صفحه 1:
(«(ب‌سم ال ‎gen J‏ حیم» موضوع تحقیق:دیباچه ای برمدیریت اسلامی مولف: عبدالمجیدرشیدپور

صفحه 2:
اح دم 5 = 6 شرايط مهم رهبرى ازنظرقرآن وعترت

صفحه 3:
هبربایدخ عونش-) ‎id DP)‏ و ‏1 خودش‌به گفتار ‏تقد ۱ ‎١‏ امل ‎5 ۱ ۱ ee ‏جكونه مو دخلافى ازا‎ ‏زر ردب ‎he ‏.نشود

صفحه 4:
رهبربایددارلی‌سعه صدرولستقامتبوده وهمه گونه تحمل زحمات ومشکلات مهم و حوادث ناگواررابنمایدوباصبر و استقامتمانند کوهی پابرجاواستوار»هیچگونه تزلزلی دررای وتصمیم اش پیدانشودودرمقابل هدف مقدسش افسرده نگردد

صفحه 5:
ر هبربایددارلی‌حسن‌خلق‌وتولضم و-9 فروتتی باشدوباروی خوش ونیکو زبانی وبامهرومحبتءتبلیغ وارشاد نماید

صفحه 6:
ءرهبریایدنسبتبه مردم خدمتگزارولقعی) خی رخواه»دلسوز»کارسازومشکل گشای تمام حوایج وگرفتاری های جامعه باشدودرمقابل .هم هیچگونه توقع وپاداشی نخواهد

صفحه 7:
ر هبربایددرمقابل‌ب درفتاریوتندخویی 6 .وخشونت وبدگویی مردم نسبت به وى خونسردوصبورومهربان وبامحبت باشد ورنجش خاطرپیداننمایدمانندپزشکی که هر چه بیماربداحوال وروانی اش به وی دشنام وناسزاگویداوبادلسوزی خاص خودبه معالجه وی .می پردازد

صفحه 8:
ال رلبادليلوبرهانويند ۳ لین ومهربان ‎an‏ ‏در ح تمايدبطوريكه ۱ دعوت به س حقارت ننمایدبلکه برای خود م 2 مصلحت تشخیص داده ویه نفع + ,دانسته باشد ‎‘ia‏

صفحه 9:
0 ياد تبلیغ و ‎MRE‏ ی ذاردم وبه نخولهدونظرشف قط لهنمايوي اشدتادر دی ‎ee‏ ‏تساک نننگه ‎ae‏ لى خر درمردم لثرنكناشته وپیرویاورلنخو ‎vai‏ دبلکه دشمنیو خصومتش ,رادردل‌خوله‌ندگرفت

صفحه 10:
مدیریت یک واقعیت مجهول وناشناخته ای است لاقل برای مالیرانیان آنطورکه بایدشناسانده شوداین شناسایی انجام نشده است.اگرروزی قرار شوددرجامعه ماعلل شکست هارادرشیوون خانوادگی واجتماعی وفرهنگی وغیره موردبررسی قرارداده شوددرآن موقع متوجه خواهیم شدکه بیشترین شکست ها معلول فقدان مدیریت صحیح بوده است ازاینجابدست می آیدکه جامعه ماهنوزبه ارزشمندی مدیریت پی نبرده است ونقش اساسی آن ,تاکنون مطرح نگشته است

صفحه 11:
پس ازانقلاب وزیروروشدن مدیریت های دوره طاغوت که همه وهمه براساس روابط انجام می شده است قرار شدکه انسان های باتعهدوایمان براساس ورزیدگی هاوتخصص ها مسولیت .هاراپذیراگردند

صفحه 12:
بدیهی است باازبین رفتن مدیریت های طاغوتی وروابط خشک وسردمدیروکارمند جامعه انقلابی نیازمندمدیریت اسلامی و روابط انسانی بودروی همین نیازبحث از مدیریت اسلامی ورهبری ازدیدگاه اسلام در .جامعه توسعه وگسترش یافت

صفحه 13:
وی هنوز که هنوزاست جامعه به ارزشمندی مدیریت صحیح پی نبرده است.لذاءبراساس فقدان نیروی انسانی متخصص وعدم آگاهی عمیق درکاربردمدیریت میزان ضایعات در جامعه درخورتوجه بوده است ونکته ای که درتزایداین ضایعات موثربوده عدم تثبیت . مدیریت هابوده است

صفحه 14:
بطوریکه هفته ای یکبارمدیریت تغییريافته ومدیری تازه برسرکارمنصوب می شده است همه اینهاحاکی ازعدم شناخت جامعه ازشیوون مدیریت است,بنابراین یکی ازنیازمندیهای جامعه آشنایی وشناخت بااصول مدیریت اسلامی .وحوزه رهبری است

صفحه 15:
از همه اینهاگذشته حتی یک انسان اگریخواهد خودرابسازدوخویشتن رامتعالی گرداندبدون تردیدنیازمنداست که دروجودخودمدیریتی راپیاده سازدتادرپرتومدیریت عقل وخردهمه سازمانهای گونگون تن وروح هم آهنگ شده همه دریک ,سوویک جهت حرکت وپویایی داشته باشند

صفحه 16:
نیازبه مدیریت ورهبری

صفحه 17:
نیازجامعه به رهبری ومدیریت یک امربدیهی است چون هیچ جامعه ای بدون رهبر وهیچ کاروانی بدون مدیرکاروان وهیچ لشکری .بدون فرمانده»بقاودوام نخواهدیافت

صفحه 18:
نظام همه امور درگرووجود مدیریت صحیح است لذاهرجمعیتی وقتی بخواهدتشکیل شوددر بین خودرییس ورهبری راانتخاب می نمایند حتی انسان های اولیه که درغارهازندگی می کرده اندبه بقین یکی ازمیان آنان بعنوان رهبروفرمانده انتخاب شده امورانسان های اولیه . راسامان می داده است

صفحه 19:
بنابراین نیازبه مدیریت ورهبری یک واقعیت عينى وخارجى است البته درادوارتاريخ با مديرورهبرانتخاب مى شده است وآنجه كه نمى توان آنرا انكاركرداين واقعيت است كه رهبرومديرامتيازياامتيازاتى بر ديكر ان داشته است خواه اين امتيازبرمحورامورمعنوى يا .مادى باشد

صفحه 20:
برخی عقیده دارندصلاحیت مدیریت بر امورمعنوی استواراست چنانچه امامت بر پایه های عصمت تکیه می زندمدیریت نیز شعبه ای ازامامت ونبوت بوده نیازمند .صلاحيت است

صفحه 21:
معیارهای رهبری درگذشته

صفحه 22:
قرآن کتاب جامعی است که ازملل واقوام مختلف درآن ذکری بمیان آورده شده است وقتی فردی باقرآن آشنایی پیدامی کندبا افکاروآراءملل مختلف بطورضمنی آشنایی پیدامی کند

صفحه 23:
بادقت وامعان نظردرآیات قرآن اين واقعیت آشکا رمیشودکه ملل گذشته معیارهای مادی راملاک درتعیین رهبریت می دانستندوبعبارت دیگر عملا واعتقادابه این واقعیت رسیده بودند که ر هبربایدفردی باشدکه ازامکانات مالی فراوان برخوردارباشدواین همان حکومت .خوانین بررعایاوکارفرمایان بربردگان است

صفحه 24:
پس درروزگارهای گذشته مبنای گزینش حکومت وتعيينرهبربراساس ضوابط مادی از قبیل ثروت ومال فراوان وهمچنین سرشناس بودن وداشتن او لادزياددو رمى زده است.در ادو ار گذشته کسی مى توانست رهبرباشدكه ازامكانات مالى فراوان .بهره مندباشد

صفحه 25:
پس درروزگارهای گذشته مبنای گزینش حکومت رتسيو فيرير اناس شرايط ماذى إن قير اوق ومال فراوان وهمجنين سرشناس بودن وداشتن اولادزیاددورمی زده است.درادوار گذشته کسی می توانست ر هبرباشدکه ازامکانات مالی فراوان .بهره مندباشد

صفحه 26:
مدیریت ومظاهردنیوی

صفحه 27:
رهبریت دارای دوبعدمتمایزوجداگانه ای است بعداول اینکه رهبر انسان زنده است همانندسایرافرادبایدزندگی کندلباس بپوشدو غذاتناول نمايدوازمظاهرنعمت هاى الهى استفاده نموده به دیگران نیزخیرش برسد

صفحه 28:
دراین بعدبرخوردای ازنعمت های الهی علاوه براینکه زشت ونازیبانیست بلکه موردد ترغيب قراركرفته است. زيرااسلام دين زن كردن است أسلام باانزواورهبانيت ميانه نداش آنراتا نمايداسلام حتى عباداتش نيزجنبه جتماعی وه وهى داردبنابراين درحدمتعادل خوردن وپوشیدن وبهره گرفتن واقعیتی است ممدوح

صفحه 29:
وشایدبتوان باصراحت ادعاکردکه برخورداری از نعمت های الهی درحدخودیک نوع تشكر .وامتنا ن ازذات اقدس پروردگاراست

صفحه 30:
بعددوم اينکه رهبرالگوومدل برای دیگران است دلسوز وغمخوارهمگان است سرمشق وامام است ازاين نقطه نظریسیاری ازامورکه ازنظربعداول جایزوروااست اکنون ممنوع و .ناروامی گردد

صفحه 31:
زیرادرجامعه هابرخی ازانسان ها ازیدست آوردن ساده ترین امکانات زیستی عاجزو ناتوان می باشندبدیهی است درچنین وضعی مدیریت ازهمه امکانات برخوردار باشد .ازنظر عاطفی صحیح و عقلانی نمی باشد

صفحه 32:
درچنین شرایطی زمام داران ورهبران بایداز حداقل ازمظاهردنیوی استفاده نمایندزیراطبقه محروم ومستمندجامعه ازرهبرومدیرخودانتظار .هم دردی وغم خواری رادارد

صفحه 33:
وقتی طبقه ساده کارگرببیندکه رهبرش نیز ازساده ترین امکانات برخورداراست اين فقر ونداری نوش جانش می شودولی اگریبیندکه رهبرش ازعالیترین البسه هااستفاده کرده ازبهترین موادغذایی تغذیه می نمایدایمان واعتقادش ازچنین رهبری گسسته شده دردل .عقده هاپیداخواهدکرد

صفحه 34:
توانایی جسمی وروحی

صفحه 35:
مدير حتمابایدازروحیه امانت داری برخوردارباشدزیرا مقام وجایگاه رفیع اوایجاب می کندکه افرادمختلفی بااودرتماس باشندبدیهی است که عده ای ازاين اریاب رجوع هازنان جوانی هستند که بطورقطع ومسلم برخی ازآنان عاری ازعشوه گری(ودلال) ,نمی توانندباشند

صفحه 36:
درچنین موقعیت هابرای مدیریت لغزش گاه هایی بوجودمی آیدمدیران متعهدبرای اینکه ازاين لغزش گاهها مصون بمانندبایدبه وظایف شرعی .خودقیام کرده خودرابه خداوندمتعال بسپارند

صفحه 37:
مقام وموقعیت مدیریت ایجاب می کندکه در مواردی ازاموال دولتی استفاده نامشروع بعمل آیدبدیهی است کارمندان اداره برای خوش خدمتی سعی می کنندمدیران رااز اين رهگذر هادچارلفزش سازندومدیران متعهدبااستمدادازپروردگارخودر اازاین ,خطرات نجات می دهد

صفحه 38:
درمواردی ممکن است برخی ازکارمندان و ارباب رجوع هابه عناوین مختلفی سوقاتی و ازآب گذشته می کوشندمدیران رامتوجه خود ساخته در پرتواین محبوبیت خودساخته درپرتو این محبوبیت خودبه ستمگری واحجاف به دیگران ,بپردازند

صفحه 39:
درمواردی نیزمدیریت تلاش می کندبه عناوین مختلفی مهمانی ودعوت هایی راانجام داده ودر این پذیرایی هابرای خودنمایی خودپذیرایی گرمی ازمدعوین بعمل می آوردبدیهی است اسلام با هرگونه اسراف وتبذیرمخالف می باشدبه ویژه دردوره وزمانی که بنیه مالی دولت درمضیقه ,قرار گرفته باشد

صفحه 40:
مدیریت هابایدتوجه داشته باشندکه اموال دولتی بطورامانت دراختیارآنان قرارگرفته گیرندازآن دقیق تر وباریک درحفظ وحراست .اموال دولتی بایدکوشا باشند

صفحه 41:
متاسفانه درمواردی آن دقت واهتمامی که درنگهدارری اموال شخصی بکارگرفته می شوددرحفظ وحراست اموال عمومی نظیرآن ,مشاهده نمی گرددواموال حیف ومیل می گردد

صفحه 42:
ضمنابایدتوجه داشت که درمواردی که بخاطر رفاه کارمندان وعموم مردم تصمیماتی گرفته می شوددرانجام آن نبایددچارضعف وسست شدزیراکمک رسانی به عموم کارمندان که به طورقطع ازقشرمحروم جامعه می باشند .دورازخدمت به خلق الله عيال الله نخواهدبود

صفحه 43:
مدیریت وروحیه خدمتگزاری

صفحه 44:
همه انسان هاخلق الله وعيال الله مى باشندشایسته ترين انسان ها كسى است كه نفع وجودى اش بيشتروكاملترعايد عيالات خداشودجنين فردى بيش خداجايكاه .بس رفيعى دارد

صفحه 45:
یکی ازویژگی های مدیریت درخدمت خلق الله بودن است طوری که همه وجودشخص راسوزوعشق مردم احاطه کرده ازعمیق جانش .این دلدادگی ودرخدمت خلق بودن زبانه بکشد

صفحه 46:
اینگونه انسان های شایسته»خواب وآسایش خودررافداکرده باعشق به مردم ورفاه آنانزندگی می کننداین عشق ودلداگی وخدمت وایثارگری آنهم دربرابرانسان های گرفتارومحروم نشانه ای ازبرگزیدگی وبرجستگی آنان وبالاخره مظهری ازانسانیت وخوی ملکوتی آنان است تجسم اين روحیه رادرچهره تابناک معلمان دلسوزومربیان علاقمندوانسان های فداکاربحقیقت نمایان .و آشکارا است

صفحه 47:
بنابراین مدیریت حتما بایددارای اين ویژگی باشدزیر اانسان هابالفطره شیفته انسان های خدوم وخدمتگزارندوباهمه وجوددربرابرآنان بخضوع ,درمی آیند

صفحه 48:
مواردذکرشده همه نشانه هایی ازروح خدمتگزاری وانسانیت وسوزوعشق مردم است وبطورقطع همه افرادی که مدیریت راپذیرامی گردندبایدازاینگونه خصلت های انسانی وعواطف عالی برخوردارباشند تادرکارمدیریت موفقیت هایی نصییشان af

صفحه 49:
بهترین عامل جذب کننده به فکرمردم بودن وتلاش وكوشش كردن برای رفاه آنان است افرادی که فاقداین گونه روحیات ارزنده بوده دایمابه فک رآسایشوراحتی خودهستتدصلاحیت مدیریت رافاقدمی باشند. افرادکارمنددربرابراینان به خشّوع درنيامده جایگاهی درقلب ‎GET‏ ‏,نخواهندداشت

صفحه 50:
اهداف مدیریت ازنظر اسلام

صفحه 51:
بامطالعه وبررسی متون اسلامی اين واقعیت آشکارمی گرددکه مدیریت ازنظراسلام مطلوبیت ذاتی نداردعلاوه براین انسان هاراازپذیزش وقبول آن برحذرداشته اندزیراانسان های مسول بایدپاسخگوی همه تعدیات وتجاوزهایی که ,دردوره مدیریت آنان انجام شده است باشند

صفحه 52:
مدیریت ازنظر اسلام بعنوان ثانوی مورد توجه قرارمی گیردوآن عناوین ثانوی عبارتنداز استیفاء‌حقوق مسلمانان وکمک رسانی ومساعدت دررفع حوایج آنان و .غیره

صفحه 53:
درکشورهای غربی مدیریت هابراساس معیارهای »مادی مطرح می گرددشهرت طلبیءد رآمدبیشتر برخوداری ازامکانات گسترده وسیع وباندبازی وغیره ازعواملی هستندکه مدیریت رامطلوب قرارمی دهندروی همین اصل درغرب برای وصول به مدیریت هابه جنگ وجدال بایکدیگر .پرداخته وازبذل جان ومال دریغ نمی ورزند

صفحه 54:
وقاروهيبت مدير

صفحه 55:
بدیهی است که انسان ها هیچگاه بدون معیاروملاکی دربرابردیگران به خضوع در نمی آیندبلکه کمالات معنوی وروحی انسان هااست .که آدمیان رابه خضوع درمی آورد

صفحه 56:
ead ,کورکورانه درمی آورند

صفحه 57:
وپرواضح است که خضوع باهمه وجودغیر ازاطاعت براساس زوروتهدیداست درنوع اول مدیریت همه افرادباجان ودل در خدمت خواهندبودوحال آنکه درنوع دوم ترس ومجازات است که آنان رابه طاعت وامی داردبنابراین _خضوع واطاعتی وجودندارد

صفحه 58:
برای اينکه مدیریت ازنوع اول باشدباید وقاروهیبت الهی همراهش وجودداشته باشدوپرواضح است که زیربنای چنین خضوع ووانقیادی جزدرپرتوتقوای راستین امکان پذیرنمی باشدیعنی تاآدمی به زیور ‎col si,‏ راستین امکان پذیرنمی باشد

صفحه 59:
یعنی تأآدمی به زیورتقوی وپرهیزکاری وایمان راستین متجلی نباشدبه چنین وقاروهیبتی نمی توانددست یابدروی این اصل مدیری که مهرومحبتش بردلهای همگان سایه افکنده باشدلامحاله که بایدطوری باشدکه باهمه وجوددرخدمت دستورهای الّه خویشتن راقرارداده باشدیعنی هرقدرروحیه طاعت به اوعزت وشکتی خواهددادکه به ناچاردیگران ,رابه خضوع وانقیادوادارخواهدساخت

صفحه 60:
مهمترین عامل پیدایش و ,قاردوری ازمعاصی است

صفحه 61:
همین هیبت ووقاراست که کارمدیریت را خواه درمحیط خانه يادانشكاه يانهادهايا ارگان هاسهل وآسان می سازدوهمه افراد تحت تاثبرمعنویات وکمالات روحی خویش ,راخاضع ومطیع می یابند

صفحه 62:
بدیهی است مدیریت خوب آنست که آدمی بر شده باشنداین جذبه شاگردرابه استکمال وکارمندرابه انقیادوفرزندرابه پیروی واقتباس .وادارمی سازد

صفحه 63:
ریاست طلبی

صفحه 64:
برخی ازافرادعاشق وشیفته ریاست هستندبه همین منظورخودرابه آب وآتش زده برای وصول بدان تلاش می کننداین چنین افرادی ریاست طلب هستنددرمذمت وزشتی اين نوع افرادهمین بس .که درپرتوتمایل افراطی کوروکرهستند

صفحه 65:
درسیره دانشمندان اسلامی اين واقعیت درمواردبسیاری مشاهده شده که درفرصت هایی مردم فردی رابه عنوان مرجع دینی انتخاب می ,کردند

صفحه 66:
۹ انتخاب مى کردند.ولی آن فردروحانی ازقبول وپذیرش آن خودداری کرده فرددیگری راشایسته ترازخوددانسته برای رهبری معرفی می نمود.بدیهی است عدم پذیرش مسولیت بطورقطع :می تواندبرمحور اين دونکته دور بزند ۹

صفحه 67:
لحتما للینکه نکند ولقعافرددیگرویرلی) تصدی وقبول مسولیت شایستگی بیشتری داشته باشدوباقبول مدیریت درحق آن فرد .ظلم وستم شده باشد

صفحه 68:
دوم لينكه لنجام وظیفه درپستمدیریتب سی 6 دشواروسنگینلست‌عدم لیکه مدیریت و لقبول‌نمی کردم لندازلین‌می‌ترسیده لندکه مبادادر انجام رسالت های مدیریت دچارضعف وسستی شده حق وحقیقت راآنچنان که شایسته است .رعیت ننمایندلذاازقبول مسولیت سربازمی زدند

»بسم هللا الرحمن الرحیم« موضوع تحقیق:دیباچه ای برمدیریت اسالمی مولف:عبدالمجیدرشیدپور م شرایط مهم رهبری ازنظرقرآن وعترت رهبربایدخودش به گفتارودعوتش 1- مومن ومعتقدوبایقین بدستوراتش عامل باشدتاهیچگونه موردخالفی ازاودیده .نشود رهبربایددارای سعه صدرواستقامت بوده2- وهمه گونه تحمل زحمات ومشکالت مهم و حوادث ناگواررابنمایدوباصبرواستقامت،مانند کوهی پابرجاواستوار،هیچگونه تزلزلی دررای وتصمیم اش پیدانشودودرمقابل هدف مقدسش افسرده نگردد . رهبربایددارای حسن خلق وتواضع و3- فروتنی باشدوباروی خوش ونیکو زبانی وبامهرومحبت،تبلیغ وارشاد .نماید ،رهبربایدنسبت به مردم خدمتگزارواقعی4- خیرخواه،دلسوز،کارسازومشکل گشای تمام حوایج وگرفتاری های جامعه باشدودرمقابل .هم هیچگونه توقع وپاداشی نخواهد رهبربایددرمقابل بدرفتاری وتندخویی5- ،وخشونت وبدگویی مردم نسبت به وی خونسردوصبورومهربان وبامحبت باشد ورنجش خاطرپیداننمایدمانندپزشکی که هر چه بیماربداحوال وروانی اش به وی دشنام وناسزاگویداوبادلسوزی خاص خودبه معالجه وی .می پردازد رهبربایدمردم رابادلیل وبرهان وپندو6- موعظه وبازبان لین ومهربانی دعوت به خیروصالح نماید،بطوریکه ازرهبرهیچگونه احساس حقارت ننمایدبلکه کالم اورابرای خودمصلحت تشخیص داده وبه نفع خود .دانسته باشد رهبربایددرمقابل رهبری خودمزدوپاداشی 7- نخواهدونظرش فقط ارشادوتبلیغ وخدمتگذاری وراهنمایی باشدتادردیگران اثرمثبت گذارده وبه دستورات وی عمل کنندواگراحساس کنندکه برای سیادت وریاست ومقام وموقعیت ویانفع شخص خودرهبری وتبلیغ می کنددیگردرمردم اثرنگذاشته وپیروی اورانخواهندنمودبلکه دشمنی وخصومتش .رادردل خواهندگرفت مدیریت یک واقعیت مجهول وناشناخته ای است الاقل برای ماایرانیان آنطورکه بایدشناسانده شوداین شناسایی انجام نشده است.اگرروزی قرار شوددرجامعه ماعلل شکست هارادرشیوون خانوادگی واجتماعی وفرهنگی وغیره موردبررسی قرارداده شوددرآن موقع متوجه خواهیم شدکه بیشترین شکست ها معلول فقدان مدیریت صحیح بوده است ازاینجابدست می آیدکه جامعه ماهنوزبه ارزشمندی مدیریت پی نبرده است ونقش اساسی آن .تاکنون مطرح نگشته است پس ازانقالب وزیروروشدن مدیریت های دوره طاغوت که همه وهمه براساس روابط انجام می شده است قرار شدکه انسان های باتعهدوایمان براساس ورزیدگی هاوتخصص ها مسولیت .هاراپذیراگردند بدیهی است باازبین رفتن مدیریت های طاغوتی وروابط خشک وسردمدیروکارمند جامعه انقالبی نیازمندمدیریت اسالمی و روابط انسانی بودروی همین نیازبحث از مدیریت اسالمی ورهبری ازدیدگاه اسالم در .جامعه توسعه وگسترش یافت ولی هنوز که هنوزاست جامعه به ارزشمندی مدیریت صحیح پی نبرده است.لذا،براساس فقدان نیروی انسانی متخصص وعدم آگاهی عمیق درکاربردمدیریت میزان ضایعات در جامعه درخورتوجه بوده است ونکته ای که درتزایداین ضایعات موثربوده عدم تثبیت .مدیریت هابوده است بطوریکه هفته ای یکبارمدیریت تغییریافته ومدیری تازه برسرکارمنصوب می شده است همه اینهاحاکی ازعدم شناخت جامعه ازشیوون مدیریت است.بنابراین یکی ازنیازمندیهای جامعه آشنایی وشناخت بااصول مدیریت اسالمی .وحوزه رهبری است ازهمه اینهاگذشته حتی یک انسان اگربخواهد خودرابسازدوخویشتن رامتعالی گرداندبدون تردیدنیازمنداست که دروجودخودمدیریتی راپیاده سازدتادرپرتومدیریت عقل وخردهمه سازمانهای گونگون تن وروح هم آهنگ شده همه دریک .سوویک جهت حرکت وپویایی داشته باشند نیازبه مدیریت ورهبری نیازجامعه به رهبری ومدیریت یک امربدیهی است چون هیچ جامعه ای بدون رهبر وهیچ کاروانی بدون مدیرکاروان وهیچ لشکری .بدون فرمانده،بقاودوام نخواهدیافت نظام همه امور درگرووجود مدیریت صحیح است لذاهرجمعیتی وقتی بخواهدتشکیل شوددر بین خودرییس ورهبری راانتخاب می نمایند حتی انسان های اولیه که درغارهازندگی می کرده اندبه یقین یکی ازمیان آنان بعنوان رهبروفرمانده انتخاب شده امورانسان های اولیه .راسامان می داده است بنابراین نیازبه مدیریت ورهبری یک واقعیت عینی وخارجی است البته درادوارتاریخ با انواع واشکال مختلف بامعیارهای گوناگون مدیرورهبرانتخاب می شده است وآنچه که نمی توان آنرا انکارکرداین واقعیت است که رهبرومدیرامتیازیاامتیازاتی بردیگران داشته است خواه این امتیازبرمحورامورمعنوی یا .مادی باشد برخی عقیده دارندصالحیت مدیریت بر امورمعنوی استواراست چنانچه امامت بر پایه های عصمت تکیه می زندمدیریت نیز شعبه ای ازامامت ونبوت بوده نیازمند .صالحیت است معیارهای رهبری درگذشته قرآن کتاب جامعی است که ازملل واقوام مختلف درآن ذکری بمیان آورده شده است وقتی فردی باقرآن آشنایی پیدامی کندبا افکاروآراءملل مختلف بطورضمنی .آشنایی پیدامی کند بادقت وامعان نظردرآیات قرآن این واقعیت آشکارمیشودکه ملل گذشته معیارهای مادی رامالک درتعیین رهبریت می دانستندوبعبارت دیگرعمال واعتقادابه این واقعیت رسیده بودند که رهبربایدفردی باشدکه ازامکانات مالی فراوان برخوردارباشدواین همان حکومت .خوانین بررعایاوکارفرمایان بربردگان است پس درروزگارهای گذشته مبنای گزینش حکومت وتعیینرهبربراساس ضوابط مادی از قبیل ثروت ومال فراوان وهمچنین سرشناس بودن وداشتن اوالدزیاددورمی زده است.درادوار گذشته کسی می توانست رهبرباشدکه ازامکانات مالی فراوان .بهره مندباشد پس درروزگارهای گذشته مبنای گزینش حکومت وتعیینرهبربراساس ضوابط مادی از قبیل ثروت ومال فراوان وهمچنین سرشناس بودن وداشتن اوالدزیاددورمی زده است.درادوار گذشته کسی می توانست رهبرباشدکه ازامکانات مالی فراوان .بهره مندباشد مدیریت ومظاهردنیوی رهبریت دارای دوبعدمتمایزوجداگانه ای است بعداول اینکه رهبر انسان زنده است همانندسایرافرادبایدزندگی کندلباس بپوشدو غذاتناول نمایدوازمظاهرنعمت های الهی .استفاده نموده به دیگران نیزخیرش برسد دراین بعدبرخوردای ازنعمت های الهی عالوه براینکه زشت ونازیبانیست بلکه موردتحسین ترغیب قرارگرفته است .زیرااسالم دین زندگی کردن است اسالم باانزواورهبانیت میانه نداشته آنراتاییدنمی نمایداسالم حتی عباداتش نیزجنبه اجتماعی وگروهی داردبنابراین درحدمتعادل خوردن وپوشیدن وبهره گرفتن واقعیتی است .ممدوح وشایدبتوان باصراحت ادعاکردکه برخورداری از نعمت های الهی درحدخودیک نوع تشکر .وامتنا ن ازذات اقدس پروردگاراست بعددوم اینکه رهبرالگوومدل برای دیگران است دلسوز وغمخوارهمگان است سرمشق وامام است ازاین نقطه نظربسیاری ازامورکه ازنظربعداول جایزوروااست اکنون ممنوع و .ناروامی گردد زیرادرجامعه هابرخی ازانسان ها ازبدست آوردن ساده ترین امکانات زیستی عاجزو ناتوان می باشندبدیهی است درچنین وضعی مدیریت ازهمه امکانات برخوردار باشد .ازنظرعاطفی صحیح وعقالنی نمی باشد درچنین شرایطی زمام داران ورهبران بایداز حداقل ازمظاهردنیوی استفاده نمایندزیراطبقه محروم ومستمندجامعه ازرهبرومدیرخودانتظار .هم دردی وغم خواری رادارد وقتی طبقه ساده کارگرببیندکه رهبرش نیز ازساده ترین امکانات برخورداراست این فقر ونداری نوش جانش می شودولی اگرببیندکه رهبرش ازعالیترین البسه هااستفاده کرده ازبهترین موادغذایی تغذیه می نمایدایمان واعتقادش ازچنین رهبری گسسته شده دردل .عقده هاپیداخواهدکرد توانایی جسمی وروحی مدیر حتمابایدازروحیه امانت داری برخوردارباشدزیرا مقام وجایگاه رفیع اوایجاب می کندکه افرادمختلفی بااودرتماس باشندبدیهی است که عده ای ازاین ارباب رجوع هازنان جوانی هستند که بطورقطع ومسلم برخی ازآنان عاری ازعشوه گری(ودالل) .نمی توانندباشند درچنین موقعیت هابرای مدیریت لغزش گاه هایی بوجودمی آیدمدیران متعهدبرای اینکه ازاین لغزش گاهها مصون بمانندبایدبه وظایف شرعی .خودقیام کرده خودرابه خداوندمتعال بسپارند مقام وموقعیت مدیریت ایجاب می کندکه در مواردی ازاموال دولتی استفاده نامشروع بعمل آیدبدیهی است کارمندان اداره برای خوش خدمتی سعی می کنندمدیران رااز این رهگذر هادچارلغزش سازندومدیران متعهدبااستمدادازپروردگارخودراازاین .خطرات نجات می دهد درمواردی ممکن است برخی ازکارمندان و ارباب رجوع هابه عناوین مختلفی سوقاتی و ازآب گذشته می کوشندمدیران رامتوجه خود ساخته در پرتواین محبوبیت خودساخته درپرتو این محبوبیت خودبه ستمگری واحجاف به دیگران .بپردازند درمواردی نیزمدیریت تالش می کندبه عناوین مختلفی مهمانی ودعوت هایی راانجام داده ودر این پذیرایی هابرای خودنمایی خودپذیرایی گرمی ازمدعوین بعمل می آوردبدیهی است اسالم با هرگونه اسراف وتبذیرمخالف می باشدبه ویژه دردوره وزمانی که بنیه مالی دولت درمضیقه .قرار گرفته باشد مدیریت هابایدتوجه داشته باشندکه اموال دولتی بطورامانت دراختیارآنان قرارگرفته است همانطور که در حفظ وحراست اموال شخصی بادقت واهتمام تصمیمات الزم رامی گیرندازآن دقیق تر وباریک درحفظ وحراست .اموال دولتی بایدکوشا باشند متاسفانه درمواردی آن دقت واهتمامی که درنگهدارری اموال شخصی بکارگرفته می شوددرحفظ وحراست اموال عمومی نظیرآن .مشاهده نمی گرددواموال حیف ومیل می گردد ضمنابایدتوجه داشت که درمواردی که بخاطر رفاه کارمندان وعموم مردم تصمیماتی گرفته می شوددرانجام آن نبایددچارضعف وسستی شدزیراکمک رسانی به عموم کارمندان که به طورقطع ازقشرمحروم جامعه می باشند .دورازخدمت به خلق هللا عیال هللا نخواهدبود مدیریت وروحیه خدمتگزاری همه انسان هاخلق هللا وعیال هللا می باشندشایسته ترین انسان ها کسی است که نفع وجودی اش بیشتروکاملترعاید عیاالت خداشودچنین فردی پیش خداجایگاه .بس رفیعی دارد یکی ازویژگی های مدیریت درخدمت خلق هللا بودن است طوری که همه وجودشخص راسوزوعشق مردم احاطه کرده ازعمیق جانش .این دلدادگی ودرخدمت خلق بودن زبانه بکشد اینگونه انسان های شایسته،خواب وآسایش خودرافداکرده باعشق به مردم ورفاه آنانزندگی می کننداین عشق ودلداگی وخدمت وایثارگری آنهم دربرابرانسان های گرفتارومحروم نشانه ای ازبرگزیدگی وبرجستگی آنان وباالخره مظهری ازانسانیت وخوی ملکوتی آنان است تجسم این روحیه رادرچهره تابناک معلمان دلسوزومربیان عالقمندوانسان های فداکاربحقیقت نمایان .وآشکاراست بنابراین مدیریت حتما بایددارای این ویژگی باشدزیراانسان هابالفطره شیفته انسان های خدوم وخدمتگزارندوباهمه وجوددربرابرآنان بخضوع .درمی آیند مواردذکرشده همه نشانه هایی ازروح خدمتگزاری وانسانیت وسوزوعشق مردم است وبطورقطع همه افرادی که مدیریت راپذیرامی گردندبایدازاینگونه خصلت های انسانی وعواطف عالی برخوردارباشند تادرکارمدیریت موفقیت هایی نصیبشان .گردد بهترین عامل جذب کننده به فکرمردم بودن وتالش وکوشش کردن برای رفاه آنان است افرادی که فاقداین گونه روحیات ارزنده بوده دایمابه فکرآسایشوراحتی خودهستندصالحیت مدیریت رافاقدمی باشند.افرادکارمنددربرابراینان به خضوع درنیامده جایگاهی درقلب آنان .نخواهندداشت اهداف مدیریت ازنظراسالم بامطالعه وبررسی متون اسالمی این واقعیت آشکارمی گرددکه مدیریت ازنظراسالم مطلوبیت ذاتی نداردعالوه براین انسان هاراازپذیزش وقبول آن برحذرداشته اندزیراانسان های مسول بایدپاسخگوی همه تعدیات وتجاوزهایی که .دردوره مدیریت آنان انجام شده است باشند مدیریت ازنظراسالم بعنوان ثانوی مورد توجه قرارمی گیردوآن عناوین ثانوی عبارتندازاستیفاءحقوق مسلمانان وکمک رسانی ومساعدت دررفع حوایج آنان و .غیره درکشورهای غربی مدیریت هابراساس معیارهای ،مادی مطرح می گرددشهرت طلبی،درآمدبیشتر برخوداری ازامکانات گسترده وسیع وباندبازی وغیره ازعواملی هستندکه مدیریت رامطلوب قرارمی دهندروی همین اصل درغرب برای وصول به مدیریت هابه جنگ وجدال بایکدیگر .پرداخته وازبذل جان ومال دریغ نمی ورزند وقاروهیبت مدیر بدیهی است که انسان ها هیچگاه بدون معیارومالکی دربرابردیگران به خضوع در نمی آیندبلکه کماالت معنوی وروحی انسان هااست .که آدمیان رابه خضوع درمی آورد برخی ازافرادبدون دارابودن کماالت معنوی می کوشندبردیگران سلطه وتفوق یابندوبرای رسیدن به این هدف به تهدیدوزوروارعاب متوسل می شوندغافل ازآنکه اینگونه عوامل هرگزنمی تواننددل انسان هارابه خضوع درآورندبلکه جسم آنان راتاحدودی باطاعت .کورکورانه درمی آورند وپرواضح است که خضوع باهمه وجودغیر ازاطاعت براساس زوروتهدیداست درنوع اول مدیریت همه افرادباجان ودل در خدمت خواهندبودوحال آنکه درنوع دوم ترس ومجازات است که آنان رابه طاعت وامی داردبنابراین .خضوع واطاعتی وجودندارد برای اینکه مدیریت ازنوع اول باشدباید وقاروهیبت الهی همراهش وجودداشته باشدوپرواضح است که زیربنای چنین خضوع ووانقیادی جزدرپرتوتقوای راستین امکان پذیرنمی باشدیعنی تاآدمی به زیور .تقوای راستین امکان پذیرنمی باشد یعنی تاآدمی به زیورتقوی وپرهیزکاری وایمان راستین متجلی نباشدبه چنین وقاروهیبتی نمی توانددست یابدروی این اصل مدیری که مهرومحبتش بردلهای همگان سایه افکنده باشدالمحاله که بایدطوری باشدکه باهمه وجوددرخدمت دستورهای هللا خویشتن راقرارداده باشدیعنی هرقدرروحیه طاعت به اوعزت وشکتی خواهددادکه به ناچاردیگران .رابه خضوع وانقیادوادارخواهدساخت مهمترین عامل پیدایش و .قاردوری ازمعاصی است همین هیبت ووقاراست که کارمدیریت را خواه درمحیط خانه یادانشگاه یانهادهایا ارگان هاسهل وآسان می سازدوهمه افراد تحت تاثیرمعنویات وکماالت روحی خویش .راخاضع ومطیع می یابند بدیهی است مدیریت خوب آنست که آدمی بر دلها حکومت کندیعنی همه مجذوب کماالت او شده باشنداین جذبه شاگردرابه استکمال وکارمندرابه انقیادوفرزندرابه پیروی واقتباس .وادارمی سازد ریاست طلبی برخی ازافرادعاشق وشیفته ریاست هستندبه همین منظورخودرابه آب وآتش زده برای وصول بدان تالش می کننداین چنین افرادی ریاست طلب هستنددرمذمت وزشتی این نوع افرادهمین بس .که درپرتوتمایل افراطی کوروکرهستند درسیره دانشمندان اسالمی این واقعیت درمواردبسیاری مشاهده شده که درفرصت هایی مردم فردی رابه عنوان مرجع دینی انتخاب می .کردند انتخاب می کردند.ولی آن فردروحانی ازقبول وپذیرش آن خودداری کرده فرددیگری راشایسته ترازخوددانسته برای رهبری معرفی می نمود.بدیهی است عدم پذیرش مسولیت بطورقطع :می تواندبرمحور این دونکته دور بزند احتمال اینکه نکند واقعافرددیگری برای1- تصدی وقبول مسولیت شایستگی بیشتری داشته باشدوباقبول مدیریت درحق آن فرد .ظلم وستم شده باشد دوم اینکه انجام وظیفه درپست مدیریت بسی2- دشواروسنگین است عده ای که مدیریت راقبول نمی کرده اندازاین می ترسیده اندکه مبادادر انجام رسالت های مدیریت دچارضعف وسستی شده حق وحقیقت راآنچنان که شایسته است .رعیت ننمایندلذاازقبول مسولیت سربازمی زدند

51,000 تومان