تاثیر متقابل هنرهای هفتگانه بر هنرهای نمایشی
اسلاید 1: تاثیر متقابل هنرهای هفتگانه بر هنرهای نمایشینمایش و سایر هنرها در كنار هنرهای دیگری چون نقاشی و موسیقی و... از جمله هنرهای هستند كه در ادوار مختلف به همت اندیشۀ هنرمندان و ادیبان زیادی به ابعاد و اشكال مختلف موجودیت خود را در عالم هنر اعلام نموده اند و جای تعجب نیست كه این هنرها نیز در بسیاری از موارد وجوه مشتركی داشته باشند. ارتباط داده های حسی و مشترکات آن در خلق هنرها، از موضوعات موثر هنرمندان قرن بیستم می باشد. موضوع هنرهای نمایشی در میان عناصر هنرهای هفتگانه و تطابق عوامل مشترک بین این هنرها می تواند به ارتباط بین آن ها و کشف رموز هنر نمایش کمک شایانی کند. هنرمندان زیادی کوشیدند میان هنرها و سایر علوم ارتباط برقرار کنند. این کوشش ها آگاهانه یا ناآگاهانه در مقایسه میان عناصر هنرهای مختلف در سبک های مختلف و عناصر متفاوت دارای هماهنگی است.
اسلاید 2: معماری، مجسمه سازی سه بعدی است و نقاشی و گرافیک و عکاسی دو بعدی اما هنر تک بعدی موسیقی است و بعد موسیقی زمان است. زمان و مکان دو غیر نهادی از دنیا هستند. موسیقی متحرک است البته موسیقی هنر یعنی تعالی بخش و موسیقی هنر واره و دارای سیر قهقرایی و وجه موسیقی سمعی ریاضی تجریدی است.(فلامکی، 1381) هنر که به نوعی عمیق ترین تجربیات ادرا کی هنرمند را بیان می کند، همسو با تغییرات زندگی و دریافت های ذهنی انسان، شکل های نو و تازه ای به خود می گیرد. در دهه های اخیر این هنرها با عنوان هنرهای نو و سپس هنرهای جدید، نقاشی های انتزاعی و مجسمه های مدرن، تا انواع هنرهای دیجیتالی و رایانه ای را شامل می شوند که با استفاده از فناوری های جدید، روز به روز نمود تازه ای می یابند. با این تحولات، آثار هنری نیازمند فضاهایی می شوند که با شکل هنرهای جدید هماهنگ بوده و معرف ذات پویای آنها باشند.(عینی فر، 1392)
اسلاید 3: نمایش نمایش قالبی برای اندیشه، روندی برای شناخت و شیوه ای برای برگردانیدن مفاهیم انتزاعی به شرایط ملموس انسانی است. این هنر اجتماعی ناگزیر از تشکیل واحدی از یک قوم و ملت است و عمیقاً به چنین تجارب جمعی متکی است تا قادر به تجربه نمودن هویت خویش باشد(اسلین، 1379) هنرهای نمایشی، از جمله هنرهایی است که در حضور جمع به اجرا در می آیند؛ و یا به عبارت دیگر با گروه تماشاگران سرو کار دارند و نه به تک تک افراد. مانند هنر تئاتر که خود مرکب از چند هنر مختلف می باشد؛ ادبیات(متن نمایش)، نقاشی (دکور، لباس، گریم)، موسیقی، رقص و نمایش حالات بدن (حرکات موزون)، معماری (دکورهای دارای حجم) وسینما (هنر هفتم). از این رو در برخورد اولیه با این هنر ابتدا به شناخت بیشتر نمایش و سپس منشا اصلی و جایگاه آن در ایران خواهیم پرداخت(نوشین، 1387) بازیگری سینما مجزاست. شاید بتوان گفت، سینما طبیعت گرا و نمایش بازی نشانه هاست. در نمایش همه دریافت بیننده از بازی و احساس بازیگر است اما در سینما، این تصاویر هستند که معنای عمیق تری به بازیگر می بخشند و بهتر داستان نمایشنامه را القا می کنند. نمایش همیشه لانگ شات است، اما در سینما حتی صحنه هایی که بازیگر ندارند نیز می توانند معانی عمیقی به بیننده منتقل کنند.
اسلاید 4: در سینما، لباس و دکور و صحنه اهمیت بسیاری دارد اما نمایش را با ساده ترین دکور و لباس های نامربوط نیز می شود بازی و معنای واقعی نمایشنامه را به بیننده منتقل کرد. بازیگرهای نمایش همیشه در حال تمرین هستند و روز به روز به تجربیاتشان افزوده می شود. اما چنین روندی در سینما چندان رایج نیست. مزیت های سینما در این است که می توان از بازیگرهای متعدد و لوکیشن های متفاوتی برای ضبط تصویر استفاده کرد. حتی می توان از جلوه های ویژه نیز برای ارتباط بیشتر بیننده به تصویر اضافه کرد.
اسلاید 5: هنر نمایش یکی از هنرهایی است که بر پایه اجرای زنده استوار است. درنمایش هنرمندان به صورت زنده در مقابل بیننده ها به اجرای نمایش می پردازند. در همه جای دنیا همیشه تضاد زیادی میان سینما و نمایش وجود دارد. هنرمندان و بازیگرها با هنرمندان سینما کاملا فرق دارند. بازیگران نمایش آموزش دیده اند تا به صورت زنده و با کمترین میزان خطا به نمایش داستان بپردازند. اما در سینما، بازیگرها ممکن است اشتباهات بسیاری داشته باشند و این مساله در روند کار آنها خللی ایجاد نمی کند. زیرا روند فیلم برداری قطع و از نو فیلم برداری می شود. نمی توان گفت کدامیک از هنرهای نمایش و سینما بر یکدیگر برتری دارند. هر کدام از آنها مزایا و معایب خود را دارند. همچنین، طرفداران آنها نیز با یکدیگر فرق دارند. از زمانی که صنعت سینما رونق پیدا کرد و تا حد زیادی خود را در دل مردم جا کرد، نقش نمایش میان مردم عادی تا حدی کم شد.
اسلاید 6: . می توان نمایش را به دری تشبیه کرد که روح انسان را به عمق احساس و ورای دنیای فیزیکی می برد. درک صحبت ها و متن نمایشنامه از زبان بازیگرهای نمایش به صورت زنده و درک کلمات آنها حس خوبی به بیننده می بخشد. در نمایش به خوبی می توان حس تک تک کلمه های که ادا می شوند را احساس کرد و بیننده حس نزدیک تری به داستان و بازی ها دارد. به طور کلی باید گفت نمایش بیشتر با احساسات بیننده درگیر است و به همین دلیل بیشتر می تواند روی آنها اثر بگذارد.اینگونه موارد را در تلویزیون و سینما نمی توان به طور مستقیم درک کرد. شاید در سینما صدا و تصویر را به خوبی در هر اندازه و میزانی که مایل هستیم داشته باشیم اما آن حس ارتباط نزدیک با احساس بازیگر را نمی توان در سینما تجربه کرد.
اسلاید 7: نمایش نیز همچون سینما، مشکلات خود را دارد. به طور کلی باید گفت، تلویزیون و سینما تفاوت های بسیاری با نمایش دارد. به خصوص بازیگری در صحنه نمایش کاملا از بازیگری سینما مجزاست. شاید بتوان گفت، سینما طبیعت گرا ونمایش بازی نشانه هاست. در نمایش همه دریافت بیننده از بازی و احساس بازیگر است اما در سینما، این تصاویر هستند که معنای عمیق تری به بازی بازیگر می بخشند و بهتر داستان نمایشنامه را القا می کنند. نمایش همیشه لانگ شات است، اما سینما جلوه های تصویری متنوعی دارد. نمایش تا حدی اغراق آمیز است و در بیشتر مواقع فقط بازی بازیگرهاست که جلب توجه می کند. اما در سینما حتی صحنه هایی که بازیگر ندارند نیز می توانند معانی عمیقی را به بیننده منتقل کنند. در سینما، لباس و دکور و صحنه اهمیت بسیاری دارد اما نمایش را با ساده ترین دکور و لباس های نامربوط نیز می شود بازی و معنای واقعی نمایشنامه را به بیننده منتقل کرد
اسلاید 8: نمایش و معماریهنر آدمی را به مهمانی کشف می برد در هنر هم بیرونی است هم درونی هم شخصی است هم اجتماعی، ما را به دنیای آرمان ها می برد این کشف بزرگ ترین راهنما می شود از این رو در دنیای نمایش ما را برای جذب تماشاگر باید او را به مکاشفه ببریم هر چه بتوانیم بی زرق و برق تر باشیم هر چه بی چیز تر باشیم می توانیم بی واسطه تر با تماشاگر روبرو شویم و در نتیجه او را به مکاشفه ای شدنی دعوت کنیم. نمایش کوششی است برای با آفرینی یک داستان که وضعیتی ست انسانی، وضعیتی واقع یا ممکن برای انسان به منظور انتقال همه جانبه آن وضعیت به همین دلیل هنرهای نمایشی همچون هر هنر دیگری در برابر زوال تجربه ها و فراموشی که جبر زمان ایجاب می کند مقاومت کرده و تجربه ها را در خود حفظ می کند و انتقال می دهد؛ معماری تابعی از عملکرد آن مسائل مربوط به عملکرد فضاها و نبازهای فضایی و مساحتهای مورد نیاز
اسلاید 9: بناها در حوزه هندسه اقلیدسی ساخته می شوند اما فضایی که تجربه می کنیم از قوانین هندسی در می گذرد معماری با وارد کردن مفاهیم هستی شناسانه به فضای اقلیدسی فاقد معنا، آن را برای زیست بشر سامان می دهد. حالت فضا به ساختار رویا و ناخودآگاه می ماند که خارج از محدوده فضا و زمان فیزیکی شکل می گیرند. حالت فضا همواره ترکیبی است از فضای عینی و فضای عینی و فضای ذهنی؛ واقعیت و انعکاس ذهنی آن در تجربه فضا خاطرات و رویاها، ترس ها و خواسته ها، ارزش ها و مفاهیم همه با ادراکی که از واقعیت می آید پیوند می خورند. فضای تجربه شده فضایی است که به شکلی جدا نشدنی با موقعیت زندگی فرد تلفیق می شود(خوش بخت، 1388)
اسلاید 10:
اسلاید 11: نمایش و ادبیات ادبیات و رمان با ادبیات نمایشی دو مقوله جدا از هم هستند و هر کدام ساختار نگارش خاص خود را دارند، اما بی گفتگو و بی ارتباط با هم نیز نیستند. کم نیست آثار شاخص تئاتر و سینما که با بهره مندی و استفاده خلاقانه از یک اثر ادبی زمینه ی ماندگاری خود را فراهم کرده اند. ادبیات بر عنصر زبان متکی است وآن را به دو شکل روایی و مستقیم و زنده به کار می گیرد. معمولاً بخش های مستقیم گفتگو های یک داستان یا رمان بخش زنده و نمایشی آن به حساب می آید. این بدان معناست که عناصر اولیه نمایش تا حدی در داستان و رمان هم وجود دارد. تفاوت قابل ذکر آن است که زبان محاوره ای مستقیم بنا به اقتضائات و الزامات برخی موقعیت های شکل گرفته در ادبیات داستانی کاربری پیدا می کند؛ یعنی به عنوان بخش هایی عینی و دراماتیک در بطن شاکله روایی اثر قرار می گیرد (پارسایی, 1388, ص. 4).
اسلاید 12: در تاریخ نمایش، نمایشنامه های زیادی بر اساس داستان ها، رمان ها، افسانه ها، اسطوره ها و روایات تاریخی، اجتماعی، مذهبی و سیاسی نوشته شده اند یا موضوعات آنها با الهام از ادبیات شکل گرفته اند؛ و خصوصیات بارز این آثار ادبی برای اجرای روی صحنه همانا قابلیت ها و داشته های دراماتیک و بصری آنهاست که به کمک ساختاری منسجم قابلیت آن را دارند که دو عنصر« اندیشه» و « عینیت » را به طور همزمان و با ارجاع مداوم به همدیگر، روی صحنه نمایش به هم مرتبط سازند و تماشاگران را با یک روند هدایتگر به تشریک عاطفی و ذهنی امور ترغیب و وادار نمایند.
اسلاید 13: این الزام هم وجود دارد که آن چه رخ می دهد تسری بخش و تحلیل پذیر باشد. متون نمایشی علاوه بر وجوه ادبی شان به حوزه هنر نیز مربوط می شوند؛ به عبارتی حامل شاخصه های هر دو گونه« ادبی» و « هنری» هستند که در آن جنبه هنری برتری یافته است، پس به عنوان یک هنر نیز باید مورد توجه باشند. ارسطو در قرن چهارم قبل از میلاد تقسیم بندی دو گانه ای برای هنر قائل بود و آن را تحت عنوان هنرهای پدیداری و نمایشی و هنر شاعری طبقه بندی نمود. بر این اساس هنر تئاتر یا نمایش را جزو هنرهای پدیداری و نمایشی به حساب آورد این نشان می دهد متون نمایشی از همان دوران و چه بسا بسیار پیش از آن از اهمیت بسزایی برخوردار بوده است (سمیعی گیلانی, 1378, ص. 70)
اسلاید 14: متون نمایشی با توجه به این خصوصیات در کنار جنبه های آموزشی شان دارای داده های تاریخی، روان شناختی و حتی سیاسی هم هستند و به ماندگاری فرهنگ مدد می رسانند. نمایش همواره ادبیات خاص خود را در قالب وانموده ها، نمایه ها، و صحنه های عینی ارائه می دهد و چون ارتباط آن با تماشاگر بی واسطه و مستقیم است کارکرد بازخورد فرهنگی به بهترین و باورپذیرترین شکل ممکن محقق می شود (پارسایی, 1388, ص. 6).
اسلاید 15:
اسلاید 16: نمایش و رقصکاندینسکی در مورد رقص چنین می نویسد هنر رقص وسیله ای است که چها چوب زمان و مکان و معنای حقیقی حرکت را بیان می کند گسترش بعدی رقص در قالب مراسم دینی خدا را به یک عنصر قبلی پیوند می دهد و این دو با هم شکلی هنری به خود می گیرند(کولگر، 1379)رقص هنرمندانه و نمایش متعلق به یکدیگرند، چون ریشه آنها یکی است. زندگی اجتماعی انسانها پر است از نمادهای گوناگون و به تبع آن زبان رقص نیز زبان نشانه است و نماد. رقص به عنوان یکی از هنر های مردمی زبانی ویژه و منحصر به خود را دارد و زبانی است برای بیان شیوه زیستی خاص یعنی به ظهور رساندن فرهنگ مردمی ویژه که نشانه بینش آنها در باره زندگی است. به عبارت دیگر رقص تنها عرصه ای است که نحوه زندگی و زیست در عالی ترین و خالص ترین سطح به بیان می رسد. مهم ترین جنبه های رقص بیان خوش بینانه انسان نسبت به زندگی به آینده، به حیات و به بقا است. رقص علاوه بر اینکه شکلی از هنر است نوعی رفتار اجتماعی هم هست و در حفظ و اشاعه فرهنگ و آشنایی ملل تأثیر زیادی دارد.
اسلاید 17: از ثمراتی که هنر رقص با خود به ارمغان می آورد ایجاد نشاط و شادابی در افراد است و این امر باعث تقویت فرهنگ شادی و تبسم در جامعه می شود و جامعه شناسان معتقدند که ترویج چنین فرهنگی از میزان جرایم می کاهد؛ چون انسان های شاد به فعل و انفعالات خشونت بار روی نمی آورند. آن هایی که معتقدند شادی در اقتصاد و توسعه و عمران نقش آفرین است. در واقع رقص یک آیین است، آیین مقدس و آیین اجتماعی در هر رقصی یک خصیصه دو گانه را که ریشه ی هر فعالیت بشری است می توان باز شناخت
اسلاید 18:
اسلاید 19: نمایش و موسیقیارتباط موسیقی و نمایش، قدمت و سابقه دیرینه دارد؛ موسیقی در بین دیگر هنرها در ماهیت و ذات مشتقل از واقعیت و نشأت گرفته از یک سری ایده های بسط داده شده است و در راستای نیل به یک هدف خاص که مدنظر به وجود آورده ان است؛ مستقیم و بدون واسطه بر روح و جان آدمی تاثیر می گذارد و از سوی دیگر نوع دخالت عقل و منطق به هنگام خلق اثر هنری نیز موسیقی را از سایر هنرها متمایز می سازد؛ زیرا خالق یک اثر هنری ابتدا باید تخیلات و ادراکات خویش را از یک صافی به نام « عقل و منطق» عبور دهد؛ اما موسیقی را می توان بیان بی واسطه تاثرات روحی هنرمند دانست و همین امر است که موسیقی را از دیگر هنرها متمایز می کند
اسلاید 20: موسیقی را از بعد «خیال» به واقعیت نزدیک دانست. موسیقی را می توان با اصطلاحاتی چون ملودی، هارمونی و ریتم توصیف کرد. ترکیبات مختلف موسیقیایی با تأکید بر هر یک از این سه عنصر به وجود می آید.موسیقی به بیانی خود به تنهایی بازگو کننده احساسات بشری است، حال توأم شدن آن با نمایش و ترکیب این دو به رشد و القای تفکر خاص مستقر شده در نمایش کمک می کند،« موسیقی در فیلم » یا « موسیقی در تئاتر»؛ از دیگر جلوه های تصویری موسیقی و کاربرد آن در نمایش اثری است که موسیقی می تواند در زمان و مکان نمایش داشته باشد؛ همچنین با ایده های مناسب موسیقیایی و رنگ آمیزی موسیقی، می توان به شخصیت پردازی و تحلیل رفتارها و اعمال بازیگران پرداخت و نیز با احساسات آنها عجین شد و یا باعث ایجاد حس دراماتیک در مورد موضوعی خاص گردید (آستین, 1370, ص. 80).
اسلاید 21: بسیاری از مردم موسیقی را خالصترین هنر یا هنر انتزاعی می دانند که چندان از دنیای خارج یعنی طبیعت، جامعه و تاریخ تاثیر نمی پذیرد لیکن تاریخ موسیقی با این گفته مغایرت دارد. آنچه موسیقی را از سایر هنرها متمایز می سازد بیان صریح و بدون واسطه با مخاطبان خود است که انتقال پیام ها و آرمان ها ی ذهنی و عواطف و احساسات هنرمند را به دیگران آسانتر می سازد(کیانی، 1383)معماری، مجسمه سازی سه بعدی است و نقاشی و گرافیک و عکاسی دو بعدی اما هنر تک بعدی موسیقی است و بعد موسیقی زمان است. زمان و مکان دو غیر نهادی از دنیا هستند. موسیقی متحرک است البته موسیقی هنر یعنی تعالی بخش و موسیقی هنر واره و دارای سیر قهقرایی و وجه موسیقی سمعی ریاضی تجریدی است (فلامکی،1384،ص97).
اسلاید 22:
اسلاید 23: نمایش و سینماهنر نمایش یکی از هنرهایی است که بر پایه اجرای زنده استوار است. درنمایش هنرمندان به صورت زنده در مقابل بیننده ها به اجرای نمایش می پردازند. در همه جای دنیا همیشه تضاد زیادی میان سینما و نمایش وجود دارد. هنرمندان و بازیگرها با هنرمندان سینما کاملا فرق دارند. بازیگران نمایش آموزش دیده اند تا به صورت زنده و با کمترین میزان خطا به نمایش داستان بپردازند. اما در سینما، بازیگرها ممکن است اشتباهات بسیاری داشته باشند و این مساله در روند کار آنها خللی ایجاد نمی کند. زیرا روند فیلم برداری قطع و از نو فیلم برداری می شود. نمی توان گفت کدامیک از هنرهای نمایش و سینما بر یکدیگر برتری دارند. هر کدام از آنها مزایا و معایب خود را دارند. همچنین، طرفداران آنها نیز با یکدیگر فرق دارند. از زمانی که صنعت سینما رونق پیدا کرد و تا حد زیادی خود را در دل مردم جا کرد، نقش نمایش میان مردم عادی تا حدی کم شد. این روزها فقط نمایش دوست ها به سالن های نمایش می روند و از هنرمندی زنده هنرمندان آن لذت می برند
اسلاید 24: نمایش نیز همچون سینما، مشکلات خود را دارد. به طور کلی باید گفت، تلویزیون و سینما تفاوت های بسیاری با نمایش دارد. به خصوص بازیگری در صحنه نمایش کاملا از بازیگری سینما مجزاست. شاید بتوان گفت، سینما طبیعت گرا ونمایش بازی نشانه هاست. در نمایش همه دریافت بیننده از بازی و احساس بازیگر است اما در سینما، این تصاویر هستند که معنای عمیق تری به بازی بازیگر می بخشند و بهتر داستان نمایشنامه را القا می کنند. نمایش همیشه لانگ شات است، اما سینما جلوه های تصویری متنوعی دارد. نمایش تا حدی اغراق آمیز است و در بیشتر مواقع فقط بازی بازیگرهاست که جلب توجه می کند. اما در سینما حتی صحنه هایی که بازیگر ندارند نیز می توانند معانی عمیقی را به بیننده منتقل کنند. در سینما، لباس و دکور و صحنه اهمیت بسیاری دارد اما نمایش را با ساده ترین دکور و لباس های نامربوط نیز می شود بازی و معنای واقعی نمایشنامه را به بیننده منتقل کرد
اسلاید 25: بیشک سینما به عنوان یکی از هنرهای هفتگانه، از زمان پیدایش تا کنون جز مهمترین فعالیت های فرهنگی – هنری شناخته میشود. تاثیر هنری سینما که خود زایده دوران مدرن میباشد، به مراتب بیشتر از هنرهای دیگر میباشد، که شاید اصلیترین علت آن در دسترس بودن این هنر میتوان ذکر کرد. مردمی بودن سینما و نزدیکی به علایق مردم موجب شده است که امروزه بیشتر از هر روزگار دیگری مورد توجه قرار گیرد.( خاوریان، 1391)
اسلاید 26: آنچه سینما را به معماری و معماری را به سینما نزدیک می سازد، البته فقط ماهیت حرکت نیست، بلکه عناصر دیگری نیز در این تعامل هنری درگیرند. این عناصر از ابعاد زیباشناختی در هر دو هنر، از پایگاه مشترک و جایگاه ویژه ای برخوردارند که زمان و فضا مهم ترین و عناصر دیگری از جمله ریتم، رنگ و نور، بافت، حرکت و تداوم و... موثرترین آنهایند. سینما با ترکیب عناصری چون رنگ و نور، زاویه دید و صحنه، تدوین و صدا و در جهت ایجاد رابطه ای مستحکم با بیننده خود و تسهیل سفر ذهنی او به درون فیلم دست به فضاسازی می زند، در حالی که جوهر معماری فضاست. در سینما فیلم ساز به طور ذهنی به هدف فضاسازی خود می رسد و در معماری، معمار به فضا عینیت می بخشد. در سینما بیننده به گونه ای با فضای فیلم مواجه می شود که شرایط روانی تماشای فیلم و روایت او را با خود به درون لایه های تو در توی فیلم می کشاند، و در معماری، انسان (تماشاگر) در فضا محاط است، یعنی فضا او را در بر می گیرد(رحیمیان، 1389)
اسلاید 27:
اسلاید 28: نمایش و عکسعکاسی ثبت لحظه های درخشانی از یک موضوع است. این موضوع درنمایش تحرک بیشتری دارد. مثل عکاسی مستند اجتماعی و خبری جریانی از زندگی است که تفاوتهایی با عکاسی معماری، طبیعت و . . . دارد. این نوع عکاسی بار تصویری جامعه را بر دوش دارد؛ کسی که باید عوامل نمایش را در یک فریم خود بگنجاند. عکاسی به کار رفته در هنر های نمایشی با سایر رشته ها تفاوت دارد در عکاسی نمایش شما باید در بعضی زمینه ها تبحر داشته باشید مثلاً بتوانید عکاسی سرعتی انجام بدهید. یعنی مدلی از عکاسی خبری هم هست.
اسلاید 29: عکاسی نمایشی، شکلی از عکاسی هنری و ثبت لحظه های خلاقانه و هنرمندانه ای از یک اجرای نمایش است که در پس زمینه اش باید از عکاسی چیزهای دیگری هم بدانید و آمیخته ای از چند نوع عکاسی است. عكاسي و تئاتر پيوند ديرينه دارند و با نگاهي به عكسهاي نمايشهاي اجراشده در سالنهاي انتظار نمايشخانهها و گالريها ـ كه ديواركوب شدهاند ـ ميتواند خاطره نوستالوژيك يك اثر نمايشي را همواره زنده نگاه داشت. اين فريمهاي زنده، مديومهايي هستند كه وظيفه ماندگاري و بقاي حس و حال آن را به عهده دارند (رحیمی, 1371, ص. 43).
اسلاید 30:
اسلاید 31: هنر هفتگانههیچکدام از هنرهای هفتگانه بر یکدیگر برتری ندارند. عکاسی هنر ثبت لحظه ها ناب می باشد، خلاقانه و هنرمندانه از خاطرات ماندگار و نمایش بیشتر با احساسات بیننده سر و کار دارد و بیشتر می تواند روی بیننده تاثیر گذار باشد،) هنرهای نمایشی، در حضور جمع به اجرا در می آیند؛ و یا به عبارت دیگر با گروه تماشاگران سرو کار دارند و نه به تک تک افراد سینما می تواند چون نقاش رنسانسی که با شگرد های کوتاه سازی و دراز سازی خطوط و ژرف نمایی آنها سفر دیدگانی تماشاگر به سوی افق را تندتر یا کندتر کند، در سینما از بازیگرهای متعدد و لوکیشن های متفاوتی برای ضبط تصویر استفاده می شود و حتی می توان از جلوه های ویژه نیز برای ارتباط بیننده به تصویر بهره برد، سینما یکی از زمان پیدایش تا کنون جزء مهمترین فعالیت های فرهنگی – هنری شناخته میشود. در سینما صدا و تصویر را به خوبی در هر اندازه و میزانی که مایل هستیم داشته باشیم اما آن حس ارتباط نزدیک با احساس بازیگر را نمی توان در سینما تجربه کرد، موسیقی بیان صریح و بدون واسطه با مخاطبان دارد که انتقال پیام ها و عواطف و احساسات هنرمند را به سایرین را بر عهده دارد
اسلاید 32: . موسیقی مستقیم و بدون واسطه بر آدمی تاثیر می گذارد و دخالت عقل و منطق به هنگام خلق اثر هنری نیز موسیقی از دیگر خصوصیات موسیقی می باشد موسیقی خالص ترین هنر یا هنر انتزاعی که چندان از طبیعت، جامعه و تاریخ تاثیر نمی پذیرد. همه ي هنرها به طور عرضی با همدیگر ارتباط دارند، چرا که منشا همه ي آنها تجلی زیبایی است موسیقی بیشتر در بعد زمان معنادار می شود و معماري در بعد مکان. در حقیقت معماري همان موسیقی است که در مکان اتفاق می افتد و موسیقی همان معماري است که در زمان اتفاق می افتد تنها بستر وقوع معماري و موسیقی با هم فرق می کند(صادقپور، 1390)
اسلاید 33: رقص نحوه زندگی و زیست در عالی ترین و خالص ترین سطح به بیان خوش بینانه انسان نسبت به زندگی به آینده، به حیات و به بقا است. زبان رقص نیز زبان نشانه است و نماد. رقص از هنر های مردمی زبانی ویژه و منحصر برای بیان شیوه زیستی خاص که نشانه بینش آنها در باره زندگی است. ادبیات بر عنصر زبان متکی است و آن را به دو شکل روایی و مستقیم و زنده به کار می گیرد، ساختار ذهنی انسان از جهان در خلال زمان تغییر می کند. چیزی که به صورت ساختار ذهنی طرحواره از یک معماری به هنگام ورود به یک ساختمان آغاز می شود، در طول زمان تکامل می یابد و به ساختار ذهنی غنی از بخش ها، فضا ها و روابط درونی آنها منتج می شود. به عبارت دیگر آنچه ابتدا به صورت راه های عبور نسبی از یک نقطه به نقطه دیگر در ذهن انسان نقش می بندد، بر اساس تداوم این جریان حرکت، زمان و درک نسبی انسان را از فضای اطرافش متحول می کند، و سرانجام تناوب و توالی مواجهه انسان با یک مکان، وابستگی های فیزیکی آن کم رنگ تر و احساس وابستگی و دل بستگی ما به اندیشه عامی که فضا و ملحقات آن در ما بر می انگیزد، بیشتر و بیشتر می شود (شفیعی کدکنی، ۱۳۷۵)
اسلاید 34: معماری، سینما و رقص سه بعدی می باشد و ادبیات و عکاسی دو بعدی اما هنر تک بعدی موسیقی است، عناصر مشترک و کلی این هنرها مانند فرم، رنگ، خط، بعد مکان و زمان، حرکت، ریتم، نور، بافت، حرکت و تداوم، زاویه دید و صحنه، تدوین و صدا، زبان، تناسب، نماد و نشانه، ملودی، هارمونی، تصویر ثابت و متحرک از عوامل اصلی تشکیل دهنده هنرهای هفتگانه می باشد.
اسلاید 35:
اسلاید 36: منابعآستین و. ( 1370). تاریخ جامع موسیقی. چاپ چهارم . مترجم باشی ب. تهران: انتشارات آگاه.اسلین م. (1379). نمایش چیست.ترجمه تعاونی ش. تهران: انتشارات نمایش.افضل طوسی، عفت السادات. 1393. تأثیر سب کهاي موسيقي بر طراحي گرافيک، )مطالعة موردی: طراحی جلد آثار موسیقایی( ، جلوه هنر شماره 12.پارسایی ح. (1388). متون نمایشی و جایگاه آن در ادبیات. مجله نمایش, مرداد و شهریور، شماره 119-120. ص3-15.خاوریان رضایی، ابولفضل. 1391. طراحی داخلی سینما صحرا تهران، پایاننامه . وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازیخوش بخت، احسان. 1388. معماری سلولوید، حرفه هنرمند، کتابکده تخصصی معماری و شهرسازی. مشهد.
اسلاید 37: رحیمی ح. (1371). عکاسی تئاتر. فصلنامه نمایش, شماره42-44 .ص42-44.رحیمیان، م (1383)، « سینما : معماری در حرکت »، انتشارات سروش، تهران.رحیمیان، مهدی. 1389. سینما : معماری در حرکت. انتشارات سروش. چاپ دوم. تهران.سمیعی گیلانی، ا. (1378). ادبیات داستانی. جلد شماره 50. تهران: انتشارات سوره مهر.عینی فر، علیرضا، کی پور، سوده. 1392. تحلیل رابطه شیوه بازنمایی و مکان نمایش در هنرهای جدید، نشریه هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره 18 شماره 1 بهار.فلامکی م. (1384). معماری بومی. تهران: انتشارات نشر فضا.کوگلر ه. (1379). رقص و تئاتر. ترجمه فرهودی س. مجله نمایش شماره 36 ،37, 88-95.کیانی م. (1383). موسیقی سنتی ایرانی. مجله کتاب ماه هنر شماره 65 ، 66 .ص3.
اسلاید 38: کیانی م. (1383). موسیقی سنتی ایرانی. مجله کتاب ماه هنر شماره 65 ، 66 .ص3.گارسیا لورکا ف. (1377). اقتدار تئاتر. ترجمه قایخلو آ. نشریه صحنه شماره 1. ص 45-48.نوشین ع. (1387) . هنر تئاتر. چاپ اول . تهران: انتشارات اساطیر.شفیعی کدکنی، محمدرضا (1375)، صور خیال در شعر پارسی (تحقیق انتقادی در تطوّر ایماژهای شعر پارسی و سیر نظریّۀ بلاغت در اسلام و ایران )، انتشارت آگاه.صادقپور فیروزآبادي، ابوالفضل و خلیلزاده مقدم، مریم .1390. زبان مشترك در معماري و موسیقی و بررسی آن در هنرهاي ایرانی، نشریه کتاب ماه هنر، شماره 162 ، صص 111.فلامکی، منصور. 1369. دیباچه، کتاب مجموعه مقالات معماري و موسیقی، نشر فضا، چاپ سوم، ، صص 14.
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.