اثر همرنگی با جماعت – Bandwagon Effect Bias
اسلاید 1: اثر همرنگی با جماعتBandwagon Effect BiasMGTools.ir
اسلاید 2: عنواناثر همرنگی با جماعتنوعنظریهمراحل استفادهاجراموضوعتصمیم گیری و حل مسالهسطحفردی / گروهی / سازمانیپیچیدگیمتوسط
اسلاید 3: معمولاً آدمیان هنگامی که متوجه شوند (یا به آنان القا شود) که مردمان بسیار دیگری به اندیشهای معتقدند، احتمال اینکه بدون اندیشه آن را بپذیرند، بسیار افزایش مییابد. به این اثر، اثر ارابه موسیقی گویند. این تمایل انسان به ویژه برای سرمایه گذاران، رهبران سازمان، متخصصان ارتباطات و مشاوران مدیریت مرتبط می باشد. در ساده ترین مفهوم، این سوال غیر موجه می نماید. اما کلمات، دارای مفاهیم ارزشیابی کننده اند. اغلب، اشتهار شخص به فرد گرایی یا ناهمرنگی او را به عنوان «فردی پسندیده» معرفی می کند. برعکس، همرنگی همچون «بی کفایتی» تلقی می شود. اما می توان کلمات مترادفی به کار برد که معانی و تصورات متفاوتی به ذهن متبادر کنند. به جای «فردگرا» یا «ناهمرنگ» می توان کلمه «منحرف» را به کار برد و به جای «همرنگ» می توان «بازیگر گروهی» را قرار داد. اگر مساله را دقیق تر مورد مطالعه قرار دهیم پی خواهیم برد که در احساس اجتماع ما نسبت به همرنگی (بازیگر گروهی) و ناهمرنگی (انحراف) نوعی ناهماهنگی به چشم می خورد. افراد ناهمرنگ ممکن است مدت ها بعد مورد تمجید و تحسین مورخان قرار بگیرند و در فیلم و ادبیات به صورت نماد درآیند، اما معمولا به هنگام اعمال ناهمرنگی، کسانی که خلاف خواسته ی آنها عمل شده است به آنان احترام نمی گذارند. موقعیت هایی وجود دارد که در آنها همرنگی، بسیار مطلوب و ناهمرنگی، مصیبتی مطلق است. مثلا فرض کنید من ناگهان تصمیم بگیرم که دیگر از همرنگ بودن خسته شده ام. پس با عجله سوار بر اتومبیل خود بشوم و در سمت چپ جاده شروع به رانندگی کنم تا بدین وسیله فردگرایی شدید خود را نمایش دهم. این عمل ابدا روشی سازگارانه برای نشان دادن فردگرایی شدید نیست؛ و نسبت به شما هم عادلانه نیست، چه ممکن است برحسب اتفاق، شما بنابر عادت همیشگی خود، در همان سمت خیابان به سمت من در حرکت باشید. از سوی دیگر، همرنگی همیشه سازگارانه و نا همرنگی همیشه ناسازگارانه نیست. موقعیت های اجتناب ناپذیری وجود دارد که همرنگی در آنها مصیبت بار و اسفناک است. افزون بر آن، امکان دارد حتی تصمیم گیرندگان آگاه و پخته نیز در دام انواع ویژه ای از فشارهای همرنگی که در تصمیم گیری گروهی وجود دارد، گرفتار شوند. گروه های نسبتا منسجم و به هم پیوسته ای که دیدگاه های مخالف، در آنها جایی ندارد، هنگامی که برای تصمیم گیری فراخوانده می شوند در دام چیزی می غلتند که روانشناس اجتماعی «ایروینگ جنیس» آن را «گروه اندیشی» می نامد. بنابر نظر جنیس، « اعضای یک گروه به هم پیوسته، هنگامی که چنان تحت سطله ی توافق جویی قرار می گیرند که ارزیابی واقع بینانه ی راه حل های دیگر را نفی می کنند، به شیوه ی تفکر گروه اندیشی دچار شده اند».
اسلاید 4: گروه هایی که در این راهبرد ناسازگارانه ی تصمیم گیری درگیر می شوند، نوعا خود را آسیب ناپذیر می پندارند و از فرط خوش بینی، گویی نابینا می شوند. هرگاه گروه پذیرای اختلاف عقیده نباشد، این خوش بینی تداوم پیدا می کند؛ اعضای منفرد گروه در برابر فشار برای همرنگی، نسبت به اختلاف نظر های خود دچار تردید می شوند؛ و از اظهار نظرهای مخالف خودداری می کنند. توافق طلبی آنقدر مهم است که برخی از اعضای گروه به صورت «ذهن بان» در می آیند، یعنی کسانی که از ورود اطلاعات دردسرآور جلوگیری می کنند. دلایل همرنگی ۱- درست بودن اعمال و افکار. قضاوت متفق اکثریت ممکن است ما را متقاعد سازد که قضاوت اولیه مان اشتباه بوده است. ۲- داشتن روابط دوستانه با مردم از طریق رفتار مطابق با انتظار آنها. ممکن است مایل باشیم از تنبیه گروه (از قبیل طرد شدن و مورد ریشخند و تمسخر قرار گرفتن) احتراز جوییم یا از آن پاداشی (از قبیل دوستی و مقبولیت) کسب کنیم. ۳- تعیین واقعیت امور در یک واقعیت مبهم. بسیاری از مواقع به این دلیل با دیگران همرنگی می کنیم که رفتار آنان تنها راهنمای ما برای عمل مناسب است. طبق نظر لئون فستینگر هنگامی که واقعیت مادی و فیزیکی به طور فزاینده ای نامعین و مبهم می شود، مردم اتکای بیشتری به «واقعیت اجتماعی» پیدا می کنند، و به احتمال قوی، با آنچه که دیگران انجام می دهند همرنگی می کنند. به این دلیل که رفتار گروه، اطلاعات ارزشمندی در مورد توقعات دیگران از آنها در اختیارشان می گذارد، اطلاعاتی حاکی از اینکه مردم معمولا در موقعیتی معین چه می کنند. بسیاری از مردم بر این باورند که خود آنها اساسا با آرزوی صحت فکر و عمل برانگیخته می شوند، در صورتی که دیگر افراد، اساسا از طریق مقبول بودن در نظر سایر مردم، برانگیخته می شوند. بدین معنا که، می دانیم دیگران همرنگی می کنند، لیکن میزان دنباله روی خود را از گروه کمتر برآورد می کنیم.
اسلاید 5: ابزارهای مرتبطسوگیری شناختی Cognitive Bias مزایااثر ارابه موسیقی در بازاریابی چندین هدف دارد: برای افزایش محبوبیت از یک آیتم، که به نوبه خود منجر به بازگشت بالاتر در حجم فروش میگردد و به سرعت باعث ایجاد تقاضا بالاتر به عنوان محصول مصرف کننده میشود.هنگامی که اثر ارابه موسیقی با موفقیت اجرا شد، معمولا کمبود محصول به عنوان افزایش تقاضا وجود دارد. این افزایش تولید، ایجاد اشتغال و سودآوری فرصت های اضافی را به همراه دارد.معایبزمانی که از این اثر استفاده میشود ممکن است رقبا به دلیل این فشار، محصول یا خدمتی جدید به جای محصول یا خدمت قبلی خود وارد بازار نمایند.با این اتفاق ممکن شرکت سهم بازار خود را از دست بدهد.در سه حوزه ذیل کاربرد دارد : سیاست: در رایگیریهای عمومی مواردی دیده شدهاست که رایدهندگان به گروه یا فردی، که حدس زده میشود برنده شود، تمایل پیدا میکنند؛ بدون اندیشه درباره آن گروه یا فرد. با این کار آنان تصور کنند که خود را در «طرف برنده» قرار دادهاند موسیقی : بسیار دیده شدهاست که مردمان بسیاری تنها وقتی ترانهای برایشان محبوب است که برای مردمان زیادی آن ترانه محبوب میشود. اقتصاد خرد : در اقتصاد خرد، گاهی این اصطلاح برای توصیف روابط بین «نیاز» و «تقاضا» برای یک محصول به کار برده میشود. مشاهده شدهاست که علاقه توده مردم به یک محصول هنگامی که فروش آن زیاد گردد، به صورت غیر منطقی افزایش مییابد که این معمولاً با اصول تئوری عرضه و تقاضا منافات دارد. معمولاً فرض میشود که مشتریان کالا با توجه به قیمت و نیاز خود تصمیمگیری میکنند، که این فرض گاهی اوقات به خاطر این اثر یا آثار دیگر، برقرار نمیگردد.کاربردها
اسلاید 6: زماننیروی کاردانشهزینهمنابع مورد نیاز
اسلاید 7: MGTools.irبرای کسب اطلاعات بیشتر به وبسایت امجیتولز مراجعه نمایید...
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.