خدایان آشوری
اسلاید 1: به نام خداخدایان آشوریمریم عسکری وشارهکارشناس باستانشناس
اسلاید 2: مقدمهآشوریها ، هم خدایانی را که در بابل مورد ستایش بود می پرستیدند فقط آشور خدای انحصاری آنها محسوب می شد ودر میان سایر خدایان ، خدایان جنگ مانند ایشتار رب النوع آشور و آربل و نینورتا و شولمان اهمیت بیشتری داشتند.ادبیات مذهبی بین النهرین سفلی همه مورد قبول و استفاده آشوریها قرار گرفت ، این موضوع که از اواسط هزاره دوم پیش از میلاد عملی شده بود تا آخرین روزهای زمامداری امپراطوران آشور دوام یافت. (بهمنش،137، 1374)عده خدایان بابل و آشور بسیار است. در یکی از کتیبه های آشوری مربوط به حدود 867 پیش از میلاد ، هفت هزار نام خدایان و فرشتگان منقوش است.
اسلاید 3: آشوریها خدایان را موجوداتی آسمانی می دانستند و علامت آنها را در کتیبه ها ، ستاره قرار داده بودند. مثلا خدای بزرگ آنور را با یک ستاره نشان می دادند. به گمان آشوریان ، خدایان هم چون افراد بشر صاحب خشم و آرزو و دستخوش احتیاجات مادی بودند ، تنها تفاوت آنان با انسان در قدرت فوق العاده و حیات جاودانگی بود. ارواح بدکردار از بشر تواناتر و از خدایان ناتوانتر بودند و به صورت انسان و تن جانور مانند اژدها و پلنگ ، برای آزار بشر در هر گوشه پنهان بودند. اوصاف نیروهای بد یا اهریمنی در دین اشور در یک کتیبه از آنها چنین است: اینان سم های خدایانند ، از دیوارهای بسیار ضخیم می گذرند ، از بامهای بلند فرود می آیند گویی طوفانند ، چون ماران از زیر در به درون می آیند و چون باد از زیر پاشنه د ر داخل می شوند.
اسلاید 4: در واقع در دین آشوری ، ارواح هر کدام اسم و شغلی داشتند. لابارتو قاتل اطفال خردسال و لاباسو علت رعشه اندام و احناسو موجب سیاهی و زردی رخسار بود. وظیفه اینان پرستش ارواح بدکردار نیست بلکه باید آنان را مغلوب نموده و با عمل بیشتر تاثیر شوم آنها را برطرف نماید.شمش یا خورشید خدای عدالت و قاضی بزرگ جهانیان است که ظلم را از بین می برد و قوانین را به پادشاهان دادگر تلقین می کند. علامت او در کتیبه ها قرصی است مزین به یک ستاره که دارای چهار شاخه است و از میان هر شاخه رشته نور مواجی ساتع است و گویی دو شعله آتش از دوش تندیس او برمی خیزد.
اسلاید 5: ایشتار خدای نیکخواه است. گاهی او را دختر آنو و گاهی دختر سین و زمانی خدای جنگ و شهوت خوانده اند. کوشش او در فریفتن و عاشق کردن بنی آدم است. سایر خدایان ماده که در میانرودان بودند در ایشتار مستتر شدند. او را به صورت زنی جنگجو که بر پشت دو شیر ایستاده است و تیری در دست دارد نشان می دهند. در یک دست سلاحی منحنی و در دست دیگر گرزی با سر شیر گرفته است. (ایزدپناه ، 1381)
اسلاید 6: خدای آشور خدای ملی یعنی آشور یکی از خدایان خورشیدی بود و روح جنگی داشت و بر دشمنان خود رحم نمی کرد. بندگان وی معتقد بودند که این خدا از کشته شدن اسیران در برابر ضریح خود خشنود می شود. آشور شاه خدایان بود. این برتری بازتابی از روزهای آغازین تبدیل آشور به دولت-شهر آشور بود. او خدای رسمی ملت آشور بود و همه چیز و همه کس به وی تعلق داشت. او پادشاه آشور را به نیابت خویش در روی زمین برگزیده بود تا به نمایندگی از جانب وی بر مردم فرمان براند.
اسلاید 7: شاه تمام موفقیتها و کارهای انجام شده ، به ویژه پیروزیهای نظامی خویش را به خداوند آشور نسبت می داد، زیرا نه تنها قدرت، بلکه هوش و ذکاوت و همه منابع موجود و در دسترس، موهبتهای اعطایی بودند که او در اختیارش قرار داده بود.آشور بر همه خدایان، انسانها و جهان به عنوان پادشاه، سرور، ارباب، پدر، آفریدگار، حکیم و خردمند و جنگاوری سلحشور فرمانروایی داشت. او خدای همه توده ها نبود و تنها در مناسبتهای ملی و اسناد و مدارک رسمی حضور می یافت. ( دورانت، 1350 )
اسلاید 8: شه مش یا خدای خورشیدشه مش Shamash، خورشید یا به بر Babar به معنی یگانه رخشان و در بابل روزگار حمورابی از بزرگترین خدایان بود. در اسطوره ها، خورشید بالدار دشمن تاریکی، بیماریها و اهریمنانی بود که از دیرباز نماد تاریکی بودند. خورشید در این روایت پاسدار ستمدیدگان و خدایی بود که اسمان را هر روز از افق شرق تا غرب درمی نوردید و حتی در کیهانشناخت میانرودان در جهان زیرین سفری چون سفر در جهان مرئی داشت.در این روایات خورشید بیننده خطاها، آشکار کننده نهان و خدای بزرگ عدالت و از فرمانروایان خواستار عدالت و مهربان بودن با رعایا و برگزیدگان بود. این ویژگی بر تارک لوح حمورابی و تصویر او آنجا که شهریار حمورابی، نماد رسالت، را در حالت تعظیم از شه مش دریافت می کند نقش بسته است.
اسلاید 9: سین یا خدای ماهاز کشفیات سرلئوناردوولی در مرکز اصلی کیش سین Sin در اور Ur چنین برمی آید که خدای ماه یا سین در میانرودان جنوبی از خدایان مشهور سومر بود. نزد مردم باستان، سین شاخص گذر زمان و خدایی بود که در تمدن پیش از مسیحیت و جایی که سفرهای بازرگانان ماه ها طول می کشید و بازرگانی در فراسوی دریاها و صحاری از اهمیت خاصی برخوردار و مورد احترام بود.
اسلاید 10: در سه سده اول شکوفایی مسیحیت نزد کاروانهای شهرهای بزرگ پالمیرا Palmira ] یا تدمر به معنی نخل [ نیایش ماه با نام یرخ Yearkh یا یارخیبول Karkhibol رواج بسیار داشت.توجه به کیش ماه در مراکز تجاری جنوب عربستان و پالمیرا و کهنترین شهرهای سوریه در عهد عتیق خاستگاهی از این دست دارد و بی تردید رویکرد به کیش ماه از آنجاست که در میانرودان بعد از اور مهمترین مرکز کیش ماه در حاران ] در حد فاصل رود فرات و خابور و به روایتی نزدیک دمشق [ که به معنی کاروان است قرار داشت.گفتنی است که مادر شهریار نبونید Naboniad آخرین شهریار بابل یکی از کهنه های خدای ماه بود.
اسلاید 11: ایشتر خدابانوی مادریکی از خدابانوان مشهور سومری اینانا Inana و هم این خدابانوست که سامیان و آموریان او را ایشتر می نامیدند.توجه انسان به افزایش تولید کشاورزی و دامپروری در حقیقت توجه به گسترش خانواده و تصاویر زنان عریان و باردار در نقاشی های اعماق غارهای پارینه سنگی و در نقش برجسته های میانرودان گویای این گرایش طبیعی و نقش مهم خدابانوان مادر در اساطیر و انگیزش های آئینی است.درمانگری و جادوی تقلیدی برای انسان راهی بود برای نفوذ در خدایان و همچنین از این مسیر بود که نیایش های آغازین در جهت اعتماد به نفس و برخورد با فرآیندهای فوق طبیعت شکل می گرفت.
اسلاید 12: ازدواج مقدس خدایان و خدابانوان در باورهای آئینی سومریان دارای نقشی حساس و جز اسرائیلیان نزد سامیان نیز این باور گرایشی در جهت توجه به کیش طبیعت بود.از نقش مهرهای استوانه ئی یافته شده در تل اسمر Tell Asmar مربوط به هزاره سوم قبل از میلاد و ستون آئینی یافته شده در اسین Isin مربوط به اواخر هزاره سوم پیش از میلاد چنین بر می آید که ازدواج سالانه و مقدس شهریاران این منطقه با زنان کاهن تقلید از ازدواج تموز خدای گیاهی و اینانا خدابانوی مادر بود.نزد سامیان ایشتر همانند خدابانو اینانا در سومر نمونه ای از توجه انسان به باروری و روایت عشقبازی های بی حد و فتنه انگیزی ایشتر زمینه روایات بسیار و از آن شمار روایت افسانه عاشق شدن ایشتر بر گیل گمش ] و تحقیر او از جانب این پهلوان شهریار [ است.
اسلاید 13: ایشتر یا اینانا با تموز گیاهخدای میرائی که هر سال در فصل خزان میمیرد و ] در بهار [ دیگر بار زنده می شود، پیوند دارد. این داستان مایه در کنعان روایت آنات Anat که بعل مرده را می جوید و در مصر در روایت تلاش ایزیس در یافتن تن مرده اوزیریس و در یونان در اسطوره دمتر Demeter جوینده کورئه Kore و افرودیت Aphrodite جویای ادونیس Adonis تکرار می شود.در الواح راس الشمره در کنعان عثتر Athtar به جستجوی بعل Baal که مرده است و خدای باران های زمستانی است بر می آید و جهان زیرین را در جستجوی او درمی نوردد، و گفتنی است که ایشتر و عثتر از نظر اتیولوژی شاید با فعل عربی العثر به معنی آبیاری ] یا باران [ پیوند دارد.
اسلاید 14: ایشتر در دوره فرمانروایی سامیان و در بابل شناخته شده و در آشور خدابانوی جنگجویی بود که سرانجام در کنعان با نام آنات پدیدار می شود. آنات نیز احتمالا با عثتر سامی پیوند دارد و نماد او در خاور نزدیک ستاره ناهید و ستاره ای است که در فلسطین النجم نام دارد و در شهر کاروانرو پالمیرا و در سده اول میلادی نزد همسایگان اسرائیل در مواب Moab و آمن Ammon همپای خدای ماه و خدای خورشید خدابانوی خورشید مورد تکریم بود.ایشتر و عثتر در پیوند با جنگ وستیز شاید با ناهید و غازی ] به معنی جنگجو [ و سواران مهاجمی که شبگیر یورش می آوردند پیوند دارد و شخصیت جنگی ایشتر به ویژه در آشور، در سده یازده پیش از میلاد، با خدای بومی این قلمرو یعنی آشور رابطه دارد.
اسلاید 15: ایشتر در الواح سلطنتی آشور خدابانوی جنگجویی است که از او با نام » شجاع بی همتا « یاد می شود و خدابانویی است که سربازان آشور را علیه سربازان دشمن بر می انگیزد و در پیشگویی ها شهریاران را برای پیروزی در نبرد یاری می کند.نماد اشتر در کیش حیونی او شیری است که در تندیس های میانرودان و مصر دوره سلسله نوزدهم ( 1200-1250 ق.م ) نمایان می شود و در اساطیر مصر با خدای باروری و حاصلخیزی و خدای خشن جنگ ریشپ Reshep که مردم را با جنگ و طاعون نابود می کند پیوند دارد.
اسلاید 16: نبو و مردوکدر نقش برجسته ای آشوری همراه خدایان آشور ( ادد و ایشتر ) نشانه های خاصی از قبیل سنان نیزه، گوه یا شاید قلم و هلال ماه را می توان دید که هلال ماه نماد خدای ماه سین، گوه یا قلم نماد نبو Nebo خدای پاسدار سخنوری و دبیری و همتای عطارد یا تیر در مجموعه بابلی است. نام نبو، سخنگوی خدایان و واسطه بین انسان و خدایان شاید با واژه عبری نبی ( پیامبر ) پیوند دارد. در نمونه ای از این نقش برجسته ها، سنان نیزه نماد مردوک، شهرخدای بابلی در دوره آموریان، و خدایی است که نقشی همانند ئن لیل سومری، خدای طوفان و مجری فرامین دادگاه خدایان را بر عهده داشت.
اسلاید 17: مردوک در نقش ذکر شده، در کار آفرینش جهان و ستیز با آشفتگی آغازین Choas خدایی آفریننده است که در میانرودان با مراسم و جشن آئین سال نو در بهار پیوند می یابد. ادد Adad نیز نزد آموریان و در میانرودان شمالی از چنین نقشی برخوردار بود.نقش مردوک در برخورد با قدرت های آشفتگی در مراسم آئینی جشن سال نو در آشور به خدای بزرگ این قلمرو یعنی آشور واگذار می شود و سند آن آشور مسلح به آذرخش در نقش برجسته ای است که از کاخ آشور نصیرپال دوم ( 859-883 ق.م ) در نیمرود بدست آمد.
اسلاید 18: ئه رش کیگل و نرگلسخن گفتن از دو خدای دیگر از مجموعه خدایان میانرودان باستان از اهمیت خاصی برخوردار است. این خدایان قدرتمند و بدنهاد جهان زیرین ئه رش کیگل Ereshkigal و نرگل Nargal نام دارند.دو اسطوره مربوط بدین خدایان طرحی کامل از تصور مردمان میانرودان باستان از جهان زیرین را به دست می دهد و گویای تحول اندیشه این مردمان از خدای برتر جهان زیرین است.بر طبق متن مشهوری که به کیش حاصلخیزی مربوط می شود خدابانوی حاصلخیزی ایشتر از طریق گذر از هفت دروازه به جهان زیرین نزول می کند و در هر دروازه به تدریج از نمادهائی که نشان قدرت خدابانوئی اوست عریان می شود.
اسلاید 19: خدابانوی جهان در اسطوره مذکور، ئه رش کیگل یا آلاتو Allatu به معنی خدابانو است. اسطوره دیگر گویای آن است که نرگل خدای ویرانگری که ابزار او آذرخش و طاعون است به جهان زیرین راه یافته و پاسداران او چهارده دروازه جهان زیرین را پاسداری می کنند.سلاح نرگل آذرخش و طاعون و گویای نقش نرگل به عنوان خدایی خورشیدی است که اوج خشونت او در گرمای نیمروز و فراخواندن طاعونی که در نیمروز یورش می آورد پدیدار می شود.( گری،27-37، 1384 )
اسلاید 20: نینورتا نخستین فرزند ذکور آشور و خدای جنگ و شکار بود. اگرچه در شهر آشور برای وی معبدی برپا شده بود، اما دست کم در زمان آشور ناصرپال دوم، مقر اصلی او شهر نمرود بود.( مجیدزاده، 132، 1380 )آنو خدای آسمان، پدر خدایانی که به جهان آسمانی تعلق دارند. خدای اقتدار، پدر الهه ایشتار آشور-خدای آشور، آفریننده خویش، سرور تمام خدایان، خدای آسمان و زمین، تعیین کننده سرنوشت.نوسکو خدای آتش، پیک خدای بعل، زن او سادارنونا است.( ایزدپناه، 1381 )
اسلاید 21: مذهبهر شرحی درباره مذهب آشوری الزاما بحثی است در مورد آیینهای بزرگ کشوری و دولتی، زیرا آگاهی ما در زمینه اینگونه آیینها بسیار زیاد است حال آنکه اسناد و مدارک بسیار اندکی از باورهای مذهبی فردی و نحوه اجرای آنها در آشور در دست است. خدایان پرستی ویژگی مذهب آشوری است اگرچه، دست کم در بالاترین سطوح تعداد خدایان در آشور به مراتب کمتر از شمار آنان در بابل بود. دلیل این امر آنست که خدایان در هر دو منطقه با شهرها ارتباط داشتند و هر یک از آنها حامی شهری بود و سرزمین بابل در مقایسه با آشور مراکز شهری بیشتر و بزرگتری داشت، در حالی که در اشور تنها شهر آشور با خدای حامی خود با همین نام از چنان ویژگی هایی برخوردار بود.
اسلاید 22: نینوا و اربعیل تنها یک خدای حامی داشت و آن ایشتر بود و نینورتا از شهر کلخو ( نمرود ) حمایت می کرد.نفوذ بابلیها بر مذهب آشوری بسیار گسترده است و شاید بتوان آن را از نفوذ سه خدای بابلی انلیل، مردوک و نبو در مذهب آشور به تصویر کشید. انلیل نخستین بار در دوران پادشاهی شمشی-ادد اول در آشور پدیدار شد و سرانجام به مقامی برابر با آشور دست یافت و نام او به یکی از صفات آشور مبدل شد. شواهدی از پرستش مردوک در شهر آشور در قرن چهاردهم ق.م پدیدار می شود و پس از آن شهرت و محبوبیت مردوک در ویان آشوریان رو به فزونی می گذارد. حضور نبو در آشور در قرن نهم یعنی همزمان با برپایی معابدی به افتخار او در شهرهای آشوری آغاز شد.
اسلاید 23: پرستش از طریق اجرای مراسم نیایش شاهانه ویژگی مذهب آشوری بود. مرکز چنین نیایشی معبد و مجسمه خدا بود و معبد با یک شبستان مرکزی که پیکره مورد پرستش در آن قرار داشت بنای یادمانی به شمار می رفت.ریاست معبد به دست شنگو ( کاهن بزرگ ) بود و او در برابر پادشاه به عنوان نماینده آشور، شاه خدایان، بر روی زمین مسئول بود.بزرگترین و مهمترین مراسم مذهبی در سالنامه آشوری اکیتو بود که در معبد اکیتو اجرا می شد.
اسلاید 24: برخورد رسمی آشوریها با خدایان بیگانه و نیایش آنان همراه با شکیبایی و اغماض بود. آنها هرگز کوششی در تحمیل پرستش آشور یا هر خدای دیگر آشوری بر ملتهای شکست خورده از خود به عمل نمی آوردند. آنه تنها پیکره های خدایان را به عنوان گروگان می بردند.آگاهی ما از درگیری مردم عادی با مذهب و معبد و زندگی مذهبی انه بسیار اندک است. آنها به احتمال برای تماشای مراسم باشکوه و تشریفاتی مذهبی در مسیر رژه گرد می آمدند اما افراد غیرموجه را به درون معبد راهی نبود.
اسلاید 25: غیبگویی موضوعی است که با مذهب مرتبط است. آشوریها معتقد بودند که خدایان نقشه های خود را از طریق علایم گوناگون آشکار می سازند، و این بر انسانها بود که خواندن چنان علایمی را فرا گیرند. این پیشگویی ها از طریق واسطه های گوناگون مانند الگوهای دود یا تولدهای ناقص انسان و جانور ارائه می شد. در دوران آشور جدید، پیشگویی به کمک ستاره شناسی و فیزیولوژی جانوران بسیار متداول بود.
اسلاید 26:
اسلاید 27:
اسلاید 28:
اسلاید 29:
اسلاید 30:
اسلاید 31:
اسلاید 32:
اسلاید 33:
اسلاید 34: نتیجه گیریهر چند که آشوریان توانستند در یک برهه زمانی در زمینه سیاسی یک پادشاهی نسبتا متمرکز با زور شمشیر به وجود آورند، اما این پادشاهی میراثی باقیمانده از پادشاهان پیش از آنها مانند سومر و بابل و اکد و ... بود. آنها در زمینه مذهب هم همه مظاهر مذهبی پیش از آشور را پذیرفتند و با توجه به مقتضیات زمان و مکان آنها را به کار بردند. دین آنها در حقیقت بیشتر خدایان سومر و بابل را با تغییر نام ولی با همان کارایی و عملکرد شامل می شد. این دینی مستقل نبود بلکه دینی ترکیبی و بازمانده 2000 سال اندیشه و ریاضت سرزمین میانرودان بود.
اسلاید 35: منابعایزدپناه، مهرداد، آشنایی با ادیان کهن ایران و بین النهرین، محور، چاپ اول، 1381بهمنش، احمد، تاریخ ملل قدیم آسیای غربی، دانشگاه تهران، چاپ پنجم، 1374دورانت، ویل، تاریخ تمدن،آرام، احمد، اقبال، 1350گری، آلن، اساطیر میانرودان، باجلان فرخی، اساطیر، 1384مجیدزاده، یوسف، تاریخ و تمدن بین النهرین، جلد دوم، معراج، چاپ اول، 1380
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.