده است(بسط) 9 1397 ‏میلاد عالمی‎ o

صفحه 17:
© كسى كه از سكوت وآرامش در زندكى لذت ميبرد .وقتى همسايه اش با صدای بلند موسیقی گوش میدهد.خشمگین میشود(تجاوز به حقوق) فرد ممکن است درباره یک رویداد مشابه در زمان های مختلف.هیجانات متفاوتی از خود بروز دهد که این هیجانات به چگونگی ورود رویداد ها به زندگی شخص بستگی دارد. میلاد عالمی 1397 © o

صفحه 18:
2 © تكنيك شماره ‎٠‏ این مسئله اشاره دارد به آسیب پذیری ها و حساسیت های ویژه که فرد را مستعد مشکلات روان شناختی میکند. آنچه ممکن است برای یک فرد تسریع کننده اختلال روان شناختی باشد.ممکن است صبر و آرامش فرد دیگر را به دنبال داشته باشد. تعامل ميان عوامل مختلف مثل:تجارب دوره کودکی,تفاوت های شخصیتی و تاریخچه رشدی فرد تعیین میکند که کدام رویداد زندگی دریک فرد خاص منجربه آشفتگی روان شناختی میگردد. میلاد عالمی 1397

صفحه 19:
© © بک دو نوع تیپ شخصیتی کلی را که مستعد ابتلا به افسردگی و اضطراب :جامعه گرا جهت كيرى شخصیتی جامعه گرا برای داشتن ‎Ow balay‏ فردی نزدیک ارزش زبادی قائل است وبردوست داشته شدن و ارزشمند شمرده شدن توسط دیگران به شدت تاکید میکندا ۲:خودمختار [جهت گیری شخصیتی خودمختار.بر معیارهایی مثل:استقلال فردی.پیشرفت.موفقیت وآزادی انتخاب.سرمایه گذاری میکند ا میلاد عالمی 1397 (©

صفحه 20:
© ميلاد عالمی 1397 0 © بک انطباق میان آسیب پذیری خاص یک فرد و یک رویداد خاص در زندگی که منعکس کننده باورهای میانجی است را در قالب مدل استرس -آمادگی بیان ميكند. که در این مدل استرس اشاره ‎a‏ رویداد های نامطلوب زندگی [عوامل تسریع کننده! وآمادگی اشاره به اسیب پذیری شناختی |عوامل مستعد کننده ] دارد. o

صفحه 21:
© تکنیک شماره۸ افکار و باورهای ما هم قابل شناسایی و هم قابل دسترسی هستند. بين يك محرک بیرونی و پاسخ هیجانی به آن.افکار فرد درباره ی اين رویداد قرار گرفته اند. فراخوانی این افکار به فرد کمک میکند تا بفهمد که چرا در مقابل آن رويداد اينكونه عمل كرده است ونه به شكل دیگری. ميلاد عالمى 1397 ‎DB‏

صفحه 22:
© © یک این مسئله را به دام انداختن محاوره های درونی می نامد.و معتقد است که میتوان به مراجعان آموزش داد تا در موقعیت های مختلف به درون نگری های خود تمرکز کنند.که در این صورت فرد متوجه میشود که یک فکر.محرک خارجی را به پاسخ هیجانی پیوند میدهد. میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 23:
© © تکنیک شماره ‎٩‏ اکتساب آشفتگی هیجانی شناخت درمانی به هیچ عنوان ادعا نمی کند که تفکر مختل.علت آشفتگی هیجانی است.بلکه آن را جزء لازم و ضروری این آشفتگی می داند. عوامل زیادی وجود دارند که فرد را آماده ابتلابه آشفتگی های روان شناختی می کنند:عوامل ژنتیک.شخصیتی.رشدی.محیطی.خانوادگی.فیزیکی.فرهنگی و شناختی. © 1397 walle ‏میلاد‎ ©

صفحه 24:
© تعامل ميان اين عواملءكمك ميكند تا فرض هاءقواعد و باورهاى اصلی غیر متعارف فرد درباره خودش.دیگران و دنیا شکل گیرد. اين عوامل مستعد کننده با رویدادهای جاری وعوامل تسریع کننده تعامل برقرار کرده و منجر به ایجاد آشفتگی های روان شناختی می گردند. میلاد عالمی 1397 © So

صفحه 25:
در همین زمینه بک و همکارانش اشاره نموده اند که ما فرض می کنیم که آسیب اصلی در اختلال افسردگی يا اضطرابی مربوط به تشکیلات شناختی است. میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 26:
© © تكنيك شماره ۱۰ تداوم اختلال هیجانی شناخت درمانی كار كرد شناختى فعلى را برای حفظ و تداوم آشفتگی های روان شناختی ضروری می داند. درمانگربا تاکید بر لینجا و اکنون به مراجع کمک می کند تا افکار خودآیند و ناکار آمد فعلی.فرض ها و باورهای اصلی را اصلاح نملید تا آشفتگی روان شناختی اش بهبود یابد. میلاد عالمی 1397 © a

صفحه 27:
© عوامل تاريخجه اى كه در ايجاد مسائل فعلى فرد سهيم هستند,قلبل اصلاح نیستند.هلی عوامل موجود که موجب تداوم آن می شوند.قابل اصلاح اند. رفتار نقش مهمی در تداوم آشفتگی های هیجانی دارد.زیرا افراد به روشی عمل میکنند که باورهای ناکار آمدشان تقوبت عی شود- اعمال شما تابع افکار شماست. میلاد عالمی 1397 © a

صفحه 28:
© © تکنیک شماره ۱۶ شناخت درمانی چیزی بیش از تسکین علائم است. از آنجا که شناخت درملنی نسبتا کوتاه است ممکن است از نظر درمانگران سایر رویکردها. صرفا نشانهها و علائم مسائل مراجع را رفع کند و لین کار را از طریق تمرکز بر مفهوم اینجا و اکنون و نادیده گرفتن کنکاش در باورها و موضوعات زیربنلیی,به عنوان منبع اصلی مسائل کنونی, انجام دهد لین روش یک درمان عمیق نیست. همانطور که در نکته شماره ۳ اشاده کردیم. مساتل مراجع را میتوان با بررسی سطوح سهگانه شناختی درک کرد: افکار خودآیند منفی سطحی. فرضها و قواعد بین موقعیتی و باورهای اصلی قطعی. میلاد عالمی 1397

صفحه 29:
© © هرجه سطح شناختى عميقتر باشد. دسترسى و تغيير آن دشوارتر است.با اين حال نميتوان انتظار داشت. مسائل همه مراجعان در قللب لين سه سطح بررسى شهند با نمیتوان از مراجع انتظارداشت که وقتی احساس بهتری پیدا کرده به کاوش عمیقتر بپردازد. ممکن است او نپذیرد که مسائل زیربناییتری هم وجود دارد که باید حل شود. مثلا: من آنچه را که به خاطر آن مراجعه کرده بودم. بهدست آوردم. اگر درمانگر اصرار کند که مراجع برای کار عمیقتر همچنان.به جلسات ادلمه دهد. ممکن است رابطه مشارکتی به رابطه اجباری تبدیل شود. © میلاد عالمی 1397 )

صفحه 30:
© © درجه بيجيدكى درمان»با توجهدبه شرليط بالينى هر مراجع تعيين ميشود..نه لين كه بتوان با استفاده از يك رويكرد از بيش تعيين شده. اظهار کرد که همه مشكلات نياز به بررسيهاى عميق دارند. مثال: مراجعى با اختلال حواس ميتولند از يك برنامه كاملا جا افتاده و تجربيكرا استفاده نملید که به مراجع کمک میکند که در انتهای فرآیند درمان از نشانههای بیماری رهلیی یابد. بدون لین که نیاز به کاووش در سطح زیربنلیی باورها باشد. از طرف دیگر در کار با مراجعان مبتلاجه اختلالات شخصیت یک رویکرد طرحواره محور را پیشنهاد میکند که طی آن بر عمیقترین سطح شناخت یعنی طرحوارههای ناسازگارانه اولیه یبا کودکی تاکید میگردد. برای ارتقاء تغییرات مراجع در لین سطح. درمان باید طولانی باشد مثلا ‎٩‏ ماه یا بیشتر. 9 میلاد عالمی 1397 5

صفحه 31:
© در شناخت درملنى هنوز بر سر استفاده و نياز به رويكرد طرحواره محور (كار کردن در سطح باورهای اصلی) برای مراجعلنی که مشکلات بالینی ساده دارند و با استفاده از آنها مسئلهشان پیچیدهتر میشود. اختلاف نظر وجود دارد. مثال: به جای استفاده از یک دوره مدیریت اضطراب برای مقابله با عمده شغلی, در مورد مراجعی کبه دلیل لین تغییرات اضطراب حادی را تجربه میکند ممکن است یک درمانگر بسیار مشتاق به کار بر روی طرحوارههاء به سمت کار بر روی باورهای اصلی هدلیت شود که مراجع‌نه درباره آنها دانشی دارد و نه کار کردن بر روی آنها را مربوط میداند. ات میلاد عالمی © © 1397

صفحه 32:
© © © اشتیاق برای استفاده از روبکرد طرحواره محور تا حدی نگرانکننده است. زیرا علیرغم نفوذیتر بودن لین رویکرد, شواهد اندکی مبنی بر لین که لین رویکرد موثرقر از یک رویکرد غير طرحوارهلین است. وجود دارد. فارق از لین که کاهش یا رفع نشانهها برای کمک‌به مراجع کلفی است‌یا نیازبه کار بر روی سطوح عمیقتر وجود دارد. سطح نفوذ بالینی باید با مسئله فعلی مطابقت داشته باشد. نه با علایق درمانگر. میلاد عالمی 1397 ‎D‏

صفحه 33:
2 © تكنيك شماره ۱۷ .شناختدرمانى به تجارب كذشته و دوران كودكى مراجعين علاقهاى ندارد شناخت درملنى يك رويكرد حل مسئله غير تاريخجهاى (مبتنى بر اينجا و اكنون) است: احساسات يريشانكننده مراجعين از طريق شناخت و تفكرات و رفتارهاى ناكارآمد فعلى كه مسئول تداوم اين احساسات هستند. بهبود مييلبد. نه به واسطه كاووش در رويدادهاى غير قابل تغيير كذشته مرتبط با اين احساسات. توجه بالینی در سه مورد به كذشته معطوف ميكردد: ميلاد عالمى 1397

صفحه 34:
© © . وقتی مراجع اشتیاق زبادیبه انجام لین کار دارد: اگر مراجع اشتیاق زبادی به باز گشت به گذشته دارد. درمانگر میتولند به او کمک کند تا میان اتفاقات گذشته مثلا- بهترین دوستم‌به من خیلنت کرد- و نوع تفکر فعلی اوبه اين رویدادها مثلا- من نمیتولنم بر لن غلبه کنم. يى دوست خوب هرگز نباید چنین کاری میکرد- ارتباط برقرار کند. ۲ وقتی کار کردن بر مسائل فعلی. تغییرات هیجلنی. رفتاری و شناختی اندکی ایجاد میکند: تحرک و پیشرفت درملنی اندک مثلا مراجع کاهش یا رهایی از ارتباطات نامناسب را گذارش نمیکند ممکن است‌به چسبندگی مراجع‌به یک پرسش چرایی -مثلا: چرا من مدتی طولانی با این مسئله درگیر بودم؟ © میلاد عالمی 1397 8) .

صفحه 35:
© 6 © اگر جواب لین چرا را پیدا نکنم چطور میتولنم شاد باشم؟ - برگردد. مرور گذشته برای یافتن پاسخ لین پرسشها نمیتولند برای مراجع جواب قلنع کنندهای.به دنبال داشته باشدیا حتی اگر پاسخهای قانعکنندهای فراهم شود. بنبستی در درمان ایجاد میگرددنبه سولات قدیمی پاسخ داده میشود لما برای پرهیزاز احتمال تکرار گذشته در رولبط تییا تخریب استقلال تازه شکل گرفته. مراجع نیاز به باورها و رفتارهای جدیدی دارد. ۳ وقتی درمانگر احساس میکند فهمیدن این نگته که عقاید ناکار آمد چگونه و گه زملنی شکل گرفتهلند و چگونه لین عقلید بر زندگی کنونی مراجع تاثیر میگذارد. اهمیت دارد: گاهی اوقات ممکن است درمانگر توجه مراجع را به گذشته برگرداند تا به او در فهم این مطلب کمک کند که آنچه او فکر میکرد درباره خودش صدق میکند -مثلا من به اندازه کافی خوب نیستم- در پاسخ جه بزرگ شدن در محیط خانوادگی سرشار از رقلبت یعنی جلیی که برادرلنش از او پیشی گرفته اند شکل گرفته است. میلاد عالمی 1397 © o

صفحه 36:
© © ميراث حاصل از آن محيط خانوادكى هميشه همراه او بوده و منجر به تلاش بييايان امروز او شده براى اينكه ثلبت كند 'لبه انداره كلفى خوب است" . اما وقتى در اين كار شكست ميخورد. لين كفته كه واقعيت من همين است. در ذهنش تابيد ميكردد. آموزش .به مراجع درباره لين كه جكونه سالها لين باور اصلى را حفظ كرده و تداوم بخشيده..به او كمك ميكند .نا بفهمد حقيقت درهنی او چنین نیست بلکه لین یک باور مخرب است کمبه منظور کمک‌به ایجاد.یک خودانگاره واقعنگرانهتر و مهربانلنه عر بايد آن را تغییر داد. اگرچه لازم است تاریخچه یادگیری باورهای ناکار آمد مراجع را مورد کاووش قرار داد اما نکته مهمتر لین است که چنین انتقادلتی را رها کند تا فردای او بهتر از دیروز شود. © میلاد عالمی 1397 ‎D‏

صفحه 37:
© الكنيك شماره ۱۸ دیدگاه استاندارد شناخت درملنی درباره رابطه درمانگرلنه لین است که رابطه برای کمک به ایجاد تغییر مراجع لازم است لما برای ایجا بهینه کلفی نیست-چرا که تغییر بهینه ازطریق اجرای تکنیک های شناختی و رفتاری حاصل ميشود. لین تکنیکها درمورد مسائل مراجع که خارج از محیط ذرمان روی میدهند,به رکار بسته میشود وخود رابطه زملنی-به کار میلید که مسائل ملنع از اجرای موفق لین تکنیکها ميشوند. درتحولات اخیر در شناختدرملنی "رابطه .... را فینفسه نوعی ابزار مداخله " محسوب میکنند. نمونهای از"رابطه به منزله ابزار مداخله " استفاده ان برای بیماران مبتلابه اختلال شخصیت است که درلین شرلیط رابطه درملنی تبدیل به* یک آزمایشگاه طرحوارهای میشود که در ن مراجع میتولند.با اطمینانبه ارزشیلبی باورهای اصلی ناسازگارانه ( مثلا " به هیچ کس نمیتوان داعتماد کرد") و ازمون باورهای اصلی سازگارانه و جایگزین (مثلا "گاهی وقتها مي وان به بعضها اعتماد کرد ") بپردازد. © 2 1397 ae ‏میلاد‎

صفحه 38:
© © كاووش فرآیندهای بین فردی به درک و مقابله درمانگر با موضوعاتی چون انتقال. انتقال متقلبل و بنبستهای موجود در رابطه درملنی که ملنع پیشرفت مراجع می گرددند کمک ميیکند. منظور از انتقال: که مراجعان به همان نحوی که در زندگیشان به افراد مهم واکنش نشان میدادند.به درمانگر واکنش نشلند میدهند - مثال: مراجع ممکن است هميشه تسليم مهارت و تخصص درمانگر شود. چرا که در زندگیش هميشه در قبال سایر مراجع قدرت هم چنین میکرده است وبه جای بیان افکار خود چنین بچندارد که "عقلید من ارزشی ندارد ".یک چنین تفکر وابستهای مراجع را برای لین که تبدیل به درمانگر خودش بشود که هدف نهلیی شناخت درملنی است. کاهش خواهد داد. درمانگر میتواند با تقوبت مستمر لین پیام که "افکار وی ارزشمند است و لین که چرا من میخواهم نظرات شما را بشنوم " حرکت مراجع رابه سمت تفکر مستقل تسهیل کند. 6 میلاد عالمی 1397 © ©

صفحه 39:
© 6 5 انتقال متقلبل: درمانگر نسبت به مراجعش چه فکر و احساسی دارد. مثلا از نزدیک شدن وقت جلسه مراجع بسین دلیل احساس وحشت میکند که مجبور است یک ساعت نلله او را تحمل کند. درمانگر میتولند به کمک یک استاد ناظر توانمند ‎OL‏ ‏بگیرد تا هر جلسه را بدون ترس تحمل کند وبه دنبال شیوههای سازندهای برای تغییر جهت دادن مراجع از آه و ناله به سمت کار بر روی مسائلش باشد. بنبستهای رابطه درملنی (مانند عدم تولفق در خصوص آهنگ درمان) را میتوان از طریق آنچه که سافران و موران "فرا ارتباط " مینمند حل و فصل كرد. به لين معنى که مراجع و درمانگر سریع از لين رابطه خسته کننده خارج شده و دریک جو مشارکتی به اظهار نظر در مورد این رابطه بپردازند. 2 میلادعالمی 1397 9

صفحه 40:
© مثلا : درمانگر موافقت میکند که روبکرد پرشتاب خود براى حل مسئله را تعسیل کند و مراجع هم موافقت میکندبه جای کلی گهیی اطلاعات خصوصیتری را ارلئه نماید. مسئولیت اصلی آغاز و تداوم فر آیند فرا ارتباط به عهده درمانگر است. میلاد عالمی 1397 © So

صفحه 41:
© © تکنیک شماره ‎۱٩‏ شناخت درمانی به عوامل اجتماعی و محیطی دخیل در مسائل مراجعان علاقهای ندارد. پیش فرض لین سوء برداشت لین است که شناختدرملنی یک دیدگاه شناختی محض میباشد.به این معنا كه صرفا تفكرات تحريف شده بدون توجه‌به شرلیط زنسگی فرد باعت پریشانی هيهلني زند کی شخص میشود. بنابرلین مراجع مقصر مسائلش شناخته ميشود. هدف شناخت درملنی "اصلاح ترکیب مسائل روانشناختی و موقعیتی است که ممکن است در ایجاد ناراحتی بیمار سهیم باشد " درمانگران شناختی دنیای بیرونی و درونی را بررسی میکنند. میلاد عالمی 1397

صفحه 42:
© © مثلا: در مورد مراجعى كه احساس ميكند من در يك ازدواج آزار دهنده كير افتادهام و ميخواهم از كن خلاص شوم- درمانكر ميخواهد بفهمد جه جيزى اين ازدواج را براى او آذار دهنده كرده است. مثلا -همسرم الكلى شده است. عن مدتهاست كه از او خبرى ندارم- و لين كه جه افكارى او را در مخمصه قرار داده است. مثلا -اگر او را ترک کنم.تا سرحد مرگ الکل مینوشد و میمیرد و احساس میکنم لین تقصیر عن است. احساس گناه میکنم- . در شناخت درملنی واقعی درمانگر عقاید مراجع را میپذیرد و به او کمک میکند تا از طریق یک برداشت واقعبینانه درباره مسئولیت مرگ همسرش در صورت ترک او افکار مربوط به احساس گناه را مورد سوال قرار قدرت کلفی ندارم که نوشیدن مرگبار او را متیقف کنم همانطور که وقتی‌با او زندگی میکردم قدرت نداشتم»با تعدیل احساس گناه مراجع میتولند.با مقداری غم و غصه لین رابطه را ترک کند. يدهد:< من ميلاد عالمى 1397 5

صفحه 43:
© © در ولقع درمانكران شناختى قصد دايند.با همكارى مراجع خود بفهمند كه جكونه موقعیتهای ناخوشایند عینی-به واسطه برداشتهای غیر واقعی مراجع از لین موقعیتها كه توان مقابله با آنها را تضعیف میکند بدتر ميشود. حتی در موقعیتهای عینی و سخت مثلا ابتلای فردبه یک بیماری لاعلاج. تفکر غیر واقعی‌:لین اتفاق نباید برای حن میافتاد. من ن را نمیپذیرم- خشم و ناراحتی فرد را درباره مرگ قریبالوقوعش تداوم میبخشد و لین حقیقت را که او میتولند چگونگی برخورد با مرگ را انتخاب نملید مبهم و گنگ میکند: او میتولند آخرین ماه زندگیش را آشفته باشدیاتا لحظه مرگ سرشار از زندگی. @ 1397 ‏میلاد عالمی‎ 5 wd nee - 3

صفحه 44:
© © تکنیک شماره ۲۰ شناخت درمانی به کار بردن محض عقل سلیم برای حل مسائل مراجع است. ترقیب میکندتابه جای تلاش برای رفع مسائل, صرفا نسبت به باشند لذا وقتی تفکر عقل سلیم غلبه کند. آرلمش هیجانی نیز حاصل میشود. در کتاب بک در مورد «عقل سلیم و ماورای ن» میگوید «هر فردی با استفاده از تجارب شخصی خود. تقلید از دیگران و ... باد میگیرد که چگهنه از ابزارهای عقل سلیم استفاده کند: یعنی تشکیل و فرضیه. تمایز قائل شدن و استدلال. میلاد عالمی 1397 ,چم 2

صفحه 45:
© © درمانكر ميتولند مراجعلنش را ترقيب كند ا در مسائل عاطفى عقل سليم خود را به كار كيرد..با لين حال عقل سليم محدوديتهاى خود را دارد و نميتواند براى مشكلات عاطفى بيجيدهتر تبيينهاى قلبل قبول فراهم كند. براى مثال: ممكن است مراجعى صدها حمله هراس را تجربه کرده باشد که در هر یک از آنهای باور داشته ضربان قلبش یک حمله قلبی را علامت میدهد. اما در هیچ یک از موقعیتها حمله رخ نداده. لین مراجع شواهد بسیار زیادی برای رد پیشگوییهای خود دارد لما هیچگاه نتوانسته آنها را رد کند. همچنین نصیحتهایی که از طرف عقل سلیم خانواده و دوستانش ارائه شده‌به او قوت قلب نداده است . مثلا : اگر قرار بود دچار حمله قلبی شوی بلیدتا به حال یک حمله اتفاق میافتاد پس نباید اینقدر نگران باشی. 9 میلاد عالمی 1397 @

صفحه 46:
© براى يافتن ياسخ لين يرسش بليد عقل غير سليم درمانكر. هم مانند يك كاراكاه. عقليد مراجع درباره موقعيت را آشكار كند: يعنى جرا مراجع به نحوه تفكر فعلى ادامه ميدهد. اهميت رفتارهاى ايمن در تداوم اضطراب و حمله هراس مثل رفتارهليى كه مانع وقوع رخدادهاى ترسناك ميشود. در مثال قبل وقتى قلب مراجع تند میزند. او يند از فعاليت استرسزا دورى ميكند تا ضربان قلب خود را پایین بیاوردبه لین ترتیب در ذهن خود از حمله قلبی جلوگیری ميکند. متاسفانه رویکرد عقل سلیمیاش عملا موجب پیشبینیهای وحشتناک مثلا -نزدیک بود اتفاة ( میشود زیرا هر حمله هراس به ان اتفلقی تلقی میشود که نزیک بود رخ دهد امابه خیر گذشت و فرد نمیتولند عدم صحت بو ول ند ©

صفحه 47:
© وقتی منطق درینی مراجع در ارتباط‌با رفتارهاى ايمنش آشكار ميشود. او حي عواند این رفتارها را کنار گذاشته و آزمایشهایی انجام دهد. مثلا: هنگام احساس حملات هراس ورزش کند ابه تپش قلب دچار نشود. ممکن است مراجع لین طور بیان کند که آنچه را در فرایند درمان یاد گرفته واقعا خیلی شبیه عقل سلیم است اما پیش از یاد گرفتن آن. صرفا شبیه عقل سلیم نبود زبرا او در ابتدا به خاطر کنار گذاشتن رفتارهای ایمن خود بیمناک بود و فکر میکرد درمانگر دیوانه است که چنین پیشنهادی به او ميدهد. © میلاد عالمي @ oe

صفحه 48:
شناخت درملنی به مراجعان آموزش میدهد به هنگام مراجعه با مسایل عاقلانه بینديشند. میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 49:
© 2 اين كفته حقيقت دارد شناخت درمانكران به دو دسته ١-خرد‏ كرا ۲-ساخت گرا طبقه بندى شذه اند. ١.ديدكاه‏ خرد كرا:علاقمنسبه واقعيت و منطق است كه افكار و احساسات يى فرد بايد كاملا با واقعیت بیرونی منطبق باشد. ۲.دبدگاه ساخت گرا:بر لین اعتقاد است که فرد آفربننده دلنش و اگاهی است و چنین دانشی با واقعیت مستقل موجود و درونی خود شخص منطبق است. ‎othe ©‏ عالمی 1397 6 ۱

صفحه 50:
© © تاكيد برلین نیست که دلنش حاصل.دقیق و درست است یاخیر,بلکه تاکید برلين نكته است که این دانش معتبر و سازگارانه است بانه. شناخت درمانگرلنی که برچسب خودگرا بر انها زده شده.لین طبقه بندی را نپذ‌برفته و ادعا میکنند که شناخت درمانی در یک پیوست خرد گرا-ساخت گرا قرار دارد نه در قللب یکی از لین دوشاخه:لذادرمانگرلنی میتوانند حامی باورهلیی باشند که ویژگی های هردو دبدگاه را داشته باشند. ب عنوان مثال:درمانگران در زمینه اختلالات رولنی‌به دنبال ّن هستند که ساختار ذهنی مراجع از واقعیت را درک کنند.مثلانمن در بسیاری از جنبه های زندگی خود شکست خورده ام بنابراین من یک فرد شکست خورده هستم. 2 ميلاد عالمى 1397 2

صفحه 51:
© © و سپس به مراجع کمک کنند تا اين افکار را مورد تحلیل منطقی قرار دهد: مثلا:اگر شما در بعضی از امورمهم شکست خورده لید.آبا اين بدین معنی است که خود شما یک آدم شکست خورده هستید. و اینکه مراجع به واقعیت آزمایی بپردازد: مثلااچه شواهدی وجود دارد که نشان میدهد که شما فرد شکست خورده به عبارتی حرکت از دیدگاه ساخت گرابی به سمت دیدگاه خرد گرااتجربی. بنابراین.شناخت درمانگر ماهیت دوگانه واقعیت ذهنی و عینی را © میلاد عالمی 1397 9"

صفحه 52:
© © دیدن دنیا اززاوبه دید مراجع و سپس کمک به او برای رهلیی از دست افكار ناراحت کنندهو استفاده از وآقعیت بیرونی به عنوان یک معیار در مقابل آنچه افکار نابهنجار ارزیابی ميشود. مثلانمراجع متوجه میشود که اگر او واقعایک فرد شکست خورده بودپس باید در هر آنچه که انجام داده یا انجام میدهد و یا انجام خواهد داد.شکست بخورد و بدیهی است که این مساله کاملا غلط است. با استفاده از لین روش مراجع میتولند برداشتی متداول غر و ولقع گرایلنه تر از رویدادها بسازد. مثلانعن در بعضی از جنبه های زندگی ام شکست خورده ام اماییک فرد شکست خورده نیستم. © میلاد عالمی 1397 5

صفحه 53:
© © بررسى بالينى افكار و باور هاى ناكار آمد مراجع صرفا خردكرايلنه اتجربى نيست.بلكه جنبه ساخت كرايانه هم دارد: مثلا:توجه به فوايد و مضرات بيروى كردن از يك باور خاص مثلاذمن باید در هر کاری که انجام میدهم.صددرصد موفق باشم. و بررسی تاثیر یک باور خاص بر زندگی مراجع مثلا:چگهنه نامیدن خودبه عنوان یک فرد شکست خورده‌به شما کمک میکندتا به طور موثر و سازنده با مشکلات مواجه شوید. بازتلبی از رویکرد ساخت گرایلنه است به عبارتی ممکن است در لثر توجه به سودمندی لین افکار در چارچوب داوری مراجع‌به جای در نظر گرفتن آن در مقابل واقعیت خارجی:ممکن است مراجع نتیجه بگیرد که چنین افکاری دیگر فایده ندارند و بايد تعديل شوند © ميلاد عالمى 1397 @

صفحه 54:
© © استفاده از ولقّه ناكارلمد كه در ادبيات شناخت درملنى فراكير است.بر ارزيابى افكار و باور هاى مراجع برحسب كارليى انها تاكيد ميكند .نه خرد كرا بودن انها:وازه ناكارامد به واقّه نامعقول ترجيح داده ميشوند:زيرا لين افكار زملنى در زندكى مراجع معنادار بودند.اما در حال حاضر براى سلامتى مراجع مساله ايجاد كرده اند. اكرجه شناخت درمانى مهارت هاى تفكر منطقى را به مراجع آموزش ميدهد. بعضى از فرم هاى ثبت روزلنه افكار 16 1 (آمنه انهليى كه در پیوست ۲آمده لند.شامل ستونی برای پاسخ های منطقی‌به افکار خودآيند هستند:اما در فرم هاى جدید تر لین ستون,پاسخ های سازگارانه نامیده میشوند.اما برتفکر سازگارانه برای مقابله با شرایط دشوار زندگی تاکید میکند.نه اینکه مراجع را تبدیل به مظهر 2 میلاد عالمی 1397 5

صفحه 55:
© تکنیک شماره ۲۲ آماده کردن صحنه آماده کردن صحنه یعنی تبلیدبه لین خاطر که تا جلیی که ممکن است سریعتر [مراجع را بهبود ببخشیم ] مستقیما وارد درمان شویم.بلکه باید پیش از شروع رسمی درمان.زمینه را آماده کنیم. این آمادگی شامل: خوشامدگویی مودبلنه به مراجع,وآغاز یک گفتوگوی کوتاه برای ب شدن یخ رولبط است مثلانراحت رسیدید؟ میتوان مراجعین پرسید که لیا پیش از شروع درمان سوالی دایند که بخواهند بپرسندبه اين ترتیب علت مراجعه آنها در زمان حاضر نیز روشن خواهد شد مثلادمن به اندازه کافی کشیده ام. ©

صفحه 56:
6 5 زندگی ام سروسامان بگیردیا [میخواهم ببینم درمان چه راهی پیشنهاد میکند. ایا (من میخواهم پیشرفت کنم.اما آشفتگی زیادی در زندگی ام ایجاد شده که مطمین نیستم که بتولنم این کار را انجام دهم لیا (همسرم مرا تحت فشار گذاشته که‌به دنبال کمک بروم‌من فکر نمیکنم که مسیله ای وجود داشته باشد) چنین دلایلی به درمانگر کمک میکند تا سطح انگیزه مراجع برای تغییر را ارزیابی نماید. مثلاابه ترتیب متعهد. کنجکاو,مرددوبی میل و مباحث را باان منطبق کندحبرای مثال.ارلیه طرح و برنامه درمان برای فرد متعهد.صحبت درباره فرایند و تاثیر شناخت درملنی برای فرد کنجکاو بررسی مزلیا و معایب تغییر برای فرد مردد و بررسی این مساله که آیا ممکن است فردبدون مسایل مثلا: (کسی که الکل زیاد مصرف میکند.] دارای ویژگی های مسیله سازی باشد. مثلا وخیم قر شدن مسایل زناشویی_برای فردبی میل,نمونه ای از انطباق درمان‌با وضعیت و سطح انگیزه مراجع است. میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 57:
© © درمانگر میتولند از مراجعان درباره انتظامات آنها از درمان سوال کند که مسلما تفاوت های قابل ملاحظه ای خواهند داشت. مثلا: [زندگی مرا سرو سامان دهید.) [شما قصد دارید دوران کودکی مرا بررسی کنید ووالمین مرابه خاطر مسایلم سرزنش نمایید ). [شما میخواهید مرا وادار به انجام کاری کنید که من دوست ندارم /نتا بتولند از سوتفاهم های احتمالی جلوگیری کند که در نهلیت منجربه توصیف کوتناه مختصر شناخت درملنی میشود:بررسی رابطه تفکر و احساس قبول مسیولیت شخصی برای تغفیر.تعیین دستور جلسه تمرکز روی یک مساله خاص,تععین اهداف روشن.ملموس و عینی و قابل اندازه کیری همکاری در فرایند حل مسیله؛انجام تکالیف در خلنه و نهایتا تبدیل شدن به درمانگر خود یعنی رسیدن به هدف نهایی شناخت درمانی. 9 1397 alls ‏میلاد‎

صفحه 58:
© © اكثر مراجعان موافقند كه جلسه هايشان ضبط شود و درباره حضور ضبط و نوار در اتاق مشاوره نكران نيستند يا از آن خودداری نمیکنند [معمولا اين درمانكران هستند كه درباره ضبط جلسه ها نكرانند زيرا معتقدند مهارت درمانى ضعيف آنها در فرايند نظارت آشكار ميشود] درمانگر میتولند از مراجع بپرسد که آیا قبلا تعت درمان بوده یا خیر [چه نوعی )و چه چیز هلیی برای او کمک کننده بوده مثلا: [درمانگر علاقه واقعی به مسایل من نشان دادمن واقعا احساس کردم.کسی‌به من توجه میکند. او جه جيز هلیی کمک کننده نبوده مثلالبه نظر میرسد.درمان فقط همه چیز را آشفته میکند من خودم را گم کردم.!و اينکه کدامیک از دستاورد های درمانی حفظ شده اند مثلا:)من بعد از درمان اندکی بهبود پیدا کردم.( 9 میلاد عالمی 1397 5

صفحه 59:
© درمانكر ميتولند از اين اطلاعات در جهت برقرارى اتحاد درملنى سازنده با مخاطبش استفاده كند و مولنع بالقوه درمان را تعسیل نماید.مثلا: افقدان تلاش پیگرلنه مراجع )مسيله محرمانه بودن و دسترسی پیدا میکنند یا خیرمثلا [ناظر کار درمانگر.پزشک عمومی که مراجع را ارجاع داده و سایر متخصصان بهداشتی که‌با مراجع در ارتباط اند.] موضوعات اجرلیی مثل حق وبز : وقت.قرار داد درملنی در صورت لزوم.تعداد و طول مدت جلسات.طول دوره احتمالی درمان [بر پلیه بررسی منظم پیشرفت درملنی/ بلید مورد تولفق قرار گرفته و کاملا مشخص شودبه نظر میرسد الزام هلیی که در بالابرای آماده کردن صحنه پیش از درمان رسمی ارلیه شده.بسیار زیاد است.لما آمادگیبه لین خاطر انجام ميشود كه مراجعين تصوير واضح تری از انچه قرار است رخ دهد.داشته باشند و درباره ادامه درمان تصمیم اگاهلنه بیگییند همچنین ممکن است مشخص گردد که این مراجع برای شناخت درمانی مناسب نیستو باید به جای دیگری ارجاع داده شود. ©

صفحه 60:
تکنیک شماره ۲۳ اجرای ارزیابی

صفحه 61:
© 60 برای یک مصاحبه سنجشی سه حوزه اصلی را مطرح میکند: ۱.توصیف مسیله کنونی:این بخش شامل جمع آوری داده ها درباره افکار.احساسات.رفتارهاو واکنش های جسمی است که مرتبط با مسیله کنونی میباشد. [افسردگی حاصل از پایان یک رابطه | برای ارزیابی شدت مسایل فعلی مراجع [دراین مورد.افسردگی از مقیاس های اندازه گیری استفاده مشود که همراه با شیوه های دیگر.خط پایه ای برای تععین پیشرفت مراجع در درمان فراهم می اورد. دوتا از معمولترین مقیاس ها در شناخت درمانی پرسشنامه افسردگی میلاد عالمی 1397

صفحه 62:
© بک و پرسشنامة اضطراب یک است‌پرسشنامه السردگی یک یک پرسشنامه خودگزارشی با۲۱ماده است که ارزیلبی سریعی از شدت افسردگی مراجع و از جمله میزان نامیدی تجربه شده و وجود افکار خود کشی به دست میدهد.پرسشنامه اضطراب یک یک مقیاس خودگزارشیبا ۲۱ماده است که شدت پاسخ های فیزیولوئیک وشناختی مراجع نسبت به اضطراب را اندازه گیری ميکند. ‎Listy‏ 196 8مسیله‌لین روش,هرمسیله ای را در ذرقللب -4/بيشامدها يا موقعيت ها,-8ارزیابی هاو باور ها و-ن) پیامد های رفتاری و هیجانی.بررسی میکند. ‎Cc ‏خانه نشینی,پاسخی به پایان یک رابطه ‏لاقت من این نبود.چرا مرا ترک کرد؟ من بدون او نيتوانم خوشحال باشم. ‎۸ ‏افسرده و بقض آلود ‎ ‎ ‎©

صفحه 63:
© هيجانات مراجع را در بافت هاى اختصاصى ونه عمومى وكلى.بهتر ميتوان درك و احساس کرد.مدل 8106توضیح ساده اما بسیار قدرتمندی برای نحوه تاثیر گذاری تفکر براحساس فراهم میکندبا توجه به مدل206.مثال های زیادی میتوان ارلبه کرد که نشان دهنده یا در پدید آیی ارزیلبی ها و باورهای مراجع.الگو و ریند خاصی وجود دارد یانه [مثلا ترس از انزوای اجتماعی ] جتماعی ] ۳.تحلیل طهلی [تاربخی آ:روش تاریخی‌به دنبال فهم لین مسیله است که چگونه عوامل مربوط به گذشته مثلازیک سری رولبط شکست خورده.مقابله ضعیف هنگام تنها زندگی کردن.دوره ای افسردگی.ناامیدی از پیدا کردن شرییک جدیدی برای زندگی,راهبردهایی برای نحوه شروع رابطه و جلوگیری از شکست درار تباطات مثل مطیع شدن يا اشتیاق برای راضی کردن دیگران] ©

صفحه 64:
© © در آسیب پذیری مراجع در زندگی لبی ارزش محسوب کردن خود بدون شریک زندگیآو ارتباط آن با مسایل موجود نقش دارد. ارزیلبی از طریق بحث های درمانگر و مراجع درباره چگونگی تعلمل رویدادهای گذشته و حال درمشکلات جاری اخیر و تلاش برای تهیه یک طرح درملنی مناسب جهت مواجهه با مسایل و دستیابی به اهداف‌به شکل گیری مفهوم سازی بیمار منجر میشود..بک معتقد است که بلید.بع مراجعین آموزش دادتا اختلالات هیجلنی شان مثل افسردگی و هراس را نوعی اختلال بدانند نه اينکه خودشان را به عنوان ناقص يا دیئانه قلمدادکنند. مثلا:دانستن لین نکته که مسایل من مشکلات متداهلی هستند و عن در دنیا تنها کسی نیستم که به آنها مبتلا شده ام.موجب تسکین ميشود. میلاد عالمی 1397

صفحه 65:
تکنیک شماره ۲۴ ارزیابی مناسب بودن مراجع برای شناخت درمانی

صفحه 66:
© اگرچه شناخت درملنی.به بهترین و معتبرترین روبکرد روان درملنی تبدیل شده است اما همه مراجعین به لین رویکرد علاقه مند نیستند یا لزوما ّن را دوست ندارند یا از آن بهره نمیبرند.سافران وسگال یک مقیاس *۱ماده ایبا عنوان «مقیاس درجه بندی تناسب بیمار برای شناخت درملنی کوتاه مدت»ساخته لند که مراجعان را برحسب مقیاس لیکرتی ۰ تا ۵ نمره ای.درجه بندی میکند؛نمره کل ۰ کمترین تناسب و نمره ۵ بیشترین تناسب را برای شناخت درملنی کوتاه مدت نشان میدهدعا در اینجا نشان میدهیم که چگونه لین ۱۰ ماده برای ارزیابی تناسب شناخت درملنی کوتاه مدت برای مراجعی که به دنبال تغیبر ساختار شرکت و در اثرفشارهای کاری دچار مشکلات هیجانی متعدد شده است.استفاده ميشود. ©

صفحه 67:
© ١.دسترسى‏ به افكار خودآيند:بعداز توضيح و ارلئه مثال درباره افكار خودآب ميتواند آنهارا شناسایی و گزارش کند؟بله۴ آیا مراجع ۲.آگاهی از هیجانها و تفاوت قلئل شدن میان آنها:آیا مراجع درباره مثلاً خشم.احساس گناه.شرم وافسردگی آگاهی دارد و میتولند آنها را از هم تشخیص دهد؟تا حدى:وى در شناخت و تمایز بین شرم و گناه مسئله دارد.۳/۵ ۳بذ پرش. حسئولیت شخصی؛مراخنع مسئولیت شخصی برای تقبیر را زذیرفته اما میگوید:«اگر بخاطر رئیسم نبود.من هرگز این مسائل را نداشتم:۳ ۲ تولفق‌با منطق شناختی:مراجع مدل شناختی از جمله اهمیت انجام تکالیف منزل را درک کرده و به طور كلى با آن موافقت نمود.۳ ©

صفحه 68:
© © ۵.توانلیی اتحاد درملنی (در جلسه): آیا مراجع میتولند یک اتحاد کاری سازنده را با درمانگر ترتیب دهد؟مراجع از ببضی سوالات درمانگر میرنجد. مثلا: منظور شما از اينكه میگویید وقتی رییسم از من خواست تا دیر وقت بملنم و کارهارا تمام کنم. من خودم عصبانی شدم چیست؟ که در لین صورت توانلیی کمتری برای احاد درملنیبا درمانگر وجود دارد.۳/۵ ۶.توانلیی اتحاد درملنی(خارج از جلسه): لیا مراجع میتولند در زندگی خود یک رابطه مثبت و سازنده ایجاد کند؟در این زمینه یک تصویر درهم و برهم وجود دارد (مثلا مراجع با دیگران رابطه بسیار نزدیکی دارد. اما در صورت مشکوک شدن به عدم وفاداری و احترام.رابطه به سرعت از بین میرد) ۲ میلاد عالمی 1397

صفحه 69:
© ۷طول مدت مسائل:چه مدت است که مراجع به لین مسئله دچار شده است؟مراجع‌نا رضایتی طولانى مدت در زندكى را كزارش ميكند لما مسئله مهمی که او بر ن تأکید میکند.به تازگی آغاز شده است. .اعمال ايمنى: دامنه رفتار هایی (مثل اجتناب) که از نظر مراجع او را ایمن نگه میدارد اما مانع برخورد سازنده با مسائل میشودتا چه اندازه است؟مراجع میگهید آماده است(با سر به درون مشکلات برود).۵ ٩.نمرکز‏ گرلیی:لیا مراجع میتولند بر مسئله اصلی تمرکز کرده: درباره آن صحبت کند؟مراجع با تذكرهاى كاه به كاه درمانگر درباره حفظ مسیر بحث میتوانست این کار را انجام دهد.۵ ©

صفحه 70:
© ۰ خوشبینی | بدبینی نسبتبه درمان : مراجع تا چه حد باور دارد که درمان میتولند به او کمک کند؟ مراجع گفت:«من امیدوارم.من میدانم که میتوانم خودم را سروسامان بدهم.»۴ نمزه مراجع ‎۳٩‏ شد که نشان میدهد او برای درمان شناختی کواه مدت بسیار مناسب است.سافران و سگال برای تناسب مراجح با شناخت درملنی کوتاه مدت نقطه برشی ارائه نکردند:آنها فقط اظهار داشته لند كه نمرات بالاتر پیش آگهی درملنی خوب و نمرات پایین تر پیش آگهی درملنی ضعیف تر را نشان میدهند.مراجع یک دوره درمان موقتی به مدت ‎٠١‏ ‏جلسه را پذیرفت و مقرر شد هر ۳جلسه یک بار پیشرفت کار ارزیلبی شود.هیج یک از مقباس های درجه بندی و افراد سازنده آنها عاری از خطا نيستند. ©

صفحه 71:
© معمولا چند روز طول ميكشد تا مشخص شود كه فرد واقعا براى درمان شناختى كوتاه مدت مثلا:من درابتدا ساختار شناخت درمانى را دوست داشتم اما حالا متوجه شدم كه ميخواهم بدون محدوديت هابى مانند دستور جلسه. ثبت افكار و تكاليف.درباره مسائلم صحبت كرده و آنها را حل كنم.ما با مراجعانى رودررو ميشويم كه ميخواهند شناخت درمانى را تا حدى تعدیک کنند که دیگر قابل تشخیص نیست (تعدیل های فرد -ویژه ای که بسیار فرد-ویژه است ]و لذاارجاع آنها به افراد دیگر میتواند یک تصمیم عاقلانه باشد. شناخت درمانی را میتوان بامراجعانی که اختلالات شخصیت دارند.به شکل بلندمدت انجام داد اما از آنجا که این مراجعین باورهای ناسازگارانه طولانی مدت انعطاف ناپذیر و باور های غیر واقعی درونی فرد ویزه دارند که بهبود و اصلاح انها بسار مشکل تر است. ©

صفحه 72:
© فرايند درمان بسيار كند يبش ميرود همجنينببا احتمال زياد مسائل بين فردى در برقرارى رابطه مبتنى برهمكارى با درمانكر و استفاده دراز مدت از راهبرد هاى اجتنلبى براى بلوكه كردن افكار و احساسات دردناک وجود دارد که غلبه بر آنها بسیار مشکل است. دیویدسون معتقد است که درمان اختلالات شخصیت ممکن است ماه یا بیشتر طول بکشد. ©

صفحه 73:

صفحه 74:
© 2 لين بدان معناست که هر جلسه درملنی که متعلقب ارزیلبی مسئله مراجع است.از یک الگوی قلبل پیش بینی تبعیت میکند.لین الگوبه عنوان بخشی از جامعه پذبری مراجع‌با شناخت درمانی برای وی تشریح میشود.درمانگر میتواند چیزی شبیه این بگوید: جلسه را بابعث درباره احساس شما در هفته ای که گذشت و همینطور همه اتفافات هفته كذشته كه شما دوست داريد درباره كن صحبت کنید.آغاز میکنیم.نگاهی جه نمره شما درآزمون هايى كه تكميل كرده ايد مى اندازم. مثلا : برسشنامه افسردكى .بك و برسشنامه اضطراب بك لتا ببينيم در آنجا جه اتفاقى افتاده است.من دوست دارم بدانم شما از جلسه كذشته جه بازخوردهايى دريافت كرده ايد. ميلاد عالمى 1397

صفحه 75:
© سپس میتوانیم دستورالعمل جلسات برای مسائل باقیمانده را تنظیم کنیم.خوبه؟ لین مطللب پیش از دستور جلسه بلیدبه طور کاملا خلاصه مطرح شود [نبلید حداکثر ب از۱۰دقيقه طول بکشدزیرا کار اصلی جلسه براساس دستور جلسه پیش میرود درمانگر میتولند از طریق پرسیدن سوال های خاص مراجع را ترغیب کندتا پاسخ های کوتاه‌به اين موضوعات بدهد. مثلا لین سوال را بپرسد [خشم شما درهفته ای که گذشت .چه وضعی داشت؟لبه جای اینکه بپرسد:درهفته ای که گذشت چه احساسی داشتید؟سوال اخیر میتولند منجر به ارائه جزئیلتی شود که به مسئله مراجع ارتباطی ندارد.اگر موضوعی پیش آمد که مراجع یا درمانگر میخواهند درباره آن وارسی بیشتری انجام شود. ©

صفحه 76:
© مثلا مراجع بكويد همسرش تهسيد كرده كه اورا ترك ميكند و او در لين باره بسيار ناراحت است یا بگوید درمان کمکی به او نمیکندنیا درمانگر متوجه افزلیش در نمره پرسشنامه افسردگی شود.در حالیکه گزارش بیمار حاکی اط بهبود روحیه بیمار است امن وقت میتوان لین موضوع را بخشی از دستور جلسه قراردادنه اینکه مستقلا درباره ن صحبت شود.اگر مراجع هرگهنه فکر خودکشی را ابراز کند.لین مسئله فورا دردستور جلسه قرار میگیرد سازماندهی جلسه یک فرایند ماهرلنه و منظم است و طبق تجربه ماءهم درمانگران مبتدی و هم مجرب .هردو تهیه مشتاقانه آن برای پیداکردن مسئله مراجع را نادیده میگیوند یابه دلیل محدودیت ها وقید وبند هایی که برجلسه حاکم است.رعایت آن را دشوار میپندارند. ©

صفحه 77:
میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 78:
© © دستور جلسه فهرست کوتاهی از مطالبی است کهمرکز توجه آن جلسه خاص است.به نظر شناختدرمانگران, تنظیم دستور جلسه. بهترین روش برای استفاده بهینه از زمان جلسه درمان است. مطالب دستور جلسه درارتباط باهم و مکمل یکدیگرند (مرور تکالیف وبحث درباره آنها.مواد ثابت دستور جلسه هستند) یک دستور جلسه معمول به شکل زیر تنظیم می شود: - مرور تکالیف - ابتدا برروی مسائلی کارشودکه اولویت بیشتری دارندوسپس اگر وقت بود.برروی مسائل دیگر. توافق بر روی تکالیف جدید - خلاصه کزدن جلسه - بازخورد میلاد عالمی 1397

صفحه 79:
© ممكن است مسائل زيادى وجود داشته باشد كه نياز به مداخله دارند.بنابراين ابتدا بايد مسائل اولويت بندى شوند و وقتى يك مسئله مطرح ميشود. درمانكر بايد به مراجع كمك كند تا تفكرات "پرالتهاب" مربوط به آن مسئله رابيان واصلاح نماید. نه اينكه صرفا آن افكار را فراخوانى كند يا دركير جزئيات غير ضرورى شود. تنظیم دستور جلسههم به درمانگر وهم مراجع کمک می کند تابه دنبال راههایی برای یافتن واصلاح افکار وباورهای ناکارآمد و رفتارهای مخربی باشند که منجر به تداوم مشکلات هیجانی مراجع می گردد. ©

صفحه 80:
میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 81:
© © مراجعين معمولا بابيش ازيك مسئله مراجعه ميكنند. تهيه فهرستى از مسائل مراجع منجربه افزایش میزان همکاری و کاهش احتمال قرارگیری درمان درحوزه های بالینی غیر سازنده ميشود. فهرستی که در ابتدای درمان تهیه میشود.بیک فهرست ثلبت و انعطاف ناپشیر نیست که صرف از روی آن جلسات درمان ادامه یابد.می توان مسائلی رابه فهرست اضافه یا از آن کم کرد. ولویت بندی مسائل باهمکاری مراجع ودرمانگر انجام ميشود. مگر اینکه مراجع افکار ویاقصد خودکشی را مطرح کند که باید در اولوبت اول و فوری درمان قرار بگیرند. میلاد عالمی 1397

صفحه 82:
© كاهى اوقات. فرد باحجم وسيعى از مسائل مراجعه ميكند كه ممكن است هم خود مراجع وهم درمانگر احساس ناتولنی و مغلوب شدن کنند.یکبار من(مایکل نینان) مراجعی داشتم که فهرست مسائلش را در دفتری نوشته بود که درمجموع ۵۲ مسئله رادر بر میگرفت. بالین حال..پس از گوش دادنبه او فهمیدم که علت اصلی همه اضطراب های او وابسته به ترسی است که ناشی از برداشت منفی ""فراد مهم" در زندگی او حی باشد وبه لین ترتیب باور اصلی او مبنی بر احساس حقیر بودن رافعال ميکند. همانطور که فنل اظهار داشته است: فهرست مسائل. بر هرج ومرج و آشفتگی موجود. نظمی را تحمیل میکند. انبوهی از تجارب استرس زابه تعداد مشخصی مسئله کاهش عی یابد. لین فر آیند "کاهش مشکل* برای ترغیب امیدواری در مراجع اهمیت زیادی دارد. زیرا به معنی امکان کنترل است. ©

صفحه 83:
© كاهى اوقات همه مسائل فهرست شده. درواقع جنبه های مختلفی ازیک مسئله واحد هستند ووقتی مسئله اصلی مورد بررسی قرارگیرد. لین جنبه ها نیز بهبود می يابند. ازطرف دیگر. ممکن است مسائلی وجود داشته باشد که نیازبه راه حل های مختلف برای درمان داشته باشند. مثلا ممکن است فردی بامسائل لین چنینی مراجعه کند: افسردگی ناشی از ازدست دادن شغل. مسائل زناشويى. مصرف زياد الكل يس ازبيكار شدن. اضطراب موقعیت های اجتماعى. خشمحاصل ازيى بردن به اعتياد فرزندش واحساس كناه ناشى از اينكه الكوى ضعیفی برای فرزندانش بوده است. مراجع میتولند تصمیم بگیرد که ازمسئله ای شروع کند که فشار بیشتری به او وارد میکندیا از مسئله ای که حل ن آسانتر است. گزینه اخیر میتولند در فرد اعتمادبه نفس ایجاد کند که مسائل پیچیده تر نیز قابل حل است. 60

صفحه 84:
© تكنيكى شتماره ۲۸ اصطلاح "توافق برسراهداف" را از آن جهت به کار میگیریم که درمانگر به طور اتوماتیک وشخصا درباره اهداف مراجع تصمیم گیری نمیکند. ولز اینطور مطرح میکند: ۱ ۱ مسائل اولویت بندی شدند. باید در قالب اهداف. دوباره تنظیم شوند.فهرست مسائل در واقع جزئیات "آنچه راکه نادرست است" تعیین میکند که این باید تبدیل شود به هدف یا گزاره ای مبنی براین که "بیمار دوست دارد چه اتفاقی رخ دهد" اهداف باید درقالب عبارات واضح وعینی عملیاتی شوند. ©

صفحه 85:
© © مراجعان معمولا اهدافشان را مبهم یا در قالب مفاهیم کلی بیان میکنند. درمانگر باید از هر مراجع بپرسد که انتظار دارد چه تغییر خاصی اتفاق بیفتد تااین اهداف عملی شود. گام بعدی این است که بدانیم نیل به این اهداف خاص را چگونه میتوان سنجید یا ارزیابی کرد. فنل ملاک 51181 رابرای تنظیم اهداف معرفی میکند: # ساده واختصاصی بل اندازه گیری توافق * واقع بینانه برنامه زمانی میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 86:
© اهداف بايد در قالب جملات وعبارات مثبت بيان شود به جاى اينكه به شكل منفى ابراز شود. . آنچه که مراجع بلید در جهت آن حركت كند ابراز ميشود.نه آنجه كه بايد از آن فرار كند. علاوه برلین. تعيين اهداف "برلين نكته هم تاكيد ميكند كه بيمار..يك عضوفعال در رابطه درمانى است و بايد كاملا دركير باشد: بيمار صرفا نبايد آنجه را ديكته ميشود. انجام دهد“. اهداف انعطاف يذيرند ودر يرتو اطلاعات به دست آمده ميتوان آن هارا تغيير داد. ميلاد عالمى 1397 © o

صفحه 87:
© تكنيك شماره ۲۹ لين نكته مهم است كه درمانكر در نخستین جلسه شناخت درملنی, جهت كيرى بيوند فكر- احساس را درمراجعان ايجاد كند. به عبارت دیگر, بايد مدل شناختى را آموزش دهد. مثال. ممكن است مراجع باحللت اضطراب وارد جلسه شود كه لين حللت براى درمانكر موقعيتى فراهم ميكند تا افكار اضطراب زاى مراجع را فراخولنى كند: درهمين لحظه جه افكارى در ذهن شماهست که شمارا در مورد آمدن به اینجا مضطرب کرده است؟ ممکن است مراجع لین طور پاسخ دهد: "من نگرانم شما نتوانيد كمكم كنيد ومن هركز بهتر نشوم ". درمانگر میتولند از مراجع بپرسد کدام افکار اضطرلبش راکاهش می دهد: اگر فکر کنم که شما میتوانید به من کمک کنید واینکه جای امیدواری هست. ©

صفحه 88:
© مثال ذكر شده آموزش مدل شناختى را بااستفاده از سوال كردن نشان ميدهد كه به اين ترتيب مراجع به جاى اينكه رابطه ميان فكر- احساس را مستقيما از درمانكربشنود. خودش آن را كشف ميكند. درمانكر ميتولند از موضع يك معلم .به آموزش لين مدل بيردازد. نقطه آغاز عى تواند اين كفته باشد كه احساس شما تابع افكار شماست. منظور از اين عبارت را باذكر مثالى براى شما شرح ميدهم. ©

صفحه 89:
© دو مرد احساس علاقه زيادى به يك زن دارند.هردو آنها از او خواستكارى ميكنند واوبه هردو جواب رد ميدهد. موقعيت شنيدن جواب رد براى هردو نفر مشلبه است اما يكى از آنها ناراحت ميشود. جون احساس ميكند اصلا جذاب نیست وهیچ نی حاضر نيست بااو همراه شود. لما نفر دوم ناراحت است جون نتوانسته همراهی آن زن را بدست آورد. احساسات لین افرادبه دلیل کاری که در لن موقعیت انجام داده لند نیست. بلکهچگونگی تفسیر آنها درباره موقعیت. احساس هریک را به وجود آورده است. جوهره این مدل این است: "حساس شما تابع افکار شماست". سپس درمانگربه مراجعش نشان میدهد که چگونه میتولند از لین مدل در فهم واکنش های عاطفی مربوط به رویدادهای زندگی اش استفاده کند. ©

صفحه 90:
© ممکن است مراجع مدل را بفهمد اما با آن موافق نباشد (اشتباه است فکر کنیم که درک مدل برابر با پذیرش آن است). بنابراین هرگونه تخلف يا قیدو شرط گذاری برای مدل باید مورد بررسی قرار گرفته (مثلا اگر شما دریک اردوگاه کاراجباری پا مبتلا به یک بیماری رو به موت باشید. مدل معنایی نخواهد داشت) وبه آن پرداخته شود. آموزش مدل شناختی بدین گونه نیست که فقط یکبار انجام شود. بلکه بامسئولیت پذیری مراجع برای ایجاد پیوندهای فکر -احساس واثبات اینکه با : کننده اش میتواند روحیات ناشاد خود را تسکین دهد. آموزش این مدل در سرتاسر دوره درمان بارها تکرار میشود. افکار ناراحت ©

صفحه 91:
© © تکنیک شماره ۳۰ مفهوم سازی بیماری, فردی سازی و ادراک فرضی مسائل مراجع در قالب مدل شناختی اختلالات عاطفی است.در واقع . این کار به دنبال تعیین عواملی است که موجب تداوم مسائل فعلی مراجع شده و عوامل زیر بنایی مستعد کننده ایجاد این مسائل را آشکار ميکنند. پرسونز وهمکاران مفهوم سازی بیمار رادر سه سطح توصیف کردند: ۱. مراجعه کننده-فهمیدن "مراجعه کننده در قالب یک کل, به وبژه رابطه میان مسائل فعلی مراجع و طرحواره ها که به نظر می رسد زیربنای همه یا اکثر مسائل باشند.* ۲ سندرم یا مسئله - یک سندرم یامسئله وبژه مثل نشانه های افسرده ساز,. فوبیای اجتماعی, ۳. موقعیت- مثال خاصی از مسئله برای جمع آوری اطلاعات درباره افکار . باورها بارفتارهای مراجع در آن موقعیت.

صفحه 92:
© مراجعی که مبتلابه افسردگی وانزوای ناشی از اتمام يك رابطه است (مثلا جرا مراترك كرد؟ بدون او زندگی برلیم معنلیی ندارد) ممکن است به باورهای زیربنلیی میانجی (مثلا فقط درصورت داشتن لین رابطه . زندگی معنا خواهد داشت) وباورهای اصلی (مثلاعن‌به تنهایی کسی نیستم) اشاره کند که عوامل آسیب پذیری شناختی طولانی مستی هستند که به واسطه استرسورهای رلیج زندگی مراجع فعال شده اند. اینگونه فرضیه هلیی كه توسط درمانگران ارلئه میشود. بلید بر پلیه ی اطلاعلتی که در طول درمان به دست می آید. تحکیم . تعدیل یارد شوند. ©

صفحه 93:
© #مفهوم سازی بیماری, مبنای یک طرح درمانی بسیار اختصاصی است ودرمان را هدایت میکند. * بک درمان را به مسافرتی تشبیه کرده که مفهوم سازی در آن حکم نقشه راه و اهداف مراجع حکم مقصد را دارد. مفهومسازی مورد در اولین جلسه آغاز و تا پایان فرآیند درمان در پرتو اطلاعات جدید اصلاح یا تعدیل ميشود. ویلز وساندرز اینطور مطرح میکنند که مفهوم سازی خوب یک مورد به مراجع کمک میکند تا به سوالاتی از این قبیل پاسخ دهد: " چرامن؟ چرا حالا؟ چرا مسئله حل نمی شود؟ ومن چگونه بهتر می شوم؟". 1 درمانگر برای مفهوم سازی با مراجعش همفکری میکند تا صحت آن را تعیین و همچنین به مراجع کمک کند تاخود و مسائلش را بهتر بشناسد. ©

صفحه 94:
6 © رویکرد مفهوم سازی با تشخیص روانپزشکی متفاوت است. از این جهت که به جاى برجسب زدن به مراجع تلاش میکند تا واقعیت درونی مراجع رابهتر بشناسد. توصیف ویژگی های بالینی یک اختلال روانشناختی چیز زیادی درباره جنبه های منحصر به فرد اینکه مراجع چگونه مسائل را تجربه میکند. فراهم نمی آورد. مثال : ممکن است دو مراجع تشخیص فوبیای اجتماعی بگیرند و به این ترتیب به نظر برسد که هردوی آنها مسئله مشابه ویا حتی یکسان دارند. با این حال مفهوم سازی مورد ممکن است نشان دهد شکل گیری و تداوم مسئله آنها علل متفاوتی دارد ولذا نیاز به برنامه های درمانی متفاوت هم دارند. عالمی 1397 8 6 ©

صفحه 95:
© بالين حال تشخيص بريليه ملاى هاى هراختلال برحسب جهارمين ويرايش راهنماى تشخيصى و آمارى اختلالات رولنى (1951141) در مفهوم سازى مورد نيز كنجانده میشود چرلکه تشخیص دقیقیبه دست عى دهد كه در فرمول بندى مفهوم سازى و تعيين طرح درمان به درمانكر کمک میکند. اما مفهوم سازی مورد. تشخیص را شخصی سازی کرده و برنامه درمان را با نیاز های فرد- ویژه مراجع سازگار میکند. ©

صفحه 96:
تکنیک شماره ‎FY‏ تدوین برنامه های درمان میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 97:
© برنامه هاى درمان از مففهوم سازى موردى مراجع. مشتق عى شود و مرورى كلى بر جكونكى رهايى مراجع از «چنگ» بیماری و دستیابی به اهداف درمانی را فراهم می کند. میلاد عالمی 1397 © So

صفحه 98:
© © برنامه درملنى شامل مجموعه مداخلاتى است كه عوامل نكهدارنده اختلالات را تعسيل عى كند (اكر بيمار نسبت به واقّه «برنامه درملنى» اعتراض داشته باشد مبنى بر اينكه لين امر بسيار پزشک محور است. درمانگر می تواند اصطلاح «برنامه عمل» را جايكزين آن كند). لی هی و هالند (۲۰۰۰) اینطور بیان می کنند که مداخلات درملنی بلید دارای اعتبار تجربی و مختص هر اختلال باشند (گرچه اگر درمانگر مهارت و خلاقیت کافی برای تحقق بخشیدن به برنلمه درملنی را نداشته باشد. حتی‌یک برنامه معتبر تجربی نیز بلا استفاده بلقی حی ماند). برای مثال. مدل شناختی کلارک برای اختلال هراس چنین مطرح می کند که: © میلاد عالمی 1397 9

صفحه 99:
© © «فراد حملات هراس را تجربه می کنند. زیرا آنها تملیل نسبتا زیادی دایند که طیفی از احساسات بدنی آمثلا ضربان قلب و تنگی نفس[ را به صورت فاجعه آمیز تفسیر کنند ... آلين | سوء تعبیر فاجعه آمیز حی شود که فرد. لين احساسات را نشلنه ای از یک مصيبت جسمانى .يا رولنى قريب الوقوع فوری محسوب نمیاد ] افزلیش ضربان قلب منجر به حمله قلبی می گردد. تنگی نفس باعث خفگی می شود[ » 2 ميلاد عالمى 1397 ©

صفحه 100:
© برنلمه درملنى حاصل از لين مدل از لحاظ تجربى معتبر است (كلارك. 1۹۹۶) و هدف آن لين است كهبه مراحع كمك كند.تا تفسير احساسات بدنى خود را از حللت فاجعه آميز به حللت.بى خطر تغيير داده و فرايندهاى نكهدارنده لين تفاسير فاجعه آميز را تعديل کند. مداخلات شناختی شامل آموزش مدل شناختی هراس‌به مراجعین. بررسی شواهد تأکید کننده تفاسیر فاجعه آمیز (مثلا «قلبم ©

صفحه 101:
© © با صداى بلند عى تيد. انكار نمى توانست آن فشار را تحمل كند»؛ «من نمى توانستم نفس بكشم. فشار زيادى.به سينه ام عى آعد») و بررسى شواهد جايكزين است مثل توصيفات مطلوب ترى از نشلنه هاى بسنى (مثلا «وقتى شما مضطرب هستيد. سرعت ضربان قلب شما افزليش حى يابد. قلب شما طرح مبارزه‌بایک استرس بزرگ را حی پرورلند تا بدون آسیب رساندنبه خود.با آُن استرس مبارزه کند»؛ «تنگی نفس بخاطر نفس کشیدن زیاد ایجاد می شود وبه معنای خفه شدن نیست. شما هميشه هوا برای تنفس خواهید داشت بدون توجه به اينکه حالتان چقدر بد است». )

صفحه 102:
© مداخلات رفتارى شامل القاء هراس است (ايجاد احساسات بدنى مربوط به ترس از طريق دويدن يكباره وبه مدت طولانی یا نفس زدن های سریع و عمدی) تابه مراجع نشان دهد که احساسات مربوط به هراس در آنها خطرناک نیستند و نیز از رفتارهای امنی جلوگیری شود (مثل اجتناب از ورزش کردن یا تلاش برای کنترل نفس) تا پیش بینی های فاجعه آمیز تأّیید نشوند (یا رد شوند). ©

صفحه 103:
© © ليا لين برنلمه درملنی ننیجه موفثیت آمیزی برای مراجع‌به ارمغان حی آورد؟ کلارک اظهار می دارد که «کارآزملیی های کنترل شده نشان می دهند که لین نوع خاص شناخت درملنی؛ یک درمان ویثْه و بسیار مِثر برای درمان هراس است.» (۱۹۹۶: ۳۳۹؛ به لین معنی که اکثر مراجعین در پایان دوره درملنی و همچنین در مراحل پیگیری بهبود. از حملات هراس خلاصی يافته اند. ساير برنلمه های خاص درملنی شامل برنلمه هلیی بای اختلال وسواس فکری - عملی (سالکوسکیس, ۱۹۹۹). اختلال استرس چس از صانحه (الرز و کلارک ۲۰۰۰) و فوبیای اجتماعی (کلارک و ولز. 1۹۹۵) می باشند. برای مبحث اعتبار تجیبی درمان های شناخت درملنی به لیدون و جونز (۲۰۰۱) مراجعه کنید. میلاد عالمی 1397

صفحه 104:
همانطور که در «نکته» سوم بحث کردیم. افکار خودآیند منفی, افکار غيرارادي مختص موقعیت هستند که در مواقع استرس يا تنش هیجانی به ذهن فرد «هجوم می آورند». ميلاد عالمى 1397 ©

صفحه 105:
© افكار خودآيند منفى معمولا در حاشيه هوشيارى.يا دقيقا بيرون از آن قرار دايند و مراجع عى توانسبا «يرسيدن سوال اساسی شناخت درملنی: چه چیزی در ذهن من حی گذرد؟» نسبتا راحت آنها رلبه سطح هوشيارى بياورد (بك. 1994: ۰ بعضی از مراجعان می توانند بدون هیچ تحریکی از طرف درمانگر افکار منفی خودآیندشان را گزارش کنند در حالیکه بعضی از مراجعان ممکن است «کاملا نسبت‌به آنهابی خبر باشند. در اکثر موارد لین افکار بخشی از نگرش مراجع نسبت‌به خود و دنیای اطرلفش است که‌به نظر ناراحت کننده و مسئله دار نمی آید»(پرسونز. 1۹۸۹ ‎LOVE‏ ‏ری دارند (مثلا «من صبح ها خیلی تحریک پدیر بودم») تا افکار مربوطبه لین احساسات (مثلاهمن نمی دانستم چرا چنین احساسی دارم»). افکار خودآیند منفی اولین دسته از انواع مراجعان معمولا نسبت به احساسات خود آگاهی افکار هستند که می توان شناسایی و ارزیابی آنها را به مراحع اموزش داد. زیرا به راحتی شناسایی و اصلاح می شوند. میلاد عالمی 1397 60 o

صفحه 106:
© © اگرچه ما بر شناسايى افكار خوديند منفى تأكيد مى كنيم: اما مراجعان مى توانند افكار خودآیند مثبت مخرب را هم تجربه كنند. به بعضى از مثال ها توجه كنيد: فردى كه سابقه سوء مصرف الكل داسته. مجددا تصمیم.به نوشیدن الکل گرفته است(مثلا«اندکی نوشیدن ضرری ندارد. م احساس خوبى خواهم داشت و شايسته لين احساس خوب هستم. بلهء مى تولنم لين كار را انجام دهم! »)؛ فردى كه در فاز مانیک اختلال دو قطبی (مانیک - دپرسیو) قرار دارد؛ برنامه هاى بزرى و تكانشى طراحى مى كند (مثلا «براى حفظ زندكى خود يول خرج می کنم. یک ماشین مسابقه جديد ميخرم و بدون توقف سراسر کشور را می پيمايم. احساس می کنم مثل یک پرنده آزاد هستم»)؛ فردا مبتلابه اختلال جوع عصبی خود را متقاعد می کند که می تولند هر چیزی دلش می خواهد بخورد «چون بعد از خوردن زیاده مریض می شوم. وزنم زیاد نمی شود» (کوپر و همکاران, ۲۰۰۰). پس افکار خود آیند مثبت را هم باید شناسایی» آزمون و اصلاح کرد. در این «نکته» و «نکات» بعدی (۳۳ ۱ 5۸) بعضی از راه های شناساییافکر خودآیند منفی را مرور می کنیم. در بسیاری از موارد برای فراخوانی افکار خودآیند منفی از پرسش مستقیم استفاده می کنیم. برای مثال «آن موقع که رئیس شما از شما خواست که مسئولیت یک پروژه مهم را بر عهده بگیرید. چه افکاری در ذهن شما می گذشت؟» اگر مراجع توانلیی داشته باشد در زمان حاضر چنین افکاری را شناسایی کند. اين رويكرد به سرعت جا مى افتد. ميلاد عالمي 1397 2

صفحه 107:
© وقتی مراجع سوالات آغازین خود رابا «من نمى دلنم» ياسخ عى دهد. درمانكر عى تولندسبا يرسيدن سوالات برانكيزاننده بعضى از افكار خودآيند منفى را از لابلاى ياسخ هاى مراجه بيرون بكشد. مثلاء وقتى مراجع اعلام مى كند كه نمى دلند زملنى كه بودن در مركز توجه او را عصبى عى كند. جه افکاری از ذهنش می گذرد. درمانگر ی پرسد: «وقتی همه چشم هابه شماست. همه شما را مورد ماقه قرار داده و در مورد شما قضاوت می کنند. چه افکاری به ذهن شما می آید؟» مراجع در حالتی که مضطرب و عصبی شده. پاسخ حی دهد: «همه آنها مرایک فرد چاق.بی نظم وبی خاصیت می بینند و از هن متنفر می شوند». مسئله بر انگیزاننده درمانگر بر پلیه فرضیه ای قرار دارد که حاصل اطلاعاتی است که در زمان ارزیابی مشکل مراجع جمع آوری کرده است. ©

صفحه 108:
© © درباره مراجعی که از افکار خودآیند منفی اش‌به طور کامل ناآگاه است. از آنجا که لين افكار جزئى از جهان بينى و نگرش طبیعت اوست (پرسونز. ۰۱۹۸۹ صفحه ۱۷ را ببینید) عی توان سوالاتی پرسید که طی آن مراجع خود را در حالی تصور کند که بر خلاف جهان بینی اش عمل می کند. برای مثال. مراجعى عى كويد در تمام صف های زندگی خود را آخر از همه حی داند - «من همینطور هستم». درمانگر می پرسد: «حالا تصور کن خود را در اول صف قرار داده ای. اگر اين کار را انجام دهی, چه افکاری به ذهنت خطور می کند؟» پاسخ مراجع افکار خودآیند منفی اش را آشکار می کند: «اگر لین کار را انجام دهم. خیلی آدم خودخواهی خواهم بود. لین کار یعنی نیازهای خودم مهمتر از نیاز های دیگران است. من خودم را دست بالاحی گیرم در حالیکه شایستگی اول بوددن را ندارم» ميلاد عالمی 1397 9

صفحه 109:
تکتیک شماره ۳۳ اکتشاف هدلیت شده اکتشاف هدلیت شده بر پلیه پرسش مجموعه ای از سوالات قرار دارد که مراجع از طریق پاسخگویی به آنها. اطلاعاتی را به آگاهی خود. فراخوانی می کند. میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 110:
اکتشاف هدلیت شده را؛ پرسشگری سقراطی نیز می نامند زیرا حاصل روشی آموزش است که سقراط آّن رابه کار می برد و شامل پرسیدن سوال برای افزایش تأمل بود که به نوبه خود کسب دانش را به دنبال داشت. میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 111:
پرسشگری سقراطی حاصل کنجکاوی حقیقی و اصیل درمانگر برای درک نقطه نظرات مراجع می باشد ونه بر اساس نوعی کنجکاوی ساختگی که به گونه ملالآوری تصور می کند که باید همه پاسخ های احتمالی را شنید. میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 112:
© بك و همكاران به لين نكته اشاره كردند كه سوال بليد.به كونه ای بیان شود که فکر را تحریک كرده و آكاهى را افزليش دهد.خه اينكه به دنبال ياسخ صحيح باشد (11917: ۱۰۳). همچنین اكتشاف هدليت شده حاصل از پرسشگری سقراطی. مراجع را قادر حی سازدتا پاسخ های خاص خود را ارلئه کند. نه اینکه‌به تعابیر و تفاسیر پیشنهادی درمانگر تکیه کند که ممکن است مراجع را در هیک موقعیت سازشی قرار دهد - بدین معنی که موافقت کردن راحت تر از مخالفت کردن است یا مخالفت کردن به نظر ناخوشایند یا دشوار می آید» (بلک برن و تو آدل. 1۹۹۶). ©

صفحه 113:
© © اكر مراجع احساس كند در يك «موقعيت سازشى» قرار كرفته. ممكن است نسبت به آشكار كردن افكار ديكرى كه براى درک مسائل کنونی وی مناسب تر است. تمايلى نشان ندهد. از آنجا که پرسشگری سقراطی مستلزم این است که مراجع درباره پاسخ فک ر کند. درمانگر باید مواظب باشد. وقتى كه مراجع نمی تواند پاسخ دهد یا برای پاسخ دهی کشمکش دارد. سریع پاسخ را ارائه ندهد. چون این عمل یک مداخله ناپخته است که «فرایند تفکر مراجع را قطع کرده و مانع رسیدن به هدف پرسشگری سقراطی می شود» (دی گیو سپ. ۱ ۱۸۴). بنابه تجربه ماء سریع پاسخ دادن درمانگر اغلب ناشی از ناراحتی درمانگر بخاطر طولانی شدن سکوت مراجع یا ناشی از عدم صبوری درمانگر در زمینه ادراک کند مراجع از «پیشرفت و حرکت درمان» است. در مثال صفحه بعد. درمانگر از اکتشاف هدایت شده برای کشف افکار خودآیند منفی مراجه استفاده می کند: میلاد عالمی 1397 2

صفحه 114:
مراجع: چند شب پیش در خلنه تشسته بودم و از ينجرمبه بارلنى که در حال باریدنبودنگاهمی کردم. نکهان خیلی احساس افسردکی کردم. نمى دلقم در هن جه چیزی می گذشت که آطور احساس كردم. در ار می خواهی آنها را بيدا كنيم؟ أمراجع.به علامت تأييد. سر تكان مى دهدا. آيلبه باد عى آوردى. وقتى که داشتیدبه بارش باران نگاه می کردید. ذهن شما مشغول چه فکری بود؟ مراجع: فقط به اين فكر مى كردم كه بیرون بودن در آن شب, خیلی وحشتناک بود. دراد گر: از اینکهبیرون نبودید احساس خوشحالی می کردید؟ مراجع: بله آن شب خوشحال بودم ولی من هميشه در خانه هستم. در انر جطور ممكن است شما «هميشه در خانه باشید»؟- مراجع: من جابى ندارم كه بروم و كسى را ندارم كه به ديدنش بروم أخلق مراجع يابين مى آآبد و به زمين خيره مى شود درا اینکه می گویید «جایی ندرم که بروم و کسی را ندارم که به ديدنش بروم» براى شما جه معنى دارد؟. مراجع: یعنیاینکه زندگی من خسته کننده و یکنواخت است. بدون هیچ آینده ای حرکت می کنم و بهانه ای برای شاد بودن ندارم. در مانكر:آيا همين افكار |افكار خودآيند منفى | نيستند كه كمك می کنند تا شما احساس افسردگی کنید؟ أمراجع به علامت تأیید سر تکان می دهد[ میلاد عالمی 6)

صفحه 115:
© © درمانگر نبلید مراجع رلبه سمت كشف اطلاعلتى هدليت كند كه براى تأييد فرضيه هاى خود درباره مسائل مراجع.به آن نیاز دارد (مثلا «لیا لين درست نيست كه شما هميشه در خلنه عى مانيد. جون معتقدیم كه فرد دوست داشتنی نیستید وبه لين ترتيب از طرد شدن اجتناب مى كنيد؟») يادسكى و گرین برگر (0۹۹۵) اکتشاف هدلیت شده راء «سنى بناى شناخت درملنى» ناميدند. كه براى خبره شدن در آن نیازبه تمرین بسیار زیاد هست. اکتشاف هدلیت شده صرفا برای آشکار كردن افكار خودآیند منفی (و باورهای زیر بنلیی) استفاده نمی شود. بلکه برای ایجاد باورهای سازگارانه و جایگزین نیز به کار برده می شود. میلاد عالمی 1397

صفحه 116:
استفاده از تصویر سازی واژه «شناخت» علاوه بر افکار تصاویر را نیز دربر می گیرد. میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 117:
© © ممكن است براى بعضى از مراجعان دشوار باشد که به افکار خودآیند منفی شان دریک موقعيت خاص اشاره کنند. لذا درمانكر عى تولند از چنین مراجعلنی بخواهد که‌به تصاویریا تصوراتی که نسبت‌به لّن موقعیت دایند وبه نظر قابلیت بازیلبی بیشتری دارد اشاره کنند (مثلا «تصور من لین است که وقتی وارد اتاق می شوم همه پشت خود رابه من حی کنند»). در لین مثال برای فراخولنی افکار همراه آّن تصاویر. مى توان از مراجع پرسید که هر کدام از آن تصاویر چه معنایبی برای اون دارند (مثلا «من احترام آنها را از دست داده ام و هرگز آن را به دست نمی آورم»). استفاده از تصویر سازیبه مراجع کمک حی کندتا موقعیت های گدشته را بازسازی کرده و افکار پر التهاب (دارای بار هیجلنی) پیوند یافته‌با لین موقعیت ها را آشکار نمایند. مثلا از مراجعی که اظهار حی کند هنكام قدم زدن در خیابان دچار اضطراب عی شود. لما دلیل آن را نمی دلند. خواسته شدتا تصور کند همان رویداد در زمان فعلی در حال رخ دادن است: میلاد عالمی 1397 92

صفحه 118:
© مراجع: من در حال راه رفتن در خیابان هستم. خیلی احساس ناراحتی میکنم. احساس می کنم. همه دارند به من نگاه می کنند. به همین خاطر من سرم را پایین می اندازم. در مانگر: اگر سر خود را بالا بگیرید. چه می بینید؟ مراجع: من سرم را پایین نگه می دارم و سعی می کنم هرچه سریعتر. خریدم را انجام دهم. درمانگر: تصور کن سر خود را بالا گرفته ای و به اطراف نگاه می کنی. چه چیزی می بینی؟ مراجع: آبه شدت مضطرب مى شود | مى بينم كه آنها به من خیره شده اند. درباره من قضاوت می کنند. متنفرند. «رمانگر: آنها درباره چه چیزی قضاوت می کنند؟ مراجع: آچشمانش پر از اشک می شوند[ ظاهرم. درمانكر: جه قضاوتى؟ مراجع: آنها فكر مى كنند من زشت و كريه هستم. من شبيه يك فيل هستم. آنها درباره من جوك مى سازند و حسابى مى خندند. من نمى توانم آن را تحمل کنم. درمان#.: آيا وقتی در خیابان راه می روید. همین افکار شما را مضطرب و عصبی می کنند؟ آبه آرامی [ بله. . آنها از من مرا مبلاد عالمی_ 1397 © o

صفحه 119:
© لازاروس اينطور بيان مى كند كه «درى نقش تصويرسازى در زندكى روزلنه. سرنخ هايى را براى حل مسائل لاینعل زندگی فراهم می کند» (1۹۸۴ ۲۰). چنین مسائلی وقتی پیش حی آيند كه مراجه در موقعیتی قرار حی گیرد که بلید خوشحال باشد (مثلا ازدواج کردن) لما بجای آن احساس نگرلنی می کند و پرسشگری استاندارد شناخت درملنی نمی تولند علت نگرلنی او را روشن کند. درمانگر برای اینکه نگرانی های مراجع را به کانون توجه آورد. مى تواند از تکنیک های گام به جلو استفاده کند (لازاروس, ۱۹۸۴), در لین حالت مراجع زندگی زناشویی خود را آشکارا تصور می کند و درمانگر لین تصور را «گام‌به گام جلوعی برد» (در زمان حرکت حی کند) تابه نقطه ای برسد که افکار نگران کننده پدیدار شهند : «من می تولنم حالا آن را در چشم ذهنم ببینم. عادت های ناراحت کنند اوء غیرقلبل تحمل شده اند. حالا بیشتر از اينکه دوستش داشته باشم. از او متنفرم. می دانم اگر ترکش کنم نابود خواهد شد. به همین خاطر گیرافتاده ام و بسیار ناراحتم.» میلاد عاا ©

صفحه 120:
بدون توجه به اينکه درمانگر تا چه حد در پرسشگری سقراطی مهارت دارد. معمولا در روند درملنی زملنی می رسد که مراجع پاسخ می دهد «من نمی دلنم» و سوالات درمانگر نمی تولندبه مراجع برای یافتن راهی جهت غلبه بر توقف های شناختی اش غلبه کند. میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 121:
بدون توجه به اينکه درمانگر تا چه حد در پرسشگری سقراطی مهارت دارد. معمولا در روند درملنی زملنی می رسد که مراجع پاسخ حی دهد «من نمی دلنم» و سوالات درمانگر نمی تولنسبه مراجع برای یافتن راهی جهت غلبه بر توقف های شناختی اش غلبه کند. میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 122:
برای مواجهه با لین توقف ها. درمانگر می تولند پیشنهادهایی مبتنی بر مفهوم سازی موردی مراجع یا مبتنی بر تجربیات بالینی خودش ارلثه دهد. در مثال صفحه بعد مراجع حی گهید «نمی دانم چرا زملنی که وقتم را صرف خواندن روزنامه یا تماشای تلویزیون میکنم, احساس گناه دارم.» میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 123:
را بالمستفاده از مفهوم سازی[ یکی از فرصت های زیر بنایی شما لین است که «اگر من یک شعل درست و حسابی نداشته باشم.به نازهدیگران خوب نیستم». حالا شمابه دلل بیماری. سال هاست كه كار نمى كنيد و مفتيد كه همواره تلاش مى كنيد تا در هر روز فعاليت هاى زيادى انجام دهيد تابه واسطه داشتن يك كار در خلنه ثلبت كنيد كه به اندازه ديكران خوب هستيد؛ آيا فكر مى كنيد خواندن روزنامه يا تماشاى تلويزيون در حاليكه بايد ساعى و كوشا باشيد. كار بيهوده و باطلى اننت؟ مراجع : بله. حالا كه شما اشاره کردید. می بينمدقیقا همینطور است. لين كار است صرقا براى دلخوشى. من بليد بيش از حد فعاليت كنم ا نداشتن يك شغل درست و حسابى را جبران كنم. من هيج زملنى رابه خودم اختصاص نمى دهم. اكر روزی نتوانم یک لیست کارهای روزنه مرا کامل كني احساس شکست می کنم. ۴ جملهآخر افكار خود ايند منفى مراجع des: میلاد عالمی 1397

صفحه 124:
© © در لين مثال ارلئه ييشنهادى جللب از جلنب درمانگر.به عنوان محرک برانگیزاننده درون نگری مراجع عمل حی کند؛ ارلئه پیشنهادات بیشتر, وقتی مراجع‌به آنها نیاز ندارد. تنها شکست درمانگر را به دنبال حی آورد (ارلئه پيشنهادات زیاد از طرف درمانگر منجربه غیرفعال شدن مراجع عی شود. چون درمانگر مسئولیت فکر کردن بجای مراجع راحی پذیرد). اگر مراجعبا درمانگر مولفق است که زیاده روی مى کند. لما هیچ توضیعی برای مولفق بودن خود ندارد. درمانگر عی تولند بپرسد: « لین زیاده روی چگونه باعث می شود. شما احساس گناه کنید؟» طرح چنین سوالاتی بدین دلیل است که ارزیلبی کنند که آیا مراجع مطیع پیشنهاد درمانگر است (مثلا «من فقطبا شما مولفق بودم. من نمی خواهم آدم دشواریبه نظر برسم»)یا اينکه خیر. پیشنهاد واقعا به مراجع کمک کرده است تا پاسخ هایی برای وضعیت ناتوان کننده اش بيابد. 9 1397 walle ho

صفحه 125:
© © یکی دیگر از راه های تحرییک درون نگری مراجع در هنگان ناتوانی در بروز افکار خودآیند ویه موقعیت. این است که درمانگر. فکر مخالف پاسخ مورد انتظار مراجع را ارلئه دهد لیک. 1۹۵).به عنوان مثال. مراجع نمی دلند چرا وقتی که پیشنهاد بیرون رفتن از جلنب یک خلنم بسیار جذاب دریلفت می کند. مضطرب و عصبی می شود. درمانگر ی گهید: «شما مضطرب هستید چون باور داریید که آن خلنم فکر حی کند. شما مرد ایده آل او هستید». مراجع پاسخ می دهد: «درست برعکس, من فکر می کنم او را نا امید کنم. هن هیچوقت انتظارات را بر آورده نمی کنم] افکار خودآیند منفی [». ©1397 alle ‏مبلاد‎ ©

صفحه 126:
سپس درمانگر می تولند از طریق پرسشگری سقراطی جه این نکته پی ببرد که چرا او فکر می کند که ممکن است آن خانم را نا امید کند و اینکه انتظارات چه کسی را بر آورده نکند - انتظارات خودش را یا آن چیزی که فکر می کند انتظارات آن خانم است. میلاد عالمی 1397 (5)

صفحه 127:
© تكنيك شماره ۴۶ فراخوانى افكار خودآيند منفى از داده هاى شناختى كم اهميت همانطور که دیویدام کلارک اظهار می کند همه ی افکلر خودآیند از نقطه نظر کار بالینی مفید نیستند: « هر كسى كه از هر حالتی از استرس وفشاربه سر می برد.تعداد زیادی از افکار منفی را در سر عی پرورلند که بسیاری از آنهانا مربوط هستند.حقیقتا آنها فقط یک مشت آشغال هستندو هرگز سیستم را راه اندازی و هدایت نمی کنند.» ©

صفحه 128:
© بنابرلین درمانگر بلید لین برون ریزی های شناختی رابه دقت بررسی کند و افکار پر التهاب را که «تخریب هیجانی» ایجاد می کنند.جدا نمایدبه عنوان مثال. ممکن است مراجعی انعکاس تفکرات خود در موقعیت خاص مطرح کندنه افکار واقعی را-کاری که لین مراجع زملنی انجام می دهد که غرق در افکار مربوط‌به برخورد ها و حوادثی که در اتاق هيئت مديره رخ داده است.غرق است. «هوم..من فکر می کنم احتمالا مضطرب بودم چون داشتم‌به لین فکر می کردم که ریئسم درباره ی من چه فکر حی کند.چون آن آمار های دقیقی را که از من خواسته بود.در اختیار نداشتم.درباره ی همین چیز ها فکر میکردم». جهت آشکار نمودن افکار واقعی.درمانگر از ‎Garb‏ سازی .حوادث اتاق هیثت مدیره را باز سازی می کند: «اوه. خدای من‌لمن خود را کاملا شکل میک فرد.بی کفایتو ناللیق نشان دادم.ریئس همه ی امیدی را که‌به من بسته بود. از دست داد.این پایان کار من با آن شرکت است». مراجعین گاهی می توانند به سادگی شاخه های اصلی فکری را که با مسئله ی آنها ارتباط دارد.بیان کنند.اما افکار خود آیند منفی آشفته کننده ی اصلی را فراموش حی کنند.در مثال زیر.مراجه نسبت به رفتار دخترش‌به شدت احساس گناه میکند.اصلا آشکار نیست: میلاد عالمی 1397 © 9

صفحه 129:
© © مراجع: من نسبت,به كار هاى دخترمبه شدت احساس كناه مى كنم.ميدانيد. كار هاى مثل .نا دير وقت بیرون ماندن. فرار از مدرسه چیزهلیی نیستند که من از او خواسته باشم‌با خودم فکر می کنم «آیا او مواد مصرف می کند؟ اگر به همین رفتارش ادامه دهد. چه اتفاقی خواهد افتاد؟» همه این چیز ها.همیشه به ذهنم می آیند.مثل اينکه یک بار برای همیشه‌با او اتمام حجت کنم.او داردبا لین کاهلیش مرا دیوانه می کند. در مانگر: شما گفتید که درباره رفتار دخترتان به شدت احساس گناه می کنید.کدام افکار باعث مى شود شا احساس گناه کنید؟ مراجع: من او را درست تربیت نکرده ام. این تقصیر من است که او اینطور رفتار می کند. من مادربدی هستم. اگر من مادر خوبی بودم.او این رفتارهارا از خود نشان نمی داد. میلاد عالمی 1397 @

صفحه 130:
© © بك مى كويد مراجعين معمولا به جاى افكار واقعى.برداشت خحود را از افكارشان كزارش مى كنند. به عنوان مثال.هر بار مه مراجه براى كار كردن نا دير وقت داوطلب مى شود . در ياسخ به اين سوال درمانكر كه جه جيزى از ذهن شما حى كذرد عى كويد: «من تاوان ترهيد هاى شغل فبليم را مى پردازم.» «تردید های شغل قبلی» مراجع. توللی «عدم موفقیت در کار بود.حالاحی دلنم‌به هر کجا می روم بايد زمان از دست رفته را جبران کنم». با توسل‌به لین اطلاعات . درمانگر ی پرسد: «کدام افکار شما را هدليت عى كند.تا زمان از دست رفته را جبران کنید؟» مراجع پاسخ ی دهد: «هن فهمیده ام که باید به مردم ثلبت کنم که من یک شکست خورده نیستم و زندگی ام را ببهوده تلف نکرده ام». میلاد عالمی 1397

صفحه 131:
© وقتی از مراجعین پرسیده عی شود «چه چیزی از ذهن شمامی گذشت؟» آنها معمولابا سوال های بدون پاسخی جواب می دهند که عبارت لند از: «من چطور میتوانستم لین کار را انجام دهم؟ فایده تلاش كردن چیست؟ با چرا این انفاق هميشه برای من می افتد؟» سوال ‎GE‏ بدون جواب سوال های واقعی نیستند کهبه دنبال کسب اطلاعات باشند. بلکه سوالاتی سرشار از احساسات و هیجان هستند که ذافکار پر التهاب بصورت ضمنی در آنها دیده می شود. درمانگر با ترغیب مراجع‌به پاسخ دادنبه سوال های خودشبه او کمک حی کند تا افکار پرالتهاب پنهان را آشکار نماید. پاسخ های زیربه ترتیب نشلنه ی گناه.افسردگی و آسیب هستند: «من ان کارهای بد را انجام دادم چون پلید و شرور هستم». «نلاش هیچ فایده ای ندارد. هیچ وقت کارهای من درست پیش نمی رود» «اين اتفاق هميشه برای من می افتد.این قصه ی زندگی من است.این عادلانه نیست». ©

صفحه 132:
© تکنیک شماره ۴۷ شناخت درمانی بر این نکته تاکید می کند كه تفسیر ما از موقعیت ها و نه خود موقعیت هاء منجر به واکنش های هیجلنی می شوند.بنابرلین اگر مراجعین بخواهند از شناخت درملنی بهره ببرند بلید اين ارتباط را برقرار کنند.مراجعان اغلب وقتی درباره مسائلشان صحبت حی کنندمعمولا بهم ریخته و درهم برهم حرف می زنند. بدون اينکه موقعیت هاءافکارو احساسات را از هم جدا کنند وبه خاطر احساسی که دارند خود موقعیت را سرزنش می کنند. مثلا «همسرم هميشه مرا عصبانی می کند. چون هر یکشنبه صبح برای بازی گلف خانه را ترک می کند». میلاد عالمی 1397 60 o

صفحه 133:
© براى اينكه نقش واسطه اى تفكر مراجع در توليد واكنش هاى هيجانى به رویداد ها رابه او نشان دهند. چگونگی استفاده از سه ستون اول ثبت روزلنه افکار رابه مراجع آموزش حی دهند.فرم ثبت روزانه افکار یک برگه ی گزارش کاربا ۵ ستون است که کمک می کندتا «مراجع یادبگیردمیان موقعیت هاءافکار و احساسات فرق بگذارد. تفکرات غیر دقیق را تشخیص دهد و ارزیابی های متعادل تری انجام دهد». میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 134:
© در جلسات اولیه درمان.مراجعان یاد می گیرند بر سه ستون اول تمرکز کنندنا برای کشف افکار خودآیند منفی تمرین داشته باشند و بفهمند که چگونه لين افکاربا هیجان های پریشان کننده ای که در موقعیت های خاص تجربه می کنند.رابطه دارد.وقتی مراجعین بتوانند لین کار را انجام دهند.قادر خواهند بود. توجه خود را به چالش با افکار خودآیند منفی شان معطوف کنند. ©

صفحه 135:
© © از مراجعين خواسته عى شودتا ميزان باور.به افكار خود آيند منفى و شدت هيجاناتشان را در مقياس صفر قا صد درصد.درجه بندى كنند. اين مراجع ميزان باور به افكار خودايندمنفى خود را +/درصد و شدت هيجان ها را 884 درصد اعلام كرد.مسئله مهم اين است كه وقتى مراحعين فرم هاى ثبت روزلنه افكارشان رابه عنوان بخشى از تكاليف منزل انجام دادند. بايد مدتى از زمان جلسه.به مرور آنها اختصاص داده شود. اگر مراجع‌با مدل شناختی مولفق نباشدیا تمایلیبه تکمیل فرم نداشته باشد نباید از فرم ثبت روزلنه ی افکار برای او استفاده کردتا وقتی لین مشکلات حل نشده باشند.پر کردم فرم های ثبت روزانه ی افکار باید به تعویق بی میلاد عالمی 1397

صفحه 136:
2 © پرکردن فرم های ثبت روزلنه ی افکاربه مراجع كمك مى كندبجاى اينکه افکار و احساساتش را ناشی از افکار همسرش بداند و او را سرزنش کند.آنها را متعلق به خودش بدانددبک و همکارانش پیشنهاد کرده لند که مراجعان را ترغیب کنیم تا عبارت «او/آن باعث شد من احساس کنم...» رابه شکل فعال بیان کنندنه اینکه آن را به شک منفعلانه به کار ببرند. مسلما هم مدت زیاد و هم تلاش فراولنی نیاز است تا مراجعین تفاوت هاى ميان موقعیت.افکار و هیجاناترا باد بگیرند و در اين ‎oly‏ ‏اشتباهات زیادی رخ می دهد. میلاد عالمی 1397

صفحه 137:
© © به عنوان مثال.مراجعی عبارت «من از اينکه نتوانم آن شغل را بدست آورم.عصبی شدم» را در ستون افکار خودآیند منفی قرار داد.در حللی که. وایه «عصبی» بلید در ستون هیجان قرار گیرد و «نتوانم آن شغل را بدست آورم» در ستون موقعیت. برای کشف افکار خودآیند منفی.لین مراجع بلید از خود بپرسد بدست نیاوردن آن شغل برای او چه معنلیی دارد: «هیچ وقت.هیج کارفرملیی مرا نخواهد خواست.آنها می دانند که من به درد نخور هستم.من هیچ وقت یک شغل خوب بدست نمی آورم مگر یاک شغل پست و کم اهمیت». میلاد عالمی 1397

صفحه 138:
تکنیک شماره ۴۸ تمایز قایل شدن میان افکار و احساسات افراد اغلب می گویند «من احساس می کنم» درحالی که منظور اصلی آنها اين است که «من فکر میکنم». میلاد عالمی ‎oe‏

صفحه 139:
© © مثلا «من احساس ميكنم عن و يسرم كم كم از هم دور عى شويم» مورد استفاده قرار عى كيرد.اكر مدام اشتباه افراد را در استفاده از «من احساس می کنم» را تصحیح کنیم. ممکن است دلخور و ناراحت شهند: وقتی شما حی گویید «من احساس ميكنم عن و پسرم کم کم از هم دور می شویم» منظور واقعی شما لین است که «من فکر میکنم که من و پسرم کم کم از هم دور می شویم».

صفحه 140:
© © تصحيح اينكونه اشتباهاتدر شناخت درملنى اهميت زيادى دارد زيرا از طريق مشخص کردن افکار ناکار آمد.احساسات پریشان کننده تعدیل می شوند.بنابراین مراجعین باید باد بگیرند که میان افکار و احساسات حقیقی تفاوت قایل شوند.همچنین اگر لین توانلیی حاصل شود.مراجعین باور می کنند که وقتی در احساساتشان چللش ایجاد می شود.در حقیقت افکارشان مورد آزمون قرار می گیرد. همانطور که والن و همکارانش اشاره می کنند: احساسات چیزی نیستند که بتوان به راحتی درباره آنها بحث کرد.آنها تجارب پدیدار شناختی هستند که تنها خود فرد. درباره آنها داده ها و اطلاعاتی دارد.شما نمی توانید درباره این حالات ذهنی کنید.در حالی که افکار, باورها وعقاید را به راحتی می توان مورد چالش قرار داد. میلاد عالمی 1397

صفحه 141:
© گرین برگر و پادسکی یک قانون عمومی مطرح کردند مبنی بر اينکه «روحیات را می توان در قالب یک واژه توصیفی مشخص کرد. اگر برای توصیف روحیات خود به پیش از یک کلمه احتیاج داشتید.بدانید که در حال توصیف یک فکر هستید». به عنوان مثال, ممکن است مراجعی بگویند «من احساس میکنم هیچ گاه قادر نخواهم بود بر این مسئله غلبه کنم» که درمانگر آن رابه لین شکل بر می گردلند «شما اینطور فکر حی کنید که هیچ گاه قادر نخواهید بود بر اين مسئله غلبه کنید.درباره این فکر خود چه احساسی دارید؟»ممکن است مراجع با یک عبارت «احساس میکنم» دیگر پاسخ دهد: «من احساس می کنم درمان نمی تواند به من کمک کند». درمانگر حی تولند اشاره کند که مراجع درحال حاضر دو فکر خود را ارلئه کرده است و سپس مجددا بپرسد که درباره این دو فکر خود چه احساسی دارد: «افسرده». لین نکته اهمیت زیادی دارد که مراجعین افکار خود را در قللب اول شخص مفرد بیان کنند.مثلا «من همیشه یک شکست خورده هستم» یا «هیچ کس من را دوست ندارد» مبلاد عا ©

صفحه 142:
© تكنيك شماره 59 پاسخ دادن وقتی مراجعین افکار خودآبند منفی شان را فراخوانی کردند و تفاوت میان موقعیت هاءافکار و احساسات را یاد گرفتند. آماده لند.تا افکارخود آیند منفی شان رابه روش های مختلف آزمون کنندتا بتوانند پاسخ های کارلتر و سازگارانه تری برای آنها بیابند.بک و همکارلنش این طور بیان می کنندکه اصلی تریین وظیفه «درمانگر لین است که‌به بیمار کمک کندتا پاسخ های منطقی برای شناخت های منفی خود بیابد..میان دلایل واقعی یک رویداد و دلایل غیر منطقی حاصل از معانی فرد-ویژه تفاوت بگذارند». ©

صفحه 143:
© © همانطور كه در بخش مربوط .به كشف افكار خودآیندمنفی دیدیم.معلنی فرد-ویژهممکن استببا يك موقعيت ناخوشايند عينى مرتبط باشد كه تحمل كن بسيار مشكل است. ترغيب مراجعین به یافتن راه های ولقع بینلنه غر برای تحلیل موقعيت.شدت احساسات بريشان کننده آنها را کاهش حی دهدبرای حصول لین نتیجه به مراجعین آموزش داده می شود تا افکار خودآیند منفی یشان را فرضیه هلیی را آزمون و ارزیلبی نماید.اگر افکار خودآیند منفی یک مراجع واقعی باشد باید به دنبال راههایی برای مقابله با این موقعیت بود. میلاد عالمی 1397

صفحه 144:
© © وارسی افکار خودآیندمنفی مراجعین بر لين اصل قرار ندارد كه درمانكر تلاش كند تا به مراجعتش ثلبت كندكه او اشتباه مى كند وبا اينكه درمانكر نبليد نقش يى دادستان در صحنه يك دادكاه را ايفا نمايدو سعى كند وقتى مراجع درباره افكارش صحبت عى كند «مج او را بكيرد». وارسى بر يليه تجربه كرليى مشترك قرار دارد كه طى لمن مراجع و درمانكر با هم همكارى مى كنند نا روليى و ميزان سودمندی افکارخود آیند منفی اخیرا را ارزیلبی نموده و برای موقعیت مسئله آفرین,پاسخ های جایگزین را ارائه دهند. میلاد عالمی 1397

صفحه 145:
© © تا مالكيت آنها را بيذييند.نه اينكهبا استفاده از عبارات مبهم از آنها فاصله بكيرند: «در چنین شرایطی فرد.خود راییک شکست خورده میپندارد» یا«هرفردی.گاهی در زندگی خود احساس می کند.کسی اورا دوست ندارد». بعضی از مراجعین ممکن است احساس خود رابایک کلمه بیان کند مثل «بد» «آشغال». «خیلی بد». متاسفانه .لین نوع توصیفات یک کلمه ای . اگر چه واضح و روشن هستند.آن کلمات هیجلنی ای نیستند که شناخت درمانگران‌به دنبال آّن هستند.از طریق پرسش از مراجع درباره لین افکارو رفتارهاءدرمانگر حی تولند احساس «خیلی-بد» مراجع رابه احساس گناه ترجمه کند. سپس مراجع می تولند تصمیم بگیرد که از واه «گناه» استفاده کند یا همان اصطلاح خاصی که قبلا آن را بکار می برد. میلاد عالمی 1397

صفحه 146:
2 © تكنيك شماره +8 اهميت شواهد موافق و مخالف اهميت شواهد مولفق و مخللف.يك فكر خود آيندخاص « معمول ترين روش باسازى شناختى است>به عنوان مثال.مراجعى ميكويد «هيج وقت.هيج جيز بر وفق مراد عن نيست» و براى حمليت ازلين فكر. مولنع و شكست هاى كذشته وحال را برعى شمرد و نمی تولندبه شواهد متناقض فکر کند.در ذهن او .این مساله «ادعای مرا ثابت می کند»: میلاد عالمی 1397

صفحه 147:
درمانكر :شما گفتید که به تازه گی خانه خود را عوض کرده اید. آن خانه برای شما چطور بود؟ مراجع : خوب بود. در مانگر: خوب.آیا جابه جایی خانه وفق مراد شما بوده است؟ مراجع: بله. خوب.. فکر می کنم... درمانگر: چند سال است ازدواج کرده اید؟ مراجع: چهارده سال در مانگر: این چهارده سال را چطور توصیف می کنید؟ مراجع: خیلی از اوقات شاد بودم.خوب. شما دو چیز پیدا کردید که بر وفق مراد من بوده و ممکن است چیز های دیگری هم باشد که من در حال حاضر آنها را نمی بینم. آیا من باید ناگهان تبدیل به فردی مثبت اندیش شوم؟ میلاد عالمی 1397 9

صفحه 148:
© در مانگر: مثبت اندیشی معمولا شواهد را مورد توجه قرار نمی دهد.لما تفکر واقعگرایانهلین کار را انجام می دهد. من می خواهم شما تلاش کنید و از لین فکر خود یعنی «هیچ چیز.هیج وقت بر وفق مراد من نیست» عقب نشینی نماییدو همه ی شواهد را در نظر بگیرید..نه فقط بعضی از آنها را حالا در مقلبل لين فكر جه پاسخی می توانید بدهید؟ مراجع: خوب فکر حی کنم درست‌تر لین است که بگهیم «گاهی اوضاع بر وفق مراد من است و گاهی نیست و بتابرلین مهم ایست که همه ی ابعاد مسئله را در نظر بگیرم».اگر بتولنم لين نکته رابه خاطر بسپارم.احساس بهتری خواهم داشت. میلاد عالمی 1397 © o

صفحه 149:
ممکن است در خصوص عناصر متشکله شواهد.مشکل پیش بیاید: معمولاء درمانگر به دنبال حقایقی است که افکار مراجعش را تایید.تعدیل يا تضعیف نمایددر حالی که مراجع اطلاعاتی را بر پایه «لهام و شهود»یا فرضیات فراهم می کند. میلاد عالمی 1397 )

صفحه 150:
© * نيومن نشان مى دهد كه جه اطلاعاتى به عنوان شواهد عينى مناسب اند و كدام ها نا مناسب اند. ١.داده‏ هاى تاييدى-مراجع .به ديافته هاى واقعى» دست مى بلبد. مثل « همسرم.به من كفت كه .يك رابطه نامشروع داشته است». ۲.داده های مشاهده ای-آنچه مراجع متوجه شده است حی تولندبه یافته های واقعی مرتبط باشد لما مراجع ممکن است شخصا ارتباط نادرستی بین آنها برقرار کند.مثلا «من در بزرگراه دیدم که وقتی همسرم با مردی صحبت می کرد. می خندید و خیلی نزدیک‌به او ایستاده بود. حتما می خواسته‌با آن مرد رابطه نامشروع داشته باشد». ۳.داده های فرضی که ناشی از شهود.الهام و تصورات مراجع است. «من فقط حی دلنم که همسرمبیک رابطه نامشروع داشته است.آدم خودش می فهمد می دانید که منظور من چیست؟» میلاد عالمی 1397 © o

صفحه 151:
نیومن اظهار میکند آن سطی از شواهد که در حال ایدتل درمانگر به دنبال آّن است.داده های تاییدی می باشدبا ای حال چنانچه رابطه درملنی مولد و تاثیر گذار باشد مراجع و درمانگر درباره اطلاعلتى كه به عنوان شاهد مورد پذیرش قرار میگیرد توافق خواهند داشت. © 1397 alle ‏میلاد‎

صفحه 152:
ارائه تبیین های جایگزین این تکنیک به مراجعان نشان می دهد که بیش از یک راه برای نگاه کردن به یک موقعیت خاص وجود دارد. میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 153:
© ديويدسون و بلك برن اينطور مطرح مى كنند: «از مراجع بخواهيد تفاسیر احتمللی از یک موقعيت را فهرست كند و سپس احتمال واقعی بودن هریک از تفاسیر را برآورده کند. چرا که اين روش. تکنیکی بسیار قدرتمندی است. زیرا در لین روش, تفسیر منفی اصلی رد نمی شود. اینگونه برخورد می شود که ممکن است درست نباشد و تفسیرهای احتمالی بیشتری در مقابل آن ارائه گردد.» © میلاد عالمی 1397

صفحه 154:
خیلی خوب. اين یک دیدگاه به موقعیت فعلی است. هجده فرم دیگر که رضایت بخش بودند چطور؟ خب. از اين دیدگاه فکر می کنم, موفق بودم: راه دیگری برای دیدن این موقعیت وجود دارد؟ آنها به حال من تأسف می خورند. به همین خاطر بازخورد خوشایند برایم ارائه دادند. چقدر احتمال می دهید که آنها به حال شما تأسف می خورند؟ خیلی بعید است. آنها افراد حساس و ضعیفی نیستند. به نظر می رسد. بعضی وقت ها خیلی سخت راضی می شوند. توضیح دیگری برای دریافت بازخورد مثبت وجود دارد؟ این یک خوش شانسی است که فقط یک بار اتفاق می افتد. میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 155:
‎erates ree era‏ زو گفتن چنین حرفی در این مرحله سخت است. چون این اولین کارگاه شما بود. آیا برنامه های بیشتری برای انجام این کار دارید؟ |مراجع به علامت تأبيد سر خود را تکان می دهد[ آیا غیر از اینکه موفقیت شما شانسی و اتفاقی بوده . تفسیر دیگری هم می تواند وجود داشته باشد؟ ‏کار من خوب بوده. ‏و چیز دیگری؟ افراد برای حضور در این کار گاه پولی پرداخت نکردند. به همین خاطر در فرم های ارزیابی نمره بیشتری به من دادند. ‏آیا شما فکر می کنید صرفابه این خاطر که پولی دریافت نکردند. معیارهای پایین تری برای ارزیابی داشتند؟ شما قبلا ‏گفتید که «به نظر می رسد. بعضی مواقع خیلی سخت راضی می شوند. من خیلی شک دارم که آنها این کار را نجام داده باشند. اگر من در آن گروه بودم. این کار را انجام نمی دادم. ‏ادر حالیکه روی یک تخته یادداشت می کرد[ خب اگر بخواهیم جمع بندی کنیم: فکر اولیه شما درباره کارگاه این بود که «شکست خورده ‎dal‏ چون دو فرم ارزیابی انتقادی در پی داشت. با اینحال هجده فرم دیگر مطلوب بودند و در پرتو این امر سایر توصیفات عبارت بودند از : کار گاه قاعدتا موفق بوده, افراد به حال شما تأسف خوردند. یک خوش شانسی بوده. کار شما خوب بوده و افرادپولی پرداخت نمی کردند. شما فکر می کنید با توجه به همه این توصیفات و مطالبی که ‏فتيم. کم یک از صفت ها با احتمال پیشتری درست هستند؟ كفتيم, كدام یک از با احتمال بيشترى درست هستئد' لدعا ‎

صفحه 156:
© مراجع لين كزينه را انتخاب كرد «عملكرد خوب ومن فكر عى كنم عى دانم جرا كاركاه واقعا موفق بوده»؛ اكرجه او هنوزنبه لين مسئله فكر عى كرد كه ممكن است «عوامل تصادفى» نيز در موفقيت كاركاه نقش داشته. لذا ييشنهاد شده كه در شش ماه آينده جندين كاركاه بركزار نموده و اطلاعات کلفی درباره عملکرد خود جمع آوری نملید تا لین مسئله را حل کند: ‎Ur‏ من واقعا مهارت دارم یا موفقیتم در اولین کارگاه تصادفی بوده است؟» 2

صفحه 157:
شناسایی تحریف های جایگزین میلاد عالمی 1397 5

صفحه 158:
© © در نکته ۲. بعضی از تحریف های شناختی معمول را فهرست کردیم مثل تفکر همه یا هیچ یا نتیجه گیری سریع که ناشی از پردازش ناکار آمد اطلاعات در شرایط پریشانی هیجانی است. می توان فهرستی از تحریف های شناختی را به مراجع ارائه داد و از او خواست تا آنهلیی را که معمولا در تفکرات خودش دیده می شوند. مشخص کند (البته درمانگر نبلید حتی,به شکل غیر عمد به مراجع خود القا کند که ممکن است همه آن تحریفات را در تفکر خود داشته باشند. چون ممکن است که کراجع باور کندبه یک «ختلال رولنی» جدی مبتلاست).به عنوان مثال. مراجع مبتلابه اضطراب اجتماعی اینطور بیان عی کند: «من حی دلنم که وقتی وارد اتاق می شوم. افرادبا خود فکر می کنند«او خیلی خسته کننده است. بهتر است‌به او نزدیک نشوم»یا اگر شروع کنند به بحث کردن‌با من.به سرعت از من دور خواهند شد زیرابا خود فکر می کنند «او اصلا آدم جالبی نیست»» مراجع.به سرعت دریلفت که ذهن خواهی یکی از تحریف های شناختی اصلی در ذهن اوست. لما سپس اضلفه کرد: «من معتقد هستم که حی توانم ذهن ها را بخولنم. لین درست است». درمانگریک آزملیش فوری ترتیب دادتا توانلیی های مراجع در ذهن خواهی را آزمون کند. به اين ترتیب که واژه «میکی موس» را روی کاغذ نوشت اما مراجع نتوانست آنچه را که نوشته شده بود. تشخیص دهد. میلاد عالمی 1397 ‎o‏

صفحه 159:
© ذهن خولنى عى تولند شكلى از فرافكنى باشد: «افكارى كه بيماران فكر عى كنند ديكران درباره آنها دايند. معمولا افكارى هستند كه آنها درباره خودشان دارند» (پرسونز. ‎۰1۹۸٩‏ ۱۱۳). در مثال صفحه قبلی اگر مراجع فکر کند که آدم خسته کننده ای است. احتمالابه لین نتیجه حی رسند که دیگران هم همین فکر را درباره او دارند. نکته مهم برای مراجع لین است که ذهن خود رابه روش غیر تحریف شده بخواند و ذهن خوانی از دیگران را متوقف کند (نینان و درادن 20023). ©

صفحه 160:
© © لين مباحث (و آزملیش ها) با درمانگر. مراجه را متقاعد می کند که توانلیی ذهن خولنی ندارد :«اگر واقع بین باشم. من نمی دانم مردم درباره من چه فکری حی کنند. برای دانستن نظرشان بلید از آنها بپرسم پلبا آنها گفتگو کنم. حتی لگر بعضی از مردم فکر کنند.هن خسته کننده هستم. بدان معنا نیست که هن واقعا چنین ویژگی دارم. صرفابه اين معناست که من نمی توانم همه را جذب يا خشنود کنم». میلاد عالمی 1397

صفحه 161:
© © یکی دیگر از تحریف ها کلیدی این مراجع. شخصی سازی بود که شامل سرزنش کردن خود درباره وقوع یک رویداد منفی بدون در نظر گرفتن شرایط و عوامل دیگر است. در مورد اين مراجع. اگر مهمانی شام خسته کننده به نظر می رسید. او نتیجه می گرفت: «حضور من همه چیز را بی روح و سرد کرد. لگر من آنجا نبودم به همه خوش می گذشت». از مراجع پرسیده شد غیر از حضور او چه عوامل دیگری. منجربه بی روح شدن و کسالت باری مهملنی شد. او فهرست عولمل زیر را ارلئه کرد: تنش های بین فردی میان چند تن از مهمانان حاضر در مهملنی, بعضی از مهمانان دوست داشتند تمام مدت مرکز توجه اصلی باشند. بعضی از مهمانان می خواستند زود مجلس را ترک کنند. افراد مست «بی چاک دهن» بعضی دوست داشتند جای دیگری بنشینند. غذا متوسط و معمولی بود. مراجع نمی توانست مسئول رفتار سایر مهمانان با چگونگی برگزاری مهمانی باشد (ممکن است مهمانی برای او خسته کننده بوده باشد, اما نه برای بعضی یا همه افراد دیگر) : «ممکن است خضور من در کسالت باری مهمانی سهمی داشته اما عولمل مهم دیگری هم وجود داشتند که من در نظر نگرفتم. مسلما بعد از این باور نمی کنم که مسئول اتفاقات بد هستم با در صورت عدم حضور من, اوضاع بهتر می شود». o میلاد عالمی 1397 رو

صفحه 162:
توجه به مزایا و معایب میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 163:
© © بين تكنيكببه مراجعين كمك مى كند.نا مزليا و معليب بايبندى.به .يك فكر خاص (مثلا «ايستادن روى ياى خودمبه من احساس امنیت می دهد») یا انجام ییک رفتار ویژّه (مثل تعلل) را مشخص نمایند. مراجعین» از طریبق بحث درباره مزلیا و معلیب می توانند یادبگییند در افکار مربوط به دفاع از خود تجدید نظر کرده و رفتارهلیی را که نتیجه معکوسبه دنبال دایند. تغییر دهند. ولز معتقد است «تلاش بلید بر شناسایی هرچه بیشتر معلیب باشدنه مزایا.زبرا وقتی معایب حفظیک رفن یابیک نكرش نسبتبه فوليد آن افزايش بيدا می کند. فرد انگیزه بیشتری برای تغییر رفتار خواهد داشت» میلاد عالمی 1397 _ 5

صفحه 164:
۱ من دیگر طرد نخواهم شد و احساس بدی نخواهم داشت ۲) کسی وجود نخواهد داشت که به من دستور بدهد. ۳) می توانمزندگی خودم را کنترل کنم ۴ نگران حسادت كردن به ديكران يا طغبان احساساتم نخواهم بود ‎)١‏ من هيج رابطه ديكرى نخواهم داشت كه نگران بد بودن آن باشم ۲) فرصتهای یادگیری شیوه های ابراز وجود در روابط را از دست خواهم داد ۳) چیزی برای کنترل وجود نخواهد داشت ۴ تنها نگرانی من این است که از نظر احساسی سرد و بی تفاوت شوم ۵) زندگی برایم ناامید کننده و پر از تئهایی و انزواست ۶ زندگی بدون وجود رابطه اجتماعی, زندگی نیست. من این زندگی را نمی خواهم ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 165:
© 2 پس از پایان اين تمرین. آن تفکر برای مراجع خوشایند نخواهد بود اما او مى خواهد ياد بگیرد در مقابله‌با فراز و نشیب ارتباطات انعطاف پنیر باشد («اگر در مقلبل سختی ها. نرم باشم و پایان رابطه راییک فاجعه نبینم. عی تولنم در ّن رابطه نیز احساس امنیت کنم»)به عنوان مثال. مراجع وقتی طرد ی شود احساس بسیار بدی دارد. زیرا از یک طرد شدگی دوگلنه ونج ی برد: اول از طرف دوست پسرش و بعد از طرف خودش («اگر اوم مرا ترک کند. حال خوبی نخواهم داشت»). میلاد عالمی 1397

صفحه 166:
© © بخشی از ایجاد نگرش منعطف تر لين بود كه او بتولندبا طرشدگی اول کنار بیلید بدون اينکه طرد دوم خود ساخته را ایجاد کند («او مرا طرد کرده است لما من نمی خواهم بخاطر او دوم را طرد کنم») و لین موضوع را درک کند که «طرد شدگی» یک واه معنا دار است (یعنی در للیه های زبرین دارای معانی خود بدنام سازی می باشد) و لین مطلب را دربلبد که رولبط گاهی پایانی «ناامید کننده و ناراحت کننده» دارند. نه پایانی همراه با طردشدگی. میلاد عالمی 1397

صفحه 167:
© © تکنیک شماره ۵۴ توصیف و تعربف لغات و واژه ها لین تکنیک متضمن لین است که از مراجه پرسیده شود منظور از واه هلیی که استفاده می کنند. چیست و از لین رهگذر با خطاهای موجود در تفکرش رو در رو شود. به عنوان مثال. مراجعی که کتلبش توسط یک ناشر مورد پذیرش واقعا نشده بود. اظهار می داشت که : «چون آنها کارم را قبول نکردند و آن را نخواستند. من یک شکست خورده هستم».

صفحه 168:
درمان گر وقتی شما می گویید به دلیل رد شدن کتابتان شکست خورده اید. منظورتان یک نویسنده شکست خورده + است یا یک مرد شکست خورده پا یک انسان شکست خورده ؟ یک نویسنده شکست خورده. چگونه رد شدن نوشته شما از طرف یک ناشر. شما را به یک نویسنده شکست خورده تبدیل می کند؟ خب اینطور احساس می کنم. میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 169:
خب احساسات» حقایق واقعی نیستند. اگر شما واقعا یک نویسنده شکست خورده هستید. بهتر است بیشتر از اين وقت خود را برای یک موضوع ناامید کننده تلف نکنید. خب چه زمانی مشخص خواهد شد که شما یک نویسنده شکست هستید یا نه؟ چندسال بعد از این. اگر نه تا زمان مر گم. پس, توصیف دقیق وضعیت کنونی شما چیست؟ نوشته من نتوانست یک ناشر را تحت تأثیر قرار دهد. اما اين بدان معنا نیست که من یک نویسنده شکست خورده هستم. این به چه معناست؟ من یک نویسنده سخت کوس هستم که باید به تلاش خود ادامه دهد تا بتواند در دنیایادبیات جایی برای خود پیدا کند. میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 170:
© ممكن است بعضى از مراجعين از لين شكليت كنند تعريف ولقِه ها صرفا بازى.با كلمات است (مثلا «دنياى اطراف خود را تغيير بده.نا احساس بهترى داشته باشى. آيا منظورا لين است؟») اماء در ولقع. لين امر داراى يك هدف بسيار جدی است. استفاده از واه هلیی مثل «شکست خورده». هبی فایده» عبی ارزش»یا هبد» برای توصیف کردن یک فردنه تنهاییک پیش تعمیم دهی خطرناک است - ممکن است‌به واطه چنین خود برچسب زنی. فرد افسرده شده و اقدام‌به خودکشی نملید - بلکه به گونه ناامیدانه ای در توصیف و ارلئه پیچیدگی یکتلیی خویشتن. نادرست و ناکافی است. دقت در معلنی کلمات.به مراجع کمک می کندتا در قبال رویدادها دقیق باشد (مثلا« من دوبار در امتحان رانندگی مردود شدم») وبه دنبال راه حل بگردد (مثلا«بلید برای سومین بار تلاش کنم») بجای اینکه بر باور های خود نسبت‌به ن رویداد تأکید کند (مثلا «من کاملابی مصرف هستم, من همین حالا بلید دست از تلاش کردن بردارم کد چرا که لین مسأله ملنع یادگیری از اشتباهات می شود وبه لین ترتیب شکوفلیی و پیشرفت را محدود می میلاد عالمی 1397 © o

صفحه 171:
© © این مهم است که درمانگر «شیفته و مجذوب معانی» نشود. بدین صورت که از مراجع بپرسد که منظورش از وایّه هلیی که استفاده می کند چیست و باز بپرسد که معنی لین کلمات جدیدی که برای توضیح کلمات قدیمی استفاده کرده است. چیست ... و لین مسیر را همچنان ادامه دهد تابه یک زنجیره بازگشتی نا متنناهی از معانی تبدیل شود که هم درمانگر و هم مراجع و هم مراجع را خسته کرده و مانع از اين می شود که آنهابه نتیجه گیری مفیدی درباره لین موضوع دست پابند که کدام ولّه در بعث درباره مسئله. معنادار و قلبل استفاده هستند (مثلا درجه بندی کردنیک رفتاربیا عمل خاص معنادار است) و کدامیک‌بی معنا و غیرقلبل استفاده است (مثلا درجه بندی کردن خودبی معناست). تعریف واژّه هبه خودی خود یک هدف نیست. بلکه وسیله ای است برای نیل به هدف مشخص کردن و وضوح کلمات و معنی آنها. میلاد عالمی 1397 @

صفحه 172:
میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 173:
© © اسناد مجدد.به مراجعين کمک می کندتا عقب نشینی کرده وبه بسیاری از عولمل دخیل درییک پیلمد منفی توجه کنند. بنابرلین‌سبه مراجعی که خود را بخاطرییک پیمدبد سرزنش حی کند. می توان کمک کردتا ببیند که او مسئول همه عوامل ایجاد کننده این پیامد بد نبوده است. سرزنش کردن خود برای «ایجاد» پیامدهای منفی در احساس گناه و افسردگی.به شکل بارزی دیده می شود (داتیلیو و فریمن. 1۹۹۲).به عنوان مثال. مراجعی می گهید احساس گناه دارد چون پسر ۲۰ ساله اش «استعدادهایش را شکوفا نمی کند. بلکه از مسیر زندگی خارج شده وبه مقدار زياد الکل می نوشد» وبه خاطر مشکلات پسرش, خود را سرزنی می کند («در طول مسیر زندگی گاهی باعث شکست پسرم شدم. حال و روز فعلی او تقصیر من است»). لین گزاره منعکس کننده اين پیش فرض مراجع است که او قادر مطلق است. یعمی او فکر می کند. قدرت کنترل سرنوشت پسرش را دارد. ميلاد عالمن_/ 1397 9

صفحه 174:
© با فهرست کردن عواملی که ممکن است در مسائل پسرش نفش داشته باشند (مثلا اينكه هيجكاه به مدت طولانی بر سر یک کار نمی ملند. مقروض بودن, ناتولنی در حفظ حقوق و سرمایه های خود. نوشیدن زیاد الکل, دعوا کردن‌ با همسایه هاءبی تفلتی درباره ظاهر خود) نهایتا مراجع فمید که انلیی او در تاثیر گذاریبا کنترل زندگی پسرش بسیار محدود است («او هیچ توجهى به من نمى کند. فقط هن را متهم ی کند که همیشه غر میزنم و او را عصبانی می کنم. در نهلیت لین زندگی خود اوست و خودش مسئولیت آن را بر عهده دارد. امیدوارم شرایط برای او بهتر شوند»). ميلاد عا 1397 60 o

صفحه 175:
© اسناد مجددبه معنی «فرار مراجع از موقعیت دشوار» نیست. بلكه کمکی است‌به آنها برای دستیابی دقیق به میزان مسئولیتشان در ایجاد یک پیامد خاص. در مثال بالا مراجع گفت: «حتمالاحن با عر زدن هیچ کمکی به او نمی کنم. بنابراين به يسرم گفتم که هر وقت از من کمک بخواهد. حتما در کنارش خواهم بود اما نمی خواهم بیش از این او را کلافه کنم». بعضی از کراجعین عولمل بیرونی «ایجاد کننده» میک رویداد خاص را سرزنش عی کنند. مثل مراجعی که معتقد بود فشار کاری و رئیس پر توقعش «مرا مجددا وفادار به نوشیدن زیاد الكل کرد». در چنین مواردی «درمانگر می تولند به افراد کمک کند تا مسئولیت استفاده از دارو رابه خودشان اسناد دهد. وبه لین ترتیب شروع.به تعدیل رفتارهای مربوط به استفاده از دارو نماید» لبک و همکاران. ۱۹۹۳: ۱۴۲. لگر مراجع می تولند انتخاب کند که برای مقلبه با فشار کاری و رئیس پر توقعش الکل بنوشد. پس خودش هم می تولند یک روش جایزگزین و سازنده برای مقابله با مسائل از الکل, نیازبه برنامه مدیریت استرس دارم. نوشیدن الکل نه تنها فشار را کم نکرده. بلکه منجر به افزایش آن نیز شده است. میلاد عالمی 1397 © o

صفحه 176:
فاجعه زدایی کردن

صفحه 177:
© © لين روش از طريق ترغيب به مشاهده خود در حال مقابله با بيشكويى هاى فاجعه آميز ( وحشت ) و ( آشفتكى هيجانى ) ناشی ازییک رویداد ترسناک را کاهش عی دهد. تفكر فاجعه آميز اغلب توسط عبارات ( چه می شود اكر... ) ايجاد مى كردد. عبارتى ازاين قبيل كه ( جه مى شود اكر در سوير ماركت دجار حمله بانيك شوم ؟ ) يا ( جه اتفاقى مى افتد اكر در امتحان مردود شوم بايلو و سرنى لين طور بيان ميكنند كه : ( استرازى كلى براى فاجعه زدليى كردن لين است كه مراجع را ترغيب كنيم تا پیامدهای خاص رویداد ترسناک را مشخص کند. ) و برای هر پیلمد فاجعه آمیز .حی توان‌به مراجعه کمک کردتا گزینه های مختلفی برای حل مسله ارائه دهد. اگر در سوپر مارکت دچار حمله پانیک شوم. چه اتفاقی می افتد ؟ پیامدها : 1. من کاملا شکل یه آدم احمق در آمده ام. مردم به من خواهند خندید و فکر میکنند من یک بیچاره بدبخت هستم. ۲. من هیچ وقت قادر نخواهم بود به آن سوپر مارکت برگردم. چون مردم مرا به ياد می آورند و به هم نشانم می دهند. ©

صفحه 178:
گزینه ها : 1 به جای این که احسناش جماقت کنم و یا مورد تمسخر دیگران قرار گیرم : می توانم با آن مقابله کنم. من © پرآنچه دیگران میگویند و انجام میدهند کنترل ندارم اما نباید فکر کنم بدبخت هستم و به خودم بخندم. ابتلا به حملات پانیک جرم نینس 2 نها فردی که آن خاطره زا به باد من آورد:من هستم. من فکر میکتم:حمله پانیک :من در ذهن افراد باقی مانده. لین خیلن یی معتی اشت. :نها دز ضوزی افراد من را به هم نشان می دهند که برهنه در شویر مارکت قدم بزنم. نیومن یک چالش خلاقانه در مقابله تفکر منفی ( چه می شود اگر... ؟ ) پيشنهاد کرده و آن این است که از مراجعه خواسته شود تا به همان اندازه دلایلی برای تفکر مثبت ( چه می شود اگر...؟ ) ارائه نماید : © اگر مراجعین برای سوالات مثبت نیز به اندازه سوالات منفی وقت بگذارند. که به ندرت این ار إنجام مم ريهيد. تور شا خن مممی را دن مي اند زرا ارزبانی عیتی پبامدهای ان به این معتی ات که وم م1۳۳1 o

صفحه 179:
کاوش معیارهای دوگانه ميلاد عالمى 1397 ©

صفحه 180:
© © بعطی از مراجعین معیارهایی دارند که آنها را در مورد خودشان بسیار سختگیرائه تر از دیگزان رعایت می کنند, به عنوان:مقال مادری:وقتی فرزندشهنگام بازی کردن: می افتد.و آسیب:می:بیند, خود:را یک مادز ند می دائد : من مادر خویی نیستم : چون اجازه دادم چنین اتفاقی بیفتد. اما با دوست دیگری که اتفاق مشابهی برای فرزندش افتاده همدلی کرده و او را دلداری می دهد, نه اينکه سرزنش کند : وقتی بچه ها بیرون بازی می کنند. مجروح شدنشان اجتناب ناپذیر است. تو نمی توانی تمام روز آنها را در خانه حبس کنی, می توانی ؟ نباید برای اتفاقی که افتاده, خود را سرزنش کنی. با فراخوانی منطق مراجع پیرامون تفاوت رویکرد او درباره خودش و دوستش , می توان علل معیارهای دوگانه مراجع را مشخص نمود ( من باید بهترین مادر برای پسرم باشم تا ازدواج ناموفقم را جبران کنم. من فقط احساس می کنم باید همه .چا با پسرم باشم تا از او مواظبت کنم. ) 2 میلاد عالمی 1397 9

صفحه 181:
© © باتلر و هوپ به اين نکته اشاره کرده اند که فردی با معیارهای دوگانه مبتنی بر کم ارزش دانستن خود نسبت به دیگران » تدریجا.خود را طعیف می کند : ( این امر».مثل ‎GW‏ برای ساختن خانه روی باتلاق. است. این خانه دوام نخواهد داشت و پایه و سنگ بنای آن دائماً در حال فرویاشی است ) درمانگر می تواند مراجع خود را ترغیب کند تا با خودش نیز به همان روش همدلانه ای صحبت کند که با همسایه اش حرف زده تا با اقکار خودآیند منفی اش پاسخ دهد : ( هر دو طرف, نه فقط یک طرف باید برای حفظ یک ازدواج تلاش کند. هیچ مادری کاملی وجود ندارد , مادران فقط تلاش می کندد تا رای فرزندان خود بهترین باشند. غیر واقع بینانه است اگر فکنم میتوانم هميشه پسرم را از خطرات محافظت کنم. پس به عنوان یک مادر, به اندازه کافی خوب هستم. ) از طریق اینگونه مذاکرات با خود. می توان معیارهای دوگانه را رها کرده و یک معیار کارآمد, مفید و واقع رم بینانه جایگزین آنها کرد. (یرت ‏ 1989( مبلاد عالمى 1397 8

صفحه 182:
تکتیک شماره ۵۸ اصلاح كردن تصویرهای ذهنی میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 183:
© © همانطور که افکار خودآیند منفی به شکل كلامى ظاهر عى شوند. در قلب ديدارى نيز جلوه مى كنند. به نظر بعضى از مراجعين برای تعديل و اصلاح افكار خودآيند منفى. كار با تصاوير راحت تر از كار با افكار است. وقتی مراجعین رویدادهای منفی را تصویرسازی عی کنند. وقتی‌به بدترین لحظه حادثه عی رسند و بیشترین ترسشان فراخوانی ی شود.تصویرسازی را متوقف میکنند. مثل اینکه ( فیلم ) قطع شده است و نمی بینند که بعد از آن چه اتفلفی می افتد. به عنوان مثال. مراجعى یک تصوير ذهنی برای خود ساخته بود از وقتی که در یک سخنرانی. مردم به خاطر ریختن آب روی خودش به او می خندند. خود را به این شکل می دید ( در حال عرق کردن. تپق زدن. اضطراب شدید وناتوانی در حرکت.) ولز لین طور مطرح می کند که : ( مفیدتیین حللت ممکن لین است که تصاویر را قطع کرده و فراتراز بدتیین لحظه پیشروی کنیم. این فر آیند. آشفتگی همراه با تصاویر را کاهش داده و بیمار را از حالت پردازش خطر. خارج میکند ) میلاد عالميی_ 1397 __ 9

صفحه 184:
© © در مانگر : هم اکنون چه اتفاقی در حال روی دادن است ؟ مراجع : آنها هنوز هم دارند به می خندند. من به شدت خجالت می کشم. زبانم بند آمده و هنوز هم نمی توانم حرکت کنم. درمانكر: يك دقيقه بعد چطور؟ مراجع: مى توانم اندكى حركت كنم و سر خود را تكان دهم و تلاش كنم لبخند بزنم «انكار در حال شوخى كردن بوده ام. «رمانتر: آیا آنها هنوز هم با شدت می خندند؟ س عميق مى کشم تا هر چه بیشتر خودم را كنترل كنم. الان بيشت مراجع : نه.خندیدن ها و همچنین شرم و خجالت من کمتر شده. لبخند می زنم و با اشاره به خودم می گویم ( چه انگشتان کج وکوله ای ) در سانگر: پنج دقیقه بعد چه اتفاقی می افتد؟ مراجع:به ارائه سخنرانی ادامه می دهم. اما هنوز کمی می لررزم و هنوز تپق میزنم. به این فکرهستم که آنها چه تصوری از من دارند اما تلاش مى كنم تا روی سخنرانی ام متمرکز شوم. درمانكر: و سى دقيقه بعد؟ o میلاد عالمی 1397

صفحه 185:
© © مراجع: اكنون هر جه بيشتر بر خودم مسلط هستم و احساس بهتری دارم. لين مسیله رابا نوشیدن یک لیوان لب . بدون اينكه آن را بريزم: بدون اينکه آن را بریزم » به خودم ثلبت حی کنم. وقتی لیوان لب را برداشتم. هنوز عده کمی زیرلب ی خندیدند.لما بعد از | دستم را کشیدم و به گروه گفتم ( حالا بهتر شده ). بعد از آن ساعت نهار بود که من خیلی . خیلی احساس آسودگی می کردم. با سفرمجازی مراجع‌به بدتیین حللت معکن و حتی فرلتر از كن می توان‌به او نشان داد که برای هميشه در ّن لحظه وحشتناک نخواهد ماند. مراجع این تمرین تصویری را به عنوان یک تکلیف انجام داده و بعدها اعلام کرد: (( فکرنمی کنم اگرلین اتفاق دوباره برای من بیافتد. مقابله‌باآن کار سختی باشد. صادقانه بگهیم. حوصله ام از آن سررفته. خوب چه انفاقی مى افتد اگر آب راروی خودم بریزم؟ )) اصلاح تصویرپردازی در شناخت درملنی-به مراجعین کمک میکندتا مسیر منفی تصویرپردازی خود رابه مقابله های موفق و مثبت تغییر دهند. ( داتیلیو و فریمن , ۱۹۹۲) ماد الى ‎Bis)‏ ‏و 7 6 ©

صفحه 186:
تکنیک شماره 04 آزمایش های رفتاری میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 187:
© از اين روش براى آزمون اعتبار افكار خودآيند مراجع و باورهای میانجی ( فرض ها و قواعد ) استفاده مى شود. آزمليش هاى رفتارى در خدمت تغييرات شناختى هستند..به عنوان مثال. مراجعى كه درباره جاق بودنثب احساس خجالت زيادى مى كرد. از اين موضوع كه ( به خودم اجازه نمى دهم كه به شنا بروم ) ناراحت بود این طور پیش بینی میکرد که به صورتی که به شنا برود مردم به من خیره می شوند و پوزخند زده. مرا مسخره عى كنند وحن نمى توانم آنجا بمانم. مراجع پیش بینی کرد که اضطراب اوهنگام برگزاری آزملیش ۸۵ درصد خواهد بود. جلسه بعد اطلاعات حاصل از آزمایش رفتاری مورد بحث قرار گرفت: در مانگر: در استخر چه اتفاقی افتاد؟ مراجع: افرادی از همه سایزها و همه شکل ها حضور داشتند. بنابراین خیلی آسوده بودم. میلاد عالمی 1397 © o

صفحه 188:
© © د +1.: بسيارخوب. لما بيشكويى خاص شما جطور؟ (( مردم.به من خيره شده و يوزخند ميزنند ومن نمى تولنم آنجا بمانم )) آيااين حقيقت داشت يا اشتباه بود ؟ مراجع: اشتباه بود. مسلما مردم.به من نكاه حى كرهند- عن هوببه اطراف نكاه مى كردم- اماءتا جليى كه مى دلنم هیچ كس به من خيره نشده بود يا پوزخند نمی زد. همه داد ميزدند. مى خنديدند و از حضور يكديكر لذت مى بردند. «رمانگر: چه مدت زمانی در استخر ماندید؟ مراجع: حدود یک ساعت. در مانگر: درباره سطح اضطرابتان چطور؟ شما گفتید حدود ۸۵ درصد خواهد بود. مراجع:سطح اضطرلبم حدود ۴۰درصد بود. بعد از حدود ۱۰ا ۱۵ دقیقه, احساس خجللت کمتری داشتم و بیشتر بر شنا کردن خودم متمرکزبودم تا اينکه به نگاه های دیگران به خودم توجه کنم. درمانگر: خوب. به پیشگویی های خود چه جوابی میدهید؟ میلاد عالمی 1397 © o

صفحه 189:
© © مراجع: مسلما مردم‌به من نگاه می کردند اما تا آنجلیی که من آگاه بودم. هیچ کس‌به من پوزخند نزد. مرا مسخره نكرد و من میتوانستم آنجا بمنم. لگر بخواهم در خصوص نحوه شنا کردنم خجللت کمتری بکشم. بلید هفته ای‌بیک باربه استخر بروم و به جای اينكه به جشم يك آزمايش عذاب آورآن را نكاه كنم از حضورم در استخر لذت ببرم. درمانكر نبليد تصور كند که صرفابه لين دليل كهيك آزمليش رفتارى.با موفقيت انجام شده. باسخ شناختى سازكارانه. تعميم يافته است. در ارزیلبی داده های حاصل از آزملیش. مراجع ممکن است به این نتیجه برسد که : ( لگر استخر خلوت تر بود. من بیشتر در آنجا می ماندم. مردم‌به من خیره عی شدند و مسخره ام می کردند ) درلین شرلیط. رفتن.به استخر. بلید طوری برنامه ریزی می شد که در خلوت ترین ساعت ها انجام شود تا این فرضیه آزمون شود. میلاد عالمی 1397 ‎GB‏

صفحه 190:
تکنیک شماره ۶۱ مبالغه ومزاح لا لین تکنیک نتیجه گیری های افراطی از باور های خود مراجعین ارلئه می دهد تا بیهودگی ذلتی لین عقلید رابه آنها نشان داده وعقلید ولقع گرایانه تری را درباره موقعیت مشکل آفرین ایجاد کند . میلاد عالمی 1397 @

صفحه 191:
© دراين مثال ,مراجع,خطاهاى محاسباتى درمحل كار انجام داده است: 0مراجع:فكر مى كنم به خاطراشتباهاتى كه از من سر زده اتفاقات وحشتناكى رخ خواهد داد. در مانت (باجديتى كاذب ومسخره وار)شركت تعطيل خواهد شد, صدها نفر بيكار عى شوند, همه صنعت یک شبه نابود می گردد. چرخ های اقتصادی کشور متوقف می شود وجهان دجار ركود خواهد شد. 0مراجع:(درحالی که می خندد) به این بزرگی وغلیظی هم نیست ,شما خیلی اغراق کردید. ‎Ol 00‏ :شما كفتيد به دليل اشتباهاتی((یک اتفاق وحشتناک روی خواهد داد)). ‏0مراجع:بسیار خوب فهمیدم .تااین حد هم وحشتناک نخواهد بود, اما رئیسم حتما مرا توبیخ خواهد کرد.این یک واقعیت است. ‏استغاده از مبالفه ومزاح((برای بیمارلنی که‌به شدت شکننده وآسیب پذیر هستند روش مناسبی نیست. زیراممکن است مراجع فکر کند, درمانگر او رامسخره می کند. مورد انتقاد قرار عی دهد یا برچسبهای مضحک به او می زند)) ‎ ‏میلاد عالمی 1397 ‎© ‎

صفحه 192:
© درمانكر تنها زملنى بليد از لين تكنيك استفاده كند كه رابطه درملنى.با مراجعش برقرار شده باشدوهمواره براين نکته تاکیید کند کهبه عقلید او اشاره داردسنه به خودش. پس از استفاده از لین تکنیک ها, بلید در لین خصوص باز خورد بگیریم تا اثر آن بر مراجع مشخص گردد. © میلاد عالمی 1397 لا

صفحه 193:
تکنیک شماره ۶۲ لسأیادداشت کردن پاسخ های جایزین افکار خود آیند منفی میلاد عالمی 1397 (5)

صفحه 194:
© در نكته ۴۷ به این مسئله اشاره کردیم که سه ستون اول فرم ثبت روزانه افکار(؟1] 12)برای ثبت تمایز میان موقعیت ها, افکار واحساسات به کار می رود. فرآیند آزملیش افکار خود آیند منفی وپاسخ های جایگزینی لین افکار در ستون چهارم نوشته ‎co‏ شود.لین پاسخ ها بلید بر پلیه توجه‌به همه شواهد موجود باشد,نه فقط براساس اولین فکر نسنجسده ای که‌به ذهن مراجع خطور عی کندبه عبارتی,نه پاسخ های خودآیندا-درغیر لین صورت احتمال دارد لین پاسخ ها غیر واقعی بیش از حد مثبت یا حتی ناکار آمدتر از افکاری باشد که قصد پاسخویی به آنها درمیان است. در نکته ۴۷گفته بودیم که مراجع درباره رفقتن همسرش به بازی گلف در روز یکشنبه(موقعیت) خشمگین(هیجان) است. میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 195:
© } le افك 2 3 شكال است زير به نفی اش : يند ايند منفى اشر خو فكار :1 مرا ۵ ) 0 ((.معنا د : ) ((.معناسنکه وبایه ذهرخولنی لمشتبام) ) ‎oho és‏ قضاوتکریم- : ‎Secs‏ ‎Gece.‏ ۳ 7 ود 5 : )0 © o

صفحه 196:
© © 0ييامد خشم (1۳۰) *افکار خو آیند منفی ((چرا گلف مهمتراز من است؟))(۸۰) ((گلف برای من تبدیل به یک هوو شده واواصلابه این مسئله اهمیت نمی دهد.)) "پاسخ های جایگزینی ((گلف بازی کردن یکشنبه ها صبح برای او مهم است اما مهمتر از من نیست.اوبه اندازه کافی این مسئله را به من گوشزد کرده است .باید نسبت به این موضوع اطمینان پیدا کنم واین مسئله من است نه مسئله او))(15۰) ميلاد عالمى 1397 @ 6 ©

صفحه 197:
© © " پیامد ازمراجع خواسته می شود که میزان باور های جایگزیین افکار خودآیند منفی را درجه بندی کرده وسپس میزان خشم خود را دوباره نمره گذاری کند(که درابتدا آن را ۸۵ درصد تخمین زده بود) ودر پرتو لین پاسخ ها تعیین کند که لیا لین پاسخ ها تاثیر منفی بر روحیه اش داشته است یا خیر. اظهار نظر مراجع - (لمن باید درباره این موضوع‌به خودم اطمینان بدهم))-ممکن است به یک باور میانجی اشاره داشته باشد۰مثلا((اگر او می خواست هميشه بامن باشد بدان معناست که واقعا مرا دوست ندارد.)) هیا اینکه یک باور اصلی را تداعی کند مثلا((من دوست داشتنی نیستم)) که بعدها در درمان باید آزمون وتعدیل شود. میلاد عالمی 1397

صفحه 198:
© © يركردن فرم هاى ثبت روزلنه افکار به مراجع کمک می کند تا بفهمد تغییرات شناختی منجر به تغییرات هیجلنی خواهد شد. همچنان که مراجعان صلاحیت واعتمادبه نفس بیشتری برای‌چر کردن فرم هابه دست حی آوردند فرآیند تشخیص افکار خودآیندمنفی وپاسخدهی‌به آنها سرعت می یلبد وبه لین تربیت‌به مراجعین امکان می دهد تا این فرآبند را به شکل ذهنی دنبال کنند. اگر مراجعین در دوره هلیی از درمان نیازبه((باز گشت به مقدمات))داشته باشند می توان پرکردن فرم های ثبت روزانه افکار را متوقف کرد. 6 میلاد عالمی 1397 9

صفحه 199:
iss معمولا پردازش اطلاعات مراجعین در طول جلسه درمان بسیار ضغیف است چون از لحاظ هیجانی ناراحت هستندییا رغبتی ندارن اعتراف کنند که نکات و اشارات درمانگر را متوجه نمی شوند.وقتی تنها هستند احساس بازداری و آشفتگی کمتری دارند وبه لین تر تیب بهتر حی توانند برنوار مربوطبه جلسه تمرکز کنند.اگر مراجعین تمایلی به ضبط جلسه نداشته باشند درمانگر باید اين درخواست را بپذیرد.

صفحه 200:
© © ۳ نوشتن "پر کردن فرم هاى ثبت روزلنه یا انواع ديكرى از فرم ها نمونه هليى از تكاليف هستند.اين فرم ها به مراجعين کمک عی کندتا افکار ناراحت کننده خود رابه شیوه عینی تری ضبط کرده هبه آنها پاسخ دهند (نکات ۴۷و۲عرا ببینید).تکالیف نوشتاری می توانند شامل هر گونه فرآیندی باشند که جهت برخوردار با مشکلات برای مراجعی که مقاله ای با لین عنوان نوشت (آیاخوشنود کردن دائمی دیگران بهترین روش برای پذیرش خود است ؟ ) درنهلیت به لین نتيجه رسيد كه خوشنود کردن دائمی دیگران نوعی (بریدگی روانشناختی است و من تصمیم گرفته ام از ان رهایی یابم و بیشتر از این برخودم تکیه كنم ). چس یک برنامه طرح ریزی شد تا تصمیم وخواست مراجعه را به يك واقعيت قابل دست يابى تبديل كن ۳ - مثابله تصوری. لین تکلیفبه مراجعین کمک میکند.تا خود را درحال مقابل‌با موقعیتی تصور کنند که از نتیجه نامطلوب به ان میترسند مثلا مراجعی که می ترسید (اگر نمی توانم به اندازه كافى بذلكو شوخ باشم بس از اولين قرار ملاقات طرد خواهم شد.) خود را دروضفیتی تصور کرد که درحال مکالمه وصحبت با کسی است بدون ن که تلاش مضاعفی برای شوخ بودن انجام دهد وذهن خود را آزد بگذارد تا ببیند | شب چطور می گذرد میلاد عالمی 1397 9

صفحه 201:
© ۵ - تصویر پردازی فعال درمقابل تصویر پردازی غیر فعال: از مراجعينى كه انكيزه زیادی برای شرکت در فرایند حل مسئله ندارند وبا تداوم مسئله خود مستاصل می گردند خواسته می شود که نتایج عدم حل مسائل خود را به شکل تصویری مجسم کنند (مثلا تعلل ورزیدن های همیشگی نرفتن به دنبال خواسته های زندگی). وسپس این تصاویر مایوس کننده را با تصاویر فعال (مثلا بديرش ريست ايجاد فرصت هاى جالب وهیجان انگیز انجام دادن کاری به جای آرام ومنفعل بودن ) مقایسه کنند. از مذاجعین خواسته میشود در طی چند هفته اینده این تمرین را روزانه انجام دهند درحالی که تصورات غیر فعال کم کم محو ميشود وتصورات فعال تداوم می یابد تا مشخص شود که آیا آن عمل وفعالیت خلاقانه ومثبت رخ می دهد یا خیر؟ © o

صفحه 202:
© تکالیف رفتاری شامل موارد زبرهستند: ‎١‏ - برنامه ریزی فعالیت این تکنیک معمولا در مورد مراجعین افسرده استفاده می شود تا با ساختار دادن به روزهای انان با یک مجموعه فعالیت های مورد دلخواه سطح فعالیت آنان افزایش وتردیدونشخوار های ذهنی آنان در مورد تجارب یا افکار منفی کاهش پابد. ‏معمولا هر روز به ساعت هابی تقسیم می شود که همه این ساعت ها برنامه ریزی خاصی دارند به همین خاطر مراجعین مجبور نیستند تصمیم بگیرند که برای یک ساعت بعد خود جه كارى بايد انجام دهند. ‏از مراجعین خواسته می شود که میزان لذت واحساس موفقیت به دست آمده از هر یک از تکالیف را ‎ ‏در دامنه ‎٠‏ ذا ‎٠١‏ رتبه بندی کنند. جنين رنبه بندى به مراجعين كمك مى كند نا بيش كويى هاى خود را مبنى براينكه انجام يا فعاليت ها نه لذت ونه احساس موفقيتى به دنبال دارد را ازمون كنند. ‎60 ‎

صفحه 203:
© ۳ تکالیف درجه بندی شده: این تکالیف به مراجعین کمک می کند تا مسائل خود را در قالب گام های کوچک ‎Cy prog‏ شده ‎Jo‏ کنند نه تلاش برای حل شتاب زده مسائل. سلسه مراتب موقعیت های مسئله آفرین یا ترسناک را می توان با سوال کردن از مراجع جهت ردیف کردن این موقعیت ها از آرامترین تا ترسناکترین ومشکل ترین آن تهیه کرد. به عنوان مثال فردی که فوبیا سگ داشت ابتدا با ایستادن در یک نقطه امن سگی را در حال بازى كردن بود تماشا كرد سيس كم كم به او نزديك ذ تر شد تا اینکه توانست سگی را که افسار او بسته است نوازش کند مقدار ترس او از وقتی است که سکی بدون افسار دراطراف او بو میکشید که در نهایت طی چند روز توانست بر ترس خود غلبه کند ©

صفحه 204:
© 6 © أزمايش ها : اين آزمايش ها به مراجعين کمک می کند تا افکار وعقاید خود را به بوته آزمایش بگذارد بعنی با آنها به عنوان یک فرضیه برخورد کنند نه یک حقیقت . به عنوان مثال مراجعی باور داشت که اگر دوستان ‎pat‏ هم جنس خواهش بدانند که او یک هم جنس خواه است طردش خواهند کرد او گفت که ( می خواهم به این زندگی توام با دروغ خاتمه بدهم وراحت زندگی کنم) :اعلام جهت گیری جنسی اش دامنه ای از عکس العمل های متفاوت را بر انگیخت نابارووی‌عملینگولنی‌در میازدوستان‌هم جنس‌وعده کمی‌هم( مرا طرد ( مامیدلنستیم) کوهند) پیشگویی های مراجع تا حد زیادی درست از آب درنیامد واز نتیجه آن آسوده خاطر گردیبد اما حالا مسائلی به وجود آمده است مثلا(بعضی از دوستان مذکر من نگرانند که من نسبت به آنها .حوس بازى كنم ) چگونگی برخورد به این مسائل نیازمند توجه درمانی است اگر همه ای دوستان غیر همجس خواه مراجع اورا طرد می کردند درمانگر به او کمک میکرد تا کیفیت روابط پیش از افشا گری را بررسی کرده وراهی برای پذیرش واقعیت ©

صفحه 205:
© دردناك بوجود آمده بيدا نمايد وبه اين موضوع فكر كند كه در آيند دكر جنس خواه رابطه دوستى برقرار كند. نكته مهم براى درمانكران اين است كه ادبيات يزوهشى مربوط به كاراى تعيين تکالیف در شناخت درمانی را مطالعه وبراساس اصول مطرح شده در آنها مجموعه ای از تکالیف بین جلسه ای کار آمد را برای مراجعانشان تدوین کنند. نه با افراد ©

صفحه 206:
تکنیک شماره ۶۵ مذاکره وتوافق درباره تکالیف میاد عالمی 1397 6

صفحه 207:
© © همانطور كه به نظر مى رسد مذاكره براساس توافق بين دو طرف انجام ميكيرهنه اينكه به مراجع شودجه تكاليفى انجام دهد((البته لين اتفاق نيز ممكن است بيفتد زيرا درمانكر مى خواهد مراجعش تا جای که ممکن است‌به سرعت (نسبت به خودش احساس خوب شدن) بکند.زبرا پیشرفت سریع مراجع نشلنه ای کفلیت شایستگی بالینی درمانگر است.)) تکالیف بلید برپلیه کارهای تنظیم شود که درجلسه جاری انجام گرفته وبا اهداف مراجع ارتباط داشته باشد مثل آماده کردن یک برنامه فعالیت در جلسه وسپس اجرای آن(دربین جلسات) به وسیله مراجع درجهت بهبود خلق افسرده. میلاد عالمی 1397

صفحه 208:
© 6 © تکالیف بلید درقللب وله ای عینی وروشن بیان شود( مثلا من در طى هفته آينده از خانه سه تماس تلفنی برقرار میکنم تا اطلاعات لازم درمورد رشته های دانشگاهی را بدست آورم) همجنين زمان انجام آن هم بليد كاملا مشخص شود(مثلا دوشنبه جهارشنيه وجمعه صبح) مولنع قلبل بيش بينى درمسير اجراى تكاليف بليد كاملا مشخص شوند(مثلاممكن است فراموش كنم) وراحل ها شناسى كردند (يك بيغام یاد آوری کننده روی تلفن حی گذارم به لين ترنيب فراموش نخواهم ترد.) ميتوان.يه نسخه از فرم هاى كامل تكاليف ( بيوست ‎٠١‏ ‏را ببينيد) را دراختيار مراجعه قرار داد.تا يادشان باشد جه كار هاى بليد انجام دهند براى بحث مذاکره وتولفق درباره تکالیف بلید درپایان جلسه زمان كلفى (يعنى ١٠تاهادقيقه)‏ دراختیار مراجع قرار داد. اگرلین فرایند با عجله انجام شود ممکن است مراجع دوچار کج فهمی شود مثلا فهم درستی از آنچه باید انجام دهد بدست نیاورد. میلاد عالمی 1397 © o

صفحه 209:
© © اگر درابتدا جلسه ارائه تکلیفی (برای هفته بعد) مناسب تشخیص داده شود میتوان بعدا یا در زمان نزديك به ...انتای جلسه درباره آن بحث کرد یکی دیگر از ملاحظاتی که درمانگر حتما بايد به خاطر بسپارد ارزیابی این نکته است که آیا مراجعه مهارت لازم برای اجرای تکالیف را دارد (مثلا وقتی مراجعه می خواهد دریک زمینه وبافت خاص و رفتار قاطعانه را نشان دهد اما نمی توان که قاطعانه وآقعا چیست تمرین این رفتار در درون جلسه درمان ضروری است) واینکه ذکر شده برای مراجع جذاب است یا خیر (مثلا ممکن است مراجع صرفا از روی حس انجام وظیفه فرم .های ثبت روزانه افکار را پرکند اما یک تکلیف باید برای مراجع تحریک کننده وبرانگیزننده باشد) درمانگر باید به مراجعشیا آوری کند که تکالیف براساس فرمول ((برنده - برنده))می باشد: این بدان معناست که هر اتفاقی هنگام اجرای تکالیف افتاد اطلاعات مهم تبه دست خواهند آمد (هر اتثاتی که بسرون با درون .جلسه درمان رخ دهد ار نظر شناخت درمانی مفید و به درد بخور است) میلاد عالمي 1397 9

صفحه 210:
© © بنابراین اگر مراجع تکلیف را انجام داده است چگونه آن را انجام داده است؟ اگرتکلیفی غیراز آنچه توافق کرده بودند, انجام شده است با انجام آن چه اتفاقی رخ داده است؟ اگر مراجع تکلیف را انجام نداده ,چه ی مانع انجام آن شده است؟ اساس تکالیف بربادگیر است نه موفقیت با شکست اگر مراجع هیچ تکلیفی را انجام ندهد , آنچه یاد می كيرد اين است كه مسئله اش به جاى آنكه حل شود, باقی می ماند. درخلال مراحل ابتدایی درمان آغاز تکالیف در درون جلسه سر نخی را برای مراجع فراهم می کند تا بتواند خارج از جلسه آن را ادامه دهد. همانطور که بک اظهار می کند:((اغلب مراجعین سخت ترین بخش انجام تکالیف را پیش از شروع آن ذکر می کنند- به همین خاطر خود رابرمی انگیزند تا انجام تکالیف را آغاز کنند.)) به عنوان مثال, من مراجعیرا دیدم که شروع نوشتن پایان نامه برای دانشگاه را به تاخیر می انداخت. اودرجلسه درمان پذیرفت که, نوشتن پایان نامه را آغازکند ,لذا موانع مشخص شد( من می خواهم یک پاراگراف آغازین مناسب شروع می کنم هرگاه لازم بود آن را وبرایش می کنم وسپس نظر استاد را درباره ان جويا مى شوم.) ميلاد عالمى 1397 ©

صفحه 211:
© همچنان که روند درمان پیش می رود باید به مراجع يا آورى كرد كه تکالیف بخشی از نقش خود درمانی او محسوب میشود به این تر تیب مراجع ترغیب می شود تا پس ازپایان جلسات رسمی درمان به انجام تکالیف به عنوان فرآیند خوددرمانی ادامه دهد. درصورتی که درمانگر درخصوص مذاکره وتوافق برسر تعیین تکالیف, درسراسر دوره درمان نقش اصلی را به عهده داشته باشد, احتمال کمی است که مراجع تکلیف را انجام دهد. 2

صفحه 212:
مرور تکالیف معمولا مرور تکالیف اولین آیتم در دستور جلسه درملنی است.بی توجهی به مرور تکالیف سه مسئله عمده ایجاد می کند:

صفحه 213:
© © اول. معمولا مراجع فکر می کند تکالیف اهمیت زیادی ندایند وبه لین ترتیب. درمان صرفا چیزی که انجام حی شودسنه چیزی که مراجع حتی در غیاب درمانگر. فعالانه روی آن کار می کند. دوم. درمانگر فرصت تصحیح اشتباهلتی مثل پاسخدهی نامناسب بیماران به افکار خودآیندشان را از دست می دهد. سوم. درمانگر فرصت بیرون کشیدن درس های مفید از تکالیف و تقویت این درس ها را از دست می دهد. 2220111 ميلاد عا

صفحه 214:
© © مرور تكاليف بليدسبا جزئيات وبه طور مفصل باشد.سنه سرسرى و شتاب زده : مراجع جه كارى انجام داده است. جه کاری انجام نداده است. چه درس هایی آموخته و چه نتایجی می توان به دست آورد . ۰ ( «من در سوپر مارکت می ملنم. حتی لگر احساس هراس داشته باشم. من می تولنم احساس ناراحتی زياد را تحمل کنم و پیش گهیی های فاجعه آمیزم درست نبوده است. اگر بتولنم از پس موقعیت سوپر مارکت بر آیم. پس ی تولنم از پس بقیه موارد هم بریم»). یک مسئله متداول. عدم پذیرش تکلیف است. پرسونز (1۹۸۹) اين طور مطرح می کند که سه ملنع معمول. از اجرای تکالیف جلوگیری می کنند: كمال كرليى (مثلا «لكر نتولنم تكليف را به بهترین نعو انجام دهم. ارزش زحمت کشیدن را ندارد»)؛ ترس از شکست (مثلا «اگر در انجام تکلیف شکست بخورم. بت می شود که چقدربی فايده هستم»)؛ نياز.به خشنود كردن ديكران (مثلا «من در تكليفى که درمانگر ارائه کرده. فایده ای نمی بینم اما آن را انجام می دهم زیرا نمی خواهم که او فکر بدی درباره من داشته باشد»). میلاد عالمی 1397 9

صفحه 215:
© مواجهه با لین مولنع.به ترتیب.با لین گفته هاوک آغاز حی شود که «انجام دادن مهمتر از خوب انجام دادن است. موفقیت یعنی اندکی پیشرفت نسبت به آنچه که قبلا می توانستید انجام دهید» (۱۹۹۴: ۴۷): اشاره‌به لین نکته که ناکامی یک فرایند است. در حللی که شکست یک پیامد است. بنابرلين.يك فرد ممكن است در جریان انجامبیک تکلیف چندین ‎Ligh‏ ناکلمی مواجه شود ولی در نهایت موفق به انجام آن گردد (نینان و درایدن. ۲۰۰۲). و اينکه ممکن است فردی در انجام یک تکلیف خاص‌با ناکلمی مواجه شود اما درست نیست که بگوییم اوبه اين خاطر یک فرد شکست خورده است: و درست لین است که مراجع را ترغیب کنیم عا واکنش واقعی خود به تکالیف را حس کرده و به خود بگوید که این تکلیف برای او واقعا مفید است. ©

صفحه 216:
© بر اساس مفهوم سازی موردی مراجع حی توان بعضی از مسائل مربوطبه اجرای تکالیف را پیش بینی کرد. مثلا مراجعی که‌به تأخیر انداختن مسائل را مطرح می کند. ممکن است انجام تکالیف را نیز متوقف سازد. برای جلوگیری از این مسائل قلبل پیش بینیا حدلقل کاهش آن. درمانگر و مراجع عی توانندیک برنامه بر علیه‌به تأخیر انداختن تنظیم کنند تا انجام تکلیف را تسهیل سازد. در غیر لین صورت درمان در بحث های‌بی پایان پیرامون عدم انجام تکالیف استحاله خواهد شد - «من باز هم تکالیفم را انجام ندادمه سبه لین ترتیب. مسئله‌به تأخیر انداختن‌به جای اينکه حل شود. تداوم می یابد. لگر مراجع_باییک تکلیف خاص مشکل داشته باشدییا قسمتی از تکلیف را انجام ندهد. لین مسئله بلید در دستور جلسه قرار بگیرد. گاهی اوقات. مرور تکالیف کل وقتیک جلسه را می گیرد. پادسکی و گرین برگر (0۹۹۵) تأکید می کنند که نبلید تکلیف انجام نشده رابه عنوان مقاومت در مقلبل درمان در نظر گرفت. بلکه باید رویکردی مبتنی بر حل مسئله داشت («خب. بگذارید ببینیم. حی توانیم راه حلى براى لين مسئله بيدا كنيم4) : تلاش برای شکستن مقاومت منجربه مشاجره و بعث وا تیقف در درمان می شو در حالیکه به نظر می رسد راهبرد دوم دستاوردهای مفیدی در راستای توافق میان مراجع و درمانگر دارد. میلاد عالمی 1397 © o

صفحه 217:
© © درمانگران بلید بر عکس العمل خود در مقلبل عدم انجام تكاليف نظارت داشته باشند. متل احساس خشم‌به دليل اينکه مراجع «درمان را جدی نمی گیرد»یا احساس اضطراب به دلیل اينکه مراجع کماکان تکالیفش را نیمه تمام ی گذارد و لینبی کفایتی را نشان می دهد - «حالاء.هن بلید راهی برای برخورد با این مسئله پیدا کنم». از طریق نظارت و یا پر کردن فرم های ثبت روزلنه افکار درمانگر می تولند برای افکار خودآیند خودش. پاسخ های سازگارانه ای از این قبیل ارائه دهد: * «بهتر است برای عدم متابعت مراجع. دلیل دیگری پیدا کنم تا آنکه به جدی نگرفتن درمان نسیت دهم. باید به دتبال موارد مفیدی باشم تا بتوانم روی آنها کار کنم» * «من در حال حاضر راهی برای مواجهه‌با آن نیافتم لعابه تلاش خود ادامه عی دهم. شایستگی بالینی من منوط ‎ay‏ انجام دادن یا ندادن یک تکلیف از سوی یک مراجع خاص نیست» چنین پاسخ های سازگارانه ای به درمانگر کمک می کند تا مجددا تمرکز بالینی خود را برای مواجهه با موانع موجود بر سر راه مراجع جهت انجام تکالیفش به دست آورد. 60 3 397 ‏سس میا عالس,‎ : a

صفحه 218:
تکنیک شماره ۲۷ برملا کردن عبارات (اگر...انگاه) میلاد عالمی 1397 @

صفحه 219:
© © تشخیص و آزمون قواعد و فرض های زیربنلیی وقتی رخ می دهد که مراجعین در به کاربردن مدل شناختی از طریق پاسخ دهی به افکار خودآیند منفی وابسته به موقعیت و انجام تعدادی تکالیف. تا حدی مهارت و اعتمادبه نفس پیدا کرده اند (کارکردن روی افکار خودآیند منفی, به تدریج باورهای زیربنایی را رو می کند). برای مواجهه با اين باورها قبل از رسیدن به لین مرحله. ممکن است مراجعین احساس درماندگی. وحشت. پریشلنی با مقاومت داشته باشند که منجر به پابان زودتر از موعد درمان شود. میلاد عالمی 1397

صفحه 220:
© © بيك راه اصلى براى تشخيص فرض هاى ز؛ مراجعين استفاده مى کنند. هشیار و متوجه باشد. عبارلتی از لين قبیل که «اگر اینطور که گفته بودم. نمی گفتم, شریکم مرا ترک می كرد» (البته فرض ها ممکن است در قللب عبارات «اگینه... آنگه» نیز بیان می شهند مثل «اگر هميشه در همه موارد بهترین نباشم. زندگی ام تملماابه هم خواهد ريخت»). شروط فرض ها در قللب «اگر | اگر نه ... بناييم ناکار آمد. لین است که درمانگر نسبت‌به عبارات «اگر ... آنگاه» که بیانی می شوند؛ «آنگاه ...» عقوبتی است که این شرایط محقق نشوند. اتفاق می افتد. فنل به اين نکته اشاره می کند که «گاهی اوقات» «اگر ... | اگرنه .... آنگاه ..» بلافاصله قلبل ریت نیست. لما اگر,با دقت نگاه کنید. آن را خواهید دید )1984 ۱۶۵). به عنوان مثال. مراجعی می گوید شعار او لین است که «به کسی نزدیک نشو» اما وقتی شکل آن را عوض ی کنیم در قللب «گر ... آنگامه ظاهر حی شود : «گربه مردم نزمیک شوم. آنگاه مرا طرد می کنند»؛ مراجع دیگری عی گوید که سیاستش لین است که «همیشه یک قدم جلتر از روزگار باش» لما وقتی آن رلبه زبان فرض ها ترجمه می کنیم‌سبه لین شکل در ی آید «لگرربه واسطه پیش بینی رفتار دیگرانیک گام جلهتر از آنها نباشم. آنگاه‌به طریقی از من سوء استفاده خواهد شد». میلاد عالمی 1397 9

صفحه 221:
© © يكى ديكر از راه هاى فراخوانى فرض هاى مبتنى بر «اكر ... آنكاه» اين است كه درمانكر بخش «اكر ...» را ارائه كند. مراجع: جرا هميشه آماده شدن من براى سخنرانى خيلى زياد طول مى كشد؟ جرا نمى تولنم یک آمادكى معقول و منطقى را بيذيرم؟ درمانگر: خب. بياييد جند ياسخ براى سوال شما بيدا كنيم. اكر براى سخنرانى بيش از حد آماده نشوم... مراجع: آنكاه احساس مى كنم موضوع مورد بحث را درست نمى دلنم. سخنرانى ضعيفى ارائه داده و اعتبار خود را از دست می دهم. درمانگر: اگر فقط به اندازه معفول و منطقی برای آماده شدن زحمت مراجع: آنگاه ممکن است از پس بعضی سوالات برنیلیم و اعتبارم را از دست بدهم. چون واقعا موضوع مورد بعث را نمی دانم. این مسئله حیثیتی است و به اعتبارم مربوط می شود. به همین خاطر زحمت زیادی برای آماده شدن می کشم. 9 salle ao 211111121111 [1

صفحه 222:
© اگرچه ما بر یافتن فرض های ناکارآمد در عبارت «اگر | اگرنه ... آنگاه» تأکید می کنیم لما لين فرض های ناکارآمدبه شکل های مختلف بیان عی شهند مثل «به خاطر کاری که کردم. لیلقت شادی را ندارم» «ارزش هن بستگی‌به لین دارد که دیگران درباره من چه فکری می کنند» و «نیاز دیگران مهمتر از نیاز خود من است». ©

صفحه 223:
bub ‏«شناسایی‎

صفحه 224:
© © عبارات آمرانه اى وجود دارد كه رفتار مراجع را هدايت مى كند. مثل «من هميشه بايد كارهايم را به بهترين شكل انجام دهم» و «نبليد هيجوقت دوستانم را ناديده بكيرم». لين قواعد. ناكارآمد هستند. زیرا انعطاف ناپذیوند و اجازه خطا کردن.به انسان نمی دهند. عبارلتی كه «بليد» در آنها جه کار رفته «معمولا کی «وگینه»ی پنهان همراه خود دایند» (فنل. ۱۹۹۹ : ۱۶۶) که درمانگر با يرسيدن سوال آن را آشکار می کند: «لیاییک «وگینه» همراه لین عبارت نیست؟ مثلا در مثال های بالا «وگینه» می تولند.به لین شکل مطرح شود. «من یک آدم معمولی و متوسط محسوب خواهم شد» و «آنها مرا طرد خواهند کرد»». وقتی «بلید هابه سطح توجه و هشیاری مراجعین آورده می شوند. می توانند آنها را تشخیص دهند: میلاد عالمی 1397

صفحه 225:
© “راجخ: نبليد فراموش کنم‌به مادرم زنگ بزنم. بلید همان موقعی که به او گفتم زمگ میزنم. حتما نگ بزنم. اگر به او تلفن نزنم, احساس گناه می کنم. درمانگر: شما گفتید که مشغله کاری زیادی دایید. همچنین خانواده ای دارید که بلیدبه آنها هم برسید. یا برای آنها وقتی اختصاص می دهید؟ مراحع: نه. نباید فرقی بکند. من نباید فراموش کنم که با مادرم تماس بگیرم. درمانگر: آیا متوجه شدید که در دو جمله قبلی خود ۴ بار کلمه «باید» را استفاده کردید؟ مراحم: خب. چه اتفاقی افتاده؟ درمانگر: کلمه «بلید» همانند,یک صاحب بردهبه شما تحمیل می کند که چه کاری بلید انجام دهید و چه کاری نباید انجام دهید. آیا این مسئله چیزی را به یاد شما نمی آورد؟ مراجع: لبه علامت تأييد سر خود را تكان مى دهد[ درست است. من خیلی‌به خودم سخت حی گیرم. گاهی اوقات سرم مثل يك ديك زوديز مى شود. من از اين وازه زياد استفاده مى كنم. ©

صفحه 226:
© درمانگر: دوست دارى طى هفته آينده. يادداشتى تهيه كنى كهدبه واسطه كن تشخيص بدهى چندبار از واژه «باید» در تفکراتت استفاده کردی؟ مراجم: بسیار خوب. این کار باید جالب باشد أمی خندد[. عبارت «وگرنه»‌ی مراجع به این فکر او که «وقتی‌به او آمادرم [ گفتم زنگ میزنم. بايد تلفن بزنم» لین است که «لین ثلبت می کند که من اصلابه فکر او نیستم». اگر مراجع انعطاف پنیر باشد. درمانگر می تولند اندکی شوخی و مزاح نیز چاشنی لین کار کند و از او بپرسد: «لیا طی هفته گذشته باز هم درگیر «ب» ها بودید؟» ©

صفحه 227:
تکنیک شماره ‎۶٩‏ تشخیص مضمون (درون مایه) افکار خود آیند میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 228:
© درمانگر می تولند ثبت روزلنه افکار (1218) مراجعش را در طیفی از موقعیت های مختلف. همراه‌با او بررسی کند تابه مراجع کمک کند که از مضمون(هلیی) که ممکن است مکررا در افکارش رخ عی دهد. آگاه ی شود.به عنوان مثال. نمونه ای از افکار ثبت شده یک مراجع در خلنه. محل کار و موقعیت های اجتماعی چنین است «همه چیز حتما بلید درست باشد» «باید مطمئن شوم همکارلنم مرابه شکلی خواهند دید که عن دوست دارم ببینند» و «بدون حضور افراد درست در اطرلفم. نمی تولنم لذت‌ببرم». درمانگر از مراجع می پرسد که یا می تواند مضمون مشترک لین افکار را تشخیص دهد ویا می تولند قاعده یا فرض خاصی که زیربنای آنهاست را استنباط نماید: ©

صفحه 229:
مراجع: دقيقا نمی دانم منظور شما چیست؟ درمانگر: موقع انجام تمرین با سایر مراجعین. به مضامینی مثل طرد شدگی. شکست يا تأیید رسيديم. مراحم: هنوز دقیقا مطمئن نیستم. درمانگر: خب. با مرور دوباره این فرم هاء به نظر می رسد نیاز به کنترل در زندگی شما وجود دارد. آیا اینطور نیست؟ مراجع: بله همینطور است. من دوست دارم همه چیز همان طوری باشد که می خواهم. درمانگر: و اگر همه چیز آنطور که شما می خواهید نباشد ..؟ مراجم: آنگاه احساس می کنم زندگی از کنترلم خارج شده است. آفرض مراجع آشکار می شود[ میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 230:
۷۰ ‏تکنیک شماره‎ j بررسی تغییرات خلقی بارز میلاد عالمی 1397 9

صفحه 231:
6 5 فنل معتقد است كه «خلق بالا معمولا نشلنه آَن است كه شرليط يك فرض محقق شده است. درست همانكونه كه خلق بايين نشان دهنده تخلف از لين شرليط است» (۱۹۸۹: ۲۰۴). مراجعین عى توانند هم خلق بالا و هم خلق بابين خود را بررسى كنند.تا اطلاعات مهمى درباره فرض ها و قواعد افکار خودبه دست آورند.بک و همکاران اینطور مطرح عی کنند که وقتی مراجعی درباره رویداد خاصی بسیار خوشحال است «پرسش از افکارش حی تولند منجربه کشف قواعد زیربنایی اش شود. بسیاری از فرمول های ناکار آمد. برای مراجع «سودمند» نیستند در حالیکه‌به نظر می رسد میثر و مفید هستند» (۱۹۷۹: ۲۴۹). به عنوان مثال. مراجعی عنوان می کند که خیلی خوشحال شدم. وقتی رئیسم برای انجام کامل وبه موقع پرویه به من «تشویقی» داد - «نمام مدت روی ابرها پرواز می کردم». مراجع به دنبال یافتن علت خلق بالای مراجع بود: ميلاد عا ©

صفحه 232:
oS © مراجع: خیلی احساس خوبی داشتم. اعتماد.به نفسم تا آسمان ها بالا رفت. دوست دارم از من تعریف کنند. چه کسی دوست ندارد؟ درمانگر: دریافت تحسین و تعریف از نظر شما یعنی چه؟ مراجع: اینکه دوست داشته شوم و یک ارزشمند محسوب شوم. درمانگر: چه کاری باید انجام دهید یا چگونه باشید که دوستتان بدارند با ارزشمند محسوب شوید؟ مراجع: بايد نهایت تلاشم را بکنم تا دیگران را خشنود سازم. درمانگر: منظورتان لین است که بر طبق لین فرض عمل خواهید کرد: «اگر بیشترین تلاشم را بکنم تا دیگران را شاد کنم. آنها مرا دوست خواهند داشت و مرا به عنوان ارزشمند خواهند شناخت»؟ مراجع: بله درست است. رئیسم مرا تشویق کرد. احساس خوبی پیدا کردم. اشکالی دارد؟ میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 233:
© خلق بالاى او زياد دوام نداشت. جون جند روز بعد..به لين دليل كه دير به جلسه رسيده بود. مورد مؤاخذه رئيسش قرار كرفت: «خيلى احساس بدى داشتم وقتى از من انتقاد كرد». فرض منفى كه روى ديكرٍ فرض مثبت بود. منجربه حلق افسرده در مراجع گردید: «اگر نتوانم دیگران را شاد کنم. آنها مرا طرد خواهند کرد». مراجعین حی توانند افکار خود را روزلنه ثبت کنندتا بر لین تغييرات خلقي بارز نظارت داشته و فرض ها و قواعد متناسب با آنها را فراخوانی کنند. میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 234:
تكنيك شماره ۷۱ پیکان رو به پایین لین تکنیکی است که برای آشکار کردن باورهای زیر بنلیی مثل مفروضه هاء قواعد و باورهای اصلی, از آن استفاده می کنند (برنز. 1۹۹۹:۹۸۹). همچنان که بک و همکارانش اظهار می کنند: میلاد عالمي 1397 9

صفحه 235:
© بسيارى از بيماران نمى توانندلين باورهاى زير بنليى را بيان كنند.نا اينكه از آنها خواسته شود به معلنى شخصى افكار آشكارتر خود. توجه كنند. بنابرلین. وفتی بیماران. عواطف شديدا منفى نشان حی دهند که‌به نظر می رسد خیلی بیشتر از ن هیجلنی است که افکار خودآیندشان به تنهلیی تولید می کنند. درمانگر حی تولند از بیماران بخواهد که‌به واسطه پرسیدن های پی در بى اين سؤال كه «اين جه معنايى براى شما دارد؟» به جستجوى تر بيردازند. 60

صفحه 236:
© درمانكر از طريق دنبال كردن معلنى شخصى افكار ير التهاب (افكارى با بار هيجلنى) به مراجع کمک می کند نا لايه هاى مختلف افكارش را بشكلفد نا اينكه زب ترين لايه آشكار شود. پیکان روبه پایین منبع شناختی لین هیجان قوی را مشخص حی کند. برعکس پاسخدهی به افکار خودآیند. در پیکان روبه پایین, هر فکر درست فرض می شود تا اینکه باور اصلی آشکار گردد (اگر قرار بود به محض آشکار شدن هر فکر. آن را مورد بحث و چالش قرار دهیم. تکنیک پیکان رو به پایین تضعیف حی شد. زیرا توجه مراجع‌به مسیر دیگری جلب ی شد و به این ترتیب. باورهای زیربنلیی ناکا رآمد دست نخورده بلقی حی ملند). در مثال زیر مراجعی خیلی تگران بیرون رفتن با دوست پسر جدیدش است و به این فکر می کند که «او قطعا نظر خوبی درباره من نخواهد داشت»: میلاد عالمی 1397 © So

صفحه 237:
© درمانگر #مراجع" درمانگر :مراجع © © فرض کنیم او نظر خوبی نسبت به شما نداشته باشد. خب بعد؟ من کنار گذاشته می شوم. چرا کنار گذاشته شدن برای شما اینقدر ناراحت کننده است؟ بجای اينکه حدس بزنم. می خواهم از خود شما بشنوم. خب چرا باید برای شما ناراحت کننده باشد؟ زیرا هیچکس مرا نمی خواهد. و اگر چنین چیزی درست باشد. چه معنایی برای شما خواهد داشت؟ اینکه من هميشه تنها خواهم بود و هميشه طردم می کنند. خب در مجموع. یا باور دارید که «گر هیچکس مرا نخواهد. هميشه تنها خواهم بود و در تنهلیی می زي است که من بدان معتقدم فرض مراجع آشکار و اثبات شدا. __ مبلاا عالمی 1397 2

صفحه 238:
بک به لین نکته اشاره می کند که «پرسیدن اينکه یک فکر برای مراجع چه معنلیی دارد. اغلب یک باور میانجی آفرض قاعده[ را فراخولنی عی کند؛ و پرسیدن اینکه درباره مراجع چه معنایی دارد. باور اصلی را آشکار می سازد (۱۹۹۵: ۱۴۵ تأکید از نسخه اصلی)».

صفحه 239:
تکنیک شماره ۷۲ خاطرات. گفته های خانوادگی. شعارها میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 240:
© فنل مشاهده كردكه «قواعد در تجربيات فرد ريشه دارند. كاهى اوقات افراد رد ياى آنها را در خاطرات اوليهديا كفته هليى يبدا عى كنند كه در خلنه اى كه در كن بزرك شده اند. شنيده اند.» تشخیص لین مواردبه شما کمک حی کند تا رویدادهای اتخاذ شده خود را درک کنید (1۹۹9: ۰ به عنوان مثال. مراجعی‌به یاد می آورد وقتی که «من‌به سنی رسیده بودم که به خودم افتخار میکردم و در مورد خودم حس خوبی داشتم» والدینش به او می گفتند «زیاد به هوش خودت اعتماد نکن». مراجع می گوید هنوز این حکم والدینش را از یاد نبرده حتی تا به امروز که دیگربه دستاوردهایش افتخار نمی کند یا از تحسین و تعریف دیگران لذت نمی برد. زیرا این بدان معناست که «من مغرورم». ©

صفحه 241:
© © مراجع ديكرى كه در روابطش جه در خلنه و جه در محل كار. اعتماد.به نفس كلفى نداشتء عى گفت که در کودکی وقتی که صحبت حی کرد. همواره مورد سرزنش قرارحی گرفت. طرد می شد ویا حتی گاهی تنبیه بدنی می شد. «من باد گرفتم ساکت باشم و سرم را پایین بیاندازم». فرض او که از تجربیاتش ناشی می شد. این بود؛ «اگر صحبت کنم. انفاق بدی برایم حی افتد». در حالیکه لین فرض در دوران کودکی وبا توجه‌به حفاظت او از تنبیه والدینش. یک فرض کار آمد بود. در حال خاضرییک فرض ناکار آمد است. زیرا اجازه نمی دهد که او در روابطش صحبت کند یا حتی بیان کند که از زندگی چه می خواهد. میلاد عالمی 1397

صفحه 242:
© مراجع سومى مى كفت كه او «والدين كمال كرايى» داشت كه همواره فرزندشان را مجبور می کردند. در تمام مواردی که انجام می دهند. بهترین باشند: شعار خانواده این بود: «هميشه اولین باش». اگرچه پیروی از لین شعاربه مراجع کمک کرد تابه واسطه عزم راسخ و تلاشبی وقفه موفقیت های قلبل توجهی‌به دست آورد. اما هزینه های فیزیکی و روانی آن تلاش ها نیز قابل ملاحظه بود. ©

صفحه 243:
© خاطرات گذشته می تولند به معلمان. دوستان و اقوام نیز مربوط باشد (باتلر و هوپ. 1۹۹۶). به عنوان مثال مراجعی می گهید که اگر زملنی از زندگی پرمشغله خود را صرف ‎ON‏ بردن و تفریح برای خود کند. احساس گناه خواهد کرد: «من بلید بتولنم استراحت کنم و زملنی رابه خوشی و تفریح بگذرانم. لین چه اشکللی دارد؟ اگرچه «تفریح کردن» در ذهن اوبا یقت تلف کردن و تنبلی ارتباط تنگاتنگی دارد. وقتی درمانگر از او پرسید که آیا لین تداعی هابا گذشته ارتباط دارد او كفت که یکی از معلمان مردسه اش که نزد مراجع از احترام زیادی برخوردار بود. همواره‌به او می گفت: «تنبلی فقط در گور قلبل تحمل است. حتییک لحظه از زندگی ات را هدر نده». مراجع این پیام را گرفته و نتیجه اش لین مدل زندگی هبه حداکثر رساندن هر لحظه» شده که در صورت «هدر رفتن» لحظه ای از آن دچار احساس گناه می شود. ©

صفحه 244:
تکنیک شماره ۷۳ آزمایش های رفتاری میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 245:
© در لین «نکته» و «نکات» بعدی (۷۴-ا ۸۰) روش های تجدیدنظر در فرض های زیر بنایی و قواعد. مورد بحث قرار میگیرند. بهترین روش برای آزمون فرض ها. آزمایش های رفتاری هستند (پادسکی و گرین برگر. 19۹۵ مونی و پادسکی, ۲۰۰۰). قسمت «اگر..» در فرض ها را می توان به لین جهت آزمون کرد تا درستی و بخش «آنگاه...» تعیین گردد. 6 میلاد عالمی 1397 © ie

صفحه 246:
© به عنوان مثال. مراجعی باور داشت «لگر آنچه رکه می خواهم. بگهیم. دیرگان فکر حی کنند من خودخواه هستم و طردم ی کنند».به عنوان آزملیش. یک شب وقتی‌با دوستانش بیرون رفته بود. اعلام کرد که دوست دارد چه فیلمی ببیند وچس از ن کجا شام بخورد. تعجب کرد وقتی دید دوستانش نظر او را پذیرفتند و از اوم پرسیدند که چرا در بلقفی موارد حرف نمی زده است. صحبت کردن و اظهار نظر را چندین بار دیگر امتحان کردتا فرضش رابه بهته آزمایش بگذارد و باز هم نتیجه نامطلوب و منفی بدست نیاورد (اگرچه که دوستانش هميشه نظر او را نپذبرفتند و خواسته هلیش را برآورده نکردند). مراجع. فرض خود رابه شکل زیر مجددا فرمول بندی کرد: «اگر آنچه را که می خواهم بگهیم. از نظر دیگران یک رفتار بهنجار انجام داده ام لما هميشه با آنچه من میخواهم موافقت نمی کنند». میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 247:
© © مراجع ديكرى فكر مى كرد: «اكر در كروه صحبت كنم. حتما.يك حرف احمقلنه خواهم زد و همه.به من مى خندند». مراجع براى آزمليش لين فرض. اضطراب زيادى داشت. و مى خواست او را مطمئن سازند كه اتفاق بدى نمى افتد لما درمانكر اشاره كرد كه اگر نتيجه از قبل مشخص بود. حتما رخ می داد و دیرگ نیازی به آزمایش نبود. او در گروه صحبت کرد و هنگام صحبت کردن تپق زد که این مسئله پوزخند عده کمی از اعضا گروه را به دنبال داشت. مراجع از آزمایش نتیجه گرفت که فرض هایش صحیح بوده اند. اگرچه اکثریت افراد گروه نخندیدند. همچنین تپق ردن نشلنه حملقت او نیست (مگر اينکه مراجع چنین اعتقادی داشته باشد) بلکه نشانه اضطرابش است و همچنین آنهایی هم که خندیدند را می توان نادیده گرفت و حساس نبود. مگر اینکه خود مراجع اين اتفاق را نشانه احمق بودن خود بداند. مرور نتیجه ییک آزملیش رفتاری بلیدبا دقت تمام انجام شودتانه مراجع ونه درمانگر زود قضاوت نکنند. چس از انجام بحث با جزئیات کامل. مراجع بجای فرض اکارآمد قبلی. یک گزینه جدید خودیاری انتخاب کرد: «وقتی در گروه صحبت می کنم. تمرکزم بر یادگیری و پذیرش خودم است. نه اينكه خود را به عنوان یک فرد احمق ببینم یا در صورت اشتباه كردن به خنده دیگران توجه کنم.» فنل معتقد است «جایگزین های مناسب برای فرض های ناکارآمد راحی توان برای مراجع روی کارت های مقوایی نوشت تا مکررا بخواند تا اینکه عمل بر اساس آنها امری عادی شود» ‎NAAR)‏ ۲۰۷). مبلاد عالمی 1397 9

صفحه 248:
© البته همه مفروضه ها را نمى توان .با آزمليش هاى رفتارى مورد آزمون قرار داد مثلا «اكر من در لين زندكى.بد هستم, در زندكى آخرت هم ينج خواهم برد». جكونه حى توان بخش «آنكاه...» اين مفروضة را حذف كرة؟ درمانگر. در لين گونه مواردمی خواهد بدلند منظور مراحع از وله هبد» چیست: اینکه اینکه عمدا کارهای,بد انجام دهد.یا تخطی و تجاوز معمولی به دلیل جایزالخطا بودن انسان؟ یا مراجع یک عذاب بی پایان را تجربه خواهد کرد يا اینکه محدودیت زمانی وجود خواهد داشت و اینکه مقیاس عذاب و ناراحتی چیست؟ آیا خدای مراجع بخشنده است یا انتقام گیرنده؟ درمانگر از طریق چنین بخش هلیی تلاش عی کند.تابه مراجه کمک کند که یک اعتقاد متعادل از آنچه در زندگی آخرت منتظر آن است. بسازد. نه اينکه همواره روی آتش دوزخ تمرکز کند. ©

صفحه 249:
تكنيك شمارة 7 اطاعت نكردن از «بايدها» میلاد عالمی 1397 9

صفحه 250:
© © قواعد زندگی اغلب در قللب بایدهای انعطاف ناپنیر بیان می شود مثل «نباید هیچکس را خشنود رها کنم» یا «من هميشه باید قوی وبا کفایت باشم» . یکی از راه های تعدیل لین قواعد. اطاعت نکردن از آنهاست تا «وگرنه»‌ی ناآشکار و ناخوشایند تداعی شونده‌با لین قواعد مشخص شود («من بلید هميشه قوی و با کفلیت باشم وگرنه در صورتی که ضعف وبی کفابتی در تصمیم گیری نشان دهم. بی ارزش محسوب خواهم شد»).

صفحه 251:
© © به عنوان مثال؛ يكى از قواعد مراجع لين بود كه: «من بليد ساعت هاى طولانى و مداوم در اداره باشم وكرنه همکارلنم مرابه عنوان یک فرد تنبل می شناسند و احترامم را از دست می دهم.» مراجع موافقت کرد که ساعت کاری اش در اداره را تغییر دهد. بعضی روزها دير تر به اداره برود و بعضی روزها زودتر به خانه برگردد. او تعجب کرد چون بسیاری از همکارانش در قبال لین کار گفتند «بجای بیش از حد کار کردن. انسکیبه فکر خود بوده و از خودش مواظبت می کند» و تأکید کردند که آنها هیچوقت او را یک آدم و ضعیف نمی دانستند و اینکه یک اتفاق جدی باید بیفتدتا احترام آنها نسبت به او از بين برود؛ تعداد کمی از همکاران اعلام کردند که آنها نه عی دانستند ونه علاقه ای‌به دانستن لین مطلب داشتند که او چند ساعت کار می کند. چون سر خودشان به اندازه کافی شلوغ بوده است (که به مراجع کمک کرد تا ارزیابی بیش از حد او نسبت به این موضوع که چقدر به او توجه می شود و یا چقدر احترام دارد. تصحیح گردد). _میلاد عالمی_ 1397 _ 9

صفحه 252:
© 5 تجديدنظر در قواعد انعطاف ناينير .به معناى انعطاف ينير و منظقى ساختن آنهاست. قاعده جديد مراجهبه لين شكل شد: «اكر لازم باشد براى ساعت هاى طولانى كار خواهم كرد. لما نه براى اينكه بخواهم همكارانم را تحت تأثير قرار دهم تا مرا ببینند. آنها رابه حال خودشان می گذارم تا تصمیم بگیوند که‌به من احترام بگذایند.یا خیر. «من دوست دارم» کارم رابه نعو احسن انجام دهم‌نه اینکه مجبورم خودم رلبه همکارلنم ثلبت کنم». قواعد جدید. علاوه بر اينکه انعطاف پذیر و منطقی هستند. اغلب طولانی-تر و مفصلتر بوده وبا قاوعد همه‌ا هیچ قدیمی کاملا متفاوتند: «لين لمر حاکی از لین واقعیت است که آن قواعد مبتنی بر توانایی‌ییک فرد بالغ برای درک چگونگی کار جهان در سطحی عمیق تر بوده و تغییرات موقعیتی و شرلیط متفاوت را در نظر می گیرند» (فنل. ‎VAY 19۹٩‏ اثبات و تأييد ذهنى لين قاونو طولانى ممکن است سبب «لغزش» وی شود. لذا درمانگر می تولندبه مراجه پیشنهاد ساخت موجز آن را ارلئه دهد. مثل: «خودم باشم‌سنه اينکه خودم را در اداره ثلبت کنم» (که در نهلیت مراجع آن رابه حوزه های دیگر زندگی یعنی جاهایی که باور دارد نباید احترام دیگران را از دست بدهد. بسط و گسترش خواهد داد). © ميلاد عالمى 1397 ©

صفحه 253:
تکنیک شماره ۷۵ پاداش دادن به قراردادهای شخصی © 1397 Galle othe

صفحه 254:
© © مفروضه ها و قواعد را می توان در قللب قرارداد هلیی مشاهده کرد که مراجعین آنها رابا خودشان منعقد کرده اند (بلک برن و دیویدسون. 1۹۹۵).به عنوان مثال, قرارداد مراجعیبه لین شکل بود: «اگر من.به دوستانم کمک کردم. آنگاه آنها بلیدبه من کمک کنند». معهذا شرلیط قرارداد گاهی کاملا تأمین نمی شد. چون بعضی دوستانش در مقابل تقاضای کمک او. جواب رد می دادندکه منجربه ناراحتی شدید مراجع از هبی وفلیی» دوستانش می شد. بینز نقطه ضعف لین قرارداد ها را مشخص کرد - اینکه نوعی مقابلهبه مثل ذلتی در آنها وجود دارد: «مقابله‌به مثل. یک آرمان گذرا و ذلتابی ثبات است که تنها از طریق تلاش مداوم. قلبل برآورد است که شامل تولفق دو جانبه. برقراری ارتباط مصالحه و رشد می باشد و مستلزم مذاکره و کار سخت است» (۱۹۹۹: ۱۷۴). مراجع بالا لین نکته مهم را درک نکرد و اینطور فرض کرد که دوستانش به طور غریزی مضمون قرارداد او را می دانند. اما واقعیت لین بود که قرارداد او یکطرفه بود. نه دوطرفه. و لذا اعتباری نداشت. میلاد عالمی 1397 لا

صفحه 255:
© © مراجع براى توقف احساس ناراحتي تلخ ناشى از كنار كذاشته شدن توسط دوستان. تصمیم گرفت. قرارداد شخصى خود را مجددا معقول.تر و واقع كرايانه.تر بنويسد: «وقتى به دوستانم كمك مى كنم. كه دوست دارم اين انتظار را انجام دهم. انتظار ندارم که آنهابه طور اتوماتیک در مقلبل کمک من جبران کنند. البته اگر گاهی اوقات لین کار را انجام دهند. بسیار خوب خواهد بود». مراجع دیگری که اخیرا شغل خود را از دست داده بود. در قرارداد یکطرفه خود. قهیا معتقد بود که «گربا جدیت کار دیگری را بخواهم. آنگاه بلید ن کار را پیدا کنم»؛ متأسفانه. پذیرفته نشدن در مصاحبه های شغلی ملنع‌به دست آوردن کار جدید شد و اوبه دلیل «ناعادلانه دانستن همه آنها» کم کم مأًیوس و ناامید شد. مراجع یک ضیان شعل,.با توجه‌به مهارت ها و استعدادهای مورد نیاز آّن شغل انتخاب می شوند.نه بر اساس نیاز مبرمی که‌به آن شغل دارند. کراجع جهت انعکاس لین حقیقت. قرارداد خود را بازنویسی کردنهمنبه شدت احتیاج به ییک کار دارم لما هیچکس نیست که شغلیبه من بدهدمن بلید برای کارهلیی تقاضا بدهم که میدلنم مهارت ها و استعدادهايم.با آن نتاسب دارند. هربار که شغلی‌به دست نمی آورم. بازخوردی میگیرم نا بتوانم مهارت های مصاحبه ام را ارتقاء دهم». نهایتا مرجع در یازدهمین مصاحبه شغلی اش موفق شد. مهم را نادیده گرفته بود: میلاد عالمي, 1397 2

صفحه 256:
تکنیک شماره ۷۶ بررسی سودمندی کوتاه مدت وبلندمدت فرض هاوقواعد میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 257:
© © مراجعين اغلب برمنافع فورى حاصل ازتبعيت يك فرض ياقاعده خاص تاكيدمى كنند وتمايل ندارند به اثرات زيانبار طولانى مدت ان فك ركنند عليرغم همه اين مسائل جرابايدمراجعين باتوجه به اينده خود خودرا ازار دهند درصورتيكه فرض ها وقواعدشان درحال حاضر نتليج خوبى براى انها به دنبال دارد؟یک وهمکارانش اظهارکرده لند که بهترین زمان برای بازبینی فرض هاوقواعد زمانی ااست که: بسیاری ازافرادی که نیازمند تاییدورضلیت دیگران هستند معمولا وقتی این رضایت وتاییدحاصل میشودبسیارخوشحال میشهند عده لیی که معتقدند ارزش آنهابستگی به چگونگی انجام کارشان دارد وقتی کارشان راخوب انجام میدهندبه شدت لذت می برند وظیفه درمانگرلین است که به مراجع کمک کند تااثرات طولانی مدت عمل كردن به اين قواعدرانیزببیند. a 2 میلاد عالمی 1397 رو

صفحه 258:
© © مراجعينى كه معتقدند براى اينكه احساس خوبى داشته باشندنيازمند تاييد ورضايت دیگران هستند کنترل احساسات خودرلبه دست دیگران عی دهند(البته ممکن است دیگران متوجه این نکته بشوندویانشوند)جلب رضایت منجربه بالارفتن خلق وناخشنودی دیگران منجربه پایین امدن خلق میشود برای(جستجوگران رضایت )مهم است که کمی اینده نگرباشندوناراحتی هیجلنی راکه احتمالا هنگام عدم تحقیق رضلیت دیگران تجربه خواهندکرد ببیند وفورافرض ها وقواعد مفیدتری بسازندوبه طوری که خودارزشمندی انهارامشروط نکند مثلا(خیلی خوب است که رضلیت دیگران را حلب کنیم اماضروری نیست وبعیداست که پایدارباشد بهتراست پذیرش حودرا گسترش دهیم) 2 عد میلاد عالمي 1397 ©

صفحه 259:
© © جه لين معنا که من نبلید برای داشتن احساس خوب درباره خودم به دنبال دیگران باشم پذیرش خودیک عامل پایداروهمیشگی درزندگی من است اماکسب رضلیت دیگران نه)مراجعینی که خودارزشمندی رابه عملکرد ویژه ببی نست میدهند میتوانند از طریق توجه به لین نکته که خویشتن یک ماهیت غیرقابل اندازه گیری ودرجه بندی است وفقط عملکرد را میتوان درجه بندی کرد حلقه اتصال رابشکنند(اینکه عملکردخوب بد باخنشی است ربطی به فردیت عن ندارد من یادخواهم گرفت که برارزیابییک عملکردخاص تاکید کنم نه برارزیابی خودم براساس آن عملکرد) میلاد عالمی 1397 ‎GD‏

صفحه 260:
نکنیک شماره ۷۷ ایجادفرض های جایگزین که فوایدفرض های ناکارامدرا حفظ وضررهایش راکنارمیگذارد. میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 261:
© فرض هاى ناكارامداغلب بسيار انعطاف ناينير وافراطى بيان ميشوند مثل(اكرهميشه استانداردهاى بالليم راحفظ نكنم انكاه ثلبت ميشود كه بى كفليت هستم)مراجع هيجوقت هنكام حفظ استانداردهايش لذت نمى برد جون همواره نكران تخطى كردن ازانهابود و وقتى هم لين اتفاق حى افتاد افسرده عمى شد مراجع اقرار كرد كه اين فرض نیاز به اصلاح دارد اما صی ترسیداگراینکاررا بکند استانداردهای بالایش به شدت لفت کند(من می دلنم که لین حرف عجیب است اما مرا برمی انگیزد تاهمان طورفک رکنم وتاحدی برایم موفقیت به دنبال داشته باشد) درمانگر:هدف فرض های تعدیل شده ی شما هم دستیابی به موفقیت وایجادانگیزه است اما ناارزنده سازی خودرامتوقف ساخته وبسین وسیله ملنع تجارب افسرده کننده ناشی ازان می شود © میلاد عالمی 1397 ‎o‏

صفحه 262:
© © مراجع: اكراينطور باشد خوب است اما جطوربايد انها را : درمانكر: خوب به بخش(اكر)فرضتان دقت كنيد وازه مسئله افرين دراينجا جيست؟ مراجع: (هميشه هیچ فرصتی به خودم ندادم که اندکی ازاستانداردهايم پایین تر بیایم و این کاری است که گاهی اوقات انجام داده ام درمانگر: هیچدلسوزی پا درکی هنگام انجام این کار وجود نداشت به بخش (انگاه) فرض خودنگاه درمانگر: شما همین حالاییک فرض دیگر بیان کردید وبلید انرا نیز ازمون کنیدبرای وائْه(همیشه کیک قدرت جادهیی تصور میکنید مستقل ازوجود خودشما هیچ قدرتی برای این واژه وجود ندارد.

صفحه 263:
© © اگر دست ازسر لين تفكر برداريد عى توانيد قدرت جادويى لين واه را نيز متوقف كنيد وبه يى جايكزين غيرافراطى فكر كنيد كه هنكام تخطى از استانداردهاى خيلى بالا نتيجه ليى متفاوت و تلسوزانه.ترربه دنبال داشته باشديك جايكزين منطقى به نظر شما جه جيزى مى تواند داشته باشد؟ مراجع:بسيار خخوب من واقعا دوس دارم استاندارد هاى بالايم را حفظ كنم اما....هوم... درمانكر:همين يك شروع است. پس ازمذاکرات بیشتربا درمانگر فرض جدید مراجع كه قسمت(خوب)فرضيه قديمى را حفظ کرده و قسمت‌لبد)ان را حذف کرده بود به این شکل مشخص شد:(من واقعا دوست دارم استاندارد های بالایم راداشته باشم. میلاد عالمی 1397

صفحه 264:
© © ولى وقتى از انها تخطى مى كنم همانطور كه همين حالا اينكاررا انجام دادم خودراییک فردبی ليلقت فرض نكنم جاى ان اتفلقى كه افتاده بيذيرم و ببينم چگونه می تولنم انرا درست كنم)مسلما ارلئه يك فرض جديد در مطب درمانكر اعتقاد ريادى به وجود نمى اورد مكر اينكه مراحع ان را مكررا وبا قدرت درموقيعت هاى مختلفى كه قبلا فرضیه های ناکارامد رابه کار عی برد اجرا کند تاتایید بگیردتا پایان درمان مراجع موقیعت های مختلفی را تجربه کرده بود که در آن از استانداردهای باللیش تخطی کرده بود(اما انها کاملا از بین نرفتند)به جای سرزنش کردن خود بر(اشتباهی که رخ داده)متمرکزشده بود او گفت زمانی که قبلا صرف لین میکرد که(احساس بدی دارد و غمگین است)حالا تبدیل به یک زمان مثبت برای حل مسئله شده است. o 1397 ‏میلاد عالمی_‎ 2 oS

صفحه 265:
تکنیک شماره ۷۸ فهرست کردن مزایا ومعایبیک قاعده یا فرض میلاد عالمی 1397 6

صفحه 266:
© © می توان مراجعین را ترغیب کرد تا فهرستی ازمزلیا و معلیب يك قاعده یافرض تهیه کرده وانهارا ازمون کنندلبه نکته ۵۳ درخصوص کاربرد این تکنیک برای افکار خودایند مراجعه کنید)در مثال زیر فرض مراجح برروی روایت برد مطب درمانگر نوشته شده و روایت برد هم به دوستون تقسیم شده: مزایا: ۱ جازلحاظ هیجانی مراقوی نگه می دارد) ۲ «اطرافیان خونسردی وارامشم را تحسین می کنند) ۲اگر صادقانه بگویم نسبت به افرادی که از نظر احساسی اشفته هستند حس برتری دارم) © میلاد عالمی 9 و نامز زک اف وف ۳

صفحه 267:
© ۱6 :معايب (از لحاظ هيجلنوسر كوبمىشوم) 1 لیر ملیشی)سنکه مرورمقلب|مردم جرا می‌ک نم زیرا می‌ترسماحساس) 2 ا(ولقعيهم رالمشكر كنم لاحساسربر ترىمدتؤما نطو لانىدولم نم بابد بهلميرفكر موكنوكه) 3 (كلام بكولقعامشفتكيإحساسودايند منبالمنها؟ لفراد دیگر مىتولنس ا حساساتخودرا بيانكنند بدورينكه هيستريكو بى) 4 (سباتشوند مرفر صاؤِمليشك ره حساسلتورا به خوهم نميمهم ۵دگاهی اوقات حتی به خودم اجازه نمی دهم بیش از حد بخندمتا دیگران فكر نکنند هیستریک شده ام) میلاد عالمی 1397 a

صفحه 268:
© انجه معمولا در اين تكنيك رخ مى دهد اين است كه معايب بيشتراز مزايا هستند(درمانكر مى خواهد مراجع را وادارد تابر مضرات تاكيد كند زيرا معمولا مراجعين فوليد فرض ها و قواعد خودرا بيشتر از اشكلات و نقاط ضعف برعى شميند) همجنين مى توان از مراجعين خواست تافوايدرا مجددا مورد ازمون قراردهند.نا تعيين كنند كه اين فوايد تاجه حد واقعى هستند: درمانكر: ايا واقعا فكر ميكنيد از لحاظ هيجانى قوى هستيد؟ مراجع:نه واقعا.يكى از دوستانم وقتى شاد ‎Ceol, Cool Coal Ul‏ ميتولند بخندد ياكريه كنداو اصلا نكران لين نيست كه ديكران جكونه درموردش فكر ميكنند لين يى قدرت واقعى است من هميشه نكران اين هستم كه اكراحساساتم را بروز دهم ديكران درموردمن جكونه فكرميكنند هميشه سعى ميكنم انها را كنترل كنم من واقعا دجار اشفتكى احساساتم هستم. ميلاد عالمى 1397 ©

صفحه 269:
© © درمانگر: نباید این روبه همینطور باقی بماند. وقتی مضرات بیش از فولید هستند وبسیاری از فولید هم جنبه دفاع از خود دایند مراجع کم کم عی پذیرد که تغییر را اغاز نموده وفرض های کارامدتری به وجود اورد مثل نمونه بالان(من دوست دارم احساساتم را تجوبه کنم بجای اينکه انهارا همواره پس بزنم ووانمود کنم که درحال کنترل انهاهستم دیگرباورندارم که بیان احساساتم به ویئه احساسات متناسب باموقیعت منجربه ناپایداری باهیستریک میشود بلکه منجربه زندگی غنی تری می گردد که سالها خود را از ان محروم کرده بودم)اکنون مراجع میتولند بااین فرض به دنبال فرصت های جدیدی برای خودباشد. a 2 میلاد عالمی 1397 )@

صفحه 270:
1 تکنیک شماره ۷۹ بررسی سابقه شکل گیری فرض ها و قواعد میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 271:
© © فنل معتقد است(درک چگونگی تشکیل فرض های ناکارامد منجربه فاصله گرفتن از انهامیشود)وبه لین ترتیب میتوان ارزیلبی عادلانه لیی ازانهلبه دست اورد.شکل گیری لین فرض ها معمولا(املنه لزوما/درسالهای اولیه زندگی اغاز میشود زیرا کودکان فرض ها وقواعدخودرا درپر توتجارب وارتباطاتشان بادیگران شکل میدهند لین فرض ها وقواعدبه انهاکمک میکند تادنیای اطراف خودرا بشناسند به عنوان :ال :کودکی که به خاطرشیطنت زیاد مرتبا ازطرف والدین خود انتقاد میشود(تویک شیطان کوچک هستی اگررفتارت رادرست نکنی هیچ وقت کسی تورادوست نخواهدداشت)بعداز آن نهلیت تلاش خودرامی کند تا(خوب باشد)نهایتاخوب بودن به شکل یک فرضیه بیان نشده در عی لید(اگر دیگران راخوشحال نکنم انهلبه من انتقاد عی کنند وبه عنوانیک فرد دوست نداشتنی طردم می کنند)در حالیکه این راهبرد(خوب بودن)جهت اجتناب ازخشم وانتقاد والسین برای کودک سازگارانه است دربز رگسالی ناکارامد خواهدشد. 9 2 مبلاد عالمي 1397 2

صفحه 272:
© © زيرا مراجع در ارتباط خود(در خلنه محل كارو اجتماع) بيش از حدمطيع خواهد شد وبيش از اندازه باذهن ديكران زندكى خواهد كرد(من همواره فكر ميكنم كه مردم درباره من چه فکری میکنند لیا انها مرا دوست دایند؟ایلمن گاهی انها را ناراحت مى کنم؟این کار خیلی مسخره است اما خیال میکنم نمیتوانم اینکاررا متوقف کنم) از طرییق مقایسه و تقلبل فرض کودکی وبزرگسالی مراجع‌به لین نتیجه میرسد که دیگر لین فرض نمیتولند بیش ازلین مفید باشد(من از تلاش برای راضی کردن دیگران خسته شدم ونگرانم که ایا انهامرا دوست دارند یاخیر)و منجر به این میشود که فرض متعادل تر و خود بارلنه تری را ایجاد کند(من هنوز میخواهم دیگران را خشنود و راضی کنم لمانه‌به لین خاطر که احساس میکنم بلید اینکاررا انجام دهم من شروع به راضی کردن خودم میکنم و بیشتر به نفع خودم حرف میزنم. © میلاد عالمی 8 1ك 97 ‎m3‏

صفحه 273:
© اكر به لين خاطر مورد انتقاد قرار كيرم بيا طرد شوم خيلى بد است من دوست داشتنى هستم عليرغم انجه ديكران ممكن است فكر كنند)مثل هميشه میک فرض باقانون جدید هنگامی که به شکل کلامی و در مطب درمانگر گفته میشود صرفا نظری است برای اینکه درونی شود بابددرزندگی مراجع هرروز تمرین و تکرار شود. وقتی مراجع به زندگی کردن برای خودش پرداخت دریافت که انتقاد شنیدن از طرف دیگران را بیش از حد ازیلبی کرده بود و حتی انتقادلتی که با انها روبرو شدبه او کمک کردند تا قدرت لین باور خود رابسنجد که او علیرغم انچه عده لیی ممکن است فکر کنند واقعایک فرد دوست داشتنی است(وقتی فکر میکنم دیگران مرا دوست ندارند مثل گذشته احساس درهم شکستگی و منقلب شدن ندارم) © میلاد عالمی © ب ووه

صفحه 274:
© © یکی از لذت بخش ترین تغییرات از نظراو لین بود(خارج شدن از ذهن دیگران و صرف وقت بیشتر در ذهن خودم و لذت بردن از علائقم)از انجا كه لين فرض ها وقواعد ناکارلمد معمولا پایدار وبا دوام لند فنل هشدار میدهد که(۶تا۸ماه ممکن است طول بکشد تا فرض جدید شما کاملا جا افتاده شود و از انجا که قاعده جدید برای شما مفید است و می بینید که شما را به مسير جالب و مفیدی میبرد انرا رها نخواهید کرد.) میلاد عالمی 1397 )

صفحه 275:
تکنیک شماره ۸۰ استفاده از تصویر پردازی برای تعدیل و اصلاح فرض ها میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 276:
6 5 © درنکته(۵۸لبه استفاده از تصویر پردازی برای اصلاح و تعدیل افکار خودایند منفی اشاره شد.در اینجا استفاذه از تصویرپردازی برای تجدید واصلاح فرض های ناکارلمد را بررسی حی کنیم.به عنوان مثال مراجع مظطربی که تصاوبر اشفته و پربشلنی از غش کردن در بزرگراه و مورد تمسخر قرار گرفتن دارد هیچ گاه‌به تصاویر ماورای(نغش کردن و مسخره شدن)فکر نمی کند فرض او لین است: (اكر در ميان جمع غش کنم مردم‌به هن حی خندند و مراییک الکلی عی نامند)درمانکر مراجع را به ماورای(غش کردن و مسخره شدن)هدایت می کند تا به تفسیر متفاوتی از موقیعت دست یابد: درمانكر: جشمان خود را ببنديد وتصور كنيد در خيابان غش كرده ايد حالا جه انفاقی می افتد؟ ميلاد عالمى 1397

صفحه 277:
© © مراجع: هن بیهوشم مردم مرابه هم نشان میدهند وبه من عی خندند و میگویند(او بیش از حد الکل نوشیده است) در مانگر: چطور وقتی بیهوش هستید می فهمید که مردم چه می گویند؟ مراجع: درست است هیچوقت به این مسئله فکر نکرده بودم. درمانگر: فکر مى كنيد جه مدت بيهوش هستيد؟ مراجع: فقط جند دقيقه درمانتر: وقتى جشمانتان را باز مى كنيد جه جيزى مى بينيد؟ كسى مى خندد؟ مراجع::نه انها ازمن عى برسندكه ليا حللم خوب است و ليا بليد امبوللنس خبر

صفحه 278:
© © در مانگر: ایا می شنوید کسی شما را(الکلی)با چیز دیگری صدا بزند؟ مراجع‌ننه نمی شنوم مردم برای رفاه‌ من تلاش حی کنند کمک عی کنند روی پاهلیم بایستم و كيفم را برايم جمع می کنند. درمانگر: بعد چه اتفاقی می افتد؟ مراجع: مردم خداحافظی می کنند برای کمکی که به من کرده اند تشکر می کنم و سپس انها به دنبال کاری حی روند که غش کردن هن انرا قطع کرده بود عن‌به سمت خلنه قدم حی زنم اندکی نامتعادل هستم اما وقتی ‎dy‏ خانه رسیدم احساس خوبی دارم. درمانگر: حالا درباره نغش کردن در خیابان و در جمع چه احساسی دارید؟ مراجع: نگرانی ام خیلی کمترشده است. میلاد عالمی 1397

صفحه 279:
© درمانگر: جه جيزى براى شما تغيير كرده؟ مراجع: اكر در بزركراه غش كنم مردم.به احتمال بيشترربه من كمك عى كنند نه اينکه بخندند و مرا یک(الکلی)بنامند لین تصوير یک تصوير واقع كرايلنه تراز عکس العمل مردم در قبال این اتفاق است(مراجع چشم هایش را باز می کند) درمانگر: ايا تابه حال ديده ايد كسى غش كند؟ مراجع: بله دیده ام چند سال پیش در یک مرکز خريدديدم كه كسى غش كرد و بسیاری از افرادمی خواستندبه او کمک کنند.نمی دلنم چرا احساس عی کنم مردم نسبت به من نامهربان خواهند بود شما می دانید؟ ©

صفحه 280:
© درمانتر: عى توانيم بعدا درباره لين مسئله صحبت كنيم(مراجع سرش رابه علامت تایید تکان عی دهد)شما بلید لین تمرین تصویری رابه طور مرتب تکرار کنیدتا این پیامد واقع گرابانه را در ذهن خود تقویت نمائید. مراجع: می توانم معانی زیادی در آن ببینم لین تمرین فرافکنی زمان(لازاروس۱۹۸۴)مراجع راقادر ساخت‌ا فرض جدیدی بر پایه برداشت ولقع گرایلنه از عکس العمل دیگران درباره لین مخمصه تشکیل دهید که این فرض جدیدبه واسطه جمع اوری مجدد اطلاعلتی درباره عکس العمل مردم در قبال فردی که غش کرده بود نقهیت شد.اگر مراجع حی خواست تمرین تصویر سازی درباره اینکه کسی او را الکلی بنامد را نیز انجام دهد درمانگر میتوانست از او بپبرسد(چه کسی شناخت دقیقی از شما دارد خودتان یا یک فرد کاملا غریبه؟) ©

صفحه 281:
پیکان روبه پایین پس از انکه به افکار خودایند منفی پاسخ داده شد وفرض ها وقواعد ناکارامد اصلاح شدند هدف بعدی درمان پرداختن به باورهای اصلی است . (مشروط به اینکه توجه بالینی داشته باشد) میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 282:
باورهای اصلی ارزیابی های بنیادی هستند که ما درمورد خودمان داریم . مثال :من به اندازه کافی خوب نیستم (درباره خودش) نمی توان به کسی اعتماد کرد(دیگران) همه چیز علیه من است(دنیا) اینها همه نمونه ایی از باورهای اصلی ناسازگارانه متحجر وپیش تعمیم یافته هستند که به شناخت درمانگران کمک می کنند تا مراجعان آن ها را اشکار سازند دراین نکته معنای شخصی هر فکری که فرخوانده می شود رااز نظر مراجع پیگیری ودنبال می کند تا یک باور اصلی شناسایی وکشف شود میلاد عالمي 1397 8

صفحه 283:
دونکته مهم ۱_ درمانگر نباید خیلی با افکار بيمار درافتد اين عمل مانع پایین رفتن زیادتر پیکان می شود. ۲ درمانگر نباید پرسش های مکرر طولانی وخسته کننده بپرسدزیرا باعث پرت شدن حواس مراجع ازتمرکز ودرونگری عمیقی که مستلزم تکمیل موفقیت امیز این تمرین است پرت شود. ۳_ درمانگر نباید تفسیر خاص خودرا ازمسائل مراجع را وارد پرسش خودكند. میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 284:
‎g‏ 9 مراجع نگرانی مراجع برای تادیر وقت ماندن شوهرش سر کار ‏درمانگر:چه چیز این مسئله برای شما اضطراب ‏مراجع:ممکن است با کسی سروسری داشته باشد ‏د 1ت نواگر اوچنین کاری بکند ان وقت چه می شود. ‏مراجع :خب با ان پتیاره ارتباط دارد ‏در مانت :واكر با ان بتياره ارتباط داشته باشد ‏مراجع:(جشمانش برازاشك مى شود)من نخواستنى وكاملا تنها خواهم شد دان :اينكه نخواستنى وكاملا تنها شويد براى شما چه معنی دارد.(نکته ۷۱) ‏ی ‏@ مراجع داینکه من غیر مشمئز کننده ام(باوراصلی) میلاد عالمی 1397 @ ‎

صفحه 285:
دراین مثال مراجع نسبت به رفتار شوهرش بسیار نگران بود. همان گونه که پادسکی اظهار مسی کند پرسیدن درباره معنای رویدادهای بسیار عاطفی (هیجانی)معمولا به سرعت منجر به شناسایی طرح واره ها (باورهای اصلی)می شود.

صفحه 286:

صفحه 287:
© اين مسئله اشاره دارد به اينكه درمانكر ازعباراتى مثل(...جه معنايى دارد ) (واكراين درست باشد .. خاتمه دادن به افكارش قطار افكارمراجع رابه مقصد شناختى ان (معنى باورهاى اصلى ) هدايت كند مراجع مانع كذاشتن نقطه دريايان جمله بيمارشده (نمى كذارد كلام مراجع منعقد شود ) همانند مثال زير يك عبارت عطفى به ان اضافه مى كنند. (و بعد ...) استفاده کند تا از طریق دعوت مراجع‌به ©

صفحه 288:
مراجع: ممکن است دراولین قرارملاقاتم همه چیز را خیلی بدجور به هم بریزم . درمانگر اگراین یک مسئله درست باشد مراجع: این یک فاجعه است درمائكر: يعنى جه مراجع: يعنى اينكه من كاملا يك ادم بدبخت واشغالى هستم (باوراصلى) ميلاد عالمي_ 1397 _ ©

صفحه 289:
© © دی گیوسپ اظهار می دارد که (یکی از فواید این روش این است که باعث می شود مراجعین روی افکار خودشان متمرکز شوند.هرچه درمانگر کمتر حرف می زند .مراجع مجبوراست به درمانگر پاسخ دهد يابه لین توجه کند که لیا درمانگر منظوراورا درست متوجه شده پا نه .عبارت عطفی مراجعین را برروی معنای عباراتشان متمرکز می کند). که ما برای اشاره به این موضوع بیان شده از واژه صرفه جویی کلامی استفاده می کنیم. میلاد عالمی 1397

صفحه 290:
© © صرفه جوبی کلامی اصل هدایت کننده درهنگام استفاده از تکنیک‌پیکان روبه پایین است. درمثال بالا باور مراجع لین است که( یک فرد کاملا بدبخت واشغال )نکته مهم ان است که اصطلاح خاص خود مراجع باقی مانده ودرمانگر برای حفظ حساسیت های خود یا بافرض براینکه تغییر دادن آن‌به صلاح مراجع است واشفتگی های هیجلنی اوتعسیل می کند.وان را بدون اجازه( تغییر نداده)است .(وقتی حی گویبدیک فرد (کاملا بدبخت واشغال)که گفتن آن درباره خودتان خیلی بی انصافی است ایا به این معناست که شما گاهی خود رایک فرد نالایق می دانید؟)

صفحه 291:
© © بحث بيرامون بسط وكسترش ويايدارى .يك باور اصلى ناكارامد وجايكزينى يعنى باوراصلى سازكارانه زملنى براى مراجع معناى بيش ترى خواهد داشت كه درجارجوب داورى مراجع انجام مى شودءنه درمانكر كاهى اوقات استفاده خيلى خاص مراجع ازيك ‎ery yp Leal fly‏ هاى عميق تر ازباورهاى اصلى مربوط به ان ها بيرون كشيد . مثلا: الف ) من احمق هستم. ب ) من کسل کننده هستم.

صفحه 292:

صفحه 293:
2 © از انجا که باورهای اصلی اغلب درقالب اصطلاحات کلی بیان می شهند .درمانگر می تولند جملات ناتمام زیر را روی تخته بلیک کاغذ بنویسد دازمراجع بخواهد تا (جاهای خللی را پرکند)هبه لین طرییق باورهای اصلی اش درباره خود دیگران وجهان اطرافش اشکارگردد. الف ) من ناتوان هستم . ب ) مردم تهدید کننده هستند. ج ) دنیا خطرناک است.

صفحه 294:
© یکی دیگرازمثال های مربوطبه كامل كردن جملات لين است كه مراجع باوراصلى رلبا کمک درمانكراشكار مى كند. مراجع: من خيلى مى ترسم ازاينكه كاركاه .مسير درست خودراطى نكند . درمانكر: شما خيلى مى ترسيد ازاينكه كاركاه مسير درست خودراطى نكند زيرا.....؟ مراجع: اين ثابت مى كندكه من بى خاصيت وبه دردنخورهستم (باوراصلى ) ©

صفحه 295:
© کامل کردن جملات یک راه مستقیم برای رسیدن به باوراصلی مراجع است پرسیدن از مستقیم ترین راه برای فراخولنی باورهای اصلی است ونباید نادیده گرفته شود زیرا درمانگر برای نشان دادن مهارت های بالینضی خود تکنیک های پیچیده تری ‎eo‏ ‏تکنیک پیکان روبه پایین دارد. ۳ میلاد عالمی 1397 © 28 ۰ © o

صفحه 296:
تکتیک شماره ۸۴ باورهای اصلی که در قالب افکار خودایند ظاهر می شوند. میلاد عالمی 1397 6)

صفحه 297:
© همانطورکه درنکات قبلی گفتیم افکار خودایند وابسته‌به موقعیت درشناخت درملنى اولین هدف مداخلات درمانی است.زیرا این افکار .دردسترس ترین سطوح فکری هستندوتعدیل و اصلاح انها می تولند رهلیی ارنشلنه هارا برای مراجع‌به دنبال داشته باشد .با اين حال ممکن است درمانگر درتلاش برای اصلاح یک فکرخودایند خاص دچارمشکل شود.زبرا او درولقع با یک باور اصلی مبارزه می کندنه یک فکر خودایند ممکن است فقدان دلنش یا تجربه درمانگر درلین غفلت سهیم باشد یا اپ فکر کند وقتی درباره افکار خودایند برای مراجع صحبت می کند.مراجع حتما می دلند که افکار خودایند چه افکاری هستند . ©

صفحه 298:
© © درمثال زير باورهاى اصلى مراجع درميان افكار خودايندش (مخفى شده )اما به وسيله درمانكر كشف مى شود: درمانكر: وقتى رئيستان به شما كفت كه ديكر احتياجى به كارتان ندارد جه افكارى از ذهن شما عبور كرد. مراجعنبه جهنم. کارشما ارزلنی خودتان.لیلقت من بیشتر ازلین بود رئیس درلین موردخیلیبی انصافی کرد خیلی راحت همه چیز را سروسامان بده وبرای کاراماده کن .بعد بروبیرون حالا چه طوربلید ولسم را پرداخت کنم ؟مبارزه به نظر می رسد این تنها کاری است که بایید انجام دهم .به خودم گفتم :(چرا ناراحت می شوی؟)من یک شکست خورده هستم علت همین است روز از نو روزی ازنو جستوجو برای یک کار دیگر .مصاحبه های اعصاب خراب کن هن نمی دلنم مکی گفته زندگی ساده است ارزو داشتم فقط گاهی لین سادگی را می دیدم .نمی دانم به نظر می رسد همه چیز هميشه برعکس آن چیزی است که من می خواهم. میلاد عالمی 1397 9

صفحه 299:
© © درمانگرابه نظر می رسد برای شما دوران بدی بود اما پیش ازاینکه نگاه عمیق تری‌به لین موضوع داشته باشیم می خواهم توجه شمارلبه نکته ای که گفتید جلب کنم _(من شکست خورده هستم)لیا لین نظر اصلی شمادرباره خودتان است يا به مسایل شغلی اخیرتان مربوط می گردد؟ مراجح: خیلی مطمتن نیستم فکر می کنم وقتی اوضاع بداست من خودراییک شکست خورده می بینم اماوقتی همه چیز روبه راه است من هم خودم را خوب ونرمال می دانم » این طوراست. در مانگر: لیا می خواهید درحال حاضر توجهمان راروی باور(من بیک شکست خورده هستم)متمرکز کنیم یا دوست دارید ان را به زمان دیگری درطول درمان موکول کنیم ؟ مراجع‌ننه بگذاييم بعد الان می خواهم درباره ازدست دادن شغل وپیدا کردن‌بیک شغل دیگر صحبت کنم درحال حاضر اصلی ترین مسئله زندگی من یافتن شغل است . ميلاد عالمي 1397 2

صفحه 300:
© وقتى درمرحله شناخت افكارخودايند يك باوراصلى اشكارمى شود.مشتاق است بداند.ايامراجع متوجه شده كه يك باوراصلى را اشكاركرده است واهميت ينهان ان درحفظ مسائل هيجلنى وعاطفى عى دلند.يانه واينكه ليا اهميت ان را درك عى كند واماده مشتاق هست كه دران زمان برروى ان كاركند يا مى خواهد كاربرروى ان طرحواره (باوراصلى) رلبه زملنى موكول كند كمبه واسطه كاركردن روى افكار سطحى .تر مهارت لازم درشناخت درمانی را کسب کرده است درمجموع معمولا درشناخت درمانی.کاربرروی طرحواره به مراحل بالاتر موکول می شودزیرا لبه نظر می رسد که چللش زودهنگام با باورهای ذهنی بیماردرمراحل اولیه درمان اثرات زیانبار تولید مى کندبه طوری که ممکن است بیمار احساس تهدید کرده ودرمقابل تغییر مقاومت کند). ©

صفحه 301:
© (بلک برن ودیویدسون ) مع هذا دربیماران مبتلابه اختلالات شخصیتی تشخیص واصلاح باورهای اصلی انعطاف ناپنیر وبادوام (مثل هن بدهستم) درمراحل اولیه درمان اغاز می شود زیرا لین باورها دربسیاری آزموقعیت ها فعال می شوند ومعمولا دیدگاه نسبتا پایدار وداتمی چنین بیمارانی راتشکیل می دهند .همانطور که دیوید سون می گوید : (باورهای اصلی .افکارخودایندمبتلابان به اختلالات شخصیتی هستند) ©

صفحه 302:
تکنیک شفاره ۸۵ اموزش به مراجعان درباره ی باورهای اصلی میلاد عالمی 1397 6

صفحه 303:
© © اموزش به مراجعان درباره ى باورهاى اصلى نقطه اغازين تغيير انهاست .باورهاى اصلى معمولا دريرتو تحارب يادكيرى اوليه شكل كرفته لند كه مى توانند هم مثبت (من دوست داشتنى هستم)وهم منفى(من دوست داشتنى نيستم)باشند اكثر مردم هردونوع باوررا دايند باورهاى اصلى اطلاعات وارده را يردازش وبسين وسيله نوع ادراك مارااز رويدادهارا تعيين مى كنند. ميلاد عالمى 1397

صفحه 304:
© جه عبارتی ماتنها می توانیم انچه را که باورهای اصلی‌به ما اجازه می دهند .ببینیم باورهای اصلی منفی خاموش .اغلب فعال شده وبه هنگام پریشانی هیجانی وارد حیطه اگاهی ما می شوند مثل زمانی که مراجع متعاقب به هم خوردن ازدواجش افسرده می شود زیرا براین باوراست که( بدون او ادم بی ارزشی هستم با وجود چنین باور خاموشی درتفکر مراجع هراطلاعاتیا تجربه ای کهبا طرحواره درتضاد باشد را احتمالا نادیده می گیرد تحریف حی کندیابه آن نمی پردازد .مراجع تمایلی‌به پذیرش قوت قلب ها واطمینان بخشی های دوستانش مبنی براینکه هنوز هم ازنظر انها فرد ارزشمندی است ندارد زیرا لین اطلاعات مغلیربا نگرش مراجع درمورد خودشبه عنوانیک ادمبی ارزش هماهنگ نیست وبلکه درعوض براطلاعلتی متمرکز است کهبا لین گفته هماهنگ است که (اگرهنوز هم.تا لین حدنزد انها ارزشمند هستم يس جرا انها هرچه کمتر به سراغ من امدند تا اینکه همسرم ازمن جدا شد ؟انهادروغ می گویند. باورهای اصلی به سه شیوه مهم پابدار می مانند : فرایند تداوم بخش .اجتنابی وجبرانی طرحواره ها © ©1397 alle ‏مبلاد‎

صفحه 305:
تکنیک شماره ۸۶ ایجاد باورهای اصلی جایگزین ميلاد عالمى 1397 ©

صفحه 306:
© ‎ame ar‏ اينكه باورهاى اصلى و كليدى مراجع شناسايى و كاراموزش طرحواره ها شروع شد مراجع بليد شروع به ایجاد باورهای اصلی جدید و سازكارانه ترى بنمايد.مونى و پادسکی توصیه عی نمایند که لین باورهای جدید بایستی‌به زبان خود مراجع بیان شوند و هرگز نبلید از نظر مضمونبا باورهای اصلی قدیمی متضاد باشند(منبی کفایتم‌حمن با کفایتم) و اينکه عمده توجه بالینی معصطوف ساختن و تقهویت باورهای جدید است تااصلاح و تعدیل باورهای ناسازگارانه قدیمی. ‎© ‎

صفحه 307:
ممکن است بعضی درمانگران معتقد باشند که قرار دادن باورهای ناکارلمد در معرض بررسی تجوبی نهایتا موجب تضعیف آن شده و انگاه مراجع از چسبیدن ازاردهنده آن باور به خود خلاص می شودمع هذا همان گونه که دی گیوسپ خاطر نشان می کند فقط چللش با باورهای ناکارلمد برای تغییر دادن انها کلفی نیست: مردم آغلب‌به باورهلیی اعتقاد دایند که از نظر منطقی معیوب هستند و واقعیت رابه گهنه دقیق پیش بینی نمی کنند اما باورهای جایگزینی جه جای باورهای معیوب خود در دسترس ندارند تاربیخ علم چر از چنین نمثنه هلیی است مردم علیرغم شواهدی که بر علیه باورشان وجود دارد از آن عقلید دست نمی کشند مگر اينکه یک ایده جایگزین آن داشته باشند.

صفحه 308:
© © بنابرلین درمانگر بلید مراجعلنش را ترغیب کندتا بر لین نکته تمرکز کنند که انها دوست دایند چگونه به نظر برسند تا اینکه انها چه هستند.این تمرکز را می توان با پرسش سوال هایی از مراجعان اغاز کرد. درمانگرنبلید انتظار داشته باشد که باوراصلی جدید مراجع از همان بدو بر روی طرحواره ها باورى ماكلا شکل گرفته و چا افتاده باشد:درجه ایمان مراجع‌به باور جدیدش‌به تدریج و بر حسب گرداوری شواهد تاييد كننده ان تقويت مشوند در عین حال که میزان ایمان مراجع به باور قدیمی اش بر حسب باز ازمایی شواهدی که برای حفظ ان استفاده می شده است تضعیف خواهد شد. کار بر روی باور اصلی ممکن است نسبتا دشوار باشد در حللت اول مراجع یک باور اصلی مثبت دارد(من نسبتا دوست داشتنی ام)اما دستیابی.به آن در حال حاضر به دلیل خلق پایین متعلقب‌به هم خوردن رابطه‌با بهترین دوستش دشوار است(در حال حاضر که فکر می کنم هیچکس مرا دوست ندارد ما دوستان دوران کودکی بودیم) میلاد عاا 1397 @

صفحه 309:
© © پادسکی معتقد است که ارائه شواهد متناقض(بگذار فهرستی از افرادی که هنوز با تو دوست هستند را تهیه کنیم)می تولندبه سرعت باور مثبت مراجع مجددا فعال کرده و در عرض چند جلسه درملنی ‎GLE‏ پایین او را بهبود بخشد.در حللت دوم اگر باورهای اصلی مثبتی وجود نداشته باشد که درمانگر بتولندبه آن رجوع کند زیرا که مسائل طولانی مدت مراجع در ایجاد چنین باوری مداخله خواهد کرد(مراجع خودش را هميشه ادم بدی عی داند)انگاه نخستین گام شناسایی یک باور مثبت است.

صفحه 310:
© © حتى اگر لین امربا توجه به حللت اشفته مراجع دشوار باشد چرا که بدون یک باور جلیگزین مشخص بیمار هیچ جایی را ندارد که اطلاعات متضاد با باورهای منفی کنونی اش را ذخیره کند. 9 میلاد عالمی 1397 5

صفحه 311:
تکتیک شماره ۸۷ استفاده از پیوستار میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 312:
© باورهاى اصلى منفى مراجعان معمولا به صورت عبارت هاى همه يا هيج سازماندهى ميشوند مانند(شما در زندكى يا موفقيد يا شكست خورده و من يكى از شكست خورده ها هستم).استفاده از بيوستار يعنى یک مقیاس ۰تا۱۰۰ درصدی ارلئه دهنده سایه های خاکستری در محوه تفکر مراجعان بوده وبه انها کمک می کند تا ارزیلبی متوازن تر و ولقع نگرلنه تری نسبت‌به خودشان و دیگران و دنیا داشته باشند تا سرانجام به نقطه میانی پیوستار برسند. ©

صفحه 313:
© پادسکی و گرین برگر معتقدند که یک مقیاس پیوستار در زملنی بیشترین اثرات درملنی را خواهد داشت که برای ساخت و ارزشیابی طرحواره های جدید به کار بریند تا طرحواره های قدبمییک تغییر اندک که تقوبت کننده طرحواره های جدید است معمولا سودمندتر از تغییر اندکی است که سبب تضعیف طرحواره های قدیمی می گردد. ©

صفحه 314:
© به عنوان مثال: اگر : هستم) باشد مراجع ممکن است مدعی شود که (من در حال حاضر فقط ۸۰ درصدبی ارزشم) و بیر طرحواره ها بر حسب پیوستاری که متمرکزبر باور های قدیم است(من ادم‌بی ارزشی لذا درمان را نوعی کمک‌به خودش عی بیند که احساسبی ارزشی اش را کم عی کند در حالی که اگر تغییر طرحواره بر حسب پیوستاری مبتنی بر باور جدیدش (ادم خوبی هستم)باشد می توان لین خوش بینی رابه وجود اورد که نگرش جدیدی نسبت‌به خودش دارد در حال افزایش است (از اخرین باری که شمارا دیدم نا حالا این باور بين ۱۵ تا۲۰ درصد افزایش داشته است) وقتی که پیوستار شکل می گیرد درمانگر باید به مراجع کمک کند تا نقاط انتهایی پیوستار ©

صفحه 315:
رابه صورت کرلنه ای تعرییف کندبه گونه ای که بتولند هرچه اشکارتر ببیند که تغییر در حال وقوع است در مثال بیان شده نقاط ۰ درصد ۵۰ درصد ۱۰۰ توسط مراجع بر روی پیوستار تعریف شده است. میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 316:
تکنیک شماره ۸۸ گزارش داده های مثبت میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 317:
© لين كزارش هابه مراجع كمك عى كند.نا اطلاعلتى در خصوص هفته ها و ماههاى بيش رو جمع اوری کند تا ازباورسازگارانه جدیدش حملیت کرده و تملیل خود را تمركز صرف براطلاعات موید باورهای ناساززگارانه اش از بین‌ببردیابه عبایتی اصلاح پردازش اطلاعات معیوب مراجع یک مسئله عمده در جمع اوری اطلاعات مثبت انعکاس باور اصلی قدیمی برای رد کردن یا نادیه گرفتن هر نوع اطلاعاتی است که با ان باور مغایر هستند. ©

صفحه 318:
© © پادسکی لین پاسخ عادت گونه رابه پیش داوری بر علیه خودیا دیگران تشبیه کرده است.فلو اظهار دارد که منظور از پیش داوری آن دسته باورهلیی هستند که يا مقدم بر ملاحظه دقیق شواهد یا در مقام مدلفع ان شواهد شکل گرفته اند.به عنوان مثال باور اصلی مراجعی چنین است که هن برای بعضی از خلنم ها جذاب هستم لما زملنی که دربیک مهملنیبا خانمی مواجه میشود وبه او اظهار علاقه می کند باور قدمی اش مبنی بر اينکه من برای خانم ها جذاب نیستم. میلاد عالمی 1397

صفحه 319:
© مانع از يذيرش اين باور جديد مى شود او فقط وقتش را بامن مى كذارند نا اينكه فردى كه واقعا -به او علاقمند است را بيدا كند.مراجع از اينكه فكرعى كند باور قديمى واقعا درباره عن صدق حی کند و هن دارم خودم را فریب می دهم که سعی می کنم باور كنم اتفتق متفاوتى افتاده است.مایوس و افسرده میشود.در صورتی که مراجعان اندکی یا هیچ اعتقادی به باور های سازگارانه جدید نشان ندادند خیلی.به دشواری می توان از تجارب روزمره انان اطلاعات مثبتی استخراج کرد بنابرلین درمانگر در هر جلسه بلید مرلقب بلید که‌به مراجعلنش کمک کند تا اطلاعات موید طرحواره ها را شناسایی کنندبه عبارتی در زمینه پردازش اطلاعات حامیت کننده از باورهای جدیدشان خالی از تعصب باشند نه متعصب . ©

صفحه 320:
7 تکنیک شماره ‎AS‏ عمل كردن به صورت (انكاركه)

صفحه 321:
© © منظور لين است كه مراجع فرض كند باور جديدش درست استببا اينكه عى تواند در حال حاضر اصلابه آن اعتقادی نداشته باشد عمل کردن در راستای حملیت ازیک باور جدید موجب تقهبت شده است و لین امربه نیبه خود باور را بیشتر تقهیت حی کند و همچنین ادامه دارد تا آن باور درونی گرددبه مراجع توصیه می شود نا صحنه ها و واقعیت های خاصی را برای عمل کردن‌به صورت انگار که انتخاب نملید تا اينکه مستقیما بخواهد در بسیاری از موقعیت ها اقدام به ارتقای خویشتن جدید خود بکند چرا که احتمال زباد تحت تاثیر عظمت کاری که انجام داده است احساس شکست خواهد کرد.

صفحه 322:
حک کی توصیه می کند : در چند صحنه‌یا موقعیت نخست‌به سراغ حوزه ای از زندگیتان بروید که در آن نسبتا احساس ایمنی می کنید سعی نکنید دنبال حل و فصل شدید ترین ارتباطات يا مسئولیت هلیی باشید که از نظر شما بسیار استرس زا هستندبه دنبال یک بخش كاملا تعريف شده از زندكيتان باشيد كه در ان حد زياد ‎a on‏ از بیان باد دان زيادق احساس کنترل هی کنید و فرصت های فراولنی در اختیار شما می گذارد تا بتوانید باورها و قواعد جدیدتان را عملی سازید. )6 1397 walle ‏میلاد‎

صفحه 323:
به عنوان مثال مراجعی که باورهای اصلی جدیدش لین بود که من میتولنم کارامد و منظم باشم تمیز کردن فضای داخل ماشین رابه عنوان نخستین و مطئن ین گام در حملیت از باور جدیدش انتخاب کرد و بعد از گذشت هفته ها قبل از اینکه به سراغ حوزه های چالشی,تر زندگیش مانند نظم بخشیدنبه وضعیت مللی برود به سراغ ان دسته از خرده کاری های داخل یا خارج از منزل رفت که تلبه حال از انها اجتناب می کرد.عمل کردن‌به صورت انگار که که نهایتا منجر به ابن مى شود كه فرد به خودش مى كويد من هستم:شما همان چیزی می شوید که تصور می کردید. میک مسئله عمده در عمل کردن به صورت انگار که نااشنا بودن و غریب بودن رفتارجسید است به گونه ای که بعضی از مراجعان احساسا میکردند شبیه به يك ادم متقلب هستند و نتیجه می گیرند که این خود من نیست. 0

صفحه 324:
© © لین مسئله حی تولند سبب شودتا مراجعان نسبت‌به تداوم عمل‌به صورت انگار که که دلسرد شود مع هذا درمانگر حی تولندبه لین تر احساس غریبگی و نااشنلیی بخش طبیعی فرایند تغییر است و انها تشويق كند با تحمل این احساسات ناراحت کننده در حین گذر از شیوه های رفتاری قدیمی به جدید به یادگیری خود ادلمه دهند متفاوت عمل کردن نشلنه تازگی است‌نه متقلب بودن يا جعلی بودن‌به نظر هاوک انچه که مراجعان رفتار متقلبلنه با جعلی قلمداد می کنند ب‌به مراجعان قوت قلب بدهد که چیزی فراتر از عوض کردن یک جفت کفش جدید نیست. ميلاد عالمي 1397 2 6 ©

صفحه 325:
تکنیک شماره ‎٩۰‏ ارزیابی تاربخچه ای باور اصلی جدید میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 326:
© © باورهاى اصلى ناسازكانه معمولا در دوره كودكى شكل مى كيرد و بنابرلين مراجه ممكن است در طى كذشت سال ها شواهدى به نفع انها جمع اورى كرده باشد انجان ارزيابى گذشته نگر زندگی مراجع می تولندبه او كمك كند تا شواهدی‌به نفع باوراصلی جدید بیابد.پادسکی زندگی مراجع رلبه دوره های زملنی تقسیم حی کند(۲-۰ ۵-۳ ۱۳-۶ سالگی) و معتقد است که ارزیابی را باید از دوره نوزادی يا اوایل کودکی مراجع شروع کرد چرا که در آن دوره محتمل نیست که فرد اقدام‌به سرزنش خود کرده باشد لین تکنیک معمولا زمانی استفاده میشود که مراجع در حال حاضر شروعبه پیشرفت در زمینه تقهیت باورهای اصلی سازگارانه اش کرده باشد. 6 ©

صفحه 327:
پادسکی و گرین برگر معتقدند: لازم نیست که تجارب زیادی را در تایید طرحواره های جدید شناسایی کنیم حتی چند مورد هم برای مراجعان حلئز اهميت است اكر ايده ال فکر کنیم مراجعان در هر دوره سنى يكى دو تجربه بيدا مى كنند. میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 328:
تکنیک شماره ‎٩۱‏ چالش با افکار به شیوه پیکان رو به پایین میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 329:
© © در نکته۸۱ نشان دادیم که پیکان روبه پایین مو است که هرفکری که آشکار می شود را موقتاً بعنوان فكر درست بپذیرد. چراکه در غیر اینصورت چللش‌با هر فکری که ظاهر می شود ملنع دستیابی درمانگر به خط پایان اصلی یعنی همان باور اصلی می گردد. بنابرلین پس از اينکه باور اصلی آشکار شد درمانگر عی تولند به مراجع کمک کند تا با هر فکری به مقابله بپردازد و آن را اصلاح کند. میلاد عالمی 1397

صفحه 330:
© 6 دیدیم که در مثال تکنیک۸۱. برای مراجع اثبات شد که دلایل شوهرش برای تا دیروقت کارکردن واقعا مسایل کاری بوده‌نه چیز دیگری. لذا نگرلنی هلیش از بین رفت. چس او دربلفت که انجام اين تمرین‌به اویک راهبرد مقابله ای آموخت که اگر شوهرش در آینده او را ترک کند از آن استفاده کند وبه او کمک کردتا باور ساز گارانه اش را نسبت به خودش تقویت کند. میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 331:
ميلاد عالمى 1397 ©

صفحه 332:
© © مراجعان اغلب از تنش بين تفكر عقلى يعنى زبان سرى و تفكر غريزى يعنى زبان دل شكايت مى كنند. منظور از اولى اعتقاد سطحى به باورهاى اصلى سازكارانه جديد است در حاليكه تفكر دوم بر ايمان عميق به باورهاى اصلى ناسازكارانه قديمى تاكيد مى كند. ايفاى نقش عقلانى-هيجلنى شيوه اى است براى ترغيب مراجع به يت اعتقادش به باور جديد و تضعيف اعتقادش نسبت به باور قديمى.

صفحه 333:
© لين شيوه ابتدا.به لين صورت انجام مى شود كه مراجع سعى مى كند از طریق مرتب کردن تمامی شواهدی که به نظر می رسد موید آن باور هستند. خودش را متقاعد کند که باور قدیمی اش (من احمق ‎(pl‏ درست است. و سپس بار دوم لین شواهد را نکته به نکته مورد حس کردهلچالش قرار می دهد تا تفسیرهای متوازن تر و ولقع تری از همان شواهد بدست آورد و باور اصلی سازگارانه جدیدش (من یک آدم نسبتا باهوشی هستم) تقويت كردد. كول وين معتقد است که مراجع بلید شواهد را (شدیدا و قاطعلنه) مورد چللش قرار داده و وقتی درمانگر راضی شد که مراجع لین گام دوم را بطور کامل لمس کرده و بران مسلط شده است. آن وقت‌به بررسی میزان کاهش در باور اصلی قدیمی و آشفتگی همراه‌با آن بپردازد.اگر این اتفاق نیفتاده باشد تمرین را نمیتوان تکرار کرد. میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 334:
© © احتمال لین خیلی کم است که مراجعان نتوانشد این شیوه را بدون تشویق درمانگر به جمع آوری ‎plod‏ شواهد موید باورقدیمی به انجام رسانند و اطمینان حاصل شود که چللش با لین شواهد جلمع و حساب شده است. گاهی اوقات ممکن است لازم باشد قبل از آنکه مراجع لین روش را اجرا کند. درمانگر ایفای نقش عقلانی -هیجانی را به وی نشان دهد. © 1397 walle ‏مبلاد‎

صفحه 335:
© نمونه دیگری از این تکنیک. مناظره مخللف خوان است. در این روش مراجع باور اصلی جدیدش را بیان و میزان اعتقاد کنینی اش به آن را مشخص می سازد. درمانگر با قدرت هرجه بيشتر سعی ی کند تا اعتقاد مراجع راجه باور اصلی جدیدش کاهش دهد. مراجع تشویق می گردد که‌با قدرت و در دفاع کلمل از باور جدیدش‌با هریک از استدلال های درمانگر مقابله کندتا درمانگر دیگر استدلالی برای ارلئه نداشته باشد. اگر برای مراجع مقابله با یکی از استدلال های خاص درمانگر دشوار باشد درمانگر موقتا اجرای تمرین را قطع حی کند ابه مراجع برای یافتن یک استدلال مغلیر کمک کند و سپس تمرین از سر گرفته می شود. در پایان لین تمرین مراجع یکبار دیگر میزان اعتقاد خود رابه باور اصلی جدید مشخص حی سازد. در صورتی که این میزان بطور قلبل ملاحظه یا اندکی افزلیش يافته باشد. در همان حد باشد یا کاهش یافته باشد, دلایل هریک از این پیامدها باید استخراج شده و مورد بحث قرار گیرد. ©

صفحه 336:
یادگیری پنیرش خود میلاد عالمی 1397 9

صفحه 337:
© مراجعان اغلب خودشان رابا واژگان کلی توصيف ميكنند. به جاى آنكه برداشت انعطاف پنیر و متمایزی از ویژگی هایا جنبه های مختلف خویشتن داشته باشند . تصوری از خویشتن به عنوان یک شخص کامل دایند بنا به تعریف, لین لمر منفی و یا تحقی رآمیز است. آدمی‌به طور متوازن وبا نقص های مشخص سنجیده می شود. درجه بندی های کلی از خوبشتن هرگز نمی تولند ملنع گی یا کلی بودن آن شود. یک صفت. وبژگی. رفتار یا عملکرد اصلا معادل کل شخص نیست؛ وقتی که مراجعان‌به اين نوع نتیجه گیری می رسند مرتکب لین خطا عی شهند که جزء را معادل کل می گيرند. مثلا عملکرد هن در آن موقعیت ضعیف بود پس من آدم ضعیفی هستم! ©

صفحه 338:
© © پذیرش خود به معنی درجه بندی ابعاد خوبشتن است نه درجه بندی خوبشتن بر اساس لین ابعاد. همچنین پذیرش خودبه لین معنی است که به خودمان به این دید نگاه کنیم که چه نقاط مثبت و منفی ای داریم و در صورت تملیل سعی کنیم که ویژگی های منفی را تغییر دهیم و مکررا لین نکته را یادآور شهیم که هرگز نمی توان جایزالخطا بودن انسان را از بين برد. اما بروز رفتار اشتباه راعی توان‌با پند گرفتن از اشتباهات کاهش داد. ما معتقدیم که پذیرش خود یکی از همترین مفاهیمی است که درمانگران می توانند به مراجعان شان بیاموزانند تا آنها را در پرهیز از درجه بندی خود آنگونه که عزت نفس از آن مستفاد می شود. کمک کنند. میلاد عالمی 1397

صفحه 339:
ميلاد عالمى 1397 ©

صفحه 340:
© سلی هی مقاومت مراجع را چنین تعریف میکند: هرچیزی در رفتار تفكر. واكنش عاطفى سبک بین فردی بیمار که در توانلیی او برای بهره بردن از درمان و اکتساب توانایی كنترل مسائل خارج از درمان يا يس از اتمام درمان. مزاحمت ایجاد می کند. لین مزاحمت ها عبارتند از: عدم انجام تکالیف. بله اما... هایبی پایان. پایبند نبودن به دستور جلسه تولفق شده. عدم پذیرش مسئولیت برای تغییر. تمرکز بر موضوعلتی که دارای اهمیت بالینی نبستند. همراهی و موافقت بیش از حدبا هر نوع پیشنهاد درمانگر. پریدن از مسئله ایبه مسئله دیگر بدون آنکه در مسئله قبلی تغییرات موثری ایجاد شده باشد. اینها و سایر مسائل ملنع تبدیل شدن مراجع‌به درمانگر خودش حی شود که یک فرد تلاش می کند بر فرد دیگری اعمال نفوذ کند. در غیر اینصورت. درمان کار ساده ای خواهد بود و لذا موثر بودن فقط به این است که مراجع گفته شود چه بکند. ©

صفحه 341:
© © شناخت درمانگران معمولابا روبکرد حل مسئله به مقابله با مقاومت مراجع می پردازند. همان گهنه که‌با سایر مسائل موجود در درمان برخورد می ‎Ge AES‏ رویکردی باعث حفظ رابطه مشارکتی شده و ملنع تبسیل شدن ن به یک معضل نامطلوب می شود. داود دلایلی را برای مقاومت مراجع برشمرده است: ۱. وقتی که دستور کار شخصی مراجع مورد حمله قرار می گیرد. ۲ هنگامی که نظام باورهای مراجع. الزام به تغییر هرچه سریعتر را ابجاب می کند. ۳ هنگامی که تغییر مربوط به بخشی از خودانگاره مراجع است. ۴ وقتی که مراجعان بسیار واکنشی هستند. © ميلاد عالمى 1397 )

صفحه 342:
به اعتقاد لی هی اگر درمانگر بتولند نگرش کنجکاوانه ای را در قبال مقاومت مراجع اتخاذ و آّن را بخشی از تجوبه مشارکتی درمان ببیند نه اينکه آن را شخصی سازی کند. در ان صورت با اندکی مشقت می توانیم به انان كعى کنیم تا مسیر درست را بيابند. میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 343:
میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 344:
© اين تكنيك را مى توان به منزله باورهاء هيجانات و رفتارهاى غيرسازنده و مخربى درنظر كرفت كه ملنع بيا كاهش دهنده ببشرفت مراجع است. لازاروس و فاى معتقدند كه مقاومت عبارتست از دليل تراشى درمانكر براى تبيين شکست های درملنی اش. بعضی از نمونه مقاومت های درمانگر عبارتند ازتنظیم دستور جلسه و تعیین تکالیف منزل بصورت یکجانبه ونه در تولفق‌با مراجع. درصدد تایید فرضیه های خود درباره مشکلات مراجع بودن‌به جای جستجوی خللی از تعصب برای تایید. تعدیل یا رد آنها در پرتو اطلاعات وارده؛ کاربرد متبحرلنه ونه خلاقلنه و انعطاف پذیر پروتکل های درمانی. اجرای یک برنلمه درملنی بدون آموزش یا مهارت کلفی در یک حیطه بالینی خاص مراجع را مقصر هر نوع مشکل در درمان دانستنبه جای سوال پرسیدن برای آشکار کردن و بررسی نقطه نظرات مراجع. صحبت کردن یا سخنرانی کردن زیاده از حد؛ سوق دادن مراجعان به سمت تنظیم اهداف جاه طلبلنه ای که اگربه آنها برسند حاکی از توانمندی و لیلقت درمانگر است تا تنظیم اهداف متعادل تری که امکان دستیابی به آنها وجود دارد. میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 345:
© درمان مراجعان به كونه اى كه انكار هدف اصلى شان در درمان كن است كه شنونده. تحسين كر خرد درمانكر باشند نه كمك اوبه آنها براى دستيابى به اهداف خودشان؛ و موافقت با اهداف مبهمبه جای اهداف روشن, اختصاصی و قابل اندازه گیری که احتمالاً موجب سردرگمی در درمان خواهد شد. برای برخورد و حل و فصل لین موضوعات حی توان از اینجا شروع کرد که درمانگر بطور منظم تحت سرپرستییک استاد ناظر مجرب باشد,با هم قطاران و همکاران باتجیبه تر خود مشورت کند. و برای افزلیش درک مقاومت‌به مطالعه بپردازد. هم مقایمت های خودش و هم مقاومت های مراجعانش. عا توصیه میکنیم که درمانگر با استفاده از فرم ثبت روزانه افکار به پایش افکار, احساسات و رفتارهایش بپردازد تا مقاومت خودش را کشف کند. ©

صفحه 346:
© بعضی ازعلایم زیر می تواند نشانه مقاومت درمانگر باشد: * اظهار نظرهای سرزنشگرانه. قضایتی یا ملامت گرلنه درباره مراجعان می تولند نشانگر لین باشد که درمانگر تحمل شکست ها و ضعف های مراجعلنش را ندارد.یا اينکه نسبت به عملکرد ضعیف مراجعلنش تندخو و تحریک پنیبر می شود. چراکه ممکن است این امر از نظر او نشانه بی کفایتی اش باشد. * _ استفاده از تاکتیک های ارعابی که مراجعان را به اجبار وادار به پیشرفت کرده و اثبات کنند که چه درمانگر بزرگی است يا نسبت به آهنگ درمان. مراجعان را تعت فشار قرار دهد چرلکه درمانگر بخاطر آنچه که آن را پیشرفت کندمی دلند.به راحتی خسته و دلزده می گردد. نگاه غیرواقع بینانه نسبت به آنچه که می توان در درمان بدان ها دست یافت. * دركير تلاش های جنجللی قدرت شدن که می تولند نشلنه لین باشد که درمانگر نیاز دارد که در هر موردی برنده باشدیا حق با او باشدیا اینکه تسلیم شدن اثبات خواهد کرد که او ضعیف است. درصورت احساس مقاومت از جلنب مراجع سعی حی کند او را مغلوب سازد نه اينکه بر روی مقاومت او کار کند. *_ ترس, وحشت یا نگرلنی از نزییک شدن وقت جلسه یا احساس آسودگی به هنگام کنسل کردن وقت جلسه یا نرساندن سر ساعت مقرر. * احساس ناکامی ازاینکه مراجعان.به جای تمرکز بر راه حل های ارلئه شده‌به آنهاء دوست دایند که باز هم در مورد مشکلاتشان صحبت کنند یا احساس ناتوانی از صورت بندی پاسخ های سازگارانه به باورها و افکار ناک رآمد مراجع. * _ داشتن معیارهای دوگانه: مراجعانی که با انها راحت یا با نشاط است به گونه ی متفاوتی تحت درمان قرار می گیرند تا مراجعانی که © سرکش و یا دوست نداشتنی به نظر می رسند. میلاد عالمی 1397 9"

صفحه 347:
اگر برای معدودی از درمانگران مقابله‌با آشفتگی هایشان بیش از حد دشوار است.پسیک دوره درمان خودشان ضروری می نماید. شناخت و حل و فصل کشمکش های درمانگربه آنان کمک خواهد کردتا کشمکش ها و تقلاهای مراجعانشان را در زمینه تلاش برای تغییر بهتر درک کنند. @ 1397 Galle othe

صفحه 348:
میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 349:
2963) cated ‏ازعودريشه دردرمان سوءمصرق موادداردءاما‎ 6 00 ‏امروزه پرای عموح درمان هایکارمی رود.‎ ‏محطورازعوف بر کشت عامل به‌ححالت قبلی سعله آسست:‎ ‏درحالی که لغژش عبارت آست ازیک برگشت نسبی به حالت‎ ‏تازمان نزدیک شدی به خاتمه درمان.مراجعان یادگرفته اندء‎ ‏که تغییرهرگزیک فرایندخطی صاف نیست پلکه مجموعه ای‎ ‏فت هاوشکست هاست. بنابراین پیشگیری از‎ 7 ‏راهبردو اقع بینانه ای است که هدف ازدتبال کردن‎ ‏مشخحص کردن موقعیت هاست‎ ‏مثلا:کشمکش های بینروان فردی»احساسات متقی شدید..‎ ‏تتهایی‎ ‏که میتواندماشه چکان عودیاشندو کمک به. مراجعان برای‎ Silly ‏تدوین طرح های مقابله ای به متظورکتارامدن‎ 3 ‏تح‎ ‎ao ‎S میلاد عالمی 1397 © اه

صفحه 350:
مراجعان میتوانندخودرادراین موقعیت هاتصور دم ورآهبودهای عفابله آي فای واد وهی مروو ‎ao‏ مثال: مراجعی که میگفت پس ازیک درگیری ومشاجره پاهمسرش مجدداشروع به مشروب خوآری کرده آسنت ویرآدنگرتخیل احساسات خشعیدان نداشته است,برروی کارتی افکا رورفتارهای جا ینش راچنین نوشت: 1_((زنگ زدن به یکی ازدوستان گروه الکلی های ام وصحبت کردن باوی)) 5 2( به یک گوشه خلوت منزل برای دست 7 رامش)) 3((گوش دادن به یک موسیقی ارامبخش)) (< 4_((رفتن به ورزشگاه)) = 5((به اجباربه خودم یاداوری کنم. که من نیان هک به الکل تدارم تابه من کمک کندکه ازپس یک قعیت نامطلوب برایم

صفحه 351:
7 [ليس الاليكقة ارقم شييينون مشا جزمعو بتحقيرى يادانوقريا ل يج برای هررفتاری که معکن است مرتکب شده ‎ey‏ ۲ مراجعان میتوان آم خت که لفزش (مانتدخوردن مقداری مشروب ولی نه بصورت عادی)بصورث خودکارموجب عود نمیشو ‎ans‏ و برانکه آنمازماد کی ايلو سرجه ميل با شندوبیذیرندکه لغزش هابحشی ازیي گیری

صفحه 352:
© 1397 Galle ‏میلاد‎

صفحه 353:
((به مسیربرگردانند)). پادسکی وگرین برگر معتقدندکه پیامدهای درمان رانه فقط براسا من قوذقیت «رماني بلکه فزآنلاس پیشگیری ازعودهم ۴۱۳۳ 7_خاتمه درمان خاتمه درمان اغلب ازهمان ابتدای درمان موردبحث قرارمی گیرد مراجعان به کمک درمانگرانواع مهارت های خودیاری راقرآخواه ند گرفت تابتوانندهم دردرون جلسات وهم خارج ازجلسه از آنها استفاده کرده وخودشان تبدیل به حلال مسائلشان گردندودرمان راباچنین ظرفیتی به اتعام برسانند. همچنان ان که مزاجم ار لمك تشن احساس اعتمادینه ۵ ۲ به تدریج کاهش می بابند(مثلا ازجلسا ونهایتآبه جلسات ماهیانه ) ودراین زمان درمانگردرنقش یک

صفحه 354:
مربي و گذاشته ذرویکرد ((شمارش معکوس )) درزمينه آند سو دهتد باشد. ب ‎Fe ne‏ ) یاداوری مي گرددکه برای دستیابی به ‏حداکثربهره درمانی, چند جلسه را ‎SOR‏ ‏درمائی توافق شده بأقی مانده است,عجله ‎ee‏ ‏یاواگذاری تصمیم به عهده درمانگر( این جلسه ‏خواهدبود)میتو اند اتوات وفوایددزمان راختفی کند. به همین دلیل مهم است که فرآیندتکمیل درمان تاحدامکان به. صورت موتروبه آرامی بل شود.درصورت کنترل مطلوب پایان درمان.احتمال بيفوز ونكه كاز > ‎١‏ مارهذا: د للها ل ره هوراهیر نها رابت ‎Got Ge hess‏ هم تسری دهد ‏مشر تاقوا ال ازور بر ان ها وتکنیک های خاصی که ازنظراو بسیارموثربوده آتدرابصو ‎ ‎0

صفحه 355:
© دهد: :((قیل ازشتاخت ‎giles‏ »من معتقدبودم که موقعيت 1 عدكه ‎eee‏ تشن دریافته ام که من برا عكس العمل نشان دادر درقبال موقعيت هاء ‎Og ee‏ دراختياردارم)). هايى كه ازنظراو بسيا رمقيد بوهامو زش اراح وولنى ‎3a‏ يود(شل و کردن متظم گروه های تج درعیین حفظ میزان تنضسح-آهسته) ی @ 1397 eli ‏میلاد‎

صفحه 356:
© «بدين صورت 22 من نميتوانم دريى لحظه هم ين وهم ارمیده باشم ومن ترجیح میدهم که ارمیده باشم» 857 21100و شعيت هاى مسثله آقد آتی که میتوانستیم ‎Nos :‏ = داوند که درمانگریایدیه آنهابیوهازد. ‎CED aR,‏ افو رتتداز 1 من تمیتواتم به تتهایی آزیپس مسائلم برایم. 2 همه مسائل منو سروسامان پیدانکرده اند. 3 من هتوزمعالجه نشده اما ست 4 من به شمامسئله واقعی رانگفته ام 5 من دوباره كاملآأمضطرب شدم الاق وقت مناسیی برای رفتن من نيست. ماد عالمي 1397 0 o

صفحه 357:
تکنیک شماره ‎٩۸‏ حفظ فواید حاصل از درمان عالمی 1397 میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 358:
8 حفظ فوایدحاصل ازدرمان زد تابي به اهداف مشابه فرایندحفظ اهداف تیست (مخل دستیابی به اندام معناسب و سس حفظ ‎as‏ اندام؛ازدست دادن وزن و سپس حفظ وزن جدید). بعضی ازمراجعان ممکن است فکرکنند که پس ازخاتمه درمان,فوایددرمانی آنان بدون هیچگونه دروندادی از جانب انها «به گونه سحرآمیزی» دست نخورده باقی می ماندوبراین اعتقادند که ‎es‏ ازآن همه کارسخت در طول درمان مستحق یک استراحت ۵ طولاتی مدت 3 تبط سرگذاشتن آن ی اه تجربه مامراجعان وا حذققات جه ره فرعت دارو ]د الكو هاي افكري ور فتاري خودتخريبي قديمي خودمي افتند.بدين معني كه ي شناخت درماني كه به سختي اورده اندر]انجام نمیدهند,درنتیجه بایدیک ديدكاه نگهدارنده ایجادشودتامانه چنین پيأمدي گردد 0

صفحه 359:
-—_ => “2 ‎ESL Ss - “tS fx =‏ 2 ا جاح = ‎Se‏ #*درمانكربراي شروع بحث درچنین موردي ‏حعوصه: ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‏ود سوال رامطرح كتدكة: (پس آزاینکه درمان به انم ام برسد ‏7 شماپیشرفت خودراچ ‎sk‏ حفظ مي کنی )یا (آیا مه ‏خلس درمان دودرازمدت این تضمین رابه شمامي دهد ‏كه هر مركزهيج لغزشي نخواهيدد اشت !أ ‏“#درواقع ديدكاه نكهدارتده كه بصورت كاملافردي شده ‏تدوين مي كردد.بدين معني است كه براي حفظ قوايددرماتي حاصله 1 مستمري از ‎ ‎als‏ تكهدارده يكي ازمراجعان (بردياباخت )يود درحالي که پیام مراجع ديگري(چک کرد. مدارهاي آم) بود 9 ->مراجع لو یک معتقداست که مراجعان میتوانتد با لگویرد اد ‎SI‏ ‏جلسات شناخت درماني, جلسات خوددرماني راهم برنامي‌ريزي _کنند. 5 ‎oe‏ ‏ا ا ‎San.‏ ‎

صفحه 360:
1- مَراجعي درصف سوپرمار ات وناراحتي مي کتدوبراي پرهیزازیک فاجعه ‎le‏ ‏اجباربه‌فرا رکردن دارد. 2- همسري به شوهرش ت 2 داري دويارة شروع مي کني‌به عبارتي نگران اشتياهاتي است كه" شوهردرکارمرتکب مي شود. 3- مراجعي مجددااحساس مي کندکه دررو ابطش حالت چسبندگي‌داردبه گونه اي که ترس هاي کهنه اش مبتني بردوست داشته نشدن وترک شدن دوباره ظاهرمیگردد *یک شیوه دیگربرای حفظ وتقویت فوایددرمانی آن است که مراجع بعضی ازمهارت های شناختی ای راکه درطی فرایتددرمان فراگرفته است به دیگران 5 0

صفحه 361:
‎eS‏ عوامل دخیل دربهم خوردن ازدواجش رادرتظر 5 ‏من درجلسات درمان یادگرفته ام که بایدبه کل تصویرنظرانداع ‏ت ونه فقط به آن ن قسعتی که رویه روي من است. ‏مراجع ازطریق آموزش به دیگران.آموزش روش های ارزشمند مسئله رابه عودتداوم می بخشد.نکته مهم آن است که ‏مراجعان نباید خودشان رایه دیگرای به عتوار. (عقل ‎pains QS‏ ‏اسان كاقل دعر كنك جراعه ادن أدد مهدر رادید کل موسي ‏ترغیب آنان به گوش کردن ویادگیری شودء ا حتمالأباعث ازخود بیگانگی آنان میگردد ‎farina lisa‏ ی میتو انتدازمهارت های شناخت درمانی شان درسایرحوزه های مسئله آفرین زندگی شان که معمولاازآنها اجتناب می کرده اند یامسائلی که اخیرابروزگرده انداستفاده کنتد-مثلا به ترتیب»مقاومت گردن دربرابریک همکارسلطه جو يادرخواست موّدبانه ازهمسایه برای کم کردن صدای مو ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 362:
ازمهارت های شناخت درمانی نه فقط برای غلبه برمسائل فعلی و آتی بلکه درراستای آرزوها وآرمان فردوشناخت اهداف مهم زندگی هم استفاده میشود.ایتدابامسائل روانشتا ختی مقابله میگردد.زیراد غیراین صورت آتهاباتلاش مراجعان برای دستیابی به این هد تداخل ایجادمی کنتد. مثال:مراجعی که باهدف مقایله باحمله افسردگی واردجلسات درماتی ومیشّوددردوره بهیودی نگران این امراست که میخو اهد كقاول ددرو اسان وا دداى بیدا کردرا یک سل آزادصحفت كتى اراي ‎QB‏ ‏به اين هدف يك برنامه عمل تدوين مى كند.درجلسات ييكيرى مطابقم آنتظار‌بهبودی اش موردپایش قرآرمی گیرداماد رمانگرمدتی راهم دی صرف بحث درباره پیشرفت مراجع درحصوص پیداکردن شغل آزادمی کندواینکه اوباموانعی که دراین باآنها 6 شدهءچگوته برخوردکرده است.

صفحه 363:
میلاد عالمی 1397 ©

صفحه 364:
9 پیگیری جلسات پیگیری سه.شش یادوازده ماهه آبرگزارکرد ومشخص تمود که آیا فوآیددرمانی حاصله آنان به حدكافى تثبيت گردیده است؟ دومانگریایداجازه دهد که قبل ازبرگزاری جلسه پیگیری.زمان کافی گذشته باشدتامشخص گرددکه میزان پیشرفت مراجع بدون حمایت ویشتییانی درمانگرتاچه حداست. معال: اگرمراجعی مدت۱۰جلسه را دریک دوره زمانی ۳ماهه پشت سرگذاشته باشدهاولین جلسه را میتوان برای۲ماه بعدیرنامه ریزی کرد.این نکته بایدبرای مراجع روشن گرددکه جلسات پیگیری »اصلاجلسات درمانی نیستند. پیگیری همچنین برای مراجعان یک چشم اندازبلندمدت تری رافراهم می او ردکه یازتاب تجارب آنان ازدرمان وآنچه که ازدرمان فراگرفته اند.می با شد. فت مراجعان ونیل به خود_درمانگر

صفحه 365:
5 و يكى اتمراجعان من (مایکل نیتان) درجلسه پیگیری۱۲ماهه ,ديدم | ظهارمی داشت كه تنهادراين زمان است كه تازه به معنى واقعى. »آرزش وسود: انچه را اه دردرمان درخصوص جايكزينى عزت نفس یی ‎Sc‏ است.درک می کند. ی یابررسی کاردرمانگربامراجعان وایتکه آنهاچه مواردی ازدرمان راسودمند باغیرسودمندیافته اندءاطلاعات ارزشمندی دراختیا ردرمانگرقرارمی دهد ازمراجعان نسبت به خاتمه یافتن درمان احساس امنیت ورا ی می کنند,چراکه پیشرفت درمانی ازنظرآنان بدین که همچنان درمانگر((حو اسش به آنهاهست)).واینکه چلسات یی هرگزیدین معنی نیست که درمان همچنان تحت لو ای پایش پیشرفت ادامه دآرد..یعضی اوقات مراجعان میبیند که مقابله ومیارزه شخصی باآن مساثئل. امردشواری است؛در آين صورت.آنان می تو انندبادرمانگرتماس بگیرندوتضاضای جلسه اد ازجلسه پیگیری تعیین شدهینمایند تتهابامسائلی که پس آزدرمان بروزمی کنند. حتی پس ازیک دوره کوشش ميلاد عالمي 1397 © |

صفحه 366:
درمو ردچنین جلسه مشروطی.معمولا درجلسه آخردرمان رسمی, توافق صورت میگیرد.درصورتی که وضعیت مراجع پس ازخاتمه درمان بدترشود.دلایل این کاربایدمشخص گردد. مثلا: مراجع چندموردشکست ها وناکامی های مهمی رادرزندگی تجربه کرده که آنهارا ((دردسر) توصیف می کند. ومیتوان یک دوره کوتاه درمان تکمیلی یابازبیتی به مراجع پيشنهاد داد.نه اینکه یک دوره کامل شتاخت درماتی دیگر,زیرااین مسئله ممکن است مراجع رامتقاعدسازد که پیشرفت قبلی آش »عملاخیال یاطل بوده است.((من ظاهراهی_چ چیزدرباره شناخت درماتی نمی دانم.همانند جلسه اول)) میلاد عالمی 1397 5)

صفحه 367:
شناخت درماتي: ۱ آیافقط یزای. فراچفای. انست؟

صفحه 368:
© 1397 ‏عالمی‎ the

صفحه 369:
۳ 0 عمل به آموختهها آياخودشناخت درمانكران همءزمانى كه بامسائلى درداخل ياخارج ازمحیط درمان برخوردمی کنند. شناخت درمانی رادرمورد خحودشان بعضی ازافرادهیچ طرح وبرنامه ای ای ‎ess maa Siyls Some‏ پرروی خودشان تدارتد یااینکه به این کارندارند_درمان چیزی است که درمانگران برروی ((آنها) (بعنی مراجعان) اجرامی کنتدوبرروی خودشان اصلایه کارنمی بندند.این یک نگرش نادرست است زیراسبب می گرددکه این درمانگران.شناخت درماتی رابدون اعتقاداصیل به آن به کاربیرند.مسائل مراجعشانشان رادراجرای مهارت هاى شناخت درمانی درزند روزمره درک نکتند(و احتمالاو قت وقفه ای ایجادمی شود مراجعان را((مقاوم))می نامند) میلاد عالمی 1397 9

صفحه 370:
6 ءواگرچه آنچه راکه لازم است تابه يى درمانكرباكفايت تبديل شوندانجاح می دهتد(مانندآموزش بیشتر,ءگذراندن کارگاه های آموزشی ءبه طورمتظم تحت تظریک استادنا ظریودن) اما درکا رشتاخت درماتی شان فاقدعتصرتجربی هستتد.به علاو ه. درصورتی که بخواهندبه درمان خودشان بیردازند.| حتصالارویکرد متفاوتی رااتتخاب می کنتد مانتددرمان ‎ols‏ پویشی:((من همه چیزشناخت درمانی رامی دانم وهررو زآن را به کارمی بندم.من می خواهم درمورد خودم پیک چیزجدیدومتفاوتی راآمتحان کتم)) 9 ميلاد عالمي 1307 ©

صفحه 371:
ght میلاد عالمی 1397 09381241782 Milad.alemi2014@gmail.com

10,000 تومان