شهر و آموزش

صفحه 1:
«چهل و ششمین نشست «یکشنبه‌های انسان‌شناسی و فرهنگ ‎hos 1‏ «شهر و لموزش» یکشنبه ‎۱٩‏ بهمن ماه ۱۳۹۳ مرکز مشارکت های فرهنگی هنری شهرداری تهران مقصود فرانتخواد 

صفحه 2:
حداقل دو مدل درباب علم وفناوری را می توان با هم مقایسه کرد ‎.١‏ مدل خطی انتقال وترویج ‏۲ مدل ساخته شدن اجتماعی وفرهنگی ‏2 فراستخواه؛آموزش در شهر؛ 060 

صفحه 3:
مدل نخست: مدل خطی انتقال وترویج * این مدل مبتنی بر کدگذاری دوتایی است. انتقال حبا سواد به بی سواد <متخصص به نامتخصص عالم به عامی -ياددهنده به یادگیرنده 

صفحه 4:
مدل خطى انتقال وترويج در اين مدل : *علم وفناوری همچون یک اندازه دریافت شده ديده مى شود اندازةٌ دریافت شده ای از امری شیء گون( ۲160 [ع۳) - اطلاعات علمی 7 روشهای علمی - ومهارتهاى فنى ایا حداكثر اندازه اى از ادراك عمومى موجود دربارة علم وفناورى (نگرش مثبت به علم » پذیرش فناوری و) 

صفحه 5:
۰ در مدل خطی انتفال وترویج معمولا به اين فکر می شود که برای آن بی سوادها چه کارهایی بکنیم راهبردهاى سیاست اجتماعی در این مدل مواردی است مانند: آموزش رسمی سواد آموزی ترویج فرهنگ علمی 

صفحه 6:
راهبردهای ارزیابی مدل خطی انتقال وترویج: پیمایش های سنجش فهم عمومی از علم (از دهه ۸۰ باب شده است) - بنیاد ملی علم آمریکاء ژاپن, مالزی . هند و... - در ایران نیز : * تهران: قانعی راد و مرشدی * اصفهان: قاسمی وماهر هر - سطح علاقه بالاتر از سطح ‎sob‏ ‏— بدون تفاوت معنادار در زن ومرد مدل یک مبتنی بردرکی نخبه گرایانه وبرج عاجی از علم وفناوری است 

صفحه 7:
مدل دوم:مدل ساخته شدن اجتماعی وفرهنگی علم وفناوری این مدل. خطی نیست بلکه شبکه ای است دراینجا دانش وعلم وفناوری نه همچون یک اندازة دریافت شده از امری شىء كون» بلكه به مثابة جریانی از شبکه های معنایی؛ارتباطی وتعاملی در متن فرهنگ وجامعه دیده می شود وجود علم وفناوری در یک جامعه منوط به درگیری اجتماعی مردمان آن جامعه با علم وفناوری و تجربةٌ روزمره علم وفناوری است بدین ترتیب است که علم وفناوری به صورت فرهنگی واجتماعی وبیشتر از يايين وبه طور غير رسمى ونه از بالا وبه صورت رسمی ساخته می شود 

صفحه 8:
مدل ساخته شدن اجتماعی وفرهنگی علم وفناوری با نظریات جدیدتر در فلسفة علم وجامعه شناسی علم. سازگارتر استه از تامس کوهن که زندگی علم را با پارادایمهایی توضيح مى ‎ates‏ - در شكل كيرى اين يارادايمها؛ عناصر فنى» متافیزیکی, زیبا شناختی» علايق ومنافع گروه های اجتماعی و زمینه های فرهنگی ومانند آن نقش دارند 

صفحه 9:
هگستروم در بحث از «اجتماع علمی» به این نتیجه رسیده است که --طرفهاى بيرون از اين اجتماع نیز به نوبة خود و تاحدودی در علم شدن علم دخیلند - يعنى به نحوی آنها در به رسمیت شناخته شدن آرا علمی سهم دارند ‎(extracollegial recognition)‏ و یک نظریه علمی صرفا از طریق فرایندهای علمی محض به کرسی نمی نشیند» عوامل فرهنگی واجتماعی در تسهیل ‎GUS‏ این فرایند و حتی نحوه تکوین نظریات دخالت دارند 

صفحه 10:
-فايرابند قائل به اين است که دانشمندان نه در خلاً ودر درجة صفر بلکه با استفاده ویا تحت تأثیر ذخاثر غیرعلمی دوران خود به کار علمی می پردازند -مایک مولکی بحث شکست تفسیر (هناهاه0:0ع ‎|,(Faiture‏ در علم به میان می آورد . دانشمندان در تعبیر داده ها وشواهد و آزمونهای خود از ذخاثر فرهنگی واشتنازه ها وهعازف غير عله انتقاده مى کنند 

صفحه 11:
لاتور و جان لاو و دیگران در اروپا - «نظریه شبکه بازیگران» را ارائه دادند که برمبنای آن علم در شبکه ای از آدمها و نهادها و روابط و اشیا و متنها و ابزارها وقوانین وهنجارها به وجود می آید وپیش می رود -همچنین مباحث دیگر توسط نظریه پردازان دیگر مثل عبور از سبک ۱ علم به سبک ۲ وسبک ۳(دانش کاربردی ومهمتر از آن ؛ دانش زمینه ای) عبور از دانشگاه برج عاجی به پیچش سه گانه و چهارگانه ‎Mode 3 & Quadruple Helix, Carayanis &Campbell,2009‏ = 

صفحه 12:
همه این آرا در یک چیز مشترک اند: *علم فرایندی صرفا فنی وروش شناختی * در یک داد وستد فرهنگی واجتماعی . به صورت متنوع و خلاق تکوین می يابد 

صفحه 13:
این موضوع با شواهد تاریخی تکوین علم نیز سازگارتر است در انقلاب علمی طی سده های ۱۵ تا ۱۷ برای مثال انواع امور غیر علمی دخیل بودند: گرایش های امانیستی پویایی های به وجود آمده شهری در ارو نیازهای سرمایه داری آموزه های عتیق هرمسی مبنی بر کشف رازهای عالم تکثر نهادها وفضاهای به وجود آمده میان این نهادها: - کیلر در اتریش تحت پیگرد مذهبی ودر پراگ به مقام رياضيدانى اميراتور عن رسية -- كاليله در يادوواى ايتاليا كرسى داشت و محاكمه اش در فلورانس تحت نفوذ كليسا از بدحادثه بود 

صفحه 14:
علم و ينج انقلاب ‎)١‏ قرن ۱۷-۱۵ انقلاب معرفت شناختی وروش شناختى ‏۲ قرن ۱۸: انقلاب صنعتی ‏۳) قرن ۱۹: انقلاب های آکادمیک ونسلهای جدید دانشگاهی(آموزشی و پژوهشی) ‏۴) قرن بیستم: انقلاب انباشت و رشد نمایی دانش(علم بزرگ) 

صفحه 15:
: پراییس با استفاده از شاخص‌محلات و مقالات علمی *از ۸ دانشمند تاریخ» ۷ نفر زنده اند. *اگر ۱۰ را به عنوان پایه رشد علمی در سال ۱۷۵۰ در نظر بكيريم در سال ۰ این پایه به توان ۲ در سال ۱۸۵۰ به توان ۳ و در سال ۱۹۰۰ به توان ۴ رسیده است. * شبکه‌ی ارتباطات علمی به "مزیت انباشتی" در علم می‌انجامد ‎«titan Gow of Sone‏ ‎“Big Science‏ ‎Cumalative Advantage‏ « Price, Derek (1992) [New edi.] Big Science, Little Science Cambridge, Harvard University Press. 

صفحه 16:
۵ انتقال لز قرن ۲۰ به ۲۱: انقلاب رسانه ای علم وفناوری دانش توزیع شده و ‎Fragmentation oxic‏ امکانهای تازه مصرف کم وبیش مولد وخلاق * رسانه ها با عوالم نویدید خود ترزهای ناشناخته ای از ارتباطات و هويتها وبرساختهای شناختی ودانشی ایجاد می کنند و حتی مراکز رسمی آموزشی و دانشگاهی را غافلگیر می کنند. مبتتی شمدن زندگی بر دانش و دانشگاهی شدن جامعه؛ علم آموزی و گار دانشگاهی چنان در جامعه منتشر می شوند که گویا مدرسه و دانشگاه محو می شود و جامعه یک مدرسه فرهنگی ویک اجتماع یادگیری می شود ‎diversity/netversity‏ 

صفحه 17:
اکنون پرسش این است ما در تاریخ خودمان چه مدل هایی داشتیم؟ ۱.مدل امپراتوری گری, اقتدار و التقاط: *در کاخها و ستونها و ایوان های به جای مانده از عصر هخامنشی» آثار فن و دانش *برآیند و ترکیبی التقاطی از هنر و مهارت فناوران ایونی؛ بابلی و ساردیس و غیر آن *در همان زمان امور دربار و دیوان نیزه عمدتا به دست دبیران و محاسبان بابلی و آرامی و ... سامان می‌یافت * حتی بیشتر امور بازرگانی آن دوره در ایران, به دست تجار بابل و يهود بود (زرین کوب ۱۳۷۵) 

صفحه 18:
* فیلسوفان یونانی آزرده از فرمان ضد فلسفه «ژوستی‌نیان» و تعطیلی مدارس آتن (۵۲۹م) که اقدام به مهاجرت کرده بودند. به عنوان رقابت با روم توسط خسرو ساسانی در تیسفون پناه داده شدند. اسامی آنان عبارت بود از: دمقیوس. سینلبقیوس پولامیوس, پریسکیانوس. هرمیاس» دیوجانس, ایسیدوروس. 

صفحه 19:
گندی‌شاپور در عهد خسرو ساسانی * در آن, از دانشمندان مسیحی (نسطوری) و سریانی و یونانی و هندی و ... استفاده شد. ترجمه کتب یونانی و هندی به عمل آمد و مخصوصا در طب. رونقی به هم رسید. به حدی که گندی‌شاپور آوازه‌ای منطقه‌ای و جهانی یافت و دانشمندان و پژوهشگران از اطراف و اکناف به آنجا روانه می‌شدند و مبادلات علمی و فرهنگی صورت میگرفت. (زرین کوب ۱۳۷۵) یک بار هم در سده دوم هجری خاندان ایرانی برمکی کوشش برای بازآفرینی این مدرسه باز به کمک طبیبان مسیحی نستوری 

صفحه 20:
۲.مدل خردگرایی وبرون گرایی * ترجمه واقتباس وتولید خلاق * فردوسی * معتزله * سنتهای عقلی از فارابی تا ابن سینا و.س. * پیشرفت علمی در نمونه های خیام وبیرونی ورازی و... 

صفحه 21:
۳ مدل فرقه گرایی مذهبی سیاسی شده ودولنی شده عصر نظامیه ها مدارس نظامیه است که از نیمه قرن پنجم توسط خواجه نظام الملک وزیر و بر مبنای فقه شافعی در بغداد ء نیشاپوربلخ» طبرستان» موصل» طوسء ری هرات» مروء اصفهان و جز آنها وبه صورت متمرکز ومتعصبانه ای در مقابله با اسماعیلیه با بودجه دولتی اداره می شد. به جز مدرسان ومحصلان شافعی در آنجا نمی توانستند تدریس وتحصیل بکنند وهمه برنامه ها ومحتویات وفرایند سماع واملا واعاده دروس در کنترل قرار داشت. زبان رسمی آموزش » عربی بود. فرمان تدریس توسط دستگاه حکومت صادر وابلاغ می شد. مدرسانی نیز که در حین خدمت محل سوء ظن قرار می گرفتند اخراج می شدند. 

صفحه 22:
و غلبه ایماژ زمان دوری و شوق بازگشت برزمان پیشرفت خواجه نظام الملک» غزالی را از توس برای تدریس به نظامیه بغداد دعوت می کند وغزالی در ابتدا چنین پاسخ می دهد:«خواجة ‎Lede‏ ‏جهان اين فقير را از حضيض خرابة طوس به اوج معمورة دارالاسلام بغداد می خواند. بدین حقیر نیز واجب است که خواجه را از حضیض بشرى به اوج مراتب ملكى دعوت نمايد. اين وقتء مرا وقت فراق است نه وقت عزيمت. فرض كن غزالى رسيد ومتعاقب» فرمان دررسید. امروز را همان روز انگار!»(مجلة سخن؛ ۱۳۳۱) 

صفحه 23:
.مدل بی اعتنایی صوفیانه و تابوهای مذهبی خصوصا از گفار بیگانه * کدهای ارجاعی نهفته در بخشهای مهمی از فرهنگ و ادییات ما : * نمونهاش «علم بنای آخور» است. خردهکاریهای علم هندسه؛ یا نجوم و علم طب و فلسفه؛ اين همان علم بنای آخور ‎ical‏ که عمود بود گاو و اشتر است» بهر استبقای حیوان چند روز. نام آن کردند این گیجان رموز در غزلیات شمس نیز: گویند مردگان که: چه غمهای بیهده خوردیم و عمر رفت به وسواس هر فنی 

صفحه 24:
مدلبسیعتنایی‌عصسوفیلنه و تابوهایمذهبی‌خصوصا از گفار 4 * ترس و تلبو «هرکس منطق بورزد زنلیق می شود». در سنت ما آمده است :< اولین استدلال کننده» ابلیس بود». * پای استدلالیان چوبین بود. من تمنطق تزندقی * و درسایه قرارگرفتن: استعاره ها ی فرهنگی مان همچون: اگر علم در ثریا باشد توانا يود هركه دانا بود علم » يك فريضه علم را فرچند در چین تتخویی. 

صفحه 25:
مدلغلبه تسعبیر ساعولنه بسر تسحلیل5 وتكنيك تکنیک در اصل تکمیل کار طبیعت توسط انسان بوده است. صنعتگر از ترکیب آب و خاک پباله می سازد ,ظهور وجود در موجود . خاک و آب در پیاله برای ما منکشف ‏ با اختراع خويش در انکشاف هستی شرکت می کنیم. تخته یک حس دیدار هست. و همکرداری فعال با طبیعت ولی ما بیشتر به نوعی حس دیدار متفاوت در تعبیر شاعرانه طبیعت سوق يافتيم نسبت شاعرانة تمكين و حيرت و تعبير در عالم خيال 

صفحه 26:
مد[یننقل (محصو لانهمد لگ لظنه لی6 * نخستین آشنایی های ما با فنون جدید به عصر صفویه و دوران شاه عباس برمی گردد. * از همان دوره» سرمشق حاکم برما انتقال محصولات * برادران شرلی به ایران سالاح وابزار مى آوردند و شاهزادگان وامرا وسفرای ما واله و حیرت زده می شدند. 

صفحه 27:
ادوارد براون در «یک سال ميان ايرانيان» » ترجمه ذبيح الله منصورى (۱۳۷۶: ۱۶۱ نقل از آزاد » ۱۳۸۵:۱۰۲) گراه آهن شهر ری که به قول او در سال ۱۸۸۸ هر روز ده حرکت قطار در آن صورت می گرفت يك سال طول نكشيد كه مردملنی ریختند. واگن ها را شکستند و برخی تأسیسات آن را خراب کردند. گویا مسأله از اینجا آغاز شد که یک نفر می خواست هنكام حركت سوار شود و زیر قطار مانده بود. 

صفحه 28:
سرگذشت این مدل ششم چه شد؟ * آشنایی نخبگان * اعزام محصل * سفرنامه ها * ایجاد مدارس, دارالفنون» * تأسپس دانشگاه * مناقشات سیاسی وایدئولوژیک درباب دانشگاه 

صفحه 29:
مدلنسوپد یدایولنن پسویشرلجته‌اعی‌وفرهنگی 7 * لین بدنبال جرم بحرلنی آموزش علم در یکی دو دهه اخیر *؟ و نوعی پوست اندازی فرهنگی واجتماعی رشد کمی بی حساب وکتاب وغیر عقلانی پرداخته | يم 

صفحه 30:
جامعه امروز ایران به سبب تحولات محیط جهانی و ارتباطی اش و نیز پویایی شناسی درونی گروه های اجتماعی در این جامعه دیگر آن مجموعه ارگانیکی نیست که سازمان های هرمی بسته آن را نمایندگی کنند ؛ چه سازمانهای سیاسی و اجتماعی و چه آموزشی جامعه امروزی حوزه های سیال فضایی وبسیار متنوعی شده ‎cul‏ فضاهای مختلف اجتماعی در آن به صورت حلزونی در پیچ وتاب اند شهروندان در اين فضاها به صورت اقتضایی وغالبا رویدادی یاد می گیرند که چگونه زنگی کنند 

صفحه 31:
فضامندی زندگی ایرانی 9۳03113111۷ روز به روز شدت می ‎Job‏ * فضا امری اجتماعی وسپههری هنجاری ارتباطی وعاطفی است * مخزنی از معانی که مدام ذخیره ومتراکم می شوند * حاوی میدانها و تنوع قواعد وروالهاست * با کردار ها وبازی ها وپیشامدهاء قواعد تنوع پیدا می کنند ۴ قضارصا وو رفس بای ی نود و امکاری كا وت ویساسا ری در او به وجود می آید 31 فراستخواه؛آموزش در شهر؛ 060 

صفحه 32:
جامعه ای که میل به چند مرکزی شدن وموزاییکی شدن دارد فضا دیگر یک فضای متقارن و سازمان یافته نهایی نیست پراکنش و قعلفاى اقساين عر قال عيان فسافان رسس طبيعت ققنوس وار زندكى در شهر روز به روز سركش مى شود ا انواع كردار هاى كلامى وارتباطى ب انواع طرز تعبير متنوع امور و طرز استفاده از وسايل و فرصتها » تمايل دارند که مکانها را فضایی بکنند وفضاها را اقتضایی و از آن خود بکنند 

صفحه 33:
33 جكونه؟ شهروندان به تعبیر میشل دوسرتو با راه رفتن در شهر زنان با انقلاب آرام جوانان با سبک زندگی دانش آموزان با بازیگوشی دانشجویان با زیست جهان دانشجویی خانواده ها با دگل زوز:مره واوقات فراغت کارکنان با ترفندهای زندگی کاری فراستواه آموزش در شهر: 0866 

صفحه 34:
شهروندان دیگر آن تودة جمعیتی مبهمی نیستند که در اسطوره های قدیم وایدتولوژی های جدید از آنها به عنوان مردم ۰ ‎BIS‏ ملت ياد مى شد * مدام در سازمان یابی اجتماعی و هویت یابی فضایی وارتباطی متنوعی هستند * سازمانهای رسمی آموزشی با برنامه های متنی و وظیفه ای رمز گذاری می کنند اما در فضاهای متنوع امروزی وکردارهای روزمره دانش آموزان ودانشجویان وشهروندان» کم وبیش ظرفیتهایی برای رمزگشایی هست 

صفحه 35:
سازمانهای آموزشی رسمی غالبا خصوصیتهایی - مناسک گرایانه - وظیفه گرا - فله ای - عرضه كر - ظاهرييشه - پانک گونه دارند - ومیل به تقلیل دادن دانش به نوع صریح وکدگذاری شده وگم اهمیت شمردن دانش ضمنی وپنهان دارند - ومیل به مستعمره کردن محتوادارند 

صفحه 36:
ونوعا فاقد معنا و بشارت و تأثیر * با میلیونها دانش آموز چهار میلیون وششصدهزار دانشجو * چند میلیون تحصیلکرده که مجموعا یک جرم جمعیتی بزرگ خروجی نظامهای آموزشی مان را تشکیل می دهند و معمولا اکثریت هرخانواده ای را همین جرم جمعیتی تشکیل می دهد * میانگین سرانه پسماند همین خانواده ها(نه پسماند صنعتی وبیمارستانی!) در تهران ۰ گرم است در مقایسه با شاخص متوسط جهانی که کمتر از ۴۰۰ گرم است (یعنی دوباره تولید زباله) » در ایران نسبت زباله تر وخشک تقریبا معکوس دنیاست: ۷۰ به ۰ 

صفحه 37:
کدام تصویر به ما تعلق دارد؟ 

صفحه 38:
کدام تصویر به ما تعلق دارد؟ 

صفحه 39:
مدل ساخته شدن اجتماعی وفرهنگی علم وفناوری * علم یک سبک زندگی است. تنها در مدارس ودانشگاه ها آموخته نمی شود بلكد یک نوع تجربةاجتماعی وفرهنگی است * نه تنها با رفتن به موزه های تاریخ طبیعی وگیاه شناسیء پارکهای علمی» مجلات عمومی علمی » کتب غیردرسی» * بلکه از طریق بازی ها وسرگرمی ها وفیلم های تخیلی » ونیز در زندگی روزمره و کار با اشیا و وسایل ء در تجربه های سلامت وبیماری » در انجام فعالیتهای شغلی و با فعالیتهای داوطلبانة اجتماعی 

صفحه 40:
‎x‏ هوه ‏راه برون هدن چیست آسا!. اصلاحات آموزشی توسط خود حرفه ای ها و جنبش کیفیت واثربخشی اموزش ۲. ومهمتر: بازگشت به منطق یک آموزش مهم تر که آموزش غیر رسمی است وآموزش در شهر است: پوبانن های خعاعات الاير ‎at‏ رسمی دراقهاهای فتهرین - بازگشت به یادگیری های رویدادی تا وظیفه ای ‎ ‏<- عدالت اجتماعی دسترسی به دانش ودرگیری با دانش - دموکراسی دانش, آزادسازی دانش از اشکال تقلیل یافته رسمی ‎40 ‎ 

صفحه 41: