طبقهبندی نظریههای مشاوره و رواندرمانی
اسلاید 1: طبقه بندی نظریه های مشاوره و روان درمانی
اسلاید 2: اصطلاح نظریه های رواندرمانی برای توصیف فرآیندهایی که برای درمان اختلالهای روانشناختی و بیماریهای روانی مورد استفاده قرار میگیرند به کار میرود. در رواندرمانی برای ایجاد تغییر و درمان اختلالهای روانشناختی از تکنیکهای کلامی و روانشناختی استفاده میشود.در انجام هرگونه اقدامی برای رواندرمانی، باید بدانیم که مشکل چیست، چه تعریفی دارد، چگونه شکل گرفته است و چگونه میتوان آن را درمان کرد؟ برای پاسخ به این پرسشها، باید به سراغ نظریه های رواندرمانی برویم. برای انجام رواندرمانی، نظریههای مختلفی وجود دارد. نظریه های رواندرمانی مانند یک نقشهی مسیر برای روانشناسان عمل میکند: نظریه فرآیند درک کردن بیماران و مشکلات آنها و پیدا کردن راهحل آن مشکلات را هدایت میکند. نظریه به ما میگوید که مشکل چست، چگونه شکل گرفته است و چگونه میشود آن را درمان کرد. بنابراین در هر نظریهی رواندرمانی، تبیینهای برای رفتارهای نابهنجار و آسیبشناسی روانی و همچنین رورشهای درمان آنها وجود دارد.
اسلاید 3: نظریه های رواندرمانی متعددی وجود دارد اما میتوان آنها را پنج طبقه کلی تقسیم کرد:۱. نظریههای روانکاوی و روانپویشیآغازگر نظریه های رواندرمانی به شکل امروزی، زیگموند فروید است که اولین نظریهی رواندرمانی را معرفی کرده است. نظریهی فروید، روانکاوی نامیده میشود. فروید در نظریهی روانکاوی، معتقد است که تمام رفتارها، افکار و احساسات ما، از قسمتی از ذهن که ناهشیار نامیده میشود سرچشمه میگیرند. او معقتد است که هر رفتاری معنایی دارد که برای کشف معنای آن باید ناهشیار بیمار را مورد کاوش و بررسی قرار داد. بررسی تجربههای دوران کودکی از مشخصههای اصلی روانکاوی است، زیرا فروید اعتقاد داشت که تجربههای دوران کودکی زیربنای شخصیت انسان است. اتفاقات ناگواری که در دوران کودکی رخ میدهند در ناهشیار قرار میگیرند و ممکن است در آینده باعث ایجاد رفتارهای نابهنجار شوند. از تکنیکها و روشهای اصلی فروید برای کاوش ناهشیاری میتوان، تداعی آزاد، تفسیر خواب، تفسیر انتقال و مقاومت را نام برد.
اسلاید 4: ۲. رفتار درمانیبرخلاف رویکردهای روانکاوی، تمام رفتارها را تحت تأثیر ناهشیاری میدانند، رفتارگراها مطرح کردهاند که بهتر است به جای «ناهشیار مشاهدهناشدنی» بر رفتارهای قابل مشاهده تمرکز کنیم. رفتارگراها معتقدند که تمام رفتارها، چه بهنجار و چه نابهنجار، از طریق فرآیندهای یادگیری ایجاد شدهاند و برای درمان رفتارهای نابهنجار میتوان، یادگیریهایی را که باعث ایجاد اختلال شدهاند را تغییر داد. به این فرآیند یادگیری زدایی گفته میشود.
اسلاید 5: 1- ایوان پاولف به خاطر کشف شرطیسازی کلاسیک یا همان یادگیری تداعی نقش مهمی در رفتاردرمانی دارد. در واقع از طریق شرطیسازی کلاسیک یاد میگیریم که بین دو محرک ارتباط برقرار کنیم. مثلاً ما هنگام رانندگی یاد میگیریم که با دیدن چراغ قرمز، توقف کنیم، یعنی بین چراغ قرمز و توقف کردن، در ذهنمان ارتباط برقرار کردهایم. بسیاری از ترسها و فوبیهای ما از طریق شرطیسازی کلاسیک در ما ایجاد شدهاند.
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.