علوم مهندسی معماری و عمران

معماری دوره ساسانیان

Memari_dore_sasani

در نمایش آنلاین پاورپوینت، ممکن است بعضی علائم، اعداد و حتی فونت‌ها به خوبی نمایش داده نشود. این مشکل در فایل اصلی پاورپوینت وجود ندارد.






  • جزئیات
  • امتیاز و نظرات
  • متن پاورپوینت

امتیاز

درحال ارسال
امتیاز کاربر [0 رای]

نقد و بررسی ها

هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که نظری می نویسد “معماری دوره ساسانیان”

معماری دوره ساسانیان

اسلاید 1: عنوان: معماري دوره ساسانيان

اسلاید 2: ساسانیان روی کار آمدن اردشیر ساسانی ساسان ، موبدی از دودمان نجبا بود بر آتشکده ی آناهیتا در شهر استخر ریاست داشت . پسرش بابک در شهر خیر در کنار دریاجه ی بختگان حکومت می کرد . بابک پس از ساسان جانشین پدر شد و خود را شاه خواند (208 م) در این تاریخ شهر استخر به دست گوچیهر شاه بازرنگی بود . بازرنگیان در نیسایه که در جهت دیوار های سفیدش در دوره ی اسلامی بیضا نام گرفت ، سلطنت داشتند. چون گوچیهر پادشاه بازرنگی در آن نواحی امیر بزرگ بود ، بابک برای پسرش اردشیر از وی منصب ارگبدی دارابگرد را بگرفت. در سال ( 212م) اردشیر بر گوجهیر قیام کرد و شهر نسا ( بیضا ) را به تصرف در آورد و او را کته و به جای وی نشست. جون بابک درگذشت شاهپور جانشین او شد . میان دو برادر یعنی شاهپور و اردشیر نزاع درگرفت. اردشیر به برادر مهتر خود حسد می برد، اما شاهپور بر اثر اتفاق بمرد و اردشیر در سال 212 میلادر به آسانی جای او نشست سپس اردشیر بر کرمان دست یافت و تا سواحل خلیج فارس پیش رفت. پس از آن شادشاهپور اصفهان را بکشت و روانه ی اهواز شد و سرانجام در جنگ سختی که بین او و اردوان پنجم در هرمزگان درگرفت ، اردوان را شکست داد و با مرگ او سلسله ی اشکانی بر افتاد ( 28 آوریل سال 224م) پس از این نبرد پیروزمندانه به تیسفون آمد و بر تخت نشست.

اسلاید 3: نطام اداریدر رأس ادارات ساسانی بزرگفرمذار یا صدر اعظم قرار گرفته بود و عملا زمام قدرت و ادارة کشور در دست او بود . وی قراردادها و پیمانها را امضا می کرد . گاهی در جنگها فرماندهی کل را به عهده می گرفت . همة دیوانها و یا وزارتخانه ها با دبیران آنها تحت نظر وی بودند . شاید کلمة بزرگمهر تصحیف عنوان بزرگفرمذار باشد که مورخان عرب عنوان بزرگفرمذار عهد انوشیروان را به بوذرجمهر تبدیل کرده اند . در زمان انوشیروان،کشور ایران راکه تا آن زمان مرزبانان اداره می کردند به چهار قسمت تقسیم شد و هر قسمتی را پاذگس نامیده شد و به آنها نام جهت های چهارگانه داده شد : اپاختر (شمال) خراسان (مشرق) نیمروز (جنوب) خوروران (مغرب) داد و برای هر کدام از این پاذگسها فرمانروایی تعیین کرد که او را پاذگسبان می نامیدند . امور لشکری نیز تحت نظر سپهبدان اداره می شد و به تعداد پاذگسبانان چهارگانه ، چهار سپاهبد نیز در ایران وجود داشت . ایالات و پاذگسها را به بخشهای کوچکتری تقسیم کرده و هر قسمت را ایستان می گفتند و حاکم آن را ایستاندار می خواندند و سپس هر ایستان را به چند شهر یا ولایت تقسیم می نمودند و مرکز آن را شهرستان می گفتند . قریه را دیه و رئیس آن را دیهسـالار می خواندند . مزارع تابع دیـه را روستـاک (روستا)می گفتند . سه بخش مهم نظام اداری از قرار زیر است: طبقات و خانواده ها در نظام اداری مالیات دادگستری

اسلاید 4: فرهنگ و تمدن دین رسمی اردشیر بابکان چون پادشاهی از خاندان موبدان بود پس از نشستن بر تخت سلطنت دین زرتشتی را آیین رسمی ایران قرار داد و اعتقاد به ادیان دیگر را ممنوع داشت . از دانشمندان زرتشتی که به پادشاهان ساسانی در تقویت و گسترش آن دین خدمت کرده اند ، نخست باید تنسر موبد زمان اردشیر بابکان و دیگر آذربد مهراسپندان،موبد زمان شاپور اول و کرتیر موبد زمان هرمزد و بهرام اول را نام برد . در زمان ساسانیان به همت این موبدان بیست ویک نسک اوستای قدیم را به زبان پهلوی ترجمه کردند و آن ترجمه را زند نامیدند که به معنی تفسیر است . چون فهم کتاب زند به سبب وجود لغات آرامی در آن مشکل می نمود سپس شرحی به زبان پارسی ساده بر زند نوشتند و آن را پازند خواندند . اساس سیاست داخلی ساسانیان هماهنگی دین و دولت بود .

اسلاید 5: دینهای منشعب از دین زرتشت اصولاً همه ادیان ایرانی پیش از اسلام مبتی بر دو اصل خیر و شر یا هرمزد و اهریمن است . منتهی فرقی که با هم دارند در کیفیت و مدت آمیختگی شر با خیر است . در دین زرتشتی سرانجام خیر بر شر و هرمزد بر اهریمن غلبه خواهد کرد ولی در ادیان دوگانه پرستی دیگر چنین نیست . هر دینی برای رهایی از شر ، فلسفه ای دارد . بعضی از متفکران دورة ساسانی که راه آسانتری برای رستگاری بشر می جستند ، چون دین مزدیسنی را جوابگوی پرسشهای خود ندیدند به بدعت در آن دین پرداخته و ادیان نوینی را بنیاد نهادند که مبنای همة آنها بر دوگانه پرستی است ، مهمترین این ادیان عبارتند از : زروانی مانوی مزدکی

اسلاید 6: زبان و خط زبان ایرانیان در دورة ساسانیان زبان پارسیک یا پهلوی ساسانی بود . این زبان لهجه ای از زبان پهلوی اشکانی به شمار می رفت که در جنوب ایران رواج داشت . خط ایران در این دوره مأخوذ از خط آرامی بود و به دو نوع خط پهلوی ، کتیبه ای یا گشته دبیره و خط پهلوی کتابی یا عام دبیره تقسیم می شد . در این قرن تعدادی زیادی کلمات آرامی که شمار آنها به هزار کلمه می رسید وارد زبان پهلوی ساسانی شده بود . برخلاف زبان فارسی که لغات دخیله عربی را به خط عربی نوشته و به همان صورت خودش می خوانند، در زبان پهلوی چنین نبود ، دبیران ساسانی لغات آرامی را که در نوشته های خود به کار می بردند ، به آرامی تلفظ نمی کردند بلکه به تلفظ پهلوی قرائت می نمودند . مثلاً : ملکا می نوشتند و شاه می خواندند و یا گملا که همان جمل عربی باشد می نوشتند و اشتر می خواندند . یا کدبا می نوشتند و دروج یعنی دروغ می خواندند . این شیوة نگارش را در اصطلاح هزوارش می نامند . خط پهلوی کتابی تا سه قرن پس از اسلام در ایران ادامه داشت و در آن دوره کتابهایی به زبان پهلوی از طرف موبدان زرتشتی نوشته شده است .

اسلاید 7: معماری در دورة ساسانی هنر معماری نسبت به مجسمه سازی و نقاشی در درجة اول قرار داشت . آثار اولیة معماری ساسانی شباهت بسیاری به معماری دورة پارتی دارد . از بناهای ساسانی در قرن سوم میلادی ، کاخ اردشیر در فیروزآباد است . یکی از آثار دورة ساسانی طاق کسری است که بقایای دربار معروف خسرو اول و دوم در تیسفون می باشد . این طاق اکنون در کناردجله در نزدیکی بغداد در جایی به نام سلمان پاک قرار دارد . در فاصلة یکصد کیلومتری تیسفون قصر دستگرد قرار داشته خسرو دوم پرویز بوده است . دیگر کاخ شیرین است که خسرو دوم آن را برای زن محبوب خود شیرین بنا کرده است و هنوز آثار آن در شهری به نام قصر شیرین باقی است . یکی از جالبترین آثار تاریخی ، غاری است که در صخره ای در طاق بستان کنده اند و شکارگاه خسرو دوم را نشان می دهد . این آثار در مدخل شهر کرمانشاهان هنوز باقی است . یکی از آنها شاپور اول را نشان می دهد که والرین در جلوی او به زانو درآمده و سیریادیس امپراتور جدید روم در حال احترام به پیش شاپور ایستاده است . در غار شاپور نیز مجسمة بزرگی از شاپور اول پیدا شده که اکنون در آن غار برپا است.

اسلاید 8: علت غايی آثار هنری در ايران ساسانی  محتواي هنر در ايران باستان - بخصوص در عهد ساساني - به طور کامل طبقاتي بود و سه مقصد عمده را پی مي‌گرفت. اول آنکه هنرمندان در اين دوره پيوسته در عظمت بخشيدن به حكومت ساساني مي‌كوشيدند و - به بياني ديگر - می توان گفت كه «آرمان گرايی در اجرا» سرلوحه خواست هنرمند قرار داشت. مشخص است كه در اينجا از آن فرديتِ سيال و خلاق هنرمند اثر و خبري نيست؛ چه او وظيفه دارد تا همگان و همگنان در برابر آنچه او مي‌آفريند به حيرت واداشته شوند و به تكريم حكومت بپردازند. به طور يقين، در هنر ساسانی علايق و سلايق گروه محدودی از جامعه لحاظ مي‌شد و هنرمندان - به اعتبار اينكه تا چه حد در برآورده‌سازي آمال دربار و حلقه‌هاي متصل به آن سهم داشته باشند - در برابر نظر و تشويق اربابان قدرت بودند.    معماری ساسانی نیز، با گنبدها و ايوانهای باشكوه و عظيم، در صدد نمايش دادن شكوه و عظمت حكومت بود. اين معماری تا حدودی ريشه‌ها و شيوه‌هاي خود را از معماري هخامنشي و تا حدودی از شيوه‌های هنری و معماری يونان باستان برگرفته بود. از بناهای معروف ‌این دوره می ‌توان به كاخ اردشير در «فيروزآباد» و قصر پادشاهان ساساني در «تيسفون» (نزديكی بغداد) اشاره كرد.

اسلاید 9: دوم آنکه هنر در دوره ساساني توجيه و تبيين و تفسير اصول اعتقادی آن دوره بود، به نحوی که يكي از محورهای مهم‌ نگرشي هنر ايراني – بهدینان - تنازع و تعرض ايزدان و اهريمنان است كه در عقايد اوستايی و اساطيری ايرانيان اهميت بسزايی دارد.  ايرانيان باستان همواره با تاريكي در ستيز و با نور در وفاق و وفاداري به سر مي‌برده‌اند. اهورا مزدا منبع و مبدأ نور و اهريمن، از آن حيث كه به جهان جسماني نزديك است، مبدأ تاريكي است. اتصال دو عالم جسماني و روحاني به واسطه عالمی برزخی و بينابيني است كه ايرانيان باستان در تصوير كردن آن مي‌كوشيدند. اين‌گونه تلقی در هنر ماني - كه خود التقاط و اختلاطي از هنر مسيحي و بودايي و تفكر ثنويت‌گراي دین باستان ایران است - به اوج مي‌رسد. هنر ماني در نقاشي به كمال رسيد و كتاب مصورش به نام «ارتنگ» يا «ارژنگ» معجزه دين او به شمار مي‌آيد. بنا به تلقي مانويان، هر آنچه در عالم زيباست، شايان پرستش است.   سوم آنکه هدف ديگر هنر مفرح كردن و لطافت بخشيدن به زندگاني طبقات حاكم بود. اين هدف را هم ادبيات و هم موسيقي به جد پی مي‌گرفتند. برای نمونه، داستان خسرو و غلام او امروزه برای تاريخ‌نويسان سندی تاريخی به حساب مي‌آيد و از رهگذر خواندن آن مي‌توانند دربار ساسانی را تجربه كنند، ولی در آن دوران سرگرمیهای فراواني داشت. داستان «گفتگوي بز و خرما» و همچنين «كتاب شطرنج» هر دو از كتابهاي سرگرم كننده آن زمان به حساب مي‌آيد. كتاب «كليله و دمنه» هم از كتابهای معروف اين دوران است كه طبيبي درباري به نام «برزويه» آن را از هندي به فارسي برگرداند. «كارنامه اردشير بابكان» نیز داستان مبارزه‌هاي او برای رسيدن به پادشاهی و تخت و تاج است.    هنر ساساني - به طور كلي - در خدمت دربار بود و هنرمندان خدمتگزارانی بودند كه اراده هنری خود را مصروف خوشامد و پسند درباريان و برجسته‌سازی احوالات و ذكر اوصاف فرمانروايان كرده بودند. البته گاهی مايه نخستين برخی از داستانهايی كه در ادبيات ساسانی به چشم مي‌خورد از فرهنگ عامه گرفته مي‌شد، اما اين به علت رويكرد مردمي هنر و ادبيات نبود؛ زیرا در مجموع آثار هنري براي التذاذ و انبساط خاطر اميران و اعيان پديد مي‌آمد.

اسلاید 10: شاخصه‌هاي عملكردي هنرهاي اسلامي ايرانی: حاملان هنر، از حدود جغرافيايي متفاوت، هر يك با زبان ذوقی خاص خود بر اندوخته‌هاي هنر اسلامي ايراني - به مرور زمان - افزودند و با انعطاف و عشق از ذهنهاي گرانسنگ ديگر نيز بهره‌مند شدند؛ تا جايي كه مي‌توان گفت هنر اسلامي ايراني در گذر تاريخ همواره در سه محور حضوری درخشان داشته است: 1 - دريافت هوشمندانه آن بخش از عناصر هنري سرزمينها و مللي كه با نگرش توحيدي همسو بوده اند. 2 توسعه زيباشناسانه و كارامد آن عناصر 3 انتقال سخاوتمندانه و مؤثر آن به نسلها و عصرهاي ديگر با طلوع اسلام، از آنجا كه مردم ايران با اشتياقی فزاينده‌تر از هر ملتي دين جديد را پذيرفتند و در مقابل آن سر تعظيم فرود آوردند؛ از این رو، ورود مضامين آسماني اسلام را در نگاره‌هاي ايراني وسيعتر از عرصه‌های جغرافيايی ديگر مشاهده مي‌كنيم. اين هنر در فراز و نشيب تاريخی خود تاكنون دوره‌های مختلفی را پشت سر نهاده و در هر دوره - با توجه به نوع حكومت، محل پايتخت، نيازهاي اجتماعي، تأثيرهاي فرهنگي محيط - ويژگيهاي خاصي را كسب كرده است. اين ويژگيها را با عنوان «مكتبهای هنر نگارگری» مي‌شناسند.

اسلاید 11: هنر حجاري و کتيبه نويسي نقوش برجسته موجود از دوره پارتها در شوش، تنگ سروک، بيستون و ... نشانگر تنزل هنر حجاري اين دوره نسبت به دوره قبل و بعد از خود، يعني دوره هخامنشي و ساساني است در اين دوره حجاريها هخامنشي، ( تخت جمشيد) ، مي باشند و برجستگي نقوش نسبت به نقوش برجسته ساساني بسيار کم است. بيش از آنکه نقوش حجاري شده باشند، کنده کاري شده اند. و به علت نامرغوب و سست بودن سنگها، آنها به مرور زمان دچار فرسودگي و تخريب شده اند و صدمه بسياري به نقوش وارد آمده است. وجود کتيبه هائي بر اين نقوش برجسته و همچنين بر قطعات پوست آهو کشف شده از منطقه اورامانات کردستان و سفال نوشته هاي نسا، حاکي از استفاده از خطوط يوناني، آرامي و پهلوي اشکاني، در اين دوره است. کتيبه يوناني بدست آمده از نهاوند ( در سال 1322) ادامه سنت استفاده از خط و زبان يوناني را ، که از زمان سلوکيها آغاز شده بود، و در دوره پارت ادامه يافت، نشان مي دهد. اين کتيبه ، مربوط به آنتيوخوس سوم، پادشاه سلوکي است و در 32 سطر به خط يوناني قديم، بر روي سنگي به ابعاد 46× 85 سانتيمتر نقر شده است. متن اين کتيبه پيرامون عنوان واختياراتي است که شاه نامبرده به ملکه و خواهر خود لااوديسه مي دهد. نقش برجسته اي با کتيبه آرامي از شوش يافت شده است. اين نقش برجسته بر روي سنگ آهکي نامرغوب با کيفيت ضعيف هنري، کنده کاري شده است. با اين حال، آن به عنوان يک سند معتبر تاريخي دوره پارت، داراي اهميت بسيار است. در اين نقش برجسته اردوان پنجم به حاکم ( يا شترپاون) شوش حلقه قدرت ( سلطنت ) اعطاء مي کند

اسلاید 12: گچبري از آنجائيكه مراكز عمده تمدن ساساني شهرهايي واقع در دشتهاي ايران و دور از معادن سنگ بود است. گچبري هاي تمام رنگي با تكنيك قالبي به ديوار و سقف بناها الصاق مي شد و كاربرد آن، بيشتر در دوره سلوكي و پارتي از طريق يونان و روم به ايران راه پيدا كرد و به مرور زمان خصوصيات شرقي خود را بازيافت . نقش مايه ها و طراحي هاي بكار رفته در گچبري ها به صورت نقوش گياهي شامل گل و بته, پالمت, انار, انگور, طرح هاي هندسي و جانوري بشكل گراز, آهو, مرغابي و نقوش انساني با موضوعات شكار, ضيافت, نقوش شاهانه و نقوش آييني با تكنيك قالبي بوده است. نمونه هايي كه از گچبري هاي اين دوره باقي مانده به صورت قسمتي از گچبري هاي مربوط به طاق ها, پايه ستون و تزيينات الصاقي به ديوارها, با نقوش از قبيل گل و بته, نقوش آهو و قوچ و گراز و نقوش انساني از منطقه حصار دامغان است از ناحيه چال ترخان ري در جنوب تهران نيز در اواخر ساساني گچبري هاي به دست آمده كه پيوندي بين گچبري ساساني و اسلامي است. اين نمونه ها به صورت تصوير شكار بهرام پنجم يا بهرام گور با آزاده و نقش صورت آناهيتا كه الهام گرفته از الهه هاي باروري مانند ايشتار است. اين گچبري ها داراي ويژگيهاي خاص دوره ساساني بوده و نمونه هاي ديگري كه با نقوش گل و بته و نقوش هندسي به صورت مكرر و قالبي تكرار شده, همچنين نيم تنه هاي گچي شاهان ساساني و مجسمه هاي كوچك كودكان و زنان كه از حاجي آباد فارس بدست آمده است. 

اسلاید 13: هنر سفالگري سفالينه هاي اين دوره در مقايسه با سنن كهن سفالگري ايران و بدليل استفاده از ظروف فلزي از كيفيت چشمگير و بسيار بالايي برخوردار نيست. مراكز عمده سفال سازي در دوره ساساني عبارتند از شوش, ري, دامغان, قصر ابونصر (فارس), گيلان, منطقه سيستان و مكران در ايران و نينوا. تيسفون, كيش و بين النهرين در خارج از ايران. از شكلهاي متداول سفالينه در اين دوره مي توان به كوزه هاي نسبتا بزرگ با گردن كوتاه و بدنه مدور با دسته يا بدون دست, كوزه هايي با دهانه گلابي شكل و دسته عمودي, كوزه هاي سه پايه , قمقمه هاي مسافرتي با دسته هاي مدور. كاسه ها و پياله هاي دسته دار, صافي هاي سفالي, ظرفهاي سفالين بشكل حيوانات, پيكرك هاي سفالين از زنان , مرد طبل زن, پي سوزهاي مختلف اشاره نمود. بعضي از اين سفالينه ها بدون لعاب و برخي داراي لعاب سبز و آبي فيروزه اي و در مواردي شيري و قهوه اي رنگ مي باشند. تزيينات ظروف سفالي بصورت طرح هاي كنده  هندسي, گياهي يا نقوش افزوده, نقش مايه هاي پيچيده قالبي, نقوش مهر زده, مداليون با نقش حيوان و انسان است

اسلاید 14: طاق بستان حوطه تاريخي طاق بستان، در دامنه کوهي به همين نام و در کنار چشمه اي در شمال شرقي حاشيه شهر کرمانشاه قرار دارد. در اين محوطه، آثاري از دوره ساساني شامل سنگ نگاره اردشير دوم و دو ايوان سنگي به نام هاي ايوان کوچک و بزرگ وجود دارد. ايوان کوچک در سمت چپ سنگ نگاره اردشير دوم و ايوان بزرگ در سمت چپ ايوان کوچک ديده مي شود.

اسلاید 15: سياحان، مورخين وجغرافي نويسان دوره اسلامي ضمن توصيف سنگ نگاره هاي طاق بستان، از اين محوطه با نام هاي متفاوتي ياد کرده اند. ابن فقيه و ابن رسته اين مکان را «شبديز» و ياقوت حموي آن را «قصر شيرين» ناميده است. همچنين حمدالله مستوفي آن را «طاق بسطام» و عده اي ديگر آن را «طاق بهستون»، «طاق بيستون» و «تخت بستان» ناميده اند. اهاي محل نيز اين محوطه را با نام «طاق وسان» و «طاق بسان» مي شناسند؛ زيرا «سان» در لفظ محلي به معني سنگ است و «طاق وسان» يعني طاقي که در سنگ کنده شده است. امروزه نيز د راکثر محافل ايران شناسي، از اين مکان با نام «طاق بستان» ياد مي شود. سنگ نگاره هاي اين محوطه عبارتند از: سنگ نگاره اردشير دوم: در سمت راست ايوان کوچک، سنگ نگاره اي وجود دارد که صحنه تاج ستاني اردشير دوم (383-379م) نهمين شاه ساساني را نشان مي دهد. در اين مجلس، شاه ساساني به حالت ايستاده با صورتي سه رخ و بدني تمام رخ در مرکز نقش شده، دست چپ را بر روي قبضه شمشير گذاشته و با دست راست در حال گرفتن حلقه روبان داري از اهورا مزدا است. شاه ساساني چشماني درشت و ابرواني برجسته دارد. ريش او مجعد و موهاي سرش به صورت انبوه بر روي شانه هاي ريخته است. او گوشواره، گردن بند و دست بند به بر دارد. گوشواره او به شکل حلقه مدوري است و گوي کوچکي به آن آويزان است. گردن بند او يک رديف مرواريد درشت دارد.

اسلاید 16: شاه تاجي بر سر دارد؛ قسمت پايين آن به صورت نوار ساده و قسمت بالاي آن به شکل کوريمبوس است و بخش انبوهي از موهاي سر او در اين قسمت قرار دارد و با دو رشته روبان بسته شده است. همچنين روباني از پشت تاج او آويزان است. لباس او پيراهن چين داري تا روي زانو است و قسمت پايين آن مدور مي باشد. شلوار بلند و چين دار او به وسيله نوار روبان به کف پا بسته شده است. کمربند او باريک و با مرواريد تزيين شده و در قسمت جلو پاپيوني به آن آويزان است. در قسمت پايين کمربند، حمايلي جواهر نشان بسته و شمشيري به آن آويخته است. در سمت راست شاه، پيکر اهورا مزدا به حالت ايستاده با صورتي سه رخ و بدني تمام رخ نقش شده، دست چپ را به کمر زده و با دست راست حلقه روبان داري را به شاه اهداء مي کند. او صورتي کشيده و ريش بلندي دارد. موهاي سرش مجعد و به صورت انبوه بر روي شانه ها ريخته است. اهورا مزدا گوشواره اي بر گوش و گردن بندي بر گردن دارد. تاج اهورا مزدا از نوع تاج هاي کنگره دار است. پايه تاج با يک رديف مرواريد تزيين شده و در بالا تاج نيز بخشي از موهاي سر به صورت انبوه و بدون پوشش رها شده است. پيراهن چين دار تا روي زانو شلواري چين دار - شبيه به شلوار شاه - بر تن دارد. کمربند او نيز شبيه به کمربند اردشير دوم است.

اسلاید 17: ر سمت چپ نقش اردشير دوم، پيرک ايزد مهر که بر روي گل نيلوفر بزرگي ايستاده، با صورت و بدني سه رخ نقش شده است. متأسفانه جزييات صورت او آسيب ديده و تنها مشخص است که ريشي کوتاه و مجعد دارد. جزييات تاج او نيز از بين رفته و تنها روبان هايي که از پشت تاج آويزان است، ديده مي شود. در بالاي سر وي، هاله اي از نور ديده مي شود. در دست هاي او دسته اي از شاخ هاي نباتي مخصوص مراسم مذهبي «برسم»، قرار دارد. لباس ايزد مهر شبيه لباس اهورا مزدا است. در زير پاي اهورا مزدا و اردشير دوم، پيکر دشمن شکست خورده اي نقش شده که متأسفانه بخش زيادي از آن از بين رفته است. جزييات صورت او نيز آسيب ديده، ريش او ساده و با خطوط مواج عمودي نشان داده شده است. موهاي سر او نيز ساده است. تاج او به شکل سربندي است که با سه رديف مرواريد و پلاک مدوري در مرکز، تزيين شده است. اين شخص گردن بندي شامل يک رديف مهره هاي مدور بر گردن دارد. لباس او پيراهن بلندي تا قوزک پا است. اين شخص چکمه هاي ساق کوتاه پوشيده و شمشيري به کمر بسته است. برخي از محققين اين پيکره را متعلق به يکي از شاهان شکست خورده «کوشان» مي دانند. ولي امروزه بسياري از محققين اين نقش را به «جوليانوس» امپراتور روم نسبت مي دهند که در سال 362 م به دست اردشير دوم کشته شد.

اسلاید 18: ايوان کوچکاين ايوان فضاي مستطيل شکل به عرض 96/5 متر، عمق 80/3 متر و ارتفاع 30/5 متر است. در دو طرف ورودي آن، دو جرز چهارگوش به پهناي نه سانتيمتر بلندي 37/2 متر ديده مي شود. در بالاي اين جرزها، طاقي با قوس نيم دايره اي قرار دارد که ده سانتيمتر از سطح داخلي جرزها عقب تر است. ديوار انتهاي اين ايوان به دو بخش تقسيم شده است: در بخش فوقاني، طاقچه اي به عمق سي سانتيمتر و بلندي 93/2 متر ايجاد شده است. در داخل اين طاقچه، پيکره هاي شاهپور سوم و پدرش شاهپور دوم همراه با کتيبه هايي به خط پهلوي و به زبان فارسي ميانه حجاري شده است.

اسلاید 19: ر اين مجلس هر دو شخصيت به حالت ايستاده با صورتي نيم رخ و بدني تمام رخ نقش شده اند. هر دو، دست راست را بر قضيه شمشير و دست چپ را بر قسمت فوقاني غلاف قرار داده اند. شاپور دوم، داراي چشماني درشت، ابرواني کماني و ريش بلندي است که انتهاي آن در حلقه اي فرو رفته است. موهاي سر او مجعد و به صورت انبوه بر روي شانه ها ريخته است. تاج او از نوع تاج هاي کنگره دار است و پايه آن با مرواريد تزيين شده و در بالاي آن نيز گوي بزرگي قرار دارد. از پشت آن نيز روبان بلندي آويزان است. شاپور دوم گوشواره اي بر گوش و گردن بندي با يک رديف دانه هاي مرواريد درشت در گردن دارد. لباس او پيراهن چين داري است که تا روي زانو ادامه دارد و در قسمت پايين مدور است. کمربندي به کمر بسته، در قمست جلو پاپيوني به آن آويخته است. همچنين شلوار بلند و چين داري به تن دارد. پيکره شاپور سوم نيز شبيه پيکره پدر او است. تنها تفاوت اين پيکره ها در شکل تاج آنها است. متأسفانه جزييات تاج شاپور سوم از بين رفته است. بر اساس سنگ نوشته هاي اين مجموعه، مي توان هويت واقعي آنها را شناسايي کرد. سنگ نوشته مربوط به شاپور دوم داراي نه سطر و ترجمه آن چنين است: «اين پيکري است از بغ مزداپرست. خدايگان شاپور، شاهنشاه ايران و انيران که چهر از يزدان دارد. فرزند بغ مزادپرست، خدايگان هرمز، شاهنشاه ايران و انيران که چهر از ايزدان دارد، نوه خدايگان نره شاه شاهان». سنگ نوشته مربوط به شاهپور سوم داراي سيزده سطر و ترجمه آن چنين است: «اين پيکري است از بغ مزداپرست، خدايگان شاپور، شاهنشاه ايران و انيران که چهر از يزدان دارد، فرزند بغ مزادپرست خدايگان شاپور، شاهنشاه ايران و انيران که چهر از ايزدان دارد، نوه خدايگان هرمز شاهنشاه».

اسلاید 20: ايوان بزرگ مهم ترين اثر در طاق بستان، ايوان بزرگ است. اين ايوان فضاي مستطيل شکلي به عرض 85/7 متر، عمق 65/7 متر و ارتفاع 90/11 متر است. در دو طرف ورودي اين ايوان، دو جرز چهارگوش به ارتفاع 27/4 متر ايجاد شده است. پهناي جرز سمت راست 41/1 متر و پهناي جرز سمت چپ 46/1 متر است. بر روي اين جرزها، طاقي با قوس نعل اسبي قرار دارد که بيست و چهار سانتيمتر از سطح داخلي جرزها عقب رفته و رفي را ايجاد کرده است. ارتفاع اين طاق از کف ايوان تا لبه قوس در قسمت جلو 80/8 متر و در قسمت عقب ايوان 25/9 متر است. قوس طاق نيز در قسمت جلو ايوان بازتر از قوس انتهاي ايوان است؛ در قسمت جلو به شکل نيم دايره و در قسمت عقب به شکل نيم بيضي است. بر روي لبه بام ايوان، هفت جان پناه چهار پله اي. هر کدام به ارتفاع 129 سانتيمتر با زاويه قايم وجود دارد. در انتهاي ايوان، سکويي ديده مي شود. بر روي اين سکو دو نيم ستون حجاري شده است. اين نيم ستون ها بدون پايه ستون و شامل ساقه ستون و سرستون است. سرستون اين نيم ستون ها به شکل هرم مربع القايده معکوسي – تقليدي از سرستون هاي بيزانسي – است.

اسلاید 21: تزيينات نماي ايوان بزرگ رزهاي دو طرف مدخل ورودي ايوان با نقش يک درخت تخيلي و قوس ايوان با دو رديف نقوش گياهي تزيين شده است: رديف پايين گل هاي سه برگي دارد که انتهاي آنها به هم وصل شده است. در مرکز قوس ايوان، هلالي نقش شده که به آن دو رشته روبان آويزان است. در لچکي هاي ايوان نيز نقش دو الهه بال دار(نيکه) ديده مي شود. هر کدام از اين الهه ها در يک حلقه روبان دار و در دست ديگر، جامي پر از مرواريد دارند.

اسلاید 22: تزيينات انتهاي ايوان ديوار انتهاي ايوان به دو بخش تقسيم شده است. در بالا صحنه تاج ستاني شاه ساساني و در پايين يک سوارکار نقش شده است: صحنه تاج ستاني: در صحنه تاج ستاني، پادشاه ساساني با صورتي سه رخ و بدني تمام رخ بر روي سکويي ايستاده است. دست چپ را بر روي قبضه شمشير گذاشته دست راست را به طرف اهورا مزدا دراز کرده است. جزييات صورت شاه آسيب ديده ولي با توجه به آن چه که باقي مانده است، صورتي فربه، گونه هايي گوشتالو، چشم هايي درشت و ابروهايي برجسته دارد. ريش او به وسيله خطوط مواج عمودي نشان داده شده است. موهاي انبوه و مجعد او بر روي شانه ها ريخته است. اين شخص گوشواره اي بر گوش و گردن بندي در گردن دارد؛ گوشواره به شکل حلقه مدوري است و گوي کوچکي به آن آويزان است. گردن بند از دو رديف مرواريد شکل گرفته و در مرکز آن سه دانه درشت مرواريد آويزان است.

اسلاید 23: شاه تاج کنگره داري بر سر دارد؛ پايه آن با دو رشته مروارد و لاک هاي مربع شکل تزيين شده است. در جلوي تاج، هلالي قرار دارد. بر فراز تاج، دو بال عقاب ديده مي شود که نوک آنها به طرف داخل خم شده است. در حد فاصل اين دو بال، ميله عمودي وجود دارد و بر روي آن يک هلال به چشم مي خورد. در داخل هلال نيز گوي بزرگي قرار دارد. اين شخص پيراهن مرواريد دوزي شده اي پوشيده است. در قسمت بالا تنه، بر روي پيراهن تسمه هايي شامل سه رديف مهره هاي مرواريد و پلاک هاي مستطيل شکل بسته شده است. کمربند او پهن و با چهار رديف دانه هاي مرواريد تزيين شده است. در پايين کمربند، حمايلي جواهر نشان بسته و شمشيري در جلو به آن آويزان است. در سمت راست شاه، پيکره اهورا مزدا ايستاده بر سکويي با صورت و بدني تمام رخ نقش شده است. او دست چپ را بر روي سينه گذاشته و با دست راست حلقه روبان داري را به شاه اهداء مي کند. اهورا مزدا دراي صورتي کشيده و ريشي بلند و مخروطي است. موهاي انبوه و مجعد او بر روي شانه هايش ريخته است . او گوشواره و گردن بندي - شبيه به گوشواره و گردن بند شاه – دارد. تاج او کنگره دار و پايه آن با دو رشته مراوريد و پلاک هاي مربع شکل تزين شده است. موهاي انبوه او بدون پوشش رها شده و پيراهن مرواريددوزي شده اي بر تن دارد و روي آن شنل جلو بازي پوشيده است. در سمت چپ شاه، پيکره آناهيتا با صورت و بدني تمام رخ، ايستاده بر سکويي نقش شده است. در دست چپ سبوي آب و در دست راست حلقه روبان داري را که به طرف شاه دراز کرده است، ديده مي شود. او صورتي گرد و چانه اي کوتاه دارد. بخشي از موهاي سر او به صورت گيسوي بافته و بخشي ديگر به صورت انبوه ديده مي شود. آناهيتا گوشواره اي بر گوش و گردن بندي در گردن دارد. گوشواره او به شکل حلقه مدور و گوي کوچکي به آن آويزان است و گردن بندش شامل دو رديف مرواريد است. تاج او از دو بخش تشکيل شده است؛ در قسمت پايه به وسيله دو رشته مرواريد و پلاک هاي مربع شکل تزين و در بخش فوقاني با رديفي از پالمت هاي شش لبه اي و پاپيون و روبان بسته شده است. اين شخص پيراهن چين دار مرواريد دوزي شده اي بر تن دارد و بر روي آن شنل جلو باز بلندي پوشيده است. حاشيه اين شنل با دو رديف دانه هاي مرواريد و قسمت هاي ديگر آن به وسيله گل هاي رز تزيين شده است.

اسلاید 24: نقش سوارکاردر بخش پايي ديوار انتهاي ايوان، نقش يک مرد با صورتي سه رخ و بدني تمام رخ سوار بر اسب قوي هيکلي حجاري شده است. اين شخص کلاه خودي بر سر دارد که تمام صورت و گردن او را به جز چشم ها پوشانده است. بر روي کلاه خود تاجي قرار دارد. بر روي پايه اين تاج، نواري با دو رديف دانه هاي مرواريد ديده مي شود. اين نوار در پشت سر به وسيله پاپيوني بسته شده است. حاشيه بالايي تاج شيارهاي عمودي دارد. در بالاي تاج، موها به صورت انبوه و بدون پوشش رها و به وسيله يک پاپيون و دو روبان بسته شده است.

اسلاید 25: ين شخص پيراهن بلندي با نقش مرغ و ارغن بر تن دارد. بر روي پيراهن، زره اي زنجير باف پوشيده که تا روي زانو آمده و کمربندي با طرح هاي دايره اي شکل به کمر دارد. در پايين کمربند، حمايلي با طرح هاي هندسي به شکل لوزي و دايره ديده مي شود و تيرداني نيز به آن آويزان است. اين شخص نيزه بلندي در دست دارد و سپر مدوري براي دفاع در پيش رو گرفته است. صورت و سينه اسب نيز با زره اي تيغه اي پوشيده شده است. بر روي اين زده نيز منگوله هايي ديده مي شود. بر روي کپل اسب منگوله اي آويزان است و بر روي آن نقش انسان سه سر مشاهده مي شود. بسياري از مورخين و جغرافي نويسان دوره اسلامي هم چون اين فقيه، ابن رسته، ابودل، مسعودي و ياقوت حموي نقش سوار را خسرو پرويز و اسب را شبديز معرفي کرده اند.

اسلاید 26: ديوارهاي جانبي ايوان وارهاي جانبي ايوان بزرگ صحنه شکار شاهي را نشان مي دهد. در ديوار سمت راست، صحنه شکار گوزن و در ديوار سمت چپ صحنه شکار گراز نقش شده است

اسلاید 27: صحنه شکار گوزن ين صحنه در قابي به طول 80/5 متر و عرض 90/3 متر حجاري شده است. در اين صحنه، سه رديف فيل بان گوزن ها را از طريق دروازه اي که در سمت راست حصار تعبيه شده است، به داخل شکارگاه رم مي دهند. اين گوزن ها به دنبال چند گوزن دست آموز که روباني در گردن دارند، در حال فرار هستند. در درون شکارگاه، شاه در سه قم نمايش داده شده است: در قسمت بالا، سوار بر اسب آماده شکار است. او شمشيري مرصع به کمر آويخته و کماني بر گردن دارد. در پشت سر او زني ديده مي شود که چتري در بالاي سرشاه گرفته است. در پشت سرشاه، سه رديف زن نقش شده است: دو رديف اول به حالت احترام ايستاده اند و رديف سوم نيز در حال نواختن آلات موسيقي هستند. در مقابل شاه عده اي از رامشگران بر روي سکويي نشسته اند. برخي از اين رامشگران در حال کف زدن و برخي در حال نواختن چنگ هستند. در مقابل رامشگران، چهار نعل به دنبال گوزن ها مي تازد. در پشت سر او نيز شش اسب سوار در حال تاخت هستند. در پايين اين صحنه، شاه کمان را بر گردن انداخته است. اين مجلس نشان مي دهد که شکار پايان يافته است. در سمت چپ حصار، چند نفر شتر سوار، گوزن هاي کشته را حمل مي کنند.

اسلاید 28: صحنه شکارگزاراين صحنه در قابي به طول 70/5 متر و عرض 13/4 متر حجاري شده است. در سمت چپ اين قاب، دوازده في که روي هر يک دو نفر سوار شده اند، در پنج رديف عمودي نقش شده است. اين فيل بانان در حال رم دادن گرازها از مخفي گاه باتلاقي خود به درون نيزارها هستند. در قمست بالاي صحنه شکار، قايق پارويي ديده مي شود و در داخل آن پنج نفر در حال کف زدن هستند. همچنين دو پارو زدن در داخل اين قايق ديده مي شوند.

اسلاید 29: ر مرکز صحنه، شاه در داخل قايقي ايستاده است و در اطراف او نوازندگان زن قرار دارند. شاه با تير و کمان در حال تيراندازي به دو گرازي است که به سوي او جهيده اند. در داخل اين قايق، چهار نفر ديده مي شوند. نفر اول و پنجم، پاروزن و نفر دوم خدمه شاه است و تيري در دست دارد. نفر چهارم نيز چنگ نوازي در حال نواختن چنگ است. در اطراف اين قايق، پرندگان و ماهيان در ميان گياهان آبزي در حرکت هستند. در پشت قايق شاه، قايق ديگري که در آن چهار نوازنده زن در حال نواختن چنگ هستند، ديده مي شود. در سمت راست قاب، صحنه پايان شکار نشان داده شده است: در اين صحنه شاه در داخل قايقي ايستاده و کماني باز را به نشانه خاتمه شکار در دست چپ گرفته است. برخلاف صحنه قبل، در کمر شاه شمشيري ديده نمي شود. بر دور سر او هاله اي قرار دارد. در پشت اين قايق، قايق ديگري ديده مي شود که زنان نوازنده بر روي آن در حال نواختن چنگ هستند. در پايين اين صحنه، نقش پنج فيل سوار در حا ل جمع آوري گرازهاي شکار شده، ديده مي شود. عمل جمع آوري گرازها، به وسيله خرطوم فيل صورت مي گيرد و خدمه فيل ها با گرزهايي که در دست دارند، ضربه آخر را بر گرازها وارد مي کنند. در داخل قاب، در قسمت بالا، گرازهاي شکار شده بر روي فيل ها نشان داده شده است و در قسمت پايين، گرازها از روي فيل ها بر زمين گذشته شده اند و خدمه در حال قطعه قطعه کردن آنها هستند.

اسلاید 30: تاريخ گذارير باره زمان ساخت اين ايوان در ميان محققين سه ديدگاه وجود دارد: اردمان (ERDMANN) ساخت اين ايوان را در زمان «پيروز اول» 0459-448 م) مي داند. هرتسفلد ساخت آن را به زمان خسرو دوم 0628-590 م) نسبت مي دهد و فن گال (VON.GALL) معتقد است اين ايوان و نقش هاي ديوار انتهاي آن، در زمان پيروز اول ساخته شدهف ولي صحنه هاي شکار شاهي در ديوارهاي جانبي ايوان متعلق به زمان خسرو دوم است. امروزه در محافل ايران شناسي نظر هرتسلفد طرفداران بيشتري دارد.

اسلاید 31: سنگ نگاره دوره قاجار در بخش فوقاني ديوار سمت چپ ايوان بزرگ، سنگ نگاره اي از دوره قاجار با کتيبه اي به خط نستعليق حجاري شده است. در اين سنگ نگاره محمد علي ميرزا دولتشاه بر روي تختي نشسته، صورتي فربه، ريشي بلند و سيبلي تاب دار دارد. تاج او از نوع تاج کنگره دار و شبيه تاج پدرش فتحعلي شاه است. پيراهن چين دار قرمز رنگي به تن دارد. کمربندي به کمر بسته، پايين آن حمايلي ديده مي شود. به حمايل او شمشير و خنجري آويزان است. در کنار اوشعري از «بسمل» شاعر کرمانشاه در مدح او نگاشته شده است. در اين شعر، شاعر کوه طاق بستان را به کوه طور و جمال دولتشاه را به جمال حضرت موسي تشبيه کرده و خسرو پرويز را نيز دربان محمد علي ميرزا معرفي کرده است.

اسلاید 32: در سمت راست او، امام قلي ميرزا معروف به عمادالدوله به حالت ايستاده، با صورتي سه رخ و بدني تمام رخ نقش شده است. او داراي ريش کوتاه سياه رنگي است و تاجه جواهر نشاني بر سر دارد. لباسش پيراهن کشاده بلندي است که متأسفانه رنگ آن از بين رفته است. وي خنجري در کمر بسته و شمشيري در غلاف به سمت چپ آن آويخته است. در سمت چپ محمدعلي ميرزا، پسر ديگرش «محد حسين ميرزا» نقش شده است. متأسفانه جزييات صورت وي از بين رفته است. تاج او از نوع تاج هاي کنگره دار و لباسش پيراهن سبز رنگ بلندي است. وي شمشيري در غلاف به حمايلش بسته است. در جلوي محمد علي ميرزا، «آقا غني» به حالت ايستاده، با صورت و بدني تمام رخ نقش شده است. تاج او مخروطي شکلف لباسش بلند و قرمز رنگ و به حمايلش خنجري آويزان است. در سمت چپ سنگ نگاره، کتيبه اي به خط نستعليق نوشته شده است. اين کتيبه به صورت وقف نامه و مضمون آن حاکي از اختصاص درآمد سه دانگ از مزارع «کبودخاني» براي انجام مراسم عزاداري امام حسين(ع) در ماه عاشورا و ساير عزاها است. طبق کتيبه، اين سنگ نگاره در سال 1237 ه.ق به دستور آقا غني – خواجه باشي محمد علي ميرزا – و توسط ميرزا جعفر سنگ تراش حجاري شده است.

اسلاید 33: آتشگاه اصفهان از آتشکده هايی که در عهد ساسانيان ساخته شده، تعداد قابل توجهی در نقاط مختلف ايران، هنوز به چشم می خورد. ايرانيان قديم پيش از آنکه به دين اسلام درآيند، پيرو آيين زرتشتی بودند و در آيين زرتشت برای تجليل آتش که به نظر آنها يکی از اصول چهارگانه مقدس بود، تشريفاتی انجام می دادند و هنوز هم انجام اين تشريفات در ميان ايرانيانی که آيين قديم خود را حفظ کرده اند، معمول است.

اسلاید 34: آتش مقدس در آتشگاه های محفوظ نگهداشته می شد و نمی بايست هيچوقت خاموش شود. از آنجا در مواقع مشخصی ترکه های چوبی را مشتعل می کردند و به آتشکده ها که بواسطه سبک معماری شان به «چهارتاقی» مشهورند، می آوردند و مراسمی انجام می دادند و سرودهايی می خواندند و مردمی که در اطراف اين چهارتاقی گرد آمده بودند، در انجام اين مراسم شرکت می کردند. بسياری از اين آتشکده ها پس از اسلام در ايران تبديل به مسجد شد، ولی آتشکده هايی که در نقاط دوردست يا کم جمعيت قرار داشتند، به حال خود باقی ماندند و مسلمانان قرون اوليه اسلامی فراموش کردند که اين چهارتاقی ها در بالای ارتفاعات برای چه منظوری ساخته شده اند و به همين دليل است که غالبا تصور می شود که اين ساختمان های کوچک و محقر برای ديده بانی يا خبر رساندن بوسيله آتش برپا شده و گاهی نيز افسانه هايی ساخته، به آنها نسبت می دهند.مهمترين آتشکده های عهد ساسانی عبارتند از : آذر فرنبغ  ، آذر گشسب و آذر برزين مهر. آثار برجای مانده روی قله کوه منفرد آتشگاه در مغرب اصفهان که مشرف به جاده اصفهان و نجف آباد است و از خشت های ضخيم که بوسيله ملاط رس و قطعات نی به يکديگر متصل شده اند، تشکيل شده؛ به احتمال قوی، اساس و بنياد يک آتشکده از دوره ساسانيان است که بعدا در دوره های اسلامی، آثار ديگری بر آن افزوده شده. محل امروزی آتشگاه در 9 کيلومتری غرب شهر اصفهان، ناحيه ای از بلوک « ماربين » و مشرف به بستر رودخانه زاينده رود است. بلوک ماربين ، شامل سده ( همايونشهر- خمينی شهر ) و قرای اطراف آن است. شمال آن کوه سيد و محمد و جنوب آن، آتشگاه و زاينده رود است

اسلاید 35: طاق کسریتیسفون (مدائن)، به دست پارت‌ها بنا نهاده شد. این شهر پایتخت امپراتوری پارتها و بعد ساسانیان تا استیلای اعراب بر ایران بود. این بنای تاریخی قصری بزرگ بوده که محل زندگی و دربار پادشاه بوده است. بنیان گذار آن را شاپور ذوالاکتاف (م 379 میلادی) دانسته اند. علت نامگذاری آن به این اسم، تالار بزرگی است که از طاق قوسی آن هنوز هم آثاری باقی است و مهمترین قسمت این بنای عظیم بوده است و به چنین تالارهایی ایوان گفته می شد. در هنگام تولد حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم خسرو اول انو شیروان در این کاخ حکومت می کرد و بنابر برخی روایات، در شب میلاد حضرت ختمی مرتبت بخشش های مهمی از آن فرو ریخت و از میان رفت.

اسلاید 36: آخرین پادشاهی که مقتدرانه در آن بر تخت نشست، خسرو پرویز بود که در همین کاخ نیز نامه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به دستش رسید و آن را پاره کرد. هنگام فتح مدائن، مسلمانان تالار بزرگ این کاخ را محل اقامه نماز جماعت قرار دادند و به نقلی حضرت علی علیه السلام نیز هنگام عزیمت به سوی صفین در این تالار نماز خواند و برخی از احوالات ساکنان کاخ را یاد آوری نمود. مرحوم شیخ عباس قمی به همین خاطر، نماز خواندن در آن جا را نیکو شمرده است پس از تسخیر شهر توسط اعراب، سلمان پارسی، به فرمانداری این شهر برگزیده شد. از آنجا که تیسفون پایتخت بزرگ‌ترین امپراتوری آن دوران بود، ثروت فراوانی در آن گرد آمده بود، به همین روی انتقال غنایم چند ماه به طول انجامید. بعدها یعنی در دوره عباسیان شهر تخریب و از قطعات کاخها و ساختمانهای شهر در ساخت شهر جدیدی در همان نزدیکی بنام بغداد استفاده شد.طاقِ کسری (طاقِ کسرا=تاغِ خسرو) یا ایوانِ مدائن نام کاخ پادشاهان ساسانی در تیسفون بود. طاق اصلی این کاخ خشتی ساخته شده به دست انسان می‌باشد بلندای این طاق ۳۵ متر،پهنایش ۲۵ متر و درازایش ۵۰ متر است. بازمانده این کاخ هنوز در کشور کنونی عراق به‌جاست. در عظمت ایوان کسری همین بس هنگامی که هارون الرشید تصمیم گرفت آثار به جا مانده از آن را ویران کند، از فراهم کردن وسایل مورد نیاز برای تخریب آن عاجز ماند و از این کار منصرف شد.

اسلاید 37: ایوان مدائن(طاق کسری) در تاریخساسانیان خود را از اعقاب پارسی ها می دانستندوهمواره به عظمت واعتلای ایران وقدرت واعتبارحکومت خود توجه داشتند.هرچند که به علت جنگهای متوالی که با رومیان همسایه غربی ایران داشتندقادر به احداث ساختمانها و کاخهای بزرگ مانند پارس ها نشدند، ولیکن سعی کردند که بناهای باارزش رابااستفاده از مصالح ساختمانی اطراف هرکاخ به وجود آورند که خوشبختانه بسیاری ازاین آثار درایران کنونی باقیمانده است، اماتعدادی از آنها درکشورهای اطراف قرار گرفته اند.ازآنجا که دین رسمی کشور درزمان ساسانیان دین زرتشتی بوده لذا برای آتش احترام خاصی قائل بودندوآن رامقدس می شمردند وبرای نگهداری ونگهبانی ازآتش پرستشگاه یاجایگاه های مخصوص می ساختند، آتش مقدس دراین پرستشگاه ها طبق سنت‌هاي مذهبی ساسانیان توسط کاهنان وپنهان از پرستش کنندگان عام حفاظت می شد که از آن آتش های دیگری می افروختند و خارج از پرستشگاه درون چهارطاقی های باز درمعرض دید و پرستش عموم قرار می دادند.

اسلاید 38: اما به غیر ازآتشکده های بسیاری که درآن زمان ساخته شده، چندین کاخ نیز به دست معماران ساسانیبه وجود آمده اند، که از آن ميان می توانیم ازکاخ بستان، کاخ قلعه دختر، کاخ نیشاپور ،کاخ خسرو و نیزکاخ سروستان نام ببریم.هنرمندان دورهٔ ساسانی شیوهٔ کارهنری زمان اشکانیان ومانوی راهمچنان پیش گرفتند.به دنبالهٔ جنگ اشکانیان با بیگانگان ، ساسانیان هم حدوداً ۳۰۰ سال در جدال بودند.پیروزی های پی درپی،تحرکی پویابه وجود آورده بود.رابطه ی تجاری با همسایگان ٬ وضع صنایع و هنر رابرای دادوستد ودیدهنری وسعت بخشید.به این ترتیب٬ هنر دورهٔ ساسانی نسبت به گذشته تمایز ویژه ای پیدا کرد.ایوان مدائن یاطاق کسری یا تیسفون واقع در شهر مدائن در کشور عراق از بناهای مهم شیوۀ پارتی است.متأ سفانه این بنا تاکنون مرمت جدی نشده است.مهمترین قسمت این کاخ٬ مدخل اصلی آن است که به شکل ایوانی عریض ومرتفع ٬ روبه خارج ساخته شده بود وتالار مستطیل شکلی در پشت آن قرار داشته است.طاق بزرگ هلالی قسمت مرکزی رامی پوشاند. در طرفین بخش مرکزی که محور اصلی بنا راتشکیل می داد٬ راهروها٬ اتاقها وتالارها باپوشش گنبدی وگهواره ای قرار داشتند.نور تالار اصلی به وسیله یکصدوپنجاه دریچه تأمین می شده است.طاق بزرگ ایوان مدائن برروی دیواره های سرتاسری وبدون ستون بنا شده بود.قسمت جلویی هلالی بزرگ وبخشی ازنمای اصلی کاخ هنوز پابرجا است.

اسلاید 39: نمای بدون روزنه کاخ تیسفون به چهار طبقه تقسیم شده وبه وسیلۀ طاقی ها ونیم ستونهایی دراطراف آنهاتزيین شده بود.درترکیب نمای خارجی کاخ،تاثیر معماری آشور به چشم می خورد.خصوصیات زیادی دراین بنا مشاهده می شود.اما درویژگی معماری ایران در آن به خوبی آشکار است،یکی استفاده از تناسبات طلایی ایرانی است که از آن مستطیلی به اندازۀ ۲۴ گز در۴۰ گز به دست آمده(۴۲.۶ در ۲۵.۵ متر)ودروسط آن طاقی ساخته شده است.دیگری هم استفاده از مصالح معمولی یا مصالح خشتی است ونه سنگ تراش ٬ پیشرفتگی ها وبقیه نکات همه و همه به صورت محاسبه هاي دقیق بوده است. محاسبه هاي فنی دقیقی که قبل ازکارساختمانی انجام می شده درساخت این بنا به خوبی مشاهده می شود.نقاشی ها وحجاری های بسیاری نیز به چشم می خورند واین خود نشان می دهد که هنر نقاشی دراین زمان بیش از زمان اشکانی استقبال می شده است .زیرا آنچه ازگزارشها برمی آید (قالی رنگارنگ الوان مداين)وپارچه‌ها وبسیاری از لباسهای پادشاهان این دوره نشان از کوشش فراوان برای پیشرفت دارد.(بوحتری)که یکی از سرایندگان عرب درقرن سوم هجری است، هنگامی که ازشام به بغداد می آمده٬ایوان کسری رادیده ودربارۀ تزئینات ونمای داخلی آن نوشته است:« این کاخ،شما رااز نمونه های شگفت آور مردمی آگاه می کند که زبان هرگز از ذکر عجایب آن نمی تواند خاموش بماند.اگر نقاشی جنگ انطاکیه را نگاه کنیم ٬ اندام به لرزه می افتد،زیرا مرگ ازآن می بارد.» (انوشیروان درزیر پرچمی صف آرایی می کندولباسش به رنگ سبز مایل به زرد است ودرجلوی اومردانی ،یکی نیزه به دست ودیگری سپر وزوبین به کف،می جنگد.این نقش ونگارها و چهره ها آدمی رابه شک وامی دارند که آیا اینان زندگان لالند یاکه نقشند؟!)نکتۀ دیگری که باید به آن توجه داشت تأثیر طرز نقاشی وحجاری ودیکر هنرهای ایرانیان این دوره بر مردم هم جوار است که شواهد،فراوانی آن را تأئید می کند.

20,000 تومان

خرید پاورپوینت توسط کلیه کارت‌های شتاب امکان‌پذیر است و بلافاصله پس از خرید، لینک دانلود پاورپوینت در اختیار شما قرار خواهد گرفت.

در صورت عدم رضایت سفارش برگشت و وجه به حساب شما برگشت داده خواهد شد.

در صورت نیاز با شماره 09353405883 در واتساپ، ایتا و روبیکا تماس بگیرید.

افزودن به سبد خرید