صفحه 1:
روایت درمانی
صفحه 2:
درمان های پست مدرن یا پساساختارگرا
دروان هن مباینزاتوعسفیر رفتلر ونیا ۵و یکی فالمم مغبجمو) و واحد- كارشناس بودن مشاور
2 روایت (narrative therapy) wilej2
12,0 یمان مشایکتی: 2۶600 فرع 0136و کچند صدایی -کارشناس بودن مراجع
تاکید بر زبان برای شکل گیری شخصیت
صفحه 3:
مایکل وایت (ع:/۷ 00۵60۵6۱) دیوید اپستون (05000ع 0۵۷۱۵)
صفحه 4:
عوامل شکل دهنده نظریه روایت درمانی
پساساختارگ
صفحه 5:
هویت فرد عمدتً بر اساس روایتها و داستانهای فرد از زندگی. اش شکل گرفتهاست؛ چه
برگرفته از روایتهای کاملاً شخصی اش و چه برگرفته از روایتهای عموماً فرهنگی-
اجتماعی که در بستر زندگی افراد در جریان هستند.
صفحه 6:
شخصيت شما به شدت تحت تاثير روايتهايى است كه از قایع مهم زندگی خود دارید.
آیا تغییر روایت زندگی میتواند شما را به شخصی خوشبختتر و سالمتر تبديل كند؟
وقتی داستان زندگی خود را بازگو میکنیم.
گرایشمان به تاکید بیشتر بر مثبتها یا
صفحه 7:
هدف
هدف روایت درمانی به جای تغییر دادن فرد بر روی تغییر دادن تاثیرات ناشی از مشکلات
متمرکز است. به طور کلی روایت درمانگران به مراجعین کمک می کنند که به جای تمرکز
بر داستان های سرشار از مشکل و بیهوده» توجه خود.را به سمت داستان های پسندیده که
.آن ها را به سمت هویت و زندگی بهتر می کشاند. هدایت نمایند
آنبچه معمولا افراد به عنوان مستوای داستان خود در نظر oe گیرند داستان های غالبی است که
اف ی هکت رشان اب اسان رل ی تاد
بدون دیگران معنایی مجرد خلق کند. روایت درمانی سعی دارد این داستان های فرهنگی درونی
شیم را با داستان ها شجمی تر و معیول تریرای مراحفی تالكر کند.
صفحه 8:
فرآیند های روایت درمانی
۰ توصیف سرشار از مشکل
* _ نامگذارای مشکل
داستان حایگزین
*_به کار گیری گفتگو های برون سازی سیر ne یگزین
* در نظر گرفتن حوزه های اجتماعی و سیاسی x سب
پرسش درباره آثار مربوط
۰ ساختارشکنی پیامدهای منحصر به فرد
۰ دعوت از افراد برای موضع گیری در مقابل مشکل
۰ استفاده از اسناد و مدارک درمانی
۰ _ استفاده از ناظران بیرونی
* نامه های درمانی
جشن ها و مراسم
صفحه 9:
داستان سرشار از مشک
* آنچه که فرد را به اتاق مشاوره کشانده یک داستان
كم مايه و اشباع از مشکل است. داستان غالب فرد
مملو از ناکامی, نالمیدی و ناراحتی است.
* داستان افراد تنها داستان آن ها نیست.
* داستان افراد جنبه های دیگری نیز دارد.
* داستان افراد معکن است همراه با تحریف باشد.
صفحه 10:
نامگذاری مشکل
* حس جدا بودن از مشکل
۲ مشكل به صورت عينى تلقى مى شود و مي توان برای برنامه ریزی کرد
* نامگداری مشکل دقت و تمرکز فرد را برای مقابله با مشکل افزايش ميدهد
*_ نامگداری وسیله ای برای روشن کردن مشکلات و بهنجار و طبیعی نشان دادن آن هاست
a.
صفحه 11:
برون سازی مشکل
۰ «فرد مشکل نبست., بلکه مشکل؛ مشکل است »
۰ روایت درمانی سعی می کند مشکلات افراد را از خود آنها جدا کند و با شعار «فرد مشکل نیست,
بلکه مشکل, مشکل است» ماهیت فرد را از مشکلش رها سازد که به این تکنیک بیرونی سازی می گوید.
* در این فرآیند مشکل ماهیتی مستقل پیدا مي کند و از افراد و زوابط جدا می شود
منال:
این کابوس کی شروع شد؟ جه از كى شما شروع به ديدن اين كابوس كردين؟
به نظر مى رسه تنهايى مدث زيادى از زندكيتان با شما همراه بوره > شما بيشثر زندكيتان فردى تنها بوده ايد
شما هميشه از یه مجموعه عادات آرامش بخش استفاده کردید که به خودتان اعتماد بدهید جه شما فردى وسواسى هستين/
الكل در نفوذ کردن به زندگی شما بسیار موفق بوده است + شما فردی الکلی یا دائم الخمر هستید
هر دو شما متوجه شدید كه اين حسادت به رابطه شما آسیب زده جسه شما به همدیگر حسادت می کنید
صفحه 12:
ساختار شکنی پیامد های منحصر به فرد
تجاربی یا لحظاتی که به نظر می رسد فرد توانسته به داستان سرشار از مشکل الب نقض یا تعدیلش کند
سوالات و سوالات بیشتر
. مکالمه ای برای پیدا کردن مشکل
۲ _ بیرون کشیدن توصیف کامل تر
سوتفاهمات رل بر طرف مى كند
۴ _ فرد می فهمد که داستان او جدى كرفته شده
۵ احتمال کمتری است که نیاز باشد فرد توصیفش را کامل کند.
۶ فرد متوجه می شود که چنبه هایی از زندگی است که تحت تاثیر مشکل قرار نگرفته است
صفحه 13:
انتقادها به نظریه روایت درمانی
واقع گرایی جز فرض های اولیه این نظریه نیست
تعارض ها و تفاوت هایی بين مبانى اسلام و نظریهروایت درمانی مشاهده می شود که پیشنهاد می
شود برای به كار كيرى اين نظريه در جوامع اسلامی از جمله ايران» اين نظريه تهذيب شود
برای مثال. درمانگران جنسی پست مدرنی همانند جان مانیء ملاک تشخیص اختلال کودک آزاری
را رضایت طرفینی می دانند که در این صورت اگر کودک با فردبزرگسال از عمل چنسی رضایت
داشته باشند. نمی توان آن را کودک آزاری نامید این در حالی است که در اسلام ملاک هنجار و
ناهنجاری بر اساس عقل درونی و عقل بیرونی کاملاً مشخص است
درمانكران كارى به عقلانى بودن يا دقيق بودن واقعيت درمانجو ندارند و تنها به خلق روایتهای
جدید که حشنود کننده تر است می پردازند:
ملاک غم انگیز بودن داستان ها هیچ ارتباطی با هنجارها و نابهنجارهای جامعه و فرهنگ و حتی
قوانین ندارد
اختيار انسان در اين نظريه بسيار محدود است؛ كوبى قدرت روايتهاى فرهنكى از اختيار انسان بسيار
قویتر است