بررسی برخی از عرفان های نو ظهور و فرقه های نو پدید

صفحه 1:


صفحه 2:


صفحه 3:
و ار ای ودب ابو سای lie gy ats plo pl ap ‎GO‏ 1 البجد سیبدری ‏داتشجوى رشته ى ارتيدى قى ‎٩ ‏زستان‎ 

صفحه 4:
35 معدمه معمولا اين طور كفته مى شود كه ما در عصر بازكشت انسان به معنويت يا بازكشت ‎t aed‏ لل الل ل ا لت گرایی که بیش از چند دهه از عمر آن نمی گذرد. به وضوح نشان مى دهد با يديده انفجار وت در یو ‎ee ee ea ‏لج‎ ee Cet ae alm eee ana Ee a UL a ‏ی‎ SEL aa ected ۱ aloe CO CS aS lt accel ee ee yn ey cr ae penny Age eerie cae 

صفحه 5:
میرن ‎NEY CA ye 9 Gee ae‏ رین وتات کی رش Se et ee ae eee OC En) ae Bae Ee Rea ‏امس تسود ۰ کشت حدود‎ Ml ora ‏مر ار ات‎ ‏چهل سال, قريب به جهار هزار مکتب و فرقه عرفانی و معنوی در جهان غرب‎ ‏اه‎ a are ae a ee OL ae Oe ‏می شوند که از عرفان ادیان ابراهیمی تا استفاده از مواد مخدر و روابط آزاد‎ ل ا ل ا ل ل ا ا ال ۱ روكردانى از هنجارهاى تمدن مادى و سرمايه دارى را فراهم كند. معنويت شناخته می شود. 

صفحه 6:
در این شرایط. معنویت. هر آن چیزی است که برای اعراض از زندگی مادى و تمدن ‎ee Seon RESON‏ ۱ ماديات ‎ae ee‏ ا ‎ee ST Ro mee) ee Be‏ إرتى از معنويت ايجاد شده است. معنويت در فرهنك امروز انسان مدرن يا يست ‎tes‏ ال ار ا ل ل 1ت در ات ا اال ا ۱ ‎Bi Aten ore vere‏ منیب به جای دی 00 جنبش هایی که امروز مطرح میشود با اين تفکر شکل می گیرد. لذا تاکید دارند این جنبش ها به جهان شرق و اسلام تسری پیدا کند 

صفحه 7:
عرفان های وارداتی که زادگاه ناد ی ات هر ‎ue re neko ere [eg‏ اديان مجازى. عرفان ‏های نوظهور. خورده فرهنک ها و ‎ES eee Med reer)‏ ‎۱ ‎۱ ‏ميلادى‎ ‎Fr Ce Lea ral Ree sen eo) ‏ل‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎PE ‏می باشد. و‎ 0 Wareey or) ‏.است 

صفحه 8:
فعاليت فرقه ها 00 ‏ا ل ا ل‎ era ‏فضاى مجازى صورت ميكيرد كه به فرقه هاى رسانهاى نيز معروف شده‎ ‏“اند‎ معنويتهاى نوظهور با ارائة مديتيشنهاى كوناكون دقايقى متفاوت را در زندكى انسان مدرن ايجاد م ىكنند؛ ساعاتی که شخص می‌تواند در خود ا ۱ جهان نامرتی. دنیای درون. صور خداوند و صورت‌های دیگر واقعیت! 

صفحه 9:
علت و جكونكى ييدايش فرقه ها ‎Oe)‏ اك نياز جديد ستدان شرب بة سكويت و شريعت و دلزدتى از تشنولورزى و ‎ete yi ot ths lk‏ شار شدية مدل زندتى هدرن و نيار يه ا ۱ ۱ و جستجوی بینشی دیگر نسبت به خود. زندگی و هستی بود. که ‎A cages oleh yup ge bo 4 esl»‏ ) 

صفحه 10:
جنبش های دینی جایگزین تمایل دارند در جوامعی که نسبتا بازبوده و در جایی که دو ل ا ا ا ا ا ا ل ل ۱[ ‎eae NS ees Se Dee SSO cece re UL kere)‏ . حكومت مى كرديد رو به فزونى نهادئد 000 ‏ل ل ل‎ ITS CCS) آيند . آنها به اعضاى أخود ] راه حل هاى روشنى را براى مشكلات ييجيده ارائه مى دهند : :وعدهى نجات» و احساس امنيت با ييوستن به كروه آشوب اجتماعی دهه ی ۱۹۶۰ و تجربه ی سبک های زندگی جایگزین احتملاًبهافزایش . شدید عضویت در فرقه های دینی جدید کمک کرد سبك زندكى اشتراكى كه به وسيله ى اديان جايكزين تمرين شد ء بسيارى از جوانانى را كه ل ا ۱ 

صفحه 11:
ایالات متحده ی آمریکا با تضمین قانونی آزادی دینی » محل تولد و ظهور بسیاری از جنبش های دینی جدید شده است پلورالیسم - هم زیستی فرهنگ ها و عقاید متفاوت - درست از فردا روز يايان جنك جهانى دوم ( 1979 - 1958 ) در ارويا و آمريكاى شمالى ۰ سید توسعة يافت ‎RH FFE‏ ار ن در معرض ل شلك ‏مكتبى بودايى كه بر مدى تيشن و مراقبه تاكيد مى ورزد - قراركرفتند و يس از بازكشتن از زاين فرقه هاى ذن را راه اندازى كردند ‎ 

صفحه 12:
در دهه ی ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ تعداد فرقه های دینی ‎ipoeencs‏ | ‎٠‏ تکردنی رشد کرد ۱ SY Kea IR Vr CORY ‏سیاسی ای می دانند "که در آن جوانان سبک.هایی جایکزین را برای زند کی‎ ‏شاید مهمتر اینکه : رئیس جمهور ال. بی . جانسون در ۱۹۶۵ قوانینی را که به‎ ‏موجب آن مهاجرت از آسیا به ایالات متحده شدیدا کنترل می شد » لغو‎ ‏کات سل از اسر ترا تن یر ات‎ . جنوب شرقی آسیا به آمریکا وارد شدند برات 

صفحه 13:
An ie VIS ‏ای رای‎ ‎١‏ -در معنويت هاى نوكراء به جاى آنكه انسان به خضوع در برابر خداونذ بى ‎Ty a‏ رت كن در ور ا 0 محدود دعوت مى شود. فطرت يرستش در انسان كه در جستجوى كمالى نامحدود است با 0 و یت رت پیش ات ‎alee‏ سحو لاد تاكاه خدا می بیند - مانوس می شود. ‎PORTS ‏ا‎ ty ener es een NCS ‏ل‎ Ne) ae ea cae ee ed Jeo Sy SD BGS iPS) tn ES dla Su) Kye ‏يرستش در برابر خويش فرا مى خواندو با اين اشعار و اذكار مريدان‎ ‏خود رأ به خويش توجه مى دهد:‎ ‎ ‎ ‎ ‎ 

صفحه 14:
خودتان را محصور من بدانید و به من مشغول باشید... رد م دو يسر زيبا به شما دادم تا انها را دوست بداريد و ستايش كنيد. بيا عشق مرا بيذير و خودت را رها كن عشق من مثل دریا نامحدود است مرا اقا قیول کن مثل مادرت من آمده ام تا سعادت بدهم لت را ات ارات رس سا امروز را به خود مشغول داشته است. در این مرام ها توحید محوری جای خود را به انسان محوری و در نتیجه به مرید پروری داده است. 

صفحه 15:
۲- عرفان های کاذب فقط در صدد پاسخگویی به بعضی از ابعاد وجود انسانى اند. به عبارتى ساحت كسترده روح انسانى را در يك وو يا حداكثر جند جنبه محدود مى بينند . بماند كه از اقناء همان یک جنبه هم وا مانده اند و پاسخ درستی به شاخه مورد تا اس اند به اندازه اين شعار حسين بن على (ع) «هيهات منا الذله» در تاريخ» شور و حرارت اعد كنند. شعارى كه سرنوشت بعضى ملتها ‎oa‏ ل ‎aber oer NE Tom‏ ۱ ‎ety‏ ا ‎Uwe‏ ا ا ‎py we) Creer Cl‏ لكل ‎nS Re ered eat ae. SS EOD‏ لت ‎EB PE‏ نیاز و خلوت با خدای خویش مشغول بوده است. 

صفحه 16:
‎eee eva reer ee ree‏ ر صالع- ‎ELLY‏ ل ل ‎PCO ES COC ray Lrg ce‏ ‎Naess‏ دبای ‎Mee po ea Ste‏ بر ار مد رب رب ا ‎Uae a os‏ رد ‎SSN ope pice ee‏ ادافه يده تز در اين سدت دارى به من تثزا فى دعى ن شن تأنه ار 2100000 ‎(WAY‏ ‏معلوم می شود حقیفتی به تام فرامت انسای و بزرکواری روح ا ا ل ل ‎Me Sel PN e4‏ | ام 

صفحه 17:
گروه دیگری متوجه جنبه دیگری از روح انسانی شده اند و بساط دیگری تسرد اك ور تروت تا و ار را مشتاق جنبه جمال استء متمايل به فهم ابعاد جبروتى و جلال حق ا ‎I a eee‏ ‎ee oy ee shel eels hs So es‏ ‎oad Ae)‏ ا ‎Ce eee aT‏ ‎VIS SON) ERPS By FS Oe‏ هليت حن در ‎cela‏ و سس ‎Acer Nile Or atl a Ty‏ ره ری رس ی رای ی اد واو سام ررمت ‎is biol‏ و ار سان با توجه به غلبه شیطان رام می گردد. بسیاری از کلیپ های منسون - که در زمره آلومهال ورد است ‏ دریاره افرادی ابلت که در ‎He IG SN‏ اند و م خواهد با تمسك به دوك هاى يليد ذر طبيعت يك ۰ 

صفحه 18:
منسون در آثارش می خواهد به مخاطب بفهماند که نیروهای شیطانی و شرارت های طبیعی . نیروهای غالب درجهان اند و خبر و خوبی وابعاد الهی مغلوب و شکست خورده اند . پر زكرا تلم رت مس لد لدم سر فصو نانوی اوه ای تشر ری رد السك رار اكه این تعالیم به نام عشق به خورد مخاطب داده می شود یعنی با نام صداقت و محبت. مرامی به نام «وفا» لگد کوب می شود که در ‎reo ea On ele We ee Clear Ue se)‏ ۲ زن سركردان به دنبال عشق موهوم: حقيقت اين است كه آنجه اث را ‎ee‏ ‏دهد غریزه تنوع طلبی جنسى و شهوانى است كه هيج كأه راضى و ا ل ا ا ا ل ل 

صفحه 19:
‎a seg le ah) es) pe‏ ند لد بايد به أن احترام گذاشت و از طرف دیگر «گمراهی» را بر آن سرب رس لد سل ‎BOE SNS)‏ ‏نداى درونتان را ارج بنهيد واز آن اطاعت كنيد. به خاطر داشته باشيد من تضمين نمى كنم كه آن ندا هميشه شما را به راه راست هدایت کند. بیشتر اوقات شما را به گمراهی می برد . این ‎cence‏ ل ‎emer eo Cr pe pee‏ ۱۵ وى با را از همه اينها فراتر كذاشته و عرفان ادعايى خود را جنين درمقابل خدا قرار میدهد : حتی در مقابل خداوند بایستید ... درستى و نادرستى امور را به كنار بكذاريد... (همان ص ۵3 

صفحه 20:
۱ يك و نظرى بسيارى از انهاء اصول جهان < ‎gy seer Carey aren emo nan‏ ا 0 مواجهه با دیگر مکاتب ندارند و جهان بینی محکمی برای آنها تصور نداره . د اريك ‎leap, SION acest‏ ان بات و ‎elie gail emer‏ حتی در حد ادعا هم مطرح نیست. در تعالیم کریشنا مورتی آمده است: ‎ear See‏ ۳ کریشنا مورتی ص ۱۴). لت ا ا ‎ally‏ رای رادم برای رسیدن به آن هم نمی شناسد و اگر هم راهی پیشنهاد دهد بر معضلات ‎Ue ies alles‏ ی ی اک قاس بكرلل اريت و ‎eee ae tr eee nee ele eee Ree eer‏ شود به گونه ای که پیروان آن» اصلا در صدد دریافت تعالیم بی پرده و روشن ردس افد 

صفحه 21:
در مكتب اسلام به بركت تعليمات عميق هستى شناسى در ‎Pepe el by) by‏ ا رت نس ‎JSS IS A gOS ee Af tinue eI‏ عرفان اسلامى از جنين نظام عميق معرفتى برامده است و ‎as‏ کر إن رسيدن به حقيقت باز و اصلا هدف هستى رسيدن به ا ا ا 

صفحه 22:
۳- عرفان های کاذب نه فقط فاقد جهان بینی دقیق و علمی. که گاهی در ناحیه باید و نباید ها (ایدئولوژی). دستوراتی بس ابتدائی دارند و یا لااقل بسیاری از اعمال و افعال آدمى را بلاتكليف و بدون حكمء مهمل كذاشته اند. توصيه های اخلاقی کلی که قابل تاویل به سبک ها و اشكال مختلف است از مميزات اين عرفان ها است. 

صفحه 23:
۵ طیف عالب عرقان های کادب» با هدف مراقبه ارامش» تم رکز و برای خدمت به استعمارنو و توجیه فرهنگ و تمدن مادی و مدرن غرب به ‎Smee ce pearance Wisco coe Evo‏ ۳ مدرن را آرام کنند . مأموریت واقعی آنها . جلوگیری از تجدید حیات دین حتیتی ات جرا ونه بشر سرکردان زثر لام روحی و معبوی خود را تسكين ندهد ء زود است كه بنيان تمدن جديد را به جالش بکشد و در برابر آن علم طغیان بلند کرده و تسلیم حق ازلی و ابدی شود « در اواخر قرن بیستم جوانان غربی- که از قفس آهنین تمدن مادی به تنك آمده بودند- با روى آوردن به شيوه هاى غيرعادى براى تخليه رواتی و معنوی خود جریانهابی مثل «هوی متال» را پدید آوردند . آنان در برنامه های خود با استفاده از مواد مخدر رقص, موسیقی تند. "۳ موج تشعشات مغزی خود را چنان مغشوش کرده اند که رفتارشان از کنترل خارج می شود. برخی از این فرقه ها- مثل گانزان رزز- حتی به پ ل | 

صفحه 24:
۶ در بسیاری از عرفان های جدید هدف و غایت و مطلوب. کر ۰ ۱ ط ‎Ce Ss ES)‏ دس ‎ro‏ مرا اس ‎aay y‏ نين بينشى در حرثان بوهيان أسريتان أفريقا حاكم است. شمن ها جنين تعريفى در عرفان هاى جديد دارند » يعنى افرادى كه قدرت جادويى خاص دارند و مى توانند پوت مسلط باس ا ‎iS‏ یس مات ‎pe‏ ‏اسر را لت اصولا اعتقاد به جنء ارواح» ديوها - كه فقط شمن ها قادر به دید 0 

صفحه 25:
فرقه های خطرناک فرقه هاى هندى در ايران و جهان را تاثي ركذارترين فرقه ها مى توان دانست ۳ 2 ‏كج كتياه‎ ENDS ‏دوي‎ Dele oe ‏سیمای ماورا و فرقه های آمریکایی از جمله فرقه های معروف در جهان‎ ا اا ‎Conn ome ne Nee TIPU SCE civoa‏ 20000 اشو را به عنوان خطرناکترین فرقه میدانند بسیاری ل را به ا ال 

صفحه 26:
برحی ار فرقه های دینی جذید با دبا جایگرین » آشکارا حفرتاکند آنها به خشوئت يا فعالیت ضد اجتماعی یا به فرارگرفتن اعضای خود در 0 ‎coe een‏ ير ‎٠‏ آدم هابی بیرون از فرقه ,حمایت کردند ل ا ‎eee ee ole res oC‏ کنترل همه ی جوانب زندگی اعضا بوده و اجازه ی هیچگونه چون وجرايى را در باره ى تصميمات به آنها نمى دهد.اينكونة رهبران ممكن 0 5 ا سر ۳ 

صفحه 27:
آنها اغلب سناريوى روز رستاخيز را تبليغ مكنند كه اين امر آزار و اذیت از سوی نبروهای بیرون از فرقه رابرایشان سر ‎SEOs Ses‏ ‎ai)! cap‏ نه سرتوشت ‎ge Ge Sis fs‏ وتات ك0 7ن رون بك رد كتدوع ل ا ۱ متناوباً ء رهبران فرقه, شاید افراد را برای خودکشی آماده کنند . کاری که بنا به عقیده ی گروه . آنها را به جایگاه . سعادت جاودانه منتقل مى كند 

صفحه 28:
بزرگترین خسارت جانی مربوط به فعالیت های فرقه ای بوقتی رخ داد ‎fe is 5‏ ‎aires‏ رار امعان ارد رو در وي طن ف درك ی 1 ۰ ۱ 5 لل 3 19 اشتراكى در كونان كه ‎oe‏ ياستور جيم جونز رهبرى ا ل كك ال ا 1 ا ار رسیدگی به [این ] اتهامات که گروه » اعضا رابرخلاف ميلشان نكه ‎OS Re CL Se LENE‏ 0 ‎eee SB eS) iene ne Scr icg‏ " دستور داد که پیروانش به صورت چ [(توشابه ای مرکب ازآب میوه و ۱ سس رت ار 

صفحه 29:


صفحه 30:
تعاليم اشو CNS ra ene ear ‏ا ا ا‎ ‎eee |‏ رامی سازد ‎tt‏ ی ی ار ‎ee‏ ددن ‎ONE RE fies oc ry Oey‏ ‎Se GR ea to ual ea lal .: :‏ زا تم رارسا هفتچاکرا تمامیتعالليم ی وگا پاتانجلیرا مطرح و آنرا مبنایلصولمرلقبه ‏.قرار می‌دهد ‎ ‎ ‎ ‎ 

صفحه 31:
بت هار ما از لاه مایت کرد از در ‎EES‏ ‏ا ل ‎mre nye wort‏ كم ل ‎Peed es‏ .داهم لست خش جيكرواز تعاليماث تحت أثیر لنديشه هایبودا لستاو در موارد - ختلفاز بودا متأثر لستلشو به ش ‎eo‏ ميرو جين را ا م 0 9 اندیموضع تند گرفته ! ا ل ا لت ل ل ا ‎Pree‏ ‏۰«سوتامبیا» که سفید پوشند او هر دو دسته را خرم میک ند 

صفحه 32:
بجز موارد پیش گفته. اشو از عرفان ن اسلامی هم تا اندازه ای تأثیر چنان که از فردی به نام شیخ کبیر متأثر است و از سوی دیگر تأثیر عرفان ن هاى شرق دور را نسبت به خود كتمان نمى كند. همچنین کم و بي ۱ 1 Roo) UC Pen ange NYTer US| Meee Me ET UCDO پذیرفته است. 

صفحه 33:
5 ‎led) eed)‏ از یل اس روم رف رای وله و تاه ای 

صفحه 34:
یت تس ار اور تا ای ات ری ‎Re Ne eS oe ea ee eS in Dae te‏ تبوده است, اما با توجه به تمامی سحنان اشومی توان اصولی راز آن ها استحراج كرد و بر اساس أن موضوعاتى را تحليل كرد. 

صفحه 35:
اصل اول: عشق يكى از مهم ترين اصولى كه اشو به شدت بر آن تأكيد دارد. اصل عشق و عشق ورزى است. در واقع» عشق عصاره ييام اشو است. غير از أن كه د جال جاع ی اشاره دارد كنات هاى مسقلى در زمینه عشق هم دارد؛ از جمله. کتاب یک فنجان چای که مجموعه اشعار او است و همگی با عشق شروع می شود. دیگری کتاب عشقء وت 

صفحه 36:
عشق شوق وافر درونی است برای یکی بودن با کل. اگر درختی را از خاک بیرون ‎ISS Eo‏ ل ال ك0 ريشه خود دارد و اگر باز نگردد می میرد. هنگامی که لحظه یکی شدن با کل فرا مى رسدء ناكهان ترس عظيمى وجود انسان را فرا مى كيرد؛ زيرا انسان بايد خودش را رها كند. در عين حال كه احساس يكى شدن با كل بسيار زيباست» ا | را ۱ خاص خود را دارد. عشق ديوانكى خاص خود را دارد. عشق قابل توجيه نيست. ‎se eed‏ ل ا ا ا 60 رقص زندكى است. 

صفحه 37:
وقتی انسان عاشق می شود احتیاجی نیست آن را اعلام کند. عشق از عمق و زرفاى وجود ييداست. راه يافتن عاشق همجون رقص پروانه است. کسی که نمی تواند عاشق باشد باهوش هم نیست. ‎ICS‏ ۱ باعث دگرگونی است. عشق ملاقات زندگی است. انسان با عشق AS ep ‏لو‎ 

صفحه 38:
ee oe ei ae eS Le RO cree oe) ‏ل‎ yp Ysa ‏ل عر‎ epee iS ‏ار ا ا‎ ‎Cea e‏ ل ار آينده براى فكر كردن است و حال براى عشق ورزيدن. ‏ار ا ا لك ‎ine ie Sg es le Seles A pert AVG Eh eee INS‏ ها نفس را آلوده می کنند. در این جا راهکار این است که انسان کاری انجام ندهد, تنها کاری که انسان باید انجام دهد. صبر است هنگام خشم انسان نباید ۱ 

صفحه 39:
مرحله سوم تفسیم کردن و بخشیدن است. انسان عاشق باید چیزهای ال ار را رن ‎ee‏ کت ا ال ا ا ا ل ‎EW AS rs ee) ieee ace Eline‏ ال نیستی خانه دارد. همزیستی عشق و خودمحوری» عشق و غروره عشق و الوهیت امکان ندارد 

صفحه 40:
| رسیم. عشق باید زمینی باشد. درست مانند درختی که به دنبال خاک است. درخت محتاج ريشه در خاك است. عشق هم نيازمند ريشه در جسم است. اكر ا ل ل ا ل ا ل ‎Fe er ae‏ يبش نمى كيرد. هرجه درخت بيشتر اوج مى كيرد ريشه اش بيشتر در زمين فرو می رود. این دو مانند دو سوی معادله اند. ارتفاع و ريشه باید متناسب باشند. عشق در تضاد با هوس ها نیست, بلکه از آنجا شروع می شود. بلندی ها كن مدع ردن در ريس عم سان رركو سس الست عر جع سيروت 2 ‎mag‏ ل 

صفحه 41:
ات 7 2 ‏ل‎ oS ee Ree ‏ا ل‎ ‎al Seal‏ ل ا ی ات ی بای را ‎۱ ea gee TOE ome es 0 ‏انسان غرق در كلاف سردركم خواهد شد. ولى بايد دانست که زندگی برای ‎eo teeth wen ate cc‏ ی ی اس رز ‎ae Be Te RS eee 8)‏ ا رت ل ‏زندگی بسیار ساده است. نفس است که زندگی را بسیار پیچیده و تودرتو می ‎ee Seared Nene LS eS oe EST NEL ee ‏ق‎ ‏ماذالمى كه انسان يا تقل خوك رتدكى فى كند تاخالض اش و ادوم لذا ديك ‎ee ee eee eS Se Soa ‏..سم خالص شد تا وجود انسان خالص, زیبا و شیرین شود‎ ‎ 

صفحه 42:
ORS Bt egw el ‏ای رای ات قاس ترس اس دس‎ ‏عادت دارد همه جيز را به دو قسمت تقسيم كند و آن وقت به آن دو نكاه كند.‎ ‏ذهن هركز توانايى ديدن كل را ندارد. اين محدوديت بزرك ذهن است كه‎ ۱ 0 ‏مى بيند مى جسبد و قسمت ديكر را از ترس يس مى زند و براى همينء زندكى‎ ‏همیشه مملو از ترس و دلهره است‎ ele let oka Tea RCL SP ie eS ey etal teased ‏توان به ذهن اعتماد کرد. ذهن چیزی نیست مگر انباری از رویدادهای گذشته.‎ ‏ی‎ oe a eee pu eee ee See Gee een ee See aC Se CSCS CCN) يك بذر است و درخت نشده استء اما ذهن مى كويد شما درخت شده اى. او ‎ESRC y Crp)‏ ل ا ا ل ۱ .بسيار دردسر آفرين است 

صفحه 43:
اشو حتى بر اساس نقد ذهن: به نقد استدلال براى خدا هم مى يردازد. او معتقد امسن ع الك ی دس ال هر هار[ شان می دهند و خدا کل است تنهااز طریی دل می توان حذا را مشاهده کرد: ۱ ایا ‎sear ALO‏ را داند و مى بيند هركز با استدلال اظهار نمى كند. 00 ‏ا ا ا ل‎ TERY On) ‏فلسفه. علم و تكنولوذى مى يردازد. او درباره فلسفه اعتقاد دارد كه فلسفه ذهن را‎ SS Ra TC Se RO ce ee Ocean ce هدر مى دهند بدون اين كه مطلقاً كارى انجام دهند. 

صفحه 44:
ل أشو ‎ae‏ كزان 0 قرآن توسط يك يزوهشكر يا فيلسوف و دانشمند نوشته نشده است. محمد کاملا بی سواد بوده او حتی نمیتوانست اسم خودش را بنویسد ولی او توسط اه خی رز بای[ هکس را اس رین .که این آواز را شروع کند و این آواز قرآن بود ۲ من زبان عربى را بلد نيستم و نمى فهمم ولى ميتوانم قرآن را درك كنم براى اینکه میتوانم آهنگ و زیبایی آن نوای عربی را درک کنم چه کسی به معنا اهمیت میدهد!؟ وقتی تو زیبایی یک گل را میبینی آبا ميبرسى اين جه معنى دارد!؟ خود كل كافى استء وقتى شعله اتش را ميبينى آیا میپرسی این چه معنی دارد؟! آتش کافی است. قشنگی معنی آن است 

صفحه 45:


صفحه 46:
۱ Hi een eo coarrCoe Sze IF age ‏ا و‎ یبال دی سر و سس یرل در ريا ل بر ‎Coase‏ ‏برهمن به دنیا آمد و در ۱۵ اکتبر ۱۹۱۸ از دنیا رفت. او یک معلم روحانی بود كه با زبانى ساده جوهر ييام مذاهب را براى مردم بيان مى كرد. كفته اند او از ل ا ا | ‎cea:‏ ا رت ل ركان سار ناريك ‎eee ese‏ بابا شیردی حتی قدرت آن را داشت که بیماران را شفا دهد. Ole es ee ee Sey eee) ‏راز دا ان سل زر تست زر‎ oS ‏قا إن‎ cty ‏هید چندان هوادار واییرو لدارد.‎ 

صفحه 47:


صفحه 48:
م ‎cir‏ ل ا ‎[EE re SPUN‏ ۱ ایران بوده و از عرفان های هندی به ویژه عرفان بودا به شدت متاثر است. ‎NC ee SS LAS ee need sl ce‏ | دنیا آمد. گفته اند که خانواده اش با ایمان و خداشناس بود. ساى بابا به دو دليل براى بيروانش محبوب و جذاب است؛ يكى سادكى ‎See Sizes lala Ages oo ys‏ ره ترازانى ذتر ترد ‎lee‏ و ار شين ری ‎Pe‏ ‏۱ ‏در زمان تولد ساتياء تمام وسايل موسيقى به خودى خود شروع به نواختن موسیقی دلنشین کردند. یا به هنگام تولد در زیر گهواره اش یک ‎einen ECS Cs)‏ ا ل 

صفحه 49:
Ree Ne ‏ا ل‎ Ce ie eerie ced ‏بی بضاعت تقسیم می کردا همچنین تنبیه او به دست معلمش‎ ‏معروف است. در چهارده سالگی تمام زندگی خود را رها کرد و به‎ ‏ارشاد مردم يرداخت. حدود شش كتاب از او به زبان فارسى وجود‎ ‏دارد. او همانند اشو اهل سخنرانی های طولانی نبوده است.‎ 

صفحه 50:


صفحه 51:
0 سای بابا همانند دیگر عارفان هندی به اصول اعتقادی هندی کاملاً سا ‎ee fly g‏ ال ترا ملسم ر کی ترس را کارا درک اش ا ۱ کوید: «بهاگاوادگیتا کنجینه ای از تعالیم معنوی با ارزش و ماندگار است. شاكردان بايد با تعمق و توجه دايم آن را تمرين كنند.» سای بابا همچنین از راماکریشنا چیزهای زیادی نقل می کند و او را "سس معتقد و معترف است. بنابراین در یک جمله می توان گفت عرفان ساى بابا كاملا بركرا آیین های هندی و بیش از همه به اصول عرفانی بودا پایبند و وابسته است. ‎Reece CNC) S|‏ و ‎ 

صفحه 52:
ل ا ‎or‏ مت ‎OES) ee bee CD) Se ee See)‏ 00 ‎SUE URUS SNP pei Olen‏ ۶ خدا نیز به سوی شما می آید. با هر گامی که به سوی او بر می داريدء او ده كام به سوى شما بر مى دارد. هيج توقفكاهى در اين ‎ols ae‏ اين سترى پیوست و سداین است از سرا روز رز شب. بر فراز دره و بیابان» از ورای اشک و لبخند. مرگ و تولد. از ا ‎Bee Roe)‏ شد؛ زیرا در می یابد که تنها از خود به خود سفر کرده است. از راهی بس طولانی و در تنهایی و بی کسی. لیکن خداوند که ‎vers‏ ها و ‎WS‏ او بوده است!» 

صفحه 53:
در جاى ديكر مى كويد: «مؤثرترين راه براى ايجاد عشق ذكر نام خداوند است؛ ار ای ل 2 ‎pe he‏ سودق السك برست سالئد توايق ته درون تى نسيده سى شود و مكلف متجن رذ 9 ‎Ree‏ ‏را دریابید و ذکر آن را تمرین کنید.» می گوید: هعشق تنها در قلب های پاک رشد می کند. بنابراین قلب ای وی را تا در تا ار اسيك أو حق در ثاره ‎ay en ea Ay Fs‏ و انه ا لي ال ل ل ا روز سال دارد. سای بابا برنامه هایی برای مراقبه و ذکر ارائه می دهد. 

صفحه 54:
ere ‏نمونه هاى مختلف به بيان يك نمونه بسنده مى كنيم: «به‎ ‏خود ايمان داشته باشيد! اكر در درون» بر ذهن. خود جيره‎ Pape ee so ‏شويده در بيرؤن سى, تزاليد‎ ‏أوريد. نيروهاى خود را تحت كنترل در أوريد و در راه هاى‎ ‏مفید به کار بندید. برای ایمان داشتن» حقیقت خود را‎ ‏دريابيد. براى يافتن حقيقت خوذء با ذكر هميشكى نام خذاء‎ ‏با خود برتر که بخشی از آن هستید» یکی شوید.»‎ 

صفحه 55:
۴ ری ار ری ارب ری ‎al‏ سان در جایی می گوید: «انسان باید بر شش خصم یعنی هوس» خشم. طمعء وابستگی. غرور و نفرت غلبه کند؛ زیرا خشم انسان را تبدپل بد جائورق بست و بى رسي نی ‎ekg Nod FS‏ ‎one‏ كر ا ‎es yin eo‏ رای ] تباه مى كند و مانع تصميم كيرى صحيح مى كردد. يك يورش ا ل ا ی ی ‎Be She cen as‏ ات ترين ‎yp Sab ghey‏ خر ‎Bash Sheehy‏ سكرآور است كه انسان را به انجام كارهاى خلاف تحريك مى كند و ‎cor UN Ue ee‏ ا 

صفحه 56:
سای بابا همچنین در موردی دیگر از هواهای شش كانه سخن به میان می آورد؛ یعنی خشم. شهوت. شک. تلم تأثر و بی روسنس رای سا رز سای روما روت که ادعا می کند سرسپرده خداست هرگز نباید مبتلا به ‎Nd A‏ مت أو توصيه مى كند اكر به حقوق شما تجاوز شد يا شما را متهم ‎po oO‏ ا ال ا ل ل (۱ ‎AEM NOE Reo cl‏ 1 ‎vs EL od‏ ا ا ا ا ‎Pepe vraeves ca‏ خود او باز می گردد. این گونه بايد عمل كرد. 

صفحه 57:
سا بانا دررارن ثررت رسد ادست که لاد ترررت لاویم از اننا ثروت بیش از حد مطلوب نیست. از سوی دیگر ثروت باید به صورت امانت نزد انسان باشد و بايد براى انسان ها مورد ا ا ل ا رك ب ا ل ل می کنید از آن شماست... پرستش خداوند ثروت مستمندان 1 ‎oer‏ پیشرفت معنوی است.» 

صفحه 58:
4۵ سای با درباره سیر و سلوک عواملی را تاثرکذار می بینده | ل ا ا 000 غذا به طور كلى مى كويد: «نوع غذابى كه مى خوريم بر عفايدمان تاثیر می گذارد. اگر در جای پاکی بنشینیم و غذای مناسبی ا ‎Ce es Nee‏ ‎e‏ ل ا ‎kU coor] eee] be‏ ا بهداشتى را بايد مد نظر داشته باشيم: اولين نكته در ياكى موادى ‎eee ree ar eCnom‏ ۱9[ رو ۱ ا ا ا نیم مواد تشكيل دهنده غذا و ظرفى را كه غذا در آن يخته مى شود كاملاً ا و او ‎TG eka)‏ ۱ ‎en aeo pre psa Canty‏ زا 

صفحه 59:
* سای بابا انسان را از خوردن گوشت به شدت پرهیز می دهد؛ زیرا معتقد او ‎SS‏ ‎cee lore nis RS ote a cee oc ce Roane ao‏ | شود؛ بنابراین بهتر است انسان سعی کند از خوردن غذای غیر گیاهی بیرهیزد. انسان ها تصور می کنند با غذا زنده اند. پس چگونه است که ثروتمندان مى ميرند؟ در واقع غذاى انسان نيروى الهى درون است. ساى بابا بهترین غذا را شیر و میوه می داند. COREL pen Cee em yee COMTI OCS Ne ee) SE eee ee ee aie es ‏ف لي م نان را زر‎ ey Stu ‏قوايى كه تنفس مى كنيم و بالآخره تمام‎ ‏جلب می) کنداهمه لك‎ الق تن إيى كه توجه ما را به خود 

صفحه 60:
شففت و ترحم به نبارمندان یکی دیگر از عوامل سلوک است. والاترین توي رس سر تس سل به مخلوقات خداوند است. ساى بابا مى كويد: «سير و سلوك از راه محبتء: ‎IR Ce)‏ ل ل ا ار ا ۱ ‎sO‏ ا ل ل لا ار هر کجا فرد افسرده. دل شكسته يا بيمارى ديديد فرصت مناسبى براى خدمت بردن در اختیار شماست. هر قطره خون و هر عصب شما باید با عشق, شور و شوق عشق ورزی به درماندگان درآمیزد. FC Cor Cree nC oni Cpe dem ‏ا ا ا‎ eC Ren نصیبتان می گردد. شعفی است که با هیچ کار دیگری به آن دست تا ۱ ا ا تر لس به وصف آید. 

صفحه 61:
وچ تهی دستان. بخشش به زیردست. رفتار صادفانه با دیگران و ۱ ‎aff ca sien‏ ها تافص قاری اس را مارد ی ره عنوان رسمى ‎a)‏ درآورند. پیروانش خیابان ها را تمیز می کنند. به مردم آب می دهند. به زلزله زدگان و سیل زدگان ‎OIE ns Seas oO bel eC cee eed‏ به فقرا و تهی دستان خوراک و پوشاک می دهند. آن ها با ساختن صدها کلینیک و بیمارستان در هند. اروپا و امریکا به بیماران و آسیب دیدگان به صورت مجانی کمک می کنند. 

صفحه 62:
* سای بابا به طور کلی وظیفه سالک را ا ا ال ‎colt > aC)‏ ۱ مس ‎ec‏ و پرهیرکار باشید؛ سوم هرگاه فرصتی پیدا کردید. نام خداوند را تکرار كنيد؛ جهارم: هيج كاه بدى هاى ديكران را بازكو نكنيد و سعى نكنيد کامی ای رااسا ‎Gee) BI‏ نشویده از گتاهان ده گانه دوری کنید: سه گتاه فیزیکی» چهارگتاه زبانی را ار را ار ‎Fey Ait We EG lage Vey ESSE ICaNn‏ ‎Re ees ee aioe Me‏ ار ما لا ‎EIS yay ayes AVE‏ شرب خمر و... بيرهيزيد. اكر تا جايى كه مى توانيد از اين كناهان حذر كنيدء كمك بزركى به تحقق زندكى متعالى كرده ايد.» 

صفحه 63:
ا ا ا 0 آشرام می روند. آنگاه او از میان جمعیت می گذرد و سپس خاكسترى از سر انكشتان او بيرون مى آيد كه فضا را معطر ‎Core‏ ا ل ۱ و باعث دكركونى و معنويت و حرارت زياد شركت كنندكان می شود. سای بابا در ایران پیروانی دارد که در مراکز مختلف ل ا ل ا ل 

صفحه 64:
۳ 

صفحه 65:
مس ال رح سر ۱ سم ی در 0 ‎ae al ie EE RCo ered‏ و ‎eS) CS ee)‏ ا ‎ere By‏ 1ك سيزدهم ميلادى يكى از مصلحان و ييشوايان بزرك هندى ظهور کرد به نام «راماننده » . او در یکی از مذاهب معروف هند به نام سس سر ار سر سر بنا کرد . در این مکتب امتیازات صنفی سیستم کاست العاء نش ‎Boyd aces‏ رات رات که سرام برد ‎MSL es‏ واه سا ا ۱ رت 

صفحه 66:
درسان ادن رسای رانا دربن تدارا بالاتر رفت . او بعدها به مقام استادى رسيد و ييروان زيادى كرد أو جمع شدند . نام او « شيخ كبير بانتيس » بود . متولد ۱۳۳۰ ۰ ‎Ne ee‏ ا ا ات ‎e Sy rece‏ ا ۱ ازاز يك طرف سحت يه تناج ن سرش ترناتون ارات پوت رو از سو خاو راف ركان ابن امارد رركت معن ‎ose seca ante a‏ ا ا اك روحانی ( به زبان محلی گورو یعنی معلم ) بی نیاز نیست 

صفحه 67:
و تساو ترس اس را ارات وا ‎hint‏ رارکت نی ات سس مس را ‎on pal‏ ای ويه رع ام سك سين راتت دن ‎PAGER oe Ko‏ و ‎ob. Us‏ ات رک بر رار ار ای رال سب ات رال ای بر رط ‎(ees le) Mel og eh, i‏ ‎ees Gey‏ ار ‎Sa pr Fe‏ ا م دیگری هم کرد و آن اینکه طی سخنان پرشور خود سعی کرد آیینی مركب از افكار عالى اسلامى و تفكر هندوها به ويزه ويشنو را مطرح كند . از اين رو تركيبى ميان خداى اسلام و خداى ويشنو فراهم نمود . خداى اسلام « ال » و خدای ویشنو «رام » می باشد و از اینجا فرقه ای بنام « رام له » پدید آمد . عقاید این فرقه تا حدی * سیک میا پاش 

صفحه 68:
ا ا را ره سا و ار الله كه با خواهر دو قلوى خود به ترويج انديشه هاى شيخ كبير و آيين سيك در أيران مى يردازد . رامين جوانى است كه احتمالا در سن حدودا بيست سالكى رهبرى اين فرقه را در ايران به عهده كرفته است . او در بين ييروان خود بيشتر به نام « اواتار » 10 ‏ا ا ا‎ eee aCe Sere e) eee ‏ا ا ل‎ aes) ‏زنند و برای او اعمال شكفت انكيزى نقل مى كنند . او را يك‎ . ‏استراتزيست و تكوريستن الهى تمام عيار در عصر حاضر مى دائند‎ ‏او همه چیز را به روح خدا نسبت می دهد و سعی دارد فراتر از‎ 2 BOSS ERS) SNS SL I ead EU RCS ‏ا‎ de Soe ‏لمت تن‎ SS iy Ne i le Maly 

صفحه 69:
‎Reais War eee lr puree. ps cere free] ES‏ 0ك 7 2ك ‎Lely‏ ی نامر ‎Lajas) a Cul‏ ‎ICD Dy Te ene) ee)‏ سر جشمها و كوشها و فعال شدن قلبها مى باشد . سطح دوم كه آموزشها برای منتخبین و برگزیدگان برگزار می شود هنرهای ماورايى يا مرحلة تعليم اسرار نام دارد . امروزه ساليانى است كه هر دو مرحله در ايران شروع شده و در حال توسعه است . ل لت ل نكن ان 

صفحه 70:


صفحه 71:
الا ‎eee‏ ‏شاف ار ات ‎Ce, Sais)‏ وت عنوان « سيال حياتى » ضمن بحث از جاكراها و ناديها مى كويد : « همانطور كه بدن انسان داراى ركهايى براى عبور خون است و با اختلال در جریان گردش خون ۰ جسم ا ‎Feel Sree) oN) an O)‏ تا رس با عنوان نادی ها ( و در سطوح بزرگتر چاکراها ) شناخته شده اند . هر گاه جریان انرژی حیاتی در مسیرهای روانی انسان متوقف يا دجار اختلال شود بيمارى ‎٠‏ نارسايى و رنج پدید می آید . » 

صفحه 72:
0 PN eC QC) ‏رال ره مت وی وت ات ی ناش قروو‎ ‏همه اينها بدون وجود عشق الهى و حضور خداوند بى فايده و حتى خطرناك‎ » . ‏است‎ دكت رد ان نا ‎a AY) SSI AIS IES‏ سس ‎Gaal) CS‏ كنيو واي كمساب ادر او ضمن پرسش و پاسخهایی اینگونه موضع خود را اعلام می کند : تاد دس ‎٩‏ »مسج که بوه اکسی رکه توسلط خدا مس‌اننده و روح آلهی درا او فعال و جاری است . چه بسا تو هم بتوانی مسیح شوی و مسیح باشی ۰ ولی عیسی وی لک را ‎pCO a | BOS Ale Some‏ 

صفحه 73:
س : تفاوت اساسی حضرت مسیح با سایر پیامبران چه بود ؟ ‎nel SU cat onda‏ ا ا ‎00 (Ee) Free Nhe aay a eS eee Res ea ered ‏ی‎ eaea eases ‏ج : وای بر این ذهن تاریک و تفرقه اندیش . وای بر این فکر برتری طلب و جدا کننده که راه به ملکو- ت را قبول دارید که مسلمین در نزد خداوند بر همه امتها و ملتها برترى دارند ؟ ‏ج : اتفاقاً اكثر ملتها و اقوام همين حرف را مى_زنند . بله مسلمانان راستين ا ‎rca‏ ا سس بدا رت سمل سای رات بای سس رنف ‏ین و اب تم سر سارک ای اسر سر ات ارس ‏خداست . ‎ ‎ ‏خدا ندارد . ‎eee eee ‎ 

صفحه 74:
چهار ) از نظر رام الله تمام ادیان برابرند و هیچ دینی بر دین دیگر ترجیح و امتبازی ندارد او در باسخ سوالی می گوید : « هر دینی را که پذیرفتید » ‎Ree Nee eee cee ca eter‏ | ‎OP eo UN DO‏ رصن مس ا ل ل ل فر کنر الس 0 ند لاس ۱ 1 مذهب ء عشق است . اديان و مكاتب ‎٠‏ روشهاى آشكار شدن و نشان دادن این عشق می باشتد- همه ادیان در اصل یکی هستند- اختلاف از ‎Os I ai eS eats ED aero‏ شیطانی است و تفرقه در مبان تعالیم الهی و بندکان خداوند از مکرهای به سس لس ‎oc CMe‏ لس( مس سس رز معشوق یکی است . » 

صفحه 75:
پنج ) یکی دیگر از دیدگاههای نماینده رام الّه در ایران در زمینه ‎on)‏ ل ‎Oe a ey ee ee oe | eer Ieee‏ ‎PN PCRON CS UE Con DC CIE FRU‏ مذ ورج ومع ردم كه ييوند بيرونى مى تواند منشا ازدواج درونى بشود . اكر وجود انسان از دوگانگی رها شود و به یگانگی برسد ۰ می توان امید داشت که انسان به ازدواج متعالی درونی هم نائل شود . او می گوید : « تا یگانگی را در زمین تجربه نکنی تجربه آن در آسمان سح وت ‎i COMMIS) OTC)‏ ل ‎Cy pov ICy Cem CID‏ 7 ول 0 

صفحه 76:
نتايجى كه از ديدكاههاى نماينده رام الله در ايران به دشت رق اك عبارت ار اول) أو ار يكو يحنى ار مبانى حو را ا مكائب عرفانى هندى مى كيرت برس لس سر سس 1 و حديث هم تمسك كند . لذا به نظر مى رسد همان ايده شيخ كبير را -0 252 عدر ]سام شاش كرى د كن عار بر اينكه از دين مسيحيت هم جانبدارانه حمايت مى كند تا جاى بيشترى ‎Seer ao ee)‏ ا ا 0 ا ‎TO a De ee OCU Te Sd‏ مرد ديدكاهى بيان كرد كه ريشه در انديشه هاى آيين تانتريك داشت .از سوى ديكر ترويج اينكونه افكار حاصلى جز فساد جنسى و صدور جواز هر گونه ارتباط ندارد . 

صفحه 77:
۱ Ieee teece er Kar ‏رت در شین تیم ادران از سم این‎ St) fll eile Lec ‏ا ا‎ unl y Cy Biss, Mle GEG Sis es ea ‏مورد نظر قرآن و اسلام در باب تعریف دین هیچکدام از اینها دین‎ (yA Ge pee ی بيمارى اسكيزوفرنى است و هر از جند كاهى در يكى از بيمارستهانهاى ‎ne‏ ل ا لك اس ی 1 

صفحه 78:
منایع 3 ماخ ‎ea‏ را تست مس بت با ‏0 سس نا ‎a‏ را ‏ها ‎eee‏ سم ی مس با ‎۱ eae Ne en nae ee eS ‏لاس۳ نها ‎ae a 

صفحه 79:
۱ wis آفتاب و سايه ها از جناب دكتر ۱ ‎a)‏ ۳۳ 0 1 1 4 | او اسان ‎as aS‏ سا 

صفحه 80:
اه لذت از درون دان نث از برزن ‎aL‏ دان جستن از قضر و حتبین آن يکي در گنج مسجد, مست وشاد ‎Pepin‏ 50 مولوى 

مقدمه معموال این طور گفته می شود که ما در عصر بازگشت انسان به معنویت یا بازگشت معنویت به زندگی بشر به سر می بریم اما نگاهی به روند شتاب زده و گسترده معنویت گرایی که بیش از چند دهه از عمر آن نمی گذرد ،به وضوح نشان می دهد با پدیده انفجار معنویت رو به رو هستیم. انسان مدرن که به سختی ،دور از معنویات نگه داشته می شد و در تمدنی زندگی می کرد که غیر از جهان و زندگی مادی برای چیز دیگری ارزش قائل نبود ،حریص ،عجول و عنان گسیخته به معنویات روی آورده و همانند مردمانی که در قحطی به سر می برند و انبار نانی یافته اند ،سنت های کهن عرفانی و معنوی را برگرفته ،هر کس تکه یا تکه هایی از مکاتب مختلف را چنگ زده ،می کوشد روح تشنه خود را با آن سیراب کند. میلتون ،پرکارترین محقق در حوزه جامعه شناسی ادیان نوپدید می نویسد: بیش از دو هزار فرقه معنویت گرا در آمریکا و بیش از دوهزار جریان معنویت جویی در اروپا است و درصد کمی از آنها مشترکند .در حقیقت ،با گذشت حدود چهل سال ،قریب به چهار هزار مکتب و فرقه عرفانی و معنوی در جهان غرب شکل گرفته است .این جریان های معنویت گرا ،طیف بسیار متنوعی را شامل می شوند که از عرفان ادیان ابراهیمی تا استفاده از مواد مخدر و روابط آزاد جنسی را در بر می گیرد. در واقع ،هر چیز که به نوعی فرصت رهایی از چارچوب های جامعه مدرن و روگردانی از هنجارهای تمدن مادی و سرمایه داری را فراهم کند ،معنویت شناخته می شود. در این شرایط ،معنویت ،هر آن چیزی است که برای اعراض از زندگی مادی و تمدن غالب و ارزش ها و هنجارهای سرمایه داری فرصتی فراهم سازد. مادیات برای انسان معاصر ،همین مدل یکنواخت زندگی غربی و ارزش ها و اهداف زندگی روزمره است و به هر نحو که بتوان از این چارچوب بیرون زد و نفسی کشید، صورتی از معنویت ایجاد شده است .معنویت در فرهنگ امروز انسان مدرن یا پست مدرن هر گونه فراروی ،روگردانی ونه گفتن به معیارها و هنجارهای زندگی مادی مدرن است. جهان اسالم نیز از حضور این جریان های هزار رنگ منزه و پاک نمانده است امروز قدرتمندان به فکر جايگزين کردن ديني به جاي دين اسالم افتاده اند و جنبش هايي که امروز مطرح ميشود با اين تفکر شکل مي گيرد ،لذا تاکيد دارند اين جنبش ها به جهان شرق و اسالم تسري پيدا کند عرفان هاي وارداتي که زادگاه آن در کشورهاي غربي است به سوي کشور ما در حال نفوذ است.اين فرقه ها به نام هاي اديان بديل ،اديان مجازي ،عرفان هاي نوظهور ،خورده فرهنگ ها و بيشترين عنواني که به آن معروف هستند به نام جنبش هاي نوپديد ديني در دنيا شناخته ميشوند.در آغاز دهه 70 ميالدي تعداد اين فرقه ها در غرب 78فرقه بود و در آغاز دهه 90ميالدي 350فرقه ،ولي امروز تعداد آنها درغرب بالغ بر 2500فرقه نوپديد دینی مي باشد .نيمي از اين فرقه ها در انگلستان و کمترين آن درکشور سوئد و سوئيس وجود دارند و بيشترين حضور و فعاليت آنها در ايالت متحده آمريکا .است . فعالیت فرقه ها بخش مهم فعاليت فرقه هاي نوظهور به صورت اينترنتي و ماهوارهاي در فضاي مجازي صورت ميگيرد که به فرقه هاي رسانهاي نيز معروف شده .اند معنويت‌هاي نوظهور با ارائة مديتيشن‌هاي گوناگون دقايقي متفاوت را در زندگي انسان مدرن ايجاد مي‌كنند؛ ساعاتي كه شخص مي‌تواند در خود فرورود ،از انديشه‌هاي روز مره بيرون بيايد و به امور ديگري مثل روح، جهان نامرئي ،دنياي درون ،صور خداوند و صورت‌هاي ديگر واقعيت! بينديشد علت و چگونگی پیدایش فرقه ها و ادیان جایگزین غربی نياز جديد جهان غرب به معنويت و شريعت و دلزدگي از تکنولوژي و نظام ماشيني،و همچنین فشار شديد مدل زندگي مدرن و نياز به فاصله گرفتن از آن عاملي براي روي آوري انسان معاصر به معنويات و جستجوي بينشي ديگر نسبت به خود ،زندگي و هستي بود .كه سرانجام به شكل‌گيري فرقه‌هاي رنگانگ و گوناگون معنويت گرا .منجر شد جنبش های دینی جایگزین تمایل دارند در جوامعی که نسبتًا باز بوده و در جایی که دو فرهنگ متفاوت به هم می رسند ،سربرآورده و شکوفا شوند .برای مثال :آنها در امپراتوری روم که نسبت به عقاید متفاوت تساهل ورزیده می شد و برفرهنگ ها ومردمانی مختلف .حکومت می گردید رو به فزونی نهادند فرقه های دینی جدید و ادیان جایگزین تمایل دارند که به وقت بی ثباتی اجتماعی بوجود آیند .آنها به اعضای [خود ] راه حل های روشنی را برای مشکالت پیچیده ارائه می دهند : .وعده ی نجات ،و احساس امنیت با پیوستن به گروه آشوب اجتماعی دهه ی 1960و تجربه ی سبک های زندگی جایگزین ،احتماًال به افزایش .شدید عضویت در فرقه های دینی جدید کمک کرد سبک زندگی اشتراکی که به وسیله ی ادیان جایگزین تمرین شد ،بسیاری از جوانانی را که .به دنبال باز سازی جامعه بودند به خود جذب کرد ایاالت متحده ی آمریکا با تضمین قانونی آزادی دینی ،محل تولد و ظهور .بسیاری از جنبش های دینی جدید شده است پلورالیسم – هم زیستی فرهنگ ها و عقاید متفاوت – درست از فردا روز پایان جنگ جهانی دوم ( ) 1945 – 1939در اروپا و آمریکای شمالی .شدیدًا توسعه یافت سربازان اشغالگر آمریکایی مستقر در ژاپن در معرض تعالیم " ذن " - مکتبی بودایی که بر مدی تیشن و مراقبه تأکید می ورزد – قرارگرفتند و پس از بازگشتن از ژاپن فرقه های ذن را راه اندازی کردند . در دهه ی 1960و 1970تعداد فرقه های دینی جدید در آمریکا با سرعتی باور .نکردنی رشد کرد اندیشمندان ،این رشد را تا حدی متأثر از فضا وشرایط اجتماعی و نیز تغییرات سیاسی ای می دانند که در آن جوانان سبک هایی جایگزین را برای زندگی .می جویند شاید مهمتر اینکه :رئیس جمهور ال .بی .جانسون در 1965قوانینی را که به موجب آن مهاجرت از آسیا به ایاالت متحده شدیدًا کنترل می شد ،لغو کرد .در نتیجه ی این الغاء ،شمار کثیری از مردم هند ،ژاپن ،کره ،و .جنوب شرقی آسیا به آمریکا وارد شدند  1ـ در معنويت هاي نوگرا ،به جاي آنکه انسان به خضوع در برابر خداوند بي همتا فراخوانده شود به کرنش در برابر موجودات ضعيف و محدود دعوت مي شود .فطرت پرستش در انسان که در جستجوي کمالي نامحدود است با پديده هاي مادي سرگرم مي شود و حتي گاهي اين فطرت با پرستش انساني ضعيف ـ که خود را در جايگاه خدا مي بيند ـ مانوس مي شود. به عنوان مثال سايبابا ـ مدعي پرطرفداري که هم اکنون در هند به سر مي برد ـ مي گويد :خداي خالق در او حلول کرده است .وي که خود را برهما ،خالق هستي بخش مي داند ،مردم را به کرنش و پرستش در برابر خويش فرا مي خواندو با اين اشعار و اذکار مريدان خود را به خويش توجه مي دهد: خودتان را محصور من بدانيد و به من مشغول باشيد... مثل کودکي پرورش تان دادم دو پسر زيبا به شما دادم تا انها را دوست بداريد و ستايش کنيد. بيا عشق مرا بپذير و خودت را رها کن عشق من مثل دريا نامحدود است مرا واقعًا قبول کن مثل مادرت من آمده ام تا سعادت بدهم اشعار باال نمونه اي از پيام صدها مسلکي است که بشر تشنه امروز را به خود مشغول داشته است .در اين مرام ها توحيد محوري جاي خود را به انسان محوري و در نتيجه به مريد پروري داده است. 2ـ عرفان هاي کاذب فقط در صدد پاسخگويي به بعضي از ابعاد وجود انساني اند .به عبارتي ساحت گسترده روح انساني را در يک و يا حداکثر چند جنبه محدود مي بينند .بماند که از اقناء حقيقي همان يک جنبه هم وا مانده اند و پاسخ درستي به شاخه مورد تاکيد خويش نداده اند. به جرات مي توان گفت تمامي مکاتب نوظهور ـ سرجمع ـ نتواسته اند به اندازه اين شعار حسين بن علي (ع) «هيهات منا الذله» در تاريخ ،شور و حرارت ايجاد کنند .شعاري که سرنوشت بعضي ملتها را عوض نموده است و آنها را جهت گرفتن حق خويش و مبارزه با ظلم بسيج نموده است .همان حسيني که در شب عاشورا به همراه ياران و نزديکان خويش تا صبح شب زنده داري و به عبادت و راز و نياز و خلوت با خداي خويش مشغول بوده است. براستي برنامه اصالح جامعه و برپاکردن اجتماعي سالم و صالح ـ نه فقط افراد خوب ـ در مکتبي مثل فالون دافا چه جايگاهي دارد ،مرامي که با اين جمالت و توصيه ها ظلم پروري و ظالم پروري را در جامعه تئوريزه و نهادينه مي کند« :وقتي کسي به شما ناسزا گفته يا لگد مي زند فقط لبخندي بزن و به او بگو ادامه بده تو در اين مدت داري به من تقوا مي دهي و من تکه اي از آنرا به تو بر نخواهم گرداند( .هنگجي لي .شوآن فالون ص )397 معلوم مي شود حقيقتي به نام کرامت انساني و بزرگواري روح در اين مرام اصوًال پذيرفته نيست تا چه رسد به اينکه برنامه اي براي پرورش اين بعد الهي داشته باشد! گروه ديگري متوجه جنبه ديگري از روح انساني شده اند و بساط ديگري گسترده اند و به ترويج شيطان پرستي روي آورده اند .روشن است انساني که مشتاق جنبه جمال حقيقت است ،متمايل به فهم ابعاد جبروتي و جالل حق هم هست . گروههايي از متال ،با ايجاد ذهنيتي وحشت گرا در مخاطبين خود ،قلوب تشنه هيبت حق را هدف قرار داده اند و با ايجاد رعب و وحشت و ترس به اين جنبه از روح انساني پرداخته اند .مرلين منسون از رهبران بلک متال در معنويت مورد عالقه خويش ،در صدد القاي لذتي است که دلهاي مشتاق هيبت حق در پي آنند .همين ترس و وحشت و رعب کم نظير است که آثار و محصوالت منسون و همفکرانش را براي بعضي از افراد ،دلپذير و جذاب ساخته است. انساني که در پي ادراک هيبت و عظمت و کبريايي خداوند متعال است بدين سان با توجه به غلبه شيطان رام مي گردد .بسياري از کليپ هاي منسون ـ که در زمره البوم هاليوود است ـ درباره افرادي است که در صدد توسل به شيطان اند و مي خواهند با تمسک به قوه هاي پليد در طبيعت به مقاماتي برسند . منسون در آثارش مي خواهد به مخاطب بفهماند که نيروهاي شيطاني و شرارت هاي طبيعي ،نيروهاي غالب درجهان اند و خير و خوبي وابعاد الهي مغلوب و شکست خورده اند . در بعضي ازمرام ها ،تعاليمي ترويج مي شود که محيط مقدسي همچون کانون خانواده از اساس تخريب مي شود .تاسف بارتر آنکه اين تعاليم به نام عشق به خورد مخاطب داده مي شود يعني با نام صداقت و محبت ،مرامي به نام «وفا» لگدکوب مي شود که در نتيجه نه خانه اي مي ماند و نه خانواده اي ،الجرم مي ماند مرد و زن سرگردان به دنبال عشق موهوم .حقيقت اين است که آنچه اشو ( از رهبران عرفان جنسي ) به نام عشق به پيروان خود تعليم مي دهد غريزه تنوع طلبي جنسي و شهواني است که هيچ گاه راضي و قانع نشده و همچنان دريا صفت و هيجان ناپذير خواهد ماند. اشو نيروي دروني را به عنوان راهبر به انسان معرفي مي کند که بايد به آن احترام گذاشت و از طرف ديگر «گمراهي» را بر آن نيرو به رسيمت مي شناسد .وي مي گويد: نداي درونتان را ارج بنهيد و از آن اطاعت کنيد .به خاطر داشته باشيد من تضمين نمي کنم که آن ندا هميشه شما را به راه راست هدايت کند .بيشتر اوقات شما را به گمراهي مي برد .اين حق شماست که آزادانه به گمراهي برويد( .شهامت ـ اشو ص )26 وي پا را از همه اينها فراتر گذاشته و عرفان ادعايي خود را چنين درمقابل خدا قرار ميدهد :حتي در مقابل خداوند بايستيد ...درستي و نادرستي امور را به کنار بگذاريد( ...همان ص )27 3ـ عرفانهاي کاذب فاقد نظام عقيدتي منسجم و عميق اند .به عبارتي از منظر تئوريک و نظري بسياري از آنها ،اصول جهان شناختي و فلسفي مشخص و قابل ارائه اي ندارند .آنها هم که چيزي مطرح نموده اند مبناي قابل دفاعي در مواجهه با ديگر مکاتب ندارند و جهان بيني محکمي براي آنها تصور ندارد . در اين مکاتب ـ الاقل در بسياري از آنها ـ حقيقت و کشف آن و وصول به آن حتي در حد ادعا هم مطرح نيست .در تعاليم کريشنا مورتي آمده است :حقيقت سرزميني است بدون معبر .راهي به سوي آن نيست.... ( تعاليم کريشنا مورتي ص .)14 معلوم مي شود مکتبي که حقيقت را دست نايافتني مي داند بالطبع راهي براي رسيدن به آن هم نمي شناسد و اگر هم راهي پيشنهاد دهد بر معضالت مبنايي خود نه فقط کمکي نکرده است که تعارضي هم به بار آورده است .به همين علت در اين مسلک کلمات و جمالت مبهم و نامفهوم فراوان يافت مي شود به گونه اي که پيروان آن ،اصال در صدد دريافت تعاليم بي پرده و روشن بر نمي ايند. در مکتب اسالم به برکت تعليمات عميق هستي شناسي در قرآن و روايات اسالمي ،علوم مختلفي از قبيل تفسير، فلسفه ،حديث ،اصول ،فقه ،کالم و ...شکل گرفته اند و عرفان اسالمي از چنين نظام عميق معرفتي برآمده است و از چنين پايه مستحکمي برخوردار است .دراين مکتب راه رسيدن به حقيقت باز و اصال هدف هستي رسيدن به حقيقت است َ.و اَّلذيَن َج اَهُد وا فيَن ا َلَن ْه ِد َيَّنُه ْم ُس ُب َلنا 4ـ عرفان هاي کاذب نه فقط فاقد جهان بيني دقيق و علمي ،که گاهي در ناحيه بايد و نبايد ها (ايدئولوژي)، دستوراتي بس ابتدائي دارند و يا الاقل بسياري از اعمال و افعال آدمي را بالتکليف و بدون حکم ،مهمل گذاشته اند. توصيه هاي اخالقي کلي که قابل تاويل به سبک ها و اشکال مختلف است از مميزات اين عرفان ها است. 5ـ طيف غالب عرفان هاي کاذب ،با هدف مراقبه ،آرامش ،تمرکز و ...براي خدمت به استعمارنو و توجيه فرهنگ و تمدن مادي و مدرن غرب به ميدان آمده اند .در حقيقت آنها آمده اند تا بشر آشفته و خسته از زندگي مدرن را آرام کنند .مأموريت واقعي آنها ،جلوگيري از تجديد حيات دين حقيقي است چرا که بشر سرگردان اگر االم روحي و معنوي خود را تسکين ندهد ،زود است که بنيان تمدن جديد را به چالش بکشد و در برابر آن َع َلم طغيان بلند کرده و تسليم حق ازلي و ابدي شود « در اواخر قرن بيستم جوانان غربي -که از قفس آهنين تمدن مادي به تنگ آمده بودند -با روي آوردن به شيوه هاي غيرعادي براي تخليه رواني و معنوي خود جريانهايي مثل «هوي متال» را پديد آوردند . آنان در برنامه هاي خود با استفاده از مواد مخدر ،رقص ،موسيقي تند، طول موج تشعشات مغزي خود را چنان مغشوش کرده اند که رفتارشان از کنترل خارج مي شود .برخي از اين فرقه ها -مثل گانزان رزز -حتي به خوردن مدفوع در مجالس رقص ميپردازند . 6ـ در بسياري از عرفان هاي جديد هدف و غايت و مطلوب، قدرت تصرف در طبيعت و دستيابي به نيروهاي مرموز غيبي است .به همين علت بسياري از مکاتب طبيعت گرايي را ستايش و ترويج مي کنند .چنين بينشي در عرفان بوميان آمريکا و آفريقا حاکم است .شمن ها چنين تعريفي در عرفان هاي جديد دارند ،يعني افرادي که قدرت جادويي خاص دارند و مي توانند بر طبيعت مسلط باشند و بعضي قواي طبيعي را تسخير کنند و از اين طريق به کسب روزي و مداواي بيماران مي پردازند و اصو ‌ًال اعتقاد به جن ،ارواح ،ديوها ـ که فقط شمن ها قادر به ديدن آنهايند ـ در زمره اعتقادات مسلم در شمنيسم است . فرقه های خطرناک فرقه هاي هندي در ايران و جهان را تاثيرگذارترين فرقه ها می توان دانست عرفان مسيحي ،عرفان يهودي ،عرفانهاي چيني ،پديده نوظهور فراعلم، سيماي ماورا و فرقه هاي آمريکايي از جمله فرقه هاي معروف در جهان هستند که همه آنها متاثر از فرقه هاي هندي است .از بین فرقه های هندی اشو را به عنوان خطرناکترین فرقه میدانند بسياري ازجوانان ،اشو را به .عنوان بزرگترين بت معنويت در جهان تلقي مينمايند برخی از فرقه های دینی جدید یا ادیان جایگزین ،آشکارا خطرناکند.آنها به خشونت یا فعالیت ضد اجتماعی یا به قرارگرفتن اعضای خود در [معرض] خطر فیزیکی دامن می زنند .تعدادی اندک ،اعضا را با خود کشی دستجمعی به کام مرگ فرستادند یا از خشونت ،شامل قتل علیه .آدم هایی بیرون از فرقه ،حمایت کردند این گروه ها ،نوعًا ،دارای رهبری ای فوق العاده اقتدارگرا هستند که درپی کنترل همه ی جوانب زندگی اعضا بوده و اجازه ی هیچگونه چون وچرایی را در باره ی تصمیمات به آنها نمی دهد.اینگونه رهبران ممکن است که خود را مافوق قانون بنشانند واز الزاماتی که دیگر اعضای گروه .به آنها ملتزم میشوند ،مستثنی کنند آنها اغلب سناریوی روز رستاخیز را تبلیغ مکنند که این امر آزار و اذیت از سوی نیروهای بیرون از فرقه رابرایشان مسلم میکند وبه تبع آن نیاز به آمادگی برای یک نبرد قریب الوقوع و سرنوشت ساز ،نبردی نهایی بین خیرو شر را ایجاد می کند .آنها ممکن است که جهت آمادگی ،سالح های آتشین زیادی جمع آوری کنند .متناوبًا ،رهبران فرقه ،شاید افراد را برای خودکشی آماده کنند ،کاری که بنا به عقیده .ی گروه ،آنها را به جایگاه سعادت جاودانه منتقل می کند بزرگترین خسارت جانی مربوط به فعالیت های فرقه ای ،وقتی رخ داد که 913نفر از اعضای "معبد مردم " در "جونز تاون " ،مزرعه ای اشتراکی در "گونان" که توسط "پاستور جیم جونز " رهبری می شد ،مردند.در 1978یکی ازنمایندگان کنگره ی آمریکا به منظور رسیدگی به[این ] اتهامات که گروه ،اعضا رابرخالف میلشان نگه می دارد ،از مزرعه ی اشتراکی دیدن کرد .رهبران فرقه ،نماینده و چهارنفر دیگر را که شامل سه گزارشگر روزنامه می شدند به قتل رساندند .سپس "جونز" دستور داد که پیروانش به صورت دستجمعی با نوشیدن" پانچ"[(نوشابه ای مرکب ازآب میوه و .مشروبات گازدار) ] درآمیخته با سیانورخودکشی کنند تعاليم اشو .تعاليم اشو را مي توان در دو بخش مباني و اصول پي گرفت :الف) مباني؛ مجموعه اصولي است که مکتب اشو را مي سازد اگر تمام سخنان و عناصر اصلي تعاليم اشو را بررسي کنيم در مي يابيم که 1. :تمامي مکتب اشو از سه بخش تشکيل شده است بخشي از آن از يوگاست .اشو بجز اين که در ضمن سخنراني هاي خود به _ صورت گسترده از يوگا سخن مي گويد ،در کتابي مستقل با عنوان هفت بدن هفت چاکرا تمامي تعاليم يوگا پاتانجلي را مطرح و آن را مبناي اصول مراقبه قرار .مي دهد بخش ديگري از مکتب اشو از ايده هاي تانتريک ريشه مي گيرد .او در جاي - جاي سخنان خود از اصول و مباني آيين تنتره استفاده کرده است .بجز آن، کتابي با عنوان تعليمات تانترا کنداليني يوگا در دو جلد را به اين مباحث .اختصاص داده است بخش ديگري از تعاليم اشو تحت تأثير انديشه هاي بودا است .او در موارد - مختلف از بودا متأثر است .اشو به شدت از آيين جين متنفر است و اين را به جسارت اظهار مي کند .حتي چندين بار بر ضد گاندي موضع تند گرفته است. جيني ها دو دسته اند« :دي گامبارا» که برهنه زندگي مي کنند و «سوتامبارا» .که سفيد پوشند .او هر دو دسته را مسخره مي کند بجز موارد پيش گفته ،اشو از عرفان اسالمي هم تا اندازه اي تأثير پذيرفته است .چنان که از فردي به نام شيخ کبير متأثر است و از سوي ديگر تأثير عرفان هاي شرق دور را نسبت به خود کتمان نمي کند. همچنين کم و بيش از اصول روان شناسي هم بهره مي گيرد. حاصل آن که مکتب عرفاني اشو از سوژه ها و ايده هاي مختلف بهره گرفته ،اما بيش از همه از يوگا ،تنتره و بودا نقش پذيرفته است.  .2دومين مبناي اشو همان اساس و مبناي تمام آيين هاي عرفاني هندي است .اصولي از قبيل تناسخ ،روح ،وحدت کيهاني ،نيروانه و شريعت انساني. ب) بجز مباني پيش گفته ،تعاليم اشو اصول و قواعدي دارد .گفتني است مکتب عرفاني اشو هرگز به صورت نظام مند ارائه نشده و خود او هم هرگز در پي اين امر نبوده است ،اما با توجه به تمامي سخنان اشو مي توان اصولي را از آن ها استخراج کرد و بر اساس آن موضوعاتي را تحليل کرد. اصل اول :عشق يکي از مهم ترين اصولي که اشو به شدت بر آن تأکيد دارد ،اصل عشق و عشق ورزي است .در واقع ،عشق عصاره پيام اشو است .غير از آن که در جاي جاي گفتارش به عشق اشاره دارد ،کتاب هاي مستقلي در زمينه عشق هم دارد؛ از جمله ،کتاب يک فنجان چاي که مجموعه اشعار او است و همگي با عشق شروع مي شود .ديگري کتاب عشق، .رقص زندگي است که مجموعه مقاالتي در زمينه عشق است عشق شوق وافر دروني است براي يکي بودن با کل .اگر درختي را از خاک بيرون بياوريم و آن را از ريشه بکنيم ،درخت شوق عظيمي براي بازگشت به خاک و ريشه خود دارد و اگر باز نگردد مي ميرد .هنگامي که لحظه يکي شدن با کل فرا مي رسد ،ناگهان ترس عظيمي وجود انسان را فرا مي گيرد؛ زيرا انسان بايد خودش را رها کند .در عين حال که احساس يکي شدن با کل بسيار زيباست، درهاي جديدي به سوي انسان گشوده مي شود .در آنجا شعر متولد مي شود و فضاي عاشقانه اي حکمفرماست .عشق في نفسه بسيار زيباست .عشق هدفي ندارد ،مقصودي ندارد ،ولي تأثيري شگرف دارد ،لذت بخش است ،سرمستي خاص خود را دارد .عشق ديوانگي خاص خود را دارد .عشق قابل توجيه نيست. اگر از تو بپرسند که چرا عاشق شده اي تنها مي تواني بگويي نمي دانم ،عشق رقص زندگي است. وقتي انسان عاشق مي شود احتياجي نيست آن را اعالم کند .عشق از عمق و ژرفاي وجود پيداست .راه يافتن عاشق همچون رقص پروانه است .کسي که نمي تواند عاشق باشد باهوش هم نيست، باوقار هم نمي تواند باشد ،زيبايي را هم نمي تواند بفهمد ،عشق باعث دگرگوني است .عشق مالقات زندگي است .انسان با عشق زندگي مي کند. اشو براي عشق ورزي چهار گام برمي شمرد .مرحله اول حضور در لحظه است. در اين مرحله عشق تنها در حال معنا پيدا مي کند .عشق ورزيدن در گذشته ممکن نيست .زندگي در گذشته يا آينده نفي عشق است .اگر در گذشته يا آينده زياد فکر کنيم ،تنها انرژي خود را از کف داده ايم ،بنابراين گذشته و آينده براي فکر کردن است و حال براي عشق ورزيدن. دومين قدم براي رسيدن به عشق اين است که سموم وجود خود را به شهد تبديل کنيم .سم هاي نفس ،نفرت ،حسادت ،خشم و احساس مالکيت است .اين ها نفس را آلوده مي کنند .در اين جا راهکار اين است که انسان کاري انجام ندهد .تنها کاري که انسان بايد انجام دهد ،صبر است .هنگام خشم ،انسان نبايد .هيچ کاري انجام دهد ،فقط بايد از کنار آن بگذرد مرحله سوم تقسيم کردن و بخشيدن است .انسان عاشق بايد چيزهاي منفي را براي خودش نگه دارد ،اما خوشي ها و زيبايي ها را با ديگران .تقسيم کند چهارمين گام رسيدن به عشق ،هيچ بودن است .به محض اين که انسان فکر کند کسي است از عاشق بودن ايستاده است .عشق در نيستي خانه دارد .همزيستي عشق و خودمحوري ،عشق و غرور ،عشق و الوهيت امکان ندارد اگر قصه عشق را از ديدگاه اشو پي گيريم ،به جاهاي جالب تر و باريک تر مي رسيم .عشق بايد زميني باشد .درست مانند درختي که به دنبال خاک است. درخت محتاج ريشه در خاک است .عشق هم نيازمند ريشه در جسم است .اگر درخت ريشه عميق در خاک نداشته باشد هرگز حرکتي به سوي آسمان در پيش نمي گيرد .هر چه درخت بيشتر اوج مي گيرد ريشه اش بيشتر در زمين فرو مي رود .اين دو مانند دو سوي معادله اند .ارتفاع و ريشه بايد متناسب باشند .عشق در تضاد با هوس ها نيست ،بلکه از آنجا شروع مي شود .بلندي ها نقاط پست را هم در بر مي گيرد .انسان آگاه انساني است که از جسم شروع کند و از جسم پلي بزند( .در اينجا کامًال انديشه هاي تنتره و معبد بودن جسم قابل مشاهده است). اصل دوم :نفس سم است اشو در ادامه مباحث خود به شدت به نفس مي تازد و صراحتًا مي گويد نفس براي انسان و براي رشد همانند سم است .نفس عادت دارد چيزهاي ساده را پيچيده و معضل کند و آن ها را به عنوان چالش مطرح سازد .در اين صورت انسان غرق در کالف سردرگم خواهد شد ،ولي بايد دانست که زندگي براي زندگي کردن است نه براي اين که مسأله اي حل کنيم .زندگي يک مسأله رياضي نيست ،زندگي يک شعر است ،جشن است که بايد در آن شرکت کرد. زندگي بسيار ساده است .نفس است که زندگي را بسيار پيچيده و تودرتو مي کندعشق سرسپردگي مي آورد و سرسپردگي با نفس داشتن سازگار نيست. مادامي که انسان با نفس خود زندگي مي کند ناخالص است و مسموم .لذا دست به هر چيز مي زند آلوده مي شود .نفس هرگز لذت شهد را نمي چشد .لذا بايد از ..سم خالص شد ،تا وجود انسان خالص ،زيبا و شيرين شود اصل سوم :نفی ذهن يکي از اصولي که اشو بر آن سرانگشت تأکيد دارد ،نفي ذهن است .ذهن هميشه عادت دارد همه چيز را به دو قسمت تقسيم کند و آن وقت به آن دو نگاه کند. ذهن هرگز توانايي ديدن کل را ندارد .اين محدوديت بزرگ ذهن است که هميشه بخشي از هر چيز را مي بيند نه کل آن را .ذهن هميشه به قسمتي که مي بيند مي چسبد و قسمت ديگر را از ترس پس مي زند و براي همين ،زندگي هميشه مملو از ترس و دلهره است اصًال نبايد با ذهن مشورت کرد ،بايد در زندگي ذهن را به مرخصي فرستاد .نمي توان به ذهن اعتماد کرد .ذهن چيزي نيست مگر انباري از رويدادهاي گذشته. بنابراين پاي انسان را مي بندد و انسان را فريب مي دهد .کسي که به نصايح ذهن گوش دهد هميشه درهاي حقيقت به روي او بسته است .انسان هميشه يک بذر است و درخت نشده است ،اما ذهن مي گويد شما درخت شده اي .او مي گويد تمام امکانات عملي شده است ،در حالي که اين گونه نيست .ذهن .بسيار دردسر آفرين است اشو حتي بر اساس نقد ذهن ،به نقد استدالل براي خدا هم مي پردازد .او معتقد است انسان تنها با قلب به خدا مي رسد .ذهن و استدالل هميشه نيمه چيزها را نشان مي دهند و خدا کل است .تنها از طريق دل مي توان خدا را مشاهده کرد. انسان بايد خنثا باشد نه اين که با باورها خود را تقسيم کند .باورها ،عقايد و استدالل ها انسان را تقسيم مي کنند و از وحدت دور مي سازند .کسي که مي داند و مي بيند هرگز با استدالل اظهار نمي کند. پيامدها :از آنجا که ذهن در مکتب اشو جايگاه منفي دارد ،به دنبال آن اشو به نقد فلسفه ،علم و تکنولوژي مي پردازد .او درباره فلسفه اعتقاد دارد که فلسفه ذهن را خيلي راضي مي کند .فيلسوفان خيلي فکر مي کنند .آن ها عمرشان را با فکر کردن هدر مي دهند بدون اين که مطلقًا کاري انجام دهند. قرآن توسط یک پژوهشگر یا فیلسوف و دانشمند نوشته نشده است .محمد کامال بی سواد بود ،او حتی نمیتوانست اسم خودش را بنویسد ولی او توسط خدا تسخیر شد بود؛ برای اینکه او کامال پاک و معصوم بود ،او انتخاب شده بود .که این آواز را شروع کند و این آواز قرآن بود من زبان عربی را بلد نیستم و نمی فهمم ولی میتوانم قرآن را درک کنم برای اینکه میتوانم آهنگ و زیبایی آن نوای عربی را درک کنم چه کسی به معنا اهمیت میدهد!؟ وقتی تو زیبایی یک گل را میبینی آیا میپرسی این چه معنی دارد!؟ خود گل کافی است ،وقتی شعله آتش را میبینی آیا میپرسی این چه معنی دارد؟! آتش کافی است ،قشنگی معنی آن است پيش از آغاز اين بحث ،گفتني است دو نفر با نام «ساي بابا» وجود دارند که به تفکيک به آن دو اشاره مي شود. ساي بابا شيردي که در 28سپتامبر 1835در حيدرآباد هند در خانواده اي برهمن به دنيا آمد و در 15اکتبر 1918از دنيا رفت .او يک معلم روحاني بود که با زباني ساده جوهر پيام مذاهب را براي مردم بيان مي کرد .گفته اند او از زندگي گذشته و حال و آينده انسان ها با خبر بود ،زبان برخي حيوانات را مي دانست و با تمام وجود به حل مشکالت و مصايب نيازمندان مي پرداخت .ساي بابا شيردي حتي قدرت آن را داشت که بيماران را شفا دهد. او تعاليمش را از کتاب هاي مقدس هندوها و نيز اسالم مي گرفت و ضمن اين که به تناسخ و قانون کرمه وفادار بود ،به اسالم هم احترام مي گذاشت .او در هند چندان هوادار و پيرو ندارد. سوامي ساتيا ساي بابا» او نماد يکي از فرقه هاي فعال و جذاب در داخل ايران بوده و از عرفان هاي هندي به ويژه عرفان بودا به شدت متأثر است .ساتيا ساي بابا در نوامبر 1926در روستاي کوچکي در جنوب هند به دنيا آمد .گفته اند که خانواده اش با ايمان و خداشناس بود. ساي بابا به دو دليل براي پيروانش محبوب و جذاب است؛ يکي سادگي تعاليم و ديگري معجزاتش .براي او معجزات مختلف و فراواني ذکر کرده اند که آن قدر گسترده است که شامل چند بخش مي شود .بخش مهمي از معجزات، مربوط به لحظه تولد و دوران کودکي اوست .از جمله اين که در زمان تولد ساتيا ،تمام وسايل موسيقي به خودي خود شروع به نواختن موسيقي دلنشين کردند ،يا به هنگام تولد در زير گهواره اش يک مار کبرا پيدا کردند که در آيين هندي به معناي ظهور فرد روحاني است. از پاکت خالي نوشت افزار مدرسه بيرون مي آورد و ميان بچه هاي بي بضاعت تقسيم مي کرد! همچنين تنبيه او به دست معلمش معروف است .در چهارده سالگي تمام زندگي خود را رها کرد و به ارشاد مردم پرداخت .حدود شش کتاب از او به زبان فارسي وجود دارد .او همانند اشو اهل سخنراني هاي طوالني نبوده است.  )1ساي بابا همانند ديگر عارفان هندي به اصول اعتقادي هندي کامًال معتقد و پايبند است .او تناسخ و قانون کرمه را کامًال پذيرفته است. او به کرات از ويشنو نام مي برد .ساي بابا در باب بهگود -گيتا مي گويد« :بهاگاوادگيتا گنجينه اي از تعاليم معنوي با ارزش و ماندگار است .شاگردان بايد با تعمق و توجه دايم آن را تمرين کنند». ساي بابا همچنين از راماکريشنا چيزهاي زيادي نقل مي کند و او را به عنوان يک معلم روحاني بزرگ مي پذيرد .همچنين به اصول يوگا معتقد و معترف است .بنابراين در يک جمله مي توان گفت عرفان ساي بابا کامًال برگرفته از عرفان هاي هندي است و او به عقايد و آيين هاي هندي و بيش از همه به اصول عرفاني بودا پايبند و وابسته است.  .2يکي از اصول خيلي مهم در انديشه ساي بابا ذکر خداست .او در اين زمينه و درباره عشق خدا مطالب فراواني دارد .مي گويد« :با هر قدمي که بر مي داريد به ياد آوريد که به خدا نزديک مي شويد ،و خدا نيز به سوي شما مي آيد .با هر گامي که به سوي او بر مي داريد ،او ده گام به سوي شما بر مي دارد .هيچ توقفگاهي در اين سفر وجود ندارد .اين سفري پيوسته و مداوم است از ميزان روز و شب ،بر فراز دره و بيابان ،از وراي اشک و لبخند ،مرگ و تولد ،از درون گور و از بطن مادر ،هنگامي که راه پايان يافت و هدف حاصل شد؛ زيرا در مي يابد که تنها از خود به خود سفر کرده است ،از راهي بس طوالني و در تنهايي و بي کسي ،ليکن خداوند که راهنماي اوست ،در تمامي لحظات در او ،پيرامون او ،با او و در کنار او بوده است!» در جاي ديگر مي گويد« :مؤثرترين راه براي ايجاد عشق ذکر نام خداوند است؛ به عبارتي مداومت بر تکرار کلمه ُام .اين کلمه پايه و اساس خلقت و نيروي حياتي هر موجودي است .درست مانند هوايي که درون ني دميده مي شود و صداي آهنگين توليد مي کندُ .ام ،ريشه اصوات همه جهان هاست .اهميتش را دريابيد و ذکر آن را تمرين کنيد». همچنين مي گويد« :عشق تنها در قلب هاي پاک رشد مي کند .بنابراين قلب بايد با ذکر مداوم نام خداوند آماده شود و مي توان آن را يوگا ناميد». او حتي در پاره اي موارد دعاها و مناجات هايي را تعليم مي دهد .و نيز به مراحل چهارگانه عشق اشاره دارد؛ چنان که برنامه ها و ذکرهايي براي 365 روز سال دارد .ساي بابا برنامه هايي براي مراقبه و ذکر ارائه مي دهد.  3.از ديگر اصول ساي بابا توجه به عالم درون است .از ميان نمونه هاي مختلف به بيان يک نمونه بسنده مي کنيم« :به خود ايمان داشته باشيد! اگر در درون ،بر ذهن خود چيره شويد ،در بيرون مي توانيد حتي کوه ها را به حرکت در آوريد .نيروهاي خود را تحت کنترل در آوريد و در راه هاي مفيد به کار بنديد .براي ايمان داشتن ،حقيقت خود را دريابيد .براي يافتن حقيقت خود ،با ذکر هميشگي نام خدا، با خود برتر که بخشي از آن هستيد ،يکي شويد».  .4ساي بابا موانع متعددي را بر سر راه عشق به خدا بيان مي کند .او در جايي مي گويد« :انسان بايد بر شش خصم يعني هوس ،خشم، طمع ،وابستگي ،غرور و نفرت غلبه کند؛ زيرا خشم انسان را تبديل به جانوري پست و بي رحم مي کند .اگر انسان از خشم و طمع دست نکشد به الوهيت نمي رسد .خشم بينش و آگاهي سالک را تباه مي کند و مانع تصميم گيري صحيح مي گردد .يک يورش خشم سه ماه از سالمت انسان مي کاهد .ابرهاي نفرت و حسرت ارتباطات را تيره و تار مي کند .خشم و غرور سخت ترين و مهلک ترين بيماري هاست .خشم و حرص و طمع و حسادت مانند شرابي سکرآور است که انسان را به انجام کارهاي خالف تحريک مي کند و سرچشمه همه گناهان است». ساي بابا همچنين در موردي ديگر از هواهاي شش گانه سخن به ميان مي آورد؛ يعني خشم ،شهوت ،شک ،تألم ،تأثر و بي ارادگي .انسان مي تواند آن ها را مطيع خود سازد .کسي که ادعا مي کند سرسپرده خداست هرگز نبايد مبتال به خودپرستي شود و به اين احساسات منفي پاسخ مثبت دهد. او توصيه مي کند اگر به حقوق شما تجاوز شد يا شما را متهم کردند هرگز آشفته و خشمگين نشويد ،بلکه با متانت خود را آماده کنيد و آن را پذيرا شويد .اگر يکي از دوستانتان براي شما نامه سفارشي بفرستد و شما آن را امضا نکنيد نامه به خود او باز مي گردد .اين گونه بايد عمل کرد. ساي بابا درباره ثروت معتقد است که البته ثروت الزم است ،اما ثروت بيش از حد مطلوب نيست .از سوي ديگر ثروت بايد به صورت امانت نزد انسان باشد و بايد براي انسان ها مورد استفاده قرار گيرد .او مي گويد« :ثروتي که مي اندوزيد متعلق به شما نيست ،بلکه ثروتي را که با ديگران تقسيم مي کنيد از آن شماست ...پرستش خداوند ثروت مستمندان است؛ زيرا آن ها همواره خداوند را دوست دارند و آن ثروت اغلب مانعي در راه پيشرفت معنوي است».  .5ساي بابا درباره سير و سلوک عواملي را تأثيرگذار مي بيند: او نسبت به غذا حساسيت خاصي نشان مي دهد .در موردي درباره غذا به طور کلي مي گويد« :نوع غذايي که مي خوريم بر عقايدمان تأثير مي گذارد .اگر در جاي پاکي بنشينيم و غذاي مناسبي بخوريم ،عقايدي پاک خواهيم داشت .بنابراين رعايت اين مقوله، امکان خوبي براي دستيابي به معنويت است .در غذا سه نکته بهداشتي را بايد مد نظر داشته باشيم :اولين نکته در پاکي موادي است که براي پختن غذا به کار مي بريم؛ دومين نکته ،پاکيزگي ظرفي است که غذا در آن پخته مي شود؛ مسلمًا مي توانيم مواد تشکيل دهنده غذا و ظرفي را که غذا در آن پخته مي شود کامًال تميز کنيم .سومين نکته به پاکي مراحل پخت بستگي دارد که رعايت آن چندان هم ساده نيست؛ افکار و عقايد ما نيز بايد تا پخت کامل غذا خوب و مثبت باشد تا غذاي پاکي داشته باشيم».  ساي بابا انسان را از خوردن گوشت به شدت پرهيز مي دهد؛ زيرا معتقد است خوردن گوشت باعث رشد کيفيت هاي حيواني در انسان مي شود .با مصرف گوشت هر حيواني خصوصيات آن حيوان نيز به انسان منتقل مي شود؛ بنابراين بهتر است انسان سعي کند از خوردن غذاي غير گياهي بپرهيزد .انسان ها تصور مي کنند با غذا زنده اند .پس چگونه است که ثروتمندان مي ميرند؟ در واقع غذاي انسان نيروي الهي درون است .ساي بابا بهترين غذا را شير و ميوه مي داند. ‏ ساي بابا در ادامه به مفهوم غذا نگاهي گسترده تر مي کند .نيرويي که انسان آن را با حواس از بيرون جذب مي کند ،بخشي از غذاست .اصواتي که شنيده مي شود، مناظري که انسان مي بيند ،چيزهايي که لمس مي شود ،هوايي که تنفس مي کنيم و باالخره تمام چيزهايي که توجه ما را به خود جلب مي کند همه اين ها غذاي کالبد ،ذهن و روح ماست.  ‏ ‏ شفقت و ترحم به نيازمندان يکي ديگر از عوامل سلوک است .واالترين توفيق ،عطوفت و شفقت به همه موجودات و بدترين گناه آسيب رساندن به مخلوقات خداوند است .ساي بابا مي گويد« :سير و سلوک از راه محبت ،همدردي ،کمک متقابل و خدمت ميسر است .جامعه اين صفات را پرورش مي دهد .پس بايد در جامعه از آن ها استفاده کرد. هر کجا فرد افسرده ،دل شکسته يا بيماري ديديد فرصت مناسبي براي خدمت کردن در اختيار شماست .هر قطره خون و هر عصب شما بايد با عشق ،شور و شوق عشق ورزي به درماندگان درآميزد. لذت در بخشيدن است .نه در دريافت کردن ...شعفي که از خدمت به خلق نصيبتان مي گردد ،شعفي است که با هيچ کار ديگري به آن دست نخواهيد يافت .هيجاني که کالم مهرآميز ،هديه اي کوچک ،رفتاري خوب و آهي دلسوزانه به قلبي پريشان اعطا مي کند ،فراتر از آن است که با کالم به وصف آید.  شعار او اين است که نبايد به ديگران خشونت کرد .خدمت به تهي دستان ،بخشش به زيردست ،رفتار صادقانه با ديگران و اعطاي صدقه صادقانه به خلق خدا از رسوم بسيار مهم ساي بابا و پيروان اوست .آن ها توانسته اند اين امر را نهادينه کنند و به عنوان رسمي رايج درآورند .پيروانش خيابان ها را تميز مي کنند، به مردم آب مي دهند ،به زلزله زدگان و سيل زدگان کمک مي کنند و هر هفته از شهر آشرام (شهر عرفاني ساي بابا) به فقرا و تهي دستان خوراک و پوشاک مي دهند .آن ها با ساختن صدها کلينيک و بيمارستان در هند ،اروپا و امريکا به بيماران و آسيب ديدگان به صورت مجاني کمک مي کنند.  ساي بابا به طور کلي وظيفه سالک را چنين بيان مي کند« :وظيفه شما دقيقًا چيست؟ بگذاريد آن را خالصه کنم :نخست از پدر و مادر خود با عشق و احترام و حق شناسي مراقبت کنيد؛ دوم حقيقت را بگوييد و پرهيزکار باشيد؛ سوم ،هرگاه فرصتي پيدا کرديد ،نام خداوند را تکرار کنيد؛ چهارم ،هيچ گاه بدي هاي ديگران را بازگو نکنيد و سعي نکنيد گناهان آنان را آشکار کنيد و سرانجام در هيچ حالتي باعث اندوه ديگران نشويد؛ از گناهان ده گانه دوري کنيد :سه گناه فيزيکي ،چهار گناه زباني و سه گناه ذهني .سه گناه فيزيکي عبارت اند از :آسيب رساندن به خود و ديگران ،دزدي و تمايالت نفساني .گناهان زباني عبارت اند از :کالم نادرست ،ظالمانه ،دروغ و رشک آميز .گناهان ذهني عبارت اند از :طمع، حسد و انکار خداوند .سعي کنيد از گناهاني چون کشتار ،زنا ،دزدي، شرب خمر و ...بپرهيزيد .اگر تا جايي که مي توانيد از اين گناهان حذر کنيد ،کمک بزرگي به تحقق زندگي متعالي کرده ايد».  امروزه بسياري براي ديدن او از کشورهاي مختلف به شهر آشرام مي روند ،آنگاه او از ميان جمعيت مي گذرد و سپس خاکستري از سر انگشتان او بيرون مي آيد که فضا را معطر مي کند .گاهي از هوا به افراد جواهرات گران قيمت مي دهد و باعث دگرگوني و معنويت و حرارت زياد شرکت کنندگان مي شود .ساي بابا در ايران پيرواني دارد که در مراکز مختلف به ترويج انديشه هاي او مشغول اند. جهت توضیح این فرقه باید اندکی به تاریخچة هند بازگشت . سالطین مسلمان یعنی غزنویان در قرن دهم میالدی به هند تاختند و در آنجا نیرو و قدرت عظیمی برای خود دست و پا کردند و در قرن یازدهم غالب خاک کشور هند را تسخیر کردند .در قرن سیزدهم میالدی یکی از مصلحان و پیشوایان بزرگ هندی ظهور کرد به نام « راماننده » .او در یکی از مذاهب معروف هند به نام مکتب ویشنو اصالحاتی پدید آورد و مکتبی موسوم به نئوویشنوئیزم بنا کرد .در این مکتب امتیازات صنفی سیستم کاست الغاء شد . همچین خوردن گوشت حیوانات که حرام بود حالل اعالم شد که البته این گونه اعمال سبب مشاجرات و درگیریهای فراوان میان فرق گوناگون شد . در میان شاگردان و اصحاب راماننده فردی بود که بعدها از استاد باالتر رفت .او بعدها به مقام استادی رسید و پیروان زیادی گرد او جمع شدند .نام او « شیخ کبیر پانتیس » بود .متولد . 1440 م و در سال . 1518م از دنیا رفت .شیخ کبیر شاعر و شغلش بافندگی بود .پدرش مسلمان و مادرش تابع مذهب ویشنو بود . او از یک طرف معتقد به تناسخ و چرخش گوناگون ارواح بود و از سوی دیگر به خدای واحد که ارمغان آیین اسالم است اعتقاد داشت .شیخ کبیر گفت که هر سالکی از دستگیری مرشدی روحانی ( به زبان محلی گورو یعنی معلم ) بی نیاز نیست  ‏ یکی از شاگردان شیخ کبیر شخصی است به نام « بابانانک » متولد . 1469م و وفات . 1538م .بابانانک کسی است که آیین سیک یا آیین سیخ را در هند پدید آورد .آیین سیک ششمین و آخرین دین بزرگ هندیها است که سابقة آن به قرن . 15م باز می گردد .لذا از ادیان متأخر هندی است .آیین بابانانک که به زودی پیروان فراوانی یافت ،عمدتًا یک آیین اجتماعی سیاسی است و براساس مالحظاتی در دوره های مختلف به شدت مورد حمایت نظامیان انگلیسی که هند را مستعمره خود کرده بودند قرار گرفت . شیخ کبیر به جز آنکه پدر آیین سیک محسوب می شود ،اقدام مهم دیگری هم کرد و آن اینکه طی سخنان پرشور خود سعی کرد آیینی مرکب از افکار عالی اسالمی و تفکر هندوها به ویژه ویشنو را مطرح کند .از این رو ترکیبی میان خدای اسالم و خدای ویشنو فراهم نمود .خدای اسالم « اهلل » و خدای ویشنو « رام » می باشد و از اینجا فرقه ای بنام « رام اهلل » پدید آمد .عقاید این فرقه تا حدی شبیه آیین سیک می باشد  چند صباحی است که فرقه رام اهلل در ایران شروع به فعالیت کرده است .نماینده فرقه رام اهلل در ایران شخصی است به نام رامین رام اهلل که با خواهر دو قلوی خود به ترویج اندیشه های شیخ کبیر و آیین سیک در ایران می پردازد .رامین جوانی است که احتماًال در سن حدودًا بیست سالگی رهبری این فرقـه را در ایـران به عهـده گرفته است .او در بین پیـروان خود بیـشتر به نـام « آواتار » ( یعنی سرور یا آقا ) نامیده می شود .او خود را یکی از اساتید حق در جهان می داند .شاگردان آواتار دربارة او حرفهای عجیبی می زنند و برای او اعمال شگفت انگیزی نقل می کنند .او را یک استراتژیست و تئوریستن الهی تمام عیار در عصر حاضر می دانند . او همه چیز را به روح خدا نسبت می دهد و سعی دارد فراتر از مذهب سخن بگوید .امروزه پیروان او در ایران از هزاران تن می گذرند .شرط حلقه آنها این است که هر فردی باید در هفته یک نفر را به حلقه وارد کند و اال خود او از حلقه خارج می شود  تعالیم استاد رامین رام اهلل در دو سطح جریان دارد .سطح اول شامل آموزشی ساده و عمومی است که آن را مرحلة احیا و تولد دوباره می نامد .این دوره بیداری از خواب ،گشودن چشمها و گوشها و فعال شدن قلبها می باشد .سطح دوم که آموزشها برای منتخبین و برگزیدگان برگزار می شود هنرهای ماورایی یا مرحلة تعلیم اسرار نام دارد .امروزه سالیانی است که هر دو مرحله در ایران شروع شده و در حال توسعه است . او نام استـراتژی خود را « جریان هدایت الهی » یا « تعلمیات حق » یا « هنر زندگی متعالی » می نامد .  یک) این فرقه کامًال به مبانی آیین های هندی به خصوص تفکرات یوگا پایبند و معتقد اسـت .رام اهلل در بحثی تحت عنـوان « سیـال حیاتی » ضمن بحـث از چـاکراها و نادیهـا می گویـد « :همانطور که بدن انسان دارای رگهایی برای عبور خون است و با اختالل در جریان گردش خون ،جسم بیمار و درمانده می شود .روان انسان نیز دارای مسیرهایی برای عبور جریان حیاتی است .در علم امروزی ،این مسیرها با عنوان نادی ها ( و در سطوح بزرگتر چاکراها ) شناخته شده اند .هر گاه جریان انرژی حیاتی در مسیرهای روانی انسان متوقف یا دچار اختالل شود بیماری ،نارسایی و رنج پدید می آید » .  ‏ ‏ ‏ ‏ دو ) دیگر از تعالیم رام اهلل تأکید بر عشق است .او حتی عبادت بدون عشق را خالی از فایده می داند و می گوید « :عبادت ،سعی ،تالش ،تمرین ،همه اینها بدون وجود عشق الهی و حضور خداوند بی فایده و حتی خطرناک است » . سه ) رام اهلل از مسیح با کمال احترام و ادب یاد می کند و حتی معتقد است که او به صلیب کشیده شده است . او ضمن پرسش و پاسخهایی اینگونه موضع خود را اعالم می کند : س :آیا شما مسیح هستید ؟ ج :مسیح که بود کسی که توسط خدا مسح شده و روح الهی در او فعال و جاری است .چه بسا تو هم بتوانی مسیح شوی و مسیح باشی ،ولی عیسی مسیح یکی بیشتر نیست .او خودش است و نه کس دیگر .  ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ س :تفاوت اساسی حضرت مسیح با سایر پیامبران چه بود ؟ ج :مسیح حاصل ازدواج میان زمین و آسمان بود . س :در احادیث آمده که در زمان ظهور ،حضرت مسیح (س) در پشت سر حضرت مهدی ( عج ) نماز می خواند .آیا این درست است ؟ ج :وای بر این ذهن تاریک و تفرقه اندیش .وای بر این فکر برتری طلب و جدا کننده که راه به ملکوت خدا ندارد . س :آیا شما این واقعیت را قبول دارید که مسلمین در نزد خداوند بر همه امتها و ملتها برتری دارند ؟ ج :اتفاقًا اکثر ملتها و اقوام همین حرف را می زنند .بله مسلمانان راستین در نزد خداوند محبوبترین اند .آدم ،نوح ،ابراهیم ،موسی ،داوود و عیسی هم مسلمان بودند .بسیاری از مسلمانان از امت های پیشین بودند .مسلمان کسی است که در حضور خداوند تسلیم است و خواست او خواست خداست .  ‏ چهار ) از نظر رام اهلل تمام ادیان برابرند و هیچ دینی بر دین دیگر ترجیح و امتیازی ندارد او در پاسخ سؤالی می گوید « :هر دینی را که پذیرفتید ،می بایست به احکام آن عمل کنید و نمی توانید به دلخواه خود چیزی بر آن بیافزایید یا از آن بکاهید . رامین همچنین در پاسخ به این سؤال که شما چه دینی دارید می گوید « :دین من ، دین تو ،این دین الهی نیست .دین من ،دین خداست .حقیقت مذهب ،عشق است . ادیان و مکاتب ،روشهای آشکار شدن و نشان دادن این عشق می باشند .همه ادیان در اصل یکی هستند .اختالف از شماست ،نه از کالم و روش خداوند .تفرقه به هر شکلی که باشد ،عمل شیطانی است و تفرقه در میان تعالیم الهی و بندگان خداوند از مکرهای به ثمر نشستة شیطان است … دین من عشق است و عشق و عاشق و معشوق یکی است » . پنج ) یکی دیگر از دیدگاههای نماینده رام اهلل در ایران در زمینه پیوند دو جنس انسانی است .او در ارتباط با پیوند زن و مرد تأکید را بر یکپارچگی و وحدت قرار می دهد .او معتقد است که پیوند بیرونی می تواند منشأ ازدواج درونی بشود .اگر وجود انسان از دوگانگی رها شود و به یگانگی برسد ،می توان امید داشت که انسان به ازدواج متعالی درونی هم نائل شود .او می گوید « :تا یگانگی را در زمین تجربه نکنی تجربه آن در آسمان بعید است » .رامین در ادامه جهت تفهیم بهتر به مثال چرخ دنده ها اشاره می کند و می گوید « باید پیوند بیرونی به گونه .ای باشد که انسان به شریک و جفت واقعی و متناسب برسد » نتايجي که از ديدگاههاي نماينده رام اهلل در ايران به دست مي آيد عبارت است از: اول ) او از یکسو بخشی از مبانی خود را از مکاتب عرفانی هندی می گیرد و از سویی دیگر از مسیـحیت متأثر است و از طرف سوم سعـی دارد به آیه و حـدیث هم تمسـک کند .لذا به نظر می رسد همان ایده شیخ کبیر را که هدفی جز تقریب آیین هندو با اسالم نداشت ،پیگیری می کند .عالوه بر اینکه از دین مسیحیت هم جانبدارانه حمایت می کند تا جای بیشتری و مخاطبین فزونتری برای خود دست و پا کند . دوم ) رام اهلل در آخرین مسأله ای که بیان شد در رابطه با نسبت زن و مرد دیدگاهی بیان کرد که ریشه در اندیشه های آیین تانتریک داشت .از سوی دیگر ترویج اینگونه افکار حاصلی جز فساد جنسی و صدور جواز هر گونه ارتباط ندارد . سوم ) او همچنین با تأیید برابری ادیان ،پلورالیسم دینی را تأیید کرد و انحصار حقانیت را از اسالم ستاند و در میان تمام ادیان از جمله آیین یهود و آیین مسیحیت که قطعًا تحریف شده اند تقسیم کرد .چنانکه آیینهایی شبیه ودا و بودا را هم دین تلقی می کند که براساس مالکهای مورد نظر قرآن و اسالم در باب تعریف دین هیچکدام از اینها دین محسوب نمی شوند . جالب است بدانیم آقای رامین رام اهلل به همراه خواهر خود مبتال به بیماری اسکیزوفرنی است و هر از چند گاهی در یکی از بیمارستهانهای تهران بستری می شود و پرونده پزشکی او موجود است .اما پیروان او اینگونه مطرح می کنند که استاد رام اهلل به غیبت صغری رفته است . http://asre-rahai.com/ http://shia-online.ir/ http://www.hawzah.net http://khoroosh.parsiblog.com http://oshods.blogspot.com/ http://onlyosho.persianblog.ir/ http://osho2000.persianblog.ir/ http://www.cloob.com/ http://fa.wikipedia.org/ http://oshods.blogspot.com/ http://www.karunareiki.blogfa.com/ http://www.tebyan.net http://shia-online.ir/ http://khoroosh.parsiblog.com/ http://www.ostad-iliya.org/ http://mouood.org/ http://fallahziarani.blogfa.com/ http://www.aftab.ir/ http://www.pajoohe.com/ آفتاب و سایه ها از جناب دکتر محمد تقی فعالی