دلبستگی مکان
اسلاید 1: دلبستگی مکان در لغت نامه دهخدا به مفهوم محبت، رغبت، دوستی، مودت، عشق و گرایش خاطر یاد می شود. دلبستگی به مکان به عنوان یک مفهوم، رابطه و نقطه اتصال بین مردم و مکان هاست.( Giuliani, Ferrara, & Barabotti, 2003; Altman & Low, 1992) دلبستگی به مکان یا دلبستگی مکانی مفهومی چندبعدي، پیچیده و بین رشته اي است که جنبه هاي مختلفی از پیوند مردم با مکان را درهم می آمیزد. این مفهوم در طول چند دهۀ گذشته مورد توجه بسیاري از محققان در رشته هاي مختلف علمی (جامعه شناسی، روانشناسی محیطی، مردم شناسی، جغرافیاي انسانی و معماري)قرارگرفته است(هیومان1992 ؛ ترنتلمن، 2009، ویندسانگ،2010)
اسلاید 2: حس تعلق به مکان را می توان رابطه ای عاطفی و پر معنا بین شخص و مکان توصیف کرد، پیوندی احساسی که مردم آن مکان را به عنوان قرارگاهی برای بازگشت بدان ارزشمند بدانند. در حقیقت احساس تعلق به مکان شاخصی است که از طریق آن می توان میزان متمایز بودن آن مکان را برای مردم، نسبت به دیگر مکان ها سنجید. مسلم است که این تمایزات حاصل جمیعی از عوامل مادی و معنوی شامل محیط محیط کالبدی و معماری، محیط اجتماعی و نوع فعالیت ها، سطح فرهنگ و تاریخ، ابعاد شخصی و روانشناسانه )ادراک، شناخت و احساس( می باشد(سیاوش پور، 1393)
اسلاید 3: تعلق مکان به عنوان پیوندی موثر که مردم با قرارگاه های مکانی برقرار می کند تعریف می شود جایی که آن ها تمایل به ماندن دارند و جایی که آن ها احساس راحتی و امنیت دارند احساس تعلق مفهومی است که در مرحله توصیف به ابعاد و عوامل تشکیل دهنده آن قابل تجزیه است اما در مرحله ادراک درکی کلی از محبت و عاطفه نسبت به مکان است که شاید حتی برای شخص قابل وصف و بیان نباشد. (سیاوش پور، 1393)
اسلاید 4: پیشینه ای از حس دلبستگی مکان: کاساردا و جانویتز ( 1974 ) در بررسی دلبستگی به اجتماع محلی در جامعۀ توده اي هر دو بعد را مورد بررسی قرار دادند. در بعد اول، گرایش ها و احساسات نسبت به اجتماع محلی و در بعد دوم پیوندهاي اجتماعی محلی (شبکه ها)، شامل پیوندهاي دوستی دوستی و خویشاوندي، میزان مشارکت در سازمان هاي رسمی و مشارکت غیر رسمی در فعالیت هاي اجتماعی محلی مورد سنجش قرار گرفت. (لو و آلتمن، 1992)
اسلاید 5: یک دهه بعد، سامپسون ( 1988 ) دلبستگی به اجتماع محلی را به معناي احساس ذهنی (درونی)به کار برد و در کنار پیوندهاي دوستی و میزان مشارکت اجتماعی محلی، به عنوان ابعاد انسجام اجتماعی در اجتماع محلی، مورد بررسی قرار داد. از طرف دیگر، در این دور ه، اولین کارهاي صورت گرفته در مطالعات محیط رفتار شدیدا تحت تأثیر رهیافت هاي روانشناختی قرار داشت که بر عملکرد شناختی افراد، براي مثال دانش، درك، باورها، و شناخت هاي آنها دربارة جنبه هاي مختلف محیط تأکید می کرد (لو و آلتمن، 1992)
اسلاید 6: در دوره هاي بعدي، این مطالعات با پژوهش هاي بین فرهنگی که توسط مردمشناسان انجام گرفت، پیوند خورد. در این مطالعات که بر جنبه هاي فرهنگی تأکید می شد، دلبستگی به مکان بیش از تجربه اي احساسی و شناختی تلقی گردید (لو، 1992) اخیراً اسکانل و گیفورد ( 2010 ) تلاش کردهاند با طرح چارچوب سهبعدي 22 تعاریف مربوط به دلبستگی به مک ان را که در رشته هاي مختلف علمی (جامعه شناسی، روانشناسی، مردم شناسی و...) مطرح شده است، سازمان دهند. بر طبق این چارچوب، دلبستگی به مکان مفهومی چندبعدي است که با ابعاد شخص، فرآیند روانشناختی و مکان مشخص می شود. (امیر کافی، 1383)
اسلاید 7: با این اوصاف در تفکیک ابعاد مختلف تشکیل دهنده حس تعلق، با توجه به آنچه که در ادبیات محققین این حوزه آمده است، ابعاد متفاوتی از محیط فیزیکی و معماری محیط گرفته تا عوامل روانشناسانه شخص و اجتماع، در ایجاد حس تعلق به مکان سهیم اند. تعلق مکان پیوندی است بین یک فرد یا گروه و مکان، کهبر اساس سطح فضایی، درجه اختصاصی بودن، و ویژگی های اجتماعی یا کالبدی مکان، متغیر است و از طریق احساس، شناخت، و فرایندهای روانشناسانه رفتاری، آشکار می گردد(سیاوش پور، 1393)
اسلاید 8: کاربرد دلبستگی مکانی:دلبستگی مکانی، پیوندی است که بین افراد و محیط های معنا دار آنها رخ می دهد و در سال های اخیر توجه محافل علمی زیادی را به خود جلب کرده است. بخشی از این توجه ناشی از آگاهی است که پیوندهای مکان – شخص به دلیل جهانی سازی و افزایش قابلیت جابجایی، کننده تر شده است. و بخش دیگر مربوط به مسائل محیطی است که وجود مکان های با اهمیت برای ما و ارتباطش با بسیاری از فرایندهای حائز اهمیت، ارزش مطالعه را دارد. به عنوان مثال بررسی دلبستگی مکانی به عنوان پیوندی هیجانی می تواند آشفتگی و غم ابراز شده توسط افرادی که مجبور به نقل مکان هستند را روشن سازد. همچنین می توان معنای مکان و دلبستگی به آن را برای برنامه ریزی و ترغیب اسافاده از فضاهای عمومی همچون پارک ها نیز بکار گرفت((Scannell & Gifford, 2010
اسلاید 9: دلبستگی مکانی به مطالعه ادراک محیطی نیز مرتبط است؛ به طوری که افراد دلبسته حس بالایی از امنیت را تجربه می کنند، حتی وقتی مکان آنها در منطقه جنگی واقع شده باشد(Billog, 2006) کاربرد دلبستگی مکانی در بسیاری از حوزه ها منجر به تعاریف فراوانی از آن شده است. در اغلب موارد پژوهشگران دلبستگی مکانی را به عنوان مفهومی چند جانبه به تصویر می کشند که مشخصه آن پیوند بین افراد و مکان های با اهمیت آنها است. به طور مثال جغرافی دانان انسان گرا معتقدند کهپیوند با فضای معنادار یا حس مکان پیوند عاطفی عمومی است که نیازهای اساسی انسان را محقیق می سازد Relph, 1976)
اسلاید 10: مفهوم چند بعدی دلبستگی مکانیدلبستگی مکانی به عنوان مفهومی چند بعدی با ابعاد 1- شخصی 2- فرایند روانشناختی 3- مکانیمورد بررسی قرار گرفته است(جدول 1) اولین بعد کنش گر است: چه کسی دلبسته است؟ تا چه حد دلبسته بر مفاهیمی که فرد یا جمع به آن اعتقاد دارد مبتنی است؟ دومین بعد فرایند روانشناختی است: چگونه عاطفه، شناخت و رفتار در دلبستگی نمود می یابد؟ و سومین بعد عبارت است از شی مورد دلبستگی که مشخصات مکان را شامل می شود: دلبستگی و ماهیت این مکان چیست؟((Scannell & Gifford, 2010
اسلاید 11: بعد شخصی (فردی و جمعی)در مفهوم سازي اسکانل و گیفورد، اولین بعد، کنشگر است. دلبستگی به مکان در این سطح شامل اتصالات شخصی با مکان است که با خاطرات شخصی شکل می گیرد و توسعه می یابد (اسکانل و گیفورد، 2010) قسمت عمده بحث دلبستگی مکانی را بعد شخصی شکل می دهد. بر اساس ماهیت دلبستگی مکانی، این مفهوم پیوندهایی را در بر می گیرد که اشخاص چه به صورت فردی و چه جمعی با مکان پروش می دهند. به همین دلیل در این بعد از دلبستگی مکانی تجربیات شخصی و گروهی در مکان مورد نظر مورد توجه قرار می گیرد. (کریمی، 1389)
اسلاید 12: دلبستگی مکانی در هر دو سطح فردی و گروهی رخ می دهد و اگرچه تعاریف کنندگان این واژه تمایل دارند بر برتری یکی از اینها بر دیگری تاکید می نمایند؛ ولی هر دو می تواند با یکدیگر همپوشانی داشته باشد در سطح فردی این مقوله شامل ارتباطات شخصی فرد با مکان می شود مثلا محیط هایی که خاطرات شخصی را بر می انگیزد و تصور می شود این نوع دلبستگی مکانی در ایجاد حس ثابت شخصی نیز سهیم باشد(Twigger- ross & Uzzell, 1996)سطوح فردی و جمعی دلبستگی مکانی کاملا مستقل نیست. معانی و ارزش های مکان فرهنگی بر میزان دلبستگی مکانی فرد تاثیر دارد و تجربیات فردی در درون مکان، در صورت مثبت بودن می تواند دلبستگی مکانی فرهنگی را حفظ نموده و احتمالا تحکیم بخشد((Scannell & Gifford, 2010
اسلاید 13: فرایند روانشناختیدومین بعد دلبستگی مکانی به روشی که بدان ترتیب افراد و گروه ها با مکان ارتباط بر قرار می کنند و ماهیت تعاملات روناشناختی که در محیط های حاضر اهمیت برای آنها رخ می دهد مرتبط است. طبق نظر برخی محققان جنبه روانشناختی دلبستگی مکانی عبارت است از عاطفه شناخت و رفتار برخی تعاریف هر سه این اجزا را شامل می شود و برخی دیگر تنها بر یک یا دو مورد از آنها تاکید می ورزد. این نوع سازماندهی دلبستگی مکانی با سایر مفاهیم روانشناختی اجتماعی همچون نگرشها و تعصب که به واسطه اجزای عاطفی، شناختی و رفتاری تشخیص داده می شود، مشترک است. (کریمی، 1389)
اسلاید 14: در صورتی که اشخاص در انتخاب مکان مورد علاقه خویش اختیار داشته باشند، یکی از عوامل مهم در این انتخاب رابطه ای است که اشخاص با افراد آن محل دارند یا به گونه ای که اشخاص تمایل دارند به مکان هایی نقل مکان کنند که رابطه عاطفی مناسبی با همسایگان در آن مکان داشته باشند(کریمی، 1389)
اسلاید 15: بعد مکانیشاید مهم ترین بعد دلبستگی مکانی خود مکان باشد مکانی که ما با آن رابطه داریم چه نوع مکانی است؟ این بعد در مقیاس جغرافیایی متنوع مورد بررسی قرار گرفته و اساسا به دو سطح تقسیم بندی شده است: دلبستگی مکانی اجتماعی و فیزیکی هیدالگو و هرنادز(2001) سطوح فیزیکی و اجتماعی دلبستگی مکانی را در سه سطح متفاوت فضایی (خانه، همسایگی و شهر) اندازه گیری کردند. آنها دریافتند که این سطوح دارای شدت دلبستگی متفاوت است: دلبستگی مکانی بیشتر در مورد سطوح خانه و شهر نسبت به سطح همسایگی وجود داشت و بعد اجتماعی دلبستگی مکانی نسبت به بعد فیزیکی قوی تر بود با این وجود هیدالگو و هرناندز تاکید دارند که دلبستگی های اجتماعی و فیزیکی هر دو بر پیوند کلی تاثیر می گذارند و به هنگام اندازه گیری دلبستگی مکانی سطح فضایی باید مدنظر قرار گیرد.
اسلاید 16: دلبستگی اجتماعی یا پیوند داشتن روابط اجتماعی تعلق خاطر داشتن به همسایگی و آشنایی با ساکنان هم نوع و کودکان همسایگی را نیز شامل می شود و دلبستگی فیزیکی یا ریشه داشتن به واسطه طول سکونت مالکیت و برنامه ریزی های موجود برای ماندن، پیش بینی می شود((Scannell & Gifford, 2010بیشتر پژوهش های صورت گرفته در مورد دلبستگی مکانی ( و مفاهیم مرتبط) بر جنبه اجتماعی آن تمرکز داشته است. افراد به مکان هایی دلبسته هستند که روابط اجتماعی و هویت گروهی را تسهیل می کنند. (کریمی، 1389)
اسلاید 17: دلبستگی مکانی می تواند بر ویژگی های فیزیکی مکان متکی باشد. به عنوان مثال تعریف وابستگی مکانی مشخصات فیزیکی مکان را به عنوان عامل اساسی برای دلبستگی روشن می سازد زیرا انواع مکان هایی که افراد معنادار تصور می کنند، نشانگر طیف گسترده ای از محیط های فیزیکی است: از محیط های مصنوع همچون خانه، خیابان ها، ساختمان های ویژه و محیط های داخلی غیر مسکونی گرفته تا محیط های طبیعی همچون دریاچه ها، پارک ها، کوره راه ها، جنگل ها و کوه ها(Manzo, 2005)
اسلاید 18: دلبستگی به مکان و احساس تعلق به آن، در افراد این انگیزه را ایجاد میکند که به احیا و نوسازي همه جانبۀ محیط هاي خانگی و محلی بپردازند. احساس تعلق و مشارکت می تواند زمینۀ مساعد ي براي ایجاد دموکراسی مشارکتی فرا هم سازد، و اجراي برنامههاي مختلف اقتصادي و اجتماعی را در اجتماع محلی با توفیق چشمگیر همراه کند و کیفیت زندگی را بهبود بخشد (فکوهی، 1389؛ مطلبی، 1383 ؛ افروز، 1383 ؛ سفیري، 1383)
اسلاید 19: هیومان ( 1992 ) در تلاش براي مشخص کردن مرزهاي مفهومی دلبستگی به اجتماع، به این نکته اشاره می کند که ما می توانیم در کلی ترین سطح، تحقیقات مربوط به احساس(تمایل) اجتماعی (احساس کلی ساکن ان نسبت به اجتماع محلی و محلۀ مسکونی) را به سه رهیافت کلی تقسیم کنیم:- رهیافتی که بر رضایت اجتماعی یا رضایت از اجتماع متمرکز است؛- رهیافتی که بر هویت اجتماعی تأکید دارد؛- رهیافتی که به دلبستگی اجتماع (دلبستگی به اجتماع) توجه نشان می دهد.
اسلاید 20: اگرچه رهیافت هاي مذکور به ناگزیر در پاره اي حوزه ها با هم انطباق دارند، د ر برخی موارد، همانند مفهوم سازي احساس .(245 : اجتماعی، نوع پژوهش و راهبردهاي روششناسی و... با هم اختلاف دارند (هیومان، 1992)در حالی که در تحقیقات مربوط به رضایت اجتماعی، تمرکز بر فرآیند ارزیابی افراد از اجتماع است و از این طریق، احساس اجتماعی سنجیده می شود، تحقیقات مربوط به دلبستگی اجتماعی به مطالعۀ سرمایه گذاري احساسی افراد در مکان ها می پردازند و ماهیت و منابع پیوندهاي عمیق تر احساسی افراد نسبت به مکان ها را مورد بررسی قرار می دهند. (هیومان، 1992)
اسلاید 21: در این مفهوم سازي، دلبستگی به مکان، رابطه اي نمادي است که توسط مردم شکل می گیرد. در این رابطه، مردم معانی احساسی یا عاطفی مشترکی را از نظر فرهنگی به فضاي خاصی نسبت می دهند که این امر مبنایی براي درك افراد و گروه ها از روابطشان با محیط فراهم می سازد (لو، 1992)
اسلاید 22: جامعه شناسان کلاسیک تلاش زیادي صورت دادند تا سازوکار تأثیر عوامل مختلفی مانند توسعۀ صنعت، گسترش شهرها، رشد بوروکراسی و... را بر دلبستگی اجتماعی بررسی کنند و نتایج و پیامدهاي ظهور جامعۀ مدرن را براي پیوند هاي اجتماعی و احساسی در قالب الگوهاي تبیینی تشریح نمایند. در نظریه هاي اجتماعی کلاسیک، مسئلۀ کمرنگ شدن دلبستگی اجتماعی اغلب با نظریه هاي مربوط به تنزل اجتماع گره خورده است. در این نظریه ها ازبین رفتن اجتماع معلول روند مدرنیزاسیون پنداشته می شود. از دیدگاه تونیس، زیمل و دورکیم تغییر از جامعۀ سنتی به جامعۀ مدرن با کاهش غیر قابل اجتناب در کیفیت زندگی اجتماع محلی همراه است. این میراث نظري که از آن با عنوان مدل توسعۀ خطی یاد می شود، در کار لوییس ویرث برجستگی آشکاري یافت. او معتقد بود با افزایش حجم، تراکم و ناهمگونی در زندگی شهري، پیوندهاي اولیۀ شهرنشینان با همسایگان ضعیف می شود و این امر به نوبۀ خود از شدت احساسات جمعی محلی و دلبستگی عاطفی به مکان می کاهد (هیومان، 1992)
اسلاید 23: اسمعیلی، شهپر. 1392. طراحی مجموعه فرهنگی سینمایی(فضای باز,فضای بسته-سینمای باز,سینمای بسته)بارویکرد ایجاد حس تعلق به مکان، پایاننامه . وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اسلامی تبریز - دانشکده معماری و شهرسازی . آلتمن، ایروین (1382)، محیط و رفتار اجتماعی، ترجمه علی نمازیان، مرکز انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، تهران -امیر کافی، مهدي ( 1383 ) طراحی الگوي جامعهشناختی انزواي اجتماعی در شهر تهران، رسالۀ دکتري، دانشگاه تربیت مدرس.ایرانشاهی، حامد. 1391. بررسی زیرساختهای توسعه سینمای ی ایران، کارگروه مطالعات موردی.با توجه به پیشرفت های تکنولوژیک و اجتماعی، شاید آنچنان نمی تواند پاسخگوی نیاز های مخاطب باشد
اسلاید 24: سیاوش پور، بهرام. 1393. ابعاد تشکیل دهنده حس تعلق به مکان، با تأکید بر عوامل کالبدی، اجتماعی و احساسی )ادراک و شناخت( همایش بین المللی برنامه ریزی و مدیریت شهری با تاکید بر مولفه های شهر اسلامی. مشهد.عدل، شهریار(1379)، «تاریخچه ی سینما در ایران»، فصلنامه طاووس ، شماره های پنجم و ششم ، پاییز و زمستان.لنگ، جان (1383)، آفرینش نظریه معماری (نقش علم رفتاری در طراحی محیط)،ترجمه علیرضا عینی فر، انتشارات دانشگاه تهران. تهران 8-
اسلاید 25: Windsong, Elena, Ariel (2010) “There is no Place Like Home: Complexities in Exploring Home andPlace Attachment”, The Social Science Journal, 47: 205-214.Trentelman, C. K. (2009) “Place Attachment and Community Attachment: A Primer Grounded in theLived Experience of a Community”, Sociologist Society and Natural Resources, 22: 191-210.Hummon, David M. (1992) “Community Attachment: Local Sentiment and Sense of Place. In IrwinAltman and Setha M. Low (Eds.), Place Attachment, New York/ London: Plenum Press: 253-278.Giuliani, M., Ferrara, F., & Barabotti, S. (2003). One attachment or more? Ashland. OH: Hogrefe & Huber.
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.