صفحه 1:
اختلالات خوردن و تغذیه
صفحه 2:
اختلالات خوردن و تغذیه شامل:
۱- بی اشتهایی عصبی
۲- پراشتهایی عصبی
۳- اختلال پرخوری و سایر اختلالات خوردن
و حون سا
- اختلال پاکسازی
- انواع زیر آستانه بی اشتهایی عصبی , پر اشتهایی عصبی پرخوری
۴- چاقی و سندرم متابولیک
۵- اختلال بدریخت انگاری بدن ( هراس از بدریختی)
صفحه 3:
orexia
lervosa
صفحه 4:
اصلاح بیاشتهایی عصبی از یک اصطلاح یونانی به معنای «از دست دادن اشتها» و واژهای لاتين به معنای ريشه عصبی
اعتلال گرفته شدم است. مشخصه سندروم بیاشتهایی عصبی وجود سه ملاک اساسی است:
(۱) گرسنگی کشیدن عمدی به میزان قابل توجه (رفتار)
(۲) تمایل بی وقفه برای لاغری و ترس مرضی از چاقی (یک آسیب روانی)
(۲ وجود علائم و نشانههای ناشی از گرسنگی کشیدن و روزه داری (علائم فیزیولوژیک).
#بی اشتهایی عصبی اغلب (اما نه همیشه) با آشفتگی تن انگاره (1۳0806 00057) همراه است و فرد علی رغم لاغری
آشکار تصور میکند به شکل ناراحت کنندهای چاق است. تحریف تصویر بدنی (تن انگاره) در صورت وجود آشفته کننده است.
آما علاهت تفص گذاری نیست.
صفحه 5:
محدود کننده
بی اشتهایی عصبی
پرخوری و پاکسازی
نیمی از این افراد به علت کاهش شدید مصرف کلی غذا دچار کاهش وزن میشوند. نصف دیگر این بیماران نیز رژیم غذایی
سختگیرانهای را برای خود تنظیم میکنند. ولی کنترل خود را از دست میدهند و مرتب دست به پرخوری میزنند و سپ
رفتارهای پاکسازی (0070100) از خود نشان میدهند. برخی از اين بیماران به طور معمول حتی پس از خوردن مقادیر اندکی
غذا ند باكسازى م ىكندد.
بى اشتهايى عصبى در زنان شايعتر از مردان است و معمولا در نوجوانی شروع میشود.
صفحه 6:
0007 در یل چند دهد گذشته شایم تر از دورههای قبل گزارش شده است.
سا شیوع آن در دختران نابالغ و پسرها افزایش یافته است.
لا شایعترین سن شروع بی اشتهایی عصبی در نوجوانی است.
لسأ ۵ درصد بیماران مبتلا در وایل دهه سوم عمر به این اختلال دچار میشوند.
0 روم این اختلال بین ۱۸۱۴ سالگی است.
لا در
Q
٩ ایک درصه دعتران توجوان روی میدهد..
ane و ان در دخترها ۱۰ تا ۲۰ بزایر بیشتر از پسرهاءاست:
آس این اختلال در ممالک پیشرفته شایعتر است.
لا هی ران بر شییع دارد که حرفة أنها مستلزم لاغرى است (نظير مانكنها و بالرونها).
صفحه 7:
بی آشتهایی عصبی نوع
پرخوری و پاکسازی ()
av هرگونه اختلال عاطفی
va ۴۴ اختلال افسردگی متناوب
av ۶۶ افسردگی اساسی
لل : افسردگی خفیف (فرعی)
vr ۰ مانيا / هیپومانیا
av ۶۷ هرگونه اختلال اضطرایی
لل rr اختلال هراس (فوبیا)
7 ۳۹ اختلال وحشتزدكى (Sb)
" 1 اختلال اضطراب فراكير
oF ۴ اختلال وسواسی - جبری
۳۳ 1 هر نوع سوء مصرف / وابستگی مواد
7 1 مواد
۳۳ : الكل
۷" er
۷" Vee
ye 44
۷" 44
۶۱۲۳ ۰ ۲۵۶
viv oir ۸۱۳ ۸
صفحه 8:
عوامل زیستی اجتماعى و روان ایش بی اشتهایی عصبی دخيل شناخته شده اند شواهدى وحود دار 15 ا
دی إن همکامی در دوقلوهای نک تخمکی بیشتر از دوقلوهای دو تخمكى است. احتمال ابتادى خواهران اا SE
1 ی مود کرد بلی این ارتباط ممکن انست بازتاب تأثیرات اجتماعی باشد و نه عوامل دنت اختللات حلي
oe اعشاى حانواءه ببمار شابعتر از جمعيت کلی است از نظر نوروشيمى با توجه به کاهش ۲ موك ۲۳
میدروکی فنیل کلیکول (14۳۳63) در ادار و مایع مفزی نخاعی برخی بیماران مبتلابهبی اشتهایی عصبی به نظر میرسد
در این بیماران کاهش بازگردش نوراپی نفرین و فعالیت آن مطرح باشد. در این بیماران بین 1۷1۳162۳ و افسردگی رابطه
معکوس وجود دارد؛ افزایش )۷117 با کاهش افسردگی در ارتباط است.
در
صفحه 9:
عوامل زیستی
.مواد لفیونیدرونزاد ممکرسندر لنکار گرسنگولینسیمرلنن_قشدلشته باشند .
. در برخی بیماران با تجویز آنتاگونیستهای افیون افزايش وزن چشمگیری پیدا کردهاند.
. گرسنگی سبب تغییرات بیوشیمیایی متعددی میشود که برخی از این تغییرات نظیر هیپرکلسترولمی و عدم سرکوب با
دگزامتازون در افسردگی هم دیده میشود.
. عملکرد تیروئید نیز تضعیف میشود.
. گرسنگی کشیدن ممکن است سیب قطع قاعدگی (آمنوره) شود که بازتاب کاهش سطح هورمونی است (هورمون 1ب و FSH
و هورمون آزاد کننده گونادوتروپین).
. برخی صاحبنظران کژکاری محور هیپوتالاموس - هیپوفیز (نورواندوکرین) را دخیل دانستهاند.
بعضی از مطالعات شواهدی از کژکاری سروتونین؛ دوپامین؛ و نوراپی نفرین را نشان دادهاند؛ این سه عصب - رسانه در تنظیم
رفتار خوردن در هسته پاراونتریکولر در هیپوتالاموس نقش دارند.
. سایر عواملی که ممکن است دراین امر سهیم باشند عبارت اند از عامل آزاد کننده کورتیکوتروپین (16۳/)) نوروپپتید لا.
هورمون آزاد کننده گنادوتروپین؛ و هومرون محرک تیروئید.
صفحه 10:
سطح کورتیزول پلاسما
کاهش یافته اختلال کورتیزول شا
كاهش. الكوى قبل از بلوغ ١ هومورن محرک چسم زرد (3.
tals الكوى قبل از بلوغ ١ هورمون محرى فوليكول (055551)
(GH) 22 ose 7
سطح پلیه و پاسخ
محدود به شانگرهای داروبی
8 کاهش سوماتوسدين
))۳,( تیروکسین BE AE SIL ob
افزايش كاركرد بايهيود وزن
كاهش ١ بازكردش
(turnover)
پاسخ کند به نشانگرهای
داروبی
صفحه 11:
عوامل احتماعی
تأکید اجتماع بر لاغری و ورزش, رویه بیماران مبتلا به بی اشتهایی عصبی را تقویت میکنند.
سوس ای حاسی برای بی اشتهدی عصبی شناخته نشده است ولی شواهدی محرد دا ۱ ۱ ۱
نزدیک ولی مشکل داری با والدینشان دارند.
در خانوادههایی که کودکان مبتلا به اختلالات خوردن وجود دارند (به ویئه زیرگروه های پرخوری افراطی يا برون ریزی)
1 لا توت هر و مرج وائزوا مجود دارد و همدلی و مراقبت در این خانوادهها اندک است:
* علاثق شغلی و غیر شغلی در کنار سایر عوامل آسیب پذیری سبب افزایش احتمال بروز اختلالات خوردن میشوند.
* در زنان جوان (شرکت در مدارس سختگیر بلله) یا ورزشکاران (کشتی . تکواندو ...) احتمال بروز بی اشتهایی عصبی بیشتر
وود دارد.
01102 كرلبى عاصل رمينه سارى است كه نقش لن يه اثبات رسيده است. برعكن هج eee
2 شي «حافطتى دارد زيرا جوامع زنان هميحنس كرا نسبت جه ممتاهاى غير هنجس قرا جر يل 0 00
نسبت به وزنهاى بالاتر نشان مىدهند
صفحه 12:
ae ی
عوامل روانشناختی و روان پویشی
به نظر میرسد بی اشتهایی عصبی واکنشی در مقابل خواست نوجوانان برای استقلال بیشتر و افزایش عملکرد جنسی و اجتماعی آنهاست.
7 بیماران مبتلا به این اختلال, اشتغال ذهنی وسواس گونه با خوردن و افزایش وزن را جایگزین سایر مسائل طبیعی نوجوانی میکنند.
- این بیماران نوعاً فاقد حس خودمختاری و «خود بودن» هستند.
- بسیاری از آنها احساس میکنند که جسمشان به نوعی تحت کنترل پدر و مادرشا
ل ات للاشى براى كسب اعتبار به عنوان فردی خاص و متحصر به فرد باشد.
- بیمار مبتلابه بی اشتهلیی تنها از طریق اعمال خود انضباطی غیرعادی احساس خودمختاری و خود بودن میکند. (اين بیماران جوان از
lay ta شداختى نتوانستهاتد خود را از مادرشان جدا کننده ممکن است بیمار احساسس کند که جسمش به تخیر Bey yale cays
ان است. به طوری که گرسنگی کشیدن خودخواسته
حس همدلی درآمده است.)
41 ار آدن ببهاران احساس م ىكنند كه اميال دهاتى أزمتدلته و غير قلبل قبول است ويه همين ذليل لين امال ردان ۶
sie
- والدین در واکنش به غذا نخوردن فرزندانشان سراسیمه میشوند. آنگاه بیمار والدین خود را افرادی تلقی میکند که امیال غیرقابل قبول
دارند و با فرافکنی آنها را رد میکند: دیگران ممکن است حریص و تحت فرمان امیال خود باشند ولی آنها اين گونه نیستند.
صفحه 13:
تشخیص و خصوصیات بالینی
بی اشتهایی عصبی معمولا بین ۱۰-۲۰ سالگی شروع میشود.
در صورت وجود شرایط زیر میگوییم بیاشتهایی عصبی وجود دارد:
(۱) فرد عمداً وزن خود را کاهش میدهد و میزان کاهش غیرسالم وزن را حفظ میکند و یا وزن متناسب با رشد فرد افزایش نیاید؛
(0) بیمر نرس شدید از چاق شدن داره و علیرغم گرستگی طبی آشکارءمیل بی وقفه به لاغر شدن دارد و یا هر دوی حالات فوق؛
( بیمار علائم طبی چشمگیر مرتط با گرسنگی را ارد و آغلب (مانه در همه موارد) دچار عملکرد غیر طبیعی هورمونهای تناسلی» و نیز
هیپوتومی, برادیکاردی. افت وضعیتی فشار خون و کاهش شدید ذخایر چربی بدن است.
00 رشارهاه اسب رون دست کم ۲ ماه طول کشیده اند
* در همعی بیماران مبتلابه لین اختلال ترس شدیدی از افزایش وزن و جاق شدن وجود دارد که بدون تردید در عدم تمليل آنها به
درسان بامقاومت در مقابل آن نقش دارد.
* اکثر رفتارهای غیر عادی معطوف به کاهش وزن در خفا صورت میگیرد.
* بیماران مبتلا به بی اشتهایی عصبی معمولا از خوردن غذا با فراد خانواده یا در امکان عمومی امتداع میکنند.
* لین افراد.با کاهش شدید غذای مصرفی به خصوص کاهش غیرمتناسب در غذاهای کم چرب وبا کربوهیدرات بالاء وزن خود را کاهش
میدهند.
صفحه 14:
ار ae cle اسطاف وکمال گرا هستند و شکایات جسبی به خصوص ناراحتی اپگاستر در آنها شایع ات
ضعف انطباق جنسی کراراً در بیماران مبتلا به این اختلال توصیف شده است. بسیاری بیماری نوجوان مبتلا به بی اشتهایی عصبی دچار
poet روا اتماص جنسى هستند. در بالغين همراه با شروع اختلال: ميل جنسى شديداً كاهش مى بابد افلس 2 ۳ب از
مبتلایان به بی اشتهایی عصبی سابقة بى مبالاتى جنسىء سوءمصرف مواد يا هر دو را دارند و در حين بيمارى دجار كاهش ميل جنسى
نمیشوند.
الا بت عارعة ادربى اشتهابى عصبى است. در برخی بیماران آتورتوگرافی تستدرم شریان مرانتریک فوقاتی را شان لاه ۳
کمبود پتاسیم نیز در این بیماران میتواند منجر به مرگ شود.
صفحه 15:
انواع فرعی
اختلال بی اشتهایی دو نوع بالینی دارد:
نوع مخدود كتنده:
برع محلود کننده غذا تقریباً در ۵۰ درصد موارد ديده مىشود؛ در لين نوع مصرف غذا به ميزان زیادی محدود شده است (معمولا فرد تلا
میکند کمتر از ۲۰۰ تا ۵۰۰ کالری در روز مصرف کند و رژیم غذائیش فاقد چربی است) و بیمار به طوربی وقفه و وسواسی پرتحرک باشد و
lay قال هلى وروشى دجار جراحت شود,
نوع يرخورى - ياكسازى:
در نوع ياكسازى. بيمار رزيمهاى سخت مى كيرد و در عين حال به طور متناوب دورههايى از يرخورى يا ياكسازى دارد. ياكسازى معرف جبران
كك ناخواسته كالرىها است كه اغلب با استفراغ عمدی و در بسیاری از موارد با سوءمصرف ملينها همراه ابت و در 2[ 3
شیوع کمتری دارد فرد داروهای مدر استفاده میکند.
7 ا رد وهای استفراغ اور تجام میشود. کاهی پاکسازی های مکرر بدون پرخوری قبل وب ار 5 07 00019
میدهند.
* هر دو كروه از لحاظ اجتماعی منزوی هستند و علاتم افسردگی و کاهش میل جنسی دارند. ورزش مفرط و صفات كمال طلبى در هر دو
كروه شايع |
صفحه 16:
درمان
۱ روان سناش وی در بی اشتهایی عصبی یک طرح درمان چا وم ی ee
در صورت لزوم و درمان خانوادگی و فردی است. رویکردهای رفتاری. شناختی. بین فردی و در برخی موارد تجویز دارو باید مد نظر باشد.
- بستری در بیمارستان
7 روان درمانی
ی قاری
روان درمانی دینامیک (پویا)
خانواده درمانی
- دارو درمانی
مطالعات داروشناسی تابه حال موفق به شناسایی دارویی برای بهبود قطعی علائم اصلی بی اشتهایی عصبی نشده اند. برخی گزارشات نشان میدهد
مصرف سیپروهپتادین (6118011) دارویی با خواص آنتی هیستامین و آنتی سروتونرژیک در بیماران میتلا به نوع محدود كنندة بى اشتهلیی عصبی
مفید بوده است. همچنین گزارش. شده است آمی تر: (618۷11) نیز در درمان لین بیماران اثرات مفیدی دارد. داروهای دیگری نظیر کلومییرامین
«anafranil) پیموزلید (0180)» و کلرپرومازین (11017021۳6) نیز در لین بیماران تجویز شده است و نتلیج متغیری به بار اورده است. آزمایش
فلوکستین (0102860) در برخی گزارشهای منجر به افزلیش وزن شده است و داروهای سروتونرژیک یک سیب واکنشهای مثبتی شدهاند. در بیمارانی
که به طور همزمان مبتلا به اختلالات افسردگی هستند. اختلال افسردگی باید درمان شود.
صفحه 17:
پراشتهایی عصبی
Bulimia
nervosa
صفحه 18:
پراشتهایی عصبی یا دورههایی از پرخوری همراه با شیوههای نامناسبی برای توقف افزلیش وزن مث میشود. ناراجتی ج (مانند درد
شکمی یا تهوع) موجب خاتمة پرخوری میشود و اغلب پس از خاتمة پرخوری, فرد دچار احساس گناه. افسردگی یا نفرت از خود میشود. این
بیماران برخلاف مبتلایان به بیاشتهایی عصبى معمولاً وزن طبيعى دارند.
اصطلاح بی اشتهایی عصبی djl, | (bulimia nervosa) پونانی بولیمیا به معنای پراشتهایی و وائْة لاتین 12617052 به معنای
درگیری عصبی گرفته شده است. در برخی بیماران پراشتهایی عصبی ممکن است معرف بیاشتهایی عصبی شکست خورده باشد و همچون
بیاشتهایی عصبی هدف بیمار لاغر شدن مفرط باشد اما این بیماری در افرادی بروز کرده که قادر به تداوم گرسنگی طول کشید یا شدید به
میزلنی که در بیماران مبتلابه بی اشتهای عصبی کلاسیک دیده میشود. نیستند. در برخی دیگر پرخوریها معرف دورههای رخنة پرخوری است
که طی آنها فرد تسلیم موج گرسنگی ناشی از تلاش برای محدود کردن خوردن برای دستیابی به سطح مطلوب لاغری از نظر جامعه میشود.
دستة دیگری از بیماران نیز از پرخوری به عنوان وسیلهای برای خوددرمانی در خلال دورههای ناراحتی هیجانی استفاده میکنند. پرخوری
افنظر از دلیل آن. سبب بروز وحشت میشود زیرا فرد احساس میکند خوردنش از کنترل خارج شده است. پرخوریهای ناخواسته منجر به
اقدامات تنویه با نواعی از رفتارهای جبرانی مانند پاکسازی با روش افراطی برای اجتتاب از افزایش وزن مورد هراس میشود.
صفحه 19:
< پراشتهایی عصبی شایعتر از بیاشتهایی عصبی است.
تجمیهای شیو این احتلال بین ۱ تا ۳ درصد در زنهای جوان است-
eee سر
یعتر از مردان است ولی سن شروع ن در دوره نوجوان دیرتر از سن شروع بیاشتهایی عصبی
شیوع این اختلال در کشورهای صنعتی تقریباً یک درصد جمعیت عمومی |
صفحه 20:
ف
سبب شناسی
عوامل زیستی
برخی محققین کوشیدهلند چرخههای پرخوری و پاکسازی رابه ناقلهای عصبی
مختلفی ربط دهند. از آنجا که داروهای غیدافسردگی اغلب برای بیماران مبتلا
به پراشتهایی عصبی مفیدند و نیز از آن جا که سروتونین با احساس سیر شدن
ارتباط دارد سروتونین و نوراپی نفرین در پیدایش این اختلال دخیل شناخته
010 ا ود به ابنكه سطح اندورفين بلاسما در برخى بيماران مبتلا كه
استفراغ میکنند بالاست, احساس خوشى و راحتى كه برخى از بيماران يس از
1 ا ساس «يكدرد عمكن أست مربوط به بالا رفتن سطح أندورفيتها
باشد. بستكان درجه يك افراد مبتلا به يراشتهايى عصبى به ميزان بيشترى به
gpl اختلال مبتلا ميشوند.
پژوهشهای اخیر با استفاده از تصویربرداری طنین مغناطیسی ([1۷115) نشان
میدهد که در پراشتهایی عصبی پرخوری ممکن است حاصل پیامهای ادراک
مبالفه آمیز از گرسنگی مرتبط با مزة شیرین باشد که به واسطة ناحية انسولای
قنامی راست مر ارسال هون
صفحه 21:
عوامل اجتماعی
بیماران مبتلابه پراشتهایی عصبی مثل مبتلایان به بی اشتها عصبی افراد بلند پروازی هستند و در واکنش به فشارهای اجتماعی و اخلاقی
لاغر ميشوند. همچون مبتلایان به بیاشتهایی عصبی, بسیاری از لین بیماران افسرده هستند و در خانوادههای آنها میزان افسردگی بالاست.
ولی در خانوادههای لین بیماران به طور کلی صمیمیت کمتر از خانوادهافراد مبتلابه بی اشتهلیی عصبی است و تعارضات آنها بیشتر است.
این بیماران والدینشان را افرادی بیتوجه و طردکننده توصیف میکنند.
صفحه 22:
عوامل روان شناختی
افراد مبتلا به پراشتهایی عصبی همچون مبتلایان به بیاشتهایی عصبی در ارتباط با مقتضیات دوره نوجوانی دچار مشکلاتی هستند. اما بیماران
بتلابه پراشتهایی عصبی معاشرتیتره خشمگینتر و تکانشیتر از مبتلایان به بی اشتهلیی عصبی هستند. اعتیاد به الکل. دزدی از فروشگاهها و
بیثباتی هیجانی از جمله اقدام به خود کشی) با پراشتهایی عصبی ارتباط دارد. غذا خوردن کنترل نشده در این اختلال. بیش از بی اشتهایی
عصبی خود ناهمخوان (600-0751:0110) احساس میشود وبه همین دلیل بیماران مبتلابه پراشتهایی عصبی آسانتر به جستجوى كه مي
پردازند.
بيماران مبتلا به پراشتهایی عصبی کنترل فرامن (51]06۳600) و قدرت ایگوی مبتلایان بی اشتهایی عصبی را ندارند. مشکل این بیماران
در کنترل تکانههای خود علاوه بر پرخوری و پاکسازی که شاخصهای Gol اختلال است به صورت وابستگی به مواد و روابط جنسی خود
تخریسی بروز میکند. بسیاری از مبتلایان به پراشتهایی عصبی سابقه مشکلاتی در جدا شدن از مراقبین خود دارند که با فقدان اه های
نتقللی در سالهای اولیه کودکی تجلی میکند. برخی بالینیگران متوجه شدهاند که این بیماران از بدن خود بع عنوان ابقه انتقللى استفاده مم
01 إلى سان ار تصوير ملدر به صورت ترديد و حواتكى قر مورد غذا ابراز ميشود؛ خوردن ممكن ات مدرق +1 0070148[
مراقب و بالا آوردن تظاهر ناخودآگاه میل برای جدایی باشد.
صفحه 23:
010 7 ae
تشخیص و خصوصیات بالینی
ملاکهای اصلی پراشتهایی عصبی عبارتند از
(۱) دورههای پرخوری که بسامد آنها نسبتاً الا است (هفتهای دست کم ۲ تا ۳ بار) و حداقل ۳ ماه طول کشیدهاند؛
(۲) رفتارهای جبرانی متعاقب پرخوری به منظور پیشگیری از افزایش وزن که عمدتا به صورت استفراغ عمدی» سوءمصرف ملينء
مدر پا داروهای استفراغ آور انجام میشوند (۸۰ درصد). در ۲۰ درصد موارد بیمار به عنوان رفتار جبرانی به ورزشهای مفرط یا ريم
ای سخت روی میآورد؛
(۲) وزن به اندازه بی اشتهایی عصبی پایین نیست؛
(۴) بیمار توس مرضی از چاق شدن دارد.بی وقفه تمایل به لاغرشدن دارد و يا هر دو حالت فوق را دارد. ارزيابى فرد از خویشتن به
میزان زیادی وابسته به شکل و وزن بدن است. بالينكر هنكام گذاشتن تشخیص پراشتهایی عصبی را داشته است یا خیر. این حالت
تقریبا در نیمی از بیماران دچار پراشتهایی عصبی دیده ميشود. معمولا حدود ۱ سال قبل از شروع استفراغ پرخوری وجود داشته
صفحه 24:
درمان
اکثر بیماران مبتلا به پراشتهایی عصبی بدون عارضه نیازی به بستری شدن ندارند. به طور کلی بیماران مبتلا به پراشتهایی عصبی به اندازه
مبتلایان به بى اشتهلیی عصبی پنهان کار و تودار نیستند. به همین دلیل درمان سرپایی اغلب چندان دشوار نیست. معهذا روان درملنی اغلب پر
تب و تاب است و ممکن است طول بکشد. برخی بیماران چاق مبتلا به پراشتهایی عصبی که تحت روان درملنی طولانی مدت قرار گرفتهاند. يه
طور شگفتآوری بهبود مپيابند. در برخی موارد که پرخوری خارج از کنترل است. درمان سرپایی موثر نیست یا بیمار علایم رولنی دیگر مانند میل
|| وشوو عصرف مواد دارد ممکن است بسترى كردن بيمار ضرورى باشد. يه علاوه در مواره پاکساری شمید که دی ۰
esl يسترى كردن لازم ست
صفحه 25:
- روان درمانی
درمان شناختی 7 رفتاری
روان درمانی دینامیک (پویا)
- سایر روش های درمانی
برنامههای مراقبت گام به گام از جمله طرحهای مبتنی بر اینترنت. برنامههای تسهیل شده با کامپیوتر. برنامههای تقویت شده یا ایمیل و
اجرای درمان شناختی رفتاری توسط طبابت از راه دور برای مناطق دورافتاده گنجانده شده است.
- دارو درمانی
* داروهای ضدافسردگی از جمله مهارکنندههای اختصاصی بازجذب سروتونین نظیر فلوکستین در درمان پر اشتهایی مفید بودهاند.
* داروهای ضد افسردگی صرف نظر از وجود اختلال خلقی میتوانند پرخوری و پاکسازی را تخفیف دهند.
*_داروهای ضد افسردگی با موفقیت به کار رفته است و از این لحاظ ایمی پرامین (توفرانیل». دزی پرامین (نورپرامین). 5 )39953 Gesyrel) 9
مهارکنندگان مونوآمین اکسیداز (1۷/6015) مفید بودهاند. به طور کلی اکثر داروهای ضد افسردگی با دوزهایی که معمولا در درمان افسردگی به
کار میروند. موثر بودهاند. با لین حال دوز فلوکستین برای کاهش پرخوری ممکن است بالاتر از دوزی باشد که برای اختلالات افسردكى به كار مي
رود ( ۶۰ تا ۸۰ میلی گرم در روز)-
* در مواردی که اختلالات افسردگی و پراشتهایی عصبی به طور همزمان وجود دارنده درمان دارویی موثر است.
* كاربامازيين (61561801©]) و ليتيوم (65162116:12) تأثير چندانی در درمان پرخوری ندارند.
*؟ مطالعات ديكر حاكى از آنند كه تركيب '2181) و داروها مؤثرترين درمان است.
صفحه 26:
اختلال برخوری و ساير اختلالات خوردن
صفحه 27:
اختلال پرخوری
افراد دچاراختلال پرخوری رفتارهای خوردن پرخوری تکرار شونده دارند كه در خلال آنها میزان زیادی از غذا را طی مدت کوتاهی میخورند.
برخلاف پراشتهایی عصبی این بیماران پس از حمله پرخوری به رفتارهای جبرانی مانند مصرف میلینها دست نمی زنند. دورههای پرخوری
ete) نا و عاوت فره اتقای میافتنه عموماً شامل غذاهایی با محتوای کالری بالا هستند و در خلال برخوی فرد سا ۱
رفتار خوردن خود را کنترل کند.
همهگیر شناسی
اختلال پرخوری شایعترین اختلال خوردن است. این اختلال تقریبا در ۵/۲ درصد بیمارانی که به دلیل چاقی به دنبال مراقبت پزشکی
برمیایند و در 2۵۰ ۷۵ درصد افراد دجار جاقی شدید (شاخص توده بننی بیشتر از ۴۰) دیده میشود. لین اختلال در زنان (۴ درصد) شارمتر
مردان (۲ درصد) است.
علت اختلال پرخوری مشخص نیست. سبکهای شخصیتی برون گرا و تکانشی را با این اختلال مرتبط دانستهاند زیرا همچنین در افرادی که
خود را تحت رژیمهای بسیار کم کالری قرار میدهند نیز دیده ميشود. پرخوری همچنین ممکن است در طی دورههای استرس بروز کند. افراد
ما ار رى الى كاهش اضطراب يا تسكين خلق افسردة خود استفاده
صفحه 28:
تشخیص و ویژگی بالینی
برای گذاشتن تشخیص اختلال پرخوری باید چهار ویژگی زیر وجود داشته باشد:
0 سرد هر از حد طیعی تا حدی که فرد احساس تاراختی کنته
(۲) خوردن مقادیر بسیاری از غذا زمانی که فرد گرسنه نیست.
(5) خوردن در تنهایی,
(۴) احساس گناه با ناراحتیهای دیگر پس از حمله پرخوری. پرخوریها باید دست کم یک بار در هفته برای دست کم سه ماه بروز کنند.
#تقریبا نیمی از افراد دچار اختلال پرخوری چاق هستند به علاوه افراد چاق دچار اختلال پرخوری در این افراد اغلب چاقی زودتر از افراد
بدون این اختلال شروع میشود. در افراد دچار اختلال پرخوری همچنین احتمال سابقة بی ثباتی وزن همراه با دورههای مکرر چرخش وزن
(افزلیش یا کاهش بیش از ۱۰کیلوگرم) دیده میشود. لین اختلال ممکن استبابی خولبی. شروع زودرس خونریزی قاعدگی, درد پشت
يا كردنء درد عضلانی مزمن و اختلالات متابولیک همراه باشند.
صفحه 29:
درمان
روان درهاني
درمان شناختى - رفتارى (018:1)
كروههاى خوديار
درمان دارويى
صفحه 30:
3 اه
سابر اختلالات خوردن با تغذية معين
سندرم خوردن شبانه. اختلال ياكسازى و انواع زير آستانة بى اشتهايى عصبى. يراشتهايى عصبى و اختلال يرخورى.
0٠م حوردن شبلنه مصرف مقادیرزیادی غذا پس از صرف شام است. افراد عموما در خلال روز امتوى جل 7000
از بی خوابی رنج میبرند.
همه كير شناسى
سندرم خوردن شبلنهتقریبا در ۲ درصد جمعيت عمومى بروز ميكند اما در ميان بيماران دجارجى خولبى. جاقى ٠١( نا 18 درصد).
اختلال خوردن و ساير اختلالات روان بزشكى شيوع بيشترى دارد. اين اختلال معمولا در اوايل بزركسالى شروع ميشود.
7 احتلال حوردن شبانه جب جندانى نميدانيم اما هورموتهاى ملاتونين: ليتين: كرلين و كورد رول 1101 00171
اختلال مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتهاند. سندرم خوردن شبانه همچنین در خانوادهها تكرار ميشود. احتمال ابتلای بستگان
درجه اول بیماران دچار سندرم خوردن شبانه به این اختلال ۵ بار بیشتر از جمعیت عمومی است.
صفحه 31:
53 1
تشخيص و ويزكى بالينى
تشخيص اختلال خوردن شبانه شامل دورههاى مكرر يرخورى يا خوردن شبانه. فقدان ميل به غذا در صبحها و بی خولبی است. علایم بايد
برای حداقل ۳ ماه ادامه يابند و نبايد ثانويه به يك اختلال طبى يا روانى ديكر باشند.
بعاران دار سدرم خوردن شبانه معمولا مقادیر زیادی از کالری روزاته خود را پس از صرف شام دریافت میکنند احتمال دارد ند ار ٠
بیماران در خلال شب بیدار شوند و غذا بخورند. خوردن شبانه معمولا در خلال خواب حرکات غیر سریع چشم بروز میکند و معمولا کوتاه
0000 ور ادن بيمارآن همجتين بازدهى خواب بايين اسث. بتماران میتلا معتفنند که فقط وقتی متوانند بحواییه که هار و
افسرده در میان این بیماران شایع است بخصوص غروبها و شبها
درمان. مطالعات مختلف نشان دهنده نتایج مثبتی از درمان این بیماران با داروهای 85٩ بودهاند و این داروها سبب بهبود بیداریهای
شبانه. خوردن شبانه و دریافت کالری پس از صرف شام شده است. افزودن توپیرامات به رژیمهای درمانی با کاهش وزن و کاهمش خوردن
شبانه همراه بوده است.
در بیماران دچار هم ابتلایی افسردگی اساسی و سندرم خوردن شبانه درمان با نور در<
موّثر بوده است.
بب کاهش خلق افسرده شده است. gS CBT
صفحه 32:
اختلال پاکسازی
م1 اعتلال باکساری رفتار پاکسازی تکرار شونده پس از مضرف مقادیر اندکی از غذا در افراد با وزن طبیعی است که تصوی رن
انکارة خود دارند. رفتار پاکسازی شامل استفرآخ عمدی» سوه مصرف میلین ها تنقیه و مصرف داروهای مدر 1
شدهای از وزن یا
برای تشخیص گذاری ین رفتار نباید مرتبط با بی اشتهایی عصبی باشد. وجه افتراق اختلال پاکسازی از پراشتهایی عصبی آن است که
ری بس از معرف معامیر انککی alll pt LL میافتد و ناشی از یک دورف برخوری نست دررههای ۰۷ ۱
کیت ار در هفته .+ مدت سه ماه روی دهند تا بتوان اين تشخيص را كذاشت
صفحه 33:
اختلالات خوردن در ورزشکاران
ابتلا به اختلالات خوردن اغلب در رشته های ورزشی رخ می دهد که بر زیبایی بدن تأکید دارند و در آنها وزن کم بدن موجب بهبود
تلم شود إين اختلالات همجتین ممکن است در رشته هابى رخ دهد كه افراد در وزن هاى مختلف تقسيم ١ شود Uy
انجام رقابت وزن خود را افزايش مى دهند.
تالا وردن هم در ورزشكاران زن و هم در ورزشكاران مرد ديده مى شود. ورزشكاران زن مبتلا به اختلالات خورتن 0 1لا
به نشانكان سه كانه ورزشى زنان هستند.
آموزش و ييشكيرى اولين مراحل درمان هستند؛ ساير عناصر مهم درمان شامل در نظر كرفتن اهميت بازكشت به رقابت براى ورزشكار
و متعادل کردن آن با حفظ ایمتی است.
تحقیقات بیشتر در زمینه بیماری های واگیردار در فهم دامنه اختلال در خوردن ورزشکاران مفید خواهد بود.
صفحه 34:
اختلالات خوردن در ورزشکاران دارای جنبه های منحصربه فردی است. سبب شناسی به صورت مطلوبی از طریق فرمول زیستی, روانى و
ایا درک فى شود در حللی که اطلاعات حاصل از خانواده جنین: و مطالعات ونتیکی و مولکولی برای حملیت از نان رت دا
توجهى در بيدايش بى اشتهايى عصبى (4411). بوليميا (811)» و خصوصیات این اختلالات قلبل توجه بودهبا این وجود در نظر گرفتن
ey ate اه كتنده اختلالات خوردن در أفراد نيز مهم است كه ممكن اسث او رابه سمت وررش به صورت PR ye
ی سر تحت دس كه رشته هاى ورزشى خاص ممكن است هر بيدليشن يا وخامت اختلالات جوردن أرق كد 000
40 كا خطرات بنتى بيش روى ورزشكاران داراى اختلالات تقشیه» رويكردهاى كلى درمان: كه برخى از أنها بايد متا نا ۲
طراحی شوند. و در نهایت. پیشگیری از اختلالات خوردن در ورزشکاران مورد توجه قرار گیرند. همیشه اندیشیدن در مورد حوزه های
یقات آینده مفید است؛ هنوز زمینه های جدیدی برای تحقیق در رشته نسبتا نوپای روان پزشکی وجود دارد.
صفحه 35:
نقش ورزش در پیدایش اختلالات خوردن و اختلالات خوردن مخصوص ورزش
رشته های ورزشی که نیازمند افزايش وزن هستند
ورزش هلیی که در آنها لازم است تا وزن افزایش یلبد. بربه دست آوردن و مصرف کردن کالری تأکید دارند. لین ورزش ها شامل
كلس الى ديه خصوص قليق .رلنى كاياك» eae برخی از ورزش های hs ce,
ا
ابزارهاى آسيب شناسى كه ورزشكاران به وسيله آن ييش از وزن كشى و رقابت وزن خود را كاهش مى دهند. دربركيرنده گستره ای
شامل پرهیز غذایی. تمرین بیش از حد. استفراغ عمدی. ورزش کردن در سوناه لباس لاستیکی. يوشيدن لباس زياد در كرما و
رطوبت زیاد و سوء مصرف مواد محرک, ملین ها و مذر ها است. در این رشته های ورزشی خاص, نوسانات وزنی می تولند بسیار
چشمگیر باشد و به صورتی چرخه ای در یک فصل روی دهند. از دست رفتن ب بدن و اختلالات الکترولیتی. شامل هیپوکالمی:
مى تواند به صورت آشکاری سلامت ورزشکار را به خطر انداخته و به غش. سکته. و حملات قلبی با خطر مرگ ناگهانی؛ به خصوص
در میان کسانی منجر می شود که به لحاظ غذلیی به خطر افتاده اند. این عدم توازن متابولیسمی به خصوص در ;
هنوز در حال رشد هستند. بسیار خطرناک است.
صفحه 36:
رشته های ورزشی که در آن چربی کم بدن یک امتیاز است
وهای وررشی که ممکن است کسانی رابه خود جتب تماید که با از قبل دارای الکوهای تامتاس مدای ۵ ۰ ۱
نشلنه های عوامل خطرزای پیش از بیماری را دارند. شامل ورزش هایی است که در آنها وزن کم بدن برای عملکرد بهتر یک امتیاز
محسوب می شود. دو استقامت مثال وجود بی اشتهایی عصبی توصیف می شوند. نوع بدن برخی از گروه های نژادی. لاغر و با گام های
متعامد. باعث می شود تا آنها در مسابقات دو استقامت. نظیر ماراتن. موفق تر باشند. اگر ورزشکاری به طور طبیعی برای چنین فواصلی
ال نداضنه باشدء ممكن است تلاش كتد تا جربى بدنش را يا نسيت حجم عضلاتى بدون جربى ماس دار کات ۰
شده از ورزشهاى استقامتى مى تواند به جرخه اى از كاهش وزن بيشتر منتهى شود.
صفحه 37:
رشته های ورزشی که در آن ورزشکاران بر اساس ظاهر مورد قضاوت قرار می گیرند
سومین دسته از ورزش ها که نقش مهمی در اختلالات خوردن بازی می کند پا از طریق ورزش به وجود آمده لند و یا بر لثر آسیب شناسی
: واد كنا
یا عوامل خطر پیش از بیماری جستجو می شوند. شامل ورزش هلیی مثل ژیمناستیک. شیرجه. اسکیت بازی نمایث
eal که در آنها قصاوت بر اساس زیبایی انجام می شود (رقص باله کلاسیک).
صفحه 38:
اختلالات تغذیه در ورزشکاران مرد
اختلالات تغفیه در ورزشکاران مرد نیزرخ می دهند. با لین احتمال. خطر زیادی وجود دارد که یک اختلال تغذیه در ورزشکار
مردی تشخیص داده نشود. چون اختلالات خوردن در زنان و ورزشکاران زن شایع تر هستند. رشته های ورزشی خاصی وجود
دارد که در آنها مردان به طور ویژه ای آسیب پذیرتر هستند. هنگام ارزیابی یک ورزشکار مرد. آگاهی از این نکته بسیار مهم است.
ای Gln jo ade eas مردان رواح کمتری دارد ممکن اسنت مردان حس خجللت بيشترى داد اس ۱۳
کنند تا رفتارهای بیمارگونه خود را پنهان سازند.
در مردان, اختلالات خوردن با عوارض نسبی رایج تر از اختلالات خوردن با عوارض کامل است. با وجودی که پدیده از شکل
افتادن عضلات. نوعی از اختلال خودزشت انگاری» مخصوص به مردان ني شکل از اختلالات به میزان گسترده ای در
رای ده ی شود ویوگی مهم لين اختلال دل مشغولى بیش ازع در مورد عضاهی بودن و ورزدگی اس فا 5 ۱
لین شکل از اختلال می شوند. مدت زیادی رابه وزنه برداری. پرهیز غذلیی و برانداز کردن خود جلوی آینه می پردازند. در میان
ورزشکارانی که مبتلابه خودزشت انگاری عضلانی هستند. تمایل خاصی به سوء مصرف استروئیدهای آنابولیک وجود دارد. رشته
های ورزشی که در آن به نظر می رسد خودزشت انگاری شایع تر باشد. پرورش اندام و وزنه برداری هستند.
ر
صفحه 39:
نشانكان سه كانه ور ان زن
نشائكان سه كلنه ورزشكار زن با انرئى كم؛ اختلال در قاعدكى. و تراكم بايين استخوان ((131/11)- يكى از ييامدهاى جدى سوء
ی مرس ات
بدن انسان در مقلبل کمبود انریی ناشی eres Se) دی دم غذایی واکنش های متفاوتی از خود نشان می
دهد. همانطور که تروسول توضیح داده | تى مستدلى برای انطباق جذب اترقى با معرف Biles ies
Wl age
تمرینات ورزشی سنگین و جذب انریٍی کم می تولند به اختلال در محور هیپوتالاموس- هیپوفیز منجر شود. لین مسئله می تواند
موجب بروز آمنوره و در نتیجه کاهش در میزان استروژن شود که می تولند به نوبه خود به تراکم پایین استخوان . مخصوصا
استئوپنی یا پوکی استخوان منتهی شود که مورد اول در زنان ورزشکار بسیار شلیع تر از دیگری است. خطرهای مرتبط با نشانگان
سه گانه در ورزشکاران زن شامل نازایی و شکستگی تدشی استخوان هستند
صفحه 40:
درمان
اولین مرحله درمان در ورزشکاران مبتلا به اختلالات خوردن پیشگیری است. کنترل میل و اساس پیشگیری است. هنوز کارهای زیادی
وجود دارد که باید در این حوزه ا شود. مصاحبه های تربیتی که برای مربیان» تمرین دهندگان؛ ورزشکاران و ولد ی طرا كذ اد
نقطه آغاز خوبی هستند.
ات دنس فيز يولوزيكى منطيق با ورزشکاران زن دانشجو طراحی گردید و می تواند در برنامه آمادگی برای فعالت های ور
گنجانده شود.
ا بو احتلات خوردن در حوزه ورزش بابد دسترسى آساتى به روانيزشك ورزشی وجوه اد پاش 00لا
ارتباط با مشاور است که در آن روانپزشک ورزشی در سازمانی ورزشی. شاید در اتاق تمرین به صورت ابت. برای مشاوره رسمی و
غیررسمی. حضور داشته باشد و در کنار ارتوپدها کار می کند.
تشخیص زودهنگام عاملی مهم در درمان اختلالات خوردن است. هر چه الگوی رفتاری مستحکم تر باشد. از بین بردن این شکل از
اختلالات مشکل تر است.
در مبان اختلالات رولنی, اختلالات خوردن, و به خصوص بی اشتهلیی عصبی, با میزان
فورا برای درمان اقدام شود.
مرگ و میر مرتبط هستند و باید
صفحه 41:
دیا احتالا. روت که هم رمان در فرد وجود دارنده یکی دیگر از جنبه های مهم درمان است در ی اشتهل عم تا ره
an Olena وب افبردگی بروز كند و تغذيه مجدد ممكن است بيش از ارزيابى مؤثر بيمار براى ارزيابى فا 1
در درمان بی اشتهایی عصبی. هيج اقدام موثرى در دارودرملنى و روان سنجی وجود ندارد. آثاری وجود دارد که از استفاده از مهارکننده
های بازجذب مختص سروتونین در بولیمیا پشتیبانی می کنند. و شواهدی را در مورد تأثیر بر وسواس به پرخوری و پرهیز ارلئه می
ums ورمان های غیردرویی (شکال مختلنی ار اختلالات را تحت بوشش خود قرار می دهند و بلید متاسب با بمار و وهآ
کر ان نو درمان فردی باشهد, مورد بعدی ممکن است شامل رویکردهای حمایتی» رفتار شناسی و بینش SED GLUE
موه بای مرتان ورزشی دستورالعمل هلنی را برای کمک به چیشگیری: تفحیص, و درمان اختلالات تفنيه در وررشكارا. اد
تا
صفحه 42:
تحقیقات بیشتر
برع همه گیر شناسی بیشتری لازم است تا بر ورزش های خاضی تمرکز کند عا ب دامنه مشکل را درک کنیم. داده های
بیشتر برای ارزیلبی عوامل منحصربفرد اختلالات خوردن در ورزشکاران برای پیشگیری مفید خواهد بود. روشن ساختن شیوع اختلالات
خوردن در میان ورزشکاران مرد کمک می کند تا توجه بیشتری به مسئله جلب شود. در شرایط ایده آل. این اطلاعات برای کاهش
عوارض استفاده شده. و در نهلیت به آن ورزشکاران کمک می کند تا برای گرفتن درملنی که نیاز دارند. با اختلال به وجود آمده در تغذیه
خود مقابله کنند.
صفحه 43:
منابع:
1, Bulik CM (2005) Exploring the gene-environment nexus in eating disorders. Journal of Psychiatry
& Neuroscience 30(5), 335-339.
2. Plaisted V (1994) Gender and sport. In: Morris T, Summers J (eds.) Sport Psychology: Theory,
Applications and Issues. John Wiley & Sons, Inc., New York.
3. Currie A, Phil M, Morse ED (2005) Eating disorders in athletes: managing the risks. In: Tofler
IR, Morse ED (eds.) Clinics in Sports Medicine: The Interface Between Sports Psychiatry and
Sports Medicine. Saunders, Philadelphia. Clinics in Sports Medicine 24(4), 871-884.
4. Baum AL (2006) Eating disorders in the male athlete. Sports Medicine 36(1), 1-6.
5. Cooper M (2003) The Psychology of Bulimia Nervosa: A Cognitive Perspective. Oxford
University Press, Oxford, pp. 122-123.
6. Sundgot-Borgen J, Torstveit MK (2004) Prevalence of eating disorders in elite athletes is higher
than in the general population. Clinical Journal of Sport Medicine 14(1), 25-32.
7. Thomas JJ, Vartanian LR, Brownell KD (2009) The relationship between eating disorder not
otherwise specified (EDNOS) and officially recognized eating disorders: meta-analysis and
implications for DSM. Psychological Bulletin 135(3), 407-433.
8. Schaal K, Tafflet M, Nassif H et al. (2011) Psychological balance in high level athletes: gender-
based differences and sport-specific patterns. PLoS One 6(5), e19007.
9. Hargreaves J (1984) Women and the Olympic phenomenon. In: Tomlinson A, Whannel G (eds.)
Five Ring Circus: Money, Power and Politics in the Olympic Games. Pluto Press, London, p. 68.
10. Guilherme GA, Franchini E, Nicastro H et al. (2010) The need of a weight management control
program in 1 judo: a proposal based on the successful case of wrestling. Journal of International
صفحه 44:
11. Sansone RA, Sawyer R (2005) Weight loss pressure on a 5 year old wrestler. British Journal of
Sports Medicine 39, e2.
12. Dummer GM, Rosen LW, Heusner WW et al. (1987) Pathogenic weight-control behaviors of
young competitive swimmers. The Physician and Sports Medicine 15, 75-84.
13. Benson R (1991) Weight control among elite women swimmers. In: Black DR (ed.) Eating
Disorders among Athletes. American Alliance of Health, Physical Education, Recreation and
Dance, Reston.
14. Griffin J, Harris MB (1996) Coaches’ attitudes, knowledge, experiences and recommendations
regarding weight control. Sports Psychology 10, 180-194.
15. Baum AL (1988) Young females in the athletic arena. Child and Adolescent Clinics of North
America 7(4), 745-755.
16. Ryan J (ed.) (2000) They stole her soul and they still have it: eating disorders. In: Little Girls in
Pretty Boxes. Warner Books, New York, pp. 4, 93.
17. Rosen LW, Hough DO (1988) Pathogenic weight control behaviors of female college gymnasts.
Physician Sportsmedicine 16, 140-144.
18. Rosen LW, McKeag DB, Hough DO et al. (1986) Pathogenic weight control behavior in female
athletes. Physician Sportsmedicine 14, 79-86.
19. Sundgot-Borgen J (1996) Eating disorders, energy intake, training volume, and menstrual
function in high-level modern rhythmic gymnasts. International Journal of Sport Nutrition 6, 100-
109.
20 Garner DM Carfinkel PE. Rockert W etal (1987) A nrosnective ctndy of eatina disturhances in
صفحه 45:
21. Hamilton LH, Brooks-Gunn J, Warren MP (1985) Sociocultural influences on eating disorders
in professional female ballet dancers. International Journal of Eating Disorders 4, 465-477.
22. Woodside DB, Garfinkel PE, Line E et al. (2001) Comparisons of men with full or partial eating
disorders, men without eating disorders, and women with eating disorders in the community.
American Journal of Psychiatry 158, 570-574.
23. Pope HG Jr., Gruber AJ, Choi P et al. (1997) Muscle dysmorphia: an underrecognized form of
body dysmorphic disorder. Psychosomatics 38, 548-557.
24. Hoch AX, Pajewski NM, Moraski L et al. (2009) Prevalence of the female athlete triad in high
school athletes and sedentary students. Clinical Journal of Sport Medicine 19(5), 421-428.
25. Loucks AB (2007) Refutation of “the myth of the female athlete triad.” British Journal of
Sports Medicine 41(1), 55-57.
26. Hubert P King NA, Blundell JE (1998) Uncoupling of the effects of energy expenditure and
energy intake: appetite response to short-term energy deficit induced by meal omission and
physical activity. Appetite 19, 309-319.
27. Truswell AS (2001) Energy balance, food and exercise. World Review of Nutrition & Dietetics
25, 9013-9025.
28. Birch K (2005) Female athlete triad. British Medical Journal 330(7485), 244-246.
29. Torstveit M, Sundgot-Borgen J, Wark J (2005) Low bone mineral density is two to three times
more prevalent in non-athletic premenopausal women than in elite athletes: a comprehensive
controlled study. British Journal of Sports Medicine 39(5), 282-287.
271) Vauchan TI. King KA. Cottrell RR (2004) Colleqiate athletic trainere’ confidence in helning
صفحه 46:
31. Black DR, Larkin LJS, Coster DC et al. (2003) Physiologic screening test for eating disorders/
disordered eating among female collegiate athletes. Journal of Athletic Training 16(4), 286-297.
32. Baum AL (1998) Sports psychiatry: an outpatient consultation-liaison model. Psychosomatics
39(4),395-396.
33. Bonci CM, Bonci LJ, Granger LR et al. (2008) National Athletic Trainers’ Association position
statement: preventing, detecting, and managing disordered eating in athletes. Journal of Athletic
Training 43(1), 80-108.
34. Andersen ae . yagar j. eating disorders. In: sadok bj. Sadock va. Ruiz p. eds. Kaplan&sadock’s
comprehensive text book of psychiatry.9 ed. Philadelphia : lippincot wiliams & wilkins
2009:2128 .
صفحه 47:
با سپاس از توجه شما
يايان