فصل پنجم کتاب تئوری سازمان رابینز راهبرد

فصل پنجم کتاب تئوری سازمان رابینز راهبرد

اسلاید 1: فصل پنجم : راهبرد ( استراتژی )

اسلاید 2: مقدمهنخستین بار پذیرش اهداف و استراتژی به عنوان عوامل تعیین کننده ساختار سازمانی در پیش فرضهای اقتصاد کلاسیک مطرح شد. این پیش فرضها عبارت بودند از:1- سازمان هدف یا اهدافی دارد که در جهت تحقق آنها گام برمی دارد.2- سازمان در جهت تحقق اهدافش روشی عقلایی در پیش می گیرد.3. فلسفه وجودی سازمان، تبدیل نهاده های اقتصادی به ستاده هاست.4. محیطی که سازمان در آن مشغول به فعالیت است، ضرورتی غیر قابل تغییر است.3

اسلاید 3: راهبرد چیست ؟راهبرد را می توان به عنوان فرآیند تعیین اهداف بنیادی بلند مدت،اتخاذ شیوه كار و تخصیص منابع لازم برای تحقق این اهداف تعریف کرد.این تعریف به ما نمی گوید که آیا راهبرد باید از قبل تعیین شود یا آن که به مرور زمان تکامل یابد.در حقیقت این تعریف دو نظریه را در مورد استراتژی مطرح و لزوم توجه گسترده به آن دو را نشان می دهد :4

اسلاید 4: نظریه های راهبرد1- یکی از این دو نظریه، حالت طرح ریزی است. این نظریه استراتژی را به عنوان طرح یا یک رشته رهنمودهایی واضح و روشن که از قبل تدوین شده، توجیه و تشریح می کند. بر این اساس، مدیران مقصدی را که می خواهند به آن برسند مشخص کرده، سپس به منظور نیل به آن مقصد، یک طرح اصولی و ساختارمند تدوین می کنند.2-نظریه ای که نسبتاً جدید تراست حالت تکاملی نام دارد. بر اساس این نظریه، استراتژی لزوماً طراحی اصولی و سنجیده نیست، بلکه در طی زمان به صورت یک الگو در جریان تصمیمات مهم ظهور پیدا می کند. بسیاری از شرکتهای بازرگانی از روش تکاملی تبعیت می کنند5

اسلاید 5: فرآیندهای پردازش درون سازمان ، محيط و عوامل دیگر ، تعیین کنندگان اصلی ساختار هستند ، این فرآیند در شکل نشان داده شده است . اما آثار این عوامل بر ساختار از طریق راهبرد صورت می پذیرد .اگرچه فرآیندهای پردازش سازمان و محیط ، ساختار را تعیین می کنند ، اما آنها خود دقیقا تعیین کننده نیستند بلکه توسط نظر تصمیم گیرندگان حاکم بر سازمان تعدیل می شوند . شکل 1-5عوامل محیطی و ظرفیت های سازمانیراهبردساختارتعیین کننده بودن راهبرد در تعیین ساختار سازمان6

اسلاید 6: 7