علوم انسانی و علوم اجتماعیعلوم اجتماعی و جامعه‌شناسی

راه هایی برای برون رفت از تقابل ساختاری

صفحه 1:
نقدی بر لوی - استروس؛ راه هایی برای برون رفت از تقابل ساختاری نسخه ویژه سایت انسان شناسی و فرهنگگ تیرماه ۱۳۹۴ مانی کلانی قل مطالب این پاورپویت با ذکر ماذ آزا است.

صفحه 2:
حوزه مطالعاتی لوی - استروس در یک نگاه * لوی استروس در دهه 40 و 50 میلادی. - درگیری مستقیم و تمرکز بر روی الگوهای خویشاوندی * توجه به ساختار ذهن (دهه 50 و 60 میلادی). * لوی استروس در دهه 60 و 70 میلادی. - بازگشت به الگوهای خویشاوندی از طریق تحلیل اسطوره ها ۶ خانواده و خویشاوندی تنها در دهه های 40 و 50 محور اصلی جهت گیری لوی- استروس بوده. * خانواده و خویشاوندی از خلال نظریه های لوی-استروس در مورد الگوهای ذهنی, ساختار و اسطوره و زیبایی شناسی هنر باید توضیح داده شود. * هرگونه شرح انتقادی بر لوی - استروس نیازمند مقدمه و موخره ای است که نظریات لوی- استروس در مورد خانوده و خویشاوندی بخشی از آن راتشکیل خواهد داد و باید شامل دیگر نظریات او نیز باشد.

صفحه 3:
زن به مثابه موضوع مبادله و انتقال پیام * بسط الگوی نظری مارسل موس (1925) در مورد هدیه: دادن دریافت کردن و بازگردادن * انواع تبادل: تبادل گسترده و محدود (ساختارهای اولیه خویشاوندی, 1949)استوایی غمگین. 1955). تبادل محدود؛ نهی زنای با محارم بین فرزندان خواهرها یا بین فرزندان برادرها به هدف ارتباط و نفع اجتماعی فرزندان خواهر (گروه الف) 0 فرزندان برادر (گروه ب) ‎lage‏ © فروندان © ات ان + 1 گروه الف كروه ب دختر از گروه ب

صفحه 4:
زن به مثابه موضوع مبادله و انتقال پیام مشابهت نظام زبانی سسور با الگوهای خویشاوندی: * ذهن, زن را همچون پیامی برای گروه و طایفه گیرنده پیام. در درون ساختاری از ارتباط با مرد قبیله مقلیل. آماده کرده (رمزگذاری کرده) وسپس آن را برای طایفه گیرنده پیام می فرستد. ‎P‏ پیش فرضی از ذهن - از نظر لوی- استروس - که به الگوهای زبلنی ساختاری شکل دهنده مکالمات روزمره منجر می شود: ‏- مردانگی ام را می دهم و زنانگی را می گیرم (توجه کنید به معامله در فرهنگ شفاهی ‏فولکلور ایرانی) ‏- مسکن برای زن تامين می کنم در عوض ّن کنترل بر تعداد و نوع فرزندان رابه دست می ‏آورم و... ‏ورم و.

صفحه 5:
زن به مثابه موضوع مبادله و انتقال پیام؛ نقد ی نقد: لوی - استروس الگوهای ارتباطی غیرساختاری را نادیده می گیرد و به حل كردن شکاف ها و تقایل های ساختاری تمایلی ندارد. حل کردن تقابل های ساختاری: وضعیت های غیرمعمولی که باعث رهایی بخشی از قید ساختارهای ذهنی و برساخت های اجتماعی ساختارها می شود. ‎tyr caw: go |) Soya l‏ در زبانگی شریک ماشقانه آست:! بگی مرد حامی مللی زن است و در زنانگی» مرد همراه و شریک زنانگی زن است یعنی در مبارزه علیه تحقیرهای جنسیتی, کار در خلنه و تربیت فرزندان, با او همراه است ‎١ os gs gS ye Mila JAB‏ 7 بل ساخاری ‎Stara eee‏ شکاف ها و در دوره دوم تامل فکری اش بر روی «منع زنای به محارم» برمی گردد. ‎

صفحه 6:
زن به مثابه موضوع مبادله و انتقال پیام؛ نقد 2- زنانگی را می دهد اما مردانگی را پس از بزتفسیر مردانگی قبول می کند؛ زن عشق و محبت اش به مرد را ابراز می کند اما حملیت هاء پشتیبلنی ها و قیّم ملبی ها را نمی پذیرد یا در آن چون و چرا می کند. 3- مردانگی یا زنانگی ای هست ناب که در قللب تقابل ساختاری. محدود و ضعیف نمی شود(هميشه در حال وصل کردن و نه فصل کردن)؛ مردانگی را می دهد و وقف می کند و منتظر چیزی از دیگری نیست اما دنبال فرصتی است برای تجربه زنانگی اش با دیگری. یعنی: طرف مقلبل را دوست دارد و مورد حملیت قرارمیدهد چه در مردانگی و چه در زنانگی بدون طرف مقابل مرد از زن در برابر نحقیر جنسیتی دفاع می کند. چه زن با مرد همگام شود. چه نشود. یا با حضور

صفحه 7:
1- نسبت هستی شناسانه با توتم؛ پرداختن به بخش های ناخواسته خویشتن (نقد جامعه مدرن که برای اصالت تفکر وحشی اعتباری قائل نیست) با این استدلال که توتم باوری و هیستری (ريشه دار در جامعه بدوی دارای تفکر وحشی) بخش هاپی تفکیک ناپذیر از جامعه مدرن نی هستند نقد: واقعیت توتم به مثابه بخشی از واقعیت حال حاضر در دنیای معاصر مورد پرسش لوی - استروس نیست. اما واقعیت توتم چیست؟ - شبیه توتم شدن و آن را در خود ساختن و پرداختن؛کنش های غریب و غیراجتماعی هنجارشکن: الف) در جامعه بدوی: خرس توتمی به مثابه روح یاریگر شکارچی 7 جن گیری به کمک توتم ب) استحاله شدن توتم در جامعه مدرن: تری و ترس از حیوانات (در خواب و واقعیت) - رابطه جنسی با حیوانات - افراد را به حیوانات تشبیه کردن (از برخی از شخصیت های مذهبی) - حیوانات خانگی - جمع آوری کلکسیون - کارناوال - نقاب های حیوانات - ن پینوکیو - فیلم های حیات وحش

صفحه 8:
1- نسبت شناخت شناسانه با توتم؛ توهم توتمی (توتمیسم. 1962) کار کرد ذهن: بیان نمادین تفاوت ها و سلسله مراتب اجتماعی به کمک تقابل ساختاری توتم ها با یکدیگر (وایزمن و گووز, [1997] 1379: 52 و , ‎‘er 63‏ ۱

صفحه 9:
مولفه های تفکر وحشی؛ تفکر طبقه بندی اهمیت دادن به ساختار ذهنی بدوی طبقه بندی کننده (ذهن وحشی. 1962) ۴ بنیان دانش های باستانی: شهود بیواسطه حقلیق درونی اشیاء بر مبنای صفات ظاهری آنها. صفات ظاهری و ویژگی های روانی جسمی و... افراد با بخشی از ساختار طبیعت (آب. باد. خاک و آتش) هم ارز و متناسب است. * تفکر طبقه بندی براساس منطق محسوسات انجام می گیرد؛ همه اشیای مقدس (آب) باید جا و کارویژه خاص خود (پاکی و مهربانی انسان ها) را در تقابل ساختاری با دیگر اشیای مقدس (آتش) و کار ویژه خاص آنها (جسور مبارزه طلب. اهل زندگی و پرشور بودن) داشته باشند. هر بخشی از بدن, فن و طبقه اجتماعی ما مرتبط. متناسب و بازتابی از چیزی. حیوانی؛ شىء طعمی و بویی از طبیعت فرد سریع (پلنگ». فرد کند و با تامل (لاک پشت» فرد چاق(خوشبینی). فرد لاغر(ایده پرداز» ‎٠‏ هرکس بنابر طرح وییه اش(مثلاً مهربان بودن ناشی از آب). جای ويه اش را در علم دارد و در نسبت و ارتباط ساختاری با دیگر طرح ها (جسور بودن ناشی از آتش) در کلیتی جا می كيرد كه همه طرح هایش معلوم است؛ (آبه باد. آتش و خاک) ‎bd‏ گذاری انسانها با توجه به منحصر به فرد بودن مقدس آنهاست مانند. مارکوچک خشمگین در نامگذاری سرخپوستی.

صفحه 10:
بخش کوچکی از سایر حوزه های مطالعاتی لوی - استروس نزدیک بودن ذهنیت انسان ماهر به تفکر وحشی بر خلاف مهندسان» ۶ نزدیک بودن ذهنیت هنرمندان به تفکر وحشی بدوی؛ ۶ انسان شناسی هنر؛ نقد کوبیسم به مثابه هنر فردي وحشي غیر اصیل برتخواسته از بستر جامعه دارای تفکر وحشی: “7 جوامع سرد و گرم» * نشانه های امر ماورایی. برعلیه تقلید. > “ هنر عليه زبان» ۶ هنر فروکاسته؛ بازسازی خلاق اثر هنری ۶ ارتباط اسطوره و موسیقی. * تحلیل ساختاری درون مایه اسطوره (ادیپ. يارسيفال و..) ag

صفحه 11:
اسطوره اى إز قبيله برزيلى شييالا (يخته و خام. 1964) روذى روذكارى دو برادرؤ يك خراهريا.. برادركه رازش رملا شده يود با هم در يك كلبة متروكه زندكى مىكردند. . خواهرش به آسمان بروازكرد. یکی از رن عأشق خواهرش شد. او ی‌آنکه خردر بشناسانده شب‌ها پیش خواهرش می‌رفت. بردر دیگر فهمید که خواهرش برد است و ازاو خواست با (لوی استروس. 1964 به نقل از وایزمن و رتك به ميهمان ناشناس علامت بزند. گووز, [1997] ۰1379 138-141

صفحه 12:
لايك باردرآنجا دعواشان شد و برادر. در زمين او تبديل به خوك شد در حالى ار هل دادو خواهر مثل یک . که برادرش در آسمان به شکل ماه ‎gas‏ انستاد و صدای .. درآمد. ‎

صفحه 13:
پرادٍانساني ماه در زمین به جنگجویان . خون ماء رنگارنگ بود و بر روی زمین قبیله دستور داد تا به ماء تیاندازی كنند جاری شد و بر سر و روی مردان و زنان ز ار را بکشند. فقط تیر سنگ‌پشت به ‏ ویخت, هدف خورد.

صفحه 14:
بازكشت به انسان شناسی خویشاوندی بازتفسير منع زناى با محارم ان در آبگیرهایی به رنگ‌های ‏ زنان از پا تا سرشان را پاک کردند و از آن ” شستشو دادند و به این روز به بعد تحت‌تأثیر ماه قراز دارندد ‎obs,‏ وهای متحصربه مردن از سر تا پای خود را پاک کردند. ..

صفحه 15:
بازگشت به انسان شناسی خویشاوندی بازتفسیر منع زنای با محارم پسری که مرتکب زنای محارم پا ادر شده از طرف پر به سقابله با رو مردگان فوستاده می‌شود. او می‌گویزد اما پدرش, که هنوز می‌خواهد انتقام خود را بگپرده او را به سفر به یک أشيانة برنده دعوت می‌کند. أ بسرشى وا به بالا فتن از يك صخرة برنشيب برمىالكيزه» و أو را در بالا اصخره براى مردن رها ميكثد. بسر با کمک لاشخورن زنده می‌ماد که با رجود خصومتى که در ابدای کار به او ادا اقبت به او براى بايين آمدت أ (همان: 146- 44

صفحه 16:
‎et‏ روستایش برمی‌گردد و در ابقدا . آنش همة چادرها خاموش می‌شود به ‎ ‎ ‎ ‏+ مادریزرگش که حامی اوست #مخورد در شب بازكشتٍ او طوفان يبس أغاز مىشود. ‎

صفحه 17:
شت به انسان شناسی خویشاوندی بازتفسیر منع زنای با محارم پسر با آگاهی از حضور پدر در روستا می‌رود تا به دليل رفتارى كه يا او كرده بود از او انتقام بكيرد. بسر يا استفاده از شاخه‌ای که به‌صورت شاخ گوزن درآس ده به پدرش حمله رده او را مجروح مىكند به درياجه مىاندازد تا خرراك ماهيان آدمخوار شود. سرانجام بسر تتصميم به شرك روستا می‌گیرده و اعلان می‌کند که دیگر با كسانى كه با او بدرقتارى كردءاتد زندكى نخواهد كرد. و براى تنبيه آنان باد و باران. بر آنها فرو مى فرستد.

صفحه 18:
منع زنای با محارم؛ تقابلی ساختاری یا امکانی واقعی برای رهایی از آن؟ * اسطوره: کارکرد آزاد ذهن و تصویر ذهن در حللت طبیعی (پخته و خام؛ از مجموعه اسطوره شناسی هاء 1964( اسطوره: انعکاس دهنده تصویر سازی ذهنی از تقلبل های ساختاری همچون محدودیت خویشاوندی منع زنای با محارم. امکانی جهت برون رفت از منع زنای با محارم وجود دارد؟ چگونه؟ پاسخ لوی - استروس: درون مايه ها عوض می شوند و اسطوره ها به همدیگر تبدیل می شوند. معنای نهاییی یعنی وحدت تقابل ها (وحدت زن و مرد زناکار) وجود ندارد زیرا همیشه تقابل ساختاری به یک سمت تقابل سنگینی می کند (مثلا به سمت مردی که در ماه بود یا مردی که قاتل ‎Gas‏ یعنی درون مایه های مسلط «لب. آتش آتش یاریگر مادربزرگ) به قبیله ای دیگر عوقن سیر شهس زاب تیدا شمه ردان ویاک كسده ون

صفحه 19:
منع زنای با محارم؛ تقابلی ساختاری یا امکانی واقعی برای رهایی از آ * نقد: حذف تقابل ها امکان پذیر است. اگر تقابل ها با همدیگر وحدت پیدا کنند مثلا: وحدت تقابل ها به صورت مقطعی و موقتی شکل می گیرد ولی از بین می رود؛ مثلا در زنای با محارم. راوبان اسطوره ها بر لين باور هستند که زناکنندگان در نهلیت مقصر نیستند. لوی استروس نیز می گوید آنها تخطثه نشدند بلکه صرفا پاک شدند (1964). وحدت دوگلنه ها در انواع الگوهای غیرتقابلی/ غیرساختاری قلبل بازیلبی است: خون مردانه ای که برای شست و شوی زنان استفاده می شود وبه زیبایی زنانه پرپرندگان تبدیل می شود. این الگوهای وحدت زن و مرد می توانند به شکلی واقعی پدیدار و تبیین شوند: تنها این احتمال را در نظر بگیرید که مرد زناکار (در بخش حقیقی و پنهان اسطوره؛ یعنی درمیان اسلاید 13 و 14) و قبل از کشته شدن بر روی لب آوازی خوانده است و لب نیز از کیفیت پاک کنندگی:آرامش بخشی و شفادهی برای زنان برخوردار شده است. آمروزه موسیقی برای مولکولهای آب و اثرات درمانی ناشی از آن دیگر امری از نظر علمی شناخته شده است( ایموتو, ۰1999 2001 و 2006( برای اطلاعات بیشتر در اين و در حوزه مشلبه آکوستیک و زیست بوم رجوع کنید به پرویه انسان شناس آمریکایی ن فلد در میان مردمان بومی جنگل های استوایی پاپو گینه نو(1994).

صفحه 20:
۱ زنای با محارم؛ تقابلی ساختاری يا امکانی واقعی برای رهایی از آن ‎Ph‏ لوی - استروس: اسطوره ها معنا ندارند بلکه از طریق آنها معنای جهان را درک می کنیم؛ مسائل اصلی جهان» جامعه و تاریخ به واسطه اسطوره آشکار می شود (انسان شناسی ساختاری» ,1973( - زنای با محارم ادیپ و مادرش (جاکاستا) فرع است و از تبعات درون مایه اصلی اسطوره است. - درون مایه اسطوره ادیپ از نظر لوی- استروس: افراط در ارتباط؛ چیره شدن بر تقابل های ساختاری. - اين مسائل بنیادین و از خلال اسطوره ادیپ اینگونه طرح می شود: - آیا انسان گنجا ظرفیت چیره شدن بر تقابل ساختاری و غیرعادی شدن (انسان شکست دهنده دیو) را تا حد نهایی آن دارد؟ گنجایش چیره شدن بر تقابل انسان / دیو ابوالهول) و افراط در ارتباط (یعنی دانستن همه سوالات و حقیقت های پنهان مانند ارتباط جنسی ادیپ با مادرش)؟ - آيا انسان تحمل ياسخ دادن به همه معماها و چیستان ها را دارد؟ آیا پذیرای انسان/ دیو شدن آهستید؟ چرا وقتی ادیپ تقابل اش را با ابوالهول از بین برد و او را شکست داد» راهش را ادامه نداد؟ یعنی چرا ات أكاه شدن: از فاشتن:رابظه سین با ساهرقن» بر تيامد:و را کور کرد؟ آیا انسان از ظرفیت تحمل شكست تابوها على القاعده هيجكاه برخوردار نمی

صفحه 21:
آخرین نقدها م دو گلنه طبیعت و فرهن شلبه سایر دوگلنه های ساختاری نیست. دوگلن هایی ماند خام و پخته. زن و مرد. روز و شب و ماه و خورشی لوی استروس: تبدیل خام به پخته, هم ارز با تبدیل طبیعت به فرهنگ و نیز هم ارز با تبدیل حیوانیت انسان به انسانیت انسان (منع زنای با محارم) است. اما بر خلاف لین گفته لوی - استروس و در تناقضی آشکار, در داستان اسطوره های اقوام آمریکای شمالی و جنوبی, آتش که رمزی از پخته بودن است را پیرزن در دفاع از نوه زناکارش (و به مثابه رمزی از خام بودن) برپا می کند. پس آتش در خدمت زنای با محارم وطبیعت قرار می گیرد (و نه لزوما در دور شدن از طبیعت و از طریق کارکرد پختن آن). پس آیا اسطوره ها بخشی از تمایل ناخودآگاه ذهن وحشی و بدوی برای چیره شدن بر فرهنگ نیستند؟ : فرهنگ وبه خصوص آن بخش از فرهنگ که یه درون ملیه های اسطوره ای طبیعت مانند لب و آتش می پردازد بخشی از طبیعت انسانی بوده و از دل طبیعت برآمده ست لذا بان بخش از فرهنگ که کیفیت های طبیعت گونه انسان را نفی وتحقیر می کند. فرق می کند (مانند پزشکی علم زده کلاسیک و نظام سرمایه داری و مافیای دارویی پشت ن که طب سنتی مبتنی بر اخلاط چهارگلنه انسانی را نفی می کند)؛ تنايرلين بر خلاف نظر لوى- استروس تقابلی میان طبیعت و فرهنگ وجود ندارد. آنها آنجنان درهم پیچیده اند که از همدیگر به سختی قابل تفكيك هستند.

صفحه 22:
كلام آخره ساختار چیست؟ “ احساس من لين نيست كه كتابهليم را مى نويسم. بلكه احساس مى كنم كتابها از طريق ‎a a aca‏ رسنك از من كذشتة لتذ.و اخساس اخلاه مى كنم.... جون جيزى از آنها نمانده است. من هيجوقت دركى از احساس شخصى خودم نداشته و ندارم به نظرم من جليى هستم كه در لن جيزى جارى است. اما هيج «من» يا «برای من»ای وچود ندارد. همه ما گذرگاه هلیی هستیم که در آن اتفاقلتى مى افتد. اين گذرگاه ها کاملاً منفعل لند: چیزی در آنها روی می دهد. چیزی دیگر, با همان اهمیت. در جایی دیگر اتفاق می افتد. انتخلبی نیست. کاملاً تصادفی است. (لوی استروس: 1977 به نقل از وايزمن و گووز. [1997] 1379: 175)

صفحه 23:
منابع ۲ وايزمنء بوریس و گووز. جودی. لوی استروس؛ قدم اول. 1997. ترجمه. رحمانیان. نورالدین. تهران: نشر شیرازه, 1379. > Feld, Steven. “From Ethnomusicology to Echo-Muse- Ecology.” Essays. Acoustic Ecology Institute, 1994. Web. http:// www.acousticecology.org/writings/echomuseecology.h tml >» “Masaru Emoto” Wikipedia, The Free Encyclopedia. 2 | : Jul. 2015. Web. 9 Jul. 2015. https://en.wikipedia.org/wiki/Masaru_Emoto

نقدی بر لوی -استروس؛ راه هایی برای برون رفت از تقابل ساختاری نسخه ویژه سایت انسان شناسی و فرهنگ تیرماه 1394 مانی کالنی نقل مطالب این پاورپوینت با ذکر ماخذ آزاد است. حوزه مطالعاتی لوی – استروس در یک نگاه لوی استروس در دهه 40و 50میالدی. درگیری مستقیم و تمرکز بر روی الگوهای خویشاوندی توجه به ساختار ذهن (دهه 50و 60میالدی). لوی استروس در دهه 60و 70میالدی. بازگشت به الگوهای خویشاوندی از طریق تحلیل اسطوره ها خانواده و خویشاوندی تنها در دهه های 40و 50محور اصلی جهت گیری لوی -استروس بوده. خانواده و خویشاوندی از خالل نظریه ه>>ای لوی-اس>>تروس در م>>ورد الگوه>>ای ذه>>نی ،س>>اختار و اسطوره و زیبایی شناسی هنر باید توضیح داده شود. هرگونه شرح انتقادی بر لوی -استروس نیازمن>>د مقدم>>ه و م>وخره ای اس>ت ک>>ه نظری>>ات ل>>وی- استروس در مورد خانواده و خویشاوندی بخشی از آن راتش>>کیل خواه>>د داد و بای>>د ش>>امل دیگ>>ر نظریات او نیز باشد. زن به مثابه موضوع مبادله و انتقال پیام بسط الگوی نظری مارسل موس ( )1925در مورد هدیه :دادن ،دریافت کردن و بازگردادن انواع تبادل :تبادل گسترده و محدود (ساختارهای اولیه خویشاوندی()1949 ،استوایی غمگین.)1955 ، تبادل محدود؛ نهی زنای با محارم بین فرزندان خواهرها یا بین فرزندان برادرها به هدف ارتباط و نفع اجتماعی فرزندان برادر (گروه ب) و فرزندان خواهر (گروه الف) دختر از گروه الف پسر از گروه الف فرزندان متعلق به گروه ب فرزندان متعلق به گروه الف دختر از گروه ب پسراز گروه ب زن به مثابه موضوع مبادله و انتقال پیام مشابهت نظام زبانی سسور با الگوهای خویشاوندی: ‏ ذهن ،زن را همچون پیامی برای گروه و طایفه گیرنده پیام ،در درون ساختاری از ارتب>>اط با مرد قبیله مقابل ،آماده کرده (رمزگذاری کرده) وسپس آن را برای طایفه گیرن>>ده پی>>ام می فرستد. ‏ پیش فرضی از ذهن -از نظر لوی -استروس -که به الگوه>>ای زب>>انی س>>اختاری ش>>کل دهنده مکالمات روزمره منجر می شود: مردانگی ام را می دهم و زنانگی را می گیرم (توجه کنی>>د ب>>ه معامل>>ه در فرهن>>گ ش>>فاهیفولکلور ایرانی) مسکن برای زن تامین می کنم در عوض آن کنترل بر تعداد و نوع فرزندان را به دس>>ت میآورم و.... زن به مثابه موضوع مبادله و انتقال پیام؛ نقد ‏ نقد :لوی – استروس الگوهای ارتباطی غیرساختاری را نادیده می گیرد و به حل کردن شکاف ها و تقابل های ساختاری تمایلی ندارد. حل کردن تقابل های ساختاری :وضعیت های غیرمعمولی که باعث رهایی بخشی از قید ساختارهای ذهنی و برساخت های اجتماعی ساختارها می شود. مثال هایی از حل شدن نسبی تقابل های ساختاری میان زن و مرد -1مردانگی را می دهد ولی در زنانگی شریک عاشقانه است با زن؛ یعنی: در مردانگی مرد حامی مالی زن است و در زنانگی ،مرد هم>>راه و ش>>ریک زن>>انگی زن اس>>تیعنی در مبارزه علیه تحقیرهای جنسیتی ،کار در خانه و تربیت فرزن>>دان ،ب>>ا او هم>>راه اس>>ت (تقابل ساختاری به شکلی نسبی حل می شود) لوی استروس بعدها به امکان حل شدن شکاف ها و در دوره دوم تامل فکری اش بر روی «منع زنای به محارم» برمی گردد. زن به مثابه موضوع مبادله و انتقال پیام؛ نقد -2زنانگی را می دهد اما مردانگی را پس از بازتفسیر مردانگی قبول می کند؛ زن عشق و محبت اش به مرد را ابراز می کند اما حمایت ها ،پشتیبانی ها و قّی م م>>آبی ه>>ا را نمیپذیرد یا در آن چون و چرا می کند. -3مردانگی یا زنانگی ای هست ناب که در قالب تقابل ساختاری ،محدود و ضعیف نمی شود(همیش>>ه در حال وصل کردن و نه فصل کردن)؛ مردانگی را می دهد و وقف می کند و منتظر چیزی از دیگری نیست اما دنبال فرصتی است برایتجربه زنانگی اش با دیگری .یعنی: طرف مقابل را دوست دارد و مورد حمایت قرارمیدهد چه در مردانگی و چه در زنانگی بدوِن یا باحضور طرف مقابل -مرد از زن در برابر نحقیر جنسیتی دفاع می کند ،چه زن با مرد همگام شود ،چه نشود. مولفه های تفکر وحشی؛ توتم -1نسبت هستی شناسانه با توتم؛ پرداختن به بخش های ناخواسته خویشتن (نقد جامعه مدرن که برای اصالت تفکر وحشی اعتباری قائل نیست) با این استدالل که توتم باوری و هیستری (ریشه دار در جامعه بدوی دارای تفکر وحشی) بخش هایی تفکیک ناپذیر از جامعه مدرن نیز هستند نقد :واقعیت توتم به مثابه بخشی از واقعیت حال حاضر در دنیای معاصر مورد پرسش لوی -استروس نیست. اما واقعیت توتم چیست؟ شبیه توتم شدن و آن را در خود ساختن و پرداختن؛کنش های غریب و غیراجتماعی هنجارشکن:الف) در جامعه بدوی: خرس توتمی به مثابه روح یاریگر شکارچی – جن گیری به کمک توتم ب) استحاله شدن توتم در جامعه مدرن: هیستری و ترس از حیوانات (در خواب و واقعیت) -رابطه جنسی با حیوانات -اف>>راد را ب>>ه حیوان>>ات تش>>بیه کردن (از منظر برخی از شخصیت های مذهبی) -حیوانات خانگی -جمع آوری کلکسیون -کارناوال -نقاب های حیوانات -داستان پینوکیو -فیلم های حیات وحش و... مولفه های تفکر وحشی؛ توتم -1نسبت شناخت شناسانه با توتم؛ توهم توتمی (توتمیسم)1962 ، کارکرد ذهن :بیان نمادین تفاوت ها و سلسله مراتب اجتماعی به کمک تقابل ساختاری توتم ها با یکدیگر توتم خرس /توتم پلنگ (وایزمن و گووز 52 :1379 ]1997[ ،و )53 مولفه های تفکر وحشی؛ تفکر طبقه بندی اهمیت دادن به ساختار ذهنی بدوی طبقه بندی کننده (ذهن وحشی)1962 ، بنیان دانش های باستانی :شهود بیواسطه حقایق درونی اشیاء بر مبنای صفات ظاهری آنه>>ا .ص>>فات ظ>>اهری و وی>>ژگی های روانی ،جسمی و ...افراد با بخشی از ساختار طبیعت (آب ،باد ،خاک و آتش) هم ارز و متناسب است. تفکر طبقه بندی براساس منطق محسوسات انجام می گیرد؛ همه اشیای مقدس (آب) باید جا و کارویژه خاص خود (پاکی و مهربانی انسان ها) را در تقابل ساختاری با دیگر اشیای مقدس (آتش) و کار ویژه خاص آنها (جسور ،مبارزه طلب ،اهل زندگی و پرشور بودن) داشته باشند. هر بخشی از بدن ،فن و طبقه اجتماعی ما مرتبط ،متناسب و بازتابی از چیزی ،حیوانی ،شی ،طعمی و بویی از طبیعت است. فرد سریع (پلنگ) ،فرد کند و با تامل (الک پشت) ،فرد چاق(خوشبینی) ،فرد الغر(ایده پرداز) هرکس بنابر طرح ویژه اش(مثًال مهرب>>ان ب>>ودن ناش>>ی از آب) ،ج>>ای وی>>ژه اش را در ع>>الم دارد و در نس>>بت و ارتب>>اط ساختاری با دیگر طرح ها (جسور بودن ناشی از آتش) در کلّی تی جا می گیرد که همه طرح ه>>ایش معل>>وم اس>>ت؛ (آب، باد ،آتش و خاک) نام گذاری انسانها با توجه به منحصر به فرد بودن مقدس آنهاست مانند ،مارکوچک خشمگین در نامگذاری سرخپوستی. بخش کوچکی از سایر حوزه های مطالعاتی لوی -استروس ‏ نزدیک بودن ذهنیت انسان ماهر به تفکر وحشی بر خالف مهندسان، ‏ نزدیک بودن ذهنیت هنرمندان به تفکر وحشی بدوی، ‏ انسان شناسی هنر؛ نقد کوبیسم به مثابه هنر فردِی وحشِی غیر اصیِل برنخواسته از بستر جامعه دارای تفکر وحشی، ‏ جوامع سرد و گرم، ‏ نشانه های امر ماورایی ،برعلیه تقلید، ‏ هنر علیه زبان، ‏ هنر فروکاسته؛ بازسازی خالق اثر هنری، ‏ ارتباط اسطوره و موسیقی، ‏ تحلیل ساختاری درون مایه اسطوره (ادیپ ،پارسیفال و)... ‏ و... بازگشت به انسان شناسی خویشاوندی بازتفسیر منع زنای با محارم اسطوره ای از قبیله برزیلی شیپاال (پخته و خام)1964 ، (لوی استروس 1964 ،به نقل از وایزمن و گووز)138 -141 :1379 ]1997[ ، بازگشت به انسان شناسی خویشاوندی بازتفسیر منع زنای با محارم بازگشت به انسان شناسی خویشاوندی بازتفسیر منع زنای با محارم بازگشت به انسان شناسی خویشاوندی بازتفسیر منع زنای با محارم بازگشت به انسان شناسی خویشاوندی بازتفسیر منع زنای با محارم اسطوره ای از قبیله بورورو(پخته و خام، )1964 (همان-146 : )144 بازگشت به انسان شناسی خویشاوندی بازتفسیر منع زنای با محارم بازگشت به انسان شناسی خویشاوندی بازتفسیر منع زنای با محارم منع زنای با محارم؛ تقابلی ساختاری یا امکانی واقعی برای رهایی از آن؟ اسطوره :کارکرد آزاد ذهن و تصویر ذهن در حالت طبیعی (پخته و خام؛ از مجموعه اس>>طوره شناس>>ی ها)1964 ، اسطوره :انعکاس دهنده تصویر سازی ذهنی از تقابل های ساختاری همچون مح>>دودیت خویش>>اوندیمنع زنای با محارم. امکانی جهت برون رفت از منع زنای با محارم وجود دارد؟ چگونه؟ پاسخ لوی -استروس: درون مایه ها عوض می شوند و اسطوره ها به همدیگر تبدیل می شوند. معنای نهایی یعنی وحدت تقابل ها (وحدت زن و مرد زناکار) وجود ندارد زیرا همیشه تقابل ساختاریبه یک سمت تقابل سنگینی می کند (مثال به سمت مردی که در ماه بود یا مردی که قاتل پدر شد) یعنی درون مایه های مسلط (آب ،آتش و )...از قبیله ای (آتش یاریگر مادربزرگ) به قبیل>>ه ای دیگ>>رعوض می شود (آب تبدیل شده به پرپرندگان و پاک کننده خون). منع زنای با محارم؛ تقابلی ساختاری یا امکانی واقعی برای رهایی از آن؟ ‏ نقد :حذف تقابل ها امکان پذیر است ،اگر تقابل ها با همدیگر وحدت پیدا کنند مثال: - وحدت تقابل ها به صورت مقطعی و موقتی شکل می گیرد ولی از بین می رود؛ مثال در زنای با محارم ،راویان اسطوره ها بر این باور هستند که زناکنندگان در نهایت مقصر نیستند .ل>>وی استروس نیز می گوید آنها تخطئه نشدند بلکه صرفا پاک شدند (.)1964 - وحدت دوگانه ها در انواع الگوهای غیرتقابلی /غیرساختاری قابل بازیابی اس>>ت :خ>>ون مردان>>ه ای که برای شست و شوی زنان استفاده می شود وبه زیبایی زنانه پرپرندگان تبدیل می شود. - این الگوهای وحدت زن و مرد می توانند به ش>>کلی واقعی پدی>>دار و تب>>یین ش>>وند :تنه>>ا این احتمال را در نظر بگیرید که مرد زناکار (در بخش حقیقی و پنه>>ان اس>>طوره؛ یع>>نی درمی>>ان اسالید 13و )14و قبل از کشته شدن بر روی آب آوازی خوان>>ده اس>>ت و آب ن>>یز از کیفیت پاک کنندگی،آرامش بخشی و شفادهی برای زنان برخوردار شده است. - امروزه پخش موسیقی برای مولکولهای آب و اثرات درمانی ناش>>ی از آن دیگ>>ر ام>>ری از نظ>>ر علمی شناخته شده اس>>ت( ایموت>>و 2001 ،1999 ،و ،)2006ب>>رای اطالع>>ات بیش>>تر در این زمینه و در حوزه مشابه آکوستیک و زیست بوم رجوع کنید به پروژه انسان شناس آمریک>>ایی استیون فلد در میان مردمان بومی جنگل های استوایی پاپوآ گینه نو(.)1994 منع زنای با محارم؛ تقابلی ساختاری یا امکانی واقعی برای رهایی از آن؟ ‏ لوی -استروس :اسطوره ها معنا ندارند بلکه از طریق آنها معنای جهان را درک می کنیم؛ مسائل اصلی جهان ،جامعه و تاریخ به واسطه اسطوره آشکار می شود (انس>>ان شناس>>ی س>>اختاری، )1973 زنای با محارم ادیپ و مادرش (جاکاستا) فرع است و از تبعات درون مایه اصلی اسطوره است. درون مایه اسطوره ادیپ از نظر لوی -استروس :افراط در ارتباط؛ چیره شدن بر تقابل های ساختاری. این مسائل بنیادین و از خالل اسطوره ادیپ اینگونه طرح می شود: آیا انسان گنجایش و ظرفیت چیره شدن بر تقابل ساختاری و غیرعادی شدن (انسان شکست دهندهدیو) را تا حد نهایی آن دارد؟ گنجایش چیره شدن بر تقابل انسان /دیو (ابوالهول) و افراط در ارتباط (یعنی دانستن همه سواالت و حقیقت های پنهان مانند ارتباط جنسی ادیپ با مادرش)؟ آیا انسان تحمل پاسخ دادن به همه معماها و چیستان ها را دارد؟ آیا پذیرای انسان /دیو شدنهستید؟ چرا وقتی ادیپ تقابل اش را با ابوالهول از بین برد و او را شکست داد ،راهش را ادامه نداد؟ یعنی چرااز پس تبعات شکست ابوالهول یعنی از تبعات آگاه شدن از داشتن رابطه جنسی با مادرش ،بر نیامد و خودش را کور کرد؟ آیا انسان از ظرفیت تحمل شکست تابوها علی القاعده هیچگاه برخوردار نمی  - - آخرین نقدها دو گانه طبیعت و فرهنگ مشابه سایر دوگانه های ساختاری نیست ،دوگان>>ه ه>>ایی مانن>>د خ>>ام و پخته ،زن و مرد ،روز و شب و ماه و خورشید. لوی استروس :تبدیل خام به پخته ،هم ارز با تبدیل طبیعت ب>>ه فرهن>>گ و ن>>یز هم ارز ب>>ا تب>>دیل حیوانیت انسان به انسانیت انسان (منع زنای با محارم) است. اما بر خالف این گفته لوی -استروس و در تناقضی آشکار ،در داستان اسطوره های اقوام آمریکای شمالی و جنوبی ،آتش که رمزی از پخته بودن است را پیرزن در دفاع از نوه زناکارش (و به مثابه رمزی از خام بودن) برپا می کند .پس آتش در خدمت زنای با محارم وطبیعت ق>>رار می گ>>یرد (و نه لزوما در دور شدن از طبیعت و از طریق کارکرد پختن آن). پس آیا اسطوره ها بخشی از تمایل ناخودآگاه ذهن وحشی و بدوی برای چیره ش>>دن ب>>ر فرهن>>گ نیستند؟ نقد :فرهنگ و به خصوص آن بخش از فرهنگ که به درون مایه های اس>>طوره ای ط>>بیعت مانن>>د آب و آتش می پردازد بخشی از طبیعت انسانی بوده و از دل طبیعت برآمده ست لذا با آن بخش از فرهنگ که کیفیت های طبیعت گونه انس>>ان را نفی وتحق>>یر می کن>>د ،ف>>رق می کن>>د (مانن>>د پزشکی علم زده کالسیک و نظام سرمایه داری و مافیای دارویی پشت آن که طب س>>نتی مبت>>نی بر اخالط چهارگانه انسانی را نفی می کند)؛ بنابراین بر خالف نظر ل>>وی -اس>>تروس تق>>ابلی می>>ان طبیعت و فرهنگ وجود ندارد ،آنها آنچنان درهم پیچیده ان>>د ک>>ه از هم>>دیگر ب>>ه س>>ختی قاب>>ل تفکیک هستند. کالم آخر :ساختار چیست؟ ‏ احساس من این نیست که کتابهایم را می نویسم .بلکه احساس می کنم کتابها از طری>>ق من نوشته می شوند و وقتی به پایان می رس>>ند از من گذش>>ته ان>>د و احس>>اس خالء می کنم ....چون چیزی از آنها نمانده است .من هیچ>>وقت درکی از احس>>اس شخص>>ی خ>>ودم نداشته و ندارم به نظرم من جایی هستم که در آن چیزی جاری است ،اما هیچ «من» ی>>ا «برای من»ای وجود ندارد .همه ما گذرگاه هایی هستیم که در آن اتفاقاتی می افت>>د .این گذرگاه ها کامًال منفعل اند :چیزی در آنها روی می دهد .چیزی دیگر ،ب>>ا هم>>ان اهمیت، در جایی دیگر اتفاق می افتد ،انتخابی نیست ،کامًال تصادفی است( .لوی استروس1977 ، به نقل از وایزمن و گووز)175 :1379 ]1997[ ، منابع ، رحمانی>>ان. ت>>رجمه.1997 . ل>>وی اس>>تروس؛ ق>>دم اول. ج>>ودی، بوریس و گ>>ووز، وایزمن .1379 ، نشر شیرازه: تهران.نورالدین  Feld, Steven. “F rom Ethnomusicology to EchoM use-Ecology.” Essays. Acoustic Ecology Institute, 1994. Web. http://www.acousticecology.org/writings/echomuseeco logy.html  “M asaru Emoto” Wikipedia, The F ree Encyclopedia. 2 J ul. 2015. Web. 9 J ul. 2015. https://en.wikipedia.org/wiki/M asaru_Emoto

51,000 تومان