رهبری ۲

رهبری ۲

اسلاید 1: رهبری

اسلاید 2: درسی از تشکیل شکل V

اسلاید 3: تعریف رهبری رهبری ،عبارت از تأثیر گذاشتن بر افراد جهت وادار نمودن یا ترغیب نمودن آنها به کوشش دلخواه به سمت هدف های گروهی است .یا به عبارت دیگر رهبری فرآیند نفوذ در دیگران است به گونه ای که آنها با اشتیاق و جدیت در دستیابی به اهداف سازمانی تلاش نمایند .

اسلاید 4: « رهبري »تعريف رهبري :رهبر كسي است كه واجد بهترين شناخت نسبت به هنجارهايي باشد كه در گروه ، بيشترين ارزش را دارد .هم نوايي او بالاترين رتبه را نصيبش مي كند و اين موجب جذب مردم ميشود و به طور ضمني حق كنترل گروه را براي او پديد مي آورد .رهبري به كاربردن اختيار و تصميم گيري است .رهبري ابتكار فعاليتهايي است كه منجر به الگوي سازگار تعامل گروه به سوي حل مسائل متقابل گردد . رهبري شخصي است كه مؤثرترين تغيير را در عملكرد گروه پديد مي آورد .

اسلاید 5: .بطور كلي رهبري فراگرد تاثير گذاري بر فعاليتهاي يك فرد يا گروه است كه در وضعيت معين در جهت تحقق هدفي كوشش ميكنند . از اين تعريف استنباط مي شود كه فراگرد رهبري تابعي از متغيرهاي رهبر، پيرو و ساير متغيرهاي وضعيتي است .نقش و وظيفه رهبري :نقش رهبر يا رهبران را مي توان با خلاصه اي از وظايف آنها در شرايط ووضعيت هاي مختلف توضيح داد . طبيعي است كه وظايف رهبري در ارتباط با نوع گروه يا ساختار آن مشخصات خارجي و داخلي گروه تفاوت خواهد كرد ، ولي معمولا” رهبران گروه ها و سازمان هاي اجتماعي مجموعه اي از وظايف مختلف را به عهده دارند .

اسلاید 6: « وظايف رهبر »1- مجري : رهبر يك گروه يا سازمان اعم اينكه خود سياستهاي گروه و يا سازمان را تعيين نمايد يا ننمايد ، مسئوايتهاي بازبيني و اجراي اين سياستها را به عهده خواهد داشت . او سعي مي كند در قالب ظرفيت اجرايي خود انجام كارها را به اعضاي گروه واگذار نمايد و خود كمتر در فعاليتهاي اجرايي گروه درگير شود ، زيرا در اين صورت وي مانع از واگذاري و توسعه مسئوليت ميان اعضاي گروه و سازمان مي گردد .2-برنامه ريز : يكي از وظايف رهبر تصميم گيري در مورد تعيين هدف ها و انتخاب روشها و چگونگي نيل به آن اهداف اين تصميم ها مي تواند مربوط به برنامه ريزي هاي كوتاه مدت يا بلند مدت باشد . طبيعي است كه رهبر بيش از ساير اعضا اطلاعات مربوطه برنامه ريزي را به خصوص در زمينه برنامه ريزي هاي بلند مدت را در اختيار داشته باشد .3- متخصص : در گروه هاي غير رسمي معمولا” فردي كه بيشترين دانش و تخصص لازم را در خصوص مسائل مربوط به آن گروه دارد به عنوان رهبر انتخاب مي گردد .4- نماينده گروه : رهبر معمولا” بيشتر از ساير افراد از هدفها و برنامه هاي گروه گاه بوده و به نياز و خواسته هاي آن آشنايي دارد ، لذا بيش از هركس صلاحيت نمايندگي يا پاسخگويي گروه در خارج از گروه يا سازمان خواهد داشت .

اسلاید 7: 5- تنظيم كننده روابط : با توجه به ميدان اشرافي كه رهبر نسبت به اعضاي گروه و روابط گروهي دارد ، ميتواند نسبت به تنظيم وكنترل روابط داخلي گروه نقش مهم وسازنده اي داشته باشد .6- شتاب دهنده : براي آغاز يا افزايش يك حركت و يا ايجاد تحرك در يك سازمان به يك نيرو و يا شدت عملي نياز خواهد بود كه اين نيرو باعث بر انگيختگي و تحرك كاركنان شود .7- مشوق : رهبران مي توانند از طريق تشويق و ستايش صادقانه نيازهاي انساني ، نياز به تشخیص ، احترام و شناسايي تامين نمايد .8- ميانجي يا داور : با توجه به قدرت تشويق و تنبيه كه در اختيار رهبري است نقش او به عنوان يك ميانجي يا داور در حل تضادهاي داخلي گروه و افراد از اهميت خاص برخوردار است . او مي تواند دسته بندي هاي داخل گروه را تقليل دهد و يا تشديد نمايد . وي براي قضاوت كردن بين افراد گروه و آشتي دادن آنها بيش از ديگران توانايي دارد .

اسلاید 8: 9- نماد گروه : در برخي از گروه ها همانطور كه علائمي نظير لباس متحدالشكل نام ها و حركات خاص در شناسايي آن گروه يا مجموعه نقش دارد .رهبر به عنوان سمبل در شناخت آن گروه نقش پيدا مي كند به خصوص موقعي كه رهبر براي مدت طولاني در حيات آن مجموعه وجود داشته باشد .10- ايده پرداز : مهمترين وظيفه يك رهبر موقعي است كه سئوليت هدايت عقيدتي و ايدئولوژي گروه را عهده دار مي گردد . زيرا در اين صورت او به عنوان منبع اعتقادات ، ارزش ها و معيارهاي افراد داخل گروه متجلي خواهد شد .

اسلاید 9: « خصوصيات يك رهبر موفق »1- رهبر به عنوان «يكي از ما» : رهبر بايد عضو گروه باشد و به عنوان يك عامل خارجي تلقي نگردد .2- رهبر به عنوان «بيشترين ما» : رهبري يك گروه علاوه بر اينكه بايستي عضوي از گروه محسوب گردد ، لازم است در گروه نقش محوري داشته و شخصيت او انعكاس جامعي از معيارها و ارزش هاي گروه باشد .3- رهبر به عنوان «بهترين ما» : مدير بايستي از نظر معنوي نيز به عنوان يك متخصص و عضو برتر در گروه شناخته شود . به عبارت ديگر بايد از بهترين ما باشد ، تا بتواند نقش هماهنگي را بهتر از هر كس ايفا نمايد . در غير اين صورت هدفهاي گروه با بيشترين كارآيي تحقق پيدا نخواهد كرد .4- رهبر به عنوان «برآورنده انتظارات» : رهبران در صورتي كه بخواهند در نحقق هدفهاي خود موفق گردند ، ناگريز از احترام در جهت تامين خواسته هاي پيروان خود مي باشند .

اسلاید 10: « تعريف سبك رهبري »سبك يا رفتار رهبري عبارت است از تكنيك هاي مورد استفاده جهت اعمال نفوذ و جهت دادن فعاليت ديگران .نگرش رفتاري بر اين فرض استوار است كه قدرت رهبري و تمايل به پيروي كردن به سيك رهبري را عامل اصلي در عملكرد و نگهداري منابع انساني مي داند .اين نظريه ها به جاي پرداختن به صفات مشخصه رهبران رفتارها و اعمال آنان را مورد بررسي قرار مي دهند . زيرا صفات مشخصه در رفتار بروز و نحو پيدا مي كند و سرانجام افراد، رهبري را بر اساس رفتارهايشان ارزيابي كرده و تصميم به پيروزي از آنان مي گيرند .

اسلاید 11: تئوریها و رویکردهای رهبری

اسلاید 12: تئوریهای رهبریدسته ی اول: تئوری های شخصیتی که رهبری را به علت ویژگی های شخصیتی می داند. دسته ی دوم: تئوری های رفتاری که رهبری را به داشتن ویژگی های رفتاری خاص می داند (رفتار بروز خارجی شخصیت است.) دسته ی سوم: تئوری های اقتضایی که رهبری را در نتیجه ی ویژگی های شخصیتی رهبر و پیروان او و اقتضائات و شرایط زمانی و مکانی می داند.دسته ی چهارم: رهبری کاریزماتیک (پرجاذبه، پرابهت و فرهمند) است.

اسلاید 13: 4- سبك هاي رهبريمدير سبك رهبري رابا اين هدف انتخاب ميكند كه بتواند به عنوان يك رهبر بيشترين تاثير را بر كاركنان داشته باشد.پنج نوع سبك رهبري:1-رهبري اقتدارگرا:رهبر اقتدار گراقدرت خود رااز منابعي مثل مقام-دانش-زور يا توانايي تشويق وتنبيه ميگيرد.اين قدرت را به عنوان يك اصل براي انجام اموربه كار مي برد.رهبر اقتدارگرا:- آنچه را كه ميخواهد ميداند.- كار هرفردرامشخص ميكند.- تقاضاي اواطاعت بي چون وچراي پيروان ميباشد.

اسلاید 14: 2-رهبر بوروكراتيك:مثل رهبراقتدار گرابه مردم ميگويد كه چه انجام دهندوچگونه انجام دهند.3-رهبرديپلماتيك:هنرپيشه اي است كه مثل فروشنده با استفاده ازهنرخود براي متقاعد كردن ديگران زندگي ميكند.4-رهبر مشاركتي:به صورت باز مردم رابه شركت درتصميم گيريها-تعيين روشهاي اجرايي براي زمينه هايمحدود يا گسترده دعوت ميكند.5-رهبررها كرده يا لجام گسيخته:رهبر رهاكرده را به اسبي تشبيه كرده اند كه دهنه اش بازشده است.اوبراي پيروانش يك هدف را مشخص ميكندوعوامل مشخص ان مثل سياست – زمان انجام وبودجه ان راتعيين ميكندوسپس كنترل انها رابدون هدايت وكنترل بيشتررها ميسازد.

اسلاید 15: تفاوت مدیریت و رهبری1 . قلمرو مدیریت، سازمان است، در حالی که رهبری قلمرو محدودی به خود نمی‏گیرد . 2 . مدیریت تابع سلسله مراتب است، در صورتی که در رهبری سلسله مراتب رسمی مطرح نیست . 3 . در مدیریت، هدف‏های سازمان ملاک است، در حالی که در رهبری ممکن است اهداف گوناگون مطرح باشند .

اسلاید 16: تفاوت مدیر و رهبر از دیدگاه دیگررهبر آنست که کارهای خوب و درستی را انجام می دهد٬ درحالیکه مدیر کسی است که کارها را به خوبی انجام می دهد”رهبری توانمند مسیر را نشان میدهد و مدیریت توانمند مسیر صحیح را درست طی میکند بدون رهبری صحیح، درستی مسیر نامشخص خواهد بود بدون مدیریت صحیح، مسیر درست، بصورت غلط طی میشود بدین ترتیب رهبری و مدیریت لازم و ملزوم یکدیگرند

اسلاید 17: تفاوت مدیر و رهبر از دیدگاه دیگردر اصل رهبر کسی است که وضعیت موجود را آنگونه که هست نمی بیند٬ بلکه آن را طوری می بیند که باید باشد. همین امر اولین قدم برای احراز نقش رهبری است. دومین قدم اینست که فرد بتواند دیگران را متقاعد کند که ایده جدید با ویژگیهای خاص ضروری است. قدم سوم این است که فضایی را ایجاد کند که درآن علاقه مندان به وضعیت و شرایط ایده آل روی چگونگی عملی کردن پروژه فکر کرده و هر یک گوشه ای از کار را بگیرند. قدم چهارم تعیین مدیران است که بتوانند با استفاده از منابع مالی و پرسنلی موجود٬ طرح را دقیقا مطابق نقشه طراحی شده اجراء کند

اسلاید 18: تفاوت مدیر و رهبر از دیدگاه دیگربا توجه به این موارد می توان نتیجه گرفت که اولا رهبری بدون مدیریت مانند خوابی است که هیچوقت تعبیر نمی شود و مدیریت بدون رهبری نیز مانند رها کردن تیری در تاریکی است که احتمال عدم توفیق آن در رسیدن به اهداف مورد نظر بسیار است. بدین ترتیب مدیران الزاما رهبر نیستند و رهبران نیز حتما لازم نیست که در جایگاه مدیریت باشند.