negahe_tabibane_be_jahad_tabaye

در نمایش آنلاین پاورپوینت، ممکن است بعضی علائم، اعداد و حتی فونت‌ها به خوبی نمایش داده نشود. این مشکل در فایل اصلی پاورپوینت وجود ندارد.






  • جزئیات
  • امتیاز و نظرات
  • متن پاورپوینت

امتیاز

درحال ارسال
امتیاز کاربر [0 رای]

نقد و بررسی ها

هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که نظری می نویسد “جهاد نرم”

جهاد نرم

اسلاید 1: www.tabaye.ir

اسلاید 2: بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم جهاد نرم؛ نگاهی طبیبانه به عرصه جهاد

اسلاید 3: جهاد نرم؟حداقل سه بار معنایی جهادکوششی بلیغ و دارای غایت الهی که قداست، اصلی­ترین لازمه معنای آن است. ماهیت تهاجم و دفاع، به عنوان اقسام وضعیت، کنش و واکنش­های مورد تحلیل نرم در مقابل سخت تداعی­گر و معرف کلیدواژگان «ابلاغ و القا» به عنوان عوامل تبیین­کننده برای تعیین جنس و نوع ابزار و اسلحه در این رویارویی مقدس

اسلاید 4: تعریف در قالب مجاهدکسی است که بتواند معارف صحیحی را که از آن برخوردار است، به سلاح (همان مظهر و نماد تاثیر) تبدیل کند. کسی که بتواند با استفاده از علم خود اولا تحلیل صحیحی از شرایط و موضوعات داشته باشد و ثانیا بتواند بهترین سلاح را در هر موقعیتی استفاده کند(بهترین تاثیر را در هر موقعیتی داشته باشد).

اسلاید 5: طبعلمی است که تغییرات بدن انسان را بررسی می‌کند؛ این تغییرات می‌تواند در جهت حفظ سلامتي و يا ایجاد بیماری باشد. ابن سینا طب علمی است که به‌واسطة آن احوال بدن انسان شناخته می‌شود از جهت آنچه که موجب سلامتی و بیماری آن است تا صحت و سلامتی موجود را حفظ کند و در صورت از دست رفتن سلامتی، آن را به بدن برگرداند. دو موضوع بیماری و سلامتی پایه­ای­ترین عناصر در تعریف طب هستند، چرا که طب نیست مگر علم نگاهداشت سلامتی یا تامین دوباره سلامتی پس از بیماری.

اسلاید 6: طبیبکسی است که نسبت به سلامت (یا تعادل) و نگاهداشت آن و بیماری (یا عدم تعادل) شناختی کامل دارد و در هر بیماری بهترین دارو را برای گرفتن بهترین تاثیر برای رسیدن به سلامتی مورد استفاده قرار می­دهد.هر تعریفی که برای سلامتی و بیماری ارائه گردد تعریف طب را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.

اسلاید 7: سلامتی و بیماریابتدا کلماتي که در کلام عرب به عنوان بيماري، درد و امثال آنست استخراج شد، اين کلمات عبارتند از:داء، الم، وجع، آفت، سقم، مرض، علة، عرض، بليه، فزع جستجوي روايات پيامبر(صلی الله علیه و آله) در اين زمينه منتخب اين روايات، بررسي آن ها و نتيجه گيري نهايي از بحث

اسلاید 8: دسته اول رواياتدر مورد چيستي و چگونگي علاج بيماري است. در اين روايات ضمن معرفي بيماري به چگونگي و نحوه درمان به طور اجمال اشاره شده است.روايت نمونه : در روايتي نقل شده، امام صادق عليه السلام با پزشک هندي روبرو شده، پزشک هندي با تفاخر خواست تا چيزي از طب را به امام عليه السلام آموزش دهد حضرت فرمودند : من علمي دارم که از آنچه نزد توست بهتر است : فرمود من گرمي را با سردي و سردي را با گرمي ، تري را با خشکي و خشکي را با تري درمان مي کنم و همه کار را به خدا واگذار نموده و در درمان ار آنچه رسول خدا استعمال کرده اند استفاده مي کنم.

اسلاید 9: دسته دوم روایاتمربوط به مرکز بيماري است . دانستن مركز بيماري به عنوان منشاء بروز بيماري براي بهبود و يا پيشگيري از اهميت خاصي برخوردار است كه در بخشي از روايات به آن به طور مستقيم و يا غير مسقيم اشاره شده است.روايت نمونه: پيامبر اکرم صلوات الله عليه فرمودند در انسان پاره گوشتي (مضغه) است که اگر سالم بود بواسطه آن ساير جسد (بدن) نيز سالم است و اگر سقيم بود (سالم نبود) ساير بدن نيز فاسد مي شود و آن عضو قلب است.

اسلاید 10: دسته سوم روایاتمربوط به محدوده بيماري است، ما در اين دسته از روايات، مجموعه رواياتي را كه جهات مختلف وجودي انسان را كه در دامنه آسيب هاي گوناگون قرار مي گيرند مورد توجه قرار مي دهيم. ضمنا در اين بخش، روايات مربوط به تشريح اجزاي بدن و تبيين لايه هاي دروني و غير جسماني و عوارض آسيب زاي هر بخش را شرح مورد مطالعه و بررسي قرار گرفته مي شود. روايت نمونه: پيامبر اکرم صلوات الله عليه و اله فرمودند: براي هر بيماري (داء) داروئي است و براي بيماري گناهان، استغفار داروي آنست.

اسلاید 11: دسته چهارم روایاتمربوط به نحوه برخورد با بيماري است. در اين روايات، ضرورت اقدام براي برطرف شدن بيماري و انواع مختلف اين اقدام، تبيين شده است. روايت نمونه: جابر از پيامبر صلوات الله عليه و اله پرسيد آيا هنگام بيماري به دنبال درمان برويم حضرت فرمود بله بدنبال درمان برويد زيرا خداوند بيماري را نازل نکرده مگر آنکه براي آن دارويي را نيز نازل کرده است.

اسلاید 12: دسته پنجم روایاتدر مورد عوامل پيدايش بيماري است. اين دسته از روايات كه بسيار متعدد و فراوانند، عوامل مادي و معنوي گوناگوني را كه منجر به بيماري در انسان مي شود را مشخص مي نمايد. روايت نمونه: اگر کسي با همسر خود همبستر شود و قبل از غسل بول نکند تا بقيه مني از او خارج نشود به دردي مبتلا مي شود که درماني براي او نيست.روايت نمونه ديگر : توصيه هايي است که پيامبر صلوات الله عليه و اله به امير المومنين عليه السلام مي نمايند. در اين روايت به عوامل بسياري از بيماري ها قبل از تولد و هنگام انعقاد نطفه اشاره دارد و نشان مي دهد براي جلوگيري از بيماري بايد از قبل از تولد توجه داشت.

اسلاید 13: دسته ششم روایاتدر مورد امکان پيشگيري از بيماري است. اين دسته از روايات نيز بسيار متعددند و راه هاي جلوگيري از ابتلا به بيماري براي فرد، جامعه و نسل هاي آينده را بخوبي تبيين مي كنند.روايت نمونه: در روايتي پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله مي فرمايند : انجام کارهاي خوب و پسنديد از مرگ بد جلوگيري مي کند و صدقه در خفا غضب پروردگار را خاموش مي کند و صله رحم عمر را افزوده و فقر را برطرف مي نمايد و لا حول و لاقوه الا بالله گنجي از گنج هاي بهشت است و آن شفا از نود و نه بيماري که کمترين آن هم و دغدغه هاي نگران کننده است، مي باشد.از امام صادق عليه السلام نقل شده که پيامبر اکرم صلوات الله عليه و اله فرمودند: خداوند به حضرت موسي بن عمران وحي کرد که غذاي خود را با نمک شروع و ختم کن زيرا در نمک دارويي از هفتاد بيماري که کمترين آن جنون و جذام و برص و درد حلق و پهلو و شکم است مي باشد.

اسلاید 14: دسته هفتم روایاتمربوط به بيماري هاي اجتماعي است. جامعه، از كوچك ترين جزء آن يعني خانواده تا عشيره و قريه و قوم و ملت در سلامت و بيماري فرد نقش موثري دارد. اين دسته از روايات نقش تعيين كننده جامعه را در بيماري و سلامت مشخص مي نمايند و ضرورت وجود حكومت خدا محور را تصريحا و يا تلويحا گوشزد مي نمايد. لازم به ذكر است مهمترين دست آورد اين تحقيق كشف رابطه جامعه با سلامتي فرد است.روايت نمونه: از ابي الحسن الرضا عليه السلام از پدران بزرگوارشان و از حضرت علي عليه السلام نقل کرده اند که پيامبر اکرم صلوات الله عليه و اله فرمودند : بيماري امت هاي پيشين به شما سرايت کرده و آن بيماري کينه ورزي و نفرت و حسد است.

اسلاید 15: دسته هشتم روایاتمربوط به اهميت پيگيري براي درمان مبتلا از جانب پروردگار عالم است. در اين دسته از روايات امانت بودن جسم و روح و حفظ اين امانت الهي و مراجعه به موقع به طبيب و حتي زمان مجاز و غير مجاز مراجعه و ضرورت استفاده از دارو يا داشتن پرهيز غذايي براي بهبودي مورد تاكيد است. روايت نمونه: به روايات مربوط به پيشگيري مراجعه شود.

اسلاید 16: دسته نهم روایاتمربوط به ارتباط لايه هاي دروني انسان (كه برخي آن را به روح يا روان مي شناسند) و جسم او در مبتلا شدن به بيماري است. اصولا در روايات، تعيين حدود جسم و لايه هاي دروني انسان دشوار است زيرا انسان تعريف شده در مكتب وحي ، انسان با تمام حيثيت جسم و روح و داراي ابعاد مختلف طبيعي و ماورائي است بنابراين بيماري و صحت او نيز در در هر دو زمينه مورد توجه قرار گرفته است..روايت نمونه: امام صادق عليه السلام از پدران بزرگوارشان عليهم السلام نقل فرمودند: پيامبر اکرم صلوات اله عليه واله فرمودند: هر کس هم و دغدغه اش زياد باشد جسمش بيمار مي گردد و کسي که بد اخلاق باشد خود را به عذاب و ناگواري مي اندازد و کسي که به مردان رو بيندازد جوانمردي خود را خدشه دار کرده است. پيامبر صلوات الله عليه واله در ادمه فرمودند: پيوسته جبرئيل من را از رو انداختن به مردان نهي مي کرد همانگونه که مرا نسبت به شراب و پرستش بتان نهي مي نمود.

اسلاید 17: دسته دهم روایاتمربوط به تاثير دعا، نذر و حرز در جلوگيري و بهبود قطعي بيماري و به تعبيري نقش عوامل روحاني در جسم و بدن است. هر چند اين دسته از روايات را مي توان در دسته نهم نيز بيان كرد ولي به دليل گستردگي روايات لازم است به طور مجزا مورد بحث قرار گيرد.روايت نمونه در مورد نذر : امام حسن و امام حسين عليهماالسلام مبتلا به بيمارشديدي شدند، به نحوي که همه اصحاب رسول خدا به عيادت ايشان رسيدن دربين آن ها ابابکر و عمر هم بودند ، اين دو به ابا الحسن گفتند ايکاش نذري براي خدا مي کردي . حضرت علي عليه السلام فرمودند : اگر خداوند به دو سبط نبي خودش محمد (ص) از بيماري که به آن ها عارض شده عافيت دهد، سه روز به عنوان نذر روزه مي گيرم . اين درحالي بود که فاطمه و حسن و حسين نيز شنيدند و هر کدام نذر نمودند .

اسلاید 18: دسته یازدهم روایاتمربوط به روايات معرفي غذا ها و داروهاي مختلف براي درمان و پيشگيري است. اين روايات به عوامل معنوي از قبيل نماز و دعا و داروهاي گياهي و اجزاي جانوري و كاني ها اشاره دارد.

اسلاید 19: دسته دوازدهم روایاتمربوط به رواياتي كه منفعتي از بيماري را مطرح مي كند و يا مطرح مي سازد كه ممكن است برخي از بيماري ها منجر به دفع ساير بيماري ها شود.

اسلاید 20: دسته سیزدهم روایاتمربوط به وظايف بيماران و اطرافيان و پرستار يا پرستاران آنهاست. در اين دسته از روايات به مواردي از اظهار بيماري نزد پزشك، پنهان كردن بيماري از سايرين ، شكيبايي ، شكر، صدقه و دعا كردن براي بهبود بيماري اشاره دارد.

اسلاید 21: بحث و نتيجه گيري: 1 - بخش عمده اي از توجه پيامبر صلوات الله عليه واله و به تبع ساير ائمه معصومين عليهم السلام نسبت به امت در رابطه به بيماري ها و سلامت آن ها بوده است به طوري که تعدد روايات و موضوعات مربوط حاکي از اين اهميت است. به تعبير ديگر سلامتي جسم و روح تک تک افراد و جامعه از اهداف انبياء و در راستاي رسالت آن ها است. بنابراين براي رسيدن به اين مقصد برنامه اي مشخص براي امت ارائه نموده اند که لازم است امتي که مي خواهد از ايشان اطاعت و تبعيت کند به آن برنامه مشخص دست يافته و آن را در اولويت هاي اوليه زندگي خود قرار دهد.

اسلاید 22: ادامه2 – با توجه به روايات ياد شده ، متوجه مي شويم بيماري در انسان، عارضه اي است که عمدتا ناشي از عدم رعايت موارد پيشگيرانه، عارض مي شود. بنابراين پيشگيري در برنامه پزشکي پيامبر صلوات الله عليه و اله از جايگاه بسيار مهمي برخوردار است و لازم است تمامي دستورات متقن ايشان، به عنوان وظيفه انساني به همه بشر ابلاغ شود.3 - با توجه به ذکر انواع بيماري در روايت ياد شده مي توان به خوبي و روشني متوجه شد که : بيماري نه تنها مربوط به جسم بلکه مربوط به لايه هاي دروني انسان و حتي مربوط به جامعه اي که انسان در آن زندگي مي کند. به تعبير ديگر انسان مجموعه اي است از لايه هاي دروني و جسمي که دارد و در ارتباط با ديگران و تعاملات تنگاتنگ اجتماعي است و اين سه محور در بهبود يا تشديد بيماري تاثير غير قابل انکاري دارند.

اسلاید 23: ادامه4 – برخي از بيماري ها با توجه به عوامل ناشناخته اي در جسم انسان آشکار مي شود، انسان به قطع و يقين بايد بداند که براي هر بيماري ولو ناشناخته دارويي وجود دارد و تنها مرگ قطعي است که بدون علاج مي باشد. 5 – تعامل جسم و لايه هاي دروني در انسان به حدي است که از يکسو مي توان بسياري از بيماري هاي جسمي را از طريق عوامل غيبي و ماورائي درمان نمود. نقش دعا، نذر، توسل و ... در يک کلمه خداباوري و تقوا درمان بيماري در اين زمينه غير قابل انکار است. و از سوي ديگر عوامل غير جسمي در بيماري هاي جسمي تاثير مستقيم و غيرقابل انکاري دارد، ارتکاب گناهان و انجام نافرماني ها علاوه بر ايجاد بد دلي و تاثيرات روحي ، در جسم افراد گنهکار اثر گذاشته و آن ها را به بيماري هاي مختلف مبتلا مي نمايد.

اسلاید 24: ادامه6 – تعامل تک تک انسان ها با يکديگر و پيدايش اجتماع و جامعه و برخورداري از روحيه اجتماعي در انسان به عنوان يک نياز اوليه، منجر شده برخي از بيماري ها، به عنوان بيماري هاي اجتماعي ظهور يابد و البته اين بيماري ها همانند بيماري هاي جسماني قابل انتقال و شيوع بوده و بايد تحت مداوا قرار گيرد و الا همان آثار مخرب بيماري هاي جسماني را در بر خواهد داشت و لاجرم هويت اجتماعي و آثار مثبت موجود در جامعه را براي او به کلي ازبين مي برد. در اين بين دو بيماري حسد و بغضا که به معناي کينه و تنفر از يکديگر است به عنوان نمونه در روايات ذکر شد اين دو بيماري از جمله بيماري هاي دروني انسان است که کاملا بر جسم او تاثير دارد . در روايت مذکور عنوان مي كند كه اين دو بيماري از امت هاي ديگر سرايت کرده و طبعا قابل سرايت به ديگران نيز مي باشد.از سوي ديگر بيماري هاي اجتماعي، به عنوان عوامل تشديد كننده و رواج دهنده خطرات و آسيب هاي وارده به انسان (در جسم و لايه هاي دروني او) را به ما يادآور مي شوند و متقابلا نكات مهمي را در رويارويي با انواع بيماري (حتي بيماري هاي جسمي) گوشزد مي كند كه مي توان در اين زمينه به روايات مربوط به عيادت از مريضان و يا دعاي ديگران در شفاي بيماران و ... اشاره نمود.

اسلاید 25: ادامه7- با توجه به مجموع روايات، بيماري خارج شدن تعادل در انسان است ، بسته به اينکه موضوع تعادل، جسم ، لايه هاي دروني و يا جامعه باشد ظهور بيماري متفاوت است.به تعبير ديگر اين عدم تعادل ممکن است در جسم، لايه هاي دروني و يا جامعه بروز پيدا کند . بنابراين بهترين راه براي درمان:الف- تشخيص تعادل ب – واگذار کردن علم بدست آمده به خداوند ، زيرا مطلب دقيق و مهمي است و رسيدن به آن به جز با عنايت او ميسور نمي باشد.ج – استفاده از ابزارهاي توصيه شده (امام صادق عليه السلام در بخش نخست فرمودن من حار را با بارد و ... درمان مي کنم و در اين بخش فرمودند از داروهايي که پيامبر مکرم استفاده نموده اند بهره مي گيرم.)اين ابزارهاي در بيماري هاي جسمي و دروني و اجتماعي او متفاوت است و بايد براي هر کدام داروي متناسب استفاده شود.

اسلاید 26: نتيجه نهايي:ماهيت بيماري عدم تعادل از وضعيتي است که خداوند براي هر موجودي قرار داده است.محدوده بيماري: جسم و لايه هاي دروني و جامعه اي که در آن زندگي مي کند.علت بيماري: عمدتا بخاطر عدم پيشگيري است و اگر عوامل ناشناخته اي هم داشته باشد حتما قابل درمان است..عوارض بيماري: بروز ناهنجاري در محدوده اي که بيماري در آن سرايت مي کند (از فرد تا جامعه) اين ناهنجاري به صورت درد ، آفت، مرض ، عارضه و ... در هر يک از جسم، لايه هاي دروني و جامعه متناسب با بيماري و حوزه آن قابل مشاهده است. مقابل بيماري: نورانيت، پاکي، در امان بودن، شفا از هر ناهنجاري فردي و اجتماعي است. و شايد اين جمله تعريف جامعي از سلامت است.

اسلاید 27: پس سلامت عبارتست از:

اسلاید 28: به این روایت توجه کنید:ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا عَبْدَ اللَّهِ وَ أَمَّا قَوْلُكَ أَوْ تُسْقِطَ السَّماءَ كَما زَعَمْتَ عَلَيْنا كِسَفاً فَإِنَّكَ قُلْتَ- وَ إِنْ يَرَوْا كِسْفاً مِنَ السَّماءِ ساقِطاً يَقُولُوا سَحابٌ مَرْكُومٌ فَإِنَّ فِي سُقُوطِ السَّمَاءِ عَلَيْكُمْ هَلَاكَكُمْ وَ مَوْتَكُمْ فَإِنَّمَا تُرِيدُ بِهَذَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنْ يُهْلِكَكَ وَ رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِينَ أَرْحَمُ مِنْ ذَلِكَ لَا يُهْلِكُكَ وَ لَكِنَّهُ يُقِيمُ عَلَيْكَ حُجَجَ اللَّهِ وَ لَيْسَ حُجَجُ اللَّهِ لِنَبِيِّهِ وَحْدَهُ عَلَى حَسَبِ اقْتِرَاحِ عِبَادِهِ لِأَنَّ الْعِبَادَ جُهَّالٌ بِمَا يَجُوزُ مِنَ الصَّلَاحِ وَ مَا لَا يَجُوزُ مِنْهُ مِنَ الْفَسَادِ وَ قَدْ يَخْتَلِفُ اقْتِرَاحُهُمْ وَ يَتَضَادُّ حَتَّى يَسْتَحِيلَ وُقُوعُهُ وَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ طَبِيبُكُمْ لَا يُجْرِي تَدْبِيرَهُ عَلَى مَا يَلْزَمُ بِهِ الْمُحَالُ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ هَلْ رَأَيْتَ يَا عَبْدَ اللَّهِ طَبِيباً- كَانَ دَوَاؤُهُ لِلْمَرْضَى عَلَى حَسَبِ اقْتِرَاحِهِمْ؟ وَ إِنَّمَا يَفْعَلُ بِهِ مَا يَعْلَمُ صَلَاحَهُ فِيهِ أَحَبَّهُ الْعَلِيلُ أَوْ كَرِهَهُ فَأَنْتُمُ الْمَرْضَى وَ اللَّهُ طَبِيبُكُمْ فَإِنِ انْقَدْتُمْ لِدَوَائِهِ شَفَاكُمْ وَ إِنْ تَمَرَّدْتُمْ عَلَيْهِ أَسْقَمَكُمْ

اسلاید 29: امّا اين سخنت كه گفتى: «يا از آسمان، چنان كه دعوى كردى، پاره‏هايى فرو افكنى، زيرا تو خود گفتى: «و اگر بينند كه پاره‏اى از آسمان فرو مى‏افتد [باز هم ايمان نيارند و] گويند: ابرى است توده شده»، البتّه شما خود مى‏دانيد فرو آمدن آسمان موجب هلاكت و مرگ شماست، و اين با مقصود بعثت و رسالت مغاير است، زيرا رسول ربّ العالمين مهربانتر از آن است كه چنين كارى كند، بلكه او تنها به اقامه حجّت و دلائل خداوندى مى‏پردازد، و پر واضح است كه اين اقامه برهان فقط در اختيار پروردگار متعال بوده، و مردم را در آن انتخاب هيچ گونه حقّى نيست، زيرا مردم غالبا در صلاح و فساد خود جاهل و بى‏خبرند و خواسته‏هايشان مختلف و متضادّ است، تا آنجا كه وقوع آن ناممكن و ناشدنى است. و در صورتى كه خواسته‏هاشان واقعى باشد ممكن است گروهى فرو افتادن آسمان را پيشنهاد كنند و ديگران تقاضاى بالا رفتن زمين به آسمان و افتادن روى آن را كنند، و اين خواسته باهم متضادّ بوده و منافات دارد يا وقوع آن محال و ناممكن است، و تدبير خداوند با عزّت و جلال به محال و ناممكن تعلّق نمى‏گيرد.سپس رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: اى عبد اللَّه، آيا تا بحال سابقه داشته كه طبيبى داروهاى مريضهايش را مطابق دلخواه آنان تجويز كرده باشد؟! پر واضح است كه تجويز دارو تنها بنا بر صلاحديد خود طبيب مى‏باشد، چه مريض را خوش آيد يا مكروه دارد.و در اين مثال شما مريض، و خداوند طبيب حاذق شما است. اگر به دستوراتش عمل كنيد شما را شفا بخشد، و در صورت نافرمانى بيمار و مريضتان كند. احتجاج-ترجمه جعفرى، ج‏1، ص: 55

اسلاید 30: چند نکته از روایت قبلبا دقت در روایت فوق می بینیم که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله خداوند عز و جل را در جایگاه یک طبیب معرفی کرده که برای مداوای درد کفر که ناشی از جهل و خواسته های غیرواقعی مردم است دارویی به نام نبوت را تدبیر کرده است. دقت در روایت فوق نه تنها ضرورت وجود نبوت را از نگاهی طبیبانه تبیین می کند بلکه از زاویه ای دیگر عامل به وجود آمدن بیماری و چگونگی درمان بیماری و ویژگی یک طبیب مناسب را بیان می دارد.

اسلاید 31: وقتی خداوند طبیب معرفی می شود، تدبیر او برای مداوای درد مردمان که ناشی از جهل است اقامه حجج از طریق انبیاست. به عبارت دیگر طبیب حقیقی دین را مداوای دردهای بشری می داند ولاغیر. در این روایت کفر را که در منطقه اعتقادات است به عنوان بزرگترین مرض در نظر گرفته است.

اسلاید 32: به روایت زیر توجه کنید:پرسيد: گناه نوزاد در آن همه درد و مرضى كه به او مى‏رسد چيست؛ بى‏آنكه مرتكب جرمى در گذشته شده باشد؟! فرمود: امراض چند گونه است: يكى مرض امتحان و ديگرى مرض عقوبت، و مرضى كه علّت فنا مى‏باشد، و تو فكر مى‏كنى امراض ريشه در غذا و نوشيدنيهاى بد و آلوده دارد يا بخاطر مريضى مادر اوست، و معتقدى اگر كسى رعايت تندرستى را بكند و مراقب جسم خود باشد و نيك و بد خوراكيها را بداند بيمار نشود، و در نهايت بدين اصل معتقد معتقدشده‏اى كه بيمارى و مرگ ريشه در نوع خوراك و نوشيدنى دارد! مگر ارسطو معلّم طبيبان و افلاطون پيشواى حكما؛ طعم مرگ را نچشيدند، و خود جالينوس پير و نحيف شد ولى هنگام رسيدن مرگ نتوانست جلوى آن را بگيرد، و هيچ كدام نتوانستند جان خود را حفظ نموده و مراقب آن باشند.

اسلاید 33: ادامهچه بسيار بيمارانى كه درمان بر دردشان افزوده، و چه بسيار طبيبان عالم و آشنا بدوا و دارويى كه مردند، و جاهلان به طبابت پس از ايشان دوره‏اى به زندگى ادامه دادند، و نه آن را علم طبّ سود داد وقتى اجل رسيد، و نه اين را جهل به طبّ در بقاى زندگى و تأخير اجل زيان رساند. سپس افزود: بيشتر اطبّاء معتقدند انبياء علم طبّ نمى‏دانستند!!. ما با اين افراد كه با قياس پنداشته‏اند علمى را انبياء نمى‏دانند چه كنيم؛ انبيايى كه حجّتها و معتمدين خدا بر مردم و در زمين، و خزّان علم و ورثه حكمت حضرت حقّ و راهنمايان به سوى او و داعيان به طاعت پروردگارند؟!!.سپس من پى بردم كه مذهب بيشتر ايشان خوددارى از راه انبياء و تكذيب كتابهاى آسمانى است، و همين مرا در باره افراد و علمشان بى‏رغبت و بى‏اعتنا ساخته.

اسلاید 34: ادامهپرسيد: چگونه به قومى بى‏اعتنايى نمايى كه خود مربّى و بزرگشان هستى؟فرمود: من وقتى در برخورد با طبيب ماهرى از او پرسشهايى مى‏كنم مى‏بينم هيچ سر رشته‏اى بر حدود نفس و تأليف بدن و تركيب اعضاء و مجارى اغذيه در جوارح و مخرج‏ نفس و حركت زبان و مستقرّ كلام و نور ديده و انتشار ذكر و اختلاف شهوات و ريزش اشك و مجمع شنوايى و مكان عقل، و مسكن روح و مخرج عطسه، و برانگيختن غمها و اسباب شاديها، و از علّت لالى و كرى ندارد، جز همانها همان مطالبى كه مورد پسند خودشان بوده و علّتهايى كه ميان خود تجويز كرده‏اند.احتجاج-ترجمه جعفرى، ج‏2، ص: 222

اسلاید 35: نکاتی از روایت- امام صادق علیه السلام مرض را به سه گونه تقسیم می کنند: بلا، عقوبت و علت فنا- این تقسیم بندی یکی از اقسام مرض را ناشی از عاقبت کارهای آدمی می دانند. یعنی هر نوع عملی را در سلامت و مرض آدمی دخیل می دانند. - با این تقسیم بندی دایره طب از روی جسم افراد خیلی فراتر می رود و تمام اعمال آنها را موثر در بیماری و سلامت آنها می داند. - جالب اینجاست که ایشان طبابت را نشأت گرفته از انبیا می دانند. و از طبیبانی که از مذهب انبیا اجتناب می کنند دوری می کنند.

اسلاید 36: نکاتی از علامه طباطباییبطور كلى همه اجزاى عالم مانند اعضاى يك بدن به يكديگر متصل و مربوط است، بطورى كه صحت و سقم و استقامت و انحراف يك عضو در صدور افعال از ساير اعضاء تاثير داشته و اين تفاعل در خواص و آثار در همه اجزاء و اطراف آن جريان دارد.و اين اجزاء- بطورى كه قرآن شريف بيان كرده- همه به سوى خداى سبحان و آن هدفى كه خداوند براى آنها مقدر نموده در حركتند، انحراف و اختلال حركت يك جزء از اجزاى آن مخصوصا اگر از اجزاى برجسته باشد در ساير اجزاء بطور نمايان اثر سوء باقى مى‏گذارد و در نتيجه آثارى هم كه ساير اجزاى عالم در اين جزء دارند فاسد شده، فسادى كه از جزء مزبور در ساير اجزاء راه يافته بود به خودش بر مى‏گردد، اگر جزء مزبور به خودى خود و يا به كمك ديگران استقامت قبلى خود را بدست آورد حالت رفاه قبل از انحرافش هم بر مى‏گردد، ولى اگر به انحراف و اعوجاج خود ادامه دهد فساد حال و محنت و ابتلاءش نيز ادامه خواهد يافت تا آنجا كه انحراف و طغيانش از حد بگذرد، و كار ساير اجزاء و اسباب مجاورش را به تباهى بكشاند، اينجاست كه همه اسباب جهان عليه او قيام نموده، و با قوايى كه خداوند به منظور دفاع از حريم ذات و حفظ وجودشان در آنها به وديعه سپرده جزء مزبور را تا خبردار شود از بين برده و نابود مى‏سازند.

اسلاید 37: ادامهاين خود يكى از سنت‏هايى است كه خداى تعالى در جميع اجزاى عالم كه يكى از آنها انسان است جارى ساخته، نه اين سنت تخلف‏بردار است و نه انسان از آن مستثنا است.و چون چنين است اگر امتى از امت‏ها از راه فطرت منحرف گردد، و در نتيجه از راه سعادت انسانى كه خداوند برايش مقرر كرده باز بماند اسباب طبيعيى هم كه محيط به آن است و مربوط به او است اختلال يافته، و آثار سوء اين اختلال به خود آن امت بر مى‏گردد، و خلاصه دود كجروى‏هايش به چشم خودش مى‏رود، براى اينكه اين خودش بود كه با انحراف و كجروى‏اش آثار سويى در اسباب طبيعى باقى گذارد، و معلوم است كه در بازگشت آن آثار چه اختلالها و چه محنت‏هايى متوجه اجتماعش مى‏شود، فساد اخلاق و قساوت قلب، و از بين رفتن عواطف رقيقه روابط عمومى را از بين برده و هجوم بليات و تراكم مصيبات تهديد به انقراضش مى‏كند، آسمان از باراندن باران‏هاى فصلى و زمين از روياندن زراعت و درختان دريغ نموده، و در عوض باران‏هاى غير فصلى، سيل، طوفان و صاعقه به راه انداخته، و زمين با زلزله و خسف آنان را در خود فرو مى‏برد. اينها همه آياتى است الهى كه چنين امتى را به توبه و بازگشت به سوى راه مستقيم فطرت وا مى‏دارد، و در حقيقت امتحانى است به عسر بعد از امتحان به يسر.

اسلاید 38: ادامهشاهد گوياى گفتار ما آيه شريفه ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ”(سوره روم آيه 41) است كه مى‏فرمايد: مظالم و گناهانى كه مردم مرتكب مى‏شوند باعث فساد در بر و بحر عالم است، فسادى كه يا مانند وقوع جنگ و بسته شدن راه‏ها و سلب امنيت دامنگير خصوص انسان مى‏شود و يا مانند اختلال اوضاع جوى و زمينى كه زندگى و معاش انسان و غير انسان را مختل مى‏سازد.آيه شريفه وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ”(سوره شورى آيه 30) نيز به وجهى كه- ان شاء اللَّه- به زودى در باره معناى آن خواهد آمد گفتار ما را مانند آيه قبلى تاييد مى‏كند، و همچنين آيه شريفه إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ”(سوره رعد آيه 11) و آيات ديگرى كه قريب به اين معنا است.

اسلاید 39: ادامهو كوتاه سخن اينكه، اگر امت مورد فرض به سوى خدا بازگشت نمود- و چه اندك است چنين امتى- كه هيچ، و گر نه اگر به كجروى و انحرافش ادامه داد خداوند دلهايشان را مهر نهاده، و در نتيجه به اعمال زشت خود عادت مى‏كنند، و كارشان به جايى مى‏رسد كه جز آنچه مى‏كنند معناى ديگرى براى زندگى نمى‏فهمند، و چنين مى‏پندارند كه زندگى يعنى همينحيات نكبت‏بار و سراسر اضطرابى كه تمامى اجزاى عالم و نواميس طبيعت مخالف و مزاحم آن است، حياتى كه مصائب و بلايا از يك طرف و قهر طبيعت از طرفى ديگر تهديد به زوالش مى‏كند.اين سنت پروردگار و اثرى است كه خداوند بر گناهان و انحرافات بشر مترتب مى‏كند، و لو اينكه بشر امروز آن را باور نداشته و بگويد: اين افكار زائيده عقب افتادن در علم و دانش و نداشتن وسيله دفاع است، و گر نه اگر انسان در صنعت پيشروى نموده و خود را مجهز به وسائل دفاعى سازد مى‏تواند از همه اين حوادث كه نامش را قهر طبيعت مى‏گذاريم پيشگيرى كند، هم چنان كه ملل متمدن توانستند از بسيارى از اين حوادث از قبيل قحطى، وبا، طاعون و ساير امراض واگيردار و همچنين سيل‏ها، طوفان‏ها، صاعقه‏ها و امثال آنها جلوگيرى بعمل آورند.

اسلاید 40: طب و جهاد از زوایای مختلفموانع حضور مجاهدین در عرصه جهاد- عواملی که مانع حضور افراد در لشگرکشی به سوی دشمن خواهند شد. به عبارت دیگر اگر فضای سوره توبه را در این قسمت لحاظ کنیم این گونه خواهیم گفت: عواملی که باعث ماندن یک جهادگر در میان قاعدین یا خوالف خواهد شد. - عواملی که در اردوگاه باعث از کار افتادن و از میدان خارج شدن جهادگران خواهد شد. - عواملی که مانع استقامت در میدان نبرد خواهد شد. به عبارتی اگر فضای سوره انفال را در نظر بگیریم خواهیم گفت: عواملی که مانع ثبات در میدان جنگ خواهد شد. - عواملی که بعد از درگیری باعث ازکارافتادگی مجاهدین و عدم حضور آنها در عرصه های بعدی خواهند شد. به عبارتی اگر فضای سوره آل عمران را لحاظ کنیم خواهیم گفت: عواملی که باعث قرح خواهند شد.

اسلاید 41: موانع حضور مجاهدیندسته اول: ضعف، مرض، فقر، عمی، عرج (سوره مبارکه توبه)دسته دوم: آیه 11 سوره انفالإِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعَاسَ أَمَنَةً مِّنْهُ وَ يُنزَّلُ عَلَيْكُم مِّنَ السَّمَاءِ مَاءً لِّيُطَهِّرَكُم بِهِ وَ يُذْهِبَ عَنكمُ‏ْ رِجْزَ الشَّيْطَانِ وَ لِيرَبِطَ عَلىَ‏ قُلُوبِكُمْ وَ يُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدَامَ(11)دسته سوم: تنازع، فشل، از دست دادن ریح(سوره مبارکه انفال)دسته چهارم: وهن، حزن، غم، قرح، ضعف، استکانت (سوره مبارکه آل عمران)

اسلاید 42: نگاه دوممجاهد در لباس طبیب یا جهاد با قالب طبیبانه جهاد وقتی با نگاه طبیبانه پیش رود نرم خواهد شد. در این نگاه در حقیقت جامعه را بیمار فرض کرده ایم و عناصر القا در این جامعه را تدابیر لازم برای درمان او می دانیم. با این دید امام را باید بهترین طبیب برای جامعه دانست و مجاهدان جهاد نرم را شاگردان این طبیب.

اسلاید 43: سوالات مطرحاجزای مختلف جامعه به عنوان بدن چه هستند؟ کارکرد طبیعی هر یک از این اجزا چه می باشد؟ نسبت هر یک از این اجزا به یکدیگر چه می باشد؟ کوچکترین واحد تشکیل دهنده(در واقع سلول) جامعه چه می باشد؟ اجزای تشکیل دهنده سلولهای جامعه چه می باشند؟ روابط اجزای داخل سلولی چه می باشد؟ چه اتفاقاتی باعث اختلال در کارکرد اجزاء می گردند؟

اسلاید 44: ادامهاختلال کارکرد هر جزء چه اختلالی در کارکرد سایر اجزاء ایجاد می کند؟(چه اجزای سلولی، چه اجزای بدن)اختلال کارکرد هز جزء چه بروز بیرونی خواهد داشت؟ سیر رسیدن اختلال کارکرد اجزاء تا رسیدن به بروز بیرونی چیست؟ چگونه می توان از دیدن نشانه های بیرونی پی به اختلالات درونی برد؟ تعادل در یک جامعه چگونه تعریف می شود؟ خروج از تعادل در یک جامعه به چه حالتی گفته می شود؟

اسلاید 45: ادامهبرای رفع هر اختلالی در جامعه چه تدابیری می توان اندیشید؟ تدابیر مختلف از چه مسیری یک اختلال را به حالت تعادل برمی گردانند؟ ویژگیهای یک طبیب چیست؟ در برخورد با بیمار چه مواردی را باید در نظر داشت؟ نگاه طبیبانه به جامعه چه آثاری دارد؟ جامعه ای که نیاز به طبیب پیدا می کند چه سیری را طی کرده است و اکنون دارای چه علایم و نشانه هایی است؟

اسلاید 46: ادامهنگاه طبیبانه به این مقوله چه ضرورتی دارد؟ نگاه طبیبانه چه لوازم و چه آثاری دارد؟ نگاه طبیبانه تا چه حد قابل تسری به امور مختلف است؟

اسلاید 47: نگاه سومقرار دادن مجاهد در داخل بدن بیمارایفای نقش سیستم ایمنی باز مجاهدین با مشاهده نشانه ها عکس العملهای مناسب را برای رهایی از وضعیت بیماری پیش آمده و حرکت به سمت سلامتی اتخاذ خواهند کرد. البته نشانه ها در این قسمت دیگر درونی هستند و با نشانه های بیرونی از لحاظ ماهیتی متفاوت خواهند بود گرچه حقیقت یکسانی داشته باشند. به طور مثال وقتی بدنی تب می کند از زاویه نگاه دوم فقط افزایش حرارت را در بیرون خواهیم داشت ولی از نگاه داخلی بسیاری از فعل و انفعالات دست به دست هم می دهند که نتیجه آنها باعث افزایش دمای بدن خواهد شد.

19,000 تومان

خرید پاورپوینت توسط کلیه کارت‌های شتاب امکان‌پذیر است و بلافاصله پس از خرید، لینک دانلود پاورپوینت در اختیار شما قرار خواهد گرفت.

در صورت عدم رضایت سفارش برگشت و وجه به حساب شما برگشت داده خواهد شد.

در صورت نیاز با شماره 09353405883 در واتساپ، ایتا و روبیکا تماس بگیرید.

افزودن به سبد خرید