کتاب شناخت رفتار درمانگری یکپارچه شده با ذهن آگاهی

صفحه 1:
بسم الله الرحمن الرحیم 

صفحه 2:
کتاب شناخت رفتار درمانگری یکپارچه شده با ذهن آگاهی اصول و روش اجرا تالیف :برونو ای.کایون ترجمه: دكتر محمد خدایاری فرد کوروش محمدی حاصل مریم دیده دار 

صفحه 3:
1 ‏فصل‎ ٠ ‏عملياتى سازى ذهن آكاهى‎ ٠ 

صفحه 4:
۶ خلاصه نکات مهم * تمرین ذهن آگاهی مستلزم رشد مهارت های شناختی و رفتاری است, شامل آگاهی حسی پایدار. و پذیرش نامشروط تجربی و بازداری پاسخ , که به طور سنتی در واژه "تعادل فکری" خلاصه شده است؛ 

صفحه 5:
۶ ۲ ی کمدل‌درمانیچهار مرحله اعاستکه بارویکردءسازمانی افته مرلقبه ذهرآگاهیرا با عناصر اساسی رویکردهای‌ش ناختی‌رفتاری ادغام می‌کند تا درمانجو بتولند توجه و هیجان‌خود را تتنظیم کند و لین‌مهارن‌ها را به بافمهايىكه مشكلدر آنليجاد يا بايدار مى شود, برون‌سازی‌کند؛ 

صفحه 6:
* همپوشانی زیادی بین ذهن آگاهی و نظریه مدرن یادگیری وجود دارد, هر دو نظریه اهمیت تقویت را در نگهداری. افزايش و خاموشی واکنشهای همیشگی نسبت به تنیدگی هارا به رسمیت شناخته اند . 

صفحه 7:
۰ ۷۱۵۵۲ متفقالقولبا اصول‌سنتیش کل‌گیری ذهرآگاهیدر شرق(ساتبپاتانا), تعادل ف کری را سازوکار اصلیت آثیر لنتقا لمرلقبه ذهرآگاهی میدلند. دیگر سازوکارها وف عا لش املت وجه پایدار بازدارعپ اسخ نسبنبه افکار مزاحم , از سرگیریپ اسخ (جابه جایی توجه), و عدم همانندسازیبا تجربه هستند؛ 

صفحه 8:
* طی پانزده سال اخیر تغییرات زیادی در زمینه ادراک فرایند شناختی و هیجانی انسان در روانشناسی غرب به وجود امده است. مفهوم دوگانه انگاری دکارتی به سوی شناخت مجسم متمایل شده است که در آن ذهن و بدن طی تجربه تفکیک شدنی نیستند. متخصصان بالینی زیادی با موفقیت از آموزش ذهن آگاهی برای رسیدگی به وضعیت بیماران خود استفاده کرده اند. 

صفحه 9:
۰ شروع فصل 1 ۰ " پیشرفته درمانی به آگاهی وابسته است؛ در واقع درمان عبارت است از ى برای آگاهی 

صفحه 10:
* تعریف ۱/۱08۲ * به عنوان یک حالت روانی, ذهن آگاهی ‎a‏ ‏صورت آگاهی ارتقا یافته نسبت به لحظه حال تجربه می شود که فارغ از قضاوت, واکنش پذیری و همانندسازی با تجربه است. ذهن آگاهی به عنوان یک آموزش مستلزم تمرکز عمدی و پایدار توجه بر فرایندهای حسی همراه با پذیرش غیرمشروط تجریه حسی است. 

صفحه 11:
۶ درمان شناخت رفتاری یکپارچه شده با ذهن آگاهی (۱۵8۲), رویکرد درمانی قاعده مند است که مراقبه ذهن آگاهی را با مقلفه های اساسی روش های شناختی و رفتاری یکپارچه می ‎iS‏ 

صفحه 12:
* هدف این یکپارچه سازی آموزش دادن درونی سازی توجه به درمانجویان است تا بتوانند هیجانات و توجهات خود را تنظیم کرده و اين مهارت ها را به موقعیت هایی که اسیب شناسی از آنجا راه اندازی یا حفظ می شود, برون سازی کنند. 

صفحه 13:
‎٠‏ مدل چهار مرحله ای ارائه ‎٠‏ یکپارچه سازی مذکور را می توان در قالب الگوی چهار مرحله ای انعطاف پذیر اجرا کرد. 

صفحه 14:
۰ مرحله شخصی ۰ در مرحله ‎Jol‏ آموزش مراقبه ذهن آگاهی به منظور درونی سازی توجه ارائه می شود تا عمیق آگاهی و پذیرش تجربی ایجاد شوند. به منظور تجهیز مراجعان با حس افزايش يافته خودکنترلی و خودکارامدی در مديريت افکار و عواطف, قبل از پرداختن به تنيدكى هاى روزمره بر بافت درونى تجربه تأكيد. مى شود. در اين مرحله ياد مى كيريم كه توجه و هيجانات خود را تنظيم كنيم. 

صفحه 15:
‎٠‏ مرحله مواجهه ‎٠‏ مرحله دوم, اولین مرحله برونی سازی است. در اين مرحله به منظور کاهش اجتناب و اطمینان به خود روش های مختلف مواجهه , ابتدا به صورت ذهنی و سپس در حالت واقعی مى شوند. به اين ترتيب ياد مى كيريم واکنش هاى خود را نسبت به شرايط بيرونى كاهش دهيم 

صفحه 16:
* مرحلة بين فردى * مرحله سوم, مستلزم برونی سازى بيشتر توجه نسبت به دیگران با تمرکززدایی توجه از خود به دیگران است. این مرحله شامل مهارتهای فردی مبتنی بر ذهن آگاهی است که هدف آن درک تجربی روشهای تعامل دیگران, به همراه جرأت ورزی و آموزش دیگر مهارتهای اجتماعی, برای پرداختن به بافت بين فردی مشکلات روانشناختی و کمک به پیشگیری از عود است 2 ر این مرحله می آموزیم واكنش خود به واكنش بذيرى ديكران را مهار كنيم. 

صفحه 17:
8 مرحله همدلی * مرحله چهارم, مهارتهای همدلی را بر پایه تجربه جسمی زمان حال آموزش ميدهد. اين آموزش شامل گستراندن آگاهی اخلاقی و عملکرد و شفقت به خود و دیگران به گونه ای روش شرطی سازی تقابلی عمل کرده و از عود جلوگیری کند. یاد می گیریم که با خود و دیگران احساس پیوستگی می کنیم. 

صفحه 18:
‎٠‏ مثال عینی از اختلال اضطراب فراگیر * پیش از پرداختن به جنبه های علمی و نظری ۲ ,, شاید جالب باشد نگاهی به تأئیز آن بر مراجعان داشته باشیم. مثال زیر, تصویر خوبی درباره چگونگی ادراک اغلب مراجعان از برنامه درمانى افراد (مراجعان قبلی مولق) ‏أورده شده است 

صفحه 19:
من حدود سه ماه با دکتر کایون کار کردم. در نهايت جه چیزی : تغییر کرد؟ در واقع خیلی از زندگی روزمره گرفته تا نحوه ادراک من از هر لحظه زتدكى. من روزى دو بار حداقل نيم ساعت آموختن در مورد ذهن, بدن. حواس, هیجانات احساساتم و جوابط درونى بين هر كدام از اينجا فى كردم. أز أتجااكة يادكترى را إنا أرفيدكى باية و مراقبة تنفس شروع کردم, متوجه شدم که دی كاملا تخت اكنتزل احتتاساتم. است: 

صفحه 20:
* پیوسته برای محافظت از نفوذ افکار تصادفی (که اغلب منفی بودن و تسلطشان بر فضای ذهنم مبارزه کرده و در آینده زندگی می کردم نه در لحظه حال. علاوه بر آن با وارسی بدنی در مورد ارتباط بین افکار و ادراکات بدنی_ چیزهای بیشتری یاد گرفتم, اما مهم تر از آن پادگیری زندگی در لحظه حال بود. 

صفحه 21:
‎٠‏ خوب این در نهایت چه معنایی برای من داشت؟ درحالی که ‎Gir‏ افکار مربوط به سلامتی ام همچنان وجود داشتند, هیجانات من دیگر همانند گذشته, تسلطی بر زندگی من نداشتند. از انجا که نسبت به تجربیات و تمام احساسات بدنی خودم اگاه تر و هشیارترم, می توانم از چیزهایی که در لحظه حال دارم لذت ببرم. 

صفحه 22:
می توانم اوضاع را شفاف و روشن ملاحظه کنم. یاد گرفته ام الگوهای فکری مخرب را زود شناسایی کنم. انقدر زود که بتوانم واکنشهای خود را نسبت به آن دسته از احساسات بدنی که آنها را همراهی می کنند, کنترل کنم و افت خلق را که به طور معمول در پی آن ایجاد می شود, متوقف کنم 

صفحه 23:
* افزایش میزان تعادل فکری, کل زندگیم را منتفع کرده است. در کارم می توانم راحت تر تمركز كنم و با كسانى كه قبلا كار با انها را سخت میدانستم. ‎٠‏ صبورترم. . در خانه همسر و حامی همیشگی ام می گوید که خوشبین تر شده ام و راحت تر همراهی می کنم. روبه تمرینم را ارتقا دادم, به طوری که در مدتها نمی توانستم انجام دهم. 

صفحه 24:
۰ برداشت غربی از مفهوم شرقی ۰ پیداییش رسمی ساتی پاتانا" به طور سنتی از دل یک فن مراقبه به نام ما را عینی» یا «بینش» که گفته شده تغییر شخصیت را تسهیل می کند, آغازش به تغییر شخصیت را تسهیل می کند, اغاز شده است (دوشی ,۱۹۸۹, فلیشمن, ۱۹۸۹). 

صفحه 25:
* عناصر مراقبه ويباسانا تغيير نام بيدا کرده و مانند ذهن آگاهی به اشکال مختلف وارد حوزه روانشناسى شناختى ررقتای شنده آند (سالومون , ۲۰۰۶). دلیل این مسئله تا حدودی وجود وهای همپوش قابل توجه و همچنین مكمل بودن اين دو سنت به انحای مختلف است. 

صفحه 26:
ارتباط بين ذهن آگاهی و نظریه یادگیری مدرن ذهن آگاهی از بسیاری جهات به معنای افزایش آگاهي در مورد قوانین طبیعی است. بنابراین تین آگاهی ‎jobs a‏ نجعتی ‎ax‏ عنوان بالابرین استاندارد برای مطالعه بوم شناسی شکل گرفته است. برای مثال, زمانی که می توانیم به آرامی بنشینیم و صرفا رویدادهای درونی جاری (احساسات بدنی و افکار) را مشاهده کنیم. شاهد قانون ناپایداری در درونمان 

صفحه 27:
حدود یک قرن است که از قانون ناپایداری در پژوهش های شرطی سازی, و بعد از آن در رفتاردرمانی استفاده می کنیم. برای مثال پیدا می کند, آن را خاموشی مینامند. تمرین شناخت رفتار درمانی از مرحله تحلیل رفتار گرفته تا برنامه ریزی و اجرای درمان, به شدت به اصول تقویت و خاموشی وابسته 

صفحه 28:
‎٠‏ آموزش سنتی ذهن آگاهی, آگاهی از قدرت تقویت را نیز شامل می شود, که حاصل اشتیاق به دلبستگیها و بیزاری از نفرتهاست. در صورت عدم واکنش به رفتارهای آموخته شده, افکار و هیجانات, انتظار می رود قدرتشان را از دست بدهند (گونگا, ۱۹۸۷)؛ اين اصل در علم رفتاری غربی خاموشی خوانده می شود. 

صفحه 29:
* در حالی که روانشناسی در غرب اصول تقویت و خاموشی را تقریبا یک قرن است که مورد بررسی قرار داده و قانونمند کرده است, مفاهیم شرقی رفتار شامل توالی رویدادهای روانی» بیش ازبیست وپنج قرن است که قانون علیت ظهور نأمیده می شود. 

صفحه 30:
۰ در این صورت بندی های شرقی, درک درونی (توانایی حس کردن احساسات بدنی) در تقويت يا از بين بردن رفتار مقدم است (سولى يريس 7 1997). از آنجا كه بيست و ينج قرن بيش ماهيت تقويت و خاموشى به خوبی شناخته نشده بود, ‎il‏ , به عنوان ابزار پذیرش خود و تغییر روانشناختی برای کاهش رنج انسان نیز به کار می رفتند. 

صفحه 31:
‎٠‏ ذهن آگاهی رنج انسان ‎٠‏ همجنان كه در بدو امر نيز در بودیسم تراوادا صورت بندی شده است. ذهن آگاهی باید در جهت تحقق بخشيدن به سه حالت اساسى انسان باشد, یکی از آنها که با جزئيات بيشترى توضیح داده خواهد شد, بی خودشدگی است. این حالات عبارتند از: 

صفحه 32:
Zor eth satel de meg ‏که آبشخورش عدم آگاهی به ناپایداری طبیعی‎ ‏همه پدیدهها, از جمله خود و مجموع اجزای‎ ‏همراه آن است (گنتر و کارامورا, ۱۹۷۵). از‎ ‏این دیدگاه, ذهن آگاه بودن در تمام رویدادهای‎ ‏درونی و بیرونی که رخ می دهند, می تواند اين‎ ‏شکل از دریافت را تسهیل کند, یعنی دانستن‎ ‏(نه فقط فكر كردن يا اميدوار بودن اينكه «اين‎ ‏نیز بگذرد».‎ 

صفحه 33:
۰ آموزش تنظیم توجه * پایان تانگ, میشل پوستر و دیگر متخصصان پژوهش توجه بحث کرده اند که تمرین ذهن آگاهی مستلزم به کارگیری شبکه های مغزی متعددی است که کارکردهای بسیار مهمی از سیستم توجه را بر عهده دارند. برای مثال وقتی به تنفس مان توجه می کنیم. سه مهارت اساسی توجه را یاد مى گیریم که برای پژوهشگران توجه و بالینی گرانی که با اختلال های توجه کار می کنند, بسیار اشنا هستند (کایون", ۰ تانگ و همکاران, ۲۰۰۷). 

صفحه 34:
این مهارت ها عبارتند از: توجه پایداره , بازداری پاسخ و انتقال توجه. . مشاهده و اندازه گیری این سه کارکرد توجه در ادبیات پژوهشی بسیار جا افتاده و آزمون های متعددی به نام کارکردهای اجرایی نشان دهنده ‎pol gil‏ هستند. در قسمتهاى بعد هنكام مرتبط كردن کارکردها به مهارت های مراقبه, آنها را به اختصار مورد بحت قرار خواهیم داد. 

صفحه 35:
* توجه پایدار * ابتدا به خود می آموزیم تا توجهمان را روی هدفی خاص حفظ کنیم؛ یعنی تنفس طبیعی و کنترل نشده (درسنامه ضمیمه الف). در حالی که تلاش می کنیم نسبت به تنفسمان هشیار بمانیم, یاد می گیریم افکار و دیگر محرکهای ناخواسته ای را که وارد هشیاری میشوند, شناسایی کنیم. این تکلیف به ارتقای هشیاری و تمرکز خود در فعالیت های روزمره و نیز ارتقای بیطرفی و گسلش کمک می کند. فقط در صورت ادراک فکر یا حس بدنی ظاهر شده همان طور که هست در آن سرگردان نخواهیم شد و با آن همانندسازی نخواهیم کرد. در اين گام می آموزیم که تجارب درونی مان را از احساس خود متمایز کنیم. 

صفحه 36:
* بازداری پاسخ * به محض اينكه متوجه شدیم یک فکر یا حس بدنی در آگاهی هشیار ما ظاهر شده است, تلاش می کنیم دیگر به آن واکنش نشان ندهیم, چه ذهنی و با تولید قضاوت ارزشی یا هر طور دیگر, به عبارت دیگر, واکنش خودکار را بازداری می کنیم. اين تکلیف موجب افزایش تدریجی حس عاملیت در خودکنترلی می شود و کمک می کند بياموزيم حضور تجارب ناخوشايند وغياب تجارب خوشايند را تحمل كنيم و بپذیریم. 

صفحه 37:
* انتقال توجه باز پرداختن به پاسخ مهارت به ما مى آموزد توجه را به هدف مورد نظرمان منتقل کنیم که در این مورد تنفس است. این یکی از مشکل ترین مهارتهای توجه است, زیرا بر هر دو جزء توجه پایدار و بازذاری پاسخ استوار انست: 

صفحه 38:
پژوهش در مورد علت شناسی و تداوم اختلال نقص توجه بيش فعالى نشان ميدهد افرادی که تشخيص اين اختلال را دريافت مى كنند, در بعضى بافتها نقص هايى در باردارى ياسخ دارند و در از سرگیری پاسخ ناتوان ترند (کایون. ۰ توانایی ما برای بازگرداندن توجه به تجربه تنفس يا به دیگر احساس های بدنی هنگامی که یک فکر ظاهر شده است, ‎a‏ ‏انعطاف بذيرى شناختى بي بيشتر منجر می شود ی ‎as Ns‏ وس 

صفحه 39:
* سال ها پیش گروهی از پژوهشگران آمریکایی و کانادایی به منظور ارائه تعریف عملیاتی ذهن آگاهی که با توجه به آن بتوان سازه ‎ur‏ ‏آگاهی را به طور علمی و کارامد اندازه گرفت, گرد هم آمدند (بیشاپ و همکاران , ۲۰۰۴). مفهوم سازى آنها اين سه كاركرد توجه را به صورتى بسيار مشابه مورد بالا و با اندکی تفاوت, یکپارچه كرد. 

صفحه 40:
آموزش ذهن آگاهی را «تنظیم توجه» نامیدند که به طور کارامدی زنجیره ارتقای توانایی هایمان را در کاربرد همزمان این سه مهارت نشان میدهد. 

صفحه 41:
8 اضافه شدن تنظیم توجه به نگرش های غیرداورانه و پذیرنده نسبت به کل تجربه, به ما امکان می دهد نگرش خاصی بنام تعادل فکری را در پیش بگیریم. همان طور که به طور مختصر در ادامه بحث و در فصل بعد به طور مفصل بحث شده است, تعادل فكرى به عنوان يى سازوكار اساسى در يردازش خاموشى ياسخهاى عينى و ضمنى در نظر گرفته شده است. 

صفحه 42:
‎٠‏ تعادل فکری: یک سازوکار محوری ‏۰ واژه تعادل فکری به طور کلی به معنای تعادل, توازن» خونسردى» ارامش» متانت, ثبات و کنترل خود است. در ابهیداما (متون جامع سيستم روانشناختى بوديسم) از ان به عنوان ذهنى ياد مى شود كه در حالت عدم تنفر, عدم دلنتنشتگی: و عدم فریفتگی همراه با تلاشكرى ‏باشد. 

صفحه 43:
* کارکرد اين ویژگی فراهم کردن فرصت هایی برای ناپایداری هیجانی نیست (پرادهان, ۱۹0۰ ص ۶), بلکه امتناع از گرفتار شدن در نفرت یا دلبستگی (تایلور : ۲۰۱۰) و حالتی از ذهن بی وسوسه, بیزاری و غلفت است (گونگاء ‎«AAV‏ ‏ص ۰)۱۶۲. 

صفحه 44:
* در بافت درمانی می توان تعادل فکری را به اين صورت تعریف کرد: فعل عمدی و آگاهانه بی واکنشی نسبت به رویداد تجربه شده در جارجوب بدن يا افکار فرد که در نتیجه مشاهده ناداورانه ايجاد ميشود. 

صفحه 45:
8 به عبارت دیگر, تا زمانی که در مورد یک تجربه واقعی (درونی) آگاهی نداشته باشیم, نمی توانیم نسبت به آن تعادل فکری داشته "باشیم. بنابراین ن تعادل فکری حالتی از پذیرش تجربی است که بر مبنای آگاهی از افکار و احساسات بدنی تعریف می شود. 

صفحه 46:
* از نظر نوروآناتومی, تعادل فکری کارکردی از شبکه های بازداری عصبی است که درون نواحی گیجگاهی (بازداری پاسخ های کلامی در قشر شنوایی), نواحی پیش پیشانی راست ولیمبیک بازداری ‎awk‏ های رفتاری در گذرگاه های هیجانی به ویژه آمیگدال ), و شبکه های انگیزشی (تسهیل انعطاف پذیری عصبی در شبکه های حسی- تنی) قرار دارند. 

صفحه 47:
° همچنین در ناحیه پس سری به نظر می رسد تعلدل ققرت ب ترجاه اورفك مرتبط ‎wl ois wil‏ که واکنشگری با ترشح آدرنالین و کورتیزول مرتبط می شود. تعادل فکری با فعالیت سیستم عصبی پاراسمپاتیک و افزایش پاسخ ایمنی ارتباط دارد (دیویدسون, کابات زین شوماخر" و همکاران, ۲۰۰۳؛ تانگ و همکاران, ۶۲۰۰۷ فن و همکاران, ۲۰۱۰). 

صفحه 48:
۲ ‏مرور مولفه های اصلی تمرین‎ ٠ . طی تمرین رسمی (مراقبه در حالت نشسته), می آموزیم که فکر فارغ از محتوای آن چیست. محتوای فکر پذیرفته ميشود, ياد مى كيريم به آن نجسبيم, آن را مهم ندانیم, با آن همانندسازى نكنيم و به آن واكنش نشان ندهيم. ياد مى كيريم فكر در حال ظهور را به صورت عينى تر به عنوان يك رويداد ذهنى كذرا لحاظ كنيم. به اين ترتيب آن افكار ديكر نمى توانند بر ما (به عنوان مشاهده كننده) اثر بگذارند. افراد افسرده و مضطرب از چنین فرایندی سود می برند, در اين افراد ظرفیت ممانعت از نشخواره تقریبا صفر است (رامل و همکاران, ۲۰۰۴). 

صفحه 49:
* در اینجا یاد می گیریم که ذهن چه زمانی و برای چه مدتی در افکار پرسه می زند. با این عمل, ما به طوری پیشرونده نسبت به افکار در حال گذر خود: در همان حين كه خودشان را در هشیاری نشان میدهند, آگاه تر می شویم. اين مهارت بينش فراشناختى" نام دارد و مهارت مهم ديكرى است كه به بهبود علائم افسردگی و اضطراب کمک می کند (تیسدیل, ‎(VA99‏ 

صفحه 50:
* همچنین یاد می گیریم احساسات بدنی را بدون در نظر گرفتن کیفیت های مربوط به لذت (خوشایند, ناخوشایند, یا خنثی) صرفا به عنوان یک حس فیزیکی ادراک کنیم. می آموزیم تا حد امکان, عینی بمانیم و خصایص گذرای احساسات بدنی, سرعت تغيير» شدت و ضعف و قابل پذیرش بودن یا نبودن آنها را مشاهده کنیم. اغلب غير شخصی هستند. در کمال تعجب کشف می کنیم که احساسات بدن مثل افكا ر گذرا بوده و اینکه آنها الزاماً یک پدیده 

صفحه 51:
* ایجاد چنین گسلشی در مورد اختلال های مبتنی بر بیش برانگیختگی (پانیک, اختلال استرس پس از سانحه, اختلال کنترل تکانه) یا حتی درد مزمن, مزایای زیادی دارد. چه می شود اگر درمانجوی شما که چنین علائمی دارد, بتواند عينى تر و پذیراتر افکار ناخوانده و حالات بدنی همراه آن را تجربه کند و به حال خود رهایشان کند؟ 

صفحه 52:
* تغییرات روانشناسی بالینی غربی * طی پانزده سال گذشته, تغییر زیادی در صورت بندیمان از پردازش شناختی و هیجانی انسان ایجاد شده است. برای مثال جان تیدیل و همکارانش که جریان این تغییر را رهبری می کردند, ادعا کردند که هیجانات از طریق الگوهای اطلاعات حاصل از حواس تولید می شوند و سازوکارهای خودتداوم بخشی از طریق چرخه های بازخورد آن را حفظ می کنند (تیز دل و همکاران, ۱۹۹۵). 

صفحه 53:
8 مدل پردازش اطلاعات زیرسیستم های شناختی متعامل (۱5) تیدیل و برنارد (۱۹۹۳) اشکال مختلف هیجان و شناخت انسان را با مفهوم بوم شناختی سیستم های خودسازمان یافته یکپارچه کرده است. رویکرد 5 بر جنبه ‎sla‏ تجربی شناخت نیز تاکید دارد که به اندازه کافی در تبیین چگونگی تجربه کردن تقویت کننده مورد توجه قرار نگرفته است. 

صفحه 54:
برخی صاحب نظران دیگر نیز شبکه عوامل تقوبت کننده احتمالی را در دیدگاه اصول یادگیری خود توسعه داده اند. برای مثال نظرية مدرن یادگیری می پذیرد که شناخت و دیگر تجارب درونی میتوانند در یادگیری نقش داشته باشند. مرور جامع بوتن, مینکا و بارلو" (۲۰۰۱) در مورد پژوهش های پایه شرطی سازی مربوط به اختلال پانیک. نقش عوامل مذکور را دست کم گرفته اند. 

صفحه 55:
* اين مولفان اظهار کردند اختلال هراس از آن رو و ایجاد میشود که مواجهه با نیک موجب شرطی سازی اضطراب به عنوان سرنخی برای محیط بیرونی فرد و همین طور تجارب بدنی فرد می شود . در راستای مدلی كه ‎Lgl, po‏ آرانه شمه بوتون و همكاران (۲۰۰۱) معتقدند اين فرایند اساسا شامل یادگیری هیجانی است که به بهترین شکل از طریق اصول شرطی سازی تبیین شده است. 

صفحه 56:
وضعیت فعلی روان درمانگری غربی گفته شده که ذهن آگاهی عامل مشترکی در میان گرایش ‎sla‏ مختلف درمانی است (مارتین. 91 ). پایه و اساس چنین دیدگاهی اين است كه توسعه ذهن آگاهی امکان توجه به چشم اندازهای تازه و رها شدن از مجموعه پاسخهای عادتی مانند افکار و رفتارهای خودکار را فراهم آورده است لانقر, ۱۹۸۹ , ۱۹۹۲ ؛ رئومر و آورسیلو, ۲۳۲ تیدیل و همکاران, ۱۹۹۵؛ ولز, ۲۰۰۲). 

صفحه 57:
* ذهن آگاهی به خودی خود این فرصت را فراهم می اورد تا عقاید خود را بازبینی کنیم, زیرا همه روزه تمرین می کنیم که به افکارمان بها ندهیم. اين تمرین به ما اين توانایی را میدهد بدون اینکه ضرورتا سیستم های عقاید ريشه دار را که از کودکی آغاز شده اند (طرحواره های ما) بازبینی کنیم یا اینکه مانند رویکردهای شناختی رفتاری سنتی مواجهه با راه اندازهای خاص را مدنظر قرار دهیم (یک ) ۶ ماهونی ۰۱۳ ۱۹۷۴؛ مایکنبام, ۱۹۷۷), 

صفحه 58:
* نظرهایمان در مورد خود, دیگران, ارزش گذاری ها, آينده و دنیای بیرون از خودمان را به چالش بکشیم (کابات زین, ۱۹۸۲ ۱۹۹۰). به اين ترتیب می توان درک کرد که برخی مولفان در مورد اينکه مولفه های فعال در آموزش ذهن آگاهی دقیقا چه چیزهایی هستند, محافظه کاری نشان میدهند (مک لارن , ۲۰۰۶؛ پریدمور» ۳۰۰۶ 

صفحه 59:
* بعضی صاحب « نظران در چندین پژوهش در زمینه آموزش ذهن آگاهی که در ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس (۲858) برای اختلال های افسردگی 3 اضطراب آموزش داده شده است, نقيصه کنترل ناکافی ۳ مورد + توچه قرار داده (تونیتو و نوين» 0۳۰۰۷ و سازه ذهن آگاهی, كارامدى اين برنامه هاى سازوكارهاى عمل و روش شناسى مورد استفاده برای مطالعات مربوط به پیامد درمان را زیر سوال برده اند (بیشوپ, ۳۰۲ 

صفحه 60:
پربار شدن اخیر مطالب چاپ شده به بعضی ز این پرسش ها پاسخ داده است (براي مثال. چمبرز, نایت و گروه علاقه مند به ذهن آگاهی آکادمیک ملبورن , ۲۰۰۶), اما سازوکارهای فعال ذهن آگاهی ظاهرا مبهم باقی مانده است (کوستانسکی و هاسگ, ۲۰۰۸). 

صفحه 61:
8 در اين فصل سعى شد برخی از اين سوالات با استفاده از مدل تقويت كه بر يايه دوكانكى دکارتی نباشد, توضیح داده شود. دوگانگی دكارتى كه ذهن و ماده را جدا از یکدیگر میدانست, تقریبا به مدت یک قرن روانشناسی غرب را تحت تسلط قرار داده بود. 

صفحه 62:
* حتی اظهار شد که ذهن و بدن نمی توانند طی تجربه از یکدیگر جدا باشند. این رویکردی یکپارچه نسبت به تداوم و تغییر رفتار بوده و بر مدل تقوی مغزی- رفتاری متکی است.